توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 54


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    471MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶
    30MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1907 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیده سمانه لایق گفته:
    مدت عضویت: 3382 روز

    سلام جناب موفق

    مرسی از جواباتون…

    درباره اینکه ترس روچطور غلبه کنیم بهش چیزی نگفتین..

    کلیداول رو گفتید.کلیدای بعدی رو منتظرم بگید…

    چرا ! تجربیات و دانش دیگران یه تلنگر میزنه شاید به قول شما همه داریمش ولی شایدبا تجربیات دیگران که تلنگری هست سریعتر بیدار شیم همونطور که شما اون شب با صحبت با اون عزیز که خودتون گفتید فراتر از معجزه براتون رخ داد…

    خاهش میکنم جواب سوالامو بگید…من دارم طبق حرفای شما جلو میرم…حرفاتون امیدوارم کرده نذاریدناامید بشم…حتی اگه فقط من یه نفرم به گفته شما عمل کنم شما موفق شدید اینقد وابسته به گرایش جمع به حرفای خودتون نباشید لطفا…خداشاهده منم چون خیلی مشکل دارم و شرایطم حاده اینقد اصرار دارم که نجات پیدا کنم والا شاید منم اصلاسوالی نمیپرسیدم…من وقتی پیام میدم بهتون اصلا به این فک نمیکنم که کسی اینومیخونه ،نمیخونه و…فقط به مشکلم ویافتن راهی برای حلش فک میکنم با بقیه کاری ندارم…

    راستی پیامای قبلیتون حس بهتری داشت چون اصراری نداشتین همه بیان تومیدون ولی الان چسبیدین به اینکه همه بیان..همه رو ول کنید هر کی سوال داره جواب اونو بدین…خواسته امام و پیغمبرا هم همین بود ولی آیا محقق شد؟همه به حرف اونا گوش دادن بنظرتون؟تاجایی که من میدونم دردها فقط با ظهور امام زمان تموم میشه…

    گفتم چطور یک بار برای همیشه ویروس خاموش شه؟گفتیدنگران نباشم راهشو میگید ..گفتید سوال بپرس ازش پرسیدم..هنوز هست …زیادم هست…خاموش نشده …راهکار بدین…یه بارم گفتیدفقط سوال بپرسم .. دارم میپرسم جواب بدین …سوال نپرسین به سوالای پرسیده جواب بدین…حالا میپرسید که تلنگر بشه خوبه ولی جوابم بدین لطفا…قراارشد انقدبنویسین که با تمام سلولای وجودمون درک کنیم …من پیاماتون روچندین و چند بارخوندم وهر روز میخونم…

    مرسی که هستین…خودتون و خانومتون ودوتا دسته گل زندگیتون الهی که در پناه خدا همیشه شاد و خوشبخت و سلامت و در مسیر خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سیده سمانه لایق گفته:
      مدت عضویت: 3382 روز

      سلام برادر دلسوزومهربان همه ی ما

      بینهایت ممنونم از مطالب فوق العادتون…واقعا چقد آدمو به فکر کردن وادارمیکنه…!خیلی خوبه..

      من لیسانس ریاضی دارم و بیشتر مغزم منطقیه و حرفای شما برام جالبه چون خاصه و سطحی نیس…

      حالا نظراتم درباره تک تک موارد:(جسارتا شماره 2 رو دوبار تکرارکردین که من یکیشو3مینویسم):

      1-ببخشید باعرض معذرت چون خودتون فرمودید مینویسم:حسای مختلفی میاد بذهنم مثلا یه وقت فکر میکنم راست میگید یه وقت فکر میکنم توهم دارید…در مجموع فکر میکنم بلانسبت انگاری دارید دیونم میکنید!خصوصا اون موقعهایی که با اون نجواحرف میزنم و سوال میپرسم ازش یاد اختلالات روانی میفتم!!!!(من آدم کاملا سالمی هستما از این مشکلات ندارم..)گاها حس میکنم شما سر کار گذاشتین ما رو ولی وقتی مطالبتون رو میخونم که دقیق حرف زدین وسوالای خاص پرسیدین نظرم عوض میشه…خیلی ببخشید گاها شک میکنم بهتون اصلا شما چی هستین؟انسانید؟نکنه همون شیطونید و دارید قولمون میزنید؟نمیدونم…حسام هی عوض میشه ..ثابت نیست..ولی میدونم که دارم بحرفاتون عمل میکنم…غلط یا درستشو نمیدونم…

      2-باشه چشم از کلید استفاده میکنم ولی یه نکته :گاها ترسم خیلی بیشترمیشه خصوا موقع خاب و تو تنهایی..فعلا کمرنگ نشده حتی شاید بیشتر شده…شایدم چون روش حساس شدم بیشتر شده…نمیدونم…

      3-اون دوتا سوال چی بود که جوابشو پیدا کردین به منم میگین؟

      5-نه فک نکردم سحر و جادو کرد..فک کردم با روح یکی از معصومین یا با خود امام زمان ارتباط گرفتین و اونا گفتن بهتون ..به سحر و جادو و دعانویسی و ازاین دست موارد هیچ اعتقادی ندارم…اصلا کلا آدمی هستم که حالاحالاها چیزی رو قبول نمیکنم..الانم که حرفای شمارو تاحدودی قبول کردم خودمم نمیدونم چطورشد؟ البته من حدود دوهفته پیش بخاطرمشکلات بسیار حادم که آرامشو ازم گرفته بودوطبق آموزه های این سایت که میگه هرچی پیش میادبخاطر فرکانساته بعدنمازقرانو باز کردم ودر پناه قران ودرحالی که قران روی صورتم بود با گریه ها و زجه های شدید و طولانی از خدا خواستم کمکم کنه یه جهاد اکبری رو شروع کنم و تغییر کنم تا به طبع تغییر خودم شرایطم تغییر کنه ..شایدم خدا داره باین وسیله هدایتم میکنه..شاید..نمیدونم…

      6-بله خودم متوجه شدم و اتفاقا بابت همه این مواردی که گفتین بعد آشنایی با شما توخلوت خودم ازخداسپاسگزاری کردم..

      7-نه نمیدونم مخلصین کیان؟اصلااین سوالای شما باعث شده به تمام دانسته های خودم شک کنم!میدونین من از دوران نوجوانی قران رو میخوندم تموم میشد دوباره از اول میخوندم چندین دور قران رو دراومدم…اونه که با قران آشنایی دارم

      8-متوجه نشدم خیلی عمیقه این حرفتون!یعنی چی ما پیکره ی شماییم؟یعنی چی هر کدوممون سلول مغز شماییم؟اینجایکم شک کردم انگاری شما رو یه کامپیوتر تصور کردم یه سرور مرکزی!!!

      9-تغییر درست نکردن بده دیگه باعث میشه آدم پیشرفت نکنه…شما بگین..

      10-ببخشیدکه گفتم اعراض میکنن. با این تعریف شما از اعراض که من نمیدونستم دیگه بکارش نمیبرم.

      مرسی از عشقی که برای ادما میفرستین که هدایتشون کنه این قسمتو خوندنی یاد حضرت پیغمبر افتادم خصوصا که فیلم رسول اله مجید مجیدی یادم افتاد..

      مرسی منم همینطور برای شما و خانواده محترمتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سیده سمانه لایق گفته:
      مدت عضویت: 3382 روز

      سلام برادرموفق

      مرسی.. چقد قشنگ بود… فوق العاده بود…عالی بود…خالص بود…از جنس عشق بود که خودتون گفتیدعشق همیشه موفق میشه ..نوشتمشون که هی بخونم و بخونم…

      شما آخه از کجا اینا رو آوردین برادر؟چقد درسته ..مو لا درزش نمیره بس که دقیق و درسته…

      مرسی که هستین….

      سپاسگزارم..همیشه باشین…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سیده سمانه لایق گفته:
      مدت عضویت: 3382 روز

      راستی کیان که اینا رو منتقل میکنن؟چطوری منتقل میکنن؟اونا از کجا فهمیدن؟میدونین توتمام مطالبتون نکات مبهمی برام بوجود میاد که هی دلم میخاد بپرسم..جوابشو بدونم …حس کنجکاوی آدمو برمی انگیزه…

      این مدل نوشته های شماست…که چقد برام خوشاینده برادر..

      شما خودتونم خیلی زیرکیدا…

      خدا حفظتون کنه همراه خانواده محترمتون.

      مرسی که هستین…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    داریوش عباسیون گفته:
    مدت عضویت: 2466 روز

    سلام ودرود به دوستان و همراهان عزیز

    الان این فایل استاد بجا برایم رسید من در شرایط هستم که دارم قانون را در زندگیم استفاده میکنم دقیقا چند وقتی

    که تمرکزم را روی این موضوع که اصلا روی هیچ کس حساب باز نکنم چونکه آن چیزی که خواستم و خداوند انرا داده خیلی خوشحال شدم بدون منت بوده من الان دارم به داشته ها و خواسته هام را هر چند وقت یکبار آپدیت میکنم آنقدر حالم خوب تو این حالات بودن که به زبان نمی تونم بیارم از خداوند بزرگ ممنونم که مرا با قوانین آشنا کرد و صد هزار مرتبه شکر که آقای عباسمنش را به ما هدیه داد ازتون ممنونم استادعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سیده سمانه لایق گفته:
    مدت عضویت: 3382 روز

    سلام آقای موفق .روزتون بخیر..

    من منتظر جوابای پیامهام هستم..امیدوارم بزودی اونا رو بنویسید برام..

    راستی یه نظر و پیشنهاد:شما نظر خودتون رو بیان میکنید هرکی خوشش اومد و خواست ادامه میده هرکی ام دوست نداشت اعراض میکنه دیگه چرا اصرارمیکنید که همه حرف بزنن و سکوت نکنن؟ خدا به پیغمبرشم میگه همه ایمان نمیارن سخت نگیر به خودت، حالا شماهم سخت نگیرید الان مثلا من سکوت نکردم و سوال بارون کردم خب دوست دارم ببینم حرف شما چیه راهکار شما چیه..خب به من نوعی که علاقه دارم توضیح بدین و نگران بقیه نباشین که خودشون میدونن چی کار کنن.مگه من که خوشم اومده شما به زور مجبورم کردین که خوشم بیاد؟…راستی اربعین امسال که توفیق شد برم پیاده روی اربعین من اولین بار میرفتم ولی چند نفرومیشناختم که سالها بود میرفتن به نیت حاجتشون ولی متاسفانه تا الان حاجت نگرفتن..با خودم میگفتم نیاز نیس که اینهمه بیان و هی بخان اگه اصولی بخان یه بار کافیه..اینطور به دلم افتاده بودکه یه بار کافیه ..که الان این حرف شما درباره سپاسگزاری و مطرح کردن خواسته منویاد اون حس خودم انداخت…

    یه تجربه هم بگم:من دیروز از اداره دراومدنی داشتم به حرفای شما فک میکردم و حس خوبی داشتم خصوصا به همه انسانها حس خوبی داشتم و میگفتم همه خوبن واگه اشتباهی دارن بخاطر پلاک اشتباهه و…درمجموع تو دلم انگار قندآب میکردن از درون میفهمیدم که حسم به جهان خصوصا آدما خوبه…رفتم سوار آسانسور بشم عمومااسانسور تویه طبقه دیگست و باید دوسه دقه اینا واستم تا بیاد خصوصا که کنده اما در عین ناباوری دیدم همین که من رسیدم تو طبقه ما واستاد و حتی دوتا از همکارای طبقه یک داشتن ازش به هوای اینکه رسیدن همکف پیاده میشدن! (گفتن تو ماروکشوندی بالا)…برام جالب بود بدون هیچ تلاشی و بدون هیچ معطلی ای …خوشاینده…همچین میچسبه به ادم…بعدش رفتم انگشت زن که من چهره تعریف کردم و عموما یه عالمه طول میکشه تا این دستگاه بشناسه و هی باید اینور اونور کنی خودتو که بشناسه…که این دفعه خیلی سریع شناخت و معطل نشدم از اداره دراومدم از خیابون رد شدم و رفتم واستادم ایستگاه اتوبوس کنار اداره (معمولا حداقل 5 ال 15 دقه میکشه اتوبوس من بیاد خصوصا که همیشه اول اتوبوس یه مسیر دیگه میاد و یکم بعد اتوبوس من میاد)

    از خیابون رد شدنی اتوبوس نمیومدیه چند قدم راه رفتم تا به ایستگاه برسم خودمم آماده بودم که حداقل 5دقه واستم ولی تواین شایدیکی دودقه برگشتم دیدم اتوبوس داره میاد در عین ناباوری جالبه من مونده بودم آخه این از کجا اومد چون یه مسیر رو باید جلو چشم من دور بزنه بعد بیادو من قبلا دیدم نبود اصلا انگار یدفه ظاهر شد حتی من لحظه اول خداشاهده با اینکه داشت میومد انگار نمیدیدمش چون رنگش از جلو با رنگ درختا و خیابون تلفیق شده بود و من نتونستم تشخیص بدم(دور زدنی قابل تشخیصه ها چون کناراش زرده ولی جلوش سیاه و خاکستریه نتونستم تشخیص بدم) یه 30 ثانیه که داشتم میدیدم فک میکردم نیومده دقیق که شدم دیدم ای بابا این که داره میاد!!!!!!!!!!!!چرا من نمیدیدمش؟حالا جالبه نزدیک که شد دیدم اتوبوس خودمه نه اونیکی مسیر…شاید بگم تو این یکسال که گاها با اتوبوس میام اولین بار بود که وقتی من رسیدم اتوبوس من میومد نه اونیکی!!این برام خوشایند بود واقعا…حالا رفتم نشستم با همون حال خوش و خوشایندی بیشتر برای اتوبوس، نزدیک پیاده شدن بودم که دستموبردم توکیفم که 500تومن دربیارم همین که خواستم کیفمو ببینم دیدم یه سکه انگار اصلا خودش اومد تو دستم چون همین که دستموبردم دستم خورد بهش حالا منم اصلا فک نمیکردم پونصدی باشه فک میکردم دویستیه..بخاطر همین میخاستم بزارم بمونه ودنبال پول دیگه ای بگردم ولی از بس که نوبود و برق میزد و سنگین بود با خودم گفتم ببینم این چیه؟ دیدم پونصدیه !…برش داشتم و هی بهش نگاه میکردم و برام خیلی جالب بود که اصلا از کجا اومد؟چون تا جایی که یادم بود من پونصدی نداشتم و دنبال اسکناس هزاری و..بودم ولی بازم درعین ناباوری هرچه سریعتر و بیزحمت بدستم رسید… این موارد شاید سطحی و ریزن ولی حس خیلی خوبی بهم داد میگفتم شاید به اون حرفای شما فک کردن وحس خوب درونی منو به این حس خوب بیرونی رسوند جایی که گفتین اصلا زحمت نمیخاد خودش میاد تو این قضایا اومد واقعا…

    من سکوت نکردم …به حرفاتون اول شک کردم ولی بعد بدون تعصب فک کردم و انگاری تا حدودیم دارم باور میکنم…

    این راه شماحس میکنم سریعتر و راحتتره که منم عاشق راحت انجام دادن امورم..مثلا من نمد درست میکنم ..میدونین چطوری؟ براحتی ..بیام اول اندازه بگیرم و الگو بکشم و ..نداریم یه نمونه از اینترنت مثلا دیدم با یه نگاه به اون نمونه ،پارچه ی نمد رو میبرم و سریع و راحت درستش میکنم خیلیم قشنگ میشه واقعا همه ام میگن کلاس رفتی ؟چه حرفه ای؟اصلا اگه الگوباید میکشیدم هیچ درست نمیکردم.. خلاصه که بازم بگید من دلم میخاد بشنوم آقای موفق..مرسی واقعا مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سیده سمانه لایق گفته:
      مدت عضویت: 3382 روز

      سلام اقای موفق بزرگوار.. وقت بخیر..

      بینهایت ممنونم بابت اینکه وقت میزارید وبسوالام جواب میدین خداواقعاحفظتون کنه همراه خانواده محترم. باشه چشم حتما بهش عمل میکنم بطور مستمر. ولی شماگفتیدکلیداول, کلیدای بعدی روهم میخام لطفا.مرسی

      نه من نمیدونم ویروس چطورتولیدترس میکنه؟! بگیدبهم حتما, لطفا..

      مرسی ازمطالبتون شماچقدقشنگ مینویسید… دلم میخادهمش مطالبتون روبخونم. چقدر دوست دترم بدونم این علموازکجااوردین؟اون شب باکی حف زدین؟! چی گفت که به اینجارسیدین؟

      مرسی که هستین.. پایدارباشین..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سیده سمانه لایق گفته:
      مدت عضویت: 3382 روز

      سلام برادر بزرگوار و مهربان

      نمیدونم از متن خودم چیز خاصی دستگیرم نشد سوال پرسیدم دیگه..ولی متن شما فوق العادست.عدد 5 و 1 منو یاد5 تن و قران میندازه که پیغمبر فرمود برای شما بیادگار گذاشتم تا کنار حوض کوثر …ولی خودتون توضیح بدین..ایشان گوهری در جهان هستی..یعنی شخصه..نکنه منظورتون امام زمانه؟ مرسی از جواباتون..منتظرجوابای بعدیم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سميه سنايي گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    سلام خدایاشکرت اصلا دیوانه شدم این فایل رو گوش کردم ??????استاد جان واقعا خداروشکر کنین این حرفا رو میتونین بگین?? چقدر قشنگ بود خدایا اشکم دراومد اخه اینقدر حرفای خوب بوده من تاحالا درک اینا رو نداشتم خدایا شکرت چقدر حرفای استاد عباس منش شیرین عالی استاد برایتان عمر با برکت عزت سلامتی عشق شادی ثروت میخواهم تمامی کسانیکه باعث بانی شدن من این همه حرفای خوب وعالی گوش کنم خدایا شکرت خدایا شکرت چقدر دنیا شیرین عالی شده چقدر خوشحالم باورم نمیشه خیلی چیزهای دیگه باید درک کنم سپاس از همه واسه همتون فقط عشق سلامتی شادی ثروت میخوام ??????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نفس آریان گفته:
    مدت عضویت: 2814 روز

    سلام دوستان عزیزم… دو ماهی میشه که گوشیم خراب شده و نتونستم بیام توی سایت و مطالب رو بخونم و حتی فایل گوش بدم. با اینکه سعی میکردم حسم خوب باشه و باورام منفی نشه اما نشد و چند روز پیش بخاطر یه اتفاقی که مربوط به ۴سال گذشته بود و خانواده همسرم ناراحتم کرده بودن ،منم یادم اومده بود گریه کردم و برا همسرم تعریف میکردم…همسرم اونقدر از گریه من ناراحت شد که اونم گریه کرد و همش میگفت ناراحت نباش و حرف هیچ کسی حتی خانواده ام برات مهم نباشه…میگفت برا حرف مردم زندگی نکن…خلاصه آرومم کرد و فراموش کردیم. اما با خودم فکر کردم که من فقط ۲ماهه فایل گوش ندادم و توی سایت استاد نیومدم ببین چقدر باورام ضعیف شدن…از همه لحاظ باورام منفی شدن و توکلم کم شده…حتی خودم رو در ذهنم سرزنش کردم که چرا بخاطر کنایه های بی ارزش خانواده همسرم که مربوط به گذشته بود اشک همسر نازنینم رو درآوردم …من که خ عاشقشم پس چرا این کارو کردم و پشیمون شدم از اینکه کنترل خودم رو از دست دادم…تصمیم‌گرفتم گوشیم رو که هزینه زیادی برام داشت رو تعمیر ببرم و دوباره بیام توی سایت و از اول شروع کنم روی باورام کار کنم. فهمیدم که اگه روی باورام همیشه و همیشه کار نکنم میزنم به جاده خاکی…خخخ. فهمیدم که چقدر به این سایت و دوستان و فایلهای استاد وابسته ام… الان تشنه ام ….تشنه این مطالب زیبا…عشق میکنم وقتی کامنتهای شما دوستای نازنینم رو میخونم…الان هم با گوشی خواهر همسرم اومدم و این کامنت رو نوشتم. گوشیم رو فردا تعمیرکار تحویل میده. خ خوشحالم و خ ذوق دارم…چون دوباره میتونم بیام اینجا…بیام و تغییر کنم…دوستتون‌دارم.در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سميه سنايي گفته:
      مدت عضویت: 2397 روز

      سلام واقعا منم همین طور شدم یه روز که وارد سایت نشم روز عادی واسم ولی به محض اینکه ببینم دارم از مدار خارج میشم وارد سایت میشم البته سایت که نیست واسه خودش کهکشانی هست که هر چه بیشتر واردش میشی بیشتر میبینی تازه اول کاری حرفای بچه ها حرفهای استاد کلی انرژی میدن کلی راه جلو راهمون باز میکنه خدایاشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهری گفته:
    مدت عضویت: 2466 روز

    سلام

    این فایل استاد بسیار زیبا بود. من خیلی وقت ها نمی دانم چطور باید این توحید را در خودم تقویت کنم و روی دیگران حساب نکنم و شرک نداشته باشم و همیشه این برایم سوال بوده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2865 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان.اتفاقی در این چند روز برایم افتاد که دوست دارم با شما در میان بگذارم.اول از همه دید گاهی که میگوید فقط روی خدا حساب باز کن و بقیه نتیجه رابطه ی تو با خدا باشند واقعا درست است و من فکر میکنم به وظوح به آن رسیده ام چند روز پیش ناراحت بودم به خاطر این که دوستی که همیشه باهم بودیم چرا این گونه رفتار ها را با من میکند؟(وقتی من جایی برایش پول خرج میکنم و کارش راه میافتد ولی وقتی من به پول یا…. احتیاج دارم او کمکم نمی کند و پشتم را خالی میکند.چرا من که آنقدر مرام و معرفت خرج میکنم براش ولی اون وقتی میخواد به تفریح و … بره بدون خبر و با کس دیگر میرود . و چرا و چرا و چرا های دیگر)در مکانی نشسته بودم که یک دفعه نمیدونم چرا ولی خدا هدایت کرد و به خودم اومدم دیدم واقعا چرا من که این قانون را میدانم که نباید روی دیگران حساب باز کرد چرا من روی این آدم اینقدر حساب میکنم?? در فکر فرو رفتم ..از آن روز به بعد به خودم و خدای خودم تعهد دادم که روی هیچ کس حساب باز نکنم و وابسته به کسی نشوم و هر کسی که ارتباطی با من برقرار میکند و به من لطف میکند اونیست بلکه خدای من است که ان آدم را با آن رفتار در زندگی من وارد کرده تقریبا یک هفته از تعهد من میگذرد ولی ورق برگشته واقعا بر گشته.من در این چند روز سعی کردم نه روی کسی حساب کنم(حتی پدر و مادر و برادر)و با هر کس اوقات خوبی را می گذرانم به خدا ربطش بدهم نه بنده ی خدا و این چند روزه انگار همه عوظ شدن پسری که از من دوری میکرد و هر جا میرفت به دوستان میگفت بدون سجاد بریم امروز به من میگفت بیا باهم باشیم و دوست باشیم? و من راهم را از همه دوستانی که داشتم جدا کردم و کم کم شرایطی داره به وجود میاد که با آن ها کمتر رابطه دارم و با انسان های بهتر و جدید تری رابطه بر قرار کردم و سعی میکنم ورودی هایم را نیز کنترل کنم و این تغییر را مدیون دوست خوبم خدا هستم که هر چقدر هم من از او دور بشوم آخرش هدایت میکند. ?? حدودا یک ماه پیش من شروع کردم روی باور هایم به صورت بنیادین و جدی کار کنم شرایطم خیلی تغییر کرد و من در دامی افتادم: که این شرایط بدیهی است و روال طبیعی است (بگذارید از چند روز پیش برایتان بگویم که من هر روز سه برابر کردن درآمد در یک سال را تماشا میکردم و فایل تولد و غذای روح و چن تا فایل دیگه و جملات تاکیدی در مورد قد بلند و درمورد ثروت هم ظبت کردم و هرشب گوش میدادم و هنوز هم گوش میدهم نتایجی شروع به پررنگتر شدن در زندگی ام کرد مثلا دیدم قدم کمی داره بیشتر از قبل رشد میکنه ? بهتر از آن وابسته به این خواسته نیستم و احساس خوبی به این خواسته دارم یا در مورد ثروت این که وقتی من به چایخانه رفتم یکی از فامیل هایم را آنجا دیدم که پول من را حساب کرد یا دیشب خواب تراول پنجاهی و یک چک سفید امضاع را دیدم??? و یا یکی از دوستانم را که میخواستم به خلنه اش ببرم پول بنزین موتورم را حساب کرد…….. )و راستی وقتی هم که میخواستم با دختری ارتباط بر قرار کنم با اعتماد به نفس زیاد بودم و خودم را در آیینه که نگاه میکنم خیلی خوش تیپ تر و زیباتر خودم را میبینم و از جوش ها روی صورتم هم خبری نیست و بقیه خیلی بیشتر تحویلم میگیرن با این که من هیچ کاری نکردم و فقط با خدا رفیق تر شدم)البته این ها کاملا از بین نرفته فقط کمی کمرنگ تر شده و من در دامی که افتادم کمتر روی باور هایم کار میکردم و کمتر فایلهای استاد را نگاه میکردم و کم کم جهان هم به این روند داشت کمک می کرد ولی دوباره امروز شروع کردم مثل چند روز پیش نظر بگذارم و روی باور هایم کار کنم و سعی کنم هر روز بهتر از دیروزم باشم و در لحظه زندگی کنم و سعی کنم نگران آینده نباشم و همیشه بیشتر روی خدا حساب باز کنم.ببخشید سرتان را درد آوردم ممنون که کامنت را مطالعه کردید و از خدا جونم ممنونم که من را به این مسیر هدایت کرد و استاد را دستی از دستانش قرارداد و به وسیله ایشون ما را هدایت کرد ممنون از همه??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2907 روز

      سلام بر دوست خوبم ، حرفای زیبا و شیرینی زدی ، اون قسمتی که استاد توی فایل چند برابر شدن ثروت ، کامنت یکی از بچها میخونه بارها گوش کن

      و کسایی ببین که روی خودشون کار نکردن و زندگیشون روز به روز بدتر شده و به خودت بگو باید از اینا درس بگیرم و حواسم باشه به خودم

      باز هم ممنونم از زبان شیرینت

      موفق و سربلند باشی????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          مریم درویشی گفته:
          مدت عضویت: 2907 روز

          سلام به سجاد عزیز

          من ۱۷سال خورده ای سن داشتم که با استاد اشنا شدم و الان ۱۹سال ۴سن دارم

          هنوز زمان اشناییم به ۲سال نرسیده

          توی این مدت با وجود اینکه میگفتم دارم،روی خودم کار میکنم ولی انگار واقعا کار نمیکردم

          چون هر چی که کار میکردم بعد یه مدت متوقف میشد و دوباره روز از نو و روزی از نو

          حالا تکاملم طی کردم و دارم فصل جدیدی از زندگیم آغاز میکنم ، من به واسطه درس هایی که توی این مدت گرفتم ، فهمیدم که من واقعا به قانون به عنوان تنها راه تغییر زندگیم نگاه نمیکردم

          بخاطر همین کمالگراییی به شدت بالا داشتم همیشه

          که توی عرض چند روز همه چیز عوض شه

          فک میکنم نزدیک به یه هفته میشه که به طور جدی شروع کردم ، دارم یه مقاله ای هست میخونم باورت میشه همین یه مقاله چنان داره بهم کنترل ذهن و احساس خوبو میده و زندگیم بهتر میکنه که نگو ، چرا؟چون متعهد شدم ، تردید ها دارم هر روز دلیت میکنم ، و تنها این مسیر به خودم ، به عنوان تنها مسیر زندگیم به خودم یاد اوری میکنم

          پیشنهاد میکنم مقاله ی چرا با وجود اینکه مدت زیادی روی خودم کار میکنم اما نتیجه نمیبینم از قسمت راهکار برای مسائل شما در بخش عقل کل حتما مطالعه کنی

          من توی دو روز اول ترمزهای که مانع از درک قانون شده بود رو در پیدا کردم و این روند خوندن همچنان ادامه دارم میدم

          من درس شد برام میخوام بهت بگم

          متعهد نباشی ، نباید منتظر اتفاقات دل خواهت باشی

          من تازه دارم متعهد بودن درک میکنم

          امیدوارم مسیر موفقیت پیش بگیری دوست عزیزم

          من دوره راهنمای عملی دارم دورهدفوق العادهدای هست

          ففط یکبار اون کار کردم اونم زمانی که متعهد بودم به کار کردن و پذیرفتن این قانون

          بعد از چون همیشه متعهد نبودم در مدار رفتن و شروع کردنش قرار نگرفتم

          چون دوره اگاهی هایی داره که فقط افرادی که متعهد به اصل قانون هستند میتونند ازش در زندگیشون بهترین استفاده ها رو بکنن

          من چند باری میخواستم شروعش کنم ولی تا یه جایی نمیتونسم برم جلو

          چرا ؟؟چون،واقعا متعهد نبودم به اصل قانون

          این برای همه دوره هاا صدق میکنه ، یعنی اگر متعهد نباشی ، هرگز هیج تأثیری نداره حرفای استاد

          چون همه این حرفای استاد از یک اصلی بلند میشه

          وقتی پایه درست نباشه بقیع چیزا خوب چیده نمیشه

          استاد بر طبق اصل و اساس قانون صحبت میکنه

          تا زمانی که نخوای اصل قانون بپذیری به عنوان تنها راه

          هرگز حتی دوره های استادم بخری نمیتونی بهترین استفاده رو بکنی در زندگیت

          تمام حرف این بود که بگم ، اگر کسی متعهد به تغییر و پذیزش باشه

          حتی اگر هیچ محصولی هم نداشته باشه

          با همین فایلای که استاد میزاره یا مقاله ها و کلی چیزای دیگه که هست توی سایت میتونه زندگیش خیلی عالی کنه

          مثل خیلی از بچهاا که پیام هاشون خوندم

          توی تلگرام بری پیاما رو بخونی چندین نفری گفتن با کار کردن روی فایل هایی که استاد میزاشتن به درامد رسیدن و محصولات خریدن

          در کل برات ازروی موفقیت میکنم

          تو توی این سن اگر حرکت کنی خیلی میترکونی

          اینو همیشه به خودم میگم

          ما هنوز باورامون ریشه دار تر نشده خیلی

          مسیر رسیدن به قله هم داریم

          اگر متعهد باشیم خیلی راحت و با سرعت عالی و لذت لذت لذت میرسیم به خواسته هامون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            سجاد قربانی گفته:
            مدت عضویت: 2865 روز

            سلام مریم خانوم ممنون از این همه راهنمایی فقط میشه لطف کنی و در مورد متعهد بودن ی کمی برام توضیح بدی که چگونه متعهد بشم و شما چگونه شروع کردی و تعهد دادی و ی مورد دیگه این که میشه بگی دوستی که الان بامن است و میخواهم از او جدا بشم باید چگونه پا پیش بگذارم.ممنون واقعا خیلی عالی بود?????

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2806 روز

    سلام خدمت همه دوستان

    استاد عزیز سپاسگذارم از فایلهای عالیتون

    الان یکساله که تمرینهای شما رو انجام میدم البته گاهی هم تنبلی میکنم اما هر روز سپاسگذاری توی برنامه ام هست توی این مدت اتفاقهای خیلی خوبی برام افتاده که واقعا خودم بعضی اوقات متحیر میشم

    توی این شرایط بد اقتصادی و رکود بازار پیشنهاد های کار زیادی به همسرم داده میشه که 20 سال در حسرت این پیشنهادها بود در ضمن باید بگم که همسرم در کنار من با قانون جذب آشنا شده و اون هم تمرینها رو انجام میده

    از همه دوستانی هم که تو سایت نظراتشونو میذارن ممنونم به من که خیلی کمک کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهـــرا گفته:
    مدت عضویت: 2763 روز

    استاد غیبت ۲۰ روزه اتون دارم میدونید شبیه چیه؟? یاد پیامبر میافتم که قبل از نزول قران مدتهای طولانی توی غار حرا خلوت کرده بوده. این غیبته هم فکر کنم مربوط بشه به خلوت شما با خودتون و الهاماتی که قراره بهتون بشه برای دوره اتون? اخه این دوره قراره توحیدی توحیدی باشه?

    قولتون هم یادتون نره ها…. توی یکی از دوره ها بود گفتید حتتتتما در مورد اون آیهه که خدا به پیامبر گفته بوده تعداد شما در نظر اونها زیاد دیده میشد ( زیاد نبودن. به چشم سپاه مقابل زیاد میومدن) صحبت کنید. خودتون یادمه گفتید خیلییی حرفا دارید در مورد این ایه

    منتظر فایل جدید مقدمه دوره قران هستیم خلاصه?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: