یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری یک الگوی مناسب برای مهمانی گرفتن
    655MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

500 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    به نام خدا

    ردپای 23

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد عزیزم آقای عباسمنش

    هر شب برای حسن ختام روز اینجا کامنت میذارم تا ردی از مسیر پر پیچ و خم تغییر برای خودم و شاید دوستان مثل خودم که تصمیم دارن متفاوت زندگی کنن به جای بذارم

    از چالش هام بگم از درس هام بگم از چیزایی که از استادم یادگرفتم بگم از خدای مهربان این روزهای زندگیم بگم

    هر شب به رسم شکر گزاری از داشته هام از خدای خودم و استاد سپاسگزاری میکردم

    اما این پیام اختصاص داره به خودم

    به خودی که تا اینجای مسیر پام موند و ادامه داد ،جنگید و تحمل کرد

    به خودی که به خاطر ناآگاهی بهش آسیب زده بودم با اخبار افراد فضای مجازی ورودی نامناسب و….

    به خودی که دست تو دستم گذاشت تا بسازیم اون زندگی که لایقشیم ، اون زندگی که هر مخلوقی لایقشه

    به خودی که حرف ها شنید اما چون این بار راهش پیدا کرده بود صبوری کرد و ادامه داد

    به خودی که اجازه داد به جای بیرون رفتن الکی ،فیلم و سریال های آبکی هزار کار بیهوده ،روی تغییرش کار کنیم

    به خودی که دغدغه اش تغییر زندگیشه نه هزار تا حاشیه زندگی این روزا

    بهم اجازه داد تلاش کنم نمیدونم شاید این آخرین فرصتی بود که بهم داده …،از خودم سپاسگزارم ممنونم که 23 سال تحمل کردی تا خودم پیدا کنم تا خدا پیدا کنم

    هیچ وقتی مثل این روزا خودم دوست نداشتم استاد تلاشم نمیدیدم مقایسه نفسم گرفته بود

    اما حالا نه تنها زحمتام میبینم نه تنها به خودم امیدوار شدم بلکه بسیار خودم دوست دارم ،حس میکنم وظیفه من ساختن زندگی خوب برای خودمه

    چیزی که قبلا توقعش رو از دولت و پدر و شوهر آینده و… داشتم

    حتی توقع بیجا زورو زندگی بقیه بودن هم داشتم!

    سخن کوتاه میکنم ،این پیام برای کسی که تا اینجا خونده

    نشانه امروز تو اینکه توام لایق دوست داشتن خودتی توام کلی دلیل واس دوست داشتن خودت داری ،حتی اگه دلیلم نداشته باشی تو تیکه ای از خدا روی زمینی ،همون که واس حرف زدن باهاش فکر میکنی باید دستت ببری به سمت آسمون

    راه دور نرو همینجاس

    صلح دیگه کلمه ای برای ادا روشنفکر بودن نیست برام!صلح با خودم و خدا ،نتیجه این روزای منه

    هر چی بگم ازش کم گفتم ،نمیخوام الان که قدم اول راهم بگم همه بت های درونم شکستم

    اما واقعا میگم قدرت همه اشون کم شده و حالا خدا اون قدرت اصلی تو قلب منه

    میدونم خیلی باور هام نوپا است ولی تحول نگاه توحیدی در من ،به حدی قدرتمندم کرده که عجیبه!منو نترس کرده !واقعا حس میکنم خدا هیچ چیز بدی برای من نمیخواد پس هر چی اتفاق می‌افته خیره

    حس میکنم حتی اگه ناخواسته ای اتفاق بیفته اسمش چالشه که من حل کنم تا قوی تر بشم و اجازه ورود به مسیر جدید پیدا کنم

    هر چی از حال خوبم بگم کمه!من قبل تو گوشم میگه نهههههه نگو چیا به دست آوردی چشم میخوری

    اما استاد درونم میگه اگه قدرت از خدا بگیری بدی به غیر خدا ،مشرک شدی

    من از خوبیا میگم برخلاف قبل ،من از سلامتی میگم برخلاف قبل من از دستاوردها میگم برخلاف قبل

    خدا در درونم حس میکنم این بزرگترین دستاوردمه ،دیگه حس تنهایی ندارم ،دنبال هیچی تو بیرون خودم نیستم

    و همه این خوبیا مدیون خدا شما استاد عزیز و خودم هستم

    سپاسگزارم بابت فرصتی که خدا بهم داد ،آگاهی هایی که استادم بهم داد و تلاش و صبوری و استمراری که خودم کردم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم،مریم جانم و تمام دوستان

    استاد خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتین سریال زندگی در بهشت رو ادامه بدین

    و بی نهایت از شما سپاسگزارم برای این فایل

    وهمچنین از دوستان عزیزم برای دیدگاها و ایده هایی که نوشتن

    استاد یکی از پاشنه آشیل من همین مهمانی هس

    حتی تو قسمت 260 که سوال پرسیده بودین برای لذت های ساده،من نوشتم گرفتن مهمانی ساده

    چقدر حرفهاتون درست بود استاد

    در مهمانی باید باید الویت خودم باشم

    ارزش من ربطی به غذایی که درست میکنم نداره

    با اینکه عاشق مهمانی رفتن و مهمانی گرفتن هستم،اما استاد اونقدر ترس و باورهای مخربی دارم،که فقط خستگی یش برام میمونه،و همین باعث شده خیلی کم به مهمانی برم یا مهمانی بگیرم

    با اینکه خیلی نکات زیبایی داره این فایل

    فقط خواستم تشکر کنم از شما استاد عزیزم

    و حرف شما رو تایید کنم که واقعا کامنت بچه ها گنجینه هس…

    هر کجا که هستین در پناه الله مهربان باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1638 روز

    سلام و درود به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم مهربان و دوست داشتنی

    سلام به دوستان عزیزم که کامنت هاشون بسیار به انسان ایده می دهد و نکات خوبی را بیان می کنند.

    استاد واقعا از شما سپاسگزارم که فایل های شما بخاطر هدایت خواستن شما در زمان مناسب تولید می شود.

    راستش به دلیل اینکه من در یک شهر شمالی سکونت دارم و بقیه اقوام و فامیل در شهرهای مرکزی ایران هستند ما هم تقریبا خیلی نزدیک به هم مهمان داریم و من هم با آموزه های شما خیلی در برگزاری مهمانی ها نسبت به قبل راحت تر شدم . یعنی خیلی سعی ندارم که در پذیرایی غذاهای متنوع درست کنم یا حتما ظروف خاصی را استفاده کنم یا سفره ی خیلی دیزاین شده ای بیاندازم. این خیلی به راحت تر شدن من کمک کرده است.

    مهمان های ما به دلیل دور بودن مسیر بعضا چند روز خانه ما می ماندند و راحت گرفتن خودم آنها را هم راحت کرده است.

    نکته ی خیلی خیلی مهمی که من از این فایل درس گرفتم این بود که من مسئول این نیستم که به مهمان هام خوش بگذره .

    من هنوز در این قسمت مشکل دارم که فکر می کردم در تمام گردش ها باید با مهمانم همراه باشم تا احساس نکند که از حضورش در منزل خشنود نیستم. این باعث می شد که گاهی گردش های پشت سر هم من را خسته می کرد.

    اتفاقا همین هفته تعطیلات آخر هفته من مهمان داشتم و این نقطه ضعف باعث شد که گردش های طولانی بسیار من را خسته و کوفته کرده بود طوری که شب واقعا نمی توانستم از روی تخت بلند شوم و فقط می خواستم بخوابم.

    درس شما باعث شد در مهمانی های دیگر من نخواهم همه جا مهمان ها را همراهی کنم و آنها هر زمان دوست داشتند به گردش در طبیعت و شهر بپردازند اما من در منزل بمانم و به کارهایم برسم .

    این نقطه ضعف من برای من ایجاد مساله و مشکل می کرد چون من تمام وقتم را برای مهمان ها که بعضا سه یا چهار روز این جا بودند می گذاشتم تمرکزم را از کارم می گرفت و این گاهی من را در احساس بد می برد که آنها باعث شدند من تمرکزم از کارم کمتر شود.

    واقعا نکته بسیار بسیار مهمی بود من سپاسگزارم.

    نکته بعد در مهمانی ها اینکه اجازه دادم بقیه خودشان در تدارک دیدن و پذیرایی و … خودشان شرکت داشته باشند که خیلی برایم کارها را راحت تر کرده است.

    اما یک موضوعی که دیشب من به آن برخورد کردم و برایم تازگی داشت این بود که من دیشب یک مهمان سرزده داشتم که نزدیک خانه کمتر از نیم ساعت به رسیدن تماس گرفت که به منزل ما بیاید و چون شب بود پیش فرض من این بود که حتما اینها شام اینجا می مانند چون از شهر دیگری بودند. من با سرعت هر چه تمام تر در همان فاصله ی نیم ساعت شروع کردم به آماده کردن غذا و مواد عذایی را آماده کردم و مهمان ها که آمدند بعد از گذشتن یک ربع ساعت گفتند که می خواهند بروند و شام نمی مانند و گفتند که فقط قصد داشتند یک دیدار کوتاهی داشته باشند و هدفشان جای دیگری است که باید بروند.

    این برای من درس داشت که نشان می داد من هنوز می خواهم خیلی سریع کارها را انجام دهم و این عجله در کارها به من اجازه نداد که صبر کنم تا مهمان ها بیایند و من از بودنشان مطمئن شوم و بعد غذا درست کنم. که باعث شد غذای زیادی برای من باقی بماند.

    به هر حال خیلی این فایل عالی بود و من هم ایده گرفتم که جاهایی از این غذاهای آماده استفاده کنم که کار را خیلی ساده کرده بود و غذاهایی هم بود که باب پسند دیگران بود. ایده خیلی خوبی بود.

    سپاس از شما دو انسان دوست داشتنی برای این فایل های گران بها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ثنا بنی عامریان گفته:
    مدت عضویت: 785 روز

    سلام به استاد دوست داشتی و مریم خانم گل وقتتون به خیر و خوشی بگذره الهی.

    چقدر به قول خودتون مهمونی ساده و شیک و قشنگی بود که هم همه چیز فراهم بود و هم شما به سختی نیافتادید؛ واقعا ایده آل و دوست داشتنی بود.

    عاشق منظره خونه زیباتون شدم که چقدر محیطش جون میده برای یوگا یا مدیتیشن یا حتی کتاب خوندن و…

    کلی دوستون دارم روز و شبتون زیبا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    آذین گفته:
    مدت عضویت: 1100 روز

    بنام پروردگار پاک و بزرگوارم

    سلام استاد و مریم عزیزم

    سلام دوستان هم فرکانسم

    خدایااااااااا شکرت چقدرررررر من لذت بردم از این فایل عالی استاد جان فوق العاده بود خدا را صد هزاران مرتبه شکر

    چقدر دلم خواست منم مهمونتون بودم چقدر لذت بخشه دنیا چقدر دنیا زیباست با باورهای درست

    خدایا شکرت

    خیلی عالی بود

    ممنونم ک ما را در این زیبایها شریک میکنید

    خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ساناز ایوبی گفته:
    مدت عضویت: 1097 روز

    سلام استاد جون و مریم عزیز چقدر خوبه که اینقدر زیبا این الگوی مهمانداری رو توضیح دادین و به صورت عملی اجرا کردین واقعا ازتون ممنونم

    خود من ادمی هستم که اگه قرار باشه مهمون بیاد برام ,از یک هفته قبل باید همش در حال مرتب سازی و غذا درست کردن باشم و جوری شده بودم که مهمونی گرفتن برام سخت شده بود یعنی هر وقت کسی سرزده میگفت من میخوام بیام خونتون من کلی ناراحت میشدم که چقدر این ادم بی ملاحظه هستش در صورتی که الان این کلیپ شما رو دیدم, دیدم من ادم سختگیری هستم و کلا خودم , خودم رو زیر ذره بین قرار میدم.

    با دیدن این کلیپتون واقعا به این پی بردم که مهم ترین چیز تو مهمونی, در لحظه خوش بودن و کنار هم بودنه ,نه بشور و بساب ونحوه ی پذیرایی واینکه همش نگران باشی که مبادا کم و کسری نگذاری که یکوقت به مهمون بر بخوره.

    متاسفانه من هروقت مهمون داشتم همش با پذیرایی کردن پشت سر هم , هم خودمو خسته میکردم و هم از مهمونی هیچی نمیفهمیدم و اخر هر مهمونی هم فقط خستگیش برام میموند, به قول مریم جون یه قرمه سبزی میخواستم درست کنم نصف روز بالا سر گاز بودم و اینقدر خسته میشدم که وقتی مهمونا میومدن دیگه حوصله ی گپ زدن با اونا رو نداشتم .

    میدونید استاد خیلی دوست داشتم که مثل شما همه چیو ساده بگیرم ولی همش ترس از این داشتم که بقیه از دستم ناراحت بشن که چرا به اندازه ی کافی براشون وقت نگذاشتم و یه غذای خوب درست نکردم , ولی امروز با دیدن این الگو از شما یاد گرفتم که مهم با هم بودن و دور هم خوش گذروندن و ساده گرفتنه.

    از امروز به بعد دیگه نمیخوام خودمو خسته کنم , نمیخوام به خاطر چیزای حاشیه ایی ,لحظه های خوش با مهمون بودن رو از دست بدم , میخوام تند و تند مهمونی بگیرم و همه چیو راحت بگیرم به سبک عباسمنشی ومریم جونی…

    استاد جون و مریم جون مهربون ممنونم ازتون بابت این درس های بزرگ زندگی که به صورت رایگان در اختیار ما قرار میدین .دوووووووووووستون دارم خیلی زیادددددددددددددددددد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3763 روز

    سلام و صد سلام به همه ی شما خوبان

    من دیوانه ی این فایلم، امشب برای سومین بار دیدم، میخوام نظر بنویسم برای ردپا.

    خلاقیت خانم شایسته قابل تحسینه در استفاده از ظروف، در چیدمان زیبا، در انتخاب مواد غذایی.

    چه ترکیب جالبی میگوی پخته با اسفناج ، یا حمص با اون نان‌های گوگولی خوشگل، اون بلوبری ها و شاتوت ها، انگورهای زیبا، سلیقه ی خانم شایسته از اول اولی که رفتین سفر به دور آمریکای اول برام جذاب بود و اصلا تکراری نشد، دلیلش اینه که احساس ایشون همیشه توی اون لحظه که غذا آماده میکنن عالیه. بارها اتفاق افتاده برام وقتی احساسم خوب نیست و غذایی درست میکنم چطور مزه ش و کیفیتش داغون میشه، و برعکس. درباره ی سخت نگرفتن: یک خاله دارم که همیشه وقتی مهمان دعوت میکنند از حداقل 10 روز قبل دارن کار میکنن و روز مهمانی هم پیش مهمان ها نمیان بشینن. همش هم میگن : شرمنده…

    برعکس مادرم همیشه ساده برگزار میکنه، همان غذایی که برای خودمان میپزن با حجم بیشتر برای مهمان تهیه میکنند و من این ویژگی شان را بسیار تحسین میکنم. وقتی از درون پر باشیم واقعا رفتارهایمان ساده هست چون دنبال تایید شدن نیستیم. بی استرس گذراندن روز و انجام امور روتین روزانه. خدایا شکرت.

    مهمان خودش دست داره، میتونه نوشیدنی وقتی نیاز داشت از کلمن برداره. نه اینکه ما بخاطر احترام گذاشتن هی دم به دقیقه یه سینی پر کنیم دست بگیریم، ببریم دولا راست بشیم تعارف کنیم. اصلا اشربه و اغذیه برای نوشیدن و خوردنه و نه جز این. پس چرا تعارف میکنیم. آیا این فرهنگ خوبه؟ آیا به معاشرت لطمه نمیزنه؟

    من خودم هیچ وقت جایی که هی بهم بگن بخور نمیرم، یعنی فقط بار اول میرم، بار دومی وجود نداره چون واقعا اذیت میشم.

    آقای کلمبیایی که مهمان هستن دارن با عشق همکاری میکنن و این چه حسی ایجاد میکنه؟ حس عضوی از خانواده بودن، حس دوستانه، حس صمیمیت بیشتر.

    آرزوی استاد و برآورده شدنش.عزیزانی که هم مدارن با هم هستن .شنا در دمای آب متعادل در پرادایس زیبا. این فایل واقعا توصیف بهشته. واقعا غبطه میخورم به این عزیزان، چقدر عشق و در عین حال آزادی فکر توی این فایل موج میزنه.خدایا شکرت که منم لایق دیدنشم.

    پاسخ پرسش 2: یکی از اساتید ما همیشه در حیاط منزلشان مهمانی می‌گیرند و میگن هرکی غذای خودش را بیاورد و میتونین تصور کنید که بالای 20 جور غذا بدون زحمتی برای ایشان در باغ چیده میشه و همه کیف میکنن، گروهی سفره چیده میشه، گروهی جمع میشه. و از همه مهمتر آدمایی که همو نمیشناسن خیلی راحت باهم شروع به صحبت میکنن و یه ارتباط عالی بین جمع بوجود میاد. تازه بعدش هم باهم میرن گردش. اینو از نزدیک تجربش کرده ام و الان که دارم مینویسم واقعا خاطره اش حالم را صدچندان خوبتر می‌کند و خدا را شاکرم برای وجود نازنین شان.

    . تابستان یه کارگاه میبایست برگزار میکردم، نیت کردم در قلبم که خدایا دلم میخواد این کارگاه مثل مهمانی باشه، من میزبانم، عشق میدم به بچه‌ها و مامانا، تو هم یه کاری کن که من حس میزبانی داشته باشم با وجودیکه هیچ غذایی همراهم نیست، (چون توی دوره ی قانون سلامتی بودم و هستم )

    و خداوند چقدر زیبا اجابتم کرد، بعد از کارگاه کیفها باز شد و از توشون یه عالمه خوراکی درآمد، همه نسشتن و با هم به اشتراک گذاشتن، یک عالمه مهر بوجود اومد، منم قشنگ روی ابرا بودم و حال میکردم .

    در حال حاضر شرایط دعوت کردن مهمان ندارم، چون مستقل نیستم. ولی اینقدر لذت میبرم از دیدن این تصاویر که مطمئنم به موقعش بهم داده میشه.وقتی تکاملم رو طی کنم.وقتی متعهد باشم روی عملگرا بودن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مرضیه شادان گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    سلام به شما استاد عزیزم و مریم جون

    منم مثه همه آدما مهمونی رفتن مهمون داشتن رو دوست دارم اما مامانم خیلی اهل تشریفاته و برای یه مراسم مهمونی کلی غذا میپزه و کلی خودش و ما باید کار کنیم البته خودش بیشتر ، منم احساس میکنم که مامانم به خاطر اساس خوب گرفتن و تایید شدن از طرف دیگران اینکارهارو میکنه، برای همینم خیلی بهش فشار میاد و خیلی خسته میشه و ما به ندرت مهمونی میریم و مهمونی میگیریم ، مثلا میگفتیم بریم خونه فلانی میگفت نه اصلا چون مجبور میشیم دعوتشون کنیم منم حوصله ندارم، میگفتیم خب مادر یه کم مهمونی رو ساده برگزعر کن میگفت نمیتونم باورتون میشه ما فقط عید نوروز هرسال به خونه فامیلهامون میریم اونم فوقش نیم ساعت، دیگه دوست و آشنا که اصلا رفت و آمد نداریم حتی ما بچها هم از کودکی بهمون یاد دادن که نه دوستی داشته باشید نه خونش برید نه دوستی حق داره بیاد خونتون ، واقعا طرز تفکر شما برای مهمونی گرفتن عالیست و مثه همیشه شمارو تحسین میکنم و امیدوارم خدای دانا و توانا همه را به راه درست هدایت کند و همه هدایت یافته از این دنیا برویم ، الان معنای واقعی سادگی رو متوجه شدم، شما درست میگید هرچی ساده تر و راحتتر برگزار شود ما و مهمانها احساس بهتری خواهیم داشت من سعی میکنم مثه مادرم نباشم و مهمونی گرفتن رو ساده و راحت برگزار کنم ،،، از خدایم و از شما متشکرم به خاطر این آگاهیها ، دوستتان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسن نشاسته گر گفته:
    مدت عضویت: 2979 روز

    سلام به استاد عزیز خانم شایسته ی کدبانو و همه دوستان عزیزم

    بسیار ممنونم به خاطر این فایل عالی و یه عالمه نکته قشنگی که توی اون بود

    از قدیم گفتن مهمان حبیب خداس ولی ماها گاها اونقدر سخت می گیریم که توی ذهنمون اومدن مهمون مترادف با زحمت و خستگی و رودروایسی و اینهاس

    چقدر خوبه که حتی وقتی به قانون سلامتی عمل میکنیم به مهمون اجازه بدیم خودش هر چی دوست داره انتخاب کنه و راحت بگیم ما به سبک خودمون غذا میخوریم شما هم هر چی خواستین هست، از خودتون پذیرایی کنید

    و چه فرهنگ خوبیه که مهمون هم توی انجام کارها به میزبان کمک کنه

    چه در آماده سازی اقلام پذیرایی و چه در شستن و تمیز کردن ظروفی که میمونه

    اینجوری واقعا در کنار هم لذت می بریم

    با هم تفریح میکنیم، با هم صحبت می کنیم و با هم غذاها رو آماده می کنیم

    چقدر خوبه که خیلی از وسواس ها را کنار بزاریم و در اومدن مهمون آسان گیر باشیم و البته که وقتی ما سخت نگیریم جهان هم کبوتر با کبوتر رو رعایت می کنه و افرادی سمت ما میان که بیشتر شبیه خودمون باشن

    استاد توی این فایل هر چی دیدم همش زیبایی بود و نکات مثبت. سلیقه بود و آسان سازی، محبت بود و عشق و دوستی. بدن های خوش فرم بود و سلامتی. شادی بود و لذت

    چقدر خوشم اومد از همسر سمیه خانم که وقتی به اون فوم رسید اون رو برای دوستش پرتاب کرد تا مسافت کمتری مجبور باشه شنا کنه.

    فقط استاد عزیز از اونجایی که خودم خیلی روی مسائل توسعه پایدار، حفظ محیط زیست و تولید زباله حساس هستم و اسم این فایل هم الگوی مناسب واسه مهمانی هست گفتم شاید بد نباشه چند تا نکته رو بگم.

    استاد همونطور که الان ما فهمیدیم بدن ما با قانون سلامتی هماهنگ هست، زمین و محیط زیست هم قانون سلامتی خودش رو داره و بشر (در 100 سال اخیر )با تغییر الگوی مصرفش و تولید بیش از حد زباله ها مخصوصا پلاستیک داره خلاف سلامتی زمین و محیط زیستش حرکت می کنه. توی کتاب های تاریخی در مورد یزد میخوندم که قبلا این شهر، شهرِ بدون زباله بوده ولی الان سبک زندگی ها عوض شده.

    خودم به عنوان یه فعال گردشگری قبل از سفرهای طبیعت گردی از مسافران میخوام که لیوان، بشقاب، قاشق چنگال و… رو به عنوان وسیله شخصی با خودشون بیارن و میگم ما توی برنامه هامون به احترام طبیعت از ظروف یکبار مصرف استفاده نمی کنیم.

    از اونجایی که شما خودتون استادِ بهبود و حل مسائل هستین و بسیار همه ازتون یاد گرفتیم، ازتون میخوام برای این موضوع هم یه راه حلی پیدا کنین تا زباله پلاستیکی کمتری تولید بشه. (توجه داشته باشین که میلیون ها نفر ممکنه برنامه های شما رو ببینن و با راهکارهای شما چه تاثیر عظیمی در کاهش تولید زباله میتونه به وجود بیاد)

    مثلا حداقل از ظروف کاغذی استفاده بشه یا به جای بطری آب از کلمن آب استفاده بشه شما هم که ماشاالله به منابع فراوان آب چشمه و … دسترسی دارین.

    یا مثلا ظرف ها بعد از پذیرایی با همکاری مهمان ها شسته بشه، از ماشین ظرف شویی استفاده بشه و یا هر راهکار دیگه ای که ضمن آسانی این مسئله را هم حل کنه.

    مثل همیشه خیلی ممنونم ازتون به خاطر فایل های ارزشمندتون

    باز هم منتظر دیدن فایل های بینظیر زندگی در بهشت هستم

    در پناه ایزد منان باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    الهام و نگین گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام رب عالمین

    وای خدای من به روز زیبا و دوست داشتنی شروع کردم با یه فایل فوق العاده زیبااا

    خدایا شکرت شکرت

    خدایا شکرت بخاطر اینکه دوباره بهم اجازه دادی کامنت بنویسم

    سلام به استاد عزیزم ‌مریم جان زیبا

    سلام به دوستان عزیزم

    خدای من چقدر این بهشت زیباست

    من همش خودم و اونجا دارم میبینم و لذت میبرم

    خدای من دریاچه ی زیبا را ببین ،چه آب زلالی داره

    خدایا شکرت که چشم‌هام این زیبایها را میببندولذت میبره

    خدای انعکاس آب و ببین چقدر زیباست

    عکس ابرهای زیبا و دوست داشتنی افتاده توی آب

    عکس درخت‌های سرحال افتاده توی آب

    رویایی رویایی

    وقتی همراه شما شیرجه زدم تو آب و و لذت بردم از وجود این دریاچه ی زیبا و سپاس گزاری کردم که تو این هوای رویایی دارم شنا میکنم

    بینظیری بینظیر

    چقدر تو این جنگل زیبا پیاده روی کردم و زیبایها را دیدم شکر گزاری کردم

    خدایا شکرت خدایا شکرت بخاطر این خونه فوق العاده زیبا و دوست داشتنی که آرامش بخش روح و جانمه

    خدایا شکرت که کنار استاد عزیز هستم و مریم جان و هر روز ازشون درس میگیرم

    امروز درس ساده زندگی کردن،ساده مهمونی گرفتن و چقدر لذت بخشه

    چقدر خوش میگذره ساده بگیری وخوش بگذرونی با مهمونات

    واقعا این جمله کلیدی من مسعول خوش گذشتن مهمانهام نیستم اونها خودشون بایدکاری کنند بهشون خوش بگذره و منم خودم باید کاری کنم بهم خوش بگذره اینطوری دیگه نقاب نمیزنیم و همون طور که هستیم رفتار میکنم

    دیگه می‌خواد از چند روز قبل به زحمت بیفتیم

    خیلی شیک مجلسی یه مهمونی ساده تیگیریم به سبک خودمون

    استاد عالی عالی مثل همیشه

    خیلی لذت بردم از این فایل زیبا

    شما همیشه دنبال ساده کردن کارها هستیند

    دنبال اصل

    سپاس گزارم ازتون

    شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: