اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت که هر روز دارم آگاهی ام نسبت به تو بیشتر میشه بوسیله ی دستی از دستان خودت سید حسین عباس منش
استاد عزیز قبل از اینکه با شما آشنا شوم خدا رو جور دیگه ای عبادت میکردم از سر ترس ،از ترس جهنم و طمع بهشت
ولی حالا خدا رو طور دیگه ای عبادت می کنم به لطف خودش و آگاهی های نابی که شما به ما دادین
از سر عشق خدا رو عبادت می کنم میدونم که خدا در درون منه ومن همیشه ودر همه حال به او وصل هستم چون من جزئی از این انرژی هستم که خدا نام دارد فرمانروای کل جهان قادر متعال آرامش بخش دلها و هیچ برگی بدون اذن رب از درخت نمی افته
خدا رو شکر می کنم برای داشتن چنین خدایی با چنین قوانین ثابتی که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل افکار و باور های ماست وما خالق زندگی خود مان هستیم که این یعنی توحید
استاد عزیز به خدا قسم من بارها برام اتفاق افتاده
در خیلی کارها که تا وقتی روی دیگران حساب باز می کنم کارهام گره خورده
ولی وقتی که روی خدا حساب باز کردم به خودش قسم کارها آنچنان جلو رفته که من به خود گفتم خدایا چرا زود تر به طرف تو نیامدم
خدایا منو ببخش که شرک ورزیدم
خدایا تنها تورو می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا عاشقت هستم 💗💓💗💓
استاد خداوند به شما عمر با ایزد بدهد که اینطور زیبا خدا رو به ما شناسا ندید در پناه الله 🙏🏼🙏🙏🏼🙏🙏🏼💗💓
امروز روز خواستگاری منه و خیلی استرس داشتم که خانواده ها میخوان باهم اشنا بشن. میخواستم قرص بخورم که اروم بشم. گفتم بزار فایل بعدی استاد عباس منش رو گوش بدم. الان خیلی ارومم. چرا باید به قرص تکیه کنم برای ارامش. به خدا توکل میکنم و بهش تکیه میکنم برای ارامشم. مرسی از نشانه ی امروزم که توسط شما از کائنات به من رسید.
استاد فایل بسیار جالبی بود یک جمله از شما را خیلی دوست داشتم که گفتید حتی روی خودمونم حساب نکنیم فقط روی خدا حساب کنیم …..
تنهااا و تنها منبع قدرت و خیر فقط خداست.
داستانهای حضرت ابراهیم را که میخوانیم به معنای واقعی توکل پی میبریم مانند زمانی که حضرت ابراهیم را برآتش انداختند و جبرئیل آمد اما حضرت ابراهیم از او کمک نخواست و فقط از خدا یاری جست و خدا برای هر بنده ای که اورا بخواند کافی است.
خانم شایسته نمیدانم نوشته ام را میخوانید یا نه اما بسیار قلم زیبایی دارید آنجا که گفتید هر جا موفقیتی را دیدی رد پای توحید را بجویی و هر جا شکستی را دیدی ردپای شرک را در آن پیدا کن تا به این وسیله اصل را از فرع تشخیص دهی و توحید را در عمل اجرا نمایی و توحید را در عمل اجرا نمایی.
خدایا ایمان ما را بیفزا و مارا در راه راست ثابت قدم بدار.
واقعا که در این مسیر بسیار چیزها را آموختم و بهم یادآوری شد. خدایا یاری امان کن تا در هر لحظه حرف و عملمون یکی باشه و برای تو باشه. خدایا شکرت که مارا همواره هدایت میکنی. از خدا میخوام که همواره به یادش باشیم و برای او حرکت کنیم آنوقت خودش برای ما همه چی می شود.
سلام خدمت تک تک عزیزانم استادم که همیشه تو قلبمه و خانم شایسته عزیز
این فایل های توحید عملی نمیدونم چرا بیشتر از هر فایل دیگه ای تو گوشت و استخوان من نفوز میکنه واقعا خودم قشششششنگ حس میکنم که درک درستی از فایل های توحید عملی دارم وقتی تو رو دیگران حساب میکنی از مسیر خوشبختی و سعادت دور میشی منم مثل استاد بارها تو دوران مدرسه و جاهای دیگه روی آدما حساب کردم روی دوستام به خدا قسم خدا خودش شاهده که از همون آدما ضربه خوردم واقعا این خدایی که ما داریم واسه هر موضوعی به شدت کافیست یعنی نیاز نداره ما پای کسی رو ببوسیم جلوی کسی خم و راست بشیم به کسی التماس بکنیم چون ما خدایی رو داریم که هممونو به یک اندازه به منبع رزق و ثروت جهان هستی وصل کرده فقط باید ظرفمونو بزرگتر کنیم تا دریافتش کنیم الان که من این حرفو میزنم باید انقدر روی خودم کار کنم که دیگه فقط حرف نباشه باورم باشه باید باور کنم که خدا هست دستمو میگیره و اینکه بقیه چقدر کوچیکن در مقابل خدایی که من میپرستمش عشق فقط خدا معبود خدا رزق خدا همه چی خدا همه چی خودشه همه چی خودشه عاشقتونم
اگر روی غیر خدا حساب کنیم یعنی داریم شرک می ورزیم ! چقدر گفتن این جمله راحته ! اما چند درصد عمل میکنیم؟؟؟ حتی اگر یک ابسیلون عمل کنیم به این حرف یعنی حتی اگر یک ذره اتمی روی خدای خودمون ربّ خودمون حساب کنیم اثرشو و نتیجه شو تو زندگیمون کاملا میبینیم. فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره … و بالعکس
حتی وقتی یک کوچولو و سطحی توحیدی میشیم موحد میشیم روی ربّ خودمون حساب باز میکنیم خودمونو بی هدف و رها شده در دنیا نمیبینیم .انگار باورهای مخرب و شرک آلود چسبیده کف مغزمون شل میشه کنده میشه . و تاثیرش رو هم در زندگی واقعی خودمون میبینیم . خدایا شکرت .شکرت شکرت بخاطر همه چیز به خاطر این مسیر فوق العاده که هدایتم کردی. دیگه دلم نمیخواد یک لحظه هم به عقب برگردم فقط میخوام به سمت پروردگار خودم پابرهنه بدوم ….
به قول پیامبر : شرک در دل مومن – نَه دردل کافر(( یعنی کافر که دیگه بحثش جداست از بس که شرک می ورزه)) – مثل راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه.
الله و اکبر،فکرش رُ بکنید؛ باید تا آخرش رُ بریم دیگه. خیلی باید حواسمون باشه ( اگه یه لحظه هم غافل باشیم باید تاوانش رُ بدیم؛مگه نبود یوسف در زندان یه لحظه آزادیش رُ از عزیزمصر خواست)
آخه آدم چه قدر باید مشرک باشه که خدا رُ نا دیده بگیره و پای کسی رُ ببوسه که خدا فقط از طریق او بهش کمک کرده یعنی اون طرف یکی از دستان خدا بوده(حالا گیریمَم نوکارش موفق بوده).این حقشونه که اون بلا سر هر دوتاشون بیاد.نَه اینکه حقشون باشه؛این قانونشه.
👁🗨وایی خدای من اون بُز خوشگله با بَبَییش با چه تمنینه ای داره اون طرف دریاچه راه میرن.
خدایا صد هزار مرتبه شَکرت.
👁🗨وایی خدای من چه موجهایی به یک سو حرکت می کنند؛دارن میرن بپیونددند به دریا.
ما باید یاد بگیریم در زندگیمون روی هیچ کس ، هیچ کس حساب بازنکنیم؛حتی روی پدرمون،برادرمون حتی حتی روی خودمون؛ ما فقط باید روی خدا حساب باز کنیم.
وقتی که ما روی افراد حساب میکنیم داریم شرک میورزیمغ وقتی ما روی هرچی غیر از خداوند حساب می کنیم داریم شرک میورزیم.
👁🗨واه اون بُز نَره چه پُر رویی هست. ولکن نیست بی حیا. نمیره پشت درخت کار رُ تموم کُنه.😄گیر داده به بُزه ، بی غیرت .
بریم سر الص مطلب
خدا به کلام ما کار نداره؛ خدا به نیت ما به قلب ما کار داره.
عِه،موجها پشیمون شدند دارند برعکس حرکت میکنند.
هر وقت ما از راه درست خارج میشیم و باورهامون رُ نسبت به خدا محدود میکنیم و تمرکزمون رُ از روی خدا برمی داریم و روی چیز دیگه ای می گذاریم از همون چیز ضربه می خوریم.
پس:
باخدا باش و پادشاهی کن،بی خدا باش وهرچه خواهی کن.
بنا بر این بیاییم روی مردم حساب نکنیم،روی خودمون هم حساب نکنیم؛بیاییم روی خدای خودمون حساب باز کنیم؛روی پدر ،مادر،خواهرو برادر هم حساب باز نکنیم؛روی خدای اونها حساب بازکنیم.روی قدرتهای دولتی و نظامی هم حساب باز نکنیم ؛روی خدایی که همه ی اون قدرت هارُ به وجود آورده حسابکنیم.
اگر ما باورمون رُ به خدا تقویت کنیم اون قدرت میتونه به راحتی درهای نعمت را بهروی ما باز می کند، سلامتی ما رُ تضمین میکنه، ما رُاز فرش به عرش میرسونه.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ. (5)
امیدوارم در پناه الله یکتا شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
استاد بزرگوار…در بخش نشانه های امروز امروز بشدت این سوال در ذهنم بود…بهترین کلید برای غلبه بر ترس از اقدام کردن در جهت شکل گیری باورها چیه..و بسیار جالب.فایل توحید عملی بعنوان نشانه برای من قرار گرفت.خداوند رو شکر میکنم که با شما و این خانواده بزرگ و صمیمی آشنا شدم.خیلی خوشحالم یه حس خوب دارم و تجربه حس خوب رو برای همه اعضا ارزومندم.پروردگارا شناخت تو چه لذتی داره..خدایا درک و معنای این جمله که خودشناسی خدا شناسی هست رو چه زیبا پیش روی اسما قرار دادی.خدای من.مهربان و بخشنده من.در دستانت بودن چه حس نابی هست..خدایا.با هرنفسم شکر. مرا به سوی بهترین ها هدایت کن.درک نشانه هایت را آسانتر کن.و بر دانش من بیافزا.خدایا هزاراااااااان بار تو راسپاس
سلام بر بندگان موحد و پیروان ابراهیم و درود خدا بر قلب هایی ک گسترش دهنده ی توحید هستن و دستی از دستان الله🌷🌼
ایستگاه ۳۴ ام از الهی شدن…
چقدر خوشبخت و بلند اقبال بودم منک هدایت شدم ب جمع عشاق الله ک سبقت میگیرند از هم در شناخت الله و توحیدی شدن…و هر ک ازین منزل ب منزلگه بالاتر میره با ب جا گذاشتن رد پا و دستور العمل هایی ک از چگونگی راه ثبت کرده در تمام این ایستگاه ها ، نقشه ی راهی میده ب دوستان و همراهانی ک درین مسیرند …
دیشب داشتم کامنت دوست عزیزی رو میخوندم چ نکته ی زیبایی رو ازش یاد گرفتم….اینک کامنتی ک‌مینویسیم از ذهن سرچشمه گرفته یا قلب ک جایگاه روح و الله است؟؟؟؟
و این نکته موند تو خاطرم و توشه ی راه میکنم و انشالله هدایت بشم در جای جای این سفر الهی ازش استفاده‌کنم…
توحید … ازین واژه عشق میباره…این واژه معجزه ی زندگی منه…و اولین فایل هایی ک از استاد شنیدم ۶ قسمت توحید عملی بود…
و چ خوش ارتعاشی داده بودم من ک پاگشا شدم ب سایت استاد با فایل های توحید عملی…
راستش ترکیب توحید + عمل رو هیچ جا نشنیده بودم
اولین بار بود ک بهش میخوردم…و ذهن منطقی هم هنگ بود و جز تایید هیچ نمیگفت و او هم تشنه ی دونستن و بیشتر فهمیدن شده بود…
نمیدونم چند بار گوش دادم سریال توحید عملی رو…ولی جز معدود فایل هایی بود ک تا اون زمان عطش شنیدن دوباره و چند باره اشو داشتم…
تا اینک هدایت الهی منو اورد سمت سفرنامه…این برنامه مدون باعث شد تمام مفاهیمی ک جسته و گریخته توی ذهنم بود ب هم زنجیر بشن شبیه تکه هایی از یک پازل زیبا…و کمک بی نهایتی کرد ب من ک عملگرا تر بشم در اجرای قانون و البته کنارش سریال زندگی در بهشت ک جان و جهانم شده از بس پر از زیبایی و اتفاق خوب و حال خوب و فراوانیه…
این یکی دو روزه فهمیدم چقددددددر شخصیتم تغیبر کرده…و چ تغییر خوبی…
متوجه شدم واکنشم ب حرف هایی ک میشنوم چقد مطابق قانون شده…
ب وضوح میبینم علت تمام اتفاقاتی ک میوفته رو نتیجه ی ارتعاش های خودم میدونم…
جوری ک انگار از اول هم این دیدگاه و تفکر ثابتم بوده…
و این پیشرفت برام مایه ی افتخاره…ب قول استاد وقتشه ک سلبریت کنم و این پیشرفت رو جشن بگیرم و بعد از اتمام عهدم برای نوشتن میرم ی شیر و قهوه ی داغ رو اماده میکنم برای خودم و در سکوتی ک پر از صدای خداست مزه مزه میکنم شیر قهوه رو….
اوایل چقد برام نامفهوم بود اجرای قانون و الان حس میکنم راه برام روشن شده و نقشه ی راه برام پر مفهوم تر شده انگار مجهز شدم ب علم نقشه خوانی…
و اینم نتیجه ی تلاش های عااااااشقاااانه ام بوده…از ته قلبم لذت بردم از بودن تو راه …حتی اون روزا ک گیج بودم و ففط شنونده بودم و درکم کمتر بود…
خدا عالمه ک ب محض اشنا شدن با این راه چقد بی مقاومت همراه این راه شدم و الان این راحتی و این نتایح شیرین نتیجه تلاش هاییه ک ثمر داده…
توحید یعنی ب زیبایی های پرادایس نگاه کنی ب زمین چمن پوشش و درختای زیباش و تحسین کنی و ایمان داشته باشی خدایی ک تنها منبع قدرته تو رو هدایت میکنه ب این جنس از لذت…و این روزها منم بارها تجربه بودن درین جنس فضا رو داشتم و بی نهایت شاکر خداوندم برای قوانین ثابت جهان…
توحید ریشه دوانده در جای جای زندگیم… اوایل خیلی سخت بود توحیدی فکر کردن…اونقد فایلای توحید عملی رو گوش کرده بودم ک میتونستم ساعت ها راجع ب توحید حرف بزنم اما پای عمل ک میرسید همون رفتارای اشتباه سر میزد ازم…بعد ک خووب خرابکاری کرده بودم تازه حواسم میومد جاشو شروع میکردم از اگاهی ها پلی ساختن و برگشتن ب حس خوب ولی حالااااااا سر بزنگاه لشکری از سربازای توحیدی توی ذهنم صف میکشن و قد علم میکنن شجاعانه و با افتخار و میگن ماااااا نور هستیم در برابر تاریکی…و فانوس راهم میشن تا از مسیر خارج نشم…و این حس و این سر بزنگاه رسیدن نیروهای خودی نمیزاره اشتباه تصمیم بگیری یا حتی فکر اشتباهی کنی و صدایی ک میپیچه توی قلبم ک تمام اتفاقات زندگی تو بدون استثنا نتیجه ی فرکانس های توست…و این ندا ارومم میکنه و منم در جواب بهش میگم پس اونطوری فکر میکنم ک دوست دارم وارد تجربه ی زیسته ام بشه….و چ مذاکره ی ارامش بخشی…این سپاه الهی ک از اگاهی و نور در وجودم ریشه دار شده فقط و فقط ثمره ی سفرنامه است…
دستان خدا ، باعثین سفر الهی بی نهایت سپاس🌷🌼
و این همون اجرای توحید در عمله…و هرگز تکراری نمیشه شنیدن اگاهی های این فایل های توحیدی…
خدای مهربانم ، حدیث عاشقانه از تو سپاسگزاری میکنه با تمام قلبش…برای تک تک اتفاقات خوبی ک براش میفرستی…
سلام به بزرگترین استاد جهان ،مریم نازنین و بهترین دوستان همسفر
سی و چهارمین از سفر معنوی من
چندین بار این فایل رو گوش دادم ،زنگ هشداری بود برای من .مثل آژیر قرمزی درونم شروع کرد به صدا وقتی به این جمله رسید :شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ای بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب هست . ناخودآگاه یاد زمان های افتادم که قدرت رو به بنده خدا میدم. به زبان عبادت و بندگی خدا رو میکنم ولی چشمم به دستهای بنده خداست . در دوران مدرسه یاد گرفتم توحید رو که از اصول دین هست . ولی هیچ کجا این قدر به زیبایی برام روشن نشده بود توحید . بینهایت سپاس از بهترین استاد دنیا که الفبای زندگی رو در مکتبش به شیواترین و روان ترین روش اموختم .
هنوز تصویر ابراهیم که تبر به دست در حال شکستن بتها بود رو در کتاب دینی به خاطر دارم . تا حالا به معنای ژرف شکستن بت به دست ابراهیم پیامبر فکر نکرده بودم . داستان از اونجا شروع شد که ابراهیم زمانی که همه در حال جشن و خوشگذرانی بودند او تنهای تنها در شهر بود .
یعنی مهری جونم حواست به خودت باشه ، چه کار داری به دیگران ، عقایدشون . تو خدا رو در وجود خودت پیدا کن . شرک و بت های وجودت بشناس . بعد ابراهیم وار با تبر اگاهی همه اونا رو از ریشه بخشکان . اون بت اعظم همون شرک به خداست . از همه عظیمتره . اگه بخای پیروز میدان باشی ،اگه میخوای مثل ابراهیم آتش بر تو گلستان شود ، باید با تمام وجودت خدا رو بشناسی ،درکش کنی .بهش اعتماد کنی .
یادته زمانی تمام روزهای زندگیت رو پشت در دادگاه از این سو به اون سوی میرفتی .به اون پول بده ،با اون یکی صحبت کن ،از یکی تقاصای معرفی یک وکیل خوب و حرفه ای کن . شاکی کی بود ؟؟ نزدیکترین افراد زندگیت .کسانی که از همه چیزت گذشتی تا بتونی اونا رو راضی نگه داری . کسانی که اصلا یک ذره هم فکر نمی کردی بهت از پشت خنجر بزنن . وقتی خوب سرت به سنگ خورد ،وقتی امیدت رو از بنده خدا برداشتی و با گریه و تواضع به درگاه خدا پناه بردی ،با مهربونی دستت رو گرفت ،آغوشش رو باز کرد . وقتی با تمام وجودت معنای این آیه رو درک کردی که بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا .اون وقت معجزه ها بود که در زندگیت رخ داد . انسانهایی در مسیر زندگیت قرار گرفتند که همه دستی بودند از دستان قدرتمند خودش .
یادت میاد چه طوری اولین بار با سایت استاد اشنا شدی ؟ اون جواب گریه های شبانه ات بود که ازش میخواستی هدایتت کنه . شاید سالهای پیش یک جا صحبتهای استاد رو شنیده بودی ولی درکش نکردی و ازش گذشتی ، وقتی در مدارش قرار گرفتی به راحتی جذبش شدی ،فهمیدیش و چه زیبا مسیری هست این مسیر .مسیری پر از عشق و آگاهی . توکل و اعتماد ،آرامش و لذت .
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن
درونم غوغایی به پا بود .نمیدونستم از کجا بنویسم و از چی بنویسم .شروع کردم به نوشتن با نام و یاد خودش .چه حس خوب و نابی داشت این لحظات . لحظات با خودش بودن و از دل نوشتن . خدا جونم میلیاردها بار شکر .
الحمدلله رب العالمین. الرحمن الرحیم، مالک یوم الدین ،ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین .
سلام بر استاد عزیز ودو ستان هم فرکانسی ام
خدایا شکرت که هر روز دارم آگاهی ام نسبت به تو بیشتر میشه بوسیله ی دستی از دستان خودت سید حسین عباس منش
استاد عزیز قبل از اینکه با شما آشنا شوم خدا رو جور دیگه ای عبادت میکردم از سر ترس ،از ترس جهنم و طمع بهشت
ولی حالا خدا رو طور دیگه ای عبادت می کنم به لطف خودش و آگاهی های نابی که شما به ما دادین
از سر عشق خدا رو عبادت می کنم میدونم که خدا در درون منه ومن همیشه ودر همه حال به او وصل هستم چون من جزئی از این انرژی هستم که خدا نام دارد فرمانروای کل جهان قادر متعال آرامش بخش دلها و هیچ برگی بدون اذن رب از درخت نمی افته
خدا رو شکر می کنم برای داشتن چنین خدایی با چنین قوانین ثابتی که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل افکار و باور های ماست وما خالق زندگی خود مان هستیم که این یعنی توحید
استاد عزیز به خدا قسم من بارها برام اتفاق افتاده
در خیلی کارها که تا وقتی روی دیگران حساب باز می کنم کارهام گره خورده
ولی وقتی که روی خدا حساب باز کردم به خودش قسم کارها آنچنان جلو رفته که من به خود گفتم خدایا چرا زود تر به طرف تو نیامدم
خدایا منو ببخش که شرک ورزیدم
خدایا تنها تورو می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا عاشقت هستم 💗💓💗💓
استاد خداوند به شما عمر با ایزد بدهد که اینطور زیبا خدا رو به ما شناسا ندید در پناه الله 🙏🏼🙏🙏🏼🙏🙏🏼💗💓
امروز روز خواستگاری منه و خیلی استرس داشتم که خانواده ها میخوان باهم اشنا بشن. میخواستم قرص بخورم که اروم بشم. گفتم بزار فایل بعدی استاد عباس منش رو گوش بدم. الان خیلی ارومم. چرا باید به قرص تکیه کنم برای ارامش. به خدا توکل میکنم و بهش تکیه میکنم برای ارامشم. مرسی از نشانه ی امروزم که توسط شما از کائنات به من رسید.
سلام استاد
استاد فایل بسیار جالبی بود یک جمله از شما را خیلی دوست داشتم که گفتید حتی روی خودمونم حساب نکنیم فقط روی خدا حساب کنیم …..
تنهااا و تنها منبع قدرت و خیر فقط خداست.
داستانهای حضرت ابراهیم را که میخوانیم به معنای واقعی توکل پی میبریم مانند زمانی که حضرت ابراهیم را برآتش انداختند و جبرئیل آمد اما حضرت ابراهیم از او کمک نخواست و فقط از خدا یاری جست و خدا برای هر بنده ای که اورا بخواند کافی است.
خانم شایسته نمیدانم نوشته ام را میخوانید یا نه اما بسیار قلم زیبایی دارید آنجا که گفتید هر جا موفقیتی را دیدی رد پای توحید را بجویی و هر جا شکستی را دیدی ردپای شرک را در آن پیدا کن تا به این وسیله اصل را از فرع تشخیص دهی و توحید را در عمل اجرا نمایی و توحید را در عمل اجرا نمایی.
خدایا ایمان ما را بیفزا و مارا در راه راست ثابت قدم بدار.
واقعا که در این مسیر بسیار چیزها را آموختم و بهم یادآوری شد. خدایا یاری امان کن تا در هر لحظه حرف و عملمون یکی باشه و برای تو باشه. خدایا شکرت که مارا همواره هدایت میکنی. از خدا میخوام که همواره به یادش باشیم و برای او حرکت کنیم آنوقت خودش برای ما همه چی می شود.
اى یافته از جانب حقّ نعمت و ناز
زنهار مبر پیش کسى دست نیاز
گر خیر خود از غیر خدا میجوئى
شک نیست که ناامید میگردى باز
به نام خدا
سلام خدمت تک تک عزیزانم استادم که همیشه تو قلبمه و خانم شایسته عزیز
این فایل های توحید عملی نمیدونم چرا بیشتر از هر فایل دیگه ای تو گوشت و استخوان من نفوز میکنه واقعا خودم قشششششنگ حس میکنم که درک درستی از فایل های توحید عملی دارم وقتی تو رو دیگران حساب میکنی از مسیر خوشبختی و سعادت دور میشی منم مثل استاد بارها تو دوران مدرسه و جاهای دیگه روی آدما حساب کردم روی دوستام به خدا قسم خدا خودش شاهده که از همون آدما ضربه خوردم واقعا این خدایی که ما داریم واسه هر موضوعی به شدت کافیست یعنی نیاز نداره ما پای کسی رو ببوسیم جلوی کسی خم و راست بشیم به کسی التماس بکنیم چون ما خدایی رو داریم که هممونو به یک اندازه به منبع رزق و ثروت جهان هستی وصل کرده فقط باید ظرفمونو بزرگتر کنیم تا دریافتش کنیم الان که من این حرفو میزنم باید انقدر روی خودم کار کنم که دیگه فقط حرف نباشه باورم باشه باید باور کنم که خدا هست دستمو میگیره و اینکه بقیه چقدر کوچیکن در مقابل خدایی که من میپرستمش عشق فقط خدا معبود خدا رزق خدا همه چی خدا همه چی خودشه همه چی خودشه عاشقتونم
اگر روی غیر خدا حساب کنیم یعنی داریم شرک می ورزیم ! چقدر گفتن این جمله راحته ! اما چند درصد عمل میکنیم؟؟؟ حتی اگر یک ابسیلون عمل کنیم به این حرف یعنی حتی اگر یک ذره اتمی روی خدای خودمون ربّ خودمون حساب کنیم اثرشو و نتیجه شو تو زندگیمون کاملا میبینیم. فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره … و بالعکس
حتی وقتی یک کوچولو و سطحی توحیدی میشیم موحد میشیم روی ربّ خودمون حساب باز میکنیم خودمونو بی هدف و رها شده در دنیا نمیبینیم .انگار باورهای مخرب و شرک آلود چسبیده کف مغزمون شل میشه کنده میشه . و تاثیرش رو هم در زندگی واقعی خودمون میبینیم . خدایا شکرت .شکرت شکرت بخاطر همه چیز به خاطر این مسیر فوق العاده که هدایتم کردی. دیگه دلم نمیخواد یک لحظه هم به عقب برگردم فقط میخوام به سمت پروردگار خودم پابرهنه بدوم ….
با خدا باش و پادشاهی کن/بی خدا باش و هر چه خواهی کن
سلام میکنم به استاد عزیز و دوستان خوبم
از این فایل استاد فهمیدم که اگر فقط به خداوند توکل کنم از هر چیز و هر کسی بی نیاز میشم و باید فقط روی خدا حساب کرد
اگه حساب کنیم به کسی غیر از خدا یعنی داریم شرک می ورزیم و این یعنی از خداوند و از مسیر درست داریم دور میشیم
باید به درون خود نگاه کنیم و ببینیم که در زندگی رو چه چیزی حساب میکنیم
اگه خدا را باور کنیم اگه باور قلبی مون این باشه که خدا همیشه در هر شرایطی از ما حمایت میکنه و فقط بر خدا تکیه کنیم همه چیز بر وفق مراد ما پیش میره
خدایا مارا به راه راست هدایت کن
خدایا کمک کن بتوانیم در مسیر درست گام برداریم
خدایا من تو را از نو پیدا کردم کمکم کن بتونم تورو بیشتر بشناسم و درک بهتری نسبت به تو پیدا کنم
الهی به امید تو.
بسم الله الرحمن رحیم.
توحید عملی(قسمت2)
فایل روز سی و چهارم روزشمار تحول زندگیم.
سلام.
وقت هنگی بخیر.
به قول پیامبر : شرک در دل مومن – نَه دردل کافر(( یعنی کافر که دیگه بحثش جداست از بس که شرک می ورزه)) – مثل راه رفتن مورچه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه.
الله و اکبر،فکرش رُ بکنید؛ باید تا آخرش رُ بریم دیگه. خیلی باید حواسمون باشه ( اگه یه لحظه هم غافل باشیم باید تاوانش رُ بدیم؛مگه نبود یوسف در زندان یه لحظه آزادیش رُ از عزیزمصر خواست)
آخه آدم چه قدر باید مشرک باشه که خدا رُ نا دیده بگیره و پای کسی رُ ببوسه که خدا فقط از طریق او بهش کمک کرده یعنی اون طرف یکی از دستان خدا بوده(حالا گیریمَم نوکارش موفق بوده).این حقشونه که اون بلا سر هر دوتاشون بیاد.نَه اینکه حقشون باشه؛این قانونشه.
👁🗨وایی خدای من اون بُز خوشگله با بَبَییش با چه تمنینه ای داره اون طرف دریاچه راه میرن.
خدایا صد هزار مرتبه شَکرت.
👁🗨وایی خدای من چه موجهایی به یک سو حرکت می کنند؛دارن میرن بپیونددند به دریا.
ما باید یاد بگیریم در زندگیمون روی هیچ کس ، هیچ کس حساب بازنکنیم؛حتی روی پدرمون،برادرمون حتی حتی روی خودمون؛ ما فقط باید روی خدا حساب باز کنیم.
وقتی که ما روی افراد حساب میکنیم داریم شرک میورزیمغ وقتی ما روی هرچی غیر از خداوند حساب می کنیم داریم شرک میورزیم.
👁🗨واه اون بُز نَره چه پُر رویی هست. ولکن نیست بی حیا. نمیره پشت درخت کار رُ تموم کُنه.😄گیر داده به بُزه ، بی غیرت .
بریم سر الص مطلب
خدا به کلام ما کار نداره؛ خدا به نیت ما به قلب ما کار داره.
عِه،موجها پشیمون شدند دارند برعکس حرکت میکنند.
هر وقت ما از راه درست خارج میشیم و باورهامون رُ نسبت به خدا محدود میکنیم و تمرکزمون رُ از روی خدا برمی داریم و روی چیز دیگه ای می گذاریم از همون چیز ضربه می خوریم.
پس:
باخدا باش و پادشاهی کن،بی خدا باش وهرچه خواهی کن.
بنا بر این بیاییم روی مردم حساب نکنیم،روی خودمون هم حساب نکنیم؛بیاییم روی خدای خودمون حساب باز کنیم؛روی پدر ،مادر،خواهرو برادر هم حساب باز نکنیم؛روی خدای اونها حساب بازکنیم.روی قدرتهای دولتی و نظامی هم حساب باز نکنیم ؛روی خدایی که همه ی اون قدرت هارُ به وجود آورده حسابکنیم.
اگر ما باورمون رُ به خدا تقویت کنیم اون قدرت میتونه به راحتی درهای نعمت را بهروی ما باز می کند، سلامتی ما رُ تضمین میکنه، ما رُاز فرش به عرش میرسونه.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ. (5)
امیدوارم در پناه الله یکتا شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
خدا نگهدار.
استاد بزرگوار…در بخش نشانه های امروز امروز بشدت این سوال در ذهنم بود…بهترین کلید برای غلبه بر ترس از اقدام کردن در جهت شکل گیری باورها چیه..و بسیار جالب.فایل توحید عملی بعنوان نشانه برای من قرار گرفت.خداوند رو شکر میکنم که با شما و این خانواده بزرگ و صمیمی آشنا شدم.خیلی خوشحالم یه حس خوب دارم و تجربه حس خوب رو برای همه اعضا ارزومندم.پروردگارا شناخت تو چه لذتی داره..خدایا درک و معنای این جمله که خودشناسی خدا شناسی هست رو چه زیبا پیش روی اسما قرار دادی.خدای من.مهربان و بخشنده من.در دستانت بودن چه حس نابی هست..خدایا.با هرنفسم شکر. مرا به سوی بهترین ها هدایت کن.درک نشانه هایت را آسانتر کن.و بر دانش من بیافزا.خدایا هزاراااااااان بار تو راسپاس
بنام تو ک افریدگار و هدایتگر لحظه هامی…
سلام بر بندگان موحد و پیروان ابراهیم و درود خدا بر قلب هایی ک گسترش دهنده ی توحید هستن و دستی از دستان الله🌷🌼
ایستگاه ۳۴ ام از الهی شدن…
چقدر خوشبخت و بلند اقبال بودم منک هدایت شدم ب جمع عشاق الله ک سبقت میگیرند از هم در شناخت الله و توحیدی شدن…و هر ک ازین منزل ب منزلگه بالاتر میره با ب جا گذاشتن رد پا و دستور العمل هایی ک از چگونگی راه ثبت کرده در تمام این ایستگاه ها ، نقشه ی راهی میده ب دوستان و همراهانی ک درین مسیرند …
دیشب داشتم کامنت دوست عزیزی رو میخوندم چ نکته ی زیبایی رو ازش یاد گرفتم….اینک کامنتی ک‌مینویسیم از ذهن سرچشمه گرفته یا قلب ک جایگاه روح و الله است؟؟؟؟
و این نکته موند تو خاطرم و توشه ی راه میکنم و انشالله هدایت بشم در جای جای این سفر الهی ازش استفاده‌کنم…
توحید … ازین واژه عشق میباره…این واژه معجزه ی زندگی منه…و اولین فایل هایی ک از استاد شنیدم ۶ قسمت توحید عملی بود…
و چ خوش ارتعاشی داده بودم من ک پاگشا شدم ب سایت استاد با فایل های توحید عملی…
راستش ترکیب توحید + عمل رو هیچ جا نشنیده بودم
اولین بار بود ک بهش میخوردم…و ذهن منطقی هم هنگ بود و جز تایید هیچ نمیگفت و او هم تشنه ی دونستن و بیشتر فهمیدن شده بود…
نمیدونم چند بار گوش دادم سریال توحید عملی رو…ولی جز معدود فایل هایی بود ک تا اون زمان عطش شنیدن دوباره و چند باره اشو داشتم…
تا اینک هدایت الهی منو اورد سمت سفرنامه…این برنامه مدون باعث شد تمام مفاهیمی ک جسته و گریخته توی ذهنم بود ب هم زنجیر بشن شبیه تکه هایی از یک پازل زیبا…و کمک بی نهایتی کرد ب من ک عملگرا تر بشم در اجرای قانون و البته کنارش سریال زندگی در بهشت ک جان و جهانم شده از بس پر از زیبایی و اتفاق خوب و حال خوب و فراوانیه…
این یکی دو روزه فهمیدم چقددددددر شخصیتم تغیبر کرده…و چ تغییر خوبی…
متوجه شدم واکنشم ب حرف هایی ک میشنوم چقد مطابق قانون شده…
ب وضوح میبینم علت تمام اتفاقاتی ک میوفته رو نتیجه ی ارتعاش های خودم میدونم…
جوری ک انگار از اول هم این دیدگاه و تفکر ثابتم بوده…
و این پیشرفت برام مایه ی افتخاره…ب قول استاد وقتشه ک سلبریت کنم و این پیشرفت رو جشن بگیرم و بعد از اتمام عهدم برای نوشتن میرم ی شیر و قهوه ی داغ رو اماده میکنم برای خودم و در سکوتی ک پر از صدای خداست مزه مزه میکنم شیر قهوه رو….
اوایل چقد برام نامفهوم بود اجرای قانون و الان حس میکنم راه برام روشن شده و نقشه ی راه برام پر مفهوم تر شده انگار مجهز شدم ب علم نقشه خوانی…
و اینم نتیجه ی تلاش های عااااااشقاااانه ام بوده…از ته قلبم لذت بردم از بودن تو راه …حتی اون روزا ک گیج بودم و ففط شنونده بودم و درکم کمتر بود…
خدا عالمه ک ب محض اشنا شدن با این راه چقد بی مقاومت همراه این راه شدم و الان این راحتی و این نتایح شیرین نتیجه تلاش هاییه ک ثمر داده…
توحید یعنی ب زیبایی های پرادایس نگاه کنی ب زمین چمن پوشش و درختای زیباش و تحسین کنی و ایمان داشته باشی خدایی ک تنها منبع قدرته تو رو هدایت میکنه ب این جنس از لذت…و این روزها منم بارها تجربه بودن درین جنس فضا رو داشتم و بی نهایت شاکر خداوندم برای قوانین ثابت جهان…
توحید ریشه دوانده در جای جای زندگیم… اوایل خیلی سخت بود توحیدی فکر کردن…اونقد فایلای توحید عملی رو گوش کرده بودم ک میتونستم ساعت ها راجع ب توحید حرف بزنم اما پای عمل ک میرسید همون رفتارای اشتباه سر میزد ازم…بعد ک خووب خرابکاری کرده بودم تازه حواسم میومد جاشو شروع میکردم از اگاهی ها پلی ساختن و برگشتن ب حس خوب ولی حالااااااا سر بزنگاه لشکری از سربازای توحیدی توی ذهنم صف میکشن و قد علم میکنن شجاعانه و با افتخار و میگن ماااااا نور هستیم در برابر تاریکی…و فانوس راهم میشن تا از مسیر خارج نشم…و این حس و این سر بزنگاه رسیدن نیروهای خودی نمیزاره اشتباه تصمیم بگیری یا حتی فکر اشتباهی کنی و صدایی ک میپیچه توی قلبم ک تمام اتفاقات زندگی تو بدون استثنا نتیجه ی فرکانس های توست…و این ندا ارومم میکنه و منم در جواب بهش میگم پس اونطوری فکر میکنم ک دوست دارم وارد تجربه ی زیسته ام بشه….و چ مذاکره ی ارامش بخشی…این سپاه الهی ک از اگاهی و نور در وجودم ریشه دار شده فقط و فقط ثمره ی سفرنامه است…
دستان خدا ، باعثین سفر الهی بی نهایت سپاس🌷🌼
و این همون اجرای توحید در عمله…و هرگز تکراری نمیشه شنیدن اگاهی های این فایل های توحیدی…
خدای مهربانم ، حدیث عاشقانه از تو سپاسگزاری میکنه با تمام قلبش…برای تک تک اتفاقات خوبی ک براش میفرستی…
چقد این زندگی زیباست…چقد جهان زیباست…
خدای مهربانم دوستت دارم
پایان
مهری
به نام خالق زیباییها .
سلام به بزرگترین استاد جهان ،مریم نازنین و بهترین دوستان همسفر
سی و چهارمین از سفر معنوی من
چندین بار این فایل رو گوش دادم ،زنگ هشداری بود برای من .مثل آژیر قرمزی درونم شروع کرد به صدا وقتی به این جمله رسید :شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ای بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب هست . ناخودآگاه یاد زمان های افتادم که قدرت رو به بنده خدا میدم. به زبان عبادت و بندگی خدا رو میکنم ولی چشمم به دستهای بنده خداست . در دوران مدرسه یاد گرفتم توحید رو که از اصول دین هست . ولی هیچ کجا این قدر به زیبایی برام روشن نشده بود توحید . بینهایت سپاس از بهترین استاد دنیا که الفبای زندگی رو در مکتبش به شیواترین و روان ترین روش اموختم .
هنوز تصویر ابراهیم که تبر به دست در حال شکستن بتها بود رو در کتاب دینی به خاطر دارم . تا حالا به معنای ژرف شکستن بت به دست ابراهیم پیامبر فکر نکرده بودم . داستان از اونجا شروع شد که ابراهیم زمانی که همه در حال جشن و خوشگذرانی بودند او تنهای تنها در شهر بود .
یعنی مهری جونم حواست به خودت باشه ، چه کار داری به دیگران ، عقایدشون . تو خدا رو در وجود خودت پیدا کن . شرک و بت های وجودت بشناس . بعد ابراهیم وار با تبر اگاهی همه اونا رو از ریشه بخشکان . اون بت اعظم همون شرک به خداست . از همه عظیمتره . اگه بخای پیروز میدان باشی ،اگه میخوای مثل ابراهیم آتش بر تو گلستان شود ، باید با تمام وجودت خدا رو بشناسی ،درکش کنی .بهش اعتماد کنی .
یادته زمانی تمام روزهای زندگیت رو پشت در دادگاه از این سو به اون سوی میرفتی .به اون پول بده ،با اون یکی صحبت کن ،از یکی تقاصای معرفی یک وکیل خوب و حرفه ای کن . شاکی کی بود ؟؟ نزدیکترین افراد زندگیت .کسانی که از همه چیزت گذشتی تا بتونی اونا رو راضی نگه داری . کسانی که اصلا یک ذره هم فکر نمی کردی بهت از پشت خنجر بزنن . وقتی خوب سرت به سنگ خورد ،وقتی امیدت رو از بنده خدا برداشتی و با گریه و تواضع به درگاه خدا پناه بردی ،با مهربونی دستت رو گرفت ،آغوشش رو باز کرد . وقتی با تمام وجودت معنای این آیه رو درک کردی که بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا .اون وقت معجزه ها بود که در زندگیت رخ داد . انسانهایی در مسیر زندگیت قرار گرفتند که همه دستی بودند از دستان قدرتمند خودش .
یادت میاد چه طوری اولین بار با سایت استاد اشنا شدی ؟ اون جواب گریه های شبانه ات بود که ازش میخواستی هدایتت کنه . شاید سالهای پیش یک جا صحبتهای استاد رو شنیده بودی ولی درکش نکردی و ازش گذشتی ، وقتی در مدارش قرار گرفتی به راحتی جذبش شدی ،فهمیدیش و چه زیبا مسیری هست این مسیر .مسیری پر از عشق و آگاهی . توکل و اعتماد ،آرامش و لذت .
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن
درونم غوغایی به پا بود .نمیدونستم از کجا بنویسم و از چی بنویسم .شروع کردم به نوشتن با نام و یاد خودش .چه حس خوب و نابی داشت این لحظات . لحظات با خودش بودن و از دل نوشتن . خدا جونم میلیاردها بار شکر .
الحمدلله رب العالمین. الرحمن الرحیم، مالک یوم الدین ،ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین .
در پناه حق