نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    121MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11
    30MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صفدر مومنی گفته:
    مدت عضویت: 2129 روز

    به نام خدا و باسلام خدمت شما استاد عزیزم و مریم خانم شایسته

    سلام به دوستان عزیزم

    سلام سلام سلام آقا رضا آقای عزیز خدا میداند لحظه ای فایل شما روی سایت قرار گرفت چقدر خوشحال شدم گفتم بریم برای عمل کردن و از روز اولی نتایج شما رو سایت قرار داده شد به خودم گفتم آقا رضا هم شاگرد استاد عباس منش و نتایج عالی گرفته من هم هر کاری که آقا رضا انجام داده انجام میدم تا مثل ایشون نتایج عالی بگیرم و انصافا همین جوری شد تا این لحظه و خدا را شکر می کنم که دوستانی مثل شما هست به قوانین عمل می کنند طبق قوانین نتیجه می گیرند و میان باما به اشتراک می گذارند تا انگیزه‌ای بشه برای عمل کردن به آموزه های استاد

    آقا رضا این حد از تسلیم و تعهد شما نسبت به آموزش های استاد قابل تحسینِ و بهتون تبریک میگم که چقدر عالی آنچه که استاد گفته بودند عملکردی و برای تکرار الگو رفتاری های گذشته تون دلیل تراشی نکردید

    خداوند در هر لحظه پاسخ خواسته های ما رو میدهد شما خواستید قرض هاتونو پرداخت کنید و خداوند اینچنین پاسخ شما رو داد و خداوند در خواب به شما گفت که باید چیکار کنید واین رو کامل حسش کردم چون تجربش کرده بودم البته به زبان فارسی

    و به آنچه که خداوند الهام کرده بود ایمان داشتید و به اولین ایدها عمل کردید و خداوند در پاسخ ایمان شما چقدر راحت درها رو یکی پس از دیگری برای شما باز کرد و بدهی هایی که سالها نتوانسته بودید پرداخت کنید به راحتی با قدم های کوچک شما پرداخت کرد

    پرداخت شدن بدهی های شما پاداش ایمانتون به خداوند بود ایمان داشتن بهش در هایی از نعمت و ثروت وارد زندگیت میکنه که همه رو مات و مبهوت میکنه

    عمل شما من رو یاد حرف معرف استاد انداخت( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ) و همچنین خداوند در قرآن ایمان و عمل صالح رو با هم آورده

    العنکبوت

    وَالَّذینَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِنَ الجَنَّهِ غُرَفًا تَجری مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدینَ فیها ۚ نِعمَ أَجرُ العامِلینَ﴿58﴾

    و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفه‌هایی از بهشت جای می‌دهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عمل‌کنندگان

    همچنان با عشق منتظر قسمت های بعدی نتایج شما هستم

    در پناه الله مهربان شاد سعادتمند ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    سید ساسان حسامی گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان

    همه اعضای سایت عباسمنش

    خدایا شکرت برای یه قسمت دیگه و یه سری اگاهی هایی که دوباره به صورت خیلی واضح بیان شد یه تشکر ویژه از رضای عزیز بابت درک این اگاهی ها و عمل به اونها و به اشتراک گزاشتن با تمام کسانی از جملخ خودم که میخواهن یه جور متفاوت از بقیه زندگی کنن میخوان تو اون جاده جنگلی سوت بزنن و به مقصد برسن ولی برای رسیدن به اون جاده باید بهاشو بپردازن باید تمام کارهیی که گذشته انجام دادن و افکار و اعمالی که اکثر جامعه بهش اعتقاد دارن انجام ندن سپاسگزار از خدا بابت این سایت واز شما استاد عزیز بابت فراهم کردن این فضلی ایزوله و محیط که باورهایی مگید و بهش عمل مکنید که اگر من و همه دوستان بهش عمل کنیم مثل شما و اقا رضا نتیجه مگیریم اگر باور کنیم که اصل اینه که وام نگیرم قرض نکنم و از مهمتر به کسسی قرض ندم زمان میببخشم از سرریزشده اون نعمت باشه و اصلااگر هم بر نگشت در راه رضای خدا باشه نه زمانی به کسی قرض بدم که خودم در تنگنا قرار بگیرم این صحبت که اینجا میشه و شما به عنوان الگو وراعپهنما و از همه مهمتر کسی که به این گفته عمل کرده جایی گفته نشده و نمیشه همه میگن تو این مملکت وام بگیر یه جنسی بخر حالا هر چیزی یه ماه بعد مبلغ اون جنس دو برابر شده و ارزش پول نقد هر روز کمتر میشه ولی شما بگید زمانی که قسط قرض نداشته باشیم و تو فشار نباشیم ده برابر اون پول به راحتی در میاریم اگر یه چیزی میخوام و پولش در حال حاضر ندارم باید یه راهی پیدا کنم و از خدا هدایت بخوام و باور داشته باشم که هدایتم میکنه و کشتی ها رو اتیش بزنم و درها ببندم اون وقت هدایتم میکنه و به خودم بگم خدا به زنبور عسل وحی میکنه من که اشرف مخلوقاتشم اونوقت میشه داستان رضای عزیز که به خدا گفته بدهی بنده خودت بده و الهام میشه و اون عمل میکنه به الهاماتش و خدا هم کمک میکنه و درها باز میشه مثل اون ارگان دولتی اخه اکثر ارگان های دولتی اول جنس میگیرن و بعد فاکتور تا بعدا بیان برا تسویه ولی تو این داستان قضیه برعکس هست پول میدن در حالی که جنس هم نمی خوان این همون نعمتی هست که از جایی که فکر نمکنی بهت داده میشه و اما داستان وام و دسته چک که من هم به عنوان یه مغازه دار همیشه دلم میخواست که چکی خرید نکنم و امروز با خودم قرار گذاشتم که به صورت جدی هم مبلغی که تو ماه چک میدم وبه راحتی پاس میشه نقدی خرید کنم و قید دسته چک بزنم و به لطف خدا پرونده گرفتن وام تو ذهنم بستم و از خدا کمک خواستم که روی این اصل تا حد مرگ بمونم .

    استاد ممنون بابت این سری از نتایج دوستان که غوغایی به پا میکنه و من اصلا شور اشتیاق قسمت جدید دارم و حس عالی اون چند بار گوش میدم وهی به خودم میگم میشه این راهش اینم نتیجه دیگه چی میخوای فقط عمل کن به اون چیزی که میدونی.

    دوستتون دارم

    به امید موفقیت همه

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    سلام استاد عزیزم

    خدای من هدایت ،داستان هدایت چقدر شیرینه ،برا آقا رضا اتفاق افتاده ،انگار برا من پیش اومده،

    از شنیدنش قلب آدم لطیف میشه و اشک هاش سرازیر

    به قول استاد، داستان ساده است ، از بس ساده است ما گول سادگیش رو میخوریم و باور نمی‌کنیم

    کافیه آماده دریافت باشیم ،یاد اون داستان افتادم که کلی آدم میرن بیابون برا آمدن باران دعا کنند. و فقط یه بچه چتر برداشته بود ،

    داستان ،داستان ایمان به اینکه جواب داده خواهد شد ،و حتما هدایتی از سوی خداوند می‌رسد ،هست

    خود من اوایل فک میکردم که باید خیلی مدارم بره بالاتر که خدا بخواد با من حرف بزنه ،نگو از همان اول داشت صحبت میکرد و من جدی نمیگرفتمش

    مثال واضحش که برام خیلی درس داشت وقتی بود که آیه

    قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو و …»؛ یعنی از مقام خویش فرود آیید.در خالی که بغضی از شما نسبت به بعضی دیگر دشمن هستید …

    و من اون روز فقط یادم میاد که تو خواب یکی قرآن می‌خواند و کلمه هبوط ،رو فقط به خاطر دارم و وقتی معنیش رو تو نت خوندم( انحطاط ،پایین آمدن ) متوجه مسیر اشتباهم شدم ،والبته که درسهای در صلح نبودن با خودم و وابستگی به غیر از خودم و خدا رو گرفتم

    یا وقتی که به محض بیدار شدنم کلمه لَأَزِیدَنَّکُمْ ورد زبونم بود ،(شما را می‌افزاییم)

    چقدر خوشحال شدم و همون روز با یه معامله پر سود چند روز قبل عید یه ماشین شاسی بلند گرفتیم و اون سال تا ماهها دو تا ماشین عالی داشتیم

    خداوند همه چیز می‌شود همه کس را

    به شرط ایمان

    ..

    یا مثلاً چون شما رو به عنوان الگوی خودم قرار دادم ،خیلی زیاد تو خواب از شما سوال پرسیدم و جواب دادید ،

    یه بار رو زانو هاتون نیمه نشسته دست هاتون رو بالا برده بودید و اشک می‌ریختند و سپاسگزاری می‌کردید و به من گفتید باید اینطوری، با این حس و حال شکل گذاری کنی ،

    یا وقتی که روی یه کوهی با هم ایستادیم و ( فک کنم آهووی بود) ول کردید و گفتید برو اون حیوون رو بگیر و من نتونستم بگیرمش و می‌ترسیم از کوه بیفتم پایین و شما دوباره راحت گرفتیدش و گفتید ذهن اینطوری ،افسارش از دستت بیفته می‌برتت به قعر کوه

    و

    ..

    اینها همه هدایت بوده ،جواب سوالاتم بوده

    خدا رو شکر چه خدای مهربونم دارم

    اما اگه بخوام با خودم رو راست باشم انگار اون باور که خدا فرسنگ‌ها از من فاصله داره ،من لایق دریافت الهامات نیستم به قوت خودش باقیه و فقط صداش خیلی خیلی ضعیفه ،و همیشه باید حواسم به ورودیهام و گفتگوهای ذهنیم و اعمالم باشه( که رو کی حساب میکنم )

    و باید فایلهای توحید عملی رو با تمرکز کار کنم که العان فایل سوم: نامه 31حضرت علی به امام حسن هستم

    چه همزمانی خوبی بود

    (تمام نکته های اون فایل و فایل باور های توحیدی حضرت علی در دعای کمیل ،«جهت یادآوری» ) با این قسمت صحبت های آقای عطار اشتراک داشت

    خدایی که گنج های آسمان و زمین از آن اوست به تو اجازه درخواست داده است و اجابت می‌کند درخواست درخواست کننده را

    و بین تو و او هیچ واسطه و شفیعی قرار نداده

    گاه در اجابت دعا تاخیر میکند( چون ما امادگیش رو نداریم ،ظرفمون آماده نیست )،یا میخواهد بهتر از آن را عطا کند ،یا بیشتر از آن خاسته را عطا کند

    وقتی رضای عزیز امادگیش رو پیدا کرد خداوند در عرض چند ماه چه کولاکی کرد ،

    چقدر این فایل به موقع و همزمان بود که یادم باشه در همین اوایل شروع بیزینس ام ، کارم عالی بوده همین قدم های کوچیک فعلا کافی هستند ،هیچ عجله ای در کار نیست ،هیچ چیز تموم نمیشه

    من حتما اون دوتا جمله رو آویزه گوشم میکنم

    و متعد هستم در کسب و کارم نه قرص بگیرم نه وام و حتما حتما تکاملم رو طی کنم و منتظر هدایت ها از سوی_«شریک عزیزم» باشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام فرنگیس جان

      نمیدانم در وصف نوشته ات،داستان هدایت ات،چهره زیباو شاداب ات، چه کلماتی بکار ببرم که حق مطلب ادا شود.

      دختر فوق العاده ای، خیلی عالی کار کردی، مررررسی عزیزم

      خیلی خوشحالم که خداوند روز به روز دوستان بیشتری به من هدیه می دهد.

      و این قسمت از متن ات بی‌نظیره

      یه بار رو زانو هاتون نیمه نشسته دست هاتون رو بالا برده بودید و اشک می‌ریختند و سپاسگزاری می‌کردید و به من گفتید باید اینطوری، با این حس و حال شکل گذاری کنی ،

      یا وقتی که روی یه کوهی با هم ایستادیم و ( فک کنم آهووی بود) ول کردید و گفتید برو اون حیوون رو بگیر و من نتونستم بگیرمش و می‌ترسیم از کوه بیفتم پایین و شما دوباره راحت گرفتیدش و گفتید ذهن اینطوری ،افسارش از دستت بیفته می‌برتت به قعر کوه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فرنگیس محمدی گفته:
        مدت عضویت: 2656 روز

        سلام رضوان جانم

        سپاسگزارم دوست عزیزم ،مرسی از این همه محبت ات

        هر چه هست لطف خداست

        مرسی از این همه اعتمادبه‌نفس و انرژی مثبت که دریافتش کردم

        چندین برابرش سمت خودت برگرده ،،،،آمین

        چقدر اینجا خوبه ،یه سری دوست های صمیمی و همفکرانس که کلی از هم یاد میگیریم و ایمان مون برای ادامه مسیر و رسیدن به هدف هامون بیشتر و بیشتر میشه، اینجا لازمه که ،اتفاقا حواست باشه هر چه ورودی بیشتری به ذهنت بدی ،کامنت بیشتری بخونی ،مثل شما فعال تر باشی ،بهتر

        تمام خواب های که از استاد میبینم رو با جزییات مکتوب میکنم ،یه موقع یادم نره،یاداوریشون برام انگار حکم یادآوری موفقیت‌هام رو داره و بهم اعتماد بنفس و ایمان بیشتر میده

        مرسی ازت دوست مهربانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2316 روز

    (⁠+˘⁠︶⁠˘⁠+)(⁠◠⁠‿⁠◕⁠)

    ــــــ به نام خداوند هستی بخش زیبایی‌ها ــــــ

    وای رضا رضااا رضااااا.

    بابا چقدر هر قسمت هیجان انگیزتر میشه داستان تو آخه

    جوری که دلمون نمی‌خواد تموم بشه و وقتی هم که تموم میشه سریعا منتظر قسمت بعدیم.

    این قسمت که اصلا من نفهمیدم کی تموم شد، والله به خدا.

    اینقدر دلنشین و شیرین صحبت می‌کنی که آدم به راحتی می‌تونه اون اتفاقات رو تصور کنه.

    ←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩

    [تبریک] میگم رضا جان که تو 6-8 ماه اول فقط تونستی این همه {معجزه} رو تو زندگیت ببینی و {خلق} کنی.

    [تبریک] که اونقدری {متعهد} شدی که الان الهام بخش میلیون ها نفر باشی.

    [تبریک] که داری نشون میدی خداوند و قوانینش دارن با دقت بالا به {فرکانس} های ما هر لحــــــظه جواب میدن.

    [تبریک] که نتایجت بیانگره ساده بودن {قوانین الهیِ} و فقط از ما {توجه به زیبایی ها + حالِ خوش} رو میخواد.

    [تبریک] واقعا که با «تعهد» و «توکل و اعتمادی» که نشون دادی، با انجام کارهای کوچیک کوچیک و {منطقی}،

    {جریان هدایت خداوند} رو به روی خودت «جاری» کردی.

    [تبریک] بهت چون وقتی که تو دلِ {تضادهای} مالی بودی و با این {آگاهی های الهی} آشنا شدی،

    انگیزه ای ساختی تا شرایط رو تغیر بدی.

    خلاصه که

    دمت گرم که چه قشنگ {تکاملت} رو طی کردی و از اون دیدگاه که

    «بربم ببینیم این خدا جدیده که استاد میگه چطوریه»

    رسیدی به نقطه ای که «خدای حقیقی رو شناختی و بهش اعتماد کردی و تو خواب به وضوح الهامشو بهت گفت»،

    الله و اکبر.

    ←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩←⁩⁩

    واقعا اینا { نامحدود بودن } مارو میرسونه که وقتی با {خالقمون هماهنگ میشیم}، میتونیم جهانی خلق کنیم غیرقابل تصور.

    جالبیه داستان الهام خداوند با آیه قرآن تو خواب که برای رضا اتفاق افتاد، اینه که

    وقتی که {ایمان} داری که خداوند این الهام رو به من داده و داره با من صحبت می‌کنه چون من {لایقِ دریافت الهامات خدا هستم}،

    اون موقع انجامش میدی و کم کم میشه کل زندگیت.

    جوری که هرکس تورو نشناسه باورش نمیشه این اتفاقات هر روزه توعه مثل استاد عزیزمون که میلیاااردها بار از این {معجزات کوچیک و بزرگ} براشون اتفاق افتاده که میتونیم قسمت کوچیکیشون رو تو سریال های؛

    _ سفر به دور آمریکا

    _ سریال زندگی در بهشت

    ببینیم.

    برای من خیلــــــــی زیااااد شنیدن داستان بچه ها لذت بخشه.

    دوست دارم بشینم ساعتها فقط گوش بدم و از نتایجشون بشنوم،

    آره آره چون این تنها راهِ {منطقی کردن ذهنِ}.

    [ تکرار الگوهای منطقی راجع به یک موضوع ]

    $@$@$

    «خدارو شکر»

    که تو عصری زندگی میکنیم که هرجای دنیا باشیم به تمام این {آگاهی های نابِ الهی} دسترسی داریم.

    «خدارو شکر»

    که تو زمانی از تاریخ هستیم که استادی به اسم {سید حسین عباس منش} میاد و رسالتش رو می‌شناسه متعهدانه خودش و نتایجش میشه الگوی میلیون ها نفر تا این میلیون ها نفر خودشون بشن الگو و الهام بخشِ میلیاردها نفر در زمینه های مختلف.

    «خدارو شکر»

    بخاطر {خداوند و قوانین ثابت و بدون تغییرش} که ما هر لحظه به لحظه میتونیم لحظه بعدمون رو به واسطه {فرکانس‌هامون} کاملا {آگاهانه خلق کنیم}.

    «خدارو شکر»

    که تو این سفرِ زیبای موقتِ زندگی داریم یاد میگیریم که {لذت بردن و تکامل} هدفِ آفرینش ما بوده و میتونیم بهش رنگ واقعیت بدیم.

    «خدارو شکر»

    بخاطر دوستایی که بودن در کنارشون باعث این همه گسترش آگاهی و یادگیری شده تا روزانه بتونیم رشد چشم گیری رو داشته باشیم.

    «خدارو شکر»

    که زبانمون فارسیِ تا در شروع حرکت استاد، تاکید میکنم شروع حرکت استاد

    (بله چون تاااااازه این اولِ مسیره و خدا می‌دونه تا کجا قرارها پیشرفت داشته باشه)

    با این آگاهی ها همسو باشیم و بتونیم درکشون کنیم و تو سطح جهانی چنااااااان آثار خفنی از خودمون بجا بذاریم که آیندگان از ما نام ببرن.

    آرهههه

    خداجونم

    شکــــــرت.

    دنیای ما انسان‌ها دنیای { باور و لیاقتِ}؛

    ما به ذات،

    {لایقِ} تمام{ نعمت ها خداوند} هستیم اما زمانی بدستشون میاریم که این {لیاقت} رو با { باور } اثبات کنیم و اینجاست که پاااااداش ها در زندگی ما جاری میشه.

    خدایا شکرت.

    (⁠+˘⁠︶⁠˘⁠+)(⁠◠⁠‿⁠◕⁠)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    رضا یزدی گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام به رضای دوست داشتنی که هم اسم هم هستیم ^_^

    این اولین کامنت من در سایت عباسمنش هستش

    راستش نتونستم جلوی حرفهایی که توی ذهنم میومد رو بگیرم و تصمیم گرفتم کامنت بزارم برای این قسمت از صحبت های رضای عزیز که چقدر زیبا صحبت کردن و چقدر عالی هم استاد مبحث رو باز کردن و توضیحات بیشتری دادن

    واقعیت من از لحاظ شرایط در آمدی و شرایط زندگی در سطح متوسطی هستم و نمیخواهم به این سطح متوسط قانع باشم برای همین تصمیم به تغییر دارم

    همونطور که صحبت درباره وام و قسط و قرض بود … من درآمدم از اقساط و مخارج زندگیم بیشتره و تقریبا هرماه میتونم پس انداز کوچکی هم داشته باشم ( هم خودم و هم همسرم شاغل هستیم )

    ولی زمانیکه این فایل رو داشتم میدیدم عجیب به فکر فرو رفتم

    ما هرماه زمانیکه موعد پرداخت اقساط میشه با همسرم دائم در حال فکر کردن هستیم که این قسط رو از فلان حساب بزنیم ، این قسط رو تو بده (همسرم) اون قسط دیگه رو من میدم و…

    یعنی حتی با وجود اینکه توان مالی پرداخت اقساط رو داریم اما هر ماه یک مقاومتی جلوی پا ما هستش که ناچارن باید بهش فکر کنیم و اونم نقشه کشیدن برای چطور پرداخت کردن هستش که گاهی تا چند روزم درگیرش میشیم که مثلا فلان مبلغ از این حساب بریزیم تو اون حساب بابت اون قسط یا مثلا چقدر خوب میشه اگر امروز فلان قدر کارکنم تا بتونم بریزم تو فلان حساب که فردا قسطشو پرداخت کنیم ( نکته جالبم اینکه چون میچسبیم بهش که اینقدر باید کارکنم تا بتونم بریزم تو حساب باعث میشه اون روز از روزهای دیگه دخل مغازمون کمتر باشه خخخخخ )

    چقدررررررر لذت بردم از مطالب این فایل ، خیلی مثال ها و همچنین توضیحات استاد برام ملموس تر شد که چرا نباید قسط و وام و قرض و… داشته باشیم ، چون حتی با وجود باور اینکه شما به راحتی توان پرداختش رو داری اما ناچارن درگیرش میشی و این خودش نقطه منفی هستش که شما رو از خواسته و هدفت دور میکنه بدون اینکه خودت متوجه بشی چه مقاومتی سر راهت هستش ، ولی جالبه که اگر همون اقساط نباشم میبینیم که چقدر راحت با همون پس انداز اندکی که گفتم هر ماه داریم میتونیم چندین برابر اون وامها هارو بدست بیاریم و حتی با توجه به حرفهای استاد در زمانیکه بدهی نداری و فکرت آزاده خداوند در های بیشتری رو به روت باز میکنه … اصلا باور نمیکردم که همچین باور مخربی میتونه حتی وجود داشته باشه …

    ممنونم از شما استاد خوب ، ممنونم از رضای عزیز که با لبخند های زیباش لبخند زدم و فهمیدم چقدر باور های ما میتونه زندگیمون رو رقم بزنه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      محبوبه مهدوی گفته:
      مدت عضویت: 1036 روز

      سلام آقای یزدی عزیز من الان یه کامنت گذاشتم که دقیقا مرتبط با موضوعی هست که شما نظر گذاشتید من الان یکی از وام ها که مبلغ کمی باید پرداخت میکردیم رو تسویه کردم و اولین قدم رو برداشتم دقیقا من و همسرم هم مثل شما پرداخت اقساط برامون راحت هستش ولی میخوام به خدای خودم نزدیکتر بشم میخوام قید قسط و وام رو برای همیشه بزنم همین ماه به همسرم از طرف شرکتش یک وام 30 میلیونی با سود 4 درصد میدن که من وقتی شنیدم خیلی خوشحال شدم و الان خوشحالم که دیگه نمیخوام وام بگیریم و خوشحالم که میخوام بر خدا توکل کنم…. و هنوز همسرم نمیدونه ولی خداروهزاران بار شکر که همسر همراهی دارم… و دقیقا نکته جالب اینه من کامنتم رو نوشتم و ارسال کردم و دنبال یک پیام گشتم فکر کردم صفحه 6 هست و دقیقا بعد از کامنت خودم هدایت شدم به خوندن کامنت شما که مهر تاییدی بودیدبر کامنت خودم خدایا شکرت ممنونم از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رضا یزدی گفته:
        مدت عضویت: 1686 روز

        سلام خانم مهدوی ، چقدر عالی و چقدر خوشحال شدم که تونستین به لطف الله یکتا اولین قدم رو بردارید و یکی از وام هاتون رو تسویه کنید. اتفاقا بعد از کامنت خودم با همسرم هم درباره تسویه وام های خودمون صحبت کردم که انشاالله به لطف الله ما هم بتونیم مثل رضای عزیز با تقسیم کردن و قسمت بندی کردن هرچه سریعتر وام هارو تسویه کنیم و وارد چرخه فراوانی این جهانه پر از زیبایی و سرشار از ثروت ، نعمت و شادی و خوشبختی برسیم

        ممنون از شما ، انشاالله در پناه الله شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1905 روز

    سلام به استاد عزیزم️

    سلام به اقا رضای عزیز ..سپاسگزارم از خداوند خالق باشکوه من که انقدر واضح داره بامن صحبت میکنه

    سپاسگزارم از اقارضای عزیز که زبان خداوند شدن و یکی دیگ از دستان خداوند برای هدایت من در مسیر سعادت ..

    اقا رضای عزیز نمیدونید چقدر احساس عجیبی در این لحظه بعد از شنیدن صحبتهاتون دارم انگار لحظه به لحظه زندگیمو دارین تعریف میکنین چقدر برام جالبه و چقدر حالم خوبه اقا رضا نمیدونم کامنت منو میخونید یا نه اما مخاطبم شما هستید تو این لحظه تمام وجودم غرق درارامشه چرا؟ چون که خداوند خیلی خیلی شخصی و ویژه داره تو این سایت توسط بینهایت دستانش منو به مسیر دلخواهم به صراط مستقیم هدایت میکنه اقا رضا منم بدهی داشتم قبل از شروع جدی من به تغییر زندگیم یه وام 40میلیون تومنی داشتم و بدهی 100میلیون تومنی اونم بخاطر باورهای اشتباهم که برای خرید هر جنس و کالایی باید وام بگیرم واز کسی کمک بخوام من بعد از شنیدن فایل های استاد بعدازاینک متوجه شدم این بدهی ها چقدر از انرژی منو داره اتلاف میکنه و ذهنمو درگیر کرده تصمیم گرفتم هر طور شده تصویه کنم

    اولش ب قول شما با خودم میگفتم چطور میتونم صد میلیون پولو جور کنم پول کمی نیست چطور میتونم از یه درامد ثابت انتظار داشته باشم ک براحتی بدهیمو ب صفر برسونم هربار که این نجواها میومد سراغم میگفتم زهرا ولش کن بهش فکر نکن ی چیزی میشه خلاصه و تصمیم گرفتم ب کل پولی ک بدهکارم فکر نکنم و خورد خورد بدهی مو تصویه کنم اولین قدم تعهد بود به خودم تعهد دادم هرگز و هرگز تحت هیچ شرایطی به هیچ وجه وام نگیرم هیچ وقت و هرگز و هرگز از کسی پول قرض نگیرم هرگز تا روزی که زنده ام .

    قدم بعدی قول دادم از درامد ماهیانه ام مبلغی رو هرماه بابت بدهی ام کنار بذارم تحت هرشرایطی و همین کارمو کردم الان حتی خودمم باورم نمیشه من براحتی بدهیمو به کمتر از ده میلیون تومن رسوندم اصلا نمیدونم چجوری من فقط تصمیم گرفتم به کل مبلغ بدهی فکر نکنم و هرماه مقداری از پولو پرداخت کنم و طبق قانون درها باز شد و من ب واسطه ی شرایطی که همه میگفتن بخاطر بیماری دچار ضرر مالی شدن و تمام کاسبی ها راکت شده همین بیماری یکی از بینهایت راهایی شد تا من به واسطه ی موقعیتی که برام ایجاد شد درامدم تو مدت زمان اوج همه گیری بیماری و تو شرایطی که خیلیا نگران بودند درآمدم چندبرابر شد و تونستم از اون شرایط یک موقعیت مناسب خلق کنم و درامدمو افزایش بدم

    اقا رضا هر فایلی ک استاد از شما میذارن و من با شوق وذوق به صحبت های شما با جان و دل گوش میدم قسمتی از زندگی منو داره نشون میده و خدا میدونه چه درهایی قراره ب روم باز بشه

    شما ب عنوان کسی که داره از نتایجش صحبت میکنه و حالا به جایگاهی که میخواسته رسیده و منی که دارم تو مسیر تکاملم با عشق و ایمان و حال خوب قدم برمیدارم قدم هایی هرچند کوچیک اما درست و ایمان دارم بینهایت نعمت در حال ورود به زندگیم هستند ..خدایا شکرت️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    تاجر سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 2080 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه دوستانم

    در مورد این فایل که دیدم

    شاید نتونم مثل بعضی از دوستان کامنت روانی بنویسم

    ولی هرچی که گفته میشه رو می‌نویسم

    مورد اول اینکه رضا جان این تعهد رو به خودش داده

    جهاد اکبری بزرگترین و مهمترین اصل در عمل کردن به قوانین و چقدر انرژی گرفتیم از صحبت‌های رضای عزیز

    ولی در مورد تحلیل کردن و صحبت‌های استاد

    که اگر میشد بصورت ویس پیام‌ داد

    استاد متوجه میشد که من چقدر گریه کردم وقتیکه استاد گفت این دوتا مورد رو آویز گوشتون کنید

    بابا کجایی استاد

    این دوتا حرف چیه

    کل آموزه های شما رو باید آویزه گوش کنیم

    شما هر حرفی که میزنید از جنس توحیدی هست

    خالص و به قولی بدون افزودنی های مجاز

    واقعا نمی‌دونم که باید چجوری بیان کنم

    ولی این جمله رو اینجا فریاد میزنم

    دوستان به این جمله اعتقاد داشته باشید

    هر کسی که متعهدانه آموزه های استاد رو گوش بده

    و در عمل بهش اجرا کنه

    بخدا باور کنید که جریانی از ثروت و خوشبختی و سعادتمندی در زندگی اش جاری میشه

    چون این یک قانون هست

    اینو من دارم فریاد میزنم با جان و دل

    بخدا نتایج میاد

    هدایت ها میاد

    همه چی میاد

    به شرط باور و ایمان به تک تک حرفهای استاد عزیز

    بخدا شدنیه

    باور کنیم شدنیه

    دست نکشید از دانشگاه که تا آخر عمر شاگرد این دانشگاه عباس منش هستیم

    سپاسگزاری فراوان تقدیم به استاد عزیز و مریم شایسته که شایستگی اش بیشتر از اینا هم هست

    در پناه الله مهربان شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    به نام‌ خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️

    شما عشق منی️

    من از اول این سلسله فایل دارم به صحبت های شما و دوست عزیز آقا رضا گوش میکنم و خیلی نکات خوب و ملموسی رو به شکل ساده بیان کردند که شما هم درتکمیل اون نکات خیلی عالی موارد مهم رو باز کردید ، واقعا صحبت های عالی هستند، میخواستم در مورد این بخش چیزی که برای خودم هم صدق میکنم بگم اونم اینکه من چند وقت پیش بدون زحمت و بدون ضامن واسم جور شد‌ و من هم یک‌نشونه در نظر گرفتم که خدا واسم جور کرده آخه قبلش هم گفتم برم دنبال وام ولی گفتن بودجه تموم شده و دیگه نمیتونیم وام بدیم این‌یکی هم خیلی هدایتی بهش برخوردم و البته این هم تو ذهنم بود از شما که وام نباید گرفت و باید خودمونو ازبدهی خلاص کنیم تا به آزادی فکری برسیم ولی فکر کردم این تهیه شدن وام چون آسون برام پیش اومد و خودم هم تلاشی براش نکردم شاید از طرف خدا بوده و میتونستم ازش استفاده کنم، و الان با توجه به صحبت هایی که در این فایل کردید متوجه شدم که وقتی تعهدتو‌ نشون بدی درها باز میشن ،در هر صورت من‌‌با توکل به الله مهربان میرم و مراحل تسویه اش رو جویا میشم و فرایند تسویه رو انجام میدم، چون مطمئنم که خداوند منو به راه های بهتر هدایت میکنه و من باید پول بسازم نه اینکه به فکر این باشم که با وام چیزی رو تهیه کنم

    بازم ممنونم استاد عزیز از این همه آگاهی و خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلام استاد عزیزم

    خداروصدهزار مرتبه شکر ک من امروز هدایت شدم ب این فایل

    استاد من 19سالمه و تصمیم گرفتم بر خلاف نظرات تمام اقوام و خانواده بجای دانشگاه و پزشکی و چیزای دیگه ب دنبال علاقم برم ک شغل رنگ و لایت مو هستش توی شاخه ارایشگری

    من توی شهر کرمان زندگی میکنم و تاحالا تنهایی تهران نرفتم و اصلا هیچ جاشو بلد نیستم اما برای اینک دوره اموزشی ببینم تصمیممو گرفتم تو زمانی ک صفررر بودم از نظر مالی ک ثبت نام کنم دوره اموزشی توسط ی استادی توی تهران

    استاد دقیقااااا دوهفته ی پیش نشستم نوشتم توی دفترم ک من میخوام ب این ورکشاپ برم اما هیچ پولی ندارم فقط میدونم ک خدا منو هدایت میکنه بااحسااااس خوب نوشتم انگار ک اون اتفاق ب بهترین شکل افتاده و من توی اون کلاس ها شرکت کردم و تاکید میکنم در شرایطی ک یک هزارتومنم پول نداشتم جورری خدا رو شکر کردم ک انگار این کار تموم شده بود

    استاد هزینه اون کلاس 5میلیونو 800بود

    چند روز گذشت اون کلاس تخفیف خورد رسید ب 3میلیون من بازم پولو نداشتم چند روز بعد قرعه کشی گذاشتن ک یک نفر بصورت رایگام اموزش ببینه من برنده نشدم امافرداش دیدم یک پیام اومد ک افرادی ک 5و800رو ندارن میتونن این دوره رو با دو میلیون شرکت کنن اما دوروزه هست

    من حتی اونموقع دوتومنم نداشتم

    باخواهرم تماس گرفتم ازش خواستم 2میلیون بهم قرض بده

    و چون این ماه 15بهمن تولدمه 1میلیونش ک کادو تولدمو میخواست بده و بک میلیون انگار قرض بود و خواهرم گفت هر لحظه خواستی بری من اون پولو بهت میدم

    امروز شما گفتین تحت هیچ شرایطی حتی اگ اسلحم بالای سرتون گذاشتن پول قرض نگیرین

    و من تصمیم گرفتم پلاک طلایی ک دارم رو بفروشم تا بتونم هزینه کلاسو خودم بدم و امروز هم ب خواهرم میگم ک اون قرض رو نمیخوام

    خیلی خوشحالم الان ک دارم این کامنتو مینویسم اشک توی چشمام جمع شده

    خوشحالم ک دارم قدم برمیدارم توی این سن دختری ک تاحالا تنها چند کیلومتر دور تر از شهر خودش نرفته و حالا. داره مییره تهران جای ک نمیدونه چ خبره

    حتی وقتی پولی نداره

    دختری ک چند روز پیش راااااااحت میتونست از راه نادرست چندین برابر این مبلغ رو بدست بیاره و ن طلاشو بفروشه ن بااتوبوس بره بیاد و تو فکر این باشه ک از غذای خودش بزنع تا بتونه توی تهران در این دوروز ورکشاپ از پس هزینه هاش بربیاد

    خوشحالم ک انقدر قوی هستم خوشحالم ک شماهارو دارم

    شاید از نظر خونوادم و بقیه طلا سرمایه باشع و ادم عاقل نباید طلاشو بفروشه

    اما من ک دانشجوی شمام میدونم سرمایه گذاری اصلی روی خودمون باید باشه ن رو طلا و ماشین و خونه و سکه (ک اینام از ذهن فقیر نشان میگیره )من میتونم هزاران برابر این پول رو درایندع بدست بیارم کلییی طلا بخرم واسه خودم

    ب امید هرروز بزرگتر شدنم

    دوستون دارم استاد

    از مریم قشنگمم تشکر میکنم بابت اماده کردن فایل ها و زحماتش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      تاجر سعادتمند گفته:
      مدت عضویت: 2080 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی

      با آرزوی سلامتی و شادکامی

      تجربه همسر خودم رو میخام بگم

      اگر هنوز به این سفر نرفتی ؟

      شرکت دو روزه در این کلاس ها

      اصلأ و ابدا هیچ چیزی رو عاید شما نمیکنه

      هیچ چیز

      چون همسر من هم در یک دوره پنج روزه به مبلغ 10تومن شرکت کرد در دوره آموزش رنگ و لایت

      هیچ هیچه هیچه

      مگر میشه با دو میلیون این دوره رو آموزش دید

      لطفاً صبور باشید تا در وقت مقرر در این کلاس‌ها شرکت کنید

      من نمیدانم این کلاس در کجای تهران هست

      ولی کم و بیش با ورکشاب رنگ و لایت از طریق همسرم آشنایی دارم

      الان همسر من خودشون ی رنگ کار حرفه‌ای شدن

      ولی نه با دو روز کلاس

      بلکه ماه ها در جایی که هدایت خداوند بود به دستورزی پرداخت بدون ی ریال حقوق پس از ماهها که بسیار زیاد هم زحمت داشت

      اما الان کاملا در این کار حرفه ای شده

      و ادامه داستان که همچنان ادامه دارد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2775 روز

    سلام و درود بینهایت به استاد عزیزم روشنگر راهم

    و آقای رضا عطاروشن عزیز که من همیشه از ایشون یاد میگیرم.

    نکته ای که در مورد خورد کردن بدهی گفتین خیلی ارزشمند و کاربردی بود. کلا هر هدفی رو هر چقدر هم بزرگ و دستنیافتنی به نظر برسه میشه خورد کرد به قطعات کوچکتر تقسیم کرد دیگه از نظر ذهن منطقی ام قابل دستیابی میشه

    مثلا من یک قرض وام دانشگاه 16 میلیونی از گذشته و قبل از آشنایی با این آموزه ها یادگاری دارم. هر ماه 400 هزار تومن میدم تا کم کم تموم بشه. بعضی ماهها دو تا قسط میدم.

    البته چند وقت پیش که درآمدم خیلی بیشتر بود تونستم چند میلیون از قسطام رو یکجا بدم و واقعا سبک شدم.

    ولی یه نکته ریزی که از دریافت کردم اینه که میزان تعهد ما به این آگاهی ها متفاوته. این جمله ای که استاد گفتن: حتی کفش و لباس نمیخریدم و میخواستم فقط اول قرضمو بدم.

    واقعیتش من در کنار خرجای دیگه ای که دارم برای خودم میکنم و به اندازه کافی توجیه میکنم که این خرج واجبه، دارم هر ماه یک یا دو تا قسطم رو میدم.

    و واقعا در این حد تعهد نداشتم که بگم من هیچی برای خودم نمیخرم فقططط اول پرداخت قرض بعد هر خرج دیگه ای.

    و بنظرم علت تفاوت نتایج من و استاد و هر کی که از این آموزه ها نتایج عالیی گرفته مثل آقای عطا روشن همین مقدار تعهد ماست. تعهد من کمتره بخاطر همن کمتر نتیجه میگیرم.

    مورد بعدی که استاد جان گفتین: حتی اگر اسلحه گذاشتن رو شقیقت و گفتن یا میکشیمت یا قرض بگیر بگو بکش. این شدت تعهد شما ستودنیه استاد. من هم از وقتی فایل رایگان قانون تکامل رو دیدم تعهد دادم که دیگه هرگز قرض نگیرم و این جزو خط قرمزهای من شد.

    الان شما تاکید کردین علاوه بر قرض گرفتن، قرض دادن هم ممنوعه. و این هم رفت تو لیست خط قرمزهام.

    من الان تو مسیر پول ساختن هستم و همین امروز پولی که به حسابم واریز شد همین الان بعد از نوشتن این کامنت میرم و بصورت آنلان یکی دیگه از قسطامو پرداخت میکنم. در صورتی که من قسط این ماهمو دادم ولی میخوام یکی دیگه رو هم بدم تا زودتر تموم شه. بااینکه میتونم این پولو برم برای خودم خرج کنم.

    نکته دیگه اینکه: من قرضم رو قسط بندی کردن و هر ماه موظفم فقط یک قسط بدم.‌ ولی من فهمیدم اگر شدت تعهدم رو بیشتر کنم و جدی تر باشم، میتونم به جای یک قسط چند تا قسطم رو پرداخت کنم تا زودتر به آرامش برسم.

    نمیدونم این نجوای شیطون و ذهن منطقی منه که بهم میگه: تو تا دو سه سال دیگه وقت داری که قسط ها رو پرداخت کنی و هر روز ارزش پول کمتر میشه پس حتی اگر میتونی و پولشم داری قسطهات رو زودتر از موعد پرداخت نکن.

    در صورتی که من از این آگاهی رو دارم که اگر قسطام رو زودتر بدم زودتر به آرامش میرسم. و وقتی ذهنم آرام بشه ایده های ثروت ساز بهم الهام میشه. و بعد میتونم همه چیزایی رو که آرزو شو دارم بخرم. پس من تصمیم میگیرم که گول شیطون ذهنم رو نخورم و متعهدتر باشم و روی خودم و کارم بیشتر تمرکز کنم و پول بیشتری بپردازم و هر ماه به جای یک قسط دو یا چند قسطم رو بپردازم.

    ذهن منطقیم داره میگه با پولایی که داری فقط یک قسطتو بده بقیه اش رو خرج خودت کن.

    ولی من باید برطبق این نشونه کاملا واضح و آشکاری که از فایلای شما دریافت کردم، عمل کنم. خداوند داره از طریق شما با من حرف میزنه و مسیر درست رو بهم میگه. منتظر چه عدایت یا چه نشونه عجیب غریبی هستم؟

    استاد عزیزم و آقای عطاروشن واقعا از زحمتی که برای تهیه این فایلای زندگی بخش میکششین ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: