«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    بنام خداوند رئوف ومهربان

    روز چهل وسوم سفرمن

    ما خالق لحظه هاییم،خالق لحظه هایی که به ما داده شده،پس به زیبایی این لحظه ها رو بسازیم،هرفردمیتواندفقط زندگی خودش رابسازد.

    این فکر که می توانیم رفتار وزندگی دیگران را تغییر دهیم را رها کنیم.

    تغییر دیگران روح را خسته میکند،دائم روح مارادر استرس و فشار قرار می دهد. اگربخواهیم دیگران راتغییر دهیم واختیار و آزادی را از دیگران بگیریم،نتیجه ای که باید بگیریم را نخواهیم گرفت.

    به جای تغییر دیگران از قدرت جذب استفاده کنیم.

    خودرا تغییر دهیم تا اطرافتان نیز تغییر کند.

    گاهی چنان زندگی را سخت میگیریم گویی سال ها قرار است باشیم،کاش یاد بگیریم، رها کنیم،ما به آرزوهایمان یک رسیدن بدهکاریم.

    زندگی کوتاه است،پس در لحظه زندگی کنیم و شاکر داشته هاباشیم.

    باامیدبه خداتوانایی،فراوانی وآرامش روبدست بیاریم بخود ظلم نکنیم،به میزانی که نگران آینده و تمام شدن نعمت ها و فرصت ها هستیم از احساس خوب وتجربه مثبت فاصله می گیریم.

    وقتی عینک بدبینی،احساس منفی،ظلم ونامهربانی باخودرو به چشم زده باشیم، غیر از احساس منفی چیزی نمیبینیم و به همین دلیل نگران و آشفته میشویم.

    نباید احساس منفی، محدودیتهاوترمزهای ذهنی رو باور کنیم،اینهافقط به خاطر باورهای غلط ذهن است نه واقعیت جهان.

    ما بهتر از آن چیزی هستیم که فکر می‌کنیم. ما عظمت و قدرت فراوانی در ذهن ودرون و وجودمون داریم.

    حس خوب؛نعمت،سلامتی،فراوانی،ثروت وشادی بسوی فردی جذب میشود که ذهن اون فرد ازاین احساسهای خوب ووفوربی نهایت الهی آگاهی داشته باشد.

    همه احساس وخواسته ها ازدرون ذهن ماآغازمیشودوهیچ چیزخارج ازذهن نیست،ذهن خلق کننده وآفریننده همه اتفاقات است،توانایی ما،درباورها،افکاروخالق بودن بی نهایت است،پس بخود ظلم نکنیم،وچیزهای عالی وبی نهایت رونامحدود خلق کنیم.ما فوق العاده ایم،توانمند،توانا،خالق وآفریدگار.

    خدارو برای اینهمه زیبایی وباورهای عالی هزاران مرتبه شکر،

    خدایاشکرت،سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      طیبه مزرعه لی گفته:
      مدت عضویت: 812 روز

      سلام مژگان جان

      امروز روز 2 سفر من از روز شمار تحول زندگیم هست

      وقتی متن نوشته تونو دیدم یاد یه لحظه فکری که از سرم امروز گذشت افتادم

      که به خودم تکرار کردم خودت رو تغییر بده

      الان قصد خوندن نظراتو نداشتم نظرمو که نوشتم باز قدرت خدا منو آورد قسمت نظرات

      آخه خدا داره قدرتشو این روزا بیشتر نشونم میده کافیه به چیزی فکر کنم و سوال کنم یا اینکه خدا بخواد بهم بگه دقت کن و تاکید میکنه

      و قدرتشو نشونم میده

      لبخندم اومد الان با نوشتن این متن

      چقدر خوبه خدا

      عاشقشم

      اینجا هدایتم کرد که بگه دقت کن خودت رو تغییر بده تا اطرافت تغییر کنه

      ممنونم از خدا که منو هدایت کرد به نوشته شما که حرفشو بهم بگه

      براتون عشق و شادی و سلامتی و ثروت میخوام از خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فرشته بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به اساتید عزیز تر از جان آرزوی طول عمر برای شما دو عزیز دارم

    سلام میکنم به تمام دوستان عزیزی که در این سایت بهشتی حضور دارند و مطابق کلام خداوند بهشت جایی است که کسی اونجا سخن و لغو بیهوده نمیزنه و همه حرفها تحسین و ستایشه اینجا همونجاست و ما درست اومدیم خدایا بی نهایت بار شکرت

    و اما من…

    سالها پیش که حتی یک تبصره از کتاب قانون هستی رو نمیدونستم در غرقاب هلاک خودم دست و پا میزدم زندگی متشنجی که مهر طلاق اونو بهم ریخته تر کرد و من نالان و گریان به همه مظنون بودم برای فلاکتم الا خودم چون من اصلا وجود نداشتم که بخوام نقشی هر چند کوچک داشته باشم همه بودن بجز من غافل از اینکه فقط منم و لاغیر بهرجهت گذشت و من زندگی سختی داشتم تا جایی که اگر چه تنها زندگی میکردم ترس شدیدی از تنها بودن داشتم جوری که شب ها کنار بالشتم ی چاقو میذاشتم که با متجاوز خیالی درگیر شدم بی دفاع نباشم.داشتم به این فکر میکردم که به قول خداوند اگر قرار بود با اعمال و فرکانس های بد  ما،خدا ما را تنبیه میکرد قطعا یک نفر زنده نمیموند.محتوای ارزشمند این فایل منو برد به اون سال‌های دور و الان منی که هرگز هیچ دری رو قفل و بست نمیکنم در حد بسته شدن و اطمینان از اینکه باز نباشه و اطمینان به جهان امنی که خداوند مالک اونه و نگهبان هایی از پس و پیش برای حفاظت از ما گمارده،این من هیچ ارتباطی به اون آدم نداره در همه جنبه های زندگی

    بی نهایت بار سپاسگزار خداوندی هستم که خالق این استاد نازنین است و راهبر و راهنمای همه ما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    بنام الله یکتا خالق آسمان ها وزمین

    نیرویی ک همه چی هرآنچه در آسمانها و زمین است تحت سیطره ی قدرت مالکیت وفرمانروایی اوست ک هیچ برگی بدون اذنش از درخت نمی افته

    همیشه بوده و هست

    هرگز خوابش نمیبره

    هرگز فراموش نمیکنه

    زنده و پاینده س

    بهترین پارتی هارو داره

    بهترین ایده هارو داره

    همه رو ب من میگه

    و هدایتم میکنه

    الهی صدهزار مرتبه شکر

    سلااام ب عزیزای دلم استاد جانم ودوستان توحیدی قشنگم

    روز27

    میخواستم کامنت امروز و بنویسم گفتم خدایا بهم بگو کجا بنویسم کامنتم و ک هدایت شدم اینجا

    ظلم ب خود

    من الان فایلو گوش ندادم ولی قبلا بارها شنیدمش میخوام برداشت خودمو بنویسم

    پس الهی ب امید تو خودت بهم بگو و هدایتم کن تا راحت بتونم اونچه ک تو ذهنم هست و بنویسم

    الان حس عالی دارم ی جورایی متوجه شدم ظلم ب خود یعنی چی

    ظلم ب خود یعنی وقتی من دارم ب نازیبایی ها توجه میکنم و اونارو دعوت میکنم ب زندگیم

    یعنی بزرگ کردن آدم ها تو ذهنم و قدرت دادن بهشون

    یعنی موندن در احساس بد

    یعنی رفتن دنبال حاشیه ها

    یعنی تو زندگی بقیه سرک کشیدن

    و مقایسه ی خودم با بقیه

    مقایسه ی ظاهر و پوششم

    مقایسه ی درآمدم با درآمد بقیه

    تو یکی از فایل های انگیزشی استاد میگه ک

    تنها کسی ک میتونه جلوی پیشرفت تو رو بگیره خودت هستی

    هیچ دشمنی بیرون از تو نیست

    تنها کسی ک میتونه بهت کمک کنه خودت هستی

    هیچ دوستی بیرون از تو وجود نداره

    یعنی من، خودم مسئول 100%تمام اتفاقات زندگیم هستم مسئول افکار و باورهام

    چون هیچ کس نمیتونه ب جای من فرکانس بفرسته یا من نمیتونم ب جای کسی فرکانس بفرستم

    من عاجزم از تغییر بقیه

    از آنجایی ک من قدرتی ندارم ک کسی و خوشبخت کنم یا بدبخت

    هیچ کسی هم نمیتونه منو خوشبخت یا بدبخت کنه چون توانش و نداره

    من تو محل کار قبلیم چون حجم کارم زیاد بود و دستمزدم هم خیلی کم بود حتی اون مبلغ کمی ک برام درنظر گرفته بود هم نصفشو بهم میداد

    اول گفتم من باید تکاملم و طی کنم اشکال نداره استاد گفته از جایی ک میتونید شروع کنید و منهم شروع کردم

    برای من یک میلیون و پنصد در نظر گرفته بود صابکارم

    ولی همونم بهم نداد گفت چون باید آموزش ببینی اول بهت 800میدم منم قبول کردم

    این درحالی بود ک من طی 3روز اول نهایت تا یک هفته اول کار. یاد گرفتم و کار دیگه برای مشتری استفاده میشد و ارزش خلق میکردم

    ماه اول 800دریافت کردم

    ک با این وجود هم راضی بودم ولی رفتار صاحبکارم خییلی جالب نبود وچون در یک مدار نبودیم همه ش منو تحقیر میکرد و من اذیت میشدم

    من تلاش کردم ک رو زیبایی هاو نکات مثبتش توجه کنم و رفتارش و نادیده میگرفتم تا یک روز خیلی ناراحت شدم از حرفش و گفتم فلانی من دارم اذیت میشم از رفتارت اگه بخوایی اینجور ادامه بدی من تحمل نمیکنم

    خلاصه قبول کرد ک تکرار نکنه ولی باز تکرار شد

    ی مدت حسابی ذهنم درگیر شد ک نکنه بخاطر فرکانس منه ک اینجور داره با من رفتار میکنه و شرایط خیلی سخته برام

    و حتی جمعه ها هم گاهی میگفت باااید بیایی و من نزدبک 7ساعت یک روز اونم جمعه نشستم و کار انجام دادم ک بتونه کار مشتری و انجام بده

    تا یک روز باز رفتار نامناسبش با من تکرار شد من خونه بودم ک ی پیام برام فرستاد ک چرا لیوانت و رو میز برنداشتی و چون منشی هم بخاطر رفتار نامناسبش از سالن رفته بود

    خودش مجبور شد ک سالن و مرتب کنه و کارهای نظافت و انجام بده

    خلاصه من کلی حسم بدشد و بخاطر همین تصمیم گرفتم ک دیگه نرم سرکار و برای خودم ارزش قائل بشم

    بلافاصله جواب پیامشو ندادم بعد چند ساعت ک اروم. تر شدم بهش پیام دادم ک من نمیتونم اخلاقتو تحمل کنم

    اگه میخوایی برگردم باید حقوقم و بیشتر کنی و بهم احترام بزاری اگه خواستی با این شرایط بهم خبر بده ک برگردم

    بعد ازاینکه این پیام و نوشتم یک آرامشی وجودم و گرفت ک اصن قابل وصف نیست انگار رها شدم

    و ی بار سنگین از رو دوشم برداشته شد

    ک روز بعدش آجیم ی خاستگار معرفی کرد خخخخ ک متوجه شدم بخاطر اینه ک احساسم بهتر شده این اتفاق افتاد

    و ی مسافرت کوتاه داشتم ب تهران اونم کاملا رایگان

    وبعد 20روز یکماه الان هدایت شدم ب یک مرکز پوست ک صاحبش همکار آجیم هست

    بهم گفت من میخوام فقط در سالن و بازکنی برام و ی سری توضیحات بدی ب مشتری ها در مورد کارهایی ک انجام میدیم اصلا ازت انتظار ندارم کارنظافت انجام بدی

    ک برای منشی 1500میدم بهت فعلا

    و کار اصلاح وابرو کوتاهی براشینگ بافت

    اینارو 50%باهات حساب میکنم

    تو سالن قبل یک سوم باهام حساب میکرد واینکه ایشون آدم فوق العاده مهربون سالم با اخلاق توحیدی هست ک

    من خیلی دوسشدارم واقعا تحسینش میکنم

    و بهم گفت کارهای پوستی و هم آموزشت میدم و درصدی هم بهت میدم ازش

    خلاصه اصن شرایط کارم کلا تغییر کرد خداروشکر و حتی امروز ک کلید هارو آورد در خونه مون بهم گفت زکیه از فردا 3ونیم 4بیا سالن چون خلوتیم فعلا تا بعد محرم وسفر

    و جمعه رو هم دارم خداروشکر

    و این تغییرات کوچیک ک آروم آروم داره اتفاق میفته ی مدت دیگه میشه مث بهمن وارد زندگیم میشه الهی صدهزار بارشکرت

    امروز گفتم خدایا برام پول بفرست 300تومن اومد ب حسابم الهی شکرت

    خدایا شکرت بابت روز عالی ک داشتم شام خوشمزه و مقوی ک بهم رزق دادی

    رابطه ام با داداش بزرگه ام خییلی بهترشده خداروشکر

    خدایا شکرت بابت مشتری ک دیروز برام فرستادی

    سپاسگزارم بابت هدیه ای ک امروز بهم دادی

    خدایا شکرت بابت ایمانی ک در دلم داره رشد میکنه و اتفاق های قشنگ زندگیم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    بخاطر محیط جدید وآدم های سالم مهربون و خوش اخلاق و صادق

    الهی شکرت بخاطر هدایتم ب این مسبر زیبا

    عاشقتمممم

    خودت هدایتم کن ب راه راست راه کسایی ک ب اونها نعمت دادی ن کسایی ک براونها غضب کردی و ن گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام زکیه عزیز

      از دوره احساس لیاقت دلم برای کامنتهات تنگ شده بود و خداروشکر الان کامنتت رو خوندم

      خواستم بگم کامنتهات بهم حس خیلی خوبی میده و شخصیت گلت رو دوست دارم دوست نازنینم

      به امید موفقیت های بیشتر و ثروت های بیشتر و نعمتها و روابط بیشترت دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زکیه لرستانی گفته:
        مدت عضویت: 1846 روز

        بنام رب جهانیان ابر قدرت کیهان، نیرویی ک در درون منه و هر لحظه داره هدایتم میکنه و ب زیبایی تمام عاشقانه بامن حرف میزنه بهم عشق میده و روزی بی حساب میده

        سلام ب رویای عزیزم

        حالت چطوره دوست قشنگم

        مرررسی از کامنت پراز عشقی ک برام فرستادی

        در بهترین زمان ممکن بدستم رسید و منو سوپراییز کرد

        و واقعا حیرت کردم از این همزمانی

        امروز روز 87تمرکز بر نکات مثبت من بود

        کامنتی ک قبلا نوشتم دقیقا واسه 2ماه پیشه امروز5مهر 1403بود

        و دقیقا دوماه پیش من تازه هدایت شده بودم ب سالن مرکز پوست آسیه

        این ماه دستمزد من شد 2میلیون و 400تقریبا

        آسیه ب حرفش عمل کرد پوست و یادم داد و خیلی بااحترام و محبت باهام رفتار کرد

        و درصدی ک گفته بود بهم داد

        ولی من چون برام عادی شده بود دوتومن بیشتر میخواستم

        چن روز پیش درخواست دادم ب خداوند ک درآمدم دوبرابر بشه

        ک ی پیشنهاد کار جدید بهم شد ک حقوقش 4میلیون و800تومنه والبته ثابته

        از خودم پرسیدم ک چرا میخوام برم تو ی مطب دندون پزشکی کار کنم

        وقتی ک خوب فک کردم

        دیدم من دوسدارم با مردم در ارتباط باشم

        و چون تو سالن فقط با خانم ها در ارتباط بودم

        مبخوام برم این شغلو تجربه کنم

        و روابطم و بهبود بدم و برام عادی بشه ارتباط با جنس مخالف

        قبلش خییلی مقاومت داشتم بعد گفتم خدایا من تسلیمم خودت هدایتم کن و رهاش کردم

        ک باز پیشنهادش مطرح شد برام

        امروز ک ب آسیه گفتم میخوام برم خییلی ناراحت شد

        گفت زکیه ناراحتم داری میری

        میخوایی اصلاح و کامل بهت بدم

        میخوایی ی کم دستمزدتو بیشتر کنم در حد3,3ونیم

        هرچند میدونم اگه بری ب نفعته ولی من خیلی ازت راضی بودم

        ان شاالله ک خیر باشه برات

        و کلی بهم عشق داد

        و شادی کراتین کارمون گفت باورم نمیشه میخوایی بری

        ولی هرجا میری ان شاالله موفق باشی

        آسیه گفت زکیه من تا چند روز منتظرت میمونم میخوایی برو ببین خوشت میاد از کار یا ن

        اگه راضی نبودی برگرد پیشم

        و گفت دوسدارم تو اتاق پوستم حضور داشته باشی

        و اومد برام گریل پیل انجام داد یکی از جدید ترین محصولاتش والبته گرون ترینش رو

        گفت حداقل بزار برات فیشیال انجام بدم

        الهی صدهزار مرتبه شکرت ک دلهارو برام نرم میکنی و بهم عشق میدی از طریق دستان قشنگت

        الهی صدهزار مرتبه شکرت

        امروز بعد کار هدایتم کردی در زمان درست در مکان درست باشم

        و آبرسان شوینده و ضدآفتاب مناسب پوستم رو بخرم

        سپاسگزارم بخاطر پولی ک داشتم و تونستم خرید کنم

        خدایا شکرت ک امروز خیلی سریع برام تاکسی فرستادی

        و آسانم کردی برای آسانی ها

        الهی شکرت بعد خریدم موقعی ک میخواستم بیام خونه مسافر نبود و تونستم با دونفر از دستان نازنینت نصف مسیر و لیام و کرایه ام و هم حساب کردن

        الهی صدهزار مرتبه شکرت

        من ب هر خیری ازسمت شما فقیرم و محتاج

        من هیچی نمیدونم

        تو میدونی

        من ب پلنی ک برام ریختی اعتماد دارم

        و اولین قدم و برداشتم بقیه ش باخودت

        سپاسگزارم دوست عزیزم

        مرسی ک دست خدا شدی و از زبان خداوند باهام حرف زدی

        و گفتی ک تنها کسی ک میتونه جلوی منو بگیره خودمم

        هیچ دشمنی بیرون از من نیست

        و تنها کسی ک میتونه بهم کمک کنه خودمم هیچ دوستی بیرون از من نیست

        من لایق کار راحت و درآمد بالاهستم

        من لایق ارتباط با آدمهای فوق العاده وعالی ام

        من لایق عشق واحترامم

        من همین جوری ک هستم کافی هستم

        نیازنیست کار خاصی انجام بدم تا لیاقت و کسب کنم

        لیاقت تو وجود من هست

        من همین جوری ک هستم ارزشمند هستم

        من همین حوری ک هستم لایق بهترینهام

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    تغییرات اساسی در زندگی ما از جایی شروع می شود که این دو مفهوم را به خوبی می پذیریم و درک می کنیم:

    1-ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواه مان داریم

    2-ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم

    مهربان پروردگارِ سخاوتمندم کمکم کن تا این دو مفهوم رو درک کنم ، وقتی به ناراحتی های کوتاه مدت و گذرای این روزهای خودم نگاه میکنم میبینم بخاطر باور نداشتن و درک نکردن درستِ این مفاهیمه.

    اگر باور میکردم که من هیییییچ قدرتی برای خوب کردن حال کسی ندارم و قدرتی برای بد کردن حال کسی ندارم و هرآنچه هرکسی درحال تجربشه بخاطر فرکانس هاشه ،اونوقت انقدر دلم براش نمیسوخت و انقدر احساس گناه و مسئولیت نسبت به این شخص و رابطه نمی‌کردم .

    واگر الان از چیزی میترسم که یک ترس کهنس و گه گاهی میاد سراغم فقط به این دلیله که باوجود اینکه مثالهای زیادی از خلق خواسته هام دارم و با وجود اینکه نتایج زیادی دستمه اما هنوز به درستی این مفهوم که

    «ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواه مان داریم» را درک نکردم وگرنه اصلا نگران از دست دادن ها نبودم چون یقین داشتم خودم باز خلقش میکنم

    خدایا کمکم کن تا با تمرین و تکرار زیاد و با دادن ورودی های مناسب، دیدن نشانه ها و یادآوری نتایج گذشته ، ایمانم به این جمله های طلایی و توحیدی زیادشه و این تضادهای کوچیک که وظیفشون اینکه منو به وضوح برسونن و خواسته هامو آشکار کنن هم به آسانی منو به راه حل برسونن که ای ماریا ای موجود فرکانسی مراقب احساست باش که احساس بد مساوی با اتفاق بد و احساس خوب مساوی با اتفاق خوب پس نذار این تضاد مثل گذشته ترو با خودش ببره ، تو شاگرد عباس منشی از این طریق به وضوح برس تو رابطه ای سرشار از عشق و آرامش میخوای تو میخوای انقدر رو خودت کار کنی تا همه موهبت ها به صورت طبیعی و به آسانی وارد زندگیت شه ،تو میخوای خالق بودن رو در بالاترین سطحش تجربه کنی پس از احساس خوبت مراقبت کن و احساس گناه رو دور بنداز و اعتراض کن ازش، از اصل دور نشو و کانون توجهتو کنترل کن .

    با قوانین هماهنگ باش و بذار هرکسی نتیجه باورهاشو زندگی کنه ، دل سوزی رو بزار کنار که خود این احساس شرکِ، تسلیم خداوندباش و بزار طبیعت کار خودشو کنه

    همون‌طور که بتو قدرت خلق کنندگی داده شده به تمام انسانهای دیگر هم داده شده ، پس تمرکزتو رو آگاهی های توحیدی این سایت بزار و بااین راه حل به اصل بچسب که تنها راه نجاتت همینه .

    خدایا من به هرخیری از جانب تو فقیرم منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که غضب کردی و نه گمراهان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    عاطفه نوری گفته:
    مدت عضویت: 2074 روز

    به نام خداوند هدایتگرم که هرلحظه به سمت ناب ترین و خالص ترین آگاهیها هدایتم میکنه،

    سلام استاد عزیزم خانوم شایسته نازنینم، و دوستان هم فرکانسی و عزیزم،

    *هردعای خیر و خوشبختی به سمت خودم برمیگرده،

    اگر کسی در مدار درست باشه نیاز به دعای خیر من نداره چون لاجرم زیبایی ها برایش اتفاق می اُفته،

    *کسی که مومنان را مسخره میکند آیینه اعمالشان را برایشان نشان میده به سمت خودشان برمیگردد،

    * سیستم پاسخ میدهد به رفتار اعمال و حرکات من پس من باید مراقبت کنم از حرکاتم،

    *چه فرکانسی رو دارم ارسال میکنم؟!!! همون فرکانس روتحویل میگیرم،

    این جهان کوه است و فعل ما ندا،

    سوی ما آید صداها را ندا

    *من خودم باید استغفار کنم از خدای خودم طلب آمرزش کنم، نمیتوانم کسی را واسطه قرار بدهم،

    *کسی که خیانت میکنه در واقع به خودش خیانت میکنه ظلم میکنه ضرر میرساند،

    * اگر گناهی مرتکب شوی اگر تهمتی بزنی به شخصی بار هردوگناه به گردن خودت است،

    * من مسوول افکار اعمالم هستم نه هیچ کس دیگری،

    فقط من خودم مسوولم چه فرکانسی رو ارسال میکنم به جهان؟!!!!

    *غیبت کردن تهمت زدن قضاوت کردن تَجَسُس در زندگی دیگران فقط و فقط ضرر به خودم هست،

    * من وقتی به منبع وصل هستم حالم خوبه تسلیم هستم خداوند را دارم و هر کار بدی در حق من در واقع نصیب خودشان میشود، چون من در مدار درستم

    من وقتی در مدار درستم لطف خداوند در حقم عظیم است،

    *خداوند به پیامبر میگوید از مدارهای نامناسب دوری کن فقط اعراض کن حتی بحث هم نکن،

    *خزانه دار گنجهای آسمان زمین ثروتها همه در دستان خداوند است مالک خداوند است، چه نیازی به ترس و کمبود است؟ وقتی مالک رب العالمین است،

    خداوند روزی رسان من است.

    * سرنوشت هرکسی در دستان خودش است،

    کسی نمی‌تواند دلیل بدبختی یا خوشبختی کسی دیگر شود،

    *کسی که خداوند را باور کند ایمان داشته باشد مورد ظلم قرار نمیگیرد

    اگر باور داشته باشم خداوند به من کمک میکند،

    اگر من باور داشته باشم تنها فرمانروای جهان رب العالمین است من نه نگران هستم نه میترسم،

    * اگر از چیزی یا کسی ترسی داشته باشم اون میتواند من را کنترل کند،

    * مدار درست مدار نعمتهاست لطف خداوند است زیبایی و رحمت خداوند است

    مدار نادرست بدبختی فقر بی پولی حال بد است،

    *حق الناس وجود ندارد ما نمیتوانیم حق کسی را بگیریم یا ضرر برسانیم… در واقع به خودمان ظلم میکنیم،

    * ایمان داشتن یعنی حرکت کردن،

    *رزق روزی در دستان رب العالمین است پس ترس فقط از رب العالمین،

    *کسی که فکر میکند کسی دیگری میتواند او را چشم بزند در واقع به شیطان قدرت داده است و قدرت را از رب العالمین گرفته است

    قدرت مطلق و بی نهایت خداوند است،

    چشم زخم وجود ندارد یعنی به شیطان قدرت میدهیم به غیر از خداوند، و قدرت خداوند را ندیده میگیریم،

    * خداوند خیر مطلق است.

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای این آگاهی ها،

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای این باور سازی ها که باید نهادینه شود،

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای وجود ارزشمند استادم،

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای بودن این سایت الهی،

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای این قوانین و عدالت خداوند،

    خدارو بی نهایت شکر میکنم برای اینکه میتوانیم زیبا با قدرت سالم و سرشار از حس خوب زندگی کنیم با وجود چنین قوانینی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 3028 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم😘😘😘😘 و مریم جون😘😘😘 و همه ی بچهای سایت؛ دوستای گلم😘😘💟🙂☺😊

    روزشمار تحول زندگی من فایل ۴۳.

    شاید این بهترین کامنتم تو سایت بشه. آی دونت نو.😕🙇🤔

    قبلا گفته بودم من دیرتر شروع کردم سفرنامه رو وقتی که دو سه جلسه گذشته بود اما عجله ای ندارم و نداشتم برای رسیدن به روال سایت مهم نیست صرفا ما یکسری فایل تموم کنیم مهم اون درک ماست و اون بالارفتن مداره و فرکانسه که معلومه.درضمن من روالم این نبود که حتما روزی ی فایل تموم کنم اگر دیدم نکته ای بود که باید درنگ میکردم رو ی فایلی میکردم این کارو. و اغلب یک روز و نیم طول کشیده. اما این فایل رو شدیدا ازپیارسال که برای بار اول گوشش کردم تا الان شاید ۵۰،۶۰ بار گوشش داده باشم عاششششقشششم اولین بار که این فایل رو گوششششش کردم دیواننننننه شدددددم کل تفکرات و جهانبینی و رفتار و شاید زندگی و اتفاقات زندگی مو دگرگون کررردددد محشششره دیوانش شدم من این دفعه برای این فایل سه روز زمان گذاشتم البته الان روز چهارمه اما خب روز گذشته نتمون قطع شد نشد کامنت بذارم دلیل درنگ سه روزم علاقه مندی پرنکته بودن و درواقع اصل کاری سوال بی جوابم بود که آخر کامنت مطرحش میکنم. خب بریم سراغ چندتا از نکاتی که برداشت کردم کلشو نمیشه نوشت ی کتاب میشه.😅😄

    تراوشات مغز علیرضا🤔🙇💡:

    ۱.استاد میگه دعای کسی در حق دیگری تاثیری نداره خود طرف تصمیم گیرندس.

    یادش بخیر مادر من برای خاله کوچیکم چندساااال شاید پنج شیش سال دعا و نماز خوند که آقا ازدواج کنه ازدواج خوبی کنه ی کتاب داره به اسم داروخانه معنوی کللللی دعا ازش خوند کلللی این در اون در زد اما خالم ازدواج نکرد که نکرد چون اون باور داشت به چشم زخم چون باور داشت چشش میزنن چون باورهای خیلی منفی ای که از بابابزرگم به ارث رسیده رو عوض نکرد چون حتی روز خواستگاری شدیدا وسواسی هی دکور خونه رو عوض میکرد چون نظر اونا خیلی براش مهم بود درنهایت اتفاقاتی عجیب غریب رخ داد تو مراسم که کلا بهم خورد سالها گذشته ازون موقع خالم بهترین دوستش باهاش دعوا کرد الانم کمردرد خیلی بد داره. درنهایت دعاهای مادرم کاری براش نکرد اون خودش تصمیم گیرندس بقول استاد اون خودش با فرکانس هاش خلق کرد این شرایط رو اون خودش تصمیم گیرندس بقیه بی تاثیرن👌بقول استاد وقتی جهان اطراف مون رو نگاه میکنیم خوب قانون رو میشه فهمید.

    ۲.کتاب و فاسق: استاد خیلی جالبه خیلی خیلی جالبه منو تو و بقیه بچها داریم درباره قانون حرف میزنیم و اما بشنوید از معنی این دو کلمه. تصور عموم این هستش که آره خدا گفته ای پیامبر ما این کتاب رو به تو عطا کردیم کتابم که کتابه دیگه مثل همین کتاب‌های الان. اولا پیامبر سواد نداشته اصلا دوما اون موقع اصلا کاغذی وجود نداشته تو اون اکثر کشورهایی که پیامبر ها بودن کاغذ از درخت پاپیروس اختراع شد تو مصر حالا تو زمان نزول قرآن تو بعضی کشورها مثل چین هم بوده اما نه تورات نه انجیل نه قرآن اون اوایل تو برگه های بهم پیوسته کاغذی ینی کتاب نوشته نشدن . پس معما این جاست کتاب ینی چی تو زمان نزول قرآن؟ اون موقع تو اون جوامع حالت قبیله ای چون سواد نبوده و اینا مثلا ی قانونی میخواستن بذارن دیگه رو سنگی حک میکردن رو پوست حیوان یا چرم مینوشتن اونا که سواد داشتن این یجورایی میشه همون کتاب و کتاب در لغت ینی نوشته شده نوشته شده نه به معنای نوشته شده رو کاغذ به معنی قرار داده شده گمارده شده مث اینکه میگن طرف اصلا رو پیشونیش نوشته شده بدبخت طالعش بدبختیه. دیدید که مردم میگن؟ این نوشتن نه که نوشته شده ینی قرار داده شده ینی گمارده شده. درعین شگفت انگیزی همانطور که دید کتاب الله ینی قوانین خدا!!!!!!!!!!! استاد هم میگه تو قرآن گفته شده که خدا گفته کسانی که کتاب خدا رو انکار کردند خدا هدایتشون نمی کنه چه بخوای چه نخوای!!! ینی کسی که قوانین رو انکار می کنه و طبق اونا پیش نمیره و تو مدار هدایت نیست آقا هدایت نمیشه آقا حالا ما خودمون هم بکشیم همینه که هست.

    فاسق: جالبه فسق هم ینی ردکردن حدود و.قوانین الهی ینی رعایت نکردن اونا ینی طبق اونا پیش نرفتن. اعراب میوه رو هم وقتی پوستش کنده میشه درون میوه بیرون میزنه میگن فسق چون ازون حد و مرزش عبور کرده درون میوه اومده بیرون!!!!استاد میگه تو قرآن خدا میگه میخواهی هفتاد بار(عدد کثرت ینی بی نهایت نه اینکه اگه ۷۱ بار استغفار کنه دیگه حله) برایشان استغفار بکن میخوای نکن خداوند فاسقان را هدایت نمیکنه. ینی اونا که حریم شکنن طبق قوانین پیش نمیرن تو مدار هدایت قرار نمیگیرن آقاااا تو خودتم بکشی من هدایتشون نمیکنممممم.تمام!!!

    ۳.پیامبر خودت استغفار کن: بی نهایت طلبی در توحید و پاک شدن از شرک و ایمان و صفات مثبت اخلاقی.

    استغفار از غفر میاد غفر ینی پاک شدن این کلمه معنای دقیقش ینی پاک شدن از عواقب گناه. خب ماکه میدونیم پیامبر مشرک نبوده خب ولی آیا از اول هدایت شده بوده؟ پیغمبر زاییده شده؟نه. خود قرآن میگه بابا ما هدایتت کردیم بابات رو ندیدی مرد مادرت مرد عموت و پدربزرگت سرپرستی تو برعهده گرفتن مردن اما ما بودیم هدایتت کردیم ینی از اول معنویت پیامبر عالی عالی نبوده خیلی آدم محشری بوده اما خب خد کمکش کرده پس ای پیامبر تو بی نهایت طلب باش همچون که روحت هست تا پاک تر بشی بطلب تا بیشتر در مدار استغفار قرار بگیری شاید قبل پیامبری اصلا ضعف هایی داشتی آثارش مونده پس استغفار کن بنده ی من استغفار کن!!!!

    ۴.خدا از قوانینش بیخیال نمیشود درباره پیامبر چیه درباره نوح هم که ۹۰۰سال در راه خدا کار کرد همین بساطه.پس طلب آمرزش نکن.

    این ۹۰۰سال همینطوری عین کارگران ها برای جذاب کردن داستان نیستااااا!!!! پدرمادر هرچییییی نکتههههه هستش این ینی آقا کسی که نخواد هدایت بشه کسی که تو مدار هدایت باشه آقا هدایت نمیشه آقاااا. خدا داره میگه اینا رو به پیامبر که تو بشارت دهنده و هشدار دهنده ای گیر نده ولشون کن.

    مثل اینه که مسیری رو که منتهی میشه به کوچه ۶ رو بری بعد انتظار داشته باشی برسی کوچه ۴. آقااااا ۹۰۰سال هم مثل قوم نوح بری نمیشه و نمیشششههههههههه. تمامممم. پس ما نمی تونیم دیگران رو تغییر بدیم ما دسترسی ای به فرکانس های بقیه نداریم شرکه اگه فکر کنیم داریم که فکر کنیم میشه دور زد قانون رو!!!!!🤔🤔🙇🙇💡💡بچها بیاید رد نشیم ازین آیه ها و فکر کنیممممم.

    ۵.استغفار ابراهیم!!🤔🤔🙇🙇واقعاااا؟؟؟؟؟

    خیییلییی از خودم راضیم!!!استاد میگه من همه چیز رو نمی گم بهتون خودتون برید تحقیق کنید. قرآن رو با قرآن بخونید برید دوتا آیه قبل دوتا آیه بعد برید اون موضوع رو تو قرآن سرچ کنید و من این کار رو کردم احسنت به من😇😇😇😎😎😎😎😎💪💪💪 با اینکه میدونستم استغفار ابراهیم بی تاثیره رفتم پیدا کنم تا یقینی بشه مثل خود ابراهیم که میگه خدا چطور مرده ها رو زنده میکنی؟؟؟ میگه مگه ایمان نداری میگه چرا فقط میخوام دلم مطمئن بشه.😊😅😄

    موضوع استغفار ابراهیم برای پدرش تو ۴آیه قرآن اومده که تک تک الان بقول خانوم شایسته دلو روده شونو درمیارم الان براتون.

    توبه:۱۱۴

    و طلب آمرزش ابراهیم [هم] برای پدرش، تنها به خاطر وعده‌ای بود که به او داده بود، اما وقتی بر او روشن شد که [پدرش] دشمن خداست، از او تبری جست [=با او قطع ارتباط کرد]، به راستی ابراهیم بسیار دلسوز و بردبار بود.توبه ۱۱۴. اما وعده باباش چی بود؟گفت گمشو برو دور شو تو دیگه بچم نیستی اگه حرفاتو نسبت به بتها ادامه بدی سنگسارت میکنم .ابراهیم میدونست استغفارش بی تاثیره اما خب ترس داشت نه اما از جونش بلکه از تعصب کور و خطرناک پدرش. پس گفت بابا خدایا اینو هدایت کن خیلی اوضاعش خرابه مهری که نسبت به پدرش داشت باعث این حرفا شد استاد خودش تو همین فایل اینو فریاد میزنه که کسی تأثیری نداره تو زندگی ما اما برا ما آرزو و دعای خیر می کنه بخاطر محبتشه نه ندونستن قوانین و خدا تو همین آیه هم توضیح میده چرا استغفار کرد اولا وعده که کسی میده تو دنیای قرآن عمرا خلف وعده کنه پس ابراهیم استغفار کرد دوما خدا دقیقا تو ادامه آیه دلیل شو میگه میگه به راستی ابراهیم دلسوز بود. اما کلمه عربی دلسوز چی میشه؟؟؟؟لاَوّاه صیغه مبالغه از ریشه اُوّه (سخنی که در تاثر و تاسف ادا شود)به کسی گفته میشود که دارای احساسات لطیفی هست و در دعا و تضرع به درگاه خدا حضور قلبی خاضعانه دارد و بسیار میگرید.

    پس خدا داره میگه بابا سر احساسات لطیفشه وگرنه میدونه بی تاثیره.

    مریم۴۷:

    [ابراهیم] گفت: [امیدوارم] سلامت باشی! من از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواستم، او [مهربانانه] بر من اشراف و اطلاع دارد. (اینم باز همین قضیس)

    ابراهیم:۴۱

    ای پروردگارمان، مرا، و والدین مرا، و دیگر مؤمنان را در روزی که حساب برپا می شود بیامرز.

    اینجا ابراهیم داره کعبه رو بازسازی می کنه مثل بنا ها که حین کار سرود و آواز میخونن ابراهیم هم به حالت آواز دعا میخونه آیه های قبل میگه ستایش خدایی که تو پیری اسماعیل و اسحاق رو داد خدایی که هاجر و بچمو تو بیابان سیراب کرد منو هدایت کرد و فلان خدایا اینجا رو(مکه) رو شهر امن قرار بده(از قتل و غارت راهزن ها و قبایل) و میگه بابامم بیامرز اما خودش هم میدونه که باباش جواب اعمالش رو میگیره اما بدلیل دلسوزیش واحساسات لطیفش اینطوری میگه استاد هم وقتی سرکارشه(تولید فایل)آرزوی خوشبختی میکنه استاد سالهاست داره از قوانین میگه تا مردم بیان تو مدار تا موفق بشن اما خودش میدونه تصرفی در مردم نداره هرکی بخواد میاد.

    و اماااا تیرررر آخر تو روشن شدن قضیه رو اینجا خدا می زنه ببینید که قرآن چه زیبا درحکم روشن سازی موضوعات قدم برمیداره!!!!

    ممتحنه:۴

    بی‌شک برای شما در [روش] ابراهیم و همراهانش [با دشمنان خدا] سرمشقی نیکو است،۱۱ آنگاه که به قوم [بُت پرست] خود گفتند: ما از شما و از آنچه [=اصنامی که] به غیر از خدا [به یاری] می‌خوانید مبرّا هستیم؛۱۲ [عقاید و اعمال] شما را نمی‌پذیریم۱۳ و میان ما و شما [به دلیل این تعارض] برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است،۱۴ مگر آن که یکتایی خدا را باور کنید.۱۵ [این شیوه ابراهیم بود] به استثناء سخن ابراهیم به پدرش که [وعده داده بود] حتماً برای تو آمرزش خواهم ساخت۱۶.و[لی]دربرابر خدا هیچ اختیاری به سود تو ندارم . پروردگارا، بر تو توکل کرده‌ایم و به پیشگاه تو باز آمده‌ایم۱۷ [=توبه کرده‌ایم] و سیر نهایی [=سرانجام تحوّلات] به سوی تو است.۱۸

    و[لی]دربرابر خدا هیچ اختیاری به سود تو ندارم !!!!!!!!!!!!!!👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌

    میگه آره من دعا میکنم چون زشته وعده دادم خلف وعده تو مرام و منش من خیلی ضایس اما من دربرابر خدا میگه نه که نتونم اصلا هیچ اختیاری نداررررررم به سود تووووووووو…و👌👌👌👌👌👌👌🤔🤔🙇🙇🙇💡💡💡WOOOWWW موضوع روشن شد.

    ۶.نکته:صلو و صلاه ینی توجه کردن رو کردن و توجه کردن به خدا همون حرف قانون جذب که مثلا مهم نی به پول فکر میکنی مهم توجه به پوله وجه ینی رو. به کدوم روی پول توجه میکنی بودن یا نبودش. کانون توجه رو هرچی قرار بگیره همونه. صلو هم ینی توجه کردن رو کردن.

    این موضوع کانون و وجه توجه رو استاد تو قسمت ۴۱ همین سفرنامه گفت.🙄🤔🙇💡

    ۷.استغفار محمد و دیگر بندگان!؟🤔🙇💡

    من سرچ موضوعی کردم تو قرآن ۲۰آیه مرتبط با کلمه استغفر اومد من چنتا که صریح هست و یا شک برانگیز هست میذارم تا موضوع روشن شه:

    ال عمران۱۳۵:

    و [همان] کسانی که هرگاه کار زشتی مرتکب شوند، یا بر خویشتن ستم کنند [بی‌درنگ] خدای را به یاد آرند، پس [در پرتو این بیداری] به خاطر [عواقب] گناهانشان [از خدا] آمرزش طلبند- و چه کسی جز خدا گناهان را می‌آمرزد- و بر آنچه کرده‌اند، در حالی که می‌دانند [خطا کرده‌اند]، اصرار نمی‌کنند [=ادامه نمی‌دهند].

    وقتی انقدرررر صریح میگه کیییی جز خدا ینی تمام فقققط ی نفر میتونه اونم خداست هیچ استثنائی وجود نداره.

    ال عمران۱۵۹:

    پس به [لطف و جاذبه] رحمتی [ویژه] از جانب خدا بود که بر ایشان [=تخلف‌کنندگان در جنگ] نرم شدی و اگر خشن و سخت دل بودی، بی‌گمان از پیرامونت پراکنده می‌شدند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها[ی اجرایی] با آنها مشورت کن. پس هرگاه [بر اساس شورا] تصمیم گرفتی، به خدا توکّل کن [و نگران نتیجه رأی ناپخته آنان مباش] که مسلماً خدا توکل‌کنندگان را دوست دارد.

    اینجا اون تیکش سوال برانگیزه که میگه براشون آمرزش بخواه!!! اصلا چرا میگه اگه درشت خوی سنگدل بودی؟؟

    خب کل کسایی که دعوت کرد سیاه لشکر شدن جز ی عده کم که ایمان آوردن! اینا میان تو جنگ احد با پیامبر ی عده که وسط جنگ آقا الفرار!! ی عده میگن ما هستیم اما اصلا نمیجنگننن!!! ی عده منطقه استراتژیک تپه احد رو سر غنایم جنگ ول میکنن دشمن از اونجا از پشت میاد تار و مار می کنه پیامبر زخم عمیق برمیداره ی عده فرار میکنن پیامبر میگه نریددد اما با زخم جاش میذارن حمزه عموش هم کشته میشه توسط هند جگر خوار اماااا ببین چی بوده این بشر که میبخشه و خدا میگه اگر درشت خوی سنگدل بودی از پیرامونت پراکنده میشدن میگه آقا استغفار کن این موضوع برای اینه که محمد کینه و نفرت نیاد تو وجودش ازین ها برای این که دلش آرام بگیره آروم بشه کینه نگیره به صلح برسه با خودش و جهان پیرامون خودش و مردمش همینن. یکار شخصیتیه پیامبر احتمالا گفته خدا چکار کنم دلم از بی وفایی شون آروم شه عصبی نشم گفته براشون دعای خیر کن تا بخودت خیر برگرده تا دلت آروم شه وقتی خیر بخوای براشون خب خیر از مردمت دریافت میکنی دلت صاف تر میشه باهاشون همییییییین😕😕😕😕😕😕😕وگرنه تو آیه بالا میگه کیه که جز خدا آمرزشی برای گناهان داشته باشه؟؟؟🤔🤔🙇☺😊😕😕🙇💡

    نساء:۶۴

    و ما هیچ رسولی نفرستادیم مگر آن که به اذن خدا [با آمادگی قلبی مردم، نه به اجبار] مورد اطاعت قرار گیرد ۱۵۵ و [بر این مبنا] اگر کسانی که [با نفاق در پذیرش حکم طاغوت] به خود ستم کردند، نزد تو آمده از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر نیز برای آنان آمرزش می‌طلبید، مسلماً خدا را آمرزنده مهربان می‌یافتند.

    نساء:۶۵

    پس چنین نیست [که با دورویی و نفاق بتوان ادعای ایمان کرد]، به پروردگارت سوگند که آنها ایمان [راستین] نیاورده‌اند مگر آن که در مشاجره‌های میان خویش تو را داور قرار دهند؛ ۱۵۶ سپس از آنچه [به نفع یا ضرر هر یک] حکم کرده‌ای احساس دلتنگی نکنند و کاملا [بی چون و چرا] تسلیم [حکم] باشند.

    اینم که ماشاالله استاد کامل توضیح داد.😕🙇🤔💡 فقط ی نکته میگه ایمان نمیارن مگررر؟؟؟؟ینی فقط در یک صورت ایمان میارن که اختلاف هاشونو بسپرن بهت آره پس راهش تغییر روش و باور هاشونه نه استغفار پیامبر.

    حتی درزبان عربی دارای سه معناست .انتهای غایت،تعلیل و بالاخره استثناء که اینجا استثناء بود.

    توبه:۸۰

    ـ [ای پیامبر] چه برای آنان آمرزش بخواهی، چه نخواهی، اگر هفتاد بار هم برای آنها طلب آمرزش کنی، هرگز خداوند آنان را نیامرزد، زیرا [وحدانیّت] خدا و [نبوّت] رسولش را انکار کرده‌اند و خدا مردمان خارج شده از مسیر حق را به مقصد [سعادت] نمی‌رساند. ۱۰۶

    محمد:۱۹

    پس بدان که بی‌گمان هیچ معبودی جز خدای یگانه نیست و برای [آثار و عوارض] گناه خویش۳۵ و مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه که خدا رفت و آمد و قرار گرفتن شما را می‌داند.۳۶

    شگفتاااا که خدا به محمد هم میگه از گناهانت استغفار کن البته چون خدا انتظار بالایی از ایشون داره یکار ساده از ایشون هم که گناه نیست مثلا درنگ کردن برای گفتن حرفی یا زیاد دلسوزی کردن برای بقیه خدا میگه برای سطح و لول تو گناهه اینا استغفار کن!!!!

    ۸.استاد فقط ی نکته😄😄😄 قصد جسارت ندارم اونجا که میگه این قرآنیست عربی برای دانایان و شما میگید این قرآنیست به زبان عربی برای دانایان و بسیار واضح و مشخصه

    شاید شما طبق اون ترجمه گفتید اینو و خودتون بهتر داستان رو میدونید.

    کلمه عرب اینجا به معنی زبان عربی نیست بلکه عرب در لغت ینی: فصیح آشکار. اینجا بیشتر منظور همون حرف شماست ینی میگه آشکاره آقا واضحه نیاز نیست کسی برای شما تفسیر کنه خودت برو تو دلش میفهمی.😊💟🙇🤔💡💡🙇🤔💡🤔🤔🙇

    ۹.قصص:۵۶

    ـ [ای پیامبر] مسلماً تو آنرا که دوست داری نمی‌توانی هدایت کنی، این خداست که هر که را بخواهد [طبق نظاماتش و با تلاش خود او] هدایت می‌کند و او به هدایت یافتگان آگاه‌تر است [=نیازی نیست که بندگان در این مورد داوری کنند].

    WOOOOOWWWW اینجا باز در تایید حرفای بالا بدون اینکه بخوام خیلی هدایتی رسیدم به این آیه که چقدددرررر صریح و عالی قوانین توضیح داده شده از یشا ینی مشیت ها قوانین حرف به میان آمده که ای محمد به دلخواه و سلیقه تو نیست هرکی طبق قانون تو مدار هدایت باشه هدایت میشه نباشه نه. شوخی ای هم با کسی نداریم تعارف و رودربایستی و پارتی ای هم با کسی نداریم.👌👌👌👌👌👌 اینهههه عداللللللللللللللتتتتتتت😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 بقول استاد ایننننننه جهانی که بر پایه مدار و فرکانسسسسسسه🔥🔥🔥🔥🔥💡💡💡🤔🤔🙇🙇🙇👌😍🔥 یسسسسس😇💟💪

    ۱۰.احقاف۹:

    [ای پیامبر] بگو: من [=رسول] نوظهوری از [سلسله] رسولان نیستم [پیامبری سابقه تاریخی دارد] و من نه می‌‌دانم [فردای قیامت] بر خودم چه خواهد رفت و نه بر شما [سرنوشت همه دست خداست]، من تنها از آنچه به سویم وحی می‌شود پیروی می‌کنم و جز هشداردهنده آشکاری نیستم.

    شگفتااااااا که همه آدم هارو از عدم عزت نفس همه رو غول میکنن پیامبر بزرگ هست اما نباید بیاریمش در لول خدا. خدا میگه اینو بگوووو!!!!! که من نمیدونم که فردا چی بهم میگذره حالا این آینده ممکنه آخرت باشه ممکنه همون فرداش. چون خدا میدونه چه قانونی گذاشته محمد رو از شکم مادر پیامبر نزاییده به سطح و لول پیامبری اولوالعزم رسیده اما بیمه یا تضمینی نیست همینطور بمونه خدا فرکانس رو قرار داده و همه آدم ها مختار تا وقتی فرکانس هست میشه به سمت خوب یا بد تغییر کرد!!!برای پیامبر هم همین مساله هست و چقدر این شخص متواضع بوده و خوب قانون رو فهمیده!!!!!!این درحالیه که ی عده امید به شفاعت ایشون در قیامت دارن این افراد برده عن برده این دوستان فکر نمیکنن!!!!برده عقاید کورکورانه عن!!!!🙄🙄🤔🤔🤔🙇💡💡💡

    و اما طرح یک سوال💡💡💡💡💡💡💡🤔🤔🤔🤔🙇🙇🙇🙇:

    رسالت از پیش تایین شده موسی🤔🙇💡🙄😳😳😳😳😳😳😳😳😳؟؟؟؟؟؟

    قصص:۷

    و [جریان از آنجا آغاز شد که] به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر بده، پس هر گاه بر [جان] او ترسیدی، او را به رود [نیل] بیفکن و مترس و اندوه مخور که به تو بازش می‌گردانیم و از رسولانش قرار می‌دهیم.

    این آیه رو خود استاد خیلی استفاده می کنن که به الهامش عمل کرد مادر موسی اما من سوالم تیکه آخر متنه🙄😳😳

    و از رسولانش قرار میدهیم؟؟ چرا خدا به مادر موسی میگه از رسولانش قرار میدهیم؟؟ این سلب اختیار نوزاد نیست؟ شاید اون نخواد پیامبر بشه خب در آینده؟ یا اصلا اون تو نوزادی نمیدونه فرکانس چیه که بگیم فرکانس خوب فرستاده تو مسیر درستیه که بگیم در آینده پیامبرش می کنه؟ اگه بگیم خب چون ورودی هاش خوب بوده(ایمان قوی مادرش که باعث رشدش و پیامبریش میشه) که کنعان پسر نوح هم این شرایط رو داشت.

    آگاهی های قبل تولد؟؟؟ ینی روح موسی قبل از زندگی در این جهان مادی فرکانس های عالی ای فرستاده؟؟؟

    فک نکنم این باشه..🤔🤔🤔🙇💡

    قضیه چیه چرا خیلی تضمینی و بیمه شده خدا میگه پیامبرش میکنیم چرا از پیش تایین میکنه این که هنو فرکانس یا عمل خاصی انجام نداده؟؟؟ سه روزززه دارم فکر میکنم به کله مرسلین ریشش از پنج شیش جنبه خودم پاسخ دادم قانع کننده نبود🙇🙇🙇💡💡🙄🙄🙄

    هر ۱۲۹ موردی هم که اسم موسی تو قرآن اومده بود و خیلی از ریشه های مرسلین و رسول رو هم سرچ کردم به جوابی نرسیدم.

    من خیلیییی تلاش کردم اما این شده ی سوال بی جواب برام😑 امیدوارم با تلاش فراوان و پشتکار فراوانی که کردم و تحقیق کردم و به جواب نرسیدم استاد عزیز مریم جون و هر کدوم تون که سوال منو میبینید ی جواب منطقی ها منطقی اگه دارین بهم بدین چون هررررچی فکر میکنم بی نتیجس!!!!!!!!

    استاد مریم جون دوستان کی جواب این سوال رو میدونه؟؟؟؟؟؟؟!!!!!🙇🙇🙇🙇🙇💡💡💡🤔🤔🤔🤔🤔💯💯💯💯💯💯💯💯💯🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      B گفته:
      مدت عضویت: 2101 روز

      سلام به دوست خوبم

      ممنون بابت کامنت عالی که نوشتین و چقدد خوب با آیات قرآن و توضیحات عالی مفاهیم رو توضیح دادین

      در مورد سوالی که پرسیدین احتمالا تا الان جوابتون رو گرفتین من تو عقل کل سرچ کردم و بهترین جوابی که بهش هدایت شدم تقریبا قانعم کرد جواب رو اینجا میذارم

      در فایل 8 کشف قوانین زندگی استاد ب تفصیل ت. ضیح داده ک ما قبل از تولد در یک آگاهی بی نهایت بودیم و بعد آگاهانه ب ابن دنیا اومدیم و بعد فراموش کردیم ک برای چ هدف و چ کاری ب این دنیا اومدیم. البته ک خدا فراموش نکرده. و این ک خداوند از آینده انسانها مطلع باشه هیچ مغایرتی با قوانین کیهانی نداره. شما فرض کن یک ماشین ب مقصد بندر عباس از تهران حرکت میکنه و شما ب عنوان ناظر مطمن هستی این ماشین دیر یا زود ب بندر عباس (با توجه ب همه احتمالات) خواهد رسید و خداوند هم از هدف اصلی هر انسانی اگاه است و می‌داند ک در نهایت هر کسی راه خودشو پیدا میکنه

      و یچیزی اضافه کنم نظر من اینه انسان چون مختاره انتخاب میکنه چه راهی رو بره

      و میتونست پیامبر نشه شاید راهش عوض میشد اگر اون افکار و باورای درست رو نداشت)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2438 روز

    سلام به همه دوستای عزیزم‌ . سلام به استاد و مریم عزیزم.

    روز چهل و سوم

    این فایل کار رو برا من تموم کرد

    آیه زیبای”فرشتگان به هنگام قبض روح آنان که برخود ستم رواداشته اند بپرسند(چگونه بودید؟) پاسخ دهند:(ما در زمین زار و زبون بودیم). گویند:(مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید؟) جایگاه آنان دوزخ و سرانجامشان نامیمون است”

    این آیه برای من به منزله بسته شدن تمام بهانه ها برای عدم حرکت، تمام دلایل ناخواسته یا خواسته بر انکار دستان هدایتگر و قدرتمند خدا و انکار فروانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است. این آیه نحوه گمراهی ساده بنده و هدایتشون به عمق بدبختیست.

    این آیه به من میگه که وقتی یه شرایطی باب میلم نیست، نیام خودمو با آنچه که آن لحظه هست و یا دارم توجیه کنم و بگم اره دیگه باید بسوزم و بسازم.

    بلکه هر وقت شرایطی دارم که با اون چیزی که میخوام فرق داره‌، بیام با خدای مطلق جهانیان در میون بذارم. ازش مشورت بگیرم و باور اسون بودن مسیرهای هدایتی خدا رو باور کنم‌ و روی شانه های خدا حرکت کنم. به حرف دلم که ندای خداست گوش بدم و دست در دست خدا با چشمان بسته(به دور از چرا ها و چگونگی های ذهن) پای در مسیر بذارم و به مقصد برسم.

    برا اینکه توجه به نکات منفی زندگیم رو خنثی کنم، نیام اون حس رو در غالب عمل درد و دل کردن نشر بدم! وقتی رفتار نامناسبی دیدم نیام زحمت بخرج بدم تا طرف توجیه بشه رفتارش بده یا حق با منه. نخوام دنبال دلیل بر انجام نشدن خواسته ها یا شرایط دلخواهم بگردم و به اون دلیل دلخوش کنم‌ و یه گوشه بشینم و با مثل میسوزم و میسازم وقتمو تلف کنم. بلکه هر لحظه در تلاش برای کشف زیبایی ها و نعمت های خداوند، تحسین آنها. عشق ورزیدن های بی دلیل به همه موجودات و ماندن درحس خوب باشم. و داشتن حس خوب مهمترین کار زندگیم باشه. یادگرفتم جهت دیدم به سمت زیبایی ها باشه حتی در دل مسیرهایی که به ظاهر بد دیده میشن.

    این آیه به من آموخت که راه خوشبختی فقط یه راهه. اونم راه بندگی خالص خدا بودنه. درک قدرت خداوند. ایمان به قدرت خداوند و ستایش و راهنمایی خواستن از اونه. تنها نیازمند خدا بودن ولاغیر.

    آموخت که هر چی غیر خداییه، منو به هلاکت میرسونه. نه تو این دنیا بلکه تو اون دنیا که ابدیت هست هلاک خواهم شد. پس کدوم عقل سلیمی وقتی همچین بیان شیوا و واضحی رو میبینه و اینقد سیستم دنیا رو که به بهترین شکل توضیح داده رو میخونه. میاد باز از خدا روی برمیگردونه؟

    کسی روی برمیگردونه که هر روز و هر لحظه و ثانیه هاش با خدا نباشه. قرآن مثل پازلی میمونه که جواب همه سوالات رو تو خودش داره. تو اوایل سوره بقره، خدا گفته مومن در همه حال به غیب ایمان داره. هر لحظه در حال ستایش ربشه. و کسی که غیر این باشه یعنی مومن نیست و فقط در یه لحظه خاص این ایه رو دیده و همون لحظه گفته باید مومن باشم و بعد فراموش کرده. انسان فراموش کاره و برای اینکه موضوع به این مهمی، همیشه و هر لحظه تو ذهنمون باشه، اینه که همواره در حال ایجاد هماهنگی بین قلب و ذهنمون باشیم. به عبارتی همواره ذهن رو کنترل کنیم. موقع شستن دستامون بدونیم داریم دستامونو میشوریم.‌‌ موقع غذا خوردن بدونیم داریم غذا میخوریم. موقع شونه کردن موهامون بدونیم داریم موهامونو شونه میکنیم. موقع درس خوندن بدونیم دقیقا داریم چی میخونیم. اگه بدونیم تو هر لحظه چیکار میکنیم، خیلی بهتر میتونیم بفهمیم ذهنمون دقیقا به چه چیزهایی تمرکز میکنه و به راحتی بهش جهت بدیم. کار اسونی نیست که بیایم هر لحظه زندگیمون بدونیم دقیقا داریم چیکار میکنیم ولی همین روش ساده کمک میکنه ذهنمون خودکار خودش بهمون گزارش کار بده. خودش بگه دقیقا داره رو چی تمرکز میکنه. و حتی گزارش احساساتمونم بده و بدونیم هماهنگیم یا نه. این روش زندگی آگاهانه تنها و تنها و تنها و تنها راه بهت بهشته.

    یکتا مسیر رسیدن به ایده ال ترین نوع زندگی. یعنی زندگی در ناز و نعمت و ثروت. زندگی در احساس آرامش و شادی در هر لحظه. زندگی در همون ورژنی که خدا برای ما معین کرده که با افزایش ایمانمون بهش برسیم.

    و اما ایه” هنگامی که کار تمام شود، شیطان بگوید: خداوند به شما وعده راست داد و من نیز به شما وعده ای دادم و تخلف کردم. من بر شما سلطه ای نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید. بنابراین مرا سرزنش نکنید، خود را ملامت کنید، نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریادرس من، از اینکه شما از بیش مرا شریک خدا ساختند، بیزارم. و برای ستمکاران عداب سختی است.”

    این آیه تنها راه فرار تمامی سهل انگاری ها، مقصر مقصرها رو بسته و حجت رو برای تمام افرادی که برای مسایلشان ذره ای هم قدم برنمیدارن و ذره ای به خدا ایمان و امید ندارن رو تمام کرده.

    من از این فایل یاد گرفتم بیشتر و بیشتر از قبل به خودم یاداور بشم که خدا رب مطلق منه. خداست که حلال مشکلات من از ریز و درشته. وقتی میگم ریز و درشت منظورم حتی ریزترین موضاته. مثلا من خداروشکر خیلی آگاهانه فایلا و متنهای هر روز سفرنامه رو گوش میدم و میخونم. تو این مسیر برای کامنت نوشتن، ذهنم یه ترمزی که داشت، هی میگفت حالا برا امروز چی بنویسیم و… و این ترمز حتی گاهی وقتا دنبال این بود که نکنه استاد خوشش نیاد . نکنه کسی خوشش نیاد. نکنه اصلا حرفام درس نباشه و اینکه فلان کامنتت اصلا لایک نخورده و هزاران دلیل جور وا جور برای سخت کردن کامنت نوشتن میاورد که حتی تو این موضوع هم گفتم خدایا تو خودت هدایتگر قلم دستان من باش. من حرکت اول رو با دستام و به کمکت تو میزنم. بقیش با تو . این توکل اینقد بهم ارامش میده که اصلا دیگه نگران این نیستم که قراره ‌چی بنویسم و چقد بشه

    و لایک بخوره یا نخوره و….فقط تو دلم میدونم،باید ادامه بدم و بیشتر و ریزتر از قبل باید توکل کردن به خدا تو تمام مسایل زندگیم رو یاد بگیرم.

    خدایا شکرت که امروز هم به دستان من هدایت فرستادی تا این کامنت زیبا تو این روز از سفرنامه ثبت بشه و من از آگاهی های زیبا و ارزشمند و مفید این کامنت که تو برام نوشتی لذت ببرم ویاد بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    به نام خدا

    سلام به همگی

    امروز که برای بار دوم فصل اول سفرنامه رو شروع کردم دیدم که گوش کردن به این فایل ها چقدر درک این فایل رو برام بیشتر کرد

    چیزایی که سری قبل نشنیده بودم الان وقتی می‌شنیدم تازه می‌فهمیدم منظور استاد چیه

    وقتی استاد میگن ما نمی‌تونیم حق کسی رو بخوریم مگه فقط این دنیاست ما تصویر بزرگتر رو نمی‌بینیم بخاطر همین خدا رو درک نمی‌تونیم بکنیم ،تو فایل سفر به دور آمریکا وقتی استاد درون رو فرستادن بالاو اون چاله ها رو برامون از بالا فیلم برداری کردن زیباییشون هزار برابر شد وقتی تصویر بزرگتر رو دیدیم درکممون از زیبایی و عظمت اونها خیلی بیشتر شد ما هم اگه درک کنیم این دنیا ادامه داره و فقط این دنیا نیس بهتر میتونیم درک کنیم که حق کسی رو نمی‌تونیم بخوریم و داریم به خودمون ظلم میکنیم .

    کسی که خدا رو باور می‌کنه اصلا بهش ظلم نمیشه

    من اگه تا الان ظلم رو قبول کرده بودم بخاطر این بود قدرت خدا رو فراموش کرده بودم فک میکردم من تقصیری توی ظلمی که بهم میشه ندارم چرا خدا اجازه میده این آدما بهمون ظلم کنن البته که این باور خیلی باید روش کار بشه آنقدر که ورودی نامناسب داشتیم که ما مورد ظلم قرار گرفتیم کسی که به خدا ایمان داره از کسی نمی‌ترسه نگران نیس که ظلم میشه بهش همشو همش عاملش خودم بودم چه قضاوت ها خدای خودم رو کردم اما خدا رو شکر مسیر درست و خدای واقعی رو شناختم من اگه به خدا ایمان دارم می‌دونم که تنها منبع ثروت و روزی خداوند و از کسی نمی‌ترسم و اگه الان تو ی زندگی مشکلاتی دارم چون تو مدار غلط بودم وبا تغییر باورام میتونم مدارم تغییر بدم و خدا به من این توانایی رو داده و با داشتن این توانایی و باور خدا هیچچچچ کس نمیتونه به من ظلمی کنه

    هر دعای خیری بکنیم برای خودمون کردیم و برای هر کسی هم بدی بخواهیم به خودمون برمیگرده چقدر وقتا به اشتباه برای کسانی که فک میکردم تو زندگی بهمون ظلم کردن بدی میخواستم ولی خدا رو شکر الان هر کسی حتی اگه کاری که دلخواه من نیس انجام میده براش آرزوی هدایت میکنم چون می‌دونم با این کار خیر و خوبی بیشتری وارد زندگیم میشه چقدر قوانین خدا درست کار می‌کنه و بر پایه ی عشق و دوست داشتنه همون جور که خدا ما رو دوست داره خدا داره میگه با این قوانینش بنده ی من فقط به هم عشق بدین حتی اگه به هم دیگه نمیگید تو دلاتون به هم عشق بدین حالا بیشتر این جمله استاد که میگن از موفقیت دیگران آنقدر خوشحال باشید که انگار خودتون موفق شدین چون با این کار موفقیت بیشتر رو سمت خودمون جذب میکنیم ما به این دنیا اومدیم برای عاشقی اومدیم بهترین ها رو تجربه کنیم و این کار با تنفر نمیشه عشق که می‌تونه همه ی این کارا رو انجام بده هر کی بتونه بهتر عاشقی کنه جایگاه بهتری داره

    چقدر این قوانین درست کار می‌کنه که اگر اینجور نبود باید به عدالت خدا شک میکرد تا قبل اینکه با قوانین آشنا بشم همش برام سوال بود خدا که میگن عادل چرا یکی تو کارتن داره می‌خوابه یکی تو یه رفاه کامل ولی وقتی فهمیدم و درک کردم که هر کی خالق زندگی خودشه و خودشه که داره در حق خودش ظلم می‌کنه بیشتر عدالت خدا رو درک کردم حتی بازم نجواها میاومد سراغم که اون بنده ای که توی شهر های دورافتاده است چطوری بفهمه این موضوع رو استاد آنقدر خوب تو یه فایل توضیح دادن که هر کسی هر لحظه ای که اراده کنه تغییر کنه خدا هدایتش می‌کنه یاد داستان خودم افتادم مگه کسی به من گفت مسیر چیه من از شرایطی که داشتم خسته شده بودم فقط از ته دلم خدا رو صدا کردم چنان خوشگل هدایتم کرد که الان به مسیر نگاه میکنم بیشتر مطمین میشم هر کسی هر جایی که هست کافیه خدا رو صدا کنه همه چی براش آسون میشه

    خدا جونممم شکرتتتتتتت فقط شکرتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 43

    سلام استاد عزیزو مریم مهربان

    سلام دوستان همراه این مسیر

    استاد خوبم ممنون ازتون بابت این درس های فوق العاده

    وای استاد چقدر حال کردم وقتی ایه هایی گفتین که داشت میگفت قران اینقدر شفاف داره باهامون حرف میزنه

    چقدر دلم خواست قران رو شروع کنم

    چقدر به دلم نشست وقتی خدا گفته من به کسی ظلم نمیکنم خودتون دارین به خودتون ظلم میکنین

    کلا از بچگی از خدا برامون ی دشمن فرضی ساخته بودن

    که خدا چهار چشمی نشسته ما ی کاری خلاف فرهنگ خانواده انجام بدیم سه سوته چنان مارو بسوزونه که جزغاله بشیم

    بچگی هام نزدیک خونمون ی جوب آب بود و من که کلا همیشه زیادی پسر بودم با دختر خاله هام و دختر همسایه میرفتیم اب تنی البته اونم بالباس

    اما همیشه می اومدم خونه بعد از اینکه ی کتک حسابی نوش جان میکردم تازه میرسیدم به اینکه چون دیگران دیدن من اونجا اب تنی میکنم خدا منو میبره جهنم و آتیش میزنه و هر بار هر اتفاقی که برام می افتاد به خاطر اینکه رفتم ابتنی خدا دوسم نداره و باعث شده مثلا بخورم زمین

    اوووه از این خرافات و چرندیات اینقدرا به خورد من یکی دادن که خدا دوسم نداره و داره هی بلا سرم میاره

    هیچوقت اهل حجاب چادر نبودم اگه مثلا حتی ی واحد درسی نمیتونستم درست انتخاب واحد کنم به این علت بود که خدا دوسم نداره

    همیشه ی دختر سرتقی بودم و خیلی این حرفا بهایی برام نداشت

    تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

    منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

    تمام اقوام مذهبی من دیگه جایی که نرفتن دکتر و عمل نکردن ندارن

    منی که دختر بده فامیل بودم زیباترین دختر فامیلم اما مابقی چادری و مذهبی ها هر روز دارن ی عمل زیبایی انجام میدن

    خودمم نمیدونستم کجام و چه هدفی دارم

    تا اینکه با این سایت کم کم رشد کردم و مدت کوتاهی ست فهمیدم ای دل غافل چقدر خدا دوستم داره

    چقدر خدا هر روز از هزاران طریق عشقشو بهم ثابت میکنه

    به هر کجای زندگیم که نگاه میکنم فقط خدا داشته عشقشو بهم ثابت میکرده

    وقتی امروز صبح چشامو باز کردم و طلوع افتابو دیدم قلبم شده بود اندازه کوه که خدایا هزاران بار شکرت کع اینقدر دوستم داری که امروز هم فرصت زندگی کردن بهم دادی

    به کارم به درامدم به ماشینم به حال خوبم به آرامشم به جای جای زندگیم که فکر میکنم فقط ردپای عشق خدا نسبت به منه

    خدایا هزاران بارشکرت

    خدایا هزاران بارشکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    و‌ من این عشق خدا این ارامش این درک از جهان رو با تک تک سلول های بدنم مدیون استادی هستم که اینقدر عاشقانه مکتب الهی راه انداخته

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه شاکری گفته:
      مدت عضویت: 2041 روز

      سلام ساناز جان دوست هم فرکانسی من چقدر لذت بردم از خوندن کامنتون و چقدر حس نابتون نصبت به خداوند درک کردم وتحسینتون میکنم برای این حس عالی

      یه حرفتون منو تو فکر برد و برا خودمم جالب بود خودمم ابدا تا جایی که یادمه ادم مذهبی نبودم قبلنها همش بهخودم میگفتم من نه قران میخونم البته الان با اگاهی میخونم و کیف هم میکنم نه تومراسم عزاداری اینا شرکت نمیکنم تو دلم میگفتم اخ اخ جام ته جهنمه البته این افکار قبل اشنایی با استاد بود

      این حرفتون

      تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

      منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

      و الان به حرفتون توجه کردم من اصلا مریض نمیشم اگه هم بشم مثل شما یه روز در حد سرما خوردگی و میبینم اونهایی که دم از مذهب میزنن عزادری روزه اینا همش مریض هستن و خدارو شکر میکنم وسپاسگزارم ازتون که به این نکته اشاره کردید و منو سپاسگزارتر کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه شاکری گفته:
      مدت عضویت: 2041 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من چقدر لذت بردم از خوندن کامنتون و چقدر حس نابتون نصبت به خداوند درک کردم وتحسینتون میکنم برای این حس عالی

      یه حرفتون منو تو فکر برد و برا خودمم جالب بود خودمم ابدا تا جایی که یادمه ادم مذهبی نبودم قبلنها همش بهخودم میگفتم من نه قران میخونم البته الان با اگاهی میخونم و کیف هم میکنم نه تومراسم عزاداری اینا شرکت نمیکنم تو دلم میگفتم اخ اخ جام ته جهنمه البته این افکار قبل اشنایی با استاد بود

      این حرفتون

      تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

      منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

      و الان به حرفتون توجه کردم من اصلا مریض نمیشم اگه هم بشم مثل شما یه روز در حد سرما خوردگی و میبینم اونهایی که دم از مذهب میزنن عزادری روزه اینا همش مریض هستن و خدارو شکر میکنم وسپاسگزارم ازتون که به این نکته اشاره کردید و منو سپاسگزارتر کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2315 روز

    روز 43 چهل سوم

    روز شمار تحول زندگی من فصل دوم

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    سلام به استادان عزیزم

    و دوستان همیشگی در این سفرنامه

    امروز چهل و سومین روز از تعهدم در این سفرنامه است و خیلی خوشحالم امروز هم توانستم به تعهدم عمل کنم و پله های این سفرنامه رو با موفقیت بالا بیایم خدا رو شکر گذارم .. اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من در این سفر نامه است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است

    در این قسمت بیشتر باید تمرکز کنم چون این گفته های استاد برام بیشتر آگاهی داشت یعنی با این آگاهی های امروز م بیشتر به این باور رسیدم که بر اساس این دو اصل باید بیشتر روی خودم کار کنم

    ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواه مان داریم

    ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم

    واقعا از اعماق قلبم به این گفته ی استاد عزیزم رسیدم . چون قبلنا فکر می کردم و یا وظیفه داشتم که این آگاهی ها رو به گوش دیگران برسونم و و بتصور اینکه شاید آنها هم مثل من بخواهند رشد کنند و آگاه شوند ولی ذهی خیال باطل بود و بارها هم ضربه اش رو خوردم . خدا رو شکر چندین سال هست که کلا در مورد حرکت هایم و یا موارد این سایت چیزی به کسی نمی گوییم چون آنها نتیجه ی من رو می خواهند ببیند . آن هم نتایجی که به چشم شون بیاد .. یعنی نتایج پولی و مالی چشم گیر .. البته من هم دیگر از کسی توقعی ندارم که باورم کنند . چون طبق قانون تکامل.. دارم به مسیرم ادامه میدهم . پس نیازی نیست که دیگران رو همراه خودم ببرم .. و یا بخواهم توضیحی راجب کارام به کسی بدهم .. از همه اعراض کردم . از همه دوری کردم .. و خلوت گزینی رو برای بازسازی خودم برگزیدم چون باید روی خودم خیلی خیلی کار کنم . باید از فرصت هام استفاده کنم .. باید تمرکز بیشتری روی فایل ها داشته باشم . باید به درک و آگاهی بیشتری هدایت شوم تا بتونم به اهداف و خواسته هام بصورت صحیح و بنیادی هدایت شوم .. بعداً نتایجم گواه این مسیرم هستند و نیازی نیست که جار بزنم چون نتایج خودشان فریاد میزنند . پس بهترین کار این است که سکوت کنم و چراغ خاموش حرکت کنم

    باورهای سمی و خانمان سوزی به نام احساس گناه و احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن چندین سال در وجودم تبدیل به یک بار سنگینی شده بود….

    اینو خودم کاملا درک کردم چون بعد از چند سال هنوز این ضعف ها در من کاملا خشکیده نشده تا بتونم درهای زندگی ام رو به روی نعمت ها و فرصت ها ی بیشتر و الهام و شهود و هدایت های الهی ام بگشایم البته به همان اندازه ای که روی خودم کار کردم به همان اندازه هم توانستم نعمت های الهی رو دریافت کنم .. البته به این درک و آگاهی رسیدم که این احساسات منفی از عدم لیاقت و عزت نفس پایینی سرچشمه داشته و تمام موانع زندگی من از همین ترمزها نشات گرفته و با این احساسات منفی به باورها و ارسال فرکانس های منفی منجر شده … طبق قانون ما موجوداتی فرکانسی هستیم و در جهانی زندگی می کنیم که مبتنی بر مدار و فرکانس است

    استاد جان ممنون سپاسگذارم که این مبحث باورها را اینقدر قشنگ توضیح دادید و به درک بیشتری هدایت شدم اینکه گفتید که جهان ساخته شده تا یک دستگاه مبدل باشد برای تبدیل فرکانس های دریافت شده در قالب اتفاقات و شرایط های هم سنگ و هم پایه و هم اساس با باورها و فرکانس ها و کانون توجه مان

    خب از وقتی به این باور رسیدم که تمام اتفاقات زندگی خودمان رو خلق می کنیم سعی کردم رها تر باشم . بیشتر تسلیم اراده ی الهی باشم .. و بیشتر از همیشه کارها رو به او بسپارم و آسان بگیرم ..

    برای اینکه این باورهای ویرانگر و مخرب رو از بین ببریم باید بیشتر روی خودمان کار کنیم و برای باز سازی این فرکانس باید خودمان را دوست داشته باشیم… دوست داشتن خودمان یعنی اینکه.. با تکرار کلمات عفو و بخشایش برای خودمان و دیگران با خودمون به صلح درونی برسیم این که در ضمیر ناخود آگاه مون این باور و این موضوع رو با باورهای درست و مناسب جابجا کنیم و با تغییر باورهای جدید و مناسب مدارمون رو تغییر دهیم…

    یعنی آنهارو ببخشیم … یعنی

    خودمان رو ببخشیم یعنی

    رها کنیم و به خدا و جهان هستی بسپاریم و ایمان قلبی بخداوند داشته باشیم و با خودمان و دیگران به صلح برسیم …اینکه این

    باور رو در وجودمون هر روز تکرار کنیم و فرکانس درست رو به جهان ارسال کنیم اینکه ….تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است

    قبول کنیم که هر کسی نتیجه ی اعمال و رفتار خودش رو دریافت می کند

    .. هر چند که کار بسیار سختی برام بود بخصوص در مورد زندگی گذشته ام و یا فوت مادر عزیزم که قبلنا در کامنتم نوشته بودم. ولی الان خیلی خیلی بهتر شدم و دیگه عذاب وجدانی ندارم ولی خب گاهی با حرف های اطرافیانم ذهن نجوا گرم دوباره شلوغ کاری می کند .. ولی من همیشه دارم روی افکارم در این زمینه کار می کنم و به امید خدا درهای رحمت و برکات الهی بیشتر از همیشه به رویم گشوده خواهد شد …

    در این فایل استاد توضیح دادند که…

    اگر فرکانس ارسالی ما به جهان کمبود و یا منفی و ترس و دلهره و نگرانی و خشم و کینه و یا هر احساس منفی دیگری باشد طبق قانون جهان . سیستم و یا دستگاه مبدل این جهان هستی اساس و نتایج آن فرکانس ارسالی را در قالب همان احساسات وارد تجربه ی زندگیمان می کند

    بقول مولانا

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا

    خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم تا دستی فراتر. از دست ها و قدرتی بالاتر از قدرت ها برای من در کار باشی جهت رشد و پیشرفت های تصاعدی پولی و مالی و مادی و معنوی ام در این جهان سه بُعدی مادی … تا آرامش بیشتری را داشته باشم .. تا لذت بیشتری را وارد تجربه ی زندگیم کنم.. تا بهترین ورژنی از خودم باشم .. دستی از دستان فرشتگان الهی را همراهم کنی برای توانگری ام تا پشتیبان و محافظ و حامی و هدایتگرم باشی

    خدایااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایاا ممنون و سپاسگذارم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: