توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 72 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    678MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۲
    24MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1149 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1699 روز

    سلام استاد عزیزم

    این اتفاق برای من در رابطه عاطفی پارسال افتاد

    اون موقع روی دوره های شما کار نمیکردم و اصلا نمیدونستم توحید چیه عزت نفس چیه اصل روابط چیه فکر میکردم من فقط تو رابطه عاطفی ممکنه مشرک بشم و حواسمم مثلا بود

    همین حالا هم فقط میدونم و درحال اینم تا در عمل کردن به دانسته ها حرفه ای بشم ولی واقعا سخته

    با اینکه میدونستم از جایی که اصلا باورش سخت بود تو گوشی خوردم میخواستم بینیم رو عمل کنم بعد ده سال پدرم قبول کرد اون رو هم با عمل کردن به قوانین و روابط به دستش اوردم روابطم با پدر مادرم عالی شد و کلی بیشتر تحویلم میگیرن و من فکر میکردم فقط این دکتر که میتونه بینی منو عمل کنه چون بینی من خیلی گوشتیه و فلان و این حرفا در نهایت ناباوری طوری ریجکتم کرد و فهمیدم که بُتش کرده بودم ..

    همونجا گفتم این تو رو رد کرد

    دکتری که به قول تو کارای سخت و قبول میکرد

    ببین کجای کارو اشتباه کردی

    چون من محصول روابط و خریدم

    میدونم هر برخوردی بشه به خاطر خودمونه

    بعد نمیدونم چه جوری شد که متوجه شدم مشرک بودم اهان فکر کردم نشستم فکر کردم چرا این اتفاق افتاد اره این سوالو پرسیدم

    خیلی شُکه شده بودم باورش سخت بود منو نپذیرفت

    خیلی بد ردم کرد در صورت اینکه واقعا خوش اخلاقه و من کلی دوستش داشتم گفتم این قسمتشو به خاطر ِشرکِت برانگیخته کردی حالا برو تو در و دیوار تا ببین چی میشه خخخ

    تازه از در و دیوار در اومدم

    امیدوارم خدای عزیزم هدایتم کنه به مسیر راحت تر وبهتر که خواسته هامم اونجان

    و تا به حال اینو با این وضوح متوجه نشده بودم

    هر وقت هر وقت من این مدلی توگوشی خوردم ریشش برمیگردشت به شرک

    عدم توحید

    الان میفهمم چرا تنها گناهی که بخشیده نمیشه

    شرکه

    خدایا شکر که میدونم شرک چیه خدایا کمک کن هدایت بشم به توحید بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2568 روز

    سلام استاد

    ردپای از تحول چه عمیق بود حرفهایتان

    و اینکه با خدا باش پادشاهی کن

    هر حرکت خیری هست و هر کاری را از جانب خدا بدانیم و بس

    و چه این برنامه ریزی از این کار از این راه به وسیله این پول به وسیله این آدم

    …..

    به این نتیجه میرسم و چه جاهای که هرگز نرسیدم

    اره رو هیچ چیز و هیچ کس حساب نکنیم و فقط قدرت یگانه را خدا بدانیم و بس خدایا فقط تو

    خدایا باورهای را قوی و مرا در مسیر مستقیم بودن با تویاریم کن

    خدایا میخوام فقط رو تو حساب کنم

    یاریم کن

    که نگاه تو معجزه تمام لحظات و زندگی من است

    خدایا از تو میخواهم تنها تو را دارم و تنها از تو یاری میجویم

    شاد و موفق و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1072 روز

    با یادت وبانامت ای برترین

    سلام استاد خوبیها

    روز سی و چهارم سفرنامه

    برایم از خدا بگو

    از خدا سخن بگو

    چقدر دلم قرص میشود

    چقدر ایمانم قوی تر میشود

    وقتی که از خدا دم میزنی

    وجودم پر از عشق شده

    عشقی که میخواهم من باشم واو

    وقتی که از خدا میگویی

    زیباتر میشوی

    و من دوست دارم

    فایلهایی که از عشق به خدا میگویی

    تمام نشدنی باشد

    سید حسین باز هم بگو

    بازهم از عشق خدا بگو

    بگو که همه چیزت

    از عشق به خدا به دست آمد

    باز هم بگو بیشتر بگو من نیازمندم

    نیازمند عشقی ناب

    که روحم به پرواز در آید

    تقدیم به کسی که عشق به ها را بیشتر در دلم زنده میکند با کلامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 823 روز

    سلام

    استاد یه میکس 8 دقیقه ای بود از صحبتهای شما که مدتها باهاش زندگی میکردم و هنوزم بهش گوش میدم و احساس میکردم وقتی بهش گوش میدم روحم پرواز میکنه تا اوج

    احساس آرامش بی نهایت تو قلبم و وجودم جاری میشد

    الان متوجه شدم که اون فایل میکسی از صحبتهای این فایلتون بود (البته با یکی دیگه از فایلهاتون)

    و چقدر الان خوشحال شدم که منبع اصلی و کاملتر اون فایلو پیدا کردم

    چقدر قبلا مشرک بودم به خداوند هربار اسم خدا میومد شروع میکردم به چرت و پرت گفتن و کفر گفتن وقتی یکی میگفت خدا بزرگه خدا کمکت میکنه من فقط میخندیدم میگفتم ارههههه بشین تا کمکت کنه خدا کیه خدا چیه اصلا خدا اگه میخواست کمک کنه که ما اینقدر بدبخت نبودیم

    وای برمن که همون موقع هم زندگیم پر بود از نعمت پر بود از دستان خداوند که منو یاری میکردن

    اگر خدا نبود چطور من به این سن میرسیدم اصلا اگه خدا نبود چطور منی که تکه ای گل بودم موجودیت پیدا میکردم اونم از جنس خدااااا یه وجود مقدس بشم تو این کره خاکی

    ولی استاد زندگی توحیدی واقعا لذت بخشه اینکه تمام آدمها تو زندگیت قدرتشونو از دست بدن آدمهایی که ازشون ترسیدی آدمهایی که بخاطر اونا از سبک زندگی دلخواهت گذشتی روی خودت پاگزاشتی و با قدرت هرچه تمام تر مشرک شدی الان شدن هیچ

    صفر مطلق

    وقتی میفهمی تنها فرمانروای این کیهان قدرتو داده دست خودت و بقیه عددی نیستن این زندگی خیلی لذت بخشه

    زندگی کردن با خدایی که هرلحظه کنارته درونته دوست و رفیقته خودش گفته من تنها یار و یاورتم من هدایتگرتم

    زندگی با این خدا خیلی میچسبه و اگر هر کسی حتی یک لحظه هم طعم توحیدو بچشه دیگه نمیتونه از این لحظات و از این احساس بگذره

    من از لحظه ای که واقعا رها کردم خودمو از هرکسی و هرچیزی و سپردم خودمو به خداوند واقعا زندگیم دگرگون شد

    و این دگرگونی یعنی طعم لذت بخش آرامش که جاری شده در لحظاتم

    من این آرامشو با هیچی عوض نمیکنم آرامشی که از غرق شدن در عشق خداوند میاد

    شاید الان از لحاظ ظاهری و مالی چندان رشدی نداشتم که بخوام بگم هرچند نشانه ها و نتایج کوچیک زیادی هست اما هنوز اونقدر بزرگ نیست که بشه اسمشو گزاشت نتیجه اما به نظرم بزرگترین نتیجه آرامشیه که در وجودم جاری شده منی که یه لحظه آرام و قرار نداشتم همش یا درحال گریه و سرزنش و توهین به خودم بودم یا دعوا با بقیه یا حسادت و حسرت خوردن و…..اما الان خیلی رها شدم خیلی خیلی رها از هر چیزی که بتونه ذره ای آرامشمو بهم بزنه

    چون من منبعو پیدا کردم منبع خیر جاری در جهان

    اصلا چرا میگم نتیجه ندارم¡¿مگه اتفاق نیوفتادن خیلی چیزا خودش نتیجه حساب نمیشه

    اونقدر اتفاقات بد و وحشتناک از زندگیم حذف شد که دیگه الان باورم نمیشه چنین روزهایی داشتم اون آدم من بودم؟اونقدر آدمهای منفی از زندگیم حذف شدن که الان حتی خودمم بخوام ببینمشون دیگه جهان اجازه نمیده

    همیشه نتیجه به معنای اتفاق افتادن نیست گاهی اتفاق نیوفتادن یه چیزایی خودش نتیجه حساب میشه

    خدایا شکرت که چشمم به این آگاهی ها گشوده میشه

    استاد دیدگاه توحیدی روابط بین آدمهارو فوق العاده میکنه چون توقعات آدمهارو از هم میاره پایین دیگه از کسی انتظار نداری فلان کارو برات بکنه ازش ناراحت نمیشی از دوست پدر شوهر یا هرکسی که میخواد باشه

    دیگه خدمت کردن بقیه به خودتو وظیفه نمیدونی و البته که دیگه هر کمک ولطف کوچکی از اطرافیانت میبینی اول از خدا سپاسگزار میشی و بعدش ممنون اون شخص میشی که وظیفه ای در قبال تو نداشته اما اونقدر قلب نرمی داشته که خدا در قالب اون شخص بهت کمک رسونده

    استاد شما تو یه فایلی گفتین بقیه به من میگن ما خدارو باور نداریم یه راهکار دیگه ای بگو و جواب شما اینه که من راه دیگه ای نمیشناسم

    استاد اصلا راهکار دیگه ای جز خدا وجود نداره

    واقعا فقط خداونده که سرمنشا آرامشه و تا به اصل و ذاتمون وصل نشیم آرامشی وجود نداره شاید هرچه که بخوای داشته باشی ولی آرامش تنها با حضور الله میاد و بس

    چقدر خوبه خداوند ماآدمهارو مستقل و آزاد خلق کرده و بی نیاز ازهم که هیچ وابستگی بهم نداریم چقدر خوبه که هرکدوممون خالق زندگی خودمونیم و چقدر خوبه که خودش پشتیبان و سرپرست همه ماست چقدر خوبه که خودش یاری دهنده ماست

    عاشق اون آیه از قرآنم که میگه هیچ یار و یاوری جز خدا براتون نیست

    اوکی خداجونم تهدیدمون نکن من یکی که اصلا دلم نمیخواد کس دیگه ای باشه تویی که رحمان و رحیمی تویی که وهابی و کریمی تو یار من باش چرا من باید بخوام کسی که خودش زندگیشو از تو داره یار من باشه

    من فقط تورو میخوام

    تو اگه لحظه ای منو به حال خودم رها کنی من نابود میشم پس کنارم باش همونطور که بهم قول دادی از رگ گردن بهم نزدیکتری که کنار تو هرکس و هرچیز دیگه ای برام رنگ میبازه

    خدایا کمکم کن که از مسیر خارج نشم حالا که با توحید و یکتا پرستی آشنام کردی حالا که کلید گنجهای آسمان و زمینو دادی دستم

    عاشششقققققتمممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2480 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.

    این روایت زیبا از پیامبر را خوندم و بسیار برام جالب بود. با اینکه بارها شنیده بودمش اما امروز بیشتر توش عمیق شدم.

    به دنبال منبعش گشتم اما متاسفانه منبع موثقی پیدا نکردم. البته که خیلی زیاد نگشتم اما با یک سرچ ساده و چند دقیقه‌ای به پاسخ سوالم نرسیدم.

    از دوستان خواهش می‌کنم اگه کسی منبع این حدیث رو می‌دونه بیان کنه.

    از مواردی که به ذهنم رسید حتماً در موردش تحقیق کنم این هست که ریشه واژه «شرک» رو در قرآن در بیارم.

    تنها موردی که بهش دسترسی دارم این هست که ریشه کلمه شرک در قرآن 168 بار تکرار شده.

    امیدوارم که خداوند من رو هدایت کنه به مسیری که فرصت داشته باشم در مورد این کلمه بیشتر تحقیق کنم.

    یه نکته‌ای که موقع گوش دادن این فایل به ذهنم رسید این هست که خدا را شکر من در مورد حساب کردن روی خداوند و حساب نکردن روی آدم‌ها خیلی خوب عمل کردم تا حالا.

    یعنی همیشه وقتی یک شخص یک لطفی به من می‌کنه، ضمن تشکر از اون فرد همیشه خداوند رو در نظر می‌گیرم و مطمئنم که اون شخص دستی از دستان خداوند بوده.

    و این جمله استاد که «روی هرکی حساب کنی از همون شخص ضربه می‌خوری» از سال‌ها پیش ملکه ذهنم شده.

    اتفاقا چند وقت پیش یه موردی برام به وجود اومد که بر خلاف میلم روی یک شخصی حساب کردم و چنان ضربه‌ای خوردم که این قانون مجدداً بهم یادآوری شد. الان که فکر می‌کنم بابت یادآوری این قانون واقعاً بهای زیادی دادم و خیلی اذیت شدم، هم من هم یکی از عزیزانم.

    در مورد اینکه توکل و ایمان به خداوند باید روی قلب باشه نه روی زبان یاد یک چیزی افتادم؛

    من همیشه کسانی که اسیر می‌شدند توی ذهنم بود، در طول تاریخ ما داریم افرادی رو که به اسارت دشمن‌هاشون در میان. و اون افرادِ دشمن، از این اسرا تقاضا می‌کنند که به سران خودشون توهین کنند یا به زبان بیارن که مخالف اون‌ها هستند و در ازاش آزاد میشن.

    اما این اسرا این کار رو نمی‌کنند و کشته میشن.

    همیشه همیشه برام سوال بود که خب به زبون آوردنش چه اشکالی داره اگه باعث میشه جونش نجات پیدا کنه؟

    خوب می‌تونه برگرده، جونش رو نجات بده، ولی قلباً معتقد نباشه به اون چیزی که میگه.

    البته که ما جای کسی نیستیم و هیچ موقع نمی‌تونیم افراد رو قضاوت کنیم، اما این باور هم در درونم خیلی وجود داره که نباید روی کلمات افراد حساب کرد، بلکه باید ببینیم که در قلبشون واقعاً چه می‌گذره.

    خودم هم همیشه سعی کردم که ارتباط قلبیم رو با خداوند حفظ کنم و چه بهتر که با کلام خودم هم از این ارتباط حمایت کنم؛ اما مواردی هم وجود داشته که لزوماً بیان نکردم اونچه که واقعاً در قلبم بوده.

    و در آخر اینکه خیلی دوست دارم که توحیدی‌تر بشم از این چیزی که هستم، و از خداوند می‌خوام که من رو هدایت کنه به مسیر توحید.

    اگه عزیزان ایده‌ای در این زمینه دارند خوشحال میشم که بشنوم، هرچند که خودم باید به دنبال پاسخ در درونم باشم.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ساناز نوری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

    روز شمار تحول زندگی من روز سی و چهارم از فصل دوم

    سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

    بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت سلامتیم

    خدایا شکرت بابت اینکه امروزم یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

    خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت اینکه خواهرم به ناهار دعوتم کرد و رفتم با مادرم و آش دوغ و باقلا پلوی خوشمزه خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت مشتری هایی که برای پودر زعفران پیام دادند

    خدایا شکرت بابت اینکه مادرم برای شام ماهی پلوی خوشمزه درست کرده بود

    خدایا شکرت بابت اینکه با دوستم رفتم بیرون دور دور یه جمعه ی بسیار عالی بود و آب طالبی بستنی بسیار خوشمزه دوستم خرید و خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت هوای عالیییی و بهشتییییی امروز بی نهایت فوق العاده بود خیلییی لذت بردم یه هوای کاملا بهشتی

    خدایا شکرت بابت اینکه با مادرم رفتیم شیرینی فروشی و همونجا در زمان و مکان مناسب پدرم زنگ زد و گفت که بامیه بخر بیا پولتو بدم منم خریدم بامیه ی بسیار خوشمزه و پولمو از پدرم دریافت کردم

    خدایا شکرت بابت اینکه اون شیرینی فروشی که رفتم کلی تحسین کردم صاحبش رو چقدر بیزنسش رو بزرگ کرده قابل تحسینه تو شهرمون اردبیل دارم میبینم تکاملشو طی کرده واقعا نتیجه ی این موفقیتش فقط باورهای مناسبش میتونه باشه .اولش به مغازه کوچیک پایین خونشون رو شیرینی فروشی کرده بود ولی الان همون مغازه رو بزرگتر کرده و البته چندین مغازه رو تبدیل به کسب و کار کرده هم کنار مغازش رو هم بالای مغازش رو یعنی چند طبقه

    یه طبقش شیرینی فروشیه یه مغازه کیک فروشیه یه مغازه تو طبقه بالا لوازم قنادی و تولد رو میفروشه طبقه های دیگه رو نمیدونم یه مغاره رو آجیل فروشی و شکلات فروشی کرده کلی کارگر داره با این سن کمش حدودا 10 الی 15 ساله که شروع کرده و الان تقریبا 40 سالشه جوان هم هست یعنی تقریبا از 25 سالگی موفق شده حتی شیرینی فروشی دیگه اومده اونجا باز کرده  ولی موفق نیست پس ثروتمند شدن هیچ ربطی به سن و شهر و بالاشهر و شغل خاص و استعداد خاص و تحصیلات و … نداره

    یعنی انقدر مشتری داره خیلیییییی یعنی باید صف وایستی

    چندین کارگر براش کارمیکنند ببین ثروتمند شدن چقدر قشنگ و معنوی و خداییه که با ثروتمند شدنت تو به جهان خدمت میکنی به آدما روزی میرسونی دستی میشی از دستان خدا برای کمک ب دیگران

    حتی یه نفر هم استخدام کرده ماشین هایی که میان برای خرید اونارو مدیریت میکنه بیرون نگهبانه راهنمایی میکنه که کجا پارک کنند تحسین برانگیزه روز به روز کسب و کارشو داره گسترش میده بزرگتر میکنه کارگرهاش زیادتر میشن این یعنی اینکه هرکاری شدنیه هرکاری به یک اندازه پتانسیل کسب ثروت رو داره فقط باورهای درست لازمه باورهای توحیدی و ثروت آفرین

    و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:

    به قول پیامبر:

    شرک در دل مؤمن مانند راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است

    وقتی که ما خدارو فراموش می‌کنیم به عنوان تنها منبع رزق و خیر و برکت وعلم

    و آدمهارو توی ذهنمون بزرگ می‌کنیم وقتی فکر می‌کنیم یه آدم خاصی مثلا وضع مالی خوبی داره یا یه موقعیت خوبی تو یه اداره و شرکتی داره وقتی فکر می‌کنیم فلان آدم میتونه کار منو حل کنه ضربه میخوریم از همون آدمایی که فکر می‌کردیم کاری برامون میتونند انجام بدند

    این تیکه از حرف استاد یه آرامش عجیبی به من میده همیشه:من یاد گرفتم و توی زندگیم بار ها و بار ها گفتم که روی آدما حساب نکنم هیچوقت

    من از انسانها تشکر میکنم بخاطر محبتی که به من داشتند اما هیچوقت فکر نمی‌کنم که این محبت ها از طرف اون آدمهاست من اونهارو دستی از طرف خداوندی میدانم که اون داره از این طریق بهم محبت میکنه و من همیشه سپاسگزار و سجده کننده ی پروردگار خودم هستم کسی که کیهان رو خلق کرده کسی که جهانیان رو خلق کرده به قول قرآن جهانیان تسبیح گوی اون هستند

    وقتی روی آدمها حساب میکنی آدمها بدجور تغییر می‌کنند

    وقتی که شما روی افراد حساب میکنید یعنی اینکه دارید شرک میورزید

    وقتی شما روی هر چیزی غیر از خدا دارید حساب می‌کنند یعنی دارید شرک میورزید

    من خودم میدونم که وقتی دارم از یکی درخواست میکنم واقعا توکلم به اونه یا توکلم به خدای اونه من میفهمم منِ درخواست کننده دارم میفهمم

    تو میتونی از یه فردی درخواست کنی و این یه چیز درونیه که واقعا تو قلبت تو وجودت توکلت به اونه یا خدای اون

    اگر من دارم از کسی درخواست میکنم کمکم کنه  ولی تو دلم اینه که اگه کمکم نکنه زندگیم اینور اونور میشه من دارم شرک می‌ورزم

    اگه توکلم به خداست خیلی راحت درخواست میکنم اگه جواب نداد میگم خداوند از یه در دیگه به من میده نه ناراحت میشم از دستش نه فکر میکنم اتفاقی میفته

    ما تو زندگیمون با آدما کار می‌کنیم ولی این مهمه که واقعا داریم روی کی حساب می‌کنیم

    کسی که روی خدا حساب میکنه روی آدما حساب نمیکنه ولی مراوده میکنه با آدما درخواست میکنه از آدما ولی توکلش فقط بر خداست نگاهش فقط به خداست نه آدما ولی روی خدا داره حساب میکنه

    درونش توی قلبش توی وجودش یکی دیگه رو داره میپرسته ربو داره میپرسته

    این یه دستی از خداونده این نشد میدونم که یه دست دیگه از یه جای دیگه تو به وجود میاری من امیدوارم من ناراحت نمیشم من بهم نمیریزم

    اگر کسی به خداوند توکل داشته باشه بهم نمیریزه اگه جواب رد بشنوه

    میگه این نیست که مگه فقط اینه؟!

    خداوند از یه جای دیگه میخواد بهم بده

    اگه داری درمورد مردم و هوادار و فالوور داری صحبت میکنی یعنی داری یار جمع میکنی و روی آدما حساب میکنی

    مثل بازیگران و هنرمندان و فوتبالیست ها و خواننده ها که میگن اگه مردم نباش ما هیچی نیستیم و …

    در تمام مواردی که شما دارید روی هر چیزی غیر از خدا حساب میکنید از همون چیز هم ضربه می‌خورید

    اگه تکیه کنی به خداوند خدا شاهده که خداوند  

    راه‌هایی رو برات باز میکنه قلبهایی رو برات نرم میکنه ارتباطهایی رو برات ایجاد میکنه که هیچکس دیگه این کارو نمیتونه برات انجام بده

    خداوند پیروزی ها و موفقیت هایی رو برات به وجود میاره که هیچکس دیگه ای نمیتونه این کارو برات انجام بده

    واقعا شانسه که موفقیت یا شکست آدمارو داره رقم میزنه؟؟

    نه یه عاملی خیلی بزرگتر از این حرفاست

    افکار و باورهای ما داره رقم میزنه موفقیت و شکست هامون رو

    نمیخوام اشاره کنم به یه دین خاص

    میخوام اشاره کنم به نیرویی که برتر از همه ماهاست به نیرویی که جهان رو خلق کرده و داره اونو اداره میکنه به نیرویی که ما بهش میگیم رب و فرمانروای جهان

    وقتی شما تکیه میکنی به خداوند همه کارات خیلی خوب و راحت تر انجام میشه

    بدشانسی نمیاری

    همه چیز بر وفق مراد انجام میشه

    وقتی تکیه تو از این نیرو که خداونده برمیداری و روی آدمای دیگه چیزای دیگه میذاری از همون چیزایی که بهش تکیه کردی ضربه میخوری

    با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش ‌و هرچه خواهی کن

    هر وقت روی غیر خدا حساب کردم ضربه خوردم

    هر وقت روی خدا حساب کردم خدا همه چیو به من داده ما باورش نمیتونیم بکنیم

    روی مردم حساب نکن

    روی خودتم حساب نکن

    روی خدای خودت حساب کن

    روی دوست ، آشنا ، برادر ، خواهر ، پدر ، مادر حساب نکنید روی خدای اونا حساب کنید

    روی قدرت های نظامی مالی مذهبی حساب نکنید

    روی خدایی که تمام قدرت هارو خلق کرده حساب کنید

    اگر ما باورامونو نسبت به خداوند تقویت کنیم اگر باور داشته باشیم که اون قدرت میتونه به راحتی تاکید میکنم به راحتی درها رو برای ما باز کنه براحتی موقعیت هارو برامون ایجاد کنه به راحتی رزق رو وارد سفره ما بکنه به راحتی میتونه مارو از فرش به عرش ببره

    اگر اینو باور کنیم نه اینکه بگیم نه اینکه ادا دربیاریم نه اینکه فیلم بازی کنیم

    باور قلبی داشته باشید اگر روی خدا حساب کنید

    خداوند در تمام زمینه ها همه چی بهت میده

    اگر خدارو باور کنی به اندازه ای که باور کنی خدا بهت نعمت و ثروت و عزت و سلامتی وروابط عالی و آرامش و …. می‌دهد

    به اندازه ای که بتونی قدرت خدارو باور کنی بهت میده

    اگر بتونی بیشتر باور کنی خدارو بیشتر بهت همه چی میده

    در مورد حساب کردن روی دیگران چند مثال می‌زنم از زندگی خودم:

    من وقتی درخواستی از کسی میکنم و اون جواب رد میده بهم میریزم ناراحت میشم این یعنی اینکه من دارم شرک می‌ورزم

    به قول دادن کسی حساسم و کسی قول میده بهم و اگه عمل نکنه بدجور عصبانی میشم این یعنی اینکه روی غیر خدا حساب میکنم و دارم شرک می‌ورزم

    دو نفر از فامیل هامون یکیش پسر خالم بهمون قول داد گفت صد درصد براتون بیمه تامین اجتماعی رد میکنم خانواده من روش حساب کردند و اصلا هیج خبری ازش نشد پس روی هیچکس حساب نکن و ناراحت نشو و بگو که این نشد من بهم نمیریزم خداوند از یه راه دیگه بهم میرسونه

    یکیش هم داماد خالم بود که دو الی سه ماه بیمه رو رد کردند و گفتند کلا بیمه رو من پرداخت میکنم که عمل نکردند به قولشون و کلا پرداخت نکردند و ما روی این آدم حساب کردیم و شرک ورزیدیم و نتیجه شرک میشه این

    خدایا ازت میخوام که شرک هامو کم کنی بهم کمک کنی تا توحیدی بشم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

    روز شمار تحول زندگی من روز سی و چهارم از فصل دوم

    سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

    بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت سلامتیم

    خدایا شکرت بابت اینکه امروزم یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

    خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت اینکه خواهرم به ناهار دعوتم کرد و رفتم با مادرم و آش دوغ و باقلا پلوی خوشمزه خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت مشتری هایی که برای پودر زعفران پیام دادند

    خدایا شکرت بابت اینکه مادرم برای شام ماهی پلوی خوشمزه درست کرده بود

    خدایا شکرت بابت اینکه با دوستم رفتم بیرون دور دور یه جمعه ی بسیار عالی بود و آب طالبی بستنی بسیار خوشمزه دوستم خرید و خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت هوای عالیییی و بهشتییییی امروز بی نهایت فوق العاده بود خیلییی لذت بردم یه هوای کاملا بهشتی

    خدایا شکرت بابت اینکه با مادرم رفتیم شیرینی فروشی و همونجا در زمان و مکان مناسب پدرم زنگ زد و گفت که بامیه بخر بیا پولتو بدم منم خریدم بامیه ی بسیار خوشمزه و پولمو از پدرم دریافت کردم

    خدایا شکرت بابت اینکه اون شیرینی فروشی که رفتم کلی تحسین کردم صاحبش رو چقدر بیزنسش رو بزرگ کرده قابل تحسینه تو شهرمون اردبیل دارم میبینم تکاملشو طی کرده واقعا نتیجه ی این موفقیتش فقط باورهای مناسبش میتونه باشه .اولش به مغازه کوچیک پایین خونشون رو شیرینی فروشی کرده بود ولی الان همون مغازه رو بزرگتر کرده و البته چندین مغازه رو تبدیل به کسب و کار کرده هم کنار مغازش رو هم بالای مغازش رو یعنی چند طبقه

    یه طبقش شیرینی فروشیه یه مغازه کیک فروشیه یه مغازه تو طبقه بالا لوازم قنادی و تولد رو میفروشه طبقه های دیگه رو نمیدونم یه مغاره رو آجیل فروشی و شکلات فروشی کرده کلی کارگر داره با این سن کمش حدودا 10 الی 15 ساله که شروع کرده و الان تقریبا 40 سالشه جوان هم هست یعنی تقریبا از 25 سالگی موفق شده حتی شیرینی فروشی دیگه اومده اونجا باز کرده  ولی موفق نیست پس ثروتمند شدن هیچ ربطی به سن و شهر و بالاشهر و شغل خاص و استعداد خاص و تحصیلات و … نداره

    یعنی انقدر مشتری داره خیلیییییی یعنی باید صف وایستی

    چندین کارگر براش کارمیکنند ببین ثروتمند شدن چقدر قشنگ و معنوی و خداییه که با ثروتمند شدنت تو به جهان خدمت میکنی به آدما روزی میرسونی دستی میشی از دستان خدا برای کمک ب دیگران

    حتی یه نفر هم استخدام کرده ماشین هایی که میان برای خرید اونارو مدیریت میکنه بیرون نگهبانه راهنمایی میکنه که کجا پارک کنند تحسین برانگیزه روز به روز کسب و کارشو داره گسترش میده بزرگتر میکنه کارگرهاش زیادتر میشن این یعنی اینکه هرکاری شدنیه هرکاری به یک اندازه پتانسیل کسب ثروت رو داره فقط باورهای درست لازمه باورهای توحیدی و ثروت آفرین

    و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:

    به قول پیامبر:

    شرک در دل مؤمن مانند راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است

    وقتی که ما خدارو فراموش می‌کنیم به عنوان تنها منبع رزق و خیر و برکت وعلم

    و آدمهارو توی ذهنمون بزرگ می‌کنیم وقتی فکر می‌کنیم یه آدم خاصی مثلا وضع مالی خوبی داره یا یه موقعیت خوبی تو یه اداره و شرکتی داره وقتی فکر می‌کنیم فلان آدم میتونه کار منو حل کنه ضربه میخوریم از همون آدمایی که فکر می‌کردیم کاری برامون میتونند انجام بدند

    این تیکه از حرف استاد یه آرامش عجیبی به من میده همیشه:من یاد گرفتم و توی زندگیم بار ها و بار ها گفتم که روی آدما حساب نکنم هیچوقت

    من از انسانها تشکر میکنم بخاطر محبتی که به من داشتند اما هیچوقت فکر نمی‌کنم که این محبت ها از طرف اون آدمهاست من اونهارو دستی از طرف خداوندی میدانم که اون داره از این طریق بهم محبت میکنه و من همیشه سپاسگزار و سجده کننده ی پروردگار خودم هستم کسی که کیهان رو خلق کرده کسی که جهانیان رو خلق کرده به قول قرآن جهانیان تسبیح گوی اون هستند

    وقتی روی آدمها حساب میکنی آدمها بدجور تغییر می‌کنند

    وقتی که شما روی افراد حساب میکنید یعنی اینکه دارید شرک میورزید

    وقتی شما روی هر چیزی غیر از خدا دارید حساب می‌کنند یعنی دارید شرک میورزید

    من خودم میدونم که وقتی دارم از یکی درخواست میکنم واقعا توکلم به اونه یا توکلم به خدای اونه من میفهمم منِ درخواست کننده دارم میفهمم

    تو میتونی از یه فردی درخواست کنی و این یه چیز درونیه که واقعا تو قلبت تو وجودت توکلت به اونه یا خدای اون

    اگر من دارم از کسی درخواست میکنم کمکم کنه  ولی تو دلم اینه که اگه کمکم نکنه زندگیم اینور اونور میشه من دارم شرک می‌ورزم

    اگه توکلم به خداست خیلی راحت درخواست میکنم اگه جواب نداد میگم خداوند از یه در دیگه به من میده نه ناراحت میشم از دستش نه فکر میکنم اتفاقی میفته

    ما تو زندگیمون با آدما کار می‌کنیم ولی این مهمه که واقعا داریم روی کی حساب می‌کنیم

    کسی که روی خدا حساب میکنه روی آدما حساب نمیکنه ولی مراوده میکنه با آدما درخواست میکنه از آدما ولی توکلش فقط بر خداست نگاهش فقط به خداست نه آدما ولی روی خدا داره حساب میکنه

    درونش توی قلبش توی وجودش یکی دیگه رو داره میپرسته ربو داره میپرسته

    این یه دستی از خداونده این نشد میدونم که یه دست دیگه از یه جای دیگه تو به وجود میاری من امیدوارم من ناراحت نمیشم من بهم نمیریزم

    اگر کسی به خداوند توکل داشته باشه بهم نمیریزه اگه جواب رد بشنوه

    میگه این نیست که مگه فقط اینه؟!

    خداوند از یه جای دیگه میخواد بهم بده

    اگه داری درمورد مردم و هوادار و فالوور داری صحبت میکنی یعنی داری یار جمع میکنی و روی آدما حساب میکنی

    مثل بازیگران و هنرمندان و فوتبالیست ها و خواننده ها که میگن اگه مردم نباش ما هیچی نیستیم و …

    در تمام مواردی که شما دارید روی هر چیزی غیر از خدا حساب میکنید از همون چیز هم ضربه می‌خورید

    اگه تکیه کنی به خداوند خدا شاهده که خداوند  

    راه‌هایی رو برات باز میکنه قلبهایی رو برات نرم میکنه ارتباطهایی رو برات ایجاد میکنه که هیچکس دیگه این کارو نمیتونه برات انجام بده

    خداوند پیروزی ها و موفقیت هایی رو برات به وجود میاره که هیچکس دیگه ای نمیتونه این کارو برات انجام بده

    واقعا شانسه که موفقیت یا شکست آدمارو داره رقم میزنه؟؟

    نه یه عاملی خیلی بزرگتر از این حرفاست

    افکار و باورهای ما داره رقم میزنه موفقیت و شکست هامون رو

    نمیخوام اشاره کنم به یه دین خاص

    میخوام اشاره کنم به نیرویی که برتر از همه ماهاست به نیرویی که جهان رو خلق کرده و داره اونو اداره میکنه به نیرویی که ما بهش میگیم رب و فرمانروای جهان

    وقتی شما تکیه میکنی به خداوند همه کارات خیلی خوب و راحت تر انجام میشه

    بدشانسی نمیاری

    همه چیز بر وفق مراد انجام میشه

    وقتی تکیه تو از این نیرو که خداونده برمیداری و روی آدمای دیگه چیزای دیگه میذاری از همون چیزایی که بهش تکیه کردی ضربه میخوری

    با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش ‌و هرچه خواهی کن

    هر وقت روی غیر خدا حساب کردم ضربه خوردم

    هر وقت روی خدا حساب کردم خدا همه چیو به من داده ما باورش نمیتونیم بکنیم

    روی مردم حساب نکن

    روی خودتم حساب نکن

    روی خدای خودت حساب کن

    روی دوست ، آشنا ، برادر ، خواهر ، پدر ، مادر حساب نکنید روی خدای اونا حساب کنید

    روی قدرت های نظامی مالی مذهبی حساب نکنید

    روی خدایی که تمام قدرت هارو خلق کرده حساب کنید

    اگر ما باورامونو نسبت به خداوند تقویت کنیم اگر باور داشته باشیم که اون قدرت میتونه به راحتی تاکید میکنم به راحتی درها رو برای ما باز کنه براحتی موقعیت هارو برامون ایجاد کنه به راحتی رزق رو وارد سفره ما بکنه به راحتی میتونه مارو از فرش به عرش ببره

    اگر اینو باور کنیم نه اینکه بگیم نه اینکه ادا دربیاریم نه اینکه فیلم بازی کنیم

    باور قلبی داشته باشید اگر روی خدا حساب کنید

    خداوند در تمام زمینه ها همه چی بهت میده

    اگر خدارو باور کنی به اندازه ای که باور کنی خدا بهت نعمت و ثروت و عزت و سلامتی وروابط عالی و آرامش و …. می‌دهد

    به اندازه ای که بتونی قدرت خدارو باور کنی بهت میده

    اگر بتونی بیشتر باور کنی خدارو بیشتر بهت همه چی میده

    در مورد حساب کردن روی دیگران چند مثال می‌زنم از زندگی خودم:

    من وقتی درخواستی از کسی میکنم و اون جواب رد میده بهم میریزم ناراحت میشم این یعنی اینکه من دارم شرک می‌ورزم

    به قول دادن کسی حساسم و کسی قول میده بهم و اگه عمل نکنه بدجور عصبانی میشم این یعنی اینکه روی غیر خدا حساب میکنم و دارم شرک می‌ورزم

    دو نفر از فامیل هامون یکیش پسر خالم بهمون قول داد گفت صد درصد براتون بیمه تامین اجتماعی رد میکنم خانواده من روش حساب کردند و اصلا هیج خبری ازش نشد پس روی هیچکس حساب نکن و ناراحت نشو و بگو که این نشد من بهم نمیریزم خداوند از یه راه دیگه بهم میرسونه

    یکیش هم داماد خالم بود که دو الی سه ماه بیمه رو رد کردند و گفتند کلا بیمه رو من پرداخت میکنم که عمل نکردند به قولشون و کلا پرداخت نکردند و ما روی این آدم حساب کردیم و شرک ورزیدیم و نتیجه شرک میشه این

    خدایا ازت میخوام که شرک هامو کم کنی بهم کمک کنی تا توحیدی بشم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم صحت گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    سلام‌ و درود به استاد اقای عباسمنش و دیگر اعضاء محترم‌ .. من تازه وارد این سایت شدم اول اومدم برای کسب ثروت و سلامتی.. ولی الان اینکه بیشتر دارم خدارو میشناسم خیلی برام لذت بخش تر شده .از وقتی که بیشتر دارم‌با خدا اشنا میشم یک ذوق و یک شوق عجیبی در وجودم پدیدار شده که احساس میکنم یک گنج پیدا کردم .. من دچار بیماری اعصاب و روان هستم بیشتر از نوع اضطراب ولی فکر میکنم با اشنایی بیشتر با خدای مهربون حتما میتونم روی بیماری خودم با خواست خدای مهربون شفا پیدا کنم و حالم بشه مثل روزای قبل از بیماری که خیلی حسرت اون روزها رو دارم .. استاد عزیز و دوستان چقدر حس اشنایی با خدا خوبه به نظرم زیباترین حس دنیاست اشنایی با خالقت .. این نزدیکی قشنگی که ادم با خدای خودش پیدا میکنه میتونه درهای تمام خوشبختی رو به روی خودش باز کنه .. خدایااااا یک دنیاااااااا سپاسگزاررررررم .. برای همه انسانها ازین حس قشنگ ارزومندم . مرسی استاد واقعا مرسی ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    سلام

    هر بار که من این فایل رو گوش میدم یاد چند سال پیش میفتم که برای پیدا کردن شغل روی دو نفر حساب کرده بودم. اون دو نفر خودشون به من پیشنهاد داده بودن که برای من شغلی جور میکنن. من هیچ درخواستی از اونا نکرده بودم اما وقتی به من قول دادن، من دیگه زیادی اعتماد کردم و نتیجه این شد که اونها هیچ کاری نکردن. هیچ کسی هیچ شغلی برای من پیدا نکرد. فقط پیشنهاد و قول دادن بهم.من وقتی که این فایل رو برای اولین بار گوش دادم فهمیدم که چرا اونها به قولشون عمل نکردن. دیگه هیچ ناراحتی ازشون ندارم (این خودش یه نعمت بزرگه!)

    چند وقت بعدش من یک تصمیمی گرفتم و برای عملی شدنش هیچ ایده هم نداشتم. فقط با خودم گفتم من باید توی این زمینه کار کنم… چجوری؟ نمیدونم! جالب اینجاست که از همون فرداش ذره ذره چیزهایی که برای وارد شدن به اون شغل لازم بود فراهم شد. الان تو مرحله ای هستم که اون شغل رو دارم و بهش علاقه هم دارم. هیچکسی جز خدا برای من این موقعیت رو جور نکرده. فقط اینکه هنوز پول زیادی از این کار به دست نیاوردم. الان دیگه علت این مسئله رو هم میدونم. دارم روی خودم کار میکنم.

    اومدم اینارو بگم که برای سفرنامه ردپایی گذاشته باشم. دوست دارم بعدها وقتی این کامنت رو میخونم اینقدر همه چیز بهتر و بهتر شده باشه که با خوندنش از شوق گریه کنم!

    استاد ممنونم بابت این فایل. همین یک فایل جواب کلی از سوالات من رو داده. انشاالله موفق تر باشید.

    شب و روزتون به خیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 3155 روز

    به نام خدای نزدیک و بخشنده

    تو را می پرستم و از تو هدایت می طلبم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    ای تنها منبع خیر دنیا هدایتم کن که هر لحظه فقط روی تو حساب کنم نه بنده هایت نه روی خودم

    الان می دونم چرا استاد میگه این باور رو در خودت به وجود بیار که توانایی حل هر مسئله ای رو داری و تمام باورها باورهایی است که نشان از خدا داره و بقیه باورها ناشی از نبود خدا در ذهنمان است . من به خدا وصلم و هر خواسته ای رو از خود مقدسش می خوام .

    ممنونم استاد عزیزم این فایل یکی از بی نظیرترین فایلهای دنیاست. سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3061 روز

    به نام خالق بی همتا

    توحید عملی برای من چه معنای قشنگی پیدا کرده .توحید در عمل در درون .سالها فکر میکردم پوشش وظاهر ه که خدا رو نشون میده .سالها با این باور اذیت کننده نگاهم به خود ودیگران بود .

    اما اما اما روزی خودش به زبان استادم گفت نههههه نشونه ایمان فقط درونیه ارتباط با خدا خیلی درونی تره .

    اگه آرامش داری اگه یقین داری اگه شاااد هستی ورهایی اگه توکل داری یعنی ایمان داری .

    خدای من نگاهم چقدر به خودم وخدا وجهان ودیگران عوض شد .چقدر با اسم دین و خدا بازی داده شدیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: