اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز و یکایک شما همفرکانسیهای گلم
اکنون خوب مینگرم میبینم که زندگی توحیدی بهترین روش زندگی است که سرانجامی خوش به همراه فرآیندی خوش دارد. تنها چیزی که میتواند مرا خوشبخت سازد این است که همواره راه توحید را بپیمایم و از خدای یگانه و پروردگار جهانیان بخواهم که مرا به راهی رهنمون سازد که در آن به کسی تبدیل شوم و از خود انسانی بسازم که هرچه را که میخواهم با یک اشاره بهدست آورم و به کسی چون خودش بدل شوم و این تنها از مسیر درستی و پاکی و صداقت و اشتیاق و در یک کلام توحید دست یافتنی است و بس!
همیشه تجربه کردهام و بر من اثبات شده است که، هرگاه به غیر خدا تکیه کردهام نتیجهاش خاری، پستی و نرسیدن به آنچه میخواهم بوده و بس!
دیگر حاضر نیستم که جز به خدا تکیه کنم و چیزی را از کسی جز او بخواهم. درسته، خدا کارهای من را بهوسیلهی انسانها و کل کائناتش انجام میدهد و من از همهی آنها سپاسگزارم. با این حال، من میدانم که آنها دستان خدا هستند و بس.
خدایا از شما درخواست میکنم مرا و ما را در مسیری که خود ما را به آن فرا خوانده ای راهبری کن و در آغوشت بفشار و در این مسیر پشتیبان و راهنما و راهبر باش!
خدایا برای بودنمان در این مسیر زیبای آگاهی و هدایت و شناخت از شما سپاسگزارم و برای کسانی که در این مسیر بهعنوان دستان تو ما را هدایت میکنند، از صمیم قلب سپاسگزارم!
1. چقدر پذیرش این جمله مهمه…. اینکه قلبا بپذیرم که همممه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم…..
اونوقت
شااااااااااادی میکنم که اگر فلانی تونسته پس مریم هم قطططططططططططططعا میتونه و قطعا میشود(:
اونوقت
نگران نیستم که مادرم تنهاست! همسرم در سختیه و………. اونوقت نگران بقیه نیستم و دچار احساس شیطانی و بد عذاب وجدان نمیشم!
خودم رو مسئول شادی بقیه نمیدونم!
اونوقت از خودم نمیکنم تا برای بقیه خدایی کنم!!!!!
فقط به خودم تمرکز میکنم؛ به مسیر زندگی شخص مریم….
اونوقت وقتی خداوند نعمتی بهم عطا کرده ازش لذذذذذذذذذذذت میبرم و ته قلبم حس بد نمیاد که آخییییی الان من اینو دارم, مادرم؛ همسرم یا فلانی الان در این لحظه یا کلا اینو نداره!!!!!!!!!!!!!!!!! اونوقت سعی نمیکنم تا نعمتهام رو از دید بقیه پنهان کنم تا مبادا حسرت بخورن! { چقدر شرک در دل من مخفیه واقعا!!!!!!!!!!! } مادرم ندونه من الان فلان جا درحال لذت بردنم!!!!!!!!!!!!! مای گاد!!!!!!!!! فلانی نفهمه من رفتم مسافرت و اون نمیتونه بره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی در تنهاییم غذایی میخورم که مثلا در اون لحظه همسرم حضور نداره؛ وقتی مسافرتی میرم که مادرم نیست؛ وقتی تنهایی پارک میرم؛ خودم رو لایق استفاده و لذتتتتتتتت بردن از اون نعمت بدونم.
و حس بد نیاد سراغم که من در این شرایطم و فلانی نیست!!!!!!!!!!!! نعمت رو با دستهای خودم پس نزنم! چون مطمئن هستم که اونها هم خدا دارند و به اندازه من و بقیه میتونن از این نعمتها و شادی ها استفاده کنند دقیقا مثال رستوران سلف سرویس…..
خدایا… من رها میکنم… من توکل میکنم… خدایا من مادرم رو همسر عزیزم رو به تو میسپارم…. قطعا قطعا قطعا تو خیییییییییلی بهتر از من میتونی هواشون رو داشته باشی و داری….
خدایا من این زنجیر رو از دور خودم باز و رها میکنم…. و عزیزانم رو به تو میسپارم……..(: (: (: (:
اصلا اینها رو نوشتم خودم از خودم متعجب شدم و خجالت کشیدم! خدایا شکرت که هدایتم کردی و منو به اعتراف این اشتباهات خوندی…. تا بفهمم چطور خودم با دستهای خودم بلای جان عزیزم و نعمتهام شدم و تازه شاکی هم هستم که چرا خدا بهم نعمت بیشتری نمیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2. مریم به چه اندازه ای باور داری که خودت و تنها خودت خالق زندگی و شرایطت هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به اندازه ای که باور داری خودم و تنها خودم خالق شرایطم هستم؛
{ نه شرایط جامعه… نه آقا و خانم فلانی با فلان جایگاهش! نه پارتی! نه قوانین مردمی و جامعه و فلان اداره!!!!!!!! نه تصمیمات همسرم…. نه شانس….. و………. }
به همون اندازه مشرک نیستی جانم….
3. به چه اندازه باور داری خداوند هدایتت میکنه؟ خداوند بهت نعمت میده همه چیز بهت میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
استاد واقعا فایل های که از توحید می ذارید جنسش یه چیز دیگه هست وقتی می فهمی که تو خدایی خدا درون تو هست خیلی آروم تر میشی و افتاده تر روزهای اول نمی تونی به چیزی که نمی بینی اعتماد کنی ولی یواش یواش از چیزهای کوچیک شروع می کنی بعد می بینی شد بعد بزرگتر به قد ظرفمون و الا اون که بی انتهاست بعد چند وقت که اعتماد می کنی بهش میگی من که تا آخر عمر خیالم راحته که کارام رو تو انجام می دی یعنی دقیقا مثال جنگل اینجا صدق می کنه که از اون بالا داره می بینه و میلیاردها ساله که این کارشه ولی متاسفانه ما با باز گذاشتن ورودی های ذهنمون به روی افکار منفی اصلا جنس صداش رو نمی شناختیم و به لطف خودش و آموزهای شما فهمیدیم با جنس آرامش هست که می تونی بفهمی که خدا هست یا نجوا و بقیه داستان
به خودش قسم ما فقط رو خودمون کار کنیم ورودی هامون رو کنترل کنیم خودش همه کار می کنه برای این ظرف من هر چقدر هم زیاد بخوام مگه برا اون کاری داره کل کیهان و هر آنچه که ما می تونیم درکش کنیم و خیلی چیزهارو هم نمی تونیم درک کنیم مال خودشه اصلا خودشه حالا بخواد به ما بده سختشه یا نداره مسخره ترین باوری که می شده از بچگی برا ما ساخت همین بوده ما هم اصلا فکر نمی کردیم یه مثال دیگه 70درصد کل کره زمین رو آب پوشونده بعد بنر میزنن که آب هم ولی کم است همش باورهای محدود کننده یه آدم نبود بگه بابا ما از روح خودش هستیم مگه اون محدوده ؟؟؟ولی خدا رو به تعداد کل نفس های که کشیدم سپاس گذارم که با شما آشنا شدم
خودشه رو باور کنید همه چیز میشه براتون نه این که ثروت مال خودشه خودش ثروته تو به این انرژی چطور می خوای شکل بدی
بنامِ خداوندِ بخشنده بخشاینده، که حمد و ستایش تنها مخصوص اوست که فرمانروایِ قدرتمندِ این کیهان و هستی است
سلام ، خدا رو شکر اونقدر اونقدر ذوق ذوووقی شدم که خدا میداند…
توحید عملی یعنی: تصمیم بگیری با قدرتی که خداوند به تو داده ، خالق زندگیِ خودت با فرکانس ها و کانون توجه ات باشی
و این چیزی نیست جز یکتا پرستی، شخصیتی موحد در خودت ساختن ،که فقط و فقط همه چیز را از خدایش میداند و با یاری و قدرت این نیرو قدم برمیدارد. به هرمیزان که به این اصل نزدیک بشی و یکتاپرستی را در اعماقِ وجودت به جریان بندازی و لحظه لحظه زندگیش کنی، به همان اندازه در همه جنبه ها به تو قدرت میدهد و نور هدایت میشود برایت، نوری که خاموشی ندارد، تا تو در هر قدم با تجربه خواسته هایت ، وجودت را وسعت بدی ، چون همه چیز در همین لحظات رقم میخورد، چرا که نتیجه لاجرم از آن توست… و تو به آن و برایِ دستیابی به آن هدایت خواهی شد و با ادامه دادنت به تک تکشون خواهی رسید، ااما فقط در صورتی که اونقدر رها بوده باشی که نتیجه رو سپرده باشی، که سرسپرده اش باشی، به میزانِ سرسپردگی ات..
میزانش رو میتونی هربار از رفتاراایی که داری از قدم هایی که در دل ترسهات میزاری بفهمی، وگرنه باورات هنوز کار نیفتادند و فقط توهماتِ تو هستند…. پس هربار خودت را بسنج و لذت ببر و قدم بردارد… برایِ تغییر جهانت، جهانی که با یکتا پرستی خلق میشود..
چقدر این بخش از نوشته شما زیباست مریم جانِ شایسته ام:
اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابستهات میکند که دیگر فضایی نمیماند.
میخوام کامنت دوستمون رو، همزمان با طلوع آفتاب و سلامی دوباره به نور و زیبایی واین روز قشنگ بنویسم، و بگم که آآآآآآشقتم خدا… و سپاسگزارم برای این صبحِ زیبایِ تابستانی
خداوند در نسیمی ست که می وزد
خداوند پروانه ایست که در باد می رقصد
خداوند قلمی ست که عشق را مینویسد
خداوند سراسر زیبایی و عشق است
خداوند در قلبی است که عشق می ورزد
خداوند طلوع خورشید است
خداوند نور آسمان ها و زمین است
من دستان خداوند هستم که مینویسد
زبان خداوند هستم که سخن میگوید
قلب خداوند هستم که عشق را می پراکند
من دستان سخاوتمند خدا هستم که می بخشد
این خداست که در من تجلی یافتته
آمده بودم میلیاردر شوم، عاشق و سرگشته کویت شدم
آمده بودم اسرار ثروت را بیاموزم ، قرآن را به دستم دادی و گفتی بخوان، کلید گنج هایِ زمین و اسمان را در دستانم قرار خواهدی داد
این کتاب یک گنج نامه است
اما باید قلبت را پاک کنی
خواندم تو را و اجابت کردی مرا…
چقدر این کامنت فوق العاده است
تفاوتِ انسان ها به اندازه تفاوتِ قدرتِ خداوند در باور و ذهنشان است..
تو تویِ این مسیر قدم بردار و خدا رو باور کن، هرآنچه که بخواهی برایِ توست.. زیبایی ها را ببین خداا را ببین…تحسین کننده و سپاسگزارش باش، ذهنت رو پرورده کن برایِ دریافت خدا به شکل هایِ گوناگون و قطعا نتیجه حضورِ خداست در زندگی به شکل هایِ گوناگون، بیشتر و بیشتر از قبل، و به اندازه ای که ظرفِ وجودم جا داشته باشد، خدا میتونه در اون رشد کنه و هربار منو بیفزاید..
استادِ عزیزم ممنونم ک هستید و درباره فضل و رزقِ خداوند و یکتاپرستی میگویید ، هربارعمیق تر از قبل چون شما نمونه آدمی هستید ک هربار خودتون رو برایِ وسیع تر شدنِ خدا در وجودتون پرورش داادید.. و من از خدایم برایِ وجود شما و هدایتم به این سایت سپاسگزارم..
خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان ثروتمندم سلام و عرض ادب دارم.
من از وقتی که با قانون جذب آشنا شدم اون خدای دور از دسترس و سخت گیر و عذاب دهنده و منتقم رو از وجودم بیرونش کردم و بجاش ی خدای نزدیک و همیشه در دسترس و مهربون و بخشنده و قدرتمند و ثروتمند و آسان گیر در قلبم قرارش دادم و بعد هدایت شدم به این سایت توحیدی در اول که از فایلا و کامنتا چیز زیادی دستگیرم نمیشد و وقتی که استاد و بچهها از هدایتی که در صحبت ها و نوشته هاشون می گفتند خندم میگرفت که مگه میشه اینقدر سریع و در لحظه هدایت بشیم ولی ته دلی احساسم خوب بود بعد که تکاملم به اندازهای که روی خودم کار کردم طی شد و درکم بهتر شد،و الان کامنتایی که روی سایت میزارم وقتی خودم می خونمشون برام تازگی داره و شک میکنم که خودم اینا رو نوشته باشم.
تو این سایت فقط خدا داره از زبان استاد و کامنت بچهها با ما حرف میزنه و در هر لحظه دار هدایت مون میکنه.
عزیزانم در پناه خداوند منان شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به همهی اعضای خانوادهم(دوستان سایت )و استاد عزیزم و مریم جانم
این اولین کامنتی هست که من از خودم در این سایت به یادگار میذارم و هنوز فایل این جلسه رو ندیدم و نمیدونم کامنتم باهاش مرتبط هست یا نه !؟ ولی الان داشتم سپاسگزاری قبل از خوابم رو مینوشتم که کلماتی که از قلبم در ذهنم جاری شد و من اونا رو توی دفترم نوشتم و همون موقع بهم الهام شد که تو سایت کامنت بذارم
راستش تاری دیدم بخاطر اشکهام اجازه نمیده که درست صفحه کیبردمو ببینم تا بتونم تایپ کنم و کم کم این گریه ها داره تبدیل میشه به هق هق
من مدتیه که فهمیدم باور فراوانی برای من پاشنه آشیل هست و باید روی این باورم کار کنم و امروز خیلی جدی از خداوند خواستم تا چیزهایی رو به من نشون بده که این باور در من تقویت بشه و من باور کنم که واقعا همهچیز در این دنیا فراوانه
عصر وقتی تو باغ شخصیمون بودیم پدرم از زمینهای کاشته نشده و پر از علف هرز یک سری سبزیجات خودرویی میکند که از قدیم مردم با این گیاه کوکو سبزی درست میکردن که فوقالعاده خوش مزه هم هست و من این گیاه رو نمیشناختم و مثل بقیه گیاها فکر میکردم علفه و ازشون میگذشتم ولی همون گیاها شد شام سوپر خوشمزهی امشبمون
و من الان به عنوان سپاسگزاری از خداوند برای شام امشب که بدون هزینه و کاملا خدادادی بود این مورد رو نوشتم و در ادامهش این کلمات به قلبم الهام شد: این خودش یعنی فراوانی نعمت خداوند روی زمین فقط کافیه چشم بینا و ذهن آگاه داشته باشی(قلب باز )
خدایا من بخاطر همین دوتا کلمهی چشم بینا و ذهن اگاه اشکام بند نمیاد
این یعنی نعمت خدا فرااااوونه و تو تا الان توانایی دیدنشونو نداشتی چون آگاه نبودی
خدایا با تمام قلبم ازت سپاسگزارم کمکم کن تا همیشه بتونم نعماتت رو ببینم
استاد شما مسبب این حال من هستین و من نمیدونم چجوری باید از شما تشکر کنم فقط میتونم بگم خیییییلی دوستون دارم
به نام خدایی که قدرت خلق تمام زنده گیم در دست اوست
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و سلام به دوستان عزیز
دو روز هست که مریض هستم نمیدانم چی فکری کردم چی فرکانس ارسال کردیم میدانم بخاطر که کمی نگران شدیم
ما در خانه زنده گی میکنیم که صاحب او خانه خالم هست و بعضی حرف ها بین مادرم شان و اونا گفته میشود که سبب ناراحتی فامیل من میشود و امروز مادرم تصمیم گرفت که خانه جدید پیدا کنیم
چقدر من نجوا زهنم آمد و میدانم چقدر بی ایمان هستم چقدر رفتارم با گفته هایم یکی نیست امروز به خودم گفتم پاکیزه تو به معنایی واقعی ایمان نداری نگرانی ات از همین خاطر هست
و این را نشانه خوب گرفتم که آنقدر روی ایمانم کار کنم و با ایمان شوم
درکل من حرف های قشنگ زیاد یاد دارم که به دیگران بگویم امروز این را فهمیدم که من زیاد چیز ها را دقت میکنم که به دیگران موقع ترس هایشان بگویم خدا هست ایرقم او رقم
امروز به خودم دیدم گفتم من کجا هستم
و دانستم با خودم چی میکنم روی کدام موضوع کار کنم و درک کردم بخدا همه چیز ایمان هست
گفتن ایمان به زبان ساده و به عمل مشکل هست
دوستا یک سخن از دل ما همیشه پشت هدف ها خود ما میدویم پشت ثروت آرزو هایما وغیره …
چقدر سلامتی مهم هست چقدر ثروت کلان هست امروز گرده هایم زیاد درد میکنند چقدر پی بردم که همیشه باید شکرگذار باشم اوضاع میتواند بدتر هم باشد اگر دیگر روز ها بعضا بخاطر آرزو هایم و خواسته هایم فکر میکدم یا نگران میشدم ولی بهترین روز ها بود امروز بخاطر این درد گرده هیچی نتوانستم و چقدر درک کردم که بخاطر سلامتیم باید هر روز خداوند سپاسگذار باشم خدایا شکرت
چون من به هر طرف که مینگرم اورا میبینم من خداوند را در ظرافت بال یک پروانه در رقص و بازی یک دختر کوچولوی زیبا و لبخندش میبینم و حس میکنم
خداوند عروسکیست که با اون دخترک زیبا حرف میزند و به سوال هایش جواب میدهد و به او عشق می ورزد خداوند همانیست که وقتی آن دخترک به خواب میرود نگهبان اوست خداوند همانیست که وقتی به دنیا آمدیم حتی اختیاره نگه داشتن گردنمان را نداشتیم و خدا به مالطف کردو ماراتنومند ساخت خداوند همانیست که در لحظه ی حال جاریست آری اگر میخواهی خداراداشته باشی باید در لحظه غرق شوی و لذت ببری چون زمانی وجود ندارد زمان ماله دنیای مادیه چون مکانی وجود ندارد و مکان مال همین دنیاست
چون همه چیز در هر لحظه در حال اتفاق افتادن است تا چیزی باشند که به نظر میرسند و چیزه ایستایی وجود ندارد ،پس تجلی خداوند را در چه چیزی نمیتوان دید ؟؟؟قدرت و عظمت خداوند را چه کسیت که منکرشود؟؟حتی مشرک ترینم در اعماق وجودش میداند قدرت از آن کیست اما سایه ی نجواهایش سنگینی میکند،
وقتی واقعا به این دنیا فکر میکنم واقعا خنده داره برام اصن مثه یه بازیه کودکانه برام میمونه و بیشتر درک میکنم که واقعا یه مسافرم و آدم تو مسافرت میره که لذت ببره و من دقیقا برای تجربه خودم و این جهان مادی و تجربه خلق به اختیار خودم پابه این جهان مادی گذاشتم ،
چند روز پیش از باغ انگور چیدم و خیلی شیرین بود تو دستم گرفتم احساس سپاس گزاری داشتم یک لحظه یاد آیه قرآن افتادم که خداوند میفرماید از خاک مرده نعمات بیشمار به شما عطا کردیم ،الله اکبر خوشه انگورو گذاشتم زمین روی خاک و شروع به فکر کردن !!!الله اکبر گفتم آخه خدایا این میوه به این خوشمزگی چه ربطی داره به این خاک بی جان آخه حتی شیرینی ترشی و مزه شون باهم تفاوت داره !!!آخرش گفتم تویی آگاه به اسرار عالم هستی آخرش سجده کردم و گفتم تویی که دربرابر علم و عظمتت خارو خاکسارم
پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اوراسپاس میگویم
هه مثال میوه زدم چرا مثال انسان و نزنم؟؟؟منم از خاک مرده و از نطفه ای ضعیف آفریدی و رو چه حسابی؟؟؟تویی توانمند فرزانه خدای من تویی که تمام ذرات هستی تجلی توست و قانونمند اداره میشوند تویی که از آب همه چیز را آفریدی !!!!از آب!!!!!!!!! آخه روچه حسابی !!!!!
تویی که همه چیز را جفت آفریدی ،وعظمتت و علمت به همه چیز برتری دارد و تمام انسانها تا به ابد برتری به قدرت تو نخواهند داشت تویی که مغز منو باتمام پیچیدگی هاش آفریدی !!!یاده فیلم ابراهیم افتادم اونجا که پدر ابراهیم بهش میگه من با این دستانم مجسمه ها را به این زیبایی خلق میکنم و ابراهیم دستای پدرشومیگیره و میگه این دستها رو کی آفریده ؟؟؟؟اه خدای من درچه چیزی تجلی تو نیست؟؟؟پس چرا من باید شرک بورزم؟؟؟
چه قدرتی بالاتر از قدرت توست؟؟؟؟چرا من باید سرخم کنم؟؟؟؟چه وعده ای بالاتر از وعده ی توست؟؟؟؟چرا من باید وعده ی این و اون مقدم تر بشمارم؟؟؟؟چه کسی وفادارتر از توست به عهد و وعده ی خویش؟؟؟خدایا کمک کن هرروز ایمانم و توکلم و باورهای توحیدیم و بنیادی تر کنم در وجودم
مگر تو نام ابراهیم را تا به امروز بلند آوازه نساختی؟؟؟مگر تو عشق عیسی را به دل مردم ننداختی؟؟؟مگر تو بدون اینترنت و تبلیغات مردم و دور محمد جمع نکردی؟؟؟مگر تو هدایت گره همه اونها نبودی و بهشت و در دنیا و آخرت نصیبشان نساختی؟؟؟؟مگر تمام انسانها به یک اندازه به تو دسترسی ندارن ؟؟به قدرت تو لطف تو به فضل تو به ثروت تو ،
پس خداوندا هدایت گرم باش همواره و وجودم را از هرگونه شرک پاک و زلال گردان و مرا هرروز به سمت توحیدی و موحد بودن بیشتر و بیشتر به سمت تسلیم بودن بیشتر و بیشتر به سمت اعتماده به خودت بیشتر و بیشتر به سمت دریافت الهاماتت بیشتر و بیشتر و به سمت قلبی بازو تسلیم هدایت فرما آمین
خداوندا میدانم که هیچ کس قدرتی ندارد و یدالله بالاتر از همه است میدانم که تمام قدرت ها و سیستم ها و دولت ها گنده ی گنده ی گندشون پشه ای دربرابر تو نیستن تو همانی که کسی که ادعای خدایی میکردو با یه پشه ناچیز به درک واصل کردی ، نهایت خفت و خاری نیست که من از قدرت کسی بترسم ،
وقتی که قدرتی با منه که تسلط داره به همه ی قدرتها
خیلی سخته به نیرویی اعتماد کنم که موسی را از اقیانوس تو یک گهواره عبور میده به سلامت؟؟؟و اونو برای پیامبری چندین هزار نفر مبعوث میکنه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که یوسف و از ته چاه به مقام عزیز مصر میرسونه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که به محمد اون مقام و میبخشه به محمدی که بیسواد بود واز طریق اون بزرگترین و معجزه اساترین کتابتو برای هدایت جهانیان فرستادی ؟؟؟واقعا سخته که به توانایی خودم و قدرت تو اعتماد کنم؟؟؟خیلی سخته ؟؟؟
خدایا هدایتم کن تا صدای الهاماتت و نشانه های هدایتت را جدا کنم از ذهن استدلالی و منطق چون منطقی نیست ساختن کشتی در کوهستان !!!چون منطقی نیست برای نجات جان طفل اونو به دریا بندازی !!!چون منطقی نیس وقتی ارتش دشمن دنبالت میاد تو به سمت رودخونه فرار کنی چون رودخونه بن بسته !!!!اما موسی این کارو میکنه موسی اعتماد داشت و میدونست قدم بعدی بهش گفته میشه موسی توکل کرد موسی آرام بود و اطمینان قلبی داشت
منطقی نیست طفل شیرخوار وسط بیابون رها کنی و بری اما ابراهیم این کارو میکنه
منطقی نیست در صد سالگی بچه دار بشی اما خداوند اسماعیل رو به ابراهیم میبخشه
خدایا از این جنس ایمان و توکل و خالصی قلب و ذهن و روح به ما عطا کن الهی آمین
من تورا قدرت مطلق میدانم و هر تهدیدی از جانب هر کسی برایم خنده دار است
من تورا قدرت مطلق میدانم پس درهرشرایطی آرام و آسوده هستم
من نگران چیزی نیستم چون میدانم برگی بدون اذن تو به زمین نمی افته
خداوندا ،رب یکتای من به ما توفیق اجرای توحید در عمل را در لحظه به لحظه زندگیمان عطا کن
واین میسر نیست مگر با درک و بکارگیری قوانینت در هر لحظه پس خودت درک مارا هرروز نسبت به قدرت و عظمتت و علمت و قوانینت بیشتر و واضح تر گردان
خوبی داداشم چقد قشنگ و عالی نوشتی چقد آگاهی نابی بهم دادی خصوصا اونجا که گفتی انگور شیرین چیجوری از خاک بی مزه و مرده تولید شد انسان چگونه از آبی گندیده اینجوری اعجاز انگیز شد واقعا فکر کردن خلق دونه دونه این نعمت ها ظرفیت درونی بالا میخواد تا دیوانه نشی خدایا ترو شناختن قلبی بسیاااااااارقوی میخواد ذهن بدون قلب نمیتونه ترو تو خودش نگهداره منفجر میشه از سنگینی نام تو چه برسه شناخت تو خدایا شکررررررررردت بابت تمام اونچیزایی که داش رضای ما ازش یاد کرد شکر بابت همه چی که نمایانگر قدرت توست
رضا جان خیلی خیلی ممنونم از دل نوشته زیبایت که باعث دلگرمی من شد
خواستم با این کامنت هم احساس قدرانی خود را منتقل کنم و هم به شما عرض کنم که من هم یکی از هزاران شاهد اثبات درستی احساس شمادر سال ها ی گذشته زندگی تان هستم .
من هم بوسیله ی شما ,پیوندی دوباره
با عشق ,
بانور ,
با امید,
با…
و دریک کلمه
با “خدای قادربی همتا ”
خوردم .
نمی توانم تمام حس قلبی خود را بیان کنم ….
نه !نمی توانم …
ازوقتی با سایت شما آشناشدم نسیم روحنوازی بر قلب تفتدیده ی زندگی و اعتقاداتم وزید و هرروز که گذشت بیشتر و بیشتر,کم کم دوباره رمق و خون تازه به رگ های حیاتم برگشت
فکرمیکردم دیگه آخر راهه
واکنون بفضل همان خدایی که شماازاو حرف میزنید و انسان ها را بتفکر درقدرت و یکتایی و مهربانی او دعوت می کنید , باقدرت ,دوباره برسرپای اراده ایستاده ام و باعشق پیش میروم .
در مدتی کوتاه درهایی برویم بازشده که هنوز مبهوتم
افق هایی جدید که حتی فکرنمیکردم برای من چنین راه هایی حتی وجود داشته باشد
حیرت زده ام وشرمنده ی این همه لطف او..
بهت زده ام و قدرت توضیح و وصفش را ندارم اما این فایل پراز روح و عشق به توحید شما مجبورم کرد یکبار دیگه برای تشکرازواسطه ی وصل درست و دوباره ی جریان زندگیم به این منبع حقیقی نورو حیات و سعادت وارد سایت بشوم.
چون تمام احساسم را مدیون این سایت نورانی و روح توحیدی که درآن جاریست میبینم .
استادعزیز!
من با یاری شما جرأت پیداکردم جسارت پیداکردم به رؤیاهام فکرکنم و مقابل تندبادهای وحشتناک و نفس گیر زندگی مقاومت کنم و بعدباراهنمایی های دلسوزانه,صبورانه,عاشقانه وباصلابت شمابرای شاگردانتان, هدف های زیبا و باشکوهی برای زندگی پیدا و بلکه خلق کنم .
ومن الان باقدرتی که توحید دروجودم ایجاد کرده ,دارم فارغ ,و بی کمترین هراس ازهمه ی محدودیت ها و کمبودهای ظاهری, درمسیر اهداف زیبایی که برای خود ترسیم کرده ام ,بالذت و قدرت پیش میروم و شایدروزی که دور نباشد باشور و شوق به این سایت ,به خانه و خانواده ی دوست داشتنی این سایت برگردم و باافتخار فر یادبزنم:
خانواده ی عزیزم !
استادبزرگم !
من هم توانستم …من هم رسیدم ,خوشحال باشید ( وعجیب است این سایت ..جزاینجا جایی را نمی شناسم که انسان هایش به اندازه ی انسان های نورانی و بزرگ این سایت از موفقیت یکدیگر,ازموفقیت انسان دیگری خوشحال بشوند !!
خدایا!شکرت ..)
وشاید روزی من هم داستان عجیب غریب زندگی و این استاد و تحول و موفقیت های شگفت انگیزم پس از برگشتن به آغوش امن پروردگاریکتا را برای شاگردانم تعریف کردم ?
به امیدآن روز
وباآرزوی موفقیت وحس پیروزی واین احساس آرامش و پاکی و زلالی روح برای همه ی خانواده ی عزیزم !
ممنونم که ازشادی و نجات و موفقیت من هم شادمیشوید
من هم ازشادی و سربلندی و موفقیت تک تک شماعزیزان خوشحال میشوم
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز و یکایک شما همفرکانسیهای گلم
اکنون خوب مینگرم میبینم که زندگی توحیدی بهترین روش زندگی است که سرانجامی خوش به همراه فرآیندی خوش دارد. تنها چیزی که میتواند مرا خوشبخت سازد این است که همواره راه توحید را بپیمایم و از خدای یگانه و پروردگار جهانیان بخواهم که مرا به راهی رهنمون سازد که در آن به کسی تبدیل شوم و از خود انسانی بسازم که هرچه را که میخواهم با یک اشاره بهدست آورم و به کسی چون خودش بدل شوم و این تنها از مسیر درستی و پاکی و صداقت و اشتیاق و در یک کلام توحید دست یافتنی است و بس!
همیشه تجربه کردهام و بر من اثبات شده است که، هرگاه به غیر خدا تکیه کردهام نتیجهاش خاری، پستی و نرسیدن به آنچه میخواهم بوده و بس!
دیگر حاضر نیستم که جز به خدا تکیه کنم و چیزی را از کسی جز او بخواهم. درسته، خدا کارهای من را بهوسیلهی انسانها و کل کائناتش انجام میدهد و من از همهی آنها سپاسگزارم. با این حال، من میدانم که آنها دستان خدا هستند و بس.
خدایا از شما درخواست میکنم مرا و ما را در مسیری که خود ما را به آن فرا خوانده ای راهبری کن و در آغوشت بفشار و در این مسیر پشتیبان و راهنما و راهبر باش!
خدایا برای بودنمان در این مسیر زیبای آگاهی و هدایت و شناخت از شما سپاسگزارم و برای کسانی که در این مسیر بهعنوان دستان تو ما را هدایت میکنند، از صمیم قلب سپاسگزارم!
ارادتمند شما
1. چقدر پذیرش این جمله مهمه…. اینکه قلبا بپذیرم که همممه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم…..
اونوقت
شااااااااااادی میکنم که اگر فلانی تونسته پس مریم هم قطططططططططططططعا میتونه و قطعا میشود(:
اونوقت
نگران نیستم که مادرم تنهاست! همسرم در سختیه و………. اونوقت نگران بقیه نیستم و دچار احساس شیطانی و بد عذاب وجدان نمیشم!
خودم رو مسئول شادی بقیه نمیدونم!
اونوقت از خودم نمیکنم تا برای بقیه خدایی کنم!!!!!
فقط به خودم تمرکز میکنم؛ به مسیر زندگی شخص مریم….
اونوقت وقتی خداوند نعمتی بهم عطا کرده ازش لذذذذذذذذذذذت میبرم و ته قلبم حس بد نمیاد که آخییییی الان من اینو دارم, مادرم؛ همسرم یا فلانی الان در این لحظه یا کلا اینو نداره!!!!!!!!!!!!!!!!! اونوقت سعی نمیکنم تا نعمتهام رو از دید بقیه پنهان کنم تا مبادا حسرت بخورن! { چقدر شرک در دل من مخفیه واقعا!!!!!!!!!!! } مادرم ندونه من الان فلان جا درحال لذت بردنم!!!!!!!!!!!!! مای گاد!!!!!!!!! فلانی نفهمه من رفتم مسافرت و اون نمیتونه بره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی در تنهاییم غذایی میخورم که مثلا در اون لحظه همسرم حضور نداره؛ وقتی مسافرتی میرم که مادرم نیست؛ وقتی تنهایی پارک میرم؛ خودم رو لایق استفاده و لذتتتتتتتت بردن از اون نعمت بدونم.
و حس بد نیاد سراغم که من در این شرایطم و فلانی نیست!!!!!!!!!!!! نعمت رو با دستهای خودم پس نزنم! چون مطمئن هستم که اونها هم خدا دارند و به اندازه من و بقیه میتونن از این نعمتها و شادی ها استفاده کنند دقیقا مثال رستوران سلف سرویس…..
خدایا… من رها میکنم… من توکل میکنم… خدایا من مادرم رو همسر عزیزم رو به تو میسپارم…. قطعا قطعا قطعا تو خیییییییییلی بهتر از من میتونی هواشون رو داشته باشی و داری….
خدایا من این زنجیر رو از دور خودم باز و رها میکنم…. و عزیزانم رو به تو میسپارم……..(: (: (: (:
اصلا اینها رو نوشتم خودم از خودم متعجب شدم و خجالت کشیدم! خدایا شکرت که هدایتم کردی و منو به اعتراف این اشتباهات خوندی…. تا بفهمم چطور خودم با دستهای خودم بلای جان عزیزم و نعمتهام شدم و تازه شاکی هم هستم که چرا خدا بهم نعمت بیشتری نمیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2. مریم به چه اندازه ای باور داری که خودت و تنها خودت خالق زندگی و شرایطت هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به اندازه ای که باور داری خودم و تنها خودم خالق شرایطم هستم؛
{ نه شرایط جامعه… نه آقا و خانم فلانی با فلان جایگاهش! نه پارتی! نه قوانین مردمی و جامعه و فلان اداره!!!!!!!! نه تصمیمات همسرم…. نه شانس….. و………. }
به همون اندازه مشرک نیستی جانم….
3. به چه اندازه باور داری خداوند هدایتت میکنه؟ خداوند بهت نعمت میده همه چیز بهت میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با سلام خدمت استاد جان
استاد واقعا فایل های که از توحید می ذارید جنسش یه چیز دیگه هست وقتی می فهمی که تو خدایی خدا درون تو هست خیلی آروم تر میشی و افتاده تر روزهای اول نمی تونی به چیزی که نمی بینی اعتماد کنی ولی یواش یواش از چیزهای کوچیک شروع می کنی بعد می بینی شد بعد بزرگتر به قد ظرفمون و الا اون که بی انتهاست بعد چند وقت که اعتماد می کنی بهش میگی من که تا آخر عمر خیالم راحته که کارام رو تو انجام می دی یعنی دقیقا مثال جنگل اینجا صدق می کنه که از اون بالا داره می بینه و میلیاردها ساله که این کارشه ولی متاسفانه ما با باز گذاشتن ورودی های ذهنمون به روی افکار منفی اصلا جنس صداش رو نمی شناختیم و به لطف خودش و آموزهای شما فهمیدیم با جنس آرامش هست که می تونی بفهمی که خدا هست یا نجوا و بقیه داستان
به خودش قسم ما فقط رو خودمون کار کنیم ورودی هامون رو کنترل کنیم خودش همه کار می کنه برای این ظرف من هر چقدر هم زیاد بخوام مگه برا اون کاری داره کل کیهان و هر آنچه که ما می تونیم درکش کنیم و خیلی چیزهارو هم نمی تونیم درک کنیم مال خودشه اصلا خودشه حالا بخواد به ما بده سختشه یا نداره مسخره ترین باوری که می شده از بچگی برا ما ساخت همین بوده ما هم اصلا فکر نمی کردیم یه مثال دیگه 70درصد کل کره زمین رو آب پوشونده بعد بنر میزنن که آب هم ولی کم است همش باورهای محدود کننده یه آدم نبود بگه بابا ما از روح خودش هستیم مگه اون محدوده ؟؟؟ولی خدا رو به تعداد کل نفس های که کشیدم سپاس گذارم که با شما آشنا شدم
خودشه رو باور کنید همه چیز میشه براتون نه این که ثروت مال خودشه خودش ثروته تو به این انرژی چطور می خوای شکل بدی
خدارو شکر که هستین و در جمعتون هستم
بنامِ خداوندِ بخشنده بخشاینده، که حمد و ستایش تنها مخصوص اوست که فرمانروایِ قدرتمندِ این کیهان و هستی است
سلام ، خدا رو شکر اونقدر اونقدر ذوق ذوووقی شدم که خدا میداند…
توحید عملی یعنی: تصمیم بگیری با قدرتی که خداوند به تو داده ، خالق زندگیِ خودت با فرکانس ها و کانون توجه ات باشی
و این چیزی نیست جز یکتا پرستی، شخصیتی موحد در خودت ساختن ،که فقط و فقط همه چیز را از خدایش میداند و با یاری و قدرت این نیرو قدم برمیدارد. به هرمیزان که به این اصل نزدیک بشی و یکتاپرستی را در اعماقِ وجودت به جریان بندازی و لحظه لحظه زندگیش کنی، به همان اندازه در همه جنبه ها به تو قدرت میدهد و نور هدایت میشود برایت، نوری که خاموشی ندارد، تا تو در هر قدم با تجربه خواسته هایت ، وجودت را وسعت بدی ، چون همه چیز در همین لحظات رقم میخورد، چرا که نتیجه لاجرم از آن توست… و تو به آن و برایِ دستیابی به آن هدایت خواهی شد و با ادامه دادنت به تک تکشون خواهی رسید، ااما فقط در صورتی که اونقدر رها بوده باشی که نتیجه رو سپرده باشی، که سرسپرده اش باشی، به میزانِ سرسپردگی ات..
میزانش رو میتونی هربار از رفتاراایی که داری از قدم هایی که در دل ترسهات میزاری بفهمی، وگرنه باورات هنوز کار نیفتادند و فقط توهماتِ تو هستند…. پس هربار خودت را بسنج و لذت ببر و قدم بردارد… برایِ تغییر جهانت، جهانی که با یکتا پرستی خلق میشود..
چقدر این بخش از نوشته شما زیباست مریم جانِ شایسته ام:
اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابستهات میکند که دیگر فضایی نمیماند.
میخوام کامنت دوستمون رو، همزمان با طلوع آفتاب و سلامی دوباره به نور و زیبایی واین روز قشنگ بنویسم، و بگم که آآآآآآشقتم خدا… و سپاسگزارم برای این صبحِ زیبایِ تابستانی
خداوند در نسیمی ست که می وزد
خداوند پروانه ایست که در باد می رقصد
خداوند قلمی ست که عشق را مینویسد
خداوند سراسر زیبایی و عشق است
خداوند در قلبی است که عشق می ورزد
خداوند طلوع خورشید است
خداوند نور آسمان ها و زمین است
من دستان خداوند هستم که مینویسد
زبان خداوند هستم که سخن میگوید
قلب خداوند هستم که عشق را می پراکند
من دستان سخاوتمند خدا هستم که می بخشد
این خداست که در من تجلی یافتته
آمده بودم میلیاردر شوم، عاشق و سرگشته کویت شدم
آمده بودم اسرار ثروت را بیاموزم ، قرآن را به دستم دادی و گفتی بخوان، کلید گنج هایِ زمین و اسمان را در دستانم قرار خواهدی داد
این کتاب یک گنج نامه است
اما باید قلبت را پاک کنی
خواندم تو را و اجابت کردی مرا…
چقدر این کامنت فوق العاده است
تفاوتِ انسان ها به اندازه تفاوتِ قدرتِ خداوند در باور و ذهنشان است..
تو تویِ این مسیر قدم بردار و خدا رو باور کن، هرآنچه که بخواهی برایِ توست.. زیبایی ها را ببین خداا را ببین…تحسین کننده و سپاسگزارش باش، ذهنت رو پرورده کن برایِ دریافت خدا به شکل هایِ گوناگون و قطعا نتیجه حضورِ خداست در زندگی به شکل هایِ گوناگون، بیشتر و بیشتر از قبل، و به اندازه ای که ظرفِ وجودم جا داشته باشد، خدا میتونه در اون رشد کنه و هربار منو بیفزاید..
استادِ عزیزم ممنونم ک هستید و درباره فضل و رزقِ خداوند و یکتاپرستی میگویید ، هربارعمیق تر از قبل چون شما نمونه آدمی هستید ک هربار خودتون رو برایِ وسیع تر شدنِ خدا در وجودتون پرورش داادید.. و من از خدایم برایِ وجود شما و هدایتم به این سایت سپاسگزارم..
آآآآآآآآشتقتم خدایِ لطیف
به نام خدایی که هر لحظه مرا کافیست. (فقط)
خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان ثروتمندم سلام و عرض ادب دارم.
من از وقتی که با قانون جذب آشنا شدم اون خدای دور از دسترس و سخت گیر و عذاب دهنده و منتقم رو از وجودم بیرونش کردم و بجاش ی خدای نزدیک و همیشه در دسترس و مهربون و بخشنده و قدرتمند و ثروتمند و آسان گیر در قلبم قرارش دادم و بعد هدایت شدم به این سایت توحیدی در اول که از فایلا و کامنتا چیز زیادی دستگیرم نمیشد و وقتی که استاد و بچهها از هدایتی که در صحبت ها و نوشته هاشون می گفتند خندم میگرفت که مگه میشه اینقدر سریع و در لحظه هدایت بشیم ولی ته دلی احساسم خوب بود بعد که تکاملم به اندازهای که روی خودم کار کردم طی شد و درکم بهتر شد،و الان کامنتایی که روی سایت میزارم وقتی خودم می خونمشون برام تازگی داره و شک میکنم که خودم اینا رو نوشته باشم.
تو این سایت فقط خدا داره از زبان استاد و کامنت بچهها با ما حرف میزنه و در هر لحظه دار هدایت مون میکنه.
عزیزانم در پناه خداوند منان شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
یاحق
سلام به همهی اعضای خانوادهم(دوستان سایت )و استاد عزیزم و مریم جانم
این اولین کامنتی هست که من از خودم در این سایت به یادگار میذارم و هنوز فایل این جلسه رو ندیدم و نمیدونم کامنتم باهاش مرتبط هست یا نه !؟ ولی الان داشتم سپاسگزاری قبل از خوابم رو مینوشتم که کلماتی که از قلبم در ذهنم جاری شد و من اونا رو توی دفترم نوشتم و همون موقع بهم الهام شد که تو سایت کامنت بذارم
راستش تاری دیدم بخاطر اشکهام اجازه نمیده که درست صفحه کیبردمو ببینم تا بتونم تایپ کنم و کم کم این گریه ها داره تبدیل میشه به هق هق
من مدتیه که فهمیدم باور فراوانی برای من پاشنه آشیل هست و باید روی این باورم کار کنم و امروز خیلی جدی از خداوند خواستم تا چیزهایی رو به من نشون بده که این باور در من تقویت بشه و من باور کنم که واقعا همهچیز در این دنیا فراوانه
عصر وقتی تو باغ شخصیمون بودیم پدرم از زمینهای کاشته نشده و پر از علف هرز یک سری سبزیجات خودرویی میکند که از قدیم مردم با این گیاه کوکو سبزی درست میکردن که فوقالعاده خوش مزه هم هست و من این گیاه رو نمیشناختم و مثل بقیه گیاها فکر میکردم علفه و ازشون میگذشتم ولی همون گیاها شد شام سوپر خوشمزهی امشبمون
و من الان به عنوان سپاسگزاری از خداوند برای شام امشب که بدون هزینه و کاملا خدادادی بود این مورد رو نوشتم و در ادامهش این کلمات به قلبم الهام شد: این خودش یعنی فراوانی نعمت خداوند روی زمین فقط کافیه چشم بینا و ذهن آگاه داشته باشی(قلب باز )
خدایا من بخاطر همین دوتا کلمهی چشم بینا و ذهن اگاه اشکام بند نمیاد
این یعنی نعمت خدا فرااااوونه و تو تا الان توانایی دیدنشونو نداشتی چون آگاه نبودی
خدایا با تمام قلبم ازت سپاسگزارم کمکم کن تا همیشه بتونم نعماتت رو ببینم
استاد شما مسبب این حال من هستین و من نمیدونم چجوری باید از شما تشکر کنم فقط میتونم بگم خیییییلی دوستون دارم
به نام خدایی که قدرت خلق تمام زنده گیم در دست اوست
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و سلام به دوستان عزیز
دو روز هست که مریض هستم نمیدانم چی فکری کردم چی فرکانس ارسال کردیم میدانم بخاطر که کمی نگران شدیم
ما در خانه زنده گی میکنیم که صاحب او خانه خالم هست و بعضی حرف ها بین مادرم شان و اونا گفته میشود که سبب ناراحتی فامیل من میشود و امروز مادرم تصمیم گرفت که خانه جدید پیدا کنیم
چقدر من نجوا زهنم آمد و میدانم چقدر بی ایمان هستم چقدر رفتارم با گفته هایم یکی نیست امروز به خودم گفتم پاکیزه تو به معنایی واقعی ایمان نداری نگرانی ات از همین خاطر هست
و این را نشانه خوب گرفتم که آنقدر روی ایمانم کار کنم و با ایمان شوم
درکل من حرف های قشنگ زیاد یاد دارم که به دیگران بگویم امروز این را فهمیدم که من زیاد چیز ها را دقت میکنم که به دیگران موقع ترس هایشان بگویم خدا هست ایرقم او رقم
امروز به خودم دیدم گفتم من کجا هستم
و دانستم با خودم چی میکنم روی کدام موضوع کار کنم و درک کردم بخدا همه چیز ایمان هست
گفتن ایمان به زبان ساده و به عمل مشکل هست
دوستا یک سخن از دل ما همیشه پشت هدف ها خود ما میدویم پشت ثروت آرزو هایما وغیره …
چقدر سلامتی مهم هست چقدر ثروت کلان هست امروز گرده هایم زیاد درد میکنند چقدر پی بردم که همیشه باید شکرگذار باشم اوضاع میتواند بدتر هم باشد اگر دیگر روز ها بعضا بخاطر آرزو هایم و خواسته هایم فکر میکدم یا نگران میشدم ولی بهترین روز ها بود امروز بخاطر این درد گرده هیچی نتوانستم و چقدر درک کردم که بخاطر سلامتیم باید هر روز خداوند سپاسگذار باشم خدایا شکرت
روز شصت وپنجم تحول زنده گی من
به نام الله یکتا
سلام به همگی دوستان عزیزم در این سایت الهی
واما روز بیست و سوم از سفرشگفت انگیزمان
میگن خداوند و نمیشه دید و نمیشه لمس کرد ؟؟؟!!!!!
اما به نظرم دور از انصافه خیلی
چون من به هر طرف که مینگرم اورا میبینم من خداوند را در ظرافت بال یک پروانه در رقص و بازی یک دختر کوچولوی زیبا و لبخندش میبینم و حس میکنم
خداوند عروسکیست که با اون دخترک زیبا حرف میزند و به سوال هایش جواب میدهد و به او عشق می ورزد خداوند همانیست که وقتی آن دخترک به خواب میرود نگهبان اوست خداوند همانیست که وقتی به دنیا آمدیم حتی اختیاره نگه داشتن گردنمان را نداشتیم و خدا به مالطف کردو ماراتنومند ساخت خداوند همانیست که در لحظه ی حال جاریست آری اگر میخواهی خداراداشته باشی باید در لحظه غرق شوی و لذت ببری چون زمانی وجود ندارد زمان ماله دنیای مادیه چون مکانی وجود ندارد و مکان مال همین دنیاست
چون همه چیز در هر لحظه در حال اتفاق افتادن است تا چیزی باشند که به نظر میرسند و چیزه ایستایی وجود ندارد ،پس تجلی خداوند را در چه چیزی نمیتوان دید ؟؟؟قدرت و عظمت خداوند را چه کسیت که منکرشود؟؟حتی مشرک ترینم در اعماق وجودش میداند قدرت از آن کیست اما سایه ی نجواهایش سنگینی میکند،
وقتی واقعا به این دنیا فکر میکنم واقعا خنده داره برام اصن مثه یه بازیه کودکانه برام میمونه و بیشتر درک میکنم که واقعا یه مسافرم و آدم تو مسافرت میره که لذت ببره و من دقیقا برای تجربه خودم و این جهان مادی و تجربه خلق به اختیار خودم پابه این جهان مادی گذاشتم ،
چند روز پیش از باغ انگور چیدم و خیلی شیرین بود تو دستم گرفتم احساس سپاس گزاری داشتم یک لحظه یاد آیه قرآن افتادم که خداوند میفرماید از خاک مرده نعمات بیشمار به شما عطا کردیم ،الله اکبر خوشه انگورو گذاشتم زمین روی خاک و شروع به فکر کردن !!!الله اکبر گفتم آخه خدایا این میوه به این خوشمزگی چه ربطی داره به این خاک بی جان آخه حتی شیرینی ترشی و مزه شون باهم تفاوت داره !!!آخرش گفتم تویی آگاه به اسرار عالم هستی آخرش سجده کردم و گفتم تویی که دربرابر علم و عظمتت خارو خاکسارم
پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اوراسپاس میگویم
هه مثال میوه زدم چرا مثال انسان و نزنم؟؟؟منم از خاک مرده و از نطفه ای ضعیف آفریدی و رو چه حسابی؟؟؟تویی توانمند فرزانه خدای من تویی که تمام ذرات هستی تجلی توست و قانونمند اداره میشوند تویی که از آب همه چیز را آفریدی !!!!از آب!!!!!!!!! آخه روچه حسابی !!!!!
تویی که همه چیز را جفت آفریدی ،وعظمتت و علمت به همه چیز برتری دارد و تمام انسانها تا به ابد برتری به قدرت تو نخواهند داشت تویی که مغز منو باتمام پیچیدگی هاش آفریدی !!!یاده فیلم ابراهیم افتادم اونجا که پدر ابراهیم بهش میگه من با این دستانم مجسمه ها را به این زیبایی خلق میکنم و ابراهیم دستای پدرشومیگیره و میگه این دستها رو کی آفریده ؟؟؟؟اه خدای من درچه چیزی تجلی تو نیست؟؟؟پس چرا من باید شرک بورزم؟؟؟
چه قدرتی بالاتر از قدرت توست؟؟؟؟چرا من باید سرخم کنم؟؟؟؟چه وعده ای بالاتر از وعده ی توست؟؟؟؟چرا من باید وعده ی این و اون مقدم تر بشمارم؟؟؟؟چه کسی وفادارتر از توست به عهد و وعده ی خویش؟؟؟خدایا کمک کن هرروز ایمانم و توکلم و باورهای توحیدیم و بنیادی تر کنم در وجودم
مگر تو نام ابراهیم را تا به امروز بلند آوازه نساختی؟؟؟مگر تو عشق عیسی را به دل مردم ننداختی؟؟؟مگر تو بدون اینترنت و تبلیغات مردم و دور محمد جمع نکردی؟؟؟مگر تو هدایت گره همه اونها نبودی و بهشت و در دنیا و آخرت نصیبشان نساختی؟؟؟؟مگر تمام انسانها به یک اندازه به تو دسترسی ندارن ؟؟به قدرت تو لطف تو به فضل تو به ثروت تو ،
پس خداوندا هدایت گرم باش همواره و وجودم را از هرگونه شرک پاک و زلال گردان و مرا هرروز به سمت توحیدی و موحد بودن بیشتر و بیشتر به سمت تسلیم بودن بیشتر و بیشتر به سمت اعتماده به خودت بیشتر و بیشتر به سمت دریافت الهاماتت بیشتر و بیشتر و به سمت قلبی بازو تسلیم هدایت فرما آمین
خداوندا میدانم که هیچ کس قدرتی ندارد و یدالله بالاتر از همه است میدانم که تمام قدرت ها و سیستم ها و دولت ها گنده ی گنده ی گندشون پشه ای دربرابر تو نیستن تو همانی که کسی که ادعای خدایی میکردو با یه پشه ناچیز به درک واصل کردی ، نهایت خفت و خاری نیست که من از قدرت کسی بترسم ،
وقتی که قدرتی با منه که تسلط داره به همه ی قدرتها
خیلی سخته به نیرویی اعتماد کنم که موسی را از اقیانوس تو یک گهواره عبور میده به سلامت؟؟؟و اونو برای پیامبری چندین هزار نفر مبعوث میکنه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که یوسف و از ته چاه به مقام عزیز مصر میرسونه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که به محمد اون مقام و میبخشه به محمدی که بیسواد بود واز طریق اون بزرگترین و معجزه اساترین کتابتو برای هدایت جهانیان فرستادی ؟؟؟واقعا سخته که به توانایی خودم و قدرت تو اعتماد کنم؟؟؟خیلی سخته ؟؟؟
خدایا هدایتم کن تا صدای الهاماتت و نشانه های هدایتت را جدا کنم از ذهن استدلالی و منطق چون منطقی نیست ساختن کشتی در کوهستان !!!چون منطقی نیست برای نجات جان طفل اونو به دریا بندازی !!!چون منطقی نیس وقتی ارتش دشمن دنبالت میاد تو به سمت رودخونه فرار کنی چون رودخونه بن بسته !!!!اما موسی این کارو میکنه موسی اعتماد داشت و میدونست قدم بعدی بهش گفته میشه موسی توکل کرد موسی آرام بود و اطمینان قلبی داشت
منطقی نیست طفل شیرخوار وسط بیابون رها کنی و بری اما ابراهیم این کارو میکنه
منطقی نیست در صد سالگی بچه دار بشی اما خداوند اسماعیل رو به ابراهیم میبخشه
خدایا از این جنس ایمان و توکل و خالصی قلب و ذهن و روح به ما عطا کن الهی آمین
من تورا قدرت مطلق میدانم و هر تهدیدی از جانب هر کسی برایم خنده دار است
من تورا قدرت مطلق میدانم پس درهرشرایطی آرام و آسوده هستم
من نگران چیزی نیستم چون میدانم برگی بدون اذن تو به زمین نمی افته
خداوندا ،رب یکتای من به ما توفیق اجرای توحید در عمل را در لحظه به لحظه زندگیمان عطا کن
واین میسر نیست مگر با درک و بکارگیری قوانینت در هر لحظه پس خودت درک مارا هرروز نسبت به قدرت و عظمتت و علمت و قوانینت بیشتر و واضح تر گردان
تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم
در پناه الله یکتا و قدرتمند
سلام رضا جان گل
خوبی داداشم چقد قشنگ و عالی نوشتی چقد آگاهی نابی بهم دادی خصوصا اونجا که گفتی انگور شیرین چیجوری از خاک بی مزه و مرده تولید شد انسان چگونه از آبی گندیده اینجوری اعجاز انگیز شد واقعا فکر کردن خلق دونه دونه این نعمت ها ظرفیت درونی بالا میخواد تا دیوانه نشی خدایا ترو شناختن قلبی بسیاااااااارقوی میخواد ذهن بدون قلب نمیتونه ترو تو خودش نگهداره منفجر میشه از سنگینی نام تو چه برسه شناخت تو خدایا شکررررررررردت بابت تمام اونچیزایی که داش رضای ما ازش یاد کرد شکر بابت همه چی که نمایانگر قدرت توست
رضا جان خیلی خیلی ممنونم از دل نوشته زیبایت که باعث دلگرمی من شد
استاد عباسمنش عزیزم
من واقعا چی بگم ک چطوری بتونم احساسم رو بگم اصلا
اینطوری ک حرف میزنید واقا ته دلم یک شوق عجیبی ب وجود میاد
واقعا نمیدونم
نمیدونم چی بگم
واقعا شما هدیه ی خداوندی ک باید درکش کرد.
واقعا الان اشک تو چشمام هست ک نمیتونم بنوسیم
فقط میگم که همونی رو گفتین ک دنبالش بود دلم
و ممنونم….
سپاسگزارم از خدای خوبم ک هم مسیرم
سپاسگزارم
بنام خدا
خدای بزرگ و مهربان
خدای یکتا و بی شریک
سلام به خانواده ی عزیزم
وسلام به استاد بزرگوار و پاک سرشت وموحدم
و همکاران عزیزو مهربان و محترم ایشان درسایت
عیدبزرگ غدیربرهمه ی شمامبارک
???????????
استاد ارجمند !
من هم فایل صحبت های صادقانه ی شما را گوش دادم.
از توحید و رسالتی که احساس کردید گفتید
ازیکتایی خدا
ازبزرگی و فضل و بی همتایی او
ازمهربانی و بنده پروری او
از….
بازهم ازشما ممنونم
خواستم با این کامنت هم احساس قدرانی خود را منتقل کنم و هم به شما عرض کنم که من هم یکی از هزاران شاهد اثبات درستی احساس شمادر سال ها ی گذشته زندگی تان هستم .
من هم بوسیله ی شما ,پیوندی دوباره
با عشق ,
بانور ,
با امید,
با…
و دریک کلمه
با “خدای قادربی همتا ”
خوردم .
نمی توانم تمام حس قلبی خود را بیان کنم ….
نه !نمی توانم …
ازوقتی با سایت شما آشناشدم نسیم روحنوازی بر قلب تفتدیده ی زندگی و اعتقاداتم وزید و هرروز که گذشت بیشتر و بیشتر,کم کم دوباره رمق و خون تازه به رگ های حیاتم برگشت
فکرمیکردم دیگه آخر راهه
واکنون بفضل همان خدایی که شماازاو حرف میزنید و انسان ها را بتفکر درقدرت و یکتایی و مهربانی او دعوت می کنید , باقدرت ,دوباره برسرپای اراده ایستاده ام و باعشق پیش میروم .
در مدتی کوتاه درهایی برویم بازشده که هنوز مبهوتم
افق هایی جدید که حتی فکرنمیکردم برای من چنین راه هایی حتی وجود داشته باشد
حیرت زده ام وشرمنده ی این همه لطف او..
بهت زده ام و قدرت توضیح و وصفش را ندارم اما این فایل پراز روح و عشق به توحید شما مجبورم کرد یکبار دیگه برای تشکرازواسطه ی وصل درست و دوباره ی جریان زندگیم به این منبع حقیقی نورو حیات و سعادت وارد سایت بشوم.
چون تمام احساسم را مدیون این سایت نورانی و روح توحیدی که درآن جاریست میبینم .
استادعزیز!
من با یاری شما جرأت پیداکردم جسارت پیداکردم به رؤیاهام فکرکنم و مقابل تندبادهای وحشتناک و نفس گیر زندگی مقاومت کنم و بعدباراهنمایی های دلسوزانه,صبورانه,عاشقانه وباصلابت شمابرای شاگردانتان, هدف های زیبا و باشکوهی برای زندگی پیدا و بلکه خلق کنم .
ومن الان باقدرتی که توحید دروجودم ایجاد کرده ,دارم فارغ ,و بی کمترین هراس ازهمه ی محدودیت ها و کمبودهای ظاهری, درمسیر اهداف زیبایی که برای خود ترسیم کرده ام ,بالذت و قدرت پیش میروم و شایدروزی که دور نباشد باشور و شوق به این سایت ,به خانه و خانواده ی دوست داشتنی این سایت برگردم و باافتخار فر یادبزنم:
خانواده ی عزیزم !
استادبزرگم !
من هم توانستم …من هم رسیدم ,خوشحال باشید ( وعجیب است این سایت ..جزاینجا جایی را نمی شناسم که انسان هایش به اندازه ی انسان های نورانی و بزرگ این سایت از موفقیت یکدیگر,ازموفقیت انسان دیگری خوشحال بشوند !!
خدایا!شکرت ..)
وشاید روزی من هم داستان عجیب غریب زندگی و این استاد و تحول و موفقیت های شگفت انگیزم پس از برگشتن به آغوش امن پروردگاریکتا را برای شاگردانم تعریف کردم ?
به امیدآن روز
وباآرزوی موفقیت وحس پیروزی واین احساس آرامش و پاکی و زلالی روح برای همه ی خانواده ی عزیزم !
ممنونم که ازشادی و نجات و موفقیت من هم شادمیشوید
من هم ازشادی و سربلندی و موفقیت تک تک شماعزیزان خوشحال میشوم
استاد عزیز!… بلطف خداوندموفقیتم رابه شما مدیونم…خدایی که شما رادرمدت کوتاهی عزت بخشید …ممنونم استاد..
خدای بزرگ و بی شریکم!…ممنونم
سپاسگزارم
سپاسگزارم
سپاسگزارم