تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    269MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

413 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1338 روز

    به نام خدای بخشنده ومهربان

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان گلم

    ردپای روز ۹۸

    توی فصل ۴ فکر کنم اولین دیدگاه هستش که میذارم

    خدا رو شکر میکنم‌توی این نزدیک ۴ ماه که توی سایت هستم تونستم خوب کار کنم و به اندازه تلاشم نتیجه ام گرفتم.

    بحث تغییر شخصیت چیزی هست که آدم بهش میرسه با کار کردن روباورها رو ی خودش

    متفاوت فوران و عمل کردن نسبت به قبل و نسبت به بدنه جامعه.

    من خودم وقتی میبینم که ی باور جدید که میخوام ایجاد کنم و میبینم خیلی ها برعکس اونا قبول دارن و یا فکر میکنند میگم این درسته .چون اگر باور ها و افکار من هم مثل بدنه جامعه باش منم همون نتیجه قبل و یا همون نتیجه که همه گرفتن رو میگیرم

    تعهد و تلاش و ایجاد زمان هایی برای کار‌کردن روی باور ها باعث میشه ما از درون تغییر کنیم.

    نکته اصلی اینجاست که تغییر شخصیت ی شبه ایجاد نمیشه و مهتر از همه تغییر شخصیت توی حرف ایجاد نمیشه‌.که من بیام با قشنگ حرف زدن فکر کنم شخصیتم تغییر کرده حرف همراه با نتیجه میتونه نشون بده که من تغییر کردم.

    بازم خودت رو شکر میکنم که در بین شماها هستم

    🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    به نام مهربان پروردگارسخاوتم که جهان رو پراز فراوانی آفرید

    رد پای ۹۸👣👍🏻✅

    استاد عزیزم من واقعا قلبا درمسیر تغییر شخصیتم هستم

    خیلی برا اینکار برنامه دارم ،امیدوارم زنده باشم وبتونم به اینکار ادامه بدم تا نتایج پایدارتر و بزرگتر خلق کنم

    خیلی حال دلم خوبه ،از گوش کردن صحبتاتون لذت میبرم ،نوای زندگیه، ساز هستی بخشه،

    مسیر رسیدن به بهشتِ ابدیه

    استاد چقد دلم میخواست برید تو اتوبوس و فضاشو نشونمون بدید درحالی که بارها دیده بودمش اما هربار برام تازگی داره کیف میکنم میبینمش

    خون تو رگام شروع به جوشش میکنه

    من سنگینی گاری زهوار در رفته رو، رو دوشم حس میکردم که دارم پابرهنه رو کوه یختی و پراز سنگلاخ بالا میرم

    حالا با آگاهی های شما و دادن ورودی های مناسب دو سه ساله به ذهنم…

    اون گاری کهنه تبدیل به گاری نو تری شده ،حالا کفش مناسب تری پامه،مسیر هم خیلی هموار تراز قبله

    میدونم با ادامه دادن و متعدبودنم کم کم تبدیل یه اسب تیز پا میشه که من بالباس مناسب سوارکاری پشتش ماشینمو از نسیم خنکی که به صورتم میخوره و لای موهام میپیچه ،باتماشای طبیعت بکری که برای من آفریده شده

    لذت خواهم برد واون روز خیلی بهم نزدیکه ،چون من درحال طی کردن تکاملم هستم وخوشبختانه موفقیت لگاریتمیه👌👌👌

    دوستتون دارم عشق برای همه💚❤💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    سلام به استادشجاع خودمون ،اینکه فرمودیدافرادازهرچیزی که میترسن به جای مقابله بااون ،فرارمیکنن ازش ،درموردمنم بابت ترس ازارتفاع همین طوره.امااستادمن بارهاسعی کردم جای بلندبایستم وپایینونگاه کنم یابرخلاف میلم توپارک بازی سوارچرخ وفلک یاچیزایی که توارتفاع هستن بشم اماواقعن وحشتناک به نظرمیرسن وهنوزنتونستم به ترسم غلبه کنم دقیقاازهواپیما،پارک بازی وهرجایی که ارتفاع داره بدم میاد،نمیدونم شایدازاین به بعدحرفهای شماتوذهنم بمونه وهردفه تلنگری بشه برای غلبه کردن به ترسم .ناگفته نمونه ازخیلی چیزای دیگه میترسیدم امانه تنهاغلبه کردم بلکه الان جزلذتها وحال خوبیهام هم هس مثل ترس ازآب مثل رانندگی. بله الان بالذت تمام شنامیکنم هرروزرانندگی میکنم دوچرخه سواری میکنم چون ازدوچرخه سواری هم میترسیدم ،ازچیزایی مثل سوسک ومارمولک وسگ میترسیدم اماالان نمیترسم وامامهمترین ترسهای زندگیم ترس ازقضاوت دیگران بودکه همیشه ازش وحشت داشتم وسعی میکردم همیشه بانقاب باشم یعنی باهرکی وهرجابودم سعیم براین بودموردرضایت اون باشم که مباداراجع من قضاوت نادرستی کنه وهمیشه ازاین که خودم نبودم حالم بدمیشدوخودم لذتی نمیبردم ازاون روابط حتی توروابط باهمسرم همیشه به شکلی که ایشون میخاس بایدمی بودم تااینکه ازاین شخصیت خودم خسته شدم راسش حرفهای استادتودوره اعتمادبه نفس بیشترکمکم کردتاخودواقعییم باشم چرابایدازآدمابترسم مگه لولوخورخوره بودن ،چراانقدتاییداونهابرام مهم بودمگه خودشون کین ،خلاصه خیلی روی خودم کارکردم دیدم حق وسهم من اززندگی این روش زندگی کردن نیس بایدخیلی فراترازاینهاباشه پس درنهایت تصمیم گرفتم ارزش واحترام خودم رابالاببرم برای نترسیدن ازقضاوت دیگران ازخودم بایدشروع میکردم اینکه هرجایی لازم شدبیان احساس داشته باشم اینکه اجازه ندم کسی واردحریم خصوصی من بشه اینکه خودم یادبگیرم برای رفتارهام توجیح وتوضیح به کسی ندم اینکه گمنامی زندگیم راحفظ کنم لازم نیس دیگران ازبرنامه های حال وبعدمن باخبرباشن ودرآخراینکه ثبات شخصیت داشته باشم وهرجاتوان عشق ومحبت وکمک به کسی بودراداشتم انجام بدم واگرنبودباشهامت نه بگم این نه گفتن اقتدارمنوخیلی بالابرد.همه اینهاراتواون دوره اعتمادبه نفس یادگرفتم وکلی تمرین کردم وتکرار.وازخداهمیشه قبل هرمعاشرتی کمک میخاستم تااینکه تقریبا الان وضیعت خوبی دارم .استاددرست میگه هرجاازهرچیزی یاکسی ترسیدیم بایدبه فکرراه حل براش باشیم واگرنه سالهای دیگه ازعمرمون هم میگذره ومیبینیم که هنوزسرجای اولمون هستیم وقتی تودل ترس میری ،می بینی که هیچی نیس وخودت ازاون جریان غول ساخته بودی .این بودتجربه من راجع به ترس .عاشقتم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 699 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 29 مهر رو با عشق مینویسم

    و یک روز بهشتی دیگه در این بهشت زیبای خدا با کلی درس برای من و سپاسگزار ربّ ماچ ماچی خودم هستم

    امروز من و آبجیم قرار گذاشته بودیم که بریم جلو در مدارس تجریش و بعد تعطیلی مدرسه ابتدایی گل سر و نقاشی بفروشیم

    من صبح هرچی نقاشی داشتم برداشتم و تخته شاسی و ورق برای طراحی برداشتم و از خونه اومدم بیرون که انقدر خدا باحاله که دم در بهم گفت مداد طراحیاتو برنداشتی و من انقدر خوشحال شدم که بهم گفت و سریع برگشتم و برداشتم

    و سپاسگزارم ازش

    وقتی راه افتادم بارم خیلی سنگین بود هرچی آینه دستی و نقاشی داشتم تو یه کیف دستی برداشتم و دیدم سنگینه بغلش کردم

    گفتم خدا مدیرتش کن وزنشو

    و رفتم و وقتی رسیدم تجریش خواهرم گفت ببین اطراف مترو کجا مدرسه هست که یکیشو تو برو یکیشو من برم

    و من تو اپلیکیشن نگاه کردم و بهش گفتم ، ولی اصلا توجه نکردم و نمیدونستم که تو تجریش و بالای شهر تهران مدرسه دولتی نیست

    به خواهرم گفتم تو هم بیا

    وقتی رفتم به ورکشاپ برسم دیدم امروز رو قراره استادم مدل زنده رو بچینه و همه استادا و هنرجوها کار کنن

    و از مسئولا وسیله هارو نیاورده بودن و تا 12 طول کشید چیدمان مدل زنده

    و انگار خدا کاری کرد تا دیر شروع کنن طراحی و رنگ رو که من برم جلو در مدرسه و برگردم

    من به دوستم گفتم و وقتی دیدم هنوز نچیدن چیزی رو

    به دلم افتاد نشین ،پاشو وسایلاتو بردار و برو جلو در مدرسه

    منم چشم گفتم و رفتم

    وقتی رفتم انقدر سنگین بود که دوباره بغل کردم کیف دستی نقاشیامو و اونجا بود که گفتم خدایا من یه کیف یا سبد خرید میخوام که وقتی اومدم برای فروش بذارم توش و باسلیقه باشه و خیلی زیبا باشه

    و تشکر کردم و میدونم که بهم عطا میکنه

    وقتی رفتم به مدرسه ای که نزدیکای مترو بود دیدم درش بسته هست و وقتی خوندم اسم مدرسه رو دیدم غیر انتفاعیه ،با خودم گفتم وای مدارس غیر انتفاعی دیر تعطیل میشن همیشه

    و یه خانم اومد و ازش پرسیدم گفت تو کل تجریش مدرسه دولتی نمیتونی پیدا کنی اینجا بالای شهره هیچ کس بچه شو تو مدرسه دولتی نمیذاره

    جالب بود اولین بار بود میشنیدم که مدرسه های تجریش بیشترش غیر دولتیه

    به خواهرم زنگ زدم و گفتم کجایی بیا بهم بریم مدرسه ای که تو میخوای بری

    وای وقتی اومد و رفتیم هرچی پیاده میرفتیم نمیرسیدیم

    من هم میخندیدم هم میگفتم خدایا سرازیزیه الان برگشتشو تو باید کمکم کنی و راستش انقدر سنگین بود نقاشیام که چند باری گفتم کاش نمیاوردم

    ولی بعدش گفتم اشکالی نداره این یه نشونه هست که خیریتی در این روز ما هست که ما بیایم تجریش و مدارسش غیر انتفاعی باشه و حتما قدم بعدی بهم گفته میشه

    وقتی رسیدیم به اون مدرسه ،اونجا هم غیر انتفاعی بود و از بابای مدرسه پرسیدم گفت مدیرمون نیست یه روز بیا و درمورد نقاشیات باهاش صحبت کن

    و ما دوباره سر بالایی رو تا تجریش رفتیم

    وقتی رسیدیم به آبجیم گفتم من میرم سر کلاسم و گفت منم میرم یکم بگردم و بعد ساعت2 برم به اون مدرسه

    وقتی من برگشتم ورکشاپ ، دیدم استادم تازه داره طراحی میکنه و رنگ رو شروع نکرده ،نشستم و دوساعت فقط طراحی استادم رو دیدم و سعی کردم تو حافظه ام نگهدارم که چجوری کار میکرد

    و از خدا سپاسگزارم که بهم کمک میکنه که حافظه ام قویه و عالی یاد میگیرم

    وقتی ساعت نزدیک 2 شد به خواهرم زنگ زدم گفت که طیبه انقد گل سر فروختم و انقدر خوشحال بود گفت تو تجریش هرکی میدید میپرسید چیه و وقتی میدید گل سره ازم میخریدن و میگفت انقدر خجالت میکشیدم ولی گل سرارو به سرم زدم تا ببینن که چی هست

    خدارو بی نهایت سپاسگزارم که خواهرم هم فعال تر شده

    و بعد دیدم آقایی که دیروز اومد کلاسمونو ازش رنگ فوق آرتیست خریدیم اومد و من میخواستم رنگ فیروزه ای که دیروز نشد بگیرم رو ازش بخرم

    وقتی به استادم گفتم میخوام این رنگو بخرم ، دوباره گفت که طیبه گرونه ها

    گفتم بله استاد ولی خدا میرسونه و جاش میاد وقتی رفتم رنگ رو خریدم انقدر حس خوبی داشتم

    منی که یه رنگ 200 هزار تمنی رو نمیتونستم بخرم

    الان 2میلیون و 600 دادم به یه رنگ فوق آرتیست

    خیلی خیلی خوشحال بودم و از خدا سپاسگزاری میکردم

    وقتی برگشتم سر ورکشاپ استادم گفت طیبه اول کلی طرحتو مربع و مکعب ببین بعد جزئیات اضافه کن

    تو یه ایراد داری و اون اینه که از جزئیات شروع میکنی و این مانع از پیشرفتت میشه باید اصلاحش کنی

    .و وقتی این حرفشو گفت من سعی کردم که عمل کنم به حرفایی که بهم گفت

    .و شروع کردم به کشیدن طرح کلی با مربع و مستطیل و دایره و بیضی

    و کم کم که مرحله به مرحله پیش رفتم دیدم درست دراومد و درسته وقت کم آوردم ولی فقط یه پارچ مسی خوشگل رو تونستم کار کنم و استادم گفت طیبه آفرین

    آفرین که عمل میکنی

    این یه مورد رو اگر دقت کنی طراحیت خیلی خیلی پیشرفت میکنه

    و تحسینم میکرد و میگفت میبینی چقدر خوش میگذره اینجا داری با استادا کار میکنی

    منم تایید کردم و استادم خیلی ذوق داره هربار که ما میریم برای ورکشاپ

    چون میبینه که مشتاقیم برای یادگیری ، سبب خوشحالیش میشه

    وقتی کارم تموم شد و تا ساعت 6 همه داشتن کار میکردن و وقتی تحویل دادم برگشتم و با خواهرم که برای فروش رفته بود ،برگشتیم خونه

    خیلی خوشحال بود که فروش داشت و مدام میگفت خدایا شکرت

    الان که نوشتم یاد این حرف استاد افتادم

    تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدنه

    تنها راه نزدیک تر شدن به خدا ثروتمند شدنه

    و من اینو هم از خودم و هم از رفتار های خواهرم به جشم و دل حس میکردم

    که از وقتی تغییر کردم و خواهرم تغییرمو دید و دید که تو یه روز 6 میلیون فروش داشتم ،علاقه مند شد و الان با ثروتی که به دستش اومده بود داشت خدارو یاد میکرد و میگفت خدایا شکرت ،الان باید دوباره برم برای فروش

    من این حرف استاد رو دارم درک میکنم که هرچقدر ثروتمند بشی به خدا نزدیک تر میشی

    خدا انسان های ثروتمند رو دوست داره

    چون که هرچقدر ثروتمند تر سپاسگزار تر و فعال تر

    و من سپاسگزارتر از قبل شدم و خواهرم و مادر و برادرم هم وقتی تغییر منو دیدن مشتاق تر شدن و این سپاسگزاری من و اعضای خانواده ام از خدا بود که خدا ظرف وجوردمونو داره بزرگ و بزرگتر میکنه که میدونم بدون اینکه نیازی به گفتن من باشه ،صد در صد خواهر و برادر و مادر و اطرافیانم در مسیر آگاهی قدم برمیدارن و تغییر میکنن

    خدایا شکرت

    خواهرم که تا چند ماه پیش داشت زمین و زمان و خانواده شو و فامیلا و همه و همه رو و حتی خدا رو مقصر میدونست و میگفت خدا هیچ کاری نمیکنه ،میبینه که چقدر نیاز دارم

    الان داشت خداروشکر میکرد و میگفت طیبه هر هفته گل سر درست میکنم و میرم برای فروش

    وای خدای من چی داشتم میدیدم

    یه چهره خندان و شاداب و امیدوار و مشتاق برای ادامه دادن این مسیر

    جوری شده که وقتی میاد خونه ما دیگه باهم دعوا نداریم که قبلا من با اومدنش به خونه ما اذیت میشدم ، الان سعی میکنم تا جایی که میتونم مراقب رفتارهام باشم

    و هرچقدر مراقبت میکنم قشنگ حس میکنم که رفتارش تغییر کرده و خدا در اصل ظرف وجودمو داره بزرگتر میکنه

    خدا با این ایده گل سر جوانه نه فقط برای من ،بله برای خواهرم و مادرم و برادرم کلی زندگیشون رو تغییر داد

    چی داره رخ میده

    چی دارم میبینم

    وای خدای من شکرت

    یاد حرف استاد عباس منش میفتم که میگفت نگران این نباشین که بخواین آدما رو تغییر بدین

    روی تغییر شتصیت خودتون کار کنین

    جهان هستی ، خدا کاری میکنه که با تغییر شما جهان اطرافتون هم تغییر کنن

    وقتی این تغییرات رو در اطرافم میبینم که خیلی ساده و راحت و طبیعی داره همه چی تغییر میکنه ،بیشتر آروم تر میشم که راه خودمو برم و با هیچ کس کاری نداشته باشم

    و مطمئن تر میشم که اگر من تغییر کنم و هرچقدر بیشتر برای تغییرشخصیتم قدم بردارم جهان اطرافم هم به همون اندازه بیشتر تغییر میکنه

    خدایا بی نهایت شکرت

    سپاسگزارم ازت

    حالا یه چیز جالب تر اینکه من امروز و دیروز رنگ خریدم و سه تا رنگ گرون خریدم

    ولی همچنان تو حسابم پول بود

    چی داره رخ میده

    خدایا شکرت .

    هرچی فکر میکنم فقط یه جواب داره

    و اون اینه که من از هر فروشم که 10 درصدش رو برای خدا کنار میذارم ،از اون روز من همیشه پول دارم

    همیشه همیشه همیشه تو کیفم تو حسابم پول هست

    و هی پشت سرهم مشتریا خودشون سفارش میدن حالا در طول هفته از سر کلاسم و یا از مشتریایی که شماره و آدرس پیجمو گرفتن و یا از بی نهایت طریق دیگه

    و همه اینها کار خداست داره برای من مشتری میشه

    داره بی نهایت ثروتشو بهم میبخشه

    وقتی برمیگشتیم خونه داشتم تو مترو به این فکر میکردم که چه طرح هایی میتونم کار کنم ؟که یهویی بهم یادآوری شد طرح خودتو ببر فردا به مدیر نشون بده

    و بهش بگو که میتونی کار رو با توجه به موضوعق که میگن براشون طرح بکشی

    خدایا شکرت

    کل مسیر رو من دنبال طرح میگشتم و کلی طرح کودکانه پیدا کردم از گوگل تا فردا اگر خدا بخواد ببرم مدرسه نزدیک خونه مون تا به مدیر نشون بدم کارامو

    امروزم بی نهایت عالی و زیبا بود ودر بهشت خدا بهترین حال رو داشتم

    خدایا شکرت

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    به نام خالق بی همتای من خالقی که بی منت می‌بخشد حال خوب را به من

    سلام استاد جانم و مریم شایسته و دوستان هم فرکانسی و عالیه من با کامنت های نابتون

    چقد عالی بود این جلسه چقد پر از آگاهی بود

    بعد این جلسه رفتم و قدم سوم رو که ی سال پیش خریده بودم گوش دادم و چقد این ذهن من باعث فراموشی این راه من شده بود

    ذهن خوب من تمام فرکانس های تو به تو برمیگره

    وقتی فرکانس خودت رو داری دریافت میکنی دیگه چه گله ای داری الهی شکر

    دقیقا ی سال 12 قدم کلر کردم و با ستاره قطبی دورها خریدم و این آخر حل مسائل زندگی و احساس لیاقت رو خریدم خدایت شکر من راه رو گم کردم

    شکر گذاری نکردم جهاد اکبری که 1 سال بود راه انداخته بودم اون راهی که باعث آرامش و موفقیت شده بود اون راه زیبا رو راهی که آرام آرام در اون رصد کرده بودم گم کرده بودم یادم رفته بود چقد الا دوباره مره داد به من اشکال نداره این گم کردن باعث میشه که بدونم چطوری به اونجا رسیدم از چه راهی تا یاد بگیرم که فراموش نکنم

    خدایاشکرت واقعا

    قدم قدم تکاملی به این موفقیت ها به این آدم رسیدم

    و بازهم ادامه میدم خدایا شکرت

    دقیقا نشون میده که این راه چقد ارزشمنده

    چقد این هدفی که گذاشتم که امسال خداشناسی و شخصیت خودم رو رشد بدم چقد بی نظیره خداوند عزیزم مرسی از این حال زیبا از این جهاد اکبر خدایا من اینجا میگم که در روابط و ثروت مشکل دارم

    از خرج کردن پول میترسم از اینکه روزای خوب ادامه پیدا نکنه من ترس دارم

    باید به خدا بگی و احساس ضعف خودت رو اعلام کنی

    من این نقص رو دارم و باید روش کار کنم و خداوند هم بهت میگه چکار کنی تو فقط به ایده‌ای عمل کنی همین کار باعث روبه جلو رفتن تو میشه

    خدایا کمکم کن هر لحضه به تو نزدیک و نزدیک تر شوم

    خدایا مدار فرکانسی مرا هروز بالا و بالا تر ببر

    دقیقا باید تو این راه استاد خودم را الگو کنم که ایشان جا نزد و ادامه داد و اون راننده تاکسی اون کارگری که تو بندرعباس بود رو به فلوریدای آمریکا رسوند

    وقتی تو برای خودت و آیات ارزش قائل هستی قدم بر میداری و اونارو عملی میکنی خدایا امروز و در آیت راه اعلام می‌کنم

    منو به راه عباس منش ببر اون راهی که سوت زد و کیف کرد و در زمانی هم که هیچی نداشت تو وجودش همه چی داشت تو اون موقع به ارزش وجودی خودش پی برد

    دقیقا باید راه رو خودت مشخص کنی که خداوند هم برسونید و کاری به این نداشته باشی که چطوری به فرعیات نچسبی اونم از میلون ها راه تورو به خواستت میرسونه

    راه رو تو نمیدونی تو فقط مشخص میکنی بع این خواسته میخوام برسم من میخوام به خواسته ام برسم و فقط از خدا کمک میخوام منو ار آسون ترین راه به اونا برسونه

    و من باید این راه رو آدمه بدم و جهادی که در خودم راه انداختم رو آدمه بدم

    موفقیت برداشتن قدم های کوچک متوالی است

    تکامل تصاعد رو برات رقم میزنه پس جز این راه من هیچ راهی رو نمیخوام

    استاد جانم سپاس گذارم برای این فایل زیبا

    اون آهنگ آخرش

    اون پارک جنگلی عالی الهی شکرت خدا جونم

    استاد جانم حق شماست رسیدن به این همه نعمت چون ارزش رو تو وجود خودت پیدا کردی نووووش جانت

    در پناه سکان بان عالم باشید

    شاد سالم ثروتمند و سعادتمند

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 113

    سلام استاد مهربونم و مریم قشنگم

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    به به چه فایل فوق العاده ای

    دقیقا باگ اصلی زندگی من همینه

    خدایا هزاران بار شکرت

    اره واقعا

    تغییر بنیادین شخصیته که تو رو ی مدار میبره بالاتر

    یعنی تا وقتی بنیادی خودت اوکی نشدی اصلا هیج کجا دنبال هیچی نگرد

    اینم به شرطی که تغییرات رو عملی اجرا کنی

    و من شخصا چقدر نیاز دارم به این تغییر اساسی

    مخصوصا تو روابط

    وای قبلا ی غرور مسخره ای داشتم که نگو

    همیشه تو روابط اغلب من مرتکب اشتباه میشدم اما میگم اون باید بیاد عذر خواهی

    اغلب انقدر زبونم تند بود که با حرف زدنم به راحتی همه رو ازخودم می رنجوندم

    و هزاران ایراد های ریز و درشت دیگه

    که به لطف الله با دوره عزت نفس ی تعدادیشو تونستم اصلاح کنم

    اما هنوز خیلی خیلی جا داره

    هنوزم ایراد شخصیتی خیلی زیاد دارم

    اینقدر اغلب زیاد حرف میزنم ولی میخوام شنونده باشم

    اغلب شوخی نابجا میکنم و اطرافیان ناراحت میشن که باید دیگران رو با ارزش بدونم و بهشون احترام بزارم

    اغلب خیلی خیلی سریع با همه مچ میشم و خودمونی میشم که باید بتونم حد حریم رو نگه دارم

    اغلب تیکه های ناراحت کننده بدون فکر به دیگرون میگم که باید سعی کنم همیشه سکوت کنم

    اغلب ی چی میشه سریع به همه امار میدم که باید رازدار باشم

    اغلب هر وقایعی که بیرون میشه با تمام جزئیات میام خونه تعریف میکنم که باید بتونم ازشون بگذرم و بیخیال باشم

    وقتی با دیگرون در مورد کارم حرف میزنم جوری حرف میزنم که بگم من خیلی پولدارم که باید اینقدر عزت نفسمو بالا ببرم که نیاز نباشه خودمو به دیگران نشون بدم و دنبال تایید طلبی دیگران نباشم

    هنوزم با این همه فعالیت تو سایت ی جاهایی زود از کوره در میرم که باید بتونم خیلی بی تفاوت از کنار مسئله ها بگذرم

    خدایا هزاران بار شکرت اینقدر بهم قدرت دادی که میتونم عیب هامو پیدا کنم

    و خدایا هزاران بار شکرت که بهم فرصت میدی اصلاح کنم و زندگی با لذتی داشته باشم

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    ندا امیری فر گفته:
    مدت عضویت: 2544 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان

    این فایل هنوز ندیدم مطمئنم پر از آگاهیه.آگاهیهایی که اگه ب درک برسه استفاده از قانون برامون آسانتر وراه رسیدن به خاسته ها سریع تر میشه.

    مثل همیشه سپاسگزارم از شما و خدی مهربانم که اکنون در این مسیر ودر این خانواده هستم.ممنون از خانم شایسته عزیز بابت قرار دادن کامنت دوستان در کانال…یه چند وقتیه که کامنت ها بیشتر از دوره جدیده…و از محصولات دیگه مثل ثروت 1 و…کامنتی گذاشته نشده.خیلی خوشحال میشم که از دیگر محصولات کامنت بزارین.

    این روزها فایلهای رایگان دانلود و مرتب میبینم.فایل توجه به داشته ها راه رسیدن به خواسته ها…وااای خدای من… چقدر لذت میبرم از دیدن و شنیدن این فایل? نسبت یکسال گذشته که این فایل شنیدم به چ درکی رسیدم…چقدر خوشحالم استاد خیلی خوشحالم با تمام وجودم…در این فایلتون به درک کاملی از قانون رسیدم.البته نسبت به قبلم..و بهتر از اینم خاهم شد.

    قانونی که باعث میشه خاسته ها وارد زندگیمون بشه

    قانونی که ما رو به سمت خاسته هامون میبرم

    قانونی که درهای نعمت را برای ما باز میکنه ?قانون اینه??احساس خوب?توجه به نکات مثبت?سپاسگزاری بخاطر داشته ها

    با استفاده از این قانون وجود خداوند میبینم در تک تک نعماتش که از هزاران دستش هر روز برامون انواع میوه ها میاد تا جایی که احتیاج به خرید میوه نداریم و اینقدر زیاده که به خانوادم میدم.خدایا سپاسگزارررم

    با استفاده از قانون دیروز از طرف همسایمون بصورت اتفاقی و اولین بار به جایی دعوت شدیم وقتی وارد اون مکان شدم.فقط میگفتم خدایا شکرت ..با دیدن این همه زیبایی و خلق خاسته اینقدر خوشحال بودم که گاهی جمله خدایا شکرت بزرگ میگفتم.اون مکان زیبا همونی بود که روزها تجسم میکردم و احساس خوبی ازش میگرفتم جوری که قلبم تند تند میزد و نفسم میگرفت و گاهی از شوق اشک میریختم یه شهرک ییلاقی توریستی 54 هکتاری با یه خونه ی که در دل جنگل بود و پر از آرامش و صدای پرندگان و یه نمای زیبا از کوه پر از درخت و در دور دست ابرها.تمام صحنه به صحنه اون مکان زیبا انگار از قبل در ذهنم ساخته شده بود.به همراه میزبان عصر گشتی در اطراف زدیم دیدن از ویلاهای اطراف که همشون میلیاردی بودن و قیمتها و اعدادی که میشنیدم که همش روی میلیارد بودن به خودم میگفتم ندا این یعنی وارد شدن به مدار بالاتر و چقدر ذوق داشتم …وقتی دوست مون ما را به دیدن ویلایی در حال ساختش برد و از مراحل کار و کارهایی که میخاد انجام بده رو گفت.من یاد فایل ثروت 1 افتادم که استاد تعریف میکنه که به دیدن ویلای کنار ویلاشون رفتن و…من و همسرم در مقابل حرفای دوستمون از ویلاش تحسین کردیم و فقط براشون از ته قلب آرزوی ثروت بیشتر کردیم.و از دیدن این همه ثروت و نعمتها و آدمهایی که خیلی راحت ثروت دارن لذت بردیم.

    و چقدر خدا و خاسته هایمان به ما نزدیک هستند.فقط درک و تمرکز و استمرار در این مسیر هست که ما را به خاسته هایمان نزدیک میکند و چقدر خوشحالم و ذوق دارم استاد که برایتان تعریف کنم .

    و با استفاده از قانون و توجه به خاسته ام امروز اولین روز کاریم بود در همون شغلی که دوسش دارم .

    به دوستان عزیز که تازه در این مسیر هستن فقط میخام بگم که ادامه بدن حتی با فایلهای رایگان استاد و هر روز گوش بدن تا به تکامل و درک درستی برسن من اوایل درک قانون و انجامش و چگونگیش برام سخت بود خیلی…ولی با هدایت الله خیلی بهتر شدم و مقاومت ذهنم با دیدن نشونهها خیلی کمتر شده و آرزوهام خیلی دست یافتنی میبینم.

    با آرزوی خلق زندگی بهتر برای همه دوستان و خودم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2997 روز

      به نام خدای عشق وثروت

      دوست الهی ندا جان

      سپاسگزارم برای پخش آگاهی .خیلی تجربیات خوب وارزشمندی رو برامون نوشتید .به حق وقتی دهد می‌دیدم ووقتی بخواهیم تکامل رو رعایت کنیم آرام آرام همه چیز برامون تغییر حالت میده .موندن در مسیر خیلی مهمه .کنترل ذهن خیلی مهمه اما این وسط انتظار بی جا هم از خودمون نداشته باشیم تغییرات همیشه اوایل سخته وسطش آدم گیج میشه در ادامه لذت بخشه .

      در پناه خدای زیبا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    به نام خداونداستوار.

    سلام به استادعزیزودوست داشتنی خودم.

    تغییرشخصیت جهادی اکبرلازم دارد.

    استادمن دوازده قدم راپارسال گوش کردم ولی اون موقع هنوزازسایت ،محصول راخریداری نکرده بودم .ووقتی واردسایت شدم شروع به خریدش کردم ،درحال حاضر۹قدم راخریدم.

    منتظرم ۳قدم بعدی راهم بخرم تاپشت سرهم گوش بدم .

    چون الان تمرکزم بیشتررودوره ی عشق ومودته .

    وتوسایت هم سعی در فعالیت دارم .

    به همین جهت فراموش کردم که چیاگفته شده تو۱۲قدم.

    شماتواین فایل ،درموردقدم ۳صحبت کردیدوتجربه دادید.یه چیزایی برام تداعی شد.

    بله هیچ وقت کسی نمیتونه بدون گذروندن ،قانون تکامل،به رشدوموفقیتی برسه.

    منم به عینه ،اینوتجربه کردم .ازاونجایی که سالهاس دارم روی خودم کارمیکنم .حتی قبل از اینکه بااستادآشنا بشم ،ازسالهاقبلش من شروع به تغییرات کرده بودم .ولی خیلی کند، پیش میرفتم .

    بزرگترین تغییرات من ،بابودن باشما،آغاز شد.چون

    تغییرات باورهاوعقایدم وحتی دیدگاه ها،وآگاهی بابت قوانین جهان راازشماآموختم وشروع کردم .

    پذیرفتن وپذیرش وقبول اینکه خودت واقف باشی که تورفتارت ،توکارت،توعملکردت ،تووجودت ،ایرادی هس که مانع آرامش ورسیدن به اهدافت ،یاروابطت یاهرچیزدیگه ای میشه .بسیاربسیارمهمه.

    همیشه حقارتها،ترسها،کمبودها،ضعفها،شکستها،نداشتن روابط خوب بادیگران ،نبودن روابط ایده آل عاطفی ،همه ی اینها رادیدیم وچشیدیم وکشیدیم.

    همیشه تنهاواژه ای که استفاده کردیم این بوده که چرا؟چرااین اتفاقات برای من میفته.ولی هیچ وقت ازخودمون سوال نکردیم چکارکنیم که همه ی اینها به یه شکل دیگه رخ بده .

    آیا من میتونم تغییراتی رابوجودبیارم که زندگیم دگرگون بشه وازاین حالت بد،به حالت ایده آل دربیاد.ودست ازدنبال مقصربودن ومحکوم کردن دیگران وشرایط وموقعیتهایی که درش بودم بردارم.دست ازگله کردن وشاکی بودن ازخدای خودم بردارم .

    بله که میتونم ،من اگربخام ،میشه .

    تازه متوجه شدم چ قدرتی دروجودمن نهفتس .وبااین قدرت ذهنم چ کارهاوچ اتفاقاتی رامیتونم برای خودم خلق کنم .

    تازه پی بردم که هیچ موقعیت وشرایطی وهیچ بنی بشری ،نمیتونسته توزندگی من دخالتی داشته باشه ،تاوقتی که من اجازه نمی‌دادم .

    که متاسفانه برعکس اینوانجام دادم و همیشه اجازه دادم ورودیهای ذهنم ،کل آرامشم رابگیرن ومنوازمسیراصلی منحرف کنن .

    همیشه دنبال پاک کردن صورت مسئله بودم به جای حل کردن مسئله.

    حالا که به آگاهی وادراک‌بالاتررسیدم اونم ازوجوداستادعزیزم ،آقای محترم ودوست داشتنی عباس منش ،خب طبیعتا،همه چی داره متفاوت باقبل میشه .

    بله همانطورکه استادگفتن :اولین قدم اولین گام وبزرگترین ومهمترینش اینه که توقبول کنی که نیاز به تغییر داری.

    بایدبه این درک برسی تابتونی تغییرکنی.واگرنه اوضاع به همون شکل قبل باقی میمونه وهمون تجربه های تلخ وشکستهاوناکامیها،فقط از شکلی به شکل دیگه ،بازبوجودمیاد.

    پس من می پذیرم که نیاز به تغییردارم .

    می پذیرم که آگاهانه وناآگاهانه،هم به خودم ،هم به دیگران وهم به همسرم خسارت زدم .درحق خودموودیگران جفاکردم.

    می پذیرم که خودم اجازه ی ورود دیگران به حریم شخصی خودم دادم.وازطرفی خودم خیلی جاها که نبایدواردحریم کسی میشدم ،شدم .

    می پذیرم که شناخت کافی وباوردرستی نسبت به پروردگارم ،نداشتم .

    می پذیرم که عیبهاونواقصی دارم که باعث عدم پیشرفت من در روابط، درداشتن ثروت ،داشتن آرامش ودرکل باعث دور بودن من ازخوشبختی ونرسیدن به خواسته هاواهدافم بوده.

    خداروشکرمیکنم که ازاون دسته آدمهای مغرورنبودم که فکرکنم همه چی دانام ونیازی به تغییر ندارم .

    چون می بینم کسانی را که این طرزتفکررادارن ،چ طورهنوزباباورهاوعقایدغلط درهمون سطح پایین موندن وبازدنبال تغییراتی دربیرون ازوجودخودشون میگردن .

    بازم سپاسگزاری میکنم ازخدای خوبم وازاستادعزیزم که تلنگرایجاد،این تغییرات رادرمن شکل دادن .

    همین که می پذیری ،انگاربه یه آرامشی میرسی که دوست داری دنبالش بری وراهکارهاوهدایتتو،تومسیرت پیداکنی .

    تبریک میگم به خودم ،به تمام کسانی که مثل من به این درک اززندگی رسیدن وباشهامت واقتداردنبال تغییراتشون ،رفع نواقصشون وبوجوداووردن باورهای جدیدرفتن .

    عاشق تک تک کسانی هستم که با تواضع و فروتنی تونستن این موضوع را قبول کنن.

    غرورلعنتی وقتی دامنگیرت باشه ،اجازه نمیده که توعیب ونقصی، تو درونت ببینی ،برعکس همه ی عیبهاومشکلات ودردهارابیرون ازوجودخودش می بینه.وتاوقتی این بینش راداشتم باشی ،به هیچ جانمیرسی اگه ظاهراچیزهایی داشته باشی که به نظرخوشبخت نشون داده بشی ،ولی بعید می‌دونم اون آرامشی که همه ی مادنبالشیم ،تووجودش باشه.

    مطمئنم که نیس.

    زمانیکه میپذیرم ینی تمایل دارم ،ینی بامیل واراده ی خودم میخام حرکتی کنم .ینی خسته شدم ینی به نتایج وارزوهاوخواسته هاواهدافم نرسیدم ونمیخام متفاوت عمل کنم تا بتونم به همه چی برسم.

    استادجونم من پذیرفتم ،من پذیرفتم که الان اینجام .وتازنده هستم این مسیرراادامه میدم تازه هرروز، چیزهایی کشف میکنم که انگیزه ی منوبیشتروبیشترمیکنه .

    واقعنی هروقت که باقبل خودم ،رفتاریاباوری رامتفاوت عمل میکنم ونتیجه بهتری می بینم بقدری ذوق زده میشم که ،ازخودبیخودمیشم .مثل آدمهایی که مست باشن ،سرشارازمستی وغروروشادی میشم .حالااین غرورکجا،اون غرورقبلی که داشتم کجا،!😉

    اون غرور،بااحساس بدبودولی این غروربااحساس خوب وسرمستی وانس گرفتن باخدای درونم وآشتی کردن بادرونم هستش .

    وقتی حرکت میکنم واقدام میکنم برای تغییراتم ،هم بادنیای درونم آشنا میشم هم خدای خودم راپیدامیکنم ودرکنارهمه ی اینها کم کم به خواسته هام هم میرسم .به خودم قول دادم خالق خوبی برای خودم باشم .

    موندن تواین مسیروداشتن این حس خوب ،فقط باتکرارویادآوری روزانه ی درسهاوتجربه هایی که ازاستادعزیزم که الگوی مناسب خودم انتخاب کردم ،بوجودمیاد.

    باخریددوره ی عزت نفس خودم راپیداکردم.

    باخریددوره ی عشق ومودت ،روابطم با همسرم خوب شد.

    باخریددوره ی ثروت ۱و۳همسرم توامورمالی کلی تغییرکردوشاهدپیشرفتهامون، هستم خداروشکر.

    دوازده قدم راهم خریدم ومیخام شروع کنم و گوش بدم .

    مطمئنم آگاهی های محشری پیدامیکنم .

    باگوش کردن ونوشتن روزانه ی کامنت توسایت هم کلی تجربه وکلی درس زندگی یادمی گیرم .

    امیدوارم روزی بتونم تمام محصولات استادراتوهمه ی زمینه ها،راخریداری کنم و گوش بدم .چون می‌دونم توهرکدوم ،گنجینه های قیمتیه، که نیازه بگیرم.

    همین جا بگم که به خاطر بدست اووردن این آرامش توزندگیمه که عاشق استادهستم .

    استادجونم معلم عزیززندگیم ،عاشقتم .

    ازخدامیخام همیشه درپناهش باشی وخداهمیشه وهمه جامراقب ومواظب دسته گلی مثل شماباشه🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 98

    سلام استاد عزیزم و‌مریم قشنگم

    خدایا بی نهایت سپاس گذارم که پای تعهدم موندم و 98 تا فایل گوش دادم و برای تک تکشون کامنت گذاشتم

    استاد خدا میدونه من چه عشقی میکنم وقتی این تعهدم رو میبینم و اینو عینا دیدم وقتی تو این مسئله تعهد رو اجرا میکنم تو اغلب مسائل دیگه زندگیم هم تعهد رو قشنگ اجرا میکنم

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد این فایل صرفا و صرفا برای منه

    تک تک این موضوع ها که گفتین منم

    اصلا دست منو بگیرین بگین ی کیس فوق العاده اوردین برای این مثال ها

    دقیقا خود خود من

    اصلا من مهارت فوق العاده ای دارم تو مخفی کردن اشغالا

    اصلا کی میتونه مث من اینقدر ماهرانه برای هزارمین بار ضعف شخصیتی داشته باشه؟؟؟

    من چنان ضعف شخصیتی داشتم چنان گدای محبت بودم چنان ضعیف و له بودم که خداوکیلی گاها صدای خدا هم در می اومد

    تو روابط اینقدر وابسته و داغون بودم اینقدر برای ی اتفاق خیلی خیلی کوچیک به مخاطبم التماس میکردم که الان وقتی به اون ساناز فک میکنم خداوکیلی حالم به هم میخوره

    و خدا میدونه من به چه خواری و ذلت از رابطه دور انداخته شدم

    که وقتی این ساناز فعلی شدم همیشه دعای جون اون شخص میکنم که باعث شد من چنین رشدی کنم

    ی روزی زجه میزدم در حالی که انصافا پاهام تکون نمیخورد حداقل ی قدم بردارم گفتم من ی سانازی میسازم که توپ تکونش نده و خدایی هیچ امیدی نداشتم که بتونم اینقدر رشد کنم

    گفتم شخصیتی میسازم که همه به این التماس کنن برای رابطه همه از این ساناز عذر خواهی کنن همه برای وقت گذروندن با این ساناز التماس کنن

    یادمه تو ی سری از فایل هاتون گفتین بعد از دو سه ماه نتایج باورهاتونو گرفتین

    من تمام بدنم رعشه میگرفت وقتی این جملات میشنیدم میگفتم خدایا من چقدر صبر کنم سه ماه بگذره تا نتایج بیاد و عجیب عجول بودم که یک شبه همه چیز تغییر کنه

    که به لطف الله لیزری خودمو بستم به سایت

    تمام مسئله ها حل شد

    دونه به دونه حل میشد و تیک میخورد

    ی آن به خودم اومدم دیدم خدایا من پله هشتادم رشد هستم و لحظه به لحظه همه چی داره عالی و عالی تر میشه

    خدایا هزاران بار شکرت

    ی روز دیدم اون همکاری که خودش منو بلاک کرده بود بهم زنگ زد و اومدم دفترم و گفت خوشحالم پیشرفت کردی

    ی همکاری که کلا همیشه سر جنگ با هم داشتیم ی روزی پیداش شد و کلی از پیشرفتم خوشحال شد و چقدر کارهاشو من براش انجام دادم

    پسر داییم که به خاطر ی مسئله پوچ با من قهر کرده بود ی روز بهم زنگ زد و گفت گوشت کباب کردم بیا پیشمون

    و جالب که فقط به من از خانواده من زنگ زده بود

    مشتری هام کرور کرور زیاد میشدن و گاها میگفتن اینقدر بهت اعتماد داریم که هر قیمتی شما بگی ازت میخریم

    شرایط فروش من طوری هست که مشتری باید جنس رو ببینه و تست کنه بعد خرید بزنه اما بالغ بر 90 درصد مشتری های من پول کامل جنس پرداخت میکنن و میگن بهت اعتماد داریم خودت بفرست

    اصلا ی مسئله که شاخ من از کلم زده بیرون

    من با ی شخصی در حد 3 روز اشنا شدم و تقریبا تو زمینه واردات لوازم خانگی به هم قول شراکت دادیم

    ی روز زنگ زد گفت ی ماشین حداقل 2 میلیاردی خریدم بیا ببر هم ازش استفاده کن و لذت ببر و به هر قیمتی خواستی بفروش و سود خودتو بردار

    الان حدود ی هفته ست ی ماشین دو میلیاردی زیر پای منه و حتی اون شخص حداقل 400 کیلومتر از من دوره

    و جالب اینجاست که مشتری اومده ماشین بخره

    طرف میگه پولو بزن حساب خودت بگرد ی ماشین دیگه بخر هم استفاده کن هم بفروش و سود خودتو بردار

    اصلا من این اتفاق رو که دیدم به خدا گفتم دقیقا داری باهام چیکار میکنی؟؟؟

    اصلا خدا قصدش چیه؟؟

    میخواد چه ورق هایی رو کنه؟؟

    استاد شاید تنها کسی که بدونه من چی میگم شما باشین

    من به لطف الله جایی از زندگی هستم که فقط درخواست میکنم و راهش هدایت میشه و من فقط میگم خدایا شکرت

    من جایی از زندگی ام که مغزم شاید به والله دوتا دغدغه هم نداره

    فقط دنبال تایم ازادم که با خدا خلوت کنم و بگم خدایا شکرت

    استاد قشنگم من در نقطه ای از شخصیت هستم که همه چی قشنگه

    وای به هر چی نگاه میکنم فقط قشنگی فقط زیبایی

    اسمان به والله طوری نقاشی شده بود که مسیر دفترمو دور زدم و مجدد فیلم گرفتم

    اصلا زندگی به طرز عجیبی قشنگه

    خواهرم زنگ میزنه میگه احتیاط کن

    اصلا ی وضعیه این زندگی

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد به لطف الله که من تو این دوره هستم هر روز نتایج طلایی تر از روز قبل

    و واقعا این دوره رو باید اسمشو بزاریم 12 معجزه

    12 راه نجات

    12 راه تکامل

    12 راه رسیدن به خدا

    و خدایا شکرت تا بی نهایت

    و هزاران بار شکرت خدای معجزه گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم، مریم جانم و همه همسفرانم

    روز ۹۸ سفرنامه

    در این فایل استاد درباره قدم سوم از دوره دوازده قدم و کامنتهای بچه ها توضیحاتی دادند که من برداشت خودم را از صحبتهای ایشان می نویسم.

    تغییر شخصیت یک روند تکاملی هست نه امری که یک شبه رخ دهد. چون افکار و باورهای نادرست ما یک شبه بوجود نیامده اند که یک شبه عوض شوند. بعضی ها بجای پیدا کردن ایرادهای شخصیتی شان و اصلاح شان، آنها را می پذیرند و باهاشان کنار می آیند. مثلا ایراد یک نفر این است که از ارتفاع می ترسد بجای برطرف کردنش از کوهنوردی یا سوار شدن به هواپیما خودداری می کند. یا فرد دیگری ترس از حیوانات دارد و با رفع نکردن آن خود را از تجربه بودن در جنگل محروم می کند. اینکار مثل جمع کردن آشغالها و قایم کردنشان زیر مبل است. در ظاهر همه چیز خوب است اما بوی بد و اثرات آن هست. در مورد افراد هم آنها می گویند چه کنم، همین است دیگر، از حیوان می ترسم از ارتفاع می ترسم. این اما اشتباه است و جواب نمی دهد. باید مسائل مان را از ریشه حل کنیم. باید شخصیت مان را شخم بزنیم. باید بجای رفتن به رابطه ای عاطفی و انتظار محبت دیدن ببینیم چرا اینقدر محتاج توجه هستیم، باید عزت نفس مان را بسازیم. باید بجای ماندن در کاری که دوستش نداریم ببینیم چرا از شکست می ترسیم یا باورهای غلط مان درباره ثروت چیست که کار مورد علاقه مان را شروع نمی کنیم. بجای مهاجرت نکردن به دلیل ترس از تنهایی، باید این ضعف را رفع کنیم. ما تا وقتی خودمان را درست نکنیم، افکار و باورهایمان را درست نکنیم همان مثال آشغالها را زیر مبل قایم کردن هستیم.

    قدم اول برای تغییر کردن، دانستن و پذیرفتن ایرادهایمان است. بعد با آگاهی از این موضوع که قدرت خلق زندگی ما در دست خودمان است، در نوع افکار و باورهایمان است شروع به تغییر آنها کنیم، شروع به کار کردن روی آنها کنیم.

    کار موثر دیگر الگو دادن به ذهن است. ببینیم که چه افرادی زندگی بر فنا رفته ای را از اول ساختند و رشد کردند. مثل معتادانی که کاملا باخته بودند ولی یک زمانی تصمیم به تغییر کردند و چه زندگی درست و حسابی برای خودشان ایجاد کردند. دادن این نمونه ها، مقاومت ذهن را می شکند و برای تغییر، بهتر همکاری می کند.

    بدانید که در این جهان هم زشتی هست هم زیبایی، هم فقر هست هم ثروت، هم بیماری هست هم سلامتی، هم سرما هست هم گرما، هم بالا هست و هم پایین. تو چه می خواهی؟ انتخاب تو کدام است؟ با توجه کردن به هر یک از اینها، با فکر کردن راجع بهشان، با صحبت کردن درباره شان، آنها را به زندگی ات دعوت می کنی، و خوب است بدانی اینها را با افکارت انجام می دهی نه با زور بازویت.

    و در آخر خودم را به عنوان نمونه کاملی از کسی که هم ایراد شخصیتی داشته، هم وضعیت مالی نامناسب و هم در روابط ایراد داشته به تو معرفی می کنم. آنچه الان از سلامتی، رابطه عاشقانه بی نظیر، آزادی مالی زمانی و مکانی و زندگی در بهشت می بینی قبلا وجود نداشته. اینها در نتیجه یک تعهد آهنین برای تغییر شخصیت، افکار و باورها رخ داده و البته نه یک شبه و یک روزه، بله این تغییرات بنیادین زمان برده که در دوره هایم با نام تکامل از آن یاد می کنم. حالا نویدی می خواهم به تو دهم. ابتدا از فایلهای دانلودی شروع کن و از آنها استفاده کن. مبادا به هوای رایگان بودن دست کم شان بگیری. اگر با آنها در زندگی ات تغییراتی رخ داد معلوم می شود که آماده هستی وارد دوره دوازده قدم شوی. در دوره دوازده قدم مسیری که خودم طی کردم تا به این نتایج رسیدم را بیشتر و متمرکز تر توضیح داده ام. مسیری توام با لذت و درک درست قانون تکامل. چون اگر فکر می کنی یک شبه می توانی زندگی ات، افکارت و باورهایت را تغییر دهی سخت در اشتباهی. امیدوارم این فایل تو را مصمم به شخم زدن ذهنت کند و تصمیمی جدی برای تغییر افکار و باورهایت بگیری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: