توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    471MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۶
    30MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1907 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی جانجانی گفته:
    مدت عضویت: 2706 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان

    فرمانروایی که هر موقع که از هر چیزی میترسم به خودم میگم نترس ، کی جرئت میکنه یا حتی میتونه به تو صدمه بزنه یا تو رو بترسونه چون تو حمایت بزرگترین قدرت کل کیهان ، فرمانروای کل کیهان داری

    هیچ چیزی جزء اون در جهان قدرتی نداره

    هر موقع از چیزی میترسم به خودم میگم خداوند در درون توئه. خداوند از رگ گردن به تو نزدیک تره ، و همچین نیروی قدرتمندی با تو همراهِ چرا میترسی! و یواش یواش آرامش پیدا میکنم و بر ترسم غلبه میکنم

    استاد حق با شماست تا الان از این دید به قران نگاه نکرده بودم که توی قران هیچی در مورد بیزینس،درامد پیامبرا گفته نشده یا اینکه خدا بهشون بگه فلان شغل انجام بدید درامدش بیشتره ، یا شغل تو تغییر بده و کلاً در مورد خوراک،پوشاک و مسکن شون چیزی گفته نشده یا دغدغه های شغلی و مالیشون!

    چون اصل ایمانِ(ایمانی که در عمل نشون بدی نه فقط به زبان)

    چون اصل یکتاپرستیِ

    چون اصل توحیدِ

    چون اصل شرک نداشتنِ

    بقیه ش خودش درست میشه. وقتی ایمان داشته باشی به پروردگارت،ایمان داشته باشی به غیب،فقط روی خدا حساب کنی ، تنها اونو بپرستی و تنها از اون یاری بجوئی،هرگز ترسُ به وجودت راه ندی چون که میدونی اون باهاته،غفور بودنشو باور کنی،رزاق بودنشو باور کنی، بقیه اش حل شدس

    ایده خودش میاد،مشتری خودش میاد،درامد خودش بیشتر میشه،سلامتی میاد،روابط خوب میاد به هرانچه میخواهی میرسی خیلی راحت.

    فقط باید مثل پیامبرا بگی و باور داشته باشی که” خدا مرا کفایت است ”

    واقعاًنم اون کافیه….

    اون همه چیزت میشه

    مشتری میخوای؟ مشتری میشه برات

    مجوز میخوای؟ مجوز میگیره برات

    ایده میخوای؟بهت ایده میده

    دوست میخوای که هیچ وقت تنها نباشی؟ رفیق ت میشه میتونی توی تنهاییات باهاش بگیُ بخندیُ برقصی

    پارتی میخوای؟ میشه قدرتمند ترین پارتی برات تو جهان

    دیگه چی میخوای؟

    چی میخوای که اون نمیتونه بهت بده؟!

       خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان

    اما بقدر فهم تو کوچک می شود

    و بقدر نیاز تو فرود می آید

    و بقدر آرزوی تو گسترده می شود

    و بقدر ایمان تو کارگشا می شود

    و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک می شود

    و به قدر دل امیدواران گرم می شود

    یتیمان را پدر می شود و مادر

    بی برادران را برادر می شود

    بی همسر ماندگان را همسر می شود

    عقیمان را فرزند می شود

    ناامیدان را امید می شود

    گمگشتگان را راه می شود

    در تاریکی ماندگان را نور می شود

    رزمندگان را شمشیر می شود

    پیران را عصا می شود

    و محتاجان به عشق را عشق می شود

    خداوند همه چیز می شود همه کس را

    به شرط اعتقاد

    به شرط پاکی دل

    به شرط طهارت روح

    به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

    بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا

    و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف

    و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک

    و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

    و بپرهیزید

    از ناجوانمردیهــا

    ناراستی ها

    نامردمی ها!

    چنین کنید تا ببینید که خداوند

    چگونه بر سر سفره ی شما

    با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند

    و بر بند تاب، با کودکانتان تاب می خورد

    و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند

    و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند

    مگر از زندگی چه می خواهید

    که در خدایی خدا یافت نمی شود؟

    که به شیطان پناه می برید؟

    که در عشق یافت نمی شود

    که به نفرت پناه می برید؟

    که در حقیقت یافت نمی شود

    که به دروغ پناه می برید؟

    که در سلامت یافت نمی شود

    که به خلاف پناه می برید؟

    و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید

    که انسانیت را پاس نمی دارید؟!

    استاد من همیشه یکی از شکرگذاری هام بابت آشنایی با شماست

    و همیشه به خودم میگم بزرگترین دستاورد زندگی من آشنایی با استاد عباس منش هست

    که خدای واقعی رو بهم داد امید بهم داد و دیدگاه مو به عنوان دستان خداوند نسبت به جهان عوض کرد

    استاد این فایل عالیه،ممنونم

    و سخن آخر

    با خدا باشُ پادشاهی کن / بی خدا باشُ هر چه خواهی کن….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    نادر نیک نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2473 روز

    سلام استاد

    به جرات میگم تنها سخنوری که خیلی از لحاظ بحث توحیدی من رو تحت تاثیر قرار داده شما هستین

    بابت این موضوع خدا رو بسیار سپاسگذارم

    از الله میخام در دنیا و اخرت سعادتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    هادی سهامی گفته:
    مدت عضویت: 3924 روز

    سلام به استاد عزیز و خونواده عزیزم.

    روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم ، شغلم را ، دوستانم و تمامی وابستگی های زندگی را به فراموشی سپارم. به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه زندگی بیابم به آن نیز خاتمه دهم ، به خدا گفتم :

    _ آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری؟

    و جوابش مرا سخت شگفت زده کرد . او گفت :

    _ آیا سرخس و بامبو را می بینی؟

    _ بلی

    خداوند فرمود :

    _ هنگامی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم به خوبی از آن ها مراقبت نمودم ، به آن ها نور و آب و غذای کافی دادم . دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت ، اما از بامبو خبری نبود و من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره ای کننده ای به زمین بخشیدند، اما همچنان از بامبوها خبری نبود. ولی من همچنان بامبوها را رها نکردم و این داستان ادامه یافت و در سال های سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند ، اما من همچنان از آن ها قطع امید نکردم. در سال پنجم بود که جوانه های کوچکی از بامبو نمایان شد که در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود ، اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن ارتفاع آن به 100 فوت رسید. پنج سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه ی کافی قوی شوند. ریشه ها ، بامبو را قوی ساختند و آنچه را که برای زندگی بدان نیاز داشت ، فراهم کردند.

    و خداوند در ادامه فرمود:

    _ آیا تو میدانی در تمام این سال ها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ و من در تمامی این مدت تو را رها نکردم. همانگونه که بامبوها را رها نکردم ، پس هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن ! بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند ؛ اما هرکدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند و زمان تو نیز فرا خواهد رسید و تو نیز رشد می کنی و قد می کشی.

    و من پرسیدم :

    _ من چه قدر قد می کشم؟

    به جای پاسخ از من پرسید :

    _ بامبو چه قدر رشد می کند؟

    جواب دادم:

    _ هر چه قدر که بتواند

    و او گفت :

    _ تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی ، هر اندازه که بتوانی ، ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود ،

    پس هرگز نا امید نشو !

    ……………………………………..

    خدایا شکرت به خاطر وجود استاد عباس منش که منو توی این مسیر زیبا قرار دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    اکبر ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2931 روز

    سلام به دوستان هم فرکانسم در خانواده بزرگ عباس منش. حدود دو سال از آشنایی و عضویتم تو این خانواده صمیمی میگذره. از اون موقع تا به امروز هروقت روی کارکردن باورهام متمرکز شدم نتایجی را دیدم فراتر از معجزه. برای نمونه خرید خونه ای که سال قبل آرزوی داشتن پول برای اجاه خونه تو اون محل رو داشتم. که مطمئن هستم برای همه یا اکثر دوستان و اعضای این سایت از این اتفاقات رخ داده ولی با این همه باز هم ضعف در عمل کردن به باورها و مثبت نگری باعث میشه که نتونیم ادامه بدیم و خودمون را توجیه کنیم با مسائلی مانند اوضاع اقتصادی و فرهنگی و اعتقادی خانواده، کشور و به نظر من این مسله نشان از ضعف خودمونه که بیشتر باید روی خودمون کار کنیم. ممنون میشم دوستان تجربه ها و نظرشون رو بنویسند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 3039 روز

      سلام اقای حسین پور سعی کنید از فضای مجازی واخبار فاصله بگیرید واز خدابخاهید هرشخصی که سر راه شما قرار گرفت نکات مثبت رفتار وحرفهاش رو دریافت کنید وبقیه رو رها کنید وقضاوت نکنید تا ورودیهاتون ب مرور کنترل بشه .

      وهمین طور درقسمت راهکار برای حل مساعل

      شما میتونید جواب تمام سوالاتتون رو از زبان خانم شایسته دریافت کنید هم دلایل وهم جواب سوالاتتون رو در این قسمت فوق العاده عالی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آرامش گفته:
      مدت عضویت: 2803 روز

      سلام.وقت بخیر

      ممنون که تجربه تونو گفتید حسم خوب شد که خونه دلخواهتونو بدست اوردید.

      اگه ممکنه با جزییات بگید تا باعث تقویت باور امثال من بشید

      مثلا چه باوری ساختید و…

      در مورد سوالتون:

      به نظرم به خاطر اینه که هنوز صددرصد به اون باور نرسیدیم که همه اتفاقات به دست خودمون رقم میخوره

      مثلا همین خرید خونه .من خودم خواسته ام همین خرید خونه س

      خب من هرکاری میکنم نمیتونم کاملا احساسمو خوب نگه دارم

      و دایم درنوسان بین حال خوب و بدم

      با هرخبری از وضع مملکت نگران میشم

      خب این نشون میده که من هنوز باور قدرتمند ندارم

      مشکل بعدی اینه که خیلی زود مشرک میشم

      هرکاری میکنم نمیتونم تو ذهنم حساب کتاب نکنم وفقط روی خدا حساب کنم

      زبونی میگم اما ته دلم ترس دارم

      پس یعنی شرک دارم.

      میبینید باید مدام روی خودمون کار کنیم وبااااااور بسازیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2704 روز

    سلام استادامیدوارم حال واحساس همه شماوخانواده صمیمی خوب باشه .استادمیدونم داری دوره بی نظیرقرآن روآماده میکنی که فایل نمیزاری توسایت .نکنه مثل قوم حضرت موسی میخوای امتحانمون کنی که موقعی برگشت ازمیعادگاه طوردیدقومش گوساله پرست شدن چندروزکه هیچ اگه چندماه هم فایل نگذاری بازم مادراین مکتب هستیم وپیروت هستیم وعوض نمیشیم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زهرا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    عاشق این شعرم و همیشه با خودم زمزمه میکنم:

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام‌تر از آهو، بی‌باکترم از شیر

    هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی هم آید، زنجیر پی زنجیر

    مولانا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 3014 روز

    سلام دوستان عزیز، استاد فرزانه و خانم شایسته

    امروز یک روز هدایتی بود برای من که هدایت شدم به جلسه 7 دوره آفرینش که البته استاد صلاح دونستند و از سایت برداشته اند ولی من نکات خیلی زیادی رو از ایمان در این فایل دیدم. ایمان واقعی رو باید از مادر موسی یاد گرفت اینکه نوزاد خودت رو به آب رودخانه بسپاره مگر کم ایمان؟؟؟ آخه هر احتمالی وجود داره، از چپه شدن سبد و غرق شدن نوزاد و هر چیز دیگر ولی مادر این ایمان را به خدا داشت. من هم فرزند دارم و با اینکه یک پدر هستم باز هم هرچه فکر کردم با عقل خودم نتونستم کنار بیام که چطور اینکار رو کرده؟ ????

    مگر اینکه ایمان داشته باشد 100% که کسی هست پایین رود که فرزندش رو بگیره سالم ولس باز هم با عقل جور در نمیاد؟؟ اگه کسی نباشه چی؟؟ اگه نتونه بگیره چی؟؟؟ چه تضمینی وجود داره؟؟ ???

    تضمین همون خدایی است که این نوزاد رو از یه قطره آب آفرید، تضمین همون ربی است که جنین رو در رحم مادر پرورش داد؟؟

    ولی چطوری میشه ایمان آورد و به این الهام قلبی گوش کرد؟؟ همه ماها در طول زندگی مون به انواع و اقسام روش‌ها الهام شده است ولی چقدر بهش عمل کرده ایم.؟؟؟ چقدر راه رو قدم برداشته ایم در صورتی از قدم بعدی مون مطمئن نبوده ایم؟؟ چقدر به ندای قلبمون گوش میدیم و چقدر به ندای ذهن مون؟ این ذهن محدود که همه چیش بر میگرده به تجربیات گذشته چقدر واقعا؟؟ چقدر حاضری کاری بکنی که بهت الهام شده ولی کسی از تنیجه اش بهت تضمین نداده غیر از خدای خودمون؟؟؟

    به خدا اگه یک میلیاردم مادر عیسی ایمان داشته باشم کوه ها رو جابجا میکنم ???

    ولی حیف که باید خیلی روی خودمون کار کنیم تا به این حد از ایمان برسیم

    با توکل بر خدای بزرگ و منان

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    به نام الله یکتا

    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممم به همه دوستانم

    سلام به سید نازنین استاد عشق و توحید حسین عباسمنش

    خدارو شکر میکنم بابت نعمت های بیشماری که در اختیارم قرار داده بابت این صبح عالی که افتر رین خیلی عالی رو تجربه میکنم

    بابت سلامتی و کسب و کاری که دارم و بابت هر انچه که بهم ارزانی داشته و ذهن و زبان من قادر به بازگو کردن و زمان برای بیان اون ها در حد ثانیست

    خدایا شکرت که اینجام

    ی چند وقتی میشه که با فاصله گرفتن از سایت و رفتن دنبال عملگرایی به نتایج خوبی رسیدم اما فارق از نگاه توحیدی و فارق از متصل بودن به این خداوند و این سایت و این فایل های ناب نتایج اون جوری که دوست دارم رقم نمیخوره

    خوب از خدا میخوام هدایتم کنه به شنیدن فایل های و باور سازی و تمرکز روی اصل و فقط از خودش کمک میخوام و قطعا توی این چند روزه اتفاقات عالی رقم خورده و باز میخوره

    خییییییییییییییییییییییییییییییییییلییییییییییییییییییییییییی این فایل رو دوست دارم استاد یعنی میخکوب میشم پای صحبت های زیبا و انرزی بخشت

    تجارب زندگی من در گذشته و حال نشان دهنده این هستش که باید بیشتر روی توحید و خداوند کار کنم و یادم میاد اون اوایل که این صحبت ها تازگی داشت و انرزیم خیلیی بالا بود حتی برخورد ادم ها طرز نگاهشون و کاملا احساس میکردم که فرق کرده و روان شده بود این زندگی و کار ها به راحتی هر چه تمام تر انجام میشد روز به روز سپاسگذارتر و خوشحال تر و امیدوار تر و به دنبال نشانه های جدی برای ادامه مسیر بودم و الان هم هستم

    خوب چرا وقتی میام دوباره روی خودم کار کنم میرم توی بخش عقل کل از پاسخ به مسایل قرانی شروع میکنم و از توحید عملی چون نتایجم این بوده که وقتی از خداوند خواستم راحت ترین مسیر پر سود ترین مسیر سلامت ترین مسیر رو با ایمان جلوی پام قرار داده و لذت بردم و میبرم

    چرا وقتی که دیگران میخوان ی در دسری برام درست کنن به نفع من تموم میشه و عدو سبب خیر شود رو کامل قبول دارم

    بار ها شده که خواستن برای کسب درامد بیشتر حرف بزنن یا حرف زدن یا به نوعی خواستن مشکلاتی به وجود بیارن اما من درامدم بیشتر شده ایده های بهتری به ذهنم رسیده سرمایه گذاری هام در بهترین زمان انجام شده و این روند تا بینهایت میتونه ادامه داشته باشه

    صبح پیش یکی از افراد موفق و الگوی زندگیم بودم که خیلی خوب مدیریت میکنه سیستمی رو که در اختیارش هست ی جمله طلایی گفت که گفتم یکی از دلایل موفقیت این ادم این باوره و یاد کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم افتادم

    گفتند :اونقدر پول ریخته که کسی نیست جمعش کنه یعنی ادم میخواد فقط پول جمع کنه ادمش که باشی پول رو جمع میکنی پول زیاده

    و بلافاصله به خودم گفتم اینو بزار کنار اون باور سنگ فرش هر خیابان از طلاست

    یا نعمت ها و ثروت ها هر روز بیشتر و بیشتر میشوند

    نمیخوام باز کنم اتفاقاتی که سبب خیر و برکت توی زندگیم شده چون بعضی شون تلخ به نظر میان اما نتایج با من این حرف رو میزنن افرین پسر توکل کن و حرکت کن

    توکل کن و ثروت بساز

    توکل کن سلامتی رو بساز

    توکل کن و ارام باش خودش جور میشه

    خدایا شکرت بابت منتی که به سر من گذاشتی و منو توی این مسیر زیبا قرار دادی تا بتونم هم زندگی خودم رو هم کسانی که دوستشون دارم رو تحت تاثیر قرار بدم و باعث گسترش جهان بشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    مسیر روز54

    من بخاطر شنیدن ویس ها نتایح بقیه دوباره قران شروع کردمتعهد دادم ادامه بدم و این مسیر را دوباره شروع کردم هر روز بخشی از تفسیر قران گوش میدم و چقدر دارم بیشتر اگاه میشم اگاه از خدایی که هر چی خوبی برامون میخواد و باورهای اشتباهی که در مغزمون کردن هم با گوش دادن تفسیر درست میشه از همون ابتدایی ترین چیزها که گفتت بهمون و ما کورکورانه قبول کردیم الان بیشتر توحیدی هستم این چند روز چند تا اتفاق پشت سر هم افتاد سیم برق تو دستم ترکیب، دستم سوزوندم اب جوش هم به بدنم ریخت اگه ادم قبل بودم میکفتم چشمم زدن برم اسفند دود کنم یا درمورذش بع خانواده و… میگفتم حتی وقتی برق کامل قطع شد دستم سوخت هیچی نگفتم اروم بودم و فقط فکر میکردم چه فرمانسی دادم بعد یادم اومذ شبش داشتم فکر میکردم این سه راه خطرناکه کنارمونه و شبش هم یک جرقه کوچک زد من توجه نکردم فردا در دستم ترکید وقتی همسرم کنتر برق را وصل کرد دست منو دید گفت چرا چیزی نمیگی دستت سوخته گفتم من خوبم و چیزی نیست روش روغن و نمک زدم و بااینکه سوزش داشت نه غر زدم نه تفسیر کردم فقط گفتم یک حکمتی بوده همسرم گفت چشمت زدن تایید نکردم و برعکس همیشه ادامه ندادم وقتی یکساعت گذشت دستم شستم هیچ اثری از تاول و زخم نبود البته نکته پزشکی اش اینه وقتی دستتون میسوزه فقط روغن و نمک روش بزنید نه تاول میزنه نا جاش میمونه این موضوع را یکبار که ذغال روی ساق دستم افتاد یک پرستار برام انجام داد و من دیدم واقعا جواب میده و همیشه امتحان میکنم تاول نمیزنه یعنی معجزه نیست بلکه روش علمیه معجزه برای من تغییر خودم هست که چقدر من اروم شدم چقدر مثبت شدم چقدر ناخوداکاه اعراض میکنم چقدر من بهتر شدم نه پرسیدم خدایا چرا نه غر زدم فقط گفتم خب صلاح بوده و تمام همسرمم که کمی منفی کفت گفتم میتونست خونمون اتیش بگیره پس خداروشکر الان در دست من ترکید

    ظهرش اب جوش هم که پاشید روی گردنم دستم گذاشتم روش چون میسوخت همسرم منو دید گفت چی شد گفتم هیچی گفت نه مشخصه چیزیت شده چون دستم روی گردنم بود بدون حرکت ایستاده بودم گفتم اب جوش ریخت بهم خوبم چیزی نیست باز گفت چشمت زدن دومیشه صدقه بده منم نه تایبد کردم نه ادامه دادم نه اسپند دود کردم نه صدقه دادم اصلا یادم رفت شبش ذغال افتاد روی دستم تا سه نشه بازی نشه سومیش بود اینباز حتی کسی نفهمید سوزش داشت اما بهش بی توجهی کردم برای اینکه بقیه متوجع نشن روغن و نمک هم نزدم متاسفانه الان جاش تاول شد ولی باز برام مهم نیست چون حتما حکمتی بوده اگه ادم قبل بودم بعد اول صدقه و اسفند استفاده میکزذم دوساعتی در مورد حرف میزدیم تحلیل میکردیم بعد بار دوم میشد میگفتم صددرصد چیزیه بدتر اول برای عالم و ادم میکفتم بار سوم که دیگه ایمان می اوردم بله چشمم زدن و کلی حرف در موردش میزدم اما من دیگه اون ادم سابق نیستم و الان اینجا فقط نوشتم که تغییراتم متوجه بشید و در موردش کلا هیچجا چیزی نگفتم این میشه توحید و تغییری که من بعد از 54روز کامل بدست اوردم جدا لز بحث مالی که اونو قبلا گفتم این منم یک ادم جدید با رفتارهای جدید و خودمم از رفتارها خودم تعجب میکنم چون ناخوداکاه من انجام میدم یعنی من تصمیم نمیگیرم بلکه مغزم میگه سکوت کن خدا بهتر بلده و این بخاطر هر روز تکرار کرذن فایل ها و اموزش ها هست دقیقا مغزم داره خودکار میشه

    ممنون از خدایی که منو انقدر داره تغییر میده دارم بهترین خودم میشم و ممنون از دستان خدا شما استاد عزیز که این مسیر را رایگان قراردادین سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فرزانه در مسیر آگاهی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    رد پای من در روز پنجاه و چهارم از سفرنامه

    سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم

    توحید عملی

    استاد عزیزم چقدر این فایلتون تأثیرگذار و جانانه بود واقعا توحیدو میشه در کلمه کلمه کلامتون لمس کرد و من چقدر خوشبختم که در مسیر این اگاهی ها و در مسیر توحید عملی هستم و تلاش میکنم که هرروز یه قدم کوچیکم شده به سمت توحید بردارم.

    استاد جانم دیروز بین دوستام صحبت از این بود که دنیا خیلی زشت و کثیف و پر نازیبایی شده چقدر جهان بد و پر ظلم و …داریم همه تایید میکردن و من در سکوت فقط توی دلم به شما فکر میکردم که توی این دنیایی که میگن دارید بهشتو تجربه میکنید در نهایت ازم پرسیدن افسانه نظر تو چیه؟!!!

    و من با لبخند گفتم من در حال حاضر این دنیای زشت و کثیف شمارو تجربه نمیکنم نگاه من با نگاه شما متفاوته من دنیارو پر زیبایی و شادی نعمت و ثروت میبینم دنیایی که من میبینم پر عشق و لذته و هرروز قشنگی های بیشتری رو ازش درک میکنم

    خب دوستان عزیز مسخرم کردن⁦:⁠-⁠)⁩ که تو داری انکار می‌کنی داری شعار میدید نمیخای این دنیای پر از ظلم و سختی و رنجی رو ببینی

    من بحث نکردم خندیدم گفتم من از این نگاه و از این دنیای قشنگم راضیم حالا مهم نیست که بقیه چی فکر میکنن

    اینو گفتم که بگم چقدر قشنگ استاد جانم گفتید که ما هر کدوم در یک دنیای مجزا زندگی میکنیم دنیای مجازی من با دنیای دوستم متفاوته و این تفاوت بخاطر نوع نگاهمون افکارمون باورهامون و توحیدمونه

    منم قبلا نگاهم مثل دوستانم بود ولی طی دوسالی که دارم تلاشمو میکنم که نگاهمو باورهامو حداقل یه کوچولو شبیه استادم کنم یعنی توحید عملی رو توی زندگیم اجرا کنم دیگه کلا حتی اون دنیای زشت و نازیبایی که داشتمم اونقدری یادم نمیاد و الان دنیای من پر زیبایی و عشق و موهبته

    بابت این نگاه و توحید هرچقدر کوچیک باز هم هر لحظه سپاسگزار الله یکتایی هستم که منو در مسیر درست الهی هدایت و حمایت می‌کنه

    افسانه یادت بمونه که وقتی در مسیر درست قرار میگیری به سمت بهترین ها هدایت میشی

    یادت بمونه خدا به بنده هاش ظلم نمیکنه و این خودمون هستیم که در حق خودمون ظلم میکنیم

    یادت بمونه خدایی که توی قران هست خودش گفته ما به همه کمک میکنیم چه بخوای بری بهشت چه جهنم

    یادت بمونه فاکتور اصلی توحید است

    یادت بمونه روی ادمهای حساب نکنی و قدرت رو فقط به خدای خودت بدی

    In god we trust

    در پناه الله یکتا شاد و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: