اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
شکر خدا که هدایتم کرد از نشانه های امروز به این فایل پر از آگاهی و آرامش بخش کهیادآوری میکنه بهمون خداوند هر لحظه در زندگی ما حضور داره و تمام هدایتها با اونه.وقتی این یادآوریها بهمون میشه،اونوقت با نگاهی دقیق میفهمیم چقدر ووی زندگیمون شاکر بودیم یا ناسپاس.ایمان داشتیم یا مشرک بودیم و در هر مرحله چقدر؟
چقدر زندگیمون بر اصل و اساس خداوند و هدایتهاش و قدرتهاش برنامه ریزی شده یا چه جاهائی سکان این کشتی رو سعی کردیم دست خودمون بگیریم یا دست دیگران بدیم.
یروز یه عکس از کهکشان دیدم که بفکر رفتم چقدر ما کوچکیم و در عین حال چقدر بزرگیم که همه این کهکشان و موجوداتش رو برای ما آفریده و مسخره ما کرده و اگه ما زور وارونه نزنیم،همه چیز براحتی و با هدایت خداوند به بهترین شکل ممکن انجام میشه.چرا که نقشه های اون حرف نداره.هدایتهاش همه بی نقصه.حواسش به تمام مخلوقاتش هست.ریز و درشت.خدارو شکر میکنم از این همه نعمت و خلقت و ثروت.مثل همین بارون که در اوج زیبائی داره قدرت خداوند رو بهمون نشون میده .
چه فضای و تصویر زیبایی..چه رابطه قشنگی چه حس و حال عالی..چه ماشین فوق العاده ای و چه هوای بینظیری که عطر و رطوبتش رو میشه حس کرد.
نمیدونم باید چی بگم…اما از خدا میخوام کمکم کنه تا حق مطلب رو ادا کنم…
همون قدر که قلبم اجازه میده و ظرف وجودش از خدا پر شده ، مینویسم …نه در راستای عادت…بخاطر اینکه دیگه میدونم این سایت ،عادی نیست …بلکه همه جاش بوی خدا میده..همه جا و همه ادماش از خدا صحبت میکنن…!!!
این خیلی شگفت انگیزه…
همه در حال یاد خدا هستن…
الله اکبر،، سبحان الله..
تو کی هستی که اینهمه آدم داره برای رسیدن به تو و عشق تو…تقلا میکنه…
خدایا تو کی هستی ..؟!!!!
مگه میشه آدم چیزی و کسی رو که ندیده ، دل طلبشو داشته باشه!!!
سبحان الله پروردگارم…
همین و فقط همین میتونه بزرگترین دلیل برای اثبات وجود تو باشه رب العالمین..
همین که آدم ها توی سخت ترین لحظات چه اونایی که بهت ایمان دارن چه ندارن…. ناخودآگاه به تو پناه میارن, از تو کمک میخوان و اون لحظه قلبشون تورو صدا میزنه!!!
یعنی تو هستییییی… اما ما انسان های فراموش کار هستیم که فقط موقع سختی یاد تورو بجا میاریم!!!!
وای بر ما…
اونجایی که استاد گفتن اول از خدا هدایت و کمک میخوایم بعد که الله یکتا بهمون بخشید …مغرور میشیم و میگیم خودم پیدا کردم!!!!!! وای بر انسان فراموشکار!!!!
پروردگارم…بخدا تو هستی ،توی قلب همه ما هستی …عاشقتم خداوند رب العالمین…الحمدالله …سجده میکنم به آستان جانان!!!
خدای من حتی لحظه ای مارو به حال خود رها نکن …
چند روز پیش خانواده داشتن فیلم میدیدن…من خیلی وقته تلویزیون نگاه نمیکنم..اما یه جایی از فیلم نطرمو جلب کرد متوجه شدم خانمی که از دست کسی فرار میکرد و فریاد میزد : اوه خدای من ، خدای من!!!!
چشمم به این جای فیلم خورد…
یهو گفتم الله اکبر .. خدایا همه آدما توی سخت ترین قسمت زندگیشون به تو پناه میارن،،!!
اینگار برای منی که اول راه بودم ، باید میدیدم!!!
خدا همه جا هست ، همه جا خودشو به ما نشون میده اگه بخوایم!! سبحان الله…
من آدم با ایمانی نبودم …اصلا این اواخر وجود خدارو نفی میکردم..به پیامبران اصلا باور نداشتم…حتی استغفرالله قرآن رو نفی میکردم…
داستانهای قرآن رو افسانه میدونستم…
خلاصه وجودم سراسر شرک و نفی و بی ایمانی بود.
سر کلاس درس کلاس نهم داشتم ادبیات درس میدادم، یکی از درس هاش در مورد خداوند بود…میدونید من معلم ، اینقدر احمقانه اینقدر حقیرانه ، به دانش آموزان گفتم بچه ها…خدارو هرجور بپرستین ، هرجور قبول داشته باشین همینه…
بیشتر نظرم روی کمونیست هاست که خدارو نفی میکنن و مدیریت این جهان رو کار طبیعت میدونن..
حالا من زیاد در این مورد نمیدونم .
…
اما به دانش آموزان با بی ایمانی تمام وجود خدارو نفی کردم…
الان که بیاد میارم…چقدر از خودم بدم میاد…اما نگاه میکنم میبینم چقدر رب العالمین بزرگ و بخشندست که اینهمه شرک رو توی وجودم دید و دید که دارم بندهاشو گمراه میکنم و کاری به کارم نداشت !!! هر لحظه در حال هدایت من بود اما من کر و کور بودم…خدا عاشقانه کنارم بود و با وجودی که شرکی که توی قلبم بود رو هم به دیگران منتقل میکردم اما مهربانانه فقط میخواست من هدایت بشم من گمراه نشم…من حتی ازش نخواستم هدایتم کنه..من فقط میگفتم ..نیست نمیبنمش..کوووووو!!
خدایا به بزرگی خودت منو ببخش، اگر فرصتی بدی ، امسال همه چیزو جبران میکنم !! جوری که بتونم ،جوری که لایقش هستم…عاشقتم خدای خوبم که همیشه کنارم بودی و هوامو داشتی.
چه زمانی که کفر میگفتم چه الان که کنارم نشستی و نوازشم میکنی با رحمت و مهربانی و بخشایندگی بی نظیرت…
سحر بود که داشتم با خدا صحبت میکردم ( این روزا تمرینی که هیچوقت ازش سیر نمیشم و از روزی یک صفحه نوشتن رسیده به روزی 10 صحفه نوشتن ، صحبت با خداست) همیشه هم ازش هدایت میخوام ..هدایت!!! ..ایمان قوی …اونقدر قوی که فقط چشم و گوشم اونو ببینه و بشنوه..و تسلیم بودن در مقابل هرچیزی که بهم الهام میکنه..رو ازش میخوام..
هر روز اینارو ازش میخوام فقط….چون اونقدر برام با ارزش هستن که هر روز صدبار تکرار میکنم که خدایا از دار دنیا اینو بهم بده…دیدن تو و تسلیم شدن مقابل عظمت و بزرگیت و هرچیزی که بهم دستور میدی!!!
خدایا عاشقتم تا اینجا هم سپاسگزارم که دستمو گرفتی و آوردی جلو و توی این جمع بهشتی دارم از تو میگم و میشنوم..عاشقتم رب العالمین
البته اینم بگم …الان دو روزه تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم در خلال صحبت هایی که با رب العالمین دارم..این تمرین رو انجام میدم..
دیروز صبح وقتی انجام دادم و اومدم بخوابم…همون لحظه اولین موردش اونقدر قشنگ تیک خورد که خودمم باورم نشد…
من از خدا خواستم کمکم کنه و بگه با پسر خوبش( مردی که این روزا توی زندگیم هست) چیکار کنم… گفتم خدایا خیلی داره دل میبنده..من نمیدونم چیکار کنم..من نمیدونم چیکار کنم نمیخوام هم بیشتر از تو عاشقش بشم…به من بگو چیکار کنم ،گفتم بگو راهی که میرم درسته یا نه!!!؟؟؟؟
وقتی تمرین تموم شد گوشیمو نگاه کردم ..دیدم ایشون قبل رفتن سرکار پیام دادن ، «که خدا هنوز منو دوست داره که کنار منی و از خدا ممنونم که تو رو به من داده!!!
اولش نگرفتم چی گفته ، فکر کردم یه ابراز علاقه همیشگی و معمولیع ..
بعد یهو شوکه شدم گفتم من که من همین الان از خدا خواستم واضح باهام حرف بزنه …بهم بگه مسیرم درسته یا نه…!!! سبحان الله پروردگارم …
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
دیگه تا شب اصلا یادم رفت توجه کنم ببینم بقیه تیک خوردن یا نه..اما کل روز حالم خوب خوب بود..
سر شب بود که متوجه شدم همکارم پیام داد که اضافه کاری رو واریز کردن بعد چند ماه…من اصلا انتظار اینو نداشتم و حتی توی تمرین ستاره قطبی نبود..اما توکل به خدا …و دادن قدرت به دست خدا…همه چیز میشود برای همه ما!!!!
آخر شب که اومدم ببخوابم داشتم مرور میکردم که چه اتفاقات خوبی افتاده..تضادهای که باهاشون درگیر بودم …حل شدن …و نشونه هایی خوبی بهم رسیده…
همون موقع داشتم با عزیزدلم با پیام صحبت میکردم که ایشون گفتن:
«« میخوای چیکار کنی..چرا نمیزاری رسمی بشیم و….
من فقط گفتم من نمیدونم چی میخواد بشه سپردم دست خدا…
منتظرم موقعش برسسه !!!
ناراحت ششدن و گفتن چی میگی؟؟؟
اگه تو بخوای میشه…
انگار شوکه شده بودن !! گفت تو میخوای تنهام بزاری !!!دیدم عکس یه گردنبند به اسم خودشون و یک انگشتر رو فرستادن و گفتن من اینارو برای تو گرفتم دیروز سفارش رو تحویل گرفتم …تو هنوز نمیدونی میخوای چیکار کنی!!!!
گفت که نمیخواستم نشونت بدم ولی میخوام بدونی که من فقط به تو فکر میکنم.!!!
دوستان بخدای بزرگ قسم من از خدا رابطه خوب میخواستم….همه اینارو توی دفترم نوشته بودم و رها کردم..
نوشتم که خدایا من نمیدونم چطوری بهم این رابطه رو میدی اما میدونم خودت قشنگ ترش رو ممیخوای واسم..میدونم سورپرایزم میکنی!!!
و الان هر روز دارم سورپرایز میشم ..قشنگ ترین کلمات عاشقانه هر روز توی گوشم داره زمزمه میشه…
دوست دارم بگم باورم نمیشه…!!!!!
اما چرا باورم نشه..اول اینکه لایقش هستم بعدم خدا اونقدر بزرگه که این در مقابل بزرگیش و بخشندگیش هیچی نیست.
باورم مشده که اگه بخوایم از خداوند با ایمان…با توکل با تسلیم شدن….اونقدر قشنگ همه چیز رو جفت و جور میکنه که خودتون هم باورتون نمیشه!!
الهی شکررررت پروردگارم….
شهد شیرین بندگی کردن رو با لطف و کرم تو دارم نوش جان میکنم..
برای اولین روز که این تمرین رو انجام دادم بی نظیر بود بی نظیر…
اما خب امروز بعد سلام و صلاه پروردگار…اولین کاری که کردم سایت رو چک کردم چون میدونستم استاد عزیزم ، هر. دور روز یکبار فایل جدید میزارن و من خودمو متعهد کردم که کامنت بزارم ..برای دل خودم ،چون اینجا بعد از خدا شناسی ..مسیر خود شناسی هستش…
دیدم که فایلی نیست …الان که بیدار شدم..سایت رو نگاه کردم ..به به ، چه بیلبوردی از فایل جدید روی سایت هست.. چقدرررررررر زیبا بود و چشم نواز..
استاد با اون تیپ محشر توی فضای بهشتی پرادایس…
(( من راستش این روزا که کامنت بچه ها رو میخونم و همه در حال تحسین و تمجید و فرستادن عشق به استاد عزیز هستن…یکم نمیتونم ارتباط بگیرم با استاد عزیزمون !!! اینم بخاطر اینه که من نمیتونم بخاطر مشکل شنوایی با قایل های صوتی و گاها تصویری استاد جان ارتباط بگیرم)
از وقتی اینجا هستم ..بعد از خدا ، بعد از عشق خدا دلم میخواست عشق استاد رو حس کنم..واقعا از ته قلبم میگم!!!!
وقتی فایل رو باز کردم قشنگ زوم کردم روی چهره ماه استادجان.، گفتم باید امروز تا آخر گوشش بدم ..وقتی شروع کرد به خوندن متوجه شدم شعر کتاب فارسی چهارم دبستان هست که سال گذشته من توی این پایه تدریس میکردم و اصلا متوجه معنی و مفهوم این شعر نشدم و خیلی سرسری به بچه ها یه چیزایی گفتم..آخه اصلا توی مدار نبودم..
همینکه موضوع حضرت موسی ، داستان درس هدیه های آسمانی این پایه هم هست ..یعنی قشنگ خدا همه جا ایستاده بود و داشت منو هدایت میکرد ولی من کر و کور بودم و نمیدیدم….
هر بار که استاد هر بیت رو میخوندن و معنی میکردن و از خدا میگفتن ..من بیشتر مجذوب ایشان و کلام حقشون شدم و بیشتر به سعیده شهریاری که ایشون رو پیامبر خطاب کردن ..ایمان میارم..
بله ایشون ،استاد عباسمنش عزیز که همش دارن از خدا میگن..از قرآن میگن..قطعا پیامبر زمانه هستن…
کی بیشتر از ایشون در حال دعوت مردم به یکتاپرستی هست؟؟؟ واقعا کی؟؟؟
تا حالا بهش فکر نکردم ولی امروز دیدم واقعا ایشون تمام تلاشش رو داره میکنه تا چشم مارو به روی الله و قدرتش و جهان هستی باز کنه!!! و عمل کنیم ..ایمان داشته باشیم و توکل کنیم…
واقعا چه کسی بیشتر از ایشون ، نسل جدید ،نسل جوون خام و نا آگاه ناشی از آموزش های اشتباه خانواده و مدرسه و جامعه در شناخت الله ، رو بیشتر داره به یکتا پرستی دعوت میکنه و شهد شیرین انس با خدا رو نشونشون میده…
واقعا پیامبر زمانه هستن..
درود میفرستم به محضر استاد عباسمنش عزیزم ..پیامبر زمانه… امیدوارم خداوند بزرگ به شما قدرت و عزتی در خور شأن به شما عنایت کنه….واقعا ایشون چقدر به منت و چقدر زیبا این آگاهی هارو نشر میدن…سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر هدایت کرده و لیاقت استفاده از این سایت الهی رو به من داده که هرچی میبینم فقط نشان از روی زیبای خدا داره اینجا …..
تصمیم گرفتم این فایل رو ذخیره کنم و برای سال جدید وقتی به این قسمت درس رسیدم ، از طریق کلاس هوشمند این فایل رو برای دانش آموزانم پخش کنم تا از همین کودکی که قلب های آماده دارن…آگاهی های درست دریافت کنن..
سپاسگذار الله یکتا هستم که اولا منو با آیین درست بندگی کردن اشنا کرده و بعد منو لایق شغل معلمی قرار داد تا بتونم رسالت بندگی کردن در استان مقدسش رو به دیگران، هرچند کوچک ، آموزش بدم..
امید دارم بتونم هرچه بهتر و پر قدرت هم خودم این مسیر رو بفهمم و یاد بگیرم و ادامه بدم و ظرف ایمان و بندگیم اونقدر بزرگ بشه تا خدارو هرچه بزرگتر و پر مفهوم جوری که لایق خداییش هست آموزش بدم
خدایا عاشقتم که امروز به من یادآوری کردی …ایمان همه چیز میشه …توکل کن ..ایمان داشته باش و تسلیم باش....خدایا عاشقتم …تسلیمم…هرچی تو بخوای پروردگارم…
آرامش این روز هام…رو مدیون خدایی تو هستم…عاشقتم دوستت دارم..
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
برای همه دوستان و همسفران این سایت الهی و بهشتی …از خدای بزرگ و بخشنده ایمان قوی آرزومندم ️
به به که چه لذتی داره فایل های توحیدی استاد عباسمنش
الهی شکرت برای یک فایل جدید دیگه که سرشار هست از توحید و عشق
الهی شکرت برای وجود نازنین توحیدی ترین استاد زندگیم
می خوام برای دل خودم کامنت بنویسم.
حال و هوای شهر جوری شده بود که می خواستم ، دلم رو روی کاغذ بیارم و خدا رو شکر کنم که به یک احساس آرامش درونی رسیدم و ظاهر شهر و رفتار مردم شهر ، مثل قبل نمی تونه هیچ تاثیری بر عشق الهی و توحیدی درونم بذارِ…
هر کسی این اختیار رو داره که هر جوری دوست داره فکر کنه و عمل کنه
احساس خوشبختی و سعادت عجیبی در وجودم شکل گرفته
الهی شکرت
هر چقدر دوره کشف قوانین رو جلوتر می رم ، اهداف و خواسته هام واضح تر و قابل لمس تر میشن و تحقق اونها برام باورپذیر میشن.
وای که چقدر خوب که خالق زندگیم هستم.
.
.
وقتی صبح سایت رو دیدم ، لذت بردم از هدایت خدا که دقیقا تایید کرد حس و حالم رو
خدایا شکرت برای کشف قوانین زندگی و دوری از حواشی جهانِ اطرافم
چقدر لذت بخشِ که بر عکس اطرافیانم ، هر روز آرامش و احساس خوب بیشتری رو تجربه می کنم
چقدر لذت بخش که هر روز مهارتم در کد نویسی خواسته ام قوی تر رو قوی تر میشه
من بنده هدایت شده هستم.
همونطور که خداوند مادر موسی رو قدم به قدم هدایت کرده ، هر وقت من هم تونستم تسلیم باشم و حالم رو خوب نگه دارم ، هدایت شدم به جواب مسائل زندگیم.
هر وقت که کم آوردم و کار رو به خدا سپردم ، هدایت شدم به راه حل ها
حالا باید ببینم کجاها من تسلیم شدم و هدایت شدم ؟؟
و کجاها تقلا کردم و زجر کشیدم!!
خدای مهربان ، تو همیشه حاضری ، من هستم که با غرور و تکبرم گاهی اوقات باعث میشم زندگی رویِ سختش رو به من نشون بده
تمام کار برمیگرده به من
اگر من هر لحظه تو را حاضر و ناظر بدونم
اگر من باور قلبی داشته باشم که تحت حمایت و هدایت تو هستم
اگر من قبول کنم که تو تواناترین و آگاه ترین هستی
اگر من قبول کنم که تو مهربان ترین مهربان ها هستی
اگر من بپذیرم که تو به همه چیز احاطه داری و برگی بدون تو بر زمین نمی افته
اون وقت تمام کارهای خودم رو با این باور شروع می کنم که ، من باید قدم اولی که بهم الهام شده رو بردارم و قدم های بعدی رو خداوند به موقع بهم میگه و این احساس یعنی امید ، آرامش ، یعنی لاتخف و لاتحزن ، یعنی صبر و ایمان
دقیقا مثل مادر موسی
بهترین کار برای من اینِ که این شعر و آیات قرآن ، در مورد داستان موسی رو ، برای خودم پیاده سازی کنم
منطق وجود چنین این آیات و داستان هایی اینِ که درسش رو بگیرم و طبق همین درسها ، عمل کنم.
باید این داستان سرلوحه تمام کارهام باشه.
یعنی وقتی از خواب بیدار می شم ، از همون لحظه خدا رو در دورن خودم حس کنم و باور داشته باشم که هیچ فاصله ای بین من و خدا وجود نداره. دقیقا از خود صبح تا آخر شب
و باید هدف داشته باشم
خودم رو محدود نکنم
به جای کوچک تر کردن خواسته ها و اهدافم ، ایمان و باور و عمل صالح رو در خودم تقویت کنم
باید به سمت علایق و خواسته ها قدم بردارم و ایمان داشته باشم که وقتی خداوند شجاعت و جسارت و حرکت و تعهد و عشق و علاقه من رو که ببینه ، اون وقت من رو هدایت می کنه و خواسته هام رو تک به تک محقق می کنه.
.
.
خدایا سپاسگزارم که غل و زنجیره هایی رو که خودم برای خودم ساخته بودم ، باز شدند…
غل و زنجیرهایی که من انتخاب کرده بودم
در گذشته نچندان دور ، من هم در چنین ایامی تو سر خودم می زدم
من هم خودم رو گناه کار می دونستم و احساس پوچی و بی ارزشی داشتم
نوکرِ درِ خونه ….
خاکِ پایِ ….
به من گفته بودند که هدف خلقت ما عزاداری و نوکری هست!!!!
ادای بقیه رو در می آوردم
سعی می کردم هم رنگ جماعت بشم ، چون حرف بقیه برام مهم بود ، چون خودم تفکر و تعقل نمی کردم !!!
چون اصلا اجازه تعقل کردن به خودم رو نمی دادم ، باورم این بود که باید تقلید کنم!!!
من کجا و نزدیکی به خداوند کجا ؟؟
من کجا و هدایت شدن و دریافت الهامات کجا؟؟
بقیه مشکی می پوشن ، پس من هم باید بپوشم!!!
بقیه تو سر می زنند ، پس من هم باید بزنم !!!
الله اکبر از شرک و نادانی که داشتم
عقل و قلب و وجودم در اختیار افرادی بود که تریبون داشتند…
چقدر با لعن و نفرین کردن افراد در گذشته ، بیشتر و بیشتر احساس نفرت و کینه و خشم رو در خودم به وجود می آوردم و از خدای خودم فاصله می گرفتم؟؟؟
چقدر عزت نفس پایینی داشتم و خود واقعی ام نبودم!!!
ولی یه چیزی در اعماق وجودم می گفت : نه !!!! این راه درست نیست
راه راست ، راه غم و زجر و عزا و ماتم و آدم پرستی نیست
راه راست ، راه نفرین و کینه و خشم نسبت با انسانها نیست
ای فرمانروای ما ، ما صدای منادیی که خلق را به ایمان فرا میخواند که به فرمانروای تان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم، ای فرمانروای ما ، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان
.
و من ، 1191 روز پیش صدای منادی تو را شنیدم که به ایمان دعوت کرد
به راه راست دعوت کرد
به راه نعمت و خوشبختی و سلامتی و احساس خوب دعوت کرد
و من شنیدم و ایمان آوردم…
.
ای الله غفور و رحیم
ای رزاق و فتاح و علیم
ای تواب و وهاب و حکیم
ای خالق کل قوانین
ای مالک و ای صاحب اختیار من
ای که حاضری و غایب نیستی!!!!
ای خدایی که تنها منبع قدرت هستی
ای خدایی که خورشید و ماه و زمین و منظومه ها و کهکشان ها و میلیاردها میلیارد سیارات رو به آسانی مدیریت می کنی
ای خدایی که صاحب گنج های آسمان و زمین هستی
ای خدایی که از قدرت خودت به من عطا کرده ای تا زندگی خودم را خلق کنم
ای خدایی که پاک و منزه و بدون خطایی
سپاسگزارم که دستم رو گرفتی و هدایتم کردی
.
خدایا شکرت برای اشک شوقم در این لحظه …
خدایا سپاسگزارم برای ساختن باورهای توحیدی در وجودم
خدایا سپاسگزارم برای ساختن مجدد عزت نفس و اعتماد به نفسم بر روی پایه های توحیدی
خدایا سپاسگزارم برای ترک شرک و ترک آدم پرستی
خدایا سپاسگزارم برای رسیدن به احساس خوب همیشگی
خدایا سپاسگزارم برای احترام گذاشتن و دوست داشتن همه انسانها در ادوار تاریخ و دیدن نکات مثبت آنها
خدایا سپاسگزارم برای همیشه قدرت رو به تو می دهم نه هیچ کس دیگه
خدایا ممنونم که هر روز سپاسگزارم تر می شوم
خدایا شکرگزارم برای رسیدن به احساس خوب واقعی به وسیله شکرگزاری
خدایا شکرت همه اینهایی که گفتم و ساختم و به دست آوردم ، خود تویی …
.
هر روز و هر لحظه باید به خودم بگم ، که هر اتفاق خوبی که برام می افته از طرف توست.
جای پاری پیدا کردن
خریدن میوه ها و سبزیجات سالم
برخورد خوب انسانها
عشق و محبت فرزندان و همسرم
عشق و محبت پدر و مادرم
نفس کشیدنم
تپش قلبم
ترشح هورمون ها
هضم و جذب مواد غذایی در دستگاه گوارشم
بینایی و دیدن زیبایی ها
شنوایی و شنیدن ندای حق و شنیدن صدای آب ، صدای موسیقی ، صدا آب
لمس کردن نعمت ها
بوییدن عطر گلها
حرف زدن و ارتباط برقرار کردن
چشایی و لذت بردن از غذاها
راه رفتن و خوابیدن
ثروت و پول
رزق و برکت
سعادت و خوشبختی
آرامش و آسایش
تولد و مرگ
کسب دانش و مهارت و علم
همه چیز تویی
هو الاول والآخر والظاهر والباطن وهو بکل شیء علیم؛ “اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی داناست”
ما یکون من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم ولا خمسه الا هو سادسهم ولا ادنی من ذلک ولا اکثر الا هو معهم این ما کانوا)؛”هیچ گفتگوی محرمانهای میان سه تن نیست مگر اینکه او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست و نه کمتر از این و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست”
و هو معکم این ما کنتم والله بما تعملون بصیر؛”و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه میکنید بیناست”
خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است [که نزد ایشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
خدایا ، هدایت شدنم من هم یعنی تو
انتخاب مسیر یکتارپرستی و توحید هم یعنی تو
همه چیز تویی
اگر تو دستم رو نمی گرفتی قطعا از گمراهان و مغضوبین بودم
خدایا شکرت که ارزش و جایگاه من رو برای من نمایان کردی
خدایا شکرت که توانایی ها و رسالتم برای واضح کردی
.
من هیچ تفاوتی با موسی و عیسی و ابراهیم و یوسف و سلیمان و محمد ندارم.
همون طور که بندگان صالح خودت رو کمک و هدایت کردی ، من رو هم هدایت و یاری می کنی.
همه چیز به باور من و نگاه من بر می گرده.
تو همیشه بودی هستی و خواهی بود ، این من هستم باید تو رو انتخاب کنم .
و خدای مهربان ، من به هر خیری که از تو به من برسه ، فقیر و محتاج هستم.
باید هر روز حواسم به کبر و غرور باشه که مبادا طغیان و سرکشی کنه!! چون این کار ذهنِ
خدایا بی نهایت ممنونم برای این فایل و این آگاهی ها که به من الهام کردی
و روزم سرشار شد از نور الهی و کلام حق
چقدر زیباست این احساس بندگی تو
که پاداش اون ، سربلندی در میان بندگان توست
الهی شکرت
خدایا عاشقتم و ممنونم که هدایتم کردی به توحیدی ترین استاد عصر حاضر.
خدایا سپاسگزارم برای همسفر بودن با دوستان نازنین و مهربانم در این مسیر بی نهایت زیبا و لذت بخش
بنام خداوند مهربان یکتا که در قلب وروحوجسم وجان من است.
همه چیز را مسخر من انسان و اشرف مخلوقات کرده ،
انسانی که خالق زندگی خود است بر خلاف همه جانداران و گیاهان و حیوانات و …
سلام و درود بیکران بر استاد عباس منش و یار و همراه همیشگی و عزیزدلش مریم بانوی شایسته …
امروز که سایت باز کردم که کامنت هارو بخونم ، دیدم یک فایل هدیه ارزشمند جدید اومده واونم یک فایل توحیدی، من که عاشق این فایلهای توحیدی ام و همیشه تشنه این آگاهی های ناب ام
سریع فایل و تصویری پلی کردم بعد صوتی که بتونم بنویسم و نکته برداری کنم :
تو این فایل اونچه برام خیلی آموزنده بود معنای قدرت سپاسگزاری واقعی از خداوند یکتا است:
دعای استاد : «خدایا قدرت سپاسگزاری زیاد به من بده » الهی آمین
با اندازه ای که من بتونم سپاسگزار خداوندم باشم «سپاسگزاری واقعی » که منو به احساس خوب و فراوانی و سلامتی ، آرامش و خوشبختی و لذت از زندگی برسونه، من با سادگی به خواسته هام میرسم.
قبل از اومدن تو سایت ، نمیدونستم معنای سپاسگزاری رو اونحسی که قلبم و باز کنه ، اون حس خوب آرامش بعد از شکرگزاری به درگاه خداوند و این روزها میفهمم، این احساس زیبا خودش انگاری تکامل میخواد و من باید هرروز بیشتر از قبل شکرگزار همه نعمت ها، سلامتی و داشته هام باشم.
به اندازه ای که در مقابل پروردگارم. سرم پایینه. فروتنی ام بیشتره ، ایمان و یقین بالاتر دارم ، به همون اندازه در مقابل غیر خداوند سر افراز تر و سربلند ترم .
به اندازه اقرار به ضعف وناتوانی و تسلیم بودنم در مقابل پروردگارم مثل موسی و مادرش ، به اندازه نداشتن غم و ترسی ، من در مقابل بقیه سرم بالاست .
استاد چقدر این شعر توحیدی پروین اعتصامی رو برامون زیبا معنی کردید ، هرچقدر از توحید بدونیم باز هم کمه ، باز هم تشنه ایم و انگاری سیرابی نداره ، خداوند با ایمان و یقین من میشه همه نیازهایی که میخوام . همونطور کهملاصدرا میگه :
…
فکر کنم برای همه دوستان هم فرکانسی در سایت هم اتفاق افتاده اون حس آرامش وخیال راحتی بعد از گوش دادن به فایلهای توحیدی استاد ، این فایل و که گوش دادم ، یاد کتاب(( چگونه فکر خدا را بخوانیم )) ، افتادم.من این کتاب و مهر ماه پارسال1401 از اول تا آخر نوشتم و بارها خوندمش ، اما فایل امروز وداستان توحیدی موسی و مادرش، انگاری برام تازه بود ، سیستمی بودن خداوند وانرژی جهان هستی و قوانین بدون تغییرش ، سیستم جهان هستی همواره اتفاقاتی مترادف با فرکانسها و باورهای وجودی ما برامون بوجود میاره. با ایمان همراه با آرامش ، با شکرگزاری .
سیستم خداوند است ، همراه با مجموعه ای از قوانین جهان هستی. قوانینی که ثابت اند وآگاهی از آنها وهماهنگ شدن با آنها ، کنترل همه جانبه تمام اتفاقات زندگیمان را در دستمان قرار میدهد.
پروردگارم : یاری ام کن توحید عملی را بصورت واقعی در زندگی ام در روابط، مالی ، سلامتی …وهمه جنبه های زندگی ام اجرا کنم ، بدونم مالک و صاحب اختیار تمام جهان هستی توئی،
فقط روی خودت حساب کنم و نه غیر تو ،
شرک خفی و آشکار را از من دور کن ،
تنها به تو باور ، ایمان و اعتماد وتوکل و امید داشته باشم .
بدانم هر آنچه در زندگی ام هست ، مفهموم الخیر ما وقع است و تنها تو برایم کافی هستی .
اشکم نمیزاره بنویسم این چه فایلی این چی بود خدایا کمکم کن بنویسم ،ذهن نجواگر میگفت ننویس حالا منتظر باش تا کامنت ها بیاد اونا رو بخون ولی اصلا دلم نیومد ننویسم ،
امروز که این کامنت رو دارم مینویسم روز تاسوعاست و من در یک مکان کاملا آرامش بخش دل درخت های سربه فلک کشیده کاج ،صدای پرنده ها ،گنجیشک ، صدای قمری هو هو میکنه عشق بازی دارن میکنن اوناهم به وجد اومدن از این فایل ، یادم میخواد سه سال پیش بود تو همین روزا من تو اینستاگرام اتفاقی لایو استاد رو دیدم که تو تراس خونه تمپا نشسته بودن گفتن اینجا آمریکاست تا اونجا رسید بچه ها سوال پرسیدن نظرتون درباره محرم و عزاداری چی ؟ استاد گفت که من اصلا به این شکل عزاداری رو قبول ندارم همونجا استاد رو بلاک کردم ، گفتم ببین چی داره میگه امام حسین ها باید جون در راه اش باید خودتو پاره کنی در راهش، ببخشید این مدلی صحبت میکنم چون واقعا همینا رو میگفتم ، تا بعد از مدت ها از طریق یه دوستی با استاد آشنا شدم باز مقاومت داشتم تا اینکه گفتم بزا گوش بدم ببینم چی میگه ، البته اینم بگم این حرفا رو دارم میزنم هم زمان من با چند تا استادم کار میکردم باز همون آدم سابق با همون افکار بودم یه کوچولو تغییر کرده بودم ، خدای من ، الان سه سال از اون حرفا میگذره ،من امسال جایی هستم که تنهایی در آرامش دارم روی خودم کار میکنم و دیگه کاری با بقیه حتی خانواده ام ندارم ، استاد جان حقیقت میگفتی من به این شکل عزاداری رو دوست ندارم من نمیدونستم من تو مدارش نبودم ، آره بریم ببینم چرا حضرت زینب میگه من بجز زیبایی چیزی ندیدم ، همه از گذشتگان بهمون رسیده بود و من خودم رو میگم نرفتم به کوچولو تحقیق کنم ببینم داستان از چه قرار ، چرا باید این عمال رو داشته باشم ؟ چون که پدر و مادرم گفته نخیر ، جالب خداوندم در قرآن میگه وای بر اونایی که راه پیشینیانشون رو رفتن ،
به نظر خودم را من میپرسن بابا ما اینهمه بهت امکانات دادیم نرفتی تحقیق کنی ،
اما این فایل فوق العاده توحید عملی 9
خیلی جالب بود هم زمانی این فایل با خرید قدم شش که استاد درباره هدایت توکل ایمان صحبت میکن ، من مشغول این فایل ها بودم که دوست عزیزم آقای برزگر پیام داد گفت خبر خوب فالی جدید استاد به نام توحید عملی 9 اومده قطعا برای ماست ،همونجا تو دلم گفتم خدایا میخوای باهام حرف بزنی ، خدایا بی صبرانه رفتم ببینم این فایل رو با چهره نورانی و مرتب و منظم با تیشرت خوشگلشون اومد بالا ، این فایل چنان ارزش بالایی داشت که استاد اومده سمت شاگرد نشسته تا تمرکز داشته باشه ، خدای من اونجایی که گفت ما به دریا حکم طوفان میدهیم بغضم ترکید خدایا چه میکنی ، اینقدر این گریه ها به آدم حس قشنگ و پاکی میده که آدم احساس میکنه تو آسموناست ،
چقدر این بحث هدایت ،بحث توحید و توکل حس عالی میده ،
خیلی احساسم عالی ، خیلی آروم تر شدم ،.
اونجایی که بارون یکدفعه شروع کرد گفت الله اکبر ببین چه نشونه ای ، آسمونم به وجد اومد ،چون اونم از انرژی ، باران رحمت الهی که همیشه درحال باریدن ، خانوم شایسته از شما سپاسگزارم که رانندگی کردی ، و در آخر چهره زیباتون رو دیدیم با اون خنده های ملیحی که نشان از به وجد اومدن شما بود .
به نام خدایی که سکان این جهان رو به دستش گرفته و همه چیز تحت فرمان اوست
ردپای 31
سلام به استاد عزیزم سلام به استاد بی نظیر که با فایلهاش قدرت خدا و خود خدا رو بهتر به ما میشناساند و هر چند روز باطری ما رو شارژ میکنه و یه دریچه در ذهنمان باز میکند دریچه ای به سوی خواسته هامون دریچه ای به سوی ثروت
استاد هر چی از شما تشکر کنیم کمه که اینقدر واضح توضیح میدین قدرت و ربوبیت خداوندبزرگ را که بابا هر که در این جهان هست همه رو او مدیریت میکند
به اذن او برگی به زمین نمیافتد
با این شناخت باید ایمانمون به خداوند چند هزار برابر بشود اگه چیزی از او میخواهیم با این دید نگاه کنیم که او به ما داده است و شکر گزاری کنیم
وقتی ما یه خواسته ای به خدا میگوییم دیگه نباید عجله کنیم و اما و اگر بیاریم اگه به قدرتش ایمان داریم که همه چی رو به راحتی میتونه برامون درسته کنه اون خدایی که این جهان رو با عظمتش میتونه بچرخونه خواسته های ما و کارهامون در برابرش چیزی نیست شاید از دید ما خیلی سخت و بزرگ باشه اما برای او کاری بسیار آسانه
قبل از اینکه با شما استاد عزیز آشنا بشم
تا چیزی رو از خدا میخواستم باز با خودم میگفتم اگه نشه چکار کنم چه معلوم بشه
باور اشتباهی که ما انسانها داریم اینکه قدرت خداوند رو مثل قدرت خودمون میدونیم همانطور که در برابر خیلی کارها ضعیف هستیم و نمیتونیم آنها رو انجام بدیم فکر میکنیم خداوند هم همینطوره
از پس بعضی کارها بر نمیاد
اما الان که با شما چند ساله آشنا شدم و هر روز بهتر و بهتر قدرت خدا رو میبینم در زندگیم خیلی خوشحالم که در سن 48 سالگی خدا رو شناختم و قدرتشو حس میکنم الان محکم و با ایمان ازش میخواهم و او هم به من جواب میدهد خیلی قشنگ و زیبا
استاد خیلی دوستتون دارم ممنونتم سپاسگزارتم که اینقدر به فکر ما هستین
ممنونم بابت فایلهای پر از آگاهی
خداوند از هر طریقی که بداند نعمتهایش را به من عطا میکند
چقدر این فایل های توحید عملی عالی و حال خوبی رو به ادم میده و من چقدر بهش نیار دارم توی این روزها برای کنترل ذهنم، من خودم العان دارم یه تصمیم عالی میگیرم توی زندگیم واین ایمان و توکل به خداوند چقدر به من ارامش و احساس خوبی رو میده و من دل گرم هستم و ایمان دارم به هدایت ها توی این مسیر، خوشحالم که این اگاهی ها رو میشنوم و احساس خوب رو تجربه میکنم. خدایا شکرت
سلام بر استاد عباس منش بزرگوار، سلام بر مهربانو مریم خوش قلب و سلام بر همه دوستان هم فرکانس
استاد حدود شش ماه پیش خداوند به بهانه یک تضاد
که زندگی ام را آشفته کرده بود به شما و خانواده عباس منش هدایت شدم.
داستان هدایت من بماند و این که من نزدیک 20 سال با افراد، فیلمها و کتابهای انگیزشی زیادی سر و کار داشتم که هیچ کمکی هم به من نشد اما شما چون یک گنج با ارزش از نظر من پنهان بودی.
اما عجالتا میخواهم این را بگویم که این شش ما در وجود من انقلاب ایجاد کردی، چقدر غرق در آگاهی شده ام، چقدر زندگی ام صلح آمیز شده، چقدر با دنیای اطرافم آشتی کرده ام،
استاد قبل از آشنایی با شما اصلا با قرآن رابطه خوبی نداشتم قرآن را کتابی زمخت و نچسب میدانستم که بیشتر راجع به مرگ نوشته ولی این روزها چنان با این کتاب آسمانی آشتی کرده ام که به محض بیدار شدن با شوق آن را باز میکنم خدا را شکر.
روزهای اول آشنایی با سایت، در جایی شما گفتین که شش ما با این برنامه باشید اگر مورد قبولتان نبود آن را کنار بگذارید. استاد باور کنید من از همان روزها به سایت و آموزه های شما مبتلا گشتم و هر روز هم تعهدم بیشتر میشود خدا را شکر.
همچنین صحبتهای شما در این قسمت مرا یاد دیباچه گلستان انداخت
که سعدی بزرگ میگه: هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات.
پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکری واجب.
««یعنی من بابت تمام نفس کشیدنهایم یک بار برای دم و یک بار برای بازدم واجب است شکر کنم (نمیگه مستحب میگه واجب)»» حالا بماند بابت قلب و چشم و گوش و…
و البته سعدی خودش میگه: از دست و زبان که براید کز عهده شکرش به درآید.
استاد عزیز باز هم خدا را شکر بابت وجود شما بابت وجود خانم شایسته عزیز، بابت وجود سایت عباس منش و بابت وجود همه دوستان که با نوشته هایشان راهکارهای تجربی و عملی میدهند.
پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است آیا پس از خدا چه کسى او را هدایت خواهد کرد آیا پند نمى گیرید (23)
خدایا واقعا نمی دونم چی بگم چی بنویسم در مقابل عظمت و رفعت تو من ذوب میشم و من هیچم و هیچ
خدایا تو بودی که منو اجازه دادی تا بیام به این دنیا
تو بودی که منو از آب پستی به وجود آوردی
تو بودی که در تاریکی رحم مادر غذایم دادی
تو بودی که مهر منو به دل مادرم انداختی تا مشقت زمان بارداری را با عشق و محبت بگذراند
تو بودی که من را با شوق و شعف پدر و مادرم به استقبالم آمدی
تو بودی که من که ناتوان بودم حتی به خوردن شیر توانایی نمودی
تو بودی که مهرمادری را آنقدر شدت دادی که از خواب و خوراک و آسایش خودش گذشت تا مرا پرورش دهد
خدایا تو بودی که مهرم را به جانش افزوده تا از شیره وجودش بهم زندگی بدهد
تو بودی که تپش قلب او را لالایی شبانه ام کردی
تو بودی که با اولین سخنم در وجود پدر و مادرم ذوق کردی و بالا و پایین پریدی
خدایا تو بودی که توان راه رفتن و تکلم و احساس و دیدت و شنیدن را بهم هدیه کردی
تو بودی که به پدرم عشق و امید دادی تا از جان برایم مایه بگذارد و سختی زندگی را به جان بخرد که من رشد و پیشرفت کنم
تو بودی که به ذهن و فکر آنها انداختی که مرا به آموختن علم و تحصیل بفرستند
تو بودی که با هر اشتباهم آنها را گشاده رو کردی و بهم فرصت جبران دادی
خدایا تو بودی که با هر پیشرفتم از طریق آنها انگیزه دادی
خدایا در اولین روز مدرسه ام تو بودی که دستم گرفتی بردی سر کلاس نشاندی
خدایا تو بودی که در سن تکلیفم چادر سفیدی را سرم کردی
خدایا تو بودی که هر صبح بهم پول توجیبی میدادی و بدرقه ام میکردی
خدایا تو بودی که در لحظات سخت زندگیم که فکر میکردم دیگر صبح نمی شود نور امید را می تاباندی
خدایا تو بودی که از طریق عشقم بهم عشق ورزیدی
تو بودی که از طریق کارم بهم ارزش و اعتماد بنفس دادی
خدایا تو بودی که همیشه سفره مان را پر از روزی حلال نمودی
خدایا تو بودی که زمین هایمان را پر از محصولات نمودی
خدایا تو بودی که در ترسهایم بهم آرامش دادی
خدایا همه تو بودی و هستی
خدایا تو بودی وهستی
خدایا تو بودی و هستی
و من اقرار میکنم که هیچ هستم در شکوه و رأفت و مهربانیت هیچم …
خدایا من هنوز تو را نشناختم خدایا با وجود اینکه اینهمه تو بهم نعمت دادی هنوز ذره ای تو را نشناختم
خدایا هدایتم کن که تو را بشناسم و تا حد امکان سپاس و شکر تو را به جا بیاورم
خدایا بهم قدرت ایمان بده با تمام الطافت هنوز من بهت ایمان واقعی ندارم خدایا هدایتم کن
خدایا خودتو بهم هدیه کن تا سیراب از این دنیا بروم
خدایا تویی که پوشاننده تمام عیبهایم خطا هایم هستی می دانم که بزرگی و عظمت و مهربانی تو بزرگتر از اشتباهاتم هست خدایا تو می توانی منو در آغوش گرمت پناه دهی و پاکم کنی خدایا به لطف و مرحمت تو چشم دوختم
چند روزی بود در عقل کل دنبال پاسخ های زیبا و خداگونه تان بودم و هر باری بعد از سرچ کردن های چند صفحه ایی به این نتیجه می رسیدم که به قول استاد وقتی کاربران راهشان باز میشود دیگر کمتر سراغ سایت و کامنت نوشتن میان و هر باری که این در ذهنم مانور میداد دلم رو خدا روشن میکرد که کامنت میذاره
امشب با دیدن کامنت زیبای شما، هدایت و هم زمانی خدا رو درک کردم و بسیار بسیار لذت بردم از دیدگاه و درک بالای شما!
تحسین میکنم مدار آگاهی های شما رو و نوشته هایی رو که از اعماق وجودتون ،از اصل خدایی تون سرچشمه میگیره
سپاسگذار خدا و سپاسگذار شما هستم که با درک بالا و قدرت اندیشه ی زیاد ما رو سهیم میکنید در به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
خدارو شکر میکنم به خاطر وجود شما برادر خوبم که اینقدر زیبا مینویسی و کلام شیوا و نافذی داری
من همیشه توی عقل کل پیگیر کامنتاتون هستم و به محض اینکه کامنت بذارید برای من ایمیل میاد با کامنتای شما حالم بهتر میشه ردپای خداوند و توحید رو توی تکتک کامنتاتون میبنم
سلام آقای ابودردائی من کامنتها وجوابهای شما به دوستان در عقل کل مرتب دنبال میکردم مخصوصا باورها وجوابهایی که درخصوص سلامتی وبیماری بود وقتی پاسخت رو در جواب یکی از دوستان که نوشته بودید تمرکزت را بزار به سلامتی چیزی بعنوان بیماری وجود نداره وآن فاصله تو ازمنابع هست
سپاسگزار وجود ارزشمندتم ممنون که هستی ونوشتی خداروشکر که به کامنتت هدایت شدم
درپناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سپاسگذار و قدر دان کامنت های زیبای شما و درک بالای شما هستم . اول از همه خدا را شکر همسر شما سلامتی خودشان را به دست اوردند. امیدوارم همیشه در کنار خانواده محترم ، در اغوش پروردگار سلامت و شاد و ثروتمند باشید . کامنت و دیدگاه شما برای من نشانه و پاسخ بود ، راستش من هم یک مشکل در روابط دارم که امروز به خدا گفتم دیگه بیشتر از این نمی خوام تحمل کنم می خوام به بهترین شکل تمام بشه و رها بشم از این نگرانی ها، گفتم اگر این تصمیم درست أست برای من نشانه و پاسخی بفرست و فکر کنم کامنت شما همان پاسخ و نشانه سیستم به من أست که باید رها کنم و طفل را به دریا بیندازم . بینهایت سپاسگذار و قدردان شما هستم
کامنتها و جوابهای شما همیشه در عمق قلبم مینشیند،اصل را خوب پیدا کرده اید و تمام جوابها و کامنتهای شما حول محور آن اصل می چرخد،اصلی که جهان در حول محور آن می چرخد.چقدر زیبا درک کرده اید وچقدر زیبا بیان میکنید و مینویسید. تحسین میکنم این نوع درک شما رو و چقدر شکرگزار خدا هستم که مرا هم مسیر شما اساتید بزرگ قرار داد.برادر بزرگوارم خواهش میکنم همیشه کامنت بنویس و جواب بده که همه نیاز به این آگاهی ها داریم
سلام و خداقوت به برادر و عزیز دل،یکی از بندگان خوب و توحیدی خداوند عزیزم
خداروشکر که گاهی میفهمم آنچه را که شما همیشه درک میکنید.
خداروشکر که در مدار خوندن این آگاهی ها هستم.اوایل ورود به سایت به متن ها و کامنتهای شما هدایت شدم ولی اصلا هیچی نمیفهمیدم با خودم گفتم این نوشته ها رو بعدا باید بخونم بالاتر از درک بنده اس، بعد از هفت هشت ماه دوباره کامنتاتون جلوم ظاهر میشدن و من کمی متوجه میشدم تا اینکه این روزا بازم کمی بیشتر درک میکنم.خدا رو شکر بخاطر این مسیر تکاملی که طی کردم و قدم به قدم با من همراهه این نیروی رب
این روزا درگیر تضاد بدی هستم
مینویسم تا برای خودم بمونه
همسرم و پسرم با هم درگیرن
جو متشنجه حفظ آرامش برام کمی سخت شده نمیدونم من چه کمکی میتونم بکنم پسرم با عصبانیت بهم گفت نییییییستی مادر من نیییییییستی
من که کاری از دستم برنمیاد برای اون دوتا
چه انتظاری از من داره آخه
نمیدونم چرا اینارو اینجا نوشتم شاید باید تو عقل کل مینوشتم
چقدر زیباااااااا ، من با کامنت شما اشک ریختم نمیدونم چجوری از شما که دست خدایی و کلامت کلام خداست تشکر کنم. از خدای خودم که منو به این کامنت هدایت کرد تا اینجوری حسم خوب بشه و دلم آروم بشه و جواب سوالمو بگیرم و یه قدم به رهایی و اتصال به خدا نزدیکتر بشم.
از استاد از خانم شایسته از شما اعضای خانواده تشکر میکنم.
بنام الله یکتا و سلام به این زوج بینظیر.
شکر خدا که هدایتم کرد از نشانه های امروز به این فایل پر از آگاهی و آرامش بخش کهیادآوری میکنه بهمون خداوند هر لحظه در زندگی ما حضور داره و تمام هدایتها با اونه.وقتی این یادآوریها بهمون میشه،اونوقت با نگاهی دقیق میفهمیم چقدر ووی زندگیمون شاکر بودیم یا ناسپاس.ایمان داشتیم یا مشرک بودیم و در هر مرحله چقدر؟
چقدر زندگیمون بر اصل و اساس خداوند و هدایتهاش و قدرتهاش برنامه ریزی شده یا چه جاهائی سکان این کشتی رو سعی کردیم دست خودمون بگیریم یا دست دیگران بدیم.
یروز یه عکس از کهکشان دیدم که بفکر رفتم چقدر ما کوچکیم و در عین حال چقدر بزرگیم که همه این کهکشان و موجوداتش رو برای ما آفریده و مسخره ما کرده و اگه ما زور وارونه نزنیم،همه چیز براحتی و با هدایت خداوند به بهترین شکل ممکن انجام میشه.چرا که نقشه های اون حرف نداره.هدایتهاش همه بی نقصه.حواسش به تمام مخلوقاتش هست.ریز و درشت.خدارو شکر میکنم از این همه نعمت و خلقت و ثروت.مثل همین بارون که در اوج زیبائی داره قدرت خداوند رو بهمون نشون میده .
چه فضای و تصویر زیبایی..چه رابطه قشنگی چه حس و حال عالی..چه ماشین فوق العاده ای و چه هوای بینظیری که عطر و رطوبتش رو میشه حس کرد.
همیشه شاد و پیروز ثروتمند باشید از هرلحاظ
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ: ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.
اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بخشنده و بخشایشگر است.
مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ: (خداوندى که) صاحب روز جزا است.
اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ: (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.
اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ: ما را به راه راست هدایت فرما!
صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ: راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى،
غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضّآلّینَ: نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و
نه گمراهان!
سلام و درود پرودگار بخشنده مهربان به استاد عباسمنش عزیز …
نمیدونم باید چی بگم…اما از خدا میخوام کمکم کنه تا حق مطلب رو ادا کنم…
همون قدر که قلبم اجازه میده و ظرف وجودش از خدا پر شده ، مینویسم …نه در راستای عادت…بخاطر اینکه دیگه میدونم این سایت ،عادی نیست …بلکه همه جاش بوی خدا میده..همه جا و همه ادماش از خدا صحبت میکنن…!!!
این خیلی شگفت انگیزه…
همه در حال یاد خدا هستن…
الله اکبر،، سبحان الله..
تو کی هستی که اینهمه آدم داره برای رسیدن به تو و عشق تو…تقلا میکنه…
خدایا تو کی هستی ..؟!!!!
مگه میشه آدم چیزی و کسی رو که ندیده ، دل طلبشو داشته باشه!!!
سبحان الله پروردگارم…
همین و فقط همین میتونه بزرگترین دلیل برای اثبات وجود تو باشه رب العالمین..
همین که آدم ها توی سخت ترین لحظات چه اونایی که بهت ایمان دارن چه ندارن…. ناخودآگاه به تو پناه میارن, از تو کمک میخوان و اون لحظه قلبشون تورو صدا میزنه!!!
یعنی تو هستییییی… اما ما انسان های فراموش کار هستیم که فقط موقع سختی یاد تورو بجا میاریم!!!!
وای بر ما…
اونجایی که استاد گفتن اول از خدا هدایت و کمک میخوایم بعد که الله یکتا بهمون بخشید …مغرور میشیم و میگیم خودم پیدا کردم!!!!!! وای بر انسان فراموشکار!!!!
پروردگارم…بخدا تو هستی ،توی قلب همه ما هستی …عاشقتم خداوند رب العالمین…الحمدالله …سجده میکنم به آستان جانان!!!
خدای من حتی لحظه ای مارو به حال خود رها نکن …
چند روز پیش خانواده داشتن فیلم میدیدن…من خیلی وقته تلویزیون نگاه نمیکنم..اما یه جایی از فیلم نطرمو جلب کرد متوجه شدم خانمی که از دست کسی فرار میکرد و فریاد میزد : اوه خدای من ، خدای من!!!!
چشمم به این جای فیلم خورد…
یهو گفتم الله اکبر .. خدایا همه آدما توی سخت ترین قسمت زندگیشون به تو پناه میارن،،!!
اینگار برای منی که اول راه بودم ، باید میدیدم!!!
خدا همه جا هست ، همه جا خودشو به ما نشون میده اگه بخوایم!! سبحان الله…
من آدم با ایمانی نبودم …اصلا این اواخر وجود خدارو نفی میکردم..به پیامبران اصلا باور نداشتم…حتی استغفرالله قرآن رو نفی میکردم…
داستانهای قرآن رو افسانه میدونستم…
خلاصه وجودم سراسر شرک و نفی و بی ایمانی بود.
سر کلاس درس کلاس نهم داشتم ادبیات درس میدادم، یکی از درس هاش در مورد خداوند بود…میدونید من معلم ، اینقدر احمقانه اینقدر حقیرانه ، به دانش آموزان گفتم بچه ها…خدارو هرجور بپرستین ، هرجور قبول داشته باشین همینه…
بیشتر نظرم روی کمونیست هاست که خدارو نفی میکنن و مدیریت این جهان رو کار طبیعت میدونن..
حالا من زیاد در این مورد نمیدونم .
…
اما به دانش آموزان با بی ایمانی تمام وجود خدارو نفی کردم…
الان که بیاد میارم…چقدر از خودم بدم میاد…اما نگاه میکنم میبینم چقدر رب العالمین بزرگ و بخشندست که اینهمه شرک رو توی وجودم دید و دید که دارم بندهاشو گمراه میکنم و کاری به کارم نداشت !!! هر لحظه در حال هدایت من بود اما من کر و کور بودم…خدا عاشقانه کنارم بود و با وجودی که شرکی که توی قلبم بود رو هم به دیگران منتقل میکردم اما مهربانانه فقط میخواست من هدایت بشم من گمراه نشم…من حتی ازش نخواستم هدایتم کنه..من فقط میگفتم ..نیست نمیبنمش..کوووووو!!
خدایا به بزرگی خودت منو ببخش، اگر فرصتی بدی ، امسال همه چیزو جبران میکنم !! جوری که بتونم ،جوری که لایقش هستم…عاشقتم خدای خوبم که همیشه کنارم بودی و هوامو داشتی.
چه زمانی که کفر میگفتم چه الان که کنارم نشستی و نوازشم میکنی با رحمت و مهربانی و بخشایندگی بی نظیرت…
سحر بود که داشتم با خدا صحبت میکردم ( این روزا تمرینی که هیچوقت ازش سیر نمیشم و از روزی یک صفحه نوشتن رسیده به روزی 10 صحفه نوشتن ، صحبت با خداست) همیشه هم ازش هدایت میخوام ..هدایت!!! ..ایمان قوی …اونقدر قوی که فقط چشم و گوشم اونو ببینه و بشنوه..و تسلیم بودن در مقابل هرچیزی که بهم الهام میکنه..رو ازش میخوام..
هر روز اینارو ازش میخوام فقط….چون اونقدر برام با ارزش هستن که هر روز صدبار تکرار میکنم که خدایا از دار دنیا اینو بهم بده…دیدن تو و تسلیم شدن مقابل عظمت و بزرگیت و هرچیزی که بهم دستور میدی!!!
خدایا عاشقتم تا اینجا هم سپاسگزارم که دستمو گرفتی و آوردی جلو و توی این جمع بهشتی دارم از تو میگم و میشنوم..عاشقتم رب العالمین
البته اینم بگم …الان دو روزه تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم در خلال صحبت هایی که با رب العالمین دارم..این تمرین رو انجام میدم..
دیروز صبح وقتی انجام دادم و اومدم بخوابم…همون لحظه اولین موردش اونقدر قشنگ تیک خورد که خودمم باورم نشد…
من از خدا خواستم کمکم کنه و بگه با پسر خوبش( مردی که این روزا توی زندگیم هست) چیکار کنم… گفتم خدایا خیلی داره دل میبنده..من نمیدونم چیکار کنم..من نمیدونم چیکار کنم نمیخوام هم بیشتر از تو عاشقش بشم…به من بگو چیکار کنم ،گفتم بگو راهی که میرم درسته یا نه!!!؟؟؟؟
وقتی تمرین تموم شد گوشیمو نگاه کردم ..دیدم ایشون قبل رفتن سرکار پیام دادن ، «که خدا هنوز منو دوست داره که کنار منی و از خدا ممنونم که تو رو به من داده!!!
اولش نگرفتم چی گفته ، فکر کردم یه ابراز علاقه همیشگی و معمولیع ..
بعد یهو شوکه شدم گفتم من که من همین الان از خدا خواستم واضح باهام حرف بزنه …بهم بگه مسیرم درسته یا نه…!!! سبحان الله پروردگارم …
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
دیگه تا شب اصلا یادم رفت توجه کنم ببینم بقیه تیک خوردن یا نه..اما کل روز حالم خوب خوب بود..
سر شب بود که متوجه شدم همکارم پیام داد که اضافه کاری رو واریز کردن بعد چند ماه…من اصلا انتظار اینو نداشتم و حتی توی تمرین ستاره قطبی نبود..اما توکل به خدا …و دادن قدرت به دست خدا…همه چیز میشود برای همه ما!!!!
آخر شب که اومدم ببخوابم داشتم مرور میکردم که چه اتفاقات خوبی افتاده..تضادهای که باهاشون درگیر بودم …حل شدن …و نشونه هایی خوبی بهم رسیده…
همون موقع داشتم با عزیزدلم با پیام صحبت میکردم که ایشون گفتن:
«« میخوای چیکار کنی..چرا نمیزاری رسمی بشیم و….
من فقط گفتم من نمیدونم چی میخواد بشه سپردم دست خدا…
منتظرم موقعش برسسه !!!
ناراحت ششدن و گفتن چی میگی؟؟؟
اگه تو بخوای میشه…
انگار شوکه شده بودن !! گفت تو میخوای تنهام بزاری !!!دیدم عکس یه گردنبند به اسم خودشون و یک انگشتر رو فرستادن و گفتن من اینارو برای تو گرفتم دیروز سفارش رو تحویل گرفتم …تو هنوز نمیدونی میخوای چیکار کنی!!!!
گفت که نمیخواستم نشونت بدم ولی میخوام بدونی که من فقط به تو فکر میکنم.!!!
دوستان بخدای بزرگ قسم من از خدا رابطه خوب میخواستم….همه اینارو توی دفترم نوشته بودم و رها کردم..
نوشتم که خدایا من نمیدونم چطوری بهم این رابطه رو میدی اما میدونم خودت قشنگ ترش رو ممیخوای واسم..میدونم سورپرایزم میکنی!!!
و الان هر روز دارم سورپرایز میشم ..قشنگ ترین کلمات عاشقانه هر روز توی گوشم داره زمزمه میشه…
دوست دارم بگم باورم نمیشه…!!!!!
اما چرا باورم نشه..اول اینکه لایقش هستم بعدم خدا اونقدر بزرگه که این در مقابل بزرگیش و بخشندگیش هیچی نیست.
باورم مشده که اگه بخوایم از خداوند با ایمان…با توکل با تسلیم شدن….اونقدر قشنگ همه چیز رو جفت و جور میکنه که خودتون هم باورتون نمیشه!!
الهی شکررررت پروردگارم….
شهد شیرین بندگی کردن رو با لطف و کرم تو دارم نوش جان میکنم..
برای اولین روز که این تمرین رو انجام دادم بی نظیر بود بی نظیر…
اما خب امروز بعد سلام و صلاه پروردگار…اولین کاری که کردم سایت رو چک کردم چون میدونستم استاد عزیزم ، هر. دور روز یکبار فایل جدید میزارن و من خودمو متعهد کردم که کامنت بزارم ..برای دل خودم ،چون اینجا بعد از خدا شناسی ..مسیر خود شناسی هستش…
دیدم که فایلی نیست …الان که بیدار شدم..سایت رو نگاه کردم ..به به ، چه بیلبوردی از فایل جدید روی سایت هست.. چقدرررررررر زیبا بود و چشم نواز..
استاد با اون تیپ محشر توی فضای بهشتی پرادایس…
(( من راستش این روزا که کامنت بچه ها رو میخونم و همه در حال تحسین و تمجید و فرستادن عشق به استاد عزیز هستن…یکم نمیتونم ارتباط بگیرم با استاد عزیزمون !!! اینم بخاطر اینه که من نمیتونم بخاطر مشکل شنوایی با قایل های صوتی و گاها تصویری استاد جان ارتباط بگیرم)
از وقتی اینجا هستم ..بعد از خدا ، بعد از عشق خدا دلم میخواست عشق استاد رو حس کنم..واقعا از ته قلبم میگم!!!!
وقتی فایل رو باز کردم قشنگ زوم کردم روی چهره ماه استادجان.، گفتم باید امروز تا آخر گوشش بدم ..وقتی شروع کرد به خوندن متوجه شدم شعر کتاب فارسی چهارم دبستان هست که سال گذشته من توی این پایه تدریس میکردم و اصلا متوجه معنی و مفهوم این شعر نشدم و خیلی سرسری به بچه ها یه چیزایی گفتم..آخه اصلا توی مدار نبودم..
همینکه موضوع حضرت موسی ، داستان درس هدیه های آسمانی این پایه هم هست ..یعنی قشنگ خدا همه جا ایستاده بود و داشت منو هدایت میکرد ولی من کر و کور بودم و نمیدیدم….
هر بار که استاد هر بیت رو میخوندن و معنی میکردن و از خدا میگفتن ..من بیشتر مجذوب ایشان و کلام حقشون شدم و بیشتر به سعیده شهریاری که ایشون رو پیامبر خطاب کردن ..ایمان میارم..
بله ایشون ،استاد عباسمنش عزیز که همش دارن از خدا میگن..از قرآن میگن..قطعا پیامبر زمانه هستن…
کی بیشتر از ایشون در حال دعوت مردم به یکتاپرستی هست؟؟؟ واقعا کی؟؟؟
تا حالا بهش فکر نکردم ولی امروز دیدم واقعا ایشون تمام تلاشش رو داره میکنه تا چشم مارو به روی الله و قدرتش و جهان هستی باز کنه!!! و عمل کنیم ..ایمان داشته باشیم و توکل کنیم…
واقعا چه کسی بیشتر از ایشون ، نسل جدید ،نسل جوون خام و نا آگاه ناشی از آموزش های اشتباه خانواده و مدرسه و جامعه در شناخت الله ، رو بیشتر داره به یکتا پرستی دعوت میکنه و شهد شیرین انس با خدا رو نشونشون میده…
واقعا پیامبر زمانه هستن..
درود میفرستم به محضر استاد عباسمنش عزیزم ..پیامبر زمانه… امیدوارم خداوند بزرگ به شما قدرت و عزتی در خور شأن به شما عنایت کنه….واقعا ایشون چقدر به منت و چقدر زیبا این آگاهی هارو نشر میدن…سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر هدایت کرده و لیاقت استفاده از این سایت الهی رو به من داده که هرچی میبینم فقط نشان از روی زیبای خدا داره اینجا …..
تصمیم گرفتم این فایل رو ذخیره کنم و برای سال جدید وقتی به این قسمت درس رسیدم ، از طریق کلاس هوشمند این فایل رو برای دانش آموزانم پخش کنم تا از همین کودکی که قلب های آماده دارن…آگاهی های درست دریافت کنن..
سپاسگذار الله یکتا هستم که اولا منو با آیین درست بندگی کردن اشنا کرده و بعد منو لایق شغل معلمی قرار داد تا بتونم رسالت بندگی کردن در استان مقدسش رو به دیگران، هرچند کوچک ، آموزش بدم..
امید دارم بتونم هرچه بهتر و پر قدرت هم خودم این مسیر رو بفهمم و یاد بگیرم و ادامه بدم و ظرف ایمان و بندگیم اونقدر بزرگ بشه تا خدارو هرچه بزرگتر و پر مفهوم جوری که لایق خداییش هست آموزش بدم
خدایا عاشقتم که امروز به من یادآوری کردی …ایمان همه چیز میشه …توکل کن ..ایمان داشته باش و تسلیم باش....خدایا عاشقتم …تسلیمم…هرچی تو بخوای پروردگارم…
آرامش این روز هام…رو مدیون خدایی تو هستم…عاشقتم دوستت دارم..
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
برای همه دوستان و همسفران این سایت الهی و بهشتی …از خدای بزرگ و بخشنده ایمان قوی آرزومندم ️
به نام خداوند بخشنده و مهربان
الحمدالله رب العالمین
به به که چه لذتی داره فایل های توحیدی استاد عباسمنش
الهی شکرت برای یک فایل جدید دیگه که سرشار هست از توحید و عشق
الهی شکرت برای وجود نازنین توحیدی ترین استاد زندگیم
می خوام برای دل خودم کامنت بنویسم.
حال و هوای شهر جوری شده بود که می خواستم ، دلم رو روی کاغذ بیارم و خدا رو شکر کنم که به یک احساس آرامش درونی رسیدم و ظاهر شهر و رفتار مردم شهر ، مثل قبل نمی تونه هیچ تاثیری بر عشق الهی و توحیدی درونم بذارِ…
هر کسی این اختیار رو داره که هر جوری دوست داره فکر کنه و عمل کنه
احساس خوشبختی و سعادت عجیبی در وجودم شکل گرفته
الهی شکرت
هر چقدر دوره کشف قوانین رو جلوتر می رم ، اهداف و خواسته هام واضح تر و قابل لمس تر میشن و تحقق اونها برام باورپذیر میشن.
وای که چقدر خوب که خالق زندگیم هستم.
.
.
وقتی صبح سایت رو دیدم ، لذت بردم از هدایت خدا که دقیقا تایید کرد حس و حالم رو
خدایا شکرت برای کشف قوانین زندگی و دوری از حواشی جهانِ اطرافم
چقدر لذت بخشِ که بر عکس اطرافیانم ، هر روز آرامش و احساس خوب بیشتری رو تجربه می کنم
چقدر لذت بخش که هر روز مهارتم در کد نویسی خواسته ام قوی تر رو قوی تر میشه
من بنده هدایت شده هستم.
همونطور که خداوند مادر موسی رو قدم به قدم هدایت کرده ، هر وقت من هم تونستم تسلیم باشم و حالم رو خوب نگه دارم ، هدایت شدم به جواب مسائل زندگیم.
هر وقت که کم آوردم و کار رو به خدا سپردم ، هدایت شدم به راه حل ها
حالا باید ببینم کجاها من تسلیم شدم و هدایت شدم ؟؟
و کجاها تقلا کردم و زجر کشیدم!!
خدای مهربان ، تو همیشه حاضری ، من هستم که با غرور و تکبرم گاهی اوقات باعث میشم زندگی رویِ سختش رو به من نشون بده
تمام کار برمیگرده به من
اگر من هر لحظه تو را حاضر و ناظر بدونم
اگر من باور قلبی داشته باشم که تحت حمایت و هدایت تو هستم
اگر من قبول کنم که تو تواناترین و آگاه ترین هستی
اگر من قبول کنم که تو مهربان ترین مهربان ها هستی
اگر من بپذیرم که تو به همه چیز احاطه داری و برگی بدون تو بر زمین نمی افته
اون وقت تمام کارهای خودم رو با این باور شروع می کنم که ، من باید قدم اولی که بهم الهام شده رو بردارم و قدم های بعدی رو خداوند به موقع بهم میگه و این احساس یعنی امید ، آرامش ، یعنی لاتخف و لاتحزن ، یعنی صبر و ایمان
دقیقا مثل مادر موسی
بهترین کار برای من اینِ که این شعر و آیات قرآن ، در مورد داستان موسی رو ، برای خودم پیاده سازی کنم
منطق وجود چنین این آیات و داستان هایی اینِ که درسش رو بگیرم و طبق همین درسها ، عمل کنم.
باید این داستان سرلوحه تمام کارهام باشه.
یعنی وقتی از خواب بیدار می شم ، از همون لحظه خدا رو در دورن خودم حس کنم و باور داشته باشم که هیچ فاصله ای بین من و خدا وجود نداره. دقیقا از خود صبح تا آخر شب
و باید هدف داشته باشم
خودم رو محدود نکنم
به جای کوچک تر کردن خواسته ها و اهدافم ، ایمان و باور و عمل صالح رو در خودم تقویت کنم
باید به سمت علایق و خواسته ها قدم بردارم و ایمان داشته باشم که وقتی خداوند شجاعت و جسارت و حرکت و تعهد و عشق و علاقه من رو که ببینه ، اون وقت من رو هدایت می کنه و خواسته هام رو تک به تک محقق می کنه.
.
.
خدایا سپاسگزارم که غل و زنجیره هایی رو که خودم برای خودم ساخته بودم ، باز شدند…
غل و زنجیرهایی که من انتخاب کرده بودم
در گذشته نچندان دور ، من هم در چنین ایامی تو سر خودم می زدم
من هم خودم رو گناه کار می دونستم و احساس پوچی و بی ارزشی داشتم
نوکرِ درِ خونه ….
خاکِ پایِ ….
به من گفته بودند که هدف خلقت ما عزاداری و نوکری هست!!!!
ادای بقیه رو در می آوردم
سعی می کردم هم رنگ جماعت بشم ، چون حرف بقیه برام مهم بود ، چون خودم تفکر و تعقل نمی کردم !!!
چون اصلا اجازه تعقل کردن به خودم رو نمی دادم ، باورم این بود که باید تقلید کنم!!!
من کجا و نزدیکی به خداوند کجا ؟؟
من کجا و هدایت شدن و دریافت الهامات کجا؟؟
بقیه مشکی می پوشن ، پس من هم باید بپوشم!!!
بقیه تو سر می زنند ، پس من هم باید بزنم !!!
الله اکبر از شرک و نادانی که داشتم
عقل و قلب و وجودم در اختیار افرادی بود که تریبون داشتند…
چقدر با لعن و نفرین کردن افراد در گذشته ، بیشتر و بیشتر احساس نفرت و کینه و خشم رو در خودم به وجود می آوردم و از خدای خودم فاصله می گرفتم؟؟؟
چقدر عزت نفس پایینی داشتم و خود واقعی ام نبودم!!!
ولی یه چیزی در اعماق وجودم می گفت : نه !!!! این راه درست نیست
راه راست ، راه غم و زجر و عزا و ماتم و آدم پرستی نیست
راه راست ، راه نفرین و کینه و خشم نسبت با انسانها نیست
.
.
و این صدا کم کم و قوی تر شد…
تا یک روز
.
رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا
ای فرمانروای ما ، ما صدای منادیی که خلق را به ایمان فرا میخواند که به فرمانروای تان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم، ای فرمانروای ما ، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان
.
و من ، 1191 روز پیش صدای منادی تو را شنیدم که به ایمان دعوت کرد
به راه راست دعوت کرد
به راه نعمت و خوشبختی و سلامتی و احساس خوب دعوت کرد
و من شنیدم و ایمان آوردم…
.
ای الله غفور و رحیم
ای رزاق و فتاح و علیم
ای تواب و وهاب و حکیم
ای خالق کل قوانین
ای مالک و ای صاحب اختیار من
ای که حاضری و غایب نیستی!!!!
ای خدایی که تنها منبع قدرت هستی
ای خدایی که خورشید و ماه و زمین و منظومه ها و کهکشان ها و میلیاردها میلیارد سیارات رو به آسانی مدیریت می کنی
ای خدایی که صاحب گنج های آسمان و زمین هستی
ای خدایی که از قدرت خودت به من عطا کرده ای تا زندگی خودم را خلق کنم
ای خدایی که پاک و منزه و بدون خطایی
سپاسگزارم که دستم رو گرفتی و هدایتم کردی
.
خدایا شکرت برای اشک شوقم در این لحظه …
خدایا سپاسگزارم برای ساختن باورهای توحیدی در وجودم
خدایا سپاسگزارم برای ساختن مجدد عزت نفس و اعتماد به نفسم بر روی پایه های توحیدی
خدایا سپاسگزارم برای ترک شرک و ترک آدم پرستی
خدایا سپاسگزارم برای رسیدن به احساس خوب همیشگی
خدایا سپاسگزارم برای احترام گذاشتن و دوست داشتن همه انسانها در ادوار تاریخ و دیدن نکات مثبت آنها
خدایا سپاسگزارم برای همیشه قدرت رو به تو می دهم نه هیچ کس دیگه
خدایا ممنونم که هر روز سپاسگزارم تر می شوم
خدایا شکرگزارم برای رسیدن به احساس خوب واقعی به وسیله شکرگزاری
خدایا شکرت همه اینهایی که گفتم و ساختم و به دست آوردم ، خود تویی …
.
هر روز و هر لحظه باید به خودم بگم ، که هر اتفاق خوبی که برام می افته از طرف توست.
جای پاری پیدا کردن
خریدن میوه ها و سبزیجات سالم
برخورد خوب انسانها
عشق و محبت فرزندان و همسرم
عشق و محبت پدر و مادرم
نفس کشیدنم
تپش قلبم
ترشح هورمون ها
هضم و جذب مواد غذایی در دستگاه گوارشم
بینایی و دیدن زیبایی ها
شنوایی و شنیدن ندای حق و شنیدن صدای آب ، صدای موسیقی ، صدا آب
لمس کردن نعمت ها
بوییدن عطر گلها
حرف زدن و ارتباط برقرار کردن
چشایی و لذت بردن از غذاها
راه رفتن و خوابیدن
ثروت و پول
رزق و برکت
سعادت و خوشبختی
آرامش و آسایش
تولد و مرگ
کسب دانش و مهارت و علم
همه چیز تویی
هو الاول والآخر والظاهر والباطن وهو بکل شیء علیم؛ “اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی داناست”
ما یکون من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم ولا خمسه الا هو سادسهم ولا ادنی من ذلک ولا اکثر الا هو معهم این ما کانوا)؛”هیچ گفتگوی محرمانهای میان سه تن نیست مگر اینکه او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست و نه کمتر از این و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست”
و هو معکم این ما کنتم والله بما تعملون بصیر؛”و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه میکنید بیناست”
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است [که نزد ایشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
خدایا ، هدایت شدنم من هم یعنی تو
انتخاب مسیر یکتارپرستی و توحید هم یعنی تو
همه چیز تویی
اگر تو دستم رو نمی گرفتی قطعا از گمراهان و مغضوبین بودم
خدایا شکرت که ارزش و جایگاه من رو برای من نمایان کردی
خدایا شکرت که توانایی ها و رسالتم برای واضح کردی
.
من هیچ تفاوتی با موسی و عیسی و ابراهیم و یوسف و سلیمان و محمد ندارم.
همون طور که بندگان صالح خودت رو کمک و هدایت کردی ، من رو هم هدایت و یاری می کنی.
همه چیز به باور من و نگاه من بر می گرده.
تو همیشه بودی هستی و خواهی بود ، این من هستم باید تو رو انتخاب کنم .
و خدای مهربان ، من به هر خیری که از تو به من برسه ، فقیر و محتاج هستم.
باید هر روز حواسم به کبر و غرور باشه که مبادا طغیان و سرکشی کنه!! چون این کار ذهنِ
خدایا بی نهایت ممنونم برای این فایل و این آگاهی ها که به من الهام کردی
و روزم سرشار شد از نور الهی و کلام حق
چقدر زیباست این احساس بندگی تو
که پاداش اون ، سربلندی در میان بندگان توست
الهی شکرت
خدایا عاشقتم و ممنونم که هدایتم کردی به توحیدی ترین استاد عصر حاضر.
خدایا سپاسگزارم برای همسفر بودن با دوستان نازنین و مهربانم در این مسیر بی نهایت زیبا و لذت بخش
هر روزتون سرشار از نور خداوند
هر لحظه تون مملو از احساس لذت و شادی و خوشبختی
بنام خداوند مهربان یکتا که در قلب وروحوجسم وجان من است.
همه چیز را مسخر من انسان و اشرف مخلوقات کرده ،
انسانی که خالق زندگی خود است بر خلاف همه جانداران و گیاهان و حیوانات و …
سلام و درود بیکران بر استاد عباس منش و یار و همراه همیشگی و عزیزدلش مریم بانوی شایسته …
امروز که سایت باز کردم که کامنت هارو بخونم ، دیدم یک فایل هدیه ارزشمند جدید اومده واونم یک فایل توحیدی، من که عاشق این فایلهای توحیدی ام و همیشه تشنه این آگاهی های ناب ام
سریع فایل و تصویری پلی کردم بعد صوتی که بتونم بنویسم و نکته برداری کنم :
تو این فایل اونچه برام خیلی آموزنده بود معنای قدرت سپاسگزاری واقعی از خداوند یکتا است:
دعای استاد : «خدایا قدرت سپاسگزاری زیاد به من بده » الهی آمین
با اندازه ای که من بتونم سپاسگزار خداوندم باشم «سپاسگزاری واقعی » که منو به احساس خوب و فراوانی و سلامتی ، آرامش و خوشبختی و لذت از زندگی برسونه، من با سادگی به خواسته هام میرسم.
قبل از اومدن تو سایت ، نمیدونستم معنای سپاسگزاری رو اونحسی که قلبم و باز کنه ، اون حس خوب آرامش بعد از شکرگزاری به درگاه خداوند و این روزها میفهمم، این احساس زیبا خودش انگاری تکامل میخواد و من باید هرروز بیشتر از قبل شکرگزار همه نعمت ها، سلامتی و داشته هام باشم.
به اندازه ای که در مقابل پروردگارم. سرم پایینه. فروتنی ام بیشتره ، ایمان و یقین بالاتر دارم ، به همون اندازه در مقابل غیر خداوند سر افراز تر و سربلند ترم .
به اندازه اقرار به ضعف وناتوانی و تسلیم بودنم در مقابل پروردگارم مثل موسی و مادرش ، به اندازه نداشتن غم و ترسی ، من در مقابل بقیه سرم بالاست .
استاد چقدر این شعر توحیدی پروین اعتصامی رو برامون زیبا معنی کردید ، هرچقدر از توحید بدونیم باز هم کمه ، باز هم تشنه ایم و انگاری سیرابی نداره ، خداوند با ایمان و یقین من میشه همه نیازهایی که میخوام . همونطور کهملاصدرا میگه :
…
فکر کنم برای همه دوستان هم فرکانسی در سایت هم اتفاق افتاده اون حس آرامش وخیال راحتی بعد از گوش دادن به فایلهای توحیدی استاد ، این فایل و که گوش دادم ، یاد کتاب(( چگونه فکر خدا را بخوانیم )) ، افتادم.من این کتاب و مهر ماه پارسال1401 از اول تا آخر نوشتم و بارها خوندمش ، اما فایل امروز وداستان توحیدی موسی و مادرش، انگاری برام تازه بود ، سیستمی بودن خداوند وانرژی جهان هستی و قوانین بدون تغییرش ، سیستم جهان هستی همواره اتفاقاتی مترادف با فرکانسها و باورهای وجودی ما برامون بوجود میاره. با ایمان همراه با آرامش ، با شکرگزاری .
سیستم خداوند است ، همراه با مجموعه ای از قوانین جهان هستی. قوانینی که ثابت اند وآگاهی از آنها وهماهنگ شدن با آنها ، کنترل همه جانبه تمام اتفاقات زندگیمان را در دستمان قرار میدهد.
پروردگارم : یاری ام کن توحید عملی را بصورت واقعی در زندگی ام در روابط، مالی ، سلامتی …وهمه جنبه های زندگی ام اجرا کنم ، بدونم مالک و صاحب اختیار تمام جهان هستی توئی،
فقط روی خودت حساب کنم و نه غیر تو ،
شرک خفی و آشکار را از من دور کن ،
تنها به تو باور ، ایمان و اعتماد وتوکل و امید داشته باشم .
بدانم هر آنچه در زندگی ام هست ، مفهموم الخیر ما وقع است و تنها تو برایم کافی هستی .
سلاممممم استاد جانم استاد عزیزم چه کردی با من
اشکم نمیزاره بنویسم این چه فایلی این چی بود خدایا کمکم کن بنویسم ،ذهن نجواگر میگفت ننویس حالا منتظر باش تا کامنت ها بیاد اونا رو بخون ولی اصلا دلم نیومد ننویسم ،
امروز که این کامنت رو دارم مینویسم روز تاسوعاست و من در یک مکان کاملا آرامش بخش دل درخت های سربه فلک کشیده کاج ،صدای پرنده ها ،گنجیشک ، صدای قمری هو هو میکنه عشق بازی دارن میکنن اوناهم به وجد اومدن از این فایل ، یادم میخواد سه سال پیش بود تو همین روزا من تو اینستاگرام اتفاقی لایو استاد رو دیدم که تو تراس خونه تمپا نشسته بودن گفتن اینجا آمریکاست تا اونجا رسید بچه ها سوال پرسیدن نظرتون درباره محرم و عزاداری چی ؟ استاد گفت که من اصلا به این شکل عزاداری رو قبول ندارم همونجا استاد رو بلاک کردم ، گفتم ببین چی داره میگه امام حسین ها باید جون در راه اش باید خودتو پاره کنی در راهش، ببخشید این مدلی صحبت میکنم چون واقعا همینا رو میگفتم ، تا بعد از مدت ها از طریق یه دوستی با استاد آشنا شدم باز مقاومت داشتم تا اینکه گفتم بزا گوش بدم ببینم چی میگه ، البته اینم بگم این حرفا رو دارم میزنم هم زمان من با چند تا استادم کار میکردم باز همون آدم سابق با همون افکار بودم یه کوچولو تغییر کرده بودم ، خدای من ، الان سه سال از اون حرفا میگذره ،من امسال جایی هستم که تنهایی در آرامش دارم روی خودم کار میکنم و دیگه کاری با بقیه حتی خانواده ام ندارم ، استاد جان حقیقت میگفتی من به این شکل عزاداری رو دوست ندارم من نمیدونستم من تو مدارش نبودم ، آره بریم ببینم چرا حضرت زینب میگه من بجز زیبایی چیزی ندیدم ، همه از گذشتگان بهمون رسیده بود و من خودم رو میگم نرفتم به کوچولو تحقیق کنم ببینم داستان از چه قرار ، چرا باید این عمال رو داشته باشم ؟ چون که پدر و مادرم گفته نخیر ، جالب خداوندم در قرآن میگه وای بر اونایی که راه پیشینیانشون رو رفتن ،
به نظر خودم را من میپرسن بابا ما اینهمه بهت امکانات دادیم نرفتی تحقیق کنی ،
اما این فایل فوق العاده توحید عملی 9
خیلی جالب بود هم زمانی این فایل با خرید قدم شش که استاد درباره هدایت توکل ایمان صحبت میکن ، من مشغول این فایل ها بودم که دوست عزیزم آقای برزگر پیام داد گفت خبر خوب فالی جدید استاد به نام توحید عملی 9 اومده قطعا برای ماست ،همونجا تو دلم گفتم خدایا میخوای باهام حرف بزنی ، خدایا بی صبرانه رفتم ببینم این فایل رو با چهره نورانی و مرتب و منظم با تیشرت خوشگلشون اومد بالا ، این فایل چنان ارزش بالایی داشت که استاد اومده سمت شاگرد نشسته تا تمرکز داشته باشه ، خدای من اونجایی که گفت ما به دریا حکم طوفان میدهیم بغضم ترکید خدایا چه میکنی ، اینقدر این گریه ها به آدم حس قشنگ و پاکی میده که آدم احساس میکنه تو آسموناست ،
چقدر این بحث هدایت ،بحث توحید و توکل حس عالی میده ،
خیلی احساسم عالی ، خیلی آروم تر شدم ،.
اونجایی که بارون یکدفعه شروع کرد گفت الله اکبر ببین چه نشونه ای ، آسمونم به وجد اومد ،چون اونم از انرژی ، باران رحمت الهی که همیشه درحال باریدن ، خانوم شایسته از شما سپاسگزارم که رانندگی کردی ، و در آخر چهره زیباتون رو دیدیم با اون خنده های ملیحی که نشان از به وجد اومدن شما بود .
استاد جان نمیدونم چجوری ازتون سپاسگزاری کنم،
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام خدای قدرتها
به نام خدای رب العالمین
به نام خدایی که سکان این جهان رو به دستش گرفته و همه چیز تحت فرمان اوست
ردپای 31
سلام به استاد عزیزم سلام به استاد بی نظیر که با فایلهاش قدرت خدا و خود خدا رو بهتر به ما میشناساند و هر چند روز باطری ما رو شارژ میکنه و یه دریچه در ذهنمان باز میکند دریچه ای به سوی خواسته هامون دریچه ای به سوی ثروت
استاد هر چی از شما تشکر کنیم کمه که اینقدر واضح توضیح میدین قدرت و ربوبیت خداوندبزرگ را که بابا هر که در این جهان هست همه رو او مدیریت میکند
به اذن او برگی به زمین نمیافتد
با این شناخت باید ایمانمون به خداوند چند هزار برابر بشود اگه چیزی از او میخواهیم با این دید نگاه کنیم که او به ما داده است و شکر گزاری کنیم
وقتی ما یه خواسته ای به خدا میگوییم دیگه نباید عجله کنیم و اما و اگر بیاریم اگه به قدرتش ایمان داریم که همه چی رو به راحتی میتونه برامون درسته کنه اون خدایی که این جهان رو با عظمتش میتونه بچرخونه خواسته های ما و کارهامون در برابرش چیزی نیست شاید از دید ما خیلی سخت و بزرگ باشه اما برای او کاری بسیار آسانه
قبل از اینکه با شما استاد عزیز آشنا بشم
تا چیزی رو از خدا میخواستم باز با خودم میگفتم اگه نشه چکار کنم چه معلوم بشه
باور اشتباهی که ما انسانها داریم اینکه قدرت خداوند رو مثل قدرت خودمون میدونیم همانطور که در برابر خیلی کارها ضعیف هستیم و نمیتونیم آنها رو انجام بدیم فکر میکنیم خداوند هم همینطوره
از پس بعضی کارها بر نمیاد
اما الان که با شما چند ساله آشنا شدم و هر روز بهتر و بهتر قدرت خدا رو میبینم در زندگیم خیلی خوشحالم که در سن 48 سالگی خدا رو شناختم و قدرتشو حس میکنم الان محکم و با ایمان ازش میخواهم و او هم به من جواب میدهد خیلی قشنگ و زیبا
استاد خیلی دوستتون دارم ممنونتم سپاسگزارتم که اینقدر به فکر ما هستین
ممنونم بابت فایلهای پر از آگاهی
خداوند از هر طریقی که بداند نعمتهایش را به من عطا میکند
تمام راهها بازند تا من ثروتمند تر و خوشبخت تر شوم
در پناه خداوند بزرگ باشین
سلام دوستان
چقدر این فایل های توحید عملی عالی و حال خوبی رو به ادم میده و من چقدر بهش نیار دارم توی این روزها برای کنترل ذهنم، من خودم العان دارم یه تصمیم عالی میگیرم توی زندگیم واین ایمان و توکل به خداوند چقدر به من ارامش و احساس خوبی رو میده و من دل گرم هستم و ایمان دارم به هدایت ها توی این مسیر، خوشحالم که این اگاهی ها رو میشنوم و احساس خوب رو تجربه میکنم. خدایا شکرت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت
حافظ
سلام بر استاد عباس منش بزرگوار، سلام بر مهربانو مریم خوش قلب و سلام بر همه دوستان هم فرکانس
استاد حدود شش ماه پیش خداوند به بهانه یک تضاد
که زندگی ام را آشفته کرده بود به شما و خانواده عباس منش هدایت شدم.
داستان هدایت من بماند و این که من نزدیک 20 سال با افراد، فیلمها و کتابهای انگیزشی زیادی سر و کار داشتم که هیچ کمکی هم به من نشد اما شما چون یک گنج با ارزش از نظر من پنهان بودی.
اما عجالتا میخواهم این را بگویم که این شش ما در وجود من انقلاب ایجاد کردی، چقدر غرق در آگاهی شده ام، چقدر زندگی ام صلح آمیز شده، چقدر با دنیای اطرافم آشتی کرده ام،
استاد قبل از آشنایی با شما اصلا با قرآن رابطه خوبی نداشتم قرآن را کتابی زمخت و نچسب میدانستم که بیشتر راجع به مرگ نوشته ولی این روزها چنان با این کتاب آسمانی آشتی کرده ام که به محض بیدار شدن با شوق آن را باز میکنم خدا را شکر.
روزهای اول آشنایی با سایت، در جایی شما گفتین که شش ما با این برنامه باشید اگر مورد قبولتان نبود آن را کنار بگذارید. استاد باور کنید من از همان روزها به سایت و آموزه های شما مبتلا گشتم و هر روز هم تعهدم بیشتر میشود خدا را شکر.
همچنین صحبتهای شما در این قسمت مرا یاد دیباچه گلستان انداخت
که سعدی بزرگ میگه: هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات.
پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکری واجب.
««یعنی من بابت تمام نفس کشیدنهایم یک بار برای دم و یک بار برای بازدم واجب است شکر کنم (نمیگه مستحب میگه واجب)»» حالا بماند بابت قلب و چشم و گوش و…
و البته سعدی خودش میگه: از دست و زبان که براید کز عهده شکرش به درآید.
استاد عزیز باز هم خدا را شکر بابت وجود شما بابت وجود خانم شایسته عزیز، بابت وجود سایت عباس منش و بابت وجود همه دوستان که با نوشته هایشان راهکارهای تجربی و عملی میدهند.
و دعا میکنم (در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سلام به استاد بزرگوارم و استاد شایسته زیبایم
سلام به همه دوستای توحیدی ام در این سایت بهشتی
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿22﴾
و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است و تا هر کسى به [موجب] آنچه به دست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (22)
أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿23﴾
پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است آیا پس از خدا چه کسى او را هدایت خواهد کرد آیا پند نمى گیرید (23)
خدایا واقعا نمی دونم چی بگم چی بنویسم در مقابل عظمت و رفعت تو من ذوب میشم و من هیچم و هیچ
خدایا تو بودی که منو اجازه دادی تا بیام به این دنیا
تو بودی که منو از آب پستی به وجود آوردی
تو بودی که در تاریکی رحم مادر غذایم دادی
تو بودی که مهر منو به دل مادرم انداختی تا مشقت زمان بارداری را با عشق و محبت بگذراند
تو بودی که من را با شوق و شعف پدر و مادرم به استقبالم آمدی
تو بودی که من که ناتوان بودم حتی به خوردن شیر توانایی نمودی
تو بودی که مهرمادری را آنقدر شدت دادی که از خواب و خوراک و آسایش خودش گذشت تا مرا پرورش دهد
خدایا تو بودی که مهرم را به جانش افزوده تا از شیره وجودش بهم زندگی بدهد
تو بودی که تپش قلب او را لالایی شبانه ام کردی
تو بودی که با اولین سخنم در وجود پدر و مادرم ذوق کردی و بالا و پایین پریدی
خدایا تو بودی که توان راه رفتن و تکلم و احساس و دیدت و شنیدن را بهم هدیه کردی
تو بودی که به پدرم عشق و امید دادی تا از جان برایم مایه بگذارد و سختی زندگی را به جان بخرد که من رشد و پیشرفت کنم
تو بودی که به ذهن و فکر آنها انداختی که مرا به آموختن علم و تحصیل بفرستند
تو بودی که با هر اشتباهم آنها را گشاده رو کردی و بهم فرصت جبران دادی
خدایا تو بودی که با هر پیشرفتم از طریق آنها انگیزه دادی
خدایا در اولین روز مدرسه ام تو بودی که دستم گرفتی بردی سر کلاس نشاندی
خدایا تو بودی که در سن تکلیفم چادر سفیدی را سرم کردی
خدایا تو بودی که هر صبح بهم پول توجیبی میدادی و بدرقه ام میکردی
خدایا تو بودی که در لحظات سخت زندگیم که فکر میکردم دیگر صبح نمی شود نور امید را می تاباندی
خدایا تو بودی که از طریق عشقم بهم عشق ورزیدی
تو بودی که از طریق کارم بهم ارزش و اعتماد بنفس دادی
خدایا تو بودی که همیشه سفره مان را پر از روزی حلال نمودی
خدایا تو بودی که زمین هایمان را پر از محصولات نمودی
خدایا تو بودی که در ترسهایم بهم آرامش دادی
خدایا همه تو بودی و هستی
خدایا تو بودی وهستی
خدایا تو بودی و هستی
و من اقرار میکنم که هیچ هستم در شکوه و رأفت و مهربانیت هیچم …
خدایا من هنوز تو را نشناختم خدایا با وجود اینکه اینهمه تو بهم نعمت دادی هنوز ذره ای تو را نشناختم
خدایا هدایتم کن که تو را بشناسم و تا حد امکان سپاس و شکر تو را به جا بیاورم
خدایا بهم قدرت ایمان بده با تمام الطافت هنوز من بهت ایمان واقعی ندارم خدایا هدایتم کن
خدایا خودتو بهم هدیه کن تا سیراب از این دنیا بروم
خدایا تویی که پوشاننده تمام عیبهایم خطا هایم هستی می دانم که بزرگی و عظمت و مهربانی تو بزرگتر از اشتباهاتم هست خدایا تو می توانی منو در آغوش گرمت پناه دهی و پاکم کنی خدایا به لطف و مرحمت تو چشم دوختم
هدایتمان کن به خودت
ای مهربانترین مهربانان
=========
سلام اُستادِ عزیز
اُستادِ به یاد آورنده
اُستادِ با خبر کننده
و اُستادی که چقدر بی جهت می خوابیم و شما مدام بیدار میکنید ما را
اُستادی که عادت کردید به خوب دیدن و خوب گفتن و خوب اندیشیدن
اُستادی که ما نیز دعا می کنیم که عادت کنیم به همین شکل
چقدر من زیبایی از پنجره کنارتون مشاهده کردم
چقدر درخت پر پوشش
چقدر درختان سرسبز که از نقاشی هم زیباتره چقدر در مسیر ، خدا را مشاهده کردیم
خیلی هامون ، اگر به گذشته ها بنگریم
درک می کنیم که در نقشِ مادر موسی بوده ایم و موفق شده ایم و حتی به آن کودک خود رسیده ایم
و پیدا کردن این شکل اُلگو و شیوه چه در زندگی و گذشته های خود و چه در دیگران ، باعث می شود که آن عادات خوب در ما بیدار و ماندگار شود
تازه ازدواج کرده بودم
بعد از 2 روز متوجه شدم که همسر یک بیماری بسیار وحشتناک و پُرهزینه و زمان بر دارد
وقتی که من متوجه شدم
روزها گذشت
بیماری شدیدتر و شدیدتر شد
ترس و غم من هم شدیدتر شد
چون تمرکز من از چیزهای خوب برداشته شد
و کانون توجهم تنها او بود
همسر برایم ، حُکمِ همان کودک (موسی) داشت
و من حکم مادر موسی
مدتی گذشت و هیچ کاری نمی توانستم بکنم
و به مرحله یِ تسلیم رسیدم
بی دفاع
3 سال گذشت و تازه فهمیدم که تمرکز و تقلاهای من نه تنها بر او نتیجه نداشته
بلکه هیچ درمانی هم صورت نگرفته است
چرا ؟
چون جرات انداختن کودک را به رودخانه یِ نیل را نداشتم
چون قدرتِ رها کردن و غم نداشتن و ترس نداشتن را نداشتم
فکر میکردم هر چقدر بیشتر با مساله درگیر شوم و گِره بخورم ، مساله حل می شود
غافل از اینکه اگر طفل را با خود نگه دارم
به تسخیر در می آید
اگرچه در جلو چشمانم بود
اما باید یاد می گرفتم که به چیزی نگاه کنم که می خواهم
اما باید یاد می گرفتم که آزادی در این است که به مساله و مشگلی که سبز شده است درگیر و ترکیب نشوم
شروع به خواندن کتاب کردم
البته یا در سرکار و یا زمانی که همسر کنارم نبود
شروع به گوش دادن فایل های استاد کردم
و خواندن متن های سایت
و نوشتن متن در عقل کل
این همان مرحله ای بود که من قرار بود ایمانم را بازسازی کنم
این مرحله ، همان مرحله ای بود
که من داشتم یاد می گرفتم که کودک را به نیل انداخته ام و از اثراتِ غم و ترس و شک ، بزرگتر و پیشی بگیرم
هر چقدر که من فرصتم را به فایل ها و نوشته ها و چیزهایی که میخواهم ، خرج می کردم
همسرم بیشتر ،
جذب این نوع نگرشم می شد
هر چقدر کمتر نگرانِ کودک انداخته در رودخانه شوی ، زودتر به تو باز می گردد
آن قدر محو در زیباییهای عالم شدم
که به تدریج روزهایی را دیدم که همسرم از من هم سالمتر شده است ، با اینکه در طول این مدت 7 ساله ما یک فرزند هم داشتیم
تسلیم شدم در برابر آن بیماری
و رها کردن تمرکز بر آن را
نگو که این تمرکزِ من کار را برایم سخت کرده بود و 3 سال در اسارت بودم
ولی 4 سال بعدی ،
رها کردن یک رویا را فرا گرفتم
مادر موسی ، رویا را رها کرد ، تا به دستش رسید
همه ی ما باید آن چه که می خواهیم را رها کنیم ، تا بدستش بیاوریم
باید کینه ها و ترس ها و نگرانی ها و غم و غصه ها و حسادتها را رها کنیم ، تا یک انسان خالص شده تر ، از خود بسازیم
وقتی به مرحله یِ ایمان به غیب برسیم
پاشنه های آشیلِ ما کمتر می شود
و همه چیز درمان می شود
این داستان 7 ساله ی زندگی ام ، اُلگو شده برایم
وقتی مساله ای در این حد و اندازه یا نزدیک به آن ، برایم پیش می آید
به خود می گویم رها کن
رها کنمساله را
مگر قبلا تجربه نکردی و حل شد
پس رها کن
تمرکز و انرژی ات را صرف آن نکن
به زندگی ات ادامه بده و مطمئن باش آن مساله به شکلِ موسی ، به شکلِ آن کودک
به آغوشت باز می گردد.
اگر یک بیماری خاصی داری
بدان که غلظتِ خُدا در درونت بسیار فراتر و گُسترده تر از آن بیماری است ، رها کن
آن بیماری نیست
آن پکیجی از یک (موسی) در درونت است
رها کن ، تا رها شوی
دست از دارو و دکتر و شربت و آزمایشات منظم بردار ،
که این قضیه باعث می شود که موسی را رها نکنی و به دشمنانت بسپاری و درد سر بیشتر شود
رها کن و تمرکزت را از آن بردار و شیفته یِ قدرت 30 تریلیون سلولِ بدنت شو
که حداقل خداوند و کائنات در 30 تریلیون قسمتِ بدنت ، پنهان است
اگر یک مشگلِ احساسی و عاطفی با دوستت
یا همسرت داری
به جای جواب دادن
و خونمایی کردن
و حق را به خود دادن
و سرسختی گرفتن و بحث کردن و ادامه دادن
تمام این عوامل را به رود نیل بینداز و به راه و اهداف خودت ناظر باش
وقتی به اهداف خود بنگری
یعنی تمرکز و کانون را از او برداشته ای
وقتی تمرکز را از آن بحث ها و درگیری ها برداشته شود
یعنی با صُلح و مهربانی و خواسته هایت ، آشتی کرده ای
وقتی اینگونه باشی
طرف مقابل ، تسلیم شده است
به تو می پیوندد
وقتی پیوند با نگرانی ها و بدی ها و بحث ها و بگو مگوها را بشکنی ، در یک جایی و مکانی آن موسی و آن فرزند برای همیشه با تو پیوند داده می شود .
وقتی درگیرِ یک ارث شده ای
و حق به تو داده نمی شود
وکیلی برای خود انتخاب کن
و خودت مساله را رها کن
به مسیر خود ادامه بده
با دیگران و تلفن و بگو مگو و نفرتها و احساس هایِ بد نسبت به اطرافیان و محافظان آن ارث خود را دور کن و جایش را رابطه با اصل و منبع خویش بگذار
موسی را به دریا بینداز
آن ارث را به دریا بینداز
در بهترین شرایط و موقعیت ، به تو داده می شود ،
آن چیزی را که هنوز مشگل است را وقتی رها نکنی ، بزرگتر می شود و وقتی رها شود ، به شکل یک نعمت باز می گردد ، و علت بازگشتش آن بوده که تو بی خلا شده ای
واِلا همان نعمت در دستت بوده
اما ناخالصی هایت نگذاشته که آن را نعمت بپنداری
هر نوع قرض و بدهی
هر نوع بیماری
هر نوع نگرانی
هر نوع خرابی در روابط
همه ی این در اصل یک نعمت هستند
اما نوعِ نگاهت به آن ها ، تو را در چالش انداخته است
وقتی که آنها را رها می کنی
یعنی مرحله ای را قرار است تجربه کنی
که نوع نگاهت را تغییر دهی
این مرحله ، همان مرحله یِ رها کردن است
این مرحله یِ رها کردن در رود نیل
مرحله یِ تغییر دیدگاه است
و وقتی صورت بگیرد
نعمت باز داده می شود .
سلام آقای ابودرادائی عزیز
چند روزی بود در عقل کل دنبال پاسخ های زیبا و خداگونه تان بودم و هر باری بعد از سرچ کردن های چند صفحه ایی به این نتیجه می رسیدم که به قول استاد وقتی کاربران راهشان باز میشود دیگر کمتر سراغ سایت و کامنت نوشتن میان و هر باری که این در ذهنم مانور میداد دلم رو خدا روشن میکرد که کامنت میذاره
امشب با دیدن کامنت زیبای شما، هدایت و هم زمانی خدا رو درک کردم و بسیار بسیار لذت بردم از دیدگاه و درک بالای شما!
تحسین میکنم مدار آگاهی های شما رو و نوشته هایی رو که از اعماق وجودتون ،از اصل خدایی تون سرچشمه میگیره
سپاسگذار خدا و سپاسگذار شما هستم که با درک بالا و قدرت اندیشه ی زیاد ما رو سهیم میکنید در به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
سلام آقای ابودردایی برادر عزیزم
خدارو شکر میکنم به خاطر وجود شما برادر خوبم که اینقدر زیبا مینویسی و کلام شیوا و نافذی داری
من همیشه توی عقل کل پیگیر کامنتاتون هستم و به محض اینکه کامنت بذارید برای من ایمیل میاد با کامنتای شما حالم بهتر میشه ردپای خداوند و توحید رو توی تکتک کامنتاتون میبنم
سلامت و موفق باشید و کامنتاتون برقرار باشه
بنام خدا
سلام آقای ابودردائی من کامنتها وجوابهای شما به دوستان در عقل کل مرتب دنبال میکردم مخصوصا باورها وجوابهایی که درخصوص سلامتی وبیماری بود وقتی پاسخت رو در جواب یکی از دوستان که نوشته بودید تمرکزت را بزار به سلامتی چیزی بعنوان بیماری وجود نداره وآن فاصله تو ازمنابع هست
سپاسگزار وجود ارزشمندتم ممنون که هستی ونوشتی خداروشکر که به کامنتت هدایت شدم
درپناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
برادر عزیزم سلام ،
سپاسگذار و قدر دان کامنت های زیبای شما و درک بالای شما هستم . اول از همه خدا را شکر همسر شما سلامتی خودشان را به دست اوردند. امیدوارم همیشه در کنار خانواده محترم ، در اغوش پروردگار سلامت و شاد و ثروتمند باشید . کامنت و دیدگاه شما برای من نشانه و پاسخ بود ، راستش من هم یک مشکل در روابط دارم که امروز به خدا گفتم دیگه بیشتر از این نمی خوام تحمل کنم می خوام به بهترین شکل تمام بشه و رها بشم از این نگرانی ها، گفتم اگر این تصمیم درست أست برای من نشانه و پاسخی بفرست و فکر کنم کامنت شما همان پاسخ و نشانه سیستم به من أست که باید رها کنم و طفل را به دریا بیندازم . بینهایت سپاسگذار و قدردان شما هستم
سلام دوست عزیز
به به
عجب کامنتی،
خیلی بهتون تبریک میگم،
خیلی دیدگاهتون عالیه نسبت به چالشها و تضادهای زندگی،
چقدر لذت بردم که گفتین هر چیزی رو که باعث نگرانی و غم و اندوه هست رو به رود نیل بسپاریم و رها کنیم،
واقعا دیدگاهتون زیباست،
سپاسگزارم که دریافتهاتون رو از قوانین زندگی نوشتین تا من هم بهره ای از آگاهی های شما ببرم،
دعا میکنم هرچی از خدا میخواید بهتون عطا کنه
سلام بر علی آقا
کامنتها و جوابهای شما همیشه در عمق قلبم مینشیند،اصل را خوب پیدا کرده اید و تمام جوابها و کامنتهای شما حول محور آن اصل می چرخد،اصلی که جهان در حول محور آن می چرخد.چقدر زیبا درک کرده اید وچقدر زیبا بیان میکنید و مینویسید. تحسین میکنم این نوع درک شما رو و چقدر شکرگزار خدا هستم که مرا هم مسیر شما اساتید بزرگ قرار داد.برادر بزرگوارم خواهش میکنم همیشه کامنت بنویس و جواب بده که همه نیاز به این آگاهی ها داریم
سپاسگزار شما هستم…..
سلام و خداقوت به برادر و عزیز دل،یکی از بندگان خوب و توحیدی خداوند عزیزم
خداروشکر که گاهی میفهمم آنچه را که شما همیشه درک میکنید.
خداروشکر که در مدار خوندن این آگاهی ها هستم.اوایل ورود به سایت به متن ها و کامنتهای شما هدایت شدم ولی اصلا هیچی نمیفهمیدم با خودم گفتم این نوشته ها رو بعدا باید بخونم بالاتر از درک بنده اس، بعد از هفت هشت ماه دوباره کامنتاتون جلوم ظاهر میشدن و من کمی متوجه میشدم تا اینکه این روزا بازم کمی بیشتر درک میکنم.خدا رو شکر بخاطر این مسیر تکاملی که طی کردم و قدم به قدم با من همراهه این نیروی رب
این روزا درگیر تضاد بدی هستم
مینویسم تا برای خودم بمونه
همسرم و پسرم با هم درگیرن
جو متشنجه حفظ آرامش برام کمی سخت شده نمیدونم من چه کمکی میتونم بکنم پسرم با عصبانیت بهم گفت نییییییستی مادر من نیییییییستی
من که کاری از دستم برنمیاد برای اون دوتا
چه انتظاری از من داره آخه
نمیدونم چرا اینارو اینجا نوشتم شاید باید تو عقل کل مینوشتم
نمیدونم
واقعا این روزا هیچی نمیدونم
سپاسگزاری میکنم از خداوند خودم
از استاد جان از پیغمبر زمان
و از شما برادر آگاه و ضمیر روشن
چقدر زیباااااااا ، من با کامنت شما اشک ریختم نمیدونم چجوری از شما که دست خدایی و کلامت کلام خداست تشکر کنم. از خدای خودم که منو به این کامنت هدایت کرد تا اینجوری حسم خوب بشه و دلم آروم بشه و جواب سوالمو بگیرم و یه قدم به رهایی و اتصال به خدا نزدیکتر بشم.
از استاد از خانم شایسته از شما اعضای خانواده تشکر میکنم.
سلام
این قسمت از کامنت شما دقیقا مثل دری بود به سمت نور تو ظلماتِ این شرایط من
وقتی درگیرِ یک ارث شده ای
و حق به تو داده نمی شود
وکیلی برای خود انتخاب کن
و خودت مساله را رها کن
به مسیر خود ادامه بده
با دیگران و تلفن و بگو مگو و نفرتها و احساس هایِ بد نسبت به اطرافیان و محافظان آن ارث خود را دور کن و جایش را رابطه با اصل و منبع خویش بگذار
موسی را به دریا بینداز
آن ارث را به دریا بینداز
در بهترین شرایط و موقعیت ، به تو داده می شود ،
آن چیزی را که هنوز مشگل است را وقتی رها نکنی ، بزرگتر می شود و وقتی رها شود ، به شکل یک نعمت باز می گردد ، و علت بازگشتش آن بوده که تو بی خلا شده ای
واِلا همان نعمت در دستت بوده
اما ناخالصی هایت نگذاشته که آن را نعمت بپنداری
هر نوع قرض و بدهی
هر نوع بیماری
هر نوع نگرانی
هر نوع خرابی در روابط
همه ی این در اصل یک نعمت هستند
اما نوعِ نگاهت به آن ها ، تو را در چالش انداخته است
وقتی که آنها را رها می کنی
یعنی مرحله ای را قرار است تجربه کنی
که نوع نگاهت را تغییر دهی
این مرحله ، همان مرحله یِ رها کردن است
این مرحله یِ رها کردن در رود نیل
مرحله یِ تغییر دیدگاه است
و وقتی صورت بگیرد
نعمت باز داده می شود .
اون ارث این روزها برای من یک طلب بزرگ بود که وصول نمیشد
نمیدونید چه کمک بزرگی کردید به من
ممنونم