توحید عملی | قسمت 9 - صفحه 6

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 9
    574MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 9
    37MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1020 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه مقدس گفته:
    مدت عضویت: 1698 روز

    با سلام خدمت نشانه خوب خداوند

    و همه ی دوستان هم فرکانسی

    واااااااااای وای استااااااد وقتی گفتین شعرپروین اعتصامی در مورد موسی اشکم در اومد

    فایل همینجا نگه داشتم وشروع کردم به نوشتن

    و ایمان دارم تک تک این کلماتی که قراره بگید همشون کلام خداست برای من.

    دوسال دقیقا من با دو تا نشونه خداوند دارم ادامه میدم و هر بار نجواها میان هی تکرار میکنم تکرار و تکرار….

    یکی که قرآن یک صفحه باز کردم و گفتم با من حرف بزن و این اومد

    آیه 7 سوره قصص : ولا تخافی ولا تحزنی انا رادوه الیک

    :ودیگر هرگز مترس وغمگین مباش که ما او را به تو باز میگردانیم ….ودر انتها میگه: بدان که وعده خدا حق است !!!!

    و دیگری هم در اینستا این شعر اومد:

    مادر موسی چو موسی را به نیل

    در فکند از گفته رب جلیل

    خود ز ساحل با حسرت کرد نگاه

    گفت که ای فرزند خورد بی گناه

    گر فراموشت کند لطف خدای

    چون رهی زین کشتی بی ناخدای

    وحی آمد این چه فکر باطل است

    ره رو ما اینک در منزل است

    «پرده شک را برانداز از میان

    تا ببینی سود کردی یا زیان

    ما گرفتیم آنچه را انداختی

    دست حق را دیدی و نشناختی»

    این دو بیت اخر و اون جملات آیه قصص باورتون نمیشه صدها هزار بار گفتم و نوشتم حتی دیشب.

    وااای که نمیدونین هزاران بار تو این دو سال این نشانه ها رو برای خودم تکرار کردم

    و دقیقا تو این دو سه روز اخیر که دیگه حقیقتا کم اوردم و به خدا گفتم خدایا در قلبم باز کن راه باز کن این فایل های توحیدی قرار دادید

    مخصوصا این فایل

    انقدر از شنیدن همون جمله اولتون اشکم سرازیر شد که هنوز گوش نکردم

    و خواستم بنویسم

    و بگم خدا هست بدجوری هم هست

    و حتی اگه خیلی هم دور شده باشیم

    ولی وقتی نشانه بخوایم هدایت بخوایم

    حتی میتونه از اون سر دنیا برات نشونه بفرسته

    من اصلا نمیدونم چیا قراره گفته بشه ولی میدونم که قطعا نشانه های من در این فایل هست

    این روزها هی به خودم میگم مصی وعده خدا حق است دلم میخواست میتونستم از نوشته های دیشبم عکس بزارم که چقد این جملات تکرار کردم که نجواها کمتربشن

    اصلا نمیدونین چه احساسی دارم میخوام گوش کنم به نشانه ها

    خدایااااااا به اندازه بزرگی ت که بی انتهاست سپاسگذارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    روشا گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    استاد چه فایلی بود. چه فایلی بود. چقدر به موقع بود. چقدر تلنگر داشت برای من.

    نمیدونین استاد چقدر این صحبتها برای من معنی دار بود. دیشب از خدا گله کردم دقیقا عین مادر موسی که نکنه فراموش کردی نکنه یادت رفته نکنه به عهد خودت وفا نکنی و ما بخاطر حرف تو یه سری کارا کردیم ما بخاطر اون ایمانی که در وجودمون گذاشتی یه قرارداد رو کنسل کردیم خودت بهمون گفتی قدم اول اینه از این شرک رها بشید از این شخصی که فکر میکنه روزی دهنده اونه فکر میکنه ما بنده اش هستیم خودت گفتی اینو بزارید کنار تا من قدمهای بعدی رو نشون بدم. قدم خودمونو برداشتیم خدایا الان منتظر قدم از سمت تو هستیم منتظر اون قراردادت هستیم که بعد از این قدم بهمون نشون دادی ما چقدر شکرت کردیم که چه خوب هدایت خدا رو درک کردیم و رفتیم پای قرارداد و صحبتها کردیم و تعریفها شنیدیم و اما هنوز خبری از عقد قرارداد نیست اینجا دیگه کاری از دست ما نیست ما باید منتظر بمونیم که اونا خبر بدن ما قدممون رو برداشتیم و الان نوبت توئه خدایا نکنه تو یادت رفته باشه …. آخ که چند روزه ترس همه وجودمو گرفته که اگر خدا جونم بهم لطف نکنی نابود میشیم. دقیقا عین مادر موسی ترسهامو بهت گفتم و ازت کمک خواستم ازت راهنمایی و هدایت خواستم.

    دیشب با همسرم دقیقا این گفته رو کردیم من بهش گفتم اگه نشه چی؟ اگه جواب نده جی؟ اگر فراموش کرده باشه چی؟

    همسرم ایمانش از من بیشتره گفت من دارم نشونه ها رو میبینم و فکر میکنم تو مسیریم.

    شب خوابیدیم نصف شد با سرفه های شدید همسرم بیدار شدم که گفت یهو نفسم تو خواب رفت و نمیتونستم نفس بکشم. این اتفاق یه تلنگر بود برام که ای بنده ی من حتی نفست هم از منه آیا تو شکر نفست رو میکنی؟ همون موقع شب به همسرم گفتم واقعا که هر نفسی که میره و میاد دو تا شکر واجب داره اما ما هیچ شکر گذاری نمیکنیم.

    ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم

    ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم

    میهمان ماست، هر کس بینواست

    آشنا با ماست، چون بی آشناست

    صبح داشتم میرفتم سرکار پشت فرمون شروع کردم به شکرگذاری از نفسهامون. نفسی که میتونست بره و نیاد. اشک میریختم و شکر میکردم.

    بهش گفتم خدایا قانون تو هیچ ردخوری توش نداره برای همه مثل هم داره کار میکنه اما بهمون بگو که مشکلمون کجاست که گیر کردیم رو این پله

    ایمنی دیدند و ناایمن شدند

    دوستی کردم، مرا دشمن شدند

    فکر میکنم بهم گفت که مشکل از شکرگذاریه که چند وقته نکردیم و چشممون به چیزیه که نداریم و منتظرشیم تا چیزهایی که داریم. همین موقعیت الانی که توشیم زمستون آرزومون بود خدایا اما الان تابستون یادمون رفته. اره خدایا ما یادمون رفت تا شکر همین چیزهایی که داریم رو بکنیم و تو چقدر خدای خوبی هستی که با وجود فراموشی ما هنوز با ما حرف میزنی و هنوز با ما هستی. آخ که این تیکه شعر رو شنیدم چقدر خجالت کشیدم نمیدونی استاد یعنی آب شدم از خجالت (ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند/ عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند). آره منه بنده ات فراموش کردم ازت تشکر کنم اما تو چه خدایی مهربونی هستی که ما رو یادت نمیره اگر حتی بدی ببینی.

    اتفاق دیشب و فایل صبح امروز قشنگ حرف زدن خدا بود با من

    استاد اونجا که گفتید ” هدایت شما از ماست” من یعنی موندم که خدا داره چطوری باهام حرف میزنه.

    خدا جونم پیام دریافت شد. ممنون که حرف دیشبم رو شنیدی که ازت خواستم هدایتم کنی و تو صبح نشده جوابم رو دادی.

    ما که دشمن را چنین میپروریم

    دوستان را از نظر، چون میبریم

    اینجا دیگه اشکم ریخت. واااای درک حجم مهربونی تو خدایا. من نمیتونم درک کنم اینو هم من میدونم هم تو. حتی با اینکه اینقدر الان حس شکرگذاری دارم با اینکه الان دارم با گریه اینا رو تایپ میکنم میدونم دو روز دیگه یادم میره. اما خدایا چشمهای منو برای شکرگذاری بیشتر باز کن برای دیدن نعمتهایی که دارم اما فراموش کردم تا ببینمشون. برای درک مهربونی تو. خدایا میدونی تو دستم رو نگیری تو هدایتم نکنی من بدتر از نمرود و فرعون میشم. اما ازت میخوام یادم بیاری که هر چی دارم از تو دارم. خدایا نه با گرفتن اون وسیله یا سمت یا اسم یا موقعیت نه؛ با مهربونی و لطف و عطای بیشتر یادم بیار. من بنده ی بدی نیستم خدایا همیشه از غرور ترسیدم با اینکه چیزهای بزرگی ازت خواستم و بهم دادی اما هیج وقت نخواستم پزشو به کسی بدم چون اینا مال من نیست که از توئه. خدایا با عطا و لطف بیشتر منو به خودم بیار من نیاز به سیلی ندارم تا برگردم تو مسیر، تو بهم تلنگر هم بزنی اومدم تو مسیرت.

    وای چقدر حرف دارم با خدام بزنم.

    استاد چقدر شما به موقع هستید چقدر حرفهاتون از سمت خداست چقدر حرفهاتون کلام خداست که اومده تا مارو هدایت کنه.نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم بابت این فایل توحیدی. چقدر من عاشق فایلهای توحیدی شمام. ازتون ممنونم استاد یک دنیا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  3. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1400 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وسلام خدمت استاد شایسته و سلام خدمت اعضای خانواده عباس منش

    خدا قوت

    باز هم فایل توحیدی و زیبایی‌های عمیق درونی استاد

    عزیز دل استاد زحمت رانندگی میکشه و استاد زحمت ضبط یه فایل فوق العاده رو میکشه وما هم لذتش رو می‌بریم و سپاسگزار استاد و عزیز دلشون هستیم و شکرگزار خداوندی هستیم که همچین استاد توحیدی به ما داده،بی نهایت سپاسگزارم

    در طول جاده باران رحمت الهی همراه با باران نعمت الهی در حال باریدن بود و در آخر که شدت باران نعمت الهی زیادتر شد باران رحمت الهی بر ما بیشتر بارید و حسن ختام استاد این شد که هر کسی سرش پیش خدا پایین تره ،عظمتش پیش چشم مردم بالاتره و این حقیقتی است که ان العزه لله جمیعا

    خب داستان توحید ما از زمان حضرت آدم ثبت شد و در کسری از ثانیه جناب شیطان با یک فت پا حضرت آدم رو از بهشت بیرون کرد و دوباره با لطف خدا وارد بهشت شد وبعد از اون هم خلیل الله توحید واقعی رو به ما آموخت.

    و خداوند چنان نعمتی این بنده توحیدی داده که ما آثار نعمت خدا به حضرت ابراهیم رو در حج و در دین ما و ….داده و ایشان در آخرت هم از شایستگان است

    این توحید پشت به پشت چرخید تا به پیامبر آخر رسید و دستور داده شد که دین دین ابراهیم حنیف است و بس

    تمام داستان‌هایی که تو قرآن اومده و استاد در شعر پروین برامون باز کردن نشانه وجود پروردگاری است که با چشم سر نمی بینیم اما با قلبمان احساس می‌کنیم

    بالاترین فرکانس و نزدیکترین فرکانس به خداوند شکرگزاری است که حاصل شکرگزاری احساس خوب وآرامش و برکت است

    استاد عزیزم در حین صحبت کردن شما یکی از باگهایی که تو دوره دستیابی به رویاها متوجه نمی‌شدم و مقاومت داشتم برام بازتر شد،سیستمی بودن خدا رو بهتر متوجه شدم و اینکه همه چیز خداست و من هم خدام اما خداوند نعمتی به من داده که بتوانم بپذیرم یا نپذیرم و قدرت‌های دیگر…..از خدای خودم شاکرم و از شما استاد عزیزم ممنونم

    خداوند قادر مطلق است ،این خداوند است که با دستان غیبی اش ما را آفرید وخلق کرد و جان داد وروح داد و جسم کاملا خودکار داد و غذا داد وآب داد و بی نهایت نعمت داد.

    خداوند همانی است که همسری از جنس خودمان برای آرامش به ما داد و فرزندانی دوست داشتنی به ما داد.

    این خداوند است که با عشق ما رو آفرید و با عشق در دستان خودش ما رو می‌پروراند و ما را بزرگ می‌کند و باز ما را به بهشت می‌برد

    این خداوند است اکسیژن را غذای ریه ما کرد تا ما با آن نفس بکشیم و همین خدا برای ماهی سیستم دیگری آفرید آیا این نشانه نیست

    این خداوند است که چهار فصل،ماه ،سال، طلوع و غروب،شب و روز روشنی و تاریکی و میلیاردها میلیارد نعمت برایمان بوجود آورد

    این خداوند است که قوانین ثابتی برای ما بوجود آورد تا بتوانیم همه چیز را به تسخیر خود درآوریم

    این خداوند است که بنا برخواسته استاد،این بنده توحیدی را بوجود آورد و ایشان را کمک کرد تا اشاعه توحید کنند

    این خداوند است که بنا بر خواسته ما ،ما را وارد خانواده عباس منش کرد تا هر روز از چشمه توحید به قدر نیاز خود آبی برداریم و روح خودمون رو جلا دهیم

    خواهرها و برادرهای من شما نعمتهایی هستید که به من داده شده اید تا با خواندن کامنتهای شما قلبم نورانی تر شود و هر روز توحیدی تر شوم

    و این ها همه نعمتهایی است که خداوند به من و ما ارزانی داشته و به قول استاد شکرگزارترین آدم یک تریلیاردم یکی از نعمتهای خدا رو نمیتونه سپاس بگه و از خدا میخواهم هر روز منو شکرگزارتر کنه و شکر نعمت شکرگزاری رو هم بهم بده و جوری برام ردیف کنه که خودش راضی باشه…..

    الهی شکرت

    سپاس استاد عزیزم،در پناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1176 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    در قدم اول چه مناظر زیبا و عالی که از دیدن آن حال هر کسی خوب می شود

    در تمام تصاویر استاد توجه به نکات مثبت و داشتن حال خوب و توجه به زیبایی ها واقعا عالی و قابل شهود است

    توجه به خدای مهربان

    ایمان داشتن به او

    توجه و توکل داشتن به او

    همیشه و همیشه در کنار هم می تواند من را به خوبی و راحتی به مقصد برساند

    خدای مهربان همیشه و در همه حال در حال کمک کردن به من است ولی این من هستم که خیلی اوقات درگیر نجواهای ذهن خودم می شود و تمام توکل و ایمان خودم را به خدای مهربان از یاد می برم

    خیلی اوقات از او کمک خواستم و خدای من به بهترین شکل ممکن دست من را گرفته است و حال من را خوب کرده است

    اما زمانی که درگیر نجواهای ذهنی خودم می شوم و شروع به گوش دادن به صحبت های شیطان می شوم واقعا آرامش را از من می گیرد و حال من را خراب می کند

    واقعا خدای مهربان همیشه و همیشه بهترین ها را برای ما می خواهد فقط و فقط به شرطی که به او ایمان و اطمینان داشته باشم آنقدر با آرامش و با حال خوب دستهای من را می گیرد و من را به جلو می برد که هرگز باورم نمی شد که اینگونه کار من براحتی و سادگی رواج پیدا کند

    همه اینها برمی گردد به توحید و توکل من به خدای مهربان عزیز

    وقتی که من دل به خدای مهربان خودم می سپارم و از او کمک می خواهم و دل به او می سپارم به خدا قسم که همه همه موجودات و کائنات در این جهان دست در دست هم می دهند تا من را به مقصد و هدف خودم برسانند

    این هیچ چیز نیست جز رحمت و نعمت خدای مهربان عزیز

    این فایل برای من خیلی درس ها داشت و برای امروز من یک هدایت از خدای مهربان بود

    تا بیشتر و بیشتر بتوانم روی خودم تمرکز کنم و به خدای مهربان خودم تکیه کنم و اعتماد کنم به خالق این جهان هستی

    یاد بگیرم که جز توکل و اعتماد به خدای خودم هیچ راهی دیگر نیست و من را به سرمنزل مقصود می رساند

    هر زمان به او تکیه کردم آرامش جز لاینفک زندگی من خواهد بود

    ممنونم استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    ایمان رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    سلام خدمت استاد عزیز سید حسین عباس منش و سلام خدمت خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی

    امیدوارم که همیشه شاد و سلامت و سعادتمند و خندان باشید

    بسیار لذت بردم از این شعر ، من این شعر رو قبلاً خونده بودم و واقعا الان که دوباره گوش کردم اشک از چشمانم جاری شد.

    خدایا شکرت بابت استاد عباس منش

    خدا شکرت بابت خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت بابت این باران زیبا و دیدنی

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی در این جهان

    خدایا شکرت بابت تک تک نعمت هایت

    خدایا شکرت بابت سلامتی تک تک اعضا و جوارح بدنم

    خدایا شکرت بابت سلامتی پدرم

    خدایا شکرت بابت سلامتی مادرم

    خدایا شکرت بایت سلامتی خواهرانم

    خدایا شکرت بابت سلامتی برادرانم

    خدایا شکرت بابت دستان خودت در این جهان هستی برای هدایت من به سمت زیبایی ها

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    من رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که نعمت به آنان دادی مثل پیام آوران الهی ات

    یک قطع زیبا از مولانا جلال الدین عزیز هم برای شما می نویسم امیداروم لذت ببرید :

    هله نومید نباشی ، که تو را یار براند

    گرت امروز براند ، نه که فردات بخواند

    در اگر بر تو ببندد ، مرو صبر کن آنجا

    ز پس صبر ، تو را به صدر نشاند

    و اگر بر تو ببندد ، همه ره ها و گذرها

    ره پنهان بنماید ، که کسی آن را نداند

    امیدوارم هر کجا باشید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید منم یک روز ببینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    سارا رواسی گفته:
    مدت عضویت: 1560 روز

    سلام استاد جانم سلام مریم جان.

    چقدر زیبا بود این شعر .چقدر اصطلاح «دست حق»رو دوست دارم تو این شعر.از وقتی کنار شما یاد گرفتم که قدرت رو از همه ی آدمها و شرایط .چیزها بگیرم وبه خدا بدم؛دست حق رو با تمام وجودم درک کردم.چقدر غافل بودم از خدایی که توی تک تک نفسهامه توی تک تک لحظه هامه.هر چقدر که حضور خدا پر رنگتر میشه تو زندگیم اونقدر بیشتر معجزه ها رو میبینم.دیگه هیچ کاری رو با ذهنم انجام نمیدهم.هر چیز برام پیش میاد هدایت الهی طلب میکنم وهدایت میشم به بهترینها.کنار شما یاد گرفتم که تنها نیستم و دست حق کنارمه.

    استاد شما نمونه بارز توحید عملی هستین.شکر وجودتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خداجونم خدای عزیزم که چقدر زود صدایم را میشنوی و چقدر زود پاسخ می‌دهی خدایا بینهایت سپاسگزارم

    سلام خدمت استاد عزیزم که پیامبر زمان ما هستند و پیام خداوند را دریافت می‌کنند و به ما می‌گویند

    سلام خدمت مریم شایسته عزیزم که رانندگی کردند و باعت شدند استاد این فایل بینظیر را ضبط کنند

    سلام خدمت تمام دوستانم در سایت عباس منش

    خدایا مگه داریم واقعا حضورت را در تمام لحطه های زندگی ام با گوشت و خون و پوستم درک میکنم.

    استاد دیشب یه اتفاقی برام افتاد خیلی برآشفتم

    یه سوء تفاهم بین من و پسرم اتفاق افتاد من یه اشتباهی کردم پسرم رفت توی اتاقش در را بست دیگه بیرون نمی آمد

    چقدر دیشب خدارا صدا زدم گفتم خدایا این پیامد نا مناسب را خودت مدیریت کن خدایا من به خودت میسپارم من اشتباه کردم

    دیشب تمرین ستاره قطبی ام را انجام دادم خودم و فرزندم و همسرم را به خودش سپردم و از خودش یاری خواستم

    صبح که از خواب بیدار شدم دوباره به محض بیدار شدنم تمرین ستاره قطبی را انجام دادم سپاسگزاری با تمام وجودم نوشتم و بعد به خاطر حضور استاد عباس منش و مریم شایسته در زندگی ام از خداوند تشکر کردم

    و بعد گفتم خدایا این کارها را برایم انجام بده

    خدایا من و همسرم و فرزندانم را در پناه خودت حفظ کن خدایا من و همسرم و فرزندانم را به صلح برسان

    خدایا فرزندم علیرضا را با خودش به صلح برسان

    خدایا فرزندم مبین را با خودش به صلح برسان

    و بعد آمدم سراغ گوشی موبایلم گفتم بزار تمرین‌های جلسه ششم حل مسائل را دوباره مرور کنم برم سراغ جلسه آخر حل مسائل

    بعد گفتم بزار اول برم سراغ سایت ببینم استاد فایل جدید گذاشته اول اون و ببینم انرژی بگیرم بعد

    خدایا باورم نمیشه این فایل فقط برای من مادری که مانند مادر موسی فرزندانم را به رود نیل سپرده ام و از خداوند خواستم از آنها محافطت کنه آمده بود

    حال عجیبی پیدا کردم

    خدا به من گفت آنچه به تو وعده دادم اتفاق خواهد افتاد خداوند به من گفت مگه فرزندانت را به من نسپرده ای من خودم مانند موسی از آنها مراقبت میکنم

    نترس و غمگین نباش

    خداوند به من گفت :

    وعده ی خداوند حق است.

    کار انجام شده فقط تو نمیبینی چون تو داری با چشم سرت وقایع را نگاه میکنی

    وقتی توکل کردی

    وقتی ایمان داری وقتی احساست خوبه

    وقتی نه غم داری نه ترس

    نتیجه اتفاق افتاده

    شک و تردید نکن شک و تردید کار شیطان هست.

    خداوند به من گفت قدم ها برداشته شده خداوند به من گفت ما گرفتیم

    ایمان داشته باش و مطمئن باش مثل مادر موسی.

    خداوند به من گفت :

    من درکت میکنم که تو به خاطر عشق مادریت نگرانی هایی داری و قابل درک هست به همین دلیل هم ما سعی می‌کنیم به تو آرامش دهیم و قلبت را محکم میکنیم. خدایا بینهایت سپاسگزارم

    خداوند به من گفت همه چیز در کنترل ما هست

    وعده ی خداوند حق است

    بچه ات را بسپار به ما و برو دنبال زندگیت و آنچه به تو گفته شد انجام بده

    خداوند به من گفت من خودم برای فرزندانت پدر میشم من خودم برای فرزندانت مادر میشم خدایا بینهایت سپاسگزارم

    خداوند به من گفت

    تو وقتی به دنیا آمدی حتی قدرت نداشتی گردنت را نگه داری

    این سلامتی و قدرت و تمام نعمت‌ها را ما به تو داده ایم

    خدایا من فرزانه حتی هر چقدر تلاش کنم هم نمیتوانم شکر نعمتهایت را آنطور که باید انجام دهم

    و حالا این دعا را برای خودم میکنم.

    خدایا قدرت سپاسگزاری بیشتر را به من بده خداوندا من می‌خواهم سپاسگزاری واقعی تو را انجام دهم خدایا یاری ام کن

    و در ادامه دوباره خداوند به من گفت

    ما که به نمرود این چنین محبت کردیم و از بلاها در طول زندگی اش نجاتش دادیم تا بزرگ شد

    آنوقت تو که دوست من هستی فراموشت کنم مگه میشه

    خداوند به من گفت این سخنان که به تو گفتم نوری از انوار خداوند است که به این وسیله به تو رساندم

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    آخه من چطوری شکر نعمتهایت و الطافت را به جا بیارم

    خدایا شکرت این جهان و این قوانین هست و ما می‌توانیم از آنها استفاده کنیم

    و زندگی مان را آنطور که می‌خواهیم تغییر دهیم

    و دوباره خداوند به من گفت :

    به انداز ای که نعمت‌ها را می‌بینی و درک میکنی و سپاسگزاری میکنی به همان اندازه خداوند تو را در مقابل غیر خدا سربلند و سر افراز می‌کند.

    به اندازه ای که سرت در مقابل خداوند پایین است به همان اندازه خداوند به تو جبروت می دهد

    به اندازه ای که در مقابل خداوند فروتن هستی به همان اندازه خداوند سرت را بالا نگه می‌دارد در مقابل غیر خداوند

    خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت فایل ارزشمند امروز

    واقعا استاد درست گفتید چه بارانی داره میباره

    خداوند داره قدرتش را نشان می‌دهد

    خدایا شکرت

    استاد تمام این سخنان یک طرف اون سخن که خداوند به همه‌ی ما گفت.

    این سخنان نوری از انوار خداوند هست.

    به یک طرف

    خدایا عاشقتم

    مهربانم دوستت دارم

    خدایا من می‌خواهم عزیزت باشم

    خدایا من می‌خواهم خوب باشم و دنیا را جای بهتری برای زندگی کنم

    خدایا من می‌خواهم عشق به همه عالم بدهم

    خدایا سر افرازم کن خدایا سربلند کن.

    خدایا من می‌خواهم بنده خوب تو باشم

    خدایا باران رحمتت را بر سرمان مثل همیشه ببار

    خدایا من روزی حلال می‌خواهم.

    خدایا من فقط خود خودت را می‌خواهم خدایا خودت را به من بده

    در پناه نور و عشق الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1537 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز.

    این کامنت رو خیلی متفاوت میخوام بنویسم.

    و سپاسگزار خداوند متعال خودم باشم و قدرت هاشو مرور کنم.

    خداوندا منو هدایت کن که یک قسمت بسیار کوچکی که قدرتت رو اینجا بنویسم.

    در همین فایل با خودم گفتم خداوند قدرت همه چی رو داره میشه بارون بباره و دیدم آخر فایل استاد یک بارون گرفت و قدرتش رو بارها و بارها به من نشون داد.

    یکی دیگه از قدرت هاش زمانی بود که من پول نداشتم و بخاطر مسائلی پدرم گفت که من تو رو نمیرسونم باشگاه و داشت هی میگفت تو هیچی نداری من دارم امکاناتت رو میدم من دارم خرجتو میدم من دارم کاراتو انجام میدم و به شدت عصبانی بود و من هیچ ایده ای برای رفتن به باشگاه نداشتم و دوستم هم گفته بود مثلاً میدون وایستیم و بعد اسنپ بگیریم و از خونه تا میدون دو سه کیلومتری راه بود و وقت هم نبود که پیاده برم و به شدت نگران بودم ولی با کنترل کانون توجهم وقتی بابام این حرف ها رو میزد با خودم مرور میکردم که خداوند هست که رزق میده خداوند هست که کارامو انجام میده خداوند هست که ….

    و این باعث شد یک ایده(الهام) بیاد که برو بیرون از خونه و رفتم و کمتر از بیست ثانیه طول کشید که دوستم زنگ زد و گفت که خونتون کجاست من ماشین آوردم با هم بریم

    تا اینو گفت اشک از چشام سرازیر شد و تا قبل از اون هیچ وقت نشده بود که با ماشین منو سوار کنن وببرن.

    همین الان هم غیر قابل باور هست و همین الان که دارم کامنت می‌نویسم اشکم سرازیر میشن که این خداوند قدرت هر کاری رو داره و می‌تونه منو به بهترین جایگاه هدایت کنه.

    یکی دیگه که گذاشتم آخرین صحبتم زمانی بود که تصمیم به ترک تحصیل گرفتم و خانواده ای داشتم که حرف در مورد این بحث ها میشد،

    میگفتند که کدوم احمقی درس رو ول می‌کنه یا کی غیر درس به جایی رسیده و کاملا مخالف بودن،

    و زمانی شد که من برای فوتبالم باید تمرکز بیشتری میزاشتم و قدم بعدی این بود که ترک تحصیل کنم.

    و یک مهر رفتم مدرسه و شب همون روز به پدرم گفتم و دلایل منطقی رو آوردم که حرف های خداوند بود که بر زبونم جاری میکرد حتی با اینکه خواهرم تو این مسیر درست قدم برمیداشت سعی داشت که ذهنیتم رو سمت درس ببره ولی به من الهام شده بود و الهام خداوند اصلا منطقی نیست و راضی کردن پدر و مادر شروع شد و از مدیر گرفته میخواستم منو منصرف کنند ولی من تصمیمم رو گرفته بودم و هیچ چیز و هیچ کس جلو دارم نبود،

    و وقتی انجامش دادم دیدم. که چطور الهام خداوند درست و منطقی بوده و دمش گرم که همیشه منو هدایت می‌کنه به سمت سعادت بیشتر.

    و گذشت و دیدم پیشرفت خودم رو بزرگ تر شدن خودم رو و آزادی وقت بیشتر خودم رو که بیشتر رو باور هام کار کنم.

    بینهایت قدرت خداوند رو دیدم و نمیشه تک تک اونها رو نوشت چون اینقدر زیاد هستند که تا آخر عمرم در مورد کار هایی که خداوند برام انجام داده صحبت کنم وقت کم میارم.

    بسیار سپاسگزارتر و با آرامش بیشتری خداوند خودم رو میپرستم و با توجه به دارندگی هایی که به من داده فراوانی های بیشتری در زندگیم پدیدار میشه خدارو شکر.

    خدانگهدار تون باشه ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    سیده فاطمه حسینی فر گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    سلام استاد گرامی و دوستان صمیمی

    الهی فراوانی را سپاس، قدرتت را سپاس، امیدم را سپاس، الهامات را سپاس

    خدا رو هزاران مرتبه شکر بابت آگاهی های بینظیر

    اول از همه بگم، چند روزی هست که برای انتخاب موضوعی ذهنم درگیره، دیشب گفتم باید آروم باشم تا جواب بهم گفته شه، تردید برای انتخاب و خستگی ذهنی داشتم.

    صبح اومدم سایت، گفتم قسمت مرا به نشانه ام هدایت کن رو میزنم ببینم چه فایلی میاد، بعد دیدم فایل جدید توحید عملی قسمت 9 گذاشته شده.

    استاد عزیز، همون قسمت اول فایل، که گفتین وقتی به مادر موسی گفته شد که نوزاد در رودخونه انداخته بشه، مادر موسی نمیدونست بعدش چی میشه،

    این قسمت جواب سوالم بود، که اگه بهت گفته شده، فقط انجامش بده، حتی اگه بعدش رو نمیدونی، و یاداوری شد برام که اصلا چرا این مسیر رو انتخاب کردم.

    وقتی تو این مسیر به نتیجه رسیدم و نتایج مشخص شد، بصورت کامل میام و میگم که چطور این مسیر رو با الهامات پیش رفتم.

    ته دلم میگه جواب سوالات تو وجود خودمونه، و همینطور که استاد همیشه گفتن، جوابها به شکل های مختلف و راه های مختلف بهمون گفته میشه.

    قدرت خداوند بی انتهاست، اگه اینو درک و باور کنم، همه چی به شکل درست پیش میره.

    ممنون بابت آگاهی های بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    بهروز علایی گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    بنام خدایی که نوشتن آموخت

    بنام خداوندنی که خواندن آموخت

    بنام خداوندی که گفتن آموخت،

    و…

    میلیاردها نعمتی که اگر جنگلها قلم شوند و

    دریاها مرکب

    و زمین دفتر

    نمیتوان نعمتهای خداوند را که برای ما عطا کرده بنویسم و…

    سلام استاد عزیزم

    اول صحبتم را با این شعر حافظ شروع میکنم که از اعماق قلبم تقدیمت میکنم، که امیدوارم قبول کنید،

    فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

    گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

    دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

    خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

    جای آن است که خون موج زند در دل لعل

    زین تغابن که خزف می شکند بازارش

    بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود

    این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

    ای که در کوچه معشوقه ما می گذری

    بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

    آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست

    هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

    صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل

    جانب عشق عزیز است فرومگذارش

    صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه

    به دو جام دگر آشفته شود دستارش

    دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود

    نازپرورد وصال است مجو آزارش

    استاد عزیزم

    و یار مهربانش خانم شایسته گرانقدر

    نمیدانم از کدامین زیبایی ها بگم

    از کجا شروع کنم که آنجا شروع نشده بود

    از کجا بگویم که خداوند آنجا را خلق نکرده و…

    استاد عزیزم و دوستان گرانقدر و یاران و انصار خدایی

    که در این کشتی نوح و غار حرایی،و یاران موسی و عیسی ص و ختم رسل ص، وهمه انبیا،

    که داریم با سکانداری استاد عزیزمون راه خدایی را طی میکنیم

    فقط من میخوام از خدای خودم سپاسگزار نعمتهایش باشم و برای خودم تبریک همچنین برای همه اعضای گرانقدر سایت آفرین بگم که با هدایت خداوند متعال ما را با استاد عباس منش عزیز آشنا ساخت،

    و نحوه سپاسگزار بودن و پرهیز از ناسپاسی را برای من آموخت،

    من از فایل های ارزشمند توحیدی شما کاربا خودم را شروع کردم، و خدا را شکر چنان تاثیری در نگرش من گذاشته، که خودم را یک آدم جدیدی می بینم،

    هر آنچه که از دل برآید بر دل نشیند،

    خیلی خواستم جلوی خودم را بگیرم و کامنت ننویسم

    اما عشق و سوز علاقه ام در این مسیر الهی

    که از زبان شیوای شما همچون لعل و مرجان این کره زمین را عطر آگین میکند، منو مجبور کرد که چند سطری را تقدیم شما استاد بزرگوار و دوستان گرانقدرم داشته باشم،

    استاد چقدر این سفرهاتون عالی و دلنشینه،

    سفری که همزمانی عرفان و اشتیاق الهی در آن همسفر شماست

    سفری که با دلتون میلیونها دل همراهش هست

    و میتوان گفت سفری با باری از دلهاست

    دلهایی که با نور الهی مملو گشته

    و…

    نمیخوام تعریف و زیبایی این سفر را ادامه بدم

    چون میترسم در اقیانوس این زیبایی گم بشم

    برای همین میرم آن چیزیکه منو وادار کرد که بنویسم

    و آن داستان کودکی حضرت موسی ص که فرعون کودک کش بود

    و داستان حضرت ابراهیم ص

    که نمرود کودکان را می کشت

    و همزمانی این دو پیامبر

    و همزمانی این دو پادشاه ستمکار

    که هردو کودک کش بودن

    اما این طرف داستان

    چه زیبا پروین اعتصامی، به قلم کشیده،

    کودکی نمرود و کودکی حضرت موسی را با توجه به مشیت الهی تشریح کرده

    اینکه

    هردو کودک از دریا نجات پیدا کردند

    اما یکی شده

    نمرود

    و دیگری شده

    موسی

    چقدر این داستان شفافیت مشیت الهی را تبییین می کند

    اینکه خداوند انسان ها را حق انتخاب داده

    اینکه راه گمراهی را انتخاب کنند

    یا راه

    هدایت الهی را

    و….

    جمله طلایی که متواضع در برابر خداوند،

    بودن چقدر انسان را به عرش می برد

    و اینکه نعمتهای خداوند نصیب همه میشود

    عده ایی مثل حضرت سلیمان میشوند و هر چیزیکه از خدا خواست گرفت و قدردانش هم بود واز طرفی، جایی که عده ایی خودشان را جای خدا میزارن

    و میگویند خدا منم، مثل نمرود و فرعون،

    و اعمال ناسپاسی خود آنها

    خودشان را نابود میکند،

    این عین عدالت خدا را نشون میده

    دیروز من از پسرم سوالی کردم

    که واقعا هم نمیدونم

    گفتم که

    اگر خداوند حق انتخاب را به انسان داده

    پس چرا حضرت موسی را از بچگی در نطر داشت که پیامبر انتخاب کند

    و ایشون هم گفتش که نمیدونم

    صبح این فایل را دیدم

    اشک از چشمام سرازیر شد،

    و به خودم گفتم

    پس چرا نمرود را هم ستمگر انتخاب کرد؟؟؟

    مشیت الهی خیلی از مشکلات زندگی منو حل کرده است

    من قبل از آشنایی معنی ان شاالله را نمیدونستم

    از وقتی که از عقل کل و فایل های شما گوش دادم فهمیدم، چون قبلا همیشه معنی ان شاالله یک چیز متفاوتی در ذهنم بود و آن اگر خدا بخواهد بود، و…

    خدا را هزاران مرتبه شکر، منو هدایت کرد و فعلا فقط از درگاه خداوند کمک میخواهم و تسلیم پیشگاهش هستم و…

    چقدر لذت بردم از این فایل و فایل های توحیدی و سایر فایل های ارزشمند شما،

    چقدر لذت بخش بود که خانم شایسته رانندگی می کرد،خیلی برام لذت بخش بود

    استاد عزیزم،چه طوفانی با این فایل در دل من انداختین، در این هوای طوفانی و بارانی که خانم شایسته ناخدای حرفه ایی این کشتی را به سلامت پیش می برد و…

    واقعا استاد من از صبح که فایل را دیدم

    چندین بار هم صوتی و هم تصویری را گوش دادم

    اما فکر میکنم

    خیلی نکات زیادی در محتوای گفته های شما وجود دارد که من نشنیدم امیدوارم نوشته های دوستان منو یاری خواهد کرد و بیشتر از اینها یاد خواهم گرفت،

    درود خدا بر شما استاد دلها و خانم شایسته یار لایق شما و دوستان گرانقیمت سایت خدایی

    از خداوند برای شما استاد گرانمایه و دوستان عزیز سایت هرچیزیکه میخواین آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: