این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اومدم رد پای خودم رو در روز دوم سفرنامه به جا بگذارم و مواردی که برام بولد شده رو یادداشت کنم.
-تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا‌ء بازتاب باورهای و فرکانس های خودمان است… با درک این جمله دیگه از کسی متوقع نیستیم، کسی رو سرزنش نمیکنیم، کسی رو مقصر بدبختی هامون نمیدونیم و به دیگران احساس گناه نمیدیم و خودمون رو قربانی شرایط و ادمها نمیدونیم. من حدود ده سال به خاطر موضوعی شخصی رو توی دلم ملامت و سرزنش میکردم و عامل عدم موفقیت هام میدونستم و میگفتم خدا جوابش رو میده… چقدر راحته که مسئولیت رو از رو دوش خودمون برداریم و دستمون رو به سمت دیگران بگیریم و اونا رو عامل بدبختیامون بدونیم. درک همین یه جمله باعث شد که من اون بازی قربانی بودن در ذهن خودم و سرزنش اون فرد رو تموم کنم و به ذهنی ازاد و رها برسم که بینهایت ارزشمنده. بله من خالق تمام انفاقات زندگیم هستم و اگه اتفاقی میفته که دوستش ندارم باید نگاهم به درون باشه و ایراد رو از خودم بدونم و حلش کنم.
-داشتن احساس خوب تنها کلید موفقیت و خوشبختیست. چقدر دنیای قشنگی که خدا فقط از ما میخواد حالمون خوب باشه و لذت ببریم. خدایا شکرت.
احساس بد=اتفاق بد …خدا خودش گفته از مشکلات و اتفاق بد حتی با منم حرف نزن چون اگه بهش توجه کنی وارد زندگیت میشه.
-توحید یعنی باور به اینکه عوامل بیرونی در زندگی ما بی تاثیر هستن و این خودمون و تنها خودمون هستیم که اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنیم. و درک اینکه ما هم در خلق اتفاقات زندگی دیگران بی تاثیر هستیم چه در جهت مثبت و چه منفی.
-(احساس گناه) و (احساس قربانی بودن) رو از خودتون دور کنید به هر شیوه ای که میتونید چون این دوتا احساس شیطانی ترین احساس ها و ابزار شیطان برای گول زدن و پنهان کردن خداوند درون ما از نظر ماست.
این دو احساس تیشه به ریشه عزت نفس میزنن. پس یادت باشه تحت هیچ شرایطی احساس گناه و احساس عذاب وجدان نکن، تحت هیچ شرایطی خودت رو قربانی شرایط و ادمها ندون. این دوتا احساس باعث جدایی ما از خداوند و الهامات قلبی میشن. این دو احساس باعث اتفاقات ناخواسته در زندگی میشن باعث اتفاقاتی که آنها را بی‌انصافی، بی‌عدالتی و ظلم در حق خو می‌دانی و حتی ایده‌ای نداری که چرا باید این اتفاقات برای تو رخ دهد! ریشه اینها در احساس گناه و احساس قربانی بودنه.
-هر دعایی کنیم به خودمون برمیگرده، چرا؟ چون در حال فرستادن اون فرکانس هستیم. دعای ما ممکنه برای دیگران فایده ای نداشته باشه ولی برای خودمون خیلی موثره. خداوند سیستمی برخورد میکنه نه احساسی یعنی طبق قوانین. هرکسی نتیجه اعمال خودش رو میگیره.
-اینکه کسی فکر کنه شخص دیگه ای به خدا نزدیک تر از خودش به خداست مشرکه. اینکه کسی از کسی بخواد براش پیش خدا دعا کنه این شرکه. اینکه ما کسی رو برتر از خودمون ببینیم این شرکه.
-ما باید از ابراهیم یاد بگیریم و وارد مدار ادمهای کافر و مشرک هم نشیم باید یاد بگیریم اعراض کنیم.
-از خداوند طلب امرزش کن که او امرزنده مهربان است.
-ما این دنیا رو خیلی بزرگ کردیم اگه بدونیم این دنیا در مقابل ابدیت ما ناچیزه انقدر حرص نمیخوریم غصه نمیخوریم زور نمیزنیم. راحت میگیریم ارامش بیشتری داریم شاد تریم.
-هرکس گناهی بکنه به خودش ستم کرده .چرا؟ چون خودش رو در فرکانس بدی ها قرار داده. من مسئول افکار و اعمالم هستم. من وقتی در مدار درست باشم و به خدا وصل باشم هیچ کس نمیتونه اسیبی به من بزنه.
-وقتی در مدار غلط باشی هرچی بشنوی اشتباه برداشت میکنی چون از منبع دوری و قلب که جایگاه خداست الهامات رو دیگه دریافت نمیکنه.
-خزائن اسمان ها و زمین از آن خداست. خداوند منبع همه چیزه. پس همه چیو فقط از خودش میخوایم و در برابرش تسلیمیم.
-تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
-ما نمیتونیم سرنوشت کسی رو عوض کنیم یا بهش ستم کنیم.ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم. اگه سعی کنیم کسی رو هم اذیت کنیم به خودمون ستم کردیم. چه بسا اگه فرد در مدار درست باشه ظلم ما سبب خیر و پیشرفتش هم میشه.خودمون هم باید بدونیم کسی نمیتونه بهمون ظلم کنه اگه ما بدونیم تنها فرمانروای قدرتمند جهان الله هست دیگه از کسی نمیترسم و نکران نیستم.ترس ما باید فقط از خداوند باشه اینجوری کسی نمیتونه مارو کنترل کنه.
-اگه ما در مدار درست باشیم فقط خیر و خوبی و نعمت وارد زندگیمون میشه. ما مدارمون رو با افکار و باورهامون به وجود میاریم . ما خودمونیم که به خودمون میتونیم ظلم کنیم با ترسمون با بی ایمانیمون با نگرانی مون، با احساس گناه با افسردگی …. ما خودمون میریم تو مدار بد و ادمهای بد رو میبینیم اگه مدارمون رو بالا ببریم فقط ادمهای خوب میبینیم که بهمون خیر میرسونن.
-ندای الهی و نجوای شیطان همیشه هستن این ما هستیم که به کدوم گوش میدیم. ایشالا همیشه به ندای الهی گوش بدیم و نذاریم نجوای شیطان مارو فریب بده . خداوند همیشه وعده فزونی و امرزش میده و شیطان همیشه وعده فقر و فحشا و کمبود.
-وقتی خدا از کلمه ناس استفاده میکنه تو قران منظورش ذات انسانه نه گروه خاصی…. من اینو اولین باره میشنوم 👌🏻
خدایا هدایتمون کن به بهترین مسیرها و همواره کنارمون باش❤️
داشتم درمورد این فایل فکر میکردم و همینجور که گوشش میکردم با خودم گفتم واقعا خدا همه چیز میسه برای همه کس چون که حتی برای ادمای بدم یه وسیله میشه برای بدی کردن وفقط منم که باید تو مدار درست قرار بگیرم منم که باید افکارم تغییر کنه و واقعا وقتی مدارم عوض بشه دنیارو جور دیگه ای میبینم و تجربه میکنم و حتی اگرم بخوان به من بدی کنن به خودشون بر میگرده اما اگر من حتی نخوام که همون بدی اون ادم به خودشم برگرده که دیگه مدارم بسیار میره بالا و من اصلا ادمایی که بدی کنن رو دورو برم ندارم و فقط خوببه و خوبیه خوبی.
به نام خالق هستی.باعرض سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان گرامی… استاد من در این فایل کلی ترمز در مورد خودم دیدم و فهمیدم از اینجا شروع میکنم که قانون این میگه که هر چیزی که ذهن قادر به تصورش باشه به دست میاد استاد من الان سالهاست که شب موقع خواب به رویاهام فکر میکنم و تجسم میکنم که به اون رویا رسیدم الان که این فایل گوش دادم متوجه شدم که من خودم باعث شدم که تو این همه سال این رویا و آرزو رویا بمونه و دست یافتنی نشه استاد شما نمیدونین که چه فرشته نجات و گنجی هستین استاد من الان حدود چهل روز که با شما هستم و عصو خانواده عباس منش شدم ولی هر روز که میگذره علاقه من به شما و صحبت‌ها و فایلهای شما بیشتر میشه استاد یکی از ترمزهای که من در مورد خودم فهمیدم این بود که من همیشه دیگران رو باعث شکستم در زندگی و کار میدونستم همیشه فکر میکردم که مثلا فلانی باعث شد این بلا سرم بیاد یا این اتفاق برام افتاد ولی با صحبت‌های شما فهمیدم که عامل همه این اتفاقات خودم هستم ولی دوست نداشتم این بپذیرم که هیچ کس نمیتونه کاری بهام داشته باشه یا بلای سرم بیاره تا خودم نخوام استاد به خدا فرشته ای به خدا فرشته نجاتی امیدوارم که بتونم شاگر خوبی براتون باشم و به تکامل برسم و از پیشرفتم براتون بنویسم به امید پیشرفت و موفقیت روز افزون برای شما و همه اعصای خانواده عباس منش برقرار و پایدار باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان بانوی دوست داشتنی
وسلامی خدمت تمامی خانواده صمیمی عباسمنش
من از دیروز به این سفر زیبا و سرشار از آگاهی وعشق ولذت دعوت شدم
باورش برای خودم بسیار سخت است که بگویم این فایل را چندین بار قبلا گوش کرده بودم وحتی طبق عادت نت برداری هم کرده بودم ودر سیستمم ذخیره داشتم
اما امروز که به عنوان یک همسفر یک بار دیگر با یک نگاه دیگر فایل رو گوش دادم و نکته هایی رو از توش در آوردم که انگار برای اولین بار بود که توی عمرم داشتم میشنیدم
خدااااای من اصلا باورم نمیشه استاد از کلمه کلمه حرفهاتون میشه کتابها نوشت
میشه با انجام این آگاهی ها یک جهانی جدید رو پایه گذاری کرد
من به خودم قول دادم که از این لحظه به بعد تمامی گفته هاتون رو با تمامی وجودم وبا عمق جانم بشنوم وتمام تلاشم رو انجام بدم تا بتونم بزرگترین شرک وجودم رو پاک کنم وایمانم رو نه ایمان حرفی بلکه ایمان عملی ام رو به خودم نشون بدم وتاثیرات شگفت انگیز تری رو در ذندگیم تجربه کنم
از این که چقدر در زندگی بخاطر دیگران به خودم ظلم کردم وچگونه در طی سالهای متوالی خودم رو نادیده گرفتم از خودم عذر خواهی میکنم
از این لحظه با عهدی که با خودم بستم ومیدونم که با هدایتهای واضع وروشن خداوندم هر روز مسیرهای هموارتری قرار میگیرم
وزندگی رو جور دیگری با عشق وارامش بیشتری تجربه خواهم کرد استاد عزیزیم وخانم شایسته مهربانم سپاسگزار حضور ارزشمندتون در زندگیم هستم
وبسیار سپاسگزار خداوندی که هر لحظه منو بیشتر در مسیر نور و روشنایی وعشق قرار میده
خداوندا من روح وجسم وذهنم را خالی از هر اندیشه ای به دستان توانمند خودت میسپارم
خداوندا مرا در هر لحظه به سوی بهترینهای جهانت هدایت کن که تو پاکی وخدایی
سلام قشنگا،اومدم ردپای روز دوم رو بذارم،من این فایل رو گوش دادم و یادداشت برداری کردم و درآخر به بررسی خودم پرداختم و از خودم پرسیدم:آیا من دارم به خودم ظلم میکنم؟جواب این بود که:فکر نمیکنم چون من تازه مهاجرت کردم(از خونه ی پدرم اومدم بیرون و من و شوهرم توی یک محله ی دیگه توی یک خونه ای که بزرگتر از جای قبلی هست زندگی میکنیم و در واقع یکی از خونه ها ی پدر شوهرم هست که داده ما زندگی کنیم) و اینکه قصد دارم مهاجرت کنم و از این کشور برم،فقط پاسپورت و شرایط مالیشو ندارم و اینکه برای چشم زخم دارم سعی میکنم(بیشتر از ۶ ماهه) که به چشم زخم اعتقاد نداشته باشم و همیشه اینو میگم:تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیفته و اینکه خواستم نشانه هایی که از دیشب تا این لحظه دریافت کردم رو بگم:اینکه من دیشب بخاطر بی پولیمون خیلی ناراحت بودم و گریه کردم ولی دیروز چند فایل از استاد گوش کرده بودم یکی گفتگو با دوستان فکر میکنم قسمت ۲۳ بود که سحر و رزا صحبت کردند این گفتگو رو حداقل سه بار گوش دادم و واقعا چندبار باهاش گریه کردم،داشتم میگفتم داشتم گریه میکردم و شوهرم اومد و باهام صحبت کرد که همه چی بهتر میشه و اینکه آروم باشم و سعی کردم بهتر باشم و شوهرم با پول کمی که داشتیم رفت برای پسرمون شیرخشک بخره من این اومد تو ذهنم که نباید حالم بده باشه وگرنه اتفاقات بدی میفته برای همین اشکامو پاک کردم و فایل آگاهی های دوره ی دوازده قدم،قدم یک رو پلی کردم و شروع کردم به گوش دادن و ظرف شستن و همینطور داشتم گوش میدادم دیدم شوهرم اومد و بجز شیرخشک چند وسیله ی دیگه رو هم که لازم داشتیم خریده بود و بهم گفت چشماتو ببند و بعد که باز کردم دیدم خوراکی موردعلاقمو خریده گفتم پول از کجا گفت کارتی که (مال پسرمون هست و دولت ماهانه ی مبلغ کمی پول واریز میکنه براش) مال پسرمون هست رو رفتم موجودی گرفتم ۳۰۰ هزار تومن پول توش بود! (این در حالی بود که دوماه پشت سره هم من هی میرفتم کارت می‌کشیدم ولی هیچ پولی به این کارت واریز نمیشد)گفتم خدایا شکرت و همو بغل کردیم و تو دلم گفتم این نشونست🥰 و اینکه من دیروز تصمیم گرفتم که (تصمیم گیری به روش استاد که فایل دارن در موردش) برم کار کنم برای اینکه تکاملم رو طی کنم و زودتر رشد کنم مخصوصا وقتی حرفهای رزا جان رو شنیدم تصمیمم قطعی تر شد و امروز میخواستم برم دنبال کار شوهرم گفت فردا برم چون امروز تعطیله گفتم ن امروز میرم خلاصه قبل از اینکه راه بیفتم گفتم خدایا من به تو توکل میکنم تو منو هدایت کن و راه رو بهم نشون بده و کمکم کن منو به بهترین کار و نزدیکترین جا به خونم و به بهترین رییس هدایت کن گفتم آمین و راه افتادم،داشتم میرفتم ی حسی بهم گفت از اون خیابون برو ولی مغزم میگفت ن از اونجا نرو اونجا خطرناکه الان ظهره ممکنه خلوت باشه با خودم گفتم من از خدا هدایت خواستم پس باید به هدایتش گوش بدم به ترسم غلبه کردم و رفتم توی همون خیابون دیدم شلوغه همینجوری کم کم رفتم و دیدم ی کلوچه فروشی هست و نوشته که به دوکارگر ساده ی خانم نیازمندیم،شمارشو برداشتم و رفتم تو و در زدم گفتم شما همکار میخواید؟ی خانم اومد و سرتاپامو نگاه کرد(لباس مجلسی پوشیده بودمو کاملا خوشتیپ) و گفت رییس اینجا نیست شنبه بیاید،اومدم خونه و زنگ زدم جواب نداد پیام دادم که شما کارگر میخواید بعد از نیم ساعت یا یک ساعت خودش زنگ زد و صحبت کردیم و قرار شد من از فردا برم سره کار،دقیقا کاری که میخواستم:یک شیفت با حقوق پایه ۷۰۰ هزار تومن،مربوط به یکی از علاقه هام(آشپزی)هست و محل کارمم به خونم نزدیک هست و ی خیابون فاصله داره ینی فوقش ی رب بیست دقیقه پیاده میشه رسید،فردا قراره اولین روز کاریم باشه،نجواهای شیطان هست ولی من دیروز اهرم رنج و لذت نوشتم و امروز هم دوباره میخونمش،خداوندا ازت سپاسگزارم،تو رب منی تو هدایتگر منی ازت سپاسگزارم
سلام به استادعباسمنش عزیزو مریم بانوی درصلح ودوستان عزیزم در سرزمین عباسمنش
روز دوم وتعهددوم 👍👣😊
چه رابطه ی فوق العاده ای رو اینجا استادتوضیح دادن
عزت نفس مهمترین عامل موفقیت و موثرترین انرژی و توان برای شناختن خواسته هایت است
احساس قربانی بودن وموردظلم واقع شدن مهمترین ترمزهای عزت نفس است به عبارتی آبشخورهمه ی ناکامی ها ازاین دو ترمزاست
همون اتفاقات که بخاطرش خودمونوصاحب حق میدونیم وتمام انرژبمو گذاشتیم روش تا حق به جانب بودنمون رو به دنیا ومردمانش ثابت کنیم درست همین احساس ،داره اتفاقات همسنگ خودش رو به زندگی ما دعوت میکنه ومارو دردور باطل میندازه
قانون احساس بد اتفاقات بدرو به یادبیار
پس احساس خودارزشمندی کن ،احساس لیاقت کن،زمان بیشتری رو دراحساس خوب بمون ازتضادهایی مثل احساس قربانی بودن به وضوحِ ،قدرتمندبدون وقدرت رو به عوامل بیرونی ندادن ،دست پیداکن
هیچ کسی برتو هیچ تاثیری نداره نه درجهت رشدت نه درجهت تخریبت
مگراینکه خودت این قدرت روبهش بدی
تویک موجود فرکانسی هستی پس فرکانست رو باخواست هم جهت کن وبا حذف حاشیه ها به هدفت متمرکز شو باخواست هم جهت شو
یادت باشه ماریای عزیز ،جهان ساخته شده تا یک دستگاه مبدل باشه برای تبدیل فرکانس های دریافت شده در قالب اتفاقات و شرایط هم-سنگ و هم-اساس با باورها وفرکانس هات….
پس به روش این مبدل پیش برو واز روشهای ناکارآمدگذشتت دوری کن
احساس لیاقت وخودارزشمندی رو درخودت تقویت کن تا اساس همین احساس به صورت تجربه وارد زندگیت شه
سپاسگزارم از استادعزیزم که این اگاهی های توحیدی رو بامابه اشتراگ میگذارند
وسپاس ازمهربان خداوندباسخاوتم که منوبه این مسیرتوحیدی وزیبا هدایت کرد
سلام ماریای عزیز از شما بابت این اشتراک این کامنت سپاس گذارم
کاملا این برام به وضوح رسیده که ما با فرکانس ها و باورهامون دقیقا تو مداری قرار میگیریم که افراد ،شرایط و اتفاقاتی همجنس خودمون یعنی سطح فرکانسی خودمون رو تجربه میکنیم
تکامل من در این زمینه ایمان من به این قضیه رو بیشتر و‌بیشتر میکنه همین جنس کامنتا تو همین شب دوم که متعدانه تر شدم و فرکانس هامو کنترل کردم برام کاملا این قضیه رو تایید میکنه
چقدر به شما تبریک میگم بابت این نگاه زیباتون و خوشحالم که در جمعی هستم که شما دوستان در اون حضور دارید
دقیقا تجربه من این کلام شما و‌استاد رو تایید میکنه من خودم رو قربانی میدیم وبا کمبود اعتماد بنفسم فک‌میکردم که از بقیه بی ارزش ترم و کلا این باور اشتباه از درون منو داشت نابود میکرد و برای اینکه خودمو با ارزش کنم پیش هر کس یه شخصیت داشتم با شخصیت های دروغین این حس با ارزشی
که نمیتونستم با تغییر دیدگاهم و تغییر فرکانسم بدست بیارم رو با این کار میخاستم بدست بیارم و‌کاملا این قضیه رو درک میکنم و الان که روی خودم و این باور ها کار کردم وسعی کردم خودم رو بارزش ببینم و عزیز دل خدا شدم واقعا ملکه زندگیم همه عاشقم شدن و واقعا اصلا دیگه نیازی ندارم به اینکه بخام خودمو جلوی بقیه با ارزش نشون بدم ینی اصلا برام مهم نیست
تعهد میخاد ماریای عزیز که این سبک فکری رو در درونت با ثبات برسونی تعهدی درونی که با تکامل بدست میاد
خیلی از سپاسگذاری شما لذت بردم
( سپاس از مهربان‌خداوند با سخاوتم )
و برای شما دوست عزیزم بهترینا رو در دنیا و اخرت ارزومندم ❤️❤️🌹
مرتضی عزیز فرمودی که متعهدبودن وموندن دراین سبک فکری تکامل میخواد
منم کاملا باشماموافقم
کارعملی که من برای این تکامل انجام میدم اینه که هرروز،واقعا بلااستثناهرروز میامو دراین اقیانوس آگاهی شنامیکنم وخودمو بااین آگاهی های ناب وتوحیدی تا دندان مسلح میکنم و میرم باهاشون زندگی میکنم
پیشنهادمیکنم حالاکه مهربان خداوندباسخاوت،مارو به این مسیرتوحیدی هدایت کردن،
پس ماهم با دریافت هرروزه ی این آگاهی ها ،ورودی های مناسب به خورد روحمون بدیم ونتایج دلخواه رو درزندگیمون خلق کنیم💪💪💪
دنیاپرازفراوانیه
فراوانی در دوستهای خوب
فراوانی درعشق
فراوانی درپول
فراوانی درسلامتی
فراوانی درحسو حال خوب
پس ماهم باید تجربش کنیم💪 ،وراهشم اجرای عملی این قوانین، درزندگیمونه.
دقیقا این یه روند همیشگیه مثه غذا خوردن و نفس کشیدن
مثه خورشید که هر روز طلوع میکنه و غروب میکنه
و درکی که این روزها بهم بیشتر کمک میکنه همین درک اصل که میگه ما با فرکانسامون زندگیمون رو خلق میکنیم و ما این قدرت رو داریم که فقط روی خواستمون متمرکز بشیم
فارغ از اینکه چه چیزی در بیرون ماست
هر چقدر تو این مسیر جلوتر میریم با خود شناسی بیشتری میرسیم
با درک بهتر قانون به ارامش بیشتری میرسیم
از صمیم قلبم برام تمام عزیزان بهشتی و شما دوست عزیزم بهترینا رو در دنیا و اخرت ارزومندم ❤️🌹
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
خدا رو شکر میکنم که برای روز دوم از سفرنامه ام
خدایا شکرت که تو این سفرنامه پربرکت روز دومش رو گذروندم و چقد امروز از دیروزم بهتره و چقد آگاهی و ایمانم بیشتر شده
امروز بیشتر از هر روز دیگه قرآن خوندم و این فایل استاد هم بیشتر صحبت راجع به آیات قرآن بوده
تو زندگیم هر موقع که استرس و اضطراب داشتم که دلیلش هم دوری از منبع ام بود با خوندن چند روزه قرآن دوباره حال خوب و آرامش بهم برمیگشت
و این دفعه از هر دفعه بیشتر
با شروع سفرنامه ام ناخودآگاه هدایت شدم به خوندن قرآن و نماز
بیشترین چیزی که یاد گرفتم امروز این بود که ایمان داشته باشم
نداشتن ایمان یعنی ظلم
اگه ایمان نداشته باشم اگه خدا رو باور نکنم من به خودم ظلم میکنم
حرکت نمیکنم
پیشرفت نمیکنم
تجربه ای که امروز بدست آوردم و درس بزرگی برام بود این بود که تا من درونم پاک نشه تا به خدا به معنای واقعی وصل نشم و این اتصال عمیق و دائمی نباشه ، تو روابطم تو شغلم تو همه چیزم مشکل دارم
یاد گرفتم اگه تو هر چیزی خلأ دارم باید قبل از اینکه اقدام کنم اصلا قبلا هر چیزی ، برم به خدام دوباره وصل شم وصل شدنی از جنس خودش
چون هر خلأیی هر ناهماهنگی هر کمبود تو زندگی از بی ایمانی نشأت میگیره
اگه درآمدم کمه قطعا بی ایمانیم نزاشته هدایت خدا رو بشنوم و یا عمل کنم
قطعا بی ایمانیم باعث شده خودمو باور نکنم خدامو باور نکنم و حرکت نکنم …..
اگه تو روابطم نمی خوام با کسی باشم دلیلش اینه که می ترسم و جایی که ترس باشه حتما ایمان نبوده
این ایمان به خدا پایه و اساس همه چیزه
توحید اصله
اصل همه چیز
از خدا می خوام روز به روز شخصیتم رو توحیدی تر کنه
منو به خودش نزدیک تر کنه تا بتونم ذره ای از ویژگی های الهی رو تو درون خودم پرورش و بروز بدم
میدونم که اگه ایمانم قوی بشه
همه مسائلی که الان مشکل میبینم سر یه چشم به هم زدن محو میشه
با گوش کردن به این فایل یاد سال های قبلم افتادم که عزت نفسم زیر صفر بود ، اصلا هویت نداشتم پیش هر کسی اونطور که اون دلش می خواست بودم و نمیتونستم تو‌تنهایی خودم با خودم رو در رو شم
هویتی نداشتم ، خودم رو فراموش میکردم خودم رو‌نادبده میگرفتم …. بعضی آدم ها رو از خودم پایین تر و بعضی ها رو بالاتر می دونستم ، تا یکی بهم بدی می کرد چنان کینه ای به دل میگرفتم و احساس قربانی شدن بهم دست میداد بعد هی اون حس رو تشدید میکردم
میگفتم فلان قاضی داره منو میپیچونه حق منو بخوره
اونا با هم تبانی مردن که منو دور بزنن
همش خودم رو تک و‌تنها و مظلوم و درستکار میدونستم که بقیه ظالمم کارشون درست نیست
چقد هم افتخار میکردم به خودم که مو رو از ماست می کشم بیرون و مچ اونایی که بهم خیانت میکنن رو میگیرم
بعدها که با این مباحث استاد آشنا شدم فهمیدم خودم با دست خودم چه بلاهایی سر خودم آوردم و چقد تلاش کردم که ذهنم رو تو این مسایل کنترل کنم و
هر وقت که این حس قربانی شدن و ضعف به سراغم میومد نادیده میگرفتم
خدا رو شکر اثرات خیلی خیلی کمی ازش مونده ولی
از بین بردن حس قربانی شدن یعنی آزادی محض از اسارتی که خودت برای خودت درست میکنی
خدایا شکرت که تو این مسیر هستم
از خدا برای همتون ایمان قوی و زندگی سرشار از ثروت عشق شادی سلامتی خوشبختی می خوام ❤️🌹🤲
تنها کسیکه در این دنیا و آخرت شفیع و آمرزنده من است.
ربی که تمام قدرت،ثروت،برکت،سلامت،سعادت دنیا و اخرت در اختیار اوست.
واقعا سپاسگزاررررم استاد عزیز.
من جز افرادی بودم که بیشتر و بیشتر دنبال اگاهی بودم و فکر میکردم با شنیدن مطالب زیبا و احساس خوب در لحظه میتوان اتفاقات خوبی رقم زد.
من جز افرادی بودم که باشنیدن اگاهی های جدید، بجای اینکه در باره انها فکر کنم و تحقیق کنم ،اونهارو به بقیه انتقال میدادم ولی در عمل همان انسان با همان باورهای قبلی بودم و مطمعنا هیچ اتفاقی در نتیجه زندگی دیده نمیشد.
در دامی از دانستن گیر افتاده بودم،
تازه متوجه حرفهای استاد و مقالات خانم شایسته عزیز میشوم که فاصله فرکانسی زیادی هست ،بین دانستن و اگاهی از یک مطلب تا درک و اجرای ان.
خداروشکر چندروزیست با تمام وجود هر روز چندین و چند بار بخودم متعهد میشوم و مینویسم که بر اساس قوانین زندگی کنم،فکر کنم و با بررسی زندگی و اجرای اگاهیهای ناب در عمل به احساس و نتیجه بهتری برسم.
این فایلو چندین بار دیده بودم ولی،الان وقتی با تعهد گوش میدم و وقتی خودم میرم قرانو بررسی میکنم وقتی زندگی گذشتمو میریزم روی دایره با تمام وجود متوجه حرفای استاد میشم.حس و حالم فرق میکنه،
الان وقتی این فایلو گوش دادم،تمام وقت قلبم میلرزید،تمام وقت به خودم به فرکانسهام،به اتفاقات زندگیم نگاه میکنم و با خودم میگم نشه روزی،از من بپرسن توی دنیا چه کاری کردی؟
و من شرمسار از نتیجه عمل خود بگویم،من مورد ظلم و ستم قرار گرفتم.
واقعا تنم میلرزد،وقتی درباره اعمال و رفتارم فک میکنم.
نه اینکه خدارو ترسناک ببینم.
بخاطر اعمال و رفتار خودم و نتیجه زندگی خودم.
واقعا سپاسگزارم استاد جان.
چندین بار فایلو دیدم،متعهد شدم کامنت بزارم.متعهد شدم رد پا بزارم،متعهد شدم عملگرا بشم،متعهد شدم فکر کنم،تحقیق کنم،مسائل رو با باورهای خودم و فرکانس خودم و احساس و نتایج زندگی ام بررسی کنم.
لااقل با خودم صادق باشم، ببینم چند چندم با خودم.
واقعا احساس میکنم مورد ظلم قرار گرفتم؟یا نه همه زندگی ام بخاطر اعمال و رفتار خودم است.
چندروزیست که در حد توانم ولی مداوم و آگاهانه بخودم متعهد میشوم،احساسم از درون واقعا تغییر کرده،به دنیا به دید باز تر نگاه میکنم.
هر لحظه سعی میکنم زیباییها رو ببینم تحسین کنم ک شکرگزار باشم.
و این احساس این چند روزه عحیب آرامش به همراه داشته،ارتباطم احساس میکنم با خودم و خدا عمیق تر داره میشه.
احساس ارامش واقعی رو احساس میکنم.
سعی میکنم تا حد امکان حتی کارهای کوچیک رو فقط بر اساس قانون انجام بدم.اگاهانه زندگی کنم.
سعی کنم بفهمم خودم سالها بخودم ستم کردم
ولی تصمیم بگیرم متعهد باشم حواسم بخودم باشه.
دیگه به خودم ظلم نکنم.
خیلی خیلی خیلی فاصله زیادیه استاد جانم بین اگاهی و درک مسائل.
احساسم عالی بود خیلی خیلی بهتر شد کامنت نوشتم.
نفهمیدم چی نوشتم ،فقط مهم اینه اومد تو ذهنم و انجام دادم.
سپاسگزار خداوندم بینهایت
دوست دارم و هر لحظه از خودش هدایت میخوام تا از ستمکاران بخودم نباشم.
سپاسگزارم استاد عزیزمممممم و این سایت عالی و همه بچهای سایت و خانم شایسته و خود خوبم
از وقتی قانون و یکم بیشتر درک کردم از وقتی فهمیدم خودم زندگیمو میسازم شرایطمو میسازم با افکارم از وقتی که خدا رو همه چیز زندگیم کردم از وقتی نگرانی هام کمتر شده از وقتی آرامش و احساسم بیشتر شده نمیدونم میدونین یا نه خیلیی داره خوش میگذره قطعا به همه شماهایی که درک کردین قوانین خوش گذشته مثل استاد مثل مریم جون مثل شاگرد اول های عباسمنشی و حتی مثل من و …
تازه این اول راهه مطمئنم قراره بیشتر هم خوش بگذره این انرژی و شادیمو دو برابر میکنه نشونه ها نشونه ها که بمب خوشحالی بهم تزریق میکنن خدا جونم شکرت دوسستتون دارم
بسیار خوشحال و باانگیزه هستم که تحولی عظیم را در وجودم شروع کنم .
چقدر نگاه سیستمی به قران پاسخ بسیاری از مجهولات را در ذهن ما رفع کرد و این عذاب وجدانی که همیشه و از بچگی نسبت به حق الناس داشتم را در ذهنم رفع کرد .
واقعا من بنده چطور میتونم در زندگی یک انسان نقش داشته باشم تا زمانی که خدا هدایتگر ما انسانهاست و ما طبق فرکانس هامون زندگیمون رو خلق میکنیم .کمی که فکر میکنم اگه قانون طوری بود که ما در خوشبختی و بدبختی انسانها نقش بسزایی داشتیم اونوقت سنگ روی سنگ بند نبود .
الهی شکر که با دریافت این اگاهی ها و شنیدن این ایات و مطالعه جدید قران با این نگرش، چقدر به ارامش درونی رسیدم و چقدر به صلح درونی رسیدم.
استاد ممنونم که با شنیدن حرفهاتون ،توانستم خودم رو ببخشم و بیشتر خودمو دوستداشته باشم
واقعا که من انسان شایسته ایی هستم که به دلیل نداشتن اگاهی ،چندین سال بخودم بدی کردم اما با تمام وجودم در این لحظه خودم رو بخشیدم و دارم باور میکنم که خودم خالق زندگیم هستم و میتونم تمام اشتباهاتم رو نادیده بگیرم وبا ایجاد باور درست در مورد خودم و شرایط و خواسته هام زندگی جدیدم رو خلق کنم .عاشقتونم
الان که این نظر رو مینویسم شما در مسافرت به شمال آمریکا هستید
سفر به شمال امریکا بهتون خوشبگزره .ماهم همسفراتون هستیم و لذت میبریم از اینهمه زیبایی،💚💚💖💖💖
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
به نام خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
سلام به همه❤️
اومدم رد پای خودم رو در روز دوم سفرنامه به جا بگذارم و مواردی که برام بولد شده رو یادداشت کنم.
-تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا‌ء بازتاب باورهای و فرکانس های خودمان است… با درک این جمله دیگه از کسی متوقع نیستیم، کسی رو سرزنش نمیکنیم، کسی رو مقصر بدبختی هامون نمیدونیم و به دیگران احساس گناه نمیدیم و خودمون رو قربانی شرایط و ادمها نمیدونیم. من حدود ده سال به خاطر موضوعی شخصی رو توی دلم ملامت و سرزنش میکردم و عامل عدم موفقیت هام میدونستم و میگفتم خدا جوابش رو میده… چقدر راحته که مسئولیت رو از رو دوش خودمون برداریم و دستمون رو به سمت دیگران بگیریم و اونا رو عامل بدبختیامون بدونیم. درک همین یه جمله باعث شد که من اون بازی قربانی بودن در ذهن خودم و سرزنش اون فرد رو تموم کنم و به ذهنی ازاد و رها برسم که بینهایت ارزشمنده. بله من خالق تمام انفاقات زندگیم هستم و اگه اتفاقی میفته که دوستش ندارم باید نگاهم به درون باشه و ایراد رو از خودم بدونم و حلش کنم.
-داشتن احساس خوب تنها کلید موفقیت و خوشبختیست. چقدر دنیای قشنگی که خدا فقط از ما میخواد حالمون خوب باشه و لذت ببریم. خدایا شکرت.
احساس بد=اتفاق بد …خدا خودش گفته از مشکلات و اتفاق بد حتی با منم حرف نزن چون اگه بهش توجه کنی وارد زندگیت میشه.
-توحید یعنی باور به اینکه عوامل بیرونی در زندگی ما بی تاثیر هستن و این خودمون و تنها خودمون هستیم که اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنیم. و درک اینکه ما هم در خلق اتفاقات زندگی دیگران بی تاثیر هستیم چه در جهت مثبت و چه منفی.
-(احساس گناه) و (احساس قربانی بودن) رو از خودتون دور کنید به هر شیوه ای که میتونید چون این دوتا احساس شیطانی ترین احساس ها و ابزار شیطان برای گول زدن و پنهان کردن خداوند درون ما از نظر ماست.
این دو احساس تیشه به ریشه عزت نفس میزنن. پس یادت باشه تحت هیچ شرایطی احساس گناه و احساس عذاب وجدان نکن، تحت هیچ شرایطی خودت رو قربانی شرایط و ادمها ندون. این دوتا احساس باعث جدایی ما از خداوند و الهامات قلبی میشن. این دو احساس باعث اتفاقات ناخواسته در زندگی میشن باعث اتفاقاتی که آنها را بی‌انصافی، بی‌عدالتی و ظلم در حق خو می‌دانی و حتی ایده‌ای نداری که چرا باید این اتفاقات برای تو رخ دهد! ریشه اینها در احساس گناه و احساس قربانی بودنه.
-هر دعایی کنیم به خودمون برمیگرده، چرا؟ چون در حال فرستادن اون فرکانس هستیم. دعای ما ممکنه برای دیگران فایده ای نداشته باشه ولی برای خودمون خیلی موثره. خداوند سیستمی برخورد میکنه نه احساسی یعنی طبق قوانین. هرکسی نتیجه اعمال خودش رو میگیره.
-اینکه کسی فکر کنه شخص دیگه ای به خدا نزدیک تر از خودش به خداست مشرکه. اینکه کسی از کسی بخواد براش پیش خدا دعا کنه این شرکه. اینکه ما کسی رو برتر از خودمون ببینیم این شرکه.
-ما باید از ابراهیم یاد بگیریم و وارد مدار ادمهای کافر و مشرک هم نشیم باید یاد بگیریم اعراض کنیم.
-از خداوند طلب امرزش کن که او امرزنده مهربان است.
-ما این دنیا رو خیلی بزرگ کردیم اگه بدونیم این دنیا در مقابل ابدیت ما ناچیزه انقدر حرص نمیخوریم غصه نمیخوریم زور نمیزنیم. راحت میگیریم ارامش بیشتری داریم شاد تریم.
-هرکس گناهی بکنه به خودش ستم کرده .چرا؟ چون خودش رو در فرکانس بدی ها قرار داده. من مسئول افکار و اعمالم هستم. من وقتی در مدار درست باشم و به خدا وصل باشم هیچ کس نمیتونه اسیبی به من بزنه.
-وقتی در مدار غلط باشی هرچی بشنوی اشتباه برداشت میکنی چون از منبع دوری و قلب که جایگاه خداست الهامات رو دیگه دریافت نمیکنه.
-خزائن اسمان ها و زمین از آن خداست. خداوند منبع همه چیزه. پس همه چیو فقط از خودش میخوایم و در برابرش تسلیمیم.
-تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
-ما نمیتونیم سرنوشت کسی رو عوض کنیم یا بهش ستم کنیم.ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم. اگه سعی کنیم کسی رو هم اذیت کنیم به خودمون ستم کردیم. چه بسا اگه فرد در مدار درست باشه ظلم ما سبب خیر و پیشرفتش هم میشه.خودمون هم باید بدونیم کسی نمیتونه بهمون ظلم کنه اگه ما بدونیم تنها فرمانروای قدرتمند جهان الله هست دیگه از کسی نمیترسم و نکران نیستم.ترس ما باید فقط از خداوند باشه اینجوری کسی نمیتونه مارو کنترل کنه.
-اگه ما در مدار درست باشیم فقط خیر و خوبی و نعمت وارد زندگیمون میشه. ما مدارمون رو با افکار و باورهامون به وجود میاریم . ما خودمونیم که به خودمون میتونیم ظلم کنیم با ترسمون با بی ایمانیمون با نگرانی مون، با احساس گناه با افسردگی …. ما خودمون میریم تو مدار بد و ادمهای بد رو میبینیم اگه مدارمون رو بالا ببریم فقط ادمهای خوب میبینیم که بهمون خیر میرسونن.
-ندای الهی و نجوای شیطان همیشه هستن این ما هستیم که به کدوم گوش میدیم. ایشالا همیشه به ندای الهی گوش بدیم و نذاریم نجوای شیطان مارو فریب بده . خداوند همیشه وعده فزونی و امرزش میده و شیطان همیشه وعده فقر و فحشا و کمبود.
-وقتی خدا از کلمه ناس استفاده میکنه تو قران منظورش ذات انسانه نه گروه خاصی…. من اینو اولین باره میشنوم 👌🏻
خدایا هدایتمون کن به بهترین مسیرها و همواره کنارمون باش❤️
با آرزوی بهترین ها برای هممون🥰
سلام دوستای عزیزم
و استاد عزیزم
داشتم درمورد این فایل فکر میکردم و همینجور که گوشش میکردم با خودم گفتم واقعا خدا همه چیز میسه برای همه کس چون که حتی برای ادمای بدم یه وسیله میشه برای بدی کردن وفقط منم که باید تو مدار درست قرار بگیرم منم که باید افکارم تغییر کنه و واقعا وقتی مدارم عوض بشه دنیارو جور دیگه ای میبینم و تجربه میکنم و حتی اگرم بخوان به من بدی کنن به خودشون بر میگرده اما اگر من حتی نخوام که همون بدی اون ادم به خودشم برگرده که دیگه مدارم بسیار میره بالا و من اصلا ادمایی که بدی کنن رو دورو برم ندارم و فقط خوببه و خوبیه خوبی.
به نام خالق هستی.باعرض سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان گرامی… استاد من در این فایل کلی ترمز در مورد خودم دیدم و فهمیدم از اینجا شروع میکنم که قانون این میگه که هر چیزی که ذهن قادر به تصورش باشه به دست میاد استاد من الان سالهاست که شب موقع خواب به رویاهام فکر میکنم و تجسم میکنم که به اون رویا رسیدم الان که این فایل گوش دادم متوجه شدم که من خودم باعث شدم که تو این همه سال این رویا و آرزو رویا بمونه و دست یافتنی نشه استاد شما نمیدونین که چه فرشته نجات و گنجی هستین استاد من الان حدود چهل روز که با شما هستم و عصو خانواده عباس منش شدم ولی هر روز که میگذره علاقه من به شما و صحبت‌ها و فایلهای شما بیشتر میشه استاد یکی از ترمزهای که من در مورد خودم فهمیدم این بود که من همیشه دیگران رو باعث شکستم در زندگی و کار میدونستم همیشه فکر میکردم که مثلا فلانی باعث شد این بلا سرم بیاد یا این اتفاق برام افتاد ولی با صحبت‌های شما فهمیدم که عامل همه این اتفاقات خودم هستم ولی دوست نداشتم این بپذیرم که هیچ کس نمیتونه کاری بهام داشته باشه یا بلای سرم بیاره تا خودم نخوام استاد به خدا فرشته ای به خدا فرشته نجاتی امیدوارم که بتونم شاگر خوبی براتون باشم و به تکامل برسم و از پیشرفتم براتون بنویسم به امید پیشرفت و موفقیت روز افزون برای شما و همه اعصای خانواده عباس منش برقرار و پایدار باشید
با نام ویاد خالق مهربانی ها
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان بانوی دوست داشتنی
وسلامی خدمت تمامی خانواده صمیمی عباسمنش
من از دیروز به این سفر زیبا و سرشار از آگاهی وعشق ولذت دعوت شدم
باورش برای خودم بسیار سخت است که بگویم این فایل را چندین بار قبلا گوش کرده بودم وحتی طبق عادت نت برداری هم کرده بودم ودر سیستمم ذخیره داشتم
اما امروز که به عنوان یک همسفر یک بار دیگر با یک نگاه دیگر فایل رو گوش دادم و نکته هایی رو از توش در آوردم که انگار برای اولین بار بود که توی عمرم داشتم میشنیدم
خدااااای من اصلا باورم نمیشه استاد از کلمه کلمه حرفهاتون میشه کتابها نوشت
میشه با انجام این آگاهی ها یک جهانی جدید رو پایه گذاری کرد
من به خودم قول دادم که از این لحظه به بعد تمامی گفته هاتون رو با تمامی وجودم وبا عمق جانم بشنوم وتمام تلاشم رو انجام بدم تا بتونم بزرگترین شرک وجودم رو پاک کنم وایمانم رو نه ایمان حرفی بلکه ایمان عملی ام رو به خودم نشون بدم وتاثیرات شگفت انگیز تری رو در ذندگیم تجربه کنم
از این که چقدر در زندگی بخاطر دیگران به خودم ظلم کردم وچگونه در طی سالهای متوالی خودم رو نادیده گرفتم از خودم عذر خواهی میکنم
از این لحظه با عهدی که با خودم بستم ومیدونم که با هدایتهای واضع وروشن خداوندم هر روز مسیرهای هموارتری قرار میگیرم
وزندگی رو جور دیگری با عشق وارامش بیشتری تجربه خواهم کرد استاد عزیزیم وخانم شایسته مهربانم سپاسگزار حضور ارزشمندتون در زندگیم هستم
وبسیار سپاسگزار خداوندی که هر لحظه منو بیشتر در مسیر نور و روشنایی وعشق قرار میده
خداوندا من روح وجسم وذهنم را خالی از هر اندیشه ای به دستان توانمند خودت میسپارم
خداوندا مرا در هر لحظه به سوی بهترینهای جهانت هدایت کن که تو پاکی وخدایی
آااااااااااااااااااااامییییین
سلام قشنگا،اومدم ردپای روز دوم رو بذارم،من این فایل رو گوش دادم و یادداشت برداری کردم و درآخر به بررسی خودم پرداختم و از خودم پرسیدم:آیا من دارم به خودم ظلم میکنم؟جواب این بود که:فکر نمیکنم چون من تازه مهاجرت کردم(از خونه ی پدرم اومدم بیرون و من و شوهرم توی یک محله ی دیگه توی یک خونه ای که بزرگتر از جای قبلی هست زندگی میکنیم و در واقع یکی از خونه ها ی پدر شوهرم هست که داده ما زندگی کنیم) و اینکه قصد دارم مهاجرت کنم و از این کشور برم،فقط پاسپورت و شرایط مالیشو ندارم و اینکه برای چشم زخم دارم سعی میکنم(بیشتر از ۶ ماهه) که به چشم زخم اعتقاد نداشته باشم و همیشه اینو میگم:تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیفته و اینکه خواستم نشانه هایی که از دیشب تا این لحظه دریافت کردم رو بگم:اینکه من دیشب بخاطر بی پولیمون خیلی ناراحت بودم و گریه کردم ولی دیروز چند فایل از استاد گوش کرده بودم یکی گفتگو با دوستان فکر میکنم قسمت ۲۳ بود که سحر و رزا صحبت کردند این گفتگو رو حداقل سه بار گوش دادم و واقعا چندبار باهاش گریه کردم،داشتم میگفتم داشتم گریه میکردم و شوهرم اومد و باهام صحبت کرد که همه چی بهتر میشه و اینکه آروم باشم و سعی کردم بهتر باشم و شوهرم با پول کمی که داشتیم رفت برای پسرمون شیرخشک بخره من این اومد تو ذهنم که نباید حالم بده باشه وگرنه اتفاقات بدی میفته برای همین اشکامو پاک کردم و فایل آگاهی های دوره ی دوازده قدم،قدم یک رو پلی کردم و شروع کردم به گوش دادن و ظرف شستن و همینطور داشتم گوش میدادم دیدم شوهرم اومد و بجز شیرخشک چند وسیله ی دیگه رو هم که لازم داشتیم خریده بود و بهم گفت چشماتو ببند و بعد که باز کردم دیدم خوراکی موردعلاقمو خریده گفتم پول از کجا گفت کارتی که (مال پسرمون هست و دولت ماهانه ی مبلغ کمی پول واریز میکنه براش) مال پسرمون هست رو رفتم موجودی گرفتم ۳۰۰ هزار تومن پول توش بود! (این در حالی بود که دوماه پشت سره هم من هی میرفتم کارت می‌کشیدم ولی هیچ پولی به این کارت واریز نمیشد)گفتم خدایا شکرت و همو بغل کردیم و تو دلم گفتم این نشونست🥰 و اینکه من دیروز تصمیم گرفتم که (تصمیم گیری به روش استاد که فایل دارن در موردش) برم کار کنم برای اینکه تکاملم رو طی کنم و زودتر رشد کنم مخصوصا وقتی حرفهای رزا جان رو شنیدم تصمیمم قطعی تر شد و امروز میخواستم برم دنبال کار شوهرم گفت فردا برم چون امروز تعطیله گفتم ن امروز میرم خلاصه قبل از اینکه راه بیفتم گفتم خدایا من به تو توکل میکنم تو منو هدایت کن و راه رو بهم نشون بده و کمکم کن منو به بهترین کار و نزدیکترین جا به خونم و به بهترین رییس هدایت کن گفتم آمین و راه افتادم،داشتم میرفتم ی حسی بهم گفت از اون خیابون برو ولی مغزم میگفت ن از اونجا نرو اونجا خطرناکه الان ظهره ممکنه خلوت باشه با خودم گفتم من از خدا هدایت خواستم پس باید به هدایتش گوش بدم به ترسم غلبه کردم و رفتم توی همون خیابون دیدم شلوغه همینجوری کم کم رفتم و دیدم ی کلوچه فروشی هست و نوشته که به دوکارگر ساده ی خانم نیازمندیم،شمارشو برداشتم و رفتم تو و در زدم گفتم شما همکار میخواید؟ی خانم اومد و سرتاپامو نگاه کرد(لباس مجلسی پوشیده بودمو کاملا خوشتیپ) و گفت رییس اینجا نیست شنبه بیاید،اومدم خونه و زنگ زدم جواب نداد پیام دادم که شما کارگر میخواید بعد از نیم ساعت یا یک ساعت خودش زنگ زد و صحبت کردیم و قرار شد من از فردا برم سره کار،دقیقا کاری که میخواستم:یک شیفت با حقوق پایه ۷۰۰ هزار تومن،مربوط به یکی از علاقه هام(آشپزی)هست و محل کارمم به خونم نزدیک هست و ی خیابون فاصله داره ینی فوقش ی رب بیست دقیقه پیاده میشه رسید،فردا قراره اولین روز کاریم باشه،نجواهای شیطان هست ولی من دیروز اهرم رنج و لذت نوشتم و امروز هم دوباره میخونمش،خداوندا ازت سپاسگزارم،تو رب منی تو هدایتگر منی ازت سپاسگزارم
سلام به استادعباسمنش عزیزو مریم بانوی درصلح ودوستان عزیزم در سرزمین عباسمنش
روز دوم وتعهددوم 👍👣😊
چه رابطه ی فوق العاده ای رو اینجا استادتوضیح دادن
عزت نفس مهمترین عامل موفقیت و موثرترین انرژی و توان برای شناختن خواسته هایت است
احساس قربانی بودن وموردظلم واقع شدن مهمترین ترمزهای عزت نفس است به عبارتی آبشخورهمه ی ناکامی ها ازاین دو ترمزاست
همون اتفاقات که بخاطرش خودمونوصاحب حق میدونیم وتمام انرژبمو گذاشتیم روش تا حق به جانب بودنمون رو به دنیا ومردمانش ثابت کنیم درست همین احساس ،داره اتفاقات همسنگ خودش رو به زندگی ما دعوت میکنه ومارو دردور باطل میندازه
قانون احساس بد اتفاقات بدرو به یادبیار
پس احساس خودارزشمندی کن ،احساس لیاقت کن،زمان بیشتری رو دراحساس خوب بمون ازتضادهایی مثل احساس قربانی بودن به وضوحِ ،قدرتمندبدون وقدرت رو به عوامل بیرونی ندادن ،دست پیداکن
هیچ کسی برتو هیچ تاثیری نداره نه درجهت رشدت نه درجهت تخریبت
مگراینکه خودت این قدرت روبهش بدی
تویک موجود فرکانسی هستی پس فرکانست رو باخواست هم جهت کن وبا حذف حاشیه ها به هدفت متمرکز شو باخواست هم جهت شو
یادت باشه ماریای عزیز ،جهان ساخته شده تا یک دستگاه مبدل باشه برای تبدیل فرکانس های دریافت شده در قالب اتفاقات و شرایط هم-سنگ و هم-اساس با باورها وفرکانس هات….
پس به روش این مبدل پیش برو واز روشهای ناکارآمدگذشتت دوری کن
احساس لیاقت وخودارزشمندی رو درخودت تقویت کن تا اساس همین احساس به صورت تجربه وارد زندگیت شه
سپاسگزارم از استادعزیزم که این اگاهی های توحیدی رو بامابه اشتراگ میگذارند
وسپاس ازمهربان خداوندباسخاوتم که منوبه این مسیرتوحیدی وزیبا هدایت کرد
به امید درک بیشتر و عمل بیشتربه آگاهی ها وقوانین
👍🏻💪💪💪💪🤲💚
سلام ماریای عزیز از شما بابت این اشتراک این کامنت سپاس گذارم
کاملا این برام به وضوح رسیده که ما با فرکانس ها و باورهامون دقیقا تو مداری قرار میگیریم که افراد ،شرایط و اتفاقاتی همجنس خودمون یعنی سطح فرکانسی خودمون رو تجربه میکنیم
تکامل من در این زمینه ایمان من به این قضیه رو بیشتر و‌بیشتر میکنه همین جنس کامنتا تو همین شب دوم که متعدانه تر شدم و فرکانس هامو کنترل کردم برام کاملا این قضیه رو تایید میکنه
چقدر به شما تبریک میگم بابت این نگاه زیباتون و خوشحالم که در جمعی هستم که شما دوستان در اون حضور دارید
دقیقا تجربه من این کلام شما و‌استاد رو تایید میکنه من خودم رو قربانی میدیم وبا کمبود اعتماد بنفسم فک‌میکردم که از بقیه بی ارزش ترم و کلا این باور اشتباه از درون منو داشت نابود میکرد و برای اینکه خودمو با ارزش کنم پیش هر کس یه شخصیت داشتم با شخصیت های دروغین این حس با ارزشی
که نمیتونستم با تغییر دیدگاهم و تغییر فرکانسم بدست بیارم رو با این کار میخاستم بدست بیارم و‌کاملا این قضیه رو درک میکنم و الان که روی خودم و این باور ها کار کردم وسعی کردم خودم رو بارزش ببینم و عزیز دل خدا شدم واقعا ملکه زندگیم همه عاشقم شدن و واقعا اصلا دیگه نیازی ندارم به اینکه بخام خودمو جلوی بقیه با ارزش نشون بدم ینی اصلا برام مهم نیست
تعهد میخاد ماریای عزیز که این سبک فکری رو در درونت با ثبات برسونی تعهدی درونی که با تکامل بدست میاد
خیلی از سپاسگذاری شما لذت بردم
( سپاس از مهربان‌خداوند با سخاوتم )
و برای شما دوست عزیزم بهترینا رو در دنیا و اخرت ارزومندم ❤️❤️🌹
سلام آقامرتضی عزیز
ممنونم پاسخ شما وتوجه شما باعث شدتاحس خیلی خوبی بهم دست بده
خوشحال شدم بابت پیامی که برام گذاشتی ،ازاینکه دراین مسیرهستی بهت تبریک میگم
چقدرشجاعانه ازگذشتت برامون گفتی واین امکان نداره مگراینکه واقعا رو عزت نفست کارکرده باشی
وشمااین کارو کردی ولایق تحسین کردن هستی👍👍
مرتضی عزیز فرمودی که متعهدبودن وموندن دراین سبک فکری تکامل میخواد
منم کاملا باشماموافقم
کارعملی که من برای این تکامل انجام میدم اینه که هرروز،واقعا بلااستثناهرروز میامو دراین اقیانوس آگاهی شنامیکنم وخودمو بااین آگاهی های ناب وتوحیدی تا دندان مسلح میکنم و میرم باهاشون زندگی میکنم
پیشنهادمیکنم حالاکه مهربان خداوندباسخاوت،مارو به این مسیرتوحیدی هدایت کردن،
پس ماهم با دریافت هرروزه ی این آگاهی ها ،ورودی های مناسب به خورد روحمون بدیم ونتایج دلخواه رو درزندگیمون خلق کنیم💪💪💪
دنیاپرازفراوانیه
فراوانی در دوستهای خوب
فراوانی درعشق
فراوانی درپول
فراوانی درسلامتی
فراوانی درحسو حال خوب
پس ماهم باید تجربش کنیم💪 ،وراهشم اجرای عملی این قوانین، درزندگیمونه.
شادو سلامت وثروتمندوسعادتمندباشید دردنیاو آخرت
🥰🥰💚💚👍🏻👍🏻
سلام ماریای عزیز
دقیقا این یه روند همیشگیه مثه غذا خوردن و نفس کشیدن
مثه خورشید که هر روز طلوع میکنه و غروب میکنه
و درکی که این روزها بهم بیشتر کمک میکنه همین درک اصل که میگه ما با فرکانسامون زندگیمون رو خلق میکنیم و ما این قدرت رو داریم که فقط روی خواستمون متمرکز بشیم
فارغ از اینکه چه چیزی در بیرون ماست
هر چقدر تو این مسیر جلوتر میریم با خود شناسی بیشتری میرسیم
با درک بهتر قانون به ارامش بیشتری میرسیم
از صمیم قلبم برام تمام عزیزان بهشتی و شما دوست عزیزم بهترینا رو در دنیا و اخرت ارزومندم ❤️🌹
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
خدا رو شکر میکنم که برای روز دوم از سفرنامه ام
خدایا شکرت که تو این سفرنامه پربرکت روز دومش رو گذروندم و چقد امروز از دیروزم بهتره و چقد آگاهی و ایمانم بیشتر شده
امروز بیشتر از هر روز دیگه قرآن خوندم و این فایل استاد هم بیشتر صحبت راجع به آیات قرآن بوده
تو زندگیم هر موقع که استرس و اضطراب داشتم که دلیلش هم دوری از منبع ام بود با خوندن چند روزه قرآن دوباره حال خوب و آرامش بهم برمیگشت
و این دفعه از هر دفعه بیشتر
با شروع سفرنامه ام ناخودآگاه هدایت شدم به خوندن قرآن و نماز
بیشترین چیزی که یاد گرفتم امروز این بود که ایمان داشته باشم
نداشتن ایمان یعنی ظلم
اگه ایمان نداشته باشم اگه خدا رو باور نکنم من به خودم ظلم میکنم
حرکت نمیکنم
پیشرفت نمیکنم
تجربه ای که امروز بدست آوردم و درس بزرگی برام بود این بود که تا من درونم پاک نشه تا به خدا به معنای واقعی وصل نشم و این اتصال عمیق و دائمی نباشه ، تو روابطم تو شغلم تو همه چیزم مشکل دارم
یاد گرفتم اگه تو هر چیزی خلأ دارم باید قبل از اینکه اقدام کنم اصلا قبلا هر چیزی ، برم به خدام دوباره وصل شم وصل شدنی از جنس خودش
چون هر خلأیی هر ناهماهنگی هر کمبود تو زندگی از بی ایمانی نشأت میگیره
اگه درآمدم کمه قطعا بی ایمانیم نزاشته هدایت خدا رو بشنوم و یا عمل کنم
قطعا بی ایمانیم باعث شده خودمو باور نکنم خدامو باور نکنم و حرکت نکنم …..
اگه تو روابطم نمی خوام با کسی باشم دلیلش اینه که می ترسم و جایی که ترس باشه حتما ایمان نبوده
این ایمان به خدا پایه و اساس همه چیزه
توحید اصله
اصل همه چیز
از خدا می خوام روز به روز شخصیتم رو توحیدی تر کنه
منو به خودش نزدیک تر کنه تا بتونم ذره ای از ویژگی های الهی رو تو درون خودم پرورش و بروز بدم
میدونم که اگه ایمانم قوی بشه
همه مسائلی که الان مشکل میبینم سر یه چشم به هم زدن محو میشه
با گوش کردن به این فایل یاد سال های قبلم افتادم که عزت نفسم زیر صفر بود ، اصلا هویت نداشتم پیش هر کسی اونطور که اون دلش می خواست بودم و نمیتونستم تو‌تنهایی خودم با خودم رو در رو شم
هویتی نداشتم ، خودم رو فراموش میکردم خودم رو‌نادبده میگرفتم …. بعضی آدم ها رو از خودم پایین تر و بعضی ها رو بالاتر می دونستم ، تا یکی بهم بدی می کرد چنان کینه ای به دل میگرفتم و احساس قربانی شدن بهم دست میداد بعد هی اون حس رو تشدید میکردم
میگفتم فلان قاضی داره منو میپیچونه حق منو بخوره
اونا با هم تبانی مردن که منو دور بزنن
همش خودم رو تک و‌تنها و مظلوم و درستکار میدونستم که بقیه ظالمم کارشون درست نیست
چقد هم افتخار میکردم به خودم که مو رو از ماست می کشم بیرون و مچ اونایی که بهم خیانت میکنن رو میگیرم
بعدها که با این مباحث استاد آشنا شدم فهمیدم خودم با دست خودم چه بلاهایی سر خودم آوردم و چقد تلاش کردم که ذهنم رو تو این مسایل کنترل کنم و
هر وقت که این حس قربانی شدن و ضعف به سراغم میومد نادیده میگرفتم
خدا رو شکر اثرات خیلی خیلی کمی ازش مونده ولی
از بین بردن حس قربانی شدن یعنی آزادی محض از اسارتی که خودت برای خودت درست میکنی
خدایا شکرت که تو این مسیر هستم
از خدا برای همتون ایمان قوی و زندگی سرشار از ثروت عشق شادی سلامتی خوشبختی می خوام ❤️🌹🤲
بنام خالق بخشنده و مهربان.
مالک و صاحب اختیار من و همه عالم
تنها کسیکه در این دنیا و آخرت شفیع و آمرزنده من است.
ربی که تمام قدرت،ثروت،برکت،سلامت،سعادت دنیا و اخرت در اختیار اوست.
واقعا سپاسگزاررررم استاد عزیز.
من جز افرادی بودم که بیشتر و بیشتر دنبال اگاهی بودم و فکر میکردم با شنیدن مطالب زیبا و احساس خوب در لحظه میتوان اتفاقات خوبی رقم زد.
من جز افرادی بودم که باشنیدن اگاهی های جدید، بجای اینکه در باره انها فکر کنم و تحقیق کنم ،اونهارو به بقیه انتقال میدادم ولی در عمل همان انسان با همان باورهای قبلی بودم و مطمعنا هیچ اتفاقی در نتیجه زندگی دیده نمیشد.
در دامی از دانستن گیر افتاده بودم،
تازه متوجه حرفهای استاد و مقالات خانم شایسته عزیز میشوم که فاصله فرکانسی زیادی هست ،بین دانستن و اگاهی از یک مطلب تا درک و اجرای ان.
خداروشکر چندروزیست با تمام وجود هر روز چندین و چند بار بخودم متعهد میشوم و مینویسم که بر اساس قوانین زندگی کنم،فکر کنم و با بررسی زندگی و اجرای اگاهیهای ناب در عمل به احساس و نتیجه بهتری برسم.
این فایلو چندین بار دیده بودم ولی،الان وقتی با تعهد گوش میدم و وقتی خودم میرم قرانو بررسی میکنم وقتی زندگی گذشتمو میریزم روی دایره با تمام وجود متوجه حرفای استاد میشم.حس و حالم فرق میکنه،
الان وقتی این فایلو گوش دادم،تمام وقت قلبم میلرزید،تمام وقت به خودم به فرکانسهام،به اتفاقات زندگیم نگاه میکنم و با خودم میگم نشه روزی،از من بپرسن توی دنیا چه کاری کردی؟
و من شرمسار از نتیجه عمل خود بگویم،من مورد ظلم و ستم قرار گرفتم.
واقعا تنم میلرزد،وقتی درباره اعمال و رفتارم فک میکنم.
نه اینکه خدارو ترسناک ببینم.
بخاطر اعمال و رفتار خودم و نتیجه زندگی خودم.
واقعا سپاسگزارم استاد جان.
چندین بار فایلو دیدم،متعهد شدم کامنت بزارم.متعهد شدم رد پا بزارم،متعهد شدم عملگرا بشم،متعهد شدم فکر کنم،تحقیق کنم،مسائل رو با باورهای خودم و فرکانس خودم و احساس و نتایج زندگی ام بررسی کنم.
لااقل با خودم صادق باشم، ببینم چند چندم با خودم.
واقعا احساس میکنم مورد ظلم قرار گرفتم؟یا نه همه زندگی ام بخاطر اعمال و رفتار خودم است.
چندروزیست که در حد توانم ولی مداوم و آگاهانه بخودم متعهد میشوم،احساسم از درون واقعا تغییر کرده،به دنیا به دید باز تر نگاه میکنم.
هر لحظه سعی میکنم زیباییها رو ببینم تحسین کنم ک شکرگزار باشم.
و این احساس این چند روزه عحیب آرامش به همراه داشته،ارتباطم احساس میکنم با خودم و خدا عمیق تر داره میشه.
احساس ارامش واقعی رو احساس میکنم.
سعی میکنم تا حد امکان حتی کارهای کوچیک رو فقط بر اساس قانون انجام بدم.اگاهانه زندگی کنم.
سعی کنم بفهمم خودم سالها بخودم ستم کردم
ولی تصمیم بگیرم متعهد باشم حواسم بخودم باشه.
دیگه به خودم ظلم نکنم.
خیلی خیلی خیلی فاصله زیادیه استاد جانم بین اگاهی و درک مسائل.
احساسم عالی بود خیلی خیلی بهتر شد کامنت نوشتم.
نفهمیدم چی نوشتم ،فقط مهم اینه اومد تو ذهنم و انجام دادم.
سپاسگزار خداوندم بینهایت
دوست دارم و هر لحظه از خودش هدایت میخوام تا از ستمکاران بخودم نباشم.
سپاسگزارم استاد عزیزمممممم و این سایت عالی و همه بچهای سایت و خانم شایسته و خود خوبم
با سلام
از وقتی قانون و یکم بیشتر درک کردم از وقتی فهمیدم خودم زندگیمو میسازم شرایطمو میسازم با افکارم از وقتی که خدا رو همه چیز زندگیم کردم از وقتی نگرانی هام کمتر شده از وقتی آرامش و احساسم بیشتر شده نمیدونم میدونین یا نه خیلیی داره خوش میگذره قطعا به همه شماهایی که درک کردین قوانین خوش گذشته مثل استاد مثل مریم جون مثل شاگرد اول های عباسمنشی و حتی مثل من و …
تازه این اول راهه مطمئنم قراره بیشتر هم خوش بگذره این انرژی و شادیمو دو برابر میکنه نشونه ها نشونه ها که بمب خوشحالی بهم تزریق میکنن خدا جونم شکرت دوسستتون دارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد توانا و مریم عزیزم
استاد خدارو شکر که به این سفر هدایت شدم
بسیار خوشحال و باانگیزه هستم که تحولی عظیم را در وجودم شروع کنم .
چقدر نگاه سیستمی به قران پاسخ بسیاری از مجهولات را در ذهن ما رفع کرد و این عذاب وجدانی که همیشه و از بچگی نسبت به حق الناس داشتم را در ذهنم رفع کرد .
واقعا من بنده چطور میتونم در زندگی یک انسان نقش داشته باشم تا زمانی که خدا هدایتگر ما انسانهاست و ما طبق فرکانس هامون زندگیمون رو خلق میکنیم .کمی که فکر میکنم اگه قانون طوری بود که ما در خوشبختی و بدبختی انسانها نقش بسزایی داشتیم اونوقت سنگ روی سنگ بند نبود .
الهی شکر که با دریافت این اگاهی ها و شنیدن این ایات و مطالعه جدید قران با این نگرش، چقدر به ارامش درونی رسیدم و چقدر به صلح درونی رسیدم.
استاد ممنونم که با شنیدن حرفهاتون ،توانستم خودم رو ببخشم و بیشتر خودمو دوستداشته باشم
واقعا که من انسان شایسته ایی هستم که به دلیل نداشتن اگاهی ،چندین سال بخودم بدی کردم اما با تمام وجودم در این لحظه خودم رو بخشیدم و دارم باور میکنم که خودم خالق زندگیم هستم و میتونم تمام اشتباهاتم رو نادیده بگیرم وبا ایجاد باور درست در مورد خودم و شرایط و خواسته هام زندگی جدیدم رو خلق کنم .عاشقتونم
الان که این نظر رو مینویسم شما در مسافرت به شمال آمریکا هستید
سفر به شمال امریکا بهتون خوشبگزره .ماهم همسفراتون هستیم و لذت میبریم از اینهمه زیبایی،💚💚💖💖💖