توحید عملی | قسمت 9 - صفحه 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 9
    574MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 9
    37MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1012 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهری جزایری گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    بنام خداوندی که موسی را از دل دریا نجات داد و بهترین منزل رساند،سلام بر استاد عالیقدرم و مریم شایسته زیبا،عجب پیامی بود،عجیب

    یاد خودم افتادم ،و از خداوند طلب بخشش دارم به خاطر اینکه فراموش میکنم هر بار لطفشو،سالها پیش وقتی پسرم 2سالش بود،ما وضع مالیه خوبی نداشتیم،و همسرم بیکاربود،پسرم خروسک گرفته بود)یه نوع بیماری که صدا کیپ میشه،با سرفه های شدید)،نمیتونستم ببرمش دکتر چون پولشو نداشتم، اون موقع ها وقتی مردم شیر می‌خواستند باید صبح ساعت 4،یا 5صبح می‌رفتند تو صف ،تا 8صبح که ماشین شیر میاد،بهشون برسه،سال 79،من نگاه ساعت کردم یک ربع به 8بود،میدونستم که باید نشاسته توشیر گرم بهش بدم ،سریع خوب میشه،با مادرشوهرم زندگی میکردم گفتم مادر من میرم شیر بگیرم،گفت الان !!!!!بهم گفت نرو بری ،باهات دعوا میکنن شیر هم گیرت نمیاد

    ،مردم از 5صبح توصیف ایستادند،گفتم اشکال نداره میرم،وقتی از در خونه وومدم بیرون گفتم خدایا یه کاری کن شیر گیرم بیاد،ته قلبم بهم گفت برو ،،،نگران نباش

    رفتم به مغازه که رسیدم صف خیییلی طولانی بود هنوز ماشین شیری نیومده بود،آخرین نفر ایستادم،خانمی که جلوی من بود،گفت الان اومدی،ما از کله سحر اینجاییم،وشروع کرد غر زدن،،خانمهای دیگه هم گفتن راش ندید توصیف خوابهاشو رفته حالا وآمد،خواستم بهش بگم اشکال نداره گیرم اومد میگیرم نیومد،میرم،جای شما رو که تنگ نکردم،ولی کسی تو قلبم گفت ساکت باش، ولی همش باخودم میگفتم کاش مردم شیر کم بردارند به من برسه،آخه دوتا بیشتر نمیدادن،خلاصه ساعت 8ورب ماشین شیر اومد،وقتی صندوق هارو پایین گذاشت جلوی صف دعواشدوچندتا ازشیشه شیرها شکست،مغازه دارعصبانی شد ،گفت اصلا شیر نمیدم امروز،بعدم ،گفت اصلا از آخرشروع میکنم،و صندوق شیر را آورد وگذاشت جلوی من ،وگفت خانم هرچند میخای بردار،نمیدونستم گریه کنم،یا بخندم ،گفتم میتونم 4تا بردارم گفت بله،،شیر گرفتم واومدم ولی توی راه گفتم خدایا تو خیییییلی بزرگی ممنونتم،خدای عزیزم خییییلی دوستت دارم

    وقتی رسیدم مادرشوهرم ،با تعجب گفت،خریدی؟ جطوری،وقتی داستان را براش گفتم،بهم گفت خدا خییییلی بزرگتر از فکر ماست،ولی ما یادمون میره،امروز با این فایل این داستان یادم اومد،و برام مرور شد،واقعا باید بخدا اعتمادکرد،تا نتایج را دید،اما قبلش با یددیوار بین خودت وخدا رو برداری تا صداشو بشنوی….،البته اینکه استاد صدای خدا رو به وضوح میشنوه دلیلش اینکه که دیواربین خودش وخدار را برداشته ممنون استاد عزیزم ممنونم پاینده باشی الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
    • -
      میلاد گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      سلام به مادر گرانقدر و مهربان

      سپاسگزارم ازتون بابت تجربه بی نظیری که برای ما به اشتراک گزاشتید

      خیلی تحت تاثیرقرار گرفتم

      وقتی به خدا و ندای خودمون اعتماد میکنیم ممکنه یه چیزایی با عقل ما جور درنیاد یا یه اتفاقای به ظاهر ناخواسته تومسیر ایجاد بشه ولی اون دقیقا برای ارتقای ما ورسیدن به هدف ما هست و این نکته دقیقا تو تجربه شما نهفته بود

      بازم ممنون بابت تجربه بی نظیری که برای ما بازگو کردین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    سلام به استاد قشنگ و خوش تیپم و خانم شایسته زیبا و دوست داشتنیم و تمام دوستان گرامی و عزیز

    واقعا این شعر مو رو به تنم سیخ کرد فایلای توحیدی بینظیرن هرچی بیشتر در مورد توحید درکم بیشتر میشه بیشتر قدرت خودم رو میبینم هرچی بیشتر از توحید یادمیگیریم بیشتر قلبم آروم میشه نگرانی هام محو میشه ایمانم بیشتر میشه استاد جانم ازت ممنونم که هستی و هربار یادآوری میکنید این اصل رو برامون هرچی که تو زندگیم بهش رسیدم برای نگاه توحیدیم بوده و هرجا شرک ورزیدم همه معادلاتم بهم خوردن استادجان من روحم تشنه درک توحیده تا روزی که توی این جهان مادی هستم میخوام بیشتر درک و عمل کنم درسته هنوز اوتطوری که میخوام نگاه توحیدی در من نهادینه نشده اما وعده خدا حقه من بهاش رو میپردازم من هر لحظه از خدا هدایت میخوام برای اینکه توحید رو عملی بهم یاد بده قبلانا خیلی خودم رو سرزنش میکردم که بازم داری روی فلانی حساب میکنی که ؟؟؟ اما الان میگم اشکال نداره من دارم یادمیگیرم همینکه بازخورد بگیری و اصلاحش کنی این یعنی پیشرفت و خدایی خیلی اینجوری بهتر عمل میکنم یعنی در عین حال که برای آدما ارزش قائل هستم اما درونا سعی میکنم فقط روی ربم حساب کنم و به میزانی که خوب عمل کردم نتیجه های عالی گرفتم استاد من تا وقتی نفس میکشم پیرو آیینی که بهم یاددادی میمونم برگشتی در کار نیست راه توحید یک طرفه است رو به جلو اگر برگردی دچار عذاب الیم میشی

    این روزا برای محرم خب خیلی همه جا سیاه پوشه من قبل از آشنایی با شما با اینکه تو خانواده مذهبی بزرگ شدم ولی کلا مذهب گریز شده بودم و حدود دو سه سالی دیگه هیچ عزاداری شرکت نمیکردم خواهرم یه دوست داشت که اونم دقیقا مثل من شده بود یعنی به همه چیز بی اعتقاد شده بود و براش بی معنی بود و میگفت ما فقط هیات میریم غذا بخوریم وگرنه نمیفهمم اینا برای چی اینکارو میکنن. استاد جانم خیلی خدا بمن لطف داشت من همیشه یکی از سپاسگزاری هام اینه که در زمانی که شما هستید دارم زندگی میکنم میدونین مرز باریکی هست بین هدایت و گمراهی درسته من الانم به این داستانا اعتقادی ندارم و هرگز دیگه پام رو نذاشتم توی این مجالس حتی نزدیکام مراسم میگیرن نمیرم من و عذرخواهی میکنم اما اون نگاه پر از مقاومت با حس بد کجا و این نگاه الانم کجا!!؟؟ حال و احساس اون زمانم کجا حال و احساس الانم کجا؟؟!

    واقعا کلامی ندارم برای تشکر ازتون فوق العاده اید

    از خدا میخوام هدایتم کنه تا زنده هستم در این مسیر پر ازنور بمونم یه روزی که خیلی نزدیکه از نتایج قشنگ این روزام مینویسم براتون که چه جور خداوند به وعده هاش عمل میکنه اگر ما سمت خودمون رو انجام بدیم

    استاد و خانم شایسته نازنیم بی نهایت ازتون ممنونم و از تمام دوستانی که کامنتهاشون چراغی رو توی مسیرم روشن میکنه و یادمیگیرم ازشون خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  3. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    با دورود فراوان به استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته مهربان.

    امروز صبح باز استاد زحمت کشیدن برایمان فایل جدید گذاشتن واقعاً ازتون ممنونم برای این همه آگاهی که ما میدین وقتی داشتن شعر پروین اعتصامی رو می‌خوندن منم حالم خوب شد این همه عظمت خداوند رو که پروین در این شعر بیان میکنن اگه دقت بکنیم میبینیم که خداوند چقدر بزرگ و مهربان هست البته درسته که در این شعر مخاطب مادر موسی است ولی ماهم باید درسهایمان را بگیریم قوانین خداوند آنقدر دقیق ودرسته که اگر هم اشتباهی میبینیم صددرصد از طرف ماست نه قوانین چون هیچ اشتباهی در جهان وقوانینش وجود ندارد ما باید در همه حال احساس مان را خوب نگه داریم تا اتفاقات عالی برایمان بافته همانطور که به مادر موسی میگه نترس وغمکین نباش درواقع به همه این پیام رو میده که در اینگونه مسایل اینطور رفتار بکنیم تا دستان خداوند برای یاری برسد باتشکر از دوستان عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  4. -
    کیارش گفته:
    مدت عضویت: 1401 روز

    به نام خالق جهان هستی.خدای خوبم ارباب مهربانم .ارباب شمایی بنده منم الهی قربونت برم.با سلام درود خدمت استاد عشق منش عزیز و خانوم شایسته و همه هم مسیران گرامی.استاد دمتگرم چ فایل توحیدی بی نظیرت خدا عزتت بده حنجره طلا اونقدر این فایل ب موقع بود و من لذت برم ک تقریبا کل فایل رو داشتم اشک ذوق میریختم .اشک ذوق ک چقدر راه درست هدایت شدم ب لطف ارباب بی همتای خودم تنها نیرو مطلق و برتر دنیا.اشک برای اینکه چقدر ب اربابی دل بستم ک خیالم رو همه جوره راحت کرده بعضی موقع ک با دوستانم صحبت میکنم و میخوام از ارباب بی نظیرم الله صحبت کنم میگم بهشون ک چرا ناراحتی الله بی همتا چندین هزار سال هستش خورشید رو هر روز صبح بهش فرما طلوع میده و غروب فرما غروب کردن بهش میده و همیشه خورشید داره کار خودش رو میکنه بدون اینکه طنابی بهش وصل باشه یا چیز دیگه ای رو هوا .من دارم از این قدرت رب بی همتا صحبت میکنم و میگم اونوقت شما ناراحت این مسعله ب این کوچیکی هستی بسپرش ب ارباب خودش درست میکنه ک البته خودمم بارها اینجور شدم و با تکیه و توکل ب رب بی همتا اون مسعله پاک شده.الهی قربونت برم عشق منی ارباب خوبم.خدا من بهت اعتماد دارم خودت همیشه منو همراهی کن.در پناه ارباب جهان با حال خوب و لب خندان و جیب پر پول سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    سهیلا گفته:
    مدت عضویت: 3501 روز

    سلام وعشق بی نهایت به همه بندگان خوی خدا

    امروز صبح که بیدار شدم رفتم سر سپاسگزاریم نوشتن فکر کردنیک لحظه گفتم قرآن بخونم انگار حسی بهم گفت از جزء سی شروع کن سوره نبا را که خواندم سوره عبس بعدیش بود وقتی می خواندم داستان موسی ونمرود بود ومن چند لحطه تو دلم تکرار کردم خدایا مرا هدایت کن منو حمایت کن من می خواهم فقط بندگی کنم.من خدایی بلد نیستم همیشه به خودم میگم اگر اذن خدا نباشه تو نمی تونینفستو بدی بیرون ویا نفس بکش داخل پس اگر می تونی خواست خداست به تازگی وقتی به خدا فکر می کنم نا خدااگاهاشک تو چشام جمع میشهخیلی حس خوبی خدایا از تو سپاسگزارم از این هماهنگی‌هایی که من دوبار بشنوم وبیشتر تفکر کنم خدایا سپاسگزارم بخاطر نعمت های بی حدو حسابت بخاطر بندهای خوبت بخاطر استادعباس منشوهمه وهمهبرای همتون هدایت الله خواهانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزممم

    سلام خانم شایسته نازنین

    سلام آقا ابراهیم و خانم فرهادی بزرگوار

    سلام همه دوستان توحیدی من

    چقدرذوق کردم وقتی که سایت را باز کردم و دیدم یک عکس جدیدِ بهشتیِ زیبا با نوشته ای زیبا که بروی آن نوشته شده “توحید عملی 9” ، بروی سایت آمده

    من عاشقِ عاشقِ عاشقِ این رشته مباحث توحید عملی هستم

    واقعا هر چه که جلوتر میروم بیشتر این باور در من تقویت میشود که

    “من خدا هستم”

    تا الان پرده ای جلوی چشمانم بود به اسم جسم خاکی ام تا این حقیقت را از من بپوشاند ، اما الان آگاه شدم که من این جسم خاکی نیستم و اصل من روح من است که باعث زندگی این جسم من است و روح من از جنس خداست

    وَنَفَخۡتُ فِیهِ مِن رُّوحِی…

    و الان بیشتر حکمت دستور خدا به فرشتگان مبنی بر سجده بر آدم را درک میکنم

    …فَقَعُوا۟ لَهُۥ سَـٰجِدِینَ

    [سوره الحجر 29]

    زیرا که من خودِ خودِ خودِ او هستم و سجده آنها بر من یعنی سجده بر خدا…

    به قول مولانای عزیز

    نقش من از چشم تو آواز داد

    که منم تو ؛ تو منی در اتحاد

    و چقدر من از این حقیقت بدور بودم

    حجابی بین من و این حقیقت بود به اسم “منیت”

    و این منیت از نفس من بود که میخواست مرا برتر نشان بدهد اما من غافل بودم از این حقیقت برتر خودم که من خدا هستم…

    و الان با اختیار خود به سمت او برمیگردم ، به قول سعدی شیرازی

    ما اختیار خود را تسلیم عشق کردیم

    همچون زمام اُشتر بر دست ساربانان

    و همانند یک شخص میّت ، بیهوش میشوم در برابر او تا او در من تجلی کند برای گسترش جهانش

    تا او در من تجلی کند و مانند حضرت محمد وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ شوم

    تلاش میکنم تا بیهوش شوم تا در برابرش سخنی نگویم و جزو دسته صابران باشم

    تلاش میکنم در محضرش بیهوش باشم تا در برابر او تدبیری نکنم و راه و چاه را به او که خودش همه ی راه ها و چاه ها را میداند ؛ نشان ندهم ، به قول مولانای عزیز…

    افکن این تدبیر خود را  پیش  دوست

    گر چه این تدبیرت هم از تدبیر اوست

    تلاش میکنم در برابرش بیهوش شوم و مات تماشایش شوم تا درد رنج و سختی ها را نچشم ، همانند یک مریضِ بیهوش در دستان جراحِ تیغ به دست

    مثل امام حسینی که در دعای عرفه از خدا خواست که

    إلهی أغننی بتدبیرک لی عن تدبیری

    خدایا با تدبیرت برای من ، مرا از تدبیر خودم بی نیاز کن

    و اینقدر بیهوش شد و مات تماشای او شد که آن چیزهایی را که ما در روز عاشورا برایش سختی میدیدیم و بر سر و سینه خود میزدیم ، برایش مثل آب خوردن بود و برای خواهرش ما رأیت إلا جمیلا…

    من فقط ماتِ ماتِ ماتِ این جمله امام حسین علیه السلام هستم وقتی که فرزند شیرخواره شش ماهه اش را با تیر زدند ، با آرامشی وصف ناشدنی در برابر این اتفاق فرمود:

    هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللّهِ

    این مصیبت بر من آسان است ، زیرا میدانم که خدا میبیند…

    آری ، او بیهوش بود و دردها را احساس نمیکند

    او چنان بیهوش شده بود که خدا به گونه ای در او تجلی کرد که بعد سالیان سال یادش در بین ما زنده است

    آری او زنده است و تا خدا ، خدایی میکند زنده خواهد بود ، زیرا که او چنان خودش را تسلیم خدا کرده بود و بیهوش شده بود که خدا به صورت کامل در او تجلی کرد

    خدایا شکرت بابت این نشانه ها و آگاهی ها

    خدایا مرا جزو آن دسته از انسانها که در سختی خدا خدا میکنند ولی در آسایش و رفاه خودم خودم میکنند قرار مده

    هذا من فضل ربی

    استاد عباس منش ممنونم از شما

    از این فایل ها برایمان بگذارید ، زیاد هم بگذارید

    منم مثل شما عاشق توحیدم منتها شما در عرصه گفتار ، من در عرصه نوشتن

    دوست دارم مثل شما گسترش دهنده توحید باشم با قلم خطاطی ام

    دوست دارم از او بنویسم ، تابلوهایی نفیس با تذهیب طلای خالص…

    اینگونه بنویسم که

    ألیس الله بکاف عبده

    و این جمله را جلوی چشمانم قاب کنم و یادم باشد که

    رضا ، حواست هست که خدایی هم داری؟؟؟

    دوست دارم این تک مصرع مولوی را بنویسم با زیباترین خط نستعلیق که

    کافیم بی نان تو را سیری دهم…

    راستی

    نه نه نه ، صبر کنید جمله ام را درست کنم…

    دوست دارم او او او او او او او او بنویسد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  7. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدارا شکر که در مدار آگاهی قرار گرفتم واین همه زیبایی را می‌بینم که امیدوارم که این آگاهی ها را با تمام سلول‌های بدنم درک کنم ودر زندگیم اجرایی کنم تا هم در این دنیا سربلند زندگی کنم وهم در آخرت تحسین می‌کنم مریم جون که همیشه در حال پیشرفت وبهبود هستند و هر روز به توانایی خودشان اضافه می‌کنند واین با هم ما را سوپرایز کردن واین قدر عالی رانندگی کردن تا استاد عزیز ما را با این آگاهی ها به درک بهتر خداوند برسانند ممنون از شما عزیزان که زحمت میکشید ودر هر و هر کجا همیشه به دنبال قوانین جهان هستی می‌گردید واین قدر عالی و با تمام وجود وبا عشق این آگاهی را با ما به اشتراک می‌گذارید واقعا من این روزها به این آگاهی ها نیاز شدید داشتم خدارا شکر که من را عاشقانه هدایت کرد واین فایل بی نظیر را اول صبح روز تاسوعا حسینی دریافت کردم

    که امیدوارم خداوند به من هم از ایمان و توکل و توسل بندگان مخلص خدا را هدیه دهد وبا تمام وجودم این آگاهی ها را درک و بفهمم

    خدارا شکر به خاطر باران زیبا و پر برکت واین تصاویر زیبا

    خدارا شکر به خاطر این قوانین جهان هستی که آفریده وما را خالق زندگیمون کرده

    به اندازه‌ی که ما درمقابل خداوند فروتن باشیم به همان اندازه خداوند برکت در زندگیمون وارد می کند پس من با از این قانون جهان هستی استفاده کنم وببینم که چقدر شکر گزارم چقدر عمل می‌کنم به این قوانین چقدر تحسین می کنم این زیبایی ها چقدر تمرکز می‌کنم به خوبی ها چقدر اعراض می‌کنم از نا خواسته ها به همان اندازه هم توقع داشته باشم از خداوند همین وبس

    به اندازه‌ی که من در برابر خداوند سرم را پایین می گیرم وتمام قدرت را به او می‌دهم به همان اندازه سر من را بالا نگه می دارد در مقابل غیر از خداوند وتمام آنچه را دارم از آن خداوند بدانم

    چقدر این فایل بی نظیر بود من تشنه این توحید

    من یه کویری هستم در بیابان بی آب و علف که محتاج این همه درس های فوق العاده از توحید و یکتا پرستی هستم

    ممنون از شما عزیزان که این قدر با عشق این شعر پروین را تفسیر کردید چقدر خوب وجود خداوند را در این ابیات قرار دادن

    همه قدرت از آن خداوند است من یه انسان ضعیف در برابر این همه عظمت خداوند سر تعظیم فرود می آورم واز خداوند رزاق طلب دارم تا با این آگاهی ودرک آنها زندگی مورد علاقه ام را خلق کنم

    و با دستی پر به پیش پرودگار ره سپارم شوم و شرمنده نباشم و همچنان تا عمر دارم در این مسیر الهی حرکت کنم وبا نتایج عالی وعمل به قوانین خداوند بدون هیچ گونه نگرانی و ترسی در این راه

    همقدم با استاد عزیزم حرکت کنم و ثابت قدم بمانم

    خدایا من را آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیز وگرانقدرم،سلام به استادیار زیبا و نازنینم، سلام به شما تک تک دوستان ناب و در مسیر توحیدم

    به رسم ادب اول از همه تشکر برای گرفتن این ضبط این فایل میکنم از استاد و مریم عزیز، واقعا سپاسگزارتون برای اینکه این فایل های آموزنده رو ادامه میدین و با ما این زیبایی ها و آگاهی ها رو به اشتراک میذارین، همینجا به ذهنم زد درخواست کنم و به یادتون بیارم که سریال تمرکز به نکات مثبت هم به قسمت هاش بیفزایین که اصل و اساس این سایت بر همین عنوان بنا شده. سایت و مامنی که فقط تمرکز ما رو میبره به سمت زیبایی ها و مثبت ها و خوبی ها و خیرها.سایتی که ما رو به سمت خدا میکشونه مستقیم و غیر مستقیم. سایتی که ماموریت ایجاد کننده اش اشاعه توحید و یکتا پرستی است. سایتی که خلق شد تا جهان مدرن یک صدایی باشه از کلام ها و باورهایی از جنس توحید و بیشتر قدرت دادن به خدا. سایتی که به ما داره یاد میده تا بشوریم قلب ها و چشم هامون رو از هرچیزی غیر از خدا تا قدرت رو فقط به الله یکتا و رب عالمیان بدیم. من میگم سایت منظورم همه چیزه این سایته، از کلام و تصمیم استاد گرفته تا بعد اضافه شدن افراد در قالب نیرو و همکار تا اعضای سایت. منظورم تمام ایده هایی که این سایت رو تا الان اینقدر پویا و در مسیر توحید نگهش داشته. اینا هم از قدرت خداست. که توسط یک تصمیم یک دست از هزاران دست داره همینطور رشد میکنه و خودشو به این شکل گسترش میده. چطور میتونم اتاد ازتون تشکر کنم برای اون روزی که تصمیم گرفتی تا مهاجرت گنی تا ایمان خودتو، شناخت خودتو به خدا به شکل درست تغییر بدی و تقویت کنی.استاد عزیزم واقعا چطوری میشه اون لحظه رو درک کرد و تشکر کرد اون لحظه تصمیم. اون لحظه ایی که باعث این جریان و این مسیر و این همه آگاهی و این همه خیر و برکت شده. واقعا نمیدونم واقعا نمیتونم حتی خودِ شما هم نمیتونی تشکر کنی از خودت و خدایی که یک روزی به یک جنس دیگه ایی باورش کردی. واقعا دیروز منم داشتم به این فکر میکردم که یکی از درخواست های من همیشه باید از خدا این باشه که خدایا به من قدرت و توانایی اینو بده که بتونم ازت سپاسگزاری کنم و شکرگزارت باشم و من حتی عاجزم در برابر شکرگزاری کردن در برابر این نعمت ها واتفاق ها و آدم ها و تمام چیزهایی که در اختیار من قرار دادی و میدی و هربار داره شگفت انگیز تر و ناب تر میشه.خواستم بگم اینکه من به رسم ادب و قدردانی با اینکه هربار تلاش میکنم از شما استاد جان و از خدای مهربون تشکر کنم اما واقعا دیروز خیلی کم آوردم برای انجام این کار. و از خدا این قدرت و توانایی رو خواستم. خواستم تا اگر با زبان که نه فقط با نتیجه هام، با اعمال و رفتارم با دیدن شما که یک خواسته به شدت قلبی منه و رسیدن به جایی که شما هستید فقط یکم بیشتر قدردان شما و سپاسگزار شما و خدای مهربون باشم. واقعا از خدا میخوام اینقدر به من توانایی بده، اینقدر منو قوی کنه اونم یک زن قوی، یک دختر قوی یک انسان قوی، یک شاگرد یک بنده قوی و مخلص کنه تا بتونم به آن چیزهایی که میبینم و میشنوم عمل کنم، بتونم سپاسگزار همه ی چیزها در زندگی ام باشم و فراموشکار نباشم. فراموش نکنم از کجا به کجا اومدم و قراره از اینجا به کجا برسم و این وسط ها جا نزنم، کم نیارم. نجواها زورشون از من بیشتر نباشه، ترس ها منو زمین گیر و مستاصل نکنه.میخوام اینقدر رها بشم که روزی مثل یک پر سبک و رها فقط بر بلندی تمام داشته ها و خواسته ها پرواز کنم و بگم اینا همه رو من میبینم و دارمشون و حالا ازشون رد شدم و از اونا هم بالاترم و اوج بگیرم و از اوجم لذتی ببرم وصف نشدنی و فقط قدرت خدا ببینم و فقط آسمان آبی ببینم که پهن شده روی همه چیز من و حتی من، اینقدر اوج بگیرم و اوج بگیرم و برم بالا و برم بالا که رد بشم و باز هم فقط یک نقطه آبی رنگی رو ببینم که در فضایی بی کران تر داره هدایت میشه به دور ستاره ایی که براش فقط آسودگی و آرامش میاره و اون همه چی به یک بی همه چی برسم که خودش کلیه. من میخوام از این همه برم برم به عدم برسم به هیچی. به اونجایی که همه اش اونه و به یاد بیارم اونه که از ازل تا ابد بوده، هست و خواهد بود و من جزئی از این همه و این هیچی هستم به دنبال چه میگردم و آرام بگیرم و سرخوش از دیدن این همه ایی که برایم مسخر شده. من میتونم تصور کنم و این تصور قلبم رو به تپش و اشک هامو تو چشمام جمع میکنه و میگه بسه و خودتو به سکوت بسپار، سکوتی که بلندترین، شیداترین صداست…سکوت…..سکوت زبان خداوند است و آنجایی که منو تو یکی هستیم سلامت میکنم.سلامت میکنم.ســــــــلـام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      آیناز حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1526 روز

      سلام فهیمه جان

      این قسمت کامنتت منو میخکوب کرد چقدررررررر زیباااااااا نوشتی با قلبی مثل پر رها و آزااااد

      میخوام اینقدر رها بشم که روزی مثل یک پر سبک و رها فقط بر بلندی تمام داشته ها و خواسته ها پرواز کنم و بگم اینا همه رو من میبینم و دارمشون و حالا ازشون رد شدم و از اونا هم بالاترم و اوج بگیرم و از اوجم لذتی ببرم وصف نشدنی و فقط قدرت خدا ببینم و فقط آسمان آبی ببینم که پهن شده روی همه چیز من و حتی من، اینقدر اوج بگیرم و اوج بگیرم و برم بالا و برم بالا که رد بشم و باز هم فقط یک نقطه آبی رنگی رو ببینم که در فضایی بی کران تر داره هدایت میشه به دور ستاره ایی که براش فقط آسودگی و آرامش میاره و اون همه چی به یک بی همه چی برسم که خودش کلیه. من میخوام از این همه برم برم به عدم برسم به هیچی. به اونجایی که همه اش اونه و به یاد بیارم اونه که از ازل تا ابد بوده، هست و خواهد بود و من جزئی از این همه و این هیچی هستم به دنبال چه میگردم و آرام بگیرم و سرخوش از دیدن این همه ایی که برایم مسخر شده. من میتونم تصور کنم و این تصور قلبم رو به تپش و اشک هامو تو چشمام جمع میکنه و میگه بسه و خودتو به سکوت بسپار، سکوتی که بلندترین، شیداترین صداست…سکوت…..سکوت زبان خداوند است و آنجایی که منو تو یکی هستیم سلامت میکنم

      سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2164 روز

        سلام به روی ماهت دوست ارزشمندم

        واقعا سپاسگزارم از توجه زیبات، از نگاه زیبات که منو یاد خودم انداختی تا خودمم بخونم اون لحظه که فقط نوشتم بخونم و ببینم چی نوشتم و چقدر غرق در این تصورم بودم و خودم یکجورایی میخکوب تر از این سلامی در انتهای کامنتم نوشتم. این رهایی و این حس آزادی و این سرشار شدن از نعمت و از این همه داشته رد شدن رو برای همه مون از الله یکتا میخوام. واقعا حس غیرقابل وصف و شگفت انگیزیه.

        واقعا آیناز عزیز سپاسگزارم برای ردپایی که گذاشتی و منو با دیدن این نقطه آبی خوشحال کردی.سپاس دوست ارزشمندم.

        برات از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.

        ارادتمندت فهیمه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد جان و دوستان عزیزم و خانم شایسته

    مرسی استاد بابت بازم یه فایل توحیدی دیگه این فایل های توحیدی بند بند وجودم رو به لرزه در می آورند الله اکبر

    داشتم با خداوند صحبت می کردم که فراوانند معجزات و نعمت هات و من مکلف و متعهد و وظیفه ام هست که تایید و تحسین کنم زیبایی ها ، نشانه ها ، نعمت هات خدا ولی گاهی فراموش می کنم و یادم میره یا اینکه تا بیام و یادداشت کنم طول می کشه چکار کنم لطفاً رب اشرح لی صدری و یسر لی امری کن برام و

    این عبارت بهم الهام شد (الله اکبر)

    یعنی تو می تونی هر زیبایی و نعمت و معجزه ایی که دیدی برای تحسین و تایید ش بگی الله اکبر

    دیشب می خواستم به سمت خونه حرکت کنم احساس کردم وقتی کولر ماشین روشن کردم فن ش کار نکرد بابت همین درب موتور سیمش رو کشیدم که برم و بررسی کنم

    و وقتی که پیاده شدم متوجه شدم فن کار می کنه و مشکلی نداره و دیگه درب کاپوت ماشین رو باز نکردم تا اینکه یه 30, کیلو متری رانندگی کردم تا خونه و وقتی پیاده شدم برای باز کردن درب پارکینگ متوجه شدم درب کاپوت ماشین باز بوده توی این مسیر و اتفاقاً دیشب من خیلی هم آروم رانندگی کردم حتی همسرم هم گفت که خیلی یواش میری و من چیزی نگفتم الله اکبر

    اگر همین اتفاق نمی تونه معجزه باشه پس چیه

    اگر سرعت می آمدم و باد درب کاپوت ماشین رو باز می کرد چقدر می تونست برای من دردسر ایجاد کنه ؟ و چقدر خسارت می تونست به من بزنه ؟

    و همینه که وقتی در زمره نیکو کاران و کسانی قرار می‌گیری که متعهد هستی در مسیر خداوند بمانی با همه مسائل و چالش ها خدا هم عین مادر موسی بهت الهام و وحی به قلبت می کنه که آروم رانندگی کن

    خدایا شکرت

    واقعا اگر تمام دریا ها مرکب شوند و تمام درختان قلم من حتی نمی تونم نعمت هابی که توی فقط و فقط زندگی خودم هستند رو بشمارم و نگارش کنم چه برسه توی کل جهان

    انگشت ام بعضی وقتا درد می گیرند از بس که می نویسم و سپاس گذاری می کنم نعمت های خداوند در زندگی ام

    و الم نشرح لک صدرک ها و وضعنا عنک وزرک و الذی عنقض ظهرک ها و رفعنا لک ذکرک ها رو

    کی می تونه به این زیبایی بر من تمام کنه هدایت و راهنمایی ها رو و آسون کردنم برای آسونی ها رو

    همه چیز خودشه به قول استاد همش خودش داره انجام میده

    من نه رشته تحصیلی م برنامه نویسی و کامپیوتر و نرم افزار هست و نه هیچ گواهینامه ایی دارم نه درسش خوندم

    اما بعد از نگاه کردن به چیزای که علاقه دارم متوجه شدم من به برنامه نویسی و طراحی نرم افزار و کامپیوتر خیلی زیاد علاقه دارم تا اینکه و نشانه هاش هم زیاد بودند

    و توی این حوزه روی خودم سرمایه گذاری کردم

    به بی نهایت چالش و مسئله بر خوردم و هر لحظه خودش هدایت م می کنه چکار کنم توی خواب ، موقع نماز خوندن ، در حال رانندگی ، وووووو همین طور میگه و من انجام میدم

    اگر بخوام به ایده هایی که بهم الهام می کنه عمل کنم کلا وقت کم میارم من الله اکبر

    24 ساعت در حال کار کردن هستم حتی توی خواب و اون میگه من انجام میدم

    اصلأ من کم میارم و یادم میره ایده ها رو

    خدایا شکرت کی و چی می تونه به این لذت بخشی هدایت و راهنمایی ما کنه

    آخ آخ استاد جان گل گفتی

    کلام ت طلاست بخدا

    به همون اندازه که سرت رو جلوی خدا پایین بندازی ، سپاس گزار نعمت هایش باشیم و همه چیز رو از اون بدونیم

    به همون اندازه سربلند و سرافراز مون می کنه جلوی غیر خدا

    الله اکبر که چقدر این جمله رو با پوست و گوشت و خونم چشیدم ش

    وقتی پشتیبان م رب بوده

    و من لدونک رحمتک انک انت الوهاب رو باور کردم تمام دنیا دست به دست هم می دادند که بد نامم کنند ولی و رفعنا لک ذکرک ها برام رقم زده خدا چون فقط سجده شکر خودش کردم

    و پناهگاه م آغوش امن خودش بود

    هر چقدر بیشتر روش حساب کردم انگار شارژ م بیشتر میشد به جای کم شدنش

    خدایا شکرت

    عجب بارونی خدایا شکرت

    همین دیشب داشتم از یه نفر در مورد بارون چند روز قبل در شهر های شمالی می شنیدم همون لحظه و بدون هیچ مقاومتی ذهنم صحنه جنگلی که داره بارون می باره رو تجسم کرد

    و

    امروز استاد این فایل و این بارون زیبا رو برامون گذاشتند

    اگر این معجزه نیست پس چیه

    به همین سادگی هست

    شبانه روز بنویسم از معجزات خداوند وقت کم میارم فقط اونم در زندگی خودم

    بماند چقدر در جهان معجزه و نعمت هر لحظه هست و داره اتفاق می افته

    خدایا هزاران بار ازت سپاسگزارم

    مرسی استاد جان بابت این فایل بازم بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  10. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز

    چقدررررر این فایل توحیدی هشت و نه در زمان عالی تهیه شد در این روزهایی که نیازه ایمان من به درک وقدرت خداوند بیشتر بشه قدمی رو که با توکل به خدا برداشتم رو با هدایتهاش پیش برم بدون هیچ شک و تردیدی

    ترس و غم و نگرانی رو دارم سعی میکنم با تمام وجود از خودم دور کنم توکل کنم به خدایی که من رو رها نکرده برام پدرو مادر و همه کس شده در این روزهایی که تنها من و خواهرم هستیم و خدایی که برامون کافی ترینه و تنها ولی و سرپرست و روزی دهنده و محافظ ما خداست و ما توکل کردیم به این خدای قادر و غنی و وهاب

    دری از شرک رو بستیم با توکل به خدا و قدرت رو به خدا دادیم که عزتمندانه روزی بی حد وحساب میده به بیرون از خودمون قدرت ندادیم ایمان رو با قدرت نشون دادیم و داریم قدم به قدم با هدایت الهی پیش میریم ترس و غمی نداریم چون وعده خداوند رو که روزی بی حد وحساب و بی حد و حصر خودش رو به ما داده باور داریم خدا کارها رو انجام داده ما رها شده نیستیم خداوند تمااااام آسمانها و زمین رو و هر آنچه بین اون هست رو مسخر من کرده با نشونه ها آیاتش با این فایلها با من صحبت میکنه تا فقط با آرامش و احساس خوب ادامه بدم

    شکر گزار باشم خدایا قدرت سپاسگزاری عمیق قلبی رو به من بده باور فراوانی رو تو وجودم نهادینه کن احساس خوب و آرامش منو بیشتر کن کارها توسط تو انجام شده هست من با ایمان نشون دادنم همه خواسته هام اجابت شده و دریافتش میکنم

    تنها قدرت مطلق این جهان و تمام هستی و تمام عالم خداونده خدایا کمکم کن به هیچ عامل بیرونی قدرت ندم‌

    استاد عجب شعری از پروین اعتصامی خوندی چه تفسیر زیبایی کردی عجیب قدرت خدا رو تو این بارون شدید تو این لحظه اتصال به آگاهی خداوند دیدیم چه کردی با قلب ما که نیاز بود در این روزها محکم و قوی ومطمئن و با اعتماد به نفس تر بشه تا ثروت و عزت رو همزمان با هم دریافت کنم که همگی از خداست و من لایق دریافتش هستم چون تنها خدا رو میپرستم و تنها از خدا یاری می‌جویم

    شکوه و زیبایی خداوند در این مسیر پر نعمت و ثروت و شکوه و فراوانی و قدرت خداوند رو تو تصویر دیدیم مریم عزیزم رو دیدم که خیلی عشق و لذت رو میشد تو چهرش دید استاد و مریم عزیزم من حتی قادر نیستیم سپاسگزاری عمیق و درستی از شما دو عزیز دل داشته باشم چه برسه به خدایی که خالق شما و تمام این اگاهیها و نعمت‌ها و ثروتها هست ولی از خدا میخوام فرکانس سپاسگزاری و عشق منو به شما برسونه عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای: