اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عباس منش، خانم شایسته و دوستان سایت. صحبت هایی که در این فایل داشتید خیلی تامل برانگیز و زیبا بود. چقدر از باگ ها و باورهایی که در وجود من هست مشخص شد.
اولین صحبتی که مطرح کردید درمورد اینکه ما چقدر مهمونی رو به خودمون سخت میگیریم. بخاطر همین اصلا وقتی اسم مهمونی میاد انگار یه بار بزرگ روی دوشمونه. درحالیکه به قول شما اصل در مهمونی لذت بردن هست ولی ما اصل رو براین میذاریم که غذاهای عجیبو که سخت پخت میشن بپزیم تا جلوی مهمون کم نیاریم. که وقتی مهمونا رفتن جایی از ما تعریف بکنن و بقیه هم بگن واوووو. به قول شما دلیل این رفتار ما نیاز به توجه و تاییدی هست که داریم. ما خودمون رو همینجوری ارزشمند نمیدونیم و میخوایم از طریق پخت غذاهای دهن پر کن که باعث تایید بقیه بشه این احساس ارزشمندی رو دریافت کنیم.
استاد من هنوز خونه خودم نیستم و با خودم میگفتم که خب وقتی رفتم خونه خودم اینکارارو میکنم هرچند دست و پا شکسته ولی یهو به خودم اومدم گفتم من الانشم که دوستام رو دعوت میکنم بیان خونمون خب اون موقع این کارو انجام بدم. هرچند مقاومت ها در ذهنم هست. ترس از قضاوت ها هست ولی یه کوچولو هم ک شده مهمونی رو برای خودم راحت تر میگیرم.
استاد صحبت هاتون درمورد اینکه هفته ای یکی دوبار یا مهمونی میگیرین یا مهمونی میرین این خواسته زیبا رو در وجود من شکل داد که منم دوست دارم این مورد رو تجربه کنم؛ حرف طلایی که زدید…جوری مهمونی بگیریم ک راحتی خودمون اولویت باشه نه حرف مهمون که بگه واوووو
خب معلومه شما خیلی برای خودتون ارزش قائلین که اولویت اول زندگیتون رو خودتون میدونید نه بقیه و توی مهمونی هاهم ب خودتون سخت نمیگیرید.
وظیفه ما نیست که کاری کنیم تا به مهمون خوش بگذره. وظیفه مهمونه ک کاری کنه تا ب خودش خوش بگذره. اینم به نظرم از عزت نفس میاد که شما وظیفه و مسئولیت دیگران رو متقبل نمیشید و اینو وظیفه خودتون نمیدونید
چقدر شده ک مهمونی گرفتیم همش ب این فکر میکردیم ک میگی داره بهشون خوش میگذره؟ میگی راضی هستن؟ و همش درگیر احساس گناه و سرزنش خود بودیم که نکنه به مهمونا خوش نگذره…یاد حرفاتون در دوره عشق و مودت میوفتم که میگین هرکسی وظیفه خودشه ک حال خودش رو خوب کنه و اگر تو این مسئولیتت رو بپذیری و خوب انجامش بدی جهان بهت پاداش هارو میده. واقعا چقدر خوبه ک با تغییر نگاه ب صلح برسیم و اون وقت زندگیمون روابطمون قشنگ و قشنگ تر میشه. درخصوص مهمان هاهم این وظیفه خودشونه ک با تغییر زاویه دیدشون ب حال خوب برسن درحقیقت ما نمیتونیم حالشون رو خوب کنیم چون این از درون و توسط خود مهمان ها باید اتفاق بیوفته..
چقدر قشنگ خانم شایسته که میگین وقتی مهمونا میان استرس ندارین ک نکنه کاراتون تموم نشده باشه بلکه باهاشون صحبت میکنید و کارارو حتی باهم انجام میدید. درحالیکه این باور در من بود ک حتما باید کارا تموم شده باشه و اگه مهمونا بیانو من تموم نکرده باشم از شرایط عصبانی میشم یا ناراحت ولی چقدر قشنگه ک احساس خودمونی بودن داشته باشین و مهموناهم این فرکانس رو دریافت میکنن و خوش حال ترن.
یه چیز جالب ک دیدم این بود ک شما حتی برای سلفون کشیدن هم خودتون رو اذیت نمیکنید ک سلفون ها طوری باشن ک مواد داخل ظرف خیلی شفاف و واضح معلوم باشن. حالا اگه من بودم انقدر وسواس خرجش میکردم ک از کمال گرایی من نشأت میگیره. یعنی ببینید چقدر همه چی شما برای من درسه و چقدر شما راحت میگیرین همه چیو
یه مورد دیگه که برای من درس عالی ای بود این هست ک قرار نیست مهمان غذایی رو بخوره ک میزبان میخوره و برعکس. میشه به عقاید هم احترام گذاشت و برای مهمان غذایی رو درست کرد ک خودتم نخوری
خیلی شده ک با خانواده رفتیم بیرون و من یا یه نفر دیگه اون غذارو دوست نداشتیم و بقیه گفتن حالا یه روز باهم اومدیم بیرون مثل هم غذا بخوریم. واقعا چرا ما این فکرای پوچ رو داریم؟
خانم شایسته میگن وقتی به خودت سخت نمیگیری مهمونی برات تبدیل به یه بازی میشه…بازی:):):)
چ جالب!!! ما همیشه اسم مهمونی ک میاد تو ذهنمون یه عالمه کار میاد. بشور و بساب و تمیز کن و ببر و بیار ک تهش ی عالمه خستگی برات داره. واقعا من نمیفهمم چرا وقتی مهمونی گرفته میشه مهمونا باید دست ب سینه بشینن و میزبان مدام ازشون پذیرایی کنه..
خب اگه با میهمان رودروایسی داری ک این اسمش مهمونی و لذت بردن نیس.
اصل مهمونی ب نظر من این هست ک اونقدر جو راحت و صمیمی باشه ک روی میز میوه و شیرینی و… رو بچینن حالا هرکی هرچی میخواد برداره تعارفم نداشته باشن…
بحث دیگه ک برای من نشون دهنده عزت نفس زیبای خانم شایسته بود این هست ک حتی در دیزاینم ب خودشون سخت نمیگیرن مثلا من دقت کردم بسته های پنیرو همینجوری چیدن اصلا اینجوری نبود ک بخوان قشنگ طوری روی هم بچینن ک صاف و در یه راستا باشن ببین چقدر دیگه ایشون راحت میگیره…حالا این افکار تو سر من میاد ک نه باید برای مهمون ارزش قائل بود. اینجوری نچیند
ولی خب قطعا ایشون در فرکانس بالاتر هستن ک اینقدر ب خودشون راحت میگیرن.
شما برای دیزاین نمیخواید طوری بچینید ک بقیه بگن واوووو. اونقدر عزت نفس دارید ک با خلاقیت هرجور خودتون دوست دارید میچینید و اینجوری مهمونی گرفتن براتون تبدیل ب بازی میشه.
خانم شایسته میگن من هرظرفی رو خودم بخوام میخرم نه ظرفی ک بقیه بگن واوووو. چقدر شما قوی هستید و عزت نفس بالایی دارید. واقعا قابل تحسین هستین :):):):). عاشق زن هایی هستم ک انقدر قوی هستن.
شما حتی برای چیدن اون چیزایی ک نمیدونم اسمش چیه :) و گذاشتین کنار حمص هم اصول خاصی خرج نمیدید و خودتون رو اذیت نمیکنید..
پایبند بودن به همون حرف اول استاد ک راحتی خودمون اولویت باشه نه اینکه مهمون بگه واوووو. این باور رو میشه در عملکرد شما توی این چند دقیقه دید.
یه باوری ک تو ذهن من بود و الان کشیدمش بیرون این بود ک زیبا و قشنگ تر کردن میز مهمونی لزوما با زحمت بیش تر همراهه. یعنی اگه هرچی قشنگ تر میخوای باشه باید ناچارا زحمت بیشتری ب خودت بدی ک فلان جور دیزاین کنی و میز رو بچینی
ولی میشه با ایده های ساده و خلاقانه همه چیو قشنگ تر کرد.
برگامممم :):):):)
شما حتی از میز کارتون استفاده کردید و وسایل روی میز رو گذاشتین زیر میز=)
یعنی انقدرررر ساده میگیرین.حالا اگه من بودم میگفتم نه زشته. بیا ببریم وسایل رو بذاریم تو اتاق. زمانی من مات و مبهوت شدم ک شما کل ظرف هاتون ی بار مصرف بود ک خب من هنوز درموردش مقاومت دارم.
ما قرار نیست خودمون رو با بقیه وفق بدیم. ما قراره سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم و جهان کبوتر یا کبوتر رو رعایت میکنه. چقدر عزت نفس داره این حرف ک خواسته های خودت و باورهای خودت اولویت باشه نه خواسته های بقیه ک بخوای خودت رو باهاشون وفق بدی.
خدایا هزاران بار شکرت بابت اینهمه فراوانی و فروانی و فراوانی
فراوانی دوستان عالی، فراوانی آب بهشتی پارادایس، فراوانی حس خوب زندگی و …
استاد جان من یه پدتی بود که فکر میکردم چرا اینقدر دایره دوستانم کوچک شده و عملا نزدیک به صفر شده و البته حال خوبی هم بابت این موضوع دارم و وقتی شما در این فایل گفتی وقتی فرکانست عوض میشه دوستانی که مربوط به فرکانس قبلت بودن هم عوض میشن دیدم دقیقا همینه ، دوستانی که هر موقع باهاشون بودم غیر از تمرکز روی نکات منفی هیچی دیگه برای صحبت کردن نداشتند و من مجبور بودم ذهنم رو ببرم سمت نکات مثبت و توجهی نکنم تا اینکه در دفتر خواسته هایم از خداوند خواستم تا افراد مناسب را در مسیر زندگی من قرار بده و این اتفاق به زودی میفته.
خانوم شایسته عزیز چقدر لذت بردم از اینکه اینقدر با عشق و انرژی خوب و عالی و حال فوق العاده داشتید تزئینات اسنک و میوه ها رو انجام میدادید، طوری که بارها نگاه کردم و عشق وجودی رو به وضوح دیدم.
استاد جان یکی دیگر از خواسته های من با دیدن سریال زندگی در بهشت این بود که شنا یاد بگیرم و مثل شما بتونم مسلط باشم، چون با خودم فکر میکردم که اگر همین لحظه هم یهو بیفتم تو پارادایس چقدر حیف که شنا بلد نیستم و نمیتونم در کنار استاد شنا کنم و لذت ببرم ، در کمتر از یک هفته بعدش کلاس شنا ثبت نام کردم به صورت خصوصی و به لطف پروردگار مربی فوق العاده ای هم در مسیرم قرار گرفت و یه روزی در پارادایس شنا خواهم کرد در کنار استاد جان.
از این سبک مهمونی چقدر لذت بردم، در راحتی و آسایش برای تمامی افراد حاضر در مهمانی.
من خودم هرجا دعوت میشدم و میدیدم چقدر دوستانم انواع غذا و دسر و میوه جات تدارک دیدن ، زمانی که میخواستم دوستانم رو دعوت کنم مجبور بودم مثل خودشون پذیرایی کنم چون افراد حساسی بودند و اگر مثل خودشون نبودم احساس میکردند بهشون بی احترامی کردم و خدا رو شکر که در این مسیر الهی یه سری افراد از زندگیم حذف شدند بدون هیییچ ناراحتی و بحثی.
سراسر این فایل حال خوب ، انرژی عالی ، فراوانی و حس فوق العاده عالی بود.
تشکر ویژه هم دارم از خانوم شایسته عزیز بابت تدوین فوق العاده عالی فایل ها و وقتی که بابت ضبط کردن فایل ها میزارید.
اولین نکته واضح این ویدیو مقایسه تفاوت تلاش زمین تا اسمون مریم جون و مامان من برای مهمون هاشون هستش
خب خیلی واضحه ک ما تقریبا هرچی خانوم ایرانی دیدیم برای هر مقدار مهمونی که داشته باشه خودشو توی اشپزخونه از کار و تلاش زیاد خفه میکنه و فقط اون مهمونی زجر اور و خسته کننده هستش برای اون خانوم و اعضای خونواده:)
جوری این الگوی زجر اور همه جا رواج داره که همیشه با خودم میگفتم اگه یه روزی ازدواج کردم واقعا مهمونی های اینجوری برگزار نمیکنم که از صبح تا شب بپزم و حس میکردم باید رفتو امد با فامیل ها و دوست ها رو در اینده خیلی محدود کنم ولی این الگوی عالی فقط یه چیز رو میگه:زندگی رو آسون بگیر و لذت ببر و نتیجه خیلی بهتری هم از الگوی های اشتباه اطرافت بگیر
مسئله بعدی برای من فراوونی این همه اسنک و خوراکی بود،همیشه از بچه گی وقتی با مادربزرگم به بیرون میرفتیم تعداد کمی لیوان ،تعداد کمی ظرف و مقدار کمی غذا و خلاصه از هر چیزی تعداد کمیش رو بر میداشت و ما مجبور بودیم صبر کنیم تا بزرگ تر ها اول چایی بخورند تا به ما هم برسه یا فقط برای بیرون رفتنمون یکمی غذا بخوریم ک گشنه نمونیم تا برگردیم!!
ولی این فراوونی معرکه از غذا ها و اسنک ها و نوشیدنی ها لذت خالص رو بهم میده و منم قراره همچین مهمونی هایی رو برگزار کنم! ساده و لذت بخش و متنوع برای هر سلیقه ای
و قرارع از وجود ادم ها لذت ببرم و نگران کار زیادش نباشم و با راه حل های ساده همه مسائل رو حل کنم
خیلی ممنونم بابت این ویدیو های با کیفیت و عالی و پر از اگاهی
حتی میشد به عنوان فایل تمرکز بر نکات مثبت ١٢ قدم ازش استفاده کرد. سادگی رو همیشه تایید میکردم و تایید میکنم . تو مهمانی ها هرچه تجملات کمتر بشه میهمان هم راحتتره و بیشتر بهش خوش میگذره و روابط راحتتر و بهتر ایجاد میشه و پر تکرار.
از اونجاییکه خیلی شکمو هستم دوست داشتم سر میز غذا باشم. تغییرات اب و هوا عالی بود و زیر ابی رفتن استاد که باعث شد همه هیجانزده بشن و زیبایی های محیط که روح ادم رو نوازش میکرد .
سطح اب همچون ایینه و انعکاس زیبای ابرها و درختان انقدر برام جذاب بود که اسکرین گرفتم ازش .
شنا کردن میهمانها و شاد بودن در لحظه و سرگرم خودشون بودن خیلی با ارزش بود ، برعکس میهمانی های ما که تجملات و حرفهای بیهوده قسمت اصلی میهمانی هستش. البته از زمان اشنایی با استاد خیلی تغییرات ایجاد شده ولی بازم راه زیاده تا حل بشه.
این فایل انقدر زیبایی و نکات مثبت داشت که پذیرایی ساده و راحت فراموش شد.
استاد تو قدم نهم ١٢قدم هستم و عبارات تاکیدی خیلی کمکم کرده که نجواهای ذهنم رو نادیده بگیرم و ذهنم خیلی بهتر و راحتتر منطقی بشه بابت خواسته های بزرگتر و البته جلسه 4 و 5 خیلی بیشتر رفتار من رو در اتفاقات روز مره تغییر داده چون عبارات بیشتر مخصوص کارهای روتین زندگی هستش.
سپاسگزارم بابت این اگاهی های ناب
خداروشکر وجه دیگر زندگی رو تجربه کردم و در مسیر لذت هستم
وایی چقدر دلم براتون تنگ شده بود، چقدر دلم برای پرادایس زیبا تنگ شده بود ، خدایا شکرت چقدر اینجا زیبا و انرژی مثبت هستش.
استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز واقعاً از شما سپاسگزارم که دوباره قسمت جدیدی از سریال زندگی در بهشت را گذاشتید. من توی اون دوره ای که این سریال نگاه میکردم این قدر شما خالصانه از خودتون و زندگیتون فیلم میگرفتید که احساس میکردم منم دارم همراه شما در این پرادایس زیبا زندگی میکنم و تک تک این زیبایی ها را تجربه میکنم و کلی احساس های عالی را تجربه میکردم .
توی این مدتی که سریال زندگی در بهشت تمام شده بود و قسمت جدیدی روی سایت قرار نمیگرفت خیلی دلتنگ بودم و واقعاً از صمیم قلبم دوست داشتم که ادامه پیدا کنه و قسمت جدید روی سایت قرار بگیره .خیلی سپاسگزارم که دوباره سریال زندگی در بهشت جریان پیدا کرد و این جریان احساس عالی به زندگی ما هم راه پیدا کرد.
استاد عزیزم واقعا این ساده گرفتن شما در کارها را خیلی دوست دارم و این که شما به فرعیات و حرف های مردم اهمیت نمیدهید و همیشه در همه چیز به اصل اون موضوع اهمیت میدهید و این باعث میشه که هم خودتون راحت تر زندگی کنید و هم دیگرانی که با شما هستند احساس راحتی و صمیمیت بیش تری با شما داشته باشند.
چقدر کیفیت و صمیمیت و همکاری بین شما و خانم شایسته عزیز در رابطه تون زیبا و دوست داشتنی و خالص است . من واقعاً لذت میبرم و همیشه سعی میکنم که رابطه ی شما را الگوی خودم قرار دهم این عشق خالص و زیبا و بدون وابستگی که بین شما وجود داره تحسین برانگیز است .
در انتها باز هم از شما و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که ما را هم در این احساس های ناب و زیبا سهیم می کنید . به امید روزی که بتوانم شما را از نزدیک ببینم .
اول اینکه امیدوارم کلی ب خودتون و مهموناتون خوش گذشته باشه
بعدم هم در مورد ساده برگزار کردن.واقعا زیاد ساده نبودفقط اسون تر بود چون همه چیز اماده تهیه شده بود و فقط به ظرفا منتقل شد
مثلا تهیه همون حمص یا دیپ اسفناج یا پاگ کردن اون میگوها کار ساده ای نیست و چند ساعت زمان میبره ب صورت طبیعی
ولی شما چون اماده تهیه کردید اسون شده
البته من واقعا تحسین میکنم که در شرایطی هستید که توان تهیه همه چی به صورت اماده و راحت رو دارید و اینکه ب خودتون سخت نمیگیرید و همیشه حال حوب خودتون در الویت هست
امیدوارم هر جای دنیا هستید، شاد و پر انرژی باشید و با دیدن فایل های زیباتون لذت ببریم
من و همسرم عاشق شما و خانوم شایسته هستیم
من و خانومم بعد از چندین سال روی خودمون کار کردیم، به یکی از آرزو های خودمون رسیدیم و 6 ماه پیش به آمریکا اومدیم
به لطف خدا هر روز شرایطمون خوب و عالی شد
ما الان توی مورگان تون هستیم و میتونم بگم اینجا بهشت هست
چند ماه پیش ایمیل زدیم و دوست داشتیم شما رو دعوت بکنیم یا ما پیش شما بیایم و از نزدیک باهاتون صحبت بکنیم
این فایل رو که گذاشتید، گفتم اینجا کامنت برای شما بذارم، شاید فرصت کردید کامنت بنده رو دیدید و ما هم توی یکی از دورهمی ها شما شرکت کنیم.
خانوم من و البته خودم آرزوی دیدن شما رو داریم و بنده میخوام اگر شما اجازه بدید، ایشون رو سورپرایز بکنم و برای دیدن شما بیایم و به یکی از آرزوهای خودمون که دیدن شما و خانوم شایسته عزیز هست، برسیم
من شماره خودم و ایمیل خودم رو زیر متن میذارم و ممنون میشم بهم پیام بدید
ممنون از شما
ممنون از خانوم شایسته عزیز
ممنون از خداوند مهربان که استاد عزیزی مثل شما رو توی مسیر زندگی ما قرار داد
چقدر خانم شایسته با ذوق هستند و از کارهای خونه هم لذت میبرند.
و به بهترین شکل و با ظروف ساده و دم دست کارهاشون رو انجام میدهند.و این سادگی هیچ وقت و انرژی خاصی از آدم نمیگیره و میتونی خیلی راحت به کارهای خودت ویا کارهای اصلی خودت هم برسی.
راحت یک کلمن و مقداری یخ و نوشیدنی
الله اکبر به زیبایی این بهشت آدم دهنش باز میمونه.
همین جا داری کباب درست میکنی
و میپری توآب و شنا چه دلنشینه خدایا شکرت
آخ که چه لذتی داره خونه روی آب
دارم اون لحظه پریدن تو آب رو حس میکنم
اون دمای آب و صدای آب موقع پریدن و اون نوازشی که موقع برخورد با آب در بدنت حس میکنی.خدایا شکرت وقعا بی نظیره.
من که انگار الان یه شیرجه ای زدم تو آب
وقتی با دوستی میرم جایی که آب هست و مخصوصا آب خنک وقتی میپرم تو آب به دوستم میگم من الان متولد شدم بیا تو گوشم اذان بگو .
سلام درود خدمت استادعزیزومریم جان باعشق خداروشکر میکنم که عضو سایت بزرگ عباس منش هستم
خوب برای سراغ نکتهای مهم این فایل
من امروز کلاس داشتیم واین کلاس خونه من برگزار میشود منم اومد این الگو رو توجلسه پیاده کردم تمام وسایل پذیرایی را روی میز چیدم تا خودم وراحتیم در اولویت باشه وقتی دوستانم اومدن وقتی این صحنه رو دیدن خیلی خوششون اومد وگفتن خدا خیرت بده چقدر بااین آیدت کارماروراحت کردی
بااین کار هم خودم ازکلاسم لذت بردم هم بچها لذت بردم ودیگه بچها موذب نبود از پاشو بشین من
خداخیرتون بده استاد عزیزم عشق منی بخدا
بااین ایده کاری کردم همه باعشق کلاس توخونشون برگزارکنن بدون اذیت شدن ولذت بردن ازکلاس ودورهم بودن
واقعا این ایده خیلی قشنگ بود میخوام این ایده رو تومهمونی ها هم پیاده کنم بااین ایده مهمونی ها بیشتر ولی درحین سادگی
چه همزمانی قشنگی! قصد داشتم آخر هفته یعنی فردا، برادر هایم و خانواده هایشان و پدر و مادرم را برای یک دورهمی به خانه مان دعوت کنم و به دلایلی، مانده بودم که چطور این دعوت را عملیاتی کنم!
دفعه قبل که به خانه مان آمدند، آنقدر دور و بر همه چرخیدم و سینی چایی و شربت و میوه گرفتم که تا چند روز کمردرد داشتم!! از طرفی خانه ما از خانه همه ی فامیل بزرگتره و حیاط مصفا و بزرگی داره و بچه های خودم و برادرهام، هیچ جا به اندازه اینجا راحت نیستند، اینه که دور همیهای فامیل، بیشتر به خانه ما میفته.
خب، نون و پنیر و گردوی حسابی سرو میکنم و طالبی و هندوانه زیاد و یک ماست و خیار مشتی، پر از مغز گردو و کشمش و پونه و پیاز! دهن خودم آب افتاد! هوا الان خیلی گرم شده و خوردن هرنوع غذای پختنی، زجر پختنش را دو چندان خواهد کرد!
برای نوشیدنی هم عرق بهار نارنج مال درختان خودمان زیاد داریم، توی کلمن پر یخ میذارم و تمام!
ممنونم به خاطر این ایده خوب و یادآوری نفس مهمانی و مهمانی دادن.
یادم میاد که چند سال پیش برای مهمانی به خانه ی عمه ام در شهرستان رفته بودیم. همسرم و خانواده اش به شدت مبادی آداب اشتباه تعارف هستند…به اصطلاح تعارفی. عمه ام مثل همیشه زندگیش، از تعارف و مته به خشخاش گذاشتن دوری میکرد و وقتی متوجه شد که خانواده همسرم به هیچ چیز لب نمیزنند و منتظر تعارف هستند، یک عبارت طلایی گفت:
مهمان، صاحب خانه من است. همه چیز اینجا به مهمان من تعلق دارد.من هیچوقت به صاحب خانه ام جسارت نمیکنم تا به یادش بیاورم که اینجا من صاحب خانه ام! پس در خانه خودتان راحت باشید!
سلام خدمت استاد عباس منش، خانم شایسته و دوستان سایت. صحبت هایی که در این فایل داشتید خیلی تامل برانگیز و زیبا بود. چقدر از باگ ها و باورهایی که در وجود من هست مشخص شد.
اولین صحبتی که مطرح کردید درمورد اینکه ما چقدر مهمونی رو به خودمون سخت میگیریم. بخاطر همین اصلا وقتی اسم مهمونی میاد انگار یه بار بزرگ روی دوشمونه. درحالیکه به قول شما اصل در مهمونی لذت بردن هست ولی ما اصل رو براین میذاریم که غذاهای عجیبو که سخت پخت میشن بپزیم تا جلوی مهمون کم نیاریم. که وقتی مهمونا رفتن جایی از ما تعریف بکنن و بقیه هم بگن واوووو. به قول شما دلیل این رفتار ما نیاز به توجه و تاییدی هست که داریم. ما خودمون رو همینجوری ارزشمند نمیدونیم و میخوایم از طریق پخت غذاهای دهن پر کن که باعث تایید بقیه بشه این احساس ارزشمندی رو دریافت کنیم.
استاد من هنوز خونه خودم نیستم و با خودم میگفتم که خب وقتی رفتم خونه خودم اینکارارو میکنم هرچند دست و پا شکسته ولی یهو به خودم اومدم گفتم من الانشم که دوستام رو دعوت میکنم بیان خونمون خب اون موقع این کارو انجام بدم. هرچند مقاومت ها در ذهنم هست. ترس از قضاوت ها هست ولی یه کوچولو هم ک شده مهمونی رو برای خودم راحت تر میگیرم.
استاد صحبت هاتون درمورد اینکه هفته ای یکی دوبار یا مهمونی میگیرین یا مهمونی میرین این خواسته زیبا رو در وجود من شکل داد که منم دوست دارم این مورد رو تجربه کنم؛ حرف طلایی که زدید…جوری مهمونی بگیریم ک راحتی خودمون اولویت باشه نه حرف مهمون که بگه واوووو
خب معلومه شما خیلی برای خودتون ارزش قائلین که اولویت اول زندگیتون رو خودتون میدونید نه بقیه و توی مهمونی هاهم ب خودتون سخت نمیگیرید.
وظیفه ما نیست که کاری کنیم تا به مهمون خوش بگذره. وظیفه مهمونه ک کاری کنه تا ب خودش خوش بگذره. اینم به نظرم از عزت نفس میاد که شما وظیفه و مسئولیت دیگران رو متقبل نمیشید و اینو وظیفه خودتون نمیدونید
چقدر شده ک مهمونی گرفتیم همش ب این فکر میکردیم ک میگی داره بهشون خوش میگذره؟ میگی راضی هستن؟ و همش درگیر احساس گناه و سرزنش خود بودیم که نکنه به مهمونا خوش نگذره…یاد حرفاتون در دوره عشق و مودت میوفتم که میگین هرکسی وظیفه خودشه ک حال خودش رو خوب کنه و اگر تو این مسئولیتت رو بپذیری و خوب انجامش بدی جهان بهت پاداش هارو میده. واقعا چقدر خوبه ک با تغییر نگاه ب صلح برسیم و اون وقت زندگیمون روابطمون قشنگ و قشنگ تر میشه. درخصوص مهمان هاهم این وظیفه خودشونه ک با تغییر زاویه دیدشون ب حال خوب برسن درحقیقت ما نمیتونیم حالشون رو خوب کنیم چون این از درون و توسط خود مهمان ها باید اتفاق بیوفته..
چقدر قشنگ خانم شایسته که میگین وقتی مهمونا میان استرس ندارین ک نکنه کاراتون تموم نشده باشه بلکه باهاشون صحبت میکنید و کارارو حتی باهم انجام میدید. درحالیکه این باور در من بود ک حتما باید کارا تموم شده باشه و اگه مهمونا بیانو من تموم نکرده باشم از شرایط عصبانی میشم یا ناراحت ولی چقدر قشنگه ک احساس خودمونی بودن داشته باشین و مهموناهم این فرکانس رو دریافت میکنن و خوش حال ترن.
یه چیز جالب ک دیدم این بود ک شما حتی برای سلفون کشیدن هم خودتون رو اذیت نمیکنید ک سلفون ها طوری باشن ک مواد داخل ظرف خیلی شفاف و واضح معلوم باشن. حالا اگه من بودم انقدر وسواس خرجش میکردم ک از کمال گرایی من نشأت میگیره. یعنی ببینید چقدر همه چی شما برای من درسه و چقدر شما راحت میگیرین همه چیو
یه مورد دیگه که برای من درس عالی ای بود این هست ک قرار نیست مهمان غذایی رو بخوره ک میزبان میخوره و برعکس. میشه به عقاید هم احترام گذاشت و برای مهمان غذایی رو درست کرد ک خودتم نخوری
خیلی شده ک با خانواده رفتیم بیرون و من یا یه نفر دیگه اون غذارو دوست نداشتیم و بقیه گفتن حالا یه روز باهم اومدیم بیرون مثل هم غذا بخوریم. واقعا چرا ما این فکرای پوچ رو داریم؟
خانم شایسته میگن وقتی به خودت سخت نمیگیری مهمونی برات تبدیل به یه بازی میشه…بازی:):):)
چ جالب!!! ما همیشه اسم مهمونی ک میاد تو ذهنمون یه عالمه کار میاد. بشور و بساب و تمیز کن و ببر و بیار ک تهش ی عالمه خستگی برات داره. واقعا من نمیفهمم چرا وقتی مهمونی گرفته میشه مهمونا باید دست ب سینه بشینن و میزبان مدام ازشون پذیرایی کنه..
خب اگه با میهمان رودروایسی داری ک این اسمش مهمونی و لذت بردن نیس.
اصل مهمونی ب نظر من این هست ک اونقدر جو راحت و صمیمی باشه ک روی میز میوه و شیرینی و… رو بچینن حالا هرکی هرچی میخواد برداره تعارفم نداشته باشن…
بحث دیگه ک برای من نشون دهنده عزت نفس زیبای خانم شایسته بود این هست ک حتی در دیزاینم ب خودشون سخت نمیگیرن مثلا من دقت کردم بسته های پنیرو همینجوری چیدن اصلا اینجوری نبود ک بخوان قشنگ طوری روی هم بچینن ک صاف و در یه راستا باشن ببین چقدر دیگه ایشون راحت میگیره…حالا این افکار تو سر من میاد ک نه باید برای مهمون ارزش قائل بود. اینجوری نچیند
ولی خب قطعا ایشون در فرکانس بالاتر هستن ک اینقدر ب خودشون راحت میگیرن.
شما برای دیزاین نمیخواید طوری بچینید ک بقیه بگن واوووو. اونقدر عزت نفس دارید ک با خلاقیت هرجور خودتون دوست دارید میچینید و اینجوری مهمونی گرفتن براتون تبدیل ب بازی میشه.
خانم شایسته میگن من هرظرفی رو خودم بخوام میخرم نه ظرفی ک بقیه بگن واوووو. چقدر شما قوی هستید و عزت نفس بالایی دارید. واقعا قابل تحسین هستین :):):):). عاشق زن هایی هستم ک انقدر قوی هستن.
شما حتی برای چیدن اون چیزایی ک نمیدونم اسمش چیه :) و گذاشتین کنار حمص هم اصول خاصی خرج نمیدید و خودتون رو اذیت نمیکنید..
پایبند بودن به همون حرف اول استاد ک راحتی خودمون اولویت باشه نه اینکه مهمون بگه واوووو. این باور رو میشه در عملکرد شما توی این چند دقیقه دید.
یه باوری ک تو ذهن من بود و الان کشیدمش بیرون این بود ک زیبا و قشنگ تر کردن میز مهمونی لزوما با زحمت بیش تر همراهه. یعنی اگه هرچی قشنگ تر میخوای باشه باید ناچارا زحمت بیشتری ب خودت بدی ک فلان جور دیزاین کنی و میز رو بچینی
ولی میشه با ایده های ساده و خلاقانه همه چیو قشنگ تر کرد.
برگامممم :):):):)
شما حتی از میز کارتون استفاده کردید و وسایل روی میز رو گذاشتین زیر میز=)
یعنی انقدرررر ساده میگیرین.حالا اگه من بودم میگفتم نه زشته. بیا ببریم وسایل رو بذاریم تو اتاق. زمانی من مات و مبهوت شدم ک شما کل ظرف هاتون ی بار مصرف بود ک خب من هنوز درموردش مقاومت دارم.
ما قرار نیست خودمون رو با بقیه وفق بدیم. ما قراره سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم و جهان کبوتر یا کبوتر رو رعایت میکنه. چقدر عزت نفس داره این حرف ک خواسته های خودت و باورهای خودت اولویت باشه نه خواسته های بقیه ک بخوای خودت رو باهاشون وفق بدی.
خیلی چیزای جدید یادگرفتم ازتون. مرسی
سلام به استاد عباس منش نازنین و خانوم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز
خدایا هزاران بار شکرت بابت اینهمه فراوانی و فروانی و فراوانی
فراوانی دوستان عالی، فراوانی آب بهشتی پارادایس، فراوانی حس خوب زندگی و …
استاد جان من یه پدتی بود که فکر میکردم چرا اینقدر دایره دوستانم کوچک شده و عملا نزدیک به صفر شده و البته حال خوبی هم بابت این موضوع دارم و وقتی شما در این فایل گفتی وقتی فرکانست عوض میشه دوستانی که مربوط به فرکانس قبلت بودن هم عوض میشن دیدم دقیقا همینه ، دوستانی که هر موقع باهاشون بودم غیر از تمرکز روی نکات منفی هیچی دیگه برای صحبت کردن نداشتند و من مجبور بودم ذهنم رو ببرم سمت نکات مثبت و توجهی نکنم تا اینکه در دفتر خواسته هایم از خداوند خواستم تا افراد مناسب را در مسیر زندگی من قرار بده و این اتفاق به زودی میفته.
خانوم شایسته عزیز چقدر لذت بردم از اینکه اینقدر با عشق و انرژی خوب و عالی و حال فوق العاده داشتید تزئینات اسنک و میوه ها رو انجام میدادید، طوری که بارها نگاه کردم و عشق وجودی رو به وضوح دیدم.
استاد جان یکی دیگر از خواسته های من با دیدن سریال زندگی در بهشت این بود که شنا یاد بگیرم و مثل شما بتونم مسلط باشم، چون با خودم فکر میکردم که اگر همین لحظه هم یهو بیفتم تو پارادایس چقدر حیف که شنا بلد نیستم و نمیتونم در کنار استاد شنا کنم و لذت ببرم ، در کمتر از یک هفته بعدش کلاس شنا ثبت نام کردم به صورت خصوصی و به لطف پروردگار مربی فوق العاده ای هم در مسیرم قرار گرفت و یه روزی در پارادایس شنا خواهم کرد در کنار استاد جان.
از این سبک مهمونی چقدر لذت بردم، در راحتی و آسایش برای تمامی افراد حاضر در مهمانی.
من خودم هرجا دعوت میشدم و میدیدم چقدر دوستانم انواع غذا و دسر و میوه جات تدارک دیدن ، زمانی که میخواستم دوستانم رو دعوت کنم مجبور بودم مثل خودشون پذیرایی کنم چون افراد حساسی بودند و اگر مثل خودشون نبودم احساس میکردند بهشون بی احترامی کردم و خدا رو شکر که در این مسیر الهی یه سری افراد از زندگیم حذف شدند بدون هیییچ ناراحتی و بحثی.
سراسر این فایل حال خوب ، انرژی عالی ، فراوانی و حس فوق العاده عالی بود.
تشکر ویژه هم دارم از خانوم شایسته عزیز بابت تدوین فوق العاده عالی فایل ها و وقتی که بابت ضبط کردن فایل ها میزارید.
ممنونم از همگی
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
سلام استاد و مریم جونه عزیز
اولین نکته واضح این ویدیو مقایسه تفاوت تلاش زمین تا اسمون مریم جون و مامان من برای مهمون هاشون هستش
خب خیلی واضحه ک ما تقریبا هرچی خانوم ایرانی دیدیم برای هر مقدار مهمونی که داشته باشه خودشو توی اشپزخونه از کار و تلاش زیاد خفه میکنه و فقط اون مهمونی زجر اور و خسته کننده هستش برای اون خانوم و اعضای خونواده:)
جوری این الگوی زجر اور همه جا رواج داره که همیشه با خودم میگفتم اگه یه روزی ازدواج کردم واقعا مهمونی های اینجوری برگزار نمیکنم که از صبح تا شب بپزم و حس میکردم باید رفتو امد با فامیل ها و دوست ها رو در اینده خیلی محدود کنم ولی این الگوی عالی فقط یه چیز رو میگه:زندگی رو آسون بگیر و لذت ببر و نتیجه خیلی بهتری هم از الگوی های اشتباه اطرافت بگیر
مسئله بعدی برای من فراوونی این همه اسنک و خوراکی بود،همیشه از بچه گی وقتی با مادربزرگم به بیرون میرفتیم تعداد کمی لیوان ،تعداد کمی ظرف و مقدار کمی غذا و خلاصه از هر چیزی تعداد کمیش رو بر میداشت و ما مجبور بودیم صبر کنیم تا بزرگ تر ها اول چایی بخورند تا به ما هم برسه یا فقط برای بیرون رفتنمون یکمی غذا بخوریم ک گشنه نمونیم تا برگردیم!!
ولی این فراوونی معرکه از غذا ها و اسنک ها و نوشیدنی ها لذت خالص رو بهم میده و منم قراره همچین مهمونی هایی رو برگزار کنم! ساده و لذت بخش و متنوع برای هر سلیقه ای
و قرارع از وجود ادم ها لذت ببرم و نگران کار زیادش نباشم و با راه حل های ساده همه مسائل رو حل کنم
خیلی ممنونم بابت این ویدیو های با کیفیت و عالی و پر از اگاهی
سلام
بسیار فایل عالی و جذابی بود.
حتی میشد به عنوان فایل تمرکز بر نکات مثبت ١٢ قدم ازش استفاده کرد. سادگی رو همیشه تایید میکردم و تایید میکنم . تو مهمانی ها هرچه تجملات کمتر بشه میهمان هم راحتتره و بیشتر بهش خوش میگذره و روابط راحتتر و بهتر ایجاد میشه و پر تکرار.
از اونجاییکه خیلی شکمو هستم دوست داشتم سر میز غذا باشم. تغییرات اب و هوا عالی بود و زیر ابی رفتن استاد که باعث شد همه هیجانزده بشن و زیبایی های محیط که روح ادم رو نوازش میکرد .
سطح اب همچون ایینه و انعکاس زیبای ابرها و درختان انقدر برام جذاب بود که اسکرین گرفتم ازش .
شنا کردن میهمانها و شاد بودن در لحظه و سرگرم خودشون بودن خیلی با ارزش بود ، برعکس میهمانی های ما که تجملات و حرفهای بیهوده قسمت اصلی میهمانی هستش. البته از زمان اشنایی با استاد خیلی تغییرات ایجاد شده ولی بازم راه زیاده تا حل بشه.
این فایل انقدر زیبایی و نکات مثبت داشت که پذیرایی ساده و راحت فراموش شد.
استاد تو قدم نهم ١٢قدم هستم و عبارات تاکیدی خیلی کمکم کرده که نجواهای ذهنم رو نادیده بگیرم و ذهنم خیلی بهتر و راحتتر منطقی بشه بابت خواسته های بزرگتر و البته جلسه 4 و 5 خیلی بیشتر رفتار من رو در اتفاقات روز مره تغییر داده چون عبارات بیشتر مخصوص کارهای روتین زندگی هستش.
سپاسگزارم بابت این اگاهی های ناب
خداروشکر وجه دیگر زندگی رو تجربه کردم و در مسیر لذت هستم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
وایی چقدر دلم براتون تنگ شده بود، چقدر دلم برای پرادایس زیبا تنگ شده بود ، خدایا شکرت چقدر اینجا زیبا و انرژی مثبت هستش.
استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز واقعاً از شما سپاسگزارم که دوباره قسمت جدیدی از سریال زندگی در بهشت را گذاشتید. من توی اون دوره ای که این سریال نگاه میکردم این قدر شما خالصانه از خودتون و زندگیتون فیلم میگرفتید که احساس میکردم منم دارم همراه شما در این پرادایس زیبا زندگی میکنم و تک تک این زیبایی ها را تجربه میکنم و کلی احساس های عالی را تجربه میکردم .
توی این مدتی که سریال زندگی در بهشت تمام شده بود و قسمت جدیدی روی سایت قرار نمیگرفت خیلی دلتنگ بودم و واقعاً از صمیم قلبم دوست داشتم که ادامه پیدا کنه و قسمت جدید روی سایت قرار بگیره .خیلی سپاسگزارم که دوباره سریال زندگی در بهشت جریان پیدا کرد و این جریان احساس عالی به زندگی ما هم راه پیدا کرد.
استاد عزیزم واقعا این ساده گرفتن شما در کارها را خیلی دوست دارم و این که شما به فرعیات و حرف های مردم اهمیت نمیدهید و همیشه در همه چیز به اصل اون موضوع اهمیت میدهید و این باعث میشه که هم خودتون راحت تر زندگی کنید و هم دیگرانی که با شما هستند احساس راحتی و صمیمیت بیش تری با شما داشته باشند.
چقدر کیفیت و صمیمیت و همکاری بین شما و خانم شایسته عزیز در رابطه تون زیبا و دوست داشتنی و خالص است . من واقعاً لذت میبرم و همیشه سعی میکنم که رابطه ی شما را الگوی خودم قرار دهم این عشق خالص و زیبا و بدون وابستگی که بین شما وجود داره تحسین برانگیز است .
در انتها باز هم از شما و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که ما را هم در این احساس های ناب و زیبا سهیم می کنید . به امید روزی که بتوانم شما را از نزدیک ببینم .
سلام به استاد عزیز و مریم شایسته عزیز
اول اینکه امیدوارم کلی ب خودتون و مهموناتون خوش گذشته باشه
بعدم هم در مورد ساده برگزار کردن.واقعا زیاد ساده نبودفقط اسون تر بود چون همه چیز اماده تهیه شده بود و فقط به ظرفا منتقل شد
مثلا تهیه همون حمص یا دیپ اسفناج یا پاگ کردن اون میگوها کار ساده ای نیست و چند ساعت زمان میبره ب صورت طبیعی
ولی شما چون اماده تهیه کردید اسون شده
البته من واقعا تحسین میکنم که در شرایطی هستید که توان تهیه همه چی به صورت اماده و راحت رو دارید و اینکه ب خودتون سخت نمیگیرید و همیشه حال حوب خودتون در الویت هست
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیزم
امیدوارم هر جای دنیا هستید، شاد و پر انرژی باشید و با دیدن فایل های زیباتون لذت ببریم
من و همسرم عاشق شما و خانوم شایسته هستیم
من و خانومم بعد از چندین سال روی خودمون کار کردیم، به یکی از آرزو های خودمون رسیدیم و 6 ماه پیش به آمریکا اومدیم
به لطف خدا هر روز شرایطمون خوب و عالی شد
ما الان توی مورگان تون هستیم و میتونم بگم اینجا بهشت هست
چند ماه پیش ایمیل زدیم و دوست داشتیم شما رو دعوت بکنیم یا ما پیش شما بیایم و از نزدیک باهاتون صحبت بکنیم
این فایل رو که گذاشتید، گفتم اینجا کامنت برای شما بذارم، شاید فرصت کردید کامنت بنده رو دیدید و ما هم توی یکی از دورهمی ها شما شرکت کنیم.
خانوم من و البته خودم آرزوی دیدن شما رو داریم و بنده میخوام اگر شما اجازه بدید، ایشون رو سورپرایز بکنم و برای دیدن شما بیایم و به یکی از آرزوهای خودمون که دیدن شما و خانوم شایسته عزیز هست، برسیم
من شماره خودم و ایمیل خودم رو زیر متن میذارم و ممنون میشم بهم پیام بدید
ممنون از شما
ممنون از خانوم شایسته عزیز
ممنون از خداوند مهربان که استاد عزیزی مثل شما رو توی مسیر زندگی ما قرار داد
ممنون
به نام الله مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان
خدایا شکرت
چقدر ساده و دلنشین
چقدر باشکوه و زیبا و سالم
چه ایده راحت و باحالی
من که حال کردم و برام الهام بخش بود
و این یعنی در صلح بودن با خود
دوست داشتن خود ،عزت نفس و اعتماد به نفس
چقدر خانم شایسته با ذوق هستند و از کارهای خونه هم لذت میبرند.
و به بهترین شکل و با ظروف ساده و دم دست کارهاشون رو انجام میدهند.و این سادگی هیچ وقت و انرژی خاصی از آدم نمیگیره و میتونی خیلی راحت به کارهای خودت ویا کارهای اصلی خودت هم برسی.
راحت یک کلمن و مقداری یخ و نوشیدنی
الله اکبر به زیبایی این بهشت آدم دهنش باز میمونه.
همین جا داری کباب درست میکنی
و میپری توآب و شنا چه دلنشینه خدایا شکرت
آخ که چه لذتی داره خونه روی آب
دارم اون لحظه پریدن تو آب رو حس میکنم
اون دمای آب و صدای آب موقع پریدن و اون نوازشی که موقع برخورد با آب در بدنت حس میکنی.خدایا شکرت وقعا بی نظیره.
من که انگار الان یه شیرجه ای زدم تو آب
وقتی با دوستی میرم جایی که آب هست و مخصوصا آب خنک وقتی میپرم تو آب به دوستم میگم من الان متولد شدم بیا تو گوشم اذان بگو .
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
سلام درود خدمت استادعزیزومریم جان باعشق خداروشکر میکنم که عضو سایت بزرگ عباس منش هستم
خوب برای سراغ نکتهای مهم این فایل
من امروز کلاس داشتیم واین کلاس خونه من برگزار میشود منم اومد این الگو رو توجلسه پیاده کردم تمام وسایل پذیرایی را روی میز چیدم تا خودم وراحتیم در اولویت باشه وقتی دوستانم اومدن وقتی این صحنه رو دیدن خیلی خوششون اومد وگفتن خدا خیرت بده چقدر بااین آیدت کارماروراحت کردی
بااین کار هم خودم ازکلاسم لذت بردم هم بچها لذت بردم ودیگه بچها موذب نبود از پاشو بشین من
خداخیرتون بده استاد عزیزم عشق منی بخدا
بااین ایده کاری کردم همه باعشق کلاس توخونشون برگزارکنن بدون اذیت شدن ولذت بردن ازکلاس ودورهم بودن
واقعا این ایده خیلی قشنگ بود میخوام این ایده رو تومهمونی ها هم پیاده کنم بااین ایده مهمونی ها بیشتر ولی درحین سادگی
سلاااام، عاشقتونم
چه همزمانی قشنگی! قصد داشتم آخر هفته یعنی فردا، برادر هایم و خانواده هایشان و پدر و مادرم را برای یک دورهمی به خانه مان دعوت کنم و به دلایلی، مانده بودم که چطور این دعوت را عملیاتی کنم!
دفعه قبل که به خانه مان آمدند، آنقدر دور و بر همه چرخیدم و سینی چایی و شربت و میوه گرفتم که تا چند روز کمردرد داشتم!! از طرفی خانه ما از خانه همه ی فامیل بزرگتره و حیاط مصفا و بزرگی داره و بچه های خودم و برادرهام، هیچ جا به اندازه اینجا راحت نیستند، اینه که دور همیهای فامیل، بیشتر به خانه ما میفته.
خب، نون و پنیر و گردوی حسابی سرو میکنم و طالبی و هندوانه زیاد و یک ماست و خیار مشتی، پر از مغز گردو و کشمش و پونه و پیاز! دهن خودم آب افتاد! هوا الان خیلی گرم شده و خوردن هرنوع غذای پختنی، زجر پختنش را دو چندان خواهد کرد!
برای نوشیدنی هم عرق بهار نارنج مال درختان خودمان زیاد داریم، توی کلمن پر یخ میذارم و تمام!
ممنونم به خاطر این ایده خوب و یادآوری نفس مهمانی و مهمانی دادن.
یادم میاد که چند سال پیش برای مهمانی به خانه ی عمه ام در شهرستان رفته بودیم. همسرم و خانواده اش به شدت مبادی آداب اشتباه تعارف هستند…به اصطلاح تعارفی. عمه ام مثل همیشه زندگیش، از تعارف و مته به خشخاش گذاشتن دوری میکرد و وقتی متوجه شد که خانواده همسرم به هیچ چیز لب نمیزنند و منتظر تعارف هستند، یک عبارت طلایی گفت:
مهمان، صاحب خانه من است. همه چیز اینجا به مهمان من تعلق دارد.من هیچوقت به صاحب خانه ام جسارت نمیکنم تا به یادش بیاورم که اینجا من صاحب خانه ام! پس در خانه خودتان راحت باشید!
عاشق تک تکتون هستم.