توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 47 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1170 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا نصر گفته:
    مدت عضویت: 2506 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    خدایا شکرت که یادم انداختی که هر آنچه دارم از آن توست

    سلام استاد عزیزم از شماهم سپاس گزارم که همیشه به موقع فایل میزارید ومنم عاشقتونم

    استاد خیلی به موقع و عالی یادآوری کردید که

    اصل جهان هستی(توحیده)

    اینکه هر چیزی را یاد میگیریم وهر کاری را انجام میدم یادمون باشه که اعتبارش فقط وفقط به خداوند میرسه

    واین را بدونیم تا زمانی که در برابر خداوند تسلیم هستیم میتونیم هدایت خداوند را دریافت کنیم

    الان که فکر میکنم به اتفاقات زندگیم متوجه میشم هر جا بیشتر به خداوند ایمان داشته وروی اون حساب کردم کارهام راحتر وسریع تر پیش رفته

    وهر جا روی ذهنم وکارهای که میتونم انجام بدم حساب کردم یا به سختی انجام شده یا اصلا انجام نشده

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست

    خدایا کمکم کن همیشه یادم باشه

    اصل جهان هستی (توحیده)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    فرزانه بابایی گفته:
    مدت عضویت: 738 روز

    سلام ب استاد جان و تمام دوستان عزیز.

    این روزها تسلیم تر رهاتر و پذیرش اینکه نباید رو عوامل بیرونی حساب کنم برام روشن تر شده

    وانقد معجزه ها نشانه برام زیادو واضح شده حسابش از دستم خارج شده.دیگه راحتر ایده ها و الهامات رو دریافت میکنم همه رو از من گرفته بگه فقط روی من حساب کن.الانم امدم تو سایت طبق هر روز ببینم نشانه امروزم چیه دیدم میگه ب دلیل تنظیمات سایت و بروزرسانی باز نمیشه.بعد چند ساعت امدم دیدم بله سایت باز شده.یهو هدایت شدم ب این فایل.و چقد لذت بردم گفتم اینو گوش حتما برای تو هس.

    چقد خوب شد یاداور شدید بمن ب خودم مغرور نشم یوقت تو مسیر منم منم نگم حواسم باشه چون خدارو شکر نعمتها دارن تکاملی وارد زندگیم میشن و باید حواسم باشه.من یه عروسک خیمه شب بازی ام و هیچ اراده ایی از خودم میزنم ک طنابهایی ب من وصل ب دستام پاهام حتی لبهام و دهانم و یه سر طناب ب دستان خدا و اراده خودشه و او با تکان دادن اون طناب بمن جون میده راه میرم حرف میزنم همیشه همین مثال رو برای خودم میزنم که یادم بمونه من در مقابل پروردگار هیچم و چقدر خوب شد متوجه شدم ک باید هر روز اینارو ب خودم بگم یادم بمونه از کجا ب کجا رسیدم و اونم ب خواست اراده ربم بود.از هر کجای فایلهای استاد عزیزم شروع میکنم اخرش میرسم هنه همون ایمان و اعتماد ب منبع هس.امروز 22 بهمن انقلاب اسلامی تعطیل رسمی بوده.من هم اعتقادم اینه خداوند لا مکان لا زمانه و رفتم سرکارم و اتفاقا مشتری داشتم و قبلش باهاش تو دلم صحبت کردم هدایا من هر کجا باشم تو قعر زمین یا عرش اسمان روزی تو بمن میرسه و بعدش معجزه کرد.باید بیشتر خیلی بیشتر ازینا بخودم یاد اوری کنم همه چی او هستو بس.

    سپاسگزارم از راهنمای نوری عزیزم استاد عباس منش مهربان

    امیدوارم هر کجای این جهان هستی سلامت و شاد و پیروز باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    گلاله خسروی گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و همکاران عزیزشون ودوستان عزیز و گرامی

    استاد جان واقعا سپاسگزارم از این فایل های گرانبها و عالی که برای ما تهیه می‌کنید و در اختیارمان میزاریدخسته نباشید و اجرتون با خدا که از همه توانمندتر و کاملتر و زیباتر….

    راستش واسه من قبل این که به این مسیر الهی وارد بشم تجربه های رحمتهای فراوان الهی رو داشتم البته اون موقع مثل الان نمی‌دونستم اینها رو توضیح یا تشریح کنم و هر قسمت رو نامهایی مثل توحید یا توجه به نکات مثبت یا باورهای مناسب بزارم و واقعا از ته دل سپاسگزارشون باشم…..

    من وقتی ازدواج کردم فهمیدم چه پدر و مادر عالی داشته با وجود نداشتن سواد آنچنان اما با تمام امکاناتی که داشتن حالا چه کم یا زیاد و با باور مناسب و ایمان و توکل به خدا و اتکا به خودشون ما بچه ها رو جوری بزرگ کردن که هیچ وقت هیچ اجباری برامون نداشته بودن در تمام مراحل زندگی خودم انتخاب کردم وخداییش بچه های مستقل و بدون دغدغه بودیم….خدایا شکرت به خاطر پدر و مادر عالی

    در مورد خواهر و برادرهام با وجود تعداد زیاد و امکانات کم اما چیزی به اسم حسادت وجود نداشت و هرچه بود شادی و خوشحالی و آرامش و انرژی مثبت و افکار بلند پروازانه و…

    وقتی به خوابگاه آزاد و خود گردان دانشگاه رفتم با وجود دختر عموم از بدی دوستانش می‌گفت اما من در تمام چهار ساله دانشجویی با دوستان عالی و عزیز همراه و هم اتاق بودم حتی بعضیاشون جنس مهربانیاشون جنس مادر و خواهرهام بودن…..

    وقتی بچه به دنیا آوردم خداوند معجزه در حقم قایل شد و خودش برام حفظش کرد من کامل از خودش درخواست کردم با وجود این که همه میگفتن فلان بیمارستان در فلان جا خوبه من کارم با ایمان به خودش سپردم و خیلی خوب یاد میاد اون موقع هم از همه چی سپاسگزار بودم… خدایا شکرت

    واسه انتخاب رشته به هدایت های خدا توجهی نکردم و همش من من بودم واز طرفی درگیر حرفهای دیگران و تحسین و تمجید که تو فکر خودم که دیگران نسبت به من خواهند داشت و واقعا گره های زیادی در زندگیم پیش اومد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    هادی احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 2553 روز

    سلام به همه عشقای من در خانواده ی زیبای عباس منشی .

    این فایل منو یاد مثنوی بسیار زیبا از حضرت مولانا آورد و واقعا تاثیر گذار هست ، اگه درکش کنیم و اگه در مدار فهمش قرار بگیریم زندگیمون، دیدمون ، افکارمون ، و رفتارمون توحیدی تر میشود و همچون استاد عزیزم که واقعا در توحید یکی از بهترین الگوهای حال حاظر دنیا هست ما هم میتونیم قدم جای پاهای قشنگش بزاریم و به مسیر خداگونه و توحیدی حرکت کنیم .

    و اما مثنوی ……

    مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین

    کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین

    مَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن است

    آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است

    مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن !

    ای مَن غمگین مَن در لحظه های شاد مَن !

    هرچه از مَن یا مَنِ مَن ، در مَنِ مَن دیده ای

    مثل مَن وقتی که با مَن می شوی خندیده ای؟

    هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد

    این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد

    ای مَنِ با مَن ، که بی مَن ، مَن تر از مَن می شوی

    هرچه هم مَن مَن کنی ، حاشا شوی چون مَن قوی

    مَن مَنِ مَن ، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست

    هیچ کس با مَن مَنِ مَن ، مثل مَن درگیر نیست

    کیست این مَن ؟ این مَنِ با مَن زمَن بیگانه تر

    این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانه تر ؟

    زیر باران، مَن از مَن پر شدن دشوار نیست

    ورنه مَن مَن کردن مَن ، از مَنِ مَن عار نیست

    راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام ،

    بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟

    در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن

    مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من !

    اینقدر من من کردم که خود درگیریه مزمن گرفتم واقعا

    اما لحظاتی و جاهایی در مواجه با اتفاقاتی به صورت کاملا واقعی خداوند من رو دریافت و منجی من شد که هیچ برگ و پری برام نموند و در جاهایی که از ترس داشت نفسم بند میرفت عاشقانه اومد و من رو در آغوش گرفت و کنار گوشم بهم گفت آروم باش عزیز دلم من اینجام …….

    تو ، توو آغوش منی

    من هواتو دارم

    من مواظبتم

    من نگرانی‌هاتو برطرف میکنم .

    از هیچی نترس تو منو داری

    و احساس می‌کردم مثل یک بچه خیلی کوچیک که از یه چیزایی ترسیده و بعدش پناه آورده به مأمن گرم مادرش ، به مأمن گرم و لطیف و بی نهایت عشق و مهر و محبت خداوند رفتم و آروم شدم و حتی بیشتر احساس قدرت کردم و میخواستم به همه دنیا بگم

    ببینید ببینید من تو آغوش کسی هستم که همه کاره هست ، و از همتون قدرتش بیشتره و من به این قدرت اطمینان دارم ، ببینید وقتی من تو آغوش همچین قدرتی هستم از هیچ چیز و از هیچ کس نمی‌ترسم و نگران نیستم ( لا خوف علیهم و لا هم یحزنون) رو به معنای واقعی درک کردم….

    ولی به خاطر تمام شنیده هام و دیده هام که سراسر شرک بود و شرک بود و شرک ..از اصل فاصله گرفتم و منم مث خیییییلی های دیگه رنگ و لعاب خود محوری و من من گرفتم ، گاهی اوقات به خودم نیشتر میزنم که حواست باشه ، یادت نره که کی تو رو نجات داد ، یادت نره که کجا بودی و الان به لطف خدا هست که تو اینجایی ، یادت نره کی فرزندتو بهت برگردوند در حالی که مرگش حتمی بود ، یادت نره که کی تو رو از اعتیاد و فقر و تنگدستی نجات داد، یادت نره که خداوند منجیه تو بود ،

    معنای به مو رسیدن و پاره نشدن رو دیدم و درک کردم ، لحظاتی که حاظرم تنها چیزی که الان در وجود منه و جانم هست و حتی جان من هم واسه خودشه رو حاظرم بدم و این احساس رو حفظ کنم ….

    خداوندا از تو بینهایت سپاسگذارم که خودت رو بهم نشون میدی اگر چه این نا تعادلی در من باعث میشه که گاهی از تو غافل شوم ولی تو همیشه هستی و هر وقت خواندمت مرا اجابت کردی .

    و لحظه ای که نفس تو سینم حبس شده بود و وقتی به خودم اومدم که تمام صورتم با اشک خیس شده بود ،

    خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیریم آنچه را که نمی‌توانم تغییر دهم ،

    و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را که می‌توانم،

    و دانشی که تفاوت این دو را بدانم …..

    خداوند مهربانم هر آنچه که دارم و خواهم داشت از آن توست ،

    من بی تو هیچم …

    تنها تو مرا کفایت میکنی و تویی که مرا پر میکنی

    تنها منبع رزق تویی ،

    تنها تو را میپرسم و تنها از تو یاری می‌جویم.

    خداوند مهربانم مرا در حالت رضا و تسبیح بمیران و روی ماااااااااااهت را نشانم بده .

    ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و غنا عذاب النار .

    خوشحالم که احساسات درونیم رو به اشتراک گذاشتم و خداوند هر ضربان همراهم بود و هست و بهم گفت و خودش هم به قلم آورد .

    من چه منم ؟

    به آغوش مهربان تر از مادر میسپارمتون

    حال دلتون خوب و عالی باشه و در دریای بیکران رحمت پروردگار عالمیان رب العالمین باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1831 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام

    مورداول

    موقعی که می خواستم گواهینامه بگیرم دوست داشتم برای امتحان رانندگی افسری که میاد امتحان بگیره خانم باشه اما مربی که به رانندگی آموزش میداد گفته بود افسر خانم سالی یکبار میاد اونم تازه اومده بود موند سال دیگه بیاد ومن اینوباور نکردم گفتم اگر من به خدا ایمان داشته باشم میاد، روز امتحان که رسید من دوبار رد شدم افسرهم آقابود خدای بهم گفت یه جلسه آموزشی مربی آقاانتخاب کن تا ترست بریزه گفتم باشه روزی که بامربی مرد برای آموزش رفتم فرداش امتحان رانندگی داشتم، خدا گفت داری میری امتحان مدارکی که لازم داری وبردار وهمسرت هم پیشت باشه تاراحت ترکارهای اداریش وبعدقبولیت انجام بدی گفتم چشم، چون هربارمیرفتم سرامتحان استرس داشتم اینبارهم بااسترس رفتم ولی توی قلبم همش می گفتم خداوندقلب ها رابه سمت من نرم میکنه و رفتیم آموزشگاه وارد آموزشگاه که شدم دیدم دوتا افسر برای امتحان اومده که یکیش خانم هست واتفاقا من برای آموزش باافسرخانم انتخاب شدم اون لحضه چشمام پر از اشگ شوق شدواونقدر ازخدا تشکر کردم و واقعا حضورخدا را به شدت توی اون لحظه در کنارم هسش کردم وهمون روز توی امتحان قبول شدم واین لطف ومهربونی خدا همیشه شامل حالم بوده

    وابسته خدا بودن چقدر قشنگه

    مورددوم

    توی بیماری پندمیک که بیشترافراد درگیرش بودن ومن دیدم کسانی که میترسن درگیرش میشن همسرم هم چون میترسید درگیرش شد ومن ازش پرستاری میکردم بدون ماسک والکل وهمه میگفتن تو دیونه ای تو هم درگیر میشی من هم میگفتم گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بقل سنگ نگه میدارد وبه این جمله ایمان قلبی داشتم بخاطر همین رها بودم. حتی پدر ومادر وبرادرم هم درگیرش شدن ومن رفتم وازشون پرستاری کردم وباز هم به همین جمله اعتقاد داشتم مامانم وتوی بیمارستان بستری کردیم ومن پیشش بودم وبه این جمله ایمان داشتم بعدش همه تعجب میکردن و میگفتن جدی نمیگی واقعادرگیر نشدی ومیگفتم نه چون خدانگهدار من بودوواقعا خدا نگهدار من بود وبا تمام وجودم حسش

    میکردم.

    اما

    توی موردی که ضعیف عمل کردم ودرگیرش هستم بدلیل ذهن فقیر مسئله مالی هست شاید زبانن گفتم که خدا روزی میرسونه ولی باور قلبیم چیز دیگه بوده واینوخودم خوب حسش کردم تلاش زیاد کردم نتیجه کم دیدم بدلیل اینکه روی خدا حساب نکردم و به خودم مغرور شدم وفکر کردم خودم تلاش کردم زحمت کشیدم واین منم منم باعث شده توی مسائل مالی رشد نکنم.

    ودر آخر می خوام اینو بگم که استاد تمام فایلهاتون

    بی نظیره و باعث میشه به خود شناسی وخدا شناسی برسیم.

    توی همه کارهامون اعتبار وبدیم به خدا واجازه بدیم راه ها را نشونمون بده.

    باخداباش و پادشاهی کن، بی خدا باش وهرچه خواهی کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    مارال محبی گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    وقتی توحید داری و شکرگذار

    گاهی چنان از گل های خشکیده بهارنارنج که جاریت بدست شوهرت برایتان فرستاده مست میشوی که انگار بهشت را با تمام زیباییش و امنیت و آرامشش در آغوش کشیدی و فقط و فقط خدا برای توست ، از حضورش مستی و عاشق ، غرق در اقیانوسی از لذت بی نهایت

    تجربه اش کن من قول میدهم با این تجربه ، تجربه ی دیگری نمی خواهی .

    مشکل پسند می شوی در انتخاب لذتها ، قانع نمی شوی به لذت کم ، سرمستی در تنهایی ، سرشاری از عشق حتی اگر هیچ کس در جهان به تو عشق نورزد .

    باور کن تجربه اش کرده ام ، ای کاش می توانستی درکم کنی از چه حالی صحبت میکنم ، ای کاش میتوانستم تجربه اش را برایت بفرستم درب خانه ات و با تمام وجود هدیه اش بدهم به تو .

    توصیفش سخت است باید با دلت لمسش کنی ، با روحت مزه مزه کنیش ،دوست نداری تمام شود آن لحظات مثل ماهی کوچکی که وابسته است به آب ، وابسته اش می شوی ولی خیالت راحت باشد که همیشه کنارت هست و جزئی از توست .

    صادق ترین است در عشق ورزیدن ، تو را فقط برای خودت می خواهد ، نیازمند حضورش میشوی ، ذره ذره وجودت برای بودنش در کنارت فریاد می کشند ، تمنای بودنش را داری ، اسیرش میشوی ولی آزادی خیلی آزاد ، چشمهایت را که پاک کنی همه جا میبینش ، زیبایی محض است …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    عبدالله توکلی گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان الهی

    قبل از اینکه من فایل توحید عملی 10 رو ببینم هدایت شدم به شعری که وقتی فایل توحید عملی 10 رو دیدم فقط اشک ریختم از هدایت های خداوند . که چندین سال پیش خداوند از زبان یکی از بنده هاش شعری بگه و سالهای بعد یک شخص دیگه به اسم استاد عباسمنش بیاد یک فایل درست کنه که دقیقا این شعر و این فایل برای هم باشن و من هر دوتارو ببینم و بیام در سایت قرارش بدم . من به نظرم این شعر تکمیل کننده این فایل هست و از خداوند مهربان میخوام که این شعر رو قبل یا بعد این فایل قرار بده که وقتی بنده هاش هدایت شدن و اول کلیپ رو دیدن ، بعد این شعر رو بخونن تا ایمانشون قوی تر بشه و ببینن که خداوند چجور داره همه چیز رو به سمت هم هدایت میکنه . چون وقتی در قسمت نظرات باشه ممکنه همه نبیننش .

    من به نظرم وقتی استاد هم این شعر رو اگر برای اولین بار باشه که میخونه ، اشک از چشم هاشون سرازیر میشه .

    دوستان عزیزم خواهشا این شعر رو چندین بار بخونید تا متوجه کلمات و منظور شاعر بشید و ببینید در وجودتون چه تغییراتی ایجاد میکنه.

    عاشق همتونم عزیزای دلم

    مست مستم لیک مستی دیگرم

    امشب از هر شب به تو عاشق ترم

    راست گویم یک رگم هوشیار نیست

    مستم اما جام و می در کار نیست

    مست عشقم ، مست شوقم ، مست دوست

    مست معشوقی که عالم مست اوست

    نیمه شب‌ها سیر عالم کرده‌ام

    رو به ارواح مکرم کرده‌ام

    نغمه‌ی مرغ شبم پر می‌دهد

    سیر دیگر ، حال دیگر می‌دهد

    ساقیم پیمانه را لبریز کرد

    باده‌ی خود را شرار انگیز کرد

    حالت مستی و مدهوشی خوش است

    و از همه عالم ، فراموشی خوش است

    مستی ما گر ندانی دور نیست

    باده‌ی ما زاده‌ی انگور نیست

    ای حریفان جام من جام من است

    و اندرین پیمانه ، پیمان من است

    چیست پیمان؟ نغمه‌ی “قالوا بلا”

    می‌زند هر لحظه در گوشم صلا

    دوستان عزیزم اینجا به آیه شریفه 172 سوره اعراف اشاره داره به این معنی که : و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم.

    یعنی پیمان گرفتن خدا و بلی گفتن انسان

    و در مصرع بعد هم “صلا ” به معنی آواز دادن یا صدا زدن هست .

    به نظر اینجا این معنی رو میده که خدا هی در گوش بندهاش میگه فقط منم خدای تو . این قانون هست . یادت نره که تو پیمان دادی به من ، عهد کردی که فقط من رو بپرستی و فقط از من کمک بخوای . بنده عزیزم قولمون سر جاش باشه ها . تو کار خودتو انجام بده بقیش با من . فقط جان من نترسی ها . به کسی غیر من پناه نبریا .

    کای تو! در پیمان من هشیار باش

    خواب خرگوشی بنه بیدار باش

    بند بگسل نغمه زن پر باز کن

    این قفس را بشکن و پرواز کن

    این ندا هر شب مرا مستی دهد

    زندگانی بخشد و هستی دهد

    هاتفی گوید مرا در بیت بیت

    ای قلم زن “ما رمیت اذ رمیت”

    ما قلم را در کفت جان می‌دهیم

    ما به شعرت نور عرفان می‌دهیم

    گر تو را شوری بود از سوی ماست

    طاق نه محراب تو ابروی ماست

    ما به جامت شربت جان ریختیم

    ما به شعرت شور عرفان ریختیم

    روشنی‌ها از چراغ عشق ماست

    بر کسی تابد که داغ عشق ماست

    دوستان این نور مهتاب از کجاست؟

    در تن من جان بی‌تاب از کجاست؟

    در سکوت شب دلم پر می‌زند

    دست یاری حلقه بر در می‌زند

    شب بر آرم ناله در کوی سکوت

    عالمی دارد هیاهوی سکوت

    برگ‌ها در ذکر و گل‌ها در نماز

    مرغ شب حق حق زنان گرم نیاز

    بال بگشاید ز هم شهباز من

    می‌رود تا بیکران پرواز من

    از چراغ آسمان‌ها روشنم

    پر فروغ از نور باران تنم

    روشنان آسمانی در عبور

    نور و نور و نور و نور و نور و نور

    می‌رسم آنجا که غیر از یار نیست

    و از تجلی قدرت دیدار نیست

    بهر دیدن چشم دیگر بایدت

    دیده‌ای ز این دیده بهتر بایدت

    چشم سر ، بیننده‌ی دلدار نیست

    عشق را با جان حیوان کار نیست

    چشم ظاهر در بهایم نیز هست

    کوششی کن چشم دل آور به دست

    باغبان را در گلاب و گل ببین

    ذکر او در نغمه‌ی بلبل ببین

    عشق او در واژه‌ها جان می‌دمد

    در کلامم نور عرفان می‌دمد

    طبع خاموشم سخن پرداز از اوست

    بال از او نیرو از او پرواز از اوست

    عقل‌ها ز اندیشه‌اش دیوانه است

    شمع او را عالمی پروانه است

    دیده‌ی خلقت همه حیران اوست

    کاروان عقل سرگردان اوست

    در حریم عزت حی ودود

    آفتاب و ماه و هستی در سجود

    یک تجلی عقل را مجنون کند

    وای اگر از پرده سر بیرون کند

    گه تجلی آتشم بر جان زند

    جان من فریاد ده فرمان زند

    آری آری می‌توان موسی شدن

    با شفای روح خود عیسی شدن

    روح می‌گوید اگر چه خاکیم

    من زمینی نیستم ، افلاکیم

    راه هموار است ، رهرو نیستم

    بی سبب در هر قدم می‌ایستم

    هر زمان آن حالت دلخواه نیست

    جان روشن ، گاه هست و گاه نیست

    تشنه کامم لیک دریا در من است

    گر شفا خواهم مسیحا در من است

    باغ هست و ما به خاری دلخوشیم

    نور هست و ما به ناری دلخوشیم

    دعوت حق گویدم بشتاب سخت

    تا بتازد بر سرت خورشید بخت

    از “نفخت فیه من روحی” نگر

    تا کجا پر می‌شکد روح بشر

    گر شوی موسی ، عصا در دست تو است

    خود مسیحا شو شفا در دست تو است

    طور سینا سینه‌ی پاک شماست

    مستی هر باده از تاک شماست

    از شجر آوازها را بشنوی

    زنده شو تا رازها را بشنوی

    وادی ایمن درون جان تو است

    کشتن فرعون ، در فرمان تو است

    پاک شو ، پر نور شو ، موسی تویی

    جان خود را زنده کن ، عیسی تویی

    غرق کن فرعون نفس خویش را

    محو کن فکر خطا اندیش را

    ساقیا آن می که جان سوزد کجاست؟

    نور حق را در دل افروزد کجاست؟

    مایه‌ی آرام جان خسته کو؟

    از شرابی مستی پیوسته کو؟

    بار الها! بال پروازم ببخش

    روح آزاد سبک‌تازم ببخش

    عاشق بزم توام ، راهم بده

    عقل روشن ، جان آگاهم بده

    خدای عزیزم سپاسگزار تو هستم که من رو هدایت کردی به سمت توحید عملی 10 و این شعر ، تا باز هم ایمانم قوی تر شه که تویی که هر ثانیه داری همه چیز رو در بهترین زمان و بهترین مکان هدایت میکنی .

    عزیزای دلم : دوستتون دارم و همتون رو به دستان مهربان الله یکتا میسپارم .إن شاءالله خداوند در این سال جدید بالاترین عیدی و کادو که خودش هست رو به همه ما عطا کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    سلام ب استاد عزیزوبانوی عزیز

    سلام ب دوستان توحیدی وهدایت شده..

    خدایاشکرت همین دیدن فایل در تنهایی و فکر کردن ب این سخنان گوهر بار خودش هدایته الهی شکر..

    معمولا منم دارم این باور رو درخودم نهادینه و محکم و ریشه دار میکنم ک خداوند همواره منو هدایت میکنه واز او فقط ب من خیر میرسه..

    هر روز صبح ک بیدار میشم میگم خدایا هر قدم وهر نفسم از هدایت خودته و خودمو به هدایت تو میسپارم..همیشه سعی میکنم ب خودم یاد آوری کنم ک خداهست که داره همه کارای منو انجام میده ومن فقط ب خودش توکل میکنم خیلی پیش اومده ک دستمو گرفته مثلا از لحاظ عاطفی زندگیم ب جایی رسید ک فکر کردم آخرشه ولی بزنگاه دستمو گرفت هدایتم کرد آرومم کرد تا متوجه اشتباهاتم شدم الان اصلا زندگیم روابطم با همسرم قابل مقایسه نیست با حتی چند ماه پیش و همیشه گفتم خدا دوستم داشته وهدایتم کرده اگر من متوجه نبودم رفتم تو جاده خاکی خیلی قشنگ دستمو گرفت آورد تو جاده آسفالت و زیبا خدایاشکرت..

    ب قول استاد باکلی افراد ک به اسم دوست باهاشون ارتباط داشتم ومتوجه نبودم یهو ارتباطم قط شد وباز خداروشکر کردم خیلی به موقع و بجا بود و انگار بزرگترین لطف وموهبت الهی بود برام کلا آدم دیگه ای شدم دقیقا ب مو رسیده بود همه چیز ولی پاره نشد خدایا شکرت..

    واقعا این فایل کلی یاد آوری کرد وباور توحیدیم قوی تر شد ومصمم تر شدم ک همواره با خدای خودم در ارتباط باشم وهدایت و خیرمو ودرخواستمو از خودش بخوام..

    همین امروز با ماشینی ک بازم از لطف خدا دو سه روزه خریدیم ولی شرایطی برای پیشرفت و گسترش بیزنسمون ی اتفاقی رخ داد ک فقط خدا بود ک ماشینو ب موقع نگه داشت خدا بود ک دل منو محکم کرد تا برای بچه تو رحمم هیچ اتفاقی پیش نیاد و من فقط تو ذهنم گفتم خدایاشکرت تو حفظمون کردی تو حافظمون هستی..

    اتفاقا بعد ازاینکه رسیدیم خونه و یکم استراحت کردم گفتم برم سایت ببینم چ خبر دیروز پریروز این فایلو دیدم ولی وقتش نبود دانلود کنم ببینم امروز با اینکه اینترنتم تموم شد موقع دانلود فوری گرفتم و دانلود کامل کردم و فایلو دیدم و کلی احساسم خوب بود و گفتم واقعا همینه همیشه از خدا به من ب ما خیر رسیده خدا فقط منبع خیره و این خیلی عالیه خدایی مهربان خدایی لطیف خدایی بخشنده خدایی بصیروسمیع رو داشته باشی ک هر لحظه هواسش بهت هست خدایاشکرت هزارمرتبه شکرت..

    حتما چند بار این فایلو میبینم و باز باورهای توحیدیمو قوی تر میکنم ک هر چی دارم و خواهم داشت از آن خداونده..

    گفتنی درمورد لطف خداوند و گرفتن دستم تو خیلی از مراحل زندگی بینهایته خدایاشکرت بینهایت ک همیشه بهم خیرونیکی رسوندی بیشمار الهی شکرت ک هستی..

    امیدوارم هرلحظه ارتباطم با خداوندم برقرار باشه تا خودم با راحتی و رفاه و امنیت بیشتری از زندگیم لذت ببرم..

    درپناه حق خدای خیرونیکی بدرخشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    شکوفه نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    فقط میتونم بگم خدا‌رو شکر

    هرآنچه دارم از طرف خدای بزرگی هستش که هدایتم کرد که زندگیم رو با حرف های استاد عوض کنم

    هدایتم کرد تو این سن کمم آگاه بشم و بپرستمش

    هدایتم کرد زندگی زیبایی داشته باشم

    هدایتم کرد هدایتم کرد هدایتم کرد…

    دیشب داشتم قسمت اول کشف قوانین زندگی رو که مادرم تهیه کرده بود رو میدیدم

    که فقط کل حرفتون این بود که خداوند یک انرژی و فقط کافیه ما آگاهانه خواسته هامون رو بگیم ارسال کنیم و اون برامون برآورده میکنه

    فقط کافیه باور ها و فرکانس هامون رو تغییر بدیم تا بهترین چیز هارو از خداوند از انرژی جهان دریافت کنیم

    هر آنچه که ما ارسال می‌کنیم همون هم بهمون باز‌میگرده

    دقیقا مثل شعری که تو مقدمه گفتید( کشف قوانین )

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید ندا ها را صدا

    دنیا دقیقا آینه‌ای هستش که افکار ، باور ها و فرکانس های مارو بهمون بر‌میگردونه

    پس چقدر خوب که به خداوند تکیه کنیم بگذاریم زندگیمون رو با هدایت هاش با الهاماتش پیش ببره و از این لذت ببریم که زندگیمون داره خیلی روون با افکار درست و تکیه بر خدا خیلی عالی پیش میره

    خدارو شکر هزاران هزار بار شکر با این هوای عالی امروز و آموزه ها و گوشزد های عالی استاد عزیز

    به قول مامانم همه اتفاق های کوچیک تو زندگیمون هم الهامات هستش

    اینکه یه دفعه می‌گی یه وقت آب سماور تموم نشه پاشم برم پر کنم و ببینی داشت آبش تموم شد

    همه اینها الهامات هستش که میگه شاید امروز مدرسه زیاد درس نداشتیم بزار کتاب ببرم شاید بتونم بخونم و میری میبینی معلم زنگ اولت اصلا نیومده و تو یک زنگ کامل با آرامش درس می‌خونی

    زندگی ما کلا الهامات خداوند هستش این ما هستیم که آیا می‌خوایم این الهام رو دریافت کنیم تا زندگی بهتر پیش بره یا نه

    به قول استاد تاریکی وجود نداره همه چی نوره این ما هستیم که نور رو پس می‌زنیم و به سمت تاریکی میریم

    دیشب خواهرم بهاره داشت کتاب رویا هایی که رویا نیستند رو میخوند و یک نکته خیلی خوب بهم گفت

    گفته که این عادی نیستش که روز شب باشه باید روز باشه یا شب روز این عادی نیست

    پس این هم عادی نیست که ثروتمند نباشیم

    و یا عادی نیست مریض باشیم چون اینا وجود ندارن این ما هستیم که ثروت و سلامتی رو پس میزنیم و به سمت بی‌پولی و مریضی میریم

    خدا رو بابت آگاهی های این 2 روز شکرت

    خدایاشکرت

    خداوندا هرآنچه دارم از آن توست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    فاطمه و مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    به نام خدای مهربان …

    سلام به استاد عزیزم …پیامبر زمانه ی ما …

    من چی میتونم بگم از زیبایی این فایل ….

    امدم راجع موضوعی که به تازگی پیش اومده تعریف کنم …تا هم رد پایی باشه هم نشونه ایی برای دیگران که ایمان بیاورند به هدایت ….

    من 4 ساله که کار میکاپ انجام میدم اما سالن ندارم …

    چند شب پیش که رفتیم خونه ی بابام خیلی خیلی خیلی هدایتی بحث کار من پیش اومد و یهو بابام گفت باید سالن بزنی و هزینه ی اجازه و قبوضت هم تا یکسال با من .. و همون موقع قبل از اینکه من اوکی بدم زنگ زد به خالم که سالن کرایه میده و بهش گفت مستاجرت تا کی هست .. خاله گفت تا اخر برج و بابا گفت که خب دیگه قراردادش رو تمدید نکن چون فاطمه میخواد سالن بزنه …و خیلی هدایتی جور شد ..حتی یک سری وسیله هم میخواستم برای سالن که اون هم به صورت خیلی خیلی هدایتی دقیقا همون مقداری که پول خریدشون بود رو داشتیم و رفتیم خریدیم …خدا داره همه ی کارهای من رو پیش میبره .. و من میفهمم که همه ی این ها کار خداست ….

    خداروشکر که من رو کول توام …

    بازهم میام و راجع پیشرفت هام و معجزات بعد از سالن زدنم براتون مینویسم ….

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      سام گفته:
      مدت عضویت: 1414 روز

      الهی صد هزار مرتبه شکر بابت این اتفاق خارق العاده که قطعا با تغییر مدار و باور های شما صورت گرفته

      تبریک میگم به شما دوست همفرکانسی عزیزم که بعد از سپری کردن سیرتکاملی وارد مرحله جدیدی از زندگی شدین که قطعا سرشار از پول و ثروت خواهد بود

      امیدوارم زندگیتون هر لحضه سرشار از فراوانی الهی و شادی باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: