اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا واقعا شرک مانند راه رفتن مورچه ای سیاه روی سنگ سیاه در شب تاریک است!!!!!
امروز خدا را سپاسگزارم که بعد از سپاسگزاری های فراوان در خواب و بیداری پاشنه آشیلی که ترمز من بوده پیدا کردم و باور دارم که از همین لحظه انفجار های شادی آفرین سلامتی آفرین در وجود من رخ خواهد داد چند روزی بود همچین احساسی نداشتم و حس غربت می کردم تو زندگی و انگار که داره بدنم را عفونت فرا می گیره و همش بخودم می گفتم بخاطر کدوم باورم است؟
چرا؟
چرا؟
بحمد و سپاس الهی و آگاهی هایی که امروز در این فایل توحید عملی 2 یا تمرکز برنکات مثبت 10 به من داد یافتم این باور مخرب را!!!!!
من خیلی خیلی خیلی روی درآمد و موفقیت مالی کار کردم و در این بعد فقط روی خدا حساب میکردم و به در آمدهای بسیار عالیی رسیدم و ولی این درآمد ها پایدار نبود و تا پول می آمد سریع هم میرفت، حالا اینو بشنوید که من در وجودم یک باور عمیقی داشتم که فلان کار را اگه ادامه بدی عاقبت بخیر نمیشی، فلانی را میبینی، سر همینکار همه پولشو از دست داد بدهکار شد نابود شد و…..
حالا حالا حالا من خودمم هم به همون فلان کار مبتلا شده بودم ولی مثل فلانی هرروزه اون کار مخرب را انجام نمیدادم ولی شاید 6 ماه یکبار پیش می اومد که دست به اونکار بزنم ولی از این ور باورم بر مخرب بودن و نابود کننده بودن این کار خیلی خیلی قوی بود حدود 1000 بار بار قویتر از دیگر آدمها باور داشتم که این کار عاقبت به خیر نمیکنه !!!!
یه چیز مهتر این بود که تو همون بعد فلانکار، لذتی که میتونستم اونو از طریق خدا کسب کنم، از طریق خدا از بی نهایت راه الهی به دست بیارم میگفتم فقط این منو به خواستم میرسونه، واییییییییی امروز سر گوش دادن این فایل ارزش فقط را فهمیدم،
((( فقط فقط برای خداست!!!)))
همیشه روی اما، اگر، شاید، باید، ولی و…. خیلی کار کردم و امروز که توحیدی تر شدم قدرت فقط که مختص خداست و غیر از هیچکس و هیچ چیزی لیاقتشو نداره را فهمیدم!!!
دو ماه هست که دارم جدی روی خودم کار میکنم ولی از دیروز متوجه شدم که باید از خودشناسی شروع کنم و فقط اطلاعات رو روی هم انباشته نکنم باید از باورهای توحیدی شروع کنم و باور رو بسازم که تمام اتفاقات زندگیم بوسیله فرکانس های خودم وارد زندگیم شده و این اولین چیزی هست که من باید عمیق درکش کنم و بسازمش و ایمان دارم که با پذیرش کامل این اصل درهای زیادی به روی من باز میشه اینکه درک کنم من خالق هستم و با افکارم و فرکانس هام قادرم خلق کنم واقعا چرا ذهن در مقابل همین یه جمله مقاومتش زیاده؟ خیلی با ذهنم در این مورد صحبت کردم تا کوتاه بیاد ولی یاد یه جمله از خانم شایسته افتادم که نوشته بودن که طبیعت یه حیوان وحشی رو نمیشه تغییر داد و اون رو اهلی کرد و ذهن هم طبیعتش دقیقا اینطوری هست و درگیر حاشیه و نجواست نمیشه طبیعتش رو تغییر داد بلکه باید آگاهانه عمل کرد وقتی یاد جمله خانم شایسته افتادم خیلی احساسم خوب شد و متوجه شدم دقیقا باید مثل همون حیوان وحشی که ما با احتیاط در باغ وحش ازش نگهداری میشه با ذهن هم باید آگاهانه رفتار کنم و آگاهانه کنترلش کنم نه اینکه ولش کنم چون مطمئنا مانند اون حیوان وحشی زندگیم رو چنان تکه تکه میکنه که مثل الان به سختی میتونم تشخیص بدم کدوم تکه رو دوباره کجا وصل کنم و برام واقعا جمع و جور کردنش سخت هست ولی خوب من کوتاه نمیام و هر طور که شده خودم رو سر پا نگه میدارم و آگاهانه ذهنم رو کنترل میکنم آخه این تضادها وقتی بوجود آمد که من از قانون بی خبر بودم ولی الان که فهمیدم دنیا بی حساب و کتاب نیست و همه چی دست خودمه و من باید زندگیم رو هر طور که میخوام خلق کنم دیگه توجیهی وجود نداره که کوتاه بیام و زندگیم رو نسازم بلکه با سعی و تلاش آگاهانه و جدیت شروع میکنم و فقط حواسم به کنترل ذهنم و فرکانس هام هست اول خودم رو خوب میشناسم وبعد بقیه باورها رو روی این باور توحیدی میسازم خدایا سپاسگزارم برای اینهمه آگاهی ناب که در این سایت توحیدی هست
استاد چقدر من از فایلهای توحیدی شما لذت میبرم بیشتر از تمام فایلهاتون شاید چون هنوز خدا را کامل نشناخته ام ..ولی خدای که تازگیا با او آشنا شدم خیلییی خدای مهربانی است که فقط از من ارامشم را میخواهد و در یک کلام حال خوبم را
یادم می آید من هم روزی به یکی نزدیکانم خیلی نزدیک درخواستی کردم و انقدر به او اعتماد داشتم و از او تشکر میکردم که یادم رفت کی تمام قدرت را دادم دست او غیر از خدا قدرت را به کسه دیگری واگذار کردم خدا میداند چ بلای سرم اورد آن شب ضربه ای از او خوردم که این موضوع را با تمام وجودم درک کردم که چی شد?اصلا چرا?
تا مدتها در شک بودم و دعا دعا میکردم که فقط بروم از آنجا
جدا از این ضربهای زیادی از آدما خوردم برادر و خواهر و مادر و پدر هیچ کدومشان فرقی نمیکند از هر که ضربه خوردم نتیجه شرکم بود ..و من این موضوع را خیلی قشنگ فهمیدم در واقع خدا با محکم کوبیدن در ذهنم این را به من یاد داد البته که خدای من خدای خوبیهاست خدای مهربان من فقط برایم بهترینها را میخواد چرا که اگر نمیخواست اینجا نبودم
میخوایم از همه دوستان خوبم و استاد عزیز سپاس گذاری کنم خصوصا خدای مهربانم ..
خدایا
کاری بکن که دل قرار بگیرد
ای مهربان بی منت
ما را چنان نگران خودت کن که هیج جاذبه ای نگاهمان را از تو نگیرد .
خدایا،خواستهایمان را دگرگون کن.ما را مالک بزرگ ترین ثروت زمین، یعنی همه ی نخواستن ها قرار ده
ای خدای یوسف
برای اینکه دل به زلیخای وسوسه نسپاریم ،به جلوه ای از جمال تو محتاجیم.
ای مخطب شکوه های پنهان
تو اگر نباشی به که می توان گفت حرف های را که به هیجکس نمیتوان گفت?
خدایا
به ما چنان فراستی عطا کن که عشق را از هوس بازشناسیم و نور رحمان را از انار شطیان تمیز دهیم و میان حقیقت و باطلِ حقیقت اندود فرق بگذاریم .
ای خدای قنوت های تب دار
تو چ نزدیکی آن زمان که دست ها به سوی تو بالا می آید !پای ما را از زمین بکن
ای خداوند سامع الاصوات
کاش می شد آوای اجابت تورا در طنین دعاهایمان بشناسم..
خوشحالم که با استاد وسایت ایشون و دوستان خوبی همچون شما آشنا شدم.
زندگیم رنگ و بوی دیگری گرفت.
از روزی که این سفر پربرکت شروع شد به خودم عهد کردم برای هر روز این سفر یک کامنت بگذارم و اینکار را انجام دادم و خدا را شکر ترسم بابت نوشتن و کامنت گذاشتن ریخت.
اگر بخوام از زندگی و نادانی های خودم تعریف کنم باید حداقل یک کتاب ۵۰۰ صفحه ای بنویسم.
و به همین بسنده میکنم که من بدبخت شده وام های بانکی و گاهی پول اشخاص هستم.
گاهی فکر میکردم که وام گرفتن هنره به همین دلیل هر بانکی که میشد وام گرفتم.
و موقعی متوجه شدم که بالغ بر ۵۰۰میلیون بدهی جمع شد و اینکه پس از ۵سال هنوز درگیرم و هنوز از شر وام بانکی رها نشده ام.
در آخر تشکر میکنم از استاد خوبم و همچنین شما دوستان عزیزم.
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم منم واقعا از ته دلم میخوام خداوند منو هدایت کنه به مسیر مستقیم و توحیدی ومن را از هرچه شرک درونم هست خلاص کنه و من را توحیدی کنه کمکم کنه همیشه موحد به خودش باشم
من ارتباطم با دوستی ک همیشه کمک میخواسم و بی منت کمکم میکرد قطع شد یعنی ی جورایی خ کمرمگ شد ارتباطمون و من چقدررر گریه کردم فک میکردم دیگه کسی مثل این دوستم نیس کمکم کنه ک متوجه شرکم شدم و بلافاصله جلو افکارمو گرفتم و خدا ی فرشته دیگه وارد زندگیم کرد ک راهکارای عالی بهم داد و خوشحالم اونروز ارتباطم با اون دوستم کم شد
چون الان هردوتا دوستم درکنارمن? از جفتشون کمک میگیرم.
ی بارم روی ی اعضای خونوادم حساب کردم برای کاری ک بدجور بهم زد کارمو منم ب خدا توکل کردم و از راهی ک فک نمیکردم بم نیرو رسوند ک خیلی خیلی بهتر شد برام ک اون فرد مدنظرم کمکم نکرد.
این فایل یکی از بهترین فایل های استاده. تقریبا هر چند روز یک بار میکسی که از این فایل تو گوشیم دارم گوش میدم. چند وقت پیش که داشتم فکر میکردم دیدم ریشه تمامی باورها به باور توحیدی میرسه. یعنی وقتی میخوای باور لیاقت، باور راحت پول دراوردن و اسون بودن کارها، باور فراوانی پول و ثروت و نعمت و مشتری یا باور معنوی بودن ثروت و در کل هر باوری رو بسازی، اخرش به باور توحیدی میرسی و میبینی که اصل کار همون ایمان و باور قوی به قدرت خداست. اگر اون ایمان محکم و ریشه ای باشه واقعا ساختن باورهای دیگه کاری نداره. این باور میشه یک پایه محکم که بتونی روی این پایه هرچی خواستی بسازی و بالا بری.
مثلا وقتی میخوای باور لیاقت بسازی وقتی بدونی خداوند تنها منبع قدرت در این جهان هست و توام از همین منبع نیرو تجلی پیدا کردی، به ارزش خودت پی میبری و خودت رو بطور ذاتی ارزشمند باور میکنی. وقتی میخوای باور راحت پول دراوردن بسازی باید به این یقین برسی که همه چیز تحت کنترل و فرمان خداوند یکتا و یگانه است خدایی که بر همه چیز قدرت داره و همه کارارو در جهان به اسونی انجام میده بدون هیچ سختی و پیچیدگی پس این خدا زندگی تورو هم میتونه خیلی راحت جلو ببره و همه خواسته هاتو به اسونی فراهم کنه. باور فراوانی هم که خانم شایسته خیلی زیبا ارتباطش رو با ایمان و باور توحیدی در یکی از برگ های سفرنامه توضیح داد که واقعا از خوندنش لذت بردم.
واقعا اگر این ایمان نباشه ساختن هیچ باوری فایده نداره. امروز داشتم با عزیزدلم درمورد افراد موفق و ثروتمند حرف میزدم موضوع حرف به اینجا رسید که انها باورشون چقدر قویه. من گفتم من اصن فکر نمیکنم انها خیلی دقیق درمورد باور فراوانی یا سایر باورهای قدرتمندکننده اطلاع داشته باشن چیزی درمورد این باورها نمیدونن ایشون هم تایید کرد گفت اره این افراد مهم ترین عامل موفقیتشون باور به خودشونه که در واقع همون باور توحیدی و ایمان خالص و عدم تکیه کردن به دیگران میشه. واقعا همین باور اصل و ریشه تمام موفقیت هاست.
خدایا کمکمون بتونیم مثل حضرت ابراهیم ایمانی خالص و توحیدی داشته باشیم که همراه با عمل صالح باشه. الهی آمین
سلام به استادعباس منش عزیز و تمامی دوستان و همراهان دراین خانواده بزرگ.
خدای مهربانم رو شکر می کنم که در روز ٣۴ از این سفرنامه پربرکت به من توفیق داد دراین مکان مقدس که هر گوشه ش به عطر خوش توحید آغشته س ردپایی هرچند کمرنگ از خودم باقی بزارم تا سالها بعد از دیدن سیر تکاملم لذت ببرم.
من هم مثل اکثر دوستان وقتی به زندگی گذشته م نگاه میکنم شرک رو به وضوح در جای جای زندگیم می بینم.روزهایی رو می بینم که به غیر خدا متوسل شدم و نتیجه س جز سرخوردگی و یاس نبود و بالعکس روزهایی که از خدای عزیز و مهربانم خواستم و به جرات میتونم بگم که هرچی رو ازش خواستم به من داد و اکثر داشته های امروزم خواسته های دیروزم هستند.پس حالا که بدون دونستن قوانین و ناآگاهانه انقدر نعمت به من داده دیگه الان که قوانین رو میدونم و آگاهانه دارم رو خودم کار میکنم ببین چه ها که برام نمیکنه…
خدای مهربانم، سپاسگزارم که لایق دونستی به این راه الهی هدایتم کنی
سپاسگزارم که توفیق شکرگزاری رو در هر روز نصیبم میکنی
کمکم کن که بهتر بشناسمت.دستمو بگیر و تو این راه پرپیچ و خم مراقبم باش.
چقدر این روزها با وجودت، با حضور لحظه به لحظه ت تو زندگیم حالم خوبه.
تو را می پرستم و از تو هدایت می طلبم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی
ای تنها منبع خیر دنیا هدایتم کن که هر لحظه فقط روی تو حساب کنم نه بنده هایت نه روی خودم
الان می دونم چرا استاد میگه این باور رو در خودت به وجود بیار که توانایی حل هر مسئله ای رو داری و تمام باورها باورهایی است که نشان از خدا داره و بقیه باورها ناشی از نبود خدا در ذهنمان است . من به خدا وصلم و هر خواسته ای رو از خود مقدسش می خوام .
ممنونم استاد عزیزم این فایل یکی از بی نظیرترین فایلهای دنیاست. سپاس گذارم
سفرنامه روز سی و چهارم
واقعا واقعا شرک مانند راه رفتن مورچه ای سیاه روی سنگ سیاه در شب تاریک است!!!!!
امروز خدا را سپاسگزارم که بعد از سپاسگزاری های فراوان در خواب و بیداری پاشنه آشیلی که ترمز من بوده پیدا کردم و باور دارم که از همین لحظه انفجار های شادی آفرین سلامتی آفرین در وجود من رخ خواهد داد چند روزی بود همچین احساسی نداشتم و حس غربت می کردم تو زندگی و انگار که داره بدنم را عفونت فرا می گیره و همش بخودم می گفتم بخاطر کدوم باورم است؟
چرا؟
چرا؟
بحمد و سپاس الهی و آگاهی هایی که امروز در این فایل توحید عملی 2 یا تمرکز برنکات مثبت 10 به من داد یافتم این باور مخرب را!!!!!
من خیلی خیلی خیلی روی درآمد و موفقیت مالی کار کردم و در این بعد فقط روی خدا حساب میکردم و به در آمدهای بسیار عالیی رسیدم و ولی این درآمد ها پایدار نبود و تا پول می آمد سریع هم میرفت، حالا اینو بشنوید که من در وجودم یک باور عمیقی داشتم که فلان کار را اگه ادامه بدی عاقبت بخیر نمیشی، فلانی را میبینی، سر همینکار همه پولشو از دست داد بدهکار شد نابود شد و…..
حالا حالا حالا من خودمم هم به همون فلان کار مبتلا شده بودم ولی مثل فلانی هرروزه اون کار مخرب را انجام نمیدادم ولی شاید 6 ماه یکبار پیش می اومد که دست به اونکار بزنم ولی از این ور باورم بر مخرب بودن و نابود کننده بودن این کار خیلی خیلی قوی بود حدود 1000 بار بار قویتر از دیگر آدمها باور داشتم که این کار عاقبت به خیر نمیکنه !!!!
یه چیز مهتر این بود که تو همون بعد فلانکار، لذتی که میتونستم اونو از طریق خدا کسب کنم، از طریق خدا از بی نهایت راه الهی به دست بیارم میگفتم فقط این منو به خواستم میرسونه، واییییییییی امروز سر گوش دادن این فایل ارزش فقط را فهمیدم،
((( فقط فقط برای خداست!!!)))
همیشه روی اما، اگر، شاید، باید، ولی و…. خیلی کار کردم و امروز که توحیدی تر شدم قدرت فقط که مختص خداست و غیر از هیچکس و هیچ چیزی لیاقتشو نداره را فهمیدم!!!
فففففففففقققققققققققققققققققققققققققققققطططططططططططططط خخخخخخدددددددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام به دوستان خوبم
روز سی و چهارم
دو ماه هست که دارم جدی روی خودم کار میکنم ولی از دیروز متوجه شدم که باید از خودشناسی شروع کنم و فقط اطلاعات رو روی هم انباشته نکنم باید از باورهای توحیدی شروع کنم و باور رو بسازم که تمام اتفاقات زندگیم بوسیله فرکانس های خودم وارد زندگیم شده و این اولین چیزی هست که من باید عمیق درکش کنم و بسازمش و ایمان دارم که با پذیرش کامل این اصل درهای زیادی به روی من باز میشه اینکه درک کنم من خالق هستم و با افکارم و فرکانس هام قادرم خلق کنم واقعا چرا ذهن در مقابل همین یه جمله مقاومتش زیاده؟ خیلی با ذهنم در این مورد صحبت کردم تا کوتاه بیاد ولی یاد یه جمله از خانم شایسته افتادم که نوشته بودن که طبیعت یه حیوان وحشی رو نمیشه تغییر داد و اون رو اهلی کرد و ذهن هم طبیعتش دقیقا اینطوری هست و درگیر حاشیه و نجواست نمیشه طبیعتش رو تغییر داد بلکه باید آگاهانه عمل کرد وقتی یاد جمله خانم شایسته افتادم خیلی احساسم خوب شد و متوجه شدم دقیقا باید مثل همون حیوان وحشی که ما با احتیاط در باغ وحش ازش نگهداری میشه با ذهن هم باید آگاهانه رفتار کنم و آگاهانه کنترلش کنم نه اینکه ولش کنم چون مطمئنا مانند اون حیوان وحشی زندگیم رو چنان تکه تکه میکنه که مثل الان به سختی میتونم تشخیص بدم کدوم تکه رو دوباره کجا وصل کنم و برام واقعا جمع و جور کردنش سخت هست ولی خوب من کوتاه نمیام و هر طور که شده خودم رو سر پا نگه میدارم و آگاهانه ذهنم رو کنترل میکنم آخه این تضادها وقتی بوجود آمد که من از قانون بی خبر بودم ولی الان که فهمیدم دنیا بی حساب و کتاب نیست و همه چی دست خودمه و من باید زندگیم رو هر طور که میخوام خلق کنم دیگه توجیهی وجود نداره که کوتاه بیام و زندگیم رو نسازم بلکه با سعی و تلاش آگاهانه و جدیت شروع میکنم و فقط حواسم به کنترل ذهنم و فرکانس هام هست اول خودم رو خوب میشناسم وبعد بقیه باورها رو روی این باور توحیدی میسازم خدایا سپاسگزارم برای اینهمه آگاهی ناب که در این سایت توحیدی هست
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
سلام صبح زیباتون بخیر
استاد چقدر من از فایلهای توحیدی شما لذت میبرم بیشتر از تمام فایلهاتون شاید چون هنوز خدا را کامل نشناخته ام ..ولی خدای که تازگیا با او آشنا شدم خیلییی خدای مهربانی است که فقط از من ارامشم را میخواهد و در یک کلام حال خوبم را
یادم می آید من هم روزی به یکی نزدیکانم خیلی نزدیک درخواستی کردم و انقدر به او اعتماد داشتم و از او تشکر میکردم که یادم رفت کی تمام قدرت را دادم دست او غیر از خدا قدرت را به کسه دیگری واگذار کردم خدا میداند چ بلای سرم اورد آن شب ضربه ای از او خوردم که این موضوع را با تمام وجودم درک کردم که چی شد?اصلا چرا?
تا مدتها در شک بودم و دعا دعا میکردم که فقط بروم از آنجا
جدا از این ضربهای زیادی از آدما خوردم برادر و خواهر و مادر و پدر هیچ کدومشان فرقی نمیکند از هر که ضربه خوردم نتیجه شرکم بود ..و من این موضوع را خیلی قشنگ فهمیدم در واقع خدا با محکم کوبیدن در ذهنم این را به من یاد داد البته که خدای من خدای خوبیهاست خدای مهربان من فقط برایم بهترینها را میخواد چرا که اگر نمیخواست اینجا نبودم
میخوایم از همه دوستان خوبم و استاد عزیز سپاس گذاری کنم خصوصا خدای مهربانم ..
خدایا
کاری بکن که دل قرار بگیرد
ای مهربان بی منت
ما را چنان نگران خودت کن که هیج جاذبه ای نگاهمان را از تو نگیرد .
خدایا،خواستهایمان را دگرگون کن.ما را مالک بزرگ ترین ثروت زمین، یعنی همه ی نخواستن ها قرار ده
ای خدای یوسف
برای اینکه دل به زلیخای وسوسه نسپاریم ،به جلوه ای از جمال تو محتاجیم.
ای مخطب شکوه های پنهان
تو اگر نباشی به که می توان گفت حرف های را که به هیجکس نمیتوان گفت?
خدایا
به ما چنان فراستی عطا کن که عشق را از هوس بازشناسیم و نور رحمان را از انار شطیان تمیز دهیم و میان حقیقت و باطلِ حقیقت اندود فرق بگذاریم .
ای خدای قنوت های تب دار
تو چ نزدیکی آن زمان که دست ها به سوی تو بالا می آید !پای ما را از زمین بکن
ای خداوند سامع الاصوات
کاش می شد آوای اجابت تورا در طنین دعاهایمان بشناسم..
سید مهدی شجاعی
بنام خداوند یکتا
خوشحالم که با استاد وسایت ایشون و دوستان خوبی همچون شما آشنا شدم.
زندگیم رنگ و بوی دیگری گرفت.
از روزی که این سفر پربرکت شروع شد به خودم عهد کردم برای هر روز این سفر یک کامنت بگذارم و اینکار را انجام دادم و خدا را شکر ترسم بابت نوشتن و کامنت گذاشتن ریخت.
اگر بخوام از زندگی و نادانی های خودم تعریف کنم باید حداقل یک کتاب ۵۰۰ صفحه ای بنویسم.
و به همین بسنده میکنم که من بدبخت شده وام های بانکی و گاهی پول اشخاص هستم.
گاهی فکر میکردم که وام گرفتن هنره به همین دلیل هر بانکی که میشد وام گرفتم.
و موقعی متوجه شدم که بالغ بر ۵۰۰میلیون بدهی جمع شد و اینکه پس از ۵سال هنوز درگیرم و هنوز از شر وام بانکی رها نشده ام.
در آخر تشکر میکنم از استاد خوبم و همچنین شما دوستان عزیزم.
شادو پیروز باشید
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم منم واقعا از ته دلم میخوام خداوند منو هدایت کنه به مسیر مستقیم و توحیدی ومن را از هرچه شرک درونم هست خلاص کنه و من را توحیدی کنه کمکم کنه همیشه موحد به خودش باشم
سلام وقت بخیر
روز سی و چهارم سفرنامه:
چ فایل خوبی بود
کلا فایلای توحیدی استاد خیلی زیبا هستند.
منم تجربشو داشتم رو دیگری حساب کردن رو.
تابستون ک مشکل بزرگی برام پیش اومده بود
من ارتباطم با دوستی ک همیشه کمک میخواسم و بی منت کمکم میکرد قطع شد یعنی ی جورایی خ کمرمگ شد ارتباطمون و من چقدررر گریه کردم فک میکردم دیگه کسی مثل این دوستم نیس کمکم کنه ک متوجه شرکم شدم و بلافاصله جلو افکارمو گرفتم و خدا ی فرشته دیگه وارد زندگیم کرد ک راهکارای عالی بهم داد و خوشحالم اونروز ارتباطم با اون دوستم کم شد
چون الان هردوتا دوستم درکنارمن? از جفتشون کمک میگیرم.
ی بارم روی ی اعضای خونوادم حساب کردم برای کاری ک بدجور بهم زد کارمو منم ب خدا توکل کردم و از راهی ک فک نمیکردم بم نیرو رسوند ک خیلی خیلی بهتر شد برام ک اون فرد مدنظرم کمکم نکرد.
شاد باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سفرنامه روز سی و چهارم – توحید عملی قسمت 2
این فایل یکی از بهترین فایل های استاده. تقریبا هر چند روز یک بار میکسی که از این فایل تو گوشیم دارم گوش میدم. چند وقت پیش که داشتم فکر میکردم دیدم ریشه تمامی باورها به باور توحیدی میرسه. یعنی وقتی میخوای باور لیاقت، باور راحت پول دراوردن و اسون بودن کارها، باور فراوانی پول و ثروت و نعمت و مشتری یا باور معنوی بودن ثروت و در کل هر باوری رو بسازی، اخرش به باور توحیدی میرسی و میبینی که اصل کار همون ایمان و باور قوی به قدرت خداست. اگر اون ایمان محکم و ریشه ای باشه واقعا ساختن باورهای دیگه کاری نداره. این باور میشه یک پایه محکم که بتونی روی این پایه هرچی خواستی بسازی و بالا بری.
مثلا وقتی میخوای باور لیاقت بسازی وقتی بدونی خداوند تنها منبع قدرت در این جهان هست و توام از همین منبع نیرو تجلی پیدا کردی، به ارزش خودت پی میبری و خودت رو بطور ذاتی ارزشمند باور میکنی. وقتی میخوای باور راحت پول دراوردن بسازی باید به این یقین برسی که همه چیز تحت کنترل و فرمان خداوند یکتا و یگانه است خدایی که بر همه چیز قدرت داره و همه کارارو در جهان به اسونی انجام میده بدون هیچ سختی و پیچیدگی پس این خدا زندگی تورو هم میتونه خیلی راحت جلو ببره و همه خواسته هاتو به اسونی فراهم کنه. باور فراوانی هم که خانم شایسته خیلی زیبا ارتباطش رو با ایمان و باور توحیدی در یکی از برگ های سفرنامه توضیح داد که واقعا از خوندنش لذت بردم.
واقعا اگر این ایمان نباشه ساختن هیچ باوری فایده نداره. امروز داشتم با عزیزدلم درمورد افراد موفق و ثروتمند حرف میزدم موضوع حرف به اینجا رسید که انها باورشون چقدر قویه. من گفتم من اصن فکر نمیکنم انها خیلی دقیق درمورد باور فراوانی یا سایر باورهای قدرتمندکننده اطلاع داشته باشن چیزی درمورد این باورها نمیدونن ایشون هم تایید کرد گفت اره این افراد مهم ترین عامل موفقیتشون باور به خودشونه که در واقع همون باور توحیدی و ایمان خالص و عدم تکیه کردن به دیگران میشه. واقعا همین باور اصل و ریشه تمام موفقیت هاست.
خدایا کمکمون بتونیم مثل حضرت ابراهیم ایمانی خالص و توحیدی داشته باشیم که همراه با عمل صالح باشه. الهی آمین
به نام الله یکتا
سلام به استادعباس منش عزیز و تمامی دوستان و همراهان دراین خانواده بزرگ.
خدای مهربانم رو شکر می کنم که در روز ٣۴ از این سفرنامه پربرکت به من توفیق داد دراین مکان مقدس که هر گوشه ش به عطر خوش توحید آغشته س ردپایی هرچند کمرنگ از خودم باقی بزارم تا سالها بعد از دیدن سیر تکاملم لذت ببرم.
من هم مثل اکثر دوستان وقتی به زندگی گذشته م نگاه میکنم شرک رو به وضوح در جای جای زندگیم می بینم.روزهایی رو می بینم که به غیر خدا متوسل شدم و نتیجه س جز سرخوردگی و یاس نبود و بالعکس روزهایی که از خدای عزیز و مهربانم خواستم و به جرات میتونم بگم که هرچی رو ازش خواستم به من داد و اکثر داشته های امروزم خواسته های دیروزم هستند.پس حالا که بدون دونستن قوانین و ناآگاهانه انقدر نعمت به من داده دیگه الان که قوانین رو میدونم و آگاهانه دارم رو خودم کار میکنم ببین چه ها که برام نمیکنه…
خدای مهربانم، سپاسگزارم که لایق دونستی به این راه الهی هدایتم کنی
سپاسگزارم که توفیق شکرگزاری رو در هر روز نصیبم میکنی
کمکم کن که بهتر بشناسمت.دستمو بگیر و تو این راه پرپیچ و خم مراقبم باش.
چقدر این روزها با وجودت، با حضور لحظه به لحظه ت تو زندگیم حالم خوبه.
قلبم میلرزه از اینهمه شور و شوق و انرژی
خداجوووونم شکرت…
به نام خدای نزدیک و بخشنده
تو را می پرستم و از تو هدایت می طلبم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی
ای تنها منبع خیر دنیا هدایتم کن که هر لحظه فقط روی تو حساب کنم نه بنده هایت نه روی خودم
الان می دونم چرا استاد میگه این باور رو در خودت به وجود بیار که توانایی حل هر مسئله ای رو داری و تمام باورها باورهایی است که نشان از خدا داره و بقیه باورها ناشی از نبود خدا در ذهنمان است . من به خدا وصلم و هر خواسته ای رو از خود مقدسش می خوام .
ممنونم استاد عزیزم این فایل یکی از بی نظیرترین فایلهای دنیاست. سپاس گذارم
با نام و یاد خدا
سلام و درود بی پایان
خدایا من تسلیم تو هستم و به هر خیر و برکتی که از تو به من برسد به آن محتاجم .
” آری هر کس که خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است ، نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند ”
در پناه رب العالمین باشید .