نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16 - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    575MB
    55 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
    52MB
    55 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

795 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه دانا گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    سلام به استاد عزیزم من طبق گفته شما حرکت کردم در دوره ی دوازده قدم هر روز از خدا می خواستم کار مورد علاقه مو پیدا کنم تا اینکه سه ماه پیش پیامک اومد برا اموزش یک مهارت که هیچ اطلاعی در موردش نداشتم اول شک داشتم ولی با استفاده از اموزهای شما قدم اول رو برداشتم و بعد در یوتیوپ اموزشها رو دیدم ودو ماهه در خانه با کمترین امکانات کارم رو شروع کردم وعلاقه زیادی به این کار دارم ودلم می خواداطلاعات بیشتری کسب کنم افرادی که کار براشون انجام میدم راضی هستند و دعای خیر دارند ودو میلیون پول به حسابم اومده بعد از 35 سال که خانه دارم و هیچ شغل و درامدی نداشتم این پول خیلی با ارزش هست سپاسگزارم استاد ومریم جان از وقتی که برامون می زارین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    KING MAMMAD گفته:
    مدت عضویت: 798 روز

    خب چند لحظه‌ میخام وقت کسایی که این کانت منو میبینن رو بگیرم و بهتون تاثیر این قانون رو بگم .

    اول سلام به همتون .

    من بهمن ماه 1401 وارد یک شرکت نتورک شدم(اسم نمی‌برم که تبلیغشو نکنم) .سرمایه 10 میلیون تومانی هم آنجا انجام دادم و شروع کردم به دیدن آموزش ها و کلاس های انگیزشی.میشه گفت توی خرداد سال 1402 بود که از اونجا اومدم بیرون و حتی یک ریال هم درآمد نگرفتم .نه اینکه بخوام بگم شرکت بدی بود ،نه !خیلیم شرکت خوب و با پرستیژ بالایی بود .حتی برادرم به درآمد میلیونی رسید اما من نه .ولی یچیزیو خیلی خوب این شرکت بهم یاد داد و اون این بود که هیچ وقت از تغییر کردن نترس و تغییر کن .خب من به یه آدمی تبدیل شدم که میتونستم خیلی راحت تغییر بدم خودمو .هر روز تغییر میکردم میرفتم سراغ اینکار سراغ اون کار .مثلاً یه مدت بود یسری سایت های رو میرفتم که بهم ارز دیجیتال میداد .بعد از دو هفته که داشتم فعالیت میکردم تونستم 3 دلار از یکیشون در بیارم !خلاصه که همین جور دنبال سایت ها بودم با یه نفر آشنا شدم که خب توی زمینه ارز های دیجیتال اطلاعات زیادی داشت .اومد راجب چندین ارز مختلف و حتی یک شهر متاورس هم باهام صحبت کرد(بازم اسم نمی‌برم که مورد خاصی مد نظر نباشه) و خیلیم راهنماییم کرد.بعدش این شخص منو با دوره های استاد عباس منش آشنا کردن و من شروع کردم به گوش دادن وویس های قانون آفرینش .خب یه آدمی شده بودم که داشتم نشونه های اینکه هر چیزی که ذهنم باور داشته باشه همون میشه و هر چیزی توی دنیا هست به خاطر فرکانس های بوده که می‌فرستادم .حالا میخام برم سر اصل موضوع که ببینین چه اتفاقی افتاده برام .الان که این اتفاق هارو میبینم کم کم داره یادم میاد که عه قبلاً من همچین فرکانس هایی رو فرستاده بودم

    توی شرکت نتورک که بودم بهم گفتن کتاب حکایت دولت و فرزانگی رو بخون و یادش بگیر.اپن کتاب وقتی میخونیش اهراش نوشته بود که هر مبلغ سرمایه ای که میخوای رو بنویس و اینجوری بگو که من از تاریخ ….. تا تاریخ …. مبلغ … درخواست کردم و میخام .هنوز برگشو دارم که نوشتم از تاریخ 6 فروردین 1402 ساعت 20 و 50 دقیقه تا تاریخ 31 شهریور 1402 ساعت 23 و 59 دقیقه مبلغ 500 میلیون تومان میخامممممممممم و بعد امضا کردم نوشته رو

    خب این اتفاق قبل از این بود که من بخوام با دوره ها آشنا بشم

    توی متاورس قرار بود یسری زمین هایی رو بخرم که بتونم سود بگیرم (چندین تا شهر متاورس داریم مورد خاصی مد نظرم نیست)توی جلسه ی سوم قانون آفرینش بود که استاد گفتن یه لیست از 107 تا آرزو رو بنویسین و بعد مشخص کنین که چندتا از اون هارو میشه با درخواست کردن بدستش آورد .تاریخ 19 تیر 1402 ساعت 1 بامداد بود که من شروع کردم به نوشتن هر 107 تا خواسته .اتفاقا اولین خواستم این بود که 10 تا زمین 10هزار دلاری توی متاورس داشته باشم .

    و …… الان یه پیشنهادی بهم داده شده که باور منو به این قانون به 1000 رسونده

    روز 31 تیر یک نفر روی تو تلگرام باهاش آشنا شدم که خیلی سرمایه زیادی داشت .و یه پیشنهاد عجیبی بهم داد .گفت تو برو این کاری که میگم رو انجام بده با هر اکانتی که داری من 10 هزار دلار بهت میدم .کارش آسون بود .من هم الان 10 تا اکانت دارم که بعد از چند روز آینده توی هر کدومش قراره 10 هزار دلار بیاد

    حالا بیا اینجا رفیق بررسی کنیم یچیزیو .

    اولین خواسته ی من این بود که تا آخر شهریور 500 میلیون سرمایه داشتم باشه .با قیمتی که الان دلار داره 10 هزار دلار میشه 500 میلیون ….!یعنی هر واحد پولی که قراره بیاد توی اکانتم 500 میلیونیه

    از طرفی هم توی بیستم اولین خواستم 10 تا زمین 10 هزار دلاری بود !الان هم 10 تا اکانت دارم .نمیدونین الان چه حسی دارم رفقاااا .

    الان اینقدر باورم قوی شده که هر چیزیو‌ بخوام درخواستش میکنم و به خدا میگم خدا ببین تقسیم کارمون اینجوریه .من الان اینو میخام .اینقدر سرمایه میخام تو حسابم باشه .چجوریشو دیگه نمیدونم اون مشکل من نیسته .من کارم اینه درخواست کنم الآنم دارم درخواست میکنم .نمیدونیییییییی خدا چقدر به خواسته هام توجه میکنهههه. اون درخواست های که دارمو هر روز دارم بهشون نزدیک تر میشم و تا بهشون نرسم از مدارش خارج نمیشم .

    شاید بگین من یه آدم غیر معمولیم …!اره اتفاقا هستم .همیشه به خودم میگم اون خدایی که اثر انگشت منو با اون دقتی ساخته که مثل حدود 8میلیارد آدم نیسته پس من هر چی خواسته داشته باشم توجه می‌کنه

    الان بخام ذهنمو توصیف کنم توش جنگه .سواره نظام زره پوش سلول های پولدار دارن به سلول های بدبخت بیچاره ی بی پول حمله میکنن و یکی یکیییییی شونو قتل عام میکنن .تا چند روز دیگه کامل ذهنم از کم‌ پولی به ثروتمند ترین آدم تبدیل خواهد شد .چون فرکانسم عوض شده .تازشم ،خب اینم یه خواستس دیگه .چجوریش مشکل من نیست

    میخام اینو بهت بگم هر چییییییی دلت میخوادو درخواست کن و باورش کن توی دستته دیگه چجوریشو بسپر دست خدا

    آها راستی شاید براتون عجیب هم باشه اینو بگم که قانون آفرینش سن نمی‌شناسه.من الان 3 ماهه که شمع هفدهمین کیک تولدمو فوت کردم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رضا فرهمند گفته:
      مدت عضویت: 1319 روز

      سلام. واقعا تجربه ی عالی بود و کامنت فوق‌العاده ای نوشتین. عالی

      ممنون که وقت گذاشتین

      منم توی ارز های دیجیتال و ساخت توکن اختصاصی ارز دیجیتال، فعالیت می کنم.

      منم از خدا می خوام راه رو بهم نشون بده و زودتر به اهدافم برسم.

      مدام سپاسگزاری می کنم و خواسته هام رو می نویسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Vahide گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    سلام من وحیده ام

    از صفحه دخترم براتون مینویسم

    استاد عزیزم این سریال نتایج دوستان از آموزه های شما خیلی خیلی تاثیر گزار و عالی بود آقای عطار روشن شاگرد شما بودن که درس هاتون رو عالی یاد گرفتن و مهم تر این که عمل کردن و وقتی ما شاگردان شما استاد عزیز این سری برنامه ها رو میبینیم برامون باور پذیر تر میشه که می شود .

    استاد عزیزم من ازتون سپاسگزارم بابت توضیحاتی که تو هر جلسه دادین که اگه همه رو کنار هم بذاریم یه دوره آموزشی عالی میشود در مبحث ثروت و همین طور معنویت روابط و همه چیز …

    اما این که با شنیدن این حرف ها فقط تائیدشون کنیم و تحسین کنیم چیزی رو تغییر نمیده به گفته شما باید عمل کنیم باید حرکت کنیم تنها گوش دادن و تایید اون فایده نداره من تک تک این فایل ها رو گوش دادم نکته برداری کردم و درس هایی که یاد گرفتم رو نوشتم

    تو جلسه اول یاد گرفتم که گوش نکردن به اخبار و سریالهای بیهوده و کمتر شکایت کردن و غر نزدن و نوشتن اتفاقات خوب روز و صبح ها نوشتن خواسته ها و سپاسگزاری کردن (البته با احساس خوب )همه تغییر ،تغییر در شخصیت که من سعی میکنم انجامش بدم و انصافا زمان هایی که عمل کردگ تاثیر خوبی برام داشته

    من سعی کردم احساس گناه رو در خودم خیلی کمتر کنم سعی کردم خشم و کینه رو از آدم ها به حداقل برسونم و توقعم رو از آدم ها بیارم پایین و روی باورهای توحیدی بیشتر کار کنم (فایل فقط روی خدا حساب باز کن خیلی فوقالعاده ست)

    من تمرین میکنم که به خداوند به عنوان خدای تواب و غفور نگاه کنم که اگه اشتباه کردم و مسیر رو اشتباه رفتم زود برگردم و امیدوار باشم که خدا آمرزنده و توبه پذیر

    من یاد گرفتم که آدمی که خودش رو دوست داره و برای خودش ارزش قایل به خودش آسیب نمیزنه و حرص و کینه و حسد و خشم در درجه اول به خودم آسیب میزنه پس باید این احساسات رو مدیریت کنم و به احساس بهتر برسم

    من یاد گرفتم زیپ دهنم رو ببندم و کسی رو قضاوت نکنم غیبت نکنم و به هیچ وجه دروغ نگم که البته کار سختی اما دارم تمرین میکنم

    من یاد گرفتم دوره هایی که از شما تهیه کردم رو دوباره برم از اول گوش بدم اما این بار با اشتیاق بیشتر و با باور بهتر و به تمرینات با جدیت عمل کنم و سرسری رد نشم ازشون

    من یاد گرفتم به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی از هیچ کس پول قرض نکنم

    و هیچ وامی نگیرم حتی وام قرضالحسنه که تو فامیل مرسوم و شرکت میکنند توش

    من یاد گرفتم هیچ چیزی رو قسطی نخرم

    (استاد فر من خراب شده وبه اقتضا کارم وسیله مهمی برام همسرم بهم گفت که بریم اقساطی تهیه کنیم ولی من گفتم نه خداوند در زمان مناسب پول اون رو برام جور میکنه و من به راحتی و نقد میخرمش)

    علاقه من پختن کیک خونگی ودسر که به لطف آموزه های شما تصمیم گرفتم از خونه خودم و با سرمایه صفر تولیدشون کنم و بفروشمشون و به لطف خدا چند تا سفارش گرفتم و انجامش دادم بسته به اندازه ظرفم و کار کردن روی باورهام

    بعد که فرم خراب شد گفتم خب حالا تو این شرایط چه باید بکنم و ایده اومد که خودم با قابلمه فر دست ساز درست کنم و فعلا اون جوری کیک بپزم و کارم رو متوقف نکنم من به خودم تعهد دادم تا کیک بیشتری درست کنم و عکس هاش رو تو پیج کاریم بذارم چون اونجا ویترین محصولات من و می دونم که خداوند مشتری ها رو در زمان مناسب و در زمان مناسب به سمت من هدایت میکنه

    من باید ادامه بدم کلیپ های آموزشی ببینم مهارتم رو بیشتر کنم و باید صبور باشم و حتی اگه یه وقتایی نجواهای ذهن بلند میشه به خودم یاد آوری میکنم که من قبلا محصولاتم رو فروختم از همین شرایط و باز هم میتونم

    استاد من توی بورس بودم زماتی که بورس ترکید ولی خدا رو شکر پول زیادی اونجا نداشتم پس انداز کمم بود ولی بعد شنیدن حرفهای شما دو تا سهمی که جدیدا خریده بودم رو زود فروختم و به خودم تعهد دادم که دیگه هرگز سهمی رو نخرم و فقط زمانی سهم بخرم که اون قدر ثروتمند شدم که برای حمایت از اون کارخونه این کار رو انجام بدم نه برا ی سودش

    استاد عزیزم من قبل از آشنایی با شما یه زن خانه دار ناراضی و ناامید بودم که 20 سال تمام حسرت گذشته رو می خوردم که چرا دانشگاه نرفتم وشغل ندارم و کاملا از همسرم متوقع بودم و چک و لگد های محکمی هم از سر همین قضیه از جهان خوردم اما با استفاده فایل های شما فهمیدم می تونم تو این سن با این شرایط شروع کنم ارزش خلق کنم و من با علاقه م که کیک پزی بود شروع کردم و این یه تغییر و موفقیت بزرگ برای من بود ودر راستای این تغییر من همسرم هر ازگاهی سفارش کاری خودش رو میاره خونه تا من انجام بدم و به من دستمزد هم میده کاری که قبلا نمی کرد و خوب میفهمم که به خاطر تغییر باورهای من

    من از شما سپاسگزارم از آقای عطار روشن سپاسگزارم که صادقانه نتایج زندگیشون رو گفتند و امید وارم درس ها رو خوب یاد بگیرم و خوب عمل کنم و نتیجه بگیرم

    خدا رو شکر که شاگرد شما هستم و امیدوارم یه روزی شاگرد ممتاز کلاس شما باشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    از اقا رضا مجدد سپاسگزارم که الگویی شد که میشود با استاد واموزه هایش نتیجه گرفت پس برای من هم میشود

    وقتی صحبت های اقا رضا را گوش میدادم در ابتدا لذت بردم وکلی حس خوب وراهکار ازش گرفتم در ادامه در مورد موضوعات ورشد مالی کمی حسادت.خودکم بینی وشاید احساس تفاوت امد

    اما من میدونم که هر کس شرایط باورها وتعهدش با من فرق داره ومن امروز خداشاهده بعد از یک سال ونیم با استاد زندگی کردن یک لحظه فراموش کردم که من واقعا از 20 درجه زیر صفر استارت کردم:

    اونم درشرایطی که سیستم هرمی کار میکردم که شاید بتوانم زودتر به پول برسم واین اوضاع بد مالی رو درست کنم وبعد از یک سال نه تنها رشد نکردم بلکه منجر به اخراج از سر کارم شد کلی قرض بالا اوردم روابطم با همه به چالش کشیده شد با پدر ومادر 6 ماه قهر بودم شرایط بد کرونا سال قبلش دزد به منزلم دستبرد زده بود وهمه طلا ها رو که تو 10 سال ازدواج برای روز مبادا کنار گزاشته بودیم رو برده بود وکلی پاسگاه دادگاه کردیم وفعلا هیچ خبری نشده

    ماشینم رو رو یه رودبایستی ومثلا نیت خیر برای یکی اشناها فروخته بودم واونم نمیتونست پس بده وقرار شد یه دانگ ماشین سنگین به نامم بزنه وپیاده رفت وامد میکردم سرمایه صفر صاحب خانه بد قلق و نداشتن کار وکلی باور اشتباهی وعملکرد اشتباه درگیر الگو وعادت های بد اختلاف با همسر عدم پاسخگویی مالی ورفع نیاز برای خانواده

    پیش منزل دوبرابر شده بود براش وام گرفتم نزول کردم لباس مناسب نداشتم و….

    چه بگم حال خراب سقوط شخصیت

    به خدا وقتی به اون روزها فکر میکنم گریه م میگیره

    حالا نه قدرتی برای تصمیم گیری داشتم که اصلا چه کنم واقعا :

    با استاد از طریق اینستا اشنا شدم وعجب تمایلی داشتم که دنبال کنم صحبت های ایشان

    به خدا چه روزهایی که من ساعت ها فایل گوش میدادم کامنت مینوشتم تلویزیون تعطیل

    و به زور میخندیدم میرقصیدم ولی در دلم غوغا بود ولی ادامه دادم

    ارام ارام تاثیرات سایت استاد شما دوستان

    باعث شد توشرکت خوبی استخدام بشم ودر عرض چند ماه با لطف خدا وتلاش وشور هیجان خودم یه خورده اوضاع بهتر وپولی به گردش افتاد بیمه ای امد ومن یه کم بهتر شدم میوه ای تو یخچال امد لباسی نو کردیم وحال خوب بیشتری میدیدیم

    والان که این کامنت مینویسم خیلی قرض ها پرداخت شده روابط با خانواده واقعا عالی شده اطرافیان رفت وامدی برقرار شده تعهد 3 برابری حقوق محقق شد در محل کار جز بهترین ها هستم شغلم رو دوست دارم روابط کاری وبا احترامی دارم ماشین دوباره خریدم منزل جدید وبا کیفیتی تو یه جای خوب اجاره کردم تازه مقداری هم پول از همین الان برای پول رهن منزل ببخشید با وام خانگی بدون بهره بهمون رسید

    کلی تفریح خوب رفتم پول نزول پس دادم وکلی حس خوب دریافت کردم و…

    دارم روی خودم کار میکنم میگم خیلی بهتر و ارامتر شدم بندرت روزی شده سایت دنبال نکنم وهی در حال یادگیری هستم

    کل حرفم اینه باید نتایج خودم حتی کوچک ببینم وشکرگزار باشم درسته مثل اقا رضا شاید خیلی در اوایل رشد نکردم در ظاهر ولی من از زیر صفر به صفر نزدیک شدم واین خودش یعنی رشد باورهام بهتر شده بود اعتماد به خدا بیشتر شده بود و…

    پس من باید الگو بگیرم اقا رضا رو تحسین کنم وبگم برای من هم میشود وهمین الانشم کلی اتفاق خوب افتاده ودارم تکاملم روطی میکنم وزمان رشد ومدت ان من با دیگران فرق داره من باید فقط خودم رو با قبل خودم وروزهای اول مقایسه کنم

    پس خدایا شکرت بابت دوستانی عالی وبا تعهد مثل اقا رضا که برای من مسیر رو شفاف تر کرده وباید پا جای پا ایشان بگذارم

    پس یکم جدی تر با تعهد تر امیدوارتر والبته شدنی است

    اقا رضا تولد بچه کوچلوت که الان بزرگتر هم شده مبارک دوستت دارم مرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1990 روز

      سلام علی آقا

      ممنونم که این کامنت رو نوشتین.

      عالی بود به معنای حقیقی.

      سرشار از امید، توکل، اراده و خواستن.

      خیلی بهتون تبریک میگم برای تلاش هاتون، برای خلقِ زندگی تون به دستِ خودتون با یاریِ خدا، اونطور که میخواین.

      تحسینتون میکنم که از آقای عطار روشن الگو گرفتین و گفتین میشه و مسیر زندگی تون رو عوض کردین به سمتی که صحیحه و خودتون میخواین.

      در آغوشِ خدا باشین و روز به روز موفق تر بشین از همه ی ابعاد.

      خدا رو شکر که در این سایت با دوستانِ عزیزی از طریق کامنت ها آشنا میشیم که تلاش میکنن، عمل میکنن به قوانین و خوبی رو خلق میکنن برای خودشون.

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی گفته:
        مدت عضویت: 1473 روز

        خواهر عزیز سلام

        ممنون از کامنت شما

        سپاسگزارم از خداوند که همیشه با کامنت های شما به من امید بیشتری میدهد ومسیر را برایم روشن تر میکند

        باید همیشه خود را با قبل خود مقایسه کنیم نه کسی دیگر

        ما فقط از کسانی که به موفقیت رسیده اند الگو میگیریم وراه را بهتر میشناسیم

        که شدنی است

        مسیر خودش خیلی قشنگ بهت میگه تکامل تکامل

        یعنی همین الان هم عالی هستی چون داری رو خودت کار میکنی پس فقط ادامه بده

        وباش بقیه ش درست میشه

        تو لایق بهترین ها هستی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1990 روز

          به نام خداوند هدایتگرم

          که عاشقشم

          که هر لحظه و هر چی جلوتر میرم بیشتر عاشقش میشم.

          سلام علی آقا

          کامنت شما برای من کاملا هدایتیه.

          میخوام توضیح بدم چرا.

          تا خودم و دوستانم بهتر متوجه بشیم چقدر این کامنت‌هایی که مینویسیم یا برای هم پاسخ میذاریم، ارزشمند و به موقع است. چون یکی از روشهایی که خدای عزیزم، حرف هاشو به ما منتقل میکنه همین کامنتهاست.

          امروز روز به شدت جذابی هست برام، به دلیلِ درکِ بهتر قوانین و رعایتش.

          همون قوانینی که دو روز پیش رعایتش کردم کمی آگاهانه و جواب های عالی اومد.

          دیروز فازم مناسب نبود.

          و امروز به دلیل رعایت کردن قوانین حالم عالی شد.

          حالا چی شده؟ امروز و الان میخوام بنویسم و ردپا بذارم که بهتر درک کنم، اگاهانه، چه اتفاقی افتاده که امروزم مثلِ دو روز پیش شگفت انگیز شده ولی دیروز نه…

          امروز سراغ موبایل نیومدم، انقدر که مشغول برنامه ریزی خدا برای خودم بودم موبایل رفت کنار کلا.

          و دلیلی که الان اومدم هم این بود که بیام و کامنت بذارم تو سایت.

          اول فکر کردم میرم روی فایل آخر سایت (بازیِ شکارچیِ نکات مثبت) مینویسم.

          اما جریانِ هم آهنگی با خدا و هدایت‌هاش مسیر دیگه ای رو برام انتخاب کرد…

          اومدم سایت و یهو دایره آبی قشنگ رو کنار عکسم دیدم.

          طبیعتا خیلی ذوق کردم.

          دیروز صد بار چک کردم و به زور میخواستم دایره آبی رو ببینم.

          ندیدم که ندیدم.

          امروز هیچ اصراری نبود، حتی نزدیک موبایل هم نرفتم، اما دایره آبی خودش اومد…

          که اولا بگه بیا این جایزه ات، اصرار رو برداشتی، به خواسته ات رسیدی.

          داشتی روی خودت کار میکردی متمرکز، جایزه یا همون نتیجه اومد.

          حالا وقتش بود ببینم چه پیامی اومده؟

          از طرف چه کسی و در رابطه با کدوم فایل زیباست، اما اصل اینه ببینم برای من چه پیامی فرستاده شده توسط دوست ارزشمندم از طرف خدا…

          متوجه شدم کامنتی که قصد نوشتنش رو داشتم، باید اینجا بنویسم.

          مطمئنم بهترین جای ممکن دارم کامنتم رو مینویسم و ارسال میکنم.

          هم تشکر می کنم از شما که دست خدا شدین و پیامش رو بهم رسوندین.

          و هم اینکه دقیقا خدا تو کامنت شما مستقیم باهام صحبت کرده:

          یعنی چیزهایی که از ذهن، قلب و قلم شما اومده مستقیم جوابِ خدا برای الانِ منه.

          کاملا مستقیم و بی واسطه باهام صحبت کرده خدا…

          عاشق خدام که انقدر باحاله، دوست داشتنیه.

          من یه قدم رفتم سمتش، اون چندین قدم به سمت من اومده.

          برادر عزیزم علی آقا، که براتون بهترین ها رو میخوام در کنار خانواده محترمتون:

          انقدر جملاتی که نوشتین جوابِ مستقیمِ منه که میخوام دونه دونه بررسی شون کنم.

          باید همیشه خود را با قبل خود مقایسه کنیم نه کسی دیگر

          نیاز داشتم اینو مجددا بفهمم و توجه کنم بهش، خدا بهم گفت از طریقِ شما.

          برای همین از چند روز پیش به این سمت هدایت شدم خودمو هم تحسین کنم علاوه بر تحسین دیگران، برای موفقیت هام، برای تغییرات و بهبودهام، کوچک و بزرگ هم فرق نداره…

          این جمله شما تایید کرد که مسیرم درسته و باید ادامه بدم تحسین خودمو…

          ما فقط از کسانی که به موفقیت رسیده اند الگو میگیریم و راه را بهتر میشناسیم. که شدنی است.

          دقیقا روی این مورد و پیدا کردن مثال هم تازه چند روز هست دارم کار میکنم، که اینم تایید شد و باید ادامه بدم همین فرمون رو.

          مسیر خودش خیلی قشنگ بهت میگه تکامل تکامل

          قانونِ تکامل که دائم دارم یادآوری میکنم به خودم، که آروم باشم، شتاب نکنم برای نتیجه، لذت ببرم از مسیر و اینکه تو مسیر بهبود هستم.

          اینم از تایید سومی.

          انگار شما فرستاده شدین موارد تاییدی رو به من یادآوری کنین که ادامه بدم امیدوارانه، چون مسیرم درسته.

          یعنی همین الان هم عالی هستی چون داری رو خودت کار میکنی پس فقط ادامه بده. و باش بقیه ش درست میشه. تو لایق بهترین ها هستی.

          یعنی خدایا تو دیگه چطوری میخواستی بهم بگی ادامه بده سمانه.

          بگی سمانه دوستت دارم و حواسم بهت هست.

          بگی تو مواردی که هدایت میخوای رو بگو من هستم همیشه کنارت، بهت جوابهای درست رو میدم، هیچ عجله نکن، نگران هم نباش.

          علی آقا، ممنونم که پیکِ خدا شدین و نامه ی خدا رو به دستم رسوندین. بی نهایت خوشحالی و خوشبختی وارد زندگیِ خودتون بشه.

          چند ساعت پیش که مشغول نوشتن بودم، یهو به خدا گفتم میشه باهام از یه طریق دیگه هم صحبت کنی؟

          خودم جواب دادم سمانه این همه نشانه میفرسته خدا برات دیگه تاییدیه میخوای چیکار؟

          نشانه های امروزِ من از جانبِ خدا:

          آوازِ پرندگان، گنجشک ها

          پیامک خواهرزاده ام.

          سعادت داشتم دوباره با خدا هم آهنگ بشم امروز.

          هم فرکانسی با همسرم (موقع نوشتن هام یه لحظه فکر کردم صدای زنگ موبایلم میاد و همسرمه، رفتم سراغ موبایلم دیدم چیزی نیست برگشتم سراغِ نوشتنم. چند دقیقه بعدش همسرم تماس گرفت.)

          و …

          کامنتم مفصله و هنوز ادامه داره، اتفاقا امروز به همسرم گفتم تنها جایی که میشه مفصل بنویسیم و صحبت کنیم در مورد رشد، خودشناسی، پیشرفت، خدا، تغییرات و بهبودها و … فقط قسمت کامنت سایت هست.

          خدارو شکر برای حضور خدا تو زندگیم.

          خدا رو شکر برای سایت ارزشمند عباس منش دات کام

          خدا رو شکر برای استاد عباس منش عزیزم که بی نهایت دارم ازش یاد میگیرم و ممنونشم.

          خدا رو شکر برای مریم جون عزیزم

          خدا رو شکر برای تک تک اعضای سایت

          خدا رو شکر برای قسمت کامنت های سایت

          خدا رو شکر برای اینکه تو مسیر هستم و دارم کار میکنم روی خودم.

          و دقیقا بعدش اومدم سایت که کامنت بنویسم و نشانه های بعدی اومدن:

          دایره آبی (پاسخِ دوستان)

          و تیرِ خلاص رو خوردم:

          تو کامنتِ شما دقیقا باهام صحبت کرد خدا جانم

          همون درخواستی که داشتم ازش

          و هنوزم میدونم بازم نشانه های دیگه میاد و گفتگومون با خدا ادامه داره…

          حالا بریم سراغِ اون قوانینی که امروز انجام دادم و نتیجه ها اومدن:

          1- به محضِ بیداری از خدا هدایت خواستم برای انجام بهترین کارها و رشد و …

          2- نوشتن ستاره قطبی

          بعد طبق عادت میخواستم برم پیاده روی که جریانِ هدایت برنامه ای متفاوت برام چید:

          3- نوشتن تحسین برای خودم تو دفتر

          4- نوشتن نکات مثبت، زیبایی ها، هدایت ها، نشانه های خدا برام تو دفترم.

          5- هدایت شدم به نوشتن جواب تمرین جلسه اول دوره شیوه حل مسائل تو دفترم که مدتها بود پشت گوش مینداختم تا کاملترش کنم. خیلی سورپرایز شدم که خودمو دیدم در حال نوشتن مواردی که حلشون کردم تو این تمرین…

          و نشونه های دیگه…

          هر چی جلوتر رفتم دیدم عه! احساسم داره بهتر و بهتر میشه…

          همینطور که شماره ها بالاتر میرفت احساس منم بهتر و بهتر شد از نوشتن اونهمه نکته مثبت و زیبایی تو زندگیم.

          100 تا رو رد کردم گفتم چه اتفاقی داره میوفته؟

          چرا دیروز که مینوشتم این احساس خوب رو تجربه نکردم؟

          آگاهی اومد که از جایی میفهمم دارم درست جلو میرم یا درست مینویسم، که ببینم احساسم داره بهتر میشه.

          پس- دارم درست مینویسم- کاملا دلی با فرکانسِ عالی…

          البته دیروز یه فرکانسِ مسموم البته سطحی هم داشتم:

          حسادت…

          یه مورد دیگه هم متوجه شدم که اونم زیاد بابِ میلم نبود…

          البته که روی کنترل ذهنم تلاش کردم و کار کردم.

          بهتر از گذشته ام شدم، خیلی خیلی…

          قاطیِ نوشتن هام هدایت شدم با عشق برم بعضی از کارهای خونه رو با تامل و لذت انجام بدم و بیام.

          کل پروسه خیلی جذاب بود، انقدر با لطافت و آرامش کار می‌کردم که کاملا دوزاریم افتاد داخل هم آهنگی با خدا و هدایت هاشم که انقدر لذت میبرم از جمع آوری دونه به دونه ظرفهای آبچکون و گذاشتنشون سر جاشون با نظم و عشق، جارو کردن آشپزخانه و سالن با جارو دسته دار، پر کردن ظرف شیشه ای از رب خونگی، دم کردنِ چای با گل محمدی خوش عطر، داغ کردن نهار همسرم، پهن کردن سفره و …

          مجدد که اومدم سراغ نوشتن، یهو رسیدم به جوابِ یه سوال به خودم:

          اصولا توجه کردن به چیزی یا توجه نکردن بهش یعنی چی؟

          که با خودم گفتم جوابم رو توی فایل آخر سایت (بازیِ شکارچی نکات مثبت) مینویسم:

          همینجا مینویسم نظرم رو که از آگاهی های استاد دریافتش کردم. قبلش پرونده ی امروز رو میبندم:

          این الگوریتم امروز من بود، کارهایی که انجام دادم و برام حال خوش آورد.

          احساس خوب اتفاقات خوب آورد.

          این پروسه ی هدایت خدا برای من بود.

          میخوام آگاهانه تر تکرارش کنم و مستمر باشه برام.

          خدا خودش هر لحظه هدایت میکنه انجام چه کاری در لحظه، بهترین هست برای هر کدوم از ما.

          ایده اومد یه دفتر جدید هم برداشتم به نام آگاهی ها: که توش از درکم نسبت به مسایل، خواسته هام و … نوشتم.

          آگاهی اومد: سمانه نترس از اینکه یادت بره چیزی رو بنویسی، خدا بهت یادآوریش میکنه، خدا یادت میندازه هر لحظه باید روی چی کار کنی، تمرین کنی، هیچ نگران نباش، لذت ببر خودتو بسپر به برنامه ریزی و چیدمانِ خدا و خاموش کن ذهن و منطقت رو…

          طور دیگه ای خواسته هامو نوشتم نسبت به قبل:

          نوشتم خدایا من …. میخوام، اما نمیدونم چطوری، من بلد نیستم، نمیدونم، خودت راهنمایی کن.

          اینو از سعیده جان یاد گرفتم که تو کامنتش نوشته بود: خدایا من بلد نیستم تو بلدی، تو بگو.

          جواب سوالم:

          از استاد عزیزم یاد گرفتم برای توجه کردن به چیزی (خواسته ها) میتونیم اینکارها رو بکنیم:

          در موردش بنویسیم، صحبت کنیم، بخونیم، بشنویم، ببینیم، مثال بزنیم در موردش.

          به عبارتی بریم دنبالش، تحقیق کنیم در موردش و …

          اینطوری کانون توجهمون جلب میشه به اون موضوع.

          حالا خلافش هم همینطوره: برای برداشتن توجه از ناخواسته ها: نبینیمش، نشنویمش، نخونیمش، دنبالش نریم، پیگیری اش نکنیم، صحبت نکنیم در موردش و …

          همه ی اینا روند تکاملی داره و باید خوشحال باشیم برای تک تک تلاش هامون و پله های دونه به دونه ای که بالا میریم تو مسیر رشد و بهبود…

          قانون: به هر چی توجه کنی از همون جنس وارد زندگیت میشه.

          قانون: احساس خوب= اتفاقات خوب

          علی آقا مجددا ممنونم از شما و پیام تون و فرکانس خوبی که فرستادین به سمت من.

          این پیام 30 اردیبهشت ارسال شده و 3 خرداد رسیده دست من.

          در بهترین زمان ممکن

          در بهترین شرایط

          یعنی وقتی که باید میخوندم و می‌رسیده دستم اومده.

          به نظرم اولین جایزه برای ما، اینه که تا کار کردن روی خودمون رو دقیق شروع میکنیم اول احساسِ خودمون خوب میشه، بعد نشانه ها میاد که یعنی درسته برو جلو، بعد جایزه های کوچولو میاد، بعد جایزه های بزرگ میاد.

          به عبارتی با توجه به کیفیتِ کار کردنمون روی خودمون جایزه ها میاد، جایزه احساسِ خوب، رابطه ی خوب، ثروت، سلامتی، آرامش و …

          و یه جمله ی کلیدی استاد که چند روز پیش شنیدم تو یه فایلی:

          نتایج و موفقیت هاتونو فقط به نتایجِ مالی گره نزنین…

          که یعنی اگه نتیجه مالی دیر اومد یا نیومد (بستگی به باورهامون داره)، متوجه نشین چقدر نتایج دیگه وارد زندگیتون شده که ندیده میگیریدشون.

          خدایا شکرت که خودت میگی کی بیام کامنت بنویسم، خودتم میگی بهم که چی بنویسم.

          هدایت و نوشتن معجزه های زندگیِ من هستن بی شک

          دعوت شدم به گوش دادن مجدد فایل نتیجه دوستان قسمت 16 ، حتما برای من نشونه داره، هدایت داره

          خدا رو شکر برای همه چیز

          خدا رو شکر برای همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            علی گفته:
            مدت عضویت: 1473 روز

            سلام

            خدای را سپاس که ما را وسیله هدایت هم قرار داد

            پیام های شما هم به من احساس خوبی داد وبا پیام شما اشک ریختم

            ممنونم بابت حضور شما دوستان عزیز

            این سایت این حال وهوا واین مسیر هر لحظه اش به من احساس امیدواری عشق ،بودن وزندگی کردن را میدهد

            اصلی که امروز داره به من کمک میکند

            کار کردن روی خودم از همان جا که هستم وهمان امکانات همین لحظه وتغییر شخصیتم از همین جا ولی ارام ارام واما عملگرا باشم

            به لطف خدا شما در مسیر درست هستید ان جا که نوشتید جارو کردن خانه وشیشه رب پر کردن و…

            این یعنی اینکه هر موقع ذهنت گفت تو چه کردی؟کدام نتایج وخواست تلاش ت رو بی اهمیت کنه

            بهش بگی ببین من الان دارم با عشق کارهای منزل م رو انجام میدم من که قبلا اینجور نبودم واینها خودش یعنی رشد

            وبه قول استاد برای رسیدن به پول تو اول باید شخصیت یه ثروتمند بسازی یعنی کار روی خودت با عشق از همان نقطه وساختن رفتارهای درست ورعایت قانون وارام ارام نتایج میاد فقط باید هرکار درست که انجام میدی به خودت افرین بگی وبارها با خودت تکرارش کنی

            به خدا بعضی وقتا شوکه میشم که من در طول این سالها چقدر به خودم خسارت زدم وبا باورهام چه کردم وچه ورودی های بدی به خودم دادم

            خوب البته زمان میخواد ولی شدنیه

            همه چیز فراهمه فقط تعهد میخواد وحرکت حرکت از همان جا

            مثلا من دیروز بعد از ده سال تونستم وسایل اضافه کمد م رو بیرون بریزم ومرتب کنم شاید نقطه ضعف شما نباشه ولی به خدا هیچ وقت ذهنم اجازه نمیداد میگفت بابا ولش کن تو هزار تا مشکل داری مرتب کردن کمد چه دردی از تو دوا میکنه

            یعنی ذهنم میگفت یه کار بزرگ بکن

            دریغا احساس خوب ورشد از انجام همون کارهای به تعویق افتاده میامد از حل کردن همون کارهای کوچیک از انجام با عشق کارهای منزل و…

            هر موقع مغزم هنگ میکنه به خودم میگم یه کار خیرخواهانه یه کمک به کسی بکن یه ظرفی بشور یه خانه ای مرتب کن بعد حالم خوب میشه واین همون کلید هاست که باید یادشون بگیریم

            خدا را شکر بابت حضور شما خواهر عزیز

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              سمانه جان صوفی گفته:
              مدت عضویت: 1990 روز

              سلام علی آقا.

              ممنونم که با محبت کامنتم رو خوندین و پاسخ نوشتین.

              چقدر این جمله تون درست و عالی بود…

              دریغا احساس خوب و رشد از انجام همون کارهای به تعویق افتاده میامد، از حل کردن همون کارهای کوچیک، از انجام با عشق کارهای منزل و…

              اینو قشنگ امشب درک کردم وقتی داشتم تمرین جلسه اول دوره شیوه حل مسائل رو از دفتر به موبایل وارد میکردم که بتونم کامنت بذارم روی جلسه…

              خودِ همین نوشتن تو موبایل چند وقتی بود به تعویق میوفتاد، تا امشب که کاملا هدایتی و به سرعت شروع کردم به نوشتن.

              و بعد که مینوشتم هم متوجه شدم بعضی از این حل مسئله هایی که من انجام دادم خیلی ساده هستن اما با خودشون دنیایی از آرامش و حس خوب آوردن، ضمن اینکه زندگیمو هم با کیفیت تر کردن…

              پس دونه به دونه شون ارزشمندن.

              مفیدن.

              تحسین برانگیزن.

              دقیقا مثلِ مثال شما از خونه تکونیِ کمدتون…

              که چقدر تاثیرگذاره جلوی نجواهای ذهنی رو گرفتن.

              همین بهبودها هستن که رشد میارن، اگه من قائل به ارزشمندیشون باشم و جلوی ذهن نجواگرم بایستم و خاموشش کنم و اجازه ندم که با گفتنِ اینکه کاری نیست، یا اینکار کوچیکه و بی ارزش، ببین بقیه چقدر موفقتر هستن و … بخواد منو گول بزنه و متوقف کنه از مسیر تلاش و رشد و کار کردن روی خود…

              یا همون بازیِ مخربِ کمال گرایی.

              خیلی ازتون ممنونم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم در مسیرِ رشد، در کنار عزیزانتون.

              خدا رو شکر برای همه چیز

              خدا رو شکر برای همیشه

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            زهرا نظام الدینی گفته:
            مدت عضویت: 2484 روز

            سلام سمانه‌جان

            دیروز از خدا خواستم دوست‌های توحیدی پیدا کنم و امروز با خوندن کامنتت پیش خودم گفتم: سمانه تو چقدر خوبی که این قدر قشنگ فکر می‌کنی و می‌نویسی و زندگی می‌کنی.

            خوبه که شماها هستین، خوبه که سایت توحیدیه عباسمنش هست، خوبه که بچه‌های این سایت هستن، انگار همه داریم تو بهشت زندگی می‌کنیم.

            این چند خط فقط به رسم سپاس از حال خوبیه که با خوندن کامنت‌هات بهم دست می‌ده.

            با همین فرمون برو جلو، تو همین الان هم به نتیجه رسیدی، حال خوب بزرگترین دستاوردیه که با خودمون می‌بریم به اون دنیا.

            هر روزت سرشار از شادی دختر خوب مکتب توحید!

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              سمانه جان صوفی گفته:
              مدت عضویت: 1990 روز

              سلام زهرا جانم.

              خوشحال شدم که برام نوشتی.

              چقدر درخواستِ قشنگی کردی از خدا…

              چقدر عالی، باعث شدی این درخواست در من هم شکل بگیره الان.

              درخواستِ داشتنِ دوستانِ نابِ توحیدی…

              البته که اینجا به واسطه ی خوندن و نوشتن کامنت تونستم با دوستانِ نابی عینِ خودت آشنا بشم.

              ولی اینکه تو پیامت نوشتی از خدا خواستی، باعث شد منم متمرکزتر شم روی این خواسته ی مفید.

              بهتر یاد گرفتم و درک کردم این چند روزِ اخیر، که دستِ خدا رو نبندم تو رسیدن به خواسته هام.

              چون تو جریانِ هم آهنگی با خدا (تسلیم بودنِ من، قطعِ منطق و ذهنم، فقط چشم گفتن به هدایتِ خدا)، یهو مواجه شدم با رسیدن به خواسته ام از خدا، اما با روشی متفاوت از چیزی که من فکر میکردم راهِ رسیدنه…

              یعنی خدا همه چیز رو با مثال داره بهم آموزش میده که بهتر درک کنم.

              برای همینم نمیخوام دستِ خدا رو ببندم برای رسیدن به خواسته هام در کل.

              خیلی ممنونم از ابرازِ محبتت عزیزم. ممنونم که با مِهر میخونی کامنت هامو و اینچنین با مِهر برام مینویسی.

              چقدر درست و خوب نوشتی:

              خوبه که شماها هستین، خوبه که سایت توحیدیه عباسمنش هست، خوبه که بچه‌های این سایت هستن، انگار همه داریم تو بهشت زندگی می‌کنیم.

              فکر کنم این حرف دل خیلی ها باشه.

              خدا رو شکر برای همه چیز

              خدا رو شکر برای همیشه

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهلا کیان گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    سلام به استادعزیزم،مریم نازنین و دوستان خوبم

    امشب دلم خواست نتایج دوستان رو بخونم ،حقیقتش امروز یکم حسم بد شد اونم به خاطر رفتاریکی از اعضای خانوادم بود،خلاصه سریع به خودم گفتم خودتو جمع کن باید سعی کنی دقیقا تو همین شرایط تمرینات رو انجام بدی باید بتونی ذهنتو کنترل کنی،اومدم به خوبی‌های اونطرف مقابل فک کنم دیدم نه اصلا نمیتونم و هدایت اومد که کلا بهش فک نکن و تمرکزتو ازروش بردار و کارساز بود.

    نمیدونم رو این مطلب قبلا کامنت گذاشتم یا نه،ولی من بعد از استفاده از این آموزه ها برای اولین بار در زندگی امسال حتی مجبور به دادن چک هم نشدم،یعنی شرایط به گونه ای پیش رفت که من حتی نیازی به استفاده از چک نداشتم و از همه جالب‌تر اینکه امسال یه تیکه طلا هم نفروختم و این نتیجه کارکردن رو باورهام در دوره 12 قدم بود که نه پول قرض کنم،نه چک بدم و نه بابت بدست اوردن چیزی ،بخوام وسیله یا ملک یا هرچیز دیگ ای رو بفروشم واقعا هزاران بار شکرت حتی یادم رفته بود که این اتفاق افتاده و امشب یادم اومد چون به قول استاد دقیقا ذهنت میاد و این تغییرات به وجود اومده رو برای شما عادی و روال زندگی جلوه میده.

    استاد دستاوردهای من خیلی خیلی زیاد بوده و واقعا تکاملی انجام شد.دستاوردهای من بعد از آشنایی باشما و درست از زمانیکه که آموزه های شما رو از یه تایمی به این طرف خیلی جدیتر گرفتم نتایج هم به شکل جادویی تغییر کرد.

    اول از شخصیتم بگم که چقدر تغییر کردم ،میدونستم تغییر کردم ولی این زمانی بیشتر احساس شد که با خواهرم داشتم در مورد این مسائل صحبت میکردیم و من عنوان کردم استاد عباس منش استاد منه،و ایشون گفتن که خود عباس منش که جدا شده و خودش شکست خورده من همون لحظه فقط از ته قلبم سپاسگزار خداوند بودم برای این آگاهی و بینشی که در من به وجود اومده چون نگاه من کاملا با نگاه خواهرم متفاوت بود و ته دلم چقدر به خودم افتخار میکردم که چقدر نظر کرده بودم و شاگردی استاد رو میکنم ،و جالبه بدونید فایلی که به دست من رسید خیلی سال قبل از طریق همین خواهرم بود و من شمارو ادامه دادم ولی ایشون نه.و البته که من و خواهرم تقریبا هیچ رابطه ای باهم نداریم یعنی کششی هم بهم نداریم و من برای عید بعد از یکسال باهاشون تماس گرفتم

    استاد من بعد از این آموز ها از یه رابطه ده ساله که به شدت سمی بود ولی وابستگی من بسیار شدید بود دراومدم ،عزت نفسمو که واقعا سالها روش غبار گرفته بود رو پیدا کردم و از اون رابطه اومدم بیرون،حتی از خونه ای که 7 سال توش زندگی کردم بعد از اینکه الهامم رو دریافت کردم نقل مکان کردم من تنها زندگی میکردم و قلب من می‌گفت که بلند شو حرکت کن و خونه رو عوض کن و از اینجا برو. همزمان با یه نفر دیگ هم تو رابطه داشتم که باایشون حدود 20 سال تو رابطه بودم و بیشتر برای گرفتن ساپورت با ایشون همراه بودم که متاهل هم بودن و بعد از اینکه ارزشمو پیدا کردم و شخصیتمو تغییر دادم و سعی کردم از خودم آدم بهتری بسازم از ایشونم جدا شدم ،در حقیقت ترس‌های من هیچوقت تو این سالها به من اجازه ترک این رابطه رو نمی‌داد با اینکه تحصیلات بالایی داشتم ولی کارخاصی نمیکردم و چون ایشون به من علاقه مند بود و منو تا به اونروز ساپورت کرده بودن علیرغم میل باطنی موندم باهاشون ولی این مسئله تاهلشون همیشه رو قلب من سنگین بود و یادمه 4سال قبل که عاجزانه از خداوند کمک خواستم اون درها رو باز کرد،اصلا اصلا آسون نبود از اون رابطه بیرون اومدن ولی یادمه که دقیقا همچین روزایی قبل از عید بود که از اون رابطه اومدم بیرون از ته قلبم خوشحال بودم و اون حس عذاب وجدان رو نداشتم ولی به شدت میترسیدم که حالا آینده چی میشه، فایلهای استاد رو گوش میکردم می‌نوشتم، سپاسگزاری میکردم و….

    اصلا گفتن همین کلمات هم آسون نبود ولی به واسطه تغییر شخصیتم تونستم این کامنت رو بزارم و امروز که این نوشته ها رو راحت مینویسم برای اینه که یه کار فوق العاده دارم که عاشقشم و اینم هدایتی بود و از برکات پا گذاشتن روی ترس‌هام بود،صفر تا صد زندگیمو هندل میکنم حتی تا جایی که بتونم خودم به بقیه کمک میکنم و از اینکار لذت میبرم ،الان انقدر شخصیت من تغییر کرده که ارزش‌های من این اجاره رو به من نمیده که همزمان با دونفر تو رابطه باشم،و حتی یه سری استانداردهایی هم برای خودم هم برای طرف مقابل برای ایجاد رابطه دارم ،درصورتیکه در گذشته اصلا اینطور نبود.

    همیشه ورزش میکردم ولی جسته گریخته، ولی امروز به لطف شما استاد عزیزم 3 سال که پیوسته تیاریکس کارمیکنم و استایل و توان بسیار خوبی دارم.

    از لحاظ مالی امسال تارگتم رو 50 میلیون بود که نزدیک بهش انجام شد و این درحالیه که من تازه تقریبا یکساله که کارمو مورد علاقمو استارت زدم و من تازه دوره دوازده قدم رو تموم کردم و الان تارگتم برای داشتن درآمد خیلی بیش از اینهاست کلا ظرفم کنفویکون شد و ظرفیتم خیلی بالاتر رفته .

    بعد از 13 سال تونستم به پدرم پیام بدم و فقط ازش تشکر کنم بابت تمامی زحماتش که اینکار تا پارسال برام یه کار محالی بود،با بردارم امسال بعد از 13 سال تلفنی صحبت کردیم البته ایشون اروپا هستن.

    از اینکه چقدر شرکام کمتر شدن چقدر قلبمو دادم به پروردگارم از نرفتن اکسپلور اینستا تا نداشتن 5 .6 سال دستگاه ماهواره…..،خلاصه اتفاقات جالبی امسال بعد از دوره دوازده قدم برام اتفاق افتاد و الانم که دور دوم رو شروع کردم که با جدیت خیلی خیلی بیشتری شروع کنم دوازده قدم رو،واقعا سپاسگزارخداوندم و به خودم از صمیم قلب تبریک میگم از اینکه دانشجوی شما استادعریزم هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به استاد رضای دوست داشتنی

    چقدر این لبخند استادرضا رو دوست دارم چقدر حرف داره این لبخند استاد رضا

    چقدر قشنگ شهود رو چقدر قشنگ میوه ای که خداوند بهش عطا می‌کنه رو میاد توضیح میده بغیر از اینه که باور داشته و داره که چنین نیرویی هدایت می‌کنه راهنمایی می‌کنه

    الگوش رو از کجا بهش رسیده از خوابی که دید و بهش گفت بدهیت رو کم کم پرداخت کن

    چقدر رضا جان لذت بردم که محدودیت رو باور نکردی

    و اونجایی که دکترا و حتی همسرت باور داشتند که نمیشود

    گفتی من با قانون خودم انجامش میدم

    این فایل و سلسله فایل های رضا نمادی از اجرای قانون تکامل

    قانون فراوانی

    قانون توکل

    قانون احساس خوب

    قانون اجرای توحید در عمل هست

    چرا وقتی که خواب میبینه دیگه میگه تمومه بریم لباس بخریم

    ایمان داشتن به این الگو و ایمان داشتن به این خدا کارها رو به شکل کاملا غیر منطقی انجام میده

    دکتر کیلو چنده مردم کیلو چنده

    من از قانون بی چون و چرای خداوند دارم تبعیت میکنم

    من از سیستمی پیروی میکنم که باور دارم جواب میده به خواسته های من

    کافیه باور کنم این خدا رو این سیستم رو

    این فایل شاید جای بهترش توی یکی از قدم ها باشه

    اینکه الگو پیدا کنیم برای شدن مربوط به یکی از قدم هاست

    واقعا تمام فایل های استاد عباسمنش ارزشمنده و همین فایل های رایگان کلی ارزش می‌تونه خلق کنه

    در مورد بچه دار شدن شاید خیلی ها مسأله داشته باشن که میتونن با همین الگوی رضا بهش برسن

    چقدر این آیدا شیرینه و چقدر بانمکه رضا

    ایشالله روزهای شیرین‌تر و لذت بخش تری رو باهاش تجربه کنی رضای عزیز

    چقدر داشتن دختر شیرینه اینو میگم که خانم های سایت به خودشون افتخار کنن

    دختر واقعا نمودی از عشق واقعی توی زندگی اونجایی که بی مقدمه میاد در آغوشت میگیره بهت محبت می‌کنه اونجایی که با همون زبون شیرین کودکی میاد میگه دوشت دالم

    یا اونجا که یادمیگیره شماره تلفنت رو بگیره و زنگ میزنه میگه بابا بلام آدامس میخلی.

    خخخخخ

    چقدر توضیحاتتون میچربه به این فایل استاد عزیز و من اینو در این میبینم که دارم قدم چهارم رو کار میکنم و این توضیحات برای این بود که بگم بله اگه فلانی رسیده کن هم میتونم با عشق و علاقه و با یقین با اطمینان

    و خدارو شکر میکنم که باز میتونم اینجا باشم و با احساس یقین و امیدواری ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    پیام خدام گفته:
    مدت عضویت: 2959 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایستهء عزیز

    سلام به همگی

    استاد عزیزم به شدت به این فایل نیاز داشتم الان که این کامنت رو مینویسم ساعت 3:30 دقیقه بامداد، ساعت 2،30 انگار یه نفر منو بیدار کرد، نجواهای ذهنم شروع شد، پیام توی این مدت که از فایلهای استاد عباسمنش استفاده کردی و روی خودت کار کردی ( از دید خودم) چه غلطی توی زندگیت کردی به چی سیدی؟ ذهنم شروع کرد به مقایسه کردن من با اون دوستانی که شما رو نمیشناسن و تا حدود خیلی زیادی از لحاظ مالی پیشرفت کردن و اینطوری که من شاهد روند زندگیشون هستم خداروشکر شرایط خوبی رو هم داران، چند وقت پیش یکی از همکارام یه قرارداد 230،000،000 میلیاردی نوشت من کارم مشاور املاک اونم توی شهر تهران، البته اینو بگم من خیلی خوشحال شدم و براش بهترینها رو از خدا خواستم، ذهنم داشت منو با این دوستم مقایسه میکرد که فلانی نه استاد میشناسه همیشه هم در حال فحش دادن در مورد ( انرژی مثبت و…….. ) و به این چیزا هیچ اعتقادو علاقه ایی نداره، پس چرا اون چنین قراردادی نوشت اما تو که داری روی خودت کار میکنی چنین قراردادی رو ننوشتی و…….

    کلا” توی حال بدی منو برد منم داشتم مقاومت میکردم که حالم بدتر نشه ، من این فایل رو ظهر دانلود کردم و ندیدمش تا اینکه یه دفعه به سمتش الن هدایت شدم، و صحبتهای شما استاد منو منقلب کرد، ( ایجاد ارزش، مهارت کسب کردن، و…)

    من تا حالا به ارزش خلق کردن فکر نکرده بودم همش توی این فکر بودم که برای هر کاری باید پول دریافت کنم اینطوزی میتونم زندگیم رو بچرخونم ، هر بار برای کسب مهارت خودم رو قانع میکردم که الان وقتش نیست من دارام روی فایلها کار میکنم پس فقط باید تمرکزم روی این کارهام باشه و توجیح کردن خودم، من به تازه گی دورهء دوم 12 قدم رو خریدم، اما ذهنم توی این مدت به شدت مقاومت داشت و هنوز هم داره که پس چرا تغییرات تو اینقدر سطحی پس چی شد اون قولهایی که به خودت دادی اول سال و خیلی حرفهای دیگه، صادقانه بگم من عاشق کارم نیستم و هنوز نمیدونم به چی علاقه دارام شاید بهم بخندید اما این واقعیتی هست که خودم ازش خبر دارام، اما به خودم گفتم استاد هم نمیدونست قراره از راننده تاکسی بشه بهترین استاد رشد شخصی، آقا رضا هم نمیدونست از کار دیگه قرار هدایت بشه به کاری که دوست داره ، آزاده خانوم نمیدونست از مربی زبان قراره بشه بهترین آرایشگر اونم در کشور آمریکا، آقا هادی نمیدونست قراره بشه بهترین مدیر املاک و……

    همهء این عزیزان وقتی روی خودشون کار کردن و تکاملشون رو طی کردن و از همه مهتر ارزش خلق کردن، مهارت کسب کردن و حرکت کردن بدون هیچ چشم داشتی، هدایت شدن به مسیر بهتر پس قانون بدون تغییر خداوند کارش درست این تعهد دادن و استارت قلبی زدن باعث این همه اتفاقات ارزشمند شده و الان هم خداروشکر توی مسیرهای مورد علاقه شون هستن،

    بی دلیل نبود که من این موقع از خواب بیدار شدم و هدایت بشم به دیدن این فایل بینظیر ازتون خیلی سپاسگذارام استاد جان خیلی ازت ممنونم، شما درست میگین بارها و بارها باید این فایل رو دید، باید در مورد این حرفها فکر کرد،

    من ارزشی خلق نکردم ، من مهارتی رو یاد نگرفتم، من مسئلهء رو حل نکردم، پس نباید نتایج بزرگی هم بگیرم، جهان کارشو در مورد من درست انجام داده من حق شکایت کردن ندارام،

    اما اینجا تعهد قلبی میدم که مسیرم رو کامل تغییر بدم و برم ارزش خلق کنم، برم مهارتهایی که سالهاست دوست داشته بلد باشم رو یاد بگیرم و تغییر بدم هم خودم رو هم زندگیم رو اونم در مسیر درست.

    فایل نگاه کردن، فایل گوش دادن بی هدف نتیجه ش میشه زندگی سطحی و بی هدف.

    خبرهای خوبی بهتون میدم اینو قول میدم قول مردونه

    بهترینها رو براتون آرزو مندم.

    استاد عزیزم بیشتر از اونی که فکرشو بکنی دوست دارام.

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1804 روز

    سلام و درود به شما استادان عزیزم.

    استاد عباسمنش و مریم خانم شایسته عزیز.

    خداوند را بینهایت سپاسگزارم که مرا در این‌مسیر زیبا قرار داد که با شما آشنا شدم و از این مسیر زیبا دارم لذت میبرم. خدا را بینهایت شکر و سپاس.

    استاد جانم بی نهایت از شما و از آقا رضای عزیز سپاسگزارم که این فایلهای عالی را در اختیار ما قرار دادید. این بینهایت ارزشمند بود. مثل بقیه فایلهای شما.

    چقدر این تغییر از همونجایی که هستی این برای من ارزشمند و جالب بود.

    استاد من خودم از این قانون استفاده کردم یادم نمیاد ولی فکر کنم توی همون فایل در موردش صحبت کردم. که من 3 سال پیش همسرم را با همین قانون. همون کسی که میخواستم را بدست آوردم. و خداوند دقیقا اون شخصی که میخواستم را خداوند در مسیر من قرار داد.

    استاد چقدر این ارزش خلق کردن جالبه. اینی که شما میفرمایید تو همون کاری که عاشقشی ارزش خلق کنید.

    راستش من الان شاید درست متوجه نشده باشم ولی مطمئنم چندین بار که به این فایل گوش بدم متوجه ارزش خلق کردن میشم. اینی که یه نفر در روستاهای دور افتاده بتونه اینجوری کار کنه و اینجوری ارزش بیافریند این خودش ایمان راسخی می‌خواهد.

    استاد عزیزم، این تغیر شخصیت، بهبود عملکرد و ارزش خلق کردن عالیه.

    استاد عزیزم بینهایت ازتون سپاسگذارم که شما دقیقا همونطوری که فرمودید کم نمیگذارید و همون آموزه هایی که توی دورهاتون میگید را توی فایل های رایگانتون هم میگید.

    امیدوارم هرکجا که هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    امیرحسین عسگری گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    به نام خالق بی همتا

    سلامی گرم و پر انرژی از راه دور به شما استاد عزیزم و عزیزدلتون خانوم شایسته و همه ی دوستان خوبم در سایت

    این اولین کامنت من هستش بعداز 1046 روز عضویت هرچند میدونم تاریخ عضویت مهم نیست اما من برای همین تعداد روزهایی که فقط اسم و اکانتم در این سایت بوده خدارو شکر میکنم

    استاد عزیزم من واقعا از شما سپاااااسگزارم

    من چندروزه که دوسداشتم کامنتی بزارم اما چون مدتی بود از مسیر دور شده بودم نتیجه ای نگرفته بودم تا همین امروز که استاد من نتیجه اعتماد به خدا و شما رو دیدم و الان با بغض خودم رسوندم که کامنت بزارم

    نمیخوام گذشته رو بگم که چرا از مسیر دور شدم ولی میخوام بگم الان نزدیک به 3 هفته است که با خودم عهد بستم که دوباره شروع کنم و هرگز به قبلم برنگردم و انگار ایندفعه واقعا خداهم داره نگاهم میکنه خدایا شکرت

    بزارید برم سر اصل مطلب

    من بخاطر شرایطی که خودم به وجود آورده بودم زندگی سختی داشتم و بدهکار شدم.

    اما تو این 3 هفته بخدا کلی نشونه دیدم هرروزم رو دارم با صدا و فایل های شما میگذرونم

    استاد یکی از اشخاصی که من یه مبلغی بهشون بدهی داشتم تا امروز به من فرصت داده بود که تصویه کنم و گفته بود اگر کااامل پولشو ندم اتفاق خوبی نمی افته که من نمیخوام بگم چی گفته بود… بگذریم

    بزارید برگردم به هفته قبل سه شنبه شب که من فایل (چگونه درآمدم را 3 برار کنم) رو گوش دادم و تعهدش رو نوشتم و بااااااورم نمیشد استاد من تا قبلش درآمدم خیلیییییی کم بود با اینکه شغل فوق العاده ای دارم اما بخاطر افکارم درآمد نداشتم

    استاد باورم نمیشد که شب تعهدم رو نوشتم و من فرداش یه تماس دریافت کردم که یه کاری بهم پیشنهاد شد که من در عرض 3 روز میتونستم حدود 5 میلیون تومان درآمد داشته باشم باورم نمیشد.

    من کار رو قبول کردم و انجام دادم و کامل نتیجه ی ایمانم به خدا و شما یعنی (پول)رو دریافت کردم.

    و من باخودم گفتم پس میشه.. گفتم پس اونی ک پول میخواد ازم هم میتونم کاری کنم ک خدا بهش صبر بده تا من باهاش تصویه کنم و در دفترم هم دقیقا همین رو نوشتم.استادمن این فایل های نتیجه ی آقا رضا رو بااارها دیدم و شنیدم و گفتم منم باید بدهی هام رو تقسیم کنم

    خلاصه من تونستم تا امروز نصف اون مبلغ رو آماده کنم اما اون شخص کل پول رو میخواست و من با خودم گفتم خدا کمکم میکنه و کاری میکنه ک اون طرف قبول کنه و بهم فرصت بده فعلا نصف پولش رو بدم.

    و نصف مبلغ رو واریز کردم و با ایمان بخدا باهاش تماس گرفتم ک بگم نصفش واریز کردم و فرصت بده ک نصفشم پرداخت کنم.

    اما حقیقتا کمی میترسیدم ولی تماس گرفتم….

    و بااااااورم نمیشد بااااورم نمیشد استاااد…..

    وقتی بهشون گفتم نصف مبلغ رو واریز کردم و الباقی رو تا هفته آینده پرداخت میکنم بصوووورت کاملا معجزه وار ایشون گفتن باشه اصلا اشکال نداره خیلی ممنون ک واریز کردی و خدافظ

    استاد من پشت موتور بودم و وقتی قطع کردم بخدا اشکم در اومد گریه‌م گرفت و گفتم خدااایا داری باهام چیکار میکنی این شخص اصلا قبلا باهام درست صحبت نمیکرد خب حق هم داشت اما الان نه تنها قبول کرد بلکه اینقدر هم با احترام با من صحبت کرد

    و دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و سرییع خودم رو رسوندم جایی که بتونم بشینم و این حس خوبم رو با شما استاد عزیزم و دوستای خوبم به اشتراک بزارم

    و بگم میشه منم میتونم ….

    دوست خوبم توهم میتونی….

    و خداروشکر میکنم که تو این مسیر هستم و به خودم و خدای خودم و شما عزیزانم قووووول میدم که نتایج بیشتری بگیرم

    ممنون از شما استاد عزیز

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3860 روز

    روز شماره 2 از زندگی جدید من

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    سلام و عرض ادب دارم خدمت استاد جانم، استاد سیدحسین عباس‌منش گرامی، بانو مریم شایسته و همه عزیزانی که در این سایت چراغ هدایت خداوند هستند.

    داستان زندگی جدید خودم و شروعش رو در کامنت قبلی نوشتم و به رسم تعهدی که به خودم دادم، امشب هم می‌خوام ردپایی از خودم به‌جا بذارم.

    از دیروز که من تصمیم به ایجاد تغییرات اساسی در زندگی خودم گرفتم تا امروز، کلی اتفاقات خوب افتاد. اتفاقا فایل استاد با عنوان «شکارچی نکات مثبت باشیم» رو میدیدم و چقدر تحسین کردم ایده اون دوست خوبمون برای یادداشت نکات مثبت رو. و انصافا استاد هم یک توضیح فوق‌العاده توی اون فایل دادن. منم تصمیم گرفتم این شکارچی بودن رو در زندگی خودم پیاده‌سازی کنم. وقتی داشتم اتفاقات خوب امروز رو می‌نوشتم، کلی اتفاق خوب دیدم که از نظر مالی گرفته، تا پرداخت بدهی‌ها، تا تاثیرات محتواهای من بر مخاطبین، تا اتفاقات خوب عاطفی و … رخ داده بود. یعنی تعهد من به ایجاد تغییر کلی برام اتفاق خوب ایجاد کرده بود و همین یعنی قدرت خداوند.

    همین یعنی وقتی انسان تصمیم به تغییر می‌گیره، خداوند هم همراه و هم‌پای بندش میشه و وقتی بنده یه قدم برمی‌داره، خدا هزار قدم بعدی رو براش آسون می‌کنه.

    اما خب شیطان هیچ‌وقت بیکار نیست. البته من شیطان رو موجود بیرون از خودم نمی‌بینم. شیطان اون بخشی از وجود منه که درگیر شرکه. شیطان اون بخشی از ذهن و افکار و باورای منه که خدا توشون نیست. و با توجه به اشتباهاتی که در گذشته داشتم (و البته الان تصمیم به تغییرش گرفتم)، خیلی هنوز این بخش در ذهن من قویه. برای همین نجواها هنوز هست:

    «از کجا معلوم ادامه دار باشه؟ این اتفاقا طبیعی بوده. اگه تو تصمیم به تغییر نمی‌گرفتی بازم رخ می‌داد! تو هدفت رسیدن به استقلال مالیه. حالا این پولی که امروز وارد زندگیت شده که چیز خاصی نیست و …» این نجواها با قدرت دارن سعی می‌کنن من رو از راه خارج کنن. و البته منی که یه عمر بهشون گوش دادم، الان دیگه می‌دونم که آخرش چیه. به قول استاد مثل افتادن از لبه دره می‌مونه، هر طوری هست خودتو نگه می‌داری که نیفتی!

    همین تعهد نوشتن یه کامنت در آخر هر شب خیلی ایده خوبیه که باعث میشه توی مسیر خودمو نگه دارم. ایده الهامی از طرف خداوند بود که بعد از شنیدن فایل‌های استاد عطار روشن بهم الهام شد. امروز که اومدم توی سایت، وقتی دیدم روزهای عضویتم از 3000 روز گذشته یه جورایی خجالت کشیدم! که چقدر ضعیف بودم در تغییر کردن. چقدر نتونستم روی چیزهایی که می‌دونستم درسته پافشاری کنم. چقدر کم‌کاری کردم! اما خب هرچی بوده گذشته.

    مهم اینه که لحظه رو دریافت. در واقع می‌تونم بگم 2 روزه که با استاد و آموزه‌هاشون آشنا شدم. و این‌بار داستان برای من مرگ و زندگیه! واقعا متعهدانه اومدم که روی خودم تمرکز کنم. همه ورودی‌های منفی رو گذاشتم کنار و قدم به قدم سعی می‌کنم اشتباهاتمو کم کنم و به سپاه توحید ذهنم نیروی بیشتری برسونم تا با سپاه شرک ذهنم بجنگه و بهش غلبه کنه.

    البته هرچقدر بیشتر و با استمرارتر روی ذهنم کار کنم، نجواها کمتر و کمتر میشن و این همون چیزیه که کار رو برای من آسون‌تر می‌کنه.

    خداروشکر بخاطر پایان دومین روز از دوره زندگی جدید

    سپاس فراوان از استاد بی‌نظیر من، استاد عباس‌منش گرامی

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم برجهان هستی، شاد و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    تا فرداشب که ان شا الله کامنت بعدیم رو بذارم، خدانگهدارتون

    4/3/1402

    00:14

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1700 روز

      چقدر زیبا و از ته دل نوشتین دوست عزیز، لذت بردم از خوندن کامنتتون و از این تعهدی که دادین و دارین انجام میدین.

      واقعا این شیطان هیچوقت بیکار نمیشینه و اون نجواهای درونی همیشه هست، بهترین راه و شاید تنها راه مقابله باهاش هم همینه که به قول استاد خودمون رو بمباران کنیم با این آموزه ها و این وردیهای ناب. بعدم خوندن کامنتهای دوستان که مثل کامنت شما ازشون ایده و انگیزه میگیریم.

      تعهد دادن و یه کاری رو با تعهد و مداوم انجام دادن قطعا خیلی خیلی تاثیرگزاره.. من شخصا از تعهد دادن میترسم:(

      راه حلی که به نظرم رسید این بود که اول با یه کار خیلی ساده و یه تعهد کوتاه مدت شروع کنم، تا کم کم هم اعتماد به نفسم هم باورم و ایمانم بهتر و بیشتر بشه… امیدوارم عمل کنم به این ایده و نتایجشو بیام بگم.

      برای شما و همه دوستان خوب توحیدی آرزوی موفقیت روزافزون دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مسعود محمدی گفته:
        مدت عضویت: 3860 روز

        و خدایی که در این نزدیکی است…

        سلام و عرض ادب خدمت دوست خوبم خانوم زمانی عزیز.

        در ابتدا بسیار از شما سپاسگزارم که وقت گرانبهاتون رو به خوندن کامنت من اختصاص دادین. و همینطور سپاسگزارم از نظر پر مهری که برای بنده نوشتید.

        کاملا با شما موافقم. به نظر من تعهد دادن برای تغییر مثل یه عضله میمونه. عضله ای که با هر بار استفاده قوی و قوی تر میشه. در یکی از فایل های استاد عباس منش همین تعبیر رو برای تصمیم گیری شنیدم. که وقتی انسان تصمیم گیری های متوالی ولی کوچیک رو انجام میده، ذره ذره قوی میشه و بیشتر قدرت تصمیم گیری پیدا می‌کنه.

        من هم دقیقا از همین روش دارم استفاده می‌کنم. سعی می کنم برای مدت محدودی یه تعهد کوچیک رو انجام بدم. و تا جایی که می تونم بهش متعهد بمونم. همین کامنت نوشتن شبانه در سایت تعهدیه که دادم و به لطف خدا تا امروز هم انجامش دادم. هر چقدر که بیشتر بگذره، همین تصمیم به ظاهر کوچیک، اعتماد به نفس بسیاری رو در وجود من ایجاد می کنه که با استفاده از اون میتونم تصمیمات بزرگتری رو بگیرم.

        البته که من هنوز در ابتدای راهم و نمیتونم توصیه ای بکنم، ولی خود منم همین روش رو انتخاب کردم، از تعهدم به کامنت گذاشتن شبانه روی سایت شروع کردم، و به تازگی یه تعهد دیگه بهش اضافه کردم. و سعی می کنم همینطوری آهسته آهسته قدرت متعهد بودن در وجودم رو بالاتر ببرم.

        من منتظر شنیدم خبرهای خوش از تعهداتی که توی زندگیتون دادین هستم. شنیدن این تعهدات به خود من کلی انگیزه میده. براتون آرزوی موفقیت می‌کنم.

        در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و پیروز و سربلند و موفق باشید.

        خدانگهدار و حافظتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: