اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم ،چقدر دیدن نتایج بچه هااا و قصه روند هدایت برام آشناست ،چقدر خوبه روی خدا حساب کردن و تسلیم شدن ،چقدر خوبه نگران آینده نبود و باقی راهو سپرد به راهنما.
تبریک میگم و تحسین میکنم دوستمونو که به این حد از موفقیت رسیده با حساب کردن روی الله.
یادمه اولین بار مفهوم فرکانسو تو آموزه های شما شنیدم ،تو دوره عشق و مودت،اینکه فرکانس از باور میاد و باور از ورودی هامون،اینکه بنا به اینکه ما تو چه مداری هستیم ،همون شرایطو تجربه میکنیم،شما به من یاد دادی که برای تغیر فرکانس نباید عجله کنم ،تکامل باید طی بشه ،گندم باید جوانه بزنه ،شرایط خوب میخواد ،مراقبت مستمر میخواد،بالارفتن فرکانسم همینه ،کار کردن روی باور هارو میخواد اونم نه یه روزو دو روز ،بلکه مداوم.
چقدر جالب گفت هادی عزیز ،اینکه اولین باری که اومده تو سایت شمااا به دلش نشسته و رفته،شما همیشه میگید طبق قانون ،هرکسی تو جای درست خودشه،واقعا همینه،وقتی به گذشته برمیگردم میبینم چیزایی هایی که در مدار دیدن و شنیدنشون نبودم ،هیچ وقت تو مسیرم نبودن،برمیگردم به ماها پیش هنوز تکامل طی نکرده بودم ،هنوز قانونو نمیدونستم،رفتم محصول عزت نفسو خریدم،فقط چند جلسه رو گوش دادم و باقشو گفتیم بیخیال،الان خوب میفهمم زمانش اون موقه نبوده،بعد ازمدتی کع روی خودم با فایل های رایگان کار کردم،بخصوص سریال ها،ایمانم قوی تر شد،شکرگزار تر شدم،مثبت نگر تر شدم ،زیبابین تر شدم ،بعد شروع کردم روی دوره ها کار کردن،نتیجع اشم به الان شده روابط عااالیم و عزت نفسی که خیلی نسبت به قبل بهتر شده.
و اما هدایت ،کلمه آشنایی که وقتی بهش نیاز دارم ،تمام منو پر میکنه ،اونقدر صداش بلند میشه که میفهمم صدای خدامه،استاد عزیزم شما منو با خدام هم صحبت کردی ،همیشه ازتون ممنونم ،و برای بودنتون خداروشکر میکنم،روز هایی میرسیدن که میخواستم بگم نه دیگه نمیتونم اماا به قول هادی عزیز،صدا میومد مهسااااا،ادامه بده ،من همراهتم ،همیشه یه جمله آشنا گوشه ذهنم میگه:خدا تورو تا اینجا نیورده که ولت کنه،ادامه بده…..
سلام به استاد عزیز و دوستای گلم در این سایت بی نهایت فوق العاده
همه یک روزی قصد به تغییر زندگی و شرایطموجود داشتیم که اومدیم در این سایت دور هم جمع شدیم دوست عزیزمون هادی هم همینطور برام خیلی جالب بود کسی که در شهر محل زندگیش برای خودش شغل خوبی داشته با درآمد عالی بعد از شکست مهاجرت میکنه ین تیکه رو خیلی از خداوند طلب می کنم یکی از ترس های من مهاجرت جای دیگه ای دور از خانواده به همراه پسرم همونقدر که برام ترسناک دلچسب و شیرین چون میدون و یقین دارم برام دستاوردهای بزرگی خواهد داشت مثل استاد که مهاجرت کردن منم باید ترسمو بذارم کنار و یک تجربه شیرین برای خودم رقم بزنم. خوب بریم سراغ اصل داستان آقا هادی اول مهاجرت می کنه و ثانیا شغل شریف رانندگی انتخاب می کنن برای کسی که همیشه به دیگران دستور میداده و دیگران براش کار میکردن خیلی سخت بره برای افراددیگه کار کنه و دیگه به قول استاد چک و لغت ها رو از دنیا حسابی خورده بودن و بدنبال تغییر بودن یک نکته که وجود داره اکثرمون انقدر تو اون نقطه امن میمونیم تا دیگه به قولی به سطوح بیام و تن به تغییر میدیم منم تقریبا این حالت داشتم تجربه می کردم که بعد از اینکه شرایط خیلی سخت بشه تغییر کنم ولی یک حرکت کوچک کردم و اونم هدایت خدا بود اصلا تو مغزمم نمی گنجید این کار انجام بدم چون از نظر اطرافیانم شرایطم اوکی هست و به نوعی همه از لحاظ کار حسرتمو می خورن ولی دل زدم به دریا و شروع کردم و یقینا تا آخرشم میرم.
به قول استاد و آقا هادی باید در مدار این آگاهی ها باشیم تا اولا سراغشون بیام ثانیا درک کنیم و از همه مهم تر عمل کنیم منم مثل آقا هادی در اجرای تصمیمات خیلی کاهلم ولی حدود چند روزی هست به خودم تعهد دادم برای یکبار هم که شده بیام خودمو به چالش بکشم و یک زندگی نو و یک شخصیت نو برای خودم بسازم و از خدا در این راه طلب هدایت می کنم.
آقا هادی دیگه به قول معروف گوشه رینگ بودن و نه راه پس داشتن نه راه پیش و همین راه ادامه دادن و مثل هممون با استاد آشنا شدن و این آگاهیهای ناب دریافت کردن.
آقا هادی در این فایل مشخص که یاد گرفتن به ندای قلبشون گو ش کنن که وارد حوزه فروش بیمه شدن الله اکبر خدا واقعا چه جوری برامون مسیر هموار میکنه مامانشون در یه شهر دیگه برن دنبال بیمه عمر خود آقا هادی هم هدایت بشین به این مسیر و چه همزمانی جالبی اگر همه ما یاد بگیریم به ندای قلبمون گوش کنیم و باورهای درست داشته باشیم درها یکی یکی برامون باز میشه نباید با برخورد به یک تضاد زانوی غم بغل بگیریم و مایوس بشیم منم قبلا اینجوری بودم که میگفتم خوب اگه خدا دوسم داره چرا این مشکل برام پیش اومد ولی الان دیگه فلسفه تضاد میدونم و از اومدنش خوشحالم میشم میدونم قرار خواسته های جدید در من شکل بگیره در دل این تضاد هزاران خیر و برکت هست که بعدها متوجهش میشم اینم نعمت بزرگ هم مدیون استادم که نگاه منو به زندگی عوض کردن خدایا سپاسگذارم که من لایق هدایت به این جمع و شنیدن این آگاهی ها بودم.
چیزی که در تمام فایل های این سایت وجود داره قانون تکامل هست آقا هادی هم این قانون هم در روند گوش دادن به فایل ه و هم ارتقای شغلی شون مشهود هست به قول استاد خود خدا هم این جهان یکروزه خلق نکرده اگر مرجعمون قرآن قرار بدیم و درک کنیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه.
در ادامه فایل قبلی این نکته ها رو از داستان تغییر دوستمون و توضیحات استاد برداشت کردم و اون اینکه الهامی که خداوند میکنه رو باید جدی گرفت و اون رو اجرایی کرد حتی اگر ترس زیادی در عمل به اون باشه و یا خیلی سخت بنظر بیاد و باید به خدا اعتماد کرد که خداوند استاد برنامه ریزی هاست گرچه ممکن است و حتی شاید بشه گفت صددرصد نجواهای ذهن میاد که مارو ناامید کنه اما باید استقامت بخرج بدیم و استمرار داشته باشیم و بدونیم که بعدها ثمره شیرین اون رو خواهیم چشید . نکنه بعدی اینکه ما با توجه به رشد ظرف وجودمون نعمت به ما داده میشه که همون درک قانون تکامله و اینجاست که نباید عجول باشیم و اجازه بدیم که هدایتهای خداوند آرام آرام از راه برسه و اونها رو اجرایی کنیم و درسهامون رو یاد بگیرم و رشد کنیم و وارد مدار بالا تر و بالاتر بشیم .
استاد جان وقتی داشتم با تک تک سلول های بدنم حرف های شما و هادی عزیز رو گوش میدادم مو ب تنم سیخ میشد و چقدر خوشحال بودم و هستم
ایشون تونستن با اون شرایط روحی و مالی کم کم عوض بشن و تغییر کنن و کم کم غلبه کنن ب افسردگی واقن خیلی خوب بود …
با این ک ادامه داره این فایل بد از نوشتن کامنت میریم سراغ فایل بعدی این قسمت
من خیلی درس خوبی از این فایل گرفتم هر ثانیش فقط درس بود و چقدرم زیبا بود
برای همین من همیشه فقط فایل گوش میکردم اونم چن بار ولی هیچ وقت نوت برداری نمیکردم با این ک همیشه با خودم میگفتم باید بشینم نوت برداری کنم
تا این ک این فایل رو گوش دادم و تصمیم گرفتم ک همین الان برم و یه دفتر جزوه بخرم و بیام متعهد تر گوش کنم و پیش برم
برای همین استاد من یه دفتر 200 برگ گرفتم و خیلی خوشحالم و تصمیم گرفتتم که شروع کنم ب نوت برداری عایل های ارزشمندتون با این که هنوز هیچ یک از محصولاتتونو نخردیم ولی قانون سلامتی و عزت نفس و 12 قدم خیلی رو مخ من هست ک بگیرشمون و صد در صد طول نمیکشه ک من همشونو خریداری میکنم و قدرتمند تر با شما حرکت میکنم
استاد خیلی خوشحالم که شما رو دارم شما بهترین استاد زندگی من بودین و خواهید بود
باز هم سپاسگزار خداوندم بابت خدایی اش و سپاسگزار استاد عزیزم هستم بابت چراغهایی که برای ما روشن میکنند تا بتوانیم بهتر زندگی رو تجربه کنیم
هنوز کامنت قبلیم که تو قسمت قبلی نوشتم منتشر نشده و تو این فاصله این ویدئو رو نگاه کردم و خواستم این حال و هوا رو هم در اینجا ثبت کنم
هادی عزیز واقعا بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم بخاطر موفقیتهات، حتما لیاقت بیشتر از اینها رو هم داری و جایگاههای بالاتری رو تجربه خواهی کرد
چقدر برام قابل درک بود این تجربه هادی و استاد عزیز، اینکه با ایمان به خداوند و با استقامت به انجام کاری که دارند انجام میدن، ادامه بدن و کم نیارن
منم حدود ده پونزده ساله کارهای بازاریابی، فروش و ارتباط با مردم را انجام میدم. از بازاریابی مواد غذایی گرفته تا مصالح ساختمانی تا خدمات تبلیغات و بعد سخنرانی در جمع و برگزاری دوره های موفقیت و بهبود فردی… الانم که فروش خدمات گردشگری در یک کشور دیگه
(یه توضیح کوتاه:
با گذروندن دوره هایی، مدتی مباحث بهبود فردی و موفقیت رو آموزش میدادم و کتابی هم در همین زمینه نوشتم که به چاپ هم رسید و بازخوردهای خوبی هم از خوانندگان کتابم گرفتم، اما یه جایی به این نتیجه رسیدم که نمیخوام از اون دسته افرادی باشم که شعار میدن و حرفهای خوبی میزنند و خودشون {ببخشید} هیچ غلطی نمیکنند و نتیجه خاصی هم تو زندگی نگرفتند. بخاطر همین خواستم آدم عملگرایی باشم و اول رو خودم کار کنم، بعد اگر خواستم سخنرانی کنم و آموزش بدم، حرفم تاثیرگذار باشه و هدایت شدم به آموزه های استاد عباس منش عزیز)
داشتم از بازاریابی و هنر ارتباطم با مردم میگفتم؛
راستش تمرین مهم دوره عزت نفس (تمرین آگهی تبلیغاتی که باید از خودت تو جمع غریبه صحبت کنی) رو هم بارها انجام دادم و حقیقتا تو این تمرین خوب بودم، اما الان کمی اوضاع متفاوت شده…
با این تجربیات در زمینه فروش، الان که باید برم و بصورت حضوری تورهای تفریحی و خدمات گردشگریم رو به مردم عرضه کنم و بفروشم، همون نجوای محدود کننده به سراغم میاد و گاهی مانع از این میشه که برم جلو و خدماتم رو پرزنت کنم!!!
همون ترسها و نگرانیها، همون گفتگوهای درونی که میگه اگه بگن نه، بهت برمیخوره! همون کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس!
جالبه موارد زیادی رو هم تجربه کردم که اصلا فکر نمیکردم مخاطبم به حرفام گوش کنه، ولی برعکس با خوشرویی دقایق طولانی رو به گفتگو با من پرداخته و از اطلاعاتی هم که بهش دادم خیلی راضی بوده (این میشه همون فکت هاییِ که استاد میگن باید با استفاده از اونها، افسار ذهن چموشت رو که میخواد به بیراهه بره به دست بگیری و اجازه ندی گمراهت کنه)
حامد عزیز، همه زندگیت به خودت بستگی داره، به اینکه چقدر متعهد میشی که از دانسته هات استفاده کنی، به اینکه اگه بارها از استادت شنیدی که به خودش تعهد داده و توی مدت کوتاهی، با وجود اونهمه گفتگوهای درونی و لرزشهای دست، باز هم دستگیره سی تا کلاس رو چرخونده و رفته تو کلاس ها صحبت کرده، پس تو هم باید اول از همه به خودت یک تعهد بدی و بعد هم با ایمان و توکل به خدا (همون خدایی که تو این سومین مهاجرتت، اینقدر خوشگل هدایتت کرده و برات چینده که الان در عین ناباوری خیلی از دوروبری هات به یک کشور دیگه مهاجرت کنی)، به تعهدت عمل کنی و اجازه ندی ترسها و نگرانی ها و توهمات پوچ، مانع از انجام تعهدت بشن…
حامد عزیز، الان وقتشه که بیشتر از قبل روی اعتماد به نفست و عزت نفست کار کنی، تو که مخلوق ارزشمند خداوندی و میخوای خدمات ارزشمندی رو به دیگران ارائه کنی، باید اینها رو دائم به خودت یادآور بشی و باورش رو خیلی عالی بسازی، باید اقدام کنی، باید ایمانت رو با عمل نشون بدی، تو هم که این حرف استادت رو قبول داری که:
«« ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است »»
تو که بخاطر همین موضوع دیگه از آموزش دادن دست کشیدی و تصمیم گرفتی روی خودت کار کنی، پس با ایمان به خداوند، هر روزت رو شروع کن و به تعهدت پایبند باش و استقامت کن تا ببینی که خداوند باز هم خیلی خوشگلتر از قبل، همه چیز رو برات ردیف میکنه و هدایت میشی به بهترینها…
دوستت دارم خدا…
همونطوری که به هادی عزیز در اون زمان ثابت شده بود که خداوند به این هدایتش کرده که باید تو کار بیمه باشه و حتما این براش میتونه عالی باشه، منم تقریبا الان همچین وضعیتی رو دارم، یعنی ایمان دارم خداوند هدایتگر، اینقدر خوشگل تیکه های پازل رو برام جفت و جور کرده که الان اینجام و حالا که اینطوریه، نباید کم بیارم، نباید ببازم، باید با توکل و ایمان به خداوند، هر لحظه آروم باشم و مطمئن باشم هرچی پیش میاد به نفع منه و خدا حواسش به من هست، لازمه که من هر لحظه به خودم بودن خدا رو یادآوری کنم و فقط و فقط کارم رو با حس و حال خوب انجام بدم، قطعا نتیجه هم به موقع خودش برام اوکی میشه…
هادی عزیز باز هم تحسینت میکنم و بهت تبریک میگم و برات موفقیت های بیشتر و خواستارم
استاد عزیزم باز هم سپاسگزارم از ایجاد این بخش که ما خیلی بهتر و از زبان عزیزان همفرکانسی و با همون حس و حال عالی، تجربیات شون رو بشنویم
رب قدرتمند و مهربانم سپاسگزارم بابت هدایت امروزم به این فایل ها و آگاهی ها
خدارو شکر میکنم امروز هم با یک نتیجه خوب دوستان به درک و آگاهی این جلسه و صحبتهای دوست داشتنی شما استاد چیزهای زیادی رو یاد گرفتم ودر زندگی خود به اجرا در می آورم وچقدر این حرفها دوست داشتنی و قشنگ ولذت بخش بود
استاد این آموزشها بی برو برگرد کارساز وشدنی است به شرط تعهد وباورهای درست که قطعا موفقیت وپیشرفت رو میتواند داشته باشد
خدارو شکردراین فایل به قدرت این نتیجه ها ایمان من هر بار قوی تر ومحکم تر است
استاد وخانم شایسته وهمه دوستان خوب وثابت قدم خدارو شکر میکنم سایت بی نظیر که سرتاسر تجربه است را به ماها حال خوب واحساس خوب بودن رو به ما میدهد
در پناه الله یکتا شاه سلامت پیروز و سعادتمند باشید انشاالله خدانگهدار
سلام استادجانم و مریم بانو و سلام به همه دوستان گلم در این فضای روحانی…دوستتون دارم و سلام به هادی عزیز که با اون آرامشی که در کلامش داشت نشان از تمام تغییراتی بود که در وجودش و دنیای اطرافش برای خودش ساخته ..تحسینتون میکنم هادی عزیز..امروز بعد از 3هفته با دلتنگی زیاد اومدم که فقط کامنت بزارم ..یه جورایی انگار از مدار خارج شدم تلفنم خراب شده بود و من دلتنگ و منتظر درست شدن گوشیم بودم و چقدر عاشق این همزمانی هستم امروز با این فایل بی نظیر شروع کردم وچقدر برای من بود…احساس کردم روز اولی هست که وارد شدم چون باز سایت هم ایمیل و پسورد منو خواست روز اولمه باز ..شروع دوباره..و با فایلهایی که هادی عزیز گفتن مشخص شد برام از کجا شروع کنم..میخوام این فایل رو باز گوش کنم و دوباره کامنت بزارم
این فایل نشانه دیروزم بود که خب نبودم گذاشتم بیام سر فرصت گوشش کنم
همین اول فایل استپ کردم هادی عزیز :
«خداوند اینقدر مهربان هست که حتی وقتی تو کلام هنوز ازش درخواست کمک نکردی هنوز اقرار نکردی که ایمان اوردی اما اون کمکمت میکنه میدونه اگه تو این مسیر و برای تغییر شروع کردی و انتخاب کردی میگه بزار کمکمت کنم»
خدای من واقعا همینه جهان فرکانست و میبینه درونت واقعا بخواد تغییر کنه حتی کلامی ازت جاری نشه جهان کمکمت میکنه خداوند کمکمت میکنه البته که کلامم بسیار معجزه میکنه
این فایل و سری نتایج بچه ها منو خیلی خیلی تکون داد برای تعهدم تو مسیر چون دیدم همکلاسی هام چه نتایج فوق العاده ای گرفتن
همه مون شروعمون تقریبا با مقاومت همراه بود
خود من بارها با این الگو مواجه شدم که تبلیغات هیچ تاثیری نداره اگه خدا بخواد ببرت بالا اصلا نیازی به تبلیغ نیست کلی کسب و کار میشناسم که هنوز که هنوزه کسب و کارشون رو رواله بدون اینکه حتی یه فضای مجازی داشته باشن چه برسه به سایت و حتی شاید تبلیغات دهن به دهنم یه جاهایی جواب نده که الان مثالش و میزنم دیروز به یکی از دوستام که از ناخنش راضی نبود پیشنهاد دادم بره پیش ناخن کار من گفتم کارش خیلی خوبه و من خیلی ساله پیشش میرم و هربارم ناخن منو میدید کلی با ذوق تعریف میکرد گفتم خب راضی نیستی بیا همینجا که من میرم قیمتشم مناسبتره گفت اخه دو ساله اینجا میرم یجوریم میشه الان یهو تغییرش بدم من پوکر فیس موندم و حرفی نزدم تو ذهنم اولش گفتم وا خب وقتی ناراضی چه دو سال چه ده سال بعدش فوری زدم ب قانون کاری ندارم ناخن کار من یا اون چه فرکانسی فرستادن یا تو چه مداری هستن برای جذب مشتری و اینا گفتم ادمها همینقدر با تغییر و تنوع مقاومت پذیرن خود من چقدر تو تغییر کردن مقاومت نشون میدادم چقدر ازینکه جای جدید ادمهای جدید و جایگزین کنم سختم بود با اینکه شرایط قبلی اسیب پذیر بود اما جرات رویارویی با افراد تازه موقعیتهای تازه رو نداشتم و هربار بهانه های مختلف که بمرور با تمرین و اموزشهای استاد فوق العادم برام راحت تر شد
برگردیم سراغ نکات عالی فایل
هدایت هادی عزیز از بیمه تا به امروز املاک و علاقش
و استقلال که قشنگترین حس دنیاست اینکه هادی عزیز حتی پیش پدرشون حس کارمندی داشتن با اینکه شاید ماها بگیم پدرمه وقتی دارم برای اونکار میکنم کی بهتر ازون تا یه غریبه اما حتی اینکه نخوایم زیر بار کارکردن برای کسی دیگه بریم و خودمون بخواهیم فرصت ایجاد کنیم چیزی رو خلق کنیم و ازون درامد داشته باشیم قسنگترین لذت دنیاست که هم مادی ارزش داره هم معنوی
و چه زیبا بهش الهام شد که بیمه برات خوبه مثل همون الهام استاد که برن تو کلاسا صحبت کنن و چقدر بعدش برای هردو درها باز شد
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
کی میتونی ادامه بدی ؟ موقعی که احساس کنی این الهام و خداوند بهت کرده و تو ادامه بدی و انگیزه ازش بگیری نه اینکه بترسی و به سختیاش فکر کنی
به قلبم الهام شد موضوع مهمی رو که سالها طول کشید به درکش برسم و اینجا با شما به اشتراک بزارم…
تنها راه رسیدن به خدا…
دوستان کتابها و منابع مختلفی در مورد اثبات خداوند و اسما و صفاتش وجود دارن…
اما وقتی انسان به نماز می ایسته خودشو در مقابل چه کسی میبینه؟ خدایی که با مطالعه این کتابها ساخته یا خدای حقیقی؟
اکثر ما انسانها در نهایت خدایی رو میپرستیم که بتیه ساخته شده از تمام اون منابع و کتابها، بتی کاغذی که معمولا به دعاهای ما پاسخ نمیده و مهم تر از اون… بتی که حضورشو در قلبمون احساس نمی کنیم و بدتر از همه اینکه ممکنه ازش به شدت بترسیم!!!
دعوت حق [یعنی دعایی که به سوی خدای حقیقی است] فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی برای آنان برآورده نمی کنند مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران [که درخواست از خدای غیر حقیقی است] جز در گمراهی نیست.
منظورم این نیست که مطالعه در مورد خداوند اشتباهه، بلکه مطالعه برای توجه دادن به موضوعیه تا درک اون موضوع…
اگه صدها جلد کتاب در مورد طعم توت فرنگی خونده باشید هیچ وقت نخواهید فهمید توت فرنگی چه مزه ایه مگه اینکه بچشیدش!
پیامبر سالها به غار پناه برد تا صدای خدای ذهنیشو ساکت کنه تا صدای خدای حقیقیشو بشنوه…
دوستان اگه صدای خدای ذهنی ساخته شده در مغزمون رو ساکت نکنیم صدای خدا حقیقی رو نمیشنویم!
اینایی رو که گفتم درکش کردم و الا نمینوشتم…من سالها نماز خوندم بدون اینکه لذتی ببرم چون جلوی خودم خدایی رو میدیدم که دربارش کلی میدونستم اما نمیفهمیدمش و حسش نمیکردم… تا اینکه یواش یواش درکش کردم… نمیتونم شیرینی این احساس رو وصف کنم…
دوستان حالا میفهمم چرا اینقدر عرفا از مستی صحبت میکنن، چون در حالت مستی ذهن خودآگاه خاموش میشه و انسان آگاهه، باید وقتی با خدا ارتباط برقرار میکنیم تمام قضاوتهای ذهنی رو کنار بزاریم و خدا رو فقط احساس کنیم و حضورشو درک کنیم، هرچند نمیشه با کامنت گذاشتن این تجربه رو انتقال داد، کتابها اومدن تا مسیر رسیدن به خدا رو نشون بدن نه خود خدا رو، خدا رو باید چشید نه اینکه دونست!
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بیتو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
شهاب زودگذر لحظههای بلهوسی ست
ستارهای که بخندد به شام تار تویی
جهانیان همه گر تشنگان خون مناند
چه باک زآنهمه دشمن چو دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندی ست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
بنام خدای عشق و امید.
سلام استاد عزیزم ،چقدر دیدن نتایج بچه هااا و قصه روند هدایت برام آشناست ،چقدر خوبه روی خدا حساب کردن و تسلیم شدن ،چقدر خوبه نگران آینده نبود و باقی راهو سپرد به راهنما.
تبریک میگم و تحسین میکنم دوستمونو که به این حد از موفقیت رسیده با حساب کردن روی الله.
یادمه اولین بار مفهوم فرکانسو تو آموزه های شما شنیدم ،تو دوره عشق و مودت،اینکه فرکانس از باور میاد و باور از ورودی هامون،اینکه بنا به اینکه ما تو چه مداری هستیم ،همون شرایطو تجربه میکنیم،شما به من یاد دادی که برای تغیر فرکانس نباید عجله کنم ،تکامل باید طی بشه ،گندم باید جوانه بزنه ،شرایط خوب میخواد ،مراقبت مستمر میخواد،بالارفتن فرکانسم همینه ،کار کردن روی باور هارو میخواد اونم نه یه روزو دو روز ،بلکه مداوم.
چقدر جالب گفت هادی عزیز ،اینکه اولین باری که اومده تو سایت شمااا به دلش نشسته و رفته،شما همیشه میگید طبق قانون ،هرکسی تو جای درست خودشه،واقعا همینه،وقتی به گذشته برمیگردم میبینم چیزایی هایی که در مدار دیدن و شنیدنشون نبودم ،هیچ وقت تو مسیرم نبودن،برمیگردم به ماها پیش هنوز تکامل طی نکرده بودم ،هنوز قانونو نمیدونستم،رفتم محصول عزت نفسو خریدم،فقط چند جلسه رو گوش دادم و باقشو گفتیم بیخیال،الان خوب میفهمم زمانش اون موقه نبوده،بعد ازمدتی کع روی خودم با فایل های رایگان کار کردم،بخصوص سریال ها،ایمانم قوی تر شد،شکرگزار تر شدم،مثبت نگر تر شدم ،زیبابین تر شدم ،بعد شروع کردم روی دوره ها کار کردن،نتیجع اشم به الان شده روابط عااالیم و عزت نفسی که خیلی نسبت به قبل بهتر شده.
و اما هدایت ،کلمه آشنایی که وقتی بهش نیاز دارم ،تمام منو پر میکنه ،اونقدر صداش بلند میشه که میفهمم صدای خدامه،استاد عزیزم شما منو با خدام هم صحبت کردی ،همیشه ازتون ممنونم ،و برای بودنتون خداروشکر میکنم،روز هایی میرسیدن که میخواستم بگم نه دیگه نمیتونم اماا به قول هادی عزیز،صدا میومد مهسااااا،ادامه بده ،من همراهتم ،همیشه یه جمله آشنا گوشه ذهنم میگه:خدا تورو تا اینجا نیورده که ولت کنه،ادامه بده…..
عاااشقتونممممممم.
در پناه خدا باشید.
سلام به استاد عزیز و دوستای گلم در این سایت بی نهایت فوق العاده
همه یک روزی قصد به تغییر زندگی و شرایطموجود داشتیم که اومدیم در این سایت دور هم جمع شدیم دوست عزیزمون هادی هم همینطور برام خیلی جالب بود کسی که در شهر محل زندگیش برای خودش شغل خوبی داشته با درآمد عالی بعد از شکست مهاجرت میکنه ین تیکه رو خیلی از خداوند طلب می کنم یکی از ترس های من مهاجرت جای دیگه ای دور از خانواده به همراه پسرم همونقدر که برام ترسناک دلچسب و شیرین چون میدون و یقین دارم برام دستاوردهای بزرگی خواهد داشت مثل استاد که مهاجرت کردن منم باید ترسمو بذارم کنار و یک تجربه شیرین برای خودم رقم بزنم. خوب بریم سراغ اصل داستان آقا هادی اول مهاجرت می کنه و ثانیا شغل شریف رانندگی انتخاب می کنن برای کسی که همیشه به دیگران دستور میداده و دیگران براش کار میکردن خیلی سخت بره برای افراددیگه کار کنه و دیگه به قول استاد چک و لغت ها رو از دنیا حسابی خورده بودن و بدنبال تغییر بودن یک نکته که وجود داره اکثرمون انقدر تو اون نقطه امن میمونیم تا دیگه به قولی به سطوح بیام و تن به تغییر میدیم منم تقریبا این حالت داشتم تجربه می کردم که بعد از اینکه شرایط خیلی سخت بشه تغییر کنم ولی یک حرکت کوچک کردم و اونم هدایت خدا بود اصلا تو مغزمم نمی گنجید این کار انجام بدم چون از نظر اطرافیانم شرایطم اوکی هست و به نوعی همه از لحاظ کار حسرتمو می خورن ولی دل زدم به دریا و شروع کردم و یقینا تا آخرشم میرم.
به قول استاد و آقا هادی باید در مدار این آگاهی ها باشیم تا اولا سراغشون بیام ثانیا درک کنیم و از همه مهم تر عمل کنیم منم مثل آقا هادی در اجرای تصمیمات خیلی کاهلم ولی حدود چند روزی هست به خودم تعهد دادم برای یکبار هم که شده بیام خودمو به چالش بکشم و یک زندگی نو و یک شخصیت نو برای خودم بسازم و از خدا در این راه طلب هدایت می کنم.
آقا هادی دیگه به قول معروف گوشه رینگ بودن و نه راه پس داشتن نه راه پیش و همین راه ادامه دادن و مثل هممون با استاد آشنا شدن و این آگاهیهای ناب دریافت کردن.
آقا هادی در این فایل مشخص که یاد گرفتن به ندای قلبشون گو ش کنن که وارد حوزه فروش بیمه شدن الله اکبر خدا واقعا چه جوری برامون مسیر هموار میکنه مامانشون در یه شهر دیگه برن دنبال بیمه عمر خود آقا هادی هم هدایت بشین به این مسیر و چه همزمانی جالبی اگر همه ما یاد بگیریم به ندای قلبمون گوش کنیم و باورهای درست داشته باشیم درها یکی یکی برامون باز میشه نباید با برخورد به یک تضاد زانوی غم بغل بگیریم و مایوس بشیم منم قبلا اینجوری بودم که میگفتم خوب اگه خدا دوسم داره چرا این مشکل برام پیش اومد ولی الان دیگه فلسفه تضاد میدونم و از اومدنش خوشحالم میشم میدونم قرار خواسته های جدید در من شکل بگیره در دل این تضاد هزاران خیر و برکت هست که بعدها متوجهش میشم اینم نعمت بزرگ هم مدیون استادم که نگاه منو به زندگی عوض کردن خدایا سپاسگذارم که من لایق هدایت به این جمع و شنیدن این آگاهی ها بودم.
چیزی که در تمام فایل های این سایت وجود داره قانون تکامل هست آقا هادی هم این قانون هم در روند گوش دادن به فایل ه و هم ارتقای شغلی شون مشهود هست به قول استاد خود خدا هم این جهان یکروزه خلق نکرده اگر مرجعمون قرآن قرار بدیم و درک کنیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه.
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
روزشمار تحول زندگی من روز 174
در ادامه فایل قبلی این نکته ها رو از داستان تغییر دوستمون و توضیحات استاد برداشت کردم و اون اینکه الهامی که خداوند میکنه رو باید جدی گرفت و اون رو اجرایی کرد حتی اگر ترس زیادی در عمل به اون باشه و یا خیلی سخت بنظر بیاد و باید به خدا اعتماد کرد که خداوند استاد برنامه ریزی هاست گرچه ممکن است و حتی شاید بشه گفت صددرصد نجواهای ذهن میاد که مارو ناامید کنه اما باید استقامت بخرج بدیم و استمرار داشته باشیم و بدونیم که بعدها ثمره شیرین اون رو خواهیم چشید . نکنه بعدی اینکه ما با توجه به رشد ظرف وجودمون نعمت به ما داده میشه که همون درک قانون تکامله و اینجاست که نباید عجول باشیم و اجازه بدیم که هدایتهای خداوند آرام آرام از راه برسه و اونها رو اجرایی کنیم و درسهامون رو یاد بگیرم و رشد کنیم و وارد مدار بالا تر و بالاتر بشیم .
خداروشکر میکنم که دراین مسیر زیبا هستم .
در پناه حق باشید.
سلام و دورود خدمت استاد نازنینم و همسر مهربانشون
استاد جان وقتی داشتم با تک تک سلول های بدنم حرف های شما و هادی عزیز رو گوش میدادم مو ب تنم سیخ میشد و چقدر خوشحال بودم و هستم
ایشون تونستن با اون شرایط روحی و مالی کم کم عوض بشن و تغییر کنن و کم کم غلبه کنن ب افسردگی واقن خیلی خوب بود …
با این ک ادامه داره این فایل بد از نوشتن کامنت میریم سراغ فایل بعدی این قسمت
من خیلی درس خوبی از این فایل گرفتم هر ثانیش فقط درس بود و چقدرم زیبا بود
برای همین من همیشه فقط فایل گوش میکردم اونم چن بار ولی هیچ وقت نوت برداری نمیکردم با این ک همیشه با خودم میگفتم باید بشینم نوت برداری کنم
تا این ک این فایل رو گوش دادم و تصمیم گرفتم ک همین الان برم و یه دفتر جزوه بخرم و بیام متعهد تر گوش کنم و پیش برم
برای همین استاد من یه دفتر 200 برگ گرفتم و خیلی خوشحالم و تصمیم گرفتتم که شروع کنم ب نوت برداری عایل های ارزشمندتون با این که هنوز هیچ یک از محصولاتتونو نخردیم ولی قانون سلامتی و عزت نفس و 12 قدم خیلی رو مخ من هست ک بگیرشمون و صد در صد طول نمیکشه ک من همشونو خریداری میکنم و قدرتمند تر با شما حرکت میکنم
استاد خیلی خوشحالم که شما رو دارم شما بهترین استاد زندگی من بودین و خواهید بود
دوستتون دادم خدانگه دار
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
خدای من همان خدایی است که حتی اگر من از روی لجبازی هم نخواهم که کاری انجام بدهم باز او دست های من می گیرد و من را به راحتی و آسانی جلو می برد
او همان است که به من کمک می کند تا من بتوانم همیشه شادی و آرامش و خوشبختی را تجربه کنم
درس عالی برای من این است که وقتی که من بخواهم تغییر کنم خداوند شرایط این تغییر کردن را برای من هموار می کند
خداوند به من کمک می کند تا بتوانم همیشه در مدار و در مسیر درست باشم به شرط آنکه بخواهم تا تغییر کنم
خداوند به من کمک می کند تا بتوانم روی او حساب باز کنم
این تنها در زمانی رخ می دهد که من بخواهم
زمانی رخ می دهد که من بتوانم باورهای خودم را تغییر بدهم
من بخواهم می شود
ایمان و امید خودم را با کنترل کردن ذهن خودم بالا ببرم و این در اولین قدم با سپاسگذاری کردن شروع می شود
همه چیز برای من به وقوع می پیوند تا من بخواهم به جلو بروم و آنوقت جهان هم همه چیز را برای من می سازد
من بخواهم می شود
این بزرگترین درس امروز برای من بود
حرکت کنم و قدم بردارم و از خدای خودم در این راه کمک بخواهم
ایمان خودم را در قدم برداشتن به جهان نشان بدهم و جهان هم به من کمک خواهد کرد
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربان و خوب خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام رب قدرتمند و مهربانم
آدمهای خوب سلام،
باز هم سپاسگزار خداوندم بابت خدایی اش و سپاسگزار استاد عزیزم هستم بابت چراغهایی که برای ما روشن میکنند تا بتوانیم بهتر زندگی رو تجربه کنیم
هنوز کامنت قبلیم که تو قسمت قبلی نوشتم منتشر نشده و تو این فاصله این ویدئو رو نگاه کردم و خواستم این حال و هوا رو هم در اینجا ثبت کنم
هادی عزیز واقعا بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم بخاطر موفقیتهات، حتما لیاقت بیشتر از اینها رو هم داری و جایگاههای بالاتری رو تجربه خواهی کرد
چقدر برام قابل درک بود این تجربه هادی و استاد عزیز، اینکه با ایمان به خداوند و با استقامت به انجام کاری که دارند انجام میدن، ادامه بدن و کم نیارن
منم حدود ده پونزده ساله کارهای بازاریابی، فروش و ارتباط با مردم را انجام میدم. از بازاریابی مواد غذایی گرفته تا مصالح ساختمانی تا خدمات تبلیغات و بعد سخنرانی در جمع و برگزاری دوره های موفقیت و بهبود فردی… الانم که فروش خدمات گردشگری در یک کشور دیگه
(یه توضیح کوتاه:
با گذروندن دوره هایی، مدتی مباحث بهبود فردی و موفقیت رو آموزش میدادم و کتابی هم در همین زمینه نوشتم که به چاپ هم رسید و بازخوردهای خوبی هم از خوانندگان کتابم گرفتم، اما یه جایی به این نتیجه رسیدم که نمیخوام از اون دسته افرادی باشم که شعار میدن و حرفهای خوبی میزنند و خودشون {ببخشید} هیچ غلطی نمیکنند و نتیجه خاصی هم تو زندگی نگرفتند. بخاطر همین خواستم آدم عملگرایی باشم و اول رو خودم کار کنم، بعد اگر خواستم سخنرانی کنم و آموزش بدم، حرفم تاثیرگذار باشه و هدایت شدم به آموزه های استاد عباس منش عزیز)
داشتم از بازاریابی و هنر ارتباطم با مردم میگفتم؛
راستش تمرین مهم دوره عزت نفس (تمرین آگهی تبلیغاتی که باید از خودت تو جمع غریبه صحبت کنی) رو هم بارها انجام دادم و حقیقتا تو این تمرین خوب بودم، اما الان کمی اوضاع متفاوت شده…
با این تجربیات در زمینه فروش، الان که باید برم و بصورت حضوری تورهای تفریحی و خدمات گردشگریم رو به مردم عرضه کنم و بفروشم، همون نجوای محدود کننده به سراغم میاد و گاهی مانع از این میشه که برم جلو و خدماتم رو پرزنت کنم!!!
همون ترسها و نگرانیها، همون گفتگوهای درونی که میگه اگه بگن نه، بهت برمیخوره! همون کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس!
جالبه موارد زیادی رو هم تجربه کردم که اصلا فکر نمیکردم مخاطبم به حرفام گوش کنه، ولی برعکس با خوشرویی دقایق طولانی رو به گفتگو با من پرداخته و از اطلاعاتی هم که بهش دادم خیلی راضی بوده (این میشه همون فکت هاییِ که استاد میگن باید با استفاده از اونها، افسار ذهن چموشت رو که میخواد به بیراهه بره به دست بگیری و اجازه ندی گمراهت کنه)
حامد عزیز، همه زندگیت به خودت بستگی داره، به اینکه چقدر متعهد میشی که از دانسته هات استفاده کنی، به اینکه اگه بارها از استادت شنیدی که به خودش تعهد داده و توی مدت کوتاهی، با وجود اونهمه گفتگوهای درونی و لرزشهای دست، باز هم دستگیره سی تا کلاس رو چرخونده و رفته تو کلاس ها صحبت کرده، پس تو هم باید اول از همه به خودت یک تعهد بدی و بعد هم با ایمان و توکل به خدا (همون خدایی که تو این سومین مهاجرتت، اینقدر خوشگل هدایتت کرده و برات چینده که الان در عین ناباوری خیلی از دوروبری هات به یک کشور دیگه مهاجرت کنی)، به تعهدت عمل کنی و اجازه ندی ترسها و نگرانی ها و توهمات پوچ، مانع از انجام تعهدت بشن…
حامد عزیز، الان وقتشه که بیشتر از قبل روی اعتماد به نفست و عزت نفست کار کنی، تو که مخلوق ارزشمند خداوندی و میخوای خدمات ارزشمندی رو به دیگران ارائه کنی، باید اینها رو دائم به خودت یادآور بشی و باورش رو خیلی عالی بسازی، باید اقدام کنی، باید ایمانت رو با عمل نشون بدی، تو هم که این حرف استادت رو قبول داری که:
«« ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است »»
تو که بخاطر همین موضوع دیگه از آموزش دادن دست کشیدی و تصمیم گرفتی روی خودت کار کنی، پس با ایمان به خداوند، هر روزت رو شروع کن و به تعهدت پایبند باش و استقامت کن تا ببینی که خداوند باز هم خیلی خوشگلتر از قبل، همه چیز رو برات ردیف میکنه و هدایت میشی به بهترینها…
دوستت دارم خدا…
همونطوری که به هادی عزیز در اون زمان ثابت شده بود که خداوند به این هدایتش کرده که باید تو کار بیمه باشه و حتما این براش میتونه عالی باشه، منم تقریبا الان همچین وضعیتی رو دارم، یعنی ایمان دارم خداوند هدایتگر، اینقدر خوشگل تیکه های پازل رو برام جفت و جور کرده که الان اینجام و حالا که اینطوریه، نباید کم بیارم، نباید ببازم، باید با توکل و ایمان به خداوند، هر لحظه آروم باشم و مطمئن باشم هرچی پیش میاد به نفع منه و خدا حواسش به من هست، لازمه که من هر لحظه به خودم بودن خدا رو یادآوری کنم و فقط و فقط کارم رو با حس و حال خوب انجام بدم، قطعا نتیجه هم به موقع خودش برام اوکی میشه…
هادی عزیز باز هم تحسینت میکنم و بهت تبریک میگم و برات موفقیت های بیشتر و خواستارم
استاد عزیزم باز هم سپاسگزارم از ایجاد این بخش که ما خیلی بهتر و از زبان عزیزان همفرکانسی و با همون حس و حال عالی، تجربیات شون رو بشنویم
رب قدرتمند و مهربانم سپاسگزارم بابت هدایت امروزم به این فایل ها و آگاهی ها
خدایا شکرت
به نام هدایت الله
سلام خدمت استاد گرامی وخانم شایسته عزیز وتمام دوستان خوبم
خدارو شکر میکنم امروز هم با یک نتیجه خوب دوستان به درک و آگاهی این جلسه و صحبتهای دوست داشتنی شما استاد چیزهای زیادی رو یاد گرفتم ودر زندگی خود به اجرا در می آورم وچقدر این حرفها دوست داشتنی و قشنگ ولذت بخش بود
استاد این آموزشها بی برو برگرد کارساز وشدنی است به شرط تعهد وباورهای درست که قطعا موفقیت وپیشرفت رو میتواند داشته باشد
خدارو شکردراین فایل به قدرت این نتیجه ها ایمان من هر بار قوی تر ومحکم تر است
استاد وخانم شایسته وهمه دوستان خوب وثابت قدم خدارو شکر میکنم سایت بی نظیر که سرتاسر تجربه است را به ماها حال خوب واحساس خوب بودن رو به ما میدهد
در پناه الله یکتا شاه سلامت پیروز و سعادتمند باشید انشاالله خدانگهدار
سلام استادجانم و مریم بانو و سلام به همه دوستان گلم در این فضای روحانی…دوستتون دارم و سلام به هادی عزیز که با اون آرامشی که در کلامش داشت نشان از تمام تغییراتی بود که در وجودش و دنیای اطرافش برای خودش ساخته ..تحسینتون میکنم هادی عزیز..امروز بعد از 3هفته با دلتنگی زیاد اومدم که فقط کامنت بزارم ..یه جورایی انگار از مدار خارج شدم تلفنم خراب شده بود و من دلتنگ و منتظر درست شدن گوشیم بودم و چقدر عاشق این همزمانی هستم امروز با این فایل بی نظیر شروع کردم وچقدر برای من بود…احساس کردم روز اولی هست که وارد شدم چون باز سایت هم ایمیل و پسورد منو خواست روز اولمه باز ..شروع دوباره..و با فایلهایی که هادی عزیز گفتن مشخص شد برام از کجا شروع کنم..میخوام این فایل رو باز گوش کنم و دوباره کامنت بزارم
عاشقتونم
سلام بر همه عزیزان
این فایل نشانه دیروزم بود که خب نبودم گذاشتم بیام سر فرصت گوشش کنم
همین اول فایل استپ کردم هادی عزیز :
«خداوند اینقدر مهربان هست که حتی وقتی تو کلام هنوز ازش درخواست کمک نکردی هنوز اقرار نکردی که ایمان اوردی اما اون کمکمت میکنه میدونه اگه تو این مسیر و برای تغییر شروع کردی و انتخاب کردی میگه بزار کمکمت کنم»
خدای من واقعا همینه جهان فرکانست و میبینه درونت واقعا بخواد تغییر کنه حتی کلامی ازت جاری نشه جهان کمکمت میکنه خداوند کمکمت میکنه البته که کلامم بسیار معجزه میکنه
این فایل و سری نتایج بچه ها منو خیلی خیلی تکون داد برای تعهدم تو مسیر چون دیدم همکلاسی هام چه نتایج فوق العاده ای گرفتن
همه مون شروعمون تقریبا با مقاومت همراه بود
خود من بارها با این الگو مواجه شدم که تبلیغات هیچ تاثیری نداره اگه خدا بخواد ببرت بالا اصلا نیازی به تبلیغ نیست کلی کسب و کار میشناسم که هنوز که هنوزه کسب و کارشون رو رواله بدون اینکه حتی یه فضای مجازی داشته باشن چه برسه به سایت و حتی شاید تبلیغات دهن به دهنم یه جاهایی جواب نده که الان مثالش و میزنم دیروز به یکی از دوستام که از ناخنش راضی نبود پیشنهاد دادم بره پیش ناخن کار من گفتم کارش خیلی خوبه و من خیلی ساله پیشش میرم و هربارم ناخن منو میدید کلی با ذوق تعریف میکرد گفتم خب راضی نیستی بیا همینجا که من میرم قیمتشم مناسبتره گفت اخه دو ساله اینجا میرم یجوریم میشه الان یهو تغییرش بدم من پوکر فیس موندم و حرفی نزدم تو ذهنم اولش گفتم وا خب وقتی ناراضی چه دو سال چه ده سال بعدش فوری زدم ب قانون کاری ندارم ناخن کار من یا اون چه فرکانسی فرستادن یا تو چه مداری هستن برای جذب مشتری و اینا گفتم ادمها همینقدر با تغییر و تنوع مقاومت پذیرن خود من چقدر تو تغییر کردن مقاومت نشون میدادم چقدر ازینکه جای جدید ادمهای جدید و جایگزین کنم سختم بود با اینکه شرایط قبلی اسیب پذیر بود اما جرات رویارویی با افراد تازه موقعیتهای تازه رو نداشتم و هربار بهانه های مختلف که بمرور با تمرین و اموزشهای استاد فوق العادم برام راحت تر شد
برگردیم سراغ نکات عالی فایل
هدایت هادی عزیز از بیمه تا به امروز املاک و علاقش
و استقلال که قشنگترین حس دنیاست اینکه هادی عزیز حتی پیش پدرشون حس کارمندی داشتن با اینکه شاید ماها بگیم پدرمه وقتی دارم برای اونکار میکنم کی بهتر ازون تا یه غریبه اما حتی اینکه نخوایم زیر بار کارکردن برای کسی دیگه بریم و خودمون بخواهیم فرصت ایجاد کنیم چیزی رو خلق کنیم و ازون درامد داشته باشیم قسنگترین لذت دنیاست که هم مادی ارزش داره هم معنوی
و چه زیبا بهش الهام شد که بیمه برات خوبه مثل همون الهام استاد که برن تو کلاسا صحبت کنن و چقدر بعدش برای هردو درها باز شد
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
کی میتونی ادامه بدی ؟ موقعی که احساس کنی این الهام و خداوند بهت کرده و تو ادامه بدی و انگیزه ازش بگیری نه اینکه بترسی و به سختیاش فکر کنی
خدایا شکرت بابت این نشانه
مرسی از استاد و هادی عزیز
رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی…
به قلبم الهام شد موضوع مهمی رو که سالها طول کشید به درکش برسم و اینجا با شما به اشتراک بزارم…
تنها راه رسیدن به خدا…
دوستان کتابها و منابع مختلفی در مورد اثبات خداوند و اسما و صفاتش وجود دارن…
اما وقتی انسان به نماز می ایسته خودشو در مقابل چه کسی میبینه؟ خدایی که با مطالعه این کتابها ساخته یا خدای حقیقی؟
اکثر ما انسانها در نهایت خدایی رو میپرستیم که بتیه ساخته شده از تمام اون منابع و کتابها، بتی کاغذی که معمولا به دعاهای ما پاسخ نمیده و مهم تر از اون… بتی که حضورشو در قلبمون احساس نمی کنیم و بدتر از همه اینکه ممکنه ازش به شدت بترسیم!!!
لَهُ دَعْوَهُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ
دعوت حق [یعنی دعایی که به سوی خدای حقیقی است] فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی برای آنان برآورده نمی کنند مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران [که درخواست از خدای غیر حقیقی است] جز در گمراهی نیست.
منظورم این نیست که مطالعه در مورد خداوند اشتباهه، بلکه مطالعه برای توجه دادن به موضوعیه تا درک اون موضوع…
اگه صدها جلد کتاب در مورد طعم توت فرنگی خونده باشید هیچ وقت نخواهید فهمید توت فرنگی چه مزه ایه مگه اینکه بچشیدش!
پیامبر سالها به غار پناه برد تا صدای خدای ذهنیشو ساکت کنه تا صدای خدای حقیقیشو بشنوه…
دوستان اگه صدای خدای ذهنی ساخته شده در مغزمون رو ساکت نکنیم صدای خدا حقیقی رو نمیشنویم!
اینایی رو که گفتم درکش کردم و الا نمینوشتم…من سالها نماز خوندم بدون اینکه لذتی ببرم چون جلوی خودم خدایی رو میدیدم که دربارش کلی میدونستم اما نمیفهمیدمش و حسش نمیکردم… تا اینکه یواش یواش درکش کردم… نمیتونم شیرینی این احساس رو وصف کنم…
دوستان حالا میفهمم چرا اینقدر عرفا از مستی صحبت میکنن، چون در حالت مستی ذهن خودآگاه خاموش میشه و انسان آگاهه، باید وقتی با خدا ارتباط برقرار میکنیم تمام قضاوتهای ذهنی رو کنار بزاریم و خدا رو فقط احساس کنیم و حضورشو درک کنیم، هرچند نمیشه با کامنت گذاشتن این تجربه رو انتقال داد، کتابها اومدن تا مسیر رسیدن به خدا رو نشون بدن نه خود خدا رو، خدا رو باید چشید نه اینکه دونست!
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست