اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سالها گذشت و جان بی حضورت در بیابان حیرت و ترس سرگردان بود…
گمگشته دیار عشق تو کجا آرام میگیرد….. جز به در گاهت پناه و نجاتی نیست….
سالها بدنبال این بودم که آرامش حقیقی کجاست…
این نگاه از خدا شاهکاره…. بنظرم این درست ترین نگاه نسبت به خداست…. که شجاعت میخواد چون انسان در اولین قدم باید محدودیت‌هایش را ضعفهایش را بپذیرد و در مرحله بعد شروع کند به اقدام برای تغییر ذهنیتش…
چون تا وقتی قدرت را به بیرون از خودمان بدهیم ضعیف خواهیم ماند… و چه درست بجاگفت استاد عزیز که طبیعیه که ثروت و شادی و برکت و سلامتی وارد زندگیمان بشه… اگر ما پذیرفتیم که ما جزیی از وجود خدا هستیم پس در نتیجه این باور که لله الاسما الحسنی و
ذات این نیرو نور و فراوانی و برکت و سلامتی است و آنجا فرمود الله نور السماوات و الارض…یهدی الله بنوره من یشا…
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور … خداوند…مومنانش را از تاریکی به نور هدایت میکند…
یا آنجا که فرمود ان الله یدافع عن الذین آمنوا
یا آن آیه که فرمود من و رسولانم همیشه غالب و برتر هستیم…
خداوند اراده کرده امرش را کامل کند و خداوند وسعت دهنده همه خوبی هاست… واسه المغفره… واسه الرحمه
یا آنجا که فرمود بگو خدا را با نام بخشایشگر یا هر نام دیگری که میخواهید بخوانید. تمام اسمهای نیکو از خداست…
خداوند بر امر خود مسلط است…
و هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه در ید قدرت الله است…چه با انتخاب خود و چه از روی اکراه…
و اوست روزی دهنده صاحب قدرت متین و استوار…
و اوست تنها شکست ناپذیر و مهربان…. خدایا ای رب الارباب
من صبح ها فایل را گوش می کنم و شبها در موردش دیدگاهم را می گذارم.
قبلا وقتی کتابهای دینی و تاریخ ادیان را می خواندم همیشه سوال برام ایجاد می شد چرا خداوند این همه پیامبر فرستاده تا مردم را به یکتاپرستی دعوت کند. بگذرد که نگاهم به پیامبران با دیدگاه الانم کاملا فرق داشت. تصورم این بود پیامبران افراد برگزیده و معصوم از خطا و اشتباه هستند، ولی الان می دانم که هیچ تفاوتی بین انسانها نیست و همه به یک اندازه قابلیت و توانایی نزدیک شدن به خدا و دریافت الهامات را دارند اگر خودشان بخواهند در مسیر قدم بردارند. و با توجه به همان باور اشتباه فکر می کردم چرا از یه جایی این دعوت پیامبران قطع می شود و آخرین پیامبر می آید، و بازهم متوجه شدم این هم باور اشتباه به همان برگزیده و معصوم بودن بر می گردد.
خب آهان این سوال بود چرا همه پیامبران دعوت به یکتاپرستی می کردند.می گفتم خدا که خالق همه دنیاست چرا باید اینقدر براش گران تمام بشه که یه سری انسان جاهل بت پرست باشند. ( نگاه کنید چقدر نگاهم کوچک بود) .
وای خدا که الان چقدر درکم فرق کرده حالا می فهمم که منظور از یکتاپرستی و توحید اصلا چی بوده، حالا می فهمم که اصلا خدا نیازی به پرستش ما نداره، این ما هستیم که نیاز داریم به توحید چون این همه چیز است. ما بخاطر خودمان بخاطر قوانین جهان باید توحید را در زبان در عمل شخصیتمان داشته باشیم، خدایا این خودش یعنی همه چیز و تو بر زبان همه پیامبران این را الهام می کردی، پیامبرانی که با قدم گذاشتن در مسیر درست به درک بالایی رسیدن و تکاملشان را طی کردند و موسی شدند و محمد و ابراهیم که نماد یک موحد کامل است .
خدایا شکرت از این آگاهی های درست.
توحید یعنی باور به اینکه خدا همه چیز است و جز او هیچ چیزی نیست.
همین یک جمله یعنی من نباید از هیچ چیز هیچ چیز بترسم و تمام
این هیچ چیز می تواند هر چیز ترسناک مثل تنهایی ، تاریکی ، حیوانات درنده، و حوادث طبیعی باشد.
می تواند هر انسان قدرتمندی باشد که تو بترسی زندگیت را دستخوش نواسانات ناخوشایند کند.
می تواند هر نیروی متافیزیکی خرافاتی مثل اجنه و چشم زخم باشد.
هر چیزی می تواند باشد. و این توحید به تو جسارت غلبه بر همه ی ترسهایت را خواهد داد وقتی بدانی تو پاره ای از خدایی و همه جهان اوست.
میدونین وقتی این فایلو گوش دادم بیشتر بخاطر چی خوشحال شدم, اینکه امنیت دارم تو دنیا, مثل یه بچه ای که دست مامانش یا باباشو گرفته و قشنگ داره راه میره و میدونه این کسی که همراهشه بیشتر از همه هواشو داره, کمکش میکنه, دستشو میگیره, روز بروز مسیر داره برام هموارتر میشه وقتی از قانون استفاده میکنم,از وقتی خدارو به این شکل شناختم واقعا میتونم بگم که ترس خاصی ندارم,تازه الان اول راهم,الان خدا بهم گفت هنوز کجاشو دیدی,تو همین جوری ادامه بده,هرروز متاهد تر,هرروز بهتر,نتایجتم بهتر میشه,وقتی خودمو با قبلنا مقایسه میکنم,منی که هرموقع از خواب بیدار میشدم نجواهای ذهنیم شروع میشدن,نمیذاشتن اون طور که باید از زندگیم لذت ببرم,الان کاملا امیدوارم,چون خدا گفته اگه ناراحتی,نا امیدی یعنی منو باور نداری و من چطور میتونم بگم باورت ندارم خدای من,هرروز که شروع میشه میگم امروزو حرفای خوب میزنم,فکرای خوب میکنم, توکل میکنم, فقط برای امروز.همون طور که شما گفتید استادم.و هر روز و هر روز این بهشتو تجربه میکنم.الان زیر پام سفته,سرم بالاس,دستم تو دست خداست .دارم تکاملمو کم کم طی میکنم و باور میکنم که لایق هم صحبتی با خداوندم,خدایی که میون این همه راه منو به این راه هدایتم کرد.بین همه گزینه ها بهترین گزینه رو پیش روم گذاشت,معلومه که باهام صحبت میکنه,خیر و شرو بهم الهام میکنه,آدمای درستو سرراهم میذاره.خدایا همین جوری هوامو داشته باش و دستمو بگیر
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
پنجاه و چهارمین ردپای من
چه باورهای بی نظیری تو این فایل گفته شد😍
” دنیای مجزای من با تفکرات و باورهای خودم رقم میخوره”
تا چند سال پیش فک میکردم خانواده اجازه نمیده!
هر اتفاقی که میفتاد، هر کاری که نمیتونستم انجام بدم رو میگفتم اجازه نمیدن بهم! حتی دیگه به جایی رسیده بود که تلاش هم نمیکردم، به خودم میگفتم تهش اعصاب خوردی و ناراحتیه خودمه اصلا چرا خودم و به زحمت بندازم!
اما چون تو این فرکانس نبودم هیچوقت فکر نمیکردم که ایراد از خود من و باورهای منه
یبار وقتی داشتم میگفتم آخه نمیشه که اجازه نمیدن بهم، یکی بهم گفت این تویی که فکر میکنی نمیذارن و اجازه نمیدن! تویی که خودت و محدود کردی نه اونا!
دیدم راس میگه، من هیچوقت اینو امتحان نکردم که بشینم روی خودم و باور هام کار کنم و این باور و تو ذهنم تثبیت کنم که ” من خالق ۱۰۰٪ زندگی خودم هستم” و بعد نتیجه رو ببینم
بارها و بارها هر وقت خواستم این جمله که اجازه نمیدن رو تکرار کنم، به خودم یادآوری کردم که کسی نمیتونه زندگی تورو تغییر بده جز خودت، کسی تو رو محدود نکرده جز خودت و باورهای خودت
الان تموم اون چیزهایی که میگفتم اجازه نمیدن رو دارم انجامشون میدم!
بعضا به خودم میگم عه ببین فلان کار هم انجام شد! باورت میشه یه روز میگفتی امکان نداره این کار و اجازه داشته باشی که انجام بدی؟! الان داری انجامش میدی و جالب اینکه هم بدون ناراحتی و دلخوری و با شادی تمام انجام میدی هم خانواده ات موافقن
بعد به خودم میگم ببین قدرت ذهن و باورهاتو، ببین قدرت خدای درونت رو
چرا یه عمر خودم و عذاب دادم فقط بخاطر باورهای محدود خودم!
توی هر زمینه ای بخوام ناامید بشم و پا پس بکشم به خودم میگم تو این کار و با تغییر باورهات انجام دادی پس بقیه اش و هم میتونی با همین روش انجام بدی
خدایا عاشقتم که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی
خدایا هر لحظه هدایتگرمون باشه
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت فایل های عالیتون و یه دنیا عاشقتونم❤
توحید یعنی یگانگی یعنی یکتاپرستی چیزی که کل جهان یکتاست
من اگر تمام زندگیمو به خدا بسپارم و خدارو حامی واقعی خودم بدونم و باور کنم که خداست که به من زندگی میبخشه ، خداست که به آرامش میبخشه ، خداست که به من شادی میبخشه ، خداست که به من امید میبخشه دیگه واقعا همه چیز در جهت رشد و پیشرفت حرکت میکنه و من به جایگاهی میرسم که بقیه انسان های یکتاپرست رسیدند
ای خدا خودت کمکم کن تا این باور توحیدی و یکتاپرستی در من ریشه بگیره و ایجاد بشه
خداروشکر میکنم برای این آگاهی های زیبا و ناب که دریافت میکنم این روزها
خدارشکر میکنم برای این سفر عالی
هر لحظه من با خدا هستم و هر لحظه دارم لذت میبرم از این مسیر و هر لحظه هم به من افزوده میشود الهی شکر .
در مورد این فایل عالی بگم که خیلی روم تاثیر گذاشتم و منو قوی تر کرد و دلم رو قوی کرد .
فقط خدا فقط خودش فقط خداست که همه کاره ی این جهانه و فقط خودش میتونه کارم رو درست کنه من با تمام وجودم به این یگانه معمار جهان و این یگانه رب توکل کرده ام .
فقط او را بندگی میکنم و فقط هم از خودش میخوام که منو هدایت کنه .
خدای زیبای من عاشقتم که منو هر لحظه هدایت میکنی و بهم کمک میکنی تا راه رو پیدا کنم .
از وقتی که با خدای حودم ارتباطم بیشتر شده زندگیم زیباتر شده دلم گرم تر شده مسیر هام زیباتر شده اتفاقات عالی تر شده و کار هام بسیار راحتر شده و درآمدم بیشتر شده در حالی که خیلی راحتر درآمدم بیشتر شده .
الهی شکر
الهی شکرت که من تورا در دل این روزها پیدا کردم .
الهی شکرت که به من این الماس گرانبهای آگاهی رو هدیه دادی تا من بدونم باید چیکار کنم .
الهی شکرت الهی شکرت الهی صد هزار هزار هزار مرتبه شکرت
من قبل از اینکه وارد سایت شوم چه اون زمان که مذهبی بودم چه زمانی که فقط به خداوند اعتقاد داشتم چه الان که دارم با ابراهیم وقران اشنا میشم خدا را باور وهمه کاره میدانستم وهمیشه هم هوایم را داشت ولی نه با این دیدگاه که استاد میگه یعنی در کارهای بزرگ که ای خدا تو همه کاره ای درستش کن وخدا خودش درستش میکنه …
اما با حرف های استاد وقتی ریز میشم میبینم چقدر شرک خفی در وجود من هست که باعث شده اون نتیجه خوب رو نگیرم وهمیشه یه جای کارم لنگ باشه .
از امروز تعهد میدهم که بهتر وجدی تر موضوع توحید رادر زندگیم جاری کنم .
الهی شکرت بابت این اطلاعات ناب که توسط استاد به ما میرسد .
روز دیگه ای از سفر نامه و بازم هم داستان نویسی من …
روی دیگران حساب نکنید !
من ن بخاطر کسی دعوا میکردم که بعدا انتظار داشته باشم بیان طرفداریم نه اصلا حس و حال دعوا کردن رو داشتم …
فقط ….
من روی خانوادم از نظر پـــــــــــــــــــول خیلی حساب میکردم …
از نظر درآمدی خب حد متوسط هستیم …
از اونجایی که من ازدواج کردم هنوز میگفتم خی اگه یچیزی بخوام خب مامانم هست …
بابام هست …
همسرم هست ….
تا اینکه بعد از 5 سال زندگی مشترکم با همسرم ما صاحب فرزند شدیم و موقع خری سیسمونی بود …
من میگفتم خانوادم باید بهترین سیسمونی رو بدن دگ حالا که جهیزیه مثل خواهرم ندادن ….
خلاصه روزی رسید که به خانوادم گفتم این خرید دگ مثل سیسمونی نیست و شما مبلغ n تومن میریزید به یه کارتی و میدین به من خودم میرم خریداشو انجام میدم ….
اولش خب خیلی مقاومت ایجاد شد …
به جایی رسید که بابم گفت خودت برو خرید کن پولش هم خودت بده حالا که قرار نیست یکدوم از خانوادت باشن …
منم غد …..
گفتم باشه …
من گفتم باشه ولـــــــــــــــی باطنم نگران بود …
غصه میخوردم …
یروزایی گریه میکردم که چرا من هیچ کاری نکردم که سرمایه ای داشته باشم …
21 روز مینوشتم که خدا هدایتم کنه ولی احساسم یچیز دگ ای رو میگفت ….
ذهنم میگفت چی میگی ….
بابات اگه نده تو دستمال خشک کن بچت هم نمیتونی بخری …
همش میگفتم مگ ما چطوری بزرگ شدیم و فلان فیسار ….
ولی نه درست بشو نبود ….
من ایراد داشتم ….
1_ روی خانوادم حساب کردم
2_ باور توحیدی قوی نداشتم و حرکتی برای خواسته هام نکردم ….
با این حال هنوز کاری رو شروع نکردم چون حساب کردم روی همسرم …
خرجمو میده …
ولی خسته شدم از این رفتار و دارم روی خودم کار میکنم تا ایمانم قوی تر بشه ….
باور قوی که استاد تو فایلش گفتن بهترین باوریه برای شروع من …
باور درست : ” خداوند تنها مالک و قدرت جهان است و قدرت خلق بی انتهای زندگی هر فردی رو به خودش داده … ”
هیچ کس نمیتونه تاثیری در زندگی ما بزاره مگه اینکه ما اجازه و قدرت بهش بدیم :
درسته …
من زمانی که عقد کرده بودم و حساسیت هایی که برای خودمک ایجاد کردم و بیشتر ناراحتی هام سر این بود که من اجازه ورود فرد رو به زندگیم داده بودم و ناخودآگاه این قدرت رو بهش داده بودم که فرد مورد نظر میتونه زندگی منو خراب کنه …
ولی این خودم بودم که داشتم زندگی خودم رو برای خودم تلخ میکردم …
شرک :
استاد از وقتی که تو سایت فعالیت دارم و شما از شرک صحبت میکنید یا حدیثی میوفتم که از پیامبر گفتین …
همانا شرک نا محسوستر از راه رفتن مورچه در یک شب تاریک بر روى تخته سنگى سیاه است
حدیث دیگه ای که از پیامبر بابت شرک گفتن و من اصلا نمیدونستم که جز شرک حساب میشه و ادامه میدادم به این کار این بود که : إیّاکَ و ما یُعتَذَرُ مِنهُ ، فإنَّ فیهِ الشِّرکَ الخَفِیَّ .
از کارى که موجب عذر خواهى مى شود بپرهیز ؛ زیرا در آن شرک خفىّ است .
من خیلی ضعف داشتم تو این موضوع که بابت کارهایی که نکردم هم از شخص معذرت خواهی میکردم که دگ بحث طولانی نشه …
و خداروشکر این موضوع رو راحت پذیرفتم و از وقتی که این حدیث رو خوندم هیچ وقت از کسی معذرت خواهی نکردم .
بنده به شخصه همه حرفای استاد رو با زندگی خودم مقایسه کردم و خیلی از رفتار ها و عادت های بدم رو پیدار کردم و برای اصلاحشون دارم تلاش میکنم که مثل معذرت خواهی کردنه راحت بزارم کنار …
حتی تغییر دادن این رفتار ها تو عزت نفسم هم تاثیر گذاشته و راحت تر پیش میرم …
فقط باید برای اون موضوعاتی که تغییر دادنشون سخت تره این کارهایی که راحت تر بوده رو برای خودم مرور کنم …
از کامنتت لذت بردم دلگرم شدم و بسیااااااار سپاسگزارم بابت اون حدیث از پیامبری که تا حالا نشنیده بودم و اصلا فکر نمیکردم این شرک باشه منم این عیب و دارم هر دفعه یکاری میکنم بدقولی میکنم بدحسابی میکنم و همش درحال پیام دادن یا زنگ زدن به این و اون هستم میگم آقا ببخشید خانم ببخشید خیلی ببخشید شرمنده شدم و ازین حرفا البته خیلی وقته کلمه شرمنده و تلاش میکنم به زبون نیارم ولی ببخشید عذر میخوام و دارم که الان اینم میزارم کنار حتمااااااا خیلی راحت میزارمش کنار ازت ممنونم که آگاهم کردی ولی خودمون هستیما این پیامبرا و اماما چقد دانا و قوی و آگاه بودن و چقد این مذهبیون باعث شدن در سطح جامعه ما همه جدیدا دارن بدشونو میگن و دارن بهشون بد و بیراه میگن خدایا مارو براه راست هدایت کن
سالها گذشت و جان بی حضورت در بیابان حیرت و ترس سرگردان بود…
گمگشته دیار عشق تو کجا آرام میگیرد….. جز به در گاهت پناه و نجاتی نیست….
سالها بدنبال این بودم که آرامش حقیقی کجاست…
این نگاه از خدا شاهکاره…. بنظرم این درست ترین نگاه نسبت به خداست…. که شجاعت میخواد چون انسان در اولین قدم باید محدودیت‌هایش را ضعفهایش را بپذیرد و در مرحله بعد شروع کند به اقدام برای تغییر ذهنیتش…
چون تا وقتی قدرت را به بیرون از خودمان بدهیم ضعیف خواهیم ماند… و چه درست بجاگفت استاد عزیز که طبیعیه که ثروت و شادی و برکت و سلامتی وارد زندگیمان بشه… اگر ما پذیرفتیم که ما جزیی از وجود خدا هستیم پس در نتیجه این باور که لله الاسما الحسنی و
ذات این نیرو نور و فراوانی و برکت و سلامتی است و آنجا فرمود الله نور السماوات و الارض…یهدی الله بنوره من یشا…
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور … خداوند…مومنانش را از تاریکی به نور هدایت میکند…
یا آنجا که فرمود ان الله یدافع عن الذین آمنوا
یا آن آیه که فرمود من و رسولانم همیشه غالب و برتر هستیم…
خداوند اراده کرده امرش را کامل کند و خداوند وسعت دهنده همه خوبی هاست… واسه المغفره… واسه الرحمه
یا آنجا که فرمود بگو خدا را با نام بخشایشگر یا هر نام دیگری که میخواهید بخوانید. تمام اسمهای نیکو از خداست…
خداوند بر امر خود مسلط است…
و هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه در ید قدرت الله است…چه با انتخاب خود و چه از روی اکراه…
و اوست روزی دهنده صاحب قدرت متین و استوار…
و اوست تنها شکست ناپذیر و مهربان…. خدایا ای رب الارباب
درود
روز ۵۴
خدایا شکرت بخاطر این فایل عالی
من صبح ها فایل را گوش می کنم و شبها در موردش دیدگاهم را می گذارم.
قبلا وقتی کتابهای دینی و تاریخ ادیان را می خواندم همیشه سوال برام ایجاد می شد چرا خداوند این همه پیامبر فرستاده تا مردم را به یکتاپرستی دعوت کند. بگذرد که نگاهم به پیامبران با دیدگاه الانم کاملا فرق داشت. تصورم این بود پیامبران افراد برگزیده و معصوم از خطا و اشتباه هستند، ولی الان می دانم که هیچ تفاوتی بین انسانها نیست و همه به یک اندازه قابلیت و توانایی نزدیک شدن به خدا و دریافت الهامات را دارند اگر خودشان بخواهند در مسیر قدم بردارند. و با توجه به همان باور اشتباه فکر می کردم چرا از یه جایی این دعوت پیامبران قطع می شود و آخرین پیامبر می آید، و بازهم متوجه شدم این هم باور اشتباه به همان برگزیده و معصوم بودن بر می گردد.
خب آهان این سوال بود چرا همه پیامبران دعوت به یکتاپرستی می کردند.می گفتم خدا که خالق همه دنیاست چرا باید اینقدر براش گران تمام بشه که یه سری انسان جاهل بت پرست باشند. ( نگاه کنید چقدر نگاهم کوچک بود) .
وای خدا که الان چقدر درکم فرق کرده حالا می فهمم که منظور از یکتاپرستی و توحید اصلا چی بوده، حالا می فهمم که اصلا خدا نیازی به پرستش ما نداره، این ما هستیم که نیاز داریم به توحید چون این همه چیز است. ما بخاطر خودمان بخاطر قوانین جهان باید توحید را در زبان در عمل شخصیتمان داشته باشیم، خدایا این خودش یعنی همه چیز و تو بر زبان همه پیامبران این را الهام می کردی، پیامبرانی که با قدم گذاشتن در مسیر درست به درک بالایی رسیدن و تکاملشان را طی کردند و موسی شدند و محمد و ابراهیم که نماد یک موحد کامل است .
خدایا شکرت از این آگاهی های درست.
توحید یعنی باور به اینکه خدا همه چیز است و جز او هیچ چیزی نیست.
همین یک جمله یعنی من نباید از هیچ چیز هیچ چیز بترسم و تمام
این هیچ چیز می تواند هر چیز ترسناک مثل تنهایی ، تاریکی ، حیوانات درنده، و حوادث طبیعی باشد.
می تواند هر انسان قدرتمندی باشد که تو بترسی زندگیت را دستخوش نواسانات ناخوشایند کند.
می تواند هر نیروی متافیزیکی خرافاتی مثل اجنه و چشم زخم باشد.
هر چیزی می تواند باشد. و این توحید به تو جسارت غلبه بر همه ی ترسهایت را خواهد داد وقتی بدانی تو پاره ای از خدایی و همه جهان اوست.
سپاس از استاد عزیز
سلام استادم.دوستای خوبم
میدونین وقتی این فایلو گوش دادم بیشتر بخاطر چی خوشحال شدم, اینکه امنیت دارم تو دنیا, مثل یه بچه ای که دست مامانش یا باباشو گرفته و قشنگ داره راه میره و میدونه این کسی که همراهشه بیشتر از همه هواشو داره, کمکش میکنه, دستشو میگیره, روز بروز مسیر داره برام هموارتر میشه وقتی از قانون استفاده میکنم,از وقتی خدارو به این شکل شناختم واقعا میتونم بگم که ترس خاصی ندارم,تازه الان اول راهم,الان خدا بهم گفت هنوز کجاشو دیدی,تو همین جوری ادامه بده,هرروز متاهد تر,هرروز بهتر,نتایجتم بهتر میشه,وقتی خودمو با قبلنا مقایسه میکنم,منی که هرموقع از خواب بیدار میشدم نجواهای ذهنیم شروع میشدن,نمیذاشتن اون طور که باید از زندگیم لذت ببرم,الان کاملا امیدوارم,چون خدا گفته اگه ناراحتی,نا امیدی یعنی منو باور نداری و من چطور میتونم بگم باورت ندارم خدای من,هرروز که شروع میشه میگم امروزو حرفای خوب میزنم,فکرای خوب میکنم, توکل میکنم, فقط برای امروز.همون طور که شما گفتید استادم.و هر روز و هر روز این بهشتو تجربه میکنم.الان زیر پام سفته,سرم بالاس,دستم تو دست خداست .دارم تکاملمو کم کم طی میکنم و باور میکنم که لایق هم صحبتی با خداوندم,خدایی که میون این همه راه منو به این راه هدایتم کرد.بین همه گزینه ها بهترین گزینه رو پیش روم گذاشت,معلومه که باهام صحبت میکنه,خیر و شرو بهم الهام میکنه,آدمای درستو سرراهم میذاره.خدایا همین جوری هوامو داشته باش و دستمو بگیر
سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتها
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
ردپای ۵۴
خدایا سپاسگذارم که مرا به این سایت هدایت کردی تا با یکتاپرستی و توحید واقعی آشنا شوم.
خدا جونم عاشقتم که تنها خودت برای ما انسانها کافی هستی .
خدایا شکرت که فقط با توحید میشه به همه چیز در دنیا و آخرت رسید.
خدایا کمکم کن که بتوانم مثل ابراهیم یکتاپرست و توحیدی باشم.
خدایا کمکم کن تا بتوانم در انجام تمام کارهایم رضایت تو را در اولویت قرار دهم.
امیدوارم همیشه در زندگی موفق و پیروز باشید
تمام
خدانگهدار
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
پنجاه و چهارمین ردپای من
چه باورهای بی نظیری تو این فایل گفته شد😍
” دنیای مجزای من با تفکرات و باورهای خودم رقم میخوره”
تا چند سال پیش فک میکردم خانواده اجازه نمیده!
هر اتفاقی که میفتاد، هر کاری که نمیتونستم انجام بدم رو میگفتم اجازه نمیدن بهم! حتی دیگه به جایی رسیده بود که تلاش هم نمیکردم، به خودم میگفتم تهش اعصاب خوردی و ناراحتیه خودمه اصلا چرا خودم و به زحمت بندازم!
اما چون تو این فرکانس نبودم هیچوقت فکر نمیکردم که ایراد از خود من و باورهای منه
یبار وقتی داشتم میگفتم آخه نمیشه که اجازه نمیدن بهم، یکی بهم گفت این تویی که فکر میکنی نمیذارن و اجازه نمیدن! تویی که خودت و محدود کردی نه اونا!
دیدم راس میگه، من هیچوقت اینو امتحان نکردم که بشینم روی خودم و باور هام کار کنم و این باور و تو ذهنم تثبیت کنم که ” من خالق ۱۰۰٪ زندگی خودم هستم” و بعد نتیجه رو ببینم
بارها و بارها هر وقت خواستم این جمله که اجازه نمیدن رو تکرار کنم، به خودم یادآوری کردم که کسی نمیتونه زندگی تورو تغییر بده جز خودت، کسی تو رو محدود نکرده جز خودت و باورهای خودت
الان تموم اون چیزهایی که میگفتم اجازه نمیدن رو دارم انجامشون میدم!
بعضا به خودم میگم عه ببین فلان کار هم انجام شد! باورت میشه یه روز میگفتی امکان نداره این کار و اجازه داشته باشی که انجام بدی؟! الان داری انجامش میدی و جالب اینکه هم بدون ناراحتی و دلخوری و با شادی تمام انجام میدی هم خانواده ات موافقن
بعد به خودم میگم ببین قدرت ذهن و باورهاتو، ببین قدرت خدای درونت رو
چرا یه عمر خودم و عذاب دادم فقط بخاطر باورهای محدود خودم!
توی هر زمینه ای بخوام ناامید بشم و پا پس بکشم به خودم میگم تو این کار و با تغییر باورهات انجام دادی پس بقیه اش و هم میتونی با همین روش انجام بدی
خدایا عاشقتم که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی
خدایا هر لحظه هدایتگرمون باشه
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت فایل های عالیتون و یه دنیا عاشقتونم❤
در پناه حق
سلام به خانواده صمیمی بزرگ عباسمنش
توحید یعنی یگانگی یعنی یکتاپرستی چیزی که کل جهان یکتاست
من اگر تمام زندگیمو به خدا بسپارم و خدارو حامی واقعی خودم بدونم و باور کنم که خداست که به من زندگی میبخشه ، خداست که به آرامش میبخشه ، خداست که به من شادی میبخشه ، خداست که به من امید میبخشه دیگه واقعا همه چیز در جهت رشد و پیشرفت حرکت میکنه و من به جایگاهی میرسم که بقیه انسان های یکتاپرست رسیدند
ای خدا خودت کمکم کن تا این باور توحیدی و یکتاپرستی در من ریشه بگیره و ایجاد بشه
در پناه الله یکتا❤
بنام یگانه معمار هستی
سلام
من در روز 54 سفر عشق هستم
خداروشکر میکنم برای این آگاهی های زیبا و ناب که دریافت میکنم این روزها
خدارشکر میکنم برای این سفر عالی
هر لحظه من با خدا هستم و هر لحظه دارم لذت میبرم از این مسیر و هر لحظه هم به من افزوده میشود الهی شکر .
در مورد این فایل عالی بگم که خیلی روم تاثیر گذاشتم و منو قوی تر کرد و دلم رو قوی کرد .
فقط خدا فقط خودش فقط خداست که همه کاره ی این جهانه و فقط خودش میتونه کارم رو درست کنه من با تمام وجودم به این یگانه معمار جهان و این یگانه رب توکل کرده ام .
فقط او را بندگی میکنم و فقط هم از خودش میخوام که منو هدایت کنه .
خدای زیبای من عاشقتم که منو هر لحظه هدایت میکنی و بهم کمک میکنی تا راه رو پیدا کنم .
از وقتی که با خدای حودم ارتباطم بیشتر شده زندگیم زیباتر شده دلم گرم تر شده مسیر هام زیباتر شده اتفاقات عالی تر شده و کار هام بسیار راحتر شده و درآمدم بیشتر شده در حالی که خیلی راحتر درآمدم بیشتر شده .
الهی شکر
الهی شکرت که من تورا در دل این روزها پیدا کردم .
الهی شکرت که به من این الماس گرانبهای آگاهی رو هدیه دادی تا من بدونم باید چیکار کنم .
الهی شکرت الهی شکرت الهی صد هزار هزار هزار مرتبه شکرت
سلام به همسفرای مهربانم 🌹
استاد جانم سلام
چقدر شیرین این فایل،چقدر دلم میخواد تک تک کلمات رو بچشم و مزه مزه اش کنم .
توحید ؟؟؟؟؟
توحید تنها کار من برای سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت.
توحید یعنی بریدن از هر چیزی که بیرونی است.
توحید یعنی قدرت رو فقط به تنها فرمانروا دادن .
توحید یعنی ثروت
توحید یعنی خوراک ،پوشاک ،ثروت
توحید باور از من و صفر تا صد از خداوند از صاحب اختیارم از سرپرستم از خدای شکست ناپذیر و حکیمم
تنها و تنها من هستم با پروردگارم که تک تک باورهای من به خداوندم و جهانم و اطرافیانم شکل می‌دهد .
هیچ عامل بیرونی وجود ندارد برای رقم زدن زندگی من چون مکانسیم این جهان با افکار و باورهای من رقم میخوره و جز خودم هیچ چیز دیگر وجود ندارد.
نعمت ها و ثروت‌ها در مسیر توحید هستن و چیزی جدا از توحید نیست .
من باور دارم خداوند هدایتم میکنه و یاری میکنه و تمام دل ها رو برام نرم میکنه و همه انسانها رو دستان خودش برای یاری رسوندنم میدونم .
توحید یعنی نه ترسی نه اندوهی و نگرانی .
و نقطه مقابلش شادی ثروت و نعمت و آسایش و خوشبختی است.
خدایا منو هدایت کن به خودت ،کمکم کن تا آگاه باشم در لحظه لحظه زندگیم .🙏🙏
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش
اوست که مالک من است
من خالق زندگی خویشم.
من قبل از اینکه وارد سایت شوم چه اون زمان که مذهبی بودم چه زمانی که فقط به خداوند اعتقاد داشتم چه الان که دارم با ابراهیم وقران اشنا میشم خدا را باور وهمه کاره میدانستم وهمیشه هم هوایم را داشت ولی نه با این دیدگاه که استاد میگه یعنی در کارهای بزرگ که ای خدا تو همه کاره ای درستش کن وخدا خودش درستش میکنه …
اما با حرف های استاد وقتی ریز میشم میبینم چقدر شرک خفی در وجود من هست که باعث شده اون نتیجه خوب رو نگیرم وهمیشه یه جای کارم لنگ باشه .
از امروز تعهد میدهم که بهتر وجدی تر موضوع توحید رادر زندگیم جاری کنم .
الهی شکرت بابت این اطلاعات ناب که توسط استاد به ما میرسد .
استاد عزیز هرجا هستی ابراهیم وار در ارامش وشادی باشی .
سلام به همه دوستان عزیزم …
روز دیگه ای از سفر نامه و بازم هم داستان نویسی من …
روی دیگران حساب نکنید !
من ن بخاطر کسی دعوا میکردم که بعدا انتظار داشته باشم بیان طرفداریم نه اصلا حس و حال دعوا کردن رو داشتم …
فقط ….
من روی خانوادم از نظر پـــــــــــــــــــول خیلی حساب میکردم …
از نظر درآمدی خب حد متوسط هستیم …
از اونجایی که من ازدواج کردم هنوز میگفتم خی اگه یچیزی بخوام خب مامانم هست …
بابام هست …
همسرم هست ….
تا اینکه بعد از 5 سال زندگی مشترکم با همسرم ما صاحب فرزند شدیم و موقع خری سیسمونی بود …
من میگفتم خانوادم باید بهترین سیسمونی رو بدن دگ حالا که جهیزیه مثل خواهرم ندادن ….
خلاصه روزی رسید که به خانوادم گفتم این خرید دگ مثل سیسمونی نیست و شما مبلغ n تومن میریزید به یه کارتی و میدین به من خودم میرم خریداشو انجام میدم ….
اولش خب خیلی مقاومت ایجاد شد …
به جایی رسید که بابم گفت خودت برو خرید کن پولش هم خودت بده حالا که قرار نیست یکدوم از خانوادت باشن …
منم غد …..
گفتم باشه …
من گفتم باشه ولـــــــــــــــی باطنم نگران بود …
غصه میخوردم …
یروزایی گریه میکردم که چرا من هیچ کاری نکردم که سرمایه ای داشته باشم …
21 روز مینوشتم که خدا هدایتم کنه ولی احساسم یچیز دگ ای رو میگفت ….
ذهنم میگفت چی میگی ….
بابات اگه نده تو دستمال خشک کن بچت هم نمیتونی بخری …
همش میگفتم مگ ما چطوری بزرگ شدیم و فلان فیسار ….
ولی نه درست بشو نبود ….
من ایراد داشتم ….
1_ روی خانوادم حساب کردم
2_ باور توحیدی قوی نداشتم و حرکتی برای خواسته هام نکردم ….
با این حال هنوز کاری رو شروع نکردم چون حساب کردم روی همسرم …
خرجمو میده …
ولی خسته شدم از این رفتار و دارم روی خودم کار میکنم تا ایمانم قوی تر بشه ….
باور قوی که استاد تو فایلش گفتن بهترین باوریه برای شروع من …
باور درست : ” خداوند تنها مالک و قدرت جهان است و قدرت خلق بی انتهای زندگی هر فردی رو به خودش داده … ”
هیچ کس نمیتونه تاثیری در زندگی ما بزاره مگه اینکه ما اجازه و قدرت بهش بدیم :
درسته …
من زمانی که عقد کرده بودم و حساسیت هایی که برای خودمک ایجاد کردم و بیشتر ناراحتی هام سر این بود که من اجازه ورود فرد رو به زندگیم داده بودم و ناخودآگاه این قدرت رو بهش داده بودم که فرد مورد نظر میتونه زندگی منو خراب کنه …
ولی این خودم بودم که داشتم زندگی خودم رو برای خودم تلخ میکردم …
شرک :
استاد از وقتی که تو سایت فعالیت دارم و شما از شرک صحبت میکنید یا حدیثی میوفتم که از پیامبر گفتین …
إنَّ الشِّرکَ أخفى مِن دَبِیبِ النَّملِ على صَفاهٍ سَوداءَ فی لَیلَهٍ ظَلماءَ
همانا شرک نا محسوستر از راه رفتن مورچه در یک شب تاریک بر روى تخته سنگى سیاه است
حدیث دیگه ای که از پیامبر بابت شرک گفتن و من اصلا نمیدونستم که جز شرک حساب میشه و ادامه میدادم به این کار این بود که : إیّاکَ و ما یُعتَذَرُ مِنهُ ، فإنَّ فیهِ الشِّرکَ الخَفِیَّ .
از کارى که موجب عذر خواهى مى شود بپرهیز ؛ زیرا در آن شرک خفىّ است .
من خیلی ضعف داشتم تو این موضوع که بابت کارهایی که نکردم هم از شخص معذرت خواهی میکردم که دگ بحث طولانی نشه …
و خداروشکر این موضوع رو راحت پذیرفتم و از وقتی که این حدیث رو خوندم هیچ وقت از کسی معذرت خواهی نکردم .
بنده به شخصه همه حرفای استاد رو با زندگی خودم مقایسه کردم و خیلی از رفتار ها و عادت های بدم رو پیدار کردم و برای اصلاحشون دارم تلاش میکنم که مثل معذرت خواهی کردنه راحت بزارم کنار …
حتی تغییر دادن این رفتار ها تو عزت نفسم هم تاثیر گذاشته و راحت تر پیش میرم …
فقط باید برای اون موضوعاتی که تغییر دادنشون سخت تره این کارهایی که راحت تر بوده رو برای خودم مرور کنم …
.
.
.
.
.
دوستتون دارم … موفق باشید ….
سلام سیده بانو امینی دوست خوب توحیدیم
از کامنتت لذت بردم دلگرم شدم و بسیااااااار سپاسگزارم بابت اون حدیث از پیامبری که تا حالا نشنیده بودم و اصلا فکر نمیکردم این شرک باشه منم این عیب و دارم هر دفعه یکاری میکنم بدقولی میکنم بدحسابی میکنم و همش درحال پیام دادن یا زنگ زدن به این و اون هستم میگم آقا ببخشید خانم ببخشید خیلی ببخشید شرمنده شدم و ازین حرفا البته خیلی وقته کلمه شرمنده و تلاش میکنم به زبون نیارم ولی ببخشید عذر میخوام و دارم که الان اینم میزارم کنار حتمااااااا خیلی راحت میزارمش کنار ازت ممنونم که آگاهم کردی ولی خودمون هستیما این پیامبرا و اماما چقد دانا و قوی و آگاه بودن و چقد این مذهبیون باعث شدن در سطح جامعه ما همه جدیدا دارن بدشونو میگن و دارن بهشون بد و بیراه میگن خدایا مارو براه راست هدایت کن
ممنونم خواهر خوبم