توحید عملی | قسمت 9 - صفحه 27

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 9
    574MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 9
    37MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1012 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    ب نام خدای مهرباااان!

    سلام ب استاد عزیزم ومریم جانم ..

    .استاد بااین فایلتون چ کردید باما واقعا این فایل توحیدی و شعر پروین اعتصامی روح آدم جلا میده این فایل بارها بارها گوش دادم وهرچقدر گوش بدیم بازکمه ..استاد بعد ازگوش دادن این فایل قشنگ چنان چشام بارونی شد واقعا حالم دلم خدایی شد ب خودم اومدم ک چقدر نعمت‌ها داریم ولی ما غافل از شکر آن یادمون میره چی بودیم چی هستیم ازکجااومدیم اونقدر غرق افکار منفی زندگی روزمره هستیم ک الهامات خدا همه چی یادمون میره انگار ن انگار از وجود خداییم و خلاصه اینکه اگ خودمون ب خدابسپاریم همه چی درست پیش میره باخدا باش پادشاهی کن بی خداباش هرچ خواهی کن . واقعا یادآوری ایجور مباحث توحیدی برای انسان هرروز لازمه زندگیه ..استادعزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم بابت این فایل قشنگتون واقعا حال دلم خدایی کردید ! تحسینت میکنم استاد جانم ..بهشت و نعمتهاش گوارای وجودتون ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    بنام خدای مهربان

    استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان گلم سلام

    نماز امروزم رو این گونه بجای می اورم

    با زدن چند مثال از رها کردن های من و معجزه های خداوند

    چندوقت پیش یه پرنده ی زینتی داشتیم خونمون که از بچگی خودم بزرگش کرده بودم اما طبق قانون بهش وابسته نبودم چون دوسال پیش چوب وابسته شدن رو خورده بودم و اون پرنده رو ازدست داده بودم

    یه روز اون پرنده از لای پرده ی آهنربایی رفته بود بیرون و چندساعت بعد من متوجه نبودش شدم و چون من قبلا تجربه رفتن پرنده و برنگشتن و داشتم تقریبا ناامید شدم،اما نشستم باخدا ی خودم صحبت کردن و از خودش خواستم اون پرنده رو برگردونه یا یجوری خسارت مالیش جبران بشه

    بعد از چندساعت آیفن زنگ خورد و همسایمون گفت که یه پرنده ی زینتی رو پشت بوم خونتون نشسته،مال شماست؟من رفتم تو حیاط و صداش زدم و اون اومد تو دستم

    خداوند همه چیز رو مسخر ما کرده،کافیه ما بخوایم و رها کنیم

    با یه مورد دیگه گم شدن گوشواره دخترم بود که من نسبت به این قضیه هم رها بودم و گفتم خدایا تو که میدونی از پول حلال خریدم،خودت سرراهم قرار بده…به روز که داشتم تو حیاط راه میرفتم(دنبالش نمیگشتم)یهو برق گوشواره چشمم و گرفت

    بعد از دوهفته،این خدا عشقه

    اما نمیدونم چرا ما توی روابطمون بخدا اعتماد نمیکنیم

    نمیدونم چرا تو جذب ثروت بخدا اعتماد نمیکنیم

    نمیدونم چرا گاهی خودمون رو زرنگ در از خدا میدونیم و میگیم حالا اون کارای جزئی رو میشه بخدا سپرد اما این کارای بزرگ رو خودمون باید یه حرکتی بزنیم و کار رو برای خدا ساده کنیم تا بقیه رو خودش انجام بده

    و اینجوریه که همه چی رو بهم میریزیم

    خدایا از شرک بتو ،بخودت پناه میبرم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  3. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 908 روز

    ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

    نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی

    همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

    همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

    درودبه استادتوحیدی ام ومریم عزیزم که چه غوغایی دردلم برپاکرده اندومراغرق دردریای توحیدیشان که هرچه به جلوترمی روم دنیایی زیباازباورهای توحیدی دروجودم جولان می کندومن امروزمتنعمم ازهرچیز،خدایاشکرت ….

    ودرودبه دوستان عالیم که سایت طلایی راباآیه های توحیدی مزین می کنندوباعملکردشان دریچه های توکل ،ایمان وامید رابه رویم گشوده اندومن جززیبایی چیزی نمی بینم ،خدای عزیزم مرا به چه خانواده ای هدایت کرده ای که هرروززندگیم لبریزشده ازآرامش،عشق وشکرگزاریت ونعمت هایی که باصلاح دیدخودت درزندگیم جاری می گردانی ومن فقط می گویم خدایاشکرت ومی نویسم ومی نویسم تاذهنم غنی شودازآنچه که دارم وچه داشته هایی که دروصف نمی گنجد،صبح ازخواب برمی خیزم وعزیزدلم باآغوش باز به سویم می آیدومی گویدصبحت بخیرعزیزم ،دلم برایت تنگ شده بود،خدایاواقعاچه بگویم که دروصف نمی گنجی ،که هرروززندگیم رابهشت کرده ای ،

    ازلحظه ای که مرابه سمت استادم هدایت کردی بوی بهشتت راحس کردم، ازلحظه ای که دیگرباآرامش روبرویت ایستادم وباتمام وجودم (قل هو الله احد)گفتم تمام منیت هادرمن شکست ،ازوقتی فایل 9دوره طلایی کشف قوانین رااززبان شیوای استادم شنیدم که فرمودندآرام باش……

    توحیددروجودم بیشتروبیشترنمایان شد،وقتی استادومریم عزیزم درخودرومی نشینندوفایل توحیدعملی که بازهم شماره 9است بااین مناظرزیباوسراسرشکوه وعظمت تورابه رخسارم می کشانندوباران ‌وبازهم باران، تجلی ایمان وتوکل وشکرگزاری استادم وبازهم ترجمه ناب دیگری ازتوحیدت وشعرسراسردرس خانم پروین اعتصامی که برقلب استادجاری کردی تابشودامروزراه دیگرازهزاران راه هدایت من اززبان استادم …

    واین هاست که امروزچراغ راه زندگیم کرده ای تاهرروزشاگری باشم موردقبول درگاهت ویک لحظه غفلت ،می شود خاموشی آن چراغ ومحوشدن درسیاهی منیتم.

    توحیدبرایم امروزباتمام وجودگوش کردن وعمل کردن به آموزه های طلایی استادیست که به لطف خودت که قطره ای بودم و به دریای معرفت وآگاهی اش مراوصل نمودی وهمیشه خودراهمان قطره می دانم تاهرنفس به دریای توحیدی اش وصل باشم وجاری ازوجودت.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید عزیزانم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    مجید حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    سلام به استاد ثروتمندم که پیام آور توحید و زبان خداوند برای ماهست. و دوستان بسیار بسیار عزیز و ثروتمند.

    خیلی لذت بردم از فایل از آگاهی هایی که داخلش گفته و تو محل کارم این فایل گوش دادم و 2باره هم میخوام گوش بدم چون میدونم واسه بار دوم مطمئنن مطالب داره برام که بار اول نفهمیدم و همینطور اشک میریختم مخصوصا جایی که شعر از نمرود خونده شد و لذت بردم از حال و هوایی که داشتم خیلی قشنگ میشه اینو دید و فهمید که اصل همینه چون با ذاتمون این آگاهی یکی بود که اشک ناخودآگاه جاری میشه از عظمت ازینکه ماهم همینیم ماهم خدا بزرگمون کرد بهمون نیرو داد انرژی و قوت داد و چقدر قشنگ فراموش کاریم و چقدر قشنگ لحظه ای که توحید تو ذهنمون نپرورانیم شیطان ذهن شروع میکنه،وظیفش اینه کارش اینه ایمان ما باید قوی باشه ما باید مرور کنیم هروز و هروز که چجوری چطوری ازجایی ک واقعا فکرشو نمیکردیم دستمونو گرفت جایی ک اعتماد کردیم..

    استاد جان خیلی بینظیر لحظه به لحظه با خدا بودن لحظه به لحظه با ذات یکی بود اینکه همیشه تو ذهنمون باشه هرچیزی میبینیم هرکاری میخوایم بکنیم اول اونو ببینیم با دید اون ببینیم با نگاه اون با بودن اون، با اینکه بدونیم واقعا در حال جاریه با اینکه بقول خودش امکان نداره 2نفر باهم صحبت کنن نفر سوم خدا نباشه و ..‌. و اینا همه ملزم به تمرین، تمرین همواره تمرین همیشگی هر لحظه که پر بشه ذهنمون پر کنیم ذهنمونو ازینکه توحید همه کس را همه چیز میشود بشرط ایمان، جایی رو نزاریم خالی بمونه برای نفوذ شیطان ذهن. هی کارکنیم کار کنیم کارکنیم روی قسمت توحیدیمون، و گسترده و گسترده گستردترش کنیم که بشم یکی مثل الگو زندگیم استاد عباسمنش حتی بیشتر و بیشتر بینهایت بیشتر..

    هر لحظه توحیدی بودن واقعا لذت.. وقتی استاد میگه دنبال نتایج پایدار باشیم لذت همیشگی باشیم یعنی توحید.

    و بازهم میگم چقدر قشنگ هر فایلی ک گوش میدم همزمانی داره.. و چقدر قشنگ همزمانی داره با حال من که 2دل هستم با استعفا از کارمندی و ادامه علاقم یا که وایسم تا اتمام قسطاهیی ک در این 5سال دور خودم چیدم خودمو رها کنم.(که قبلا راجع بهش توضیح دادم از علاقم و جریان کارمندیم).

    بنظیر بود صحبت های الله با جاری شدن از زبان استاد عزیزم.

    سپاسگزارم و از خدا میخوام ایمانم قوی و قوی تر کنه ظرف رو بزرگ و بزرگتر کنه و همواره هدایتم کنه چون با جون دل میخوام که زبان توحید باشم. چون توحید همه کس را همه چیز میشود بشرط ایمان.

    توحید یعنی : ثروت و پول عشق زیبایی مطلق _ آرامش بینهایت .

    توحید یعنی چیزی که من همواره از پروردگارم میخوام

    استقلال و آزادی مالی. آزادی زمانی. آزادی مکانی. سلامتی خارق العاده. روابط بینظیر. خود خود خود استاد میخوام. پروردگارا هدایتم کن بسمت توحید ی بودن بیشتر و بیشتر.

    عاشقتونم و چه لحظات نابی داریم با دیدن این فایل چقدر حالمون واقعا واقعا خوبه. قبلا واقعا اینجوری نبودم که درمورد توحید بشنوم یا حرف بزنم اشکم جاری میشه.

    دیشبم با یه بنده خدا حرف میزدیم حرفمون رسید به توحید و قتی حرف میزدم وقتی از تجربه هام میگفتم ک توحید چجوری برام همه چیز شد با یسری جمله ها یهو به فکر میرفتم با یسیری جمله ها اشک تو چشمام جمع میشد.

    خیلی میخوام یکی باشه هم مسیرم و تا خود صبح بشینیم از استاد بگیم از توحید بگیم از سایت و این خانواده عزیز بگیم.از محصولات و نتایج و کامنتهای بچه ها حرف بزنیم. از توحید بگیم و اشک بریزیم از نتایج بظاهر کوچکمون و تحسین کردنشون بگیم..ازینکه جهانی داریم زندگی میکنیم با قوانین ثابت ثابت ثابت بدون تغییر. ازینکه دارم حس میکنم دارم میبینم از بنده جامعه کنده شدن رو. 100هزار مرتبه شکرت ازتو باعظمت و بنده و پیام آور توحیدت برای ما،فقط برای ما که میشنویم و دبنالش هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    نوشین گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    دست حق را دیدی و نشناختی ؟؟؟

    چرا شناختمت معبود من

    شناختمت رئوف بی نهایت

    شناختمت عشق ابدی من …

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز و مریم جان گل

    من نوشینم دختری که از همان دوران راهنمایی در مدرسه عاشق نوشتن بود و همیشه و همیشه معلم ها و دانش آموزان صف میکشیدند برای اینکه دفتر انشای منو امانت بگیرن و انشاهایی که نوشتم رو برای هزارمین بار بخونن و لذت ببرن. دختری که برنده جایزه استانی نویسندگی در مورد واقعه عاشورا بود. دختری که عاشق بوی لوازم تحریر و قلم و کاغذه ولی 20 ساله چیزی ننوشته اما امروز شما بااین فایل زیباتون کاری کردین که من بعد از این همه مدت دوباره دست به قلم بشم.

    امروز من برای یکی از خواسته هام یه برنامه 40 روزه نوشتم و به خودم قول دادم با تعهد و مصمم انجامش بدم بعد از اینکه برنامه ام آماده شد احساس کردم یه مسیر خیلی سخت و طولانی در پیش دارم تو دلم گفتم خدایا من خیلی میترسم و فکر میکنم نتونم تا آخر راه ادامه بدم فکر میکنم نیمه کاره رها میکنم هدفمو ازت خواهش میکنم کنارم باش و دستمو بگیر و تنهام نزار. طبق برنامه ای که نوشتم قرار بود هرروز از اول سریال زندگی در بهشت رو نگاه کنم و نکات مهمش رو توی دفترم یادداشت کنم اومدم سراغ سایت یهو دیدم استاد فایل جدید گذاشتن با خودم گفتم تا فایل از دهن نیفتاده نگاه کنم بعد برم سراغ سریال زندگی در بهشت

    خدای من

    اشک تو چشمام جمع شد تا استاد شروع کردن به صحبت. انگار خدا از زبان استاد با من حرف زد انگار این فایل واسه من ضبط شده بود :

    تصمیماتی که بر اساس ترس و غم گرفته میشه تصمیم درستی نیست

    داستان ترسیدن مادر موسی

    شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمان است

    این کفره که فکر کنی خدا وعده اش رو فراموش میکنه

    هرکجا نوریست ز انوار خداست

    دست حق را دیدی و نشناختی ؟

    .

    .

    .

    آخ که این مصرع آخر چکار کرد با دل من

    یه لحظه احساس کردم خدا کنارمه گرمای وجودشو همراه با لبخندی که بوی ناب آرامش ازش میچکه احساس کردم

    اره درست شناخته بودم خود خدا بود

    من تو آسمون ها دنبالش میگشتم اما اون واسه حرف زدن با من کنارم وایستاده بود خیلی نزدیک

    دلم میخواست تو آغوشش محو بشم

    خدای من چقدر تو نازنینی اخه چقدر تو رفیق ناب هرروز و هر ساعت منی چقدر دلم میخواد سرمو بزارم رو سینه ات و اون عشقی رو که بهم داری از نزدیک حسش کنم گرمای وجود تو گرمای حضور تو تنها منبع گرمایی هست که تواین هوای گرم تابستان دلم میخواد هزاران بار تجربه کنم. چقدر من عاشق اون لحظه هایی هستم که از شوق اشک منو درمیاری و بعدش خودت آروم لبخند میزنی

    تو امروز بااون همه بزرگیت با من حرف زدی و گفتی نوشینم منم خدای تو ، نشناختی منو ؟؟؟

    تو امروز دستتو آوردی سمت من تا دستای منو که از ترس این راه طولانی و مبهم میلرزید بگیری تا باهم طی کنیم این راهو تا باهم قدم به قدم بریم به سمت ناشناخته های زیبا و چقدر لذتبخش خواهد بود انتهای این راه …

    اما من دیگر به پایان نمی اندیشم چرا که همین کنار تو بودن زیباست

    متشکرم استاد عزیزم که امروز کلام خدا از زبان شما جاری شد.شما از جمله کسانی هستید که من از صمیم قلبم براش طول عمر بیشتر آرزومندم. پاینده باشید

    کامنت اولم 1402.05.07

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  6. -
    مهدی رجبی گفته:
    مدت عضویت: 3854 روز

    سلااام و دروووود

    اول بگم که چقققدرررر تیشرت قرررمزتون زیباست چقدر دوست دارم چقدر خوش تیپید استاد نازنین ماشالله

    چقدر هم تویویدئو و هم توی عکس این فایل و این صفحه دلم ررفت، چقدر با هم با مریم خانم شایسته گرامی و زحمت کش ست کردید خیلی عالیه خدا حفظتون کنه و سلامت باشید چقدر با بروانی اسب زیبا و نجیب و ارام و بز زیبا کیف کردم چقدر تحسین کردم اصلا تا دیدم گفتم خدایاااا عاشقتم تو چه کردی

    چقدر بارون زیباست چقدر ماشالله اطراف جاده هایی که میرید همیشه سرسبز و بی نظیرند واقعا ممنونم ازتون.

    خب حالا عرض کنم:

    الااااااه و اکببببرررررر اللله و اکبر و اللله و اکبر اللله و اکبر

    نمیدونید استاد گرانقدرم اینقدر ازتون سپاسگزارم چه کردید شما واقعا

    باور کنید همینطور هق هق گریه کنانم

    این خداکیه واقعا

    چطور ادم عاشقش میتونه نشه

    بخصوص قسمتی که خانم اعتصامی دوست داشتنی و دل اگاه و بی نظیر میفرماید در خصوص کاری که یه قطره، نور، سنگ، گرگ، امواج آب رودخانه و جز جز موارد همه دست به کار شدند تا در بهترین و عالیترین و بی نقص ترین و زیباترین و معجزه آسا ترین و عاشقانه ترین و توحیدی ترین حالت ممکن همه چیز انجام شود به نفع حضرت موسی و مادرش

    اصلا زبانم قاصره بخدا نمیدونم چی بگم

    فقط اشکم میاد و هق هق میزنم واقعا چند وقته که این افکار و فایل های توحیدی منو لطیف تر کرده بخدا مدام بسادگی گریه ام درمیاد

    فقط این روزها صبح ها بیشتر حواسم هست بگم خدایا فقط هدایت تو رو میخوام فقط در زمان و مکان و محیط درست منو ور دار بزار در شرایط و اتفاقات خوشایند بین افراد و آدمهای درست و خوشایند

    من به تک تک خیر و خوبیهای تو محتاجم

    تا یه چیزی میشه سعی میکنم بگم دیگه اینا رو ازخودم نمیدونم فقط کار خدای من بوده

    کاره فرکانس بوده کار هدایت بوده کار نیروی برترم و الله من بوده الله ی که خالق تک تک اتفاقات و موجودات و هدایت شان است

    خدایا غلط بکنم چیزی رو از خودم و دیگران بدونم ازت عذر میخوام فقط از توعه همه چیز

    مدام هدایتم کن قلب و فکر و زبونم رو به سپاسگزاری از خودت به طلب هدایت از خودت به رو کردن به خودت به اعتماد و توکل به خودت و به غیب های خودت به کارهای پنهانی خودت

    خدایا از رفاقت با تو کیف میکنم عشق میکنم

    بخدا چه جمله ی فوق العاده ای فرمودید استاد، حتی هیچ کسی واقعا هیچ کسی تو زندگیت نداشته باشی فقط وقتی خدا رو داری همه چیز و همه کس رو داری همه کس با تو هستند خدا مرا کافی است

    چقدر طلایی فرمودید: هر چقدر تواضع و فروتنی و قدردانی ام در مقابل عزت و مقام تنها خالق و پروردگار جهان و جهانیان بیشتر شود به همون نسبت سرم جلوی بقیه بالاتر و عزتمندتر خواهم بود

    چه تعادلی

    چه عدالتی

    چه شکوهی داره خدا

    چند وقته دارم در روز در عباراتم تکرار میکنم خدایا بخاطر شکوه و عظمت توعه که در من دمیدی و بخاطر الطاف و عشق الهیه که داره دنبالم میاد و بخاطر عظمت توعه که هر کی بهم میرسه بهم احترام میزاره هر روز بیشتر

    هر کسی بهم میرسه بهم اعتماد میکنه

    نه بخاطر خودم بلکه بخاطر خداونده که معتمد و امین مردمم از این پس هر کسی بهم میرسه و جلوم سبز میشه به من و کار من اعتماد میکنه و احترام میزاره

    بخاطر محبت الهی درونم هست که بقیه عاشقم میشن و بهترین ها جذبم میشن

    همانطور که موسی (ع) و مادرش رو امین و مورد اعتماد فرعون کردی منم مورد اعتماد و امین مردم و دوست و آشنا و غریبه و فامیل و مشتری و هر کسی که در کل دنیا به من برخورد می کنند بکن و همه اینها فقط به لطف توعه با هدایت توست

    تو خودت گفتی وظیفه ما هدایت شماست خدا جون دمت گرم قربونت برم عاشقتم

    منو از مومنان و بندگان صالحت قرار بده ایمان و عمل صالح رو هر روز در من تقویت کن

    با من کاری کن که روز به روز بیشتر سپاسگزار و قدردانت باشم و از متواضعان واقعیه تو باشم

    از توکل کنندگان در هر کاری جزئی و کلی در تک تک موارد ریز و درشت

    من دیگه نسبت نمیدم چیزی رو به خودم هر چه هست از توست

    ذکر الله و اکبر الانا برای من معنای توحیدی و فوق العاده جذابی پیدا کرده

    با این ذکر با دیدن زیبایی ها بیاد میارم که من هیچم و تو بزرگتر از بهترین چیزی هستی که تصورشم بتونم بکنم حتی یه ثانیه.

    ..

    ارداتمند مهدی رجبی

    با عشق فراوان و عجز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    صالح گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز

    چه فایل خوبی

    چه تفسیر و نتیجه گیریه دقیقی

    دم پروین خانوم گرم

    واقعا تو مدرسه زنگ ادبیات چی به ما یاد میدن؟

    این فایل رو پریروز تاحالا چند بار دیدم

    اما فرصت نمیشد کامنت بنویسم و تشکر کنم

    استاد اونجایی که رگباری شعر رو میخوندین که

    بحر را گفتم دگر طوفان مکن

    این بنای شوق را ویران نکن

    در میان مستمندان فرق نیست

    این غریق خرد بهر غرق نیست

    صخره را گفتم ،مکن با او ستیز

    قطره را گفتم بدان جانب مریز

    امر دادم باد را کان شیر خوار

    گیرد از دریا گذارد در کنار

    سنگ را گفتم به زیرش نرم شو

    برف را گفتم که آب گرم شو

    صبح را گفتم به رویش خنده کن

    نور را گفتم دلش را زنده کن

    لاله را گفتم که نزدیکش بروی

    ژاله را گفتم که رخسارش بشوی

    خار را گفتم که خلخالش مکن

    مار را گفتم که طفلک را مزن

    رنج را گفتم که صبرش اندک است

    اشک را گفتم مکاهش کودک است

    گرگ را گفتم تن خوردش مدر

    دزد را گفتم گلو بندش مبر

    بخت را گفتم جهان داریش ده

    هوش را گفتم که هوشیاریش ده

    استاد این جاها که میخوندین من تنم مور مور نشد

    موهای تنم سیخ نشد

    اینجاها من تمام سلول های بدنم

    سرپا وایسادن به احترام الله.

    داستان مادر موسی داستان همه ماست

    همه ما در طول زندگی هر روز با شرایط مادر موسی روبرو هستیم

    و نیاز داریم توحیدی رفتار کنیم

    خاسته هامونو

    عزیز هامونو

    آیندمونو

    اهداف مونو

    رها کنیم در نیل هستی

    و خداوند فرمود

    ما گرفتیم آنچه را انداختی

    هرچیزی رو که ما با باور توحیدی در جهان رها کنیم

    و تسلیم باشیم

    و اجازه بدیم خداوند وارد عمل بشه

    اون چیز در بهترین زمان ممکن

    در بهترین شرایط

    و خیلی زود

    به دستمون میرسه

    داستان مادر موسی فقط مال یک مادر و فرزند خرد بی گناه نبود

    این داستان عبرتیست برای قومی که می اندیشند

    خداوند همیشه در حال اجابت درخواست هاست

    اگه درخاستی دارم و اون رو در صندوقچه نمیزارم

    و رها نمیکنم

    و اعتماد نمیکنم به جریان هستی

    خب اجابت به شکل برای من محقق خواهد شد؟

    به شکل ترس

    تردید و فرار مادم العمر از دست فرعونیان

    اما اگه باور کنم خداوند کارش رو دقیق انجام میده

    و نترسم

    و غمگین نباشم

    حتما پیروز خواهم بود

    من هر روز تو ستاره قطبی در مورد فرزند هام با خدا راز نیاز میکنم

    میگم خدایا اینو میخوام

    اونو میخوام

    این کارو بکن

    اون کارو بکن

    اما فقط اون تعدادش محقق میشه

    که تسلیم باشم

    و رها کنم فرزندانم (خاسته هام) رو

    امان از ذهن نجوا گر

    که هرچی میکشم از دست اونه

    بارها و بارها دیدم و شنیدم که اگه کار رو دست خدا بسپارم درست انجام میشه

    اما هر بار تو موقعیت های جدید

    میترسم تسلیم باشم و رها کنم خاسته هامو و بدونم که خداوند اونها رو به من بر میگردونه

    استاد اونجا که گفتین

    آخر آن نور تجلی دود شد

    آن یتیم بی گنه نمرود شد

    بعدش گفتین چه باران شدیدی

    خداند داره قدرتش رو نشون میده

    اونجا

    اون صحنه از هر فیلم حماسی

    که تو عمرم دیدم تاثیر گذار تر بود برام

    این فایل از تاثیر گذار ترین فایل هایی بود که تاحالا دیدم

    اصلا فایل هایی که بالاش نوشته توحید عملی

    یه حال هوای دیگه داره،

    توحید کلمه ی مورد علاقه منه

    از تمام بچه هایی که کامنت مینویسن تشکر میکنم

    یکی از عشق حال های زندگیم خوندن کامنت ها و لذت بردن و یاد گرفتن از دوستانم هست.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت که اینجام و جای دیگه نیستم

    استاد تفسیر شعر شما و نتیجه گیری هاتون و ربط دادنش به خداوند بی نظیره

    چنتا شعر هم مولانا داره در مورد توحید که تاحالا تفسیر نکردین

    یکیش ..

    ما در این انبار گندم میکنیم

    گندم جمع آمده گم میکنیم

    یکی دیگش..

    یک جزیره سبز هست اندر جهان

    ک اندر آن گاویست تنها خوش دهان

    و یکی دیگش..

    در میان قوم موسی چند کس

    بی ادب گفتند کو سیر و عدس؟

    ممنونم از شما استاد عزیز

    در پناه خدا باشی همیشه و سال ها فایل های اموزشی درست کنی

    و توحید رو گسترش بدی

    به قول جناب خان ستاره بچینی بوس بوس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  8. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 714 روز

    ” به نام خداوندی که مرا با عشق آفرید و عشق را در وجودم نهاد.”

    سلام و درود به شما برادر گرامی.

    از خواندن نوشته ی شما بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و آن را همراه با گریه و احساس خوب اینکه خداوند در همه جا و همه حال مراقب و یاور ماست می خواندم.از خدا می خواهم که من هم چنین تجربه ی نابی داشته باشم و از آن لذت ببرم ، هر چند خیلی اوقات واقعا بزرگی خداوند را به نحوی و شکلی درک کرده ام .امروز من اولین نوشته ی خود را در سایت نوشتم چون به تازگی عضو سایت شده ام و این اولین نوشته ی من است.از خدا می خواهم که همچنان در مدار و فرکانس خدایی خود باقی بمانید و از زندگی خود لذت ببرید.همگی در پناه خداوند عزوجل و مهربان.

    ” یا حق “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    به نام خدای بزرگم

    خدای من چقققدر لذت بردم از این شعر پروین اعتصامی ،من تا قبل این شعر واقعا هیچ پیش زمینه فکری خاصی راجع به پروین اعتصامی نداشتم اما بعداز شنیدن این شعر فهمیدم که چقدر عالی ایشون خدارو شناختن و البته که باید هم همینطور باشه کسی که شاعری ماندگار ، مثل پروین اعتصامی شده قطعا باورهای درستی داشته قطعا شناخت خوبی از دنیا و خداوند داشته و از روی خوش شانسی یک شاعره پر آوازه نشده

    و چقققدر استاد این شعر رو زیبا و تاثیرگذار و بااحساس درست خوندن طوری که مو به تن آدم سیخ میشد و واقعا از قدرت لحنشون لذت بردم

    وای خدااا،چقدر زیاد لذت بردم از بیت رهرو ما اینک اندر منزل است اینکه نگاه نکن الان فرزندت روی آب سواره تو کارتو انجام شده بدون ، تو پرده شک و ترس رو کنار بزن و طوری دیگه نگاه کن ،جوری که حس خوب بهت بده، اینجوری ببین که خدا هر چی بگه همون میشه تو بچتو دست خدا سپردی و خدا برات دریا رو مثل گهواره‌ای برای فرزندت کرده و موج های آب مثل تکون های گهواره داره بچتو آروم میکنه و در پناه خدا به مقصد میرسه و در ادامه چقدر زیبا پروین اعتصامی قدرت خدا رو تو جزء به جزء آفریده های هستی مثال میزنه از قطره ای که داخل جویبار جاریه تااا جواب خواسته ها دعاهایی که برای مردم برآورده کرده اینکه استاد میگن خدا میتونه هر چیزی که بخواهیم بشه منو یاد دعای جوشن کبیر میندازه که میگه خدا برای هرکسی قدرت میخواد قدرته برای هرکسی که عزت میخواد عزته برای هرکسی که رفیق میخواد رفیقه برای هرکسی که راهنمایی میخواد هادیه برای هرکسی که پناه میخواد پناهه برای هرکس که نور میخواد روشناییه و… کلی صفات ناب که در صد فراز دعای جوشن کبیر هست،که کل این دعا همین رو میخواد بگه که خدا هرچی که تو بخوای هست و با خدا تکمیلی و خدا برات کافیه

    و در بیت آخر هم خیلی زیبا میگه فکر نکن که این سخن از رو ی آرزو و هوا و هوس باشه همانطور که خدا نوره و تاریک نبود نور وقتی که نور و روشنایی باشه ، وقتی که این شعر داره به جانت میشینه و قلبت رو روشن و گرم میکنه ، پس این کلمات و این نور از سمت خداست

    الهی شکرت بخاطر اینکه این شعر زیبارو به پروین اعتصامی الهام کردی الهی شکرت که پروین اعتصامی انقدر باورهای خوبی داشته که این شعر بهش الهام شده الهی شکرت که این شعر در طی سالها باقی مونده الهی شکرت که استاد عباس منش رو به این شعر هدایت کردی الهی شکرت که استاد برای این شعر فایل درست کرد و الهی شکرت من رو هدایت کردی به این فایل که انقدر لذت ببرم و غرق عشقی زیاد به تو بشم و حالم عالی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2977 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد عزیز ومریم بانوی شایسته ودوستان الهی ام در این سایت الهی

    خداوند شاکر وسپاسگزارم بابت این همه لطف ومهربانی ونعمت

    خدارا سپاسگزارم که فرصتی دیگه برای نوشتن به من داد

    استاد باید بگم از وقتی فایل آمدروی سایت سه چهار دفعه گوش دادم هرثانیه به ثانیه اش جای تامل داشت اصلا نتونستم بنویسم

    چی بگم از آگاهیهای این شعر وقتی تو مدرسه این داستان را برامون تعریف می‌کردند هیچ وقت به ما قدرت پروردگار را گوشزد نکردند وبیشتر توضیحات درخصوص پیامبری حضرت موسی بود والان با شنیدن این شعر پروین که سراسر قوانین حاکم برجهان است وچه زیبا قدرت خدا را به تحریر در آورده

    واینکه هیچ اتفاقی شانسی والکی نیست من فهیمه رو به فکر وامیداره که ببین فهیمه با خودت چند چندی؟

    وقتی داشتم سوره اعراف را می‌خواندم آیه 12 که خداوندبه شیطان امر میکنه بر آدم سجده کن وشیطان نمی‌پذیرد خداوند به ابلیس گفت وقتی تورا به سجده کردن امر فرمودم چه چیز تو را از سجده کردن باز داشت؟گفت من از او بهترم من را از آتش واورا از گل آفریدی وبخاطر کبر وغرور از درگاه خداوند بیرون رانده شد وگفت تو قطعا از خوار شدگانی پس ابلیس تا زمان برانگیخته شدن مردم‌از خداوند مهلت خواست وخداوند فرمود همانا تو از مهلت یافتگانی ودر ادامه گفتگو ابلیس وخداوند ابلیس گفت من از چپ وراست پشت وجلو آنها را گمراه خواهم کردکه بیشتر آنها سپاسگزار نخواهند بود

    یه لحظه به خودم گفتم وای بر تو فهیمه اگر از ناسپاسان باشی یعنی داری بنده گی شیطان را میکنی

    استاد جان این روزها هر لحظه وجودش را حس میکنم شبها بعداز یه گفتگوی طولانی میخوابم هرشب ازش میخوام هر آنچه که باعث ناسپاسی من میشه

    از من دور کنه

    ازش میخوام از من دور کنه هرآنچه که سبب میشه خودش رو نداشته باشم وعجیب حالم این روزا خوبه آرامم گاهی اتفاقات ناجالبی میاد ولی بخودم میگم خداوند خلف وعده نمیکنه وعده خداوند حقه

    اگر شک وتردیدی به وعده خداوند داشته باشیم آن لحظه داریم بندگی شیطان را میکنیم

    اصلا من فهیمه بدون خدا یه کالبد وجسم خاکی بی ارزشم خدایی که تا او اراده نکنه نفسی که می‌کشم نمی تونه بازدمی داشته باشه خدایی که وقتی دارم عبادتش میکنم تا او به پاهام قدرت نده نمیتونم از زمین بلند بشم هرچی دارم از خدا دارم از خودم هیچی ندارم پس چگونه است که درهنگام خوشی فراموش میکنی فهیمه تویی که هرچه داری از فضل وکرم خداونده پس چرا مغرور میشی به تواناییت

    هرشب به خدا میگم خدا جون در قلبم جاری باش این فهیمه مخواد که فقط تورا داشته باشه چون باور دارم خداوند جای همه کس وهمه چیز را برام تو زندگیم پر میکنه ازت میخوام آرامشی از جنس خودت به قلبم بدی تا در برابرتمام ناملایمات صبور باشم تا زبونم یه لحظه از سپاسگزاری نیاسته اگر من صبح تا شب بشینم فقط بخوام از توانایی‌هایی که به جسمم دادی سپاسگزاری کنم زمان وکلمه کم میارم

    خدا جونم سپاسگزار وجودتم

    سپاسگزارم بابت بزاق دهانم که باعث جویده شدن راحت تر غذا میشه

    سپاسگزارم بابت حس چشایی این روزها هرچی که به دهان میزارم میگم فهیمه اگر حس چشایی نداشتی چطوری مزه ها را تشخیص میدادی همون لحظه میگم خدایا شکرت

    بخاطر حس شنوایی که اگر نبود چگونه میتونستم صدای عزیزانم ،استاد عزیز ،؟آواز پرندگان را بشنوم

    خیلی خیلی جای شکر وسپاسگزاری هست وقتی فقط به سوخت وساز وهماهنگی اندامهای بدنم فکر میکنم وقتی توجه میکنم بدون دخالت من فهیمه قلبم در کسری از ثانیه حساب شده ودقیق خون را به رگها اندامها پمپاژ میکنه مغز فوق العاده ام که حتی وقتی من خوابم داره کار خودش را دقیق انجام میده وقتی به اطرافم نگاه میکنم که همه چی با نظم دقیق وباهماهنگی خاصی کنار هم چیده شده بخودم میگم حقا که خداوند مدبر و دانا وتواناست

    این روزا وقتی یه لحظه ترس میاد سراغم ویا نگران میشم بخودم میگم وعده خدا حقه خداگفته یه قدم توبردار بقیه قدمها را من به تو میگم واین فایل استاد چقدر نیاز این روزای من بود که بین عقل ودلم کشمکشی برپا بود عقلم میگفت تصمیم اشتباه گرفتی دلم میگفت نه تو مسئول رفتارهای بقیه نیستی تو نباید هر شرایطی را تحمل کنی خداوندی که هر لحظه هدایتت کرده اگر تو بهش اجازه بدی ودستش رو باز بگزاری پازلهای زندگیت را به قشنگ ترین صورت وآسانی کنار هم میچینه

    وچقدر این شعر پروین برام درس داشت به خصوص

    آن بیتی که وحی آمد که این چه فکر باطل است

    رهرو ما اینک اندر منزل است

    وقتی تو خدا توکل کنی وایمان داشته باشی نه غمی داری نه نگرانی چون همه جهان در دستان خداوند است

    استادجان ومریم بانو از شما از صمیم قلبم سپاسگزارم وچقدر خداوند دوستم داشت که مرا به این مسیر هدایت کرد

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: