توحید عملی | قسمت 8 - صفحه 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 8
    395MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 8
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

906 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    سلام به استاد عزیزم

    قلبم باز شد وقتی این فایلو گوش کردم نگرانی های کوچکی که این مدت سراغم امده بود برطرف شدن

    استاد تو بینظیری

    کلامت از خودت بینظیر تر است

    یک مدت قبل با دوستم صحبت میکردم از بیماری خواهرش ناراحت بود خواهرش سالهاست بیمارهای متفاوتی دارد ، میگفت پزشکها میگن اصلا ما نمیتونیم پیدا کنیم عامل بیماری های تو چیست، سالهاست یک جوارایی توی خانه بستریه از صحبتهای دوستم میدونستم عامل بیماری خواهرش یک چیز ذهنیه با دوستم بیشتر صحبت کردم که عاملو پیدا کنم به شدت اعتقاد داشتن یکی براشون جادو میکنه وباور غلط دیگه ای که داشتن این بود وقتی فساد تو جامعه زیاد بشود بیماریها زیاد میشود و این باور غلط که خشک و تر با هم میسوزند خلاصه این دوست عزیز ما با باورهای غلطی که خودش و خواهرشون داشتند باعث شده بود سالهای سال بیماریهای متفاوت و ناشناخته ای بگیرد یک کم که باهاش صحبت کردم و خواستم باورای درستی بهش بدم مرتب استناد میکرد به احادیث که چشم زخم وجود داره،خشک و تر با هم میسوزند،وفساد زیادجامعه باعث بیماری خواهرم شده و کلی از ریز ریز منفی های جامعه خبر داشت این دوستم خانواده بسیار مذهبی و به اصطلاح خودشون اشنا به قران و احادیث هستند

    صحبتمو باهش عوض کردم دیدم نمیتونم باورهایی که اینقدر با استناد و الگو تو ذهنش ساخته شده عوض کنم

    و توی همه این باورها شرک را میشد پیدا کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    آن کس که ترا شناخت جان را چه کند

    فرزند و عیال و خانمان را چه کند

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

    دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

    الهی به امید تو

    سلام استاد عباس منش توحیدی سلام خانم شایسته توحیدی و سلام همه دوستان توحیدی

    به محض دیدن نام فایل شعر بالا از ذهنم گذشت که خدایا رب من داری با من چه میکنی؟؟!!

    عجب جمعه ای شد الهی شکرت…

    چند روز قبل از شروع فایلهای الگوهای تکراری خواب دیدم استاد توی فضای پرادایس یه گیاهی شبیه به پیاز یا کلم پیچ که لایه لایه باز میشه دستشون بود و داشتن همینطور که توضیح میدادن از سمت ریشه لایه ها رو باز میکردن این گیاه رنگ کبود داشت ولی وقتی استاد هر لایه رو باز میکردن داخلش سفیده سفید بود و همینطور لایه ها رو جلو میرفتن…

    دومین فایل از الگوهای تکراری که روی سایت قرار گرفت متوجه شدم خوابم راهنمایی کرده که باید خوب این مباحث رو کار کنم استاد از شما ممنونم که کمکم کردید خودمو موشکافی کنم دو تا مورد مهم رو به لطف خدا و شما با این فایلها حل کردم برای هر دو مورد مخصوصا مورد دوم اصلا هیچ ایده ای نداشتم چطور حل میشه اما به حرفاتون گوش دادم هر تمرینی بود حل کردم و میدونید بعد از چند ساعت من گره کارمو پیدا کردم :« متن پیامم رو در تاریخ4/19 نوشته بودم به این صورته»:

    معجزه نوشتن

    اومدم در پاسخ خودم بعد از حدود 14 ساعت بنویسم که چطور هدایت شدم

    از هر چی به رد توحید میرسم به رد خود خدا به رد او…

    کدام او؟!

    همان که گفت پول را خدا کردی جایزه را خدا کردی مشرک شدی این پول نیست که از تو رفع نیاز میکند و خوشبختت میکند این ارتباط من با خدایم است که در نعمتها متجلی می‌شود و به صورت رفع نیاز دیده میشود

    باید منیت رو قربانی کنم به خدا میگفتم من بلدم با پول چطوری زندگیمو بسازم من چون پول ندارم الان گیر کردم تو پول بده باقیش با من !!!

    دریغ از اینکه تنها گمشده این وسط خود خداست نه پول، نه من ،من باید نیست شوم تا او هست شود …

    این هدایت پروردگارم بود به سمت توحید

    امروز از سه صبح بیدار شدم در فکر و جست و جوی توحید در میان پیام های سایت حدود پنج بود چشام سنگین شد خواستم دوباره بخوابم که صدای شر شر بارون خوابو از چشمام گرفت رفتم روی ایوون عاشقی کنم خدایا اینجا بهشتیه که تو نصیب کردی تا چشم میبینه زمین سبز و آسمونه…

    ( کاش میشد عکس بزارم ببینید چقدر آسمان اینجا و ابراش شبیه فایل امروزه)

    توی این چند روزه مدام میرم سراغ فایلهای اجرای توحید در عمل مدام از خدا هدایت می‌خوام که حالا تا اینجا اومدم بهم بگو چطور توحیدی بشم باور توحیدی چیه بی قرار شدم مثل دقیقا همون موقع که به دنیا اومدم زدم زیر گریه تا در آغوشی امنیت پیدا کنم الآنم حس میکنم همونطورم قرار ندارم دلم میخواد بفهمم توحید رو دلم میخواد غرق توحید بشم به خاطر همین تا اسم فایل امروز رو دیدم گفتم خدایا داری چیکار می‌کنی…

    استاد از توحید بگید باز هم بگید به دنبال هر چه سرگشته شدم رسیدم به توحید این توحید چیه که همه چی به آدم میده…

    استاد خیلی شنیدم توی این سایت دوستان به خاطر استقلال مالی و استقلال زمانی و استقلال مکانی خدا رو شکر میکنن و یا دنبال کسب این نوع استقلال هستند اما من توی این چند روزه برای استقلال فکری خدا رو شکر میکنم الهی شکرت که میتونم فکر کنم میتونم خودم انتخاب کنم که چه فکری بهم کمک می‌کنه خدایا تو منو چنان از همه جدا کردی که راحت میتونم فکر کنم اینو منی میفهمم که یه دقیقه توی گذشته صدای نجواهای درون و بیرون خاموش نبود و اصلا سکوتی نبود تا فکر کنم …

    الهی شکرت استاد انقدر باورتون دارم که اگه یه جا یه مطلبی رو کاملا متوجه نمیشم نمیگم نه این درست نیست یا ازش بگذرم میگم من تو مدارش نیستم انقدر بهش فکر میکنم از خدا کمک می‌خوام تا برام بازش کنه چون مطمئنم شما مرد توحیدی

    خیلی دوستتون دارم و ازتون ممنونم که کمکم کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 930 روز

    بنام خدای این همه زیبایی و نعمت و ثروت و فراوانی

    خدای این دریاچه بینظیر

    این اسمان پهناور پر برکت

    این درختان سرسبزو تنومند

    بنام خدای خالق انسانهای اگاهی بخش

    و سپاس این خدای قدرتمند که جز او هیچکس را قادربه افرینش چنین عظمتی نیست

    هیچکس را یارای کمترین اثر نیست

    و سپاس بیکران که برایم چشمانی قرار داد تا این همه زیبایی هایش را ببینم

    گوش هایی تا پیامش را بشنوم

    و شعوری تا به اندیشیدن و تعقل درباره جهانش بپردازم

    .

    استاد جان

    روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چطور بزدایم این شرک از روح و تنم

    (همین الان این مصرع به من گفته شد، خدایا سپاس).

    شرک

    امان از شرک

    شرکی که قدرت رو از قدرت مطلق جهان گرفتن و به غیر دادن است

    شرک باور به اثرگذاری هر عاملی بر زندگی جز قدرت اصیل و یکتای جهان هستی است

    شرک همون که نمیزاره با راحتی و خیال جمع زندگی کنم

    شرک همونکه دایم ترس و نگرانی میندازه

    و

    به همون خداااییکه دست من رو گرفت و گذاشت وسط این مسیر لذتبخش

    وقتی میگم

    روزهااا فکر من اینست و همه شب سخنم

    که چطور بزدایم این شرک از روح و تنم

    واقعا ساعات زیادی در روز درحال اندیشیدن به این مطلب هستم

    درباره اینکه االان دارم قدرت رو به چی میدم؟ به کی میدم؟

    اصلا بزرگترین ترمز همینه همین، شـــــــــرک و تمام

    باید هم قابل بخشش نباشه

    باید هم تاوان داشته باشه

    دیگه مگه تو جهان گناه بزرگتر از انکار پرودرگار و قدرتش و شریک براش قایل شدن هم داریم

    این بزرگترین گناه نابخشودنی هست

    این همه جهان با این عظمت رو نادیده گرفتن است

    مگر این علم از کجااا میاد

    از عقل آدمی

    عقل ادمی کجاوووو قدرت مطلق جهان کجا

    عقل ادمی که هرآنچه پیدا میکنه سرسوزنی از این هستی بیکران و بی نهایت هست که نمیتونه ملاک حق و حقیقت باشه

    نمیشه اصلا

    انسانی که مخلوق هست خودش بر خالقش پیشی بگیره

    نه عزیز من

    مگر یک زمانی نیوتن نگفت جهان علت و معلول هست و بر فیزیک جهان تاکید داشت

    همون علم سالها بعد گفت نه نیوتن فقط بخشی از حقایق رو مطرح کرد، جهان انرژی هست و کوانتوم هم ثابتش کرد

    علم اینه

    علم در هرزمانی

    در هر شرایطی چیزی برای گفتن دارد و بعد در زمان دیگر یا گفته قبلی نقض میشود یا اگرهم نشود یافته جدیدی به ان اضافه میشود که فرسنگها میتواند از بیان اولیه فاصله داشته باشد

    .

    اما به قول استاد جان

    من باید ببینم چه باوری برام خوبه

    من باید ببینم چه باوری قدرت خلاق بودنم رو قویتر میکنه

    من باید ببینم چه باوری باور من خالق هستم رو تقویت میکنه

    مغزم رو به یافته های چهارتا انسان که دارن ازمون و خطا میکنن تا ی چیزی به کتابا اضافه کنن عادت ندم

    مغزم رو عادت بدم به اینکه باور کنه هیچ هیچ عامل بیرونی نقشی در زندگیم نداره

    و تو روزاااای سخت خوشحاا باشم وبگم خداروشکر که هیچ قدرتی جز پرودگارم تاثیر گذار نیست

    خداروشکر که هیچ کس و هیچ چیز اثر نداره

    تااینکه بیام نشدنهام رو با شرک توجیه کنم

    با قدرت دادن به ژنتیک، با قدرت دادن به والدینم، به معلم مدرسه ام، به امتحانم، به کشورم، دولتم، به علم، به دلار و پول و رییس و مدرک و جایگاه اجتماعی و شوهر و شهر و پدر و مادر و الی ماشالله

    . اگه اینا رو بپذیری تو شرایط سخت دیگه نمیتونی چاره یابی کنی

    اگه اینارو بپذیری دیگه نمیتونی زندگیت رو تغییر بدی

    سلامتیت رو بازیابی کنی

    روابطت رو بسازی

    ثروتمند بشی

    بابا اگه قدرت بدی به هر عامل بیرونی غیر از خدای خودت و باورات زندگی ساختن دیگه معنا نداره

    زندگیت به جهتی میره که عوامل بیرونی میره

    زندگیت به سمت و سویی کشیده میشه که همون عوامل اثر بگذارن

    .

    میدونید استاد جان

    من فهمیدم اگه کسی به مغز استخونش رسیده باشه

    اگه کسی براش تغییر کردن حکم مرگ و زندگی پیدا کرده باشه

    اونوقته که پا میکشه میون هر چی علم و جامعه و اینا میگن

    اونوقته که دیگه حاضر نیست بازیچه باشه

    اونوقته که از همه جا و همه کس میزنه

    .

    اونقدر در این مدت حضورم در این خانواده به موضوع شرک فکر کردم که اخیرا اگر بخام حرفی به همسرم بزنم سریع مزه مزه میکنم که بیان این مطلب داستانش شرک نباشه

    اینکه من با این جمله او رو موثر بر یکسری رویدادهای زندگیم در نظر بگیرم

    .

    اونقدر برام مهم شده داستان شرک که هربار که مشتری میاد میگم دارم قدرت رو در روزی امروزم به کی میدم؟

    خیلی راه دارم تو این مورد استاد جان

    اما برای من یکی که واقعااا فکر میکنم این مورد رو بتونم تا انجاکه میشه عملی کنم خیلی زندگیم زیرو رو میشه

    واقعااا جهاد اکبری میخاد این زداییدن شرک از روح و تن

    ــــــــــــــ

    من باید روی باورهام کار کنم

    باید عمل کنم

    و با عمل به باورهااایی که میگه فقط من هستم که اثر دارم روی زندگیم

    باوریکه میگه قدرت فقط رب العالمین هست

    باوری که میگه من با فرکانسهام دارم نتایجم رو میسازم نه باهیچ کس و هیچ چیز بازهم کار کنم

    باید کارکنم استاد اونقدر که باافتخر بیام بگم من به تکیه به تنها قدرت مطلق جهان و ارسال فرکانسهای هماهنگ با او چنین زندگی ساختم

    ــــــــــــــــ

    و درباره سوالات شما

    تمام احساس ناتوانی و درماندگی و ناخوشایند و نداشتن نتایج پایدار و قوی از قدرت بخشیدن به همه عوامل بیرونی بود

    و از وقتی که خواستم الگویی چون شمارو داشته باشم دارم اروم اروم پاک میکنم

    خودم رو از هرچه غیر اوست البته که کار دارم در این زمینه

    اما با تک تک سلولهام باور دارم توحید و یکتاپرستی بزرگترین عامل در خالق بودن من است

    ــــــــــ

    استاد جان من با نگاه به زندگی شما

    با دنبال کردن شما با تمام فایلهایی که اینجاست

    با نتایج شما و نتایج دوستان به ذهنم این منطق رو دادم که همه اینها از عدم شرک هست همه اینها از باور به اثر گذاری فقط یک قدرت هست و انهم رب العالمین هست

    من اونچه که چشمم داره میبینه رو باور میکنم که چطور زندگی استادم رو تغییر داده

    حتی اگه پروفسور هاوکینگ خلافش رو بگه

    .

    من دارم میبینم که چطور اعتقاد به قدرت مطلق جهان زندگی یکی رو از قعر به اوج رسونده دیگه مهم نیست علم چی میگه

    اصلا من دوست دارم باور کنم که من همه کاره هستم

    خدای من این قدرت رو به من داده

    من دوست دارم با چنین باوری زندگی کنم

    تالان با اون باورها زندگی کردم مگر چه دستاوردی جز ناکامی داشته

    حالااا من تصمیمم اینه

    اراده ام اینه

    که این مسیر رو برم

    ـــــــــــــ

    خدایااا ممنونم که گفتی و نوشتم

    گفتی و لذت بردیم

    انگار که محتوا خودش نیروی خلاق رو سر ذوق اورد تا بنویسه

    سپاسگزارم از شما استاد آگاهی بخش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    اعظم م گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    سلام وآرزوی سلامتی برای وارستگان وهدایت یافتگان

    خدا پرستی این طور برای ما جا افتاده بود که زبانی بگیم خدا را می پرستیم ونماز هم باید می‌خواندیم و مثلا،در شرایط سخت به خدا توکل می کردیم ،،

    ولی بعداً فهمیدیم بابا ،،اصلا خدا شناسی این نیست خدا شناسی یعنی خود شناسی،،،واینکه به عوامل بیرونی قدرت ندهیم واین فقط در عمل رخ میدهد که منشا اون بر میگرده به افکارمون،که چه باورهایی داریم آیا پدر و مادر را مسعول،اتفاقات زندگیمان می‌دانستیم ،،یا دولت ،،یا اوضاع اقتصادی، یا ژنتیک،،وهزاران فکر مخرب دیگه

    که باید شناسایی کنیم که چرا

    پیشرفت نکردیم

    به آن افکار در ذهن قدرت دادیم

    تنها قدرتی که درون ما درست عمل میکند

    نیروی بینهایتی است که این جهان را اداره می‌کند

    همان نیروی عظیمی که این بدن را ساخته است

    آن وقت ما این مدرک اصل (همین بدن)را رها کردیم که چه قدر خارق العاده ساخته شده و چسبیدیم به فرع

    وچه قدر ساده از کنار این عظمت بینهایت(بدن)عبور میکنیم

    و چسبیدیم به ذهن استدلالی مون

    و این نیروی عظیم را دودستی تقدیم ذهن استدلالی(باورهای محدود ومخرب) کردیم و

    ذهن محدود و بسته ی ما لحظه به لحظه داره برامون تصمیم گیری میکنه

    به قول استاد حتی اگه درصد کمی به قدرت ژنتیک یا عوامل بیرونی دهیم مغزمان (ذهن)این قابلیت را دارد که از کاه کوه میسازد

    وبه نظر من

    ومانع سعی و تلاش وپیشرفت ما میشود وحس قربانی بودن به ما دست میدهد

    پس همان درصد ناچیز را هم اصلا در نظر نمیگیریم،،،چون در مقابل عظمتی که قدرت درونمان دارد بسیار ناچیز است

    این توجه ماست که چیز ها را بزرگ میکند

    چطور متوجه نمی‌شویم که این قدرت درون است که از کاه کوه میسازد پس چرا بیاییم به باورهای مخرب توجه کنیم وآن را بزرگ کنیم

    خوب این نیروی لایزال توجه را صرف باورهای درست کنیم

    استاد مثال بسیار زیبایی زدند در مورد دوقلوها

    که هر حرفی و هر باوری و تحلیلی کسی داشت قبول نکنیم گفتند چرا دوقلوهایی که شرایط یکسان دارند نتایج یکسان نمیگیرند؟؟؟

    متوجه میشویم حتی دانشمند هم که باشی اگه باورهای مخرب داشته باشی ،بی چاره میشی

    با تشکر و سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سمیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1621 روز

    سلام استاد جان وسلام به تمام دوستانی که کامنت منو میخونن. خدایا شکرت اگه هرروز هم به خاطر وجود شما خداروشکر کنم کمه. استاد جان تمام باورهامو 180درجه تغییر دادین نسبت به زندگی. چقدر زندگی برام آسون وراحت شده. چقدر داره با آرامش خوش میگذره. استاد امروز هفتمین روزی هست که توی سفرم وهرلحظه یاد سفر به دور آمریکای شما میفتم اینقدر این فایلهای سفر به دور آمریکا رو دیدم که همونو جذب کردم. بازم خدایا شکرت. استاد چقد توی سفر آدم درس میگیره که شاید سالها توشهر خودش این درسها رو نگیره.

    استاد در مورد باورهای اشتباه منم باور کرده بودم ژنتیک ما ضعیفه ومن از پس خیلی کارها برنمیام. من باور کرده بودم آدم حسابی نیستم. من باور کردم که وضع ما هیچوقت خوب نمیشه چون پدر ومادرامون معمولی بودن. من باور کردم تمام مردها به یک دید به خانوما نگاه میکنن من باور کردم برای بدست آوردن اولا خیلی باید تلاش کنم دوما حتما یک نفر دیگه باید کمکم کنه. من باور کردم آدمهای اطرافم میخوان ازم سواستفاده کنن. من باور کردم هرکس باهام ارتباط میگیره برای منفعت خودشه. من باور کردم خجالتیم…من همیشه ترسیدم از رفتن تو دل چالش‌ها مبادا به ضررم تموم بشه. البته خیلیاشونو دردست تغییرهست وخواهد بود به لطف شما وکمک خدا. الهی هزاران مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1609 روز

    به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام بر استاد عباسمنش چه فایل زیبا وپرمفهوم وجامع وکامل وزیبایی بود توحید عملی که چقدر استاد قشنگ توضیح دادند همانند 7قسمت گذشته توحید عملی واقعا فایل قشنگیه وپر مفهوم توصیه میکنم دوستان چندین وچندین بار گوش بدن تا ملکه ذهن بشه وهمیشه حرفای استاد برامون تداعی آور باشه همه چی از افکار ما نشات میگیره فرکانس مثبت تمرکز برروی زیبایی ها احساس خوب باید اینا را یادمون باشه همیشه سعی کنیم احساس خوب داشته باشیم وحسمون را در هرشرایط وموقعیت مکانی وزمانی خوب نگه داریم ما خودمون جهانمون را با افکارمون خلق می کنیم همه چی به خودمون بستگی داره ومی تونیم حس خوب اتفاقات خوب نتایج خوب خدا برای من مادره پدره خواهره برادره همه چیز ما خداست باید ازش بخواییم باید جوری باور داشته باشیم که همین الان اگه گفتن خواستت پشت در منتظره ایمان داشته باشیم که درسته بله خواسته من پشت دره به این میگن ایمان بازم ممنون هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد وپیروز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    فرهاد مصلی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    به نام خداوند عاشق عاشقان سلام

    سلام به استاد عزیزم مثل خوشتیپ و جذاب بهترین الگو هستید همیشه یاد صحبت شما که بیام در مورد هنری فورد و سرهنگ ساندرز و غیره صحبت کنم با نتایجم در مورد خودم صحبت می کنم و در عمل نشان می دهم

    و سلام ویژه به مریم عزیز که این مناظر زیبایی پارادایس را فیلمبرداری با هنرمندی خاص و خلاقانه به نمایش می گذارند که همه اعضا سایت از آن لذت می برند

    در مورد مثالی که زدید شوهر عمه داشتم سید بود خدا رحمتش کنه انسان شوخ طبع بودی و می گفت سه شنبه و چهارشنبه خانه ما نیاین ما قاطی می کنیم و هیچکس از فامیل هم خانه اینها نمی رفت

    و خیلی مسائل ما رواج داره مردم فلان شهر اینجوری هستند و صحبت در جامعه رایج هست

    من قبل از مهاجرت که خیلی به من کمک باور جهان سرشار از انسانهای مهربان نازنین و دوست داشتنی هستند که از هر جهت به من کمک می کند شما هم در محصولات و زندگی در بهشت از لری تایید و تحسینش کردید و این واسه من یک الگو هست و نشانه هاش که شخصی به من کمک می کرد تایید تمجید می کردم نتیجه بهبود آگاهانه این نوع تفکر و باور همه مردم خوب هستند برای خرید مسافرت و مشتری ها خودم همه آنها انسانهای درستکار مهربان و نازنین برخورد کنم

    و یک کار در مورد باور فراوانی در عمل انجام می دهم میرم محله های و جاهای ثروتمند و لوکس و جاهایی مشتری زیاد است و تحسین می کنم و منطقی می کنم مثال عالی شما درفایل محصولات زدید که مغازه دونات فروشی در پورتلند اورگان که بیست چهار ساعت باز است به آن توجه می کنم به مابقی کسب کار کارها که ورشکسته شدن و مشتری ندارن توجه نمی کنم

    اگر ما عملکرد و سیستمی بودن جهان را عالی درک کنیم و به جای اکثریت مردم جامعه واکنش نشان می دهند واکنش نشان ندهیم از دل آن شرایط خالق زندگی خودمان هستیم و همان اندازه که متعهد باشیم

    به مقدار تعهدمان می توانیم وضعیت زندگیمان را بهبود ببخشیم

    استاد عاشقتممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

    زمانی ما تمام قدرت را به عوامل بیرونی می دادیم و برای همین هیچگاه فکر نمی کردیم که بتوانیم به اهداف خود دست یافته و زندگی دلخواه خود را داشته باشیم برای همین خودمان را مثل برگی در باد تصور می کردیم و هیچ اقدام عملی برای دستیابی به اهداف خود انجام نمی دادیم زیرا باور داشتیم که اقدام عملی برای تحقق اهداف سودی نداشته و در آخر منجر به شکست می شود و زندگی بسیار بی نظم ،بی انگیزه و بدون هدف و صرفا وقت گذرانی البته در آن زمان ما متوجه نبودیم که زمان و انرژی خود را بیهوده هدر می دهیم اکنون که قدرت خلق زندگی خود را فقط به خودمان نسبت می دهیم انگیزه ما برای خلق رویاها و اهدافمان بسیار بیشتر شده و هر روز با انجام تمرین فانوس دریایی اهداف خود را نوشته و برای آن قدم عملی بر می داریم و احساس ما نسبت به قبل بسیار بهتر شده و باور ما به خداوند و قدرتی که او به ما در خلق شرایط دلخواه عطا کرده بسیار بیشتر شده است.

    در مبحث تحصیلات زمانی که می خواستم کنکور دهم باور داشتم سهمیه که شامل مناطق محروم ، شهر محل سکونت ،معدل و…. است باعث می شود که من نتیجه خوبی نگیرم و آن زمان با قوانین آشنا نبودم و رتبه من متوسط شد در صورتی که اگر این عوامل را باور نمی کردم نتایج بسیار بهتری می گرفتم.

    در زمینه کسب و کار در یافتن شغل همیشه فکر می کردم که اگر پارتی یا سهمیه داشته باشیم در سازمان دولتی استخدام خواهم شد که اصلا به آن علاقه نداشتم و با چندین بار امتحان دادن به هیچ عنوان نتیجه ای در بر نداشت فقط زمان و انرژی و هزینه های زیادی صرف این کار کردم .این باور باعث شد همیشه شغل هایی برای من پیدا شود که با وجود کار زیاد هیچ گونه حقوقی دریافت نمی کردم و دائما در حال تغییر شغل خود بودم اما از زمانی که دوره روان شناسی ثروت 1 را گوش دادم هیچ عامل بیرونی را دخیل نمی دانم و فقط بر روی باورهای خود کار می کنم و نتایج کوچک زیادی گرفتم. همچنین برای دیگران کار نکرده و به شغل دلخواه خودم می پردازم .

    در زمینه فروش محصولات هم باور داشتیم که سلیقه مردم و درآمد آنها برای فروش محصولات ضروری است و کسی برای هنر ارزش قائل نبوده و حاضر نیست برای آن هزینه ای پرداخت کند که با کار کردن بر روی باورها در روانشناسی ثروت یک تا حدودی موفق به فروش شدیم اما چون این باور بسیار ریشه دار است خصوصا در زمینه هنر ،فروش ما مربوط به حوزه های دیگر بود.

    در بحث سلامتی تمام مشکلاتی که برای من به وجود می آمد به ژنتیک ربط می دادم مخصوصا اضافه وزن با اجرای قانون سلامتی متوجه شدیم که می توانیم حتی هیکل زیباتری نسبت به کسانی داشته باشیم که به صورت ژنتیکی لاغر هستند و هر ماده غذایی که مصرف می کنند چاق نمی شوند.

    در زمینه روابط با هر کسی آشنا می شدیم فقط قصد سوء استفاده و گرفتن وقت و زمان و انرژی ما و در خواست های نابجا و حتی بعضاً کلاه برداری مالی داشتند و علاوه بر ضررهای مالی زیادی از نظر احساسی نیز ما را تحت تأثیر قرار می دادند و ما آن را به شانس نسبت می دادیم و الان با دوره عزت نفس استاد متوجه شدیم که خودمان مقصر بودیم در این زمینه افراد نامناسب به کلی از زندگی ما دور شدند اما گاها مورد سوءاستفاده مالی قرار می گیریم و افراد کلاهبردار حتی با اینکه دوست ما هم نیستند همچنان به تور ما می خورند که آن هم به این دلیل است که این باورها به صورت ریشه ای در ما حل نشده است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    Neda paviz گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به دو استاد عزیزم

    سپاسگزارم بابت تمام این فایل های اخیر که چه ترمزای تو ذهنم پیدا کردم که همزمان شد با خرید دوره کشف قوانین چقد حرفاتون داره چه کد هایی تو ذهنم پیدا کردم سپاسگزارم بابت حرفای که بهتون الهام میشه که بیاید جلو دوربین بهمون بگید تا ما هم درک کنیم و بفهیم این دنیا چقدر قشنگه خودمون بخاطره باورهامون حرفای خانوادمون داریم زندگی گذشتگان خودمونو داریم تکرار میکنیم

    سپاسگزارم بابت اون قدرت بیانتون که با چه قدرتی دارید میگید بابا دست بردار از این فکراو باورا دست بروار از این باورای اشتباه

    سپاسگزارم ازت استاد بابت دوره کشف قوانین

    سپاسگزارم به تمام حرفای که میزنید رسیدید و الان دارید میگید این نتایج من

    من قبل از اینکه با شما اشنا بشم دوره استاد دیگه داشتم که شاگرد شما ما بود و همین ادمی که الان میگید دوره کوین ترودو را بگیرید و این همون شخصی هست که الان زندان هست اون استاد میگفت شما میتونین با یه ذکر باوراتونو تغیر بدید و الان یاد این حرفا افتادم چقد من مشرک بودم که با یه ذکر توحیدی تر میشم با یه ذکر باورام تغیر میکنه به یه ذکر ادمای اطرافمو تغیر میدم

    یادمه همیشه مامانم میگفت پدر بزرگم همیشه سردرد داره میگرن داره و مامانم همس سر درد وحشناک داشت و من تا سال پیش همین باورو داشتم و همیشه سر درد داشتم و همه بهم میگفتن این ژنتیکه شما همتون سر درد دارید بخاطر این ژنی که دارید ولی من دوره قانون سلامتو شروع کردم سر دردم محو شد

    همه اون سر دردای که من داشتم همش باورای من بود و هرسری اطرافیان میگفتن ژنتیکیه و تا آخر عمر باهاته

    یه باور نادرست دیگه این بود زندگی بچه ها وقتئ ازدواج کردند اندازه یه جو یا بهتره از زندگی مامان باباشه با یه جو پاینه تره و الان خواهر بزرگتره من همش میگه من اندازه یه جو زندگیم از تو خونه بابام بهتره و ای کاش ازدواج نمیکردم

    یه باور اشتباه دیگه پیش دکترای سید روز چهارشنبه و دوشنبه نرید اینا این روزا بد اخلاق هستنو نسخه اشتباه میپیچن و مامان من با این باور رفت پیش دکتر دندون پزشک و چون روز چهارشنبه رفت و و نیم ساعت زیر دست دکتر بود بخاطره یک دندون ساده که اخرشم بخیه خورد و بعد که فهمیدیم مامانم گفت از تو مطب که نوبتم بشه این باورو داشتم خدایا کمک کن امروز چهارشنبس و دکتر اخلاق نداره

    و وقتی نوبتش شد دکتر بهش گفت این دندونو پیغمبرم نمیتونه بکشه و این دندون نیمساعت زمان برد

    یه باور دیگه این‌که همیشه بابام میگفتم هر کس نون سیدارو بخوره اخلاقشون مثل اونا میشه و زود جوش میارند و من این باورو داشتم و چند تا دوست سید داشتم و همیشه تو مدرسه غذاهای همو میخوردیم و بعد روزاهای که بعضی مواقع عصبی بودم دقیقا روز چهار شنبه و دوشنبه بود و همش بهم میگفتن سید شدی و هر موقعه عصبی میشدم میگفتم اره حرفا بابام درسته منم اخلاقم مثل سیدا شده ‍️

    باور اشتباه دیگه که همش تو خونه تکرار میشه اینکه پسر خوب دیگه الان نیست پسرای قدیم مرد بودند الان همشون یا تو پارتین یا بیکارن یا مواد مصرف میکنن بیبین تو اخبار و اینستاگرام چقد پر شده چقد طلاق زیاد شده بیبین زندگیا الان با یه دعوای کوچیک به طلاق ختم میشه و الان مد شده تو هر خونه یه طلاقی باشه و این حرفارو باور کردیم و شد خواهرم تا مرز طلاق پیش رفتند ولی من دارم میبینم دوستام چقدر از زندگیاشون راضین و میگن ازدواج کنی یه دره جدیدی تو زندگیت باز میشه از فامیلای خودم دیدم که چقدر خوشبختن زندگی استادو دیدم زندگی بچه های سایت و این باور منشد که اره هست من باید این باورو با الگوی خوب جایگزین کنم زندگی آقای خوشدل که با عادله جون الان تو سفرن چقد لذت میبرم که این دنیا قشنگ داره پیش میره کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز و فقط باید رو خودم کار کنم تا همجنس منم وارد زندگیم بشه

    من صبح ساعت 5صبح فایل استاد گوش دادم و تا الان که ساعت 8هست 2بار دیگه گوش دادم و یادم افتاد و نوشتم و دارم به تعهدی که به خودم دادم عمل میکنم و چقد نوشتن به کمک میکنه چقدر دارم خودمو بیشتر میشناسم استاد سپاسگزارم بابت این فایل چقد حالم الان خوبه که اومدم نوشتم با اینکه مقاومت داشت ذهنم سپاسگزارم عاشششششقتم من ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  10. -
    مهربانو گفته:
    مدت عضویت: 1398 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی

    چقدر فایل امروز شما در اول صبح شنیدنش حال دل رو خوب می‌کنه

    استاد تا دلتون بخواد این مورد و یا موضوع های مشابه این موضوع توی زندگی همه ما هست

    دقیقا وقتی مثال می زدید که یک نفر آب بخوره چاق میشه نفر بعدی هرچی بخوره چاق نمیشه مصداق من بود من همیشه از خوردن غذا وحشت داشتم بخاطر میترسیدم چاق بشم بماند که مادرم و خاله هام,مادر بزرگم همه چاق هستند ، یواش یواش روی باورم کار کردم الان وزن من همون وزن ایده آل و غذا هم به راحتی میخورم و هیچ ترس و استرسی ندارم

    باور بعدی که توی زندگی ما بود بعضی از اعضای بستگانم چه پدری و مادری به علت سرطان نوع های مختلف از دنیا رفتند این باعث شد بقیه بستگان به شدت بترسند و هرکسی مریض میشد می‌گفت دچار سرطان شد من هم دو بار ک مریض شدم ناخودآگاه مادرم از وحشت زیاد و استرسی منو مجبور میکردم برم دکتر دقیقا دکتر حرف مادرم میزدم و می‌گفت احتمال سرطان هست

    استاد من هرگز باور نمی‌کردم همیشه تو دلم به دکتر میگفتم برو بابا من حالم خوب خوب

    الان من سالهاست دارم زندگی میکنم و هیچ گونه مریضی منو تحدید نمیکنه

    ی باور سمی دیگه ک داشتم در خصوص همین موضوع که شما هم عنوان کردید تصور اینکه دنیا رو کسان دیگه ای هدایت میکنن من مدام دنبال خواندن فرقه ها ،مذاهب ، و… میرفتم از بعضی از کشورها متنفر شده بودم دنیا ترسناک شده بود جالب استاد مدام به سخنرانی هاو صحبت ها اون ها هدایت میشدم ی روز به خودم گفتم برای آرامشم که شده باید نه دیگه مطالعه کنم نه سخنرانی بشنوم و بیخیال رها زندگی کنم استاد از اون موقع ک من این کار رو کردم دنیا برام آروم شده دیگه به لباس مردم به حرفهای مردم زوم نمیکنم که ببینم کدوم فرقه کدوم مذهب کدوم تفکر دارند همه برام یک رنگ ، همه کشورها دوست داشتنی هستند

    یه باور شرک آلود هم داشتم من سالها بخاطر مشکلات مالی در یک آموزشگاه کار میکردم مدیر اونجا یک خانم بسیار جدی،عصبی ، پر از فکرهای مسموم ، استاد من به مدت هفت سال برای ایشون کار میکردم این خانم ب عنوان های مختلف منو اذیت میکرد بعضی اوقات می‌گفت چرا با ارباب رجوع خندید ،چرا با همکار حرف میزنید می‌خندید ،چرا پول صندوق کمه شاید …. کار من هم میشد گریه بخاطر مشکل مالی که داشتیم میترسیدم کارم ازدست بدم مجبور میشدم تحمل کنم خانم مدیر هم میدونست من به شدت مشکل مالی دارم تا اینکه یک روز کاری ساعت هفت صبح به من گفت برو به سلامت ، نمی دونید چقدر سختم بود اما غرورم نشکستم کیفمو برداشتم بهش گفت خانم فلانی هوالرزاق شما روزی منو نمی‌دید، خداحافظ از آموزشگاه خواستم خارج بشم یکی از همکارم گفت بیا این روزنامه این آموزشگاه نیرو میخواد ازش تشکر کردم رفتم من پولی نداشتم یا اتوبوس به اونجا رفتم ساعت نه رسیدم استاد باورتون میشه من همون کنار ازدو ساعت دوباره مشغول به کار شدم با حقوق خوب ساعت کاری کم ، و برخورد عالی ، بعد از اون هرگز از اینکه کارم ازدست بدم نرسیدم و همین باعث شد خیلی پیشرفت کنم و از یک منشی بودن شدم کارمند گرچه این هم موقت و دارم تلاش میکنم بهتر شم این درسی قشنگی بود که اگه با تمام وجودت به خدا تکیه کن و مشرک نباشی برات معجزه میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: