نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16 - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    575MB
    55 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
    52MB
    55 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

795 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز

    خدارو بسیار سپاسگذارم که منو هدایت کرد به این فایل

    من تا الان بالای 20 بار فایل آقا رضای عزیز رو از اول تا آخر با دقت گوش دادم و نگاه کردم

    واقعا خیلی چیز هارو از این فایلی که رایگان بود ولی برای من میلیارد ها تومن ارزش داره یاد گرفتم

    چقدررررر وقتی که این فایل رو گوش میدم احساس عجیبی بهم دست میده خیلی جاها فایل رو استاپ میکنم و گریه میکنم دست خودم نیس

    خیلی خوشحالم برای آقا رضای عزیز که اینقدر استمرار داشت روی فایل های شما واقعا از خدا میخام همچین استمراری رو توی وجود من هم شعله ور تر کنه استاد عزیز اونقدر که این فایل روی من تاثیر میزاره حتی هزاران بار تکرارش که اصلا برای من تکراری نیس فایل های دیگه نمیتونه بزاره

    هرچقدر از احساسم بخام راجب این فایل بنویسم واقعا نمیتونم وقتایی که این فایل رو شروع میکنم و تمومش میکنم بمبارانی از احساس خوب امید انگیزه توکل در درونم اتفاق میفته این فایل انقدر خوبه که من نتونستم ی قسمت خاصی رو توی کامنتا بنویسم برای آقا رضای عزیز از اعماق وجودم خوشحالم و آرزوی بهترین هارو دارم و از شما استاد بزرگوار میلیون ها بار سپاس گذارم که فایل هایی با ارزش میلیارد ها تومن رو توی سایت به صورت رایگان قرار میدید

    از خداوند در هر لحضه سپاسگذارم که منو با سایت شما آشنا کرد خیلی وقته من از آموزه های رایگان دوره عزت نفس و شیوه حل مساعل استفاده میکنم

    خدارو شکر گذارم که راه رو به من نشون داد

    خدا یار و نگهدارتون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زری شیخی گفته:
    مدت عضویت: 365 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و مریم جان عزیز و دوست داشتنی

    اول از همه تشکر میکنم از خداوند که منو به این فایل هدایت کرد و بعد ممنونم از استاد عزیزم که این فایل و روی سایت گذاشتن و در آخر سپاسگزارم از آقا رضای عزیز که اینقدر قشنگ و واضح با بیانی زیبا شرایط خودشونو از ابتدا تا الان اینقدر خوب و واضح توضیح دادند

    چقدر من درس گرفتم از شنیدن این حرفها و بیشتر و بیشتر و بیشتر امیدوار شدم که می‌شود

    با وجود اینکه خیلی تلاش می‌کنم رو خودم کار کنم و حسم رو خوب نگه دارم ولی دیروز سر یه خواسته ای که از خداوند داشتم ولی نشد البته من زیادی عجول بودم و فکر کردم نمی‌شود هدایت شدم به این فایل

    در همون حال که ذهنم آشفته بود گوشیمو برداشتم وارد سایت شدم و گفتم خدایا یه نشونه یه جواب واسه علامت سوال ذهنم میخوام و بعد هدایت شدم به این فایل که وای چقدر برام درس داشت اینقدر این فایل برام جالب بود منی که زود میخوابم تا ساعت 1/5شب بیدار بودم و فایلهارو نگاه میکردم دو قسمت موند که امشب دیدم چون سرم شلوغ بود نشد زودتر ببینم

    اینقدر هیجان‌زده میشدم از دیدنش که حتی نمیخواستم وقت بزارم تا کامنت بزارم فقط میخواستم زودتر ببینم

    استاد چقدر قشنگ توضیح دادن که از همون جایی که هستی شروع کن و چقدر خوب این اصول رو آقا رضا رعایت کردند

    چقدر قوانین جهان دوست داشتنیه اگه میگه حس خودتو خوب نگه دار واست اتفاق خوب میوفته دقیقا همینه داشتن بدهی دادن قرض به دیگران داشتن دسته چک و هزار تا مسائل دیگه جدآ ذهن آدمو بهم میریزه اینقدر درگیرت میکنه که دیگه جایی برای داشتن حس خوب یا ابتکار عمل نمیمونه

    ای کاش همه ما بتونیم خیلی قشنگ و خوب همه قوانین جهان هستی رو یاد بگیریم و رعایت کنیم

    با آرزوی موفقیت روزافزون برای همه خانواده عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    به نام تنها فرمانروای هستی

    خدایا منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای….

    خداوند هر لحظه داره مارو هدایت می‌کنه این بستگی به جرأت و توکل و ظرف وجود ما داره که چقدر میشنویم چقدر عمل میکنیم….

    سلام به استاد های عزیزم

    سلام به دوستان و خانواده صمیمی ام

    منم با اولین قسمت این فایلها و نتایج متعهد شدم روی خودم کار کنم و خداروشکر از فایل باورهای ثروت ساز شروع کردم روزی یه فایل گوش میدم نکاتش رو در دفترم می نویسم کامنت می‌زارم و کامنت دوستانم رو میخونم

    و خداروشکر که باعث شد حرکت کنم برای بهبود شخصیتم و از خدا میخواهم این روند تداوم داشته باشه….

    در همین مدت ایده ای به ذهنم رسیده برای خلق ارزش، که با همین امکانات باید شروع کنم و شروع کردم،به لطف خدا به طور شگفت انگیزی به مطالبی هدایت میشم و از طرف کسانی دارم آموزش داده میشم که مهارتم بالاتر بره و اینها همش نشونه هست همش نتیجه تلاش من برای بهبود شخصیتم هست

    از شما متشکرم که باعث شدین دیدگاه من تغییر کنه باعث شدین یقین پیدا کنم و مصمم تر ادامه بدهم

    و خداروشکر که هر ثانیه خداوند. نشانه های قوی تری برای من داره که ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سمیه چنکشی گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته یکی از فایل های بی نظیری تا به حال دیده بودم داستان هدایت رضا عزیز بود جای تبریک داره یکی از تصمیماتی که من هم گرفتمکبعداز دیدن این فایل این بوده که من هم بیایم وقدم اول روبردارم وپولی را که برای خرید لباس عید کنار گذاشتم با این پول اول بدهی ام را بدهم به نظر خیلی لذت بخش تر باشه از پوشیدن لباس که احساس ارامش نداشته باشم چون بدهی دارم این را قدم اول خودم برای طی کردن تکامل مدانم ومیدانم‌به محض برداشتن قدم خدا هزاران قدم برایم برمیداره

    در مورد نوشتن کامنت

    آن هم باید تکاملش طی می شد تا به این مرحله برسم من تا چند وقت پیش فقط فایل هارو میدیدم وبخشی از کامنت های دوستان رو می خوندم ولی هیچ وقت کامنتی نگذاشته بودم جزء یه رد پا ولی الان بادیدن هر فایلی دوست دادم چیزی در مورد اون بنویسم‌

    این هم به نظر خودم به خاطر طی کردن تکاملم هستش

    خدا رو شکر می کنم که در این مسیر قدم گذاشتم‌ وامید وارم خیلی زو دبیام ودرمورد تصمیمی که گرفتم وپاداشی که خداوند بهم داد کامنت بنویسم

    در پناه الله یکتا شاد پیروز وثروت مند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مهسا میهن خواه گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام عزیزانم

    این فایل و حرفای استاد چنان کوبنده و با احساس بود که حس میکردم درد سیلی هایی که میخوردم

    تاکی میخای نتیجه هارو بشنوی تاکی میخای فقط این و اون تحسین کنی پس کی خودت؟؟

    از اولین فایل تصمیماتی گرفتم هر چند کوچیک ولی تعهد دادم انجام بدم

    طرز پوشش سر کارم عوض کردم تمیز مرتب و آراسته تر

    تعهد دادم به خودم دیگه اخر هر شب تمام ظرفای کثیف شسته بشه و هیچ ظرف کثیفی صبح داخل سینک نباشه

    از اون بحث آقای عطا روشن در مورد تکه تکه بخش بخش هم خیلی خیلی ایده گرفتم برای انجام کارهام بعضی که خیلی زورم میومد انجام بدم به نظر سخت بود بخش بخشش کردم هر قسمت کوچیک هر روز انجام میدم

    الهی مرا عالم بدون عمل قرار مده آمین

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ماندانا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    سلام استاد عزیزم،عاشقتم استاد،سلام به مریم گلی عزیز ودوستانم،استاد بخدا این فایل وبرای من سایت گذاشتین نمیدونم چن بار گوش کردم ولی هردفعه یه چیز جدید فهمیدم لذت بردم وفهمیدم که باید حرکت کنم قدم بردارم سختی اول راه نجواها منصرف نکنه، به جای اینکه در ودیوارو نگاه کنم وصبح تا شب فقط تو خونه فایل گوش کنم قدم بردارم،راستی استاد عزیزم دیروز توستر قطبی نوشتم که خدایا یه جاروبرقی نو وعالی میخام راستش نو رو باشک نوشتم گفتم آخه از کجا یه جاروبرقی نو به من میرسه،باورم نمیشه امروز اول صبح یه جاروبرقی شیک ونو هدیه گرفتم، نمیدونید چقدر خوشحال شدم وخداروشکر کردم که قانون جواب میده راستی دیروز نوشتم میخام 100 انعام بگیرم اولش نوشتم 200 ولی ذهنم مقاومت کرد پاک کردم نوشتم 100 وخدا شاهده یه تراول 100 نو گرفتم،استاد استاد عاشقتم یعنی کامنت منم میخونید ای کاش متوجه میشدم که خوندید،خدایا شکرت به خاطر اینکه منو تو این مسیر قرار دادی،خدایا یه جوری بهم بگو که استاد کامنتم و میخونه یا نه،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    سلام به همگی

    استاد من میخوام توی این کامنتم بگم که برای عمل کردن به باورهای صحیح و پیش برنده، دقیقا چکار میخوام بکنم.

    اولا بگم که هر وقت شما حرف از علاقه میزنین ذهن من میره سمت موضوعی که الان رشته ام و حوزه ای که میخوام توش فعالیت کنم نیست. به همین خاطر یجورایی عذاب وجدان میگیرم که چرا وسط اون موضوعی که از صمیم قلبم بهش علاقه‌مندم نیستم.

    ولی بادی بدونم که من با توجه به شرایط و میزان قدرتی که توی این مرحله از رشدم در شخصیتم احساس کردم تصمیم گرفتم.

    با اینکه واقعا رشته الانم رو هم دوست دارم و اصلا با نشانه های خداوند به سمتش هدایت شدم و شروعش کردم، ولی دروغ چرا سختمه یذره هنوز که تمام وجودم رو واسش بذارم.

    و هر دفعه باید به خودم یادآوری کنم که روژینا اگه توی این حوزه ای که الان توش هستی حرفه‌ای نشی و ازش دست بکشی، از اونجایی که هنوز به قدر کافی در خودت جسارت و عزت نفس نساختی به نابودی میرسی. یا اگه هم خداوند بهت لطف داشته باشه و خودت هم تماما وجودت رو براش بذاری و بتونی سِروایو کنی، احتمالا خیلی اذیت خواهی شد.

    حالا کاری نداریم.

    الان من به نقطه ای رسیدم که باید به اون چیزایی که میدونم و تا حد خوبی سعی کردم یادشون بگیرم عمل کنم.

    صراحتن،

    من به خدا گفتم پول میخوام، میخوام خودم خودم رو ساپورت مالی کنم، خدا هم گفت اوکی من بهت میدم! هر چی که بخوای بهت میدم…

    تو ارزش خلق کن، به میزانی که ارزش خلق میکنی و فقط به دنبال پول نیستی و ارزش کارت برات به پولت مقدمه ثروت و برکت وارد زندگیت میشه.

    چشم. حالا چه ارزشی خلق کنم؟

    مگه تو نمیخوای معمار بشی؟ مگه طراحی سایت هم بلد نیستی؟ مگه دنبال این نیستی که به غیر از دانشگاهی که میری کاری کنی که معماری رو یاد بگیری؟

    خب، این اگه مسئله توئه مسئله خیلیای دیگه هم هست.

    دیدی تا حالا کسی این مسئله رو حل کنه؟

    نه هر چی سرچ کردم به نتیجه ای نرسیدم.

    خب پس، تو بیا این کارو بکن.

    یه سایت بزن، یه بلاگ، که تمام مسیری که میری رو قدم به قدم توش توضیح بدی. دامنه ات هم که مرتبطه پول هاستت هم که برات رسوندم که روی پای خودت وایستی.

    شرایطش هم که برات مهیا کردم که بری و خیلی راحت و با عزت و احترام اتوکد یاد بگیری، چی از این بهتر؟

    هر چی بهت الهام میکنم بذار که این الهامات قراره الهام‌بخش خیلی ها باشه و هدایتشون کنه به سمت رشد و پیشرفت.

    چشم خدایا. سمعا و طاعتا. هر چی که تو بگی عمل میکنم.

    از اونطرف ازت میخوام که بری و کانکشن های لیندکدینت رو گسترش بدی به همون روشی که بهت گفتم و لینکدین رو یاد بگیری. یه نشونه هم توی متن منتخب همین فایل بهت دادم که نذاریش کنار و ادامش بدی

    خب دیگه مسیر واضحه.

    فقط مونده قدم برداشتن من، که این کامنت تموم بشه میرم سراغش و ایده ی استارت خورده ان رو ادامش میدم.

    یه نکته دیگه

    من باید برای اینکه پیشرفت کنم توی این حوزه کلی کار انجام بدم و یه سری قدم ها هست که باید بردارم.

    میخوام با این باور این بار برم سراغشون که من می‌تونم همه ی کارها رو همدل کنم و به خوبی از پس انجام هرکدومشون بربیام و توشون موفق عمل کنم. خداوند این توانایی رو بهم داده. فقط باید باورش کنم تا بتونم ازش به خوبی استفاده کنم.

    خدایا شکرت بابت این کامنت عملی و کاربردی برای خودم که رد پای اولین قدم منه که میخوام بدون عجله ولی با شور و اشتیاق برش دارم و نتیجه رو ببینم…

    خدایا شکرت…

    استاد ممنونم ازتون که همیشه ما رو به حرکت کردن و قدم برداشتن سوق میدین و گنج هایی رو بهمون میدین که بتونیم در عمل ازش استفاده کنیم.

    خداروشکر…

    هر جا هستید شاد و سلامت و ثروتمند باشین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    درود بر استاد عباسمنش عزیز

    درود بر دوستانی کہ کامنت من رو میخونند

    استاد عباسمنش عزیز ۔۔۔ھر فایل صوتی کہ از شما گوش میکنم خودش یک کتاب قطور ھست کہ پر از آگاھی و نشانہ ھست برای من ۔۔

    جالبہ وقتی دربارہ موضوعی فکر میکنم و دنبال نشانہ ھستم باشنیدن یکی از فایل ھای صوتی شما نشانہ ھا برایم باز می شود و حس میکنم شما دربارہ اون موضوع با من صحبت میکنید

    من ھمیشہ برای شروع ھر کاری ترس دارم با اینکہ ایدہ ھای زیادی دارم ولی از روبرو شدن با اون ایدہ ترس دارم ۔۔۔ صبحت ھای شما این رو بہ من یاد داد کہ من با رفتن در دل این ترس می تونم موفق باشم ۔۔با برداشتن قدم ھای کوچیک ارزش بدم بہ کارم ۔۔

    من از روزی کہ فایل ھای شما رو گوش میکنم احساس میکنم مثل کودکی ھستم کہ تازہ مئخواد قدم بردارہ ۔۔نمیخوام از خودم انتظار داشتہ باشم از روز اول بدوم باید از قدم ھای کوچیک و تاتی کردن شروع کنم و ادامہ بدم و ادامہ بدم تا بہ چیزی کہ میخوام برسم

    استاد عزیز در این دو ھفتہ کہ فایلھای شما رو بہ طور مداوم گوش میکنم ۔۔سعی کردم تغییر اول از،درونم شروع کنم ۔۔من آدمئ بودم کہ خیلی زود عصبانی میشد ۔۔تمرکزم روی رفتار شوھرم بود ھمیشہ بہ کارھای کہ انجام نمیداد فکر میکردم و بھانہ ی برای گلہ و شکایت ازش پیدا میکردم

    شما گفتید تمرکزم بردارم و بہ چیزی کہ میخوام فکر کنم ۔۔من چند روزی ھست کہ دیگہ بہ رفتار شوھرم فکر نمیکنم تمرکزم روی موفقیت خودم گذاشتم

    نتیجہ این بود کہ من بہ آرامش رسیدم دیگہ زود عصبانی نمیشم حالم خوبہ ۔۔چھرہ عبوس ندارم بیشتر موقع ھا در حال شوخی و خندہ ھستم در حالی کہ قبل از این چھرہ م ھمیشہ در ھم بود

    تازگیا شوھرم از در کہ میخواد برہ بیرون میاد و منو میبوسہ کاری کہ اصلا،قبلا انجام نمیداد ۔۔

    تازگیا تا میخوام کسی رو قضاوت کنم این حرف میاد تو ذھنم کہ اگر میخوای شرایطت عوض بشہ باید از ھمین قدم ھای کوچیک شروع کنی ۔۔ھمونجا زیپ دھنم می بندم

    خودم درگیر حرف آدما نمیکنم دارم سعی میکنم خودم از حرفای حاشیہ ای کنار بکشم ۔۔دیگرون ھر کاری میخواند انجام بدن بہ من ربطی ندارہ

    دارم روی حسادتم کار میکنم ۔۔و سعی میکنم وقتم صرف یادگیر ی و آموزش خودم بزارم تا احساس ارزشمندی کنم و برای کسایی کہ شاید بھشون بخاطر موفقیت ھاشون حسادت کردم آرزوی موفقیت میکنم ۔۔۔

    اینھا تغییراتی ھست کہ من در این مدت کوتاہ بھش دست پیدا کردم

    امید دارم کہ این روند ادامہ دارہ زیرا کہ خودم رو لایق خوبی پاکی و شاد زندگی کردن و رسیدن بہ خواستہ ھام میدونم ۔۔۔کہ ھمہ با قدم برداشتن و ادامہ دادن دست یافتنی ھست

    سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زیبا قاسمی گفته:
      مدت عضویت: 679 روز

      سلام به دوست عزیزم

      چقدر شرایط شما شبیه به زندگی من بود

      من هم مثل شما به ارامشی رسیدم که روزی ارزوشو داشتم

      امیدوارم با تکرار و تمرین بتونیم از نتایج بزرگمون صحبت کنیم

      واقعا چقدر خوبه که در این مسیر قرار گرفتیم

      خیلی برام جالب بود

      منم محبتهایی رو از همسرم میبینم مثل شما که اصلا توی ١۵ سال ازدواج ندیده بودم

      و چقدر احساس لیاقتم بیشتر شده

      از خوندن کامنت شما خیلی لذت بردم

      و احساس کردم خودم نوشتم

      براتون موفقیت های روز افزون و ارامش ابدی ارزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آرزو گفته:
        مدت عضویت: 918 روز

        زیبای عزیز

        از اینکہ وقت گذاشتی و پیام منو خوندی ازت ممنونم

        از اینکہ شما ھم تجربیات من رو داشتید و در واقع ھم فرکانس من ھستید خوشوقتم ۔۔

        خوشحالم در این راہ با شما ھم مسیر ھستم و امید دارم کہ انتھای این مسیر برای شما و من شادی و آرامش و خوشبختی را بہ ارمغان می آورد ۔۔

        توشہ این مسیر چیزی جز احساس لیاقت و تغییر باورھا و استمرار و مداومت نیست

        امید دارم کہ شما ھم با تلاش و پشتکارتان موفقیت ھای بیشتری را کسب کنید و شادی وآرامش نصیب ھر لحظہ شما باشد۔

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 861 روز

    سلاااااااااام استادعزیزم ومریم عزیز.

    وسلام به هم کلاس‌های خودم،دانشگاه استادعباسمنش، راستش استاداول واضح وروشن وبدون هیچ حاشیه وبدون تعارف بگم من تازمانی که فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم،توی فهم من،خداآدم بود،الان هم هیچ ادعایی ندارم که من فهمیدم خداچیست؟ولی دارم تمرین میکنم،من ازتاریخ1399/11/4باحال خیلی…..خراب که میتونم ازروی جرات بگم تریلیاردهادرجه زیرصفرویخبندان ذهن خراب وسردویخ زده بودم،البته به قول استادآشغال زیرمبل بودم،بیرونم زیادازحال درونم خبرنمی داد.چون به قول مادررحمت شده ام صورتم باسیلی سرخ بود.اینهارومیگم که ردپایی محکم واستواراول،آخربرای خودم وبعدبرای همکلاسیهام باشه،به خصوص خانمهای بدون شغل ودرآمد، ازتاریخی که گفتم:بامعرفی پسرعزیزم علی آقاواردخانواده بزرگ استادگرامیم،آقای سیدمحمدعرشیانفر شدم، ازکجاش براتون بگم؟فقط اینوبگم باشنیدن حتی هرنفس استادم اشک میریختم، چه اشکی؟ اشک افسوس،اندوه وغم رابااشک امیدبه خداوعظمت الهی درهم کرده بودم،که شماتصورکنید یک نفرانقدرغذاهای فاسدوخراب راخورده که مدام درحال بالاآوردن است.حالاهمین حال راذهن من داشت،فقط خوراکم گریه بود.ولی یادمه ازبچه گی درسم راسرکلاس خوب گوش میکردم وبلدبودم، وقتی توی خانه مادرم میگفت:بخوان میگفتم من بلدم ولی همیشه میگفتم من دوست دارم پولداربشم ولی اصلامدرسه نروم!که همه ی

    مابدون بروبرگرد باورمون شده بود،که بدون درس خواندن اصلاکسی پولدارنمیشود.خوب بادیدن فایلهای شب وروزم یکی شده بود موبه مواجرامیکردم ولی هنوز خدای لیلاهمون آدم مهربان به ظاهریک پدراست. دوباره‌ پسرعزیزم یک راننده تاکسی که روی کشتی کارگری میکرده را نشونم داد،فقط لباس‌های پلنگی بودهرچی بود،مرغ وخروس که حالامتوجه میشم پارادایس بوده، میگفتم مگه میشه راننده تاکسی به آمریکا!این همه دم ودستگاه، به قول استادعطاروشن هیچی نمیفهمیدم فقط همون اه وحسرت وعجولی خودم راداشتم، (آخه من 7ماهه به دنیاآمده ام)حالاازطریق لایواستادعرشیانفربااستادعباس منش صدای دلنشین جنابعالی بر دلم نشست. گوشی منم ازبس که هندزفری زده بودم دیگه هندزفری وصل نمیشد.گوشی روپرت کردم خدایا گوشی به من بده باهندزفری بدون سیم به گوش آدمها میدیدم حال میکردم، تااینکه پارسال عروسی پسرکوچکم بود،گوشی خانمشودزدزد برای عروسم گوشی خریدم وعروسم گفت:شماهم بایدگوشی جدیدبخرید. خدایاشکرت عروسی برگزارشد جای همه ی شمادوستان واستادم پرازگل وصفابود، حالا توی خونه جای خالی پسرم خیلی برام سخت بود،ذهنم دنبال بهانه بود فقط گریه میکردم وازیک مدل زندگی کردن ثابت حال خوبی نداشتم. ومنم هیچ وقت توی فضای مجازی نبودم ونیستم بچه هابرام اینستانصب کرده بودن بازم بلدنبودم ولی بعصی ازاساتیدرومیدیدم هرکی حرفهاش به دلم می نشست گوش میکردم،به خصوص سخنرانی آقایان رابیشترگوش میدادم، حتی برنامه های تلویزیونی رااگرخانمی سخنرانی میکرد سیریعا کانال عوض میشد،زمانی که اینترنت قطع شد،همه ناراحت بودن منم به اینستااعتیاد پیداکرده بودم خیلی سخت بود.ولی ازاین طرف به خودم دلداری میدادم که بهترلیلاخانم توهم داشتی ازدست میرفتی چون فضای مجازی راهنوزذهن من قبول ندارد،ازقطع شدن اینترنت تابرج اسفندسرگرم مراسم عروسی بودیم به سلامتی تمام شد حالافایلهای استادعرشیانفربرام تکراری شده بازشب وروزگریه میکردم، ازبسر بزرگم مخمدآقاپرسیدم چه طوربایدبری توی سایت استادعباسمنش، میخوام چیزهای بیشتری یادبگیرم،به قول استادعطاروشن یادگیری چیه فقط حالم خوب باشه، اول که بااستادعرشیانفرآشنا شدم چاکراه روشنیدم ورمزعدد7راکه منم7ماهه وشب9 ماه ذیحجه بدنیاآمده ام رابه خودم ربط دادم، که منم زندگی ام رادررحم مادرم به قصدادامه ی سفربه دنیادراین شب مبارک قربانی کردم وشروع سفرجدیدرادارم، حالابه سادگی واردسایت شدم وبچه هام مراعضوکردن، حالامیخوام بدونم خداکیست؟خداچیست؟خداچه کارمیکند؟ من کیستم ؟برای چی آمده ام ؟والاآخر!همیشه حرفم این بود خدایاچرااین همه آدم خلق کردی؟عده ی کمترپذیرایی بهتر به خداشوخی نمیکنم:هرچندکه آدم شوخ طبع هستم، که باهرکی حرف بزنم هرچندجدی بگم طرف اصلا ازحرفهام ناراحت نمیشه میگن لیلاخیلی بانمک حرف میزنه!!!آقامافایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم راگوش کردم نه یکبار،نه دوبار!پس چندباراونم باگریه.ویک فایل که ایه ی اذاسئلک رااستادمیخونن ومعنی میکردن اینگارآخوند به منبررفته لیلامثل بزعاله خودشوبه زمین وآسمون میزنه، اخه چون من همیشه برای بیکسی خدادلم میسوخت وهم برای خودم که واقعا لیلاتوی این دنیاحیف شدی الکی توی دنیانابودشدی،اینارومینویسم میدونم ازته دل بعصیهادارم حرف میزنم البته بدون قضاوت،شماهم خجالت نکشیدبنویس تادرس عبرت باشداول برای خودت وبعدبرای دیگران شود،من خیلی ازحرفهای استادرابکارمیبرم ، ازدل هراتفاقی سریع مثبتهاشودرمیارم چندروزی پشت سرهم شوهرم میومدخانه زیروزبرزمان رایکی میکرد. رفتم معدن سنگ، لاستیک تراکتورپنچربود،پنچری میگرفتم، حالامن خوب عزیزم خیریت داشته برات اگه زودترازمعدن میومدی توی مسیر اتفاق ناگواری پیش میومد، شوهرم؛خوب بعدازاین اتفاق گازوئیل تموم کرد،به محض جمع کردن شیلنگ باد،شیلنگ گازوئیل روانداختم تراکتوررو گازوئیل زدم.حالامن خوب عزیزدلم خیریت داشته اگه ز ودترمیومدی شایدتصادف میکردی، عزیزدلم خوب بعداز گازوییل زدن بیل تراکتورشکست، حالامن خوب عزیز دلم به قول استاداگه.!که.حالا عزیز دل!درجوابم میگه اینقداستاداستاد گفتی به همون استادت بگوخرج خانه وکرایه خانتوبده استاداینوگفت استاداونوگفت:منم امروزیک سرویس بیشترنرفتم. ازاین ماجراهازیادتوی خونه مارخ میده یادگاری میمونه مهم اینه که رسالت همسربودن ورسالت مادربودن راازخداهدیه گرفته ام بامهرمقدس بنده ی تسلیم خدابودن روی پیشانی ام حک شده باافتخارتوی مسیربازگشت به سوی خدارابالذت طی کرده ام وبه وعده ای که به حق داده ام رالبیک می گویم ازساعت22:22:22شروع کردم به نوشتن. یک ساله عضوسایتم بلدنیستم کامنت بذارم یک هفته پیش عروسم یادم داده امشب دوباره پرسیده مامان کامنت گذاشتی گمتم نه دوباره یادم داد.حالادرست یاغلط شمابخوانید تاخوب یادبگیرم. وبابت نوشتن درآمدم چون عدد7رابالای صفحه توضیح دادم همیشه ازاول درآمد7میلیونی میخواستم ازکجانمیدانم؟وغیرازکارهای روزانه ی خانه داری به هیج وجه کاردیگه دوست ندارم انجام بدم،پسرم میگفت مامان چه قدرعاشق شغلت هستی میگفتم بی نهایت، من فایل استادروباآقای عطاروشن جست و گریخته دیده بودم تااینکه همین بهمن ماه همه قسمتهاشودیدم وگریه کردم، وقتی میگم گریه درک کنین،یک شب خواب استادرودیدم خانه ی مابود بادوتاپسربزرگم بودیم استادبه ماآموزش ورزش میدادبرای خوردن ناهاررفتیم، استادشعله ی بخاری رازیادکردوگفت خانه بایدگرم باشد. درهمین حال گفتم استادکاش میشدبرای همیشه پیش مامیموندی باز خودم درجواب گفتم نه شماپدرهمه ی بچه هاهستی باید بری وپدری کنی!وشب بعدخواب دیدم زن ومردتوی یک استخرسیمانی توی یک باغ بودیم آب استخر زلال وشفاف نبود یک طناب خیلی ضخیم جنس پنبه ای سفیدبافته شده دست خانمهاوآقایان بودتمرین میکردیم باحضوراستاد سرهازیرآب سریعامیومدیم بالا وهمه توی آب معلق بودیم ازاین همه نشانه خداراسپاس میگویم وناگفته نماند من قبل ازآشنایی بااساتیدموفقیت به خوابهایم عقیده ی زیادی داشتم، برای هراتفاقی خواب میدیدم بچه هاوشوهرم میگفتند توروخدادیگه خواب نبین ،وحالااصل قضیه رابگم که باعشق وعلاقه غذامیپختم وکل کارهای خانه راانجام میدهم درامدم این ماه ازطرف گل پسرم 5ملیون و200هزارتومان بوده ویک میلیون وپانصدهزارتومان ازشوهرم و700هزارتومان

    ازجای دیگرجذب کرده ام وبابت زندگی که دارم بی نهایت پاسگزارم.من ازسال ازسال 1400که به دوستم کمک میکردم صندوق قرعه کشی خانگی داشتیم رابه برکت همون اتفاقی که ازخانه هابیرون نمیرفتن به دوستم تماس گرفتم به خاطرمریضیها به خانمها بگولیلاخانم نمیادشماهم کمتربیایین، البته توی دفترم اول نوشتم، استادهمونی که من گفتم اتفاق افتاد.ودوباره نوشتم که اقساط راتسویه کردم، بازهم حرف من شد.مگرهمینجورالکی تسویه میکردبایدیک نفربه جای خودت توی قرعه کشی جایگزین میکردی. این تمام شد.سال1400بهمن ماه(15)میلیون قرعه کشی ازمحل کارسابق شوهرم برامون افتاد. همین پسرم که5میلیون و200هزاربرام واریزکرده برای بیمه ی شرکتش پول لازم بود8میلیون برد برای بیمه اونم ضرراشد بقیه ی پول برای پول پیش مبل جهازپسرکوچکم دادیم اقساطش تابهمن1402طول کشید،منم مدام میگفتم بروشرکت ازصندوق قرعه‌کشی وپس اندازانصراف بده، برج10توی مسیربرف بازی بودیم تماسی داشتم که بازهم ازصندوق بازنشستگی وام به شماتعلق گرفته مبلغ32میلیون تومان منم توی همون روزهای سردشوهرم بیکارتوی خانه بود.گفتم کلابروانصراف بده ازآخر3میلیون پس اندازداشتیم تسویه کردن وروی بقیه ی کرایه خانه گذاشتیم واین برنامه راهم بستیم راحت شدم. اونم برای شوهرمن که مدام میگه ازکجابااین حقوق بازنشستگی راست میگه حق داره،ویک اتفاقی که سال دقیقا نمیدانم سال95یا97بودپول قرعه‌کشی به نام پسرم افتاددوستم دقیقامثل آقارضاازمن گرفت که ماهیانه اقساطش رابدهد‌.هم پولهارفت هم طلاهام رفت ‌.هم دوستم به زندان افتاد امسال که ازطرف زندان توی بیمه کارمیکند گفته جلوحقوقم بسته است.ولی ماهیانه یک تومان میتونم به بیمه واریزکنم.منم فقط فرم سهام گزاری راپرکردم گفتم مابیمه لازم نداریم این دریافتی پولم راهم خواب دیده بودم اینم یک معجزه وخیلی اتفاقهای زیاددیگربرامون رخ داده انشاالله برنامهای بعدی سوپرایزهای بیشتروبیشتر من که کامنت نوشتن بلدنبودم این همه نوشتم وای به روزی که یادبگیرم!ساعت2:40دقیقه بامداد1402/12/7بازهم باعدد7تمام شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فریده سیستانی گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    برداشت شخصی من از صحبت های رضای عزیز

    سوال؟در اطرافم افراد زیادی دیدم که: دنبال خبر های منفی هستند اخبار دنبال میکنند تو رابطه عاطفی مشکل دارند هیچ کنترلی روی وروردی هاشون ندارند اما بسیار ثروتمند هستد.

    و این در حالی است که استاد عباس منش به ما گفتن باید نظارت بر ورودی هات داشته باشی هر لحظه شکرگذار باشی و ذهنتو کنترل کنی و به قول معروف انقد به خودت سخت بگیری.

    جواب: بحث ما این نیست که فقط پول بسازیم

    بحث ما اینه که با کسب ثروت:

    آیا اون آرامشی که استاد عباس منش داره رو اون فرد داره؟نداره

    اون آزادی زمانی رو داره؟نداره

    اون لذتی که از زندگی میبره رو داره؟نداره

    پس به این جا میرسم: که درسته من خیلی دوست دارم پولدار باشم و ثروت رو خیلی دوست دارم اما هدف من فقط پول نیست. پول یکی از خواسته های منه.

    که تازه بار ها و بارها با چالش های زیاد و تضاد هایی که بهش برخوردم فهمیدم که پول چیزی نیست که من برم دنبالش.پول سازی حاصل یک فراینده!

    کار من اینه:

    ویژگی های درونی ام را بهبود بدم شخصیتم مهارتم …… پول نتیجه این تغییر شخصیت منه !

    همه افراد که فقط میرن دنبال پول. پول رو بدست میارن حالا به هر طریقی .

    اما ما یاد گرفتیم از استاد که همه چیز رو باهم بخاهیم نه اینکه تنها یک بعد خاص از زندگی

    بنابر این اگر مثل بقیه فکر کنی مثل بقیه نتیجه میگیری نه.. من اینو نمیخواهم هرگز!

    و تنها موضوعی که فریده باید بهش توجه داشته باشی اینکه :باید حرف هایی که از استاد می شنویی را باور کنی و هرگز شک نکنی مخصوصا تو موقعیت های به ظاهر سخت

    که مثلا کاش با پولم فلان کارو میکردم کاش اون سال فلان سرمایه گذاری رو میکردم.

    هرگز شک نکن !هرگز شک نکن !هرگز شک نکن!هیچ وقت به قانون شک نکن و فریب ذهنت رو نخور ..

    مخصوصا زمانی که میبینی هزاران نفر در اطرافت دارن به شیوه های معمول زندگی میکنند

    و به ظاهر تاکید میکنم به ظاهر هم هیچ مسئله ای ندارند و فریده هزاران بار با این روش گول خوردی تو گول ذهنت رو خوردی.

    که ببین فقط تو داری انقد سخت میگیری دیدی فلانی مثل آب خوردن میره فلان دورهمی آهنگ منفی گوش میده به هزاران چیز فکر میکنه همیشه از وضع نظام و مملکت شکایت داره همیشه دنبال مقصره.

    اما اونم داره لذت میبره پولم که داره تو فقط برای خودت با حرف های استاد به خودت سخت گرفتی .فریده عزیزم از همین الان که به لطف آگاهی های این فایل بی نظیر که فهمیدی داری فریب ذهن رو میخوری لطفا متوقف کن این روند گول خوردن رو

    شاید بنا به شرایط گاهی ذهنت از مدار اصلی خارج بشه با توجه به اینکه (من ربات نیستم)

    پس باید یک بیس محکم برای خودم درست کنم که اون بیس قوی تر باشه از افکارو شرایط وآدم هایی اطرافم هستن تا دیگه به قانون شک نکنم‌ و نا امید نشم و بخش آخر صحبت های رضا عزیز هیچ چیزی با قانون نشد ندارد حتی اون مسئله ای به ظاهر دکترا و ازمایش ها میگن امکان نداره (ماجرای بچه دار شدنشون)قانون ثابت میکنه با عمل به قانون امکان پذیر میشه

    برداشت من از صحبت های استاد:بخش اول

    همه آدم ها دنبال پول هستند و برای به دست آوردنش دارن صبح و شب می دوند اما همیشه هشتشون گرو نه است به قول معروف.

    بحث سر این نیست ….من چی رو میخوام پس به دستش میارم

    اصلی ترین موضوع اینه که:اگر باور های درستی راجب به اون موضوع داشته باشم حالا پول سلامتی روابط یا ….اون موضوع وارد زندگی مون میشه

    فریده عزیزم بحث اصلی قاتونه قانون بدون تغییر خداوند تو باید به قانون ایمان کامل بیاری

    (کلام استاد:ما اگر قانون جهان رو بفهمیم میتوانیم ازش استفاده کنیم میتوانیم برای ثروت ازش استفاده کنیم میتونیم برای سلامتی ازش استفاده کنیم و….خیلی مهمه درک کنیم قانون رو برای همین من در دوره ثروت قانون رو میگم تو دوره عشق و مودت قانون رو میگم تو دوره قانون سلامتی بازم قانون رو میگم چون قانون ثابته و از طریق اون میشه به خواسته هات رسید. مهم درک کردن قانونه.این نیست که اگر دنبال پول برم پولم میاد سمتم خیر .اگر باور هام در مورد پول درست باشه پول به سمت من می اید )

    صحبت های استاد بخش دوم:

    کلید واژه ها: حرکت کردن در مسیر علاقه .ارزش خلق کردن ایمان داشتن قانون تکامل

    قانون بدون تغییر خداوند میگه :اگر باور ها تغییر کنه افکار تغییر کنه شرایط هم تغییر میکنه.

    با گوش دادن به فایل فهمیدم که وقتی من در مورد 1.تعهد 2.حرکت 3.ایمان 4.چه طور باید توی مسیر درست حرکت کنیم و نگذاریم نجوای شیطان و هیاهوی اطرافیان ما را از مسیر دور کنه صحبت میکنم اصل منظو چیه چون من ب شخصه .درک درستی نداشتم (البته الان متوجه شدم که مطالب استاد رو درست متوجه نبودم و فقط لق لقه زبونم بود)

    خب فریده از این جا به بعد فایل استاد میخوان جمع بندی داشته باشن برای صحبت های رضای عزیز و مسیر پیشرفت شون:

    1. اولین قدم شروع به باور کردن صحبت های استاده (نه فریده جان مثل شما فقط تو حرف بودن)باور یعنی این است و جز این نیست

    2. شروع کرد به کنترل احساساتش به شکلی که احساس بهتری داشته باشه

    3.شروع کرد از جایی که بتونه یه تغییراتی هر چند کوچک تو خودش ایجاد کنه مثل غیبت نکردن ومثل آراسته رفتن به محل کار تمرکز داشتن روی کارش با هر امکاناتی داره کار کنه و…

    (بریم سراغ اصل تکامل): در همان جایی که هستی اگر شروع کنی به تغییر باورهات به تغییر شخصیتت اگر ایمان داشته باشی و اگر حرکت کنی در مسیر علاقه ات قدم به قدم با توجه به میزانی که ظرفت بزرگتر میشه با توجه به آمادگی که پیدا میکنی خداوند هدایت های بیشتری رو برات داره

    اما درس اصلی که استاد میخاد ما از این فایل بگیریم :نقش خودمان را برا تغییرات پر رنگ ببینیم

    و فکر نکنیم که یه سری چیزا همین جوری باهم جور در اومدن که مثلا اقا رضا موفق شد.و ما با توجه ظرفمون و ایمانمون ما ایده های خداوند رو دنبال میکنیم الهامات نشانه ها رو و قدم به قدم پیش میریم.فریده یادت باشه سیستم خدا این جوری نیست که یکی رو بیشتر هواشو داشته باشه یکی رو کمتر خدادوند مثل افتابه به همه داره میتابه مشکل از فریده است که ایستاده تو سایه!سایه هایی از جنس ترس….

    بسیار خب فریده اول :قدم به قدم بر ترس هات غلبه کن.

    از چه چیزی میترسی ؟لازم نیست الان بری سراغ بزرگترین ترس هات نه از یه قدم کوچیک شروع کن مثلا از تاریکی. امشب یکم تو تاریکی اتاقت بمون فریده یادت باشه لازم نیست اول کاری یه حرکت هیولا وار بزنی قانون تکامل یادت باشه.مطمئن باش قدم به قدم خداوند تو را هدایت میکند.

    دوم:حرکت کردن

    فریده برو دنبال اون موضوعی که بهش علاقه داری فریده به چی علاقه داری؟از بچگی عاشق تدریس زبانم .اما شغل الانم ماساژه و به اصطلاح ماسور هستم خب برو سر مبحث آموزش زبان نمیخاد اول قدم بزرگی برداری (قانون طلایی تکامل)اول برو سراغ پکیج های آموزشی دختر 4ساله ات و کم کم عبارات انگلیسی رو با اون کار کن .همین مطمئن باش قدم به قدم خداوند منو هدایت می کند.(الان که دارم تایپ میکنم کلی نجوای شیطان اومده سراغم که باید زود تر شروع میکردی و الان دیگه شغلت یکم جون گرفته ولش نکنی ها و ….)اما اما من رها میکنم موضوع رو و اجازه میدم به خداوند که منو هدایت کنه

    سوم:ارزش خلق کردن

    فریده در زندگی اقا رضا جایی اتفاقات مالی شروع شد که تصمیم گرفته شد دنبال چیزیی که بهش علاقه داره تمام تمرکزشو بزاره روی اون و شروع کنه به ارزش خلق کردن.فریده وقتی باورهاتو تو حوزه ثروت درست میکنی و شروع میکنی به حرکت کردن به سمت اون علاقه و میری تو دل بازی .

    مهم ترین نکته*تغییرات شخصیتی اول خودشو به شکل آرامش فکر سالم تر کلام مثبت تر خواب آرام تر برخورد بهتر جسم سالم تر و شما ادامه میدی و شروع به ارزش خلق کردن میکنی نتایج مالی هم شروع میکنه به پدیدار شدن

    چهارم :عجله نکن

    پنجم :باورهاتو در مورد ثروت درست کن باور هاتو در مورد توانایی هات درست کن باور هاتو راجب توکل درست کن باید حرکت کرد و باید ارزش خلق کرد

    ششم:

    اول هیچ چیز در کار نیست اول فقط یک شور و شوقه یک حرکته یک خلق ارزشه یک ادامه دادن یک بهبود مستمر شخصیته بعد ثروت دنبالت میاد ( یادت باشه نقش کنترل ذهن: چون ذهن بازی ات میده سر مسائل مالی چون در ابتدا هیچ چیز در کار نیست)

    اینا رو نوشتم چون تصمیم گرفتم دیگه حرف های استاد لق لق زبونم نباشه

    یادم باشه باید حرکت کنم

    یادم باشه که قانون رو باید جدی بگیرم یادم باشه که توی هیاهو و شلوغی جامعه باز خود اصلی مو گم نکنم و باز بعد چند ماه به خودم بیام و دوباره از سر بگیرم آموزش رو

    قول میدم که ….

    دیگه غیبت نکنم

    برای وقتم ارزش قائل باشم

    برای تدریس زبان روزی چند قدم بردارم تا هدایت بشم چون الان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم اما میدونم کائنات چگونگی ها رو به من میگه

    روی شرک به الله کار کنم چون انصافا من یه مشرک حرفه ای شدم که خودم گاهی اوقات گول میخورم از بس که ذهنم قشنگ داره منو به سمت شرک بیشتر سوق میده من و من تا قبل گوش دادن به این فایل آگاه نبودم

    توی هر دورهمی شرکت نکنم

    توی هر بحثی وارد نشم

    کسی رو قضاوت نکنم هیچ کس هیچ کس

    از مشکلاتم با هیچ کس حرف نزنم حتی خدا

    به کلماتی که از دهنم در میاد توجه بیشتری داشته باشم

    در کل فهمیدم که بحث ثروت رو رها کنم و فعلا به تغییرات کوچک اما مستمر بپردازم تا ظرفم بزرگ تر بشه

    ترس هام رو رها کنم(سر مسائل مالی)

    خدایا چگونه تو رو شکر بگم الان که دارم کامنت مینویسم دخترم که 4سالشه با باباش رفتن بیرون (که اصلنم سابقه نداشته)و من با آرامش دارم چند ساعت روی این فایل کار میکنم انگار که خدا میگه این فایل رو درک کن بار ها و بارها گوش کن تازه فهمیدم مشکل اصلی من کجاست!(مشکل عدم حرکت کردن من و عدم باور کردن صحبت های استاد بود که حالا استادم حرف های خوبی میزنه ها ولی نه تو فلان موقعیت)

    نه فریده جان این طور نیست باید قانون رو بیاری تو تک تک لحظات زندگی ات

    باید ایمان داشته باشی به حرف های پیامبر زمانه ات استاد عباس منش

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 948 روز

      به نام الله یکتا

      من از تاریکی خیلی میترسیدم استاد توی یکی از فایلهای عزت نفس گفت اگر از تاریکی میترسی باید بری داخلش و تا انجامش ندی این ترس نابود نمیشه،تصور کن منی که حتی اگر توی خونه تنها بودم شب موقع خواب در رو قفل میکردم الان با انجام این تمرین چندین و چند بار شب ساعت 10 شب رفتم در خارج از شهر و در بیابان و کوه ها پیاده روی کردم اونم تنهایی،البته هر بار که میخوام برم ترسها و نگرانی ها اولش میان اما باید انجامش بدم تا ترسها بریزه،هر چند وقتی میرم و دارم راه میرم در دل تاریکی شب روی سنگ ها و صخره ها راه میرم به الله قسم،خودم رو یک کاه میبینم در برابر کوه و قدرت عظیمش،اونجا در اون لحظه بیشتر و عمیق تر درک میکنم که من در برابرش هیچم،چرا که اونجا میفهمم که هیچ کسی نمیتونه به دادم برسه و هیچ پشت و پناهی ندارم جز خودش تا قلبم رو آرام کنه و شجاعتی بده و وادارم کنه به حرکت کردن و ادامه دادن و انصافا همیشه بعد از چند قدم برداشتن دلم رو قرص کرده طوری که حتی آماده بودم که اگر حیوانی اومد سمتم من اولش بهش حمله کنم و ترس از تاریکی رو به شرک در ذهنم تبدیل کردم تا بتونم به فضل الله نابودش کنم هر چند که این یک پاشنه آشیل هست…

      پیشنهام این هست که اگر از تاریکی میترسی از اتاقت شروع نکن از حیاط خونتون شروع کن بذار بهت ثابت بشه که هیچ برگی بدون اذن الله از درخت نمیافته و اون مراقبته

      تموم اعتبار این کار از خداست و من هیچم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: