توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 78


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    678MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۲
    24MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1149 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    بنام خداوند وهاب و بخشایشگر و حکیم ؛

    سلام به استاد نازنین و مریم عزیزم

    کلیدهای این فایل ؛

    توحید مهمترین رُکن و اساس برای ساخت زندگی و تجربه خوشبختی در جهانه

    اگر میگویم توکل دارم و به خدایم باور دارم ، نباید سنگ بنای زندگی ام رو روی نظر دیگران قرار بدم

    من میگم به فراوانی ایمان دارم

    به اینکه خدای من از بی نهایت راه ، من رو به سمت زندگی عالی هدایت میکنه ، ایمان دارم ، اما اگر نگاهم به دست دیگری هست که بهم روزی برسونه ، در واقع من ایمان ندارم و توهم زدم

    ایمان و باور به خدا یعنی اینکه من باور مناسب رو میسازم و در ذهن و قلبم ، این نیست که فلانی بهم پول و روزی بده ، فلانی من و به دیگری سفارش کنه ، فلانی دستم رو بگیره .

    هر وقت دنبال یار جمع کردن و اثبات خودم به دیگران هستم ، یعنی به قدرت درونی خودم و خدایم مشرک شدم ، یک انسان موحد دنبال یار جمع کردن نیست ، انسان توحیدی ، به خدای خودش باور داره و میدونه که دری باز خواهد شد و چشمش فقط به یک در نیست .

    ثروت

    عزت نفس

    لمس خوشبختی و درک احساس لیاقت را زمانی تجربه میکنم که دیدگاه توحیدی را در خودم به وجود بیاورم .

    توحید یعنی ، خدایی هست که از رگ گردن به من نزدیکتره ، صدامو و میشنوه و کمکم میکنه و هدایتگر من به سوی خواسته هامه

    الهی شکرت

    ممنونم از استاد نازنینم

    آمریکا میبینمتون قلب من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهجبین گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    به نام خدای جان

    روز شمار تحول زندگی من روز سی و چهارم

    این روز ها بیشتر از همیشه خدا رو تو وجودم حس میکنم این روز ها بیشتر از همیشه شکرگذار داشته هامم این روز ها بیشتر از همیشه متوجه شدم که چقدر نعمت تو زندگیم دارم که چقدر همه چیزی که میخوام و دارم که چقدر خدا رو کنارم دارم

    خب داستان از اونجایی شروع شد که همیشه سعی میکردم کنار رفیق صمیمیم باشم سعی می‌کردم موقعی که حالش خوب نبود یا موقع هایی که به کمک نیاز داشت پیشش باشم و اون موقع فکر میکردم که بدون چشم داشت پیششم تا اینکه شرایط سختی برام پیش اومد و نیاز داشتم رفیقم رو کنار خودم داشته باشم اون موقع ها به اندازه الان خدا رو کنارم نمیدیدم اون موقع ها خیلی خیلی میخواستم که رفیقم پیشم باشه ولی خب نبود و من درس بزرگی که از این اتفاق گرفتم این بود که هیچ وقت روی کسی حساب باز نکنم . رفته رفته فرکانسم تغییر کرد و تقریبا سالی یکبار به سختی میبینمش . وقتی این اتفاق برای من پیش اومد اون موقع و تو اون شرایط واقعا سخت بود حال روحی افتضاح و داغونی داشتم ولی با لطف خدای مهربونم الان اینجام و با این آموزه ها آشنا شدم . الان هر کسی که بهم کمکی میکنه اون رو دستی میبینم از دستان خدا . الان خدای خوبم و بیشتر از همیشه پیشم دارم و شکرگذارشم که با این سایت و شما استاد عزیز و خانم شایسته و بچه های سایت آشنا شدم ..

    این باشه رد پای من از سی و چهارمین سفر

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سپیده منصوری گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    سلامی گرم و صمیمی خدمت استاد عزیزم،بانو شایسته جان و همه همسفران عزیزم در سفر روز شمار تحول زندگی من

    روز سی و چهارم از سفرم به درون

    فایل: توحید عملی 2

    با خدا باش و پادشاهی کن

    ————————————————–

    امروز فقط میخواهم برای تو بنویسم،برای تو که یگانه معبودم هستی،تنها مالک و صاحب اختیارم هستی و قدرتمندترین قدرتها در جهان هستی،،برای تو که اجابت میکنی درخواست هر درخواست کننده ای را به شرط آنکه اجابت کند تو را..برای تویی که میگویی باش و موجود میشود و…..برای تو که شرط رسیدنم به خواسته ها و آرزوهایم را فقط نزدیکی به خودت قرار دادی و برای اینکه رویاهایم بر درخت شرک و حسرت نسوزند باید تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم تا ابر و باد و مه و خورشید و فلک را در کار بیندازی که حاجات مرا را برآورده کنند و من تنها و تنها سپاسگزار تو باشم ، زیرا تویی که مکرت بالای همه مکرهاست و مهربانی ات همیشگی و بسیاااااار عطاکننده ای به کسانیکه ایمان می آورند .

    ایمان یعنی به قول شاعر عارف ،باباطاهر عریان:

    به صحرا بنگرم صحرا ته وینم

    به دریا بنگرم دریا ته وینم

    بهر جا بنگرم کوه و در و دشت

    نشان روی زیبای ته وینم

    همه و همه کس را تنها تو ببینم..باور کنم و هر بار به خودم اگاهانه یاداوری کنم که هر کلامی از زبان توست،هر لبخندی از مهر توست،هر راه گشایشی از لطف عنایت توست،هر ایده ای از ذکاوت توست،هر دستی از دستان توست، وهر بار که آبی مینوشم،غذایی میخورم،قدمی برمیدارم واینکه تک تک سلولهایم که همه و همه تنها با اراده تو عمل میکنند همه به خواست توست..من هییچ اراده ای ندارم جز در اراده تو.

    اینجا یاد گرفتم هر بار که بیشتر قدرت را از آدمهای اطرافم بگیرم و به تو بدهم که صاحب قدرت هستی آرامش واقعی را بیشتر احساس میکنم..

    انگار دیگه از خودم راضی هستم حتی از شرایطم با وجود همه تضادها و مشکلات مالی،، اما من خوشحالم..

    حالا میفهمم صحبتتون رو استاد عزیزم که میگفتید توی بندر عباس با کتانی پاره راه میر فتم و فقط زیبایی میدیدم و اشک می ریختم و احساس خوشبختی داشتم یعنی چه؟؟ یعنی پیدا کردن خدای واقعی و چه خوب خدایی است این خدای حقیقی.

    من چند روزی است احساس میکنم همین داشتن خدا در تمام لایه های زندگی ام برایم کافی است.. رفیقی که سالهاست ازش دور بودم و ندیدمش و حالا خییییلی باش حرف دارم..حالا حالاها میخوام فقط با خودش وقت بگذرونم و آرامش رو با تک تک سلولهای جسمم و ذرات روحم از وجودش بچشم ، بنوشم و تر کنم کویر خسته و تشنه وجود بی ایمانم را..خدایا بر من بباااااااار،باران ایمان و توحیدت را تا تنها تو را ببینم ‌ تنها تو را بشنوم و تنها و تنها تو باشی برایم و باور دارم تو مرا کافی هستی..

    خودت گفتی که من برای بنده ام کافی ام..و من به تو توکل میکنم و می سپارم خودم را تا بر من تمام کنی فراوانی نعمتهایت را..چون من نه کسی را دارم جز تو، و نه جز تو کسی را میخواهم.تو همه کس من هستی..

    تویی که مرا میشنوی بی قضاوت ‌و بر سرم دست نوازش میکشی بی توقع..من قسم خوردم آنقدر در این مسیر که مرا به درب خانه تو رسانده خواهم ماند تا جهانی از رشد و رسیدنم در حیرت بمانند و آنوقت با افتخار فقط نشانی خانه تو را فریاد بزنم و حتما که جوینده یابنده است و هر کسی مسیرش را برای یافتن توی واقعی پیدا خواهد کرد اماااا وقتی تیرگی را از قلب و وجودش بشوید و از تو تمنا کند هدایت را ، آنوقت تو فاش میکنی خودت را برای کسی که محرم شد به شرط تطهیر روح.

    نمیدانم چه نوشتم فقط آمد و نوشتم بارها گفته ام که فایلهای توحیدی مرا از خود بی خود میکنند و مونس روزهای سخت من هستند.

    این روزها زیر غلطک فشار مالی هستم اما هنوز قلبم به امید خدایم می تپد و خدارا شکر میکنم که من را به این مسیر هدایت کرد وگرنه فقط خودش میداند که من اگر پیدایش نمیکردم امروز چه وضع روحی و روابطی اسفناکی داشتم..در حالیکه با داشتن خدایم حالم خوب است،روحیه و رابطه ام خوب است و دلم سرشار از امید رسیدن است..احساس شوقی که هیچوقت تجربه اش را نداشتم ، آنقدر حقیقی است گویی که خدا خودش هر بار در گوشم زمزمه میکند و بشارت میدهد که رسیدی و نوش جانت..به همین اندازه باورم به رسیدن حقیقی و واقعی شده ،خدایا شکررررررت

    خدای مهربانم ،تنها رفیقم ممنونم که هستی و هوای منو داری..بووووس

    استاد عزیزم همیشه و همیشه سپاسگزار خدایم هستم برای وجود پر از عشق و برکت و اگاهی شما، و حال خوش این روزهایم را قطعا مدیون شما هستم..دوستتون دارم

    مریم بانوی مهربانم،صمیمانه از شما ممنونم برای مهیا کردن این سفر جادویی..عاشقتونم

    همسفران عزیزم ممنونم که هستید و ممنونم برای کامنتهای آموزنده و ارزشمندتون و ممنونم که با من همراه بودید

    دوستتون داااااااااارم

    در پناه خدای خوبیها روز و روزگارتون عاااااالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شیرین انصاری گفته:
      مدت عضویت: 1299 روز

      سلام سپیده عزیزم چه کامنت زیباودلی نوشتی چقدر به دلم نشست وارام کرد دل پریشانم رو.امیدوارم هممون بتونیم توحید ویگانگی وقدرتمند بودن ربمون رو باتمام وجودمون درک کنیم واز خود خودش طلب کنیم هر انچه را که برای همه غیر قابل قبول وبرای ما شدنی است به حول وقوه الهی.از صمیم قلبم بهترینها رو برات آرزومندم در لحظات آسمانی قلبت خواهرت رو فراموش نکن. به الله مهربانم میسپارمت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        سپیده منصوری گفته:
        مدت عضویت: 992 روز

        سلام به روی ماه شما دوست نازنینم

        شیرین جانم ممنونم که برای کامنت من پاسخ گذاشتید و همین بهانه ای شد مجددا کامنتم را بخوانم..

        باور کنید که باور نمیکنم این کلمات را من نوشته ام..

        این جملات به این ردیفی و با این همخوانی و روانی

        حتما که خدا دستی بر قلم داشته و من فقط کاتبش بودم…

        هر لحظه آگاهانه مخاطبم را خدا قرار میدهم،عاشقانه میخوانمش و عظمت و بزرگی اش را به خودم گوشزد میکنم و تمام قد، به رسم بندگی ،خاضعانه سجده اش میکنم..

        شیرین عزیزم،دوست هم فرکانسی من،اوست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است..خودش به پیام رسانش پیغام داده که ما بدانیم و آگاه باشیم…

        و خدایی که در این نزدیکی است ؛

        لای این شب بوها ، پای آن کاج بلند.

        روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .

        حتما که نامه نانوشته ی من و شما را از بر است

        و بهترینها را رقم میزند به شرط شکیبایی و ایمان..

        آمییین

        در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید

        دوستتون دارم خواهر نازنینم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه آقامحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    سلام هزاران سلام و درود به استاد و دوستان.

    از کجا شروع کنم از اینکه مدتی است قانون رو رها کرده بودم از اینکه دوباره توجه ام به نکات منفی بود دوباره سرازیری افتاده بودم.از اینکه سه روزه دوباره شروع کردم و این نشانه روز دوم بود و چقدر با این فایل گریه کردم.دقیقا امروز شریک قراردادن برای خدای عزیزم رو یکی از معاونین اداره رو.ازش خواستم محل کارم رو عوض کنه قدرت رو از خدا گرفتم و دادم به دستان ایشون.

    استغفرالله ربی و اتوبه علیه.

    خدای عزیزم چقدر این نشونه به موقع بود خدای عزیزم امروز اشتباه کردم غرزدم ولی درس گرفتم.(خودت گفتی صدباراگر توبه شکستی باز آی)الرحمن من ،من بی تو هیچم.دستان مرا ره نکن.میدونم خانوادم بچه های عزیزم شغلم همسر مهربانم همش هدیه های دوست.همش از فضل توست.من و ببخش بخاطر تک تک ترس ها و شرک هام.ولی قول میدم روی خودم کار کنم و دوباره یه ورژن خوب از خودم بسازم.همه تلاشم رو میکنم ولی دمت گرم خیلی دوست دارم که همیشه بهم تلنگر میزنی.

    استاد عزیزم دوست دارم و ممنون بابت فایل ارزشمند ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1117 روز

    سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند

    سپاسگزار و سجده کن خدایی هستم که بهم لطف کرد و منت گذاشت و خودش رو بهم نشون داد

    خدایی که در ذهنم فقط کسی بود ک دائم می‌خواهد من عذاب کند

    خدایی رو سپاسگزارم که وقتی با توکل بر او قدمی برداشتم و با این که هیچ شناختی ازش نداشتم و اون همین توکل کلامی رو ازم قبول کرد و نگذاشت که در راه گمراهی بروم و رو زدن به آدم های ضعیف و حقیرش و پیشنهاد رشوه های منو برای این که میخاست خودش رو بهم نشون بده بدون نتیجه گذاشت

    این خدا میتونست منو واگذار کنه به خلقش و کار منو از طریق اونا راه بندازه جوری که من تا آخر عمر مشرک بمونم اما منت گذاشت سرم و همه آدم هایی که روشون حساب میکردم رو بی اثر کرد

    خدایی که وقتی از همه آدم ها بریدم که این هم لطف خودش بود و به سمتش برگشتم و بهش گفتم خدایا من با توکل بر تو حرکت کردم درهایی رو به رویم باز کرد که تا خالا من همچین معجزاتی ن در زندگی خودم و ن در زندگی اطرافیان ندیده ام

    اما پناه میبرم به خودش از شیطان و ترفندهای که از چپ و راست و جلو وعقب حمله میکنه

    همه چیز دوباره برگشت به صفر وقتی من نتیجه مستقیم شرک و وابسته شدن به خلقش رو دیدن

    و نابود شدم نابود

    این قدر درد داشت که بعضی موقع ها فکر میکنم که کاش واردش نمی‌شدم از اول

    اما خودش میاد بهم میگه بنده من ادامه بده باز هم حرکت کن اگر باز هم اشتباه کنی شک نکن که میبخشمت تو فقط حرکت کن و رشد کن

    میدونم دوباره داره اتفاقات عالی میفته

    و من این روز ها به لطف خودش بابت دست هاش سپاسگزارم و میدونم که هر لحظه آدمهای بهتری سر راهم قرار میگیرن و همه از جهت خود اوست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    وحید گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    استاد عزیزم سلام

    واقعا آخر این فایل آتش زد به وجودم و مست وجود او شدم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین….ودیگر هیچ….

    تنها وتنها تورا میپرستم وتنهاوتنها از تو یاری میجویم

    درک فقط همین آیه نجاتبخش ما آدمهاست تا قیام قیامت

    به اندازه ای که ما باورش کنیم و بهش توکل کنیم به همون اندازه خوان نعمتش رو برای ما گسترده میکنه در تمام ابعاد زندگیمون

    خودم رو میگم که واقعا چقدر در طول روزمرگیهایی که گرفتارشیم او رو ازیاد میبریم و چقدر بخاطر غفلتهایی که دارم شرک میورزم

    با تمام وجودم با تک تک سلول هام در محضرش ازش میخوام که هدایتم کنه و لحظه ای حتی به اندازه ی یک دم و بازدم من رو بحال خودم واگذار نکنه

    فقط باید دست به دست او این مسیر رو بریم و در این راه داشتن راهنمایی مثل استاد عزیز چراغ این راهه

    استاد عزیزم در حال حاضر دارم سلسله فایلهای ذهنیت قدرتمند کننده و محدود کننده رو که زحمتش رو میکشید میبینم ولی نمیدونم چرا احساس میکنم تو این فایلهای جدید کمی نقش توحید کمرنگ تر شده و بیشتر نقش خودمون وتاثیر خودمون تو این فایلها پررنگتر شده نسبت به فایلهای قدیمی تر شما

    نمیدونم شاید هنوز در فرکانسش نیستم که پیام این دوره های جدید رو درک کنم

    امیدوارم به صراط مستقیم هدایت بشم ، مسیری که مشمول نعمتهای او بشم و نه راهی که جزو گمراهان قرار بگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    اسما نظریان گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    استاد ارزشمندم سلام!

    استاد … نمیدونم واقعا چه کلمه ایی رو بیان کنم که وصف حالم باشه هیچ وقت این حال رو نداشتم استاد هیچ وقتتت واقعا… میدونین من 2 ساله دارم روی خودم کار میکنم و هیچ وقت مثل امروز و مثل این فایل منو متحول نکرده بود…

    واااای خدا… اصن نمیدونم چی بگم واقعا من الان استاد دقیقا جایی از زندگیم قرار دارم ک غیر از هدا انگار هیچ کس و ندارم… حدود 4 یا 6 روز پیش بود استاد با یکی از دوستانم که توی دوره های شما هم هست و با هم همفرکانسیم کلی صبت کردم کلی از این که ناامیدم از آدما از همه ناامیدم و واقعا حال خوبی نداشتم ! و این هم بگم هر موقع حالم بد بشه هیچ وقت کفر نمیگم یا نمیگم خدا فراموشم کرده ! نه٫ قطعا راه من درست نبوده یا روی کسی غیر از خدا حساب باز کردم که شده این…! استاد من حدود همون 6 روز پیش به خودم عهد دادم و تعهد محکمی بستم که دو روز فقط صبر کنم و غر نزنم .. گیر ندم و… باز روز دوم بیام همین کار کنم یعنی برای منی ک هی خارج میشدم از مسیر گفتم بیا تعهد و دو روز دو روز بزاریم که بشه کنترلش کرد…! و از خدا این دفعه خواستم که کمکم کنه و هیچ کسی دیگه حساب باز نکردم نگاهی ب دیت هیچ کس ننداختم

    بزارین یه فلش بک بریم به چند روز قبل از این 6 روزی ک گفتم !

    جدایی از پارتنرم… خیلی ها از ثروت گفتن ولی من روابطم میگم که همیشه پاشنه اشیل من بوده… من یع رابطه ب شدت عالی و قوی داشتم استاد اولاش

    یعنی حس میکردم بهتر از این ادم نیست … چون کار کرده بودم رو خودم و همچین رابطه عالی رو جذب کردم !

    این شخص تموم چیزایی ک میخواستم و داشت از خودش طرز فکرش خونوادع حتی اسم و … ولی رفته رفته بعد از گذشت 1 سال من متوجه این شدم که دارم دچار شرک میشم استاد ! نمیدونم چرا ولی همچین حسی داشتم ! و فهمیدم این اولش مشکل از عزت نفسم و بعدشم شخصیتم و بعد شرک!

    گفتم اگر من با خودم و خدا رابطه عالی داشتم این اتفاق نمیوفتاد

    بعد اینم بگم درسته من رو خودم کار میکردم ولی هنوز اونحوری ک باید روی فایل های شما تمرکزی نبودم… در حد خیلی کم چون من اولش با شخصی ک خودش تدریس میکرد راجب قانون آشنا شدم و بعد شما … و من هیچ وقت این آگاهی هایی رو راجب خدا نداشتم و هیچ وقت فکر نمیکردم همه چیز خداست ! و فکر میکردم در حد کمک فقط خدا هست یا موقع ناراحتی بعد استاد اتفاقی که افتاد

    من دقیقا روزی که این حس بهم دست داد! فایل توحید عملی 1 رو گوش میدادم و گفتم ««اسما یه زنگ خطر داره تو ذهنت صدا میده»»

    و ای دل غافل بلههه من متوجه شدم در رابطع با پارتنرم دچار شرک شدم و استاد اون شخص رو کلا گذاشتم کنار و اولش حس بدی داشتم که نه ول نکن بعد این همه کار کردن این بهترین رابطه بود فلان بود

    بعد انگار یه چیز دوباره حرف میزد ک میخوایی رو این حساب باز کنی؟ میخوایی از ایشون عشق گدایی کنی؟ میخوایی دستت حلو ایشون دراز کنی؟

    پس این همه من کار نیکنم میکنم رو خودم حرف اضافست؟

    بهد جالبه اتفاقی که میوفتاد این که رابطه من روز ب روز از هر جهت بی خس و بی عشق تر میشد روز ب روز من در رابطع با اون شخص دلسرد تر میشدم یا اون شخص کلا رفتارش عوض شده بود و انفاقا خوبی نمیوفتاد و خودم حس میکردم ی چیزی این وسط داره ریپ میزنه و من متوجه نمیشم

    و با قاطعیت تمام اونو گذاشتم کنار استاد گفتم این اشتباه من بایددددد اول این موضوع رو درسش کنم در خودم اول باید شخصیتم رو تغییر بدم و بیشتر ب خدا نزدیک شم و اگر کسی تو زندگی من اومد و عشقی بهم داد حالا ب عنوان پارتنر اونو خدا ندونم و بگم دیگ تموم خدا داده پس باید سجده کنم براش ( البته من در این حد نبودم و قبل از اون موضوع ک ببشتر شرک دچار شم ترک کردم) پس باید اول خدا رو بزرگ کنم و بگم هر عشقی هر روابطی هر آدمی اصن هر پولی میاد تو و فکرت درسش نمیکنی بلکه خدا داره برا ت میاره و الا تو هیچ قدرتی نداری در برابر خدا ! پس ب خودت و رابطه ات مغرور نشو ک من کردم من ب وجود آوردم نه!

    و این روزا اصلا با خدا با مفاهیم قرآن با ی چیزایی دارم رو به رو میشم استاد که اصلا بابت از دست دادن رابطم ناراحت نیستم و این برام حیلی رشد و پیشرفت شاید خیلی ها ناراحت بودن تو این تایم یا میگفتن رابطه ب این خوبی چرا …!؟

    ولی من گفتم حتی همون رابطه هم خداست

    هر بار رو هر کی غیر از خدا عمل کردی نتیجه میشه همین …

    و از خدا بابت این موضوع و حتی بابت شما تشکر میکنم

    و الان استاد ی جوری حالم تغییر کرده

    انگار نگران هیچی نیستم استاد

    نگران پول

    ثروت

    رابطه آدما

    ایندم

    شغلم

    هیچیییییییییییی

    بعد جالبه تو مسیر بودم و از خدا میخواستم آرومم کنه و ذهنم اروم کنه

    استاد نمیدوتم چی بگم

    من الان جوری ذهنن آرومه جوری در لحظه هستم ک میخوام گریه کنم از این بابت استاد هیچ وقت فکرش نمیکردم انقد ذهنم آروم باشه استاد هیچ وقت

    واقعا ب خودم افتخار نیکنم ک اولش ب خدا اعتماد کرد بعدم ب خودم

    استاد مهربونم عاشقتم و بابت این فایل که نمیشع گفت

    این دوره عالی واقعا ک هزار درصد ارزش داره تشکر میکنم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام خدای رحمان

    با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستانی که در یک مداریم و سفر

    ردپایی در روز سی و چهارم

    الحمدلله رب العالمین

    شکر خدایی که بدون اذن او حتی برگی روی زمین نمی افتد و من سپاسگزار او هستم که هر روز با او یکیتر میشوم و مرا به این باورها نزدیکتر میکند و تنها راه اطمینان کردن را او میبینم ، سپاس از استادی که دست بزرگ او و راهنمایی کننده من شده برای دیدن خدا و راه درست ، هر روز دارم در این سفر زیبا توحیدیتر میشوم و چیزهایی را میبینم در زندگی ام که تنها راه حساب کردنم او شده و از او میخواهم از من راضی تر شود.

    خیلی روزها از او دور شده بودم و من را به سوی خودش آورده و ایمانم را بیشتر کرده ، و راه توبه را برایم گذاشته تا تنها از او کمک بگیرم با راهی بسیار ساده ، حال و حس خوب و بهتر ، که اگر به او ایمان پیدا کنی این حس و حال خوب را هم پیدا می‌کنی.

    امروز که از روز قبل زیباتر بود چون شکرگزاری بیشتری داشتم و حتی دوباره قسمتی از زندگیم را به عنوان وظیفه و کار طرف خودم به عنوان شکرگزاری از او گذاشتم و فهمیدم برای اینکه به احساس بهتر برسی باید به او نزدیک تر شوی ، و چون در دنیایی فیزیکی و با ابعاد کمتری هستیم و فراموشکار به غیر قانون باید او را هم هر لحظه یاد آوری کنم.

    سپاس از خدا به عنوان اعتبار اول و دیگر دست بزرگ او استاد و خانم شایسته عزیز و بودن در این سفر قشنگ ، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 537 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    “روز 34 ام سفرنامه”

    با خدا باش و پادشاهی کن

    بی خدا باش و هرچه خواهی کن

    چقدر من فایل های توحیدی رو دوست دارم

    اصلا مبحث توحید رو از شما یاد گرفتم هرچقدر این فایل رو گوش می‌کنم تکراری نمیشه گفتین حتی روی خودتون هم حساب نکنیم چه برسه دوست فامیل خانواده

    فقط و فقط روی خدای خودمون حساب کنیم

    روی پادشاه جهان رب العالمین حساب کنیم

    کسی که تمام قدرت ها دستشه هرجایی که موفق شدیم باید رد پای توحید رو ببینیم

    و هرجایی که شکست خوردیم بگردیم و رد پای شرک رو پیدا کنیم هرجایی که ترسیدیم از هر حرفی اتفاقی مشرک شدیم اجازه دادیم شیطان تسلط پیدا کنه و گرنه دوستان خدا نه اندوهگین می‌شوند و نه ترسی دارن

    روی هرکس که حساب کنیم خداوند اجازه نمیده اون کارو برامون انجام بده به هر طریقی مسیر مارو میزنه که بفهمیم و مشرک نشیم از طرف ناراحت میشیم که چرا بدقولی کرده در صورتیکه دست خودش نیست بی اذن الله نمیتونه کار کسی رو انجام بده خلیفه خدا فقط باید نیازمند خدا باشه و بی‌نیاز از خلقش دست گدایی سمت بنده ش دراز نکنه خداوند غیرت داره این اجازه رو نمیده

    بعضا آنقدر سخت گوشمون رو می‌پیچونه که به خودمون بیایم و اصل رو درک کنیم

    توحید یعنی‌ کار کردن روی مهم‌ترین رابطه زندگی مون هماهنگ شدن با منبع خودمون و خداوند

    توحید یعنی روی فرکانس های خودمون حساب کنیم که قدرت خلق زندگیمون رو به وسیله فرکانس هامون رو بهمون داده خداوند

    فاصله ما با خواسته ها مون به اندازه ی فاصله ما با منبع خودمون خداونده هرچی این فاصله کمتر باشه

    چرخ زندگی رونترو لذت‌بخش تر و خواسته هامون

    نزدیکتره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سما میم گفته:
    مدت عضویت: 919 روز

    به نام رب مهربان

    ردپای من در روز 34م

    سلام به عزیزانم

    توحید و یکتاپرستی سرشاخه همه عوامل رشد و موفقیت و شادی و سلامتیه. یعنی از وقتی وارد سایت شدم و دیدم چه زیبا و پیگیرانه استاد روی این موضوع بحث میکنن حساب کار دستم اومد. یه فایل جذاب دیگه هست به اسم “فقط روی خدا حساب باز کن.” شرک مخفی در کمین همه ماست. وقتی باور کنیم ما خالق زندگی‌خودمون به وسیله فرکانس‌هامون هستیم و الله منبع فرکانس خالصه و با هم سو شدن با او میتونیم به هر آنچه میخوایم برسیم، با یه اسکن درست از حس و حال و باورهامون میفهمیم داریم به کی اعتبار میدیم… اوایل سخته. هنوز نمیفهمیم کی به کیه و من کجای این مسیر توحیدیم. اما کم کم برامون واضحتر میشه و این مسیر تکامل ادامه داره تا بی نهایت.

    از استاد بی‌نظیرم و مریم جان ممنونم بابت تلاش ارزشمندشون @}؛-

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: