اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به درون من وتمام موجودات زنده هر آنچه که خلق شده است
فایل روز 34ام از سفرنامه هدایت خدای مهربانم شکرت
توحید عملی
الله و اکبرررر
خدایا شکرت از وقتی که روی تو حساب باز کرده ام چرخ زندگی ام روانتر شده
خدایا همه کاره تویی و من هیچ
خدایا شکرت ایمانی که به عمل نینجامد ایمان نیست حرف مفته
خدایا روزی که هدایتم کردی به راه راست مرا به سوره صف آیه دوم هدایت کردی و این الهام بزرگ را بر من هرروز داری روشن ترو واضح تر میکنی که عمل کنم به هر آنچه که تو بهم الهام میکنی
خدایا شکرت که من استمرار در عمل دارم و هرروز بهتر از روز قبلم عمل میکنم خدای مهربانم همه کاره تویی ایمان دارم که هرروز ایمان و باورم به تو قوی تر شده
ایمان دارم که تمام اتفاقات زندگی ام را بواسطه افکار و باورهایم دارم بوجود میاورم
خدایا امروز را تو شاهدی که در قبل از شنیدن فایل توحید عملی در دفتر تک تک حرفهای استاد را نوشته بودم و بعد که اومدم فایل امروزم را گوش کنم همانی بود که من نوشته بودم خدا یا شکررررررت
خدایا تو شاهدی از وقتی که کریدیت تمام کارهام رو به تو سپرده ام همه چی و همه کس برام رنگ و بوی خدا گرفته
خدایا ایمانم را قوی تر و قدمهابم را در راه رسیدن به خودت محکمتر و استوار تر کن
ای که با نامت دلها آرام میگیرد مرا یک لحظه به حال خودم وامگذار
خدایا شکرت که لبخند شدی از لب هر آنکس که میبینم
عشق شدی در وجود هر آنچه در اطرافم هست
نور شدی در راهم
لذت و شادی شدی در وجودم
احساس خوب شدی در قلبم
از وقتی باورت کردم هم زمان شدی و هم مکان و هم اعتماد و توکل و امید و ایمان
هم دستان خوب شدی و هم هنر و هم زیبایی و هم مربی و هم کارفرما و هو راننده و هم هم نشینی و هم همسرم هم فرزندو هم خانواده و هم رهگذرو همه چی و همه کس برام خودت شدی
خدایا تو شاهدی از وقتی روی تو حساب باز کرده ام
آسان شدن براسانی ها و آگاهم کردی بر آگاهی های لازم در روزمرگی ام
خدایا شکرت که ریشه های شرک را در وجودم خودت داری ازبین میبری و جوانه های توحید را در وجودم کاشته ای
خدایا شکرت برای تمام نعمتها و رحمتوبرکاتی که سیلی بزرگ در زندگی ام جاری کرده ای
خدایا هر لحظه روی نیازم بتوست
خدایا شکرت که وقتی فرصت خلق هنر های ارزشمندم را در اختیارم میگذاری خودت جاری میشوی بر قلب و دستانم و بر قلمو های عزیزم و خودت یاری میکنی و همراه باهم دست در دست هم میکشیم طرحی که طراحش تو هستی و به زیباترین شکل برام رسم میکنی و خودت راههای بعدی رو میگی که الان چی بکش حالا چه طرح دیگه که به طرح قبلی هماهنگ تر است رو بکش
خدایا بهت اعتماد کردم و تو هر لحظه در من جاری هستی و بهم میگی چکار کنم
خدایا شکرت که آرامش در قلبم برپاشده که جایگاه توست
هر کجا تو باشی عشق آنجاست
خدایا شکرت که آسمانها و زمین را مسخر من کرده ای دلها را برایم نرم کرده ای
ونعمت و ثروت وفراوانی وزیبایی را در زندگی ام جاری کرده ای
خدایا شکرت فقط روی تو حساب باز کرده ام
هر بار هر لحظه با کسی برخورد میکنم تورا در وجودش میبینم و خودت همه کاره میشی برام
خدایا از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا شکرت از وقتی بتو اعتماد کردم هدایتم کردی و دست در دست هم داریم پیش میریم
خدایا شکرت که مرا لایق بندگی کردن دانسته ای
خدایا شکرت که مرا انسان افریدی و به راه راست هدایتم کردی نه را ه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم
خدایا شکرت من تسلیمم هرچی تو بگی من میگم چشم
من بتو لبیک گفته ام
سپاسگزارم که من را نادان و در جهل و گمراهی از دنیا نبردی
خدایا شکرت که من همواره در راه راست راه رسیدن بتو هستم
خدایا شکرت که با هر رشد و پیشرفتم از طریق دستان خوبت فقط تورا میبینم و وقتی دلم ارامه به وجودت در سرزمین وجودم کارها برام آسانتر شده
هر کسی برام کاری انجام داده با هر درخواستی که پاسخ مثبت گرفته ام تو شاهدی که تورا دیده ام گفتم خدایا شکرت که دلها برام نرم کرده ای
از وقتی تو را دیدم بیشتر اعتماد کردم و هر بار برمن تو افزودنی پاداشم دادی
تو همه کاره ای
همین که من را خلق کردی من را لایق بندگی دیدی
من ارزشمندم
خدایا هرآنچه که خلق کرده ای به تسبیح تو مشغولند
زمین و زمان به تسبیح تو مشغولند
تمام کهکشان ها و موجودات زنده گیاهان و جانوران و درختان و پرندگان و و خزندگان و موجودات درون دریاها و اقیانوس ها و جنگلها و آسمانها و تمام هر آنچه که خلق کرده ای ومن نمیداندهمه به تسبیح تو مشغولند خدایا شکرت
که جهان را مسخر من کرده ای
من را اشرف مخلوقات خلیفه خودت بر زمین کرده ای
تو در من چیزی دیدی که من ندیدم من نمیدانم تو علمت بر تمام عالم محیط است بهم بگو در من چه دیدی بیادم بیاور تویی که در قلبم جاری هستی بهم بگو تو قادر و توانایی
تو در تغذیه من در آبی که مینوشم در هوایی که تنفس میکنم در ریه هایم در جانم در قلبم در وجودم در فراتر از من هستی بهم بگو
خدایا من نه روی خودم و نه روی هیچ کسی غیراز تو حساب نمیکنم چون در همه ما تو جاری هستی
تو قدرت کل کیهان هستی همه چی باتو جان میگیرد
خدایا چشم نیاز فقط به تو دوخته ام خودت محکمترش کن
خدایا تو شاهدی هر لحظه بر من بنده ات اگر همسرم کاری انجام داده ازش تشکر کرده ام ولی بندگی تو را بجا آورده ام اگر فرزندم کاری کرده تو را دیده ام
اگر مربی و دوست و آشنا و نزدیکان برام کاری انجام داده اند فقط تو را دیده ام باور دارم که دلها را برایم نرم کرده ای
باور دارم که تمام اوضاع و شرایط و انسانها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من
خدایا تویی که هر لحظه حاظر و ناظری بر اعمالم بقدری که باورت کرده ام در زندگی ام پررنگ شده ای
خدایا خودم را با تمام افکار و باورها و فرکانس ها و قلب آرامم به تو میسپارم
تو در وجودم قرار داری و تمامیت مرا میدانی هم ظاهر و هم باطن تمام اسرار درون مرا میدانیمرا یک لحظه هم به حال خودم وامگذار
فقط روی تو حساب باز کرده ام
خودت هم مشتری عالی هستی و هم سفارش و هم ثروت و هم سلامتی و هم عشق و هم راستی و درستی و پاکی ذاتو نعمت و برکت ورزق بی حساب و سعادت دنیا و آخرت و روابط عالی معنویت خوشبختی و همه چی خودت هستی من بتو اعتماد و توکل و امید و ایمان واقعی دارم .
خدایا از صبح که بیدارم کردی شکر گذاری ات را بجا آورده ام تا پایان روزم که مرا خوابی آرام میبخشی
فرصتهای طلایی در وقت بیداری تا وقت استراحت بهم میبخشی تجربه های عالی از زندگی از لذت بردن از زندگی و زندگی را زندگی کردن
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
بعد نوشتن رد پای اولم نشستم 30 تا جاکلیدی درست کردم رنگ کردم تا فردا دست به عمل بزنم
وقتی رنگ میکردم چون ریزه جاکلیدیا، گفتم خدایا خودت کمکم کن قدرت بده به دستام
الان میخواستم بخوابم قبل اومدن به سایت قرآن و برداشتم نمیدونستم از کدوم صفحه مونده که ادامه شو بخونم یهویی رفتم جزء30
سوره نباء و عصر و قدر و علق و توحید رو خوندم
وقتی سوره نبا رو خوندم به خودم گفتم ببین این همه سال سوره نبا مورد علاقه ات بود
حتی معنیشم نخونده بودی
آخه وقتی بچه بودیم فکر کنم ابتدایی میخوندم اونموقع میرفتیم کلاس قرآن سه ماه تابستونو
جزء 30 رو حفظ کردیم و امتحانشو دادیم و قبول شدیم بدون اینکه معنیشو بخونیم
من سال ها با این ترس که شنیده بودم هر کس حفظ قرآن و شروع کنه و رها کنه و ادامه نده خوب نیست
من سالها از قرآن هم میترسیدم که من یه جزء حفظ کردم و ترسای دیگه
ولی الان قرآن و بغل هم میکنم یه جاهایی ترجمه هاشو که میخونم حالت داستانی میخونمش با صدای لحن
و چقدر خوشحالم که خدا قرآن رو کلامش رو بهم هدیه داد
بعد اومدم اینجا تو سایت که متن این قسمت و بخونم و بخوابم
به اینجا که رسیدم
خداوند قادر است به شکل همراه، همکار یا مشاوری عالی، وارد زندگیات شود، به شکل مشتری، بازار و ایدهای ثروت آفرین، وارد کسب و کارت شود و جان دوبارهای به آن ببخشد، به شکل دارویی شفا بخش وارد بدنت می شود، اگر این قدرت را باور کنی.
خداوند قادر است به هر شکلی که تو میخواهی و میتوانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگیات بشود.
تک تک این جملاتو حس کردم و عمیقا لبخند زدم
آخه چند روز پیش من تصمیم گرفتم که حساس نباشم به سرما
چون چند سالی بود هر وقت یه باد ملایم بهم میخورد زود گوشام و گونه هام درد میکرد حتی من کلاه پشم سرم میکردم میخوابیدم ،جدیدا بیرون میرفتم اگه کلاه نبود زود گوشام درد میکرد شدید
ولی اونروز فک کنم 7 روزی شد از این تصمیمم داشتم به اینکه آتش برای حضرت ابراهیم ماهیتش رو تغییر داده فکر میکردم
گفتم خدا تویی قدرتمند من میخوام از این به بعد خودمو به تو بسپرم در مورد همه چیز ،فقط یکی یکی کمکم کن که ایمان و باورم بهت تقویت بشه ، تو میتونی باد سرد رو وقتی به صورت و بدنم میخوره رو گرمش کنی با اینکه حس میکنم سرما رو ولی سردیشو ازش بگیری وقتی به بدنم میخوره مثل یه اکثیر شفا بخش عمل کنه و بدنم هم گرم باشه
من اینو گفتم و بعدپنجره اتاقمو باز کردم یهویی دیدم بادی که میخوره به صورتم اصلا هیچی حس نمیکنم دردی در گوشم یا گونه هام نبود
گفتم خدا چقدر زود گفتم و موجود شد تو موجودش کردی خواسته مو
امروز که هوا سرد بود من دیگه کلاه سرم نذاشتم رفتم کلاس با وجود سرمایی که بود گوشام کاملا سالم و عالی بودن دیگه فقط گرما حس میکردم از بادی که به صورتم میخورد
الان که متن رو خوندم گفتم آره
خدا برای من گرما شد در سردی هوا
خدا برای من این سه ماه حامی شد تو همه کارام
آرامش شد
قدرتمندیشو نشونم داد به راه های مختلف
لبخند روی لب آدما که بهم لبخند میزنن شد
احترام و توجه و ارزشمندی و عشق و شادی و سلامتی شد
کمکم کرد هر لحظه
هدایتم کرد
ایده های خاص بهم الهام کرد
دست قوی شد برای کشیدن نقاشی های خیلی ریز
و خیلی بهترین های دیگه
و از خدا سپاسگزارم بابت این همه بینهایت عشقی که به من داره و همه کاراشو ول کرده داره فقط و فقط به من کمک میکنه
34. رد پای سی و چهارمین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
توحید !!!
من تا چند روز پیش یه سری اشتباهاتی درمورد درک و فهم توحید داشتم و خدا بهم فهموند که درکم درست نبوده
و فایل توحید عملی قسمت 7 و 4 رو که گوش دادم سعی کردم بهش عمل کنم
امروز حالم فوق العاده عالی بود تمرین کلاس رنگ روغن رو انجام داده بودم با عشق و منتظر بودم ببرم سرکلاس تا به استاد نقاشیم نشون بدم
وقتی رسیدم و یکی یکی تمرینامونو نگاه کرد به دختری که باهاش دوست شدم کنارم نشسته بود رسید گفت رنگ و محو کردن کارش عالی شده و بعد کار منم دید همینو گفت
خیلی خدارو شکر کردم که تونستم یاد بگیرم
و با عشق ادامه میدم
ولی ته دلم داشتم به چند تا چیز فکر میکردم
به پرداخت هزینه های کلاس رنگ روغن و طلا و جواهرات
و عملا کاری نکرده بودم که از فروش نقاشی درآمد داشته باشم و ایده هایی که خدا بهم داد چون ده روزو فقط پای نقاشیم نشستم که رنگ کنم تا برسدنم به نمایشگاه
بعد که کلاس تموم شد استادم گفت شما دو نفر چون خوب کار کرده بودین توقعمو بالاتر بردین دفه بعد بهتر از الان میخوام کاراتونو ببینم
الان که این حرف استادمو نوشتم یادم اومد که ببین
مثلا وقتی خدا بهت نشونه هاشو میفرسته یا برات کاراتو انجام میده توقعت از خدا بالا میره و ازش بیشتر میخوای تا از فراوانی از همه جهت بهت عطا کنه
یا اینکه الان که تو یه سری ایرادای کارتو که خدا بهت نشون داد در مورد توحید عملی که تو قسمت 7 و 4 بود الان خدا دوست داره که بیشتر عمل کنی بهشون
من بعد کلاسم رفتم ولیعصر تا از کامپیوتر فروشیا قیمت بگیرم ،قصد داشتم یه گردنبند طلا که از مادرم هدیه گرفتمو بفروشم
ولی کامپیوتر خیلی گرون تر بود
من که اومدم خونه تو آسانسور مدیر ساختمونمونو دیدم یهویی ازم پرسید که چیکار کردی رفتی شهرداری ؟؟؟؟؟
گفتم نه نرفتم ،آخه من پارسال خیلی دوست داشتم رو دیوار پشت بوممون یه پروانه بکشم عاشق رنگ کردن دیوارم ولی اهالی ساختمونمون که اجازه دادن یه نفر گفت اگه شهرداری ببینه ممکنه جریمه بگیرن اول برو اجازه بگیر بعد بیا رنگ کن من بعد اون اصلا نرفته بودم شهرداری و بیخیالش شده بودم
ولی هربار همسایه هامون منو میبینن میپرسن چی شد پروانه رو کشیدی و من میگفتم نه
الان که ازم پرسید ته دلم گفتم خدای من الان با این یادآوری میگی که زود برو و این ایده رو انجام بده و حرکت کن
دائم سوال کردم خدا چیکار کنم ؟ چه کاری باید انجام بدم تا هزینه تمام چیزایی که میخوام رو بدست بیارم ؟؟
گفتم خدا بهم بگو و رفتم باز قسمت گالری گوشیم که فایلای استاد بود باز مثل همیشه بالا پایین زدم تا یکی رو که دستمو رو فایل گذاشتم گوش بدم
از وقتی اینجوری دارم گوش میدم و از خدا قبلش سوال میکنم که چی الان لازمه بشنوم دقیقا خدا جواب و با اون فایل بهم میگه
و من دیدم مصاحبه با استاد قسمت 9 اومد
یادم نبود چی گفتن استاد وقتی گوش دادم دیدم
همون قسمته که استاد گفتن مثال نقاشی و علاقه و حرکت کردن در راستای علاقه رو میگفتن
که حرکت کن و ببین چجوری خدا بقیه شو درست میکنه
بعد یهو گفتم وای طیبه
چقدر خدا بهت ایده داد و تو فقط مشغول یه کار شدی و از اونا غافل شدی
اینکه درست کردن جاکلیدی و فروشش
رفتن به شهرداری برای رنگ دیوار
رفتن به عمده فروشیا برای فروش جاکلیدی های نقاشی عمده
رفتن به هتل اسپیناس و نقاشیمو بردن به اونجا
وای همه اینا یادم اومد
با وجود خستگی که داشتم و خوابم میومد زود بلند شدم و چوبارو حاضر کردم و گفتم خدایا چشم
میدونم باید عمل کنم ولی این هفته سعی میکنم یکی یکی انجامشون بدم
و الان من نصف کارمو رنگ کردم و حاضر میکنم و فردا برم بازار و به عمده فروشیا کارامو نشون بدم و حرکت کنم
الان که اومدم رد پای امروزمو ببینم دیدم دقیقا توضیحات این قسمت در مورد همین فکرا و حرفایی بود که من با خدا میزدم
این هفته عمل میکنم به ایده هایی که خدا بهم داده و میام از نتایجش بهتون میگم
چند روزه که یادم میاد استاد میگفتن که با نتایجتون با من حرف بزنین
وگرنه همه بلدن حرف بزنن
تمام سعیمو میکنم این هفته و هر روز و هر روز که حرکت کنم و از خدا کمک بخوام
برای تک تکون عشق و شادی و سلامتی و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
توحید در عمل نه در حرف مارو خوشبخت عالم میکنه وقتی روی خدای خودمون حساب میکنیم و از چیزی نمیترسیم و نگران نیستیم و اینو در عمل نشون میدیم ما داریم به منبع رزق و روزی و سلامتی و خوشبختی و سعادت و آرامش نزدیک و نزدیک تر میشیم؛تجربه های ما ثابت کننده این حرفهاست هر وقت روی آدمها حساب کردیم دیدیم که چه اتفاقی افتاده و خداوند همیشه طبق قانون عمل میکنه و نتیجه مشخص میکنه که ما مشرک بودیم و از همون آدمی که روش حساب کردیم از همون آدم ضربه میخوریم هرکسی هم با یه شیوه ای اینو تجربه کرده یکی تو رابطه عاطفی یکی تو موارد مالی و بیزینس یکی تو روابط خانوادگی؛کسی که توحید رو درک کنه از درو دیوار نعمت و ثروت و سلامتی و آرامش تو زندگیش سرازیر میشه چون به منبع این فروانی ها وصل شده
خدارو شکر میکنم بخاطر این فایل ها فوقالعاده ارزشمند که آگاهی های ناب رو دل خودش جای داده و تشکر از استاد عزیزم بابت توضیحات و مثالهایی که در عمل بهمون کمک میکنه تا بهتر درک کنیم توحید رو
من سپاسگذار خداوند هستم که از طریق استاد توانستم معنای شرک و توحید را درک کنم
من با آگاهی های این سفر متوجه شدم که خیلی وقتها بدون آنکه بدانم در حال شرک ورزیدن بودم
روی هیچ کس نباید حساب باز کنیم حتی روی خودمان ، باید روی خدایمان حساب باز کنیم
هروقت روی کسی حساب باز کنی مطمئن باش پشتت رو خالی میکنه و از همون فرد ضربه میخوری
فقط به خداوند توکل داشته باش و از خداوند هرآنچه را که میخواهی طلب کن و او دستش را به سوی تو دراز خواهد کرد و پاسخ تو را خواهد داد
من جزو افرادی بودم که حرف مردم برام اهمیت داشته اما با آگاهی های این سفر دیدگاهم و باورم تغییر کرده ..مثل اصلا اهمیتی نمیدم به حرف کسی و شروع میکنم به تقویت کردن باورهای قدرتمند م
من در کوچکترین مواردی که شاید از دید خیلی ها هیچ اهمیتی نداره قوانین رو برسی میکنم و میبینم دقیقا درست هست ، گاهی که راجع بهش صحبت میکنم در موارد روزمره اطرافیان میگن دیگه جَو گیر نشو اما من یاد گرفتم سکوت کنم در مقابلشان
توحیدی زندگی گردن بسیار زیباست
من تازه چند روز هست که خداوند را درونم احساس کردم و پیدا کردم و حتی در همین چند روز اگر دلم گرفته و گریه کردم فقط با خدای خودم صحبت کردم و ازش درخواست کمک کردم
این اولین و زیباترین تجربه ی من هست که دیگه ترجیح میدهم با هیچکس جز خداوند حرف نزنم و راهنمایی نخوام
هرچی میخوام فقط از خودش میخوام چون خداوند قدرتمندترین نیروی جهان هستی هست
سلام به استاد عزیز وتوحیدی که خدا رو با این فایل های توحیدی به ما شناساند
استاد ممنون وسپاسگزارم ازشما که اینقدر ساده وقشنگ خداوند رو به ما نشان میدهید
هر کجا قدرت رو در زندگی به غیر خدا دادم کارم بیشتر گره خوردوبیشتر احساس ترس ونگرانی کردم
هر وقت قدرت رو به خدا دادم ورها کردم کارم به صورت معجزه وار انجام شد
ولی ما آدمها همیشه فراموش می کنیم متاسفانه من می بینیم در جامعه بیشتر مردم دچار شرک هستن
واصلا هم فکر نمی کنن که این رفتارشون شرکه اصلا مردم تعریف شرک و توحید رو نمی دونن من هم خودم هم تا قبل از این که با استاد آشنا بشم واقعا تفاوت بین شرک وتوحید رو به این خوبی که استاد توضیح می دن نمی دونستم وخیلی جاها شرک می ورزیدم واصلا هم خبر نداشتم این کار من گناه بزرگیه
وقابل بخشش هم نیست خدا رو شکر می کنم که خداوند منو با شما استاد توحیدی آشنا کرد تا خداوند رو بهتر بشناسم وقبل از اینکه از این دنیا برم خدای خودم رو به خوبی بشناسم وقدرت رو توی زندگیم فقط به او بدم
خدایا ما رو راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی
بنام یگانه خالق جهان هستی خداوند نور و عشق و روشنایی وهاب و وفور و فراوانی بخشنده و مهربان هدایتگرم.
سلام استاد عزیزم خانم شایسته ی نازنین ممنون و سپاسگذارم
سلام به دوستان همسفرم در این بخش
اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورهای خودمان است
ای معبود الهی ام
خدایااا خودت هدایت ام کن بسمت آن تسلیم بودن در برابر خودت.. آمین
شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ی سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است
فقط روی خدا حساب باز کنید این جمله رو همیشه و همیشه با خودم مرور میکنم
از وقتی فهمیدم بجز خدا وند رحمان و رحیم روی کسی حساب باز نکنم به هیچکس نه اعتماد دارم و نه حتی درخواستی میکنم و نه دست گدایی بسوی کسی دراز میکنم
اگر. یکتا پرست نباشیم موجودیت و یا عدم موجودیت مان را وابسته به ماندن آن فرد در رابطه و یا همکار و یا کارمند و یا وفا کردن آن فرد به وعده اش میدانیم .. یعنی فکر می کنیم توسط آنها می تونیم جایگاه مون رو نگهداری کنیم یعنی روی دیگران حساب کردن
هر وقت روی کسی و یا چیزی بغیر از خداوند حساب کنیم در واقع از همانها ضربه می خوریم و پشیمان می شویم… روی هیچکس ..نه پدر و مادر و خواهر و برادر و اقوام و دوست و آشنا و نه همسر و فرزند . و نه روی رییس بانک و نه روی هیچ قدرت مالی و مذهبی و نظامی و غیره….
جمله ی طلایی استاد رو همیشه باید یادم بمونه اینکه ..روی هیچکس حسابی باز نکنیم حتی روی خودمون هم هیچ حسابی باز نکنیم
چون توگوشی زیاد خوردم
چون وعده های واهی زیاد شنیدم
چون نگاه های تنه آمیز زیاد دیدم
چون خیلی مسخره شدم
و خیلی چیزهای دیگری که اصلا دوست ندارم لحظه ای بهشون فکر کنم
الان هم نگاه های تنه دار در مورد راهم وجود دارد ….
اون موقع ها عزت نفس نداشتم
اصلا خودم رو باور نداشتم
همش خودمو پنهان میکردم چون حرفاشون و تنه هاشون برام مهم بود
الان و
فقط روی خدایم حساب باز می کنم و خیلی راحت و بدون هیچ وابستگی و یا هر چیز دیگری اعراض میکنم حتی فرزندانم
افراد رو خودم انتخاب میکنم
مدام دارم با درونم خلوت میکنم
مدام برای همه ی کارهام مشورت میگیرم با خدای درونم
مدام حرف میزنم چون دیگه تنها نیستم چون اون هم با من حرف میزند
فهمیدم به ریسمان الهی متصل هستم
فهمیدم کجای دنیا قرار دارم فهمیدم خداوند دست خالی مارو به روی زمین نفرستاده
من از تمام انسان ها بخاطر محبت هاشون که به من لطف کردند تشکر و قدردانی می کنم ولی آن محبت ها دستی از بی نهایت دستان خداوند و فرشتگان الهی بودند که از طریق این انسانها به من لطف داشتند و از خداوند ممنون و سپاسگذارم
خدایا من را بسمت مسیرهای درست و صحیح هدایت کن که بدون هدایت و نشانه های الهی تو من گمراه آه و سرگشته و حیران هستم
نکتهی طلایی استاد
وقتی یکتا پرستی اصل و اساس زندگی مان باشد آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی مون رو می فهمیم . خواه یک فرد باشد و یا شغلی عالی و یا راهکاری برای مسعله مون و یا هر چیز دیگری را برکتی از جانب خداوند می دانیم و اگر زمانی به هر دلیلی از زندگی مان برود معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی مان است
خداوند همواره دستان بی نهایتی برای یاری همگان دارد
خداوند قادر است به شکل همراه .. همکار . و یا مشاوره عالی و یا به شکل مشتری و بازار و یا ایده های ثروت آفرین وارد کسب و کار و زندگی مان شود و یا بشکل دارویی شفا بخش وارد بدن مان شود بشکل عشق در روابط .. دست های کمکی .. مردم رو دورت جمع می کند و قلب هایی برایت نرم و گرم و پر مهر و محبت می شود تا بفهمیم که خداوند استاد برنامه ریزی و چیدمان تمام این جهان هستی است
خداوند یک انرژی است و این انرژی قابل تبدیل شدن است به هر آنچه که در ذهن مان بسازیم شکل میدهد و تبدیل به واقعیت و تجربه ی زندگی مان می شود
خدایااا سپاسگذارم که از فضل و و رحمت خودت به ما نعمت و برکت و رزق و روزی می دهی
اگر آگاهی خداوند در وجود من جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد دریافت پول و ثروت ندارم چون منبع این ثروت خودش نا محدود است
به اندازه ای که روی خداوند حساب می کنیم وفور و فراوانی جهانش رو باور می کنیم و خود را لایق ارتباط مستقیم با این نیرو و دریافت الهاماتش میدانیم یعنی نزدیک شدن به اجرای توحید در عمل
توحید یعنی هماهنگ کردن ذهن مان با روح
توحید یعنی حساب کردن روی فرکانس خودمان.. نه کلام
توحید یعنی تلاش آگاهانه بخرج دادن و هدایت شدن بسمت بهترین ها
خدایا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
خانم شایسته عزیز چقدر عالی توحید رو از ریشه شرح دادین
توحید یعنی درک و پذیرش این این اصل
” تمام اتفاقات زندگی ما به وسیله ی فرکانس هایی ست که به جهان هستی ارسال میکنیم و منشأ این فرکانس ها از باورهای ماست”
یعنی خداوند ما رو موجودی فرکانسی خلق کرده، از آن طرف جهان رو طراحی کرده که فرکانس های ما رو بازتاب میده.
و توحید عملی یعنی اجرای بی قید و شرط این اصل در تمام جنبههای زندگی
و شرک یعنی قدرت دادن به هر عاملی غیر این اصل در زندگی خودمان
وقتی که رد پای مریم عزیز رو میخوندم با خودم فکر کردم که؛ ببین این شرک چیه که اینقدر مخفیه
اینقدر مخفی که شده عامل دور نگه داشتن من از خوشبختی و سعادت
و به این درک رسیدم که زندگی به سبک توحید عملی چقدر عزتمندانه ست، چقدر در پیشگاه خداوند سرت بالاست و چه موهبت هایی همراه خودش داره، فقط همین اصل که روی دیگران حساب نکنی چقدر احساس فوقالعادهای
اصلا زندگی میشه سراسر آرامش بدون هیچ ترس و نگرانی بابت رفتار آدم ها، قضاوت هاشون، جلب رضایت شون و هزاران منفعت
از خودم بگم؛
چهار سال پیش وقتی که دیگه کامل غرق شده بودم در شرک و به دنبال آن چرخه ای از مشکلات عجیب و غریب، اینقدر بی هدف و بی عزت نفس که زندگیم شده بود فقط بودن در فضای مجازی و رصد کردن انواع گروههای خانوادگی و دوستانه و
دورهمی های حضوری با همان افراد..
تحت تاثیر ورودی های نامناسب از آن ها، که کارشان به جایی رسیده بود ک خدا رو انکار میکردن اونم به واسطهی هزاران فکت و دلیل به ظاهر منطقی از منجلابی خودساخته که اسمش رو زندگی گذاشته بودن..
کم کم داشتند تاثیر خودشان را بر من میگذاشتند
(آخ اصلا دلم نمیخواد ثانیه ای فکر کنم به اون روزها اصلا)
هرگز دلم نمیخواست که به خدا شک کنم..
توی همون اوضاع که ذهن و روحم در حال نبرد بودن، چندین شبانه روز فقط درخواست میکردم و به درگاه خدا گریه و زاری، اصلا نمیدونستم که چی بگم اون لحظه، فقط گفتم خدایا حتی یک لحظه دستم رو ول نکن، خدایا اجازه نده تا از گمراهان باشم، نمیخوام به تو شک کنم. شک کردن به تو برای من یعنی پایان زندگی.. خدایا ایمانم را به من برگردان
مصداق همان آیه ی نورانی که میگوید
رَبِّ إِنِّی لِـمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ پروردگارا، من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم.
و خداوند دستم رو گرفت و مستقیم گذاشت توی دست استادم. مستقیم اومدم سر اصل
کنار کسی که اشاعه توحید و یکتا پرستی رسالتش هست. توحید همه چیزه
من بار چندم بود این فایل را میدیدم اما این دفعه اول بود که فایل تصویری را دیدم،همیشه صوتی گوش میکردم
این همون پارادایس خودمونه که تو تموم سریال های زندگی در بهشت میدیم
اما چرا امروز واسم 1 حال و هوای دیگه ای داشت
نمیدونم انگار همونطور که خدا توی قرآنش میگه تموم موجودات تسبیح گوی ما هستن، من احساس کردم وقتی استاد داشت از توحید میگفت اون درختان و حرکت آب دریاچه و اون گوسفندهاو بزها همه یک نوا تسبیح رب را میگن، انگار هروقت صحبت از توحید میشه فقط ماها نیستیم که قلبمون باز میشه، و چشمامون برق میزنه و 1 احساس شعف درونی پیدا میکنیم
بلکه درختها و گیاهان ،آب و حیوانات هم ، 1روی زیباتر از خودشون نشون میدن.
عجیب انگار همه چیز در صلحه.
و امروز این خواسته واسم پر رنگ تر شد که تو یه همچین جایی برای زندگیت میخای.
طبیعتی که نشونه قدرت خداونده،نشونه اینکه خدا به فکر همه موجواتش هست، خدایی که از دل 1 خاک ،گیاهانی را می آفریند و بهشون روزی میده،و همزمان هزارتا موجود دیگه در دل این خاک و گیاه زندگی میکنن و نگران روزیشان نیستن و حیواناتی که از این گیاهان و موجودات تغذیه میکنند بی نگرانی ،واین چرخه بدون نقص و ایراد توسط رب من که صاحب تموم قدرت ها است اداره میشود.
بعد گاها من نگران روزی فردام و مسائل پیش روم هستم،
و این طبیعت به من میگه ، اون خدایی که روزی اون گیاهی را که در دل سنگها رشد کرده ،و یا اون حیوان چهارپایی که را واسش طعمه شا جور میکنه، و حتی بفکر رشد چمن ها هم بوده با تولید فضولات حیوانات و تبدیل شدن به کود برای رشد هرچه بهتر چمن ها و علفزارهااا….
اونموقعه چطور میتونه منی را که اشرف مخلوقاتش هستم وخلیفه الله ام و از روح خودش در من دمیده را فراموش کنه!!!
چرا پس من نگران روزی ام هستم؟
چرا نگران فردایم هستم؟
فقط شرک است که بین من و خودش تونسته فاصله بندازه.
من راسیاتش 1جورایی مثل استاد بودم، هیچکسی دورو برم نبود از بچگی که بخوام حساب باز کنم روش
وخداروشکر زیاد درگیر این مسئله نیستم
اما الان که توجه میکنم اون مورچه سیاه روی تخته سیاه من، حساب کردن بیش از حد روی خودم و توانایی هام و علمم بوده
همش دنبال این بودم که خودم درستش میکنم، خودم 1 کاریش میکنم…
ما هممون 1 جورایی خدا را گم کردیم تو زندگی هامون.
میدونیم هستش اما نداریمش
میدونیم از رگ گردن نزدیکتره اما نمیتونم وجودشا احساس کنیم
میدونیم همیشه در حال هدایت کردنه، اما بازم نگرانیم
میدونیم باید به خودش توکل کنیم،اما تو عمل 1 کار دیگه ای میکنیم
مرحوم دولابی میگفت وقتی مرغت گم میشه تا 4 تا کوچه اینور و انور دنبالش میری ،و از اینکه گمش کردی بهم میریزی…
کاش به اندازه 1 مرغ واسه خدا ارزش قائل میشدیم و پیداش میکردیم تو زندگی خودمون.
رفیق کمکم کن که به روی هیشکی حساب باز نکنم،حتی رو خودمم حساب باز نکنم
کمکم کن که وجود تو را در هر لحظه و در همه چیز ببینم، و فراموش نکنم که ،فقط باید روی تو حساب باز کنم
خداروشکر هر چه بیشتر این فایلها رو میبینم و گوش میدم آرومتر میشم و فقط نظاره گر بیرون هستم و میبینم که چقدر آدمها دوندگی میکنن چقدر خودشون نیستن چقدر بی قرارن چقدر برای خودشون تکراری شدن وووو
در حالیکه وقتی رها باشیم و اجازه بدیم جریان الهی مارو ببره و مقاومت نداشته باشیم چقدر مثل یک اهرم بزرگیه که بزرگترین موانع و مشکلات و براحتی باز میکنه و حل میشه و این یعنی توحید که بر دوش خدا سوار بشیم و تقسیم کار کنیم با خداوند که کارهایی رو که خیلی سخته برامون و اهرم خدایی برامون انجام بده .
باید کل حواسمون در اصل به خدا باشه و روی اون حساب کنیم . آدما که خدا میاره فقط دستان خدا هستند از اونها تشکر میکنیم ولی کل حواسمون به اون بالاست .
میبرتمون بالا و بالاتر فقط باید مواظب باشیم لحظه ای غفلت نکنیم و اعتبار و بغیر خدا ندیم.
خدارو سپاسگزارم که این فایل توحیدی رو امروز گوش دادم .
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام خدا جونم سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم
سلام دوستان معنوی و توحیدی ام
سلام به آسمانها و زمین و هر آنچه بین آنهاست
سلام به درون من وتمام موجودات زنده هر آنچه که خلق شده است
فایل روز 34ام از سفرنامه هدایت خدای مهربانم شکرت
توحید عملی
الله و اکبرررر
خدایا شکرت از وقتی که روی تو حساب باز کرده ام چرخ زندگی ام روانتر شده
خدایا همه کاره تویی و من هیچ
خدایا شکرت ایمانی که به عمل نینجامد ایمان نیست حرف مفته
خدایا روزی که هدایتم کردی به راه راست مرا به سوره صف آیه دوم هدایت کردی و این الهام بزرگ را بر من هرروز داری روشن ترو واضح تر میکنی که عمل کنم به هر آنچه که تو بهم الهام میکنی
خدایا شکرت که من استمرار در عمل دارم و هرروز بهتر از روز قبلم عمل میکنم خدای مهربانم همه کاره تویی ایمان دارم که هرروز ایمان و باورم به تو قوی تر شده
ایمان دارم که تمام اتفاقات زندگی ام را بواسطه افکار و باورهایم دارم بوجود میاورم
خدایا امروز را تو شاهدی که در قبل از شنیدن فایل توحید عملی در دفتر تک تک حرفهای استاد را نوشته بودم و بعد که اومدم فایل امروزم را گوش کنم همانی بود که من نوشته بودم خدا یا شکررررررت
خدایا تو شاهدی از وقتی که کریدیت تمام کارهام رو به تو سپرده ام همه چی و همه کس برام رنگ و بوی خدا گرفته
خدایا ایمانم را قوی تر و قدمهابم را در راه رسیدن به خودت محکمتر و استوار تر کن
ای که با نامت دلها آرام میگیرد مرا یک لحظه به حال خودم وامگذار
خدایا شکرت که لبخند شدی از لب هر آنکس که میبینم
عشق شدی در وجود هر آنچه در اطرافم هست
نور شدی در راهم
لذت و شادی شدی در وجودم
احساس خوب شدی در قلبم
از وقتی باورت کردم هم زمان شدی و هم مکان و هم اعتماد و توکل و امید و ایمان
هم دستان خوب شدی و هم هنر و هم زیبایی و هم مربی و هم کارفرما و هو راننده و هم هم نشینی و هم همسرم هم فرزندو هم خانواده و هم رهگذرو همه چی و همه کس برام خودت شدی
خدایا تو شاهدی از وقتی روی تو حساب باز کرده ام
آسان شدن براسانی ها و آگاهم کردی بر آگاهی های لازم در روزمرگی ام
خدایا شکرت که ریشه های شرک را در وجودم خودت داری ازبین میبری و جوانه های توحید را در وجودم کاشته ای
خدایا شکرت برای تمام نعمتها و رحمتوبرکاتی که سیلی بزرگ در زندگی ام جاری کرده ای
خدایا هر لحظه روی نیازم بتوست
خدایا شکرت که وقتی فرصت خلق هنر های ارزشمندم را در اختیارم میگذاری خودت جاری میشوی بر قلب و دستانم و بر قلمو های عزیزم و خودت یاری میکنی و همراه باهم دست در دست هم میکشیم طرحی که طراحش تو هستی و به زیباترین شکل برام رسم میکنی و خودت راههای بعدی رو میگی که الان چی بکش حالا چه طرح دیگه که به طرح قبلی هماهنگ تر است رو بکش
خدایا بهت اعتماد کردم و تو هر لحظه در من جاری هستی و بهم میگی چکار کنم
خدایا شکرت که آرامش در قلبم برپاشده که جایگاه توست
هر کجا تو باشی عشق آنجاست
خدایا شکرت که آسمانها و زمین را مسخر من کرده ای دلها را برایم نرم کرده ای
ونعمت و ثروت وفراوانی وزیبایی را در زندگی ام جاری کرده ای
خدایا شکرت فقط روی تو حساب باز کرده ام
هر بار هر لحظه با کسی برخورد میکنم تورا در وجودش میبینم و خودت همه کاره میشی برام
خدایا از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا شکرت از وقتی بتو اعتماد کردم هدایتم کردی و دست در دست هم داریم پیش میریم
خدایا شکرت که مرا لایق بندگی کردن دانسته ای
خدایا شکرت که مرا انسان افریدی و به راه راست هدایتم کردی نه را ه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم
خدایا شکرت من تسلیمم هرچی تو بگی من میگم چشم
من بتو لبیک گفته ام
سپاسگزارم که من را نادان و در جهل و گمراهی از دنیا نبردی
خدایا شکرت که من همواره در راه راست راه رسیدن بتو هستم
خدایا شکرت که با هر رشد و پیشرفتم از طریق دستان خوبت فقط تورا میبینم و وقتی دلم ارامه به وجودت در سرزمین وجودم کارها برام آسانتر شده
هر کسی برام کاری انجام داده با هر درخواستی که پاسخ مثبت گرفته ام تو شاهدی که تورا دیده ام گفتم خدایا شکرت که دلها برام نرم کرده ای
از وقتی تو را دیدم بیشتر اعتماد کردم و هر بار برمن تو افزودنی پاداشم دادی
تو همه کاره ای
همین که من را خلق کردی من را لایق بندگی دیدی
من ارزشمندم
خدایا هرآنچه که خلق کرده ای به تسبیح تو مشغولند
زمین و زمان به تسبیح تو مشغولند
تمام کهکشان ها و موجودات زنده گیاهان و جانوران و درختان و پرندگان و و خزندگان و موجودات درون دریاها و اقیانوس ها و جنگلها و آسمانها و تمام هر آنچه که خلق کرده ای ومن نمیداندهمه به تسبیح تو مشغولند خدایا شکرت
که جهان را مسخر من کرده ای
من را اشرف مخلوقات خلیفه خودت بر زمین کرده ای
تو در من چیزی دیدی که من ندیدم من نمیدانم تو علمت بر تمام عالم محیط است بهم بگو در من چه دیدی بیادم بیاور تویی که در قلبم جاری هستی بهم بگو تو قادر و توانایی
تو در تغذیه من در آبی که مینوشم در هوایی که تنفس میکنم در ریه هایم در جانم در قلبم در وجودم در فراتر از من هستی بهم بگو
خدایا من نه روی خودم و نه روی هیچ کسی غیراز تو حساب نمیکنم چون در همه ما تو جاری هستی
تو قدرت کل کیهان هستی همه چی باتو جان میگیرد
خدایا چشم نیاز فقط به تو دوخته ام خودت محکمترش کن
خدایا تو شاهدی هر لحظه بر من بنده ات اگر همسرم کاری انجام داده ازش تشکر کرده ام ولی بندگی تو را بجا آورده ام اگر فرزندم کاری کرده تو را دیده ام
اگر مربی و دوست و آشنا و نزدیکان برام کاری انجام داده اند فقط تو را دیده ام باور دارم که دلها را برایم نرم کرده ای
باور دارم که تمام اوضاع و شرایط و انسانها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من
خدایا تویی که هر لحظه حاظر و ناظری بر اعمالم بقدری که باورت کرده ام در زندگی ام پررنگ شده ای
خدایا خودم را با تمام افکار و باورها و فرکانس ها و قلب آرامم به تو میسپارم
تو در وجودم قرار داری و تمامیت مرا میدانی هم ظاهر و هم باطن تمام اسرار درون مرا میدانیمرا یک لحظه هم به حال خودم وامگذار
فقط روی تو حساب باز کرده ام
خودت هم مشتری عالی هستی و هم سفارش و هم ثروت و هم سلامتی و هم عشق و هم راستی و درستی و پاکی ذاتو نعمت و برکت ورزق بی حساب و سعادت دنیا و آخرت و روابط عالی معنویت خوشبختی و همه چی خودت هستی من بتو اعتماد و توکل و امید و ایمان واقعی دارم .
خدایا از صبح که بیدارم کردی شکر گذاری ات را بجا آورده ام تا پایان روزم که مرا خوابی آرام میبخشی
فرصتهای طلایی در وقت بیداری تا وقت استراحت بهم میبخشی تجربه های عالی از زندگی از لذت بردن از زندگی و زندگی را زندگی کردن
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام ربّ
سلام با بینهایت عشق
34. من امروز دومین باره که میام رد پامو میذارم
بعد نوشتن رد پای اولم نشستم 30 تا جاکلیدی درست کردم رنگ کردم تا فردا دست به عمل بزنم
وقتی رنگ میکردم چون ریزه جاکلیدیا، گفتم خدایا خودت کمکم کن قدرت بده به دستام
الان میخواستم بخوابم قبل اومدن به سایت قرآن و برداشتم نمیدونستم از کدوم صفحه مونده که ادامه شو بخونم یهویی رفتم جزء30
سوره نباء و عصر و قدر و علق و توحید رو خوندم
وقتی سوره نبا رو خوندم به خودم گفتم ببین این همه سال سوره نبا مورد علاقه ات بود
حتی معنیشم نخونده بودی
آخه وقتی بچه بودیم فکر کنم ابتدایی میخوندم اونموقع میرفتیم کلاس قرآن سه ماه تابستونو
جزء 30 رو حفظ کردیم و امتحانشو دادیم و قبول شدیم بدون اینکه معنیشو بخونیم
من سال ها با این ترس که شنیده بودم هر کس حفظ قرآن و شروع کنه و رها کنه و ادامه نده خوب نیست
من سالها از قرآن هم میترسیدم که من یه جزء حفظ کردم و ترسای دیگه
ولی الان قرآن و بغل هم میکنم یه جاهایی ترجمه هاشو که میخونم حالت داستانی میخونمش با صدای لحن
و چقدر خوشحالم که خدا قرآن رو کلامش رو بهم هدیه داد
بعد اومدم اینجا تو سایت که متن این قسمت و بخونم و بخوابم
به اینجا که رسیدم
خداوند قادر است به شکل همراه، همکار یا مشاوری عالی، وارد زندگیات شود، به شکل مشتری، بازار و ایدهای ثروت آفرین، وارد کسب و کارت شود و جان دوبارهای به آن ببخشد، به شکل دارویی شفا بخش وارد بدنت می شود، اگر این قدرت را باور کنی.
خداوند قادر است به هر شکلی که تو میخواهی و میتوانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگیات بشود.
تک تک این جملاتو حس کردم و عمیقا لبخند زدم
آخه چند روز پیش من تصمیم گرفتم که حساس نباشم به سرما
چون چند سالی بود هر وقت یه باد ملایم بهم میخورد زود گوشام و گونه هام درد میکرد حتی من کلاه پشم سرم میکردم میخوابیدم ،جدیدا بیرون میرفتم اگه کلاه نبود زود گوشام درد میکرد شدید
ولی اونروز فک کنم 7 روزی شد از این تصمیمم داشتم به اینکه آتش برای حضرت ابراهیم ماهیتش رو تغییر داده فکر میکردم
گفتم خدا تویی قدرتمند من میخوام از این به بعد خودمو به تو بسپرم در مورد همه چیز ،فقط یکی یکی کمکم کن که ایمان و باورم بهت تقویت بشه ، تو میتونی باد سرد رو وقتی به صورت و بدنم میخوره رو گرمش کنی با اینکه حس میکنم سرما رو ولی سردیشو ازش بگیری وقتی به بدنم میخوره مثل یه اکثیر شفا بخش عمل کنه و بدنم هم گرم باشه
من اینو گفتم و بعدپنجره اتاقمو باز کردم یهویی دیدم بادی که میخوره به صورتم اصلا هیچی حس نمیکنم دردی در گوشم یا گونه هام نبود
گفتم خدا چقدر زود گفتم و موجود شد تو موجودش کردی خواسته مو
امروز که هوا سرد بود من دیگه کلاه سرم نذاشتم رفتم کلاس با وجود سرمایی که بود گوشام کاملا سالم و عالی بودن دیگه فقط گرما حس میکردم از بادی که به صورتم میخورد
الان که متن رو خوندم گفتم آره
خدا برای من گرما شد در سردی هوا
خدا برای من این سه ماه حامی شد تو همه کارام
آرامش شد
قدرتمندیشو نشونم داد به راه های مختلف
لبخند روی لب آدما که بهم لبخند میزنن شد
احترام و توجه و ارزشمندی و عشق و شادی و سلامتی شد
کمکم کرد هر لحظه
هدایتم کرد
ایده های خاص بهم الهام کرد
دست قوی شد برای کشیدن نقاشی های خیلی ریز
و خیلی بهترین های دیگه
و از خدا سپاسگزارم بابت این همه بینهایت عشقی که به من داره و همه کاراشو ول کرده داره فقط و فقط به من کمک میکنه
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق
34. رد پای سی و چهارمین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
توحید !!!
من تا چند روز پیش یه سری اشتباهاتی درمورد درک و فهم توحید داشتم و خدا بهم فهموند که درکم درست نبوده
و فایل توحید عملی قسمت 7 و 4 رو که گوش دادم سعی کردم بهش عمل کنم
امروز حالم فوق العاده عالی بود تمرین کلاس رنگ روغن رو انجام داده بودم با عشق و منتظر بودم ببرم سرکلاس تا به استاد نقاشیم نشون بدم
وقتی رسیدم و یکی یکی تمرینامونو نگاه کرد به دختری که باهاش دوست شدم کنارم نشسته بود رسید گفت رنگ و محو کردن کارش عالی شده و بعد کار منم دید همینو گفت
خیلی خدارو شکر کردم که تونستم یاد بگیرم
و با عشق ادامه میدم
ولی ته دلم داشتم به چند تا چیز فکر میکردم
به پرداخت هزینه های کلاس رنگ روغن و طلا و جواهرات
و عملا کاری نکرده بودم که از فروش نقاشی درآمد داشته باشم و ایده هایی که خدا بهم داد چون ده روزو فقط پای نقاشیم نشستم که رنگ کنم تا برسدنم به نمایشگاه
بعد که کلاس تموم شد استادم گفت شما دو نفر چون خوب کار کرده بودین توقعمو بالاتر بردین دفه بعد بهتر از الان میخوام کاراتونو ببینم
الان که این حرف استادمو نوشتم یادم اومد که ببین
مثلا وقتی خدا بهت نشونه هاشو میفرسته یا برات کاراتو انجام میده توقعت از خدا بالا میره و ازش بیشتر میخوای تا از فراوانی از همه جهت بهت عطا کنه
یا اینکه الان که تو یه سری ایرادای کارتو که خدا بهت نشون داد در مورد توحید عملی که تو قسمت 7 و 4 بود الان خدا دوست داره که بیشتر عمل کنی بهشون
من بعد کلاسم رفتم ولیعصر تا از کامپیوتر فروشیا قیمت بگیرم ،قصد داشتم یه گردنبند طلا که از مادرم هدیه گرفتمو بفروشم
ولی کامپیوتر خیلی گرون تر بود
من که اومدم خونه تو آسانسور مدیر ساختمونمونو دیدم یهویی ازم پرسید که چیکار کردی رفتی شهرداری ؟؟؟؟؟
گفتم نه نرفتم ،آخه من پارسال خیلی دوست داشتم رو دیوار پشت بوممون یه پروانه بکشم عاشق رنگ کردن دیوارم ولی اهالی ساختمونمون که اجازه دادن یه نفر گفت اگه شهرداری ببینه ممکنه جریمه بگیرن اول برو اجازه بگیر بعد بیا رنگ کن من بعد اون اصلا نرفته بودم شهرداری و بیخیالش شده بودم
ولی هربار همسایه هامون منو میبینن میپرسن چی شد پروانه رو کشیدی و من میگفتم نه
الان که ازم پرسید ته دلم گفتم خدای من الان با این یادآوری میگی که زود برو و این ایده رو انجام بده و حرکت کن
دائم سوال کردم خدا چیکار کنم ؟ چه کاری باید انجام بدم تا هزینه تمام چیزایی که میخوام رو بدست بیارم ؟؟
گفتم خدا بهم بگو و رفتم باز قسمت گالری گوشیم که فایلای استاد بود باز مثل همیشه بالا پایین زدم تا یکی رو که دستمو رو فایل گذاشتم گوش بدم
از وقتی اینجوری دارم گوش میدم و از خدا قبلش سوال میکنم که چی الان لازمه بشنوم دقیقا خدا جواب و با اون فایل بهم میگه
و من دیدم مصاحبه با استاد قسمت 9 اومد
یادم نبود چی گفتن استاد وقتی گوش دادم دیدم
همون قسمته که استاد گفتن مثال نقاشی و علاقه و حرکت کردن در راستای علاقه رو میگفتن
که حرکت کن و ببین چجوری خدا بقیه شو درست میکنه
بعد یهو گفتم وای طیبه
چقدر خدا بهت ایده داد و تو فقط مشغول یه کار شدی و از اونا غافل شدی
اینکه درست کردن جاکلیدی و فروشش
رفتن به شهرداری برای رنگ دیوار
رفتن به عمده فروشیا برای فروش جاکلیدی های نقاشی عمده
رفتن به هتل اسپیناس و نقاشیمو بردن به اونجا
وای همه اینا یادم اومد
با وجود خستگی که داشتم و خوابم میومد زود بلند شدم و چوبارو حاضر کردم و گفتم خدایا چشم
میدونم باید عمل کنم ولی این هفته سعی میکنم یکی یکی انجامشون بدم
و الان من نصف کارمو رنگ کردم و حاضر میکنم و فردا برم بازار و به عمده فروشیا کارامو نشون بدم و حرکت کنم
الان که اومدم رد پای امروزمو ببینم دیدم دقیقا توضیحات این قسمت در مورد همین فکرا و حرفایی بود که من با خدا میزدم
این هفته عمل میکنم به ایده هایی که خدا بهم داده و میام از نتایجش بهتون میگم
چند روزه که یادم میاد استاد میگفتن که با نتایجتون با من حرف بزنین
وگرنه همه بلدن حرف بزنن
تمام سعیمو میکنم این هفته و هر روز و هر روز که حرکت کنم و از خدا کمک بخوام
برای تک تکون عشق و شادی و سلامتی و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
روز سی و چهارم از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل:توحید عملی 2
توحید در عمل نه در حرف مارو خوشبخت عالم میکنه وقتی روی خدای خودمون حساب میکنیم و از چیزی نمیترسیم و نگران نیستیم و اینو در عمل نشون میدیم ما داریم به منبع رزق و روزی و سلامتی و خوشبختی و سعادت و آرامش نزدیک و نزدیک تر میشیم؛تجربه های ما ثابت کننده این حرفهاست هر وقت روی آدمها حساب کردیم دیدیم که چه اتفاقی افتاده و خداوند همیشه طبق قانون عمل میکنه و نتیجه مشخص میکنه که ما مشرک بودیم و از همون آدمی که روش حساب کردیم از همون آدم ضربه میخوریم هرکسی هم با یه شیوه ای اینو تجربه کرده یکی تو رابطه عاطفی یکی تو موارد مالی و بیزینس یکی تو روابط خانوادگی؛کسی که توحید رو درک کنه از درو دیوار نعمت و ثروت و سلامتی و آرامش تو زندگیش سرازیر میشه چون به منبع این فروانی ها وصل شده
خدارو شکر میکنم بخاطر این فایل ها فوقالعاده ارزشمند که آگاهی های ناب رو دل خودش جای داده و تشکر از استاد عزیزم بابت توضیحات و مثالهایی که در عمل بهمون کمک میکنه تا بهتر درک کنیم توحید رو
به نام خداوند بخشاینده ی موهبتها
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربونم
سی و چهارمین روز از تحول زندگی من
من سپاسگذار خداوند هستم که از طریق استاد توانستم معنای شرک و توحید را درک کنم
من با آگاهی های این سفر متوجه شدم که خیلی وقتها بدون آنکه بدانم در حال شرک ورزیدن بودم
روی هیچ کس نباید حساب باز کنیم حتی روی خودمان ، باید روی خدایمان حساب باز کنیم
هروقت روی کسی حساب باز کنی مطمئن باش پشتت رو خالی میکنه و از همون فرد ضربه میخوری
فقط به خداوند توکل داشته باش و از خداوند هرآنچه را که میخواهی طلب کن و او دستش را به سوی تو دراز خواهد کرد و پاسخ تو را خواهد داد
من جزو افرادی بودم که حرف مردم برام اهمیت داشته اما با آگاهی های این سفر دیدگاهم و باورم تغییر کرده ..مثل اصلا اهمیتی نمیدم به حرف کسی و شروع میکنم به تقویت کردن باورهای قدرتمند م
من در کوچکترین مواردی که شاید از دید خیلی ها هیچ اهمیتی نداره قوانین رو برسی میکنم و میبینم دقیقا درست هست ، گاهی که راجع بهش صحبت میکنم در موارد روزمره اطرافیان میگن دیگه جَو گیر نشو اما من یاد گرفتم سکوت کنم در مقابلشان
توحیدی زندگی گردن بسیار زیباست
من تازه چند روز هست که خداوند را درونم احساس کردم و پیدا کردم و حتی در همین چند روز اگر دلم گرفته و گریه کردم فقط با خدای خودم صحبت کردم و ازش درخواست کمک کردم
این اولین و زیباترین تجربه ی من هست که دیگه ترجیح میدهم با هیچکس جز خداوند حرف نزنم و راهنمایی نخوام
هرچی میخوام فقط از خودش میخوام چون خداوند قدرتمندترین نیروی جهان هستی هست
او خالق من است
او خالق جهان هستی با تمام موجودیتش است
خدایا هیچ گاه من را به حال خودم وامگذار
دوستت دارم
به نام خدا
سلام به استاد عزیز وتوحیدی که خدا رو با این فایل های توحیدی به ما شناساند
استاد ممنون وسپاسگزارم ازشما که اینقدر ساده وقشنگ خداوند رو به ما نشان میدهید
هر کجا قدرت رو در زندگی به غیر خدا دادم کارم بیشتر گره خوردوبیشتر احساس ترس ونگرانی کردم
هر وقت قدرت رو به خدا دادم ورها کردم کارم به صورت معجزه وار انجام شد
ولی ما آدمها همیشه فراموش می کنیم متاسفانه من می بینیم در جامعه بیشتر مردم دچار شرک هستن
واصلا هم فکر نمی کنن که این رفتارشون شرکه اصلا مردم تعریف شرک و توحید رو نمی دونن من هم خودم هم تا قبل از این که با استاد آشنا بشم واقعا تفاوت بین شرک وتوحید رو به این خوبی که استاد توضیح می دن نمی دونستم وخیلی جاها شرک می ورزیدم واصلا هم خبر نداشتم این کار من گناه بزرگیه
وقابل بخشش هم نیست خدا رو شکر می کنم که خداوند منو با شما استاد توحیدی آشنا کرد تا خداوند رو بهتر بشناسم وقبل از اینکه از این دنیا برم خدای خودم رو به خوبی بشناسم وقدرت رو توی زندگیم فقط به او بدم
خدایا ما رو راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی
در پناه حق
روز 34
فصل دوم روز شمار تحول زندگی من
توحید عملی 2
بنام یگانه خالق جهان هستی خداوند نور و عشق و روشنایی وهاب و وفور و فراوانی بخشنده و مهربان هدایتگرم.
سلام استاد عزیزم خانم شایسته ی نازنین ممنون و سپاسگذارم
سلام به دوستان همسفرم در این بخش
اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورهای خودمان است
ای معبود الهی ام
خدایااا خودت هدایت ام کن بسمت آن تسلیم بودن در برابر خودت.. آمین
شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ی سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است
فقط روی خدا حساب باز کنید این جمله رو همیشه و همیشه با خودم مرور میکنم
از وقتی فهمیدم بجز خدا وند رحمان و رحیم روی کسی حساب باز نکنم به هیچکس نه اعتماد دارم و نه حتی درخواستی میکنم و نه دست گدایی بسوی کسی دراز میکنم
اگر. یکتا پرست نباشیم موجودیت و یا عدم موجودیت مان را وابسته به ماندن آن فرد در رابطه و یا همکار و یا کارمند و یا وفا کردن آن فرد به وعده اش میدانیم .. یعنی فکر می کنیم توسط آنها می تونیم جایگاه مون رو نگهداری کنیم یعنی روی دیگران حساب کردن
هر وقت روی کسی و یا چیزی بغیر از خداوند حساب کنیم در واقع از همانها ضربه می خوریم و پشیمان می شویم… روی هیچکس ..نه پدر و مادر و خواهر و برادر و اقوام و دوست و آشنا و نه همسر و فرزند . و نه روی رییس بانک و نه روی هیچ قدرت مالی و مذهبی و نظامی و غیره….
جمله ی طلایی استاد رو همیشه باید یادم بمونه اینکه ..روی هیچکس حسابی باز نکنیم حتی روی خودمون هم هیچ حسابی باز نکنیم
چون توگوشی زیاد خوردم
چون وعده های واهی زیاد شنیدم
چون نگاه های تنه آمیز زیاد دیدم
چون خیلی مسخره شدم
و خیلی چیزهای دیگری که اصلا دوست ندارم لحظه ای بهشون فکر کنم
الان هم نگاه های تنه دار در مورد راهم وجود دارد ….
اون موقع ها عزت نفس نداشتم
اصلا خودم رو باور نداشتم
همش خودمو پنهان میکردم چون حرفاشون و تنه هاشون برام مهم بود
الان و
فقط روی خدایم حساب باز می کنم و خیلی راحت و بدون هیچ وابستگی و یا هر چیز دیگری اعراض میکنم حتی فرزندانم
افراد رو خودم انتخاب میکنم
مدام دارم با درونم خلوت میکنم
مدام برای همه ی کارهام مشورت میگیرم با خدای درونم
مدام حرف میزنم چون دیگه تنها نیستم چون اون هم با من حرف میزند
فهمیدم به ریسمان الهی متصل هستم
فهمیدم کجای دنیا قرار دارم فهمیدم خداوند دست خالی مارو به روی زمین نفرستاده
من از تمام انسان ها بخاطر محبت هاشون که به من لطف کردند تشکر و قدردانی می کنم ولی آن محبت ها دستی از بی نهایت دستان خداوند و فرشتگان الهی بودند که از طریق این انسانها به من لطف داشتند و از خداوند ممنون و سپاسگذارم
خدایا من را بسمت مسیرهای درست و صحیح هدایت کن که بدون هدایت و نشانه های الهی تو من گمراه آه و سرگشته و حیران هستم
نکتهی طلایی استاد
وقتی یکتا پرستی اصل و اساس زندگی مان باشد آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی مون رو می فهمیم . خواه یک فرد باشد و یا شغلی عالی و یا راهکاری برای مسعله مون و یا هر چیز دیگری را برکتی از جانب خداوند می دانیم و اگر زمانی به هر دلیلی از زندگی مان برود معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی مان است
خداوند همواره دستان بی نهایتی برای یاری همگان دارد
خداوند قادر است به شکل همراه .. همکار . و یا مشاوره عالی و یا به شکل مشتری و بازار و یا ایده های ثروت آفرین وارد کسب و کار و زندگی مان شود و یا بشکل دارویی شفا بخش وارد بدن مان شود بشکل عشق در روابط .. دست های کمکی .. مردم رو دورت جمع می کند و قلب هایی برایت نرم و گرم و پر مهر و محبت می شود تا بفهمیم که خداوند استاد برنامه ریزی و چیدمان تمام این جهان هستی است
خداوند یک انرژی است و این انرژی قابل تبدیل شدن است به هر آنچه که در ذهن مان بسازیم شکل میدهد و تبدیل به واقعیت و تجربه ی زندگی مان می شود
خدایااا سپاسگذارم که از فضل و و رحمت خودت به ما نعمت و برکت و رزق و روزی می دهی
اگر آگاهی خداوند در وجود من جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد دریافت پول و ثروت ندارم چون منبع این ثروت خودش نا محدود است
به اندازه ای که روی خداوند حساب می کنیم وفور و فراوانی جهانش رو باور می کنیم و خود را لایق ارتباط مستقیم با این نیرو و دریافت الهاماتش میدانیم یعنی نزدیک شدن به اجرای توحید در عمل
توحید یعنی هماهنگ کردن ذهن مان با روح
توحید یعنی حساب کردن روی فرکانس خودمان.. نه کلام
توحید یعنی تلاش آگاهانه بخرج دادن و هدایت شدن بسمت بهترین ها
خدایا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
به نام خدای مهربان
توحید عملی 2
خانم شایسته عزیز چقدر عالی توحید رو از ریشه شرح دادین
توحید یعنی درک و پذیرش این این اصل
” تمام اتفاقات زندگی ما به وسیله ی فرکانس هایی ست که به جهان هستی ارسال میکنیم و منشأ این فرکانس ها از باورهای ماست”
یعنی خداوند ما رو موجودی فرکانسی خلق کرده، از آن طرف جهان رو طراحی کرده که فرکانس های ما رو بازتاب میده.
و توحید عملی یعنی اجرای بی قید و شرط این اصل در تمام جنبههای زندگی
و شرک یعنی قدرت دادن به هر عاملی غیر این اصل در زندگی خودمان
وقتی که رد پای مریم عزیز رو میخوندم با خودم فکر کردم که؛ ببین این شرک چیه که اینقدر مخفیه
اینقدر مخفی که شده عامل دور نگه داشتن من از خوشبختی و سعادت
و به این درک رسیدم که زندگی به سبک توحید عملی چقدر عزتمندانه ست، چقدر در پیشگاه خداوند سرت بالاست و چه موهبت هایی همراه خودش داره، فقط همین اصل که روی دیگران حساب نکنی چقدر احساس فوقالعادهای
اصلا زندگی میشه سراسر آرامش بدون هیچ ترس و نگرانی بابت رفتار آدم ها، قضاوت هاشون، جلب رضایت شون و هزاران منفعت
از خودم بگم؛
چهار سال پیش وقتی که دیگه کامل غرق شده بودم در شرک و به دنبال آن چرخه ای از مشکلات عجیب و غریب، اینقدر بی هدف و بی عزت نفس که زندگیم شده بود فقط بودن در فضای مجازی و رصد کردن انواع گروههای خانوادگی و دوستانه و
دورهمی های حضوری با همان افراد..
تحت تاثیر ورودی های نامناسب از آن ها، که کارشان به جایی رسیده بود ک خدا رو انکار میکردن اونم به واسطهی هزاران فکت و دلیل به ظاهر منطقی از منجلابی خودساخته که اسمش رو زندگی گذاشته بودن..
کم کم داشتند تاثیر خودشان را بر من میگذاشتند
(آخ اصلا دلم نمیخواد ثانیه ای فکر کنم به اون روزها اصلا)
هرگز دلم نمیخواست که به خدا شک کنم..
توی همون اوضاع که ذهن و روحم در حال نبرد بودن، چندین شبانه روز فقط درخواست میکردم و به درگاه خدا گریه و زاری، اصلا نمیدونستم که چی بگم اون لحظه، فقط گفتم خدایا حتی یک لحظه دستم رو ول نکن، خدایا اجازه نده تا از گمراهان باشم، نمیخوام به تو شک کنم. شک کردن به تو برای من یعنی پایان زندگی.. خدایا ایمانم را به من برگردان
مصداق همان آیه ی نورانی که میگوید
رَبِّ إِنِّی لِـمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ پروردگارا، من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم.
و خداوند دستم رو گرفت و مستقیم گذاشت توی دست استادم. مستقیم اومدم سر اصل
کنار کسی که اشاعه توحید و یکتا پرستی رسالتش هست. توحید همه چیزه
فقط میتونم بگم خداااااایا صد هزار بار شکرت
پایان برگ سی و چهارم از سفر جادویی من
الهی و ربی من لی غیرک
روز34 سفرنامه
من بار چندم بود این فایل را میدیدم اما این دفعه اول بود که فایل تصویری را دیدم،همیشه صوتی گوش میکردم
این همون پارادایس خودمونه که تو تموم سریال های زندگی در بهشت میدیم
اما چرا امروز واسم 1 حال و هوای دیگه ای داشت
نمیدونم انگار همونطور که خدا توی قرآنش میگه تموم موجودات تسبیح گوی ما هستن، من احساس کردم وقتی استاد داشت از توحید میگفت اون درختان و حرکت آب دریاچه و اون گوسفندهاو بزها همه یک نوا تسبیح رب را میگن، انگار هروقت صحبت از توحید میشه فقط ماها نیستیم که قلبمون باز میشه، و چشمامون برق میزنه و 1 احساس شعف درونی پیدا میکنیم
بلکه درختها و گیاهان ،آب و حیوانات هم ، 1روی زیباتر از خودشون نشون میدن.
عجیب انگار همه چیز در صلحه.
و امروز این خواسته واسم پر رنگ تر شد که تو یه همچین جایی برای زندگیت میخای.
طبیعتی که نشونه قدرت خداونده،نشونه اینکه خدا به فکر همه موجواتش هست، خدایی که از دل 1 خاک ،گیاهانی را می آفریند و بهشون روزی میده،و همزمان هزارتا موجود دیگه در دل این خاک و گیاه زندگی میکنن و نگران روزیشان نیستن و حیواناتی که از این گیاهان و موجودات تغذیه میکنند بی نگرانی ،واین چرخه بدون نقص و ایراد توسط رب من که صاحب تموم قدرت ها است اداره میشود.
بعد گاها من نگران روزی فردام و مسائل پیش روم هستم،
و این طبیعت به من میگه ، اون خدایی که روزی اون گیاهی را که در دل سنگها رشد کرده ،و یا اون حیوان چهارپایی که را واسش طعمه شا جور میکنه، و حتی بفکر رشد چمن ها هم بوده با تولید فضولات حیوانات و تبدیل شدن به کود برای رشد هرچه بهتر چمن ها و علفزارهااا….
اونموقعه چطور میتونه منی را که اشرف مخلوقاتش هستم وخلیفه الله ام و از روح خودش در من دمیده را فراموش کنه!!!
چرا پس من نگران روزی ام هستم؟
چرا نگران فردایم هستم؟
فقط شرک است که بین من و خودش تونسته فاصله بندازه.
من راسیاتش 1جورایی مثل استاد بودم، هیچکسی دورو برم نبود از بچگی که بخوام حساب باز کنم روش
وخداروشکر زیاد درگیر این مسئله نیستم
اما الان که توجه میکنم اون مورچه سیاه روی تخته سیاه من، حساب کردن بیش از حد روی خودم و توانایی هام و علمم بوده
همش دنبال این بودم که خودم درستش میکنم، خودم 1 کاریش میکنم…
ما هممون 1 جورایی خدا را گم کردیم تو زندگی هامون.
میدونیم هستش اما نداریمش
میدونیم از رگ گردن نزدیکتره اما نمیتونم وجودشا احساس کنیم
میدونیم همیشه در حال هدایت کردنه، اما بازم نگرانیم
میدونیم باید به خودش توکل کنیم،اما تو عمل 1 کار دیگه ای میکنیم
مرحوم دولابی میگفت وقتی مرغت گم میشه تا 4 تا کوچه اینور و انور دنبالش میری ،و از اینکه گمش کردی بهم میریزی…
کاش به اندازه 1 مرغ واسه خدا ارزش قائل میشدیم و پیداش میکردیم تو زندگی خودمون.
رفیق کمکم کن که به روی هیشکی حساب باز نکنم،حتی رو خودمم حساب باز نکنم
کمکم کن که وجود تو را در هر لحظه و در همه چیز ببینم، و فراموش نکنم که ،فقط باید روی تو حساب باز کنم
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان
روز34
خداروشکر هر چه بیشتر این فایلها رو میبینم و گوش میدم آرومتر میشم و فقط نظاره گر بیرون هستم و میبینم که چقدر آدمها دوندگی میکنن چقدر خودشون نیستن چقدر بی قرارن چقدر برای خودشون تکراری شدن وووو
در حالیکه وقتی رها باشیم و اجازه بدیم جریان الهی مارو ببره و مقاومت نداشته باشیم چقدر مثل یک اهرم بزرگیه که بزرگترین موانع و مشکلات و براحتی باز میکنه و حل میشه و این یعنی توحید که بر دوش خدا سوار بشیم و تقسیم کار کنیم با خداوند که کارهایی رو که خیلی سخته برامون و اهرم خدایی برامون انجام بده .
باید کل حواسمون در اصل به خدا باشه و روی اون حساب کنیم . آدما که خدا میاره فقط دستان خدا هستند از اونها تشکر میکنیم ولی کل حواسمون به اون بالاست .
میبرتمون بالا و بالاتر فقط باید مواظب باشیم لحظه ای غفلت نکنیم و اعتبار و بغیر خدا ندیم.
خدارو سپاسگزارم که این فایل توحیدی رو امروز گوش دادم .
از استاد توحیدی و عزیز هم سپاسگزارم.
خدا یار و نگهدارتون باشه.