توحید عملی | قسمت ۴ - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

با سلام به شما و همه دوستان

همین الان خدا( این انرژی) از طریق دست خودش داره بهت کمک میکنه بادقت نگاه کن و بپذیر از طرف خودشه،استاد شده دست خدا بخاطر ایجاد این سایت،من و دوستان دیگه شدیم دست خدا برای همدیگه که کمک خدارو بهم برسونیم،منم مشکل شمارو داشتم و دارم هنوز ،دارم روش کار میکنم،یادت باشه قرار نیست همه چی یه دفعه درست شه،یواش یواش،این خدا به اندازه باور تو بهت کمک میکنه،مثل معلمی که به اندازه معلومات تو باهات حرف میزنه،اگه بخواد کمکی بهت بکنه که اندازش نباشی(باورش نداشته باشی)تو هنگ می‌کنی باور نمی‌کنی میگی بدرد نمیخوره،چون تو نمیفهمی،به اندازه ای که قدرتش رو باور داری به همون اندازه کمکش رو دریافت میکنی،همین کمک های به ظاهر کوچیک رو مهم بدون ،تایید کن و خوشحال باش که خدا داره بهت چراغ میده،اگر اینارو تایید کنی باور کنی و بهبودشون بدی ضعف های شخصیتییت رو ،یواش یواش کمک ها بزرگ تر میشه،چون تو باورت قوی تر شده ها،وگرنه نتیجه قدرت این خدا رو نگاه کنی ببینی تو زندگی اطرافیانت مثل همین استاد،میبنی چه قدر کمک هاش بزرگتر هستش چون استاد باوراش نسبت به قدرت این خدا این انرژی قوی تر شده،اول پیشنهاد میکنم با احساس عجز ازش بخواه کمکت میکنه،منظورم از احساس عجز بحث گریه و زاری نیست،وقتی شما احساس عجز داری در مقابل خدا(قدرت مطلق)،یعنی باور داری که فقط این انرژی فقط این خدا میتونه کمکت کنه نه هیچ کس و هیچ چیز(ذهن،مهارت و..) دیگه ای،یعنی دیگه دنبال کس دیگه ای نیستی،فقط و فقط از خودش میخوای،100درصد کمکت میکنه،فقط گفتم حواست باشه به اندازه باور تو بهت کمک می‌کنه نه بیشتر(همینجا من مشکل داشتم منم می‌گفتم اینا بدردم نمیخوره ،من می‌خوام یه راه خوب پولدار شدن رو بهم بگه، کمال گرا بودم بهترش شدم توش،تکامل رو نمیخواستم رعایت کنم عجله داشتم بهتر شدم توش )،منم این مشکل رو داشتم و دارم ،اون اوایل رو دیگران حساب باز می‌کردم، اینو ردیف کردم خیلی بهتر شدم ولی باز جای کار داره،ولی اومدم بعد اون قدرت رو دادم به ذهنم و مهارت هام،اینم خودش شرک هستش اینم باعث میشه زندگیت سخت بره جلو ،چرا؟چون می‌خوای با ذهن خودت با فکر خودت و با زور و بازوی خودت کار رو ببری جلو،خیلی کارت سخت میشه،به خواسته هات می‌رسی ولی خیلی اذیت میشی ،من خودم بدهیام نزدیک 100 میلیون بود پرداخت شد کلی طلا خریدم برای خانومم برای خونه کلی وسیله خریدیم ماشین صفر 430 میلیونی خریدم کلی ابزار برای کارم خریدم تو کارم کلی پیشرفت کردم عزت نفسم عالی تر شده آرامش سلامتی عالی شد صلح بودن با خود عالی شده احساس گناه کم و کمتر شده احساس قربانی شدن کم و کمتر شده ،ولی ؟!ولی؟!خیلی سخت،چون با ذهن خودم فکرمیکردم دارم ردیفشون میکنم،الان که همه اینارو مرور میکنم همشون رو این خدا این انرژی برام ردیف کرده ها،اما من اعتبارش رو به ذهن خودم میدادم،الان میخوام تمام اعتبار اینهارو یا یادآوری دوباره و سپاسگذاری مجدد و همیشگی اعتبارشان رو بدم به صاحب اصلیش و بقیه چیزایی که می‌خوام رو ازون بخوام،تفاوت این مسیر جدید که اعتماد کردن به رب هستش،آرامشه خیال راحتیه،نگران نبودنه،اصلا دیگه مثل یه پدر خیلی خیلی خیلی خیلی قوی میری بقلش وایمیستی دستش رو میکشه رو سرت هردوتون لبخند می‌زنید، قدرت رو تو چشاش می‌بینی و مثل یه کودکی که تو مسیر مسافرت خوابش می‌بره تو هم خوابت می‌بره میبنی همه چی داری خیلی بیشتر از خواسته هات