توحید عملی | قسمت 9 - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 9
    574MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 9
    37MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1020 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا مطهری گفته:
    مدت عضویت: 1306 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی،

    استاد وقتی این فایل را داشتم گوش میکردم ناخودآگاه اشک میریختم، انگار واقعا دلم تکون میخورد با شنیدن این شعر زیبا و تفسیر زیبای این شعر توسط شما، این فایل را 6 بار پشت سر هم گوش کردم چون واقعا برام جذاب بود، چه قدر قشنگ این شعر نشون میده که اول و آخر و ظاهر و باطن همه چیز خداست، چه قدر منو یاد اون فایلتون که در سایت قرار دادید انداخت که داشتید راجع به اینکه خدا چی هست صحبت می کردید و می گفتید خدا خود درخته، خود همه چیزه، اینجا هم داشتید میگفتید خدا خود اون طوفانه، خود کشتیه،خود رود هست.

    اینکه همه چیز به موجودیت خدا، وجود دارند به نظر من در این شعر به وفور دیده میشد.

    چه قدر مفهوم توکل و اعتماد به خداوند و تسلیم محض خداوند شدن تو این شعر قشنگ توصیف شده بود، که اگر مادر موسی نمیتونست تسلیم محض خداوند بشه و بچه اش را در رود بندازه، شاید بچش کشته می شد، ولی وقتی به حرف خداوند اعتماد کرد، بچه اش در ناز و نعمت و در رفاه کامل و بدون اینکه هیچ خطری اون را تحدید کنه بزرگ شد. چه قدر این داستان زیبا بهمون کمک میکنه که در ترس هامون، سعی کنیم توکل محض داشته باشیم و بدونیم که خدایی که موسی را به آن شکل معجزه آسا از رود نجات داد، ما را هم به بهترین شکل هدایت می کنه، و خدای موسی، خدای ما هم هست، فقط کافیه بهش اعتماد کنیم.

    چه قدر اینکه جهان کاملا منظمه و همه چیز در تقدیر و نظم مشخصی آفریده شده و هیچ چیز اتفاقی و شانسی رخ نمیده در این شعر وجود داشت، اون قسمت از شعر که مفهوم آن این بود که فکر نکن این امواج دریا هرجا بخواهند میروند، ما این آب را کنترل می کنیم، و این طور نیست که شانسی و اتفاقی این آب و این صندوقچه هرجا که دلش میخواهد برود، ما به آب فرمان می دهیم که کجا برود.

    چه قدر گریه کردم در آن قسمت شعر که میگفت که این همه دوستی کردیم با شما و محبت و لطف در حق شما داشتیم ولی شما با نافرمانی جواب ما را دادید. چه قدر می شود در زندگی مان فرعون و نمرود درونمان فعال می شود و نعمت هایمان نمیبینیم و شرک می ورزیم و ناسپاس می شویم.

    چه زود مشکلاتی که خداوند برایمان حل کرده است را فراموش میکنیم.

    نمیدانم راجع به این فایل واقعا چه بگویم چون مفاهیم و درس های بسیار بسیار زیادی دارد که به نظرمن ارزش صدهابار گوش کردن را دارد. چون این مفاهیم باید کاملا درونی شود.

    و نکته ی آخری که میخواستم بگویم این است برایم بسیار جالب است که چون که شما استاد عزیز، که به دنبال درک زیباتر و قشنگ تر این قانون هستید، به شعر ها و مفاهیم بسیار زیبایی هدایت می شوید که این قانون به وضوح در آن دیده می شود و خداوند قلبتان را باز می کند و این معرفت را به شما می دهد که این اشعار را به درستی درک کنید و آن را به دیگران هدیه دهید.

    استاد و خانم شایسته عزیز، بابت تهیه این فایل های زیبا از شما بسیار متشکرم. امیدوارم که همیشه در بالاترین فرکانس ها باشید و زندگی تان هر روز از خوشبختی و سلامتی و عشق بی نهایت ملا باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1975 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    داشتم فکر می‌کردم که وقتی خود خدا تنها بود،‌ چه خبر بود؟ او به‌دنبال این بود یه کسایی بیان و خبرهایی را بسازن و کارهایی بکنن مثل خودش و بتونن بیافرینند‌ و دنیا به شکل ظاهری گسترش و تغییر بدن. این بود که این جهان مادی را آفرید. البته نمی‌دونم ولی فکر کنم پیش از اونم، ما را به شکل ارواحی مجرد آفرید تا مراحل آماده‌سازی را طی کنیم که آماده‌ی آمدن به این دنیا بشیم. ولی همین خدا که به هیچ کس و هیچ چیز نیاز نداره، پس از هر انتظار و هر نیاز و صفت دون خودش هم خالیه و برکنار. نتیجه این‌که، ما را تنها از سر عشق و علاقه آفرید و بس. مثل کسی که یک‌سری آدم را از سر عشق و علاقه به یک میهمانی بزرگ دعوت می‌کنه. برای همین هم، از پیش همه چیز را برای میهمانان آماده می‌کنه و عاشقانه دوست داره که به همه‌شون خوش بگذره. خوب من و ما هم همه، میهمان خدای یگانه بسیار بخشاینده و بسیار مهربان در این دنیا هستیم و آمدیم تا از بهترین نعماتش که برخی طبیعی هستند و بدون دخالت ما از پیش آفریده شده‌اند و یک‌سری دیگه هم به‌دست ما و البته درواقع توسط خودش ساخته می‌شوند، استفاده کنیم و لذتش را ببریم.

    حالا که این‌جوریه، درواقع هیچ چیزی از آن ما نیست و ما مالک هیچ چیزی نیستیم، اگر بودیم، موقع مرگ می‌تونستیم اونا را با خودمون به جهان دیگه ببریم.

    خدایا پروردگارا خودت که بهتر می‌دونی، من خیلی آدم کوچکی هستم و درواقع هیچی نیستم. تنها از شما درخواست می‌کنم که من را در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت نگه‌داری! من آدمی هستم پر از خطا و هرگاه حالم خوبه، سر قولم هستم و هر وقت که حالم بده میشه، ناامید میشم و دیگه …

    البته شکرت که تو این چند وقته اونم به لطف خودت، بهتر شدم و در سختی‌ها یادم میاد که نگرانی و تری از آینده، یعنی شرک و کفر و اون وقت دلم گرم میشه و به خودم میگم که یقین داشته باش که خدا از تو بهتر از خودت مصلحت تو را می‌دونه!‌ بعدش آروم میشم و همیشه بعد از اون وضعیت، نتایج مثبت را می‌بینم. خدایا شکرت!

    همین امروز به یک جلسه‌ی شاهنامه‌خوانی توسط یکی از همکاران پژوهشگرمان دعوت شدم که موضوعش همین بود و ببین که خدا چه جوری هدایت می‌کنه! ایشان داشتند در باره‌ی جمشید و مغرور شدنش و گرفته شدن فر ایزدی از ایشان و روی کار آمدن ضحاک و گول خوردن ضحاک توسط اهریمن می‌گفتند. البته بماند که چه دیدارهای سازنده‌ی دیگری هم داشتم و خدا را سپاس که تاکنون بسیار خوب بوده!

    همچنین، اگر خدا بخواهد، بتوانم وسیله‌ی خدا شوم برای درمان پسر یکی از همسایگان گذشته‌مان که بسیار دوست‌داشتنی و گل هستند و خدا کند که شایسته‌ی این خدمت باشم!

    خدایا حالا که ما را به این راه و مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت آوردی، می‌دانم که هرچه خوبی و نعمت و برکت و ثروت روزافزون است از شماست و من که صاحب ذره‌ای از آن‌ها هم نیستم. پس خودت یه جوری هدایت‌مون کن که همیشه بدونیم که همه‌ی این نیکی‌ها از شماست و ما تنها میهمان شما هستیم و باید ادب را در این میهمانی رعایت کنیم و به صاحب خانه که شما باشی، یقین و اطمینان صد درصد داشته باشیم!

    خدایا پروردگارا، از این که کسانی مانند استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز را خورشید هدایت‌مان قرار دادی ازت سپاسگزارم!

    حقیقتش دلم نمیاد که نوشتن را رها کنم ولی، باید به دیدار یکی از دوستان بروم.

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      شاهین شاویسی گفته:
      مدت عضویت: 815 روز

      به نام خدا

      سلام و درود به آقا فریبرز عزیز که لطف کردی این متن زیبا رو نوشتین

      این کامنت شما رو به صورت کاملا اتفاقی خواندم البته قبلش از خدا هدایت خواستم که من رو به مسیر درست هدایت کنه که گفت برو سراغ نظرات فایل توحیدعملی9

      بنده هم وقتی این فایل رو دیدم یاد داستان جمشید افتادم که منی کرد آن شاه یزدان شناس –

      ز یزدان بپیچید شد ناسپاس

      که شاهنشاه ایران هر چه داشت را از دست داد فقط به خاطر اینکه فکر کرد خودش همه کارس

      این داستان همه ماست که اگر حواسمان نباشه شیطان ما را فریب میده و مغرور و متکبر میکنه

      خیلی خوشحال هستم که در میان اعضای دیگر خانواده صمیمی سایت عباسمنش دوستانی مانند شما هستند که به شاهنامه علاقه دارند

      با آرزوی تندرستی و ثروت و آرامش

      منتظر کامنت های زیبای دیگرتان هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ایمان رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1089 روز

    سلام خدمت استاد عزیز سید حسین عباس منش و سلام خدمت خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی

    امیدوارم که همیشه شاد و سلامت و سعادتمند و خندان باشید

    بسیار لذت بردم از این شعر ، من این شعر رو قبلاً خونده بودم و واقعا الان که دوباره گوش کردم اشک از چشمانم جاری شد.

    خدایا شکرت بابت استاد عباس منش

    خدا شکرت بابت خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت بابت این باران زیبا و دیدنی

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی در این جهان

    خدایا شکرت بابت تک تک نعمت هایت

    خدایا شکرت بابت سلامتی تک تک اعضا و جوارح بدنم

    خدایا شکرت بابت سلامتی پدرم

    خدایا شکرت بابت سلامتی مادرم

    خدایا شکرت بایت سلامتی خواهرانم

    خدایا شکرت بابت سلامتی برادرانم

    خدایا شکرت بابت دستان خودت در این جهان هستی برای هدایت من به سمت زیبایی ها

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    من رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که نعمت به آنان دادی مثل پیام آوران الهی ات

    یک قطع زیبا از مولانا جلال الدین عزیز هم برای شما می نویسم امیداروم لذت ببرید :

    هله نومید نباشی ، که تو را یار براند

    گرت امروز براند ، نه که فردات بخواند

    در اگر بر تو ببندد ، مرو صبر کن آنجا

    ز پس صبر ، تو را به صدر نشاند

    و اگر بر تو ببندد ، همه ره ها و گذرها

    ره پنهان بنماید ، که کسی آن را نداند

    امیدوارم هر کجا باشید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید منم یک روز ببینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    مهدیه گازرانی گفته:
    مدت عضویت: 1381 روز

    سلام ب استاد خوشتیپ و دوست داشتنی خودم و مریم شایسته گل گلاب

    سلام ب همه ی دوستان هم فرکانسی قشنگم ک با خوندن کامنتای هاتون خیلی دلگرم میشم و بیشتر حرفای استاد رو باورمیکنم

    خدایا شکرت ک منو در هر داری هدایت میکنی

    خدایا شکرت ک من و هدایت کردی ب این سایت بهشتی و ب دوستان جدید و باحال ک هر روز دارم ازشون بیشتر یاد میگیرم و تو زندگی خودم پیاده میکنم

    خدایا شکرت ک از وقتی ک ب دنیا اومدم حواست بهم بوده و ببخش من خیلی وقتا غافل بودم ک تو هستی و ب غیر از تو وابسته شدم و خودم رو با دستای خودم اذیت کردم و حس و حال خودمو بد کردم ولی بازم تو بودی ک از باتلاق نجاتم دادی تو بودی ک منو هدایت کردی دوباره ب این مسیر زیبا تو بودی ک دوباره حس و حال من و خوب کردی و آوردی تو این مسیر

    خداجونم دمت گرم ک همیشه حواست بهم بوده

    زمانی ک داشتم تو جاده رانندگی میکردم و نزدیک بود چپ کنم و جون خودم و خانوادمو ب خطر بندازم تو بودی ک پامو گذاشتی روی ترمز تو بودی ک بهم کمک کردی ماشین و بیارم بغل جاده و از مرگ حتمی نجاتمون دادی

    زمانی ک داشتم با دوچرخه تو پارک میرفتم و کسایی ک داشتن والیبال بازی میکردن و توپ از بغل گوش من رد شد و ب صورت من برخورد نکرد

    یا زمانی ک یکی از بچه های فامیل داشت با میوه کاج بازی می‌کرد و اگه من عینک نداشتم حتما ب چشم من برخورد می‌کرد و نمیدونم قرار بود چ بلایی سرم بیاد

    کلی از این اتفاقات بوده ک تو نجاتم دادی و من با تو بودم ک این اتفاقات بد برام نیوفتاده تو مسیر توحید بودم

    و ی جاهایی ام بوده ک تو مسیر توحید نبودم و ضربه های هولناکی خوردم ولی جالبیش اینه ک بعد از اون ضربه هام تو مرحمی تو درمانی تویی نجات دهنده تویی یاری دهنده تویی ک دستمو میگیری و بلندم میکنی

    خداجونم کمکم کن ک تو این مسیر استقامت داشته باشم و از این مسیر با وجود نجواها ناامید نشم و ادامه بدم و نتایج بزرگتری بهم نشون بدی همونجوری ک قول دادی ک این کارو میکنی اگه من بندگی تو رو کنم و ب قوانینت عمل کنم کامنتمو با سوره ی نحل ک ب زیبایی این موضوع رو برامون ثابت میکنه ب پایان میرسونم

    وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّهٍ وَالْمَلَائِکَهُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿۴٩﴾

    و آنچه در آسمان ها و زمین از جنبندگان و فرشتگان وجود دارد، فقط برای خدا سجده می کنند و تکبّر و سرکشی نمی کنند(49)

    یَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ۩ ﴿۵٠﴾

    از پروردگارشان که بر فراز آنان است، می ترسند، و آنچه را به آن مأمور می شوند، انجام می دهند. (50)

    وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَیْنِ اثْنَیْنِ ۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ ﴿۵١﴾

    و [فرمان قاطعانه] خدا [ست که] فرمود: دو معبود انتخاب نکنید [که این انتخابی خلاف حقیقت است]؛ جز این نیست که او معبودی یگانه است؛ پس تنها از من بترسید. (51)

    وَلَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّینُ وَاصِبًا ۚ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ ﴿۵٢﴾

    آنچه در آسمان ها و زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و نیز دین ثابت و پایدار مخصوص اوست؛ آیا از غیر او پروا می کنید؟! (52)

    وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ ﴿۵٣﴾

    و آنچه از نعمت ها در دسترس شماست از خداست، آن گاه چون آسیبی [مانند سلبِ نعمت] به شما رسد، ناله و فریادتان را به التماس و زاری به درگاه او بلند می کنید. (53)

    ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنْکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِنْکُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ ﴿۵۴﴾

    سپس هنگامی که آسیب را از شما برطرف کند [بر خلاف انتظار] گروهی از شما به پروردگارشان شرک می آورند!! (54)

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند و توحیدی باشیم(انشاالله)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1860 روز

    به نام خدای بزرگم

    خدای من چقققدر لذت بردم از این شعر پروین اعتصامی ،من تا قبل این شعر واقعا هیچ پیش زمینه فکری خاصی راجع به پروین اعتصامی نداشتم اما بعداز شنیدن این شعر فهمیدم که چقدر عالی ایشون خدارو شناختن و البته که باید هم همینطور باشه کسی که شاعری ماندگار ، مثل پروین اعتصامی شده قطعا باورهای درستی داشته قطعا شناخت خوبی از دنیا و خداوند داشته و از روی خوش شانسی یک شاعره پر آوازه نشده

    و چقققدر استاد این شعر رو زیبا و تاثیرگذار و بااحساس درست خوندن طوری که مو به تن آدم سیخ میشد و واقعا از قدرت لحنشون لذت بردم

    وای خدااا،چقدر زیاد لذت بردم از بیت رهرو ما اینک اندر منزل است اینکه نگاه نکن الان فرزندت روی آب سواره تو کارتو انجام شده بدون ، تو پرده شک و ترس رو کنار بزن و طوری دیگه نگاه کن ،جوری که حس خوب بهت بده، اینجوری ببین که خدا هر چی بگه همون میشه تو بچتو دست خدا سپردی و خدا برات دریا رو مثل گهواره‌ای برای فرزندت کرده و موج های آب مثل تکون های گهواره داره بچتو آروم میکنه و در پناه خدا به مقصد میرسه و در ادامه چقدر زیبا پروین اعتصامی قدرت خدا رو تو جزء به جزء آفریده های هستی مثال میزنه از قطره ای که داخل جویبار جاریه تااا جواب خواسته ها دعاهایی که برای مردم برآورده کرده اینکه استاد میگن خدا میتونه هر چیزی که بخواهیم بشه منو یاد دعای جوشن کبیر میندازه که میگه خدا برای هرکسی قدرت میخواد قدرته برای هرکسی که عزت میخواد عزته برای هرکسی که رفیق میخواد رفیقه برای هرکسی که راهنمایی میخواد هادیه برای هرکسی که پناه میخواد پناهه برای هرکس که نور میخواد روشناییه و… کلی صفات ناب که در صد فراز دعای جوشن کبیر هست،که کل این دعا همین رو میخواد بگه که خدا هرچی که تو بخوای هست و با خدا تکمیلی و خدا برات کافیه

    و در بیت آخر هم خیلی زیبا میگه فکر نکن که این سخن از رو ی آرزو و هوا و هوس باشه همانطور که خدا نوره و تاریک نبود نور وقتی که نور و روشنایی باشه ، وقتی که این شعر داره به جانت میشینه و قلبت رو روشن و گرم میکنه ، پس این کلمات و این نور از سمت خداست

    الهی شکرت بخاطر اینکه این شعر زیبارو به پروین اعتصامی الهام کردی الهی شکرت که پروین اعتصامی انقدر باورهای خوبی داشته که این شعر بهش الهام شده الهی شکرت که این شعر در طی سالها باقی مونده الهی شکرت که استاد عباس منش رو به این شعر هدایت کردی الهی شکرت که استاد برای این شعر فایل درست کرد و الهی شکرت من رو هدایت کردی به این فایل که انقدر لذت ببرم و غرق عشقی زیاد به تو بشم و حالم عالی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    فرزاد حضوری گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    و حتما بخاطر چنین باورهای درست توحیدی هست که خدا به پروین اعتصامی عزت داد و هنوز بعد از صد سال و اندی و آمدن کلی شاعر بعد از خودش ،هنوز به عنوان یکی از مهمترین و شاید مهمترین شاعر زن ایران ازش یاد میشه با اینکه فقط 35 سال عمر کرد

    روحش شاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1871 روز

    سلام به استاد توحیدی

    سلام به خانم شایسته عزیز که امروز راننده ی تراگ جادویی شده

    سلام به دوستان الهام بخش و متعهد

    سلام به خودم که در حال خلق زندگی با شکوهشه

    خداروشکر که خداوند رو در همه چیز میبینم و با یادش آرومه آرومم

    روح پروین اعتصامی شاد و ممنونم بابت این شعر زیبایی که نوشته .

    شما در دوره عزت نفس هم از شعر ایشون استفاده کردین تا زیبایی و بخشندگی خداوند رو به ما نشون بدین .

    خداوند در قرآنش به مادر موسی میکه نترس و غمگین مشو و میخواد بگه اگر در فرکانس بدی باشی جهان هم اتفاقای بد رو برات به وجود میاره ، اگر بترسی و غمگین باشی نمیتونی تصمیمات درست بگیری ، موسی رو در آب رها کن من مراقبشم .

    چقدر جالب که پروین هم در این شعر از کلمه ما استفاده کرده یعتی تمام چیز هایی که در این جهان مادی وجود داره ، یعنی انرژی

    پروین از زبان خداوند میگه که ما هوای موسی رو داریم ، تمام این خلقت تحت فرمانروایی خداوند و خداوند تمام خلقتش رو جوری تنظیم میکنه که موسی به سلامت به مقصد برسه و نجات پیدا کنه .

    الهاماتی که در این زمان به مادر موسی شد یه ایده شاید از نظر من احمقانه باشه که چطور میشه بچه رو داخل آب رها کنی ما الان پایان داستانو میدونیم که این پسر میرسه به دست فرعون و بعد جون سالم به در میبره اما اون زمان فقط تقوا و ایمان مادر موسی هست که مثال زدنی بود که این جسارت رو به خرج داد و جگرگوششو در آب رود رها کرد که معلوم نیست چه امواج داشته و با چه سرعتی حرکت میکرده .

    مادر موسی ترسان و نگران وقتی که دید حس و حالش با انجام این ایده خوبه خیلی سریع عملیش میکنه .

    همه کائنات به ماموریتی که ما دادیم عمل میکنن.

    وقتی که خواسته ای رو با همه وجود بخوای همه جهان دست به دست هم میدن تا اون خواسته برآورده بشه اینو من تو کتاب کیمیاگر اثر پائولو کئیلیو خوندم .

    نگاه استاد به داستان کشته شدن نمرود اینکه ما در برابر خداوند خیلی ضعیف هستیم و تمام این غرور و منم منم کردن ها آخرش میشه این که یه پشه رفت تو بینی نمروز و اونو کشت ، اینکه هر چقدر میخوای خودت رو بزرگ و گنده و همه فن حریف ببین اما در نهایت با یه پشه کشته میشی. اونم پشه ای که از یه سوراخ ریز دیوار بتونی که راه تنفسی نمروده وارد اتاق پادشاه میشه و اونو میکشه .

    اما دیده من اینکه ما انسان ها چقدر قدرمند هستیم ، چقدر در خلق اتفاقات زندگیمون قدرت داریم که وقتی به چیزی توجه میکنیم حتی اگر اون یه پشه ضعیف و کوچیک باشه میتونه از سه لایه دیوار بتونی هم رد بشه و به ما برسه یا اصلا این دیوار هارو خورد کنه .

    طبقه گفته استاد ما چه زمانی که بگیم چیزی رو میخوایم‌ و چه زمانی که بگیم چیزی رو نمیخوایم‌جهان در دو حالت یه چیزی میشنوه که من فلان چیز رو میخوام ، از اون اساس و از اون جنس بیشتر وارد زندگیم کن .

    ترس و ایمان دو چیز متضاد هستن که اولی یعنی توجه به ناخواسته و دومی یعنی توجه به خواسته ، ایمان به خدا ، روز آخرت ، تقوا و… که تو قرآن اومده یعنی توجه به خواسته .

    خداوند وعده فزونی و نعمت میدهد و شیطان وعده فقر و فحشا

    هرچیزی که احساس تورو خوب کنه یعنی به خداوند نزدیکی و هرچیزی که احساس تورو بد کنه یعنی از خداوند دوری .

    انقدر این موضوع مهمه که استاد میگن حتی با خدا هم در مورد مشکلاتتون حرف نزنید و فقط در مورد چیز هایی که میخواید باهاش صحبت کنید .

    همه ی ما انسان ها قدرت مند هستیم ، قدرت بینهایتی در خلق زندگیمون داریم اما یادمون باشه که همین قدرت رو هم خدا بهمون داده .

    به گفته ی استاد این سیستمی که ما برای خلق اتفاقات زندگی ازش استفاده میکنیم همین مغز رو خدا به ما داده ، همین سیستم رو خدا آفریده که تو میتونی توش خواسته هات رو خلق کنی .

    وقتی که من قسمتی از خدا هستم پس کلام من ارزشمنده به کلام پیامبر ، مثل کلام استاد و هرکسه دیگه ای ، پس همین جملاتی که مینویسم هم خدا داره مینویسه ، خدا داره میگه ، هر رفتاری که میکنم خدا داره به من الهام میکنه ، اونه که داره امجام میده ، چطور بهم الهام میکنه ؟ به وسیله احساسم احساسی که از باور هام نشئت گرفته …

    هر کاری که انجام میدم ، هر حرفی که میزنم خودشه نه اینکه من خودشم من قسمتی از خودشم و اون بینهایته و تکه ای از بینهایت یعنی بینهایت ، ما هر عددی رو‌ با بینهایت جمع ، ضرب ، تقسیم و یا منها کنیم جواب یه چیز خواهد بود ، بینهایت

    من قسمتی از این وجود لایتناهی هستم و اگر دنیا رو به شکل انرژی و فرکانسی ببینم درواقع من با هیچ چیز در دنیا فاصله ای ندارم همه چیز از رگ گردن به من نزدیک تره .

    در بعد مکان و زمان شاید من فاصله ی زیادی با استاد داشته باشم اما در خارج از این بعد من هیچ فاصله ای ندارم و به محض اراده و خواست من ، استاد در کنارم خواهد بود.

    نزدیک تر افراد به تو کسانی هستن که با تو هم فرکانس و هم مدارن نه کسانی که به صورت فیزیکی در کنار تو هستن ، من پدرم رو‌در کنارم دارم و هر روز میبینمش اما نه زیاد باهاش حرف میزنم نه رابطه ای با هم داریم شاید کل دیالوگ ما در روز به 10 دقیقه حرف زدن هم نرسه یا حتی مادرم ، اما شاید ساعت ها تصویر استاد رو ببینم و صداشو بشنوم ، الان استاد صمیمی ترین و بهترین دوست و همراه منه و از هر کسه دیگه ای به من نزدیک‌ تره شاید جسم‌ فیزیکیش از من دور باشه اما کلام و تصویرش در اکثر اوقات روز با منه حتی موقعی که خوابم !

    خواسته های شدید من باعث شده که خداوند من رو با این فرد هم مسیر کنه و ما دو نفر رو از لحاظ فرکانسی به هم برسونه .

    و حتی میتونه به صورت فیزیکی باشه چون هیچ‌ محدودیتی در قبال هیچ چیز وجود نداره ، معقول بودن یا نبودن ، منطقی بودن یانبودن ، بزرگ بودن یا نبودن خواسته ای رو ذهن من مشخص میکنه ولی در حالت کلی و در ابعاد وسیع تر هیچ بزرگ و کوچیکی وجود نداره ،همه‌چیز موجوده ، همه چیز هست و همه چیز وجود داره ، همه چیز شدنیه …

    وقتی که رو خودت حساب میکنی در واقع داری روی محدودیت تمرکز میکنی داری روی موانع تمرکز میکنی ، چون میخوای اون موانع رو از سره راحت برداری و چون داری بهش توجه میکنی اون موانع شدید تر میشه و تو هی مقاومت بیشتری نشون میدی هی سعی میکنی باهاش بجنگی و از سر راحت برش داری یا بیشتر به اون مشکل فکر میکنی که چجوری برطرفش کنی و باعث میشه اون مشکلات بیشتر بشه و تا وقتی به اون مشکل و موانع توجه میکنی هی بزرگ و بزرگ‌تر میشه به حدی که از پا درت میاره .

    قشنگی این قوانین اینکه وقتی خواسته ای رو داری و روش تمرکز میکنی از بینهایت مسیر و راهی که الان به فکرت نمیرسه هدایت میشی به اون خواسته ، به راه حل هایی هدایت میشی که تو رو به اون خواسته میرسونه ، در واقع وقتی باور نداشته باشی به موانع و مشکل و خواستت رو باور کنی و تمام اتفاقات مسیر رو خیری بدونی که مسیر رو برای رسیدن به اهدافت کوتاه میکنه ، تو لذت میبری و احساست بهتر میشه ، چون خدارودر قلبت قرار دادی ، بار های سنگینی که از چگونگی روی دوشت حمل میکنی همش برداشته میشه و سکان این کشتی رو میدی دست خدا و میگی منو ببر به فلان جا ، به فلان مقصد و اون هم با کمال میل این کار رو برای بندش انجام میده .

    وقتی که خدا رو منبع رزق و روزیت بدونی مهم نیست که چقدر مخالف یا دشمن داری ، مهم نیست چند نفر جلوی پات سنگ میندازن تو توی ذهنت میگی من خواسته ای رو از خداوند دارم و اونم باید بهم بده ، خودش گفته ادعونی استجب لکم ، میخوام و باید بهم بده و مهم نیست چند نفر سره راهم قرار بگیرن یا نخوان که من به خواستم برسم ، مهم نیست چقدر موانع ببینم سره راهم ، اون گفته ادعونی استجب لکم ، به همین خاطر من آرامش دارم ، من احساس راحتی میکنم ، من تحت تاثیر شرایط قرار نمیگیرم بلکه شرایط رو تحت تاثیر قرار میدم ، دنبال یه وضعیت فعال نمیگردم خودم‌ منفعل میشم ، خودم منشا اثر میشم در تمام زمینه ها

    شرک یعنی قدرت دادن به غیر خدا یعنی توجه به محدودیت ها ، موانع و ناخواسته ها

    استاد ممنون بابت این شعر زیبا ، از اینکه توحیدی بودن رو به ما آموزش میدی و ممنون از خانم شایسته که دست فرمون خوبی دارن و خیلی نرم و راحت رانندگی میکنن .

    خوشحال که شاگرد این مکتب الهی هستم .

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    رامین حاتمی گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    ب نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام ب دوستان گرامی و خانم شایسته عزیز دوست داشتنی و استاد عزیز

    از اون جایی ک من با این سایت عالی و بی نظیر آشنا شدم خدارو هزار مرتبه شکر واسه وجود استاد عزیزم

    ک بیشتر مسیر یاد گرفتم

    منی ک چ قدر باور شرک داشتم ک هنوز دارم مثل ترس

    مهم ترین باور شرک ک مانع حرکت طی کردن مسیر ک از طرف خدا الهام میشه

    جالبه ک من هر وقت مشکلی دارم ب خدا میسپارم ️

    چند وقت پیش مشکل بزرگی داشتم با سپردن ب خدا مشکل ب طور کلی حل شد مشکلی شبا خواب با استرس بود

    چ قدر دوست دارم خدایا به همه دوستان گرامی بگم ک توکل ب خودت سپردن همه چیز درست میشه

    ب نظرم توحید معنا اصلیش ایمان و اعتقاد ک ته قلب بخدا داریم

    ک هروقت دوست دارم خدا صدا میزنم بهم کمک می‌کنه

    ب قول استاد عزیز

    تنها یک انرژی در دنیا وجود دارد ک همیشه داره ب ما الهام میشه اونم خداس

    من هنوز مالی رشد نکردم زیاد و دوست دارم ک خدا از هر لحاظ مسیر درست ب من نشان بدهد و خدا برای همه نعمت و زیبایی و فراوانی خواستارم

    چ قدر قشنگ خوبه ک ما کل زندگی ب خدا بسپاریم بزاریم خدا مسیر درست ب ما نشان دهد. مسیری ک حضرت موسی ب همه چیز رساند

    نعمت زیبایی فروانی عشق ک حضور خدا را می رساند

    وعده خدا وعده حقس

    ممنون و سپاسگزارم خداوند یکتا ک همیشه راه درست ب ما نشان می دهد

    سپاسگزارم خداوند یکتا ک این محیط الهی را ب من نشون داد ک روند زندگیم تغییر کرد

    سپاسگزارم خداوند متعال واسه وجود این همه دوستای عزیزم ️

    خدارو شکر واسه این همه نعمت و فروانی.

    خدارو هزاران مرتبه شکر واسه وجود استاد عزیزم

    و خانم شایسته عزیز

    همه شما رو ب دستان ثروت مند خدا میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم…

    امروز دلم میخواست یه کم بیشتر غرق بشم تو حال و هوای توحیدی بودن، دلم میخواست بیشتر باهاش حرف بزنم وبیشتر ازش بشنوم، دلم میخواست از خودم وافکارم رها بشم، افکاری که مدام در حال تغییرند، ومن هی باید سعی کنم مراقبشون باشم…

    این در حالی هست که اینجا تو ایران، تو گیلان تورشت، من توی خونه ی خودم ، توی اتاق خواب دوست داشتنی ام روبروی پنجره ای که وسط مرداد ماه وسط چله ی تابستون بازه به سمت باران بی نظیری که شبیه همین بارانی هست که توی این فایل داره میباره!!!!!

    الله اکبر از این باران که تودل تابستون اینجوری میباره وبوی خاک بارون خورده ادم رو مست میکنه، واین در حالی هست که کل کشور اعلام کردند امروز وفردا به خاطر شدت گرما وبالا بودن دما بهتره از خونه بیرون نیاین!!!

    من تا همین دو ساعت قبل ،در حالی نشسته بودم وداشتم قبل دیدن این فایل به پنجره نگاه میکردم که افکارم به هم پیچیده بود!!

    هی میگفتم چقد بده محرم وصفر، کار وکاسبی ما آرایشگرها هم خوابیده، همش خونه هستم مشتری خبری نیست، چقدر پاشم خونه رو تمیز کنم ، چقدر برم قدم بزنم یا ورزش کنم؟ چقدر برم بیرون تو دل طبیعت وبرگردم خونه؟ چقدر دراز بکشم رو تخت و فیلم ببینم، چقدر برم تو سایت و فایل ببینم و کامنت بخونم وکامنت بذارم ؟؟؟؟؟

    آره فکرم داشت اینارو میگفت که اومدم قسمت فایلهای دانلودی، از خدا خواستم از فایلهای توحید در عمل یه دونه اش رو برام انتخاب کنه، این فایل رو انتخاب کرد پلی کردم شروع کردم به گوش دادن، دراز کشیدم رو تختم وداشتم از پنجره اسمون رو نگاه میکردم از بارون خبری نبود و هوا گرم بود!!

    وسطهای فایل خوابم برد، بعد یه نیم ساعتی بیدار شدم دیدم بارون قشنگی داره میباره وصدای استاد میاد که داره میگه یه پشه جون نمرود رو گرفت!!!

    روز من تبدیل شد به دو بخش!!!

    یه بخش قبل تصمیم گرفتن برای اینکه از دست اون افکار فرار کنم ویه بخش به اینکه تصمیم گرفتم بیام برای اون افکار جایگزین پیدا کنم با گوش دادن به یه فایل توحیدی!!!

    چقدر حالم بهتر شد، ودیدم نسبت به اون افکار عوض شد وانگار خداوند به افکارم برکت داد یعنی از شکل منفی به مثبت تبدیل شدند…

    دیدم چقدر خوشبختم که توی کشور خودم توی استان خودم توی شهر خودم توی خونه ی خودم توی اتاق خودم دراز کشیدم رو به پنجره ای که بازه به سمت بارون ، صحیح وسالم، مسرم کنارمه،به اندازه ی نیازم پول توحسابم هست، حالا خوبه ایام محرم وصفر هست ونیاز نیست هر روز برم سالن و وقت بیشتری دارم روی خودم کار کنم، بیشتر ورزش کنم، بیشتر برم به طبیعت، بیشتر بخوابم بدون اینکه تایم بگیرم، بیشتر به خونه برسم، بیشتر تو سایت باشم و روی خودم کار کنم….

    چون من تصمیم گرفتم که افکارم تغییر کنه این اتفاق افتاد اگر تصمیم نمی گرفتم بدون شک امروز نشخوار افکار منفی داشتم تا شب….

    میخوام بگم جهان وجهانیان دارند مسیر خودشون رو میرند، هممون داریم میریم، باید بریم، جهان هر لحظه در مدار خودش داره پیش میره، جای استپ نداره، در جا زدنی در کار نیست، باید بری، باید سعی کنی به سمت جلو بری، وگرنه زیر چرخ دنده های جهان له میشی!!!

    بهانه ها، ناامیدی ها، درجا زدن ها، چه کنم چه کنم ها بلاخره نابودت میکنه…وکسی هم نمی تونه بهت کمک کنه چون تو یه طرح الهی داری که باید انجامش بدی اومدی که انجامش بدی اونم به درستی تا در جایگاه درست باشی همیشه، واین فقط وفقط کار خودته نه هیچکس دیگه….

    موسی انتخاب شده بود وطرح الهی زندگیش این بود که اون مسیر رو از سر بگذرونه، ومادر موسی باید موسی رو میذاشت توسبد ورها میکرد توی رود،معلومه ترسید معلومه نمی خواست انجامش بده، ولی همون نیرویی که میخواست این کار انجام بشه هدایتش کرد قلبشو اروم کرد و کمکش کرد که انجامش بده، مادر موسی با همه ی ترسی که داشت انجامش داد و نتیجه بدون شک براش دلپذیر شد!! فرزندش در بهترین شرایط به آغوش خودش برگشت و بزرگ شد!!

    این نتیجه برای مادر موسی مهر تاییدی شد برای اینکه ببینه خداوند محافظ ونگهدار و صاحب اختیار وهمه ی کاری خودش وزندگیشه و بهترینهارو برای خودش وفرزندش میخواد…

    اماااا آیا منه مینا اینکارو میکنم همیشه؟؟؟

    وقتی میشینم نگاه می کنم به گذشته می بینم که طرح الهی زندگی من مثل روز روشن بوده وهست، هر جا من گفتم می تونم بلدم یا ترسیدم و به سختی انجامش دادم اونجاها اصلا نه توکلی بود و نه سپردنی و خب نتیجه هم در اکثر مواقع خیلی بد و نادلخواه از آب در اومد…

    و هر جا که تسلیم بودم حالا یا از روی عجز واجبار یا با ایمان وتوکل واقعی نتایج شگفت انگیز شد!!

    ولی خیلی پیش اومده که من یه جاهایی تو زندگیم تو موقعییت های مشابه قرار گرفتم ولی باز شک وتردید اومده سراغم، باز ترسیدم، باز رو کله ی پوک خودم حساب باز کردم، خواستم برم انجامش بدم یه کم جلو رفتم اما نتونستم ،جوریکه انگار دیگه تمام وجودم قفل شد و نمی تونستم قدم از قدم بردارم، بعد یه دفعه یادم افتاد که اصلا قرار نبوده ونیست تنهایی انجامش بدم اصلا خدای من اینو هیچوقت ازم نخواسته وهیچوقت منو تنها رها نکرده، همون موقعه سریع گفتم من نمی تونم من بلدنیستم در توان من نیست دیگه نمیخوام مثل گذشته گند بزنم بیا دوتایی انجامش بدیم و خدا اومده و باهم انجامش دادیم، منتهی ما یادمون میره این موضوع رو، حتی اگر هزار بار دیگه تو شرایط سخت قرار بگیریم بازم اولش می ترسیم و شک میاد سراغمون، واین طبیعیه، ولی اگه تو همون حال بمونیم اگر خودمون رو از دست نجواها نجات ندیم اگر سعی نکنیم لطف ورحمت خداوند رو بیاد بیاریم شکستمون حتمی هست!!

    اینجوری میشه که اول نجواها میان سراغت( صدای شیطان) بهت وعده ی فقر وبدبختی میده، بهت ترس تنها شدن وبی کسی میده، بهت حس ناکافی بودن میده، بهت حس کمبود واحساس گناه میده و کم کم از همه جا ناامیدت میکنه حتی از لطف ورحمت خداوند، یه ساعت منفی نگریت میشه چند ساعت بعد میشه یکی دو روز وبعد همینطور میبردت تا برسی به جایی که می بینی شدی یه ادم ترسوی افسرده و بی حال وحوصله که شدی مثل 98 درصد مردم جامعه داری اخبار می بینی، داری تو فضای مجازی ول میچرخی، حوصله نداری به کار وزندگیت برسی، همش داری غر میزنی و گله میکنی تازه نشستی پای حرفهای پوج وبی سروته ادمهایی که هیچ برنامه ای برای زندگیشون ندارند وهمینطور بی هدف فقط دارند روزشون رو شب میکنند وشبشون رو صبح!!! واین یعنی تو دیگه تومسیر درست نیستی…..

    خدارو صدهزار مرتبه شکر که مارو هدایت کرد به آشنایی با شما استاد قشنگم واین اگاهیهای ناب که مثل باران الهی مثل رود جاری وساری در دسترسمون هست، برای ماها که تواین مسیر هستیم وقوانین رو بلدیم توشرایط سخت که نجواها میان سراعمون فقط کافیه گوشیمون رو برداریم بیایم وارد سایت بشیم روی یه فایل کلیک کنیم و ببینیم وبشنویم، بعدش به صورت خودکار در عرض چند دقیقه وچند ساعت می بینیم که از اون نجواها واون فضای مسموم ذهنی چقدر فاصله گرفتیم..

    دقیقا مثل راننده ای که پشت فرمون یه لحظه خوابش میگیره می پیچه توخاکی، بعدش یه سرعت گیر باعث میشه خوابش بپره وبرگرده به مسیر وبه راهش ادامه بده….

    واین نشون میده که تغییر دیدگاه، چقدر می تونه کمک کننده باشه روی کنترل ذهن…

    توی سایتی که عطر وبوی خدا پیچیدست، اسمش هست یادش هست حسش هست، شوقش هست، عشقش هست، اصلا آدم جوون میگیره، امیدوار میشه، قلبش باز میشه میاد اینجا…

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان به خاطر این نعما بزرگش، وجود شما استاد عزیزم واگاهیهاتون توی زندگی تک تک ما، بدون شک طرح الهی زندگی شما همین بوده وهست، که قوانین جهان هستی رو درک کنید بفهمیدش بهش عمل کنید نتیجه بگیریدوباعشق وبه شیوه ای دلچسب و آسان به کسایی که دنبال درک جهان هستند وشناخت خودشون وخداوند بیاموزید…

    من همیشه عاشق داستانهای قرآنی بودم از بچگیم ولی همیشه در حد داستان بود برام ومیگفتم اینها فقط مربوط به پیامبران الهی هست ولی از وقتی شما این داستانها رو برامون شرح دادید تفسیر کردید مثال زدید باورم اینه که این داستانها برای من درس زندگیه، درس رسیدن به خوشبختی در دنیا وآخرته، اینکه بیاموزم چطور بهش برسم، خداوند دقیقا با هر کلامش در کتابش خیلی واضح وروشن این درس رو بهمون میده….

    چی از این زیباتر وقشنگنتر؟؟

    ان شالله که خداوند توفیق بده هر لحظه در این مسیر ثابت قدم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1610 روز

      سلام به سیده مینای توحیدی عزیزم..

      اون چیزی که باعث شد بیام برات بنویسم..

      کنار عزیز دلم در مغازه مون نشسته بودم و داشتم کامنتون می‌خوندم یهویی بلند گفتم آه این مینا رشتی هستش…

      کلی خوشحال شدم که یکی از همشهری هام تو این سایت ارزشمند هستش..

      هرچند استاد تو دوره طلایی دوازده قدم کلا ما رو از نو ساخت ..که کدوم شهری مهم نیست حتی ایران بودن واینا…مهم تقوا توحیدی عمل کردن هستش…

      ولی بازم هنوز یه حس خوبی میگیرم همشهریان میبینم چون که من چن سالیه مهاجرت کردم…

      خیلی خوشحالم شدم … الهی که در بهترین زمان و مکان همدیگه رو ببینیم…

      شاد وپر انرژی فول. ادامه بده…

      والهی که بتونیم هرروز بهتر وبیشتر از دیروز سپاسگزار باشیم و شکرگزارانه تر زندگی کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سیده مینا سیدپور گفته:
        مدت عضویت: 1665 روز

        به نام خداوند بخشنده ی مهربان

        سلام به استادعزیز ومریم عزیزم

        وسلام به شما الهام جان عزیزم..

        منم خوشحال شدم بانو که برام کامنت گذاشتید و از حستون گفتید خدا شما وعزیز دلتون رو حفظ کنه در پناه امنش هر لحظه وهمیشه…

        منم ذوق میکنم وقتی کامنت میخونم می بینم گاهی بچه ها میگن تو رشت یا گیلان هستند، میدونید حس خوبیه که آدم می بینه وقتی خودش به مسیر درستی هدایت شده حالا هرچند کم ولی اندازه خودش به شناخت خداوند وقوانینش رسیده دوست داره خانوادش همسایه اش همشرهیهاش هم وطنش و کل مردم جهان مسیریاین چنین پاک ومطهر وصاف و دل انگیز و زیبا رو پیدا کنند و تواین مسیر صراط مستقیم باشند…

        ان شالله که به لطف الله هر روز وهرشب، تا اخر عمر تک تک مادر مسیری که بهترین مسیر هست برای رسیدن به سعادت دنیا واخرت ثابت قدم باشیم هرلحظه وهمیشه…

        وان شالله خدا استاد عزیزمون ومریم جان رو برامون حفظ کنه، آمین

        الهام جانم در پناه خدا باشید بانو

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Rouzbeh somayeh گفته:
      مدت عضویت: 1324 روز

      به نام خالق بی همتا

      سلامی به گرمی این خونه گرم و صمیمی به شما دوست عزیزم

      چقدر از خوندن کامنت شما لذت بردم حسابی حال دلمو عالی کرد با اون نم نم بارون…

      همه چی رو عالی توضیح دادین ، امیدوارم هممون بتونیم با تلاش ارزشمند هدایت های خداوند رو بشنویم و عمل کنیم و زندگی الهی رو تجربه کنیم.

      امیدوارم باب دلتون زندگی رو تجربه کنید و در پناه الله یکتا شاد وسالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید .

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مدینه گفته:
    مدت عضویت: 2381 روز

    سپاس بینهایت از استاد بزرگوار.

    بینهایت لذت بردم از فایل و هر روز ک میگذره دارم بیشتر و بیشتر ابدیده میشم بااموزش های استاد و مسیری ک درش قرار گرفتم دیدگاهیی بهم داده ک در مرحله اول ارامش بهم میده و اون ارامش و تکامل کلی چیزای منفی رو ازم دور میکنه مهم ترینش ک واقعا درش مشکل داشتم احساس حسادت بوده و واقعا این اموزش ها درهایی رو برام باز کردند ک تفاوتم رو با ادم های اطرافم به وضوح نشون میده. از این فایل هم هر چی بگم حق نطلب ادا نخواهد شد ولی فقط میتونم بگم چیز های نابی هستند ک بسیار زیبا میرن داخل قلب و در جای خودشون قرار میگیرند و توی مسیرزندگی میان به کمکمون. خوشحالم ک با این مباحث حتی ثانیه های زندگیم ارزشمند و لذت بخش شدندحتی اگه فقط دارم کارای ساده انجام میدم مثل یک چایی کنار خانواده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: