اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به هر حال آدم هستند و قولی میدن و ممکن هست یادشون بره.
اما نگران هم نباید باشی از تاثیر آدم ها روی زندگیت. خداوند قدرت خلق زندگیم رو به من داده و هیچکس قدرت تاثیر روی زندگی من رو نداره. نه باج دادم نه نگران بودم نه وارد سیستم دولتی شدم که سر کج کنم.
دیگه این وجود نداره که شماها بگید من میخوام برم فلان رشته بابام نمی ذاره. من میخوام با فلانی ازدواج کنم فلانی نمی ذاره.دولت نمی ذاره، اقتصاد نمی ذاره، دلار نمی ذاره، فلانی نمی ذاره، گره زدن روی بختم و فلانی سپاهی هست فلانی اطلاعاتی هست و ال میکنه و پدرت رو در میاره و….
خودت هستی که زندگیت رو میسازی و هیچکس هیچ قدرتی نداره مگر اینکه ما بهش قدرت بدیم مگر اینکه ما باورش کنیم مگر اینکه ما شرک بورزیم
من آدم خاصی نیستم خدای من خدای خاصی هست.خدا داره کارهای منو انجام میده. همه دارند به من کمک می کنند و هر کس که فکر کنه می تونه به من آسیب برسونه اشتباه کرده اون داره به من خدمت می رسونه رایگان. چرا؟ چون افکار من هست که زندگی من رو می سازه و اون تو افکار من جایی نداره. فکر من هست که داره اتفاقات اطراف من رو بوجود میاره هر کدوم از ما داریم تو دنیای مجزای خودمون زندگی می کنیم. من دارم زندگی خودم رو بوجود میارم تو داری زندگی خودت رو بوجود میاری حالا اگر تو افکار شرک آلود داشته باشی یعنی بترسی و فکر کنی فلانی ممکنه کار رو خراب کنه طرف نماینده مجلس هست شوهرم گفته رئیسم تهدیدم کرده و…. وقتی ما می ترسیم یعنی قدرت رو دادیم به غیر خداوند
و خداوند میگه من همه چیز رو می بخشم به جز شرک. دلیل اینکه یوسف سال های سال در زندان موند این بود که شرک ورزید. امکان نداره کسی شرک بورزه و تجربه زندگی خوبی رو داشته باشه.
همه ما قسمتی از شرک و توحید رو داریم و باید روی باورهای توحیدی کار کنیم.
تنها قدرت جهان رب هست و هیچ چیز دیگه ای قدرت نداره. نه انسان نه جن نه پری نه رییس جمهور کشورها
*وقتی ی پیشرفتی رو نمی کنی بدون که یک ایرادی تو باورهات هست یک ترمزی هست و اونها رو باید درست کنم. من عاملم من عامل خوشبختی و عامل بدبختی و من عامل همه چیز خودم هستم. با نگاه توحیدی همه چیز از ثروت و اعتبار و وسلامتی و روابط و آرامش و.. بهتر و بهتر میشه.
اگر خدا رو باور کنید در وجودتون فارغ از مذهب
نگاه توحیدی فارق از دین و مذهب هست و توحید درونی هست.نمونه اش حضرت ابراهیم هست.
اگر نگاه توحیدی رو در خودمون بوجود بیاریم همه چیز حل شده است از ثروت و نعمت و سلامتی و روابط و.. به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشود. مثل جریان رودخانه، روییدن درخت ها
نعمت و ثروت داره به صورت طبیعی ایجاد میشه اگر ما جلوی ورود نعمت ها و ثروت ها رو نگیریم با نگاه شرک آلود و عوامل بیرونی. مثل دلار،ترامپ،رقیب،گمرک و…
اگر شما در مسیر درست قرار بگیرید به خدا هر سیلی زلزله ای ترامپی هر اطلاعاتی به شما کمک خواهد کرد و نیتش مهم نیست و نتیجه ای که ایجاد می کنند نعمت بیشتر،ثروت بیشتر و توکل بیشتر، سلامتی بیشتر و اعتماد به نفس بیشتر و …
باور توحیدی اصل هست این اثرگذار هست.
روش های بازاریابی یا جلب تبلیغات و…. اصل نیست این ها فرعیاته. وقتی تو در مسیر توحید قرار میگیری هدایت میشی به اون دکتر خوبه هدایت میشی به اون روش خوب تبلیغاتی سلول هات هدایت میشن زیبایی و تاثیر تو روی دیگران اور می ذاره.
من با افکار توحیدی و باورهای خودم دارم زندگیم رو رقم می زنم اگر قدرت رو از دیگران بگیرم و بدم به خدای خودم که خدای من قدرتش رو داده به من
این هم نیست که بگیم خدا تصمیم می گیره که چه اتفاقی برای ما بیوفته. یا مثلا خدا حال میکنه به یکی ثروت بده به یکی نده بغضی ها میگن ما همه تلاشمون رو کردیم خدا نخواسته برای ما
خدای توی قرآن سعادت دنیوی و اخروی رو برای من خواسته.خدایی که توی قرآن هست به بندگانش ظلم نمی کنه و بندگان خودشون به خودشون ظلم می کنن.خدایی که توی قرآن هست میگه هرچی رو که میخوای من بهت میدم. خدایی که توی قرآن هست میگه زمین و آسمان را مسخر کردم برای شما . خدای توی قرآن میگه به خدا توکل کن که خداوند متوکل کنندگان را هدایت میکنه و دوستشون داره. خداوندی که در قرآن هست میگه هولا و هولا ما به همه شما کمک میکنیم چه بخواهید برید جهنم و چه بخواید برید بهشت.
اگر ما نگرانیم و می ترسیم یعنی ما داریم شرک می ورزیم و داریم قدرت رو می دیم به غیر خداوند.
دلیل موفقیت و دلیل اتفاقات خوب و دلیل اینکه هر روز شرایط من بهتر شد این بود که نگران آدم های دیگه نبودم.
فایل بسیار عالی بود چند روزی هستش به قول استاد که گفت ذکر تون این باشه اهدنا صراط المستقیم رو مدام میگم تا امروز این فایل رو جذب کردم خدایا شکرت.فقط ی سوال تو ذهنم هست در مورد ورود ثروت فقط توکل به خدا داشتن و توحیدی بودن کافیه یا درکنارش باید موانع ذهنی درمورد ثروت رو هم برداشت؟ یا اینکه باورهای درستی درمورد ثروت داشته باشی فقط کافیه و دیگه نیازی به توحیدی بودن نیست ممنون میشم راهنمایی بفرمایید؟
دوست عزیز برای رشد مالی نیاز هست باورهای مالیتون اصلاح بشه اما باورهای توحیدی هست که شما رو به شکل آسان و معجزه آسایی به سمت تغییر باورهای مالی به صورت بنیادین سوق میده، خود استاد هم قبل از نتیجه ی مالی، چون باورهای توحیدی داشتن دلیل عدم موفقیت مالی رو عوامل بیرونی ندونستن و میدونستن ایراد از باورهاشونه، در واقع توحید یعنی درک این موضوع که هر مشکل مالی ای در بیرون نمود یه شرک خفی در درون هست.
باورهای مالی اگر درست باشه اما باورهای توحیدی ایراد داشته باشه تا یه جایی امکان داره رشد کنید اما از اونجا به بعد متوقف میشید. باورهای مالی و توحیدی از هم جدا نیستن، باورهای ایراد دار ما در مورد ثروت اگر خوب بهش دقت بشه مشخصه که شرک آمیز هم هست، یه مثال از باور در مورد ثروت میزنم تا ببینید باور مالی و توحیدی دو چیز جدا از هم نیستن: اینکه ثروت رو بد میدونیم هم یه باور ایراد دار مالی هست هم شرک آمیزه، توی ذهن ما خداوند جدا از ثروته و منبع ثروت رو خدا نمیدونیم برای همین ثروت رو کثیف میدونیم وگرنه چیزی که از سوی خدا باشه و منبع اش رو خدا بدونیم که نمیتونیم بپذیریم غیر معنوی و کثیف هست، توی ذهن ما ثروت یه سمته و خدا هم در سمتی دیگه و این یعنی دوگانگی، این یعنی نبود یگانگی و توحید.همینطور سایر باورهای ایراد دار مالی.
خداوندازهزار راه شناخته ونشناخته می تواند به من ثروت برساند-
ثروت ساختن کار بسیار آسانی است.
باران رحمت وثروت الهی همواره در حال ریزش است .
و…
وهمه اینها یعنی اینکه توبه یک رب وقادر مطلق وابسته ای که صاحب وفروانروا و مالک است ووبراش در هیچ چیز شریکی قائل نیستی وهمه اینها یعنی توحید ولذا نتیجه اینکه
خداوندازهزار راه شناخته ونشناخته می تواند به من ثروت برساند-
ثروت ساختن کار بسیار آسانی است.
باران رحمت وثروت الهی همواره در حال ریزش است .
و…
وهمه اینها یعنی اینکه توبه یک رب وقادر مطلق وابسته ای که صاحب وفروانروا و مالک است ووبراش در هیچ چیز شریکی قائل نیستی وهمه اینها یعنی توحید ولذا نتیجه اینکه
فرمایش ندای عزیزم کاملا صحیح هستش: «برای رشد مالی نیاز هست باورهای مالیتون اصلاح بشه اما باورهای توحیدی هست که شما رو به شکل آسان و معجزه آسایی به سمت تغییر باورهای مالی به صورت بنیادین سوق میده»
من درمورد ازدواج یه باور کاملا اشتباهی داشتم، و همزمان از خداوند طلب ازدواج سالم و موفق میکردم. نتیجه این شد که به جایی هدایت شدم، در محل کارم، که یک سال، روزانه باور درست در آنجا میشنیدم و میدیدم. و باور صحیح در من ریشه ای تغییر کرد و بهبود یافت، و نتیجه اش هم شد ازدواج موفق.
در کل زمانیکه از خداوند چیزی طلب میکنیم، مارو به راه راست و باورهای درست جهت رسیدن به خواسته هدایت میکنه.
من نظر خودمو در این مورد میگم اونم تا مدار این لحظم که درک کردم ، امیدوارم کمک کنه بهتون و بیشتر به خودم .
بنظر من توحید خودش همه چیزه . در واقع همه ی آموزش های استاد بر اساس همون توحیده ، یعنی اصلا نمیشه ما توحیدی باشیم و باور نامناسب داشته باشیم ، چون اون باور نامناسب خودش شرکه . به میزانی که ما توحیدی تر میشیم و بیشتر روی توحید کار میکنیم موانع ذهنی برداشته میشه و باور مناسب ایجاد میشه . توحید یعنی من فقط و فقط روی خدایی حساب میکنم که همه ی عزت و ثروت از آن خودشه ، حالا میشه این جنبه ی خدارو باور کرد و ثروت نداشت؟
کار کردن روی باورهای ثروت آفرین خودش کار کردن روی یکی از جنبه های توحید یعنی ثروتمند بودن خداوند و از آن اون بودن همه چیزه .
از ته دلم آرزو میکنم همه ی لحظات زندگیم رو در حال عمل کردن به این دیدگاه باشم .
انقدر شرمنده از خدا شدم که اشکام نمیذارن صفحه کیبوردرو ببینم …. تاهمین دوهفته پیش وحشتناک دچار شرک شده بودم قدرت رو داده بودم به یه ادمی که فکر میکردم زندگی من تو دستای اونه زندگیم شده بود فال قهوه همین دوهفته پیش بود رفتم فال قهوه و بهم گف تو هیچ اینده ای نداری نه شانسی برای پزشک شدن داری و تا اخر تنها میمونی تو رو راهتو بستن و من چقدددددددددر حالم خراب بود دنیا رو سرم اوار شد به همه فحش میدادم اما نمیدوستم خدا بااین کار راه تمام فال قهوه ای که میرفتم هزینه های بالایی ک کردم رو برای همیشه بست نمیدونم چه اتفاقی افتاد کتاب رویاهایی ک رویا نیستن شما رو ک 7 سال پیش تهیه کرده بودم رو از زیر تمام کتابام پیدا کردم و یه صبح تا شب بدون توجه به درسم کتاب شمارو خوندم و همون روز چقد همه چیز خوب پیش میرفت و من چقدر اتفاقی اینجارو پیدا کردم … من چقدددددرررررر بیخودی از اسم کنکور میترسیدم ک هر موقع اسمش میومد تنم میلرزید که نکنه بچه های خفن باعث شن من نتونم که نکنه از پس سوالا برنیام که نکنه رحمت خدا منو شامل نشه………………. باتمام اشتباهاتم من تو مسیری قرار گرفتم که بفهمم من کجام خدا کیه ……… این روزا بیشتر وقتم شده تو سایت شده بگردم بیشتر خودمو خدای خودمو پیدا کنم….. خدایا این بار یه جوری میگم شکرت یه جوری میگم دوستت دارم که جبران اون همه پشت کردن های من به تو باشه حالا دیگه خودمو راحت تر تو لباس سفید پزشکی میتونم ببینم دیگه باور دارم منم میتونم سال دیگه اسممو تو قبولیا ببینم….. جناب عباس منش هرجای این زمین هستین حال خوبمو بعد از خدا مدیون شما هستم
الان داشتم یه میکس فوق العاده از استاد گوش میدادم که راجع به توحید بود و یادم اومد که روز کنکور داشتم این فایلو تو راه رفتن گوش میدادم و چقددددددر باعث ایجاد آرامش در من شد و باعث شد که نتبجه دلخواهم رو بگیرم با وجود اینکه خیلیا بودن که بیشتر از من درس خوندن اما اصلا از نتیجشون راضی نبودن.
حالا دیگه بگذریم از کل سال کنکور که بسته آفرینش و مخصوصا قسمت تجسم کمک فوق العاده من بودن تو راه رسیدن به دانشگاه و رشته مورد نظرم.
توحید ! همه چیزه اگر درکش کنیم . تمام مشکلات ما از ندیدن دستان خدا و منطقی فکر کردنه.
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر ، آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر ، رنج از پی رنج آید زنجیر پیِ زنجیر
?باید توحید داشت
باید به خدا بسپاری….
?اونه که جریان خیره ، آخرشم تو رو میبره سمت خیر و خوشی بیشتر
?باید قدرت رو از غیر خدا بگیری ، حتی ذهنت… که نجواگره . باید فقط بسپاری به خدا
توحید یعنی تمام کارارو خدا میکنه.
توحید یعنی…
انقدر جرات و جسارت داشته باشی که بتونی تو اوووووج نگرانی و دل مشغولی بگی :خدای من ، داره کارامو ردیف میکنه ، بعدشم تو دلت قشنگ حس کنی که خدا داره برات همه کار میکنه.?
?توحید یعنی شُل کن و انقدر گیر نده به چگونگی و آخه چیکار کنم هااااا ، بزار خدا برات کارا رو پیش ببره.
توحید یعنی رها باش…
از همه چیز و همه کس رها باش،،،
ولی…..?ته دلت یه خدایی داری که باهاش یه آرامش همیشگی داری
آرامش تو صدات هست
تو نگاهت هست?… تو نفس کشیدنت? ، تو راه رفتنت ، تو صحبت کردنت.
توحید توحید توحید…..
وقتی توحید داری ، دیگه تو کلّ ?دنیاااا یه تویی و یه خدا ….
یه خواسته و یه پاسخ…
یه عبد و یه رب… دیگه هیشکی و هیچی برات تعیین کننده نیست.
?توحید اونجاییه که حتی ذهنتم خاموش میکنی و خودتو میندازی بغل خدا
و فقط به هدایتهای خدا گوش میدی و انجامشون میدی.
توحیدی بودن یعنی تکلیفت روشن و راحته تو میگی به خدا و خدا برات انجام میده و تماااام موجودات حتی انسانها مسخر تو میشن و کل دنیا به راه میفته تا تو رو به خواسته ات برسونن.
توحید یعنی
ایمان (بی قید و شرط به خدا) تسلیم بودن محض.
توحید یعنی خدایا من فقط و فقط و فقط… به تو میگم و ، فقط و فقط و فقط… از تو توقع دارم.
این پاسخ خداوند به من بود بعد از اینکه ۱۰ ماه تلاش کرده بودم و تمامی قراردادهایم یکی بعد از دیگری در قدم آخر کنسل شده بودن
و من هاج و واج از پاسخ خداوند !!
[خدایا من تو این چند ماه یه دفتر ۲۰۰ برگ فقط سپاسگزاری هام شده ! بماند کار روی باورهام و گوش دادن فایلها و جملات تاکیدی و کنترل ورودی هام….
احساس من بالای ۹۰ درصد مواقع خوب بوده ..به زبان و کلام به خودت توکل کرده بودم …گفته بودم خدایا خودت درستش کن…صد بار نوشتم خدایا تو همه کس منی ..خودت کارام رو پیش ببر ]
چند روز که اصن کُپ کرده بودم ..و واقعا خسته بودم ..هم جسمی ..هم روحی …گفتم خدایا من هر کاری به فکرم میرسید انجام دادم …هر چی نشانه و الهام هم دادی عمل کردم .پس چرا حااااالا میگی ؟!!
شرک !!!
من که از تو کمک خواستم …باید دیگه چکار میکردم ؟!!
دیدم دارم احساسی برخورد می کنم ..یه چند روز بیخیال همه چیز شدم تا بتونم این خدا را به شکل یه سیستم بی احساس ببینم و باهاش به شیوه منطقی برخورد کنم..اما این سوال که کجا شرک ورزیدم تو مغزم باد کرده بود!! و داشت منفجر میشد !
…بعد از چند روز به خودم گفتم یکساله دارم از تمام دقیقه هایی که بقیه دارن دور میریزن برای باورسازی و تجسم و کارکردن روی پاشنه های آشیلم استفاده می کنم …چقدر روی کنترل ورودی هام کار کردم..اینجای کار بی خیال بشم!!
نه !
گفتم من راه دیگه ای که به اندازه این مسیر حال و روزم رو خوش کرده باشه نمیشناسم …من قبل از این شیوه دهها روش رو تست کردم و واقعا آرامش الانم رو نداشتم ..
به خودش گفتم ..خودت بهم بگو …برام واضح کن ..این تلاشهای شرک آلودی که میگی چی هستن؟ بهم نشونشون بده ..من واقعا نمی فهمم داری از چی صحبت می کنی !!
و#هدایت شدم به سفرنامه …
بعد #هدایت شدم به کار کردن روی باور احساس لیاقت
( که تا جایی که من تا الان متوجه شدم تنها راه بدست آوردنش شناخت عمیق تر موجودیت خودت و ارتباط این موجودیت با خدا و عظمت خداست ..
حالا از صبح تا شب تو گوشت هنزفری بزار و گوش بده : من ارزشمند هستم …
تا وقتی درک نکردی( چرا من ارزشمند هستم ؟ )
بعد از یه مدت احساس لیاقتت یه ذره جَو میگیره و بالا میره ؟ ولی به محض اینکه دیگه گوش ندی ..دوباره میاد پایین …
میدونی چرا میاد پایین ؟
[چون صدای آروم ذهنت رو نمیشنوی که میگه: تو با ارزش هستی؟!! …فک نمی کنم ..تجربه ای تو فلان کار که نداری …مدرک فلان دوره رو هم که نداری …اون محصول عزت نفس و ثروت استاد رو هم که نخریدی هنوز …کارم نکردیشون که بگم حداقل چند تا باور درست و حسابی ساختی …
دورِ رابطه با دوست و آدمیزاد رو هم که خط کشیدی ..نه عشقی ..نه رابطه ای ..نه دوست صمیمی …مثل این غارنشینا خودتو ایزوله کردی !! ..
پس چرا فکر می کنی با ارزش هستی سما ؟]
.باید منطقیش کنی…چرا ؟
و اگه منطقت ذهنت رو قانع نکنه مثل اون مثالی میشه که خدا زده …داری روی غباری که روی یه سنگ سخت نشسته دانه میکاری که با یه باد ( یه تضاد ) همه چی رو از دست میدی ( بازم احساس بی ارزشی می کنی )
جواب این (چرا )هر چی برات قانع کننده تر باشه ..احساس لیاقتت بالاتر میره و البته با ثبات بیشتر ..)
#بعد هدایت شدم به کار کردن متمرکز روی توحید ( فایلهای توحیدی استاد و خواندن قرآن)
از خدا خواستم هر لحظه ای که دارم شرک میورزم …خودش منو متوجه کنه …چون واقعا نمی تونستم تشخیص بدم ..
من هیچ وقت نمی رفتم بالای صندلی و داد بزنم #فقط فلانی هست که میتونه قرارداد منو جمع کنه یا من #فقط روی خودم حساب می کنم !!!
جدی میگم !! هیچ وقت این کارها رو نمی کردم 😂😁
کلی سپاسگزاری و حال خوب و تجسم و جمله تاکیدی و فایلهای استاد و …فقط اینا بود
😊😊
و اینکه چقدر من برای شروع قرآن مقاومت داشتم ..دو سه بار تو این چند ماه با نشانه خدا بهم گفته بود شروع کن ولی احساسم بد میشد برای شروع کردنش ..حتی یه دفعه هم تا چند روز خوندم باز رها کردم
منطق ذهنم این بود : همش میگفت سما خانم ؛مگه نه اینکه سالهای قبل چندین بار قرآن رو فارسی و عربی خوندی …هر چیزی هم که ازش فهمیدی رو عمل کردی
ولی تجربه خوبی از نتایجش نداشتی ..
در واقع همش میگفتم بزار روی باورهام کار کنم ..یه کم قوی تر بشم و قرآن رو با ذهنیت جدید بخونم ودرک کنم ..وگرنه بازم بی فایده است
تازه یه دلیل دیگه هم داشتم …میگفتم بابا این همه سال خودتو درگیر خدای غلط و قرآن و مذهب کردی ..همه تلاشهات بی ثمر موند …حالا همه ام نه ..ولی واقعا صدها برابر نتیجه بیشتری باید حاصل میشد و….نشد !!
میگفتم بزار یه ذره حال خوش رو تجربه کنم ..تغییر های دلخواهم را ایجاد کنم ..زندگیمو تغییر بدم ..باورام قوی بشن …قرآن هم میخونم
داشتم با این خدای جدیدم کلی حال میکردم😙😙
بعدش هم اینهمه آدم موفق و خوشبخت …مگه همه قرآن خوندن ..قرآن هم یه وسیله است ..
البته الان که دارم فکر می کنم با این همه باور اشتباه و داغونی که من داشتم بیشتر از این هم نباید تلاشهام نتیجه میداد….نتیجه قبل از اینکه نیازمند وسیله های درست باشه …نیاز به بِیس باورهای درست داره…همه چی باوره ..قرآن میتونه بهنرین وسیله باشه ولی وقتی باورات درست باشه )
ولی بالاخره شروعش کردم ..چون درک کردم که تمام باورهای غلطی که تا الان درآوردم و دارم کار میکنم …ریشه اون باور به شرک بر میگرده و یا عدم شناخت عظمت و قدرت خداوند ….
🤔😑
اگه اون تَه مَه های قلبت فکر می کنی خودت و یا دیگری در بدست آمدن نتیجه نقش داشتین…میارتت تا قدم آخر بعدش هر چی ساختی خراب میکنه😑
اون خدای با عظمت و قدرت خراب نمی کنه …اون که قدرتش رو داده به تو ..که خودت بسازی هر چی میخوای
باور غلط ات…فرکانست ..خراب می کنه
تا همین قدر نتیجه بیشتر نمیده…مثلا این که بوی پول را احساس کنی و حتی صدای اونو …ولی لمسش نمیکنی !! 💸💸💸💸
باید اون تَه قلبت رو پاک کنی ..باور داشته باشی که این محصولی که داری ازش استفاده می کنی ، این تلاشهای با اشتیاق برای باورسازی ، این وضوح خواسته هات ، این حال خوبت یه طرف و اینکه حتی ذره ای خودت و دیگران را در روند موفقیت یا نتیجه ات دخیل ندونی طرف دیگه است
باید درک کرده باشی با پوست و استخوانت که اونه که داره کارها را جلو میبره …نه حرفه ای بودنت …نه عقل ..نه تجربه ات …نه ظاهر جذابت ..
💎باید درک کنی حتی خودت هم در موفقیت های خودت وسیله هستی ..خودت هم در نتایجِ خودت ، دستِ خدایی و این نتایج را داره اون نیرو رقم میزنه💎
نه به کلام ! اون صدای آرومی که ذهنت میگه …
من نتونستم بشنومش تا اینکه از خودش خواستم شرک رو لحظه به لحظه تو افکارم ، احساسم و رفتارم تشخیص بدم
حتی تنها کسی که میتونه شرک رو برامون واضح کنه هم خودشه ..اینقدر ریزه که من بعضی وقتا با خودم میگم اگه من از خودش نخواسته بودم ..صد سال که هیچ …هزارسال هم فکر می کردم و دوره و کتاب و..هر چی فکر کنی میگذروندم نمیفهمیدم …نمیشنیدم .
اون فکر خیلی خیلی آرامی که تو اون موقعیت میگه (شاید ” این ” بتونه کار منو درست کنه ..) یا ( خودم درستش می کنم )
در صورتی که از خدا خواسته بودم -همین دیروز- کلی باهاش صحبت کردم …که چی میخوام ..چطوری بشه …نوشتم ..سپاسگزاری هم کردم
الان دیگه یواش یواش داره دستم میاد …باید هر لحظه حضور داشته باشم و وجودش رو درونم حس کنم تا شرک نورزم
دارم درک می کنم همه چیز خداست ..مادی و انتزاعی
تمام آنچه هست : انسانها ، اجسام مادی و ویژگی های انتزاعی از انرژی خداوند تشکیل شده..
همکار ، پدر ، مادر ،…
در ، صندلی ، خودکار، ماشین، پول
جذابیت ، زیبایی ، گیرایی ، زشتی …
پس همه چیز از خداست و اعتبار همه چیز به خدا بر میگرده
و از بُعد دیگه هم..وقتی یه کاری برای یه کسی انجام میدم و کلی ازم تشکر میکنه …اونجا هم باید حواسم جمع باشه .
باید اظهار کنم تو قلبم ، تو ذهنم که ..من نبودم ..خودت بودی خدا ..باید سپاسگزارش باشم که منو به عنوان دست خودش انتخاب کرده تا این احساس لذت بخشِ مفید بودن برای بقیه رو تجربه کنم
راستش داشتم فکر میکردم پس این آدمهایی که به همه چی رسیدن .ثروت ، مقام ، شهرت ، …یا تو یه زمینه ای نفر اول شدن تو سطح جهان …چقدر قلب و ذهن پاکی دارن ..چقدر باایمان تر از بقیه مردم هستن
واقعا تحسینشون میکنم ..💎
یه چیز دیگه ..به نظرم اینکه تلاش کنی نگاهت و عملت توحیدی تر بشه یه سطح از آگاهیه…و اینکه اصن بفهمی داری شرک میورزی و راه اشتباه رو میری یه سطح دیگه است
به نظرم ۹۰ درصد شایدم بیشتر.. توی سطح دوم هستن..طرف اصن نمیدونه مشرکه … اصن مفهوم شرک رو نمی دونه .. داره ناآگاهانه شرک میورزه ..روحشم خبر نداره مشرک شده
..فکر می کنه اگه بیفته به پای کس دیگه مشرک میشه …نمی دونه اگه تمام آداب عبادیت رو به جا آوردی ..سپاسگزاریش رو هم کردی و حال خوبم داشتی ..ولی یک درصد روی خودت یا دیگری حساب باز کردی …شرک ورزیدی …و خراب کردی
بی نهایت خدا را سپاسگذارم که این چنین زیبا خودش را در قلم تو به من نشون داد
این کامنت برای من جزو کامنت های فوق العاده بود و خدا را شکر میکنم که فقط به خوندم کامنت های لایک شده اکتفا نکردم و به الهامم گوش کردم که هر فایلی را دیدم تمام کامنت های اون را بخونم
الان که نکته برداری کردم دارم به خودم میگم میدونی فقط با همین کامنت چند سال جلو افتادم
اومدم بعضی دیدگاه های دیگه را هم خوندم ازت و متوجه شدم جزو کسایی هستی که قانون را خوب درک کرده و خیلی خوشحال شدم کلا وقتی کسی تو هر کاری نتیجه میگیره لذت میبرم
امیدوارم همیشه تو این مسیر موفقیت های بیشتری را دریافت کنی و شادتر و ثروتمندتر و معنوی تر باشی
امروز چندتا فایلی که گوش کردم همه از توحید بود. یکیش همین فایل فووووق العاده ک از همون اولین باری که دیدمش شیفتش شدم. و باز امروز که گوش کردم برام تازگیه همین لحظه رو داشت که انگار اولین بار بود میشنیدمش! و چقـــدر عاشقشم…همین الان هم داشتم «ثمره بروزرسانی فایل های دانلودی» رو گوش میکردم.
هر بار به یه نکته جدید هدایت میشم..
و این بار…
به آرامش، متانت، صبر، احترام، و تمرکز و لبخندِ پر از عشق و آرامشِ جا افتاده در شخصیتِ این دو آدم!
و به خودم نگاه کردم!
من خیلی آدم پر شور و هیجان و پرانرژی و شاید گاهی پر حرف و البته خوش خنده ایم 😄😉
اما یهو این هیجان و قیل و قالِ معروف و مخصوصم فروکش میکنه و من ناگهان چنان ساکت و ساکن میشم که گاهی همه شک میکنن!
اما!
نکته اینجاست…
این شخصیتِ پرشور و در کنارش ساکن، یک جاییش عوض شده!
یک جایی تو قلبِ این ماجرا تغییر کرده!
یک جایی رنگی متفاوت گرفته که داره به بقیه لایه ها هم نفوذ میکنه!
من چقدر شیفتهٔ این دوشخصیتم که در محفلی الهی دارن کلامِ پروردگار بیان میکنن…
من چقدر شیفتهٔ این خودمم که امروز با همهٔ قیل و قال و سکونِ خاصِ خودش، دیگر اون آدمِ دیروز نیست!
وقتی توحید رو درک میکنی شخصیتت دگرگون میشه!
و توحید که با ابراهیم بیان شده…
توحید
چند روزه نامِ ابراهیم داره درونم ندا میده..
ابراهیم…
چه قدرتی میتونه داشته باشه فقط یک اسم!
اسمی که ندای توحید سر میده..
اسمی که یک نفری را در جهان به تصویر میکشد که با او فقط خدا دیده میشود و نه آدم!
اما آن آدمی دیده میشود که ظهورِ باشکوهی از خدا بر زمین است…
و الگو میشود…
و بعد نامش دلِ منی را میلرزاند که میتپد برای خدایش…
توحید…
همه چیز از همین واژه آغاز میشود. از واژه ای که ابراهیم را در بندِ معبودش کشید. واژه ای که یک کالبد را به نوری بی انتها بدل میکند!
این واژه حرف نیست! ابراهیم یک اسم نیست!
ابراهیمِ دیروز و امروزِ ما!
ابراهیمی که اسماعیل هایش را قربانی کرد…
ابراهیمی که بت ها را شکست..
ابراهیمی که آتش را گلستانه در آغوش کشید…
مثلِ ابراهیمِ امروزِ ما که ابراهیمِ آنروزها را الگوی خود دید و امروز عباسمنشی ابراهیمی میکند برای خدایش…
و ما چقدر خوشبختیم که ابراهیمی شدیم…
و ما چقدر عزتمندیم که این توحید را درک میکنیم…
معبودم..
یگانهٔ من…
من هم ابراهیم میخواهم…
مرا هم ابراهیمی کن…
مرا هم خدایی کن…
من از آن لحظه که عشقِ تو را دیدم دل بریدم…
دلم برید و جسمم را هم به بریدن کشاند از همه…
تمرینِ بریدن و رها شدن میکنم با نگاه کردن به ابراهیمهایت…
و چنان شیفته ام کرده اند که من نیز میخواهمش…
و همان روزی که به من گفتی دل بردار از همه و فقط مرا ببین، من هم موسای خودم را به نیل انداختم…
گفتی این موسایِ تازه شکفته را رها کن، من موسای پیامبر به تو میدهم..
و من رهایش کردم…
و تو خود میدانی که من رهایش کردم نه برای باز یافتنش، که برای داشتنِ تو…
من موسایم را به نیل انداختم تا تمرینِ بندگیِ تو کنم…
تا تسلیمِ تویی باشم که همه تویی…
معبودم من موسایم را به نیل انداختم و حالا دلم ابراهیم میخواهد…
و میدانم ابراهیم داشتن یعنی ابراهیم شدن!
تو بگو اسماعیلت را قربانی کن…
تو بگو در آتش شو…
میدانم که گلستانم میشوی…
اما…
این را هم میدانم که من تا ابد محتاجِ توام…
تو که باشی من اسماعیل هایم را به قربانگاه میبرم…
تو که باشی من هاجر را به بیابانِ سوزانِ تو میسپارم..
تو که باشی من شجاعت دارم..
من لیاقت دارم..
من همه دارم چون تو دارم…
پس معبودم…
مرا غرقِ خودت کن که من مشتاقِ ابراهیم شدنم…
بله..
توحید همه چیزه!
چون هر کی اومد توی این سایت که پولدار بشه عاشق شد!
چون هرکی اومد زندگیشو از قعر چاه بکشه بیرون، پرواز کرد!
چون من اومدم پیدا بشم، رها شدم…
اومدم همه چیز پیدا کنم یک چیز یافتم که همه چیزم شد…
توحید همه چیزه..
چون خدا همه چیزه…
چون خدا دستِ مهرِ مادر و پدر و همسر و فرزنده..
چون خدا رئیس بانک و رئیس سازمان ملل و رئیس جمهور و همه کارهٔ همه جاست!
چون همون ثروتیه که براش اومدیم اینجا!
چون همون عشقیه که تو زندگیمون از دستش میدیم ومیاییم اینجا بدستش بیاریم!
چون همون شجاعتیه که ترس ها رو زیر پاش له میکنه!
همون یعقوبیه که اسماعیل هاش رو قربانی میکنه!
کسی که هنوز پا به این دنیا نذاشته و آماده نیست، وقتی بفهمه این یه جمله رو که مثلا بزرگترین ومهمترین قانونِ مصوبِ پذیرفته شده توسط تمام کشورها و آدمها هیــــچ تاثیری روی زندگی من نداره، میگه: برو بابا مگه میشه!!!!
اما اونی که میفهمه، میدونه که وقتی ایمان بیاره به تنها قدرت جهان، او همهٔ قوانین را برایش به نفع اوتصویب میکند!
نمیدونم چطور یه نفر راه به این دنیا پیدا میکنه!
کاری هم به دونستنش ندارم!
اما اینو میدونم وقتی کسی به این مفهوم برسه که خداوند تنها مالک و قدرتِ جهانه و قدرت خلق زندگی هرکسی رو به خودش داده، و توحید رو باور کنه، دیگه روی هیچکس غیر از خدا حساب نمیکنه..
چون دیگه بزرگترین، برترین، یگانه ترین و لایتناهی ترین قدرتِ جهان را دارد.
چون دیگه میدونه که این خودش نیست که آدمِ خاصیه! این خدای اونه که خدایِ خاصیه…
متحیرم … قدرت نوشتن ندارم … دو روزه این فایل رو گوش میدم که مطمئنم قبلاهم گوش داده بودم اما اینبار درست وقتی دارم به قله میرسم و پام می لغزه که سر بخورم این فایل مثل یک اهرم منو بالاتر برد …
استاد از اولین روزی که قدم در این راه گذشتم هدفم فقط رهایی از قدرت دادن به ادمها بود و در کاقع پاشنه اشیلمه و هنوز انچنان که باید موفق نیستم هزاران بار بهتر از گذشته ام اما بازم کامل نشدم و این فایل این جملاتی که شما میگفتید انگار داشتید به خودمن!خودمن میگفتید این راهه درسته که این کار تو شرکه که تو تو همون زندان یوسفی … خدایا چقدر شرمنده ی درگاهتم که هزاران بار ازت زندگی مستقل خواستم پول خواستم سلامتی و زیبایی و هزار چیز دیگه خواستم اما هیچوقت ندونستم باید زیربنای تمام اینها رو بخوام من دنبال شاخه هام وقتی تنه ی درخت رو ندارم من دنبال اجرهام وقتی اسکلت فلزی ساختمان رو ندارم من توحید ندارم سراسر وجودم شرکه چرااون اینو گفت چرااون بهم محل نذاشت چرا اون یکی باهمه خوبه بامن سرده و بیخبر بودم این بها دادن به انسانها این وابسته بودن به رفتار انسانها این محتاج انسانها بودن از من همون ادم کثیفی ساخته که وقتی توی فایل میگید ماانسانها چه کارهای کثیفی میکنیم عرق شرم روی پیشانیم میشینه در برابر خدا ….
خدایا هرچند قوانین وجود داره هرچند که ما طبق فرکانسهای خودمون جواب میگیریم اما به خداییت قسم بین کمی و کوچکی فرکانس ما و بزرگی و عظمت جواب تو از زمین تا اسمانه بخدا همان حکایت بنده ام تو یک قدم بیا من ده قدم میامه …
استاد عزیزم همسرم امروز خونه گرفت و همین چند روزه ست که از اینجا بریم خونه ی جدید ،خونه ای که تو بهترین نقطه ی شهره ۳۵۰ متر زمین داره و خیلی زیباست و این خونه رو با مبلغ انقد کمی رهن کردیم که هیچکسی باور نمیکنه یعنی یه جوری شرایط جور شد که دهنم باز مونده و همش میگم یعنی من اونقد رو خودم کار کردم که به یه خونه ی بزرگتر و زیباتر برم یا همه ش لطف الله ست …
صبح که همسرم رفت گفت عجیبه اون همه پافشاری کردم تا خونه نخرم از اینجا نرم حالا میرم تو خونه ی رهنی اینم بگم پول خرید خونه داره البته نه این خونه یه خونه ی کوچکتر تو یه محله ی پایینتر ولی پولو برای سرمایه گذاری کنار گذاشته و منم به یاداوردم چطور وقتی بهش میگفتم نمیتونی خونه بخری کرایه کن و چقد محکم میگفت امکان نداره هیچ قدرتی منو نمیبره تو خونه کرایه ایی و من تو دلم میگفتم این دست خداست نه تو
و امروز من این معجزه رو دیدم که هیچ تصمیمی در مقابل خواسته ی ما دوام نداره
میدونم استاد شما راجب به خونه ی اجاره ای نظر مثبت ندارید و میگید ما هنوز مدارمون رو طی نکردیم که بتونیم این خونه رو بخریم پس کارمون اشتباهه ولی باورکنید من به این ارامش نیاز دارم وقتی فکر میکنم یک ماه و نیم دیگه سرویس منم خالی میشه و مستاجرش میره و من میرم تو خونه ی خودم وقتی فکر میکنم این یک ماه رو میرم خرید وسایل خونه م باورکنید از اعماق قلبم حس بیهوشی لذت بخشی بهم دست میده و اینها رو فقط خدا جور کرده طوریکه همسرم از اینکه از نظرش برگشته خودش تعجب کرده .
واقعا هیچ چیزی نشد نداره استاد برای منی که سراپا عمرم شرک بودم و هستم خدا بازم دستمو ول نکرد بازم منو از کاروان عقب ننداخت بازم با همه ی تنبیه ها و گوشمالی ها ولی ازم متنفر نشد خدا منو به اینجا رسوند به این جا که بفهمم من در مقابل لطف خدا هیچی نیستم من برای خدا هیچ کاری نکردم تا بفهمم قوانین خیلی فراتر از این حرفهاست تا بفهمم ما فک میکنیم تعادله و فرکانس خوب بده نتیجه خوب بگیر اما قضیه خیلی فرق داره فرکانس خوب ما عینه اینه یه لیوان اب خنک بدیم دست یه پادشاه و پادشاه در تشکر از صندوق جواهراتش نایاب ترین گوهرها رو بهمون بده این کجا و ان کجا …
استاد من همیشه شمارو تحسین میکنم و به هیچ چیزتون عبطه نمیخورم اما به این موحد بودنتون غبطه میخورم به این ایمان به این ابراهیم وار بودن به این قدرت رو از همه گرفتن و به الله دادن …
یه برنامه دانلود کردم برای برش صدا و این تکه های از فایل رو که انگار باخود منید برش میزنم و روزی هزار بار گوش میدم …
خدایا منو از موحدان بگردان و کمکم کن در راه توحید که بی کمک تو نمیرسم ….
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
و اما باز هم توحید، همون اصل مهمی که همیشه استاد روش تأکید داره، همون موضوعی که آیه 7 سوره آل عمران روش تأکید داره: آیات محکم و متشابه. آیات محکم چی هستن؟ آیاتی اند که بارها و بارها تو قرآن تکرار شدن. چی تو قرآن بارها تکرار شده؟ همین موضوع توحید. کل قرآن داره توحید رو فریاد میزنه، تمام عذاب هایی که تو قرآن ازشون نام برده شده آخرش به بحث شرک و کفر میرسه. یعنی دوری از توحید ریشه همه بدبختی هاست، ریشه همه نا آرامی هاست، ریشه همه فقرهاست، ریشه همه مریضی هاست، ریشه همه افسردگی هاست، ریشه همه وابستگی هاست، ریشه همه روابط ناسالم و مخدوشه، ریشه همه ذلت هاست، ریشه همه ترس هاست، ریشه همه زجر کشیدن و دست و پا زدن هاست و ریشه همه اون چیزایی که خدایی نیست و ما رو از اصل مون دور میکنه.
واقعا میشه گفت بزرگترین دستاوردی که همه ما از آموزش های استاد عباس منش و این سایت نصیب مون شده، همین درک موضوع توحید و دیدن اجرای اون در عمل و رفتار استاده. به نظرم بزرگترین تفاوتی که بین استاد عباس منش و این سایت با همه اساتید و سایت هایی که تو این حوزه دارن فعالیت میکنند، وجود داره همین موضوع توحیده. اکثرا آموزش های موفقیتی تو حوزه های مختلف روی تکنیک و یه سری موضوعات فرعی و حاشیه ای استواره که اصلا حیاتی و مهم نیست و دقیقا مثل همون آیات متشابه قرآن اند. اما چیزی که استاد عباس منش روش تأکید داره، ریشه است، بیسه، اصله، که اگه این درست بشه، خود به خود موضوعات دیگه درست میشه. تو هر موضوعی که فکر کنیم. از روابط بگیریم تا بحث ثروت و سلامتی.
مثلا تو موضوع روابط کسی که توحید رو درک نکنه، احتمالا خیلی زود دچار وابستگی میشه و روابط سختی رو تجربه میکنه، یا تمرکزش رو میزاره رو موضوعات فرعی مثل عوض کردن ویژگی های ظاهریش برای بهتر کردن رابطش، غافل از اینکه اینا هیچ کدوم اصل نیست و باعث بهتر شدن رابطه نمیشه. یا تو موضوع سلامتی، اگه توحید رو درک نکنیم، میریم دنبال عوامل بیرونی میگردیم که چی ما رو مریض کرده، یا چی بخوریم و چی کار بکنیم که مریضی مون خوب بشه، غافل از اینکه ریشه بیماری در درون خودمونه، و برای به دست آوردن سلامتی هم باید از درون تغییر کنیم. یا تو موضوع آرامش اگه توحید رو درک نکنیم، میریم دنبال روش های غیر عقلانی و نادرست که یه آرامش موقتی رو تجربه کنیم، یا فکر میکنیم که اگه با فلان آدم باشیم، یا فلان تجربه رو داشته باشیم آروم میشیم، در حالی که آرامش یه موضوع درونیه، و با تغییر باورها و درک بیشترمون از قوانین جهان هستی به دست میاد. یا تو موضوع ثروت اگه توحید رو درک نکنیم میریم دنبال تغییر شرایط بیرونی، مثل تغییر شغل، تغییر محل کسب و کار، یغییر استراتژی فروش، تبلیغات یا هزار جور عوامل بیرونی بی تأثیر، در حالی که ثروت کاملا یه موضوع ذهنیه و با تغییر باورهامون و درک قوانین و باور به فراوانی و بی نهایت بودن خداوند میتونیم ثروت رو وارد زندگی مون کنیم. خدا رو شکر که تو این مسیر هستیم.
خیلی لذت بردم از کامنتتون عالیییییی و قشنگ توحید و شرک و با کلماتی که میتونه اهرم رنج و لذت باشع واسه ذهنمون با تکرار در خواندنش که خودم سیوش کردم برای همین دلیل خیلی عالی توضیح دادین خلاصه و بسیااااار مفید من اینجا با خودم یه عهدی بستم که هر کامنتی طبق گرمی و نوری که به دلم داد بهش امتیاز بدم از 3تا5 لایک که همرو بدون استنثنا لایک میکنم چون همهرو دوست دارم ولی امتیازم بر اساس گرمی و نور و اونی که درصد نورش بالا بود که حالمو واقعا در لحظه دگرگون میسازه رو زیر کامنتش تحسیتش کنم این و وظیفه ام دونستم و رو عهدم هستم و کامتت شما دوست عزیز برام خیلی خیلی دلگرم کنننده ووتابش نور الهی داشت با خوندن کامنتتون دقیقا جاری شدن انرژی خدارو در دورنم احساس کردم و چقد این حسو دوست دارم و تحسینش میکنم تا جهان بفهمه من بیشتر ازین حس و میخوام تجربه کنم دمتگررررررم خیلی گلی موفق و پیروز و آرام باشی
*روی هیچکس نباید حساب کرد؟
*روی چه کسی باید حساب کرد؟
به هر حال آدم هستند و قولی میدن و ممکن هست یادشون بره.
اما نگران هم نباید باشی از تاثیر آدم ها روی زندگیت. خداوند قدرت خلق زندگیم رو به من داده و هیچکس قدرت تاثیر روی زندگی من رو نداره. نه باج دادم نه نگران بودم نه وارد سیستم دولتی شدم که سر کج کنم.
دیگه این وجود نداره که شماها بگید من میخوام برم فلان رشته بابام نمی ذاره. من میخوام با فلانی ازدواج کنم فلانی نمی ذاره.دولت نمی ذاره، اقتصاد نمی ذاره، دلار نمی ذاره، فلانی نمی ذاره، گره زدن روی بختم و فلانی سپاهی هست فلانی اطلاعاتی هست و ال میکنه و پدرت رو در میاره و….
خودت هستی که زندگیت رو میسازی و هیچکس هیچ قدرتی نداره مگر اینکه ما بهش قدرت بدیم مگر اینکه ما باورش کنیم مگر اینکه ما شرک بورزیم
من آدم خاصی نیستم خدای من خدای خاصی هست.خدا داره کارهای منو انجام میده. همه دارند به من کمک می کنند و هر کس که فکر کنه می تونه به من آسیب برسونه اشتباه کرده اون داره به من خدمت می رسونه رایگان. چرا؟ چون افکار من هست که زندگی من رو می سازه و اون تو افکار من جایی نداره. فکر من هست که داره اتفاقات اطراف من رو بوجود میاره هر کدوم از ما داریم تو دنیای مجزای خودمون زندگی می کنیم. من دارم زندگی خودم رو بوجود میارم تو داری زندگی خودت رو بوجود میاری حالا اگر تو افکار شرک آلود داشته باشی یعنی بترسی و فکر کنی فلانی ممکنه کار رو خراب کنه طرف نماینده مجلس هست شوهرم گفته رئیسم تهدیدم کرده و…. وقتی ما می ترسیم یعنی قدرت رو دادیم به غیر خداوند
و خداوند میگه من همه چیز رو می بخشم به جز شرک. دلیل اینکه یوسف سال های سال در زندان موند این بود که شرک ورزید. امکان نداره کسی شرک بورزه و تجربه زندگی خوبی رو داشته باشه.
همه ما قسمتی از شرک و توحید رو داریم و باید روی باورهای توحیدی کار کنیم.
تنها قدرت جهان رب هست و هیچ چیز دیگه ای قدرت نداره. نه انسان نه جن نه پری نه رییس جمهور کشورها
*وقتی ی پیشرفتی رو نمی کنی بدون که یک ایرادی تو باورهات هست یک ترمزی هست و اونها رو باید درست کنم. من عاملم من عامل خوشبختی و عامل بدبختی و من عامل همه چیز خودم هستم. با نگاه توحیدی همه چیز از ثروت و اعتبار و وسلامتی و روابط و آرامش و.. بهتر و بهتر میشه.
اگر خدا رو باور کنید در وجودتون فارغ از مذهب
نگاه توحیدی فارق از دین و مذهب هست و توحید درونی هست.نمونه اش حضرت ابراهیم هست.
اگر نگاه توحیدی رو در خودمون بوجود بیاریم همه چیز حل شده است از ثروت و نعمت و سلامتی و روابط و.. به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشود. مثل جریان رودخانه، روییدن درخت ها
نعمت و ثروت داره به صورت طبیعی ایجاد میشه اگر ما جلوی ورود نعمت ها و ثروت ها رو نگیریم با نگاه شرک آلود و عوامل بیرونی. مثل دلار،ترامپ،رقیب،گمرک و…
اگر شما در مسیر درست قرار بگیرید به خدا هر سیلی زلزله ای ترامپی هر اطلاعاتی به شما کمک خواهد کرد و نیتش مهم نیست و نتیجه ای که ایجاد می کنند نعمت بیشتر،ثروت بیشتر و توکل بیشتر، سلامتی بیشتر و اعتماد به نفس بیشتر و …
باور توحیدی اصل هست این اثرگذار هست.
روش های بازاریابی یا جلب تبلیغات و…. اصل نیست این ها فرعیاته. وقتی تو در مسیر توحید قرار میگیری هدایت میشی به اون دکتر خوبه هدایت میشی به اون روش خوب تبلیغاتی سلول هات هدایت میشن زیبایی و تاثیر تو روی دیگران اور می ذاره.
من با افکار توحیدی و باورهای خودم دارم زندگیم رو رقم می زنم اگر قدرت رو از دیگران بگیرم و بدم به خدای خودم که خدای من قدرتش رو داده به من
این هم نیست که بگیم خدا تصمیم می گیره که چه اتفاقی برای ما بیوفته. یا مثلا خدا حال میکنه به یکی ثروت بده به یکی نده بغضی ها میگن ما همه تلاشمون رو کردیم خدا نخواسته برای ما
خدای توی قرآن سعادت دنیوی و اخروی رو برای من خواسته.خدایی که توی قرآن هست به بندگانش ظلم نمی کنه و بندگان خودشون به خودشون ظلم می کنن.خدایی که توی قرآن هست میگه هرچی رو که میخوای من بهت میدم. خدایی که توی قرآن هست میگه زمین و آسمان را مسخر کردم برای شما . خدای توی قرآن میگه به خدا توکل کن که خداوند متوکل کنندگان را هدایت میکنه و دوستشون داره. خداوندی که در قرآن هست میگه هولا و هولا ما به همه شما کمک میکنیم چه بخواهید برید جهنم و چه بخواید برید بهشت.
اگر ما نگرانیم و می ترسیم یعنی ما داریم شرک می ورزیم و داریم قدرت رو می دیم به غیر خداوند.
دلیل موفقیت و دلیل اتفاقات خوب و دلیل اینکه هر روز شرایط من بهتر شد این بود که نگران آدم های دیگه نبودم.
باسپاس ازخداوندبی همتا
وباتشکر ازاستادعزیزوبانوشایسته محترم
….وامامن تاحالا کجاسیر میکردم ،کجابودم
بخواب بودم،خوابی عمیق
همش ادرس غلط به ما دادن
همش دنبال مقصر بودیم
همش دنبال دلیل بودیم
همه جاروگشتیم
به همه ظن وشک داشتم درموردخودم وزندگیم
همش توتاریکی بودم
نمیدونم چرا تالابه این فکرنکردیم که همه چیز دردرون خودمونه
چه زشت،چه زیبا
چه بهشت،چه جهنم
ومتاسفانه تاحالاکسی درباره اصل وفرع چیزی نگفته بود
ومن همه جاراگشتم جز انجا که باید میگشتم
به همه قدرت داریم جز”قدرت اصلی”جهان
به همه احترام گذاشتیم
همه را بلد کردیم
خداراهزاران بارشکر وسپاس که توسط این برنامه خداروشناختم
قدرت وعظمت خدارودرک کردم
مهربانی وراهنمایی خداوندرا
اینجا معنی شرک وفهمیدم
حالاکه اصل وفهمیدم ازخدامیخام منو به اصل متصل کنه،هدایتم کنه
که یکتا پرست باشم وبه جزخودش روی کسی حساب
نکنم
وفقط الله متعال هست که مظهرمقام وقدرت مطلق جهان است
وازش میخام که دراه توحید ویکتا پرستی وترویج یکتاپرستی یاری وهدایتم کنه،،،،،
واین فایل چقدتاثیرگذاربودواقعا،امیدوارم دراین راه ثابت قدم باشم…….
ثروتمندوخوشبخت باشید
سلام
فایل بسیار عالی بود چند روزی هستش به قول استاد که گفت ذکر تون این باشه اهدنا صراط المستقیم رو مدام میگم تا امروز این فایل رو جذب کردم خدایا شکرت.فقط ی سوال تو ذهنم هست در مورد ورود ثروت فقط توکل به خدا داشتن و توحیدی بودن کافیه یا درکنارش باید موانع ذهنی درمورد ثروت رو هم برداشت؟ یا اینکه باورهای درستی درمورد ثروت داشته باشی فقط کافیه و دیگه نیازی به توحیدی بودن نیست ممنون میشم راهنمایی بفرمایید؟
دوست عزیز برای رشد مالی نیاز هست باورهای مالیتون اصلاح بشه اما باورهای توحیدی هست که شما رو به شکل آسان و معجزه آسایی به سمت تغییر باورهای مالی به صورت بنیادین سوق میده، خود استاد هم قبل از نتیجه ی مالی، چون باورهای توحیدی داشتن دلیل عدم موفقیت مالی رو عوامل بیرونی ندونستن و میدونستن ایراد از باورهاشونه، در واقع توحید یعنی درک این موضوع که هر مشکل مالی ای در بیرون نمود یه شرک خفی در درون هست.
باورهای مالی اگر درست باشه اما باورهای توحیدی ایراد داشته باشه تا یه جایی امکان داره رشد کنید اما از اونجا به بعد متوقف میشید. باورهای مالی و توحیدی از هم جدا نیستن، باورهای ایراد دار ما در مورد ثروت اگر خوب بهش دقت بشه مشخصه که شرک آمیز هم هست، یه مثال از باور در مورد ثروت میزنم تا ببینید باور مالی و توحیدی دو چیز جدا از هم نیستن: اینکه ثروت رو بد میدونیم هم یه باور ایراد دار مالی هست هم شرک آمیزه، توی ذهن ما خداوند جدا از ثروته و منبع ثروت رو خدا نمیدونیم برای همین ثروت رو کثیف میدونیم وگرنه چیزی که از سوی خدا باشه و منبع اش رو خدا بدونیم که نمیتونیم بپذیریم غیر معنوی و کثیف هست، توی ذهن ما ثروت یه سمته و خدا هم در سمتی دیگه و این یعنی دوگانگی، این یعنی نبود یگانگی و توحید.همینطور سایر باورهای ایراد دار مالی.
باورهای ثروت آفرین :
-خداوند صاحب فراوانی است –
خداوندازهزار راه شناخته ونشناخته می تواند به من ثروت برساند-
ثروت ساختن کار بسیار آسانی است.
باران رحمت وثروت الهی همواره در حال ریزش است .
و…
وهمه اینها یعنی اینکه توبه یک رب وقادر مطلق وابسته ای که صاحب وفروانروا و مالک است ووبراش در هیچ چیز شریکی قائل نیستی وهمه اینها یعنی توحید ولذا نتیجه اینکه
ثروت = توحید
باورثروت ساز = باورتوحیدی
در حضرت عشق جاری باشی.
سلام مجید جان
باورهای ثروت آفرین :
-خداوند صاحب فراوانی است –
خداوندازهزار راه شناخته ونشناخته می تواند به من ثروت برساند-
ثروت ساختن کار بسیار آسانی است.
باران رحمت وثروت الهی همواره در حال ریزش است .
و…
وهمه اینها یعنی اینکه توبه یک رب وقادر مطلق وابسته ای که صاحب وفروانروا و مالک است ووبراش در هیچ چیز شریکی قائل نیستی وهمه اینها یعنی توحید ولذا نتیجه اینکه
ثروت = توحید
باورثروت ساز = باورتوحیدی
در حضرت عشق جاری باشی.
سلام دوست عزیز
فرمایش ندای عزیزم کاملا صحیح هستش: «برای رشد مالی نیاز هست باورهای مالیتون اصلاح بشه اما باورهای توحیدی هست که شما رو به شکل آسان و معجزه آسایی به سمت تغییر باورهای مالی به صورت بنیادین سوق میده»
من درمورد ازدواج یه باور کاملا اشتباهی داشتم، و همزمان از خداوند طلب ازدواج سالم و موفق میکردم. نتیجه این شد که به جایی هدایت شدم، در محل کارم، که یک سال، روزانه باور درست در آنجا میشنیدم و میدیدم. و باور صحیح در من ریشه ای تغییر کرد و بهبود یافت، و نتیجه اش هم شد ازدواج موفق.
در کل زمانیکه از خداوند چیزی طلب میکنیم، مارو به راه راست و باورهای درست جهت رسیدن به خواسته هدایت میکنه.
این تجربه من بود.
تشکر. موفق باشید
سلام دوست عزیزم
من نظر خودمو در این مورد میگم اونم تا مدار این لحظم که درک کردم ، امیدوارم کمک کنه بهتون و بیشتر به خودم .
بنظر من توحید خودش همه چیزه . در واقع همه ی آموزش های استاد بر اساس همون توحیده ، یعنی اصلا نمیشه ما توحیدی باشیم و باور نامناسب داشته باشیم ، چون اون باور نامناسب خودش شرکه . به میزانی که ما توحیدی تر میشیم و بیشتر روی توحید کار میکنیم موانع ذهنی برداشته میشه و باور مناسب ایجاد میشه . توحید یعنی من فقط و فقط روی خدایی حساب میکنم که همه ی عزت و ثروت از آن خودشه ، حالا میشه این جنبه ی خدارو باور کرد و ثروت نداشت؟
کار کردن روی باورهای ثروت آفرین خودش کار کردن روی یکی از جنبه های توحید یعنی ثروتمند بودن خداوند و از آن اون بودن همه چیزه .
از ته دلم آرزو میکنم همه ی لحظات زندگیم رو در حال عمل کردن به این دیدگاه باشم .
موفق باشید دوست عزیز
سپاس گذارم.
بابت دیدگاهای همه دوستان
انقدر شرمنده از خدا شدم که اشکام نمیذارن صفحه کیبوردرو ببینم …. تاهمین دوهفته پیش وحشتناک دچار شرک شده بودم قدرت رو داده بودم به یه ادمی که فکر میکردم زندگی من تو دستای اونه زندگیم شده بود فال قهوه همین دوهفته پیش بود رفتم فال قهوه و بهم گف تو هیچ اینده ای نداری نه شانسی برای پزشک شدن داری و تا اخر تنها میمونی تو رو راهتو بستن و من چقدددددددددر حالم خراب بود دنیا رو سرم اوار شد به همه فحش میدادم اما نمیدوستم خدا بااین کار راه تمام فال قهوه ای که میرفتم هزینه های بالایی ک کردم رو برای همیشه بست نمیدونم چه اتفاقی افتاد کتاب رویاهایی ک رویا نیستن شما رو ک 7 سال پیش تهیه کرده بودم رو از زیر تمام کتابام پیدا کردم و یه صبح تا شب بدون توجه به درسم کتاب شمارو خوندم و همون روز چقد همه چیز خوب پیش میرفت و من چقدر اتفاقی اینجارو پیدا کردم … من چقدددددرررررر بیخودی از اسم کنکور میترسیدم ک هر موقع اسمش میومد تنم میلرزید که نکنه بچه های خفن باعث شن من نتونم که نکنه از پس سوالا برنیام که نکنه رحمت خدا منو شامل نشه………………. باتمام اشتباهاتم من تو مسیری قرار گرفتم که بفهمم من کجام خدا کیه ……… این روزا بیشتر وقتم شده تو سایت شده بگردم بیشتر خودمو خدای خودمو پیدا کنم….. خدایا این بار یه جوری میگم شکرت یه جوری میگم دوستت دارم که جبران اون همه پشت کردن های من به تو باشه حالا دیگه خودمو راحت تر تو لباس سفید پزشکی میتونم ببینم دیگه باور دارم منم میتونم سال دیگه اسممو تو قبولیا ببینم….. جناب عباس منش هرجای این زمین هستین حال خوبمو بعد از خدا مدیون شما هستم
سلام استاد خوب و هم فرکانسی های خوب من.
الان داشتم یه میکس فوق العاده از استاد گوش میدادم که راجع به توحید بود و یادم اومد که روز کنکور داشتم این فایلو تو راه رفتن گوش میدادم و چقددددددر باعث ایجاد آرامش در من شد و باعث شد که نتبجه دلخواهم رو بگیرم با وجود اینکه خیلیا بودن که بیشتر از من درس خوندن اما اصلا از نتیجشون راضی نبودن.
حالا دیگه بگذریم از کل سال کنکور که بسته آفرینش و مخصوصا قسمت تجسم کمک فوق العاده من بودن تو راه رسیدن به دانشگاه و رشته مورد نظرم.
خداروشکر که خدا استادو فرستاد واسم.
سلام استاد و دوستان خوبم
توحید ! همه چیزه اگر درکش کنیم . تمام مشکلات ما از ندیدن دستان خدا و منطقی فکر کردنه.
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر ، آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر ، رنج از پی رنج آید زنجیر پیِ زنجیر
?باید توحید داشت
باید به خدا بسپاری….
?اونه که جریان خیره ، آخرشم تو رو میبره سمت خیر و خوشی بیشتر
?باید قدرت رو از غیر خدا بگیری ، حتی ذهنت… که نجواگره . باید فقط بسپاری به خدا
توحید یعنی تمام کارارو خدا میکنه.
توحید یعنی…
انقدر جرات و جسارت داشته باشی که بتونی تو اوووووج نگرانی و دل مشغولی بگی :خدای من ، داره کارامو ردیف میکنه ، بعدشم تو دلت قشنگ حس کنی که خدا داره برات همه کار میکنه.?
?توحید یعنی شُل کن و انقدر گیر نده به چگونگی و آخه چیکار کنم هااااا ، بزار خدا برات کارا رو پیش ببره.
توحید یعنی رها باش…
از همه چیز و همه کس رها باش،،،
ولی…..?ته دلت یه خدایی داری که باهاش یه آرامش همیشگی داری
آرامش تو صدات هست
تو نگاهت هست?… تو نفس کشیدنت? ، تو راه رفتنت ، تو صحبت کردنت.
توحید توحید توحید…..
وقتی توحید داری ، دیگه تو کلّ ?دنیاااا یه تویی و یه خدا ….
یه خواسته و یه پاسخ…
یه عبد و یه رب… دیگه هیشکی و هیچی برات تعیین کننده نیست.
?توحید اونجاییه که حتی ذهنتم خاموش میکنی و خودتو میندازی بغل خدا
و فقط به هدایتهای خدا گوش میدی و انجامشون میدی.
توحیدی بودن یعنی تکلیفت روشن و راحته تو میگی به خدا و خدا برات انجام میده و تماااام موجودات حتی انسانها مسخر تو میشن و کل دنیا به راه میفته تا تو رو به خواسته ات برسونن.
توحید یعنی
ایمان (بی قید و شرط به خدا) تسلیم بودن محض.
توحید یعنی خدایا من فقط و فقط و فقط… به تو میگم و ، فقط و فقط و فقط… از تو توقع دارم.
یعنی زهمه دست کشیدم که تو باشی همه ام
# خداوند پاداش تلاشهای شرک آمیز تو را نمی دهد
این پاسخ خداوند به من بود بعد از اینکه ۱۰ ماه تلاش کرده بودم و تمامی قراردادهایم یکی بعد از دیگری در قدم آخر کنسل شده بودن
و من هاج و واج از پاسخ خداوند !!
[خدایا من تو این چند ماه یه دفتر ۲۰۰ برگ فقط سپاسگزاری هام شده ! بماند کار روی باورهام و گوش دادن فایلها و جملات تاکیدی و کنترل ورودی هام….
احساس من بالای ۹۰ درصد مواقع خوب بوده ..به زبان و کلام به خودت توکل کرده بودم …گفته بودم خدایا خودت درستش کن…صد بار نوشتم خدایا تو همه کس منی ..خودت کارام رو پیش ببر ]
چند روز که اصن کُپ کرده بودم ..و واقعا خسته بودم ..هم جسمی ..هم روحی …گفتم خدایا من هر کاری به فکرم میرسید انجام دادم …هر چی نشانه و الهام هم دادی عمل کردم .پس چرا حااااالا میگی ؟!!
شرک !!!
من که از تو کمک خواستم …باید دیگه چکار میکردم ؟!!
دیدم دارم احساسی برخورد می کنم ..یه چند روز بیخیال همه چیز شدم تا بتونم این خدا را به شکل یه سیستم بی احساس ببینم و باهاش به شیوه منطقی برخورد کنم..اما این سوال که کجا شرک ورزیدم تو مغزم باد کرده بود!! و داشت منفجر میشد !
…بعد از چند روز به خودم گفتم یکساله دارم از تمام دقیقه هایی که بقیه دارن دور میریزن برای باورسازی و تجسم و کارکردن روی پاشنه های آشیلم استفاده می کنم …چقدر روی کنترل ورودی هام کار کردم..اینجای کار بی خیال بشم!!
نه !
گفتم من راه دیگه ای که به اندازه این مسیر حال و روزم رو خوش کرده باشه نمیشناسم …من قبل از این شیوه دهها روش رو تست کردم و واقعا آرامش الانم رو نداشتم ..
به خودش گفتم ..خودت بهم بگو …برام واضح کن ..این تلاشهای شرک آلودی که میگی چی هستن؟ بهم نشونشون بده ..من واقعا نمی فهمم داری از چی صحبت می کنی !!
و#هدایت شدم به سفرنامه …
بعد #هدایت شدم به کار کردن روی باور احساس لیاقت
( که تا جایی که من تا الان متوجه شدم تنها راه بدست آوردنش شناخت عمیق تر موجودیت خودت و ارتباط این موجودیت با خدا و عظمت خداست ..
حالا از صبح تا شب تو گوشت هنزفری بزار و گوش بده : من ارزشمند هستم …
تا وقتی درک نکردی( چرا من ارزشمند هستم ؟ )
بعد از یه مدت احساس لیاقتت یه ذره جَو میگیره و بالا میره ؟ ولی به محض اینکه دیگه گوش ندی ..دوباره میاد پایین …
میدونی چرا میاد پایین ؟
[چون صدای آروم ذهنت رو نمیشنوی که میگه: تو با ارزش هستی؟!! …فک نمی کنم ..تجربه ای تو فلان کار که نداری …مدرک فلان دوره رو هم که نداری …اون محصول عزت نفس و ثروت استاد رو هم که نخریدی هنوز …کارم نکردیشون که بگم حداقل چند تا باور درست و حسابی ساختی …
دورِ رابطه با دوست و آدمیزاد رو هم که خط کشیدی ..نه عشقی ..نه رابطه ای ..نه دوست صمیمی …مثل این غارنشینا خودتو ایزوله کردی !! ..
پس چرا فکر می کنی با ارزش هستی سما ؟]
.باید منطقیش کنی…چرا ؟
و اگه منطقت ذهنت رو قانع نکنه مثل اون مثالی میشه که خدا زده …داری روی غباری که روی یه سنگ سخت نشسته دانه میکاری که با یه باد ( یه تضاد ) همه چی رو از دست میدی ( بازم احساس بی ارزشی می کنی )
جواب این (چرا )هر چی برات قانع کننده تر باشه ..احساس لیاقتت بالاتر میره و البته با ثبات بیشتر ..)
#بعد هدایت شدم به کار کردن متمرکز روی توحید ( فایلهای توحیدی استاد و خواندن قرآن)
از خدا خواستم هر لحظه ای که دارم شرک میورزم …خودش منو متوجه کنه …چون واقعا نمی تونستم تشخیص بدم ..
من هیچ وقت نمی رفتم بالای صندلی و داد بزنم #فقط فلانی هست که میتونه قرارداد منو جمع کنه یا من #فقط روی خودم حساب می کنم !!!
جدی میگم !! هیچ وقت این کارها رو نمی کردم 😂😁
کلی سپاسگزاری و حال خوب و تجسم و جمله تاکیدی و فایلهای استاد و …فقط اینا بود
😊😊
و اینکه چقدر من برای شروع قرآن مقاومت داشتم ..دو سه بار تو این چند ماه با نشانه خدا بهم گفته بود شروع کن ولی احساسم بد میشد برای شروع کردنش ..حتی یه دفعه هم تا چند روز خوندم باز رها کردم
منطق ذهنم این بود : همش میگفت سما خانم ؛مگه نه اینکه سالهای قبل چندین بار قرآن رو فارسی و عربی خوندی …هر چیزی هم که ازش فهمیدی رو عمل کردی
ولی تجربه خوبی از نتایجش نداشتی ..
در واقع همش میگفتم بزار روی باورهام کار کنم ..یه کم قوی تر بشم و قرآن رو با ذهنیت جدید بخونم ودرک کنم ..وگرنه بازم بی فایده است
تازه یه دلیل دیگه هم داشتم …میگفتم بابا این همه سال خودتو درگیر خدای غلط و قرآن و مذهب کردی ..همه تلاشهات بی ثمر موند …حالا همه ام نه ..ولی واقعا صدها برابر نتیجه بیشتری باید حاصل میشد و….نشد !!
میگفتم بزار یه ذره حال خوش رو تجربه کنم ..تغییر های دلخواهم را ایجاد کنم ..زندگیمو تغییر بدم ..باورام قوی بشن …قرآن هم میخونم
داشتم با این خدای جدیدم کلی حال میکردم😙😙
بعدش هم اینهمه آدم موفق و خوشبخت …مگه همه قرآن خوندن ..قرآن هم یه وسیله است ..
البته الان که دارم فکر می کنم با این همه باور اشتباه و داغونی که من داشتم بیشتر از این هم نباید تلاشهام نتیجه میداد….نتیجه قبل از اینکه نیازمند وسیله های درست باشه …نیاز به بِیس باورهای درست داره…همه چی باوره ..قرآن میتونه بهنرین وسیله باشه ولی وقتی باورات درست باشه )
ولی بالاخره شروعش کردم ..چون درک کردم که تمام باورهای غلطی که تا الان درآوردم و دارم کار میکنم …ریشه اون باور به شرک بر میگرده و یا عدم شناخت عظمت و قدرت خداوند ….
🤔😑
اگه اون تَه مَه های قلبت فکر می کنی خودت و یا دیگری در بدست آمدن نتیجه نقش داشتین…میارتت تا قدم آخر بعدش هر چی ساختی خراب میکنه😑
اون خدای با عظمت و قدرت خراب نمی کنه …اون که قدرتش رو داده به تو ..که خودت بسازی هر چی میخوای
باور غلط ات…فرکانست ..خراب می کنه
تا همین قدر نتیجه بیشتر نمیده…مثلا این که بوی پول را احساس کنی و حتی صدای اونو …ولی لمسش نمیکنی !! 💸💸💸💸
باید اون تَه قلبت رو پاک کنی ..باور داشته باشی که این محصولی که داری ازش استفاده می کنی ، این تلاشهای با اشتیاق برای باورسازی ، این وضوح خواسته هات ، این حال خوبت یه طرف و اینکه حتی ذره ای خودت و دیگران را در روند موفقیت یا نتیجه ات دخیل ندونی طرف دیگه است
باید درک کرده باشی با پوست و استخوانت که اونه که داره کارها را جلو میبره …نه حرفه ای بودنت …نه عقل ..نه تجربه ات …نه ظاهر جذابت ..
💎باید درک کنی حتی خودت هم در موفقیت های خودت وسیله هستی ..خودت هم در نتایجِ خودت ، دستِ خدایی و این نتایج را داره اون نیرو رقم میزنه💎
نه به کلام ! اون صدای آرومی که ذهنت میگه …
من نتونستم بشنومش تا اینکه از خودش خواستم شرک رو لحظه به لحظه تو افکارم ، احساسم و رفتارم تشخیص بدم
حتی تنها کسی که میتونه شرک رو برامون واضح کنه هم خودشه ..اینقدر ریزه که من بعضی وقتا با خودم میگم اگه من از خودش نخواسته بودم ..صد سال که هیچ …هزارسال هم فکر می کردم و دوره و کتاب و..هر چی فکر کنی میگذروندم نمیفهمیدم …نمیشنیدم .
اون فکر خیلی خیلی آرامی که تو اون موقعیت میگه (شاید ” این ” بتونه کار منو درست کنه ..) یا ( خودم درستش می کنم )
در صورتی که از خدا خواسته بودم -همین دیروز- کلی باهاش صحبت کردم …که چی میخوام ..چطوری بشه …نوشتم ..سپاسگزاری هم کردم
الان دیگه یواش یواش داره دستم میاد …باید هر لحظه حضور داشته باشم و وجودش رو درونم حس کنم تا شرک نورزم
دارم درک می کنم همه چیز خداست ..مادی و انتزاعی
تمام آنچه هست : انسانها ، اجسام مادی و ویژگی های انتزاعی از انرژی خداوند تشکیل شده..
همکار ، پدر ، مادر ،…
در ، صندلی ، خودکار، ماشین، پول
جذابیت ، زیبایی ، گیرایی ، زشتی …
پس همه چیز از خداست و اعتبار همه چیز به خدا بر میگرده
و از بُعد دیگه هم..وقتی یه کاری برای یه کسی انجام میدم و کلی ازم تشکر میکنه …اونجا هم باید حواسم جمع باشه .
باید اظهار کنم تو قلبم ، تو ذهنم که ..من نبودم ..خودت بودی خدا ..باید سپاسگزارش باشم که منو به عنوان دست خودش انتخاب کرده تا این احساس لذت بخشِ مفید بودن برای بقیه رو تجربه کنم
راستش داشتم فکر میکردم پس این آدمهایی که به همه چی رسیدن .ثروت ، مقام ، شهرت ، …یا تو یه زمینه ای نفر اول شدن تو سطح جهان …چقدر قلب و ذهن پاکی دارن ..چقدر باایمان تر از بقیه مردم هستن
واقعا تحسینشون میکنم ..💎
یه چیز دیگه ..به نظرم اینکه تلاش کنی نگاهت و عملت توحیدی تر بشه یه سطح از آگاهیه…و اینکه اصن بفهمی داری شرک میورزی و راه اشتباه رو میری یه سطح دیگه است
به نظرم ۹۰ درصد شایدم بیشتر.. توی سطح دوم هستن..طرف اصن نمیدونه مشرکه … اصن مفهوم شرک رو نمی دونه .. داره ناآگاهانه شرک میورزه ..روحشم خبر نداره مشرک شده
..فکر می کنه اگه بیفته به پای کس دیگه مشرک میشه …نمی دونه اگه تمام آداب عبادیت رو به جا آوردی ..سپاسگزاریش رو هم کردی و حال خوبم داشتی ..ولی یک درصد روی خودت یا دیگری حساب باز کردی …شرک ورزیدی …و خراب کردی
..
سلام دوست و هم خانواده عزیزم
بی نهایت خدا را سپاسگذارم که این چنین زیبا خودش را در قلم تو به من نشون داد
این کامنت برای من جزو کامنت های فوق العاده بود و خدا را شکر میکنم که فقط به خوندم کامنت های لایک شده اکتفا نکردم و به الهامم گوش کردم که هر فایلی را دیدم تمام کامنت های اون را بخونم
الان که نکته برداری کردم دارم به خودم میگم میدونی فقط با همین کامنت چند سال جلو افتادم
اومدم بعضی دیدگاه های دیگه را هم خوندم ازت و متوجه شدم جزو کسایی هستی که قانون را خوب درک کرده و خیلی خوشحال شدم کلا وقتی کسی تو هر کاری نتیجه میگیره لذت میبرم
امیدوارم همیشه تو این مسیر موفقیت های بیشتری را دریافت کنی و شادتر و ثروتمندتر و معنوی تر باشی
عالی بود عالللللللی چقدر ریز اشاره کردی مسئله شرک وتوحید واقعا دمت گرم لذت بردم
به نامِ یگانهٔ هستی
امروز چندتا فایلی که گوش کردم همه از توحید بود. یکیش همین فایل فووووق العاده ک از همون اولین باری که دیدمش شیفتش شدم. و باز امروز که گوش کردم برام تازگیه همین لحظه رو داشت که انگار اولین بار بود میشنیدمش! و چقـــدر عاشقشم…همین الان هم داشتم «ثمره بروزرسانی فایل های دانلودی» رو گوش میکردم.
هر بار به یه نکته جدید هدایت میشم..
و این بار…
به آرامش، متانت، صبر، احترام، و تمرکز و لبخندِ پر از عشق و آرامشِ جا افتاده در شخصیتِ این دو آدم!
و به خودم نگاه کردم!
من خیلی آدم پر شور و هیجان و پرانرژی و شاید گاهی پر حرف و البته خوش خنده ایم 😄😉
اما یهو این هیجان و قیل و قالِ معروف و مخصوصم فروکش میکنه و من ناگهان چنان ساکت و ساکن میشم که گاهی همه شک میکنن!
اما!
نکته اینجاست…
این شخصیتِ پرشور و در کنارش ساکن، یک جاییش عوض شده!
یک جایی تو قلبِ این ماجرا تغییر کرده!
یک جایی رنگی متفاوت گرفته که داره به بقیه لایه ها هم نفوذ میکنه!
من چقدر شیفتهٔ این دوشخصیتم که در محفلی الهی دارن کلامِ پروردگار بیان میکنن…
من چقدر شیفتهٔ این خودمم که امروز با همهٔ قیل و قال و سکونِ خاصِ خودش، دیگر اون آدمِ دیروز نیست!
وقتی توحید رو درک میکنی شخصیتت دگرگون میشه!
و توحید که با ابراهیم بیان شده…
توحید
چند روزه نامِ ابراهیم داره درونم ندا میده..
ابراهیم…
چه قدرتی میتونه داشته باشه فقط یک اسم!
اسمی که ندای توحید سر میده..
اسمی که یک نفری را در جهان به تصویر میکشد که با او فقط خدا دیده میشود و نه آدم!
اما آن آدمی دیده میشود که ظهورِ باشکوهی از خدا بر زمین است…
و الگو میشود…
و بعد نامش دلِ منی را میلرزاند که میتپد برای خدایش…
توحید…
همه چیز از همین واژه آغاز میشود. از واژه ای که ابراهیم را در بندِ معبودش کشید. واژه ای که یک کالبد را به نوری بی انتها بدل میکند!
این واژه حرف نیست! ابراهیم یک اسم نیست!
ابراهیمِ دیروز و امروزِ ما!
ابراهیمی که اسماعیل هایش را قربانی کرد…
ابراهیمی که بت ها را شکست..
ابراهیمی که آتش را گلستانه در آغوش کشید…
مثلِ ابراهیمِ امروزِ ما که ابراهیمِ آنروزها را الگوی خود دید و امروز عباسمنشی ابراهیمی میکند برای خدایش…
و ما چقدر خوشبختیم که ابراهیمی شدیم…
و ما چقدر عزتمندیم که این توحید را درک میکنیم…
معبودم..
یگانهٔ من…
من هم ابراهیم میخواهم…
مرا هم ابراهیمی کن…
مرا هم خدایی کن…
من از آن لحظه که عشقِ تو را دیدم دل بریدم…
دلم برید و جسمم را هم به بریدن کشاند از همه…
تمرینِ بریدن و رها شدن میکنم با نگاه کردن به ابراهیمهایت…
و چنان شیفته ام کرده اند که من نیز میخواهمش…
و همان روزی که به من گفتی دل بردار از همه و فقط مرا ببین، من هم موسای خودم را به نیل انداختم…
گفتی این موسایِ تازه شکفته را رها کن، من موسای پیامبر به تو میدهم..
و من رهایش کردم…
و تو خود میدانی که من رهایش کردم نه برای باز یافتنش، که برای داشتنِ تو…
من موسایم را به نیل انداختم تا تمرینِ بندگیِ تو کنم…
تا تسلیمِ تویی باشم که همه تویی…
معبودم من موسایم را به نیل انداختم و حالا دلم ابراهیم میخواهد…
و میدانم ابراهیم داشتن یعنی ابراهیم شدن!
تو بگو اسماعیلت را قربانی کن…
تو بگو در آتش شو…
میدانم که گلستانم میشوی…
اما…
این را هم میدانم که من تا ابد محتاجِ توام…
تو که باشی من اسماعیل هایم را به قربانگاه میبرم…
تو که باشی من هاجر را به بیابانِ سوزانِ تو میسپارم..
تو که باشی من شجاعت دارم..
من لیاقت دارم..
من همه دارم چون تو دارم…
پس معبودم…
مرا غرقِ خودت کن که من مشتاقِ ابراهیم شدنم…
بله..
توحید همه چیزه!
چون هر کی اومد توی این سایت که پولدار بشه عاشق شد!
چون هرکی اومد زندگیشو از قعر چاه بکشه بیرون، پرواز کرد!
چون من اومدم پیدا بشم، رها شدم…
اومدم همه چیز پیدا کنم یک چیز یافتم که همه چیزم شد…
توحید همه چیزه..
چون خدا همه چیزه…
چون خدا دستِ مهرِ مادر و پدر و همسر و فرزنده..
چون خدا رئیس بانک و رئیس سازمان ملل و رئیس جمهور و همه کارهٔ همه جاست!
چون همون ثروتیه که براش اومدیم اینجا!
چون همون عشقیه که تو زندگیمون از دستش میدیم ومیاییم اینجا بدستش بیاریم!
چون همون شجاعتیه که ترس ها رو زیر پاش له میکنه!
همون یعقوبیه که اسماعیل هاش رو قربانی میکنه!
کسی که هنوز پا به این دنیا نذاشته و آماده نیست، وقتی بفهمه این یه جمله رو که مثلا بزرگترین ومهمترین قانونِ مصوبِ پذیرفته شده توسط تمام کشورها و آدمها هیــــچ تاثیری روی زندگی من نداره، میگه: برو بابا مگه میشه!!!!
اما اونی که میفهمه، میدونه که وقتی ایمان بیاره به تنها قدرت جهان، او همهٔ قوانین را برایش به نفع اوتصویب میکند!
نمیدونم چطور یه نفر راه به این دنیا پیدا میکنه!
کاری هم به دونستنش ندارم!
اما اینو میدونم وقتی کسی به این مفهوم برسه که خداوند تنها مالک و قدرتِ جهانه و قدرت خلق زندگی هرکسی رو به خودش داده، و توحید رو باور کنه، دیگه روی هیچکس غیر از خدا حساب نمیکنه..
چون دیگه بزرگترین، برترین، یگانه ترین و لایتناهی ترین قدرتِ جهان را دارد.
چون دیگه میدونه که این خودش نیست که آدمِ خاصیه! این خدای اونه که خدایِ خاصیه…
سلام به رهروان راه حقیقت
روزشمار تحول زندگی من روز پنجاه و چهار
متحیرم … قدرت نوشتن ندارم … دو روزه این فایل رو گوش میدم که مطمئنم قبلاهم گوش داده بودم اما اینبار درست وقتی دارم به قله میرسم و پام می لغزه که سر بخورم این فایل مثل یک اهرم منو بالاتر برد …
استاد از اولین روزی که قدم در این راه گذشتم هدفم فقط رهایی از قدرت دادن به ادمها بود و در کاقع پاشنه اشیلمه و هنوز انچنان که باید موفق نیستم هزاران بار بهتر از گذشته ام اما بازم کامل نشدم و این فایل این جملاتی که شما میگفتید انگار داشتید به خودمن!خودمن میگفتید این راهه درسته که این کار تو شرکه که تو تو همون زندان یوسفی … خدایا چقدر شرمنده ی درگاهتم که هزاران بار ازت زندگی مستقل خواستم پول خواستم سلامتی و زیبایی و هزار چیز دیگه خواستم اما هیچوقت ندونستم باید زیربنای تمام اینها رو بخوام من دنبال شاخه هام وقتی تنه ی درخت رو ندارم من دنبال اجرهام وقتی اسکلت فلزی ساختمان رو ندارم من توحید ندارم سراسر وجودم شرکه چرااون اینو گفت چرااون بهم محل نذاشت چرا اون یکی باهمه خوبه بامن سرده و بیخبر بودم این بها دادن به انسانها این وابسته بودن به رفتار انسانها این محتاج انسانها بودن از من همون ادم کثیفی ساخته که وقتی توی فایل میگید ماانسانها چه کارهای کثیفی میکنیم عرق شرم روی پیشانیم میشینه در برابر خدا ….
خدایا هرچند قوانین وجود داره هرچند که ما طبق فرکانسهای خودمون جواب میگیریم اما به خداییت قسم بین کمی و کوچکی فرکانس ما و بزرگی و عظمت جواب تو از زمین تا اسمانه بخدا همان حکایت بنده ام تو یک قدم بیا من ده قدم میامه …
استاد عزیزم همسرم امروز خونه گرفت و همین چند روزه ست که از اینجا بریم خونه ی جدید ،خونه ای که تو بهترین نقطه ی شهره ۳۵۰ متر زمین داره و خیلی زیباست و این خونه رو با مبلغ انقد کمی رهن کردیم که هیچکسی باور نمیکنه یعنی یه جوری شرایط جور شد که دهنم باز مونده و همش میگم یعنی من اونقد رو خودم کار کردم که به یه خونه ی بزرگتر و زیباتر برم یا همه ش لطف الله ست …
صبح که همسرم رفت گفت عجیبه اون همه پافشاری کردم تا خونه نخرم از اینجا نرم حالا میرم تو خونه ی رهنی اینم بگم پول خرید خونه داره البته نه این خونه یه خونه ی کوچکتر تو یه محله ی پایینتر ولی پولو برای سرمایه گذاری کنار گذاشته و منم به یاداوردم چطور وقتی بهش میگفتم نمیتونی خونه بخری کرایه کن و چقد محکم میگفت امکان نداره هیچ قدرتی منو نمیبره تو خونه کرایه ایی و من تو دلم میگفتم این دست خداست نه تو
و امروز من این معجزه رو دیدم که هیچ تصمیمی در مقابل خواسته ی ما دوام نداره
میدونم استاد شما راجب به خونه ی اجاره ای نظر مثبت ندارید و میگید ما هنوز مدارمون رو طی نکردیم که بتونیم این خونه رو بخریم پس کارمون اشتباهه ولی باورکنید من به این ارامش نیاز دارم وقتی فکر میکنم یک ماه و نیم دیگه سرویس منم خالی میشه و مستاجرش میره و من میرم تو خونه ی خودم وقتی فکر میکنم این یک ماه رو میرم خرید وسایل خونه م باورکنید از اعماق قلبم حس بیهوشی لذت بخشی بهم دست میده و اینها رو فقط خدا جور کرده طوریکه همسرم از اینکه از نظرش برگشته خودش تعجب کرده .
واقعا هیچ چیزی نشد نداره استاد برای منی که سراپا عمرم شرک بودم و هستم خدا بازم دستمو ول نکرد بازم منو از کاروان عقب ننداخت بازم با همه ی تنبیه ها و گوشمالی ها ولی ازم متنفر نشد خدا منو به اینجا رسوند به این جا که بفهمم من در مقابل لطف خدا هیچی نیستم من برای خدا هیچ کاری نکردم تا بفهمم قوانین خیلی فراتر از این حرفهاست تا بفهمم ما فک میکنیم تعادله و فرکانس خوب بده نتیجه خوب بگیر اما قضیه خیلی فرق داره فرکانس خوب ما عینه اینه یه لیوان اب خنک بدیم دست یه پادشاه و پادشاه در تشکر از صندوق جواهراتش نایاب ترین گوهرها رو بهمون بده این کجا و ان کجا …
استاد من همیشه شمارو تحسین میکنم و به هیچ چیزتون عبطه نمیخورم اما به این موحد بودنتون غبطه میخورم به این ایمان به این ابراهیم وار بودن به این قدرت رو از همه گرفتن و به الله دادن …
یه برنامه دانلود کردم برای برش صدا و این تکه های از فایل رو که انگار باخود منید برش میزنم و روزی هزار بار گوش میدم …
خدایا منو از موحدان بگردان و کمکم کن در راه توحید که بی کمک تو نمیرسم ….
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
و اما باز هم توحید، همون اصل مهمی که همیشه استاد روش تأکید داره، همون موضوعی که آیه 7 سوره آل عمران روش تأکید داره: آیات محکم و متشابه. آیات محکم چی هستن؟ آیاتی اند که بارها و بارها تو قرآن تکرار شدن. چی تو قرآن بارها تکرار شده؟ همین موضوع توحید. کل قرآن داره توحید رو فریاد میزنه، تمام عذاب هایی که تو قرآن ازشون نام برده شده آخرش به بحث شرک و کفر میرسه. یعنی دوری از توحید ریشه همه بدبختی هاست، ریشه همه نا آرامی هاست، ریشه همه فقرهاست، ریشه همه مریضی هاست، ریشه همه افسردگی هاست، ریشه همه وابستگی هاست، ریشه همه روابط ناسالم و مخدوشه، ریشه همه ذلت هاست، ریشه همه ترس هاست، ریشه همه زجر کشیدن و دست و پا زدن هاست و ریشه همه اون چیزایی که خدایی نیست و ما رو از اصل مون دور میکنه.
واقعا میشه گفت بزرگترین دستاوردی که همه ما از آموزش های استاد عباس منش و این سایت نصیب مون شده، همین درک موضوع توحید و دیدن اجرای اون در عمل و رفتار استاده. به نظرم بزرگترین تفاوتی که بین استاد عباس منش و این سایت با همه اساتید و سایت هایی که تو این حوزه دارن فعالیت میکنند، وجود داره همین موضوع توحیده. اکثرا آموزش های موفقیتی تو حوزه های مختلف روی تکنیک و یه سری موضوعات فرعی و حاشیه ای استواره که اصلا حیاتی و مهم نیست و دقیقا مثل همون آیات متشابه قرآن اند. اما چیزی که استاد عباس منش روش تأکید داره، ریشه است، بیسه، اصله، که اگه این درست بشه، خود به خود موضوعات دیگه درست میشه. تو هر موضوعی که فکر کنیم. از روابط بگیریم تا بحث ثروت و سلامتی.
مثلا تو موضوع روابط کسی که توحید رو درک نکنه، احتمالا خیلی زود دچار وابستگی میشه و روابط سختی رو تجربه میکنه، یا تمرکزش رو میزاره رو موضوعات فرعی مثل عوض کردن ویژگی های ظاهریش برای بهتر کردن رابطش، غافل از اینکه اینا هیچ کدوم اصل نیست و باعث بهتر شدن رابطه نمیشه. یا تو موضوع سلامتی، اگه توحید رو درک نکنیم، میریم دنبال عوامل بیرونی میگردیم که چی ما رو مریض کرده، یا چی بخوریم و چی کار بکنیم که مریضی مون خوب بشه، غافل از اینکه ریشه بیماری در درون خودمونه، و برای به دست آوردن سلامتی هم باید از درون تغییر کنیم. یا تو موضوع آرامش اگه توحید رو درک نکنیم، میریم دنبال روش های غیر عقلانی و نادرست که یه آرامش موقتی رو تجربه کنیم، یا فکر میکنیم که اگه با فلان آدم باشیم، یا فلان تجربه رو داشته باشیم آروم میشیم، در حالی که آرامش یه موضوع درونیه، و با تغییر باورها و درک بیشترمون از قوانین جهان هستی به دست میاد. یا تو موضوع ثروت اگه توحید رو درک نکنیم میریم دنبال تغییر شرایط بیرونی، مثل تغییر شغل، تغییر محل کسب و کار، یغییر استراتژی فروش، تبلیغات یا هزار جور عوامل بیرونی بی تأثیر، در حالی که ثروت کاملا یه موضوع ذهنیه و با تغییر باورهامون و درک قوانین و باور به فراوانی و بی نهایت بودن خداوند میتونیم ثروت رو وارد زندگی مون کنیم. خدا رو شکر که تو این مسیر هستیم.
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
سلام داداش گلم دوست خدا عشقی
خیلی لذت بردم از کامنتتون عالیییییی و قشنگ توحید و شرک و با کلماتی که میتونه اهرم رنج و لذت باشع واسه ذهنمون با تکرار در خواندنش که خودم سیوش کردم برای همین دلیل خیلی عالی توضیح دادین خلاصه و بسیااااار مفید من اینجا با خودم یه عهدی بستم که هر کامنتی طبق گرمی و نوری که به دلم داد بهش امتیاز بدم از 3تا5 لایک که همرو بدون استنثنا لایک میکنم چون همهرو دوست دارم ولی امتیازم بر اساس گرمی و نور و اونی که درصد نورش بالا بود که حالمو واقعا در لحظه دگرگون میسازه رو زیر کامنتش تحسیتش کنم این و وظیفه ام دونستم و رو عهدم هستم و کامتت شما دوست عزیز برام خیلی خیلی دلگرم کنننده ووتابش نور الهی داشت با خوندن کامنتتون دقیقا جاری شدن انرژی خدارو در دورنم احساس کردم و چقد این حسو دوست دارم و تحسینش میکنم تا جهان بفهمه من بیشتر ازین حس و میخوام تجربه کنم دمتگررررررم خیلی گلی موفق و پیروز و آرام باشی