نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    121MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11
    30MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

484 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    به نام یگانه هدایتگر هستی

    سلاام سلاام وای استاد به خدا که این فایل برام نشانه بود، وای استا وای استاد اگه بگم باور می‌کنید که من این چند روز خودم رو بسته بودم به سایت و فایل ها و دوره هی می‌نوشتم و گوش می‌کردم و صحبت می‌کردم و هر فایلی می‌شنیدم هی پاز میکردم و مثال های خودم رو می‌زدم و طی همین دو روز از در و دیوار فقط نشانه ها رو واضح می‌دیدم انقدر واضح دارم می‌بینم که خداوند با من صحبت میکنه که هرچی نجوا و تردید بود باهم از بین رفتند.

    آقای عطار روشن گفتن که برای حل مسئله شون از خداوند درخواست کردن و در خواب بهشون الهام شد،، استاد من همین دو روز پیش یه ترسی درم شکل گرفت در مسیر رسیدن به خواسته‌ام، اما اون شب خواب شما و خانم شایسته رو دیدم که وقتی دیدم تون چقدرر ذوق کردم و محکم بغل تون کردم و داشتیم لذت می‌بردیم که در آخر یک کلمه کلیدی بهم نشون دادید! نگم که وقتی از خواب بیدار شدم ضربان قلبم روی چند بود و فقط داشتم اشک خوشحالی می‌ریختم که هم شما رو انقدر نزدیک تجربه کردم و هم تونستم اون کلمه کلیدی رو به خاطر بسپارم و بعد گفتم خدایا هدایتم کن بهم بگو معنای این کلمه، این خواب چی میتونه باشه.. و امروز خداوند جوابم رو به همین واضحی از کلام دوست مون به همینن دقتت گفت که باید ذره ذره کار رو جلو ببری و این پروسه رو بگذرونی و صبر، امید و ایمان داشته باشی و حرکت کنی. وای خدایا الان بغض کردم استاد اون لذتی که از دیدن شما تجربه کردم معناش این بود که از مسیرت لذت ببر انقدر نچسب، نگران نباش، نترس فقط کاری که باید انجام بدی رو انجام بده و همینطوری که داری ادامه میدی جلو برو چون رسیدن به اون خواسته قطعیِ اما تا زمانی که بتونی کنترل کنی خودت رو! تا زمانی که حرکت کنی براش و به قول دوست مون ببین اقدامی که الان میتونی براش انجام بدی چی هست؟ اولین چیزی که به ذهنت میرسه رو انجام بده و حرکت کن بقیش خودش جلو میره خداوند به شجاعان پاسخ میده؛ وقتی آقای عطار روشن گفتن که طی شش ماه تمام بدهی و قسط ها رو پرداخت کردند فقط اشک ریختم که آقا دقیقااا شش ماه دیگه من به خواسته‌ام همونطور که قبلا برنامه ریزی کرده بودم و درخواست کرده بودم می‌رسم! دیگه خداوند چطور فریاد بزنه تا بشنوم؟ خیلی این تیکه من رو احساساتی کرد و گفتم باید بنویسم باید بنویسم که تا چند ماه بعد که به هدفم رسیدم وقتی فلش بک میزنم این ردپا رو از خودم ببینم و به یاد بیارم که با چه شک و ترسی ادامه دادم اما یک لحظه هم نا امید نشدم، یک لحظه هم جا نزدم.

    درمورد توضیحاتی که دادید استاد، ذهنم طبق عادت شروع کرد پیدا کردن مثال از خودم که درموردش صحبت کنم و منی که اول فکر می‌کردم چون هنوز وارد بازار کار نشدم نه تجربه قرض داشتم، نه وام، نه قسط و.. اولین مثالی که فکر می‌کردم وجود داشت، سال پیش اوایل مسیر بود که من دوره سفرنامه رو داشتم کار می‌کردم و همزمان هزینه دوره رو داشتم جمع می‌کردم چون ما صندوق خانوادگی داشتیم که وام می‌دادن، فکر کنید این نجواهای ذهنم مخصوصا اون زمان که تازه شروع کرده بودم روی خودم کار کردن چطور می‌خواستن ترغیب کنند!! استاد من نه دوره روانشناسی رو داشتم و نه می‌دونستم وام و قسط و قرض نباید بگیریم اماا یک جمله همش تو گوشم زنگ میزد که

    “باید پایه و بیس مسیرم صداقت و درستی باشه”

    و فکر می‌کنم داخل یکی از مقاله ها بود یا شاید هم فایل های سفرنامه که شنیدم

    *”خودتون رو بدهکار نکنید”، فقط همین..

    و من تونستم افسار ذهنم رو به دست بگیرم و خداوند لطف داشت بهم یادآوری کرد این راهش نیست، اینجاست که باید کار کردن روی خودت و فایل ها جواب بده و از پس همچین شرایطی بر بیای!

    واقعا خداروشکر خداروشکر اون نکته ها انقدر برام بولد بودند و توی ذهنم نفوذ کرده بودند که وقتی عملا انجامش دادم استاد نمیدونید چه احساس قدرتی کردم! و هروقت یادم میاد چقدر به خودم افتخار می‌کنم که به محض فکر کردن بهش همچین منطق های قوی توی ذهنم باعث شدند که بعد از اون ماجرا دیگه حتی بهش فکر هم نکنم.(شاید برای شما این مثال بیسیک باشه اما برای منی که 16سالم بود ته ته کنترل ذهن بود، امتحانی بود که ببینم درسم رو یاد گرفتم یا نه) و نتیجه این ایمان این شد که خداوند اون ورودی مالی که ماهیانه پدرم به حسابم واریز می‌کرد رو بدون اینکه من حتی یک کلمه حرف بزنم یا درخواستی کنم، دو برابر کرد!!

    و تجربه بعد که به ذهنم اومد این بود که، حتما لازم نیست که بدهی، قرض، قسط یا وام های میلیونی گرفته باشی همین که من تجربه این رو دارم که در حد همین صد هزار تومان یا چند ده هزار تومان گاها پیش میاد که دوستام در خرید و.. بهم میدن و میگن ‘بعدا بهمون بده’. همین خودش قرض گرفتنه اسمش! و اتفاقا از همین جاها با همین مبلغ های کوچیک شروع میشه.. استاد زمانی که توی فایل گفتید “متعهد شو که هرگز نه قرض بگیری و نه قرض بدی”. همون لحظه با چنان جدیتی تعهد دادم که هرگز هرگز به خاطر همون مبلغ های به، ظاهر ناچیز هم قبول نکنم که با چنین جمله هایی مواجه بشم “حالا میخوای من بهت میدم بعدا بهم بده”، “من حساب می‌کنم می‌تونی بعد برام واریز کنی”، “اگه مبلغش باهات نیست من به جات حساب می‌کنم” و… چون من میدونم که چه احساس اضطرار و استرسی باهات همراه میشه و میشه خوره ذهنت که ‘وای پس کِی واریز می‌کنی به حسابش؟ یادت نره ها؟ نکنه فردا ببینتت و چون هنوز اول ماه نشده و داخل کارتت پول نیومده، سراغش رو بگیره؟’ من این احساس رو خوب می‌فهمم و برای همون چند ده هزار تومان انقدر استرس می‌گرفتم و حالم بد میشد و نمی‌تونستم روی خواسته های خودم تمرکز کنم و از زندگیم لذت ببرم که بعد به خودم گفتم پس اونایی که زیر میلیون ها تومان قرض و قسط هستند دیگه چه فشار و چه حجمی از نجواها و احساس بدی رو دارن با خودشون حمل می‌کنند؟؟!

    استاد شما و آقای عطار روشن رو واقعاا تحسین می‌کنم که تونستید از پس اون نجواها و احساسات بربیاید و انقدر تونستید کنترل ذهن داشته باشید که نه تنها تمام بدهی رو پرداخت کردید بلکه چندین برابرش رو حتی ساختید. بعد می‌خوام عاشقانه و خالصانه ازتون سپاسگزاری کنم که بهم یاد دادید هیچ وقت حتی آخرین گزینه‌ام هم این نباشه که از کسی پول قرض بگیرم، بلکه خودم خلق کنم! خودم ثروت بسازم، به خودم و توانمندی های خودم متکی باشم و از خلاقیتم در کمال آرامش استفاده کنم تا اینکه زیر دِیْن و منت کسی برم و هم احساس خودم بد بشه و هم اعتماد به نفسم رو از دست بدم.

    می‌خوام بگم من خیلی خوشبختم که توی سن پایین با شما آشنا شدم؛

    خیلی خوشبختم که دارم این درس های ارزشمند رو انقدر زود یاد می‌گیرم و اتفاقا در شرایط اجراش هم قرار می‌گیرم؛

    خیلی خوشبختم که با همون آموزش های اولیه خدا میدونه از چه ضررهایی که به خودم می‌تونستم بزنم پیش گیری شد و چه باورهای بهتری از ثروت در ذهنم ساخته شد؛

    خیلی خوشبختم که با این درسی که امروز یاد گرفتم و با این تعهدی که امروز تا آخر عمر و زندگیم به خودم دادم قراره از چه ضررهای دیگه‌ای جلوگیری بشه؛

    خیلی خوشبختم که در مدار شنیدن و یاد گرفتن این مباحث زندگی ساز و اساسی قرار گرفتم که کیفیت و تجربه‌ای که از زندگی می‌خوام داشته باشم رو همینطور بالا و بالا تر ببرم؛

    خیلی خوشبختم که در این مسیر هستم و فرصت این رو دارم که روی خودم کار کنم؛

    خدا خیلی عاشقم بوده که فرشته‌ای مثل شما استاد نازنینم و خانم شایسته و این سایت بی‌نظیر و دوستانی که شبیه شون رو هیچ کجا ندیدم بهم داده.

    خدا رو هزار مرتبه شکر که هرچی سپاسگزاری کنم، واقعا حق مطلب ادا نمیشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    سعید حسین زاده گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    سلام استاد عزیز جناب عباس منش

    جالب ایقد استاد این فایل نتایج دوستان ایقد زیبا تدوین و نشر داده شده توسط استاد که مثل این سریالهای خیلی جذاب که هر هفته منتظر پخش قسمت جدید هستیم بی صبرانه سریع میام سایت باز میکنم اگه تو بنرها و تصاویر که بیانگر مثلا سفر بذور امریکاست یا ادامه داستان رضای عزیز من عکس استاد دیدم با اون لبخند زیبا و تی شرت نارنجی میگم اخ جون قسمت جدید ببینیم ادامه داستان زیای رضای عزیز چه شد باورکنید استاد این داستان رضای عزیز خیلی باورهای اشتباه من شکست

    قبل اون مثلا مثل همون داستان فرار از زندان شاو شنگ که استاد تو فایل رایگان میگفتن یک طورایی این تو ذهن من افتاد بود که بابا استاد خیلی خاص وومثل اون نفر که تو ذهنش بوده فرار کنه استاد هم بقول خودشون که تو فایل سفر در دور امریکا اونجا که خانم شایسته گوشت برای غذاشون اماده کرده بودن و استاد میگفت ما لری گوشت میخوریم اینجا هم میگفتم بابا استاد لری اقدام کرده و سخت کی میتونه ایقد بخودش فشار بیار گاهی تنها بره تو قبرستون یا جنگل یا کارهای که خوب سخت و بلاخره بقول استاد همت بالا میطلبه

    گاها این تضاد شده بود در درونم که بابا استاد میتونه و اراده اش خاص بعد که داستان رضای عزیز گذاشتن جلسه اول که فایل اومدم باز کنم گفتم استاد جون مادرت سفر بذار سفر بدور امریکا رو بذار این میشد بعد گوش کرد کاش در کنار این سفر هم میگذاشتی استاد که فایل باز کردم دیدم واااااااو عجب داستان و زندگی جالبی بعد دیگه طوری شده میگم بابا استاد تو رو خدا این داستان رضا یک دفعه بذار بابا مردیم برای شنیدن این داستان که حتی چند روز انتظاربرای ادامه این داستان برام ماهها صبر شده و خیلی هم رضای عزیز زیبا از ریز ریز نکات توضیح داده گاهی انگار دارع یک سری مطالب که من واقعا باهش دست و پنجه نرم کردم میگه و بعد چه جاهای خاص و زیبا که استاد هم تو ضیح میده این داستان به یک سریال مستند واقعا تاثیر گذار و دلچسسب تبدیل کرده که این باور در من ضعیف کرد که نه درست استاد وقتی به یک چیز یاعلی گفت و‌تصمیم گرفت ازون تصمیم های سخت که هر کسی نمی تونه و این فقط خاص استاد نه بچه ها هم انجام دادن و شده و چه عالی هم جواب گرفتن

    و این فایل اخر که اصلا برای من جواب یک پرسش و سوال من بود که خود استاد انگار جپابش بمن گفت

    و من یک زمین دارم ساخته شده تا سفت کاری پیش رفت چند روز پیش تر رفتم پیش یکی از دوستان صحبت شد گفت برو شروع کن گفتم من نه وام میگیرم نه پول غرض میکنم گفت بیا من بهت پول میدم یک سال بعد همین پول بدون سود و همون مقدار بمن بده اگه زودتر شد چه بهتر ولی یکساله بده حتی شده خودم میام تو کار گچ کاری کمکت میکنم پول استا بنا هم ندی این دوست ما یک پا فرشته و دست خووووووب خدا روی زمین چون خیلی کمک های عالی به غریبه ها کرده که گفتنش وقت خیای میگیره

    ازپیشش اومدم بیرون تو راه برگشت مدام ذهنم درگیر بود

    ببین الان من که به این نگفتم پول بمن غرض بده این خودش پیشنهاد کرده خدایا ایا این من رو حساب دست خوب خ ا بگیرم و پول ازش بگیرم ساهتمون تمام شد بعد حتی برای تشکر و تشویقش یک چیز هم میتونم بیشتر بدم که بابا منم ایقد قدر ناسپاس نیستم

    خلاصه سرتون درد نیارم

    مدام این شده بود پول بگیرم این دست خداست یا نه واقعا صبر کنم که پول دستم بیاد اخع یک وقت گفتم نکنه مثل اون داستان کشیش بشه که سیل اومد یک قایق نجات اومد گفت پدر بیا بریم الان سیل میاد همه جا رو غ ق میکنه گفت نه من منتظر کمک خود خ ا هستم و تا اینکه چند تا قایق و‌هلی کوپتر اومدن نرفت و بلاخره غ ق شد و‌خدا در اون دنیا درجواب گله و شکایاش که خدا من خیلی چشم امیدم بکمک تو بود چرا کمکم نکردی که خدا گفت من دستهای خودم برای کمکت فرستادم

    منم میگفتم الان حکایت پیشنهاد این دوست من دست خداست یا نه اینکه استاد گفتن اصلا پول غرض نگیرین و ندین

    که باز دوبا ه استاد این خیلی زیبا توضیح دادن که غرض گرفتن به هر نحوی ممنوع و من هن تصمیم گرفتم خودم کار شروع کنم و بقول اقا رضا خورد خورد کار جلو ببرم

    و در کل خیلی خوشحالم در خانواده ای جهانی و بسیار مثبت که سرمنشا اون برادر بزرگواری هست که خود ساخته و از کف سختی ها و مشکلات دست به زانو خودش بلند شده و شده تو این زمونه که والا بخ ا تو روشن ترین حالت روز هم گمراه میشی که کدوم راه و کدوم بی راه شده بنوعی چراغ هدایت دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2229 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام به آقا سعیدِسعید

      واقعا جریانی که برای شما پیش آمد وسوسه انگیز بود، چه به موقع هدایت دریافت کردید، واین داستان شما یه جورایی خیالم رو راحت کرد، که حتی اگر راهی باشه که به ظاهر خیر است و در خوب و بد بودنش، یه ذره شک داشتی، خداوند، راه درست رو نشانت می دهد،و با خیال راحت راهت رو ادامه بده

      مررررسی آقا سعید، که داستان هدایت ات رو با ما به اشتراک گذاشتی، که باورهای ما قوی و قوی تر شود.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند و ثروتمند و خوش و خرم باشید و بتوانید به راحتی و آسانی زمین خود را ساخت کنید و خداوند شما را آسان کند بر کارها.

      فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مصطفی ساداتی گفته:
    مدت عضویت: 1143 روز

    به نام رب مهربان

    صاحبدلی کجاست که به رغم زاهدان

    میخانه ای به نیت رندان بنا کند

    استاد عزیز! بسیار مشتاقم که اولین نشانم را با چشمانی اشکبار و با عشقی سرشار برای شما و دوستان عزیز این محفل آسمانی بنویسم.

    مدتی است که بی صبرانه در انتظار فایل آقا رضای عزیز هستم و امروز چقدر از نتایج شگفت انگیز ایشان سر ذوق آمدم و اشک ریختم.

    اعتراف می کنم من هم مثل اکثریت جامعه دست به دامن وام و قسط شده ام و امروز به لطف الله و با کلام بی نظیر شما برای پاکسازی آنها متعهد می شوم.

    سپاسگزار هدایت الهی برای آشنایی با این جمع پاک و عاشق هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      محمدجواد گفته:
      مدت عضویت: 1729 روز

      سلام دوست عزیز

      اقا مصطفی عزیز دیدن این فایل یک هدایت بزرگ برای شماست شمایی که غرق در وام و قسط هستید حتما حتما به خدا ایمان داشته باش و ازش هدایت بخواه تا بتونی تمام بدهی های خودتو پس بدی.

      فایل جدید شماره 12اقا ارضا اومده روی سایت حتما ببین چون ادامه همین مسیره.

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2046 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام خانواده صمیمی عباسمنش

    خداوند رو شاکرم بخاطر زیبایی‌های زندگیم…بخاطر وجود دوستایی متعهد…بخاطر وجود آدم‌های فوق‌العاده متعهد و عملگرا…بخاطر دنیایی از آگاهی تو این سرزمین پاک و الهی…خدایا شکرت که لیاقت دریافت این آگاهی‌ها رو دارم و سپاسگذارم خداجون که بهم یادآوری میکنی هادی تویی و هدایت کار توست…یادآوری میکنی من قطره‌ای هستم در ابر اقیانوسی که تو باشی و تو مرا نگه داری خداجونم. تو مرا حافظی و تو مرا حامی و مددکننده‌ای

    سلام به چشمای زیبایی شما دوست عزیز که این متن رو میخونید.

    واقعیتش من انتظار نداشتم تو این فایل رضا عزیز بگه من بدهی‌هام تموم شد…یعنی همش دوست داشتم بدونم کی 25 میلیون رو پرداخت میکنه و دقیقا چجوری این پول پرداخت میشه. میدونید این ذهن کوچیک خیلییی نامحدود عمل میکنه ولی وقتی رضا عزیز داستانش رو تعریف میکرد فقط من میخندیدم و میگفتم آفرییین….آفرییین

    خیلی لذت میبرم استاد خدا اینجوری 2 سال رو کامپکت میکنه تو 3 ماه و بدهی‌های سالیان دور رو میکنه 6 ماه….خداااااااای من چه حسسسس آزادی و فراغ بالی داره این پرداخت بدهی‌ها و چققققدر انسان خودش برا خودش چالش الکی درست میکنه…واقعا کی فکر میکرد 25 میلیون دو سال پرداخت نشده تو 2 یا 3 ماه صفففر بشه.؟ آیا نباید واقعا با این خداهه دوست‌تر شد؟ نباید باهاش رفیق‌تر شد؟ لا رفیق من لا رفیق له…

    تازه چندماه آیندش بتونی قسط‌هایی که سال‌هاااااااااا قرار بود نگه‌ات داره از شر همه شون کمتر از یک سال خلاص بشی…؟

    جهنم بخدا چیزی نیست جز این فکر و اندیشه و تفکر محدودی که ماها داریم…جهنم اینه که من با فکر محدود و حساب و کتاب الکی 12 تا قسط بگیرم که تا فی خالدون نگران بازپرداخت‌شون باشم. اینننن جهنم منه…خدایا کمکم کن تا خودم برای خودم جهنم نسازم…خودم به خودم ظلم نکنم…خودم خودم رو تو هچل نندازم……

    منم متعهد شدم تا قبل عید تمام بدهی‌هام رو پرداخت کنم و دیگه به هیچ عنوان و به هیچ عنوان و به هیچ عنوان پول قرض نگیرم.

    تعهد میدم اینقدر قوی بشم و پول بسازم که اگرم پول به کسی دادم در رااااااه خداوند ببخشم و دیگه دنبالش هم نرم… مثل خداوند رزاق خودم بتونم ببخشم بدون چشم‌انتظار…

    خدایا مچکرم که گره‌های کور مالیم رو داری با این فایلا و با این آگاهی‌ها باز میکنی و من رو در جای مناسبی قرار دادی.

    خداوندا شکرت بخاطر دوست خوبمون

    خداوندا مچکرم بخاطر این جمع عالی و استاد عزیزمون

    و خدایا سپاسگذارم بخاطر دوره فوق‌العاده 12 قدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      به نام خدای مهربان

      سلااام کوکاای الهی و ثروتمندوم

      مووو عاشقتووم عزیزدلوووم

      کامنت زیبات رو که خوندوم هم اشک شوق میرختم و هم میخندیدم

      کوکااا کامنتت به خدا دیوونه م کرد

      چه پیام هایی که سیم نداشت

      مصطفی کوکاا وقتی میام و کامنت ها رو میخونوم انگار دنیام عوض میشه

      مثل این کامنت شوما کوکااای بینظیروم که اشکامو جاری کرد

      اینقدر که پر از توحید بود

      اینقدر که پر از عزت نفس و اعتماد به نفس بود

      اینقدر که پر از اعتماد به خدا بود

      اینقدر که پر از ازادی و رهایی بود

      اینقدر که پر از توکل و سرسپردگی به الله بود

      هااا کوکااا وقتی که قدرت رو به خودش میدیم و تنها روی خودش حساب باز میکنیم برامون کن فیکون میکنه

      خدایی که از رگ گردن بهمون نزدیک تره

      خدایی که بیشتر از خودمون میخاد که ما ثروتمند تر بشیم

      عاشقتوووم کوکاای توحیدی م

      دمت گرم عزیزدلووم

      بازم ازت ممنونم به خاطر این کامنت فوق العاده ای که با قلب پر از ارامشت و اتصال نابت به الله سیمون نوشتی

      الهی که همیشه تنت سالم و دلت شاد و لبت خندون باشه

      الهی که همیشه حساب های بانکیت پر از پول باشه

      الهی که خدا اونقدر سیت پول بده که از مازادت نیازت به دیگران ببخشی

      الهی که همیشه بهترین هر چیزی رو خدا بهت بده چون تو لایق بهترین هایی

      خدایا شکرررت

      بززن بریممم کوکاااا که خوب اومدیم تو جاده اسفالته ی خدا

      هااا جووونوممم مصطفی الان سی خوت یه اهنگ بندری امید جهان بزار و برقص و دستمال بازی کن که همی خوشههه

      یوهوووووووو

      عاااشقتوووم موووو خدای وهاب و عزیزوووم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مصطفی خدابخشی گفته:
        مدت عضویت: 2046 روز

        الهه عزیز

        چه حسسس خوبیه از سرکار رقص‌کنان با کلی آهنگای بندری برگردی و ایییییی دایره آبی بغل پروفایلتو بینی ….آخ اییی که ذووووقیدوم امشو عزیزوم…

        من عاشق شما هستم از همین راه دور و بخاطر ایی حس زیبات بهت تبریک میگم که ایقدر مهربون و قشنگ و صمیمانه برام پیام محبت آمیز گذاشتی…چقدر لذت بردم اله عزیز امشو از یه امتحان کوچیک برگشتوم با دست پر و کامنتت عزیزووم یه هدیه الهی بود برام…اصلا الان نوشتوم یادم آمدا…. قبلش گفته بودوم پاشو برو شب با کلی حس خوب برمیگردی و اینم شد…خدایا شکرت…آره اله جان وقتی با قلب پاک باش معامله میکنی ها…..نگم برات چه حس خوبی داره…پاداشش که حالا کنار دیگه…ای فایل خیلی کمکم کرد…خیلی چشام باز شد…خیلی آگاه شدم…خدایا شکرت که هستی اله عزیز و دوس داشتنی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی روحی ۱۱۰ گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    ،،،،،،هو،،،،

    @فقط او@

    سلام بر برادر بزرگم ، استاد قلب‌ها (s,h,a)

    استاد عزیزم ، خدارو شاکرم وارد این مسیر توحیدی شدم

    الحمدالله رب العالمین

    استاد جان

    جدیدا مدارم عوض شده

    هم مدار مالی،

    هم مدار هدایتی

    تمام فایلها برای من یک معنای جدیدی پیدا کرده،

    با اینکه بیش از 10بار شاید گوش کرده بودم و دیده بودم

    خصوصاً فایلهای توحید عملی

    استاد جان

    2،3روز بود همش فایل توحید عملی شماره 6، در میان فایلها به من پیشنهاد میشد، ولی توجه نمیکردم و میگفتم بابا چندین بار گوش کردم،

    بعد گفتم بزار دوباره گوش کنم

    گوش کردم

    الله اکبر

    درهای توحیدی و توکل جدیدی به رویم باز شد

    الحمدالله رب العالمین

    بعد رفتم سراغ قرآن

    دقیقاً موقعی میخواستم بخوابم

    استاد

    چه آیاتی اومد

    اشکم از روی صورتم میچکید روی مُتَکا

    الله اکبر

    میخواین بدونید یکی از آیات چی بود؟

    این بود:

    قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ

    بگو: خداست که شما را از آن تاریکی‌ها نجات می‌دهد و از هر اندوهی می‌رهاند، باز هم به او شرک می‌آورید.

    الله اکبر

    استاد

    خدای من،داره 2روزه به من میگه راهِ موفقیت بیشتر برای تو اینه که فقط بگی توکل بخدا،

    استاد، در و دیوار فریاد میزنن

    عالم داره فریاد میزنه

    به من میگن:

    گیر کارت توی توحیده

    هنوز شرک داری

    اگه میخوای یه لِوِل بیای بالاتر

    فقط بگو خدا

    امیدتو از دیگران به طور کامل و صد درصد ببر،

    استاد عزیزم

    به جان خودم قسم، اگر الان شما این کامنتو بخونی، دقیقاً متوجه عرض بنده میشید

    من دقیقا در تمام مسائل زندگی بهترین نتایج رو گرفتم در این یک ساله

    الحمدالله رب العالمین

    فقط توی مسایل مادی، رشدم کمی کمتر بود از بقیه ی مسایل

    اما از 2روز پیش دارم هدایت میشم

    از زمین و زمان

    همه میگن باورات رو درست کن

    فقط بگو خدا

    الله اکبر

    استاد،توی همین حال و احوالات بودم که دیشب به خانومم گفتم بیا نم نم پول بزاریم کنار که عید بچه هارو برداریم بریم جنوب و بندر عباس

    کلی هم برنامه ریزی کردیم

    بعد،صبح که با هم این فایل رو دیدیم ، هدایت شدیم استاد

    مسافرت چیه

    تفریح چیه

    لباس چیه

    به والله قسم، من تا وقتی بدهکار هستم، اون مسافرت به من خوش نمیگذره

    من باید ریشه ای کار کنم

    اول بدهی،

    وقتی پرداخت شد، ما قطعا هدایت میشیم به بهترین مسافرت ها

    استاد جان

    من اهل وام گرفتن و بدهی بودم

    تا اینکه یکسال و نیم پیش با فایلهای شما آشنا شدم،

    16اسفند 400تعهد کردیم با همسرم که دیگه قسط و غرض و وام و چک رو ، دورش رو خط بکشیم،

    و الحمدالله کشیدیم

    استاد، از اون روز تا به الان تقریباً بدهی های ما نصف شده

    علاوه بر اینکه یک قرون هم اضافه نشده،

    استاد جان ، صندوق قرض الحسنه ی دم خونه ما، 20ساله که من اونجا قسط دارم

    هر وامی که تموم شد، جلو جلو برای وام بعدی نقشه میکشیدیم

    اما…..

    این ماه آخرین قسط ماس بعد از 20سال

    آخرین برگه

    تماااااام

    و دیگه هم نمیگیریم به لطف پروردگار

    استاد جان ، ما هدایت شدیم به این فایل،

    که اول تمام توانمون رو بزاریم برای پرداخت کردن 3تا وام دیگه ای که داریم

    بعدش با خیال راحت بریم مسافرت و …….

    استاد،خدای مهربون رو شاکرم، که استادی چون شما رو نصیب من کرد

    من خودم تا چند وقت پیش خیال میکردم عالم دهر هستم، برای همه میرفتم بالای منبر،

    ولی الان به شاگردی شما افتخار میکنم،

    و روز ب روز در مسیر رشد و پیشرفت هستم

    و از خدای رحمان میخواهم خودش به شما بهترین نعمات دنیا و آخرت رو نصیبتون کنه

    دوستتون دارم

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود به علی جان عزیز.

      امیدوارم خداوند درهایی از نعمت و ثروت و فراوانی به زندگیت باز کنه.

      آقاااااااا چقدر لذت بردم از کامنتت،بی نظیر بود ، خوندم تا رسیدم به آیه قرآن. زدم زیر گریه. انگار خدا هم یه وقتایی از کارهای ما دلش می‌شکنه.

      خداست که ما رو از هر گرفتاری نجات میده ولی بازم ما بهش شرک می ورزیم.

      این آیه رو روی کاغذ نوشتم و چسبوندم کنار آینه که هر روز صبح ببینمش.

      واقعاً ازت ممنون و سپاسگزارم بخاطر این تذکر قرآنی و توضیحات و بیان تحربیاتت. خیلی لذت‌بخش بود. خیلی ممنونم ازت.

      ان شاالله به لطف و هدایت رب العالمین اونقدر ثروت خلق کنی که هر سال مسافرتهای طولانی داشته باشی به کشورهای مختلف.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی روحی ۱۱۰ گفته:
        مدت عضویت: 1369 روز

        ،،،،،،هو،،،،،

        سلام بر حمیدخانِ عزیزم

        به به

        الهی شکر

        صبح جمعه از خواب پاشی

        سایتو باز کنی

        ببینی کنار اسمت، اون بالای سایت،

        یه دایره ی آبی اومده

        میزنی روش و میری توی قسمت پاسخ به دیدگاههای من:

        حمید عزیز به کامنتت پاسخ داده،

        و از کامنتت استفاده کرده،

        و به دردش خورده،

        و چقدر خوشحالم که اون آیه به کارت اومد،

        که واقعا اصله

        و قسمت هر دو مون بوده،

        و نیاز هر دو مون،

        و چقدر لذت بردن از دعایی که برامون کردی، برای مسافرت،دمت گرم مرد

        الحمدالله رب العالمین

        چی از این بهتر

        الهی شکرت

        حمید عزیزم ،

        والله قسم همه چی توکله، همه چی توحیده، آدرس مشخص شده، از ازل مشخص کرده برامون، منتها ما بازی در میاریم،

        توحید،توحید،توحید

        توکل ، توکل ، توکل

        حمیدجان ، چون با هم هم مداریم خدمتت عرض میکنم, وگرنه 95درصد آدمها متوجه عرض من نمیشن:

        باور کن یکسره دارن بهم میگن،

        کل کیهان،

        که داش علی، از خدا بخواه،

        دلت رو صاف کن

        تنها به او دل ببند

        بهت میده

        دارن بهم میگن

        گیر کارت فقط اینجاس

        نتونستی 100درصد دلتو بدی بخدا،

        هر وقت بتونی 100درصد خالص بگی خدا،

        بهت داده میشه،

        ثروت که چیزی نیست،

        پرداخت بدهی که چیزی نیست،

        بهترشو میدیم

        حال خوب و عالی

        که قیمت نداره،

        تو فقط بیا و یکرنگ باش

        ای یک دله صد دله! دل یکدله کن / مهر دگران را ز دل خود یله کن//

        یکبار به اخلاص بیا در گه ما / گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن

        حمید عزیزم ، ببخش منو، زیاده گویی کردم

        ولی از ته ته دلم نوشتم

        و میدونم به ته ته دلت میشینه،،

        لا اله الا هو

        فقط او

        هو خیرالرازقین

        هو الاول و والآخر

        هو الظاهر والباطن

        فقط او

        فداتشم، حلالم کن

        آخ که چه لذتی داره که تک تک سلولهای بدن آدم بگن: هو

        یا الله

        یاحق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1274 روز

          سلام و درود به علی عزیز.

          چقدر لذت بردم از کامنتت، دقیقاً درکت میکنم چی میگی. دقیقا همینطوره. منم یه وقتایی هست واقعا حس میکنم خداوند بهم میگه من مدتهاست منتظرم تا درهای نعمت و فراوانی و ثروت رو به زندگیت باز کنم ولی خودت مانع شدی. چطوریش رو خودم هم نمیدونم، ولی هر بار به طریقی یه ترمز رو شناسایی میکنم ، بماند که برطرف کردنش چقدر طول بکشه.

          یه وقتایی یه چیزایی رو در مورد خودم متوجه میشم ، حتی توی کامنت ها می‌نویسم ، بعداً بهم گفته میشه اینو پاک کن. من آبروتو حفظ میکنم خودت میخوای آبروی خودتو ببری؟؟

          واقعاً حق با شماست، همه چیز توحیده، همه چیز خودشه.

          یه جایی یه سخنرانی شنیدم در مورد یه قومی که توی قرآن ازشون به نام اصحاب اخدود نام برده شده. میگن یه پیامبری میاد براشون، و دین خدا رو ارائه میده. همه شون ایمان میارن، پادشاه زمان متوجه میشه، میگه یا از خدایی که بهش ایمان آوردین برگردین یا دستور میدم همه تون رو زنده زنده بسوزونن. حتی یه نفرشون هم دست یکتا پرستی برنمی‌داره. پادشاه میگه هیزم آماده کنن، کوره رو روشن کنن، ولی بازم اینها تسلیم نمیشن. یکی یکی اینها رو میندازن توی آتیش ، از اولین نفر تا آخرین نفر ولی هیچکدوم دست از یکتاپرستی برنمیدارن.

          به این میگن توحید و یکتاپرستی. به خودم نگاه میکنم میبینم کوره آتش که سهله ، با یه سوزن ته گرد کافر میشم با دو میلیون پول مشرک.

          اینها چه ایمان و باوری داشتن اینجوری پای توحیدشون استقامت داشتن، که خداوند برای همه مردم جهان، مصداق استقامت در راه یکتاپرستی، اصحاب اخدود رو مثال میزنه.

          آره خداوند با تمام توان و قدرت و ابدیت و بینهایت بودنش میخواد رزق و روزی و ثروت و نعمت بده. مانع بخششش خودمم.

          از درگاه خداوند برای خودم و شما ایمان و باور و توحیدی میخوام از جنس ایمان اصحاب اخدود.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    هدی بریهی گفته:
    مدت عضویت: 902 روز

    سلام عزیزان

    عالی عالی

    بسیار آموزنده.

    دیگه ساده تر از این نمیشه کسی رو برای پرداخت بدهی هاش راهنمایی کرد. خدا قوت آقا رضا و واقعا آفرین، کاش من هم بتونم به خوبی شما آموزهها رو عملی کنم.برای خودم و تمامی کسانی که در این مسیر پا گذاشتن عمل و عمل و عمل کرون آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  7. -
    مریم اخروی گفته:
    مدت عضویت: 1199 روز

    سلام برخالق زیباییها

    خدایی که زیباست وزیباییها را دوست دارد

    سلام بر استاد گرامی ومربم جان عزیز وخانواده صمیمی عباسمنش

    خداراشاکروسپاسگزارم که مرا به سوی بهترینها هدایت می کند

    آقا رضای عزیز نمی دونی بااین صحبتا چه کردی با دل ما بقدری من از صحبتهای شما لذت میبرم که هر روز ی سر به سایت میزنم ببینم فایل جدیدی اومده وبادل وجون گوش میدم،استادعزیزم از شما بسیار بسیار سپاسگزارم که در این راه دستی از طرف خداوند هستید

    خداروشکر که آقا رضابادرک قوانین تونست خالق زندگی خودش باشه،وقتی فایل گوش میکنم تماما لبخند روی لبم هست برای این همه موفقیت ،این همه اعتماد داشتن به رب،بعضی جاها اشک تو چشمام جمع میشه از شوق از اینکه ی نفر دیگه تونسته به اهداف ورویاهاش برسه بسیار عالی صحبت میکنید آقا رضای عزیز،من اول راه هستم واز خدای خودم میخواهم که من روهم هدایت کنه به سوی بهترینها،اولین کامنتی گذاشتم آن شاا تونسته باشم حق مطلب ادعا کرده باشم

    دوستون دارم استاد عزیز ومریم خانم عزیزم عاشقتونم

    سلامت،شاد،ثروتمندوسعادتمند در دنیا وآخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم واقعاً شایسته و همه دوستان نازنین

    خدایا شکرت چقدر زندگی زیباست!

    این روزا یا دارم فایل گوش میدم و درباره اش کامنت می خونم و می نویسم ویا در حالت انتظار شیرین برای فایل بعدی که فردا صبح رو سایت میاد!

    اصلاً وقت کم میارم، با خودم میگم کاش این شبانه روز بجای 24 ساعت چند ساعت اضافه تر بود و من میتونستم وقت بیشتری صرف فایلا و کامنتا میکردم یا مثلاً یک بازی فکری و یک جدول سودوکو روی گوشیم دارم که قبلاً هر روز حد اقل یکبار بازی میکردم (بخاطر اینکه فعالیت ذهنی برای کارکرد مغز مفیده)  و خیلی هم علاقه داشتم،الان اصلاً یادم نمیاد آخرین بار کی بازی کردم و هیچ برام مهم نیست

    امروز هم خدا رو شکر موفق شدیم قسمت دیگری از فایل نتایج آقا رضای عزیزمون رو ببینیم

    ((پرداخت بدهی و آرامش ذهن))

    اولین تصمیمی که آقا رضا میگیره اینه که هرجوریه بدهیشو پرداخت کنه تا بتونه آرامش ذهنی داشته باشه، برای همین توی ورقه ای که کنار تختش بود این جمله رو نوشت

    ((خدایا بدهی بنده تُ بده))

    ((من به بنده تو بدهکارم))

    ((هم من بنده تو ام هم اون بنده ته))

    ((هم اون گرفتار پولشه هم من گرفتار این پولم))

    ((من ندارم این پولو بدم خودت باید بدی))

    ((خدایا بدهی این بنده تُ بده))

    و هر شب می نوشت و هر صبح می خوند

    و هزار بار نوشت و هزار بار خوند

    نکته ای که در اینجا برای من خیلی برجسته و نمایان شد اهمیت نوشتن بود و متوجه ضعف خودم در این مورد شدم  من هر شب قبل از خواب خیلی با خدا مناجات می کنم و حرف میزنم ولی نمی نویسم  وهمین نوشتن یا ننوشتن باعث ایجاد تفاوت در سرعت رسیدن به نتایج میشه

    هر چی بیشتر به صحبتای رضای عزیز گوش میدم بیشر متوجه دلیل نتایجش میشم!

    ایشون با دقت و مو بمو طبق آموزش های استاد پیش می رفته و عمل می کرده همونطور که خودش میگه:

    ((طبق گفته شما من یه دفتر میزاشتم کنار دستم موقع خواب و هر شب قبل از خواب خواسته هامو می نوشتم))

    که ((خدایا بدهی این بنده تُ بده و چندتا خواسته دیگه)) و می گفتم ((خدایا من الان می خوابم تو منو بیدار کن و بمن بگو باید چیکار کنم ایده تُ بمن بگو))

    خدا هم که کار بنده شو بی پاسخ نمیزاره

    قربون این خدای مهربون و بنده نوازمون برم

    در خواب آقا رضا رو هدایت می کنه

    صدای سروش غیبی رو میشنوه که آیه ای از قرآن می خونه و وقتی که بیدار میشه و دو تا کلمه ای که از اون آیه بیادش مونده رو توی گوگل سرچ می کنه به این مفهوم میرسه که

    این مسایل دنیا  بازیچه است و میگذرد و آنان که ایمان دارند و استقامت دارند خداوند درهای نعمت را برویشان باز می کند 

    قسمت دوم آیه هم به مفهوم تکه تکه کردن و بخش بخش کردن اشاره می کنه

    از زمین تا آسمون روحیه اش تغییر کرد اطمینانش تغییر کرد  اولین بار بود که در زندگیش اطمینان داشت  خدا باش حرف زده و او  از خدا پیام دریافت کرده

    و با وجود اینکه تفسیر قرآن بلد نبود ولی خدا به ذهنش آورد که تکه تکه کردن یعنی اینکه بدهیشو تکه تکه کنه

    و به این ترتیب ایده ای به او داد که تونست راه حلی برای این مشکل دو ساله پیدا کنه و اونو به تدریج برطرف کنه

    قبلاً چون تمرکزش بر بزرگی مشکلش و مقدار زیاد بدهیش بود طبیعتاً راه حلی هم نمی تونست براش پیدا کنه ولی حالا با اعتماد به خدا و درخواست از او به راه حل هدایت شده بود و در دفترش نوشت که

    ( من این 25 میلیون بدهی به فلانی رو به 25 قدم تقسیم می کنم و من از خدا میخوام که منو راهنمایی کنه که چطور  25 قدم رو بردارم و بتونم این بدهی رو تصفیه کنم)

    باز هم آقا رضا اینجا یه جمله میگه که دلیل نتایج و موفقیت هاشو مشخص تر می کنه میگه

    بلا فاصله بعدش طبق حرفای شما موقع عمل کردن بود

    پیش رفتن با دقت طبق آموزش های استاد

    وقتی هدفتو معین می کنی بشین بنویس و با خودت فکر کن چه قدمی میتونی برداری هدفتو کوچیک کوچیک کن و یه قدم براش بردار

    و مرحله بعد اقدام عملی برای این تصمیم بود.حالا که به این ایده هدایت شده ببینه که در حال حاظر چه قدمی می تونه براش برداره

    و از تنها پس اندازی که در اون موقع داشت یعنی بیمه عمر دو فرزندش استفاده کرد و حاضر شد اونها رو با ضرر صفر کنه ولی در عوض اولین قدم رو برای پرداخت بدهیش برداره ویک میلیون بحساب دوستش ریخت و بعدش چند روز فروش مغازه بهتر شده بود و  فقط یک هفته بعد تونست یک میلیون دیگه واریز کنه

    واقعاً این صحبتا همش پر از نکته اس و نمیشه براحتی ازش گذشت

    یعنی وقتی که آقا رضا قدم برداشت خدا هم کمکش کرد، فروش مغازه اش بیشتر شد و بلا فاصله تونست قدم بعدی رو برداره

    صحبت کردن آقا رضا با همسرش برای همراهی و کمک کردن هم خیلی نکته داشت

    ایشون در نظرش بود که اگه همسرش یه مقدار از طلا هاشو بفروشه میتونن باز هم یه مقدار از بدهی ها رو پرداخت کنن

    و کار خیلی قشنگی که کرد این بود که این خواسته رو بطور مستقیم مطرح نکرد بلکه براش تعریف کرد که هدایت شده که بدهیشو بصورت قسط به قسط پرداخت کنه و ازش پرسید که آیا میتونه همکاری کنه؟ و به این ترتیب اجازه داد که همسرش با اختیار و انتخاب خودش تصمیم بگیره طلاشو بفروشه و یک قسط رو پرداخت کنه و این طوری احساس ارزشمندی بیشتری بکنه  هم آقا رضا به خواسته اش رسید و هم خانمش احساس توانمندی و تأثیر گذاری و مهم بودن کرد

    و به همین ترتیب خدا موقعیتی رو براش فراهم کرد که در شرایطی که مردم جنس می فروختن و پولشو دریافت نمی کردن،یک اداره دولتی شش میلیون تومن به ایشون داده بود و فعلاً هم جنس نمی خواست! یه چیز عجیب و غریبی بود ولی آقا رضا می دونست که کار خداست یواش یواش به این نتیجه رسیده بود که این خدائه انگار داره یه کارایی می کنه!

    و در عرض دوسه ماه بدهی رضای عزیز صفر میشه!

    و اعتماد بنفسش بالا میره

    که یک بدهی دوساله رو با یه ایده الهی تونسته تو سه ماه صفر کنه

    باز هم در ادامه عمل به آموزه های استاد که نباید وام و قسط داشته باشیم، میاد سراغ تصفیه وام ها. راهشو هم که یاد گرفته بوده..تقسیم کردن! و از کمترینش شروع می کنه ….و در مدت شش ماه به لطف خدا موفق میشه وام ها رو صفر کنه

    آدم وقتی خودشو متعهد می کنه به تغییر خداوند الهام می کنه

    اینم بخاطر اون ایمان و باوری که ایجاد میشه که خداوند میخواد منو هدایت کنه یا با من صحبت کنه یعنی یه جوری اعتمادمون به اینکه خداوند هادیه بیشتر میشه و این یه نکته خیلی ارزشمندیه که خداوند داره در هر لحظه به شکلای مختلف ما رو هدایت می کنه

    نکته بعدی اینه که ما هدایتو دریافت کنیم و بش عمل کنیم حتی اگر سختمون باشه حتی اگر کاملاً متفاوت باشه با رفتارای گذشته مون و بعد عمل کنیم تمام تلاشمونو بکنیم برای اینکه عمل کنیم و بعد خدا در ها رو باز می کنه باز، همون خدایی که هدایت کرد و گفت چه کاری باید انجام بدی بعد کمکت می کنه که اون کارو انجام بدی وقتی خودتو متعهد می بینی

    تحت هیچ شرایطی پول قرض نکنید وام نگیرید           و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندید

    اگر منو قبول دارید این دوتا نکته رو بزارید آویزه گوشتون تا ابد

    تحت هیچ شرایطی پول قرض نگیرید از کسی، تو هر شرایطی بودین یه راهی پیدا کنین که پول بسازید پول قرض گرفتن و وام گرفتن کار ضعیفاست باید بتونی یه راهی پیدا کنی به خدا بگی خدایا من یعنی اینا موقعی اتفاق میفته بگی من هرگز من بمیرم پول قرض نمی گیرم وام هم نمی گیرم خدا باید راهشو پیدا کنی وقتی این حد از تعهد رو داشته باشی درا باز میشه

    این جمله مهمه

    وقتی این حد از تعهد رو داشته باشی در ها باز میشه و راه ها  بت گفته میشه

    و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندی به کسی

    زمانی پول بدهی، قرض نه،ببخشی به دیگران که دنبالش نباشی که بخواهی،اگر دادن دادن اما اگر بت بر نگردوندن هیچ بلایی سرت نیاد هیچ احساس بدی نکنی اصلاً هم برات مهم نباشه در راه خداوند ببخشی

    اگر هم قبلاً قرض گرفتیم و وام و قسط داریم همون کاری رو بکنیم که رضا کرد همون کاری رو بکنیم که استاد کرد

    پرداخت بدهی رو بر هر کار دیگه ای مقدم بدونیم و از همه خرج های دیگه بزنیم تا زود تر بتونیم بدهیمونو صفر کنیم

    چون وقتی که ما بدهی پرداخت می کنیم انقدر از لحاظ ذهنی قوی تر میشیم اون آرامشی که به ما می دهد اون اعتماد بنفسی که به ما می دهد اون قدرتی که به ما می دهد اینقدر زیاده که ما می تونیم صد ها برابر اون پولو بسازیم

    اگر بدهکاریم بدهیمونو پرداخت کنیم حتی لباس هم برای خودمون نخریم و وقتی این مسیرو بریم تو همین مسیر پرداخت بدهی یه سری در ها باز میشه یه سری راه ها رو پیدا می کنیم که با استفاده از اونها می تونیم دهها و صدها برابر اون پولی که بدهکار بودیم و اولش خیلی آروم آروم پرداخت شد بعدا توی زمان خیلی کوتاه تر عددای بسیار بسیار بزرگتری رو بسازیم

    اصل اینه که ما باید بتونیم پول بسازیم،خودمون، و باید خداوند رو این جوری باور کنیم،نه این که قرض بگیریم

    دلیل بدبختی 99 در صد آدما همین قسط و قرضاییه که دارن

    دلیل اینکه استعداد هاشون شکوفا نمیشه

    دلیل این که دنبال اهدافشون نمی تونن برن

    دلیل این که نمی تونن کارای بزرگ بکنن بخاطر اینه که مجبورن قسطا رو پرداخت کنن

    اگر به هر دلیلی قبلاً این کارو کردیم هر چی قسط و قرض هستو پرداخت کنیم همه رو تصفیه کنیم و متعهد بشیم که هرگز این کارو نکنیم حتی اگر بمیریم

    و بگیم من باید بسازم پولشو و بعد بخرم

    اگر هم پولشو ندارم میسازم و بعد میخرم

    و بعد می بینیم چه در هایی برامون باز میشه که قبلاً بسته بوده

    وقتی که بدهیمونو به دیگران میدیم

    وقتی که دیگه قرض نمی گیریم

    پولایی رو میسازیم بفضل پروردگار که اصلاً قابل مقایسه با قبل نیست

    بخاطر آرامشی که داریم

    چون وقتی بدهکاریم آرامش نداریم

    نمی تونیم آرامش داشته باشیم

    نمی تونیم به ایده ها مون عمل کنیم

    بمحض این که قانون رو درک کردیم از همون جایی که هستیم شروع کنیم

    و خداوند هم بقیه کار ها رو کمکمون می کنه

    وقتی که می بینه متعهد هستیم

    وقتی می بینه ما به آپشنای دیگه فکر نمی کنیم

    خدایا شکرت برای درس هایی که در این جلسه گرفتیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      سمیه زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2228 روز

      سلام مامان گلم

      چه کامنت جامع و کاملی… چقدر خوشحالم از حال خوبتون به قول تینا «خیلی خوب» تون

      انشالله این حال خوب همیشه بهتر و بهتر بشه و کلی نتایج خوب بگیرین… دقیقا باتون موافقم تاثیر نوشتن واقعا عجیبه. من این چند وقت که با گوش دادن فایلها نوت هم بر می دارم احساس می کنم چقدر حالم بعد دیدن فایل بهتره و چقدر اثرش موندگارتره… منم تصمیم گرفتم هر شب خواسته هامو قبل خواب بنویسم بجای اینکه تو ذهنم مرور کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1766 روز

        سلام دختر عزیزم

        ممنونم به کامنتم جواب دادی

        آره این فایلای نتایج دوستان مخصوصاً همین فایلای آقا رضا خیلی فوق العاده هستن با دیدن کار هایی که انجام دادن و همینطور مسیر و مراحلی که طی کردن رفتن و بعد سنجیدن عملکرد خودم با اونا متوجه خیلی از نکات میشم که باید بهبود بدم

        خدا رو شکر برای همه نعمت هایی که به ما داده مخصوصاً نعمت وجود این سایت بی نظیر و توحیدی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    سلام ب همگی

    عاشقتم اقا رضا ک انقد قشنگ و باانرژی تعریف میکنی

    واقعا لذت بردم ی جاهایی هم کلی خندیدم ب نحوه حرف زدنت با خدا انقد ک بانمک بود

    از استاد عزیزم سپاسگزارم بخاطر این ایده عالی واقعا نتایج بچه ها ب اندازه فایلها تاثیرگذاره

    خیلی عالیه من تصمیم گرفتم از اول تمام نتایج دوستان چ صوتی چ تصویری رو از اول ببینم

    بازم ممنونم از اقای رضا ی عزیز بابت این ویدئوی عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  10. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    نتایج دوستان قسمت 11

    به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهیها همراه بشم و با اونها بزرگ

    با چشمانی اشک بار دارم این کامنت رو مینویسم اشکی که تمنای وصالش رو داشتم اون روزی که پا توی این مسیر گذاشتم و وقتی میخوندم بچه های سایت مینوشتن با چشمانی اشک بار با خودم میگفتم میشه من هم ی روزی به این جایگاه برسم و الان خدا رو شکر دارم تجربش میکنم اونم وقتی دارم نتایج دوستانم رو گوش میدم.نتایجی که حاصل حساب کردن روی فقط خداست و بریدن از هر آنچه که بقول قرآن :

    من دونه شیئا

    است .چقدر با شنیدن این صحبت های آقا رضا برگشتم به 4 سال پیش که وارد این مسیر شده بودم که منم چند تا وام گرفته بودم البته مال خودم هم نبود اما من مسئول پرداختشون بودم به خاطر همون احساس مسئولیتی که استاد میگن نباید داشته باشیم در مقابل دیگران اما من اونموقع نمیدوستم و فکر میکردم این احسان بوالوالدین هستش که قرآن خودش گفته :

    وبالوالدین احسانا و من دارم به این عمل میکنم .در حالیکه که این رو نمیدونستم که همین خدا توی ی جای دیگه گفته که این واادینه تا جایی که در توانشون هست باید برای بچه هاشون امکانات رو فراهم کنن و بیش از اون ازشون انتظاری نمیره یعنی اون والدینه هم خودشون رو قربانی بچشون نباید بکنن اما من خودم رو قربانی میکردم و وام هایی رو پرداخت میکردم که نتیجش هم به خودم بر نمیگشت کامل .و بخاطر همون وام ها و البته باورهای اشتباه لذت بردن رو از خودم دریغ میکردم

    تا اینکه با استاد آشنا شدم و شروع کردم به کار کردن و دوره کسب و کار شخصی رو خریدم و توی اولین جلسش استاد گفتن که اگر بدهی داری اولین قدم پرداخت بدهی هاته اگر میخواین پول وارد زندگیتون بشه و من همونجا تصمیم گرفتم بدهی هام رو پرداخت کنم و یکی دو ماه بعدش من جشن پایان قسط و وام ها رو گرفتم خوب یادمه دو سال پیش بود که رفتم تسویه کردم و ی کیک خریدم و اومدم خونه و اعلام کردم پایان قسط و وام رو و از اون موقع تا الان چیزی به اسم وام و بدهی توی زندگی من وجود نداره

    و اما در مورد قرض دادن یادمه قبل از آشنایی با استاد بارها به دیگران قرض میدادم و الان میفهمم که من با پول دوست نبودم و چقدر برای پس گرفتن همون پولها اذیت میشدم چنیدن و چند بار این کار تکرار شد و من درس نمیگرفتم تا اینکه باز هم زمانی که با استاد آشنا شدم فهمیدم یا نباید قرض بدم و یا زمانی اینکار رو انجام بدم که بخشش باشه دیگه نه قرض یعنی از مازاد خودم بدم همون چیزی که قرآن میگه :

    و از تو میپرسند از چه انفاق کنند بگو از مازاد خود

    و از وقتی این آگاهی رو دریافت کردم دیگه بی خیال اون پولهایی شدم که قرض داده بودم

    و از زمانی که این دو قدم رو بر داشتم چقدر احساس آرامش دارم و رهایی الان هر مغازه ای میرم توی محلمون احساس خوشحالی رو میبینم توی چشم های صاحب مغازه چون میدونن نقد خرید میکنم و اسمم توی اون لیست سیاه بدهکارها نسیت .تازه وقتی یکم دیر میرم وقتی میرم میگن خانم سلطانی نیستی منتظرتون بودیم بیاین خرید .

    الان همیشه ی مبلغی از پولم رو با عشق میبخشم و برای دو تا از عزیزانم خرید میکنم اما با لذت و عشق با این نیت که چندین برابرش بهم بر میگرده .الان دیگه کمک کردن به دیگران رو وظیفه ی خودم نمیدونم هر وقت احساسم خوب باشه و مازاد داشته باشم این کار رو میکنم چون همون بخششیه که در هر شاخه قراره هفتصد برابر بشه

    خیلی لذت بردم از نحوه بیان اقداماتتون آقا رضا و عمل کردن به هدایت ها تون و اشک شوق رو توی چشم هام جمع کرد اشک اعتماد کردن و توکل کردن به رب العالمین

    جای جای این صحبت ها زیبا بود و پر از درس اما اونجایی که گفتین :

    خدایا بدهی بنده ات رو بده

    اوج صمیمیت و نزدیکی به خداوند رو میشه حس کرد خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره و اجابت میکنه ما رو اگر ما اجابتش کنیم:

    و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا داعان فلیستجیب لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون

    و این نتیجه ی ایمان آوردن آقا رضاست این رشد و پیشرفت از بدهکاری به سمت تسویه کردن

    ی نکته هم توی خلال صحبت کردن ها بود که خانم ایشون همراه شدن توی ی قسمتی از پروسه پرداخت بدهی و این همون نرم شدن قلب هاست که وقتی ما تعهد میدیم و تصمیم میگیریم به تغییر کردن خداوند بقیه کارها رو انجام میده و افراد رو همراه ما میکنه توی فرایند تغییر کردن

    یادم اومد اونموقع که به بانک بدهکار بودیم چقدر من استرس داشتم که نکنه من بمیرم و این قسط وام ها بمونه و هی پشت سرم بگن خدا رحمتش نکنه ولی الان چقدر خیالم راحته که اگر همین الان بمیرم با خیالی آسوده و راحت میرم چون به هیچ کس و هیچ جایی بدهکار نیستم

    چقدر با صحبت های آقا رضا مرور شد برام رابطه ی بین بنده و ارباب که استاد توضیح میدادن که این نوع رابطه با اون رابطه های بنده و اربابی که توی دنیای مادی بین آدم ها هست فرق میکنه .توی این رابطه ارباب میگه بنده ی من تو فقط درخواست کن البته با ایمان و یقین به من من برات فراهم میکنم هر آنچه که بخوای اما شرطش اینه که تو عبد خوبی باشی وخوبی تو فقط اینکه توی قلبت فقط جای من باشه نه هیچ کس دیگه ای که مهمون همیشگی قلبت من باشم که پارتی هات رو فقط با من بگیری فقط من و خودت فقط با من شاد باشی با من بخندی با من آواز بخونی و با من برقصی اونوقت من جاری میشم توی تمام لحظه های زندگیت

    ی نکته ی دیگه داشتن صبر و استقامت در مسیر درسته .جالبه امروز صبح قبل از اینکه این فایل رو ببینم دوست عزیزم لینک کانت یکی از بچه ها رو برام فرستاده بود که پیامش صبرو استقامت در رسیدن به خواسته ها در مسیر جدید بود و الان باز هم این نکته برام تکرار شد و این پیام خداونده برای من که در مسیر جدیدی که شروع کردم باید صبر داشته باشم و توکل

    جالبه من این 4 ساله دار روی خودم کار میکنم ولی هیچ وقت اینجوری عمل نکردم که خواسته های روز بعدمو شب از خداوند بخوام و این ی نکته ی کلیدی بود برای من که اینجوری هم میشه خواسته ها رو از خدا خواست چون من فقط توی تمرین ستاره قطبی اول روز این کار رو میکنم ولی اگر این حالت هم اضافه بشه خیلی هم بهتره

    چه جالب بازم ی پیام برای من که برای رسیدن به هدفم باید قدم هام رو یکی یکی بردارم و الان دقیقا به این یادآوری نیاز داشتم چون همین دیروز داشتم کار کردن با ی نرم افزار رو سرچ میکردم و دیدم وقتی همه ی موارد رو باهم میخونم چون بلد نیستم و تازه میخوامم یاد بگیرم به نظرم سخت میاد ولی وقتی ویدیو های تیکه تیکه شده در موردش میبینم و همون رو اجرا میکنم و بعد میرم سراغ ی قسمت دیگه چقدر راحت تر و لذت بخش تر میشه برام یادگیری تا اینکه یویدیو ی ساعته ببینم در مورد کار کردن با همه ی قسمت هاش و فهمیدم که دارم مسیر رو درست میرم

    ی نکته ی دیگه اینه که وقتی تو دستت رو میزاری توی دست خداوند ی اتفاق هایی برایت رقم میزنه که برای دیگران عجیبه و غریبه اما تو میدونی که داره از کجا آب میخوره

    نکته ی دیگه اینه که وقتی با قانون به ی نتیجه ای میرسین اون نتیجه میتونه تکرار بشه وقتی بدهیت رو به آدم ها میدی با قانون خداوند میتونی با همون قانون بدهیت رو به بانک هم بدی

    و صحبت های استاد که هدایت مراحلی داره :

    قدم اول درخواست هدایته

    قدم دوم آمادگی برای دریافت

    و قدم سوم عمل کردن به اون هدایته

    و تمام این مراحل لازمه ی رخ دادن نتیجه اس

    پیام استاد :

    نه قرض بگیر نه قرض بده حتی اگر بکشنت

    استاد من 3 ساله که این پیام شما رو گرفتم و دارم بهش عمل میکنم و خوشحالم اط این بایت

    سپاسگزارم استاد عزیزم و آقا رضا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      محمد جواد میگلی گفته:
      مدت عضویت: 2900 روز

      خانم سلطانی سلام

      مثل همیشه عالی بود کامنت تون و نکته به نکته و ریز بینا نه برامون نوشتید

      داستان های زندگی ما همگی به نوعی مشابه هم هست

      چرا که چون عامه جامعه به یک شکل فکر می کنند

      یادمه مادر من همیشه می گفت تا زمانی که بده کار نشی به جایی نمی رسی و کلی هم الگو به ما نشون میداد از کسایی که پولدار هستند و کلی هم بده کار

      یا می گفت تو اگه وام بگیری و یه چیزی برای خونه بخری حقوقت رو میدی قسط و اونوقت جاش پیداست

      ولی اگه وام و جنس قرضی نخری که حقوقت هم خرج می کنی و هیچ وقت به جایی نمی رسی

      اینا باور هایی هستند که الان حتی وقتی توی ذهن من رد می شوند من سرم درد می گیره و مث بتن تو مغز ما هستند

      در مورد مسول نبودن در قبال دیگران من اینو در خودم خوب پرورش دادم

      چون بیشتر سالهای که دارای فرزند هستم با قوانین هم آشنام و هیچ وقت خودم رو قربانی نکردم و اذیت که فرزندم بخواد به جایی برسه

      گفتم نه اونم خدایی داره بزار به منبع وصل بشه

      من چکاره هستم

      و ذهنم در شرایط سخت هیچگاه نمی تونه منو قربانی شرایط بدونه

      برای شما و دوستان عزیزم سعادت دنیا و آخرت آرزو می کنم

      فعلأ ️️️️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2497 روز

        سلام به آقای میگلی عزیز. سپاسگزارم از پاسختون. بله باورهای ما ریشه دار هستن و نیاز به کار دارن ولی بقول استاد خوبیش اینه که میشه اون سیمان ها رو خرد و پودر کرد هرچند زمان میبره ولی ارزشش رو داره.در مورد قربانی نردکن خودمون من ی عمر این کار رو کردم در مورد والدینم چون فکر میکردم ثوابه و من رو میبره ی راست به بهشت خخخ اما وقتی از استاد این رو شنیدم که نباید خودم رو فدای دیگران کنیم هرچند خیلی دیر شده بوده در مورد والدینم اما میتونه تجربه راهم در آینده باشه.احسنت به شما که تونستین این ویژگی رو در خودتون تقویت کنین که مسوول زندگی فرزندانتان هم نیستین .موفق و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: