اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر خوشحالم که یه ویدئو دیگه از شما می بینم. چقدر به این حرفا نیاز.داشتم و الان چقدر بهتر میفهمم که دلیل عدم پیشرفت هام چی بوده. الان میفهمم که. اطرافیانم چطور قدرت خدا رو برام با حرفاشون کم. کردن و چقدر دوست دارم قدرت این خدای نامتناهی
باسلام وخسته نباشیدازاستادعزیزمان که خداراشکرهمیشه به فکرماهست درهمه حال ودرهمه زمان فقط میخواستم اینوبگم ازاینکه به فکرما هستن ممنونم هرهفته برایمان فیلم یافایل صوتی ازخودشون به اشتراک میزارن ایشان لطف دارن درحق مابسیارممنونم ازبابت همه چیزموفق باشید
الان که دارم پینویسم یادم نیست که دقیقا چند روز پیش این فایل بارگذاری شد ولی همون شب که این فایلو گوش کردم ساعت 9 شب بود و وقتی تموم شد یه سیل از تجربه های گذشته ام جلوی چشمم مرور شد و شاید باورتون نشه که نزدیک به 40 صفحه از دفترم رو تا ساعت 5 صبح همان روز پر گردم از تجربیاتی که سال ها در مدرسه و سرکار و ورزش و بین دوستان و فامیل نوشتم و دیدم دقیقا وقتی به کسی و چیزی غیر خودم و خدا وابسته شدم چطور ضربه های شدید روحی خوردم و نزدیک به 200 تجربه از خودم نوشتم که چه کارهایی و رفتارهایی برای جلب توجه دیگران کردم که ان ها با نظر تایید و تحسین و تشویقی که به من بکنند خلاء های احشاسی من من عدم حس دوست داشتنی بودن و ارزشمندی و قابل احترام بودن را پر کنند و دیدم در تمام تجربیات زندگییم که دقیقا وقتی کاری میکردم برای جلب توجه روی دیگران و دوستان و خانواده حساب میکردم که خلاء های احساشی منو پر کنند وقتی انتظار توجه داشتم بیتوجهی دیدم وقتی انتظار تشویق داشتم مسخره شدم و با تمام وجود ضرر هایی که این فکر و وابستگی به کسی و چیزی غیر خدا و خودم کردم چطور از همون نقاط بدترین ضربه های جسمی و روحی رو تحمل کردم و من بعد دیدن این فایل حدود 3 روز در کمای فکری بودم و در اون سه روز با هیچ کسی حرف نزدم و واقعا اشک ریختم که چطور اینقدر خودمو برای کسانی که بی اررش بودن خوار و خفیف و حقیر کردم و اینقدر به خودم و خدام بی احترامی کردم و استاد خیلی ازت ممنونم و واقعا از خدام سپاسگذارم که جواب منو داد و خودم برای خودم راه کار پیدا کردم و هر وقت کاری میکنم و رفتاری میکنم که از درون میدونم دارم روی اون فرد یا چیز حساب میکنم سریعا جلوی خودمو میگیرم و سریعا با خدا صحبت میکنم و مثلا تا الان کلی تلاش میکردم که دیگران منو دوست داشته باشن تا حس کنم دوست داشتنی هستم و هر باری که روی نظر ان ها حساب کردم و وابسته ان ها شدم ضربه خوردم از این به بعد برای خدا ناز میکنم و اون کلی منو تحویل میگیره و میگه پسر تو خیلی با لیاقتی تو زییاترین و خوشگل تزین پسری هستی که افریدم و بعد منو بغل میکنه خدا و میبوسه و توی این چند وقته اینقدر این کار رو تکرار کردم که خلاء های احساسیم پر شده و الان از درون خودم خورشید حس ارزشمندی و دوست داشتنی بودنم و دیگر نیازی برای حساب گردن روی دیگران ندارم و فقط وابسته به خودم و خداوند مهربان و بخشنده هستم و افتخار میکنم که خداوند جواب منو داد اون روز ها و شب هایی که اشک میریختم و میگفتم چرا من اخه چرا باید اینطوری زندگی کنم مگه بقیه چی دارن که من ندارم و الان جوابمو داد ممنونم که خوندین و از همتون سپاسگذارم
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان واقعا عزیزم. هدفم سپاسگذاری از تک تک شما عزیزان بود. استاد عباس منش عزیز شما واقعا موفق شدید که خداپرستی رو ترویج بدین. من واقعا به واسطه شما و مطالب زیباتون که سراسر بوی توحید و خداپرستی میدهند، خودم و خدای خودم رو واقعا پیدا کردم. من چندین سال قاری ممتاز قرآن بودم که اعتراف میکنم در این چند سالی که همش با قرآن سر و کار داشتم حتی یک بار هم نتوانستم خدای خودم رو از طریق آیات خودش بشناسم و درکش کنم و ببینم واقعا حرف حسابش چیه؟!!! فقط با صدای خوبم به عربی می خوندم و همه لذت میبردن و تشویق میکردن و خیلی ها به حالم غبطه میخوردن که انقدر من اهل قرآن و خدا هستم. در صورتی که من اصلا نمیدونستم که چی دارم میخونم؟!!! آخر سرم که چیزی عایدم نشد و گذاشتمش کنار و مثل بقیه دزگیر این زندگی سراسر مزخرف شدم. تا اینکه کارم رو هم از دست دادم و دیگه کامل خونه نشین شدم. یه روزی از همون روزا توی اینترنت داشتم دنبال ثروتمند شدن میگشتم که از آسمون برام بباره. اسم عباس منش به نظرم جالب اومد. گفتم برم توی سایتش شاید یه معجزه ای بکنه من یه شبه پولدار بشم. دیدم نوشته چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنید. به خودم گفتم من که درآمدی ندارم بخوام سه برابرش کنم. خندم گرفت. گفتم عباس منش هم نتونست برام کاری کنه!!! اعصابم خورد شد و گوشی رو انداختم کنار. شب موقع خواب صفحه گوشیمو روشن کردم دیدم هنوز توی سایته عباسمنش مونده. از سر بیکاری گفتم بذار ببینم چی میگه این؟ دانلود کردم دیدم. حرفاش به قدری منگم کرد که تا صبح خوابم نبرد. همش صداش توی گوشم بود. یه احساس امیدواری به من داد که تا اون لحظه تجربه نکرده بودم. هر روز یه فایل دانلود میکردم و چندین بار میدیدم. فقط به خاطر احساس خوبی که بهم میداد. فکر پولدار شدن حتی توی رویاهم واقعا بهم لذت عجیبی میداد. دنبال کردم و دنبال کردم تا اینکه بالاخره به خاطر پولم که شده بود دوباره قرآن گرفتم دستم. ولی اینبار دنبال پول بودم توی قرآن. شروع به مطالعه کردم و …! به قدری محو عظمت خدا در قرآن شدم که یادم رفت دنبال چی بودم. الان سراسر زندگیم بوی خدا و زیبایی های خدا گرفته. عاشق خدا و مخلوقاتش شدم. عاشق جهان زیبا و طبیعت و قوانین حاکم بر طبیعت شدم. هر روز دارم مطالعه میکنم در موردش و هر روز عطشم برای درک بیشتر این قوانین بیشتر میشه. یه آدم دیگه شدم و به خاطر این تغییر خیلی از اطرافیانم رو از دست دادم. الان مدیر قسمت فروش در یک شرکت بی نظیر شدم و قصد دارم تا سقف آسمون رو لمس نکردم به رشد و ترقی و پیشرفت ادامه بدم. ببخشید که سرتون رو درد آوردم. و به خاطر این موهبت و سعادتی که نصیبم شده هرلحظه هزاربار سپاسگذار خداوندم که از طریق همچین انسان شریف و با ایمانی منو مورد هدایت و لطف خودش قرار داد. در پایان یه شعری سروده ام که در خصوص سپاسگذاری از خالق بی انتهایم است و تقدیم استاد عزیز و با ایمانم و همه دوستان میکنم.
سپاس ای خالق زیبای هستی*که در قرآن تو با من عهد بستی
سپاس ای یاورم، پروردگارم* از این آرامش قلبی که دارم
سپاس ای آنکه تک فرمانروایی* ز آغوشت امان تر نیست جایی
سپاس ای در سخاوت بی نهایت* تو رزاقی برای بنده هایت
سپاس ای صاحب ماوای جنت* قیامت میکنی روز قیامت
امیدوارم کم و کاستی هاشو به بزرگواری خودتون ببخشید. تک تک اعضای خانواده با ایمان عباس منش رو به خدای بی نهایت ها میسپارم. توکلتون به خدا
واقعا تکیه به خداوند تنها راه آرامش و احساس خوبه وقتی شما به کسی غیر خدا تکیه میکنی و فکر میکنی افراد باید زندگی تو رو رقم بزنند همیشه در ترس و نگرانی زندگی میکنی و با شکست هایی که از طرف دیگران میخوری احساس بدی رو تجربه میکنی و اعتماد به نفس خودت رو از دست میدی من خودم هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم و هر روز و در هر اتفاقی یادم باشه که فقط روی خدا حساب کنم حتی که شرایط جوریه که فقط فلان کس میتونه مشکل منو حل کنه باید همیشه امیدوار باشم که اگر هم این جا این مشکل به دست فلان کس حل نشد مطعننا به شکل بهتری از طرف خداوند میخات حل بشه وقتی همیشه امید به خدا داشته باشی حتی در بدترین شرایط و مطمئن باشی که خداوند زندگی تو رو به واسطه فرکانس هایی که میفرستی رقم میزنه و دیگران فقط دستان خداوند هستند تا تو به خواسته هات برسی اونوقد دیگه روی کسی حساب نمیکنی امیدوارم بتونم هر روز این موضوع رو بخودم یادآوری کنم که فقط و فقط روی خدا حساب باز کنم نه هیچ کس دیگه وقتی مطمئن هستی زندگی تو به واسطه باور هایی که حاصل افکار تو هستند شکل میگیره و هر روز داری با این باورها زندگی خودت رو رقم میزنی دیگه جای نگرانی نیست پس هیچ کسی نمیتونه تو زندگی من تاثیر بذاره غیر از خودم و افکار و باورهای خودم
اینا رو نوشتم که بخودم یادآوری کنم که هیچ وقت از قوانین الهی دور رو فراموش نکنم و در گیر روزمرگی نشم
سلام استاد ، امروز 21مهرماه هست و 16روز میشه که ویدیوی جدید از شما ندیدیم ، راستش یکم نگران شده بودم تا اینکه چند دقیقه پیش ویدیوی جوجه ها را تو کانال دیدم ، خدایا چقدر به وجد اومدم ، چندبار نگاهش کردم ، سه تا بچه دارم که اونها هم خیلی کیف کردند ، استاد عزیزم الهی که هرجا هستی خوشحال و خوشبخت باشی ، پرتوان باش که هزاران رهرو داری
سال 94 در گوگل یه کلمه کاملا بی ارتباط با موضوع این سایت سرچ کردم و کاملا اتفاقی تیتری با عنوان چگونه ثروت خود را در عرض یک سال سه برابر کنیم نظرم رو جلب کرد ، بازش کردم و فایل اول استاد رو گوش دادم… با وجود اینکه حرفای استاد با تفکرات من در مورد ثروت و دنیا متفاوت بود اما احساس میکردم این حرفا خیلی به من نزدیکه و میتونم درکشون کنم ، تصمیم گرفتم به تمرینات و صحبت های استاد عمل کنم حتی اون زمانی که گفتن یه تعهد نامه بنویس و امضا کن همون لحظه فیلم رو نگه داشتم و اینکارو انجام دادم. اون فایلهارو صوتی کردم و کپی کردم روی فلشم و همیشه توی ماشین گوشش میدادم ، اون موقع کار من یه کار فصلی بود و نهایتا من تا 3 ماه بعدش کارم رو از دست میدادم ، از همون روزها که این فایل هارو گوش میدادم شروع کردم به خلاصه کردن و صوتی کردن کتابهایی که میخوندم و به لیست کتابهای صوتیم اضافه میکردم و تا الان حدود 40 کتاب صوتی با صدای خودم توی آرشیوم دارم.
خلاصه اینکه از همون روز ها اتفاقات خوب افتاد و تمام فایلهای رایگان استاد رو گوش دادم و شروع کردم به تغییر باورهام. بعد از بیکار شدنم روز هایی رو گذروندم که وحشتناک بودن من حتی هزار تومن هم تو جیبم نداشتم شبها با گریه میخوابیدم و از سرنوشت نفرت انگیزم پیش خدا شکایت میکردم.
توی دانشگاه دوستام رو میدیم که به لطف خانواده هاشون چقدر تو وضعیت مالی عالی قرار دارن و هر وقت هر چیزی که دلشون میخواست رو میخریدن ولی من حتی شهریه دانشگامم با بیچارگی جور میکردم. در همین حین فایلهای استاد رو گوش میدادم و اون افکار مثبت و حرفای استاد داشت کار خودش رو انجام میداد ؛ داشت شخصیت من رو تغییر میداد 4 ماه بعد از اینکه بیکار شدم در یک جای خیلی بهتر استخدام شدم با شرایط استثنایی ، جایی که واسه هر کسی که در تخصص من فعالیت میکنه آرزو بود ، گرچه حقوق خیلی بالایی نداشت ولی شرایط و محیط بی نظیر بود و باعث رشد و پیشرفتم میشد.
عید سال 95 من پرایدم رو فروختم و یه 206 به صورت اقساط خریدم ، سالها بود که 206 توی تابلوی آرزو های من بود و بلخره خریدمش ، ماهی یک میلیون قسط ماشینم رو اصلا نفهمیدم چجوری پرداخت کردم انگار خودش جور میشد ، چند ماه گذشت و من همچنان تو شرایط مناسبی بودم…
کم کم استاد رو فراموش کردم ، دیگه به سایت سر نمیزدم حتی از کانال هم لفت دادم ، دیگه روی باور هام کار نکردم و افرادی رو میدیدم که همیشه نق میزدن از شرایط مینالیدن و حتی خدارو منکر میشدن ، با کسایی آشنا شدم که با فلسفه و دلایل عجیب غریب خدارو زیر سوال میبردن.. من هم داشتم تو دنیای آلوده اونا غرق میشدم هر روز شرایطم بدتر و بدتر میشد دوباره داشتم برمیگشتم به حالت قبل… هزینه های زندگیم افزایش پیدا کرد ،خرجای ماشینم زیاد شد و از همه جا مشکل و مشکل… ولی بازم سعی میکردم همه چیز رو مدیریت کنم اما باور هام مشکل داشت.
اردیبهشت 96 تاریخ تکرار شد و من حتی یک هزاری تو جیبم نداشتم!! نمیدونستم چیکار کنم به هر کاری فکر میکردم که انجامش بدم که پول دربیارم ولی نمیتونستم عملیش کنم.
توی راه محل کارم تا خونه یه مسیر خلوت و محیط باز و خاکی هست که وقتی وسطش قرار میگیری شبیه به کویر میشه و آسمون رو خیلی زیبا میبینی . یک شب وقتی داشتم پیاده از سرکار برمیگشتم خونه ، وقتی به اون وسط رسیدم به آسمون نگاه کردم و بی اراده روی زمین دراز کشیدم و زل زدم به آسمون و شروع کردم با خدا صحبت کردن ، از خدا خواستم بهم کمک کنه ، ازش خواستم راه درست رو بهم نشون بده اشک ریختم ، فریاد زدم ، التماسش کردم…
تو همون حالت یاد صحبت های استاد افتادم و یادم افتاد خدا قبلا راهو نشونم داده ولی من راهو گم کردم ، همون شب وقتی رفتم خونه شروع کردم به گوش کردن فایل های استاد ، دوباره برگشتم به روز های قبل و شبانه روز روی باور هام کار کردن ؛ تمام فایل های رایگان استاد رو که تو این مدت ندیده بودم رو گرفتم و خدا میدونه چقدر روی من تاثیر گذاشت الان با گذشت 4 ماه از اون شب، من تغییراتی رو داشتم که به مراتب از گذشته بیشتر بوده و حتی تونستم دو قسمت از قانون آفرینش رو بخرم ، با چیز هایی تو این سایت آشنا شدم که هیچوقت ندیده بودمشون ، من هیچوقت نظرات رو نمیخوندم هیچوقت نظر نمیدادم هیچوقت ایمیل نزده بودم ؛ با چیزهایی آشنا شدم که هیچوقت بهشون توجه نمیکردم.
ببخشید صحبت هام خیلی زیاد شد..
خداروشکر میکنم که باز هم راه درست رو نشونم داد ، خداروشکر میکنم برای داشتن استاد عزیزم و شما همفرکانسی های مهربانم.
سلام به استاد عزییم و دوستان گلم
چقدر خوشحالم که یه ویدئو دیگه از شما می بینم. چقدر به این حرفا نیاز.داشتم و الان چقدر بهتر میفهمم که دلیل عدم پیشرفت هام چی بوده. الان میفهمم که. اطرافیانم چطور قدرت خدا رو برام با حرفاشون کم. کردن و چقدر دوست دارم قدرت این خدای نامتناهی
دوست دارم در عشقش غرق بشم
سلااااام استاد عزیز،واقعا توی این منظره زیبا با هوای ابری و این صحبت های فوق العاده اصن روح و جان آدم به پرواز درمیاد??
سلام،واقعا مى توم بگم بزرگ ترین چیز توکل به خداست
مرسى بابت این فایل زیباتون واقعا خیلى تأثیر گذار بود
باسلام وخسته نباشیدازاستادعزیزمان که خداراشکرهمیشه به فکرماهست درهمه حال ودرهمه زمان فقط میخواستم اینوبگم ازاینکه به فکرما هستن ممنونم هرهفته برایمان فیلم یافایل صوتی ازخودشون به اشتراک میزارن ایشان لطف دارن درحق مابسیارممنونم ازبابت همه چیزموفق باشید
سلام به استاد عزیزم و دوستای هم فکرم
الان که دارم پینویسم یادم نیست که دقیقا چند روز پیش این فایل بارگذاری شد ولی همون شب که این فایلو گوش کردم ساعت 9 شب بود و وقتی تموم شد یه سیل از تجربه های گذشته ام جلوی چشمم مرور شد و شاید باورتون نشه که نزدیک به 40 صفحه از دفترم رو تا ساعت 5 صبح همان روز پر گردم از تجربیاتی که سال ها در مدرسه و سرکار و ورزش و بین دوستان و فامیل نوشتم و دیدم دقیقا وقتی به کسی و چیزی غیر خودم و خدا وابسته شدم چطور ضربه های شدید روحی خوردم و نزدیک به 200 تجربه از خودم نوشتم که چه کارهایی و رفتارهایی برای جلب توجه دیگران کردم که ان ها با نظر تایید و تحسین و تشویقی که به من بکنند خلاء های احشاسی من من عدم حس دوست داشتنی بودن و ارزشمندی و قابل احترام بودن را پر کنند و دیدم در تمام تجربیات زندگییم که دقیقا وقتی کاری میکردم برای جلب توجه روی دیگران و دوستان و خانواده حساب میکردم که خلاء های احساشی منو پر کنند وقتی انتظار توجه داشتم بیتوجهی دیدم وقتی انتظار تشویق داشتم مسخره شدم و با تمام وجود ضرر هایی که این فکر و وابستگی به کسی و چیزی غیر خدا و خودم کردم چطور از همون نقاط بدترین ضربه های جسمی و روحی رو تحمل کردم و من بعد دیدن این فایل حدود 3 روز در کمای فکری بودم و در اون سه روز با هیچ کسی حرف نزدم و واقعا اشک ریختم که چطور اینقدر خودمو برای کسانی که بی اررش بودن خوار و خفیف و حقیر کردم و اینقدر به خودم و خدام بی احترامی کردم و استاد خیلی ازت ممنونم و واقعا از خدام سپاسگذارم که جواب منو داد و خودم برای خودم راه کار پیدا کردم و هر وقت کاری میکنم و رفتاری میکنم که از درون میدونم دارم روی اون فرد یا چیز حساب میکنم سریعا جلوی خودمو میگیرم و سریعا با خدا صحبت میکنم و مثلا تا الان کلی تلاش میکردم که دیگران منو دوست داشته باشن تا حس کنم دوست داشتنی هستم و هر باری که روی نظر ان ها حساب کردم و وابسته ان ها شدم ضربه خوردم از این به بعد برای خدا ناز میکنم و اون کلی منو تحویل میگیره و میگه پسر تو خیلی با لیاقتی تو زییاترین و خوشگل تزین پسری هستی که افریدم و بعد منو بغل میکنه خدا و میبوسه و توی این چند وقته اینقدر این کار رو تکرار کردم که خلاء های احساسیم پر شده و الان از درون خودم خورشید حس ارزشمندی و دوست داشتنی بودنم و دیگر نیازی برای حساب گردن روی دیگران ندارم و فقط وابسته به خودم و خداوند مهربان و بخشنده هستم و افتخار میکنم که خداوند جواب منو داد اون روز ها و شب هایی که اشک میریختم و میگفتم چرا من اخه چرا باید اینطوری زندگی کنم مگه بقیه چی دارن که من ندارم و الان جوابمو داد ممنونم که خوندین و از همتون سپاسگذارم
به نام خالق بی انتها
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان واقعا عزیزم. هدفم سپاسگذاری از تک تک شما عزیزان بود. استاد عباس منش عزیز شما واقعا موفق شدید که خداپرستی رو ترویج بدین. من واقعا به واسطه شما و مطالب زیباتون که سراسر بوی توحید و خداپرستی میدهند، خودم و خدای خودم رو واقعا پیدا کردم. من چندین سال قاری ممتاز قرآن بودم که اعتراف میکنم در این چند سالی که همش با قرآن سر و کار داشتم حتی یک بار هم نتوانستم خدای خودم رو از طریق آیات خودش بشناسم و درکش کنم و ببینم واقعا حرف حسابش چیه؟!!! فقط با صدای خوبم به عربی می خوندم و همه لذت میبردن و تشویق میکردن و خیلی ها به حالم غبطه میخوردن که انقدر من اهل قرآن و خدا هستم. در صورتی که من اصلا نمیدونستم که چی دارم میخونم؟!!! آخر سرم که چیزی عایدم نشد و گذاشتمش کنار و مثل بقیه دزگیر این زندگی سراسر مزخرف شدم. تا اینکه کارم رو هم از دست دادم و دیگه کامل خونه نشین شدم. یه روزی از همون روزا توی اینترنت داشتم دنبال ثروتمند شدن میگشتم که از آسمون برام بباره. اسم عباس منش به نظرم جالب اومد. گفتم برم توی سایتش شاید یه معجزه ای بکنه من یه شبه پولدار بشم. دیدم نوشته چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنید. به خودم گفتم من که درآمدی ندارم بخوام سه برابرش کنم. خندم گرفت. گفتم عباس منش هم نتونست برام کاری کنه!!! اعصابم خورد شد و گوشی رو انداختم کنار. شب موقع خواب صفحه گوشیمو روشن کردم دیدم هنوز توی سایته عباسمنش مونده. از سر بیکاری گفتم بذار ببینم چی میگه این؟ دانلود کردم دیدم. حرفاش به قدری منگم کرد که تا صبح خوابم نبرد. همش صداش توی گوشم بود. یه احساس امیدواری به من داد که تا اون لحظه تجربه نکرده بودم. هر روز یه فایل دانلود میکردم و چندین بار میدیدم. فقط به خاطر احساس خوبی که بهم میداد. فکر پولدار شدن حتی توی رویاهم واقعا بهم لذت عجیبی میداد. دنبال کردم و دنبال کردم تا اینکه بالاخره به خاطر پولم که شده بود دوباره قرآن گرفتم دستم. ولی اینبار دنبال پول بودم توی قرآن. شروع به مطالعه کردم و …! به قدری محو عظمت خدا در قرآن شدم که یادم رفت دنبال چی بودم. الان سراسر زندگیم بوی خدا و زیبایی های خدا گرفته. عاشق خدا و مخلوقاتش شدم. عاشق جهان زیبا و طبیعت و قوانین حاکم بر طبیعت شدم. هر روز دارم مطالعه میکنم در موردش و هر روز عطشم برای درک بیشتر این قوانین بیشتر میشه. یه آدم دیگه شدم و به خاطر این تغییر خیلی از اطرافیانم رو از دست دادم. الان مدیر قسمت فروش در یک شرکت بی نظیر شدم و قصد دارم تا سقف آسمون رو لمس نکردم به رشد و ترقی و پیشرفت ادامه بدم. ببخشید که سرتون رو درد آوردم. و به خاطر این موهبت و سعادتی که نصیبم شده هرلحظه هزاربار سپاسگذار خداوندم که از طریق همچین انسان شریف و با ایمانی منو مورد هدایت و لطف خودش قرار داد. در پایان یه شعری سروده ام که در خصوص سپاسگذاری از خالق بی انتهایم است و تقدیم استاد عزیز و با ایمانم و همه دوستان میکنم.
سپاس ای خالق زیبای هستی*که در قرآن تو با من عهد بستی
سپاس ای یاورم، پروردگارم* از این آرامش قلبی که دارم
سپاس ای آنکه تک فرمانروایی* ز آغوشت امان تر نیست جایی
سپاس ای در سخاوت بی نهایت* تو رزاقی برای بنده هایت
سپاس ای صاحب ماوای جنت* قیامت میکنی روز قیامت
امیدوارم کم و کاستی هاشو به بزرگواری خودتون ببخشید. تک تک اعضای خانواده با ایمان عباس منش رو به خدای بی نهایت ها میسپارم. توکلتون به خدا
سلام دوستان
واقعا تکیه به خداوند تنها راه آرامش و احساس خوبه وقتی شما به کسی غیر خدا تکیه میکنی و فکر میکنی افراد باید زندگی تو رو رقم بزنند همیشه در ترس و نگرانی زندگی میکنی و با شکست هایی که از طرف دیگران میخوری احساس بدی رو تجربه میکنی و اعتماد به نفس خودت رو از دست میدی من خودم هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم و هر روز و در هر اتفاقی یادم باشه که فقط روی خدا حساب کنم حتی که شرایط جوریه که فقط فلان کس میتونه مشکل منو حل کنه باید همیشه امیدوار باشم که اگر هم این جا این مشکل به دست فلان کس حل نشد مطعننا به شکل بهتری از طرف خداوند میخات حل بشه وقتی همیشه امید به خدا داشته باشی حتی در بدترین شرایط و مطمئن باشی که خداوند زندگی تو رو به واسطه فرکانس هایی که میفرستی رقم میزنه و دیگران فقط دستان خداوند هستند تا تو به خواسته هات برسی اونوقد دیگه روی کسی حساب نمیکنی امیدوارم بتونم هر روز این موضوع رو بخودم یادآوری کنم که فقط و فقط روی خدا حساب باز کنم نه هیچ کس دیگه وقتی مطمئن هستی زندگی تو به واسطه باور هایی که حاصل افکار تو هستند شکل میگیره و هر روز داری با این باورها زندگی خودت رو رقم میزنی دیگه جای نگرانی نیست پس هیچ کسی نمیتونه تو زندگی من تاثیر بذاره غیر از خودم و افکار و باورهای خودم
اینا رو نوشتم که بخودم یادآوری کنم که هیچ وقت از قوانین الهی دور رو فراموش نکنم و در گیر روزمرگی نشم
سلام استاد عزیز قلب ان از شما تشکر میکنم خدا راتشکر بخاطر معرفی شما
استاد عزیز چرا قسمت 11 سریال نکات مثبت نمی اید
سلام استاد ، امروز 21مهرماه هست و 16روز میشه که ویدیوی جدید از شما ندیدیم ، راستش یکم نگران شده بودم تا اینکه چند دقیقه پیش ویدیوی جوجه ها را تو کانال دیدم ، خدایا چقدر به وجد اومدم ، چندبار نگاهش کردم ، سه تا بچه دارم که اونها هم خیلی کیف کردند ، استاد عزیزم الهی که هرجا هستی خوشحال و خوشبخت باشی ، پرتوان باش که هزاران رهرو داری
سلام به استاد عباسمنش و تمام هم فرکانسی های عزیزم
سال 94 در گوگل یه کلمه کاملا بی ارتباط با موضوع این سایت سرچ کردم و کاملا اتفاقی تیتری با عنوان چگونه ثروت خود را در عرض یک سال سه برابر کنیم نظرم رو جلب کرد ، بازش کردم و فایل اول استاد رو گوش دادم… با وجود اینکه حرفای استاد با تفکرات من در مورد ثروت و دنیا متفاوت بود اما احساس میکردم این حرفا خیلی به من نزدیکه و میتونم درکشون کنم ، تصمیم گرفتم به تمرینات و صحبت های استاد عمل کنم حتی اون زمانی که گفتن یه تعهد نامه بنویس و امضا کن همون لحظه فیلم رو نگه داشتم و اینکارو انجام دادم. اون فایلهارو صوتی کردم و کپی کردم روی فلشم و همیشه توی ماشین گوشش میدادم ، اون موقع کار من یه کار فصلی بود و نهایتا من تا 3 ماه بعدش کارم رو از دست میدادم ، از همون روزها که این فایل هارو گوش میدادم شروع کردم به خلاصه کردن و صوتی کردن کتابهایی که میخوندم و به لیست کتابهای صوتیم اضافه میکردم و تا الان حدود 40 کتاب صوتی با صدای خودم توی آرشیوم دارم.
خلاصه اینکه از همون روز ها اتفاقات خوب افتاد و تمام فایلهای رایگان استاد رو گوش دادم و شروع کردم به تغییر باورهام. بعد از بیکار شدنم روز هایی رو گذروندم که وحشتناک بودن من حتی هزار تومن هم تو جیبم نداشتم شبها با گریه میخوابیدم و از سرنوشت نفرت انگیزم پیش خدا شکایت میکردم.
توی دانشگاه دوستام رو میدیم که به لطف خانواده هاشون چقدر تو وضعیت مالی عالی قرار دارن و هر وقت هر چیزی که دلشون میخواست رو میخریدن ولی من حتی شهریه دانشگامم با بیچارگی جور میکردم. در همین حین فایلهای استاد رو گوش میدادم و اون افکار مثبت و حرفای استاد داشت کار خودش رو انجام میداد ؛ داشت شخصیت من رو تغییر میداد 4 ماه بعد از اینکه بیکار شدم در یک جای خیلی بهتر استخدام شدم با شرایط استثنایی ، جایی که واسه هر کسی که در تخصص من فعالیت میکنه آرزو بود ، گرچه حقوق خیلی بالایی نداشت ولی شرایط و محیط بی نظیر بود و باعث رشد و پیشرفتم میشد.
عید سال 95 من پرایدم رو فروختم و یه 206 به صورت اقساط خریدم ، سالها بود که 206 توی تابلوی آرزو های من بود و بلخره خریدمش ، ماهی یک میلیون قسط ماشینم رو اصلا نفهمیدم چجوری پرداخت کردم انگار خودش جور میشد ، چند ماه گذشت و من همچنان تو شرایط مناسبی بودم…
کم کم استاد رو فراموش کردم ، دیگه به سایت سر نمیزدم حتی از کانال هم لفت دادم ، دیگه روی باور هام کار نکردم و افرادی رو میدیدم که همیشه نق میزدن از شرایط مینالیدن و حتی خدارو منکر میشدن ، با کسایی آشنا شدم که با فلسفه و دلایل عجیب غریب خدارو زیر سوال میبردن.. من هم داشتم تو دنیای آلوده اونا غرق میشدم هر روز شرایطم بدتر و بدتر میشد دوباره داشتم برمیگشتم به حالت قبل… هزینه های زندگیم افزایش پیدا کرد ،خرجای ماشینم زیاد شد و از همه جا مشکل و مشکل… ولی بازم سعی میکردم همه چیز رو مدیریت کنم اما باور هام مشکل داشت.
اردیبهشت 96 تاریخ تکرار شد و من حتی یک هزاری تو جیبم نداشتم!! نمیدونستم چیکار کنم به هر کاری فکر میکردم که انجامش بدم که پول دربیارم ولی نمیتونستم عملیش کنم.
توی راه محل کارم تا خونه یه مسیر خلوت و محیط باز و خاکی هست که وقتی وسطش قرار میگیری شبیه به کویر میشه و آسمون رو خیلی زیبا میبینی . یک شب وقتی داشتم پیاده از سرکار برمیگشتم خونه ، وقتی به اون وسط رسیدم به آسمون نگاه کردم و بی اراده روی زمین دراز کشیدم و زل زدم به آسمون و شروع کردم با خدا صحبت کردن ، از خدا خواستم بهم کمک کنه ، ازش خواستم راه درست رو بهم نشون بده اشک ریختم ، فریاد زدم ، التماسش کردم…
تو همون حالت یاد صحبت های استاد افتادم و یادم افتاد خدا قبلا راهو نشونم داده ولی من راهو گم کردم ، همون شب وقتی رفتم خونه شروع کردم به گوش کردن فایل های استاد ، دوباره برگشتم به روز های قبل و شبانه روز روی باور هام کار کردن ؛ تمام فایل های رایگان استاد رو که تو این مدت ندیده بودم رو گرفتم و خدا میدونه چقدر روی من تاثیر گذاشت الان با گذشت 4 ماه از اون شب، من تغییراتی رو داشتم که به مراتب از گذشته بیشتر بوده و حتی تونستم دو قسمت از قانون آفرینش رو بخرم ، با چیز هایی تو این سایت آشنا شدم که هیچوقت ندیده بودمشون ، من هیچوقت نظرات رو نمیخوندم هیچوقت نظر نمیدادم هیچوقت ایمیل نزده بودم ؛ با چیزهایی آشنا شدم که هیچوقت بهشون توجه نمیکردم.
ببخشید صحبت هام خیلی زیاد شد..
خداروشکر میکنم که باز هم راه درست رو نشونم داد ، خداروشکر میکنم برای داشتن استاد عزیزم و شما همفرکانسی های مهربانم.