ریشه جذب ناخواسته ها و راهکاری برای تغییر آن - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    340MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی ریشه جذب ناخواسته ها و راهکاری برای تغییر آن
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم واعظ گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    سلام استاد عزیزم

    اول اینکه من این قاب زیبا رو تحسین کردم مریم عزیزم که داره سایه به سایه شما عاشقانه حرکت می کنه

    این متن رو داره کسی می نویسه که از کودکی بیمار می شد، خانواده ام دائما در گوشم می گفتن تو بدنت ضعیفه، تو اینکار رو نکن، اونجا نرو، اینو نخور و …، تا اینکه یه روزی از روزهای سال 1395 من دگر اندیشی ام رو با سایت شما شروع کردم، اولش دیگه مریض نشدم، بعد قوی تر و قوی تر شدم و در واقع کسی که از یه آمپول می ترسید بسان قهرمان، زایمان طبیعی کردم، همیشه رو پای خودم ایستادم، به دختر سه سالم یاد دادم وقتی افتاد خودش پا شه بگو قوی تر شدم، استاد من پارسال یکی از بهترین خونه های شهرمون رو با یه چمدان ترک کردم و الان درسته تو یه شهر ساحلی فوق العاده و تو لاکچری ترین خیابان این شهر زندگی می کنم، اما حالا که یه فصل جدید دیگه داره از زندگیم شروع میشه دیدم من یکساله کمد لباس هام سبد پلاستیکی میوه بود و اصلا من تو این یک سال هرگز بهش توجه نکرده بودم، سبد رخت چرکهام یه جعبه مقوایی بود و من اصلا یادم نبود اونقدر پرغرور و افتخار به نفس تو این یه سال زندگی کردم، اونقدر شجاعانه، فقط دارم آینده م رو می بینم که اصلا من هیچ چیز بدی تو این یه سال یادم نمیاد (داخل پرانتز من تمام کمدهای برند چوبی از نوع اعلا داشتم و الان کمدم شده سبد میوه، اینها رو میگم تا فریاد بزنم همه چی تغییر می کنه و تو با ایمان و افکارت تغییر میدی)، خونه م موش پیدا شد، حلش کردم حتی با کسی حرف نزدم، یه هو 500 تا سوسک حمله ور شد، حلش کردم خیابانمون پر گدا هست، همواره رو بر می گردونم، ریالی هزینه نمی کنم براشون و دلم نمی سوزه، میگم این ها خدایانی هستند که خدا بودن یادشون رفته، در عوض فقط به ماشین های آخرین مدل خیابانمون توجه می کنم، به حال و هوای خوب آدم های پولدار، به مسیری که از صفر ساختم حالا دارم یه ملک تو همون خیابان لاکچری می خرم. کسی هستم شب و روز داشتم فکر می کردم چطور دو میلیون رو چهار میلیون کنم تا ایمانم تقویت بشه بعد حالا بعد از پنج سال 12 میلیارد رو در حسابم تجربه کردم، می دونید چرا من از اون آدمی که کتاب نوشت به نفع کودکان بیمار و یک ریال پول برا خودش نخواست تبدیل شدم به آدمی که بالاترین اولویت زندگیم خودم باشم، هرگز اجازه ندادم کسی بهم بگو الهی فدات شم چی شده، من خودم برای خودم کافی هستم، بسته عزت نفس و کلی از محصولات شما رو کار کردم، میکنم و خواهم کرد (تنها دارویی هست که باید مادام العمر بخورم، اگر نخورم مساوی هست با مرگ) من دنبال رشد و پیشرفتم، نه پول بیشتر، دنبال آگاهی، حال خوب و تجربه بیشتر خویشتنم.

    چون خدایی دارم که چاره تمام بی چاره گی های من است او مرا در زمان و مکان مناسب قرار می دهد، من تسلیمم (آیه 25 سوره قصص، موسی به الله می گوید خدایا من به خیری که از جانب تو رسد فقیرم) تو جواب همه مسائل رو میدونی و من نمیدونم خدایا شکرت بابت تمام آگاهی هایی که از طریق استاد عشق به من می گویی، هر روز و هر روز

    و من تا آخرین نفس دست از این آموزه ها بر نخواهم داشت، من هم بوقت الله یه روزی که دور نیست مثل رامتین و سمیه می بینمتون کجا

    من نمی دونم

    کی من نمیدونم

    ولی میدونم من میبیتمنون

    پس به امید دیدار استاد عشق من (مریم السادات به تاریخ 3 تیر 1401- )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    مریم غلامی گفته:
    مدت عضویت: 2877 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و خانواده صمیمی عباسمنش استاد عزیزم دوست دارم و ممنونتم به خاطر اگاهی هایی که با عمل به اونها تونستم زندگیم رو تغییر بدم و راه و رسم خوب زندگی کردن و یاد بگیرم استاد با این فایل خیلی احساساتی شدم و اشکم بهم الان هم امون نمیده استاد من سالهای پیش روزهای تلخی رو به واسطه ی جلب توجه و قربانی شدن برای خودم و فرزندم درون شکمم رقم زدم وبه واسطه ی اون افکار بیماری برای فرزندم که میگفتن مادر زادی هست و سالها زجر برای خودم ساختم به واسطه ی باورهای بد و احساس گناه ولی من الان متوجه هستم خودم باعث اون هاشدم به خاطر احساس گناه دادن به اطرافیانی که فکر میکردم اونهاتاثیر بر زندگیم دارن .شرک داشتم و اونها رو باعث بدبختی هایم میدانستم ولی الان که سالها با اموزش های ناب شما زندگی میکنم سالها نشانه اون سختی ها رو خودم ناپدید کردم با تغییر باورهایم وسپاسگزاری سلامتی فرزندم و خودم و عزیزانم که سعی میکنم هر روز بنویسم و بابتش شکر گزار باشم کار کردن هر روزه روی خودم باعث شدم مشکلات بیماری فرزندم را به نزدیک صفر برسانم و انسانی قوی در برابر بیماری تربیت کنم وموقع بیماری بهش جلب توجه نمیکنم و میگه مامان تو اصلا برا ت مهم نیست من مریض میشم و دقیقا به قول شما انگار بی رحمانه هست ولی چون قانون هست و سالهای پیش از شما یاد گرفتم و عمل کردم و بچه ای که سالی حداقل 10 بار بستری میشد دیگه به 0 بار رسیده و سعی میکنم این قانون و در هر جای زندگیم عملی کنم و خدا روشکر در بسیاری از زمینه ها مثل روابط و ثروت ساختن ازش استفاده کنم و بسیار بسیار زندگیم تغییر کرده و زبانزد اطرافیان شده که من انسان خوشبختی هستم و همه ی این تغییرات مثبت را از لطف خدای مهربون و اموزشهای شما میدانم من از محصولات عزت نفس و ثروت 1 و 2 و قانون افرینشو 12 قدم که فوقالعاده بود و همچنان با اینها زندگی میکنم و به زودی ثروت 3 رو هم خریداری میکنم و بابتش روی ماهتون رو میبوسم و براتون ارزوی سلامتی و بهترینها رو دارم استاد جونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ممنون استاد هستم که این فایل عالی را برای ما به اشتراک گذاشته است

    آنچه که در این فایل یاد گرفتم که خودم خالق تمام اتفاقات زندگی خودم هستم

    من خودم هستم که با آنچه که به آن توجه می کنم از همان جنس بیشتر و بیشتر برای من رخ می دهد

    صحبت کردن در مورد اتفاقات بد

    صحبت کردن در مورد مشکلاتی که در کار و خانه برای من رخ می دهد همه اینها سبب می شود که نه تنها حال من بد بشود بلکه از همان دسته اتفاقات بد باز برای من رخ بدهد

    نکته جالب و زیبا اینجا است که من باید بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم و مدام اتفاقات خوب زندگی خودم را ببینم و آنها را برای خودم داشته باشم

    این خوب دیدن سبب می شود که خوب برای ما رخ بدهد

    مراقب ورودی های خودم باشم

    مراقب این باشم که چه می بینم و چه می شنوم

    در مورد چه چیزی صحبت می کنم

    همه اینها برای من سبب می شود که بتوانم به راحتی و آسانی زندگی خودم را در دست بگیرم و از خودم با حس و حال خوب مراقبت کنم

    این فایل را باید هزاران بار گوش بدهم چرا که هر چه بیشتر گوش بدهم برای من نکته های عالی و فوق العاده بیشتری را خواهد داشت

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    داود موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2321 روز

    سلام به خانواده عباس منش خدا را سپاسگزارم و خداوند ما را هدایت کرد به آگاهی های این فایل به جرات میتوانم بگوییم که خود من سال گذشته باافکار های منفی و دعوا ودرگیری درست کردن در خانواده و نکشیدن زیب دهن خود باعث شدم تا یک بچه سه ماه خانومم سقط کند همه مقصر این داستان و ماجرا هم خودم بودم الان بعد از چند سال که من وارد این سایت شدم و دنبال ارامش و حس خوب. حال خوب بودم تازه امروز دارم حرفهای شما را متوجه میشوم .من خودم از اون دسته ادم هایی بودم که فقط یک مشکل یا مسله کوچیک برایم اتفاق می افتد شروع میکردم به گله و شکایت کردن امروزداشتم دوره صلح با خود را گوش میکردم که دو جلسه اخر ان هم در مورد قانون جذب و کلام قدرتمندی که ما داریم صبحت میکردین چقد اگاهی درون این دوره بود مثل همین فایل الان یاد فایل صوتی در پرتو ارامش افتادم که می گویید وقتی خوشحالی حاضر نیستی خنده ایی را با کسی تقسیم کنی . ولی خدا نکند که غمگین بشی دیگر کسی جلو دار تو نیست این مربوط به من میشود الان نسبت به قبل خیلی بهتر شدم حتی زندگیم ارامشم حالم ولی خیلی جای کار دارم امشب رفتم خونه بردارم داشت در مورد سران مملکت صبحت میکرد کی رفت کی اومده و از این حرفها باور کن حوصله نداشتم زدم بیرون اومدم با اینکه یک ربع اونجا چون به قول بچه های انجمن معتادین گمنام ان ای داشتن پیام منفی و حال خرابی میدادن گفتم بزنم بیرون ما توانایی تغییر دیگران را نداریم .از شما استاد عزیز خانوم شایسته عزیز و همه کسانی که توی این سایت فعالیت میکنن به هر نحویی سپاسگزارم بدرود. دستگاه حفاری 87 فتح منطقه ابولفارس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام به دوستان عزیزم و استاد عباس منش گل

    من دقیقا خودم در زمانی به این درد «جلب توجه» دچار شدم و این نکته فرار بوده و از دستم در رفته که استاد توی این فایل بهش اشاره کرد که آدم دوست داره موقع بیماری جلب توجه کنه و اعضا خانوادش یا دیگران نزدیک به خودش رو جلب کنه که ببین من درد دارم یا فلان اتفاق برام افتاده و اونا هم بگن ای قربونت برم و خوب میشی فلان و … و این باعث میشه بیماری ادامه پیدا کنه و تمرکز روی بیماری باعث میشه بیماری ادامه پیدا کنه و در این اوقات به جای اینکه توجه و تمرکز رو ببریم روی نکات مثبت و سپاسگزاری تا سلامت بشیم برعکس عمل میکنیم و اوضاع رو بدتر میکنیم و من در این اوقات به این فکر میکردم که چرا فلان بیماری ای که ایجاد شده در من خوب نمیشه من که دارم از قانون استفاده میکنم و هدایت شدم به فایل بی نظیر VIP که در گذشته خریداری کرده بودم به نام تسلط ذهن بر جسم که استاد در مورد سلامتی صحبت میکرد و یکی از نکات سلامتی که استاد اشاره بهش کرد این بود که افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند ناخودآگاه مریض میشن تا توجه دیگران رو جلب کنن و دیگران قربون صدقشون برن و این افراد قائم به غیر هستن و قائم به ذات نیستند و مرتب در مورد بیماری هاشون صحبت میکنن وقتی من این نکته رو شنیدم سریعا خودم رو جمع و جور کردم دیدم با اینکه انقدر به زعم خودم روی قانون کار میکنم چقدر این نکته فرار بوده و از دستم در رفته و چقدر الکی خودم با دست خودم خودم رو بیمار نگه داشتم و بعد از اینکه فهمیدم و توجه‌ام رو از بیماری برداشتم و به سلامتی گذاشتم و دیگه در موردش با دیگران صحبت نکردم و از این فضا خارج شدم بیماری هم از وجودم خارج شد. از بچگیم هم مثال دارم که الکی خودمون رو میزدیم به مریضی تا جلب توجه کنیم پدر و مادر رو بکشونیم مدرسه تا بیان ببرنمون خونه یا دکتر که دیگه مدرسه نریم و یادم هست دقیقا نگاه می‌کردم به هم کلاسی ها که با ادای فرد بیمار رو در آوردن مدرسه نمیومدن و به قولی میپیچوندن مدرسه رو و بعد ما هم تقلید میکردیم به همون شکل ادای بیمارها رو در می آوردیم الکی خانواده رو میشکوندیم مدرسه که بیان ما رو ببرن دکتر و دیگه مدرسه نریم و به این شکل جلب توجه میکردیم ناخودآگاه چه کارهایی که ازمون سر نمیزد و الکی الکی بیماری برای خودمون درست میکردیم و یادم هست یکبار الکی من خودم رو به بیماری زدم و واقعا بعدش بیمار هم شدم و واقعی شد فقط به خاطر اینکه جلب توجه کنم و مدرسه نرم!! و این اتفاقات همش به خاطر نشناختن قانون بوده اگر ما قانون رو میدونستیم چقدر میتونستیم موقع مدرسه موفق تر زندگی کنیم ولی باز هم جای شکرش باقی هست که الان آگاه هستیم به قانون و داریم ازش استفاده میکنیم و خدارو بی نهایت سپاسگزارم که من رو با قانون آشنا کرده و دارم در مسیرش حرکت میکنم و هر روز قدمی برای بهبود خودم برمیدارم. و در مورد این موضوع که استاد گفت حتی در مورد مشکلاتتون پیش خدا هم صحبت نکنید و شکایت نکنید دچار تناقض شدم با فایل نامه ۳۱ امام علی به امام حسن چون خود استاد از زبان امام علی میگه که غم اندوه خودتون رو پیشگاه خدا ببرید تا آرومتون کنه و پیش بنده خدا درد و دل نکنید چون بیشتر نگران میشید اما با فکر کردن به این موضوع به نتیجه رسیدم که منظور در نامه ۳۱ امام علی این بوده که الا به ذکر الله تطمئن القلوب غم و غصه‌هاتون رو ببرید پیشگاه خداوند هدایت بطلید نه اینه برید شکایت کنید بلکه از خدا در مورد اونها هدایت بطلبید این فرق میکنه نتیجه کار اول میشه آرامش و هدایت شدن و نتیجه کار دوم یعنی صحبت کردن در مورد مشکلات با خدا میشه بیشتر شدنش. عاشقتونم خیلی دوستتون دارم امیدوارم که در زندگیتون شاد و سلامت و خوشبخت و موفق باشید و هر روز به سمت خوشبختی سلامتی ثروت و سعادت بیشتر هدایت بشید. محمدصادق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام به استاد عزیزم

    امشب یه احساسی بهم گفت که باید بنویسم…

    امروز از خدا خواستم که بهم بگه پاشنه آشیل من راجع به جذب ثروت چی هست. چرا هرچی تلاش میکنم پول بیشتری بسازم این موضوع محقق نمیشه.

    من توی بقیه زمینه ها واقعا راضی هستم. بابت شرایطی که در اون هستم به لطف خداوند و آموزش های استاد واقعا خیلی خوب نتیجه گرفتم اما هنوز به اون استقلال و درآمد عالی که مدنظرم هست نرسیدم.

    امشب وقتی این فایل رو روی سایت دیدم بلافاصله شروع به گوش دادن کردم. متوجه تفاوت چشمگیری راجع به جذب ثروت در این مورد شدم. من هیچ وقت راجع به درآمد زندگیم با دیگران از زاویه خوبی صحبت نکردم . همیشه حالت دوپهلو و نارضایتی توی صحبت هام بوده. همیشه میگفتم ای بد نی… مثل کسی که احساس ترس داشته باشه از اینکه کسی از وضعیت مالیش باخبر بشه و همیشه شرایط رو معمولی و یا بد نشون میدادم. همیشه وقتی از حقوقمون صحبت میشه فریادم بلند میشه که وضعیت حقوقی ما از همه اداره ها بدتره…

    واقعا نمیدونم ریشه این مرض چیه!!

    اما دیگه تصمیم قاطعانه گرفتم دیگه راجع بهش هیچی نگم و برعکس همیشه پیش بقیه بگم الهی شکر، همه چی خوبه، خدا بی نهایت روزی رسونه.

    خدایا شکرت که پاشنه آشیلم رو بوسیله استاد عزیزم به من گفتی.

    نمیدونید چقدر خوشحال و امیدوارم…

    از خدای مهربونم میخوام منو دوباره هدایت کنه و بهم کمک کنه تا با این باور مخرب مقابله کنم و از هیچ چیزی نترسم.

    دوستتون دارم استاد عزیزم و از راه دور شما و مریم نازنینم رو میبوسم 😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2948 روز

      سلام مهدیه جان

      پاشنه آشیل اکثر آدم ها در دریافت نعمت‌ها نیست بلکه در دریافت پوله یعنی تو ذهن ما پول ، جدا از بقیه نعمت هاست در حالیکه پول در دسته نعمت ها قرار داره و استاد این موضوع را در دوره هاش میگه که بیایید بجای واژه پول از واژه نعمت استفاده کنید چون دوتاش یکیه ولی ذهن ما نعمت ها را از پول جدا می بینه . خود من روی باورهام کار کردم نعمت های زیادی دریافت کردم اما خیلی وقتها به شکل پول نبودند یعنی گیرم روی مسأله پوله و خودم میدونم که ذهنم پول و نعمت را جدا کرده برای همین نعمت به شکل پول نمیاد یا کمتر میاد یعنی باید علاوه بر اینکه کلام را درست میکنیم توی ذهنمون پول را از هر جهت ، نعمت ببینیم و ویژگی ها و خصوصیات نعمت را براش بکار بگیریم مثلا ما خیلی چیزها را فراوون می بینیم اما پول را فراوون نمی بینیم . یا بدست آوردن نعمت‌ها را آسون می بینیم اما بدست آوردن پول را سخت می دونیم و اینا باید توی ذهن درست بشند تا کانال های دریافت پول باز بشند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        علی رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1707 روز

        سلام خداجون مهربونم

        سلاااااام خانم اندیشه عزیز و گرامی

        واقعا سپاسگزارم

        با این نگرشتون نسبت به پول و نعمت واقعا دست مریزاد و خدا قوت. همیشه وقتی تو هر فایلی اسم شمارو میبینم اول میام کامنت شمارو میخونم و واقعا لذت میبرم.

        واقعا وجودتون تو این سایت خیلی خیلی با ارزشه. 🙏🙏♥️

        همین سایت با این همه عضویت نشان فراوانیه

        همین دوستانی که تو هر فایلی یا دیدگاهی میان نظراتشونو مینویسند نشان فراوانیه

        همین که هر روز خیلیا میان محصولات استاد میخرندنشان فراوانیه

        همین وقت گذاشتن برای همدیگر نشان بی نهایت دستان خداونده اگه فراوانی نیست پس چیه؟؟

        خدایا سپاسگزارم بخاطر اینهمه دوستان خوب

        خدایا سپاسگزارم بخاطر اینهمه کامنت

        خدایا سپاسگزارم بخاطر اینهمه ثروت

        خدایا سپاسگزارم بخاطر نعمتهای که به من دادی و من دارم استفاده میکنم.

        خانم اندیشه عزیز.

        همیشه شاد و سلامت باشید. همیشه سربلند و ثروتمند باشید

        خدایا سپاسگزارم

        ♥️درپناه حق ♥️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نجیب زاده گفته:
    مدت عضویت: 1131 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد نازنینم و خانم شایسته گل…

    خوشحالم که توی جمعتون هستم. سپاسگزار خداوندم بخاطر وجود این خانواده ام…

    واقعا فایلی پر از آگاهی هست. که اگر همین یه دونه کار رو بتونیم انجامش بدیم کلی نتیجه عالی توی زندگیمون میگیرم. حرف نزدن درمورد ناخواسته ها برای دریافت دلسوزی دیگران…

    اگر آدم لذت لحظه ای توجه رو با داشتن زندگی پر از درد بخواد مقایسه کنه با زندگی سراسر شادی و لذت پایدار ،با تمام وجود تلاش می‌کنه که نخواد در مورد بدبختی هاش حرف بزنه.

    حتی گاهی اوقات حرف نمی‌زنیم اما با وارد کردن درد و ناراحتی و اعتیاد و به خود نرسیدن و فقر به زندگیمون ناخودآگاه می‌خوایم به بقیه ثابت کنیم آی آدمها ببینید چقدر بدبختم، ببیند این بلا به سرم اومده، ناخودآگاه حس دلسوزی بقیه رو برانگیخته میکنیم، اونم برا لذت لحظه‌ای.

    اما چه سعادتی بالاتر از اینه که از خواب غفلت بیدار بشیم و منتظر هیچ گوش شنوایی برای در هامون نداشته باشیم.

    اون وقته که میتونیم سرنوشت خودمونو از نو بسازیم. خیلی وقته دست برداشتم از مظلوم نمایی و احساس قربانی بودن ، نتیجه شو توی زندگیم دیدم. هر روز شادتر و ثروتمندتر و قویتر شدم.

    به لطف خدا و به مدد آگاهی های ناب استاد عزیزم ،زندگی سراسر خوشبختی رو برای خودم ساختم. چون خودم به خودم توجه دادم ،قبل از اینکه دردهام بهم توجه بدن. انتخاب راه درست برای توجه کردن به خودم به جای انتخاب راه نادرست برای توجه دادن به خودم ، هرچقدر هم حق داشته باشم گله و شکایت کنم و غر بزنم، آگاهانه تصمیم گرفتم این کار رو نکنم.

    رها میکنم نیازم را از برای داشتن تمام دردها و ناراحتی ها و بدبختی ها….

    در پناه حق ،خیلی دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2948 روز

      سلام دوست خوبم

      اونجایی که گفتی هرروز شادتر و ثروتمند تر و قوی‌تر شدم کیف کردم . حظ کردم چون پاشنه آشیل خودم و خیلی از آدمها اینه که موفقیت تا کِی ؟ خوشبختی تا کِی ؟ خوشی و رشد و پیشرفت تا کِی ؟ یعنی یه باوری که هست اینه که نمیشه همیشه خوبی باشه نمیشه همیشه روند رشد آدم ها سیر تصاعدی داشته باشه در حالیکه این فقط یک باوره که منشأ و مأوای خودش را داره . یک باوره که مثل همه باورهای غلط ، ریشه در ورودی ها و دیده ها و شنیده های ما داره . و میتونه تغییر کنه و الان که کامنت شما را خوندم به خودم اومدم و گفتم آرههههههه این فقط یک باوره که باید تغییر کنه تا احساس من تغییر کنه و من با تغییرش از احساس بد به احساس خوب برسم .

      از شما عمیقا سپاسگزارم 🌷

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        نجیب زاده گفته:
        مدت عضویت: 1131 روز

        سلام به شما اندیشه عزیز…

        اتفاقا این باور مسموم که همیشه و قبل از هر اقدامی همراهمون بوده همین هست که میگیم شادی و خوشبختی و حال خوب تا کی؟ حتی بدتر از اون میگیم آخرش که چی بشه؟

        اما وقتی جهل کنار بره و خودآگاهی بوجود بیاد و دنبال فلسفه هر چیز باشیم شادی‌ها خوشی ها هر لحظه بیشتر و بیشتر میشن.

        نبود خودآگاهی و ایمان باعث پوچ گرایی میشه .تنها راه خروج از پوچ گرایی همین ایمان و خودآگاهی است. معنای هرچیزی رو درآوردن باعث زندگی پویا و شادتر میشه و باعث بوجود آوردن خوشبختی عمیق که هر لحظه بیشتر و بیشتر میشه و انتهایی نداره.

        بیرون آوردن معنا و فلسفه هرچیزی باعث میشه که در مقابل نیستی های وجود، خود را نبازیم و با باوری استوار پیش برویم.

        امیدوارم خوشی ها و شادی هایت در سایه خودآگاهی و معناگرایی هر لحظه بیشتر و پایدارتر شود.

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          اندیشه افشین گفته:
          مدت عضویت: 2948 روز

          سلام زهرا سادات عزیز

          پاسخ تون بسیار عالی و منطقی بود . ممنونم .

          بقول یکی از دوستان به نام مرضیه که از بچه های سایت هستند و خیلی هم موفق هستند ، ما توی تمام کتاب هایی که خوندیم و فیلم هایی که دیدیم ، از اول تا آخرش تلاش و بدو بدو و سختی بوده و آخرش که موفقیت حاصل میشد ، فیلم تمام‌میشد و کتاب به پایان می‌رسید . یعنی مغز ما هیچ برنامه ای برای بعد از موفقیت و بعد از رسیدن به خواسته ها نداره و چون نمیدونه بعدش چی میشه ، می‌ترسه و از موفقیت وحشت میکنه در حالیکه واقعیت کاملا متفاوته و بعد از هر موفقیتی موفقیت دیگری میتونه باشه . من خودم هیچوقت توی زندگیم به پوچی نرسیدم چون آدم بسیار شاد و امیدواری بودم ولی بعد از کار کردن روی خودم ترس هایی را عمیقا تجربه کردم که در کنار سختی هایی که داشتند درس ها و تجربه های بسیاری هم برام داشتند و اینم بخشی از تکامل من بود . گاهی در روند تکامل به ظاهر سقوط میکنیم اما در واقع اون سقوط ، بخشی از صعود ماست .

          مجددا از شما بسیار سپاسگزارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    ملورین گفته:
    مدت عضویت: 1823 روز

    به نام تنها معبودم “الله” و عرض سلام و ارادت به استاد عباس منش و خانم شایسته محبوب های قلبم که با تمام وجود و تمام انرژی و عشق، قوانین کیهان را دائم برای ما تکرار میکنند و فقط خدا میداند با این آموزش های قوانین و خودشناسی و خداشناسی،شما چقدر باعث هدایت افراد به مسیر انعمت الهیم شدید و چقدر با آموزه های شما جهان گسترش پیدا میکند و شما دائم بهشت دنیا و آخرت را کاملا درک و تجربه میکنید،خوشا به حالتان🔱

    میخوام از تجربه خودم بگم شاید هم خیلی مرتبط به موضوع مورد بحث نباشه اما بی ربط هم نیست😊

    من از بچگی همیشه عادت داشتم که هیچوقت به هیچ کس نمیتونستم “نه”بگم حتی زمانی که واقعا دلم نمیخواست اون کار را اتجام بدم و گاهی به حدی که آن درخواست برام زجرآورترین مسئله بود بازهم قبول میکردم،شاید برای جلب توجه بوده که بگم من خیلی خوبم و شاید هم برای راضی نگه داشتن بوده نمیدونم فقط میدونم ویژگی خوبی نبود و به دلیل این ویژگی که داشتم سالها عذاب کشیدم.

    به عنوان مثال یک دوستی داشتم که از دوران راهنمایی با هم بودیم و من از همان ابتدا متوجه شده بودم که این خانم اگر من به درخواستهاشون پاسخ مثبت بدم،دوستی ادامه پیدا میکنه و اگر پاسخ مثبت ندم دیگر دوستی در کار نخواهد بود و من به دلیل نداشتن اعتماد به نفس و احساس لیاقت به این ترس همیشه باج میدادم.

    تا بر حسب تصادف من با این خانم یه جوارایی همکار شدیم،گاهی فکر میکنم خداوند این پازل را کنار هم چید تا من خودم را محک بزنم تا ببینم اینقدر که من قوانین را هر روز تمرین میکنم و ادعای توحید و آگاهی به این قوانین را دارم حالا کجای کار هستم.

    خوب طبق معمول همیشه این خانم بازم درخواست از من داشتند،اینکه چون من ماشین دارم و ایشون ندارن من هر روز برم دنبالشون بیارمشون و بعداز ظهرها هم ببرمشون جلوی درب منزلشون،انگار با اسنپ اشتباه گرقته بودن🤣😂

    زمانی که درخواست ایشون رو شنیدم بدون اینکه فکر کنم و به راحتیِ تمام جوابم منفی بود و همونطور که فکر میکردم ایشون کلی سر من داد و بیداد کردن و تازه من را مدیون خودشون کردن اما من حتی لحظه ایی به خاطر جواب منفی که در نهایت ادب داده بودم شک نکردم و تازه به خودم میبالم که چه استادی دارم که لیلای بدون عزت نفس را چطور تبدیل به آدمی کرد که به راحتی کلمه “نه” رو بگه بدون کوچکترین تردیدی و چقدر هم خوشحالم که این خواست جهان بود که به راحتی و بدون هیچ تلاشی این فرد را از زندگی من خارج کرد و قطعا افراد هم فرکانس خودم را باز هم به راحتی وارد مسیر زندگی من خواهد کرد و باید تلاش کنم که در بهترین و بالانرین فرکانس ممکن باشم تا جهان هم هوامو داشته باشه چون این قانون بدون تغییر جهانه.

    سپاس از پروردگارم برای سیستمی بودن و قانونمند بودن جهانش و سپاس فراوان از استادِ دلبرم که با جان و دل این قوانین را هر روز و هر روز برای ما تکرار میکنن و ملکه ذهنمان شده و با هر تضادی سریعا صدای پرطنین استادم در ذهنم  جرقه میزنه و به سرعت به ندای قلبم گوش میدم و همیشه مطمئنم هر آنچه اتفاق بوفتد خیر هست برای بندگان مومن خداوند.

    امیدوارم از بندگان مومن خداوند باشیم🙏🤲

    بی نهایت دوستتون دارم❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    Erfan گفته:
    مدت عضویت: 1601 روز

    به نام عظمت و انرژی و قدرتی که تو وجودمه و هرلحظه با منه و باهام عشق بازی میکنه.

    سلام استاد عاشقتم از ته دلم و دمت گرم و دمت گرم و دمت گرم که این همه آگاهم کردی خدا خیرت بده ایشالا همیشه شاد و خوشحال و موفق باشی استادم.

    خیلی چیزا به یاد آوردم از گذشته و به خودم گفتم عه خدایا شکرت یادم نبود من این شخص بودم الان چقدر تغییر کردم چقدر عوض شدم.

    یادم میاد در گذشته نه چندان دور من انقدر تشنه محبت دیدن از بقیه بودم انقدر احساس قربانی بودن تو وجودم بود انقدر ضعف داشتم دوس داشتم همیشه مریض باشم تا بقیه دلشون به حالم بسوزه عاشق دلسوزی بقیه برای زندگیم و وضعیتم بودم و انگار وقتی احساس ترحم بقیه رو به سمت خودم جلب میکردم راضی میشدم و تو دلم میگفتم آخیش.

    اصلا دوس ندارم راجب اون زمان صحبت کنم ولی برای اینکه درس هاش رو به یاد بیارم یاداوری میکنم به خودم و راجبش مینویسم شاید به بقیه دوستامم ایده بده.

    استاد من سالم و سلامت بودم همیشه ولی خودم و به مریضی میزدم در صورتی که هیچیم نبود سالم و سلامت بودم ولی خودمو میزدم به مریضی از بچگی این اخلاق و پیدا کردم چون دقیقا یکی از افراد خانوادم هم خودش این شخصیت و داره که دنبال جذب کردن احساس ترحم به خودشه و هم برای بقیه دلسوزی میکنه همینه که الان دائم بیماره و مشت مشت قرص میخوره و دورشم خلوت شده و هیچکس دوسش نداره چون اولش بقیه بهت میان محبت میکنن دلسوزی میکنن میگن آخیش قربونت برم چی شده ولی یه خورده که میگذره همون آدمایی که برات دلسوزی میکردن دیگه بیخیالت میشن هیچکس از آدم ضعیف خوشش نمیاد.

    من از لچگی دقیقا مثل حرف شما برای مدرسه رفتن همیشه موقع امتحانا مریض بودم حتی تو مدرسه خودمو به مریضی میزدم که بیام خونه

    من همین اخلاق و داشتم همیشه با خودم همیشه خودمو به مریضی میزدم رفتم خدمت همیشه برای گرفتن استعلاجی خودمو به مریضی میزدم همیشه مریض بودم چون اولش خودمو به مریضی میزدم و انقدر خوب تو نقشم فرو میرفتم و همه هم باور میکردن منم واقعا مریض میشدم.اولش ادا درمیاوردم ولی انقدر که خوب نقشمو بازی میکردم جسمم ده برابر بیمار میشد.الان که یادم میاد میگم خدایا شکرت که هدایتم کردی و منو آگاه کردی وگرنه معلوم نمیشد من چی میشدم.یادمه یه سری فیلم ها دیده که داستانش این بود که یه فردی بیماره و سرطان داره و عشقش همیشه جلو در بیمارستانه و پیششه و اخرشم اونی که سرطان داره میمیره و همه عاشقش میمونن و این جور داستان ها یا این داستان که یه عشق زیبایی در جریانه تا یه روز یهو از دماغ پسره خون میاد و میفهمه بیماری لاعلاج داره و ماه ها بیمارستان میمونه و همه براش گریه میکنن و اخر سرم میمیره انقدر این فیلمارو جذاب و قشنگ و احساسی ساخته بودن اینا تو ناخودآگاه من بود همیشه که حتی من با وجود سلامت کاملم برای یه سری از دوستام فیلم بازی کرده بودم تو عالم بچگی که من سرطان دارم تا اونا بیشتر منو دوس داشته باشن.

    اصلا دیگه دوست ندارم به یاد بیارم ولی خدارو شاکرم که از زمانی که با شما هستم اصلا فراموش کرده بودم این موضوعات رو و باورم تغییر کرده بود و از این که احساس ضعف بکنم حالم بهم میخوره و این خیلی بهم حس قشنگی داد که تغییر کردم و خدارو شکر که الان انقدر شخصیت قوی و قدرتمندی دارم نه مثل اون فیلما که برای آدما ضعیف بودن و زیبا جلوه میدن و تبلیغ ضعف و احساس قربانی بودن رو میکنن.

    استاد نازنینم بی نهایت ازت ممنونم عاشقتم در آغوش میگیرمت من قدر و ارزش احساس خوب رو خیلی فهمیدم و عاشق احساس خوبم هستم و ممنونم که اهمیت احساس خوب رو بهم آموزش دادی ایشالا هرجا هستی خدا پشت و پناهت باشه بی نهایت دوست دارم.

    زندگی من بهشته و من شکارچی نکات مثبت و احساس خوبم🤩😍❤

    عاشقتم خدا جونم😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    به نام خدای که بی نهایت ارزشمند و بینهایت غنی هست و بندگانشو قرین فراوانی کرده و میکند

    خواستم اینه با درس کردن رفتارم عادت هام خوب زندگی کنم کلی لذت ببرم احساس خوب داشته باشم و الماس بسازم و جهانم جای بسیار زیباتری کنم

    عادتی برای همیشه عادتی طلایی کشیدن زیپ دهنت موقعه ای که کمبود هست تا کمی جلب توجه کنی

    و تشویق و تحسین موقعه فراوانی ها و موففقیت ها

    واقعا با چشم خودم یکیو میشناختم بچه اش که میخورد زمین انقد نازشو میکشید حالا چیزیشم نشده بود یکم زخم شده بود ولی بچه چندساعت گریه میکرد حالا مادره اخیش بررررمن چرا تو اینجوری شدی شروع میشد انقد لوسش میکرد انقد به بقلش میکشید که نگو بعد الانکه فکرشو میکنم همسرش بچه اش مدام مریض هستند ما هر وقت اینارو میبینیم پدر پسر بلاخره انقد شده که قشنگ خیلی برام باورپپزیر شد احساس جلب توجه با مریضی حالا هرچی

    ولی واقعا دلم میخاد انقد خودمو دوست داشته باشم انقد به خودم عشق بدم نعمت ها تواناییی لطف های ربو یادم بیارم که پررر از عشق بشم بعد تازه به خونم به همسری به خونوادمو تشویق کنم باهاش یننی وقتی خوشحالن وقتی موفق هستن بهشو عشق نثار کنم اینطوری هم به اونا کمک کردم موفق تر بشن هم خودم

    وقتی هم کمبود مالی تو روابط مریضی هر کمبود تضاد که پیش میاد زیپو بکشم چه ماله خودم چه بقیه قربون صدقه نرم اینطوری با کشیدن زیپ به خودمو بقیه کمک کردم

    خیلی ساده و شیکو مجلسی واقعی از رب هم واقعا کمک میخام خیلی بهتر شدم و قبلا همینطور بودم دلم میخاسته مریضبشم بلاخره جلب توجه کنم البته بدن پر انرژی سالمی دارم ولی دیگه توبه میکنم و دیگه نه از هر کمبود مالی بیماری هیچی زیپو میکشم و هر ترقی پیشرفت فراوانی و ثروت سلامتی لذت میبرم و تشویق میکنم عشق میدم به رشد خودم به همسری خانواده

    در پناه حق شاد سلامت ثروتمند وسپاسگزار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: