نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    121MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11
    30MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    به نام خدای هادی

    سلام به همه دوستای عزیزم، سلام به استاد و خانوم شایسته عزیزم

    چقدددد از دیدن آقا رضای عزیز و شنیدن صحبت های مومنانش لذت بردم و اشک شوق ریختم‌. واقعا تحسینشون میکنم که شجاعانه قدم برداشتن و از هدایت الهی بهره بردن‌. چن تا نکته بسیاااار بسیاااار و بسیاااار به توان n طلایی تو صحبت های ایشون دیدم که دوس داشتم حتما حتما اینجا ثبت کنم.

    1) نکته ای که خیلی مهم بود، تیکه تیکه کردن هدفی هستش که میخوایم بهش برسیم و بعد از اون تیکه تیکه کردن قدم اول برای رسیدن به اون هدف با این باور که خدا حتما هدایتمون میکنه. چقد قشنگ و واضح و زیبا و شفاف توضیح داده شد. وقتی آقا رضای عزیز این نکته رو گفت، و واضح مسیر پرداخت بدهی ها و وام هایی که سالها با استرس و نگرانی با اونها دست و پنجه نرم میکرد، یه چراغ خیلی روشن تو ذهن من روشن شد که قشنگ و واضح راه رسیدن به هدفم رو نشون داد. واقعا کار اسونی نیست که با این شرایط پر از بدهی و وام بتونی آرام باشی و بیای سمت خدا و بگی هدایتم کن. وقتی خودمو جای آقا رضای عزیز گذاشتم، کلییییی تحسینشون کردم و یه دریچه امید بزرگی به روم باز شد. واقعا الان خیلی ذوق زده ام.

    من بارها و بارها از کنار این موضوع عبور کرده بودم ولی وقتی رسیدم به یه هدفی که با تمام کارهایی که تو زندگیم کردم و یا درسشو خوندم متفاوت بود که 180 درجه با تمام مسایلی که تجربه کردم متفاوته، من قدم اول رو برداشته بودم و قدم دوم به من گفته شده بود ولی هجوم ترسها و استرس ها دیوانم کرده بود. اما طبق روند آقا رضا عزیز که هر روز به سایت سر میزدن و از مطالب و اگاهی های سایت بهره میبردن، تصمیم گرفتم منم همین کار رو متعهدانه پیش ببرم، اومدم و دیدم استاد عزیزم یه فایل دیگه از آقا رضا گذاشتن و خیلی با شوق اومدم دانلود کردم و گوش دادم. البته قبلش یادمه گفتم خدایا یه فایل هدایتی تو سایت بهم نشون بده که خدا هم این فایل زیبا رو جلو روم گذاشت.

    2) عمل به هدایت حتی اگه سختمون باشه، حتی اگه متفاوت باشه با رفتارهای گذشتمون‌. نکته ای که استاد عزیزم از صحبت های اقا رضای عزیز برامون روشن تر کرد. خیلی این جمله کلیدیه. مسلما همه ما به یه مسیرهایی هدایت میشیم که اگه به طور منطقی با داشتن اطلاعات متناسب با اون تایم و شرایط بهش نگا کنیم، اصلا نمیدونیم تهش چی میشه، با افکاری روبه رو میشیم که ترس ها و نگرانی های بیشتر تری نسبت به قبل تو ما ایجاد میکنه، مثل همین فسخ بیمه هایی که آقا رضای عزیز برا بچه هاشون ثبتنام کرده بودن، باز هم این حرکت شجاعانه و اولین قدم خالصانه و محکم ایشون رو که هر چی راجب شجاعت عظیم این کار بگم، کم گفتم رو بینهایت بار تحسین میکنم و از خدا میخوام منم اینجوری شجاعانه تو مسیرهایی که بهم الهام میشه، قدم بردارم. این قدم اول محکم آقا رضا برا من درس های بزرگی داشت. وقتی خودمو جای ایشون میذارم، واقعا میگم کار سختیه و یه باور و اعتماد و ایمان عظییییییم الهی میخواد که یه انسان از مسیر منطقی و بر اساس نتایج تجربی که تا اونموقع بدست اورده، پا به مسیر قلبی و معنوی بذاره که درکش برای اکثر ادما سخته و اگه به یکی بگی میگه تو دیوانه ای مثل همینکه آقا رضای عزیز گفت، اما راه ایمان خاصیتش اینه که تو ندونی و به راحتی نتیجه رو بسپاری به خدا، به حس خوبت و تنها ضامن تو فقط خدا و اون حس آرامش و خوب بعد توکل به اون باشه. ضامنی که باز میگم اکثر آدمها یه جمله قشنگ ولی گول زننده، “خدا عقل داده و گفته با اون تصمیم میگیریم(یعنی منطقی عمل میکنیم)” رو میگن و به راحتی وارد مسیرهای شیطانی میشین. غافل از اینکه هیچ منطقی بالاتر از منطق خداوند نیست‌. من فهمیدم تو این مسیر، اولین کاری که میتونم انجام بدم، تحسین الگوهایی هستش که شجاعانه حرکت کردن و به نتایج شگفت انگیز رسیدن، مثل آقا رضای عزیز که تو کمتر از دو سه ماه اومدن کل بدهی خودشونو صاف کردن، بدهی که حدود 36 برابر درامد ماهیانه یه کارمند بوده رو تونستن تو کمتر از دو سه ماه صاف کنن، این واقعیه و همین واقعی بودنش آدمو به تحسین وا میداره، وقتی این جمله بالایی که نسبت بدهی و درامد ماهیانه یه کارمند رو که با خودم مرور میکنم، باور فراوانی و بینهایت بودن نعمت ها و ثروت خداوند برام تداعی میشه، بیشتر باورم میشه که خدا واقعا داره هدایت میکنه‌.

    3) تمام تلاشمون رو بکنیم که عمل کنیم و بعد خداوند درها رو برامون باز میکنه، همون خدایی که هدایت کرد که چه کاری انجام بدیم، همون خدا نحوه انجامش رو هم بهمون هدایت میکنه.

    چقد این باور قوی هستش. جا داره بارها و بارها این باور ارزشمند رو تکرار کنم، من از این جمله طلایی استاد عزیزم، جلوه عشق خدا نسبت به خودم رو میبینم، نسبت به کل انسان ها. باز هم میگم و به خودم یاداور میشم که اینکار که با نجوای شیطانی مقابله کنی و این باور قشنگ رو زمزمه کنی، شدنیه، چون استاد، رضای عزیز و هزاران نفر از دوستامون تو این سایت این کار رو هر روز و هر لحظه دارن انجام میدن و الان شده برنامه ضمیر ناخودآگاهشون و دارن با این باور، پول، عشق، لذت و خوشبختی بیش تر و بیشتر از قبلشون میسازن.

    4) متعهد باشیم که نه پولی قرض یا وام بگیریم و نه پولی قرض بدیم که این تعهد به لطف و فضل پروردگار سبب پولسازی میشه.

    این تعهد شدیدا کارسازه، این تعهد درهایی از نعمت و ثروت به رومون باز میکنه، چون خودم بارها و بارها تجربش کردم، خیلی خوشحالم که تو زندگیم این تعهد رو دارم و باهاش نتایج قابل لمس و جالبی گرفتم. همین چن روز پیش یکی از فامیلامون یه محصول برام فرستاده بود و با اصرار میگفت که بگیرم و پولشو هر وقت داشتم بدم یعنی حتی اگه یکسال هم طول میکشید تا پولشو بدم اون راضی بود، حالا منکه اونموقع هزینه اون محصول رو نداشتم، پا فشاری کردم و گفتم نه من به خودم قول دادم محصولی که هزینشو ندارم رو نگیرم هر چقد هم که بهش نیاز داشته باشم تا پولشو نداشته باشم نمیگیرم و اون فامیلمون حتی از من دلخور هم شد ولی من پای این تعهدم موندم(البته یه لحظه وسوسه شده بودم چون خیلی داشت اصرار میکرد)، من از خدا خواستم که هزینشو بهم بده تا با کمال احترام و عزت اون محصول رو بخرم و اتفاقی که افتاد این بود که حدودا 3 روز بعدش، 6 برابر هزینه اون، پول ساختم!! البته این عادی شده بود و وقتی این فایل رو دیدم به خودم یاداور شدم که ببین تو اون شرایط به خدا توکل‌کردی و خدا هدایتت کرد، پس بازم هدایت میکنه و حتی بیشتر و بیشتر تر از اونی که میخوای میده. به خودم هی میگم که ببین تو توی اون موقع حتی هزینه خرید یه دونه از اون محصول رو نداشتی و خدا بهت 6 برابر هزینه اون بهت پول داد، پس میتونه تو مسیرها و خواسته های دیگه زندگیت هم بهت پول و نعمت از جمله عشق، سلامتی، خوشحالی، آسایش، راحتی، زیبایی، حس خوب و کلی دیگه صفت خوووب بهت بده‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    فرحناز گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان

    امشب ک من این فایل رو تماشا کردم دقیقاسه چهارساعتی بعداز زمانی بود ک با همسرم درمورد دادن بدهی هامون و اومدن آرامش ب زندگیمون حرف زدم …خیلی برام الهام بخش و هدایت کننده بود ازخدامیخوام ک ما هم این مسیر رو هرچه زودتر طی کنیم …خداروشکر میکنم بابت هدایتم ب این فایل ک برامن خیلی جالب بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    فردین زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1483 روز

    سلام دوستان

    از اونجا که تعهد دادم برای همه فایل ها کامنت بزارم برای اینکه مدارم خیلی سریع بره بالا و به خاسته هام نزدیک تر بشم و چقدر داستان اقا رضا داستان هدایت همه ماست و چقدرمن رو درگیر میکنه که تکاملت رو فراموش نکنی و چه روزهایی تو زندگیت بود که ارزوی یه تغییر بسیار کوچولو رو داشتی. چه ایده های نابی رو به ما میده و من هم تا چند وقت دیگه باید پول ماشینم رو بریزم به حساب و نجواها میاد سراغم که برو دنبال وام یا قرض کردن و این چرندیات ولی اون امید به خداوند خیلی واضح داره من رو ارامش میده که تو توکل کن و هدایت ها میان و کمکت میکنن و تو باید عرضه داشته باشی که اون پول رو بسازی و در همین راستا ایده ای که امد اینکه تایم مغازه ام رو یکسره کنم و بهای رسیدن به خاسته ام رو با جون دل و احساس خوب پرداخت کنم و ایده حذف قسط وان ها خیلی وقت توی ذهنم هست که واقعا تمرمکز ما رو میگیره و میدونم خیلی هدایتی اون ها رو. با ارامش پشت سر میکذارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    میلاد گفته:
    مدت عضویت: 3884 روز

    سلام براستاد عزیز و همه خانواده عباسمنش

    واقعا ممنون بابت این فایل

    بسیار بسیار اموزنده بود

    ازاقا رضا بابت ارسال این فایل هم تشکرمیکنم و ازاستاد هم بابت تحلیل این فایل تشکر میکنم

    راستش میخاسم یه موضوعی رو بگم درمورد اینکه اقا رضا شروع کرده به خودش ورودی سنگین مثبت بده

    همونطور که شما تو فایل چگونگی تنظیم فرکانس ها گفتید ما برای باور سازی باید شروع کنیم ورودیو عوض کنیم

    کلا همینه جریان. ما شروع میکنیم بصورت سنگین ورودی درست میدیم به سیستم مغزی خودمون

    دقیقا مثل یه سطلی که فقط ورودی داره و پر از گِل و جلبک و آب کپک زده هست

    کاری که ما میکنیم اینه که یه شلنگ آب روومیگیریم تو این سطل و وقتی سطل پر از اب میشه شروع میکنه مواد اضافه و بیخود بریزه بیرون و یواش یواش وقتی جریان اب شفاف ادامه پیدا کنه اب سطل که میشه مغز ما کم کم شفاف مثل آب میشه

    حالا نکته اصلی تری که میخاسم بگم این بود که دقیقا همینکاریه که خدا سرجریان این حرکت با فرشتگان گفتگو کرد توی قران و اسماء خودش رو وارد مغز آدم میکنه

    و بعد از یه روندی که آدم ازاین اسما استفاده میکنه و نتیجه میگیره و خدابهش میگه بیا به فرشتگان نشون بده چی بلد شدی و وقتی میبینن قدرت خلق کردن بوسیله این سیستم رو آدم داره کاملا تسلیم خدا شدن این فرشتگان و بادقت میشه دقیقا همین سیستم رو فهمید که خدا روی آدم پیاده کرده

    دوست داشتم این حسی که یهو بوجودم افتاد و این موضوع درونم جرقه زد رو داخل کامنتها برای استاد و بچه های همفرکانسی بگم

    ممنون بابت همه اموزشهای خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    (⁠⁠˘⁠︶⁠˘⁠⁠)

    سلام و تشکر استاد عزیز و آقارضای گل و خانوم شایسته ی مهربون و خانوم فرهادی عزیز و آقا ابراهیم گل و همه بچه های سایت :)

    ++تمرکز++

    روی یه موضوع، نه صد تا و ده تا و دو تا

    از دوماه پیش شروع کردم بعد از هفت سال کارای مختلف کردن، علاقه و استعدادمو انجام بدم…

    جراتی که نداشتم، راهی که نمیدیدم، شرایطی که فراهم نبود، تمرکز و انگیزه و باور هماهنگ و چیزایی که برای نتیجه دادن لازم هست رو فکر میکردم ندارم، واسه همین کارای دیگه بجز موضوع علاقه م رو سمتش رفتم..

    شروع کردم و کم کم هرچیزی لازم بود رو دیدم ازقبل دارمش فقط بهش توجه نکرده بودم..

    توی این دوماه بیشتر از هفت سال پیش برای اجرا شدنش یاد گرفتم و باورای محدودی که راجب شروعش داشتمو پیدا کردم و حلشون کردم و شروعش کردم :)

    روی تواناییم کار میکردم ولی برای اجراشدنش فک میکردم شرایطشو ندارم، بعدا مهیا میشه…

    امروز این فایل، بهم قدم بعدی رو گفت

    فکرمو مرتب کردم، چیزایی مختلفی توی فکرم بود راجب این ایده و چنتا موضوع دیگه.

    نمیدونستم الان کدومشو باید انجام بدم،

    بااین فایل برام روشن شد که تمرکزم کم شده، تونستم اولویت بندی کنمو با تمرکز برم سراغ شماره یک

    بعدش با فکر باز شماره ی دو و باقی ماجرا:)

    اینم برداشت من از این فایل فوق العاده و تصمیمی که بهم کمک کرد بگیرم برای پیشرفتم

    ++++++

    حالا یه موضوعی که بهم کمک کرد بعد هفت سال بفهمم چرا علاقه مو شروع نکردم رو میگم

    این مدت حدود دو ماه که شروع کردم علاقه مو بسازم، هرروزش یچیزی رو فهمیدم راجب خودم که این هفت سال به چشمم نیومده بود…

    من چیزای مختلف یاد گرفتم از استاد، دوره ها و فایلای هدیه ی روی سایت، از تجربه های خودم و مطلبای موفقیتی که شیش هفت ماه قبل اشنایی با استاد و فایلاش استفاده کردم…

    یسریاشو عالی انجام دادم، یسریاشو اشتباه متوجه شدم و انجامش ندادم یا ناقص انجام دادم…

    چون هم میخواستم زودتر برسم به چنتا پله بالاتر، بدون تکامل..

    هم عادت کرده بودم روش قبلی که فک میکردم و رفتار میکردم راجب اون موضوع.. منظورم پول و پیشرفت مالیه…

    ++++++

    میرم سراغ اون نکته که هفت سال منو عقب نگه داشت از انجام علاقه و پیشرفت مالی

    وسطای نود و چاهار از کارم اومدم بیرون تا رویامو بسازم، عاشق فیلمنامه نویسی کمدی بودم استعدادمم فوق العاده بود از بچگی…

    از اون همه ایده و متن عالی، یه فیلمنامه سینمایی نوشتم تا اخرسال. شروع نود و پنج، چندجا بردمش ولی دیگه پیگیرش نشدم و رفتم سراغ کارای دیگه که پولدار بشم و بعد بیام بسازمش

    فک میکردم الان شرایط ساختشو ندارم، پس پول نمیده بهم، کارای دیگه حداقل یه حقوق کم دارن یا فلان کارو برم که اونجا پول زیاد میده…

    همه چی از دست رفت… رسیدیم به اشنایی با سایت و فایلا و … کم کم ایرادامو شناختمو بهترشون کردم…

    بعضیاشونو درست روش کار نکردم واسه همین چن سال طول کشید تا دیگه خسته شدم از اون ایراد و بعد چن سال تصمیم جدی گرفتم با تعهد و باورسازی قوی و اهرم رنج و لذت و انگیزه واسه حل شدنش، درستش کردم و نتیجه های جدید اومد‌…

    رسیدم به دو ماه پیش که بعد چنتا تغییر درست و حسابی که توی فکر و رفتارم بوجود اوردم، شروع کردم علاقه مو بسازم، بجای فیلمنامه، کلیپای کوتاه از بین اون همه متن و ایده ی عالی….

    هفته ی پیش بود که یچیزیو فهمیدم.. حسش اینجوری بود برام که انگار اسمون اومده زمین :)

    یعنی اینهمه سال این چنتا فکر مسخره جلوی منو گرفته بود :)))

    هم خوشحال شدم هم خنده م گرفته بود ازینکه خییلی ساده بود … چجوری من متوجهش نشده بودم…

    ++++

    از سال نود و پنج، چنتا فکر باهام بود..

    اینارو یاد گرفتم، شرایط الانم هم ایناست، حالا واسه پیشرفت مالی و خوشبختی چی بفکرم میرسه

    گزینه ی اول

    ++برم سراغ علاقه م++

    خب من نویسنده ام، ایده نوشتم، بقیه بازی کنن اجرا کنن، پول ندارم بهشون بدم، کسی ام منو نمیشناسه که متنمو بخواد بسازه، اونایی که کمدی کار میکنن بهتریناش این چند نفرن که طرز فکرشون محدوده و با سلیقه ی من طرزفکر من هماهنگ نیستن و میخوان با بدبخت و بدشانس نشون دادن بازیگر فیلمشون خنده دارشه و باورای محدود دیگه دارن، خودمم بازی نمیکنم چون شاید فامیل و دوست و اشنا مسخره م کنه..

    ++پس نمیرم سراغ علاقه م++

    گزینه ی دوم

    برم یه کار دیگه

    +++++

    فکرم سمت علاقه م بود، جای دیگه خوشم نمیومد، واسه همین نمیرفتم یا خیلی کار جزئی بود یا زود تسویه میکردم… حوصله ندارم از صفر شروع کنم یکاریو.. من خودم علاقه و استعداد دارم ولی نمیتونم ازش استفاده کنم..

    ++++

    هربار همون سوال، حالا چکار کنم، بعد همون جواب ولی بدون توضیح یادم میومد چون عادت کرده بودم اون موضوع نشدنیه و شرایطی لازم داره که من ندارم الان، پس علاقه از گزینه ها میره کنار

    هفته پیش گفتم چرا خودم ایده هامو بازی نکنم..

    مغزم گفت چون خوشم نمیاد

    باخودم گفتم صبرکن.. بیشترتوضیح بده.. چرا هفت ساله این علاقه رو کنار گذاشتی…

    وقتی مث قبل پرونده رو بدون بررسی کنار نذاشتم، دیدم فکرای قبلی چقد پوچه و چقد بعضیاش ظاهر سختی داره ولی بی جونه و پوسیده ست

    چون روی خودم فکرم باورام کلی کار کردم بهترشم… کم و زیاد بوده ولی ادامه دار بوده… اونموقع برام حرف اشنا راجبم خیلی سنگین بود ولی الان اشنا و غریبه نظرشون خیلی کم اهمیته برام…

    هربار فقط میگفتم علاقه مو که نمیتونم بسازم، خب برم یه کار دیگه.

    ولی قشنگ بررسیش کردم، دیدم همینه :)

    نظر ادمای اشنا راجبم که مسخره کنن شاید مهمه برام، ادم مناسبم دنبالش نبودم، حالاام که بعد هفت سال جدی شروع کردم، میبینم ادمایی که اومدن یچیزاییشون خوبه ولی وقت ندارن تمرکز ندارن…

    یهو به خودم اومدم خودم که همه شرایطو و استانداردای مورد نظرمو دارم…

    پس خودم بازی میکنم…

    و شروع کردم :)

    کلی ایراد داشتم که برطرفش کردم، ایراد راجب پول و رابطه و ارامش و یکمم راجب سلامتی

    این ایرادامو تونستم حلش کنم و کلی نتیجه ی خوب ساختم…

    +غرور زیاد که من از همه بیشتر میفهمم، خدا چیه، من خودم بلدم من خودم میتونم…

    +دلسوزی زیاد که از خودم بزنم واسه بقیه، چون احساس تنهایی داشتم درونم بااینکه اطرافم شلوغ بود، میخواستم نجات بدم همه رو، محتاج محبت بودم… ادم خوب و بامعرفت میخواستم باشم و از نظرم ویژگی ادم خوب این بود از خودت باید بزنی واسه بقیه، همه رو میخواستم راضی نگه دارم، همه راجبم خوب بگن، یوقت کسی راجبم نگه این بهم کمک نکرد عجب ادم بدیه…

    +یهویی بپرم بالا، بدون تکامل،

    +ایرادگیر بودم و همش ایرادای همه رو مرور میکردم

    ++++

    خدارو شکر که هرلحظه هممون داریم هدایت میشیم بسمت راهی که خودمون میخوایم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    راحله کارگزار گفته:
    مدت عضویت: 1571 روز

    سلام ب استادومریم جان عزیزم خداقوت وبرکت وسلامتی بیشتری بهتون بده.من خیلی مدته تو سایت هستم وفکرکنم دیگه فایل رایگانی نمونده ک گوش نکرده باشم احتمالا…

    خیلی حالم خوبه خیلی زندگیم عوض شد حتی همسرمم انرژی مثبت بیشتری داره هرچندهنوزم کارداره تا کاملاتواین مسیربیاداونم بیشتربخاطرخانوادش واطرافیانشه ک نمیزاااارن راحت باشه… اماباخودم که هست همپای منه وباهم حالمون خوبه ومن تمام سعی ام رو گردم ک به اطرافیانش توجه نکنم تاخودش بلاخره راهشوپیداکنه…

    ازتون خیلی ممنونم من ازهمه نظر عالی شدم وامسال ب خیلی ازخواسته هام رسیدم ک حتی فکرشونمیکردم امابه لطف خدا یکی یکی رسیدم و دارم میرسم وشاکرخداهستم وممنونه نکته به نکته های شمابزرگواران.

    استادومریم جون من هیچوقت پیام ندادم الان یهو دلم خواست فقط ازتون تشکرکنم وازتون عذرخواهی چونکه هنوزنتونستم فایلی بخرم چون ازنظرمالی خودم ب شخصه هنوز نرسیدم اونم واسه اینکه شغلی ندارم امایک مقداری فعلا ازجاهای مختلف رسیده درحساب بانکی که من تاامسال نداشتم وامسال حساب بازکردم و همینطور خوردخورد رسید اماتا زیاااادبشه وبتونم فایلی بخرم خداداند کی موقعش میشه من نمیدونم وفقط میدونم داره پرمیکنه حسابم رو ومن خیلی مشتاقم اونروزی برسه ک بتونم تمام فایلاتونو باافتخارو شوق بخرم…

    ازتون ممنونم مطمعنم ازنظرمالی هم موفق میشم مث بقیه چیزاکه موفق شدم واین موفقیت حتم دارم نزدیکه…

    خداانشاءالله همه عزیزان رو همه کسانی که خودشون میخان رو به راه راست حق هدایت کنه…

    وضعیت ایران نابسامان شدامامن بااینکه اطرافم پربود ازاین ماجراولی منو همسرم ب لطف خداو راهنمایی های شما ازین فضا دورشدیم واصلاتوجه نکردیم و بجاش هی واسمون مسافرت پیش میومدو میرفتیم زیبایی های خدارو که واقعامحشربود رو میدیدیمو شاکربودیم وامسال اولین سفر به خارج ازکشورمون اوکی شد همون موقعهایی که مردم غرق نازیبایی هابودن ماغرق زیبایی هاشدیمممم وچه سفرواتفاقات باورنکردنی بودوچقدخوش گذشت چقدخدا بزرگه واقعا چقدزیباست و زیبایی داره…

    چقدحالم خوبه نسب به قبل چقدآرومم وحتی استادکلاس انگلیسیم ک منو حتی نمیشناسه واضح بهم گفت چقدشما آرامش داری چقد ریلکسی چ حس خوبی داری ازینایی که دوستات تو اوج ناراحتی فقط ب تو زنگ میزنن که آروم بشن….وهرکسی منو میبینه عاشقمه همه جا دعوتم میکنن واصرار که حتما من باشم وبالذت وعشق منو دوست دارن چون ارتباطم خیلی قوی ترازقبلم شده درحالی که قبلا اصلاازهمه دوری میکردم وحوصله هیجکی رونداشتم حرف نمیزدم اماالان پرازشوروانرژی وشادی وخنده حرفای خوب شدم ومجلس گرم کنی شدم واسه خودم ب قول بقیه

    خلاصه که طولانی نشه فقط ازدوستان میخام صبرداشته باشن عجول نباشین وراه درست رو ادامه بدین من حتی نمیدونم دوسال یا سه سال گذشته ازوقتی بااستادآشناشدم فقط ادامه دادم راهموفقط گوش کردم وانجام دادم ونوشتم وتازه ازامسال داره یکی یکی برآورده میشه چون یقینا زمانش ازامسال بوده که پخته تروآگاه تربشم پس کم نیاریدو ایمان داشته باشین ب یگانگی خداکه خیلی خوبه خیلی خوبه کاشکی اینو بهش برسین چقدآرامش وراحتی خوبه….

    استادعزیزومریم جونم واستون بهترینای بیشترولحظه های عالیتروسالمتروشادتری ازخداوندمنان میخام الهی ک همیشه بدرخشین دست خدا یارتون بازم ازتون ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    زهرا رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1650 روز

    سلام و هزار درود بر استاد مهربانی ها

    چقدر این فایل خالصانه و پر از عبرت و یاد اوری خیلی از اموزه ها بود …

    و چقدر جالب بود برام و به یادم اورد که خداوند چقدررررر دقیق همیشه عمل میکند و هدایت او همیشگیست .

    دیشب ذهن من درگیر مسئله ای بود و دلتنگ خانواده و دوستان شده بودم . امروز که این فایل فوق العاده رو که گوش دادم ، شاخک های من تکان خورد و به یاد اتفاقی افتادم که دیشب افتاد ؛

    یک هدایت الهی ….

    دیشب در خواب همسرم یک ایه ای رو به زبان اورد و من به یاد آن آیه افتادم و گفتم این یک هدایت است . همین ایه به یادم بود ، انه خیر ناصر و معین .

    بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ألْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ بِه نَسْتَعِین إنَّهُ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِین وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلَی أشْرَفِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرْسَلِینَ حَبِیبِ إلَهِ الْعَالَمِینَ أبِی الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی وَ عَلَی أهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِبِینَ الطَّاهِرِینَ المَعصُومِینَ.

    و همین کافی بود برای رفع دلتنگی ها و اشوب ذهنی من .

    او بهترین یار و یاور است …

    خدایا شکرت بابت هدایت همیشگی تو و این حس فوق العاده ای که ارامش تمام است ..️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    Vahide گفته:
    مدت عضویت: 2369 روز

    به نام خدا

    سلام

    مهم ترین نکته ای که در این قسمت برای من بسیار بولد بود این است که می‌شود با تعهد عمیق و جدی تکامل را در مدت زمان کوتاهی طی کرد.

    و در این مورد کل قرض و بدهی هایی که در کمتر از یکسال تسویه شدند.

    هر چه تعهد برای به کار بستن آموزه ها جدی تر، نتایج سریع تر و بزرگتر.

    در یک‌کلام اگر فقط یک‌راه برای موفقیت های بزرگ در مدت نسبتا کوتاه وجود داشته باشد آن تعهد جدی و عمیق است.

    هیچ میانبری در کار نیست.

    اما زمانی که تعهد عمیقی به جهان نشان بدهی درهایی به رویت باز می‌شوند که قبلا از وجودشان خبر نداشتی.

    تعهد در حد آنچه استاد مثال زدند.

    در حدی که اگر سرت را هم نشانه رفتند به آموزه ها پایبند باشی.

    این فقط راجع به قرض نیست راجع به کل آموزه هاست اگر این تعهد را به‌کار ببندم چنین تغییری میکنم که خودم را در مقایسه با گذشته ام نشناسم.

    این وجه تمایز من با کسانی است که هیچ ربطی به گذشته شان ندارند، تعهد آتشین.

    این ریشه ای است که در ادامه نتایج بزرگ آقای عطار روشن را بوجود آورده.

    بیشتر از این خودم را جایز نمی بینم که راجع به این موضوع صحبت کنم باید کمر همت برای به کار بستن این آموزه ها ببندم.

    که صد البته انسان همواره ناقص است و‌هیچ گاه به مرحله تکامل نخواهد رسید و هر چه عمل کنی باز هم جای پیشرفت بیشتر وجود دارد.

    تشکر از استاد عزیز و‌آقای عطار روشن بابت ارائه دادن این مطالب با ارزش به صورت رایگان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1353 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز، آقا رضا و همه دوستان عزیزم

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که در این مسیر حضور دارم

    دقیقا یکسال پیش من با مثبت 200 میلیون بدهی وارد این سایت شدم یه 120 میلیون وام مضاربه گرفته بودم که 9 ماه بعد باید با سودش تصویه میکردم که 9 ماه بعد فقط تونستم سودشو بودم اونم با قرض سودشو دادم و گفتم خدایا من چطوری 9 ماه دیگه این پولو با سودشو بدم خلاصه منم شروع کردم به تیکه تیکه پرداخت کردن این وام، یادمه اولین قسطی که دادم چک 55 میلیونی بود که از کارفرما بابت حق مدیریت پیمانم داده بود، پرداخت کردم و دوباره یه 50 تومن دادم اونم دوباره از همون کارفرما دادم، و یه بدهی داشتم بابت سایتی که زدم یه 5 میلیون به اون دادم و از سال جدید که یه پروژه گرفتم 20 میلیون دوباره 10 تومنشو دادم برای وام و در کمال ناباوری دزد لپ تابم 50 میلیون بهم داد و قسط وامو تسویه کردم حالا مونده بود بقیه بدهی ها بابت دفترو سایتو بدهی کردم که خلاصه تیکه تیکه پرداخت کردم و الان 3 ماهه دارم رو رواشناسی ثروت کار میکنم و تو این 3 ماه من حدود 300 میلیون ورودی مالی داشتم: من هدف بعدی بعد پرداخت بدهی ها خرید ماشین بوده و هست، الان با این پولی که دارم میتونم ماشین قبلیمو بفروشم و با این پولی که ساختم و برم اون ماشینی که مدنظرمه بخرم، همه میگن آقا زودباش ماشینتو بفروش مگه ماشین تو چقدر میره بالا اون ماشینی که تو میخای بخری 400 بوده الان تو 2 ماه شده 600 تومن، از پدرت بگیر، یکم قرض کن بخر، ولی من اون پولی که تو حسابمه رو دارم هر روز با لذت ازش استفاده میکنم میگم آقا من وقتی تو 3 ماه 300 میلیون در آوردم، این دفعه 500 میلیون در میارم مگه ماشین چقد میخاد بره بالا؟ داییم پریشب بهم میگفت پسر برو ماشینتو زودتر عوض کن ماشین یه 100 تومن دیگه میره بالاها، گفتم دایجون ماشین 100 تومن بره بالا درآمدم 200 میلیون میره بالا؛ آقا من اونجوری خرید کردن بهم لذت نمیده این پول تو حسابمو دست نزنم، ماشین قبلیمو دستی به سرو روش بکشم، بفروشم، برم با کمی بدهی اون ماشین مدنظرمو بخرم که چی میره بالا؟ نه من پولی که ساختمو با لذت هزینه میکنم مگه چقد میخام هزینه کنم اصن بگو 100 تومن، نوش جونم پول میسازم که لذت ببرم: این سری 500 دیگه میسازم بدون اینکه ماشینمو بفروشم با لذت میرم آخرین مدل اون ماشینو کارت میکشم.

    بخدا این مسیر خیییلی لذت بخشه من که هر روز دارم لذت میبرم از نعمت و ثروتی که وارد زندگیم میشه و من هر روز دارم لذت میبرم و ازش استفاده میکنم و با بخشیش هم رفتم کلی تراول و دلار نو خریدم تو کیف پولم نگه داشتم برای رفاقت با پول و نگاه میکنم هر لحظه و لذت میبرم که چه رفیقایی دارم

    عالی بود این قسمت چون من این قسمتو خودمم انجام دادم و تیکه تیکه بدهی هامو دادم

    مرسی آقا رضا و استاد عزیزم و تشکر میکنم از همه دوستان عاشقتونم️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    مهتاب سعادتمندی گفته:
    مدت عضویت: 2013 روز

    سلام استاد جان و مریم نازنین

    استاد چقدر این صحبتهای آقا رضا بی نظیره مثل همه فایلهای شما و به قول خودتون چقدر قشنگ مثال میزنند و چقدر آگاهی به ما ( من ) میدهد

    استاد عزیز چند وقت پیش چالشی برایم پیش آمد و خیلی من را بهم ریخت ولی خدا را شکر درست همان موقع اولین فایل آقا رضا آمد بیرون ، نتیجه ها و صحبتهای ایشون از یک طرف و رمزگشائی شما از حرفها و باز کردن و یادآوری و قابل فهم کردن آنها برای ما از طرف دیگر و من فقط خدا را شکر میکنم به قول شما و آقا رضا خدا بامن حرف میزند

    خیلی از صحبتهای آقا رضا مشکل من هم هست ولی وقتی ایشون صحبت میکنند و شما توضیح میدهید متوجه پاشنه آشیلهای خودم میشوم و از شما سپاسگزارم که این آگاهی ها را راحت در اختیار ما میگزارید

    استاد جان شما از هزاران راه آگاهی را به ما می رساند و من هر روز نشانه های بسیاری از طرف خدا میبینم و بیشتر ایمان می اورم و امیدوارم در این مسیر استوار بمونم

    استاد جان تمام آموزه های شما و تمام فیلمهائی که در سایت قرار میدهید واقعا یک آگاهی ناب و دسته اول است و من هر روز بیشتر به حرفهای شمامیرسم و وقتی آگاهانه سعی میکنم توجه خودم را به زیبائی ها میگذارم متوجه میشم که چقدر خدا بهتر با من صحبت میکنه و راه را برایم بهتر باز میکند

    تک تک تمام حرفهای شما مثل آب روان در جان و روح آدم مینشیند و فقط اعتماد و باور و عملکرد ما به تمام آنجه شما میگوئید لازم است که به قول شما در فانوس دریائی راه آن جاده صاف و زیبا برایمان مشخص میشود

    استادجان ممنون که هستید و امیدوارم همیشه در سلامتی و ثروت و خوشبختی و سعادتمندی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: