اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استادم عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز ۲۳
چقدر آرامبخش بود فایل این روز مخصوصا صدای آروم استاد انتهای فایل
از وقتی مسیرم رو تغییر دادم چقدر آرامش بیشتری دارم شک ندارم این آرامش نتیجه توحیدی تر شدنمه.
اینکه ایمانم بیشتر شده که خدا هست و هر چی داریم از اوست و خدای محمد، ابراهیم و… خدای منم هست.
فقط کافیه بهش ایمان داشته باشم و ازش بخوام
هیچ داستانی تا الان تاثیرگذارتر از داستان حصرت ابراهیم نبوده برام که وقتی از زبان استاد شنیدم بیشتر تحیر پیدا کردم که یک انسان چقدررر میتونه به خدا ایمان داشته باشه مگه. هر وقت متوجه میشم که ممکنه شرکی بورزم و یا به چیزهایی غیر از خدا چشم امیدی پیدا کنم یا ایمانم کم بشه سریع داستان حضرت ابراهیم رو یادآور میشم به خودم که خدای ابراهیم خدای تو هم هست و سعی کن با تمام وجود بهش ایمان داشته باشی.
خدارو شاکرم که به این مسیر هدایت شدم تا هر روز بنویسم و نوشتن باعث شد که من رو باورهام بیشتر متمرکز بشم.
سلامم به بندگان محبوب خدا،که خداوند ارادت خاصی نسبت به ما داشته و لایق شنیدن این آگاهی ها بودیم
کلید اساسی به ماده شد که اگر یکی از اینها نداریم حرف مفت میزنیم از ایمان خبری نیست.
اگر درگیری مالی داریم
توی روابط مشکل داریم،ارامش نداریم
از لحاظ سلامتی مشکل داریم و فکر می کنیم موحدیم کاملا در اشتباهم.
هرچی میتونیم خودمون رو چکاب کنیم که کدوم یکی از اینا نداریم همون پاشنه ی بیشتر شرکمون هست.خداوند هدایتمون کنه که هنوز در راهش قدم برداریم،بیشتر بشناسیمش،گمراه نسیم.هدایت و نشانه ها رو درک کنیم.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز بیست و یکم
وقتی دیدم روز بیست و یکم هم در مورد افزایش درآمده خیلی خوشحال شدم. انگار دقیقا چیزی بود که این روزا بهش احتیاج داشتم و بهش فکر میکردم.
این چند روز داشتم فکر میکردم که ای کاش فلان بخش کاریم که قبلا باعث افزایش درآمدم میشد الان هم برام پیش میومد و فعال میشد و خیلی غیر منتظره امروز باهام تماس گرفته شد که ما بهتون نیاز داریم و قرار شد دوباره اون کار رو شروع کنم.
باور اشتباه دیگه ای که قبلا داشتم این بود که تو حراج های فصلی خرید کنم.چون بنظرم نمی ارزید اون میزان پول رو بدم در طول فصل. اما امسال تصمیم گرفتم به خودم احترام بذارم و اول فصل لباس مناسب همون فصل رو بخرم و با پوشیدنش لذت ببرم.
جالبه که خیلی اتفاقی طی یه حراج خیلی خوب دقیقا اول فصل تونستم با قیمت مناسب و کیفیت خوب خرید اینترنتی کنم.
خدایا بابت تمام حسای خوب و نتایجی که دارم میبینم هزاران بار شکر
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز بیستم
خدا رو شاکرم که روز نوزدهم و بیستم که فایل ثروت و درآمد رو شنیدم نشانه ها برام نمایان شدن و تو روز بیستم افراد بیشتری با شغل و حرفه من آشنا شدن و تونستم تو راستای شغلم که مشاور و روانشناس کودک هستم به دانش آموزای مدرسه ای که هستم کمک کنم. خانواده چندتا از دانش آموزان باهام آشنا شدن و قرار شد مراجعه کنند به کلینیک و این یعنی پیش رفتن به سوی درآمد بیشتر.
قبلا باورم این بود که من با این شغل و حرفه فقط تا مقدار ثابتی میتونم درآمدم رو افزایش بدم.
اما الان فقط از خدا میخوام که هدایتم کنه از بی نهایت راه ممکن تو مسیر شغلیم درآمد کسب کنم و با دیدن این چیزها تو این چند روز ایمانم قوی تر شد و مصمم شدم که بیشتر روی این باور کار کنم.
به نام خداوند بخشاینده مهربان..من مدتهاست که با این سایت پر ارزش آشنا هستم ولی هیچ وقت مثل الان پیگیر استفاده از مطالب سایت نبودم و چقدر این مسیر برام پره از آگاهی و اطمینان و شیرینی..یکی از بزرگترین و زیبا ترین تغییر هایی که توی این چند روزه اخیر داشتم این بوده که نماز ها و قرآنم رو میخونم و به معنیش دقت میکنم..یکی از سوال هایی که همیشه داشتم این بوده که چرا همش باید توی نماز راجع به توحید و یکی بودن خدا صحبت بشه مگه این چه فایده ای به خدا داره که همش گفته بگین من یگانه ام و الان چیزی که با آگاهی های فعلیش کشف کردن ازین موضوع و برام خیلی شیرینه اینه که خدا به خاطر خودش نگفته که بگین من یگانه ام که فقط و فقط به خاطر خود من گفته این عبارات رو تکرار کنم چون به این باور برسم که تنها یاور من توی این تجربهی زندگی خداست و او برای من یگانه ست..یگانه رب و یگانه پروردگارم از هیچ چیزی توی این مسیر به اندازه ذره ای ازین آگاهی ها لذت نمیبرم.. یگانه یاورم به ما عمری با عزت در کنار عزیزانمون بده که بتونیم برای خودمون و اطرافیان ثابت کنیم زندگی پر نعمت با اتصال به خدا شروع میشه..تا الان هرچی خواسته ام رو دارم و خواسته های من رو به اندازه گستردگی خودت گسترش بده و طعمش رو بهمون بچشون..الهی آمین
شروع به کار کنم از هر کجا که میتونم و امکاناتش رو دارم و امید به پیشرفت در کارم داشته باشم
تحمل نکردن سختیها که برام سخت و شرایطی که اذیتم میکنه
دیدن و درک کردن نشانه ها و اعتماد به خدای مهربون و عمل به الهامات
خدای مهربونم شکرت به خاطر وجود این ادم نازنین، استاد خوبم ، به خاطر هدایت و اگاه کردنم در تغییر روش زندگیم و بهبود زندگیم ودر ارامش زندگی کردنم و لذت بردن از زندگیم
با اعتماد به خدا و تحمل نکردن شرایط سخت همه چی برام درست میشه و هدایت میشم
دنبال رسالتم باشم و بدونم رسالت من چیه؟؟
شناخت خودم و خدای خودم
«تفاوت انسانها در تفاوت قدرت دادنمون به خدا در زندگیمونه»،جمله زیبایی هست
خدای مهربونم شکرت به خاطر هدایتم در این مسیر الهی
خدای مهربونم شکرت به خاطر این حس خوبم
خدای مهربونم شکرت به خاطر آرامشم
خدای مهربونم شکرت به خاطر فرزندان سالمم
خدای مهربونم شکرت به خاطر سلامتی ام
خدای مهربانم شکرت به خاطر همسر مهربانم
خدای مهربونم شکرت به خاطر مادرم
خدای مهربونم شکرت به خاطرخواهر مهربانم
خدای مهربونم شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که به من دادی
خدای مهربونم هزاران هزاران بار شکرت به خاطر این زندگی بهشتی و عالی که دارم به خاطر این حس خدایی و بهشتی که دارم
خدای من شکرت شکرت شکرت
خدای من به خاطر حال خوبم شکرت خدای مهربونم شکر فقط شکر فقط شکر
استاد خوبم ممنونم به خاطر نشان دادن راه درست زندگی کردنم و لذتبخش زندگی کردنم
در پناه خدای مهربونم همواره در لذت بردن از زندگی باشید
از ظهر پای کامنت های این فایل ارزشمند بودم البته بگم متن انم شایسته منو دیوانه کرد عصر که شد هوسم کرد برم کوه . به خواهرام گفتن باهام میاید یکیشون گفت بعد جواب بهت میدم بابام گفت نمیتونم بیام من وسایلم رو جمع کردم حتی کتری واسه چایی آتیشی ولی دیدم محدودم میکنه چون من عاشق تجربه های جدیدم تو طبیعت . بعد کتری وچایی رو حذف کردم فقط میوه ودفترم رو برداشتم وبه خواهرم گفتم تنهایی میرم. تومسیر یکم میترسیدم ولی بلند بلند با دا صجبت میکردم که از قدرت کلام استفاده کنم نمیدونم کدوم سمت برم که زیبایی جدید ببینم حسم گفت یه سمتی رو گفت که امسال نرفته بودم وحرکت کردم ویه پروانه تو مسیر همراهیم میکرد ومنم میگفتم مسیرم درسته بعد تو کوه یه ساختار زیبایی دیدم وکنارش درخت بود یه گنجشک زیبا دیدم وهمونجا نشستم بشی از میوه رو نوش جان کردم میخواستم اونور وبالای اون ساختار سنگی روببینم دیدم خطرناکه ومنم هنوز تکاملم رو طی نکردم گفتم مسیرم رو تغییر میدم یهویی یه سنجاک بزرگ از بالای سرم پرواز میکرد ومنم گفتم این نشانه است که از این مسیر برم حتما زیبایی های بیشتری خواهم دید همینکه رفتم باز ساختارهای زیباتر وهمینکه جلورفتم دیدم بابا خدا منو به آسان ترین وامن ترین مسیر هدایت کرده که برم بالای اون ساختار سنگی که دلم میخواست ببینم وباز رفتم بالاتر ونشستم غروب خورشید زیبا رو دیدم واز اون بالا به زیبایی های روستامون نیگاه کردم ویه دوتا پرنده زیبا هم دیدم واقعا خدا را شکر که هم لذت بردم وهر لحظه هدایتم کردی که به راحتی به خواسته هام برسم. وچقدر خوب شد که تنهایی رفتم باز ایمانم به خدا بیشتر بشه
خدایا ممنونم که قدرتشو بهم دادی دست به قلم بشم و تونستم ردپای روز بیستو سوممو بجابزارم
نمیدونن قبلنا بخاطر عدم عزت نفس بود یا کمالگراییم…ولی هرکاری میکردم نمیتونستم دست به قلم بشم…
خدایا ازت ممنونم بخاطر حال خوبی که قدرتشو دادی بتونم خوداگاه هرلحظه که بخوام ایجادش کنم…واز استاد عزیزم که دستی شدازدستان خداوند تا بتونیم به کمکش اگاهیهایی روکه فراموش کردیم به یادبیاریم…واقعا که انسان (نسیانه)فراموشکاره
خدای مهربانم
من چطور میتونم سپاسگذاری تورو کنم،تو وهابی،غفوری،آمرزنده ای،مهربانی
تو میبخشی و نعمت میدی
فقط کافیه تورو باور کنم وگرنه که نعمت تو که آمادست
الان که این کامنتو مینویسم یه جایی هستم شبیه بهشت،انگار نه انگار اواسط پاییزه،چقدر مطبوع
ایناهمه از لطف تو،چه زیبا برگا دارن میریزن
آخه برگی بدون اذن تو نمیریزه که اوس کریم
چقدر حالم خوبه،نمیدونم چی نوشتم فقط حسه گفت بنویس منم نوشتم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکیو خدایی،نروم جز به همان ره که درآن راهنمایی
سلام به استادم عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز ۲۳
چقدر آرامبخش بود فایل این روز مخصوصا صدای آروم استاد انتهای فایل
از وقتی مسیرم رو تغییر دادم چقدر آرامش بیشتری دارم شک ندارم این آرامش نتیجه توحیدی تر شدنمه.
اینکه ایمانم بیشتر شده که خدا هست و هر چی داریم از اوست و خدای محمد، ابراهیم و… خدای منم هست.
فقط کافیه بهش ایمان داشته باشم و ازش بخوام
هیچ داستانی تا الان تاثیرگذارتر از داستان حصرت ابراهیم نبوده برام که وقتی از زبان استاد شنیدم بیشتر تحیر پیدا کردم که یک انسان چقدررر میتونه به خدا ایمان داشته باشه مگه. هر وقت متوجه میشم که ممکنه شرکی بورزم و یا به چیزهایی غیر از خدا چشم امیدی پیدا کنم یا ایمانم کم بشه سریع داستان حضرت ابراهیم رو یادآور میشم به خودم که خدای ابراهیم خدای تو هم هست و سعی کن با تمام وجود بهش ایمان داشته باشی.
خدارو شاکرم که به این مسیر هدایت شدم تا هر روز بنویسم و نوشتن باعث شد که من رو باورهام بیشتر متمرکز بشم.
دوستتون دارم
سلامم به بندگان محبوب خدا،که خداوند ارادت خاصی نسبت به ما داشته و لایق شنیدن این آگاهی ها بودیم
کلید اساسی به ماده شد که اگر یکی از اینها نداریم حرف مفت میزنیم از ایمان خبری نیست.
اگر درگیری مالی داریم
توی روابط مشکل داریم،ارامش نداریم
از لحاظ سلامتی مشکل داریم و فکر می کنیم موحدیم کاملا در اشتباهم.
هرچی میتونیم خودمون رو چکاب کنیم که کدوم یکی از اینا نداریم همون پاشنه ی بیشتر شرکمون هست.خداوند هدایتمون کنه که هنوز در راهش قدم برداریم،بیشتر بشناسیمش،گمراه نسیم.هدایت و نشانه ها رو درک کنیم.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز بیست و یکم
وقتی دیدم روز بیست و یکم هم در مورد افزایش درآمده خیلی خوشحال شدم. انگار دقیقا چیزی بود که این روزا بهش احتیاج داشتم و بهش فکر میکردم.
این چند روز داشتم فکر میکردم که ای کاش فلان بخش کاریم که قبلا باعث افزایش درآمدم میشد الان هم برام پیش میومد و فعال میشد و خیلی غیر منتظره امروز باهام تماس گرفته شد که ما بهتون نیاز داریم و قرار شد دوباره اون کار رو شروع کنم.
باور اشتباه دیگه ای که قبلا داشتم این بود که تو حراج های فصلی خرید کنم.چون بنظرم نمی ارزید اون میزان پول رو بدم در طول فصل. اما امسال تصمیم گرفتم به خودم احترام بذارم و اول فصل لباس مناسب همون فصل رو بخرم و با پوشیدنش لذت ببرم.
جالبه که خیلی اتفاقی طی یه حراج خیلی خوب دقیقا اول فصل تونستم با قیمت مناسب و کیفیت خوب خرید اینترنتی کنم.
خدایا بابت تمام حسای خوب و نتایجی که دارم میبینم هزاران بار شکر
دوستتون دارم🌹
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی
سفرنامه روز بیستم
خدا رو شاکرم که روز نوزدهم و بیستم که فایل ثروت و درآمد رو شنیدم نشانه ها برام نمایان شدن و تو روز بیستم افراد بیشتری با شغل و حرفه من آشنا شدن و تونستم تو راستای شغلم که مشاور و روانشناس کودک هستم به دانش آموزای مدرسه ای که هستم کمک کنم. خانواده چندتا از دانش آموزان باهام آشنا شدن و قرار شد مراجعه کنند به کلینیک و این یعنی پیش رفتن به سوی درآمد بیشتر.
قبلا باورم این بود که من با این شغل و حرفه فقط تا مقدار ثابتی میتونم درآمدم رو افزایش بدم.
اما الان فقط از خدا میخوام که هدایتم کنه از بی نهایت راه ممکن تو مسیر شغلیم درآمد کسب کنم و با دیدن این چیزها تو این چند روز ایمانم قوی تر شد و مصمم شدم که بیشتر روی این باور کار کنم.
خدایا بی نهایت سپاسگزارم
دوستتون دارم
به نام خداوند بخشاینده مهربان..من مدتهاست که با این سایت پر ارزش آشنا هستم ولی هیچ وقت مثل الان پیگیر استفاده از مطالب سایت نبودم و چقدر این مسیر برام پره از آگاهی و اطمینان و شیرینی..یکی از بزرگترین و زیبا ترین تغییر هایی که توی این چند روزه اخیر داشتم این بوده که نماز ها و قرآنم رو میخونم و به معنیش دقت میکنم..یکی از سوال هایی که همیشه داشتم این بوده که چرا همش باید توی نماز راجع به توحید و یکی بودن خدا صحبت بشه مگه این چه فایده ای به خدا داره که همش گفته بگین من یگانه ام و الان چیزی که با آگاهی های فعلیش کشف کردن ازین موضوع و برام خیلی شیرینه اینه که خدا به خاطر خودش نگفته که بگین من یگانه ام که فقط و فقط به خاطر خود من گفته این عبارات رو تکرار کنم چون به این باور برسم که تنها یاور من توی این تجربهی زندگی خداست و او برای من یگانه ست..یگانه رب و یگانه پروردگارم از هیچ چیزی توی این مسیر به اندازه ذره ای ازین آگاهی ها لذت نمیبرم.. یگانه یاورم به ما عمری با عزت در کنار عزیزانمون بده که بتونیم برای خودمون و اطرافیان ثابت کنیم زندگی پر نعمت با اتصال به خدا شروع میشه..تا الان هرچی خواسته ام رو دارم و خواسته های من رو به اندازه گستردگی خودت گسترش بده و طعمش رو بهمون بچشون..الهی آمین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه عزیزانم
ردپای روز شصت و پنجم سفرنامه
برای موفقیت باید👇
شروع به کار کنم از هر کجا که میتونم و امکاناتش رو دارم و امید به پیشرفت در کارم داشته باشم
تحمل نکردن سختیها که برام سخت و شرایطی که اذیتم میکنه
دیدن و درک کردن نشانه ها و اعتماد به خدای مهربون و عمل به الهامات
خدای مهربونم شکرت به خاطر وجود این ادم نازنین، استاد خوبم ، به خاطر هدایت و اگاه کردنم در تغییر روش زندگیم و بهبود زندگیم ودر ارامش زندگی کردنم و لذت بردن از زندگیم
با اعتماد به خدا و تحمل نکردن شرایط سخت همه چی برام درست میشه و هدایت میشم
دنبال رسالتم باشم و بدونم رسالت من چیه؟؟
شناخت خودم و خدای خودم
«تفاوت انسانها در تفاوت قدرت دادنمون به خدا در زندگیمونه»،جمله زیبایی هست
خدای مهربونم شکرت به خاطر هدایتم در این مسیر الهی
خدای مهربونم شکرت به خاطر این حس خوبم
خدای مهربونم شکرت به خاطر آرامشم
خدای مهربونم شکرت به خاطر فرزندان سالمم
خدای مهربونم شکرت به خاطر سلامتی ام
خدای مهربانم شکرت به خاطر همسر مهربانم
خدای مهربونم شکرت به خاطر مادرم
خدای مهربونم شکرت به خاطرخواهر مهربانم
خدای مهربونم شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که به من دادی
خدای مهربونم هزاران هزاران بار شکرت به خاطر این زندگی بهشتی و عالی که دارم به خاطر این حس خدایی و بهشتی که دارم
خدای من شکرت شکرت شکرت
خدای من به خاطر حال خوبم شکرت خدای مهربونم شکر فقط شکر فقط شکر
استاد خوبم ممنونم به خاطر نشان دادن راه درست زندگی کردنم و لذتبخش زندگی کردنم
در پناه خدای مهربونم همواره در لذت بردن از زندگی باشید
زندگی تماما یک سفر اعجاب انگیز است که از بتو تولد با هدایت شروع می شود و ادامه پیدا میکند.
از یک جایی به بعد اینقدر ایمان داشتن و هدایت شدن و قدم های جدید لذت بخش می شوند
و زندگی به شیوه های قدیمی برایم زجر اور شد که حتی تصمیم گرفتم برای تغییرات بسیار گسترده تر مهاجرت کنم.
زیرا چندین بار طعمش چشیدم و مشتاقانه قدم های بعدی را بر میدارم تا هدایت شوم.
درک جدیدی از توحید پیدا کردم در عمل و این درک و عمل باعث تحول زندگی ام شد.
زیرا تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثنا تنها توسط باور هایم خلق میشوند.
هر چقدر بیشتر شبیه این نیرو بشوم به خواست ههای بیشتری راحتتر میرسم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
از ظهر پای کامنت های این فایل ارزشمند بودم البته بگم متن انم شایسته منو دیوانه کرد عصر که شد هوسم کرد برم کوه . به خواهرام گفتن باهام میاید یکیشون گفت بعد جواب بهت میدم بابام گفت نمیتونم بیام من وسایلم رو جمع کردم حتی کتری واسه چایی آتیشی ولی دیدم محدودم میکنه چون من عاشق تجربه های جدیدم تو طبیعت . بعد کتری وچایی رو حذف کردم فقط میوه ودفترم رو برداشتم وبه خواهرم گفتم تنهایی میرم. تومسیر یکم میترسیدم ولی بلند بلند با دا صجبت میکردم که از قدرت کلام استفاده کنم نمیدونم کدوم سمت برم که زیبایی جدید ببینم حسم گفت یه سمتی رو گفت که امسال نرفته بودم وحرکت کردم ویه پروانه تو مسیر همراهیم میکرد ومنم میگفتم مسیرم درسته بعد تو کوه یه ساختار زیبایی دیدم وکنارش درخت بود یه گنجشک زیبا دیدم وهمونجا نشستم بشی از میوه رو نوش جان کردم میخواستم اونور وبالای اون ساختار سنگی روببینم دیدم خطرناکه ومنم هنوز تکاملم رو طی نکردم گفتم مسیرم رو تغییر میدم یهویی یه سنجاک بزرگ از بالای سرم پرواز میکرد ومنم گفتم این نشانه است که از این مسیر برم حتما زیبایی های بیشتری خواهم دید همینکه رفتم باز ساختارهای زیباتر وهمینکه جلورفتم دیدم بابا خدا منو به آسان ترین وامن ترین مسیر هدایت کرده که برم بالای اون ساختار سنگی که دلم میخواست ببینم وباز رفتم بالاتر ونشستم غروب خورشید زیبا رو دیدم واز اون بالا به زیبایی های روستامون نیگاه کردم ویه دوتا پرنده زیبا هم دیدم واقعا خدا را شکر که هم لذت بردم وهر لحظه هدایتم کردی که به راحتی به خواسته هام برسم. وچقدر خوب شد که تنهایی رفتم باز ایمانم به خدا بیشتر بشه
خدایاشکرت خدایاشکرت شکرت
بنام یکتای واحد
سلام به استاد عزیزم وهمه ی هم مسیرانم
خدایا ممنونم که قدرتشو بهم دادی دست به قلم بشم و تونستم ردپای روز بیستو سوممو بجابزارم
نمیدونن قبلنا بخاطر عدم عزت نفس بود یا کمالگراییم…ولی هرکاری میکردم نمیتونستم دست به قلم بشم…
خدایا ازت ممنونم بخاطر حال خوبی که قدرتشو دادی بتونم خوداگاه هرلحظه که بخوام ایجادش کنم…واز استاد عزیزم که دستی شدازدستان خداوند تا بتونیم به کمکش اگاهیهایی روکه فراموش کردیم به یادبیاریم…واقعا که انسان (نسیانه)فراموشکاره
خدواندا بهم کمک کن بتونم نتایج توکل بهت رو ببینم
ارزوی حال خوب برای همتون….