توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 51


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    289MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۱
    22MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1607 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین باقری گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز🙏

    توحید عملی…

    خدایا شکرت،خدایا شکرت در این مسیر فوق العاده زیبا هستم.خدایا شکرت بابت این فایل فوق العاده.سپاسگذارم خدای مهربانم، تویی که فرمانروا و قدرت مطلق جهان هستی…

    ایاک نعبد و ایاک نستعین (تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری میجوییم)

    ممنون از شما استاد عزیز و خانم شایسته و ممنون از دوست عزیزم برای این نوشته فوق العاده زیبا و سپاسگذار خداوندم که همراه شما هستم🙏🙏💐💐💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Erfan گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    سلام خدمت استادم که نمیدونم چطور ازش تشکر کنم و هرچقد سپاسگذار شما و دوستانی که سایت رو مدیریت میکنن باشم بازم کمه.

    این دیدگاه اولین دیدگاه من بر روی سایت هستش.

    خیلی از فایل هارو بارها من گوش کردم و دیدم حتی بقیه فایل های توحید عملی اما نمیدونم چرا این فایل توحید عملی ۱ رو تا به حال ندیده و گوش نکرده بودم و الان باز برمیگردم به بحث مدار و هدایت شدن.

    کاملا حسی و درونی خداوند به من گفت که بیام این کامنت رو بزارم و من فقط گفتم چشم با وجود این که سرکارم و همه کارهام رو ول کردم و اومدم نشستم به نوشتن کلامی که از قلبم درمیومد.

    من مدتی بود خدارو گم کرده بودم به دلیل اتفاقاتی و سخنانی که تحت عنوان دین گفته میشد اماا همیشه اون احساس درونیم بود اون انرژیی که منو هول میداد بود انگار همیشه یه چیزی یه کسی یه انرژیی همراهم بود من سراسر زندگیم بر اساس هدایت و تکامل به اینجا رسیده و این رو از وقتی با استاد آشنا شدم متوجه شدم.

    من این روزها واقعا به قول استاد که میگه اون موقع ها خیلی لطیف شده بودم منم همین اتفاق برام افتاده تکون میخورم اسم خدا میاد ناخوداگاه اشک شوق از چشمام سرازیر میشه روزها و شب شده اشک ریختم و با خدا صحبت کردم و ازش تشکر کردم

    واقعا همین حس که احساس میکنی خدا کنارته خدا همراهته خدا کمک میکنه خدا فقط قدرت داره هیچکس هیچکاری نمیتونه بکنه و رابطه ای بر پایه عشق و رفاقت با خدا داشته باشی دیگه هیچ چیز از دنیا نمیخوای چون همه چیز خودش برات میاد اصلا نیازی نیست کار شاخی کنی فقط کافیه حرکت کنی اقدام کنی و همه کارهات رو برپایه توحید قرار بدی و سعی کنی قدرت رو فقططط و فقططط به رب جهان به دستان الله بدی همین و بس.

    میخوام یک خاطره از معجزه ای که خدا تو زندگیم داشت رو براتون بگم(من سراسر زندگیم و خاطراتم تبدیل به معجزات خداوند شده)

    من حدود۵ماه میشه که خدمتم تموم شده و حدود ۲ماه میشه فکر میکنم که عضو سایت هستم ولی خیلی وقته با استاد و فایل ها آشنا هستم.

    شاید چیزی که میخوام بگم برای خیلیاتون عادی باشه شاید متوجه نشید من چی میگم یا اصلا تو مدار دیدن این کامنت نباشید ولی من به حسم عمل میکنم.

    من به خاطر مدتی دیر خدمت رفتن ۶ماه اضافه خدمت پشت دفترچه داشتم.از سال ۹۷ به بعد که من رفتم خدمت دیگه هیچوقت پشت دفترچه هارو نبخشیدن به خاطر کمبود سرباز و نیرو.یک سال بعد گفتن فرمانده منطقه میتونه ببخشه ولی من هرجایی که خدمت میکردم تا به اونموقع برای هیچکس بخشیده شده نبود(کل جریان خدمت رفتن و خدمت کردن و … همش سرتاسرش هدایت و لطف خدا بوده)

    من ساکن قزوینم تهران خدمت میکردم تا ۱۸ماه بعد بالاخره انتقالی گرفتم برای قزوین همه میگفتن اگه ۱٪ امکان بخشش تو تهران بود قزوین که اصلاا فکرشم نکن فکر کردن بهشم شوخیه و تا لحظه ای که من رفتم هیچ سربازی اضافش بخشیده نشده بود.

    بعد یه مدتی که اومدم قزوین یه حسی گفت برو نامه بنویس به سردار و درخواست بده

    همون موقع رفتم فرمش رو گرفتم شرایطم و نوشتم و فرم رو دادم به مسئولش. بهم گفت که فردا ساعت ۹ به بعد زنگ میزنیم بهت چون ملاقات تلفنیه گفتم باشه و رفتم.

    یک هفته گذشت و من هیچ تماس و خبری دریافت نکردم تا پاشدم رفتم از مسئولش پرسیدم گفت که سردار عوض شده سردار جدید که مستقر شد باهات تماس میگیریم.گفتم ممنون و پیش خودم گفتم حتما خیره هر اتفاقی بیفته بهترین اتفاقه( جالبیش اینه که من اصلا تا اون موقع با این فایل های بی نظیر و همچنین کاملا با استاد آشنایی نداشتم)

    بعد چند روز زنگ زدن بهم بیا برای ملاقات و مسئلت رو بگو و خیلی هم عالی باهام رفتار میکردن هبچکس اصلا باورش نمیشد

    زمانی که من رفتم برای ملاقات خیلی با عزت و احترام باهام رفتار کردن و گفتن موضوع ملاقاتت چیه گفتم ۶ماه اضافه خدمتم و نامه درخواستمم قبلن داده بودم. نگاه کردن و بررسی کردن گفتن بخشیده شده همون لحظه خشکم زد که چجوری من که هنوز صحبت نکردم گفتن سردار نامه ای که دادی رو دیده و بخشش زده(سرداری که تازه اومده بود کلن ۲روز بود مستقر شده بود و برای همه عجیب بود که چطور)

    طبق بخششی که زده بود من ۲روز بعدش کاملا به صورت قانونی خدمتم تموم میشد و این برای همه معجزه بود ولی من به این اتفاق ایمان داشتم و به هیچکس بها ندادم و قدرت رو به هیچکس ندادم.

    به هر اتفاقی تو زندگیم میبینم سراسر فقط رد پای خدارو میبینم به همین دلیل خیلی زیاد جدیدن لطیف شدم و حرف خدا میشه گوشام ۴تا میشه.

    سپاسگذارم از استاد که به من و این همه انسان یه همچین آگاهی هایی که دادن دستتون رو میبوسم که دارین یکتا پرستی رو ترویج میدین و مارو آگاه تر میکنید.

    و همچنین سپاسگذارم از شمایی که متعهد شدین به تغییر زندگیتون و تا الان کامنت من رو خوندید از خدای قدرتمندم بهترینارو براتون میخوام.❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    Erfan گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    سلام خدمت استادم که نمیدونم چطور ازش تشکر کنم و هرچقد سپاسگذار شما و دوستانی که سایت رو مدیریت میکنن باشم بازم کمه.

    این دیدگاه اولین دیدگاه من بر روی سایت هستش.

    خیلی از فایل هارو بارها من گوش کردم و دیدم حتی بقیه فایل های توحید عملی اما نمیدونم چرا این فایل توحید عملی ۱ رو تا به حال ندیده و گوش نکرده بودم و الان باز برمیگردم به بحث مدار و هدایت شدن.

    کاملا حسی و درونی خداوند به من گفت که بیام این کامنت رو بزارم و من فقط گفتم چشم با وجود این که سرکارم و همه کارهام رو ول کردم و اومدم نشستم به نوشتن کلامی که از قلبم درمیومد.

    من مدتی بود خدارو گم کرده بودم به دلیل اتفاقاتی و سخنانی که تحت عنوان دین گفته میشد اماا همیشه اون احساس درونیم بود اون انرژیی که منو هول میداد بود انگار همیشه یه چیزی یه کسی یه انرژیی همراهم بود من سراسر زندگیم بر اساس هدایت و تکامل به اینجا رسیده و این رو از وقتی با استاد آشنا شدم متوجه شدم.

    من این روزها واقعا به قول استاد که میگه اون موقع ها خیلی لطیف شده بودم منم همین اتفاق برام افتاده تکون میخورم اسم خدا میاد ناخوداگاه اشک شوق از چشمام سرازیر میشه روزها و شب شده اشک ریختم و با خدا صحبت کردم و ازش تشکر کردم

    واقعا همین حس که احساس میکنی خدا کنارته خدا همراهته خدا کمک میکنه خدا فقط قدرت داره هیچکس هیچکاری نمیتونه بکنه و رابطه ای بر پایه عشق و رفاقت با خدا داشته باشی دیگه هیچ چیز از دنیا نمیخوای چون همه چیز خودش برات میاد اصلا نیازی نیست کار شاخی کنی فقط کافیه حرکت کنی اقدام کنی و همه کارهات رو برپایه توحید قرار بدی و سعی کنی قدرت رو فقططط و فقططط به رب جهان به دستان الله بدی همین و بس.

    میخوام یک خاطره از معجزه ای که خدا تو زندگیم داشت رو براتون بگم(من سراسر زندگیم و خاطراتم تبدیل به معجزات خداوند شده)

    من حدود۵ماه میشه که خدمتم تموم شده و حدود ۲ماه میشه فکر میکنم که عضو سایت هستم ولی خیلی وقته با استاد و فایل ها آشنا هستم.

    شاید چیزی که میخوام بگم برای خیلیاتون عادی باشه شاید متوجه نشید من چی میگم یا اصلا تو مدار دیدن این کامنت نباشید ولی من به حسم عمل میکنم.

    من به خاطر مدتی دیر خدمت رفتن ۶ماه اضافه خدمت پشت دفترچه داشتم.از سال ۹۷ به بعد که من رفتم خدمت دیگه هیچوقت پشت دفترچه هارو نبخشیدن به خاطر کمبود سرباز و نیرو.یک سال بعد گفتن فرمانده منطقه میتونه ببخشه ولی من هرجایی که خدمت میکردم تا به اونموقع برای هیچکس بخشیده شده نبود(کل جریان خدمت رفتن و خدمت کردن و … همش سرتاسرش هدایت و لطف خدا بوده)

    من ساکن قزوینم تهران خدمت میکردم تا ۱۸ماه بعد بالاخره انتقالی گرفتم برای قزوین همه میگفتن اگه ۱٪ امکان بخشش تو تهران بود قزوین که اصلاا فکرشم نکن فکر کردن بهشم شوخیه و تا لحظه ای که من رفتم هیچ سربازی اضافش بخشیده نشده بود.

    بعد یه مدتی که اومدم قزوین یه حسی گفت برو نامه بنویس به سردار و درخواست بده

    همون موقع رفتم فرمش رو گرفتم شرایطم و نوشتم و فرم رو دادم به مسئولش. بهم گفت که فردا ساعت ۹ به بعد زنگ میزنیم بهت چون ملاقات تلفنیه گفتم باشه و رفتم.

    یک هفته گذشت و من هیچ تماس و خبری دریافت نکردم تا پاشدم رفتم از مسئولش پرسیدم گفت که سردار عوض شده سردار جدید که مستقر شد باهات تماس میگیریم.گفتم ممنون و پیش خودم گفتم حتما خیره هر اتفاقی بیفته بهترین اتفاقه( جالبیش اینه که من اصلا تا اون موقع با این فایل های بی نظیر و همچنین کاملا با استاد آشنایی نداشتم)

    بعد چند روز زنگ زدن بهم بیا برای ملاقات و مسئلت رو بگو و خیلی هم عالی باهام رفتار میکردن هبچکس اصلا باورش نمیشد

    زمانی که من رفتم برای ملاقات خیلی با عزت و احترام باهام رفتار کردن و گفتن موضوع ملاقاتت چیه گفتم ۶ماه اضافه خدمتم و نامه درخواستمم قبلن داده بودم. نگاه کردن و بررسی کردن گفتن بخشیده شده همون لحظه خشکم زد که چجوری من که هنوز صحبت نکردم گفتن سردار نامه ای که دادی رو دیده و بخشش زده(سرداری که تازه اومده بود کلن ۲روز بود مستقر شده بود و برای همه عجیب بود که چطور)

    طبق بخششی که زده بود من ۲روز بعدش کاملا به صورت قانونی خدمتم تموم میشد و این برای همه معجزه بود ولی من به این اتفاق ایمان داشتم و به هیچکس بها ندادم و قدرت رو به هیچکس ندادم.

    به هر اتفاقی تو زندگیم میبینم سراسر فقط رد پای خدارو میبینم به همین دلیل خیلی زیاد جدیدن لطیف شدم و حرف خدا میشه گوشام ۴تا میشه.

    سپاسگذارم از استاد که به من و این همه انسان یه همچین آگاهی هایی که دادن دستتون رو میبوسم که دارین یکتا پرستی رو ترویج میدین و مارو آگاه تر میکنید.

    و همچنین سپاسگذارم از شمایی که متعهد شدین به تغییر زندگیتون و تا الان کامنت من رو خوندید از خدای قدرتمندم بهترینارو براتون میخوام.❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2134 روز

    سلام به خالق هستی

    سلام به همه

    باورم نمیشه این که این فایل تکرار شده چون من وقتی روز شمار و شروع کردم خیلی سرسری شروع کردم واصلا این ویادم نمیاد به خودم قول میدم که از اول دوباره روز شمار رو شروع کنم و این بار متهدانه شروع کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    سلام استاد جانم سلام مریم بانو سلام دوستان هم فرکانسی من

    روز شصت و پنجم از سفر من

    درک من از این فایل :

    ✍🏻‌‌رسالت شما گسترش توحید و یکتاپرستی بود و این رو خیلی واضح خدا نشون داده با زنده موندنتون توی اون حادثه و چه خوب انجامش دادین چقدر مایه افتخار شدین و مهم تر از همه چقدر خدا به وجودتون افتخار خواهد کرد.

    ✍🏻اولین بار که این فایل و کامنت دوستمون رو شنیدم با تک تک کلمه هاش اشک ریختم مثل الان البته با احساس خوب چون اون احساس رو درک میکنم چون لمسش کردم چون منم برای رسیدن به همه چی اومده بودم جز اصل جز خداوند

    وقتی خدای واقعی رو شناختم تازه فهمیدم چقدر احساسم خوبه چقدر لطیف شدم و قبلا چقدر بت پرست و مشرک بودم

    خوشحال و سرمستم از این دستاورد از این شناخت

    چون میدونم اگه خدا رو پیدا کنم دیگه همه چی خود به خود بهم داده میشه

    کار من درست کردن باورهامه،

    کار من بندگیه

    کار من باور کردن خداست تنها قدرت جهان

    کار من لذت بردن از زندگی توی لحظه س

    کار من تسلیم خدا بودنه

    کار من امیدوار بودنه

    کار من بودن در احساس خوبه

    و چه احساس عالیه وقتی که میتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و بیشتر دراحساس خوب بمونیم

    ✍🏻استاد تفاوت شما با بقیه عمل به ایمانیه که میگید،نتیجه هاتونه که قابل مشاهده س، آرامشیه که قابل درکه و فرکانس خوبیه که منتقل میکنید

    و من شاگرد تنبلی بودم اما میخوام بسازم از نو چون خدا رو دارم و بهترین استاد دنیارو

    👣ردپای شصت و پنجم

    ❤️استادجان از خدا براتون موفقیت های بیشتر میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    امیرحسین سادات گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به سید حسین عباس منش ، استاد بی نظیرم و همه دوستان فوق العاده ی من در سایت

    یادم میاد روزهایی در دوران تحصیل در دوره متوسطه بار ها خوانده بودم که ابراهیم یکتا پرست بود ؛ و حتی به پیامبر اسلام نیز در قران گفته شد بود به آیین او درای.

    بسیار راجب توحید خوانده بودم ؛ اما همه چیزهایی که خوانده بودم جز یک روخوانی و به یاد نگهداشتن برای امتحان نبود .

    سوال هایی در درونم غلغل میزد و هر لحظه به دنبال جواب هایی بودم .

    در ابتدای این مسیر با فایلی از سید حسین آشنا شدم که راجب ابراهیم و یکتا پرستی بود ، که توسط یکی از دوستانم به من ارسال شده بود ؛

    از آن روز تا به حال بیش از چهارسال گذشته و من بیش ازپیش با این مفهوم اشنا شده ام و همه ی همه ی تلاشم را کرده ام تا در همه جای زندگی ام رفتارم با توحید مطابقت داشته باشد.

    ازینکه در روند تکاملی فهم این آگاهی بی نظیرم از خدای یکتا بسیار سپاس گزارم .

    توحید و یکتا پرستی یعنی همین که خدارو بشناسیم ، قوانین اون رو بشناسیم ، بفهمیم چگونه همه جهان را اداره میکند ، چگونه ما را هدایت می کند ، ویژگی هایش را بشناسیم و در تمام باورهایمان به او قدرت دهیم ؛ زیرا او تنها نیروی خیر جهان ، تنها ربّ به معنی مالک و فرمانروای جهان و تنها خالق است ؛

    همه چیز را افریده و هدایت می کند ، همه چیز را روزی می بخشد ، یاری می دهد ، هرکس فرکانس رحمت و فضل اورا ارسال کند ، در مدار رحمت و فضل او در آمده و بی حساب از او دریافت می کند.

    توحید در عمل یعنی استفاده ما از قوانین در تک تک اعمال و رفتارمون ، یعنی پذیرفتن قانون مند بودن جهان ؛ آن هم قوانینی که خدا هرگز از آن عدول نخواهد نکرد و ثابت است .

    یعنی همیشه اعمال و گفتار و افکار ما به گونه ایی باشد که توحید را فریاد بزند؛

    قدرت را از هر عامل بیرونی گرفته و به خدای بدهد .

    خدایی که این قدرت را در من نهاده که من با ارسال فرکانس هایم به جهان ، شرایطم را کاملا مطابق فرکانس ارسالی ام بسازم .

    پس تمام قدرت از آن اوست ، همه کاره اوست .

    اولین دست آورد در این راه ، آرامشی است که از ایمان به قدرتی می آید که همه چیز را در اختیار من نهاده تا من هر گونه دلم بخواد زندگی کنم ، اختیار دست من است ، اگه موفق و ثروتمند و سلامتم زیرا خودم این امور را اختیار کرده ام و اگه هرچیزی در زندگی ام کم است نیز ان را خودم پیشاپیش به جهان اعلام کرده ام و اکنون من کاملا عادلانه بر اساس چیزی که پیشاپیش فرستاده ام توسط خداوند چیده شده است.

    پس وقتی میتوانم قوانین را درک کرده و بدانم که ثابت بوده و درصورت استفاده در جهت دلخواه ، نتیجه کاملا دقیق ، دلخواه من است ، پس اولین دست آورد این آگاهی آرامشی درونی و قلبی در اثر ایمان به خداوند است .

    خدایا از تو سپاس گزارم ، اکنون کمتر شباهتی به چهارسال گذشته ام دارم که در این راه قدم گذاشته و تکاملم را طی کرده ام ، هرچه خودم تلاش ذهنی کرده ام تو با لطفت چندین برابر دریافتی به من داده ایی و مرا هدایت کرده ایی ،

    دوستت دارم خدای من .

    از سیدحسین عزیزم که مثل یک برادر بزرگتر این سال ها ، اموزه هایش در گوشم مثل نصیحت یک داداش بزرگتر می پیچد و در ناخداگاهم جای میگیرد ، سپاس گزارم

    دوستتون دارم بچه ها

    همتونو به دستان خدای رحیم می سپارم

    😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فاطمه منصوری گفته:
    مدت عضویت: 3803 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    باز هم سپاسگزار خداوند هستم که مرا یاری کرد سفرنامه را ادامه دهم و از استاد بی نظیر به خاطر این فایل بی نظیر بی نهایت سپاسگزارم.

    چندین بار این فایل را گوش داده ام. هر بار به وخامت اوضاع خودم بیشتر پی می برم. از اینکه استاد می گویند اگر فکر می کنی که خدا را شناختی و مشکل مالی و سلامتی و روابط داری هم باورهات در مورد خدا اشتباهه هم در مورد پول و سلامتی و روابط و … من متوجه وخامت اوضاعم می شوم چون در همه این زمینه ها مشکل دارم. از خداوند رحمان و رحیم درخواست می کنم باورهای صحیحی که در این سایت از زبان استاد شنیده ام و در کامنت دوستان خوانده ام در من نهادینه شوند و جهان بینی من تغییر کند.

    با تشکر از این خانواده صمیمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت همه عزیزانم

    من دیشب سوره بقره روکامل کردم چقدرزیباخداماروهدایت کرده وحتی بارهافرصت برگشت ب ماداده واین همون خداییه ک سالیان سال ماروازداشتنش محروم کردن والان ک پیداش کردم به شخصه تانفس میکشم ازش دورنمیشم من بدون الله یکتام هیچی نیستم همه وجودم وصله به الله یکتاوفقط بابودن اونه که من معنی خوشبختی رومیفهمم خدایا خیلی دوست دارم اونقدرزیاد دوست دارم ک حاضرنیستم تحت هیچ شرایطی توروازدست بدم توبهترین انتخاب زندگیم بودی وهستی وخواهی بود

    من هنوزاونجورک باید الله یکتامونشناختم وبهش وصل نشدم واینجوریه حالم اگه بهش وصل شم چی میشه 😍

    ازخدابی نهایت سپاسگذارم ک تواستادگرامی روبرای هدایت ما قرارداد

    ردپای۲۳

    درپناه الله یکتا شادموفق سلامت ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    سلام روز ۶۵ سفرنامه

    مفهموم یکتا پرستی و توحید !؟ یعنی به این موضوع برسیم که تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما بدون استثنا در دست باور ها و فرکانی ها کانون توجه و احساس ماست یعنی اینکه بدونیم ما با افکارمون با کانون توجه مون با احساسمون در هر لحضه با باور هامون داریم سناریو زندگی خودمون رو مینویسم و بقیه افرارد و موقعیت ها نقش بازیگر رو دارن

    توحید یعنی بدونیم هیچ کس هیچ قدرتی در زندگی ما ندارد

    اگر کسی ب ما خوبی میکند بدلیل فرکانس خود ماست و دستی از دستان خداست و از طرفم ممنون و متشکریم

    اگر کسی به ما نا خوبی میکند بدلیل فرکانس خودماست اون نقش ی بازیگر رو داره و تمام

    توحید یعنی بدونی خداوند هدایتگر ما و حمایت کننده ما به سمت خواسته ها فرکانس و باور های ماست فارغ از اینکه خواسته و فرکانس و باور های ما چه چیزیه

    توحید یعنی نگاه سیستمی داشتن به خداوند توحید یعنی بدونی خداوند ی بستری رو فراهم کرده قدرت خلق هم ب ما داده و قوانین ثابت و مشخص هم وضع کرده و هدلیت مارو بر عهده خودش گرفته

    توحید یعنی ایمان به خداوند ایمان به اینکه من روی خودم کار میکنم رو فرکانسم رو باور هایم حرکت اقدام میکنم تو عمل تو دلناشناخته هایم میرم و ایمان دارم اون هدایتم میکنه تو مسیر حمایتم میکنه اصلا کار اینه خودش این کارو برعهده گرفته

    توحید یعنی اینکه بدونی خداوند خیلی خوشگل میچینه کنار هم خیلی خوب شرایطی رو مهیا میکنه هماهنگ و همسنگ با باور ها و فرکانس ها و خواسته های ما

    توحید یعنی اون در درون یکایک ما است و اماده خدمت و هدایت و حمایت ما به سمت فرکانس و باور های ماست

    و در نقطه مقابلش شرک هستش شرک یعنی !؟شرک یعنی اینکه قدرت از خودت و باور ها فرکانس هات بگیری بدی به عوامل بیرون از خودت

    شرک یعنی با این دیدگاه و این نگاه به ی شخصی احترام تعظیم کنی ک اون میتونه به من کمک کنه

    شرک یعنی اینکه بگی زندگیم دست فلان دولت و فلان رئیس جمهور

    شرک یعنی اعتقاد به اینکه بقیه میتونن تو زندگیم تاثیر منفی داشته باشن منو چشم بزنن منو نابود کنن

    شرک یعنی ندیدن قوانین ثابت بدون تعغیر خداوند

    شرک یعنی ما برگی در باد هستیم و اعتقاد سرنوشت و هزاران باور پوسیده دیگه

    از خداوند میخام قدم های مارو در این مسیر استوار کنه و برای همگی شما سلامتی ثروت و آرامش در دنیا آخرت آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    خدا یاور من است گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    اسم این رو چی میتونم بذارم جز الهام؟ اینکه شب یه موضوعی قلبم رو مچاله کنه از ناراحتی و من بیام برای اینکه خدا راه رو بهم نشون بده و هدایتم بکنه، دکمه من را به سوی نشانه ام هدایت کنم رو بزنم و برسم به زیبا ترین و مهم ترین موضوع این روزهای زندگیم. بعدش صبح در حین انجام کار دیگه ای جملات پایین رو به ذهنم جاری بکنه و بهم بگه اینا رو باید توی سایت ثبت بکنی. و وقتی میپرسی کجای سایت و اصلا به چه منظوری بهت بگه برو توی قسمت کامنت صفحه نشانه دیروزت بنویس. و جملات پایین حرف هایی بودن که امروز صبح به ذهم رسید و من یادداشتشون کردم تا فراموشم نشن…..

    تنها دشمن تو خودت هستی. چرا؟ چون هیچ قدرتی بیرون از تو اختیار و توانایی این رو نداره که زندگیت رو خراب بکنه یا حتی کوچکترین تاثیری رو هم روی زندگی تو بذاره. تو فقط با توجه کردن به ناخواسته ها و هر بار هم که قانون رو فراموش میکنی و دوباره مثل بقیه آدما فکر میکنی ی اونجوری فکر میکنی که راحته و نیاز به صرف انرژی نداره، یادت بیار که هر وقت کار رو ول کردی و یا شل تر گرفتی، اتفاقات بدتری میفته.

    دشمن تو نگرانی تو هست از اینکه کسی میتونه تاثیر بد و از همه مهم تری تاثیری که تو نمیخوای توی زندگیت باشه رو روی تو میذاره.دشمن تو همسایه ات یا یه عامل بیرونی نیست، دشمن تو کینه ات هست که تنونستی مهارش کنی و اون همچنان داره میتازونه.

    بزرگترین دشمن تو ترست هست.

    بزرگترین دشمن تو شرک خودت هست.

    شیطان گولت زده و داره گوسفند رو در لباس گرگ بهت نشون میده.

    شیطان برای اینکه تو سراغ خودشناسی و برطرف کردن ضعف های اخلاقیت نره همه کاسه کوزه ها رو سر آدم های دور و بریت میشکونه و شلوغ بازی در میاره تا مبادا یه وقت به خودت و درونت رجوع کنی. چرا؟ چو اون موقع خب دیگ نمیتونه بیاد روی اعصاب و روانت اسکی بازی کنی و دیوونت کنه و از مسیر دورت کنه. چقدر کارش و قسمی که شیطان خورده براش مهمه اونوقت تو نمیخوای تعهد بدی برای اینکه شب و روز روی خودت کار کنی؟ تو اونقدر بزرگ و توانمن بودی که من به شیطان گفتم در مقابلت سجده کنه.اونوقت تو گوهر با ارزشی که من بهاراده خودم درون وجود تو گذاشتم رو نادیده می گیری و به حرف شیطان گوش میکنی که هر لحظه میخواد تو رو ناامید بکنه از خودت؟

    بزرگترین دشمن تو شرک تو هست که قدرت رو میدی به بقیه. اما اینتو خودت هستی که توی لباس دشمن ظاهر شدی و به زور خودت رو داری از مسیر راست منحرف میکنی.

    مگخه غیر از اینه که خدا گفته هر بدی که به انسان برسه، قطعا از جانب خودش میرسه.

    یاد شهیدان صدر اسلام افتادم و در اصل یه لحظه تصویر طراحی این انسان ها توی کتاب درسی جلوی چشمام اومد و همون یک لحظه همه این چیزهایی کهنوشتم به ذهنم رسید. اونها به چیزی باور داشتند که هیچ کس دیگخ ای باور نکرده بود و همه می گفتند، شما ها یک مشت احمق ساده لوح هستین که گول حرف های محمد رو میخورین.ولی اون ها این رو باور و قبول نکردن. من یادمه همیشه وقتی توی کتابهای درسی مون راجع به اون ها میخوندیم، آرزو میکردم کاش اون موقع کنار پیامبر بودم و مثل اون ها ایمان میاوردم به غیب ولی الان که دارم دقت میکنم، میبینم الانم این ایمان از جنس همون ایمانه، همونقدر توحیدی، اینکه باور کنی قدرت فقط دست خداست و همه مردم این رو باور نمیکنن. اگر در زمان صدر اسلام هم اولین مسلمانان منتظر میموندن که بقیه حرفشون رو تایید کنن و نگران نظر اون ها بودن، هیچ وقت تسلیم فرمان الهی نمیشدند،چون در اون روزگار ارزش بنیادین آدم هاکاملا خلاف اون حرفی بود ک پیامبر می زد و انگار یه جورایی ما هم مثل برده های اون زمان هستیم که باور کردیم بی ارزشیم، جبر رو باور کردیم، قدرت شر و پیروز بودنش رو باور کردیم و ارزش و قدر واقعی خودمون رو نمیدونیم. و الان که استاد عباسمنش اومده و داره به بهترین نحو، تفکر توحیدی رو جا میندازه، بازم شک میکنیم، چون توی جامعه شرک زده زندگی می کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: