این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم.
این اولین باره ک من میخام در سایت کامنت بنویسم.
من ۱ساله ک با قوانین اشنا شدم و همیشه با خودم میگفتم و خوشحال بودم ک بله من دیگه از نرم جامعه جدا شدم و…
واقعا هم همینطور بود و من خیلی نتیجه گرفتم در ابعد مختلف.
ولی بعد از مدتی یهو ب خودم اومدم و دیدم ک از نظر مالی و روابط و ی سری چیزای دیگه تو شرایط خوبی نیستم و از خدا خاستم هدایتم کنه ک اگر من ب قانون عمل میکنم چرا وضعیتم هنوز اینه بعد هدایت شدم ب قسمت پاسخ ب مسایل زندگی شما و کامنته اینکه چرا با این که ب قوانین عمل میکنم هنوز نتیجه ای نگرفتم و بعد از خوندن اون و کامنت های عالی بچه فهمیدم ک من هنوز خیلی به اصل جهان(که صد در صد زندگی ما بدون استثنا حاصل فرکانس های ماست واقعا بدون استثنا)مقاومت دارم و هر حرفی در مورد قانون ب بقیه میزدم بخاطر اثبات خودم ب اونا بوده.و بعد تصمیم گرفتم ک جهاد کنم و جدی و بدون تعصب دوباره شروع کنم ب یاد گیری در مورد قانون.بعد هدایت شدم ب سفرنامه(روز شمار تحول زندگی من)واقعا چنین ایده ای فقط میتونه از طرف فرمانروای گیتی باشه و من ب خانم شایسته نازنینم افتخار میکنم ک در چنین مدار فوق العاده ای هستند.خلاصه این که الان روز دوم هستم و خیلی حسم فوق العادست.باورم خیلی قویتر شده نسبت ب اینکه من خالق صد در صد زندگی خودم هستم و الان معنی جهاد اکبر رو درک میکنم.دوستان مهم نیست چند ساله ک با قوانین اشنا هستید.این مهمه ک چقدر ب اون عمل میکنید.دوستان عزیزم،اگر این کامنت رو میخونید به شما میگم ک امروز یا در اینده بالاخره ب این موضوع میرسید ک شما خالق تمام اتفاقات زندگی خودتون هستید.پس همینالان یتصمیم جدی بگیرید و شروع کنید بپذیرفتن قانون و بدون تعصب و دانش های اشتباه قبلی.و میبینید ک از همون لحظه نتایج کوچیک وارد زندگی شما میشه و دوستان طبیعت ذهن اینه ک اونا رو برای شما عادی جلوه بده ولی اینطور نیست و حتی اگر یکی ب شما ی لبخند بزنه اونو خودتون ب وجود اوردید و شروع کنید ب دیدن چیزایی ک خلقمیکنید.
ب خودم افتخار میکنم ک در کنار شما هستم.
خیلی دوستون دارم و بهترین ها رو از خدا برای تک تک شما میخام.
هر کدوم از این مباحث وفایلها حکم گنجینه ای از آگاهیها رو دارن که واقعا همشون ارزشمندن وهر چی بیشتر که میگذره بیشتر بابت چنین سایتی وچنین آکاهیهایی وچنین استادی وچنین دوستانی خدا رو شکر میکنم.
بخدا به قول مریم شایسته عزیز این فایلها چه دانلودی چه محصولات ارزشی کمتر از گنجینه ای پنهان وارزشمند نداره.خدایا بارها وبارها شکرت میکنم.
چه آگاهیهای جدید والبته متفاوتی با آگاهیهای قبل !وچقدر ما با قرآن غریبه هستیم!
هیچ جای قرآن نگفته که کسی میتونه به دیگری ظلم کنه وعمرش رو تباه کنه و دهها جا گفته شده خیلی صریح وواضح که شما فقط به خودتون ظلم میکنین نه کس دیگه ونه خداوند.ولی بحث ظلم به دیگران وبه تبع اون مورد ظلم قرار گرفتن ما جزو بدیهیات دینی وبدیهیات ذهنیمون بودن.یعنی حتی اونها هم که شخصیتی مذهبی ندارن کانلا ظلم رو پذیرفته وبارها بهش اذعان میکنن.
خداوندا چه بلایی سرمون اومده?چرا انقدر پیچیده شدیم? انقدر که حتی نرفتیم یه دور ساده مثل خوندن هر کتاب دیگه ای بریم خیلی ساده حتی معنی قرآن رو بخونیم?! یعنی چقدر ما کارها وزندگی رو سخت ومیچیده کردیم برای خودمون? وچقدر حقیقت شیرین وساده وآسان است! این پیچیدگی ذهن حتی اجازه نداده بریم بی تعصب, بی غرض ومرض وبا ذهنی پاک وساده حتی یه دور ساده قرآن رو بخونیم واگر خوندیم با پیشینه ذهنی وقضاوت ذهنی از قبل تعیین شده این کارو کردیم وچه بسا تضادمون با قرآن بیشتر وبیشتر شده.
من الان دارم قرآن رو میخونم البته با ذهنیت جالبی که از استاد گرفتم :اینکه هر عذاب وجزایی هست بخاطر فرکانسهای از پیش فرستاده خودمونه واینکه نگاه سیستمی به قرآن داشته باشیم واینکه میامبر هم انسانی بوده مثل ما اما باورهایی باعظمت برتی خودش ساخته.
قبلنا خیلی با آیه های عذاب مشکل داشتم که جرا این همه تهدید,این همه آتش وعذاب…
در مورد حجاب ونماز وروزه هم که شکل قبلیش رو واقعا نمیتونستم بپذیرم الان درکی قرآنی ونسبی ازش دارم.الهی بینهایت شکر.
آیه ای که در مورد کشتن مرد توسط مشت موسی هست واقعا قلبم رو به لرزه آورد که موسی قتل کرده اونم از نوع عمدش واونم به ناحق ,اما قرآن از زبان اون میگه خداوندا من به (خودم) ظلم کردم وجالبتر اینکه خداوند نتنها اونو میبخشه بلکه پیامبرش میکنه اونم نه یه پیامبر معمولی پیامبری که کتاب هم بهش نازل شد ومن از اینکه انقدر زیاد اسم موسی رو در قرآن در آیات بسیار زیادی میبینم بسیار متعجب میشم.
آیه ای هم که در مورد مهاجرت هست واقعا تلنگر زننده است به کسانی که احساس رضایت ندارن از اوضاعشون وجرات تصمیم گیری ومهاجرت وتغییر اوضاع رو ندارن,(( چون به خدا ایمان ندارن )).
آیات قرآن درخشندگی وجذابیت خاصی توذهنم پیدا کردن و از این بابت از خداوند متعال واستاد نازنین سپاسگزارم وهمینطور از خودم سپاسگزارم چون با وجود تضادی که با قرآن داشتم رفتم تا دوباره اونو بخونم این بار با ذهنیتی جدید وپاک.
عاشقتونم بهترینهای خداوند در دنیا وآخرت برازندتون.🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
سلام به استادی که هر روز داره آگاه ترم میکنه وسلام به خداوندی که استاد را واسطه کرده برای رساندن این آگاهی ها به ما
واقعا چقدر ما خوشبختیم که با استاد آشنا شدیم فقط خداکنه ثابت قدم باشیم
یعنی ما اگه خدا بهمون لطف نمیکرد همچنان. تو جهل خودمون میموندیم سالیان سال چقد به ما بد فهموندن همش میگفتن حق الناس میگفتن خدا حق الله میبخشه ولی حق الناس نه ولی بهمون نگفتن ما نمیتوانیم به کسی ظلم کنیم ما این توانایی رو نداریم که به کسی ظلم کنیم فقط ما میتونیم به خودمون ستم کنیم فقط خودمون
مثلاً میگن غیبت کنیم حق الناسه خدا نمیبخشه خب وقتی غیبت میکنیم داریم فرکانس بد به جهان میفرستیم داریم توجه میکنیم به نازیبایی ها و همین توجه باعث میشه همین نازیبایی ها جذب زندگی خودمون بشه پس ضرر اصلی خودمون کردیم اون کسی که غیبتش کردیم که روحش هم خبر نداره
با هرکار بدی که انجام بدیم به هیچکسی ظلم نمیشه جز خودمون چون ما داریم زندگیمون روبا فرکانس خودمون میسازیم وقتی کار بد یا همون گناه کنیم فرکانس بد میفرستیم و زندگی خودمون خراب میشه
وای خدایا شکرت که مفهوم ظلم روقشنگ درک کردم خدایا ممنونم ازت که هر روز آگاه ترم میکنی
استاد مثه محمد رسوالله سالهاست که محتوای حرفاتون یکی هست حتی همین ایه ها مصداقش رو توی سریال زندگی در بهشت میگید درمورد هجرت ،توحید،هر کس بار گناهش رو به دوش خودش میکشه ..و هزاران ماجراهایی که سر و تهشون به همین جا ختم میشه رو داد میزنید چه توی محصولات چه رایگان،ولی به قول کافران تا مسایل در مدارشون نباشیم بین ما و شما هاله ای هست .
سلام به هم فرکانسیهای فوق العاده ام دوستان پر انرژی و پاک خداوند که در حال بهبود زندگیشان در تمام جوانب زندگی هستند
نکاتی که از این جلسه آموزشی بی نظیر دریافت کردم:
نکته اول: هر دعای خیری که میکنیم به خودمون بر میگرده، این یک قانونه که اگر من برای دوستانم آرزوی سعادت و خوشبختی و سلامتی بکنم به خودم برمیگرده. اگر برای کسی خوبی میخواید به خوتون برمیگرده. اگر برای زن و شوهری خوشبختی میخواهید به خودتون برمیگرده. اگر برای کسی سلامتی میخواهید خودتون سلامت میشوید ممکنه اون بیمار سالم نشه و زن و شوهر خوشبخت نشن اما مطمئنا دعای خیر شما به خودتون برمیگرده
نکته دوم: اگر کسی در مدار درست باشه نیازی نداره که من براش دعا کنم. به هر ترتیب اون خیر و خوشبختی و اتفاقات عالی براش بوجود میاد
نکته سوم: سیستم پاسخ میدهد به افکار و رفتار شما. اونی که مسخره میکنه سیستم مانند یک آینه جواب اون فرکانس رو بهش میده و مسخره اش میکنه. نه اینکه سیستم یک آدمیه که از سر ویژگی های انسانی کسی رو مسخره کنه. سیستم بازتاب خود اون فرد رو بهش میده
نکته چهارم: اینطور نیست که انسانها اشتباه کنن و نخوان اصلاح کنن و پیامبر بیاد براشون استغفار کنه به تنهایی و سیستم اعمال اونها رو درنظر نگیره و پارتی بازی کنه. حتی برای خود پیامبرها هم خدا میگه استغفار کنید چون سیستم بر اساس قوانین کار میکنه و پارتی بازی نمیکنه. خود اون افراد استغفار باید کنند تا سیستم مطابق با قوانین بهشون پاسخ صحیح و خواسته ای رو بده. سیستم براش فرقی نمیکنه پیامبر خدا هست یا یک انسان معمولی در هر صورت طبق قوانینش عمل میکنه اگر استغفار کنی سیستم پاسخ میده اگر نکنی سیستم پاسخ نمیده
یک نکته فوق مهم رو میخوام این وسط بگم و برای همین فایل به نظرم کافی هست که کلی در موردش صحبت کنم، که سوء تفاهمی بود که خودم داشتم و موقع نوشتن این متن داره اصلاح میشه و یکی از دلایلی که اعتقاد دارم کامنت نوشتن باعث تحول زندگیم شده همین الهاماتی هست که بهم داده میشه و اون ها رو به اشتراک میگذارم چرا که اول از همه زندگی خودم رو فوق العاده زیبا میکنه و من رو در مسیر قانون هدایت میکنه و دوم خوشبختی و خیر و نیکی رو به جهان و دوستانم اشاعه میکنه و باعث شکوفایی جهان میشه:
بعضی موقع ها ممکنه ما از اون ور بوم بیفتیم و بگیم خب سیستم بر اساس قوانین پاسخ میده پس من باید فقط خود استغفار کنم و پیامبر و امام و افراد آگاه (و شاید حتی ناآگاه اما با کلامی که دقیقا میخواد پاسخ ما رو میخواد بده) که برای کمک و هدایت ما باتوجه به باورهای ما اومدن رو کلا ولشون کنیم (که دستان خدا برای هدایت هستن) چرا؟ چون پیامبرم نمیتونه کاری بکنه، سیستمه دیگه. خود فرد باید بره یک کاری انجام بده. خود فرد باید استغفار کنه. بعد خود فرد میره این کار رو انجام بده اما خب یا تازه کاره یا تنوع باوری داره و درست بلد نیست ولی چون عمل میکنه، خداوندی که برای همه کافی ایست، ایده ها، کتابها، افراد رو سر راهش میفرسته که کمک بهش بکنن که درست و عمیق استغفار کنه. بعد اون فرد دستان خدا رو رد میکنه و میگه نه پیامبر و امام و دستان خدا نمیتونن کاری بکنن من باید خودم استغفار کنم. و یک جورایی فرد خودش رو منزوی میکنه. یعنی میخوام بگم خود من شخصا ناآگاهانه خودم رو منزوی میکردم و خودم به تنهایی میگفتم باید عمل کنم. یعنی اگر خداوند دستی رو میفرستاد که بواسطه ی اون عمیقا باوری در من ساخته بشه رو رد میکردم میگفتم نه فقط خودم. در صورتی که همون باورهای توحیدی ای که روشون کار میکنم، این دستان رو برای من آوردن اما من ردشون میکردم. و یا من فقط دستان کتابیش و صوتیش رو اجازه ورود میدادم مثل استاد اما دستانی در قالب دوست، در قالب یک گروه تلگرامی، در قالب یک پست، در قالب یک لایو با یک دوست، در قالب یک چت، در قالب یک آخوند، در قالب یک کشیش، در قالب حتی پدر و مادر و .. رو اجازه ورود نمیدادم میگفتم نه آقا فقط خودم و خدای خودم. اونها نمیتونن کاری بکنن. مثلا در حوزه استغفار من میگفتم باید خودم انجام بدم و خودمم انجام میدادم اما اون تاثیرگذاری عمیق رو حس نمیکردم. یعنی استغفار من کلی خیر و برکت رو وارد زندگیم میکرد و بی پاسخ نبود اما اون تاثیر عمیق رو نداشت و من سوالم این بود که چرا اونقدری که میخوام درونی نیست؟ چرا بیشتر درونی نشده؟ چی کار کنم بیشتر حسش کنم؟ چه ترمزی این وسط هست. و فهمیدم من یکجورایی خودم رو مدت هاست که در مسیر «اجرای قانون» «منزوی کردم» با اینکه دستان خداوند اومدن که در این مسیر با انرژی دادن به هم دیگه قدرتمندانه تر حرکت کنیم و سریعتر رشد کنیم. و این یک شاه ترمز هست که اجازه نمیده اون باورهای درونی تر ایجاد بشه. خود پیامبر اسلام و تمامی افراد موفق مثل خود استاد عباس منش هم با توکل فقط به خداوند و از طریق دستان خداوند که در قالب تیم بهش داده شده حرکت کرده و به اینجا رسیده. چرا من من دستان خداوند رو محدود کردم به یک سری پیش فرض های ذهنیم و بقیه دستان خداوند رو که او وارد زندگیم میکنه رو نمیبینیم و رد میکنم؟ خود استاد هم در سرتاسر دنیا با افراد هم فرکانس میشه و خداوند دستانی رو به زندگیش میاره که بهش کمک کنه حالا در موضوع یک باور یا هر چیز دیگه ای در زندگیش. چرا من خودم رو از دستان خداوند که او وارد زندگیم میکنه در خیلی از زمینه ها محروم کردم؟ چرا دستان خداوند رو فقط در قالب یک سخنران یک کتاب موفقیت یک «شما بگویید» میبینم؟ مثلا در حوزه استغفار و جملات تاکیدی و .. خود استاد بارها گفت من ۲۰ دقیقه آخر کلاس های تندخوانیم میومد روی باورها و مباحث موفقیت کار میکردم و یک سری جملات تاکیدی خیلی خوب داشتم که اون اواخر میخوندم و خیلی تاثیرگذار بود و اکثرا به خاطر اون چند دقیقه آخر میومدن. خب این خودش یک استغفاره! و استاد به عنوان دستی از دستان خداوند اومده شرایطی رو ایجاد کرده و افراد میرن استفاده میکنن. نه اینکه اگر استاد نباشه دیگه تمام راهی نیست یا دیگه قوانین سیستم جمع میشه و فقط باید استاد باشه و اگر نباشه راهی نداریم نه، از اینور بومم نیفتیم. وقتی تو میخوای به قانون عمل کنی و میخوای زندگیت رو زیبا کنی یا کتابش فراهم میشه یا دعاش فراهم میشه یا یک مجلسی دعوت میشی یا به یک گروهی هدایت میشی یا صوتی دستت میاد یا ایده ای به ذهنت میرسه.. یا اصلا کلماتی بهت الهام میشه که بگی و عمل کنی و نتیجه اش رو بگیری. ولی اینطورم نیست که با همه دستان خداوند که برامون فرستادن دشمن بشیم و یا نادیده بگیریم و بگیم فقط خدا. خود استاد هم از اسرائیلی ها یادگرفته از مسلمون ها یاد گرفته از پسرش یاد گرفته از مریم خانم یادگرفته چرا؟ چون نگاهش به آدمها اصلا در قوم و قبیله و مذهب و اعتقاداتشون و حتی روابط خانوادگیش نیست. نگاهش به درخواستش از خداوند و چیزهایی که بهشون فکر میکرده و قوانین جهان و دستانی که خداوند برای هدایتش فرستاده هست که شاید اصلا اون افراد ندونن که دارن ایشون رو در راستای خواسته هاش هدایت میکنن و خود استاد میدونه و خدای خودش. خداوند از طریق اونها داره بهش آموزش میده. خداوند از طریق بی نهایت افراد داره هدایتش میکنه و نیومده دست ها رو بزنه کنار بگه نه فقط خودم. اگر اینطوری رفتار میکرد استاد، الان چیزی به نام خانواده صمیمی عباس منش وجود داشت؟ اصلا کلمه خانواده همینه. همه ی ما دستان خداوندیم که اومدیم به رشد هم دیگه کمک کنیم. ما اومدیم روی باورهای خودمون کار کنیم تا زندگیمون رو زیبا کنیم و با اشاعه خوشبختی در این سایت و در زندگیمون اول به خودمون کمک میکنیم و بعد به هزاران هزار نفر دیگه که در مسیر رشد هستن و چه کاری الهی تر از این؟ چه کاری بهتر از این؟ چه کاری اثر بخش تر از این برای رشد خودت و دیگران؟ به همین دلیلم هست استاد عباس منش میگه کامنت بگذارید که این سینرژی و تاثیرگذاری به صورت عمیق تری ایجاد بشه. اما خیلی از ماها میگیم نه فقط خودم و نعمتهایی که خداوند بهمون میده رو ناآگاهانه به اسم توحیدی بودن رد میکنیم که در واقع اون باورهای توحیدی این نعمت ها رو برامون آورده که ازش استفاده کنیم و در عین حال که استفاده میکنیم «حسابی هم نکنیم» و دست خداوند رو برای هدایت ها و قدم های بعدی باز کنیم. من فکر میکنم پیامبر و امامان و یا هر فرد آگاه به قوانین الهی دیگه بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و هر فاکتور دیگه ای که نتایج خوبی هم داره در موضوع باورها خیلی میتونه به آدم کمک کنن درصورتی که دستان خداوند دیده بشن و در صورتی که حس کنی که خداوند اونها رو به سمت ما هدایت کرده و نشانه ها رو درک کنی و حس کنی که این شرایط رو خدا فراهم کرده که الان درخواست کنی با اون فرد در مورد مسئله ات صحبت کنی یا کمک بگیری و … درسته که خود فرد باید اصلاح کنه، درسته خود فرد باید استغفار کنه، اما شاید دستانی از سمت خداوند برای تو فراهم بشن که تاثیرگذار تر بهتر و باورهای خوب تری در تو ایجاد کنن در مسیر عملکردی که میخوای داشته باشی که از نعمتشون بهرمند شد اما روی خدای اونها حساب کن. روی خدای خودت حساب کن. در داستانی شنیدم که در موضوع استغفار یکی اومده بود پیش امام علی ازش درخواست کرده بود که من مشکل مالی دارم و حضرت علی بهش گفته بود چرا استغفار نمیکنی و یک دعا که همش صحبت با خدا هست بهش میده میگه این رو بخون و اگر تاثیر ازش گرفتی و اشکت درومد نشون میده باورش کردی و فرد پس از مدت ها میاد پیش امام علی میگه رزق و روزی ام فراوان شده خوشبختی وارد زندگیم شده از وقتی اون دعا رو باور کردم و خوندم.. به قول یکی از دوستان عزیزم اگر این هدایت نیست پس چیست؟! چرا ما مرز مشخص کردیم در مورد هدایت خدا؟ چرا قوانین سیستم رو به درستی درک نمیکنیم؟ اینکه استاد عباس منش میگه بیایید جهان رو از زاویه بالا ببینیم، خودمون رو به یک منطقه یک نوع تفکر محدود نکنیم تعصب نداشته باشیم اینجاها مشخص میشه. مثلا در همین مثالی که گفتم حضرت علی به عنوان دستانی از خداوند به شدت به این فرد یاری رسوند تا استغفار کنه و زندگیش عالی بشه و سیستم طبق قانون پاسخ داده. هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات بهتر هدایت شوید.
سلام بر خداوند مهربان سلام بر استاد عزیز و مریم جون مهربان که دستی از دستان خداوند مهربان هستن که با آگاهی های نابشون هر چه بیشتر ما به خداوند نزدیک می کنن و کمک می کنن ریشه های شرک رو در خودمو ن پیدا کنیم و انسانی خدا گونه بشیم
دومین روز سفر نامه رو با نام خدا شروع کردم وبه سخنان توحیدی استاد گوش جان سپردم
ما در جهان فرکانسی زندگی می کنیم وهر کس با باورهاو فرکانس های خودش زندگی خودش رو خلق می کنه و هیچکس نمیتونه زندگی من رو بسازه مگر خود من با افکار وباورهام بهش اجازه داده باشم .ما میتونیم برای دیگران دعای خیر کنیم چون داریم ارتعاش مثبت می فرستیم اول به خودمون بر میگرده
اگر اون شخص در مدار درست باشه چه ما دعا کنیم و چه دعا نکنیم نتیجه ی افکار ورفتار خودش رو می بینه
چون این جهان دارای قوانین هست.
ما نمی تونیم به کسی ظلم کنیم اگرما در حق کسی بد کنیم به خودمون ظلم کردیم
ما برای کسی نمیتو نیم استغفار کنیم تا خود آن فرد در مدار درست نباشه استغفار ما کار بیهوده ای هست
وما همیشه باید بدانیم که فرمانروای جهان تنها رب است واو منشا خیر و خوبی و ثروت و آرامش و خوشبختی ماست واز هیچکس هم هراسی نداشته باشیم و کسی رو شریک خداوند قرار ندهیم
با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز و استاد مهربان و تیم زحمتکششون🌹
هیچ ترتیبی ندارم که چطور بگم ولی فقط میخوام برگ دوم سفرنامم رو بنویسم هرجوری که شده،حتی اگه سرشار از نقص باشه اما میخوام به کمالگراییم غلبه کنم و ردپای امروزمو به جا بذارم.
هرچقدر که ردپای توحید توی فایلای استاد به چشم میخوره این فایل هم کلللللی باور توحیدی داره،باور اینکه خداوند عادله خداوند بینهایت عادله و برای اینکه عدالتش نقض نشه یک سلسله قانون برای جهانش خلق کرده،جهان رو دقیق و بی نقص آفریده،جهانی که برپایه فرکانس و مداره،توی این جهان محوریت زندگی هرکسی خودشه،یعنی تسلطی از دیگران بر زندگی هیچکسی نگذاشته.
خب حالا توی این جهان فرکانسی من کار خوبی میکنم احساس خوبی دارم ،فرکانس و باورم خوبه ،عملکردم مثبته،خب در راستای درست و در جهت جریان سعادت قرار میگیرم.
حالا اگهمن برای دیگران خیر بخوام چی؟اگه براشون آرزوی خوشبختی کنم چی؟چی میشه؟خوشبخت میشن؟نع!نه تا وقتی که خودشون نخوان.پس تکلیف اون همه دعای خیر و کمک من چی میشه؟باعث حال بهتر خودم و ارسال بیشتر فرکانس مثبتم میشه و خوشی های بیشتری رو برام ایجاد میکنه.
حالا اگه من به کسی ظلم کنم چی؟بدبخت میشن؟نع!چون خودم توی مدار بد و احساس بدی قرار میگیرم اونی که بدبخت میشه خودمم.به همین راحتی
▪︎پس” هییییییچکس روی زندگی کس دیگه تسلطی نداره و من تنها و تنها خالق زندگی خودم هستم.”
همیشه فکرمیکردم خانواده و دوستان استاد چقدر خوشبختن که استاد رو دارن و آگاهی ها رو به صورت فایل دریافت نمیکنن بلکه آگاهی دست اول دارن.چند وقت پیش توی یکی از فایلای مصاحبه استاد دقیقا به همین نکته اشاره کردن و گفتن که اتفاقا خانوادشون زیاد در جریان این مسائل قرار نگرفتن و ایشون الگوی مدار رو بازگو کردن که تا وقتی که ما در مدار شنیدن این اگاهی ها باشیم هم هزینش برامون فراهم میشه به راحتی و هم تمام شرایطش و فهمش و وقتش و اشتیاقش به سراغمون میاد.پس ما نمیتونیم نه کسیو گمراه کنیم و نه هدایت و تا وقتی به اون مدار مربوطه وارد نشه حتی نمیتونه متظورمونو متوجه بشه.
▪︎نکته بعدی که در واقع از مصادیق شرک هست مبحث استعفار و شفاعته ،اینکه من خودم که روسیاهم بذار بقیه برام به درگاه خدا توبه کنن و برام دعای خیر کنن(اینکه خداوند باران رحمتشو از من دریغ میکنه و باران مخصوصا خواص درگاهشه=نقض عدالت)
که خداوند عینا این نکترو به پیامبر گوشزد کردن:”به پروردگارت قسم اینها ایمان نمی آوردند مگر اینکه خودشون بخوان و تسلیم باشن”
چرا خداوند به پیامبر لطف داشته؟چرا اگاهی دراختیارش میذاشته؟خداوند پیامبر رو بیشتر از بقیه دوست داره؟خداوند بین بنده هاش فرق میذاره؟
ننننننع!
پیامبر خودش بزرگ بوده خودش بیشتر بهره میبرده،باران رحمت خدا همیشگیه و برای همه به یک میزانه،انسانی مثل پیامبر ظرف وجودی بزرگی داره و عزت نفس بالایی که خودش رو لایق آگاهی های ناب میدونسته،اما تو عطیه چقدر خودت رو لایق دریافت آگاهی های واضح و شهودی میدونی؟گنجایش ظرف وجودت چقدره؟
▪︎تنها و تنها نیروی جهان ،قدر مطلق،تنها نیروی خیر،الله یکتاست،بالاترین قدرت جهان رو داره و تا وقتی که زیرچترش باشی و متصل به این منبع لایزال باشی هیچ ترس و غم و اندوه و بدی ای وجود نداره برات حتی اگه تمام جهان دست به دست هم بدن و کمر به نابودی تو ببندن(که نمیتونن)تا وقتی که با خدا باشی پادشاهی و عدو شود سبب خیر😍
“ان الله علی کل شی قدیر”
خدایا کمکم کن که هرروز بیشتر از قبل ریشه های پنهان شرک درونم رو پیدا کنم و علف های هرز وجودمو از ریشه دربیارم تا ببشتر روحم از وحودت سرازیر بشه.
ممنونم از دوستان عزیزم و استاد مهربانی که بی دریغ و به رایگان آگاهی های نابشونو دراختیارمون میذارن و خانم شایسته عزیز که چقدر قشنگ فایلای مرتبط رو گرداوری کردن و ترتیبش خیلی دقیق و فکر شدست(فایل روز اول و دوم کاملا دنباله و تکمیل کننده هم دیگست) شما عشق دادید به ما و عشق و برکت به سمتتون سرازیر میشه.شاد و پیروز و در جهت جریان الهی باشید.🌹🌹🌹🌹🌹
درود بر استاد عباسمنش خانم شایسته عزیز و همه دوستان
چقدر وقتی انسان این فایل ها و سخنان را می شنود با روح و فطرت انسان همخوانی دارد .
در تمام مدتی که این فایل روز دوم روزشمار تحول زندگی من را میدیدم مرتبا” تایید می کردم و به خودم می گفتم همینه استاد درست میگه، خودشه ، از بس که این موضوعات با فطرت و روح آدمی همخوانی دارد.
من از تیرماه سال۹۸با این سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش آشنا شدم و از آن روز به بعد همه جنبه های زندگیم تغییر کرده ویکی از چیزهایی که بطور کلی زیر و رو شده نحوه دعا کردن من است.
حالا تا میخوام چیزی از خداوند بخوام و میگم خدا مثلا” فلان چیز رو به من بده ، به خودم نهیب میزنم که این چه طرز درخواست کردنه،و تو اگر درخواستی داری باید فرکانسش رو ارسال کنی و براش اقداماتی انجام بدی هرچند بیشتر اقدماتش ذهنی است و کارای عملی که باید انجام بدهی به تو به طریق مختلف الهام میشه و تا این کارا را انجام می دهم دیر یا زود مطمئن هستم به خواستم میرسم چون راه درست دعا کردن و درخواست کردن از خداوند و انرژی به بدیل کائنات را در حد درک ومدار خودم میدونم .
و بسیار از استاد عباسمنش و خانم شایسته سپاسگزارم که ما را با این مسیر زیبا و رو به رشد آشنا کردید.
با وجودی که میدونم هر دعایی برای دیگران بکنیم به خودمان بر می گردد
برای همه مان سعادت، ثروت، سلامتی و خوشبختی در دنیا و آخرت آرزومندم.
با توکل بر خداوند روز ۴۳ امین از روز شمار تحول زندگی من شروع میکنم
این فایل و اگه بارها و بارها گوش بدی با هر دفعه گوش دادن آگاهی های جدیدی رو دریافت میکنی استاد خیلی خوب آیه های قرآن و شرح میدن وقتی که قرآن میخونم و به آیه هایی که استاد اشاره کردن میرسم باورهام خیلی قوی ترمیشن
آگاهی های من از این فایل
خداوند قدرت خلق زندگی خودم را بهم داده پس فقط من خالق زندگی خود هستم
من توانایی تغییر سرنوشت وزندگی هیچکس را ندارم نه میتونم کسی رو خوشبخت کنم و نه میتونم کسی رو بدبخت کنم
خداوند اندوه و غم رو با استفاده از کلمه حزن به طور کلی نهی کرده پس نتیجه میگیریم که نباید تحت هر شرایطی ناراحت بشیم همیشه احساس خوب مون و نگه داریم نه فقط یک بار بلکه همواره باید احساس خوبی داشته باشیم
اگه با خدا باشیم اگه رابطه مون با خدا نزدیک باشه همیشه احساس خوب داریم چون ما به منبع قدرت به منبع رحمت وصلیم
فرقی نمیکنه که تو چه آدمی هستی و چه مذهبی داری تو اگه به خدا ایمان داشته باشی و کار نیک انجام بدی نه غمی داری نه اندوهی نتیجه ی ایمانت هم باید احساس آرامش باشه
خدایا مرا به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم.
این اولین باره ک من میخام در سایت کامنت بنویسم.
من ۱ساله ک با قوانین اشنا شدم و همیشه با خودم میگفتم و خوشحال بودم ک بله من دیگه از نرم جامعه جدا شدم و…
واقعا هم همینطور بود و من خیلی نتیجه گرفتم در ابعد مختلف.
ولی بعد از مدتی یهو ب خودم اومدم و دیدم ک از نظر مالی و روابط و ی سری چیزای دیگه تو شرایط خوبی نیستم و از خدا خاستم هدایتم کنه ک اگر من ب قانون عمل میکنم چرا وضعیتم هنوز اینه بعد هدایت شدم ب قسمت پاسخ ب مسایل زندگی شما و کامنته اینکه چرا با این که ب قوانین عمل میکنم هنوز نتیجه ای نگرفتم و بعد از خوندن اون و کامنت های عالی بچه فهمیدم ک من هنوز خیلی به اصل جهان(که صد در صد زندگی ما بدون استثنا حاصل فرکانس های ماست واقعا بدون استثنا)مقاومت دارم و هر حرفی در مورد قانون ب بقیه میزدم بخاطر اثبات خودم ب اونا بوده.و بعد تصمیم گرفتم ک جهاد کنم و جدی و بدون تعصب دوباره شروع کنم ب یاد گیری در مورد قانون.بعد هدایت شدم ب سفرنامه(روز شمار تحول زندگی من)واقعا چنین ایده ای فقط میتونه از طرف فرمانروای گیتی باشه و من ب خانم شایسته نازنینم افتخار میکنم ک در چنین مدار فوق العاده ای هستند.خلاصه این که الان روز دوم هستم و خیلی حسم فوق العادست.باورم خیلی قویتر شده نسبت ب اینکه من خالق صد در صد زندگی خودم هستم و الان معنی جهاد اکبر رو درک میکنم.دوستان مهم نیست چند ساله ک با قوانین اشنا هستید.این مهمه ک چقدر ب اون عمل میکنید.دوستان عزیزم،اگر این کامنت رو میخونید به شما میگم ک امروز یا در اینده بالاخره ب این موضوع میرسید ک شما خالق تمام اتفاقات زندگی خودتون هستید.پس همینالان یتصمیم جدی بگیرید و شروع کنید بپذیرفتن قانون و بدون تعصب و دانش های اشتباه قبلی.و میبینید ک از همون لحظه نتایج کوچیک وارد زندگی شما میشه و دوستان طبیعت ذهن اینه ک اونا رو برای شما عادی جلوه بده ولی اینطور نیست و حتی اگر یکی ب شما ی لبخند بزنه اونو خودتون ب وجود اوردید و شروع کنید ب دیدن چیزایی ک خلقمیکنید.
ب خودم افتخار میکنم ک در کنار شما هستم.
خیلی دوستون دارم و بهترین ها رو از خدا برای تک تک شما میخام.
دوستت دارم استاد زندگی.
خداوند یار و نگهدار شما.
سلام به خداوند مهربان ودستان الهی اش
هر کدوم از این مباحث وفایلها حکم گنجینه ای از آگاهیها رو دارن که واقعا همشون ارزشمندن وهر چی بیشتر که میگذره بیشتر بابت چنین سایتی وچنین آکاهیهایی وچنین استادی وچنین دوستانی خدا رو شکر میکنم.
بخدا به قول مریم شایسته عزیز این فایلها چه دانلودی چه محصولات ارزشی کمتر از گنجینه ای پنهان وارزشمند نداره.خدایا بارها وبارها شکرت میکنم.
چه آگاهیهای جدید والبته متفاوتی با آگاهیهای قبل !وچقدر ما با قرآن غریبه هستیم!
هیچ جای قرآن نگفته که کسی میتونه به دیگری ظلم کنه وعمرش رو تباه کنه و دهها جا گفته شده خیلی صریح وواضح که شما فقط به خودتون ظلم میکنین نه کس دیگه ونه خداوند.ولی بحث ظلم به دیگران وبه تبع اون مورد ظلم قرار گرفتن ما جزو بدیهیات دینی وبدیهیات ذهنیمون بودن.یعنی حتی اونها هم که شخصیتی مذهبی ندارن کانلا ظلم رو پذیرفته وبارها بهش اذعان میکنن.
خداوندا چه بلایی سرمون اومده?چرا انقدر پیچیده شدیم? انقدر که حتی نرفتیم یه دور ساده مثل خوندن هر کتاب دیگه ای بریم خیلی ساده حتی معنی قرآن رو بخونیم?! یعنی چقدر ما کارها وزندگی رو سخت ومیچیده کردیم برای خودمون? وچقدر حقیقت شیرین وساده وآسان است! این پیچیدگی ذهن حتی اجازه نداده بریم بی تعصب, بی غرض ومرض وبا ذهنی پاک وساده حتی یه دور ساده قرآن رو بخونیم واگر خوندیم با پیشینه ذهنی وقضاوت ذهنی از قبل تعیین شده این کارو کردیم وچه بسا تضادمون با قرآن بیشتر وبیشتر شده.
من الان دارم قرآن رو میخونم البته با ذهنیت جالبی که از استاد گرفتم :اینکه هر عذاب وجزایی هست بخاطر فرکانسهای از پیش فرستاده خودمونه واینکه نگاه سیستمی به قرآن داشته باشیم واینکه میامبر هم انسانی بوده مثل ما اما باورهایی باعظمت برتی خودش ساخته.
قبلنا خیلی با آیه های عذاب مشکل داشتم که جرا این همه تهدید,این همه آتش وعذاب…
در مورد حجاب ونماز وروزه هم که شکل قبلیش رو واقعا نمیتونستم بپذیرم الان درکی قرآنی ونسبی ازش دارم.الهی بینهایت شکر.
آیه ای که در مورد کشتن مرد توسط مشت موسی هست واقعا قلبم رو به لرزه آورد که موسی قتل کرده اونم از نوع عمدش واونم به ناحق ,اما قرآن از زبان اون میگه خداوندا من به (خودم) ظلم کردم وجالبتر اینکه خداوند نتنها اونو میبخشه بلکه پیامبرش میکنه اونم نه یه پیامبر معمولی پیامبری که کتاب هم بهش نازل شد ومن از اینکه انقدر زیاد اسم موسی رو در قرآن در آیات بسیار زیادی میبینم بسیار متعجب میشم.
آیه ای هم که در مورد مهاجرت هست واقعا تلنگر زننده است به کسانی که احساس رضایت ندارن از اوضاعشون وجرات تصمیم گیری ومهاجرت وتغییر اوضاع رو ندارن,(( چون به خدا ایمان ندارن )).
آیات قرآن درخشندگی وجذابیت خاصی توذهنم پیدا کردن و از این بابت از خداوند متعال واستاد نازنین سپاسگزارم وهمینطور از خودم سپاسگزارم چون با وجود تضادی که با قرآن داشتم رفتم تا دوباره اونو بخونم این بار با ذهنیتی جدید وپاک.
عاشقتونم بهترینهای خداوند در دنیا وآخرت برازندتون.🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
سلام به استادی که هر روز داره آگاه ترم میکنه وسلام به خداوندی که استاد را واسطه کرده برای رساندن این آگاهی ها به ما
واقعا چقدر ما خوشبختیم که با استاد آشنا شدیم فقط خداکنه ثابت قدم باشیم
یعنی ما اگه خدا بهمون لطف نمیکرد همچنان. تو جهل خودمون میموندیم سالیان سال چقد به ما بد فهموندن همش میگفتن حق الناس میگفتن خدا حق الله میبخشه ولی حق الناس نه ولی بهمون نگفتن ما نمیتوانیم به کسی ظلم کنیم ما این توانایی رو نداریم که به کسی ظلم کنیم فقط ما میتونیم به خودمون ستم کنیم فقط خودمون
مثلاً میگن غیبت کنیم حق الناسه خدا نمیبخشه خب وقتی غیبت میکنیم داریم فرکانس بد به جهان میفرستیم داریم توجه میکنیم به نازیبایی ها و همین توجه باعث میشه همین نازیبایی ها جذب زندگی خودمون بشه پس ضرر اصلی خودمون کردیم اون کسی که غیبتش کردیم که روحش هم خبر نداره
با هرکار بدی که انجام بدیم به هیچکسی ظلم نمیشه جز خودمون چون ما داریم زندگیمون روبا فرکانس خودمون میسازیم وقتی کار بد یا همون گناه کنیم فرکانس بد میفرستیم و زندگی خودمون خراب میشه
وای خدایا شکرت که مفهوم ظلم روقشنگ درک کردم خدایا ممنونم ازت که هر روز آگاه ترم میکنی
الهی میلیاردها بار شکرت
به نام خدایی که جز او نیست.
استاد مثه محمد رسوالله سالهاست که محتوای حرفاتون یکی هست حتی همین ایه ها مصداقش رو توی سریال زندگی در بهشت میگید درمورد هجرت ،توحید،هر کس بار گناهش رو به دوش خودش میکشه ..و هزاران ماجراهایی که سر و تهشون به همین جا ختم میشه رو داد میزنید چه توی محصولات چه رایگان،ولی به قول کافران تا مسایل در مدارشون نباشیم بین ما و شما هاله ای هست .
سلام به هم فرکانسیهای فوق العاده ام دوستان پر انرژی و پاک خداوند که در حال بهبود زندگیشان در تمام جوانب زندگی هستند
نکاتی که از این جلسه آموزشی بی نظیر دریافت کردم:
نکته اول: هر دعای خیری که میکنیم به خودمون بر میگرده، این یک قانونه که اگر من برای دوستانم آرزوی سعادت و خوشبختی و سلامتی بکنم به خودم برمیگرده. اگر برای کسی خوبی میخواید به خوتون برمیگرده. اگر برای زن و شوهری خوشبختی میخواهید به خودتون برمیگرده. اگر برای کسی سلامتی میخواهید خودتون سلامت میشوید ممکنه اون بیمار سالم نشه و زن و شوهر خوشبخت نشن اما مطمئنا دعای خیر شما به خودتون برمیگرده
نکته دوم: اگر کسی در مدار درست باشه نیازی نداره که من براش دعا کنم. به هر ترتیب اون خیر و خوشبختی و اتفاقات عالی براش بوجود میاد
نکته سوم: سیستم پاسخ میدهد به افکار و رفتار شما. اونی که مسخره میکنه سیستم مانند یک آینه جواب اون فرکانس رو بهش میده و مسخره اش میکنه. نه اینکه سیستم یک آدمیه که از سر ویژگی های انسانی کسی رو مسخره کنه. سیستم بازتاب خود اون فرد رو بهش میده
نکته چهارم: اینطور نیست که انسانها اشتباه کنن و نخوان اصلاح کنن و پیامبر بیاد براشون استغفار کنه به تنهایی و سیستم اعمال اونها رو درنظر نگیره و پارتی بازی کنه. حتی برای خود پیامبرها هم خدا میگه استغفار کنید چون سیستم بر اساس قوانین کار میکنه و پارتی بازی نمیکنه. خود اون افراد استغفار باید کنند تا سیستم مطابق با قوانین بهشون پاسخ صحیح و خواسته ای رو بده. سیستم براش فرقی نمیکنه پیامبر خدا هست یا یک انسان معمولی در هر صورت طبق قوانینش عمل میکنه اگر استغفار کنی سیستم پاسخ میده اگر نکنی سیستم پاسخ نمیده
یک نکته فوق مهم رو میخوام این وسط بگم و برای همین فایل به نظرم کافی هست که کلی در موردش صحبت کنم، که سوء تفاهمی بود که خودم داشتم و موقع نوشتن این متن داره اصلاح میشه و یکی از دلایلی که اعتقاد دارم کامنت نوشتن باعث تحول زندگیم شده همین الهاماتی هست که بهم داده میشه و اون ها رو به اشتراک میگذارم چرا که اول از همه زندگی خودم رو فوق العاده زیبا میکنه و من رو در مسیر قانون هدایت میکنه و دوم خوشبختی و خیر و نیکی رو به جهان و دوستانم اشاعه میکنه و باعث شکوفایی جهان میشه:
بعضی موقع ها ممکنه ما از اون ور بوم بیفتیم و بگیم خب سیستم بر اساس قوانین پاسخ میده پس من باید فقط خود استغفار کنم و پیامبر و امام و افراد آگاه (و شاید حتی ناآگاه اما با کلامی که دقیقا میخواد پاسخ ما رو میخواد بده) که برای کمک و هدایت ما باتوجه به باورهای ما اومدن رو کلا ولشون کنیم (که دستان خدا برای هدایت هستن) چرا؟ چون پیامبرم نمیتونه کاری بکنه، سیستمه دیگه. خود فرد باید بره یک کاری انجام بده. خود فرد باید استغفار کنه. بعد خود فرد میره این کار رو انجام بده اما خب یا تازه کاره یا تنوع باوری داره و درست بلد نیست ولی چون عمل میکنه، خداوندی که برای همه کافی ایست، ایده ها، کتابها، افراد رو سر راهش میفرسته که کمک بهش بکنن که درست و عمیق استغفار کنه. بعد اون فرد دستان خدا رو رد میکنه و میگه نه پیامبر و امام و دستان خدا نمیتونن کاری بکنن من باید خودم استغفار کنم. و یک جورایی فرد خودش رو منزوی میکنه. یعنی میخوام بگم خود من شخصا ناآگاهانه خودم رو منزوی میکردم و خودم به تنهایی میگفتم باید عمل کنم. یعنی اگر خداوند دستی رو میفرستاد که بواسطه ی اون عمیقا باوری در من ساخته بشه رو رد میکردم میگفتم نه فقط خودم. در صورتی که همون باورهای توحیدی ای که روشون کار میکنم، این دستان رو برای من آوردن اما من ردشون میکردم. و یا من فقط دستان کتابیش و صوتیش رو اجازه ورود میدادم مثل استاد اما دستانی در قالب دوست، در قالب یک گروه تلگرامی، در قالب یک پست، در قالب یک لایو با یک دوست، در قالب یک چت، در قالب یک آخوند، در قالب یک کشیش، در قالب حتی پدر و مادر و .. رو اجازه ورود نمیدادم میگفتم نه آقا فقط خودم و خدای خودم. اونها نمیتونن کاری بکنن. مثلا در حوزه استغفار من میگفتم باید خودم انجام بدم و خودمم انجام میدادم اما اون تاثیرگذاری عمیق رو حس نمیکردم. یعنی استغفار من کلی خیر و برکت رو وارد زندگیم میکرد و بی پاسخ نبود اما اون تاثیر عمیق رو نداشت و من سوالم این بود که چرا اونقدری که میخوام درونی نیست؟ چرا بیشتر درونی نشده؟ چی کار کنم بیشتر حسش کنم؟ چه ترمزی این وسط هست. و فهمیدم من یکجورایی خودم رو مدت هاست که در مسیر «اجرای قانون» «منزوی کردم» با اینکه دستان خداوند اومدن که در این مسیر با انرژی دادن به هم دیگه قدرتمندانه تر حرکت کنیم و سریعتر رشد کنیم. و این یک شاه ترمز هست که اجازه نمیده اون باورهای درونی تر ایجاد بشه. خود پیامبر اسلام و تمامی افراد موفق مثل خود استاد عباس منش هم با توکل فقط به خداوند و از طریق دستان خداوند که در قالب تیم بهش داده شده حرکت کرده و به اینجا رسیده. چرا من من دستان خداوند رو محدود کردم به یک سری پیش فرض های ذهنیم و بقیه دستان خداوند رو که او وارد زندگیم میکنه رو نمیبینیم و رد میکنم؟ خود استاد هم در سرتاسر دنیا با افراد هم فرکانس میشه و خداوند دستانی رو به زندگیش میاره که بهش کمک کنه حالا در موضوع یک باور یا هر چیز دیگه ای در زندگیش. چرا من خودم رو از دستان خداوند که او وارد زندگیم میکنه در خیلی از زمینه ها محروم کردم؟ چرا دستان خداوند رو فقط در قالب یک سخنران یک کتاب موفقیت یک «شما بگویید» میبینم؟ مثلا در حوزه استغفار و جملات تاکیدی و .. خود استاد بارها گفت من ۲۰ دقیقه آخر کلاس های تندخوانیم میومد روی باورها و مباحث موفقیت کار میکردم و یک سری جملات تاکیدی خیلی خوب داشتم که اون اواخر میخوندم و خیلی تاثیرگذار بود و اکثرا به خاطر اون چند دقیقه آخر میومدن. خب این خودش یک استغفاره! و استاد به عنوان دستی از دستان خداوند اومده شرایطی رو ایجاد کرده و افراد میرن استفاده میکنن. نه اینکه اگر استاد نباشه دیگه تمام راهی نیست یا دیگه قوانین سیستم جمع میشه و فقط باید استاد باشه و اگر نباشه راهی نداریم نه، از اینور بومم نیفتیم. وقتی تو میخوای به قانون عمل کنی و میخوای زندگیت رو زیبا کنی یا کتابش فراهم میشه یا دعاش فراهم میشه یا یک مجلسی دعوت میشی یا به یک گروهی هدایت میشی یا صوتی دستت میاد یا ایده ای به ذهنت میرسه.. یا اصلا کلماتی بهت الهام میشه که بگی و عمل کنی و نتیجه اش رو بگیری. ولی اینطورم نیست که با همه دستان خداوند که برامون فرستادن دشمن بشیم و یا نادیده بگیریم و بگیم فقط خدا. خود استاد هم از اسرائیلی ها یادگرفته از مسلمون ها یاد گرفته از پسرش یاد گرفته از مریم خانم یادگرفته چرا؟ چون نگاهش به آدمها اصلا در قوم و قبیله و مذهب و اعتقاداتشون و حتی روابط خانوادگیش نیست. نگاهش به درخواستش از خداوند و چیزهایی که بهشون فکر میکرده و قوانین جهان و دستانی که خداوند برای هدایتش فرستاده هست که شاید اصلا اون افراد ندونن که دارن ایشون رو در راستای خواسته هاش هدایت میکنن و خود استاد میدونه و خدای خودش. خداوند از طریق اونها داره بهش آموزش میده. خداوند از طریق بی نهایت افراد داره هدایتش میکنه و نیومده دست ها رو بزنه کنار بگه نه فقط خودم. اگر اینطوری رفتار میکرد استاد، الان چیزی به نام خانواده صمیمی عباس منش وجود داشت؟ اصلا کلمه خانواده همینه. همه ی ما دستان خداوندیم که اومدیم به رشد هم دیگه کمک کنیم. ما اومدیم روی باورهای خودمون کار کنیم تا زندگیمون رو زیبا کنیم و با اشاعه خوشبختی در این سایت و در زندگیمون اول به خودمون کمک میکنیم و بعد به هزاران هزار نفر دیگه که در مسیر رشد هستن و چه کاری الهی تر از این؟ چه کاری بهتر از این؟ چه کاری اثر بخش تر از این برای رشد خودت و دیگران؟ به همین دلیلم هست استاد عباس منش میگه کامنت بگذارید که این سینرژی و تاثیرگذاری به صورت عمیق تری ایجاد بشه. اما خیلی از ماها میگیم نه فقط خودم و نعمتهایی که خداوند بهمون میده رو ناآگاهانه به اسم توحیدی بودن رد میکنیم که در واقع اون باورهای توحیدی این نعمت ها رو برامون آورده که ازش استفاده کنیم و در عین حال که استفاده میکنیم «حسابی هم نکنیم» و دست خداوند رو برای هدایت ها و قدم های بعدی باز کنیم. من فکر میکنم پیامبر و امامان و یا هر فرد آگاه به قوانین الهی دیگه بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و هر فاکتور دیگه ای که نتایج خوبی هم داره در موضوع باورها خیلی میتونه به آدم کمک کنن درصورتی که دستان خداوند دیده بشن و در صورتی که حس کنی که خداوند اونها رو به سمت ما هدایت کرده و نشانه ها رو درک کنی و حس کنی که این شرایط رو خدا فراهم کرده که الان درخواست کنی با اون فرد در مورد مسئله ات صحبت کنی یا کمک بگیری و … درسته که خود فرد باید اصلاح کنه، درسته خود فرد باید استغفار کنه، اما شاید دستانی از سمت خداوند برای تو فراهم بشن که تاثیرگذار تر بهتر و باورهای خوب تری در تو ایجاد کنن در مسیر عملکردی که میخوای داشته باشی که از نعمتشون بهرمند شد اما روی خدای اونها حساب کن. روی خدای خودت حساب کن. در داستانی شنیدم که در موضوع استغفار یکی اومده بود پیش امام علی ازش درخواست کرده بود که من مشکل مالی دارم و حضرت علی بهش گفته بود چرا استغفار نمیکنی و یک دعا که همش صحبت با خدا هست بهش میده میگه این رو بخون و اگر تاثیر ازش گرفتی و اشکت درومد نشون میده باورش کردی و فرد پس از مدت ها میاد پیش امام علی میگه رزق و روزی ام فراوان شده خوشبختی وارد زندگیم شده از وقتی اون دعا رو باور کردم و خوندم.. به قول یکی از دوستان عزیزم اگر این هدایت نیست پس چیست؟! چرا ما مرز مشخص کردیم در مورد هدایت خدا؟ چرا قوانین سیستم رو به درستی درک نمیکنیم؟ اینکه استاد عباس منش میگه بیایید جهان رو از زاویه بالا ببینیم، خودمون رو به یک منطقه یک نوع تفکر محدود نکنیم تعصب نداشته باشیم اینجاها مشخص میشه. مثلا در همین مثالی که گفتم حضرت علی به عنوان دستانی از خداوند به شدت به این فرد یاری رسوند تا استغفار کنه و زندگیش عالی بشه و سیستم طبق قانون پاسخ داده. هر روز به سمت زیبایی ها و اتفاقات بهتر هدایت شوید.
سلام بر خداوند مهربان سلام بر استاد عزیز و مریم جون مهربان که دستی از دستان خداوند مهربان هستن که با آگاهی های نابشون هر چه بیشتر ما به خداوند نزدیک می کنن و کمک می کنن ریشه های شرک رو در خودمو ن پیدا کنیم و انسانی خدا گونه بشیم
دومین روز سفر نامه رو با نام خدا شروع کردم وبه سخنان توحیدی استاد گوش جان سپردم
ما در جهان فرکانسی زندگی می کنیم وهر کس با باورهاو فرکانس های خودش زندگی خودش رو خلق می کنه و هیچکس نمیتونه زندگی من رو بسازه مگر خود من با افکار وباورهام بهش اجازه داده باشم .ما میتونیم برای دیگران دعای خیر کنیم چون داریم ارتعاش مثبت می فرستیم اول به خودمون بر میگرده
اگر اون شخص در مدار درست باشه چه ما دعا کنیم و چه دعا نکنیم نتیجه ی افکار ورفتار خودش رو می بینه
چون این جهان دارای قوانین هست.
ما نمی تونیم به کسی ظلم کنیم اگرما در حق کسی بد کنیم به خودمون ظلم کردیم
ما برای کسی نمیتو نیم استغفار کنیم تا خود آن فرد در مدار درست نباشه استغفار ما کار بیهوده ای هست
وما همیشه باید بدانیم که فرمانروای جهان تنها رب است واو منشا خیر و خوبی و ثروت و آرامش و خوشبختی ماست واز هیچکس هم هراسی نداشته باشیم و کسی رو شریک خداوند قرار ندهیم
به امید روزی که جهان خالی از شرک شود
به نام خداوند یکتا
با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز و استاد مهربان و تیم زحمتکششون🌹
هیچ ترتیبی ندارم که چطور بگم ولی فقط میخوام برگ دوم سفرنامم رو بنویسم هرجوری که شده،حتی اگه سرشار از نقص باشه اما میخوام به کمالگراییم غلبه کنم و ردپای امروزمو به جا بذارم.
هرچقدر که ردپای توحید توی فایلای استاد به چشم میخوره این فایل هم کلللللی باور توحیدی داره،باور اینکه خداوند عادله خداوند بینهایت عادله و برای اینکه عدالتش نقض نشه یک سلسله قانون برای جهانش خلق کرده،جهان رو دقیق و بی نقص آفریده،جهانی که برپایه فرکانس و مداره،توی این جهان محوریت زندگی هرکسی خودشه،یعنی تسلطی از دیگران بر زندگی هیچکسی نگذاشته.
خب حالا توی این جهان فرکانسی من کار خوبی میکنم احساس خوبی دارم ،فرکانس و باورم خوبه ،عملکردم مثبته،خب در راستای درست و در جهت جریان سعادت قرار میگیرم.
حالا اگهمن برای دیگران خیر بخوام چی؟اگه براشون آرزوی خوشبختی کنم چی؟چی میشه؟خوشبخت میشن؟نع!نه تا وقتی که خودشون نخوان.پس تکلیف اون همه دعای خیر و کمک من چی میشه؟باعث حال بهتر خودم و ارسال بیشتر فرکانس مثبتم میشه و خوشی های بیشتری رو برام ایجاد میکنه.
حالا اگه من به کسی ظلم کنم چی؟بدبخت میشن؟نع!چون خودم توی مدار بد و احساس بدی قرار میگیرم اونی که بدبخت میشه خودمم.به همین راحتی
▪︎پس” هییییییچکس روی زندگی کس دیگه تسلطی نداره و من تنها و تنها خالق زندگی خودم هستم.”
همیشه فکرمیکردم خانواده و دوستان استاد چقدر خوشبختن که استاد رو دارن و آگاهی ها رو به صورت فایل دریافت نمیکنن بلکه آگاهی دست اول دارن.چند وقت پیش توی یکی از فایلای مصاحبه استاد دقیقا به همین نکته اشاره کردن و گفتن که اتفاقا خانوادشون زیاد در جریان این مسائل قرار نگرفتن و ایشون الگوی مدار رو بازگو کردن که تا وقتی که ما در مدار شنیدن این اگاهی ها باشیم هم هزینش برامون فراهم میشه به راحتی و هم تمام شرایطش و فهمش و وقتش و اشتیاقش به سراغمون میاد.پس ما نمیتونیم نه کسیو گمراه کنیم و نه هدایت و تا وقتی به اون مدار مربوطه وارد نشه حتی نمیتونه متظورمونو متوجه بشه.
▪︎نکته بعدی که در واقع از مصادیق شرک هست مبحث استعفار و شفاعته ،اینکه من خودم که روسیاهم بذار بقیه برام به درگاه خدا توبه کنن و برام دعای خیر کنن(اینکه خداوند باران رحمتشو از من دریغ میکنه و باران مخصوصا خواص درگاهشه=نقض عدالت)
که خداوند عینا این نکترو به پیامبر گوشزد کردن:”به پروردگارت قسم اینها ایمان نمی آوردند مگر اینکه خودشون بخوان و تسلیم باشن”
چرا خداوند به پیامبر لطف داشته؟چرا اگاهی دراختیارش میذاشته؟خداوند پیامبر رو بیشتر از بقیه دوست داره؟خداوند بین بنده هاش فرق میذاره؟
ننننننع!
پیامبر خودش بزرگ بوده خودش بیشتر بهره میبرده،باران رحمت خدا همیشگیه و برای همه به یک میزانه،انسانی مثل پیامبر ظرف وجودی بزرگی داره و عزت نفس بالایی که خودش رو لایق آگاهی های ناب میدونسته،اما تو عطیه چقدر خودت رو لایق دریافت آگاهی های واضح و شهودی میدونی؟گنجایش ظرف وجودت چقدره؟
▪︎تنها و تنها نیروی جهان ،قدر مطلق،تنها نیروی خیر،الله یکتاست،بالاترین قدرت جهان رو داره و تا وقتی که زیرچترش باشی و متصل به این منبع لایزال باشی هیچ ترس و غم و اندوه و بدی ای وجود نداره برات حتی اگه تمام جهان دست به دست هم بدن و کمر به نابودی تو ببندن(که نمیتونن)تا وقتی که با خدا باشی پادشاهی و عدو شود سبب خیر😍
“ان الله علی کل شی قدیر”
خدایا کمکم کن که هرروز بیشتر از قبل ریشه های پنهان شرک درونم رو پیدا کنم و علف های هرز وجودمو از ریشه دربیارم تا ببشتر روحم از وحودت سرازیر بشه.
ممنونم از دوستان عزیزم و استاد مهربانی که بی دریغ و به رایگان آگاهی های نابشونو دراختیارمون میذارن و خانم شایسته عزیز که چقدر قشنگ فایلای مرتبط رو گرداوری کردن و ترتیبش خیلی دقیق و فکر شدست(فایل روز اول و دوم کاملا دنباله و تکمیل کننده هم دیگست) شما عشق دادید به ما و عشق و برکت به سمتتون سرازیر میشه.شاد و پیروز و در جهت جریان الهی باشید.🌹🌹🌹🌹🌹
درود بر استاد عباسمنش خانم شایسته عزیز و همه دوستان
چقدر وقتی انسان این فایل ها و سخنان را می شنود با روح و فطرت انسان همخوانی دارد .
در تمام مدتی که این فایل روز دوم روزشمار تحول زندگی من را میدیدم مرتبا” تایید می کردم و به خودم می گفتم همینه استاد درست میگه، خودشه ، از بس که این موضوعات با فطرت و روح آدمی همخوانی دارد.
من از تیرماه سال۹۸با این سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش آشنا شدم و از آن روز به بعد همه جنبه های زندگیم تغییر کرده ویکی از چیزهایی که بطور کلی زیر و رو شده نحوه دعا کردن من است.
حالا تا میخوام چیزی از خداوند بخوام و میگم خدا مثلا” فلان چیز رو به من بده ، به خودم نهیب میزنم که این چه طرز درخواست کردنه،و تو اگر درخواستی داری باید فرکانسش رو ارسال کنی و براش اقداماتی انجام بدی هرچند بیشتر اقدماتش ذهنی است و کارای عملی که باید انجام بدهی به تو به طریق مختلف الهام میشه و تا این کارا را انجام می دهم دیر یا زود مطمئن هستم به خواستم میرسم چون راه درست دعا کردن و درخواست کردن از خداوند و انرژی به بدیل کائنات را در حد درک ومدار خودم میدونم .
و بسیار از استاد عباسمنش و خانم شایسته سپاسگزارم که ما را با این مسیر زیبا و رو به رشد آشنا کردید.
با وجودی که میدونم هر دعایی برای دیگران بکنیم به خودمان بر می گردد
برای همه مان سعادت، ثروت، سلامتی و خوشبختی در دنیا و آخرت آرزومندم.
به نام خداوند یکتا.
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستانم.
استاد نمیدونی چه ارامشی و به وجودم اوردی، از خداوند سپازگذارم که هر روز در حال هدایت منه.
خدایا شکرت برای این اگاهی ها.
همه عالم اینه ایی است که فقط تصویر خودمونو بازتاب میده.
هر روز دارم بیشتر یاد میگیرم از روزی که اروم اروم فایلهای سایت و نگاه میکنم هر روز بیشتر یاد میگیرم.
قبل از اینها یه موقعه ایی شاید به فکر انتقام از کسایی بودم که فکر میکردم در حقم ظلم کردن اما الان میدونم که چقدر در فرکانس پایینی بودم .
دیگه فهمیدم که نه حق کسی و میتونم بگیرم و نه کسی حقمو میتونه بگیره.
خدایا شکرت .
ممنونم واسه این همه زیبایی و باز شدن چشمامون.
با ارزوی خوشبختی و سعادت و ثروت برای همه عزیزان.
به نام خداوند تواب
سلام میکنم به استاد عزیزم وتمامی دوستان همسفر
با توکل بر خداوند روز ۴۳ امین از روز شمار تحول زندگی من شروع میکنم
این فایل و اگه بارها و بارها گوش بدی با هر دفعه گوش دادن آگاهی های جدیدی رو دریافت میکنی استاد خیلی خوب آیه های قرآن و شرح میدن وقتی که قرآن میخونم و به آیه هایی که استاد اشاره کردن میرسم باورهام خیلی قوی ترمیشن
آگاهی های من از این فایل
خداوند قدرت خلق زندگی خودم را بهم داده پس فقط من خالق زندگی خود هستم
من توانایی تغییر سرنوشت وزندگی هیچکس را ندارم نه میتونم کسی رو خوشبخت کنم و نه میتونم کسی رو بدبخت کنم
خداوند اندوه و غم رو با استفاده از کلمه حزن به طور کلی نهی کرده پس نتیجه میگیریم که نباید تحت هر شرایطی ناراحت بشیم همیشه احساس خوب مون و نگه داریم نه فقط یک بار بلکه همواره باید احساس خوبی داشته باشیم
اگه با خدا باشیم اگه رابطه مون با خدا نزدیک باشه همیشه احساس خوب داریم چون ما به منبع قدرت به منبع رحمت وصلیم
فرقی نمیکنه که تو چه آدمی هستی و چه مذهبی داری تو اگه به خدا ایمان داشته باشی و کار نیک انجام بدی نه غمی داری نه اندوهی نتیجه ی ایمانت هم باید احساس آرامش باشه
خدایا مرا به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
سپاسگزارم از استاد عزیزم و مریم جان عزیز
با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای همه ی شما عزیزان.