اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدا رو شکر که باز هم فرصت شد تا با هم همصحبت بشیم و درمورد قوانین الهی گفتگو کنیم .
میدونم که این یکی از لذتبخشترین لحظات تو در این روزها ست.
زمانی که من و تو در مورد اصول و قوانینی صحبت میکنیم که تمام جهان برپایهی اونها عمل میکنه بهترین حس و حال رو داری .
خدا رو شکر 🙏
عزیزدلم !
باور داشتن به اینکه هر شرایطی ، هرچقدر هم سخت گذرا ست یکی از باورهای قدرتمندکننده ست که در لحظاتی که اوضاع کمی برات دشوار میشه خیلی بهت کمک میکنه تا حست رو خوب نگه داری و ایمان داشتن به اینکه آیندهی روشنی در انتظار تو ه جزو نشانههایی ه که چند وقت پیش در قرآن به عنوان نشانههای اهل ایمان خونده بودی: «ایمان به چیزی که الان نمیبینی»، ایمان به غیب .
مؤمنان کسانی هستند که به چیزی که نمیبینند ایمان میارن
…
«خداوند همه چیز میشود همهکس را» یکی از مصادیقش در همین داستانی پیدا میشه که از زبان استاد شنیدی ، اینکه استاد زمانی که کار خودش رو برای اولین بار در بندرعباس شروع میکنه با اینکه هیچ مدرک و بیمهای هم براش در شرکت ثبت نشده و ماهها بهش حقوق نمیدادن اما با همهی اینها به فاصلهی یکشب جایگاهش از کارگر تغییر میکنه و میشه سوپروایزر شرکتشون با درآمد ده برابری و بیمه و مزایا!!
این داستان باید ایمان تو رو تقویت کنه به اینکه:
خداوند قدرت این رو داره که همهی شرایط رو جوری برنامهریزی کنه که در یکشب زندگیت از این رو به اون رو بشه و همهچیز برات تغییر کنه اگر ایمانت رو حفظ کنی و احساست رو در هر شرایطی خوب نگهداری. و این قدرت هیچ نیازی به مدرک و پشتوانهی قانونی و …نداره.
شنیدن اینکه استاد به فکر دستفروشی بودن اما کار به مراتب بهتری براش فراهم میشه باید این باور رو در تو تقویت کنه که :
قدرت خداوند خیلی فراتر از حد تصورات تو هست و خداوند قدرت این رو داره که از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت روزی برسونه
آیا تو هم میتونی ماهها با شرایط سخت مالی دست و پنجه نرم کنی، شرمنده و بدهکار باشی اما باز هم ایمانت رو حفظ کنی به اینکه : «میدونم این شرایط ماندگار نیست و من هستم که با قدرتی که خداوند به من داده، در هر شرایطی میتونم همه چیز رو تغییر بدم.»
و درس دیگهای که باید از این داستان بگیری اینه که:
نشانهها رو ببینی.
ساده از کنار اتفاقهایی که برات رقم میخوره نگذری.
بدونی که پشت هر اتفاقی نشانهای نهفته ست که قراره تو رو به یه درک و آگاهی بالاتر هدایت کنه .
و فکر کنی .
و از خداوند هدایت بخوای که بهت کمک کنه حقیقت اتفاقات زندگیت رو بفهمی و بتونی نشانهها رو درک کنی .
تو هم ممکنه به شکلهای معجزهآسا خطرهایی از بیخ گوشت رد شده باشه اما اون اتفاق باعث نشده که از خدای خودت سوال بپرسی و بخوای که : راهنماییت کنه .
اینکه از خداوند بخوای که کمک کنه رسالتت رو پیدا کنی و بدونی که چرا زنده ای!؟
آیا پیش اومده که در شرایطی که سردرگم و گیج هستی ، «سعی کنی انرژی وجودت رو با انرژی خداوند هماهنگ و متصل کنی تا بتونی هدایتش رو دریافت کنی و به پاسخ سوالهات برسی ؟»
و خودت رو آمادهی دریافت و درک پاسخ خداوند کنی .
آماده کنی که بفهمی و درک کنی پیغام خداوند رو و راه رو از دل بیراهه کشف کنی.
برای هرکسی راهی باز میشه.
اینها نیازمند باور ه ، باور به اینکه خداوند پاسخ میدهد
خداوند با من از طریق قلبم صحبت میکند
خداوند نزدیک است و مرا اجابت میکند
…
عزیزدلم!
تو هم برای استاد بگو،
تو هم بگو که چطور با آموزههای ایشون تونستی بعد از سالها درک درستی در مورد حقیقت ِخداوند داشته باشی.
بگو که چطور تو هم بعد از این همه سردرگمی با کمک آموزشهای استاد تونستی به یاد بیاری حقیقتی رو که فراموش کردهبودی .
که تو هم با استاد بود که برای اولین بار فهمیدی : که خدا همه جا هست:
خداوند در نسیمی است که میوزد
خداوند پروانهای است که در باد میرقصد
خداوند قلمی است که عشق را مینویسد
خداوند در قلبیست که عشق میورزد.
خداوند طلوع خورشید است.
خداوند نور آسمانها و زمین است .
خداوند پرندهای است که آواز میخواند.
خداوند بارانی ست که میبارد
خداوند چراغی ست که روشن میشود
خداوند چشمیست که میبیند
خداوند چیزی ست که دیدهمیشود.
خداوند همه چیز ست
با استاد بود که این شعر برایت معنی شد:
«عاشقم بر همه عالم ، که همه عالم اوست»
یا این شعر:
«به هرجا بنگرم کوه و در و دشت ، نشان از قامت رعنا تو بینم»
یا این شعر:
«که یکی هست و هیچ نیست جز او»
…
بگو که تو هم با استاد با این حقیقت آشنا شدی که :
وجودت پارهای از وجود خداست .
دستت دست خداست که مینویسه.
زبانت زبان خداست که میگه.
قلبت قلب خداست که عشق میورزه.
وجودت دستی از جانب خداست که میبخشه.
تو تازه با استاد بود که شنیدی:
خداوند میتونه در وجود تو متجلی بشه.
…
بگو که تو هم برای اولین بار به هوس ثروتمند و موفق شدن به این سرزمین پا گذاشتی ، اون هم با شک و تردید، اما با «توحید» رو به رو شدی .
شاهکلید تمام گنجنامههای عالم.
کلمهای که به اندازهی قرآن گسترده و وسیعه.
تو فهمیدی که:
توحید یعنی همهی انسانها ربّ واحدی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به خداوند نزدیک هستند
توحید یعنی همهی انسانها برابرند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به منبع الهی دسترسی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به قدرت الهی دسترسی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها یک خدا دارند.
توحید یعنی همهی انسانها یکی هستند و تفاوتها فقط از باورهای انسانها نسبت به قدرت خداوند ایجاد میشه.
…
بگو که تو هم برای اولین بار با استاد بود که با قرآن بعد سالها خصومت آشتی کردی.
بگو که برای اولین بار فهمیدی اسرار تمام هستی در همین کتابی وجود داره که همه در گوشه و کنار خونهشون دارن و هروقت نگرانی و تشویش یا غم به سراغشون میاد ناخودآگاه به سمتش کشیده میشن.و تو الان میفهمی دلیلش رو.
و تو برای اولین بار با استاد بود که به ندای قلبت گوش دادی و تلاش کردی بدون هیچ تعصب و خالی از هر گمان و ظنّ این کتاب رو به دستت بگیری و بالاخره شروع به خوندن و درک کردنش با قلبت کنی نه با ذهنت .
گفتم تلاش میکنی که خالی از هر تعصب و گمان آیات قرآن رو درک کنی چرا که باورهای غلط اینقدر در طی این سالها در درونت ریشه دوونده که جهاد اکبری میخواد خشکوندنشون.
…
آره به استاد بگو که تو الان بعد از گذشت نزدیک دوسال تازه داری کمکم می فهمی توحید یعنی چی! چرا که به لطف خداوند شریک شدی در آگاهی و درک استاد از قرآن و قوانین الهی و این باعث شده خیلی بهتر بتونی قرآن رو رمزگشایی کنی.
خیلی بهتر میتونی حس کنی راز رمزگشایی اسرار قرآن پاک کردن وجودت از احساس بد ه ، چرا که احساس بد جلوی دریافت الهام و هدایتهای خداوند رو میگیره . و احساس خوب خدا رو در وجودت به جریان میندازه
بگو که برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی «خداوند با تو هم صحبت میکنه» همیشه صحبت کرده . «به تو هم وحی میکنه» همیشه کرده ، همیشه راه اشتباه و راه درست رو بهت گوشزد کرده و میکنه. تو هرلحظه خواسته بهت مسیر درست رو نشون بده . با همون صدایی که خیلی برات آشناست . با صدایی که تمام عمر باهاش سر و کار داشتی اما نفهمیدی و نشناختیش .
و تازه داری صاحب اون صدا رو که یک عمر از طریق قلبت باهات حرف میزد و تو نمیشنیدی یا خیلی کم میشنیدی و بهش گوش میکردی میشناسی.
صدایی که همیشه دعوتت می کرد … دعوتت میکرد به صبر ، به آرامش، به شادی ، به رهایی، به روشنی…
…
آره عزیزم !
اولینبار استاد بود که برات معنای حقیقی «اسلام» رو روشن کرد .
تا تو بفهمی که « اسلام و تسلیم بودن» به چه معنی ه .
تو اولین بار با استاد جایگاه ابراهیم رو در مقام تسلیم بودن شناختی.
تو اولین بار با استاد «قربانی کردن» و معنای «بها دادن» رو فهمیدی .
تو اولین بار با استاد بود که معنای «بت پرستی» و «شرک» رو فهمیدی و متوجه شدی این عبارات فقط مختص به دوره ی جاهلیت و قرنها پیش نبوده ، بلکه با لحظه لحظهی زندگی انسانها عجین شده .
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی تو و پدرانت بیشتر از اینکه توحیدی باشید ، مشرک بودید و بیشتر از اینکه «یکتاپرست» باشید «بتپرست» بودید .
بت پرستی یعنی قدرت دادن به هرکسی و هرچیزی غیر از خداوند برای تاثیر در زندگیت.
…
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی که این تو بودی که همهی عمر به خودت ظلم کردی و برای اولین بار با استاد بود که معنای واقعی «ظلم» رو فهمیدی .
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی این تو بودی که همیشه خودت رو قربانی جلوه میدادی و به دیگران قدرت داده بودی .
…
بگو که تو هم سپاسگزار خداوند هستی که وارد این مسیر شدی .
و استاد بهترین الگو برای تو ه که ببینی این مسیر چه ارمغانهایی برات خواهد داشت .
چه ثمراتی در این مسیر در انتظار تو هست .
اگر تو هم به اندازهی استاد متعهد بمونی و ادامه بدی .
تو در این مسیر قدم بردار
و خدا رو باور کن
هرچه رو که از زندگی بخوای بهت داده میشه .
هرچه که بخوای .
سعی کن تا باور کنی
قدرت مطلق خداوند ه.
دست از شرک ورزیدن بردار.
باور کن که خداوند در قلب تو حضور داره.
باور کن که اگر خداوند رو باور کنی به تو همه چی میده.
تو در این مسیر قدم بردار
و پیش برو
و اونوقت روزی مثل استاد اگر لحظهی مرگت هم فرابرسه تو با خوشنودی میپذیریش چرا که همهی زیبایی ها و قشنگیها و ثروتها و عشقها و محبتهای دنیا رو تجربه کردی.
عزیزدلم !
اگر خدا رو پیدا کنی ثروت خود به خود سراغ ت میاد.
ولی خدای واقعی .
اگر فکر میکنی خدای واقعی رو پیدا کردی ولی هنوز فقیری و از ثروت دور ، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد پول ایراد داره.
اگر فکر می کنی خدا رو پیدا کردی ولی سلامت نیستی ، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد سلامتی ایراد داره .
اگر فکر می کنی خدا رو پیدا کردی و روابط خوبی با عزیزانت و انسانها نداری، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد آدمها و روابط ایراد داره .
اگر خدا رو در وجودت پیدا کنی،
فارغ از هردین و مذهب،
اگر یکتاپرست باشی،
اگر در برابر خداوند تسلیم باشی،
اگر نیروهای خداوند رو باور کنی،
اگر نزدیک بودن خداوند رو باور کنی،
اگر باور کنی که خداوند اجابت کننده ست
اگر اینها رو باور کنی
مسیرها بهت گفته میشه .
بهت گفته میشه که چیکار کنی .
راه ها بهت نشون داده میشه.
موقعیتها برات به وجود میاد.
آدمها به عنوان دستانی از طرف خداوند میان و بهت کمک میکنن.
این مسیر همه چیز رو به تو میده.
بگو که تو هم چقدر دوست داری بیشتر در مورد توحید و یکتاپرستی بشنوی و بخونی و بگی .
بگو که تو هم دوست داری بیشتر در مورد نعمتهای خداوند و بزرگی این جهان بشنوی و بخونی و بگی .
بگو که تو هم دوست داری بیشتر در مورد فضل خداوند، رزق خداوند ، موهبتهای خداوند، مهربانی خداوند نسبت به خودت، بشنوی و بخونی و بگی.
بگو که چقدر تشنهی شنیدن این صحبت ها بودی و هستی همیشه .
بگو که چقدر به دنبال شنیدن این حقایق بودی .
بگو که چقدر با شنیدن این صحبت ها حالت خوب میشه .
حس قدرت در وجودت تزریق میشه.
بگو که چقدر عاشق استاد و این سرزمین شگفتانگیز (سایت عباسمنش دات کام) هستی.
یادت باشه که هرآنچه داری از آن اوست
و اوست که راهنمای تو ه .
و اگر باورش کنی،
زندگی بینهایت آسان میشه .
اگر باورش کنی زندگی بینهایت شادیبخش میشه .
اگر باورش کنی زندگی بینهایت زیبا میشه .
اگر خداوند رو باور کنی زندگی پر از فراوانی و نعمت و ثروت خواهد بود عزیزم .
خدارو شاکرم که امروز نشانهی من این فایل بود در هنگام گوش کردن این فایل شعر شما خونده شد اولش توجهی نکردم و بعد از گوش دادن فایل شروع کردم به خوندن کامنتها فکر میکردم کامنت شما کامنت اول هست که استاد شعر رو خوندن تا رسیدم به کامنت شما چقدر زیبا توضیح دادید بارها بارها خوندم تا بهتر بفهمم تصمیم گرفتن کامنت شما رو واو به واو بنویسم و روش فکر کنم دچار یه تضاد شده بودم با خوندن کامنتتون از خدا خواستم پاسخ سوالم رو بده که چرا این اتفاق افتاد توی زندگیم و خدایم ربم به من گفت من این اتفاق رو گذاشتم تا ببینم تو فقط حرف زدی یا روی اصولت پایبندی برای حرفت ارزش قایلی وفقط من من کردی به خداوندی خدا که سربلند بیرون اومدم وبزرگ شدم وبه خدایم بیشتر ایمان آوردم من از او هدایت خواستم وایمان اوردم به انچه نمیدیدم و اون با نشانه هایش هدایتم کرد من نشانهای کامنت شما رو دونه دونه دنبال کردم و خدایم جوابم را داد
خواستم از شما که دست خداوند شدید برای من تشکر کنم و ارزوی موفیت برای شما دوست عزیز دارم
سلام به خالق زیبایی ها?خدای من چقدر به من نزدیکی در دور دست ها دنبالت میگردم چه حس قشنگی دارم که تو همیشه کنار من هستی خدایا : آسمانها وزمین وهرآنچه در آنها وجود دارد به ما هدیه کردی? گفتی به ما این گوی و اینم میدان حالا برو خدا تو بیشتر بشناس عاشقش شو ، خدایا اعتراف میکنم تا حالا آنطور که شایسته ی تو بود تو رانشناختم عمری کور کورانه عبادت کردم اصلا نفهمیدم چکار میکنم? مکه رفتم? شام رفتم? کربلا رفتم ? اما تورا آنطور که شایسته ی تو باشد .نشناختم. خدای من اعتراف میکنم تو را عاشقانه با عباسمنش شناختم خدایی که عباسمنش بمن نشون داد ،تفاوت زیادی باشناخت قبلی من داشت فهمیدم که مورد لطفت قرار گرفتم که استاد را سر راهم قرار دادی خودت دوست داشتی که من بیام عضو این خانواده ی عباسمنش باشم خدایا دستم را بگیر تا آخر سفر دنیایی ام همراه من و همه ی همسفرانم باش
شایسته جان ..نوشته هات به عمق جانم نفوذ کرد.تا این لحظه از زندگیم رو برنامه ریزی ذهنم حساب کردم…بااون مشورت کردم و همیشه در تصمیمانم مستاصل بودم.
هیچ وقت نتونستم باارامش قلبی راه درست رو از نادرست تشخیص بدم و چقدر سرم به سنگ خورد…و ما چقدر خوشبختیم که به یاد اوردیم خداوند در کنار ماست .با ماست و ما خوده خداوندیم.خداوند ما روخالق زندگیمون افرید ولی ما هر جای زندگیمون که میلنگید مقصر خدارومیدونستیم در صورتی که اگه هر جای زندکی مون نقص داره اونجا بی خداشدیم و تو اون نقطه شرک داریم
چقدر بی خدایی داشتم و دارم تو زندگیم که هنوز ثروت ندارم..هنوز نگران میشم و اینده منو می ترسونه.هر چند از زمانی که با سایت اشنا شدم کلا ادم دیگه ای شدم و مطمئنم با طی شدن سیر تکاملم خداوند رو خیلی بهتر درک میکنم و می تونم عمیق تر احساس ش کنم و ازش کمک بخوام.
خدای مهربانی که هیچ وقت ترکم نکرده و نمی کنه و همواره در حال هدایت منه.
چقدر این شرک پنهانه و تو لایه های زیرین ذهن هر بار به شکلی خودش رو نشون میده.
تو تک تک ترس های ریز ودرشت که خیلی وقتها اصلا نمی تونیم تصور کنیم که این نوع فکر کردن شرکه و روی غیر خداوند داری حساب میکنی.
یکتا پرستی یعنی کار کردن روی خودت و ایجادهماهنگی بین ذهن و روحت…
یکتاپرستی یعنی اینکه عزیز ترین ادم زندگیت خودت باشی عزیز دل خودت باشی و اشتباهاتت رو ببخشی
یکتا پرستی یعنی کمبود رو باور نکنی و فراوانی رو ببینی و با باور فراوانی عمل کنی..
فرق ادمها در مقدار نتیجه شون بخاطره نوع عملکرد اونها در اجرای توحیده عملیه…
هر جا تونستی خدا گونه عمل کنی بردی…
واقعا وقتی فک میکنم چقدر از جاها رفتارها و افکارمون آعشته به شرکه.
چقدر خداوند عاشقانه منتظره به شکل ثروت سلامتی عشق و ارامش و سعادت وارد زندگیمون بشه ولی ما درو بستیم و پشتشم آجرچیدیم و اجازه نمیدیم این در ذره ای باز بشه و برکت و نعمت خداوند که همیشه در حال باریدنه وارد زندگیمون بشه.
چقدر این جمله رو دوست داشتم…
اگر یکتا پرست باشی نمی توانی به چیز دیگه ای وابسته باشی زیرا یکتا پرستی انقدر وابسته ات میکند که دیگر فضایی نمی ماند
سلام به دوستان خوبم استاد عباسمنش عزیز،خانم شایسته
خدایا سلام.
خسته نباشی
وقتت بخیر!
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خداوندا تو بارهای زیادی از دوشم برداشتی که کمرم رو خمیده کرده بود
تو روزهایی کنارم بودی که هیچکس نبود
تو حرف هایی از من شنیدی که هر کس اون حرف هارو میشنید من رو تحقیر میکرد
تو خواستههایی از من اجابت کردی که از هرکس درخواست میکردم یا دست رد به سینه ام میزد و یا بهم میگفت دیونه
تو این مدت مثله بچه ای که ذوق داده بره پارک شهر بازی،همونجور ذوق دارم که برم پیاده روی و با تو قدم بزنم و صحبت کنم.
ای رب العالمین!
رفتار و عملکرد و مسیر من و دیدگاه من نسبت به 99٪ جامعه متفاوته
و جالب اینجاست که نتایج و لذت ها و آنچه که من تجربه میکنم 99٪ با جامعه متفاوته.
خداوندا!
ای قدرتمند ترین قدرت هستی!
این روزا بیشترین احساس لذت رو دارم.
دیروز داشتم به یا موضوعی فکر میکردم در رابطه با دنبال تایید گرفتن از دیگران!
و دوره ی احساس لیاقت یک آگاهی بشدت بزرگی بهم داد که دنبال تأیید شدن توسط دیگران نباشم
تو همین افکار بودم که یک چک محکمی از نجواها خوردم و منو از عرش آورد به فرش و یک حمله و هجمه ی بسیار شدیدی از نجواها به قلبم شد و خاطره و حرفهایی رو آورد تو ذهنم که جا خوردم و بلافاصله الهامی بهم شد که قلبم رو آروم کرد ،اونم اینکه وقتی که تو مسیرت درسته، نجواها از چپ و راست تلاش میکنن که تو رو منحرف کنن.
پس بدون داری مسیر رو درست میری و بلافاصله قلبم آروم شد و این بود کلام خدا که میگه ما کلام الله رو بالا بردیم!
ای رب العالمین!
من از تو راضی ام!
تو هم از من راضی باش!
مگه خوشبختیه یه آدم تو چی معنی میشه که من ندارمش!؟
من تو محل کار معروفم به اینکه وقتی میخوام بخوابم کمتر از 60 ثانیه خوابم میبره،اییینقدر که ذهنم آرومه!
دیروز داشتم با خدا صحبت میکردم و میگفتم این خصوصیت هم به خوبی داره،هم یه بدی داره!
خوبیش اینه که وقتی میخوام بخوابم اییینقدر به تو نزدیک میشم و اینقدر غرق آغوشت میشم که زیر 1 دقیقه خوابم میبره
و بدیش اینه که زمان زیادی بیدار نیستم که از هم آغوشی با تو لذت ببرم.
بچه ها موقع خواب نزدیک حالته که من به خداوند دارم.
همش با جمله ی دورت بگردم
درت تو جووونم بخوره باهاش حرف میزنم
مگه من از خوشبختی چی میخوام که ندارم!
یک جسم بشدت سالم
یک روحیه ی خیلی شاداب
یک شغل بسیار خوب و مورد علاقه
شرایط مالی خوب از همه مهمتر داشتنه خدایی که در تمامه زمینه ها بهت آرامش میده و برات کافیه
پدر مادر جوان و سرحال و عاشق و شاداب ور سرزنده و شوخ
برادری هم سن و سال که کاملا در مسیر توحید و زیبا بینی هست
داشتنه خونه ای بزرگ ، آرام ، زیبا،امن و رایگان
داشتنه روحیه ی سرزنده و بسیار فضول و شیطون و کنجکاو و شاداب و جسور
همیشه زمانی که میخواهم بنویسم از قلبم اجازه میگرم بنویسم یا نه ؟
چیزی برای نوشتن دارم یا نه ؟
این بار چیزی که وادارم کرد برای نوشتن کلمه تایید گرفتن از دیگران بود و آگاهی های که امروز دریافت کردم میخواهم هم برای خودت هم برای خودم و هر کسی که در مدار این آگاهی هست بنویسم تا بیشتر اگاه شویم بر افکار مان
میدانی دنبال تایید گرفتن از دیگران یعنی چی ؟
یعنی دنبال اجازه دیگران هستم !
دنبال این هستیم که دیگران اجازه بدهد من عشق نسبت به خودم را تجربه بکنم
دیگران اجازه بدهد که من نسبت به خودم حس خوب داشته باشم
دیگران اجازه بدهد که من به اصلم وصل شوم یعنی از طریق اجازه اونا به اصلم وصل شوم
خود منم پاشنه اشیلم هست گاهی وقت ها که آگاه نمیباشم میبینم اوووو من دنبال تایید هستم یعنی من دنبال اجازه دیگران هست برای تجربه عشق نسبت به خودم
تو برایم بگو دختر خوب تا من حس خوب نسبت به خودم تجربه بکنم
تو برایم زیبا بگو تا من حس زیبا بودن نسبت به خودم بکنم
تو به من اجازه بده تاییدم کن تا احساس کافی بودن بکنم
تو من را تایید کن به من اجازه بده تا من حس مهم بودن بکنم
تو من را تایید کن به من اجازه بده که حس ارزشمند بودن بکنم
در کل دیگران اجازه بدهد تاییدم بکنند تا من بعد از اون تایید و اجازه دادن این احساس ها را تجربه بکنم
در صورتی که من اصلا نیاز به اجازه دیگران ندارم
چون من بدون اون تایید های مسخره خوب ، کافی ، ارزشمند ، دوست داشنتی هستم
و میدانی ما شرطی شدیم هر زمانیکه در طفلی مادر و پدر مان ، دیگران ما را تایید کردند اون احساس ها در ما ایجاد شده و حالا هم ناخودآگاه برای ایجاد آن احساس ها دنبال اجازه و تایید دیگران هستیم
و از دیگران اجازه میگریم تایید میخواهیم تا به اصل ما که خداست وصل شویم
در صورتی که بدون هیچ چیزی اصل ما کافی هست
اصل ما ارزشمند هست
اصل ما خوب هست
اصل ما دوست داشنتی هست
اصل ما عشق هست
اصل ما لایق هست
ما نیاز به تایید دیگران نداریم سیم ما به اصل ما مستقیم وصل هست ارتباط ما مستقیم هست من نیاز به تایید دیگران ندارم که حسم نسبت به خودم خوب باشد من به اصلم وصل هستم من انرژی خودم را از اصلم میگیرم نه از دیگران
به من هیچ ربطی ندارد که دیگران تاییدم میکند یا نه
به من هیچ ربطی ندارد که دیگران چگونه من را میبینند
ما بیشتر کار ها را برای تایید گرفتن انجام میدهیم چون شرطی شدیم از طفلیت همین که آگاه شویم که ما نیازی به تایید نداریم ما خود عشق هستیم خود کافی بودن هستیم خود دوست داشنتی هستیم
اصلا دیگر دنبال تایید دیگران نیستیم
میدانی هر زمانی که به این افکار آگاه شویم و بر احساس ما آگاه شویم که داریم دنبال تایید هستیم همان لحظه مچ خودمان را بیگریم اون لحظه ، لحظه بیداری هست اون لحظه ، لحظه استادی هست
و به خودمان تکرار کنیم
پسر ، دختر ، تو تاییدت را از خدا گرفتی تو نیاز به تایید دیگران نداری عزیزم
ارتباط تو به اصلت مستقیم هست
و خدای که چقدر مهربان هست که این قطب نماه احساس را در ما گذاشته تا بدانیم به کدام سمت روان هستیم
سلام دوست خوبم ابراهیم… یادته چند روز پیش یه سوال ازت پرسیدم در مورد گفتگو با خدا…..؟
و تو بعد از سه روز گفتی که نمیدونم چرا به قلمم جاری نمیشه برات بنویسم و انشاالله توسط من یا دوستان هدایت میشی.
میدونی چی شد خب من یه کوچولو ناراحت شدم، نه از شما، از اینکه منتظر جوابم بودم…. تا اینکه شما یه کامنت برای دوست عزیزمون طیبه مزرعه لی نوشتین…. وقتی من کامنتت رو خوندم کنجکاو شدم ببینم طیبه چی نوشته توی کامنتش که تحسینش کردی…. و وقتی هدایت شدم به پروفایل طیبه…. چی دیدم خدای من…. دیدم طیبه توی پروفایلش از حرف زدن با خدا نوشته و بعد بقیه کامنتهاشو خوندم که چقدر راحت با خدای به قول خودش ماچ ماچیش حرف میزنه و چقدر توحیدی داره عمل میکنه….. و خیلی لذت بردم و سوالی که از شما در مورد گفتگو با خدا پرسیدم از طیبه پرسیدم…. و امروز طیبه به سوالم پاسخ داد و چقدر قشنگ و با جزئیات برام از نحوه حرف زدن با خدا نوشت و من خیلی خوشحال شدم و اشکام سرازیر شدن از پاسخی که برام نوشت….. و برام جالبه تا وقتی شما به کامنت طیبه جان پاسخ ندادی من اصلا هیچ شناختی از طیبه در سایت نداشتم، من هیچ وقت هیچ کامنتی از طیبه توی سایت ندیده بودم و خدا از طریق اول شما و بعد پاسخ طیبه جان من رو هدایت کرد به پاسخ سوالم و با طیبه آشنا شدم… واقعا خداروشکر میکنم که من رو با دوستان توحیدی در این سایت آشنا کرد که دستی از دستان خدا هستید برای اینکه من بیشتر عشق خدا رو در قلبم حس کنم…. واقعا احساس میکنم مدارم داره بالا میره و خدارو توی قلبم حس میکنم….
خداروشکر میکنم چون تغییر شخصیتم رو دارم حس میکنم و حواسم به خودم هست که دارم آگاهانه، تاکید میکنم آگاهانه عاشقی کردن با خدا رو شروع میکنم….
از شما و همه دوستان عزیزم سپاسگذارم…. دوستتون دارم.
ابراهیم من یکی از کامنت خونای حرفه ای هستم…ولی به نوشتن عاجزم.
مدتی پیش یه جای بودم میخاستم برگردم خونه….مسیر خوبی نبود.که کنار جاده منتظر باشی تا یه ماشین سوارت کنه…کج راه بود…ولی اصلا حسه خوبی به اسنپ گرفتن نداشتم….و یه حسی میگفت برو سرجاده خدا بزرگه و خودمم اصلا مقاومتی با این نداشتم…حسمم خوب بود..
خلاصه رفتم چند دقیقه بعد یه ماشین اومد و سوار شدم…تا قسمتی از مسیر منو برد…پیرمرد بهم گفت سیتین تا سیتین فرجه(از این ستون تا اون ستون )
یه ضرب المثله…خلاصه با کمی گفت گو با پیرمرد رسیدیم…پیاده شدم…کمی بعد یه جوان رسید..سوار شدم نمیدونم خلاصه صحبتون گل کرد و دروغ و راست گفتیم…
خلاصه با این پسر جوان تا قسمتی از راهو رفتیم…پیدا شدم…باورت نمیشه ثانیه به ثانیه ماشین رد میشد…ولی هیچکدوم نگه نداشتن..گفتم خدایا وا بده یکی ما رو ببره..اروم اروم ذهنه هم کاره خودشه شروع کرد…وسط این نجواهی ذهنم یه الهامی بهم شد…….
حتی لحن الهامم حس کردم…با یه لحن تند گویا.
گفت دروغ نگو
جا خوردم…
ببخش..بعدش یه ماشین اومد…یه پسر جوان ساده و بی ریا…میگفت اگه عجله نداستم تا جای میرسوندمت…
خدای پیش این بنده خدا حواسم جمع بود دروغی نپرونم…یعنی یجورای سکوت کرده بودم بیشتر…
این بنده خدا تا قسمتی از مسیر منو برد…پیاده شدم…نمیدونم چن دقیقه بیشتر طول نکشید ماشین بعدی….
خداروشکر برا داشته هات برا همه نعمت هایی که خدای مهربان بهت داده الهی صد هزار مرتبه شکر
من چقد با ذوق کامنتاتو میخونم و لذت میبرم وتحسینت میکنم
من از دیروزفایل های توحید عملی رو دارم گوش میدم چقد ارامش میگیرم وقتی سرمو گذاشتم رو شونه خدا وقتی رو دوش خدام وقتی تو بغلشم وقتی ساعت ها باهاش حرف میزنم سیر نمیشم از صحبت کردن باهاش
واقعا در آغوش خدا قشنگ ترین حسه .داداش ابراهیم وقتی که تجربه سفرت گفتی من فقط اشک میریختم چون منم تنها چند هزار کیلومترو مسافرت کردم بر ترسهام غلبه کردم خدا بهم گفت برو من کنارتم نترس بی نهایت اون سفر برام عالی بود قسم میخورم تا اون موقع اینجور سفریو تجربه نکرده بودم چون به الله پشتم گرم بود شبا تو جاده های که تا الان نرفته بودم رانندگی کردم مسیرهایی پر پیچ وخم ولی لذت بخش رفتم بشدت برام لذت بخش بود همش خدا رانندگی میکرد میگفتم خدایا رانندگیت حرف نداره،انشالله موفقیت های بیشترتو ببینم و برامون بگی
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه دوستان این خانواده صمیمی
با خودم داشتم فکر می کردم اینکه استاد میگه توحید و دوری از شرک بیس و زیربنای همه موفقیت هاست یعنی چی؟ وقتی موفقیت تو هر بعدی که میخواد باشه رو بررسی میکنی؛ می بینی که واقعا این توحیده که باعث پایداری اون موفقیت شده. اگه در بعد مالی خواسته باشی قضیه رو بررسی کنی می بینی کسی که به موفقیت مالی بزرگی رسیده در عین اینکه باورهای عالی ای در مورد ثروت در خودش ساخته، به موازات اون باورهای توحیدی متناسب با ثروت رو در خودش ساخته. مثل این باور که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم. وضعیت مملکت و قیمت دلار و تصمیم رئیس جمهور و دولت و هر عامل دیگه ای هیچ گونه تأثیری در زندگی من نداره. و این یعنی توحید! این شرکه که هر گونه عامل بیرونی رو در زندگی خودمون تأثیرگذار بدونیم.
یا در بعد روابط کسی که روابط عالی و عاشقانه ای داره، حتما در عین حالی که باورهای درستی در مورد ارتباطات و عشق ورزیدن به افراد در خودش ایجاد کرده، باورهای توحیدی متناسب با این موضوع رو در خودش ساخته که در واقع همون عدم وابستگی در روابط میشه. وقتی ما به کسی یا چیزی وابسته هستیم، یا انتظار کمک از شخصی رو داریم، روی دیگران حساب باز می کنیم و می خوایم به کسی تکیه کنیم، در واقع داریم شرک می ورزیم. و زمانی رابطه عالی ای رو تجربه می کنیم که خالی از این وابستگی(شرک) باشه.
یا در بعد سلامتی هم حتی همین طوره. کسی میتونه به سلامتی عالی برسه که در خودش این باور توحیدی رو بسازه که هیچ عامل بیرونی نمی تونه سلامتی منو ازم بگیره. این شرکه که فکر کنیم فلان مریضی یا فلان ویروس میتونه سلامتی منو از بین ببره. و وقتی ما بتونیم با توحید که تو این مورد در واقع همون دخیل ندونستن عوامل خارجی در سلامتی من هستش رو باور کنیم می تونیم سلامتی واقعی رو به دست بیاریم.
در بعد معنویت هم که دیگه اصل جنسه! وقتی می تونیم رابطه عالی ای با خدا ایجاد کنیم که باور داشته باشیم، هیچ فاصله ای بین ما و خدا نیست. ما و خدا یکی هستیم. اینکه کسی رو می خوایم واسطه و شفیع قرار بدیم بین خودمون و خدا این شرکه. و رابطه ای که این طور بخواد با خدا برقرار بشه به هیچ جا نمی رسه و فقط ما رو از هدف مون که در واقع همون آرامش باشه دور می کنه.
و واقعا توحید و دوری از شرک پایه و زیربنای همه موفقیت هاست. در پناه الله
با دیدن این فایل یاد یه مصاحبهای از اُپر وینفری افتادم که با دیدنش خیلی احساساتی شدم…لینکش رو میزارم براتون و پیشنهاد میکنم ببینید(کوتاهِ)?
…….
تو این مصاحبه اُپرا در یه مراسمی موفق به دریافت جایزه میشه و سخنرانیش حسابی مو به تنم سیخ کرد؛ میگه اوایل زندگیم که اوضاع سخت بود تنها مناجاتی که همش با خودم تکرار میکردم این بود که:
“God use me, use this life,what would you have me to do?”
(خدایا از من استفاده کن، میخوای من چیکار کنم؟)
خلاصه ای از زندگینامه اُپرا وینفری:
اپرا گِیل وینفری (زادهٔ ۲۹ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی) تهیهکننده، هنرپیشه، مجری، خیرخواه، برندهٔ جایزه اسکار و کاندیدای جایزه گلدن گلوب و بفتا و از مشهورترین و مطرحترین مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است.
زمان تولد اپرا، مادرش 18 ساله و پدرش 20 ساله بود. وی تا سن شش سالگی با مادربزرگش در یکی از روستاهای می سی سی پی زندگی میکرد. مادربزرگش به او خواندن و نوشتن را یاد داد.
پس از آن تا سن 12 سالگی به همراه مادرش در شهر میلواکی زندگی کرد. در دوران کودکی مورد آزار و اذیت های فراوانی قرار گرفت، اگرچه بسیار از درون رنج می برد ولی هیچ وقت در مورد آن با کسی صحبت نکرد.
پس از مدتی مانند بسیاری از جوانان دهه 1960 سرکش شد و از خانه فرار کرد. مادرش ابتدا قصد داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بسپارد ولی ظرفیت مدرسه پر شده بود. به همین خاطر هیچ راهی برای او باقی نماند جز این که از این به بعد تربیت اپرا را به پدرش واگذار کند.
اپرا ضربه های سختی خورده بود و مورد آزارهای فراوانی قرار گرفته بود، با خودش عهد کرد که زندگی اش را تغییر دهد.
ابتدا تصمیم گرفت ادامه تحصیل بدهد و پدرش هم در این راه او را بسیار تشویق کرد.
پس از برنده شدن در مسابقه سخنرانی موفق شد یک کمک هزینه برای ورود به دانشگاه ایالتی تنسی را به دست آورد که موسسه ای قدیمی برای سیاه پوستان بود. اوپرا در آن جا رشته ی ارتباطات و هنرهای کلامی را انتخاب کرد و ادامه تحصیل داد. وی شغل رسانه ای خود را از 17 سالگی شروع کرد و در حالی که دانشجو هم بود به صورت نیمه وقت گزارشگر رادیویی نشویل شد.
در سال 1976 تبدیل رسما به یک مجری خبر تلویزیونی در بالتیمور تبدیل شد. و پس از گذشت دو سال به جز گویندگی و گزارشگری به اجرای برنامه ای تلویزیونی هم مشغول شد که بسیار موفقیت آمیز بود.
پس از آن در سال 1983 برنامه صبح گاهی ای ام شیکاگو را اجرا کرد.و در کمتر از یک سال به پربیننده ترین برنامه ها تبدیل شد. این برنامه در سال 1985 پس از گسترش به «شوی اپرا وینفری» تغییر نام داد.
نخستین بار در سال 1986 برنامه اپرا به صورت سراسری در آمریکا پخش شد، این برنامه تا سال 2011 به مدت 25 سال ادامه داشت و در سال های آخر در بیش از 145 کشور جهان پخش می شد.
او در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یک ساعتهای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در میسیسیپی اشاره کرد و گفت:
“اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند… اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تأیید میلیونها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.”
شوی تلویزیونی اپرا توانست تغییرات بزرگ و بنیادینی در ژانر گفتگوهای تلویزیونی ایجاد کند به گونه ای که وی به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم رتبهبندی شدهاست.او فعالیتهای زیادی در زمینههای مختلف انساندوستانه انجام داده و بزرگترین خیّر و نیکوکار سیاهپوست در تاریخ آمریکا بهشمار میرود. او برای مدتی، تنها میلیاردر سیاهپوست جهان بودهاست و بر اساس برخی ارزیابیها، بانفوذترین زن در جهان محسوب میشود.وی در میان قدرتمندترین افراد جهان در رتبهٔ ۴۵ قرار دارد.
مادرم همیشه میگه تو هر کاری ریسک وجود داره شاید نشه شاید مشتری نیاد شاید نگیره شاید به سود دهی نرسه، و همیشه با همین حرفای بظاهر منطقیش سعی کرده منو از مسیرم منصرف کنه تا به یه زندگی کارمندی ساده رضایت بدم و بیخیال کسب و کار خودم بشم. منم قبلا همینجوری فکر میکردم یعنی میگفتم ببین یه ارایشگر چه معروف میشه که وقت سر خاروندن نداره اون وقت یکی دیگه باید بیکار تو مغازه بشینه و مگس بپرونه پس باید شانس داشته باشی که شناخته بشی یا خدا بهت یه نظری کنه تا کارت بگیره و پول پارو کنی.
ولی الان با تمام وجودم باور کردم که واقعا موفقیت و ثروت و خوشبختی هیچ ربطی به این چیزا نداره و اصلا ریسک معنا نداره. کدوم ریسک؟؟؟ وقتی خودت داری خلق میکنی و زندگیت دست خودته پس هر کاری بکنی موفق میشی و دست به هر چی بزنی طلا میشه. اون کاری که ممکنه برای یکی دیگه پر از خطر و ریسک باشه برای تو کوچکترین تهدید و خطری نداره چون تو باورهاتو درست کردی و با ایمان به خدا دست به عمل زدی نه با دل بستن به شانس و بخت و اقبال. اصلا چه معنی داره که مثلا بگی تو هر کاری خلاصه یه احتمالاتی هم هست که به سود نرسی یا جواب نده یا درامدت بالا نره و به هدفت نرسی!!! پس خدا این وسط چیکارس؟ اگه به شانس باشه که عدالتی وجود نداره!
واقعا خداروشکر میکنم که خداوند و قوانینش و عدالتش رو درست درک کردم اگر همون ادم قبلی بودم صد درصد وقتی این حرفارو میشنیدم و میدیدم خواسته هام محقق نمیشه و هنوز اونجوری که میخوام نتونستم موفق بشم، بیخیال میشدم و کارمو تعطیل میکردم و میرفتم سراغ کار کردن برای بقیه تا مثلا امنیت شغلی و بیمه داشته باشم و سر ماه یه پولی تو جیبم بیاد بدون نگرانی. اما الان هزاران بار هم این حرفارو بشنوم بازم بیخیال و ناامید نمیشم چون میدونم همه چی به خودم بستگی داره اگه به دلم افتاره این کارو انجام بدم و تو مسیرش حرکت کنم، اگه خدا هدایتم کرد تا با کاظم اشنا بشم و از قانون اگاه بشم و باهم این کارو استارت بزنیم، اگه همه اتفاقات جوری کنار هم چیده شد که من به این جا و به این اهداف و خواسته ها برسم، پس از ته قلبم مطمئنم که مسیرم درسته و خدایی که منو تا اینجا اورده از این جا به بعد هم هوای منو داره و راهنماییم میکنه. حتی اگر از نظر همه این کارا بی سر و ته و بی نتیجه باشه یا نتونه منو به اهدافم برسونه بازم من ناامید نمیشم چون از ته قلبم به اون خدا اعتماد دارم اون خدایی که 24 ساله داره رزق و و روزی منو میده هدایتم میکنه کمکم میکنه هر اشتباهیم کرده با بخشندگی بی نهایتش ازش چشم پوشی کرده و بازم لطف و رحمتشو شامل حالم کرده هیچ وقت لحظه ای منو رها نکرده همیشه و همه جا همراهم بوده بهم گفته درست و غلط چیه و باید چیکار کنم و کدوم راهو برم… این خدا همیشه هست حی و حاضر در قلب من در وجود من و از رگ گردنم به من نزدیکتر…
واقعا اشک تو چشام جمع میشه وقتی بهش فکر میکنم الانم دارم این متنو با چشمانی اشکبار مینویسم. خدایا چقد تو بزرگی و چقد عقل کوچیک ما ادما از درک بزرگی و عظمت تو ناتوانه. بخدا وقتی میبینم ادمای دیگه اینجوری به خدا بی اعتمادن اینجوری خودشون رو در خلق زندگیشون ناتوان و درمانده میدونن به خودم میگم وای بر شما که کجای کارید؟؟؟ و همون جا انقد خداروشکر که چشمای منو باز کرد که جزو جاهلان و نااگاهان نباشم و با جهل و نادانی و گمراهی از این دنیا نرم. شاید یه وقتایی ایمانم سست بشه حالم بد بشه مغزم منطقی بشه و همه چیو ببره زیر سوال ولی خدای درونم نمیزاره تو اون جاده خاکی ادامه بدم کمکم میکنه که بیام تو مسیر اصلی و باز با قلبی سرشار از ایمان و اطمینان و حال خوب و امیدواری ادامه بدم و کم نیارم.
خدایا هرچقدر شکرت کنم کمه با تمام وجودم هزاران هزار بار از این همه عشق و محبت و لطف و نعمت و برکتی که نصیبم کردی سپاسگزارم از اینکه رسالتم رو بهم یاداوری کردی سپاسگزارم از اینکه هربار خطا کردم با گذشت و مهربانی از سر تقصیراتم گذشتی و باز حمایتم کردی سپاسگزارم.
استاد خوبم از این فایل فوق العاده خوبت خیلی خیلی ممنونم تک تک قسمتهای توحید عملی یه گنجینه باارزشه. خانم شایسته جان از شما هم ممنونم بخاطر این سفرنامه که باعث شد این فایلهای فوق العاده رو باز مرور کنیم.
برای خودم و همه اعضای این خانواده صمیمی زندگی همراه با ایمان محکم و ثروت و نعمت و خوشحالی و سلامتی از خدای خوبم طلب میکنم.
چقدر کامنت پرباری نوشتی ، چقدر لذت بردم از خوندن کامنت ،گقام بیام بنویسم تا بیشتر درک کنم ، چقدر زیبا نوشتی که کدوم ریسک؟؟؟؟وقتی من خودم دارم خلق میکنم ،وقتی که من میدونم تا زمانی که یک فرکانس مشخص ارسال میکنم یک نتیجه مشخص دریافت میکنم ،وقتی میدونم که فقط باورهای من تاثیر گذاره پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ وقتی میدونم که همه چیز درونیه و درون من باید عوض بشه تا نتایجم عوض شه ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی درمسیرم لذت میبرم و آگاهم به قوانین خداوند و سازوکار جهان هستی و هرروز دارم این درک رو بهبود میدم ،پس کدوم ریسک؟؟؟ وقتی خدایی دارم که تعهد کرده که مراقب من باشه ، وقتی میدونم که دنیا فانیه و رسیدن به خواسته هام برای لذت بیشتره ،وقتی میدونم که اصل چیه و میدونم که هدف احساس لذت بیشتر احساس شادی بیشتر و احساس آرامش هست ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی اولویت هام مشخصه و ارزش هام معلومه پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقنی مسیری که توش هستم و انتخاب کردم خودم به دلخواه خودم و خدا کلی تو این مسیر به من کمک کرده و حواسش بوده همیشه ،دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ از این به بعدم خدا هست ،هدایتش هست ،حمایتش هست، اصل اونه و دیگه بقیه که همش بچه بازیه دنیا ،کدوم ریسک ؟؟؟فککن اصن ضررم کردیم ،خب که چی؟؟؟ آخرش که چی ؟؟؟ دنیا مگه ابدیه؟؟؟دوستی میگفت در طول تاریخ بشر 150میلیارد انسان اومدن تا به الان و رفتن ،البته نمیدونم که این آمار درسته یا نه ،ولی میدونم که منم یکی از اونهام و ابدی نیستم در این دنیا ،همین کره ی زمینو حساب کنیم که خیلی کره ی کوچیکیم هست ،چندسال عمرشه؟؟؟طبق گفته ها 85میلیون سال قبل دایناسورها توش زندگی میکردن و 13میلیارد سال طبق تحقیقات دانشمندان از انفجار بیگ بنگ میگذره ،13میلیارد سال و انسان تنها 3میلیون ساله که پا به این کره ی خاکی گذاشته ،خب با همه ی این ها و آمار و ارقام مگه من چقدر عمر میکنم در خوشبینانه ترین حالت 150سال؟؟؟ایا چیزی خرابه که من باید درستش کنم؟؟؟نه من اومدم خودمو تجربه کنم و لذت ببرم ، اومدم یه توک پا به شهربازی و برم خونه ،وخدایی دارم که لحظه به لحظه منو هدایت کنه پس ریسکی درکارنیس ،هدف تجربه خودم و لذته و قدم برداشتن درمسیر علایقم ،خب دیگه ؟؟؟چع عجله اییه؟؟؟به چی باید برسم؟؟؟
خدایا شکرت بابت همه چیز
خدایا ممنونم بابت قدرت خلقی که به من عطا فرمودی و منو خالق زندگیم قرار دادی ،
دوست عزیزم امیدوارم لحظاتت غرق در آرامش باشه .
و در پناه الله مهربان و یکتا شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی .
کامنت خانم غزل قشنگ بود برداشت شما قشنگ تر. بنظرم فقط کافیه همین چیزهایی که شما نوشتی رو درک کنیم! به قول شما 13 میلیارد سال عمر زمینه..ما انسانها 3 میلیارد ساله روی کره زمینیم…اون 10 میلیارد سال در نبود انسانها چطور و بوسیله کی و چی گذشته؟! بقیش هم همونطور میگذره…بوسیله همون قوانین…بواسطه همون الله یکتا!!
میخواستم یه ذره از خودم بگم چون میدونم که یک نشانه است از این که در مسیر درست هستم و به برادران وخواهران عزیزم بگم که در مسیر درست هستید ،الان اصلا نمیدونم چه جمله بندی ای باید داشته باشم فقط مینویسم چون اصلا حالم دست خودم نیست وقتی صحبت از توحید و یکتا پرستی میشه یه حالت اشباع و مستی عجیبی به من دست میده نمیدونم واقعا چه جوری توصیفش بکنم ،من خیلی ادم کثیفی بودم ،حالا، درست نیست که ادم از گذشته ی بدش بگه اما این به من احساس سپاسگزاری عجیبی میده،یه ادم دو رو…نمیخوام بیشتر توضیحش بدهم،فقط یه روزی به خودم گفتم که محمدرضا جوونیت رفت وتو این همه…روزها وماهها من توی خودم بودم پشیمان از رفتار گذشته ام کارهایی کرده بودم که واقعا پلهای پشت سرم رو خراب کرده بودم. من در به اصطلاح قویترین پایگاه فرهنگی کشور بودم،حالا به زعم خودشان…یه روز که رفته بودیم اردو در ماه شعبان بودیم اون حاج اقای ما یه تیکه از مناجات شعبانیه رو برای ما خوند برای تفسیر کردنش…به کلمه ی مستکین که رسید من اصلا ریختم به هم به معنای کسی است که هیچی که نداره که هیچ کلی هم بدهکار است………..اونجا نقطه ی عطف من شد اصلا الان نمیتونم بگم که چه حسی داشتم انگار که همه چیز تموم شد…از اون پایگاه اومدم بیرون چون جز شرک اونجا چیزی نمیدیدم تا چند ماه توی خودم بودم همه اش از دیگران فاصله میگرفتم نیاز به خلوت عمیقی داشتم همه اش با خودم میگفتم که چرا منو بخشید مگه من چه کاری کرده بودم من سزاوار تنهایی بودم..حالا به زعم خودم..ماهها توی سجده بودم همش سجده میکردم کتابهای توحیدی میخوندم از نویسنده های مختلف اما اون خدایی رو که من فهمیده بودم با اون خدایی که اونها تو کتاباشون نوشته بودند یا کلا تفاوت داشت یا ناقص بود بیشترش که کلا شرک بود و شریک قائل شده بودند.بعدش رفتم سراغ عرفان و تصوف و…به حدی لاغر شده بودم که پوست و استخوان شده بودم…اما بازهم اون فهم و اون عشقی رو که میخواستم رو پیدا نکرده بودم.بعضی وقتها یه سری چیزها بهم الهام میشدیا همین طوری یا با خواندن قران اما هیچ کدومش رو توی کتابها پیدا نکرده بودم در مورد اینکه ما فقط توی دنیای خودمان هستیم ویادر مورد اینکه همه ی این نسبتها فقط در این دنیاست وحقیقی نیستد و اگر حقیقت داشتندرابطه ی دیگری بجز رابطه ی بنده و خداوند پیدا میشد که این شرک است چون تنها رابطه ی حقیقی رابطه ی بنده با پروردگارش است. همین.و این به ربوبیت اون برمیگرده و…تا حالا،که به شکل کاملا عجیبی با سایت استاد اشنا شدم..اشنا بودم بخاطر مسائل تند خوانی اما یه روزی به دلم افتاد که برو ببین از عباس منش چه خبر به کجا رسید؟توی سایت اومدن هماناو داستان ما هم همانا…یه سری از حرفهای استاد رو گوش دادم بعد با خودم گفتم که اِ چه قدر حرفهایش شبیه همون حرفهایی است که به من الهام شده بود و چقدر جنس حرفها یکی است…
عزیزانم هدف عشق اونه و وقتی عاشقش میشید اشباعتان میکنه جوری که واقعا احساس بی نیازی مطلق میکنید انگار که تمام دنیا و آخرت رو با هم یکجا دارید.دیگه هیچی نمیخواهید.فقط تمام تمرکزتون میشه خودش و عشق بازی با خودش. اون وقت چند تا اتفاق می افته یکی اش اینکه از اونجایی که جهان شرایط و موقعیت ها مطابق با احساتون ایجاد میکند رو برایتان بوجود می اورد شما رو به شرایطی هدایت میکنه که به بی نیازی مطلق در تمامی جنبه ها در دنیا و اخرت برسید..دومی اش هم این که چون تمرکزتون بر خیر محض است دنیا فقط خیر و خوبی و شادی و سعادت در دنیا و اخرت رو وارد زندگیتان میکند و گسترشش میدهد.فقط به شرط اینکه باورهای درستی داشته باشید.به نظر من این تمام بازی است.واقعا دوستتون دارم واقعا براتون اول عشقش رومیخواهم بعد برایتون شادی سلامتی ثروت و سعادت در دنیا واخرت رو میخواهم.
تشکر میکنم بخاطر کامنت زیبا و تاثیر گذار برای من.من هم سالهای سال زندگی کاملا مخالفی با قوانین داشتم و با پوست و استخوانم تک تک کلماتتو حس میکنم.قدم اولو تازه شروع کردم.خیلی جالبه امروز توی ستاره قطبی نوشتم هدایت بشم به یه کامنت عالی،و چقدر خوبه این خدا،چقدر خوب هدایت میکنه.هدایت شدم به کامنت تو دوست عزیزم،و انگار خداوند با زبون تو بهم گفت ،هدف برای قدم اول قبل از ثروت،قبل از قطع مصرف سیگار،قبل هر چیز دیگه ،توحیدو انتخاب کنم ،انگاری من بخاطر باورهای ضعیفم نتایج نمیگیرم و چه نشونه ای از این بهتر،اصلا دستم ناخدا خورد اومدم روی این فایل توحیدی،و جالبه بدونی اصلا فایلو هم نگاه نکردم امروز،قبلا دیده بودمش،ولی امروز مستقیم هدایت شدم روی مسیری که خدا برام مشخص کرده و اونم کامنت تو دوست عزیزه.کامنتو تو کی نوشتی،؟۱۸شهریور ۹۶ تقریبا ۴ سال پیش،برای کی نوشتی؟خودت میدونی؟
نمیدونی که منم نمیدونم،استادم شاید ندونه،
فقط میتونم اینو بگم بعضی چیزارو فقط و فقط اون میدونه و بس،
و چقد جالبه گفتم از خداوند تشکر کنم و از تو بخاطر این کامنت که منو هدایت کرد به طرف هدف قدم اولم،یعنی افزایش درصد توحیدی بودنم،بعدش برم قدم اول کامنت بزارم.
چجوری شکرگزار باشم وقتی توی خود همین کامنت انگار داره کلمات منو تایپ میکنه و هدایتم کرد به تاریخ نوشتار تو در ۴ سال پیش.
هنوز هدفمو ننوشتم اون کارشو شروع کرده.
میگه ببین ،۴سال پیش من حتی به فکر تو بودم.
چی بگم الان..؟
چی تایپ کنم داداش؟
چجوری شکرش کنم؟
چرا فک میکنم حواسش بهم نیست؟
میتونی توضیحی براش بیاری…
فقط میتونم بگم کامنت توام،تحت اختیار خودت نبوده،توام هدایت شدی بنویسی فقط،بهت گفته شده بنویس،و تو فقط دستی شدی،و نوشتی،
من شاید بدی نکرده بودم بد نبودم ولی فک میکردم خوبم چون تو ی خانواده به ظاهر مذهبی بودم که کاملا دور شرک بودن اما الان دارم خدارو پیدا میکنم. دقیقا تو این سایت شاید تا ۸ماه پیشم هنوز خوب نمیشناختمش، میدونی اصلا نا امید نباش خدای که من شناختم وهاب ،رحمان ،بخشنده است …
و سپاسگذارم که سعی کردی ،دیدگاه تو برسونی و من کاملا حرفت رو فهمیدم یکتاپرستی یعنی همین..?
این فقط و فقط هدایت خداست که من امروز و دقیقا در این لحظه هدایت بشم به این کامنتت
دقیقا امروز و این لحظه ای که داشتم خودم رو قضاوت می کردم.
خدا دست من رو رفت و آورد اینجا.
گرفتم دقیقا هدایتش رو
آره محمدرضا جان هر چی بوده در گذشته مهم نیست ، مهم اینه که ما هدایت شدیم و با هدایت و حمایت خدا ادامه دادیم.
این همه رشد و پیشرفت الان مون ، این همه درک و عملکرد عالی الانمون، این همه نتایج فوقالعاده زندگی مون در تمام جوانب، نشان دهنده درسترین بودن مسیرمون و روز به روز پاک و خدایی تر شدن ماست.
برات می نویسم محمدرضا جان، این کامنت برای حدود سه سال پیش، اون موقع هم ما عالی بودیم و الان عالی تر، و چقدر این روند رشدی که طی کردیم، کاملاً قابل درکه.
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای هدایت هر لحظه مون و برای ثابت قدم موندمون و برای رشد مداری که در تمام جوانب زندگی داشتیم.
خدا رو هزاران مرتبه شکر برای روز به روز تسلیم تر شدنمون، موحد تر شدن مون.
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم داداش گلم 💜💙💛
یادمه من هم زمانی که خدارو پیدا کرده بودم نمیدونم چی شد احساس میکردم خدا درون منه زیر پوستم و تو رگهام حسش میکردم احساس غریبی بود مدام گریه میکردم و مدام در خیالاتم بودم هیچ چیزی برایم مفهومی نداشت جز او تا ذهنم میومد یه مسئله ای رو بکشه وسط اصلا قلبم بهش مهلت نمیداد انگار که فکر به خدا انقدر در وجودم پر شده بود به چیزی مجال خودنمایی نمیداد همش یه لبخند بزرگ روی صورتم بود و تو فکر بودم یاد منصور حلاج افتادم که میگفت انا الحق منم میگفتم اناالحق بین خودم و خدا چیزی رو حس نمیکردم مانعی نبود من خدا بودم و خدا من بود یادم میاد مث دخترای نوجوانی بودم که تازه عاشق شدن و مدام با هیجان و دلهره به عشقشون فکر میکنن و باهاش صحبت میکنن اون زمان مث یه خواب شیرین بود برام که انگار خدا بهم یه چشمه از ارامش ابدی خودش رو نشون داد و بهم فهموند عشقش چه حالی داره بعد اون با هدف رسیدن به اون حال و عشق تلاش در توحیدی شدن دارم و هر ثانیه رو خودم کار میکنم تا عشقش رو درونم زنده نگه دارم و اجازه ندم به توفیق خودش که این اتش عشق خاموش بشه هر لحظه یادم میارم که صاحب و سرپرستم کیه و باید به چی و کی دل خوش کنم
سلام محمد رضا جان واقعا خوشحالم که دوستانی مثل شما عزیزان رو خداوند بهم داده یه جایی اول حرفات گفتی که من در گذشته آدم کثیفی بودم من هم قبلا اینجور فکر میکردم ولی الان نه فهمیدم که در گذشته هم ادم کثیفی نبودم من تو مسیر بودم تو کلاس درس توحید فهمیدم اونها که من کثیفی میدونستم از وجود من نبود گرد و غبار مسیری بود که رو هر کسی میشینه تو این راه حالا هم خودم رو تکوندم و کلی از اون گرد و غبارها رو از دلم برداشتم من فهمیدم که چقدر خدا مابنده های به ظاهر کثیف رو هم دوست داره و هدایت میکنه اون بندهاش رو کثیف نمیدونه هیچ وقت اینقدری که هادی اونها میشه و خودشون تعجب میکنن اینجا چیکار دارن مگه لایقش بودن بله لایقش بودن فقط قافل از این بودن که خداوند هواسش به همه چیز هست بهتر از اونی که ما درکش کنیم
خدا میدونه این کامنتی که شما نوشتید چطوری بعد از ۵ سال جلوی چشم من قرلر گرفت. اصلا این فایل توحید عملی استاد عزیزمون چطور همین امروز که من دیوانه وار دنبال یک نشانه برای آرام شدن و ایمان آوردن به نشانه های خدا بودم سرراه من قرار گرفت.
فقط خدا میدونه چقدر به چنین جملاتی نیاز داشتم.
خدا میدونه چه حالی داشتم امروز
خدا میدونه روزهای زیادی هست که دوست داشتم کامنت بنویسم اما ترس از اینکه بعدها دوستان یا بستگان و آشنایان با این سایت آشنا بشن و بیان کامنت من و بخونن ترمز من میشد برای نوشتن اما خودش میدونه چقدرررر نیاز به تخلیه ذهنم و نوشتن داشتم.
اما امروز با دیدن این کامنت شما که صادقانه گفتید چه آدمی بودید در گذشته و چطور فقط و فقط با احساس پشیمانی درونی خدا کمکتون کرد و هدایتتون کرد به این مسیر زیبا و دوست داشتنی من هم امیدوار شدم و شجاعت پیدا کردم برای نوشتن.
استاد عزیزم تو این فایل گفتن تضادها ایشون رو به نعمتهای بزرگ هدایت کرد.
اینکه اجاره خونه درب و داغونشون و نداشتن
اینکه روغن نداشتن و نخودلوبیا میخوردن و….
استاد عزیزم ما در دوران نوجوانی و بخشی از کودکی ام با چنان فقری بخاطر ورشکستگی و اعتیاد پدرم دست و پنجه نرم میکردیم که همون نخود لوبیای آب پز شما رو اگه پیدا میکردیم با چشمهامون میخوردیم.
خدا هدایت کرد و چنان هدایتی من رو به شغل پردرآمدی هدایت کرد که اصلا هیچکس باور نمیکرد. سالهاست همین درآمد زندگی مادر و خواهر و…م رو میچرخوند تا اینکه یه روزی به این نتیجه رسیدم که این شغلم ترمز من شده برای رسیدن به عشقم و خواسته قلبیم که هنری هست که از دوران راهنمایی و دبیرستان عاشقش بودم و اون زمان بخاطر بی پولی نمیتونستم کلاس برم و الان بخاطر شغلم فرصت نمیکردم. اما بی درآمدی مادرم هنوز مایه نگرانی بزرگ من بود برای اینکه از شغلم استعفا ندم و پا روی خواسته قلبیم بزارم و تاآخر عمر حسرت به دل بمونم.
اما یه حسی در درونم به من میگفت خدا این هنر رو بی دلیل در وجود تو نذاشته.
راستش منم دوست ندارم از گذشته و مشکلات شدیدی که در زندگی مشترکم و زندگی قبل از ازدواجم داشتم بگم.
اما همبنقدر بگم که من ۳ بار خودکشی کردم و هربار معجزه آسا نجات پیدا کردم.
امروز که فایل توحید عملی استاد رو گوش کردم که گفتن خدا بی دلیل من و از اون حادثه عجیب و وحشتناک زنده نگه نداشته و من حتما رسالتی داشتم، دوباره همین فکر که سالهاست در ذهن منم میچرخه و بی جواب مونده جرقه خورد که واقعاً چرا؟؟؟ چرا من رو ۳ بار نجات داد؟؟؟
خدایا با تمام وجودم ازت میخوام بار تامین زندگی مادرم رو از شانه های ناتوان من بردار … چون من خدای او نیستم من روزی رسان او نیستم من دیگه توانش رو ندارم. خودت تو قرآنت گفتی لایکلف الله نفساً الّا وسعها من وسعش رو ندارم خدایا کمکم کن ایمانم رو قوی کن تا مثل مادر موسی من هم مادرم رو باایمان و قلب مطمئن به دستان پرمهر تو بسپارم.
خدایا میدونم تا حالا هم تو بودی من چه کاره بودم؟ ازین به بعدم خودت باش خودت حامی و پشتیبان من و مادرم باش. نزار نجواهای شیطان از پا درم بیاره که تو بارنشست بشی حقوقت کم بشه مادرت چیکار کنه؟ بدون هیچ درآمدی چطور میخواد زندگی کنه؟؟؟ خدایا زمزمه محبت و ایمان خودت رو جایگزین نجواهای شیطان کن که مثل موریانه ایمان ما رو میخوره
اقای محمد رضا بزرگوار مطلب شما بسیار جالب بود و قابل ستایش امیدوارم من هم بتونم مثل شما دوستان عزیزم بهتوحید عملی و شناخت خدا و پیدا کردنش تو قلبم و زندگیم برسم
ستایش میکنم روحیه انگیزه و نگرشتون بخدا دنیا و جهان هستی
سلام خدمت مریم خانم عزیز و دوست داشتنی.خیلی خیلی خوشحال هستم که شما هم به این مسیر هدایت شدید و مطمئن باشید که لیاقت ثروت و نعمت و بودن در راه راست رو در خودتان دیدید که خداوند به این مسیر هدایتتان کرد.
خیلی خیلی ممنونم بابت کامنت بسیار زیباتون.
مطمئن هستم که اگر تابع حسمون باشیم تا ابد دراین مسیر هستیم، فارغ از اینکه عقل و منطق یا هر کس دیگری چی میگه.
خیلی خیلی زیاد دوستتون دارم خواهر عزیزم. از ته قلبم راحتی و زیبایی و ثروت در تمام جنبه های زندگی رو برای هممون میخوام.
سلام دوست عزیز،خیلی زیبا بود و از طرفی خوشا ب حالتون ک ب این اگاهی رسیدید.
من خیلی دارم تلاش میکنم ک ب خدا وصل شم وبفهممش
خیلی وقتها امدم سراغ قران ازش خواستم منو راهنمایی کنه ولی ایاتی امده ک اصلا درکش نکردم و تابحال نشده یک ایه بیاد تا متوجه شم، خیلی ناراحتم از اینکه چرا با اینهمه اصرار ب درک خدا ولی باز توی دلم ارتباط پیدا نمیکنم،
مثالی بزنم : اینکه ما چندساله دوست داریم مهاجرت کنیم ولی هردفه ب دلیلی نمیشه و قطعا ترمزهایی داریم ک متوجشون نیستیم قبول ولی تو همین شرایط من از قران کمک خواستم ک راهنمایی کنه و دیدم داره از جابجایی میگه اینکه ما راه های زیادی فراهم کردیم و من توی دلم امیدوار ک اره قطعا الان اون ارتباطه هست وخدا داره بهم میگه ک ما حمایت میکنیم و … بعد کجواب ریجکت میاد میگم مگه خدا اینو ب من نگفت پس چرا غیر از اون شد،
من هنوز ایات خدارو درک نکردم و نتونستم دست خدارو ببینم ، دلم معجزه میخواد. قدر این شناختتون رو بدونید چون قطعا خیلیا مثل من هستن ک بشدت بدنبال این اگاهی هستن و هنوز نتونستن ب این طناب الهی وصل شن
همیشه از خوندن کامنتات یه انرژی خوبی میگیریم مخصوصا اینکه همه رو برادر و خواهر خودت خطاب میکنی خیلی خوشحال شدم که با خوندن کامنتت بیشتر باهات آشنا شدم خیلی زیبا نوشتی..امیدوارم همیشه اینقدر با انرژی باشی برادر عزیزم
چقدر زیبا و دلنشین گفتید که “هدف فقط عشق اونه و وقتی عاشقش میشید ب بی نیازی مطلق میرسید”
منم ارزومه ک ب همچین جایی برسم ,جایی ک همه چیو از خدا ببینم .
دارم روی وجود خدا تو هر لحظه زندگیم تمرکز میکنم ,دارم سعی میکنم حسش کنم ,ببینمش ولی این تلاشم و افکارم خیلی فراره و ذهنم ازش دور میشه,ذهنم میره ب سمت عزت نفس یا ثروت و یا خیلی مسائل دیگه زندگیم ,
در حالی ک بیشترین چیزی ک از عمق وجودم میخام , درک و حس خدا تو هر لحظه زندگیمه.
دوست دارم منم هدایت بشم ب شناخت این قدرت لایتناهی, فکر میکنم شناخت و باور ب خدا لذت بخش ترین کار تو زندگیه.
واقعا خوش ب حالتون و براتون سلامتی و شادی رو ارزومندم
چقدر این تیکه از پیامتون جالب و پر معنا بود « همه ی این نسبتها فقط در این دنیاست وحقیقی نیستد و اگر حقیقت داشتندرابطه ی دیگری بجز رابطه ی بنده و خداوند پیدا میشد که این شرک است چون تنها رابطه ی حقیقی رابطه ی بنده با پروردگارش است. همین.و این به ربوبیت اون برمیگرده » این موضوع رو از استاد هم شنیدم.
رابطه ما حتی با افراد خانوادمون هم حقیقی نیستند و در دنیای آخرت هیچ نسبتی با هم نداریم…شاید خدا اینقدر عاشق ما هست که فقط میخواد ما و خودش باهم مرتبط باشیم.!!
شک ندارم که این کلمات و آگاهی ها از جانب خداوند بر زبان دوستانم جاری میشه. بخصوص قسمت آخر کامنت شما، درباره ی آثار توحید👇
عزیزانم هدف عشق اونه و وقتی عاشقش میشید اشباعتان میکنه جوری که واقعا احساس بی نیازی مطلق میکنید انگار که تمام دنیا و آخرت رو با هم یکجا دارید.دیگه هیچی نمیخواهید.فقط تمام تمرکزتون میشه خودش و عشق بازی با خودش. اون وقت چند تا اتفاق می افته یکی اش اینکه از اونجایی که جهان شرایط و موقعیت ها مطابق با احساتون ایجاد میکند رو برایتان بوجود می اورد شما رو به شرایطی هدایت میکنه که به بی نیازی مطلق در تمامی جنبه ها در دنیا و اخرت برسید
البته قبلش کامنت شما دوست محترمم رو خوندم، ولی از شدت خوشحالی و ذوق تغییراتم که برام مرور شد و همینطوری داشت پاسخ ها میومد که چی باید بگم…
واقعا الان اصلا علاقه و رغبتی نیست توی من برای توضیحات زیاد چون اصلا نیاز به توضیح خاصی نیست چون حقیقت خیلی ساده ست، با این حال کامنتای من توی سایت حد اقل یه ربع زمان نیاز داره برای خوندنشون😆😆 و حداقل چهار پنج بار باید خونده بشه از بسس که شیریینه و پر مغزه، یعنی خودم اینطورم، هر کامنتی که میذارم چهار پنج بار میخونمش😊🥰
چون نوشتن و مرور این اصل رو عاااشقشم،
چون فقط توی دوسال تماام جنبه های زندگیم رو ما فوق بهشتی کرده، البته مافوق بهشتی برای دیدگاه الانم😊، و فقط ازادی مالی مونده،همین. و اصلا خودمم نمیدونم چطور شد که الان اینجام، فقط میتونم بگم خدا هدایتم کرد یعنی تماام حرفای من به یه کلمه میرسه اونم خداست اونم تسلیم بودنه در برابر خداوندی که تسلیم منه و از من خواسته که تسلیمش باشم و اجازه بدم بهش که تسلیم بودنش رو بهم نشون بده عاشقانه،
اقتضای قدرت تواضعه، تسلیم بودنه، ارامشه فروتنیه، چون پر میشی و افتاده میشی،
پادشاه یک کشور متواضع ترین و فروتن ترین و تسلیم ترین و پر ابهت ترین و با شکوه ترین و بی قید و شرط عاشق ترین فرد کشور هست، چون پُر ترین فرد کشور هست از همه لحاظ…
حالا شما دیگه رب رو ببین چقدررر تسلییمه و متواضعه و فروتنه و قدرت داره و توانایی داره…
میگه اجیب دعوه الداع اذا دعان
هرر چی بگیی میگم چشم…
فقط تو هم اجابت کن، تسلیم من باش اجازه بده به من تا برات ردیف کنم چون من قدرت دارم چون من تسلیم توام اول…
هرر اسمی میخوای روش بذار، فرکانس قانون جذب باور هرر چی که میخوای بذار اسمش رو.
با این نگاه تو دوسال تمام زندگی من شد بهشت، هرر روز دارم در مورد این اصل میگم با خودم با همسر بی نظیر و ما فووووق بهشتیم، فققط میخوام بیشتر اجازه بدم به خدا
تکبر غرور خود برتر بینی اخمالو بودن عصبانی بودن احساساتی رفتار کردن و واکنش نشون دادن های خیلی تند و سریع و ترس، از خلاء و ضعف میاد نه از قدرت و خدا هم که هییچ خلائی نداره دیگه پر مطلق و بینهایته
این کل قانونه همین.
یه ایه ای رو میگم که تمام حرفایی که با عشق میخواستم بهتون بگم و گفتم رو توش هست، اگر خواستین این ایه رو بدونید کدومه میتونید برید سرچ کنید و مطالعه کنید…
پیامبر برمیگرده به اهل کتاب و یهودی و مسیحی ها میگه آقاا مسیحی هستی یهودی هستی خلاصه هر دین و مذهبی که داری داشته باش اوکی،
بیایم هممون تسلیم بشیم و تسلیم رب بشیم و اون رو بپرستیم.. این تموم حقیقته،
کی اینوو گفته؟
برید زندگیش رو بخونید،
کسی بود که تسلیم شد و این اجازه رو داد به رب تسلیمش تا کاراش رو بکنه و براش بهترین ها رو انتخاب کنه، دیگه داستان زندگیش رو شنیدین ودخوندین دیگه احتمالا،
چقدررر همه چیز راحت براش پیش رفت، بدون یه قطره خون مکه رو فتح میکنه، یک زن ثروتمند میاد باهاش ازدواج میکنه ثروتش رو در اختیارش میذاره، بقیه باا عشق حاضر بودن جوونشون رو هم براش بدن مثل حضرت علی که یاد گرفت از پیامبر که تسلیم باید بود، کتاب قرآن رو داره، بدون اینکه یه خط کتاب خاصی بخونه، از همه جا براش خدا ادما رو میاورد بدون اینکه اصلا به کسی بگه که اینکارا رو بکنید برای من، از ایران و و کشورهای دیگه افراد میومدن محمد رو ببینن، اوازه ش تو همه جا پیچیده بود،
فکر کن چه ارتباطی بین حرفای قران و زندگی خود پیامبر هست!!!
پیامبر کار خاصی نکردا، فقط تسلیم شد، فقط اجازه داد به خدا تا تسلیم بودنش رو به محمد نشون بده تا جهان گسترش پیدا بکنه،فقط تسلیم بود و به هر چی رب تسلیمش میگفت گوش میکرد
چون میدونست و ایمان داست که اونی که داره به من این رو میگه تسلیم منه و داره برام بهترین های من رو رقم میزنه، منم با عشق گوش میدم و عمل میکنم
اینکه بپذیری خدا هم تسلیم تو هست، اون قسمت پازل از درک خوشبختی و قانونه که خیلییی کمکت میکنه و سرعت عملگراییت رو بالا میبره به ششدت هااا، یعنی تا گفت بلند میشی انجام میدی،
مثل ابراهیم…
که گفت برو سررپسرت رو ببر،
ابراهیم میدونه اقا این خدا تسلیم منه، پس وقتی یه چیزی میگه میدونم قراره یه رشدی یه خواسته ای برام رخ بده و قدمی بردارم براش…
ببین این خیلی حرفه ها، نوستنش ساده ست😊😊
تو عنل باید ببینم چند مرده حلاجم،
ولی این نگاه بینهاایت کمک کننده ست برای کنترل ذهن تو اون مواقع برای اینکه عمل کنم به الهاماتم
نگران وضعیت مالیت هستی، نمیدونم باورای جامعه رو داری در مورد ثروت، رب بهت میگه من تسلیم توام نگران چی هستی؟
پس بیام تسلیم تر بشم و ازش درخواست کنم تا تسلیم ترم کنه تا خداگونه ترربشم تا متواضع تر بشم تا ثروتمندتر بشم
والله یدعوا الی دار السلام…💓💓
خود خدا داره دعوت میکنه برای مدار اسلام اون داره درخواست میکنه چون اون عاشق تر از ماست برای رسیدن به خواسته هامون برای ثروتمند ترشدنمون چون جهان اینطوری بیشتر گسترش پیدا میکنه…
امیدوارم که تونسته باشم کمکی بهتون کرده باشم و مطمئنم لذت بردین و حقیقت برامون مرور بشه دوباره، من که همین الانش اروم تر شدم
وقتی اومدم کامنت بخونم بهم الهام کرد که حسم به این کامنت خوبه
درست و درست و درسته
من هم مستکینم
من هم مثل شما ام
و چقدر خوووب که از وقتی شروع کردم روی خودم کار کنم انگار یه حس آرامش و عالی و خوب که همیشه باهامه امروز چقدر حسم خوووبه جدیدا تا به هرکسی فکر میکنم خیلی سریع یا بهم زنگ میزنه یا میبینمش چقدر خوب که قانون داره جواب میده
اصلا تا بهش فکر میکنم تموم بدنم مور مور میشه
چقدر این یکتا پرستی خوووبه ک عالی که میدونی به نیرویی وصلی که کل این دنیا خلق کررده داره مدیریت میکنه وصلی بابا
به قول استاد وقتی روی دیگران حساب میکنی از مسیر خوشبختی دور میشی
و باز هم به قول استاد
آقا جان تو خدا رو واقعا باور کن ملت عاشقت میشن تو نمیخاد برای ملت کاری بکنی
با درود خدمت استاد عزیزم و همه خانواده صمیمی عباسمنش
بسیار ممنونم بابت این قسمت سریال تمرکز بر نکات مثبت
واقعا تنها نیروی حاکم برجهان انرژی به نام خداست که هر چه را میخواهیم با آن بدست میآوریم و غیر از این چیز دیگری نیست……
امروز داشتم کتاب “مون واک” نوشته ی مایکل جکسون رو میخوندم ، چون به تازگی ترجمه شده بود و منم که از طرفداران پروپاقرص این شخصیت عالی و انسانی هستم .البته میدانم ذهنیت اکثر ایرانی ها با توجه به همه شایعات و حرفهایی که پشت سرش زده اند ، منفی و ناخوب است ولی اگر در مورد این شخصیت مطالعه میشد و رفتار و اخلاقش مورد بررسی قرار میگرفت قطعا مایکل چیزی جز فرشته نیست…..
قسمتی از این کتاب رو عینا مینویسم ، میدونم که خیلی جالبه و خیلی چیزا ازش یاد میگیریم:
” به گذشته که نگاه میکنم ، میتوانم کل آن فرشینه را یکجا مشاهده کنم و ببینم که چطور هر تارو پود ” of the wall ” (نام اولین البوم شخصی مایکل )مرا آماده میکرد تا اینبار البومی را خلق کنیم که اسمش تریلر Thriller ( نمایش ترسناک و پرهیجان ) شد . کوئینسی ، راد تمپرتون و بسیاری از موسیقیدان هایی که در of the wall همکاری کرده بودند، کمکم کردند تا رویایی را که مدت ها در سر داشتم محقق سازم . آلبوم of the wall تقریبا شش میلیون نسخه در این کشور فروش کرده بود ، اما من میخواستم آلبومی بسازم که حتی از آن هم بزرگتر باشد . از زمانی که پسر بچه کوچکی بودم ، خلق پرفروشترین آلبوم تمام دوران را در خواب میدیدم . یادم می آید وقتی در کودکی به شنا میرفتم ، قبل از پریدن در استخر ، یک آرزو میکردم .
یادتان باشد ، من در دل این صنعت بزرگ شدم و خیلی خوب آن را میشناختم ، معنی هدف داشتن را خوب میفهمیدم ، و به من میگفتند چه چیزی ممکن است و چه چیزی ناممکن . من میخواستم یک کار ویژه انجام بدهم . دست هایم را رو به آسمان دراز میکردم و میکشیدم ، انگار که بخواهم افکارم را یکراست به فضا بفرستم . ارزویم را میکردم ، و بعد در آب شیرجه میزدم . هر بار قبل از اینکه به داخل آب شیرجه بزنم ، به خودم میگفتم : (( رویای من اینه ، آرزوی من اینه ))
من به آرزوها و به توانایی انسان برای برآورده کردن آرزوهایش ایمان دارم . این را واقعا میگویم . من هر وقت غروب خورشیدی را میدیدم ، درست قبل از اینکه خورشید در افق مغرب فرو برود و ناپدید شود ، خیلی آرام در دلم آرزویی میکردم . در نظرم اینطور می آمد که انگار خورشید آرزویم را با خودش میبرد . درست قبل از اینکه آخرین ذرات نور محو بشود ، آرزویم را میکردم و یک آرزو بیش از یک آرزوست . یک هدف است . چیزی است که ضمیر ناخودآگاه و ناخود آگاهتان میتواند به شما کمک کند آن را به واقعیت تبدیل کنید .
یادم می آید یک بار با کوئینسی و راد تمپرتون مشغول کار روی آلبوم تریلر بودیم . داشتم با دستگاه پینبال بازی میکردم و یکی از آنها از من پرسید : (( اگه این آلبوم هم مث آف د وال موفق نشه ، نا امید میشی ؟))
یادم می آید خیلی نارحت شدم . اصلا از اینکه این سوال مطرح شد آزرده شدم .به آنها گفتم تریلر باید بهتر از آف د وال بشود . اقرار کردم که میخواهم این آلبوم پر فروش ترین آلبوم تمام دوران بشود.
آنها شروع کردن به خندیدن . ظاهرا خواسته ام دور از واقعیت بود .
در طول پروژه تریلر مواقعی بود که احساساتی یا ناراحت میشدم . چون نمیتوانستم کاری کنم افرادی که با من کار میکردند هم همان چیزهایی را ببینند که من دیدم .هنوز هم گاهی اوقات این اتفاق برایم می افتد . آدم ها اغلب آن چیزی را که من میبینم نمیبینند . آنها خیلی شک دارند . شما وقتی به خودتان شک داشته باشید ، نمیتوانید تمام تلاشتان را بکنید . اگر شما به خودتان ایمان نداشته باشید، چه کسی میخواهد داشته باشد؟ اینکه فقط مثل سری پیش خوب عمل کنید ،به اندازه کافی خوب نیست .من این را چنین ذهنیتی در نظر میگیرم که سعی کن آن چه را که میتوانی به دست بیاوری . چنین ذهنیتی از شما نمیخواد که به خودتان فشار بیاورید . که رشد کنید . من چنین چیزی را باور ندارم .
من معتقدم ما موجودات قدرتمندی هستیم . فقط اینکه از ذهنمان به طور کامل استفاده نمیکنیم . ذهن شما آنقدر قدرتمند هست که به شما کمک کند به هر آنچه میخواهید برسید . من میدانستم که با آن صفحه چکار میتوانستیم بکنیم .ما تیم فوق العاده ای را آنجا داشتیم ، کلی استعداد و نظرات خوب آنجا جمع شده بود ، و من میدانستم میتوانیم هر کاری ! بکنیم .موفقیت تریلر بسیاری از رویاهایم را به واقعیت بدل ساخت .”
بله این قسمتی از نوشته ی مایکل در کتاب moon walk خودش بود ، کسی که در ایران بعضا شیطان و طرد شده شناخته میشود ، که انواع شایعات و اتهامات پشت سرش بوده و هست ، کسی که در موردش بدون تحقیق و مطالعه قضاوتهای بدی صورت گرفته ولی میبینیم که حرفهایی را میزند که جناب عباسمنش میزنند و این کتاب در سال 1988 منتشر شده یعنی 29 سال پیش !
وقتی استاد میگویند فارغ از هر مذهبی خدا را باور کنیم و دین یکتا پرستی را بهش یقین داشته باشیم قطعا همین است …..من که طرفدار مایکل از 18سال قبل بوده ام تازه دارم این موارد رو توی کتابش میخوانم و اینکه مایکل به خدا یقین داشت و باورش داشت و رویای خودش رو به کائنات فرستاد و به واقعیت تبدیل کرد.
و حالا متن زیر را از صفحه ویکی پدیا براتون کپی میکنم :
“از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تریلر (به انگلیسی: Thriller، بهمعنی هیجانانگیز و دلهرهآور) نام ششمین آلبوم استودیویی مایکل جکسون است که در 30 نوامبر 1982 (9 آذر 1361 ه. ش) منتشر شد. این آلبوم برندهٔ تعداد رکوردشکن 8 جایزهٔ گرمی شد.
تریلر تنها یک سال پس از انتشارش، به پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی جهان تبدیل شد و هنوز هم این مقام را با اختلاف زیادی (تقریباً 60 میلیون نسخه) نسبت به دومین آلبوم پرفروش حفظ کردهاست. فروش جهانیِ تریلر تا به امروز بیش از 110میلیون نسخه برآورد شدهاست. البته برخی منابع فروش جهانی آن را تا 65 میلیون نسخه برآورد میکنند. تریلر با فروش 30 میلیون نسخه، پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی آمریکا نیز هست.[2]
4 آهنگ از 9 آهنگ داخل این آلبوم، توسط خود مایکل جکسون سروده شدهاست. ضبط این آلبوم 750هزار دلار هزینه داشت و تقریباً 6 ماه بهطول انجامید. تریلر برجستهترین آلبوم ـ غیر موسیقی متن ـ در تاریخ تأسیس بیلبورد 200 است.
تریلر جزئی از فرهنگ عامهٔ جهان و بهخصوص آمریکاست و تأثیر ماندگاری بر آن گذاشتهاست.[3][4][5][6] زندگینامهنویس، جی. رندی تارابورلیتوضیح میدهد:
در برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود… تریلر احتمالأ شنیدهشدهترین ضبط تمام تاریخ است.[7][8]
آلبوم تریلر، مایکل را به مهمترین و برجستهترین هنرمند و سرگرمیساز قرن 20 تبدیل کرد. او با انتشار این آلبوم سدهای نژادپرستی را شکست، سبکهای موسیقی را دگرگون کرد، به هنرمندان سیاه پوست اعتبار داد و ساختار موزیک ویدئوها را برای همیشه و به صورت بنیادی تغییر داد.رئیس جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان نیز به خاطر تقدیر از مایکل، او را به کاخ سفید دعوت کرد و موفقیتش را «یک رؤیای آمریکایی محقق شده» نامید. همچنین تریلر اهمیت آلبومهای موسیقی را که تا آن زمان توجه زیادی به آنها نمیشد بالا برد.
در سال 2008 به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد انتشار تریلر، آلبومی با عنوان تریلر 25 منتشر شد که در آن ایکان، کانیه وست، ویل.آی.ام وفرگی شرکت داشتند.
وبگاه اماسانبیسی آلبوم تریلر را «برترین آلبوم تاریخ موسیقی جهان» میداند.[3] آلبوم تریلر در سال 2008، توسط کتابخانهٔ کنگرهٔ آمریکا، تحت عنوان «اثر برجستهٔ فرهنگی و تاریخی ماندگار» به فهرست گنجینهٔ ملی ضبط آمریکا اضافه شد.[9][10]
خدارا سپاسگزارم که هر روز نشانه های عالی را به من نشان میدهد و امروز هم این قسمت سریال استاد و بعد خواندن این بخش از کتاب مون واک مایکل جکسون مهر تائیدی بود بر اینکه خدا میگه از من بخواه تا اجابت کنم…..
این اتفاقی که میگم زیاد خوشایند نیست ولی دلیلی است بر اینکه هر چه از خدا بخواهیم هرچند غیر منطقی باشد اتفاق می افتد .”چند روز پیش توی خواب میدیدم که به دلیلی محکوم به اعدام شده ام ! البته خوابم به گونه ای بود که فکر میکردم واقعیته ! و خیلی نگران بودم و همش توی خواب با خودم فکر میکردم که چطور میخوان منو اعدام کنند ! فکر میکردم که میخوان منو داخل قبر بذارند و روی من خاک بریزند تا به سختی بمیرم و باز فکر میکردم که ازشون خواهش کنم که شما که میخواین منو اعدام کنید ، لاقل رگ دستم رو بزنید تا راحت تر بمیرم ….خلاصه توی این فکرا بودم و واقعا هیچ راه عاقلانه ای پیدا نمیکردم برای رهایی از اعدام و فقط به این فکر میکردم که چگونه راحتتر اعدام بشم……واقعا فکر میکردم همه اینها در واقعیت اتفاق داره میفته و همه چی رنگی و قابل لمس بود …..خلاصه یهو به خودم گفتم مجید …..تو که از هیچی نگران نمیشدی…..مگه یادت رفته که همیشه از خدا میخواستی و درست شده؟ …..تو که این همه به همه انرژی مثبت میدی و میگی خدا همه چیزو درست میکنه چرا خودت اینجوری پریشونی و استرس داری…..یهو نگرانی و پریشونیم برطرف شد و با خودم گفتم راست میگیا …..من چرا میترسم ….مگه یقینمو از دست دادم؟ سریع با خودم گفتم خدا خودش منو از اعدام نجات میده و همش از خدا خواستم و گفتم خدا منو به بهترین شکل نجات میده و دیگه هیچ نگرانی نداشتم ……بعد انگار دیگه هیچ خوابی ندیدم و تمام خوابم سیاه بود و کم کم و به آرامی چشامو باز کردم و یهو یاد خوابم افتادم که از خدا خواستم منو نجات بده ……
الان که یادم میاد گریم میگیره …با بیدار شدن از خواب دیگه فهمیدم که من اعدام نمیشم ولی هنوز حس میکردم که دیروز میخواستم اعدام بشم و یهو گفتم خدایا تو نجاتم دادی….درسته که خواب بود ولی انگار که واقعیت بود……واقعا ازش خواستم و شد …..انگار عمر دوباره گرفتم …..همه دنیا برام قشنگتر از پیش بود …..توی راه سرویس بهداشتی که میخواستم دست و رومو بشورم فقط سپاسگزاری میکردم و گفتم خدایا تو به من عمر دوباره دادی و من باید ازش بهترین استفاده رو بکنم ….. واقعا خدایا سپاسگزارتم…..
یه اتفاق دیگه ای که افتاد این بود که سوار مترو شدم و مترو از ایستگاه حرکت کرد و با شتاب داخل تونل تاریک شد…..من که دستم رو به گیره گرفته بودم ، دستم رو ول کردم و همینطوری ایستادم ولی یه حسی بهم گفت و دستم ناخود آگاه دوباره دستگیره رو گرفت و بعد از سه ثانیه ، قطار مترو چنان محکم و ترسناک ترمز گرفت که مردم داخل قطار یه بار موقع ترمز گرفتن پرت شدند و یه بار موقع شتاب ایستادن قطار و اگه من دستم به گیره نبود ، معلوم نبود چند متر پرت میشدم و به کجا میخوردم و چه بلایی سرم می اومد و همه مردم وحشت زده بودند ولی من داشتم خدا رو سپاسگزاری میکردم که همیشه محافظ منه و بهترین ها رو برای من میخواد .
هر روز اتفاقات و نشانه های عالی برایم پیش میاد و من یادداشتش میکنم و سپاسگزاری میکنم که مجالش در این بحث نمیگنجد
استاد سپاسگزارتم ……واقعا خدا همه ی زیبایی هاست ….فقط باید بهش شک نکرد و باورش کرد…اگه بهش شک کنیم ، خودش رو میکشه کنار ولی اگه بهش بگوییم خدا خودت درستش کن، تمام قدرتها رو برای رسیدن به هدف و رفع مسئله هامون بکار میگیره تا ما همیشه شاد و در ارامش باشیم
آقای مهجور بابت نوشته زیباتون ممنون. من که واقعااا انرژی گرفتم و همین الان براتون کلی انرژی مثبت فرستادم .هرجا هستین سلامت و پایدار باشید.بابت کتاب خوبی که معرفی کردین ممنون حتما من این کتاب رو تهیه میکنم چون من درباره مایکل جکسون ذهنیت خوبی نداشتم به خاطر تمام بدگویی های که از این آدم شده ولی واقعا درست نیست بدون تحقیق این اتفاق بیوفته من از خدای خودم شرمنده شدم حتما درباره این فرد تحقیق میکنم همون طور که درباره هیتلر و قدرتش دارم این کار رو میکنم چون اونم آدم خاصی بود ولی کلی بدگویی دنبالش هست.ممنون از متن زیباتون حا کردم واقعا ممنون
هیچ کس در جهان و در طول تاریخ نتوانسته به اندازهٔ مایکل جایزه دریافت کند.
تعداد جوایز مایکل در طول عمرش به 376 جایزه می رسد و این در حالی است که بسیاری از جوایز موسیقی جهان همانند جوایز جهانی موسیقی و جوایز موسیقی بیلبورد، در سالهای آغازین دههٔ 90 تاسیس شدند و مایکل تا آن زمان، 7 آلبوم استودیویی خود را منتشر کرده بود و او برای این 7 آلبوم نتوانست جایزههای این مراسمهای موسیقی را دریافت کند. همچنین جوایز موزیک ویدئوی امتیوی نیز در سال 1984 تاسیس شد که تا آن زمان، مایکل 6 آلبوم استودیویی خود از جمله: آلبومهای «غیر معمول» و «تریلر» را منتشر کرده بود و نتوانست از طرف امتیوی هیچ جایزهای را برای این آلبومهای موسیقی که سبک موزیک ویدئوها را به طور کلی تغییر داد و به صورت امروزی ساخت، دریافت کند.
مایکل در طول دوران زندگیش 62 جایزه را از دست داد .مهمترین جایزه ای که مایکل برای دریافتش کاندید شده بود اما نتوانست آن را بدست آورد جایزه اسکار برای ترانه بن در مراسم اسکار سال 1973 بود.
تعدادی از رکوردهای مایکل:
*مایکل 39 رکورد جهانی گینس را کسب کرده است.
*مایکل با بردن 26 جایزه در مراسم جوایز موسیقی آمریکا رکورددار برنده بیشترین جایزه در تاریخ برگزاری این مراسم است.
*مایکل با 25 سال سن جوانترین فردی است که برنده جایزه لیاقت در مراسم جوایز موسیقی آمریکا شده است.
*مایکل به همراه ویتنی هاستون با 8 جایزه برنده بیشترین تعداد جایزه دریک شب در مراسم جوایز موسیقی آمریکا است.مایکل اولین هنرمندی بود که به این افتخار رسید.
*مایکل به همراه سانتانا با 8 جایزه برنده بیشترین تعداد جایزه در یک شب در جوایز گرمی است.مایکل اولین هنرمندی بود که به این افتخار رسید.
*بیشترین کاندید دریافت جایزه در یک شب در جوایز گرمی متعلق به مایکل است.او در مراسم گرمی 1984 کاندید دریافت 12 جایزه شد.
*هیچ هنرمندی در تاریخ موسیقی در یک سال به اندازه مایکل در مجموع کاندید دریافت جایزه و برنده شدن جایزه نشده است.(سال 1984)
*مایکل کسی است که بیشترین جایزه موسیقی جهانی را در یک سال از ان خود کرده است با پنج جایزه در سال 1996
*مایکل با دریافت 16 جایزه در جوایز موسیقی جهانی پر جایزه ترین هنرمند مذکر در این مراسم است.
*مایکل اولین کسی است که دو ستاره شهرت در بلوار هالیوود دریافت کرده است.
درود بیکران….خدارا سپاسگزارم بابت دریچه جدیدی که خداوند به واسطه ی این متن به روی شما بازکرد….امیدوارم همواره دربازه های ثروت ، سلامتی، عشق، موفقیت و ….به روی شما گشوده شود.آمین
درود خانم اسکندرلو عزیز…..وقت بخیر….اگر همچنان دنبال کتاب بی نظیر “مون والک” هستید بیزحمت عبارت ” انجمن حامیان مایکل جکسون ” را در نت سرچ و وارد سایت آن شوید و از قسمت تولیدات اختصاصی سایت میتوانید کتاب را دانلود کنید….امیدوارم مدیریت عزیز سایت، این نظر را منتشر کنند…..شاد باشید…
سلام اقای مهجور عزیز با اینکه از کامنت شما سالها میگذره ولی دیشب به کامنت پرمحتوا و تاثیر گذارتون برخورد کردم و تصمیم گرفتم این کتاب بینظیر رو بخونم ، طبق گفتهی شما از سایت حامیان مایکل جکسون اقدام به خوندن کتاب کردم که دیدم موجود نیست ولی از یه کانال در تلگرام پیداش کردم که صفحهی اولش نوشته بود درصورتی که کتاب رو رایگان دریافت کردید هزینهی اون رو به سایت واریز کنید که این بخش هم از سایت حذف شده بود و راستش دلم راضی نبود که رایگان مطالعهش کنم بخاطر همین تو سایتهای خرید کتاب دنبالش گشتم و خیلی راحت از دیجی کالا با قیمت عالی و ترجمهی کامل وعالی خریداریش کردم و بیصبرانه منتظرم تا به دستم برسه و مطالعهش کنم . همونطور که شما در مورد مفید و بینظیر بودن کتاب فرموده بودید در بخش نظرات کتاب مون واک هم افراد زیادی که خریداریش کرده بودن از تاثیر گذاری بیحد این متاب گفته بودن و این منو بیشتر ترغیب کرد که کتاب رو بخرم!
بینهایت سپاسگزارم از لطف و انرژی مثبت شما و این انرژی شما رو دریافت کردم در همان روز که پیام پر مهر شما رو خوندم و…..من یه پیام در تشکر از محبت شما قرار داده بودم و روش دریافت کتاب مون واک رو هم توضیح داده بودم ولی گویا برابر قوانین گذاشتن کامنت نبوده و تائید نشده…. و نمیدونم به چه صورت به شما منتقل کنم که هم نظرم تائید بشه و هم شما بتونید کتاب رو تهیه کنید ….چون کتاب به صورت پی دی اف هست و باید دانلود کنید و گذاشتن لینک آن خلاف قوانین این سایت میباشد….بهر جهت امیدوارم مدیریت سایت بنحوی بنده رو راهنمایی کنند که چگونه لینک دریافت کتاب رو به شما برسونم …..با تشکر از شما و با تشکر از مدیریت سایت.
مجید عزیز من بی نهایت سپاسگذارم بابت صحبت هایی که درباره مایکل عزیز داشتی، که من هم این شخصیت رو بشناسم هیچ شناختی از این فرد نازنین نداشتم و تنها چیزی که ازش میدونستم ظاهرش بود و خوب خوشم نمیومد از اینکه به ظاهر خودش رو شبیه زنان کرده، من از دیشب که پیام شما رو خوندم برام عجیب بود و وقتی یکی از دوستان درباره شباهت توحیدی اش به استاد صحبت میکرد رفتم و زندگی نامه و مصاحبه هاش رو دیدم و توی تک تک مصاحباتش من اشک از چشمام سرازیر میشد
این مرد چقدر نازنین بوده، چقدر توحیدی، من شیفته این شخصیت شدم، شخصیتی آرام و مهربون
و چقدر راحت ما و به شخصه من از روی ظاهر قضاوت میکنم
شخصیتی که با اینکه این همه هجوم قضاوت ها به سمتش زیاد بود ولی خدا پشتش بود و خدا اون رو این قدر عزیز کرده بود که کنسرت هاش هزاران هزار شیفته داشت طرفداران واقعی که توی کنسرتهاش با دیدن اش، با خوندنش، با رقصیدن اش اشک میریختن، این کارها رو چه کسی میکرد، چه کسی میتونست به جز خدا این شخص رو در دل مردم عزیز بکنه
و این رو برای من یادآور میشه که خدا اگر بخواهد کسی را بالا بکشد، هر اونچه اتهامات و حملات رسانه ها، تهمت ها و توهین ها کار ساز نبوده و این شخصیت رو به کل جهانیان معرفی میکنه و عزیزش میکنه و ثروتمند اش میکنه
و حالا استاد عزیزمون که شک ندارم خدا عزیزش کرده دقیقا وقتی در اول راه ورودم به این محیط مقدس داشتم تحقیق میکردم، همه رسانه های روانشناسی یافته های ایشون رو روانشناسی زرد معرفی کردن ولی یه حسی درونم میگفت حرفهاش رو بیشتر بشنو، چون من همیشه دنبال حقیقت این جهان هستی بودم گفتم خدایا خودت راه رو نشونم بده، هر چقدر جلوتر رفتم یقینم بیشتر شد برای مقیم شدن به این محیط
و میخوام اینو بگم که با اینکه این همه شایعات و تهمتها در مورد استادمون هم بوده و هست ولی عباسمنش خدا رو داره و اون کفایت میکنه براش که اون رو در حال حاضر بین ایرانیان و در آینده ای نزدیک نزد جهانیان عزیز میکنه
چون رسالت اش توحیده و این با ارزش ترین دارایی دنیاست، که با وجود این اعتقاد چیزی نیست که خدا براش فراهم نکنه
خدایا ممنونم که این آگاهی ها داره منو میسازه برای آینده ای که بهترین ها رو قراره برام بسازه
و با این همه نشونه میخوای بگی بنده من توکل کن و دیگه نگران هییییییییچ چیز نباش، نه نگران حرف مردم، نه محتاج عنایتشون
من همه چیزت میشم، من میشم ثروت میام تو زندگی ات، من میشم هوادارت، من میشم یارت، من میشم سلامتی ات، من میشم فرزند صالحت، من میشم همه اونچه که میخوایی
ممنونتم دوست نازنین ام برای این آگاهی که همه افکار من رو متحول کرد🫂
و خدایا شکرت برای این نشونه که ایمان من رو هزاران هزار برابر بیشتر کرد🙇🏻♀️
سلام و درود به شما دوست عزیز و آگاه آقای مجید مجهور امروز به این قسمت از فایل توحید عملی یک هدایت شدم و همچنین به کامنت زیبا و پر محتوای شما👌🌹🌹🌹
با اینکه این کامنت شما در سال ۹۶ بوده ولی فوق العاده عالی و با محتوا بود و خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این اطلاعاتی که از مایکل جکسون برامون نوشتید معرفی کتابش هر چند شما کلیت کتاب رو بخوبی معرفی کردید و اشکم در اومد 😪 پس بیخود نبود که در کنسرت هاش مردم براش سر ودست میشکستند و غش می کردند چون حقیقت واقعی او را شناخته بودند ولی ما در ایران بخاطر محدویت های ظاهری و بیرونی و همچنین محدویت های ذهنی و تبلیغاتی که از این چهره ی سرشناس شده بود ناآگاهانه حرف هاشونو باور می کردیم هر چند من شناخت درستی از ایشون نداشتم ولی همیشه طرفدار پر و پا قرص مایکل جکسون بودم و همیشه عاشقانه کلیپ هاشو میدیدم بخصوص اون موقعی که دستگاه ویدیو بود و بعدش CD بود میدیدم ولی هرگز چنین شناخت الهی ازش نداشتم و بقول شما تمام حرفاش همان چیزهایی بود که استاد عباسمنش می گوید خدارو شکر گذارم که به مسیر درست و مناسب هدایت شدیم .
خدارو شکر که جهان هستی نقاب از چهره ها برداشت و به لطف اینترنت و شبکه های مجازی به آگاهی بیشتری هدایت شدیم و امروز من بیشتر از همیشه به داستان افراد موفقی همچون مایل جکسون و دیگر کسانی که استاد در فایل های الگوهای موفق بر سایت گذاشتند علاقه مند شدم
نکته ی جالبی که در انتها مطرح کردید برام خیلی تعمق برانگیز بود اینکه گفتید..👇👇
واقعا خدا همه ی زیبایی هاست ….فقط باید بهش شک نکرد و باورش کرد…اگه بهش شک کنیم ، خودش رو میکشه کنار ولی اگه بهش بگوییم خدا خودت درستش کن، تمام قدرتها رو برای رسیدن به هدف و رفع مسئله هامون بکار میگیره تا ما همیشه شاد و در ارامش باشیم
امیدوارم دیگه از اون خواب ها خبری نباشه و همیشه و همیشه در بهترینع بهترین زیبایی ها به سمت و سوی اهداف و خواسته های طلایی تون سیر صعودی داشته باشید و تولد دوباره تون رو بعد از اون خواب که حضور در چنین سایتی است تبریک میگم
در ضمن یک نکته ی دیگه ای که راجب مایکل گفتید و نتیجه گیری کردید واقعا عالی و زیبا بود اینکه👇👇
اینکه مایکل به خدا یقین داشت و باورش داشت و رویای خودش رو به کائنات فرستاد و به واقعیت تبدیل کرد.
واقعا امروز هم برای من این متن شما یک نشانه ی فوق العاده ای بود 👌👌👇
این قسمت سریال استاد و بعد خواندن این بخش از کتاب مون واک مایکل جکسون مهر تائیدی بود بر اینکه خدا میگه از من بخواه تا اجابت کنم💐💐💐💐💐💐🙏🙏🙏🙏
درود به همه دوستان عزیزم ، با توجه به قوانین جدید پاسخ دادن و اینکه نمیشد تک تک از شما عزیزان تشکر کنم در پاسخ به خانم رویا مهاجر سلطانی از شما عزیزان ( راضیه خانم سعیده و مهدی عزیز، زهره خانم ، سمیرا خانم، مینا جان، مرضیه جان ، مریم خانم ، و خانم رویا مهاجر ) بینهااایت بینهااایت سپاسگزارم و خوشحالم که زندگینامه مایکل کلی درس اول از همه برای خودم داشت و بعد هم کلی نکات خوب برای شما عزیزان داشت. واقعا خدا رو شکر میکنم از تمام وجود که این سایت وجود داره که استاد عزیزم جناب عباسمنش حضور دارند و بانو مریم شایسته عزیز که اینگونه باتری روح و جسم ما رو شارژ میکنند. دقیقا من در مسیرم مثل خیلی آدمهای دیگه به جاد خاکی زدم از درس های استاد دور شدم و باز برگشتم چندین بار اینگونه شد ولی باید درسشو یاد میگرفتم…. الان دوباره به مسیر استاد برگشتم و واقعا میبینم که چقدر زندگی زیبا میشه وقتی طبق قوانین عمل میکنیم و خدا بعنوان یه سیستم قانونمند چقدر درست جواب میده….واقعا خدایا شکرت که در این مسیر هستم و خدا رو شکر که هر روز سر مجسمه سازیم و یا رنگ امیزی مجسمه هام صدای استاد رو میشنوم و قلبم باز میشه و حالم خوبه و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت این جریانی که داخلش هستم و جزو خانواده عباسمنش و در بزرگراه آسفالته استاد عباسمنش هستم و از جاده صاف و عالی و طبیعت های سر سبز کنار جاده و آبشار و کوه و پرندگان لذت میبرم و به سوی مقصدم نزدیک تر میشم…..یک دنیا از وجود همه شما سپاسگزارم…خدایا شکرت خدایا شکرت…..که وقتی طبق قوانین پیش میریم لطیف میشیم و بعد اتفاقات خوب ایده ها آدمهای نازنین فرصت ها یکی یکی میپرن جلوی ما بدون اینکه کاری بکنیم…فقط کار مورد علاقمون رو میکنیم و اونها خودشون میان…خدایا شکرت….یک دنیا از همتون سپاسگزارم.شاد باشید و بدرخشید:)
سلام اقا مجید عزیز…دوست و رفیق هم فرکانسیم….مجید مطلبتو مدتها پیش خونده بودم….من مدتی کلا ازین فضا دور شدم…دلیلشو نمیدونم.امروز کامنت چن سال پیشت در مورد جکسون رو دوباره خوندم…بعده مدتها…دروغ نگم چشمام پر از اشک شد….یاده حرفای استاد افتادم..که میگفت یه روزی زمان پیامبر میخاستن خانمی رو سنگسرا کنن….مردم از پیامبر پرسیدن..پیامبر اول سنگو کی بزنه…گفت اولین سنگو کسی بزنه که تاحال گناه نکرده….
سلام و درود فراوان به استاد مهربان وخانم شایسته مهربان
وسلام به تمامی اعضای سایت و آقای مهجور
من هم مثل خیلی ها ذهنیت خوبی از ایشان نداشتم
ولی بسیار امشب
شما باعث شدید که من نادم وپشیمان بشم
و شرمنده خداوند شدم
کلی استغفار کردم که خدایا من ببخش من حق نداشتم مخلوق دیگه ای رو مورد قضاوت قراربدم قضاوت فقط مال خداست و بس
خیلی خیلی ازشما ممنون وسپاسگزارم که هم تلنگری بود برام
و هم اینکه از خداوند سپاسگزارم که امشب یک فرصت دیگه بهم داد تا در لحظه بتونم استغفار کنم وبرگردم
بسیار سپاسگزارم از این سایت بی نظیر
و هم از خدای مهربانم بسیار بسیار متشکرم متشکرم متشکرم وسپاسگزارم برای تمام مهربانی هاش وخودآگاهی هاش دوست دارم ای خدای عزیزم که خوشحالم کردی و نزاشتی تو افکار غلط و قضاوت دیگران بمونم
سپاسگزار تو هستم بابت اینکه مایکل جکسون رو به من شناسوندی یه برنامه ای از مایکل تو استادیوم دیدم فکر کنم دهه شصت بود رو کانتینر اجراش میکرد تو اون اجرا چقدر آدم از هوش میرفت و رو دستا مردم میبردند بیرون من معنی حرفاشو نمیدونستم ولی اینو فهمیدم که داره بابت سیاه پوستا میخونه همیشه این صحنه جلو چشممه و الانم دارم کامنت مینویسم کاملا دارم حسش میکنم و تو امروز به این سوال چند ساله من جواب دادی که مایکل یه انسان یکتا پرستی بود و چقدر دوست داشتنی باور کن یک بار هم باش بد قضاوت نکردم فقط بخاطر اون آوازش تو استادیوم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که تو ام روز کمی از مایکل نوشته بودی و همین برام کافی بود اونجا که میگه من قبل از شیرجه زدن دستامو بالا میکشیدم به من چه حس خوبی دست داد ، دوست خوبم ممنونم از کامنتت و سعی میکنم بیشتر از مایکل بدونم
بله یکتا پرستی برا قوم خواستی نیست
من تو یه برنامه داشت در رابطه با تعمیر و باز سازی یه کلیسا میگفت شنیدم که راوی میگفت در باز سازی ما به یک جنازه چهارصد ساله یه دختر جوان برخوردیم که مثل این بود که تازه فوت کرده بود از اون وقت به بعد من پیش خودم گفتم دین و آیین ربطینداره تو تو هر دین و آیین باشی میتونی انسان شریفی باشی و این مختص شیعه بودن نیست و یکی از باورای من بود که خواستم و دنبال کردم تا به این نقطه رسیدم که استاد تو حرفاش میگه خداوند تو قرآن از ما سه چیزو خواسته و میگه
1- به یگانگی من ایمان داشته باش
2- به آخرت و جهان دیگر ایمان داشته باش
3-عمل صالح (احساس خوب بودن) داشته باش ،تو هر دینو آیینی باشی پیش من در امانی
و چقدر منو خوشحال کرد و فهمیدم که این دین و مذهب یه بازیچس فقط تو باید خدارو داشته باشی همین
واقعا جناب مجید عزیز نوشته تون اشک منو در آورد .جدیدا کتابی به چاپ رسانده ام از خدا خواستم خدایا خودت این کتاب را معروف ومشهور کن وبعد با خودم گفتم بین این همه کتاب این همه نویسنده تو نویسنده نو پا چی میگی.
قبل از اینکه کامنت شما رو مطالعه کنم با خودم گفتم جواب سوالم رو حتما از این کامنت میگیرم .وچه جالب نوشته بودید وقتی به خودتان شک میکنید دیگران هم به توانایی شما شک میکندد چه زیبا شخصیت مایک جکسون رو ترسیم کرده بودی .
وواقعا زمانی که چیزی را با قاطعیت از خودش میخواهیم خدا بهترین مسیرها را برایمان می گشاید .از نوشته تان کلی لذت بردم .از خدا بهترین هدایت ها رو براتون میخوام
خدا از زبان تو گفت که نگران نباشم. فقط ازش بخوام و مطمئن باشم که بهم میده و فقط منتظر خلقش باشم. خدایا هر جاکه هستی چقدر آرومه و چقدر به آدم ارامش میده. نوشته هات سراسر آرامش بود واسم
از کامنتتون خیلییییی لذت بردم خصوصا از داستان مایکلی که تعریف کردین خیلی دیدگاهم به این خواننده تغییر کرد البته دوستش داشتم نه تا این حد که بدونم عجب آدم یکتاپرستی بود اصلا هنرمندانی که اینجوری جهانی میشن حتمااات یه نیرویی درونشون باعث این مشهوریتشون میشه و اون نیرو کسی نیست جز خدااااااا عحب داستان زیبایی رو برامون آوردی دمتگرررررم نگاهم زیباتر شد به هدفم چقد دلگرم شدم احسن برتو مجیدجان درود برتو مجید جان واقعا لذت بردم خدایا عاشقونه دوستت دارم و میپرستمت که از هر طریقی داری با ما حرف میزنی و راهنماییم میکنی من از فایل گذار از ثروت بوسیله محمدآقای آسوری گل گلاب اگه اشتباه نکنم هدایت شدم اینجا قبلا این فایلها رو گوش کرده بودم و جز اولین فایلهای آشنایی من با استادجانان بود که مدهوشم کرد مستم کرد از عطر خدا
انگار بعد چندماه دوباره خدا خواست جور دیگه ای هدایتم کنه و منو از تاریکی فقر و تنگدستی نجاتم بده خیلی دعا کردم ازش راه خواستم بوسیله یکی از بندگان نازنینش منو دوباره کشونده تو راه روشنایی که با عطر بوی خدا مست شوم و راه رو بیابم امروز اینجا بودنم اصلااااا اتفاقی نبود وهیچ کاری هم تو این جهان اتفاقی رخ نمیدهد
من اینحا بودنم و خوندن کامنت زیبای شمارو و پاسخی که به کامنت آقای آسوری دادم و ایشونم در جواب بهم گفت بیام اینجا که اومدم دیدم وااااای چه ایمانی داره ساخته میشع از فایل بینظیر استاد خیلی وقت بود هی دو دل بودم برم توحید عملی یک تا نه رو دوباره گوش بدم هی ذهنم میرفت سمت فایلهای که به ثروت مربوطه همه اونارو که گوش دادم کد گرفتم خدا منو انداخت تو منبعی که رشد همهجوره برام رقم بزنه بنظرم خدا داره منو برای انحام کار بزرگی آماده میکنه حتماااا خبرشو به شما باعشقیا میدم حتماااااا
به امیــــــد روزهای قشنگ و زیبا برای همه عزیزان باعشقیا دوست داشتنهای خانواده بزرگ عباس منشی ها
شما حدود 6 سال پیش این کامنت رو، توی این فایل نوشتید وامروز من بعد حدود 6 سال انرژی از این کامنتتون گرفتم که بی نهایت برمعنوییت، بر یکتاپرستیم وبر یقینی که نسبت به این مسیر پیدا کردم افزود…
اینکه هر بار به قول شما با هر نشونه ای من بیشتر یقین پیدا میکنم که هرچی استادعباسمنش عزیزمون در مورد قوانین جهان هستی درک کردن وبهمون آموزش میدن حقیقت محضه، بی نهایت ازتون سپاسگزارم به خاطر دیدگاه تاثیرگذارتون، وهمینطور در مورد کتاب مایکل جکسون که من خودم 23و24 سال پیش یکی از طرفدارانشون بودم وبعدها ذهنیتم به خاطر یه سری حرفها نسبت بهشون تغییر کرده بود ولی حالا با معرفی کتابشون به ما، شما باعث شدید من بیشتر این موضوع رو درک کنم که استادعزیزمون همیشه میگن آدمهای موفق حتما باوری قدرتمند وتوحیدی داشتند که تونستند با اون باور به اهدافشون برسند وقانون هیچوقت اشتباه نمی کنه!!
مگه میشه تو مسیر درست وفرکانس درست نباشی واینقدر محبوب و مشهور و دوستداشتنی و موفق باشی؟!
خدارو صدهزار مرتبه شکر اینم از نشانه ی قدرتمند امروزم، که من می تونم با هدفمند بودن وناامید نشدن وتلاش کردن به هر آنچه که میخوام برسم..
دوست عزیزم انشالله هرلحظه وهمیشه در پناه امن خدا باشید
واقعا خدا هر لحظه هر ثانیه داره ما رو هدایت می کنه و الان این لحظه درست زمانی که تصمیم گرفتم دوباره به طور جدی روی عزت نفسم و ایمانم به خدا کار کنم به کامنت شما هدایت شدم و خدا به من گفت باور کن توانایی هاتتوووووو تا هر چی می خوای به دست بیاری….. ایمان بیار به خودت و به من …
با سلام و درود،بسیار عالی بود، منم سبک زندگی ایشون را مطالعه کرده ام و مصاحبه هایش را دیده ام ، بسیار تاثیرگذار است. هروقت انگیزه ام کم میشه نگاه میکنم و انرژی میگیرم. چیزی که خیلی منو تحت تاثیر قرار داد تواضع و فروتنی اش بود، کسی با اون همه ثروت اینقدر متواضع ( منو یاد استاد انداخت ) ، همچنین قدرت رویاپردازی اش بخصوص در neverland
درود خانم غدیری عزیز…..خوشحالم که شما هم زندگی سلطان پاپ مایکا جکسون رو مطالعه کردید…..متاسفانه مایکل جکسون رو هم مثل آمریکا برای ما بد جلوه داده بودند و کسی که واقعیت مایکل رو در یابه میفهمه که دستی بزرگ از دستان خداوند بود برای ایجاد شادی و صلح و مهربانی در دنیا……ممنون از نظر زیباتون
وای ممنونم دوست عزیز چه نوشته زیبایی بود واقعا چه باورهای درستی در این متن هست. یه اثر هنری چه تاثیرات زیادی می تونه داشته باشه. پس هر چی با عشق خلق کنیم می تونه تاثیرگذار باشه. چقدر امیدوار بوده و مطمئن که می تونه و قدرتش رو داره. و چه جالب که رئیس جمهور کشور ازش تقدیر کرده و چقدر الگو شده برای سیاه پوستان وای خدایا شکرت 💜 که امروز هدایت شدم این متن زیبا رو بخونم.
آقای مهجور عزیز خییییلی ممنون برای کامنت زیبا تون😍😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏بینهایت لذت بردم و تشکر میکنم برای کتابی که معرفی کردید🙏🙏🙏 من امروز نشانه ام این فایل خیییلی قشنگ بابایی بود😄😄😄 بعد برای دفعه اول اومدم گفتم بزار کامنت های نشانه روزم رو ببینم همیشه کامنت بقیه قسمت ها رو میخوندم این دفعه برای بار اول اومدم کامنت نشانه روزم را خوندم واقعا از خداجونیم اول از همه تشکر میکنیم برای هدایت ها و نشونه هاش😙😙😙❤❤❤❤ بعد از بابایی بینهاااااااااایت ممنونم که این بخش رو گذاشته با هدایت خداجونیم 😄. و از شما هم بینهایت ممنونم از این کامنت خیییلی قشنگ و تاثیر گذارتون و معرفی کتاب 🙏🙏🙏براتون آرزوی موفقیت در تمام جوانب زندگی و سلامتی دارم هر کجا هستید دستان خداجونیم همیشه همراه تون باشه 😄😄😄🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درود بیکران…..بینهایت سپاسگزارم از احساس زیباتون خانم ترکان عزیز…امیدوارم همواره اشکهاتون از سر شوق و ذوق و هیجان و شادی بی انتها سرازیر باشه و غرق نعمت و فراوانی و ارامش باشید….مرسی از شما :)
من بعد کلی سالها کامنت شما رو خوندم و واقعن لذت بردم .
من هم مثلِ اکثریت جامعه از مایکل جکسون خوشم نمیاومد بخاطر حرفهایی ک پشت سر ایشون میگفتند درست فکر میکردم.
و واقعن چقد خجالت زده شدم ازین تصور اشتباهم. بخاطر چهرش همیشه بد قضاوتش میکردم.
الان ک خوندم ایشون جز دوبار عمل جراحی زیاد نکردن اون هم بخاطر بینی اش بوده و مشکلات پوستی.
ما چه نسل زود باوری بودیم. هرکس هرچه گفت بدون درست یا غلط بودنش گفتیم آره راسته!
خیلی ممنون که باعث شدید دیگه هیچ قضاوت اشتباهی از کسی نکنم.
اون قسمت توضیحتون عالی بود ک گفتین اگر بخدا شک کنی خدا میکشه کنار، واقعن برای من تحسین برانگیز و عالی بود . یادداشتش کردم که یادم بمونه و باخودم تکرارش کنم همیشه.
واقعا یکی از بهترین کامنت هایی بود که تو این چند مدت خونده بودم
چقدر قشنگ بود وقتی که با دلیل و مدرک درباره مایکل جکسون اثبات کردی که وقتی چیزی رو از خداوند بخوای از ساده ترین راه بهت میبخشه
چقدر قشنگ بود وقتی که اون خواب که دیده بودی رو تعریف میکردی
منم از این خوایها دیدم و واقعا احساس لذت بخشی داره. اما من متاسفانه تو خواب این احساس رو نداشتم و با خداوند تو خوابم صحبت نمیکردم.
اما تو خواب همش سعی میکردم حالم رو خوب نگه دارم.
مرسی ازت که انقدر با کامنتت دست خداوند شدی در زندگی من تا یادم باشه همه چیز با خواسته ما و قدرت خداوند انجام میگیره.
چند روزی هست که جهاد اکبری رو برای تغییر زندگیم شروع کردم و به لطف خداوند دارم در این مسیر عالی پیش میرم و میدونم با ادامه دادن تو این مسیر چقدر زندگی برام عالی تر و قشنگ تر پیش خواهد رفت
خدارو شکر میکنم که انقدر عالی من رو هدایت میکنه و از تو ممنونم که دست خداوند شدی
برات بهترین ها رو ارزو میکنم و منتظر خوندن نتایجت هستم
دوست عزیز دیدگاهتون فوق العاده بود من رو واقعا تحت تاثیر قرار داد واییی خیلی چیزهارو در درونم دوبارع برانگیخه کرد سپاسگذارم ممنونمک این مطلب ب جارو و درست برای ما ب اشتراک گذاشتید?
درود بر خانم درخشان عزیز…..وقتتون بخیر ….خوشحالم کردید با نظر پر مهرتون…از خدا میخوام همواره شاد و ثروتمند و تندرست و در مسیر درست باشید و هیچ چیزی نتیجه ای جز شادی و ثروت و سلامتی براتون نداشته باشه…موفق باشید
یه مطلبی میخوام بگم که یک ماه پیش برای من اتفاق افتاد … حافظه گوشیم پر شده بود و میخواستم فایل تصویری کوتاهی رو دانلود کنم هر کاری کردم نشد بعد متوجه شدم که من اصلا به پیغام گوشی توجه نمیکنم که اعلام میکنه حافظه ظرفیت نداره ( یادم افتاد بعضی مواقع کارهایی میکنیم نمیشه خدا داره به ما پیغام میده انجام نده یا راه و روش اشتباه هست جور دیگه ای عمل کن و ما هم اصلا گوش نمیدیم و کار خودمون رو میکنیم… بعد میگیم چرا جواب نداد…) بعد رفتم به سراغ این که ببینم چه چیزی رو باید پاک کنم تا دیدیم من درگوشیم چقدر فایل تصویری و صوتی زاید و منفی دارم که تو گوشیم نگه داشتم که نه ازشون استفاده میکنم و نه جا خالی میکنند برای فایل های مفیدتر و فهمیدم خیلی موقع ها فایل های فاز منفی و بیهوده و بی استفاده ای در حافظه گوشی خودمون داریم که هر روز داریم با خودمون جابجا میکنیم بعد هی غر میزنم چرا حافظه گوشی جا نداره … کمی فکر کردم دیدم ما هم تو باور ها و ذهن خودمون چقدر از این اتفاق های بد خاطرات بد و باورهای بد و ذهنیت بد و منفی داریم و هر روز با خودمون این ور اون ور میبریم و هر جا هم میریم از شرح بدبختی ها و مشکلات و اتفاق های منفی خودمون با آب و تاب تعریف میکنیم … بعد هی غر میزنیم چرا اتفاق های خوب چرا حال خوب نداریم چرا مثبت نیستم … فهمیدم باید هر از گاهی مثل حافظه گوشی و لب تاپ هر از چندگاهی باید نگاهی به باورهای محد.ود کننده و ذهنیت منفی خودمون بکنیم و پاک کردن اونا و جایگزین کردن باورهای صحیح و مثبت مسیر جدیدی رو تو زندگیم باز کنیم … کمی بیشتر فکر کنیم … کمی بیشتر جستجو کنیم … موفقیت همین نزدیکیست…
هر از گاهی باید یه نگاهی به خودمون بیندازیم تا باورهای محدود کننده رو شناسایی و حذف کنیم .
البته میبایست گاهی هم با پر شدن حافظه به فکر افزایش اون باشیم . یعنی شکر گزاری کنیم که موجب افزایش میشه . باورهای قدرتمند کننده ایجاد کنیم . سفر کنیم. فراوانی ها را ببینیم و….
واقعا از مثال خیلی عالی ای استفاده کردی. من خودم هم با پر بودن حافظه ی موبایل و هم پر بودن ناخودآگاهم از باورهای محدود کننده دچارم و کامنت شما رو که خوندم ترغیب شدم که از همین امروز عینک مثبت بینی رو روی چشمام بگذارم و جز خوبی وارد مغزم نکنم و روی باورهای سازنده بیشتر کار کنم و تکرار کنم.
چراغ چک بنزین ماشینم دیدم که روشن شد با خودم گفتم این نشونش چیه یعنی مجید اولین پمپ بنزین برو بنزین بزن
با خودم گفتم زندگی ما شبیه همین چراغ چک بنزینه گاهی وقتا بعضی نشونها رو میبینم اگر همون لحظه که دیدم به اون نشونه توجه نکنیم و ازش راحت بگزریم و بگیم حالا این که چیزی نیست میبینید همون بی توجهی باعث میشه که شما از مکان گرم و نرمت داخل ماشینت بیای بیرون و یک چهالیتری دستت بگیری و التماس کنی که به من بنزین بدید
در صورتی که قبلش نشونشو دیدی
پیامهای این سایت همش یک نشونه هست از نظر من اتفاقی یا اله بختکی چشممنون به یک پیام نمیفته
واقعا خوشحال که ددرسایتی عالی با هم فرکانس های عالی و استاد عالی ییهستم.
تحسینت میکنم که در این کامنت تقریبا مختصر و مفید درک فوقالعادهای از قوانین را توضیح دادی و بااین مثال هوشمندانه که از پر بودن حافظه گوشی زدی خیلی خوب اصل مطلب بیان کردی
((فهمیدم باید هر از گاهی مثل حافظه گوشی و لب تاپ هر از چندگاهی باید نگاهی به باورهای محد.ود کننده و ذهنیت منفی خودمون بکنیم و پاک کردن اونا و جایگزین کردن باورهای صحیح و مثبت مسیر جدیدی رو تو زندگیم باز کنیم … کمی بیشتر فکر کنیم … کمی بیشتر جستجو کنیم … موفقیت همین نزدیکیست…))
چقدر مثالتون فوق العاده بود . میشه این مثال هم زد که زمانی که شارژ گوشی داره تموم میشه و هی نور گوشی کم و کمتر میشه . ما آدمها هم شارژمون از امید حال خوب و خدا کم میشه و باید بهش انرژی برسونیم و نزاریم به ته خط برسه . من وقتی داره شارژم تموم میشه میرم قدم میزنم حتی بزور هم که شده میرم بیرون .مثل امروز صبح که قدم زدن تو کوچه های نزدیک خونمون و دیدن درختها و ریختن برگها و آسمون و ابرهای قشنگ شارژم کرد . و شکرگزاری و سپاس از خدا . اینجور موقعها باید در طول روز خودمو شارژ کنم . مثل خطی میشم که هی بالا و پایین میره باید انقدر حال خوب بده که اون بالا بمونه .
امید که هممون بتونیم به حال خوب ۹۹درصدی برسیم . چون بقول استاد ما صفر و صد نیستیم ☺️
بسیااااار مثال زیبایی ووملموس همه بود که براحتی میتونیم درکش کنیم چیزی که هر روز داریم ازش استفاده میکنیم میبینیم حافظه گوشی پر بشه چه ضدحالی میخوریم حالا حافظه این ابر کامپیوتری که حافظه نامحدود داره رو اینقد از فایل های هرز پر میکنیم که جا واسه فایلهای خوب و مثبتی که باعث رشد و پیشرفت ما میشه نیست ببین ما دیگه چه عجایب خلقه ای هستیم حافظه نامحدود و از فایلهای هرز پر میکنیم بدون ترمز جلو میریم وقتی به موانع میخوریم داد و فریاد میکنیم یقه خدا و مبلغین توحیدی رو میگیریم میگیم بروباباااا همه اینا کشک دروغه خدا چیه خدا مال تو کتاباست و ازین حرفا دیگه نمیایم یخورده یخورده ارن فایلهای هرز وپاک کنیم بعد ببینیم چه حقیقتی پشت این کیهان زیبا هست که با کمترین جا براش وا کردن چه انقلابی به پا میکنه واااااای خدااااااا شکرت بابت این پیام و شکر بایت این سایت و شکررررر بابت این استاد جاناااااان که عاشقشمممم هر روز بیشتر از دیروز که چقد داره واسه هدایت ما وقت میزاره چقد عاشق ماست چقد عاشق کارشه چقد عاشق سایتشه و مهمتراز همه چقد عاشق خداشه که اینطوری داره واسش جانفشانی میکنه و واسه بندگان خداش انرژی میزاره اونم چه انرژی عالیییییی
محمدجان برای نوری که برامون فرستادی با این مثال ساده ولی عالیییییی ممنونم ازت دوست دوست داشتنی
چقد ما اینجا همدیگرو عاشقانه دوست داریم بهترین حسه که اینحا هستم خدایااااااااا شکرررررررت
خیلی دوست داشتم این نگاه رو و اینکه اولین کامنتی که دارم توی سایت مینویسم برای دیدگاه شما هست امیدوارم شروع خوبی باشه برای من و در کنار شما دوستان جدید بتونم پیشرفت کنم
ممنون دوست عزیز خیلی زیبا فرمودید دقیقا همینطوره من هم تازه شروع کردم به پاک کردن تمام افکار منفی و نامناسبی که باعث میشد همیشه عصبانی ،پرخاشگر باشم یک دو روزی میشه ولی بخدا اصلا باورم نمیشه که اینقدر خوب شدم صبرم بیشتر شده خیلی عالیه این که هر روز به خودمان نگاه کنیم و یک یک باور های نادرست و منفی مان که مانع دوست داشتن خودمان ،مانع موفقیت مان میشود را از خودمان دور کنیم
سلام دوست عزیزم. امیدوارم هرجا که هستی شاد باشی و در پناه خداوند در مسیر اهدافت باشی
مثالت خیلی زیبا بود. وقتی حافظه گوشیمون پر باشه هیچ کاری ازمون بر نمیاد که بخوایم چیز جدیدی رو بریزیم رو گوشیمون. باید پاکش کنیم
اما سوال اینه که چطوری این این حافظه رو پاک کنیم
به قول خودت اول باید بگردیم و سوال کنیم که چه چیز های اشتباهی تو ذهنمون هست که اشتباهه
به نظرم تضادهایی که هر روز بهشون بر میخوریم نعمتی هستند که خداوند به ما داده تا متوجه بشیم کجای کار رو داریم اشتباه میریم و چه برنامه اشتباهی رو نصب کردیم که حالا داره فاض رو میگیره و نمیزاره برنامه جدید رو نصب کنیم
وقتی اون ها رو پیدا کردیم باید بپرسیم که اون دیدگاه یا برنامه ای که نصب کردیم کمکمون میکنه یا نه؟
اگه دیدیم بدردمون نمیخوره باید با سوالات و برنامه ریزی که میکنیم شروع کنیم به پاک کردن و فضا رو خالی کنیم تا برنامه های جدید رو جایگزین کنیم
دیدی بعضی از برنامه ها رو از سورس های اشتباه نصب میکنیم باعث میشه شارژ گوشیمون زود تموم بشه؟
اون برنامه ها همون برنامه های ذهنی که انرژی ما رو میگیرن. چون از منبع خداوند گرفته نشدن و نصب نشدن. باید اون ها رو پاک کنیم و بیایم از مسیر درست شروع به نصب کنیم.
اون وقت هم زندگی اروم تر و رون تر کار میکنن و هم همیشه سرشار از انرژی مثبت هستیم.
دوست عزیزم امروز کامنت تو درب های جدید از نعمت ها و باورهای خدایی رو به روی من باز کرد.
ازت ممنونم
برای بهترین ها رو ارزو میکنم و منتظر خوندن نتیجه های بی نظیرت هستم
سلام عزیزم 🌼
خدا رو شکر که باز هم فرصت شد تا با هم همصحبت بشیم و درمورد قوانین الهی گفتگو کنیم .
میدونم که این یکی از لذتبخشترین لحظات تو در این روزها ست.
زمانی که من و تو در مورد اصول و قوانینی صحبت میکنیم که تمام جهان برپایهی اونها عمل میکنه بهترین حس و حال رو داری .
خدا رو شکر 🙏
عزیزدلم !
باور داشتن به اینکه هر شرایطی ، هرچقدر هم سخت گذرا ست یکی از باورهای قدرتمندکننده ست که در لحظاتی که اوضاع کمی برات دشوار میشه خیلی بهت کمک میکنه تا حست رو خوب نگه داری و ایمان داشتن به اینکه آیندهی روشنی در انتظار تو ه جزو نشانههایی ه که چند وقت پیش در قرآن به عنوان نشانههای اهل ایمان خونده بودی: «ایمان به چیزی که الان نمیبینی»، ایمان به غیب .
مؤمنان کسانی هستند که به چیزی که نمیبینند ایمان میارن
…
«خداوند همه چیز میشود همهکس را» یکی از مصادیقش در همین داستانی پیدا میشه که از زبان استاد شنیدی ، اینکه استاد زمانی که کار خودش رو برای اولین بار در بندرعباس شروع میکنه با اینکه هیچ مدرک و بیمهای هم براش در شرکت ثبت نشده و ماهها بهش حقوق نمیدادن اما با همهی اینها به فاصلهی یکشب جایگاهش از کارگر تغییر میکنه و میشه سوپروایزر شرکتشون با درآمد ده برابری و بیمه و مزایا!!
این داستان باید ایمان تو رو تقویت کنه به اینکه:
خداوند قدرت این رو داره که همهی شرایط رو جوری برنامهریزی کنه که در یکشب زندگیت از این رو به اون رو بشه و همهچیز برات تغییر کنه اگر ایمانت رو حفظ کنی و احساست رو در هر شرایطی خوب نگهداری. و این قدرت هیچ نیازی به مدرک و پشتوانهی قانونی و …نداره.
شنیدن اینکه استاد به فکر دستفروشی بودن اما کار به مراتب بهتری براش فراهم میشه باید این باور رو در تو تقویت کنه که :
قدرت خداوند خیلی فراتر از حد تصورات تو هست و خداوند قدرت این رو داره که از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت روزی برسونه
آیا تو هم میتونی ماهها با شرایط سخت مالی دست و پنجه نرم کنی، شرمنده و بدهکار باشی اما باز هم ایمانت رو حفظ کنی به اینکه : «میدونم این شرایط ماندگار نیست و من هستم که با قدرتی که خداوند به من داده، در هر شرایطی میتونم همه چیز رو تغییر بدم.»
و درس دیگهای که باید از این داستان بگیری اینه که:
نشانهها رو ببینی.
ساده از کنار اتفاقهایی که برات رقم میخوره نگذری.
بدونی که پشت هر اتفاقی نشانهای نهفته ست که قراره تو رو به یه درک و آگاهی بالاتر هدایت کنه .
و فکر کنی .
و از خداوند هدایت بخوای که بهت کمک کنه حقیقت اتفاقات زندگیت رو بفهمی و بتونی نشانهها رو درک کنی .
تو هم ممکنه به شکلهای معجزهآسا خطرهایی از بیخ گوشت رد شده باشه اما اون اتفاق باعث نشده که از خدای خودت سوال بپرسی و بخوای که : راهنماییت کنه .
اینکه از خداوند بخوای که کمک کنه رسالتت رو پیدا کنی و بدونی که چرا زنده ای!؟
آیا پیش اومده که در شرایطی که سردرگم و گیج هستی ، «سعی کنی انرژی وجودت رو با انرژی خداوند هماهنگ و متصل کنی تا بتونی هدایتش رو دریافت کنی و به پاسخ سوالهات برسی ؟»
و خودت رو آمادهی دریافت و درک پاسخ خداوند کنی .
آماده کنی که بفهمی و درک کنی پیغام خداوند رو و راه رو از دل بیراهه کشف کنی.
برای هرکسی راهی باز میشه.
اینها نیازمند باور ه ، باور به اینکه خداوند پاسخ میدهد
خداوند با من از طریق قلبم صحبت میکند
خداوند نزدیک است و مرا اجابت میکند
…
عزیزدلم!
تو هم برای استاد بگو،
تو هم بگو که چطور با آموزههای ایشون تونستی بعد از سالها درک درستی در مورد حقیقت ِخداوند داشته باشی.
بگو که چطور تو هم بعد از این همه سردرگمی با کمک آموزشهای استاد تونستی به یاد بیاری حقیقتی رو که فراموش کردهبودی .
که تو هم با استاد بود که برای اولین بار فهمیدی : که خدا همه جا هست:
خداوند در نسیمی است که میوزد
خداوند پروانهای است که در باد میرقصد
خداوند قلمی است که عشق را مینویسد
خداوند در قلبیست که عشق میورزد.
خداوند طلوع خورشید است.
خداوند نور آسمانها و زمین است .
خداوند پرندهای است که آواز میخواند.
خداوند بارانی ست که میبارد
خداوند چراغی ست که روشن میشود
خداوند چشمیست که میبیند
خداوند چیزی ست که دیدهمیشود.
خداوند همه چیز ست
با استاد بود که این شعر برایت معنی شد:
«عاشقم بر همه عالم ، که همه عالم اوست»
یا این شعر:
«به هرجا بنگرم کوه و در و دشت ، نشان از قامت رعنا تو بینم»
یا این شعر:
«که یکی هست و هیچ نیست جز او»
…
بگو که تو هم با استاد با این حقیقت آشنا شدی که :
وجودت پارهای از وجود خداست .
دستت دست خداست که مینویسه.
زبانت زبان خداست که میگه.
قلبت قلب خداست که عشق میورزه.
وجودت دستی از جانب خداست که میبخشه.
تو تازه با استاد بود که شنیدی:
خداوند میتونه در وجود تو متجلی بشه.
…
بگو که تو هم برای اولین بار به هوس ثروتمند و موفق شدن به این سرزمین پا گذاشتی ، اون هم با شک و تردید، اما با «توحید» رو به رو شدی .
شاهکلید تمام گنجنامههای عالم.
کلمهای که به اندازهی قرآن گسترده و وسیعه.
تو فهمیدی که:
توحید یعنی همهی انسانها ربّ واحدی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به خداوند نزدیک هستند
توحید یعنی همهی انسانها برابرند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به منبع الهی دسترسی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها به یک اندازه به قدرت الهی دسترسی دارند.
توحید یعنی همهی انسانها یک خدا دارند.
توحید یعنی همهی انسانها یکی هستند و تفاوتها فقط از باورهای انسانها نسبت به قدرت خداوند ایجاد میشه.
…
بگو که تو هم برای اولین بار با استاد بود که با قرآن بعد سالها خصومت آشتی کردی.
بگو که برای اولین بار فهمیدی اسرار تمام هستی در همین کتابی وجود داره که همه در گوشه و کنار خونهشون دارن و هروقت نگرانی و تشویش یا غم به سراغشون میاد ناخودآگاه به سمتش کشیده میشن.و تو الان میفهمی دلیلش رو.
و تو برای اولین بار با استاد بود که به ندای قلبت گوش دادی و تلاش کردی بدون هیچ تعصب و خالی از هر گمان و ظنّ این کتاب رو به دستت بگیری و بالاخره شروع به خوندن و درک کردنش با قلبت کنی نه با ذهنت .
گفتم تلاش میکنی که خالی از هر تعصب و گمان آیات قرآن رو درک کنی چرا که باورهای غلط اینقدر در طی این سالها در درونت ریشه دوونده که جهاد اکبری میخواد خشکوندنشون.
…
آره به استاد بگو که تو الان بعد از گذشت نزدیک دوسال تازه داری کمکم می فهمی توحید یعنی چی! چرا که به لطف خداوند شریک شدی در آگاهی و درک استاد از قرآن و قوانین الهی و این باعث شده خیلی بهتر بتونی قرآن رو رمزگشایی کنی.
خیلی بهتر میتونی حس کنی راز رمزگشایی اسرار قرآن پاک کردن وجودت از احساس بد ه ، چرا که احساس بد جلوی دریافت الهام و هدایتهای خداوند رو میگیره . و احساس خوب خدا رو در وجودت به جریان میندازه
بگو که برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی «خداوند با تو هم صحبت میکنه» همیشه صحبت کرده . «به تو هم وحی میکنه» همیشه کرده ، همیشه راه اشتباه و راه درست رو بهت گوشزد کرده و میکنه. تو هرلحظه خواسته بهت مسیر درست رو نشون بده . با همون صدایی که خیلی برات آشناست . با صدایی که تمام عمر باهاش سر و کار داشتی اما نفهمیدی و نشناختیش .
و تازه داری صاحب اون صدا رو که یک عمر از طریق قلبت باهات حرف میزد و تو نمیشنیدی یا خیلی کم میشنیدی و بهش گوش میکردی میشناسی.
صدایی که همیشه دعوتت می کرد … دعوتت میکرد به صبر ، به آرامش، به شادی ، به رهایی، به روشنی…
…
آره عزیزم !
اولینبار استاد بود که برات معنای حقیقی «اسلام» رو روشن کرد .
تا تو بفهمی که « اسلام و تسلیم بودن» به چه معنی ه .
تو اولین بار با استاد جایگاه ابراهیم رو در مقام تسلیم بودن شناختی.
تو اولین بار با استاد «قربانی کردن» و معنای «بها دادن» رو فهمیدی .
تو اولین بار با استاد بود که معنای «بت پرستی» و «شرک» رو فهمیدی و متوجه شدی این عبارات فقط مختص به دوره ی جاهلیت و قرنها پیش نبوده ، بلکه با لحظه لحظهی زندگی انسانها عجین شده .
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی تو و پدرانت بیشتر از اینکه توحیدی باشید ، مشرک بودید و بیشتر از اینکه «یکتاپرست» باشید «بتپرست» بودید .
بت پرستی یعنی قدرت دادن به هرکسی و هرچیزی غیر از خداوند برای تاثیر در زندگیت.
…
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی که این تو بودی که همهی عمر به خودت ظلم کردی و برای اولین بار با استاد بود که معنای واقعی «ظلم» رو فهمیدی .
تو برای اولین بار با استاد بود که فهمیدی این تو بودی که همیشه خودت رو قربانی جلوه میدادی و به دیگران قدرت داده بودی .
…
بگو که تو هم سپاسگزار خداوند هستی که وارد این مسیر شدی .
و استاد بهترین الگو برای تو ه که ببینی این مسیر چه ارمغانهایی برات خواهد داشت .
چه ثمراتی در این مسیر در انتظار تو هست .
اگر تو هم به اندازهی استاد متعهد بمونی و ادامه بدی .
تو در این مسیر قدم بردار
و خدا رو باور کن
هرچه رو که از زندگی بخوای بهت داده میشه .
هرچه که بخوای .
سعی کن تا باور کنی
قدرت مطلق خداوند ه.
دست از شرک ورزیدن بردار.
باور کن که خداوند در قلب تو حضور داره.
باور کن که اگر خداوند رو باور کنی به تو همه چی میده.
تو در این مسیر قدم بردار
و پیش برو
و اونوقت روزی مثل استاد اگر لحظهی مرگت هم فرابرسه تو با خوشنودی میپذیریش چرا که همهی زیبایی ها و قشنگیها و ثروتها و عشقها و محبتهای دنیا رو تجربه کردی.
عزیزدلم !
اگر خدا رو پیدا کنی ثروت خود به خود سراغ ت میاد.
ولی خدای واقعی .
اگر فکر میکنی خدای واقعی رو پیدا کردی ولی هنوز فقیری و از ثروت دور ، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد پول ایراد داره.
اگر فکر می کنی خدا رو پیدا کردی ولی سلامت نیستی ، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد سلامتی ایراد داره .
اگر فکر می کنی خدا رو پیدا کردی و روابط خوبی با عزیزانت و انسانها نداری، هم باورهات در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد آدمها و روابط ایراد داره .
اگر خدا رو در وجودت پیدا کنی،
فارغ از هردین و مذهب،
اگر یکتاپرست باشی،
اگر در برابر خداوند تسلیم باشی،
اگر نیروهای خداوند رو باور کنی،
اگر نزدیک بودن خداوند رو باور کنی،
اگر باور کنی که خداوند اجابت کننده ست
اگر اینها رو باور کنی
مسیرها بهت گفته میشه .
بهت گفته میشه که چیکار کنی .
راه ها بهت نشون داده میشه.
موقعیتها برات به وجود میاد.
آدمها به عنوان دستانی از طرف خداوند میان و بهت کمک میکنن.
این مسیر همه چیز رو به تو میده.
بگو که تو هم چقدر دوست داری بیشتر در مورد توحید و یکتاپرستی بشنوی و بخونی و بگی .
بگو که تو هم دوست داری بیشتر در مورد نعمتهای خداوند و بزرگی این جهان بشنوی و بخونی و بگی .
بگو که تو هم دوست داری بیشتر در مورد فضل خداوند، رزق خداوند ، موهبتهای خداوند، مهربانی خداوند نسبت به خودت، بشنوی و بخونی و بگی.
بگو که چقدر تشنهی شنیدن این صحبت ها بودی و هستی همیشه .
بگو که چقدر به دنبال شنیدن این حقایق بودی .
بگو که چقدر با شنیدن این صحبت ها حالت خوب میشه .
حس قدرت در وجودت تزریق میشه.
بگو که چقدر عاشق استاد و این سرزمین شگفتانگیز (سایت عباسمنش دات کام) هستی.
یادت باشه که هرآنچه داری از آن اوست
و اوست که راهنمای تو ه .
و اگر باورش کنی،
زندگی بینهایت آسان میشه .
اگر باورش کنی زندگی بینهایت شادیبخش میشه .
اگر باورش کنی زندگی بینهایت زیبا میشه .
اگر خداوند رو باور کنی زندگی پر از فراوانی و نعمت و ثروت خواهد بود عزیزم .
پس باور کن.
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
و خداوند بیشتر از تو میخواد تو ثروتمند بشی💸
سلاممم به نرگسس عزیزممم
روزی زیر کامنتم نوشتی تحسینت میکنم که اینقدر راحت با خودت صحبت میکنی و مینویسیی
این گفتگوی درونیت رو
منم تحسین میکنم زیبای من بخاطر این گفتگوی زیبایی که در وجودت راه انداختی
من اعتراف میکنم تازه دارم میشناسمش
من اعتراف میکنم تازه داره گوشام، نگام، چشام برخورد میکنه با حرفهایی که استاد توی فایلهاش در مورد این خدا
این انرژی
این انرژی که نور، اسمان زمینه
من اعتراف میکنم که ایمان واقعیییییی اینه که 100 درصصصد ایمان داشته باشی که خدا یه انرژیه که داره به فرکانس های تو پاسخ میده
خدا تنها و تنها داره به فرکانس های تو پاسخ میده
خیالت راحت کنم هیچ کسی توی دنیا تو نیست
اصلا همین که اینو باور میکنی دیگه هر عاملی که توی زندگیت رنگ قدرت گرفته بود قدرتش در ان از دست میده
این ایمان واقعی
ایمانی که با اطمینان 100 درصده
این همون ایمانه
ایمانیه که میگه تووو شکلش میدی
تو شکل میدی هر چه هست و نیست
تو شکلش میدی هرچه هست و نیستت
تو تو توو
عاااشقتم
سلام به دوست همفرکانسی عزیزم نرگس جان
خدارو شاکرم که امروز نشانهی من این فایل بود در هنگام گوش کردن این فایل شعر شما خونده شد اولش توجهی نکردم و بعد از گوش دادن فایل شروع کردم به خوندن کامنتها فکر میکردم کامنت شما کامنت اول هست که استاد شعر رو خوندن تا رسیدم به کامنت شما چقدر زیبا توضیح دادید بارها بارها خوندم تا بهتر بفهمم تصمیم گرفتن کامنت شما رو واو به واو بنویسم و روش فکر کنم دچار یه تضاد شده بودم با خوندن کامنتتون از خدا خواستم پاسخ سوالم رو بده که چرا این اتفاق افتاد توی زندگیم و خدایم ربم به من گفت من این اتفاق رو گذاشتم تا ببینم تو فقط حرف زدی یا روی اصولت پایبندی برای حرفت ارزش قایلی وفقط من من کردی به خداوندی خدا که سربلند بیرون اومدم وبزرگ شدم وبه خدایم بیشتر ایمان آوردم من از او هدایت خواستم وایمان اوردم به انچه نمیدیدم و اون با نشانه هایش هدایتم کرد من نشانهای کامنت شما رو دونه دونه دنبال کردم و خدایم جوابم را داد
خواستم از شما که دست خداوند شدید برای من تشکر کنم و ارزوی موفیت برای شما دوست عزیز دارم
عزیزم دلم خیلی خیلی کامنتت قشنگ بود و برام یه دنیا درس داشت و من این گفته ها رو ارزشمند میدونم و ذخیره میکنم تا بتونم همیشه ازش استفاده کنم❤️😍
سلام به خالق زیبایی ها?خدای من چقدر به من نزدیکی در دور دست ها دنبالت میگردم چه حس قشنگی دارم که تو همیشه کنار من هستی خدایا : آسمانها وزمین وهرآنچه در آنها وجود دارد به ما هدیه کردی? گفتی به ما این گوی و اینم میدان حالا برو خدا تو بیشتر بشناس عاشقش شو ، خدایا اعتراف میکنم تا حالا آنطور که شایسته ی تو بود تو رانشناختم عمری کور کورانه عبادت کردم اصلا نفهمیدم چکار میکنم? مکه رفتم? شام رفتم? کربلا رفتم ? اما تورا آنطور که شایسته ی تو باشد .نشناختم. خدای من اعتراف میکنم تو را عاشقانه با عباسمنش شناختم خدایی که عباسمنش بمن نشون داد ،تفاوت زیادی باشناخت قبلی من داشت فهمیدم که مورد لطفت قرار گرفتم که استاد را سر راهم قرار دادی خودت دوست داشتی که من بیام عضو این خانواده ی عباسمنش باشم خدایا دستم را بگیر تا آخر سفر دنیایی ام همراه من و همه ی همسفرانم باش
سلام.
روز ۲۳ وم از سفرنامه
توحید عملی ۱
شایسته جان ..نوشته هات به عمق جانم نفوذ کرد.تا این لحظه از زندگیم رو برنامه ریزی ذهنم حساب کردم…بااون مشورت کردم و همیشه در تصمیمانم مستاصل بودم.
هیچ وقت نتونستم باارامش قلبی راه درست رو از نادرست تشخیص بدم و چقدر سرم به سنگ خورد…و ما چقدر خوشبختیم که به یاد اوردیم خداوند در کنار ماست .با ماست و ما خوده خداوندیم.خداوند ما روخالق زندگیمون افرید ولی ما هر جای زندگیمون که میلنگید مقصر خدارومیدونستیم در صورتی که اگه هر جای زندکی مون نقص داره اونجا بی خداشدیم و تو اون نقطه شرک داریم
چقدر بی خدایی داشتم و دارم تو زندگیم که هنوز ثروت ندارم..هنوز نگران میشم و اینده منو می ترسونه.هر چند از زمانی که با سایت اشنا شدم کلا ادم دیگه ای شدم و مطمئنم با طی شدن سیر تکاملم خداوند رو خیلی بهتر درک میکنم و می تونم عمیق تر احساس ش کنم و ازش کمک بخوام.
خدای مهربانی که هیچ وقت ترکم نکرده و نمی کنه و همواره در حال هدایت منه.
چقدر این شرک پنهانه و تو لایه های زیرین ذهن هر بار به شکلی خودش رو نشون میده.
تو تک تک ترس های ریز ودرشت که خیلی وقتها اصلا نمی تونیم تصور کنیم که این نوع فکر کردن شرکه و روی غیر خداوند داری حساب میکنی.
یکتا پرستی یعنی کار کردن روی خودت و ایجادهماهنگی بین ذهن و روحت…
یکتاپرستی یعنی اینکه عزیز ترین ادم زندگیت خودت باشی عزیز دل خودت باشی و اشتباهاتت رو ببخشی
یکتا پرستی یعنی کمبود رو باور نکنی و فراوانی رو ببینی و با باور فراوانی عمل کنی..
فرق ادمها در مقدار نتیجه شون بخاطره نوع عملکرد اونها در اجرای توحیده عملیه…
هر جا تونستی خدا گونه عمل کنی بردی…
واقعا وقتی فک میکنم چقدر از جاها رفتارها و افکارمون آعشته به شرکه.
چقدر خداوند عاشقانه منتظره به شکل ثروت سلامتی عشق و ارامش و سعادت وارد زندگیمون بشه ولی ما درو بستیم و پشتشم آجرچیدیم و اجازه نمیدیم این در ذره ای باز بشه و برکت و نعمت خداوند که همیشه در حال باریدنه وارد زندگیمون بشه.
چقدر این جمله رو دوست داشتم…
اگر یکتا پرست باشی نمی توانی به چیز دیگه ای وابسته باشی زیرا یکتا پرستی انقدر وابسته ات میکند که دیگر فضایی نمی ماند
خدایا شکرت
?????????
سلام 💜💜💜
خداروشکر واقعا
که با چشمایِ سالم و عزیزم که بهم دادی
دارم این مطالب رو میخونم که بوی تورو میده
اینم ی نشونس
از طرف خودت
منو تو یکی هستیم
پاره ای از وجود هم
مریم جانم
عشقم تو پاره ای از منی
واسه همینه که من عاشقتممممم
و میدونم روح الهیت چقد با ذهنت هماهنگ شده
و من تحسینت میکنم زیاااااااد💙
و تشکر میکنم ازت که تو این مسیر ثابت قدم بودی
خدایاسپاسگزارم
پروردگارت شکست ناپذیر و مهربانست
از خودش برات عشق سلامتی شادی و هرچیزی که خوبه رو میخوام💖
دیدگاهتون فوق العاده بود
پنج ستاره هم براش کم بود
بهترینها برای شما دوست عزیز
سلام به دوستان خوبم استاد عباسمنش عزیز،خانم شایسته
خدایا سلام.
خسته نباشی
وقتت بخیر!
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خداوندا تو بارهای زیادی از دوشم برداشتی که کمرم رو خمیده کرده بود
تو روزهایی کنارم بودی که هیچکس نبود
تو حرف هایی از من شنیدی که هر کس اون حرف هارو میشنید من رو تحقیر میکرد
تو خواستههایی از من اجابت کردی که از هرکس درخواست میکردم یا دست رد به سینه ام میزد و یا بهم میگفت دیونه
تو این مدت مثله بچه ای که ذوق داده بره پارک شهر بازی،همونجور ذوق دارم که برم پیاده روی و با تو قدم بزنم و صحبت کنم.
ای رب العالمین!
رفتار و عملکرد و مسیر من و دیدگاه من نسبت به 99٪ جامعه متفاوته
و جالب اینجاست که نتایج و لذت ها و آنچه که من تجربه میکنم 99٪ با جامعه متفاوته.
خداوندا!
ای قدرتمند ترین قدرت هستی!
این روزا بیشترین احساس لذت رو دارم.
دیروز داشتم به یا موضوعی فکر میکردم در رابطه با دنبال تایید گرفتن از دیگران!
و دوره ی احساس لیاقت یک آگاهی بشدت بزرگی بهم داد که دنبال تأیید شدن توسط دیگران نباشم
تو همین افکار بودم که یک چک محکمی از نجواها خوردم و منو از عرش آورد به فرش و یک حمله و هجمه ی بسیار شدیدی از نجواها به قلبم شد و خاطره و حرفهایی رو آورد تو ذهنم که جا خوردم و بلافاصله الهامی بهم شد که قلبم رو آروم کرد ،اونم اینکه وقتی که تو مسیرت درسته، نجواها از چپ و راست تلاش میکنن که تو رو منحرف کنن.
پس بدون داری مسیر رو درست میری و بلافاصله قلبم آروم شد و این بود کلام خدا که میگه ما کلام الله رو بالا بردیم!
ای رب العالمین!
من از تو راضی ام!
تو هم از من راضی باش!
مگه خوشبختیه یه آدم تو چی معنی میشه که من ندارمش!؟
من تو محل کار معروفم به اینکه وقتی میخوام بخوابم کمتر از 60 ثانیه خوابم میبره،اییینقدر که ذهنم آرومه!
دیروز داشتم با خدا صحبت میکردم و میگفتم این خصوصیت هم به خوبی داره،هم یه بدی داره!
خوبیش اینه که وقتی میخوام بخوابم اییینقدر به تو نزدیک میشم و اینقدر غرق آغوشت میشم که زیر 1 دقیقه خوابم میبره
و بدیش اینه که زمان زیادی بیدار نیستم که از هم آغوشی با تو لذت ببرم.
بچه ها موقع خواب نزدیک حالته که من به خداوند دارم.
همش با جمله ی دورت بگردم
درت تو جووونم بخوره باهاش حرف میزنم
مگه من از خوشبختی چی میخوام که ندارم!
یک جسم بشدت سالم
یک روحیه ی خیلی شاداب
یک شغل بسیار خوب و مورد علاقه
شرایط مالی خوب از همه مهمتر داشتنه خدایی که در تمامه زمینه ها بهت آرامش میده و برات کافیه
پدر مادر جوان و سرحال و عاشق و شاداب ور سرزنده و شوخ
برادری هم سن و سال که کاملا در مسیر توحید و زیبا بینی هست
داشتنه خونه ای بزرگ ، آرام ، زیبا،امن و رایگان
داشتنه روحیه ی سرزنده و بسیار فضول و شیطون و کنجکاو و شاداب و جسور
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خواستم یا چیزی اینجا بگم اما نمیگم
تو از آنچه که در سینه دارم آگاهی
دوست دارم…
به نام خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که بهترین هدایت کننده گان هست
خدای که بهترین رفیق هست
خدای که بهترین یاور هست
خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست
خدای که به شدت کافی هست
خدایا قلبم را باز کن برای دریافت آگاهی های بیشتر
سپاسگذارتم خدایاااااااا
سلاممم ابراهیم عزیز و خوش قلب
امید دارم حال دلت عالی عالی عالی عالی باشد
همیشه زمانی که میخواهم بنویسم از قلبم اجازه میگرم بنویسم یا نه ؟
چیزی برای نوشتن دارم یا نه ؟
این بار چیزی که وادارم کرد برای نوشتن کلمه تایید گرفتن از دیگران بود و آگاهی های که امروز دریافت کردم میخواهم هم برای خودت هم برای خودم و هر کسی که در مدار این آگاهی هست بنویسم تا بیشتر اگاه شویم بر افکار مان
میدانی دنبال تایید گرفتن از دیگران یعنی چی ؟
یعنی دنبال اجازه دیگران هستم !
دنبال این هستیم که دیگران اجازه بدهد من عشق نسبت به خودم را تجربه بکنم
دیگران اجازه بدهد که من نسبت به خودم حس خوب داشته باشم
دیگران اجازه بدهد که من به اصلم وصل شوم یعنی از طریق اجازه اونا به اصلم وصل شوم
خود منم پاشنه اشیلم هست گاهی وقت ها که آگاه نمیباشم میبینم اوووو من دنبال تایید هستم یعنی من دنبال اجازه دیگران هست برای تجربه عشق نسبت به خودم
تو برایم بگو دختر خوب تا من حس خوب نسبت به خودم تجربه بکنم
تو برایم زیبا بگو تا من حس زیبا بودن نسبت به خودم بکنم
تو به من اجازه بده تاییدم کن تا احساس کافی بودن بکنم
تو من را تایید کن به من اجازه بده تا من حس مهم بودن بکنم
تو من را تایید کن به من اجازه بده که حس ارزشمند بودن بکنم
در کل دیگران اجازه بدهد تاییدم بکنند تا من بعد از اون تایید و اجازه دادن این احساس ها را تجربه بکنم
در صورتی که من اصلا نیاز به اجازه دیگران ندارم
چون من بدون اون تایید های مسخره خوب ، کافی ، ارزشمند ، دوست داشنتی هستم
و میدانی ما شرطی شدیم هر زمانیکه در طفلی مادر و پدر مان ، دیگران ما را تایید کردند اون احساس ها در ما ایجاد شده و حالا هم ناخودآگاه برای ایجاد آن احساس ها دنبال اجازه و تایید دیگران هستیم
و از دیگران اجازه میگریم تایید میخواهیم تا به اصل ما که خداست وصل شویم
در صورتی که بدون هیچ چیزی اصل ما کافی هست
اصل ما ارزشمند هست
اصل ما خوب هست
اصل ما دوست داشنتی هست
اصل ما عشق هست
اصل ما لایق هست
ما نیاز به تایید دیگران نداریم سیم ما به اصل ما مستقیم وصل هست ارتباط ما مستقیم هست من نیاز به تایید دیگران ندارم که حسم نسبت به خودم خوب باشد من به اصلم وصل هستم من انرژی خودم را از اصلم میگیرم نه از دیگران
به من هیچ ربطی ندارد که دیگران تاییدم میکند یا نه
به من هیچ ربطی ندارد که دیگران چگونه من را میبینند
ما بیشتر کار ها را برای تایید گرفتن انجام میدهیم چون شرطی شدیم از طفلیت همین که آگاه شویم که ما نیازی به تایید نداریم ما خود عشق هستیم خود کافی بودن هستیم خود دوست داشنتی هستیم
اصلا دیگر دنبال تایید دیگران نیستیم
میدانی هر زمانی که به این افکار آگاه شویم و بر احساس ما آگاه شویم که داریم دنبال تایید هستیم همان لحظه مچ خودمان را بیگریم اون لحظه ، لحظه بیداری هست اون لحظه ، لحظه استادی هست
و به خودمان تکرار کنیم
پسر ، دختر ، تو تاییدت را از خدا گرفتی تو نیاز به تایید دیگران نداری عزیزم
ارتباط تو به اصلت مستقیم هست
و خدای که چقدر مهربان هست که این قطب نماه احساس را در ما گذاشته تا بدانیم به کدام سمت روان هستیم
در پناه عشق نور خدا باشی
ابراهیم عزیز دل خدا
سلام دوست خوبم ابراهیم… یادته چند روز پیش یه سوال ازت پرسیدم در مورد گفتگو با خدا…..؟
و تو بعد از سه روز گفتی که نمیدونم چرا به قلمم جاری نمیشه برات بنویسم و انشاالله توسط من یا دوستان هدایت میشی.
میدونی چی شد خب من یه کوچولو ناراحت شدم، نه از شما، از اینکه منتظر جوابم بودم…. تا اینکه شما یه کامنت برای دوست عزیزمون طیبه مزرعه لی نوشتین…. وقتی من کامنتت رو خوندم کنجکاو شدم ببینم طیبه چی نوشته توی کامنتش که تحسینش کردی…. و وقتی هدایت شدم به پروفایل طیبه…. چی دیدم خدای من…. دیدم طیبه توی پروفایلش از حرف زدن با خدا نوشته و بعد بقیه کامنتهاشو خوندم که چقدر راحت با خدای به قول خودش ماچ ماچیش حرف میزنه و چقدر توحیدی داره عمل میکنه….. و خیلی لذت بردم و سوالی که از شما در مورد گفتگو با خدا پرسیدم از طیبه پرسیدم…. و امروز طیبه به سوالم پاسخ داد و چقدر قشنگ و با جزئیات برام از نحوه حرف زدن با خدا نوشت و من خیلی خوشحال شدم و اشکام سرازیر شدن از پاسخی که برام نوشت….. و برام جالبه تا وقتی شما به کامنت طیبه جان پاسخ ندادی من اصلا هیچ شناختی از طیبه در سایت نداشتم، من هیچ وقت هیچ کامنتی از طیبه توی سایت ندیده بودم و خدا از طریق اول شما و بعد پاسخ طیبه جان من رو هدایت کرد به پاسخ سوالم و با طیبه آشنا شدم… واقعا خداروشکر میکنم که من رو با دوستان توحیدی در این سایت آشنا کرد که دستی از دستان خدا هستید برای اینکه من بیشتر عشق خدا رو در قلبم حس کنم…. واقعا احساس میکنم مدارم داره بالا میره و خدارو توی قلبم حس میکنم….
خداروشکر میکنم چون تغییر شخصیتم رو دارم حس میکنم و حواسم به خودم هست که دارم آگاهانه، تاکید میکنم آگاهانه عاشقی کردن با خدا رو شروع میکنم….
از شما و همه دوستان عزیزم سپاسگذارم…. دوستتون دارم.
سلام بر ابراهیم خلیل
و سلامی گرمه اتشفشانی به استاد و مریم خانم
و بقیه بروبچ غار حرای من…غار حرا رو از سعیده کش رفتم..لامصب اون خیلی جذاب میگه غار حرا..
ابراهیم نمیدونم چرا دستم به نوشتن نمیره…خیلی دلم میخاد کامنت بنویسم ولی نمیاد اون حسه…
وقتی کامنتت اومد خوندم…دروغ نگم حسودیم شد…از اون حسودیایی که حسته خوب میکنه.
همینجور که دارم مینویسم ذهنه میگه اینا چیه میگی مایه خنده مومن
ابراهیم من یکی از کامنت خونای حرفه ای هستم…ولی به نوشتن عاجزم.
مدتی پیش یه جای بودم میخاستم برگردم خونه….مسیر خوبی نبود.که کنار جاده منتظر باشی تا یه ماشین سوارت کنه…کج راه بود…ولی اصلا حسه خوبی به اسنپ گرفتن نداشتم….و یه حسی میگفت برو سرجاده خدا بزرگه و خودمم اصلا مقاومتی با این نداشتم…حسمم خوب بود..
خلاصه رفتم چند دقیقه بعد یه ماشین اومد و سوار شدم…تا قسمتی از مسیر منو برد…پیرمرد بهم گفت سیتین تا سیتین فرجه(از این ستون تا اون ستون )
یه ضرب المثله…خلاصه با کمی گفت گو با پیرمرد رسیدیم…پیاده شدم…کمی بعد یه جوان رسید..سوار شدم نمیدونم خلاصه صحبتون گل کرد و دروغ و راست گفتیم…
خلاصه با این پسر جوان تا قسمتی از راهو رفتیم…پیدا شدم…باورت نمیشه ثانیه به ثانیه ماشین رد میشد…ولی هیچکدوم نگه نداشتن..گفتم خدایا وا بده یکی ما رو ببره..اروم اروم ذهنه هم کاره خودشه شروع کرد…وسط این نجواهی ذهنم یه الهامی بهم شد…….
حتی لحن الهامم حس کردم…با یه لحن تند گویا.
گفت دروغ نگو
جا خوردم…
ببخش..بعدش یه ماشین اومد…یه پسر جوان ساده و بی ریا…میگفت اگه عجله نداستم تا جای میرسوندمت…
خدای پیش این بنده خدا حواسم جمع بود دروغی نپرونم…یعنی یجورای سکوت کرده بودم بیشتر…
این بنده خدا تا قسمتی از مسیر منو برد…پیاده شدم…نمیدونم چن دقیقه بیشتر طول نکشید ماشین بعدی….
باران
سلام داداش ابراهیم پسر توحیدی
خداروشکر برا داشته هات برا همه نعمت هایی که خدای مهربان بهت داده الهی صد هزار مرتبه شکر
من چقد با ذوق کامنتاتو میخونم و لذت میبرم وتحسینت میکنم
من از دیروزفایل های توحید عملی رو دارم گوش میدم چقد ارامش میگیرم وقتی سرمو گذاشتم رو شونه خدا وقتی رو دوش خدام وقتی تو بغلشم وقتی ساعت ها باهاش حرف میزنم سیر نمیشم از صحبت کردن باهاش
واقعا در آغوش خدا قشنگ ترین حسه .داداش ابراهیم وقتی که تجربه سفرت گفتی من فقط اشک میریختم چون منم تنها چند هزار کیلومترو مسافرت کردم بر ترسهام غلبه کردم خدا بهم گفت برو من کنارتم نترس بی نهایت اون سفر برام عالی بود قسم میخورم تا اون موقع اینجور سفریو تجربه نکرده بودم چون به الله پشتم گرم بود شبا تو جاده های که تا الان نرفته بودم رانندگی کردم مسیرهایی پر پیچ وخم ولی لذت بخش رفتم بشدت برام لذت بخش بود همش خدا رانندگی میکرد میگفتم خدایا رانندگیت حرف نداره،انشالله موفقیت های بیشترتو ببینم و برامون بگی
از عمق دلم با عشق برات کامنت نوشتم
الله حافظ و نگهدارتون باشه
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه دوستان این خانواده صمیمی
با خودم داشتم فکر می کردم اینکه استاد میگه توحید و دوری از شرک بیس و زیربنای همه موفقیت هاست یعنی چی؟ وقتی موفقیت تو هر بعدی که میخواد باشه رو بررسی میکنی؛ می بینی که واقعا این توحیده که باعث پایداری اون موفقیت شده. اگه در بعد مالی خواسته باشی قضیه رو بررسی کنی می بینی کسی که به موفقیت مالی بزرگی رسیده در عین اینکه باورهای عالی ای در مورد ثروت در خودش ساخته، به موازات اون باورهای توحیدی متناسب با ثروت رو در خودش ساخته. مثل این باور که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم. وضعیت مملکت و قیمت دلار و تصمیم رئیس جمهور و دولت و هر عامل دیگه ای هیچ گونه تأثیری در زندگی من نداره. و این یعنی توحید! این شرکه که هر گونه عامل بیرونی رو در زندگی خودمون تأثیرگذار بدونیم.
یا در بعد روابط کسی که روابط عالی و عاشقانه ای داره، حتما در عین حالی که باورهای درستی در مورد ارتباطات و عشق ورزیدن به افراد در خودش ایجاد کرده، باورهای توحیدی متناسب با این موضوع رو در خودش ساخته که در واقع همون عدم وابستگی در روابط میشه. وقتی ما به کسی یا چیزی وابسته هستیم، یا انتظار کمک از شخصی رو داریم، روی دیگران حساب باز می کنیم و می خوایم به کسی تکیه کنیم، در واقع داریم شرک می ورزیم. و زمانی رابطه عالی ای رو تجربه می کنیم که خالی از این وابستگی(شرک) باشه.
یا در بعد سلامتی هم حتی همین طوره. کسی میتونه به سلامتی عالی برسه که در خودش این باور توحیدی رو بسازه که هیچ عامل بیرونی نمی تونه سلامتی منو ازم بگیره. این شرکه که فکر کنیم فلان مریضی یا فلان ویروس میتونه سلامتی منو از بین ببره. و وقتی ما بتونیم با توحید که تو این مورد در واقع همون دخیل ندونستن عوامل خارجی در سلامتی من هستش رو باور کنیم می تونیم سلامتی واقعی رو به دست بیاریم.
در بعد معنویت هم که دیگه اصل جنسه! وقتی می تونیم رابطه عالی ای با خدا ایجاد کنیم که باور داشته باشیم، هیچ فاصله ای بین ما و خدا نیست. ما و خدا یکی هستیم. اینکه کسی رو می خوایم واسطه و شفیع قرار بدیم بین خودمون و خدا این شرکه. و رابطه ای که این طور بخواد با خدا برقرار بشه به هیچ جا نمی رسه و فقط ما رو از هدف مون که در واقع همون آرامش باشه دور می کنه.
و واقعا توحید و دوری از شرک پایه و زیربنای همه موفقیت هاست. در پناه الله
سلام سپاسگزارم خداوند و شما هستم اگاهی نابی از خوندن کامنتتون گرفتم شاد و خوشبخت باشید
???سلام دوستان عزیز???
با دیدن این فایل یاد یه مصاحبهای از اُپر وینفری افتادم که با دیدنش خیلی احساساتی شدم…لینکش رو میزارم براتون و پیشنهاد میکنم ببینید(کوتاهِ)?
…….
تو این مصاحبه اُپرا در یه مراسمی موفق به دریافت جایزه میشه و سخنرانیش حسابی مو به تنم سیخ کرد؛ میگه اوایل زندگیم که اوضاع سخت بود تنها مناجاتی که همش با خودم تکرار میکردم این بود که:
“God use me, use this life,what would you have me to do?”
(خدایا از من استفاده کن، میخوای من چیکار کنم؟)
خلاصه ای از زندگینامه اُپرا وینفری:
اپرا گِیل وینفری (زادهٔ ۲۹ژانویه ۱۹۵۴ در میسیسیپی) تهیهکننده، هنرپیشه، مجری، خیرخواه، برندهٔ جایزه اسکار و کاندیدای جایزه گلدن گلوب و بفتا و از مشهورترین و مطرحترین مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است.
زمان تولد اپرا، مادرش 18 ساله و پدرش 20 ساله بود. وی تا سن شش سالگی با مادربزرگش در یکی از روستاهای می سی سی پی زندگی میکرد. مادربزرگش به او خواندن و نوشتن را یاد داد.
پس از آن تا سن 12 سالگی به همراه مادرش در شهر میلواکی زندگی کرد. در دوران کودکی مورد آزار و اذیت های فراوانی قرار گرفت، اگرچه بسیار از درون رنج می برد ولی هیچ وقت در مورد آن با کسی صحبت نکرد.
پس از مدتی مانند بسیاری از جوانان دهه 1960 سرکش شد و از خانه فرار کرد. مادرش ابتدا قصد داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بسپارد ولی ظرفیت مدرسه پر شده بود. به همین خاطر هیچ راهی برای او باقی نماند جز این که از این به بعد تربیت اپرا را به پدرش واگذار کند.
اپرا ضربه های سختی خورده بود و مورد آزارهای فراوانی قرار گرفته بود، با خودش عهد کرد که زندگی اش را تغییر دهد.
ابتدا تصمیم گرفت ادامه تحصیل بدهد و پدرش هم در این راه او را بسیار تشویق کرد.
پس از برنده شدن در مسابقه سخنرانی موفق شد یک کمک هزینه برای ورود به دانشگاه ایالتی تنسی را به دست آورد که موسسه ای قدیمی برای سیاه پوستان بود. اوپرا در آن جا رشته ی ارتباطات و هنرهای کلامی را انتخاب کرد و ادامه تحصیل داد. وی شغل رسانه ای خود را از 17 سالگی شروع کرد و در حالی که دانشجو هم بود به صورت نیمه وقت گزارشگر رادیویی نشویل شد.
در سال 1976 تبدیل رسما به یک مجری خبر تلویزیونی در بالتیمور تبدیل شد. و پس از گذشت دو سال به جز گویندگی و گزارشگری به اجرای برنامه ای تلویزیونی هم مشغول شد که بسیار موفقیت آمیز بود.
پس از آن در سال 1983 برنامه صبح گاهی ای ام شیکاگو را اجرا کرد.و در کمتر از یک سال به پربیننده ترین برنامه ها تبدیل شد. این برنامه در سال 1985 پس از گسترش به «شوی اپرا وینفری» تغییر نام داد.
نخستین بار در سال 1986 برنامه اپرا به صورت سراسری در آمریکا پخش شد، این برنامه تا سال 2011 به مدت 25 سال ادامه داشت و در سال های آخر در بیش از 145 کشور جهان پخش می شد.
او در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یک ساعتهای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در میسیسیپی اشاره کرد و گفت:
“اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند… اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تأیید میلیونها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.”
شوی تلویزیونی اپرا توانست تغییرات بزرگ و بنیادینی در ژانر گفتگوهای تلویزیونی ایجاد کند به گونه ای که وی به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقاییتبار قرن بیستم رتبهبندی شدهاست.او فعالیتهای زیادی در زمینههای مختلف انساندوستانه انجام داده و بزرگترین خیّر و نیکوکار سیاهپوست در تاریخ آمریکا بهشمار میرود. او برای مدتی، تنها میلیاردر سیاهپوست جهان بودهاست و بر اساس برخی ارزیابیها، بانفوذترین زن در جهان محسوب میشود.وی در میان قدرتمندترین افراد جهان در رتبهٔ ۴۵ قرار دارد.
سلام دوست عزیزم
کامنت شما عالی بود
ممنون
در پناه الله مهربان باشی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سفرنامه روز بیست و سوم – توحید عملی 1
مادرم همیشه میگه تو هر کاری ریسک وجود داره شاید نشه شاید مشتری نیاد شاید نگیره شاید به سود دهی نرسه، و همیشه با همین حرفای بظاهر منطقیش سعی کرده منو از مسیرم منصرف کنه تا به یه زندگی کارمندی ساده رضایت بدم و بیخیال کسب و کار خودم بشم. منم قبلا همینجوری فکر میکردم یعنی میگفتم ببین یه ارایشگر چه معروف میشه که وقت سر خاروندن نداره اون وقت یکی دیگه باید بیکار تو مغازه بشینه و مگس بپرونه پس باید شانس داشته باشی که شناخته بشی یا خدا بهت یه نظری کنه تا کارت بگیره و پول پارو کنی.
ولی الان با تمام وجودم باور کردم که واقعا موفقیت و ثروت و خوشبختی هیچ ربطی به این چیزا نداره و اصلا ریسک معنا نداره. کدوم ریسک؟؟؟ وقتی خودت داری خلق میکنی و زندگیت دست خودته پس هر کاری بکنی موفق میشی و دست به هر چی بزنی طلا میشه. اون کاری که ممکنه برای یکی دیگه پر از خطر و ریسک باشه برای تو کوچکترین تهدید و خطری نداره چون تو باورهاتو درست کردی و با ایمان به خدا دست به عمل زدی نه با دل بستن به شانس و بخت و اقبال. اصلا چه معنی داره که مثلا بگی تو هر کاری خلاصه یه احتمالاتی هم هست که به سود نرسی یا جواب نده یا درامدت بالا نره و به هدفت نرسی!!! پس خدا این وسط چیکارس؟ اگه به شانس باشه که عدالتی وجود نداره!
واقعا خداروشکر میکنم که خداوند و قوانینش و عدالتش رو درست درک کردم اگر همون ادم قبلی بودم صد درصد وقتی این حرفارو میشنیدم و میدیدم خواسته هام محقق نمیشه و هنوز اونجوری که میخوام نتونستم موفق بشم، بیخیال میشدم و کارمو تعطیل میکردم و میرفتم سراغ کار کردن برای بقیه تا مثلا امنیت شغلی و بیمه داشته باشم و سر ماه یه پولی تو جیبم بیاد بدون نگرانی. اما الان هزاران بار هم این حرفارو بشنوم بازم بیخیال و ناامید نمیشم چون میدونم همه چی به خودم بستگی داره اگه به دلم افتاره این کارو انجام بدم و تو مسیرش حرکت کنم، اگه خدا هدایتم کرد تا با کاظم اشنا بشم و از قانون اگاه بشم و باهم این کارو استارت بزنیم، اگه همه اتفاقات جوری کنار هم چیده شد که من به این جا و به این اهداف و خواسته ها برسم، پس از ته قلبم مطمئنم که مسیرم درسته و خدایی که منو تا اینجا اورده از این جا به بعد هم هوای منو داره و راهنماییم میکنه. حتی اگر از نظر همه این کارا بی سر و ته و بی نتیجه باشه یا نتونه منو به اهدافم برسونه بازم من ناامید نمیشم چون از ته قلبم به اون خدا اعتماد دارم اون خدایی که 24 ساله داره رزق و و روزی منو میده هدایتم میکنه کمکم میکنه هر اشتباهیم کرده با بخشندگی بی نهایتش ازش چشم پوشی کرده و بازم لطف و رحمتشو شامل حالم کرده هیچ وقت لحظه ای منو رها نکرده همیشه و همه جا همراهم بوده بهم گفته درست و غلط چیه و باید چیکار کنم و کدوم راهو برم… این خدا همیشه هست حی و حاضر در قلب من در وجود من و از رگ گردنم به من نزدیکتر…
واقعا اشک تو چشام جمع میشه وقتی بهش فکر میکنم الانم دارم این متنو با چشمانی اشکبار مینویسم. خدایا چقد تو بزرگی و چقد عقل کوچیک ما ادما از درک بزرگی و عظمت تو ناتوانه. بخدا وقتی میبینم ادمای دیگه اینجوری به خدا بی اعتمادن اینجوری خودشون رو در خلق زندگیشون ناتوان و درمانده میدونن به خودم میگم وای بر شما که کجای کارید؟؟؟ و همون جا انقد خداروشکر که چشمای منو باز کرد که جزو جاهلان و نااگاهان نباشم و با جهل و نادانی و گمراهی از این دنیا نرم. شاید یه وقتایی ایمانم سست بشه حالم بد بشه مغزم منطقی بشه و همه چیو ببره زیر سوال ولی خدای درونم نمیزاره تو اون جاده خاکی ادامه بدم کمکم میکنه که بیام تو مسیر اصلی و باز با قلبی سرشار از ایمان و اطمینان و حال خوب و امیدواری ادامه بدم و کم نیارم.
خدایا هرچقدر شکرت کنم کمه با تمام وجودم هزاران هزار بار از این همه عشق و محبت و لطف و نعمت و برکتی که نصیبم کردی سپاسگزارم از اینکه رسالتم رو بهم یاداوری کردی سپاسگزارم از اینکه هربار خطا کردم با گذشت و مهربانی از سر تقصیراتم گذشتی و باز حمایتم کردی سپاسگزارم.
استاد خوبم از این فایل فوق العاده خوبت خیلی خیلی ممنونم تک تک قسمتهای توحید عملی یه گنجینه باارزشه. خانم شایسته جان از شما هم ممنونم بخاطر این سفرنامه که باعث شد این فایلهای فوق العاده رو باز مرور کنیم.
برای خودم و همه اعضای این خانواده صمیمی زندگی همراه با ایمان محکم و ثروت و نعمت و خوشحالی و سلامتی از خدای خوبم طلب میکنم.
سلام به دوست عزیزم
چقدر کامنت پرباری نوشتی ، چقدر لذت بردم از خوندن کامنت ،گقام بیام بنویسم تا بیشتر درک کنم ، چقدر زیبا نوشتی که کدوم ریسک؟؟؟؟وقتی من خودم دارم خلق میکنم ،وقتی که من میدونم تا زمانی که یک فرکانس مشخص ارسال میکنم یک نتیجه مشخص دریافت میکنم ،وقتی میدونم که فقط باورهای من تاثیر گذاره پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ وقتی میدونم که همه چیز درونیه و درون من باید عوض بشه تا نتایجم عوض شه ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی درمسیرم لذت میبرم و آگاهم به قوانین خداوند و سازوکار جهان هستی و هرروز دارم این درک رو بهبود میدم ،پس کدوم ریسک؟؟؟ وقتی خدایی دارم که تعهد کرده که مراقب من باشه ، وقتی میدونم که دنیا فانیه و رسیدن به خواسته هام برای لذت بیشتره ،وقتی میدونم که اصل چیه و میدونم که هدف احساس لذت بیشتر احساس شادی بیشتر و احساس آرامش هست ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی اولویت هام مشخصه و ارزش هام معلومه پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقنی مسیری که توش هستم و انتخاب کردم خودم به دلخواه خودم و خدا کلی تو این مسیر به من کمک کرده و حواسش بوده همیشه ،دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ از این به بعدم خدا هست ،هدایتش هست ،حمایتش هست، اصل اونه و دیگه بقیه که همش بچه بازیه دنیا ،کدوم ریسک ؟؟؟فککن اصن ضررم کردیم ،خب که چی؟؟؟ آخرش که چی ؟؟؟ دنیا مگه ابدیه؟؟؟دوستی میگفت در طول تاریخ بشر 150میلیارد انسان اومدن تا به الان و رفتن ،البته نمیدونم که این آمار درسته یا نه ،ولی میدونم که منم یکی از اونهام و ابدی نیستم در این دنیا ،همین کره ی زمینو حساب کنیم که خیلی کره ی کوچیکیم هست ،چندسال عمرشه؟؟؟طبق گفته ها 85میلیون سال قبل دایناسورها توش زندگی میکردن و 13میلیارد سال طبق تحقیقات دانشمندان از انفجار بیگ بنگ میگذره ،13میلیارد سال و انسان تنها 3میلیون ساله که پا به این کره ی خاکی گذاشته ،خب با همه ی این ها و آمار و ارقام مگه من چقدر عمر میکنم در خوشبینانه ترین حالت 150سال؟؟؟ایا چیزی خرابه که من باید درستش کنم؟؟؟نه من اومدم خودمو تجربه کنم و لذت ببرم ، اومدم یه توک پا به شهربازی و برم خونه ،وخدایی دارم که لحظه به لحظه منو هدایت کنه پس ریسکی درکارنیس ،هدف تجربه خودم و لذته و قدم برداشتن درمسیر علایقم ،خب دیگه ؟؟؟چع عجله اییه؟؟؟به چی باید برسم؟؟؟
خدایا شکرت بابت همه چیز
خدایا ممنونم بابت قدرت خلقی که به من عطا فرمودی و منو خالق زندگیم قرار دادی ،
دوست عزیزم امیدوارم لحظاتت غرق در آرامش باشه .
و در پناه الله مهربان و یکتا شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی .
سلام آقا رضا عزیز
کامنت خانم غزل قشنگ بود برداشت شما قشنگ تر. بنظرم فقط کافیه همین چیزهایی که شما نوشتی رو درک کنیم! به قول شما 13 میلیارد سال عمر زمینه..ما انسانها 3 میلیارد ساله روی کره زمینیم…اون 10 میلیارد سال در نبود انسانها چطور و بوسیله کی و چی گذشته؟! بقیش هم همونطور میگذره…بوسیله همون قوانین…بواسطه همون الله یکتا!!
دمت گرم
هرجا هستی شاد پیروز و موفق باشی
سلام به استاد عزیزو برادران و خواهران عزیزم.
میخواستم یه ذره از خودم بگم چون میدونم که یک نشانه است از این که در مسیر درست هستم و به برادران وخواهران عزیزم بگم که در مسیر درست هستید ،الان اصلا نمیدونم چه جمله بندی ای باید داشته باشم فقط مینویسم چون اصلا حالم دست خودم نیست وقتی صحبت از توحید و یکتا پرستی میشه یه حالت اشباع و مستی عجیبی به من دست میده نمیدونم واقعا چه جوری توصیفش بکنم ،من خیلی ادم کثیفی بودم ،حالا، درست نیست که ادم از گذشته ی بدش بگه اما این به من احساس سپاسگزاری عجیبی میده،یه ادم دو رو…نمیخوام بیشتر توضیحش بدهم،فقط یه روزی به خودم گفتم که محمدرضا جوونیت رفت وتو این همه…روزها وماهها من توی خودم بودم پشیمان از رفتار گذشته ام کارهایی کرده بودم که واقعا پلهای پشت سرم رو خراب کرده بودم. من در به اصطلاح قویترین پایگاه فرهنگی کشور بودم،حالا به زعم خودشان…یه روز که رفته بودیم اردو در ماه شعبان بودیم اون حاج اقای ما یه تیکه از مناجات شعبانیه رو برای ما خوند برای تفسیر کردنش…به کلمه ی مستکین که رسید من اصلا ریختم به هم به معنای کسی است که هیچی که نداره که هیچ کلی هم بدهکار است………..اونجا نقطه ی عطف من شد اصلا الان نمیتونم بگم که چه حسی داشتم انگار که همه چیز تموم شد…از اون پایگاه اومدم بیرون چون جز شرک اونجا چیزی نمیدیدم تا چند ماه توی خودم بودم همه اش از دیگران فاصله میگرفتم نیاز به خلوت عمیقی داشتم همه اش با خودم میگفتم که چرا منو بخشید مگه من چه کاری کرده بودم من سزاوار تنهایی بودم..حالا به زعم خودم..ماهها توی سجده بودم همش سجده میکردم کتابهای توحیدی میخوندم از نویسنده های مختلف اما اون خدایی رو که من فهمیده بودم با اون خدایی که اونها تو کتاباشون نوشته بودند یا کلا تفاوت داشت یا ناقص بود بیشترش که کلا شرک بود و شریک قائل شده بودند.بعدش رفتم سراغ عرفان و تصوف و…به حدی لاغر شده بودم که پوست و استخوان شده بودم…اما بازهم اون فهم و اون عشقی رو که میخواستم رو پیدا نکرده بودم.بعضی وقتها یه سری چیزها بهم الهام میشدیا همین طوری یا با خواندن قران اما هیچ کدومش رو توی کتابها پیدا نکرده بودم در مورد اینکه ما فقط توی دنیای خودمان هستیم ویادر مورد اینکه همه ی این نسبتها فقط در این دنیاست وحقیقی نیستد و اگر حقیقت داشتندرابطه ی دیگری بجز رابطه ی بنده و خداوند پیدا میشد که این شرک است چون تنها رابطه ی حقیقی رابطه ی بنده با پروردگارش است. همین.و این به ربوبیت اون برمیگرده و…تا حالا،که به شکل کاملا عجیبی با سایت استاد اشنا شدم..اشنا بودم بخاطر مسائل تند خوانی اما یه روزی به دلم افتاد که برو ببین از عباس منش چه خبر به کجا رسید؟توی سایت اومدن هماناو داستان ما هم همانا…یه سری از حرفهای استاد رو گوش دادم بعد با خودم گفتم که اِ چه قدر حرفهایش شبیه همون حرفهایی است که به من الهام شده بود و چقدر جنس حرفها یکی است…
عزیزانم هدف عشق اونه و وقتی عاشقش میشید اشباعتان میکنه جوری که واقعا احساس بی نیازی مطلق میکنید انگار که تمام دنیا و آخرت رو با هم یکجا دارید.دیگه هیچی نمیخواهید.فقط تمام تمرکزتون میشه خودش و عشق بازی با خودش. اون وقت چند تا اتفاق می افته یکی اش اینکه از اونجایی که جهان شرایط و موقعیت ها مطابق با احساتون ایجاد میکند رو برایتان بوجود می اورد شما رو به شرایطی هدایت میکنه که به بی نیازی مطلق در تمامی جنبه ها در دنیا و اخرت برسید..دومی اش هم این که چون تمرکزتون بر خیر محض است دنیا فقط خیر و خوبی و شادی و سعادت در دنیا و اخرت رو وارد زندگیتان میکند و گسترشش میدهد.فقط به شرط اینکه باورهای درستی داشته باشید.به نظر من این تمام بازی است.واقعا دوستتون دارم واقعا براتون اول عشقش رومیخواهم بعد برایتون شادی سلامتی ثروت و سعادت در دنیا واخرت رو میخواهم.
سلام دوست عزیزم محمد رضا جان.
تشکر میکنم بخاطر کامنت زیبا و تاثیر گذار برای من.من هم سالهای سال زندگی کاملا مخالفی با قوانین داشتم و با پوست و استخوانم تک تک کلماتتو حس میکنم.قدم اولو تازه شروع کردم.خیلی جالبه امروز توی ستاره قطبی نوشتم هدایت بشم به یه کامنت عالی،و چقدر خوبه این خدا،چقدر خوب هدایت میکنه.هدایت شدم به کامنت تو دوست عزیزم،و انگار خداوند با زبون تو بهم گفت ،هدف برای قدم اول قبل از ثروت،قبل از قطع مصرف سیگار،قبل هر چیز دیگه ،توحیدو انتخاب کنم ،انگاری من بخاطر باورهای ضعیفم نتایج نمیگیرم و چه نشونه ای از این بهتر،اصلا دستم ناخدا خورد اومدم روی این فایل توحیدی،و جالبه بدونی اصلا فایلو هم نگاه نکردم امروز،قبلا دیده بودمش،ولی امروز مستقیم هدایت شدم روی مسیری که خدا برام مشخص کرده و اونم کامنت تو دوست عزیزه.کامنتو تو کی نوشتی،؟۱۸شهریور ۹۶ تقریبا ۴ سال پیش،برای کی نوشتی؟خودت میدونی؟
نمیدونی که منم نمیدونم،استادم شاید ندونه،
فقط میتونم اینو بگم بعضی چیزارو فقط و فقط اون میدونه و بس،
و چقد جالبه گفتم از خداوند تشکر کنم و از تو بخاطر این کامنت که منو هدایت کرد به طرف هدف قدم اولم،یعنی افزایش درصد توحیدی بودنم،بعدش برم قدم اول کامنت بزارم.
چجوری شکرگزار باشم وقتی توی خود همین کامنت انگار داره کلمات منو تایپ میکنه و هدایتم کرد به تاریخ نوشتار تو در ۴ سال پیش.
هنوز هدفمو ننوشتم اون کارشو شروع کرده.
میگه ببین ،۴سال پیش من حتی به فکر تو بودم.
چی بگم الان..؟
چی تایپ کنم داداش؟
چجوری شکرش کنم؟
چرا فک میکنم حواسش بهم نیست؟
میتونی توضیحی براش بیاری…
فقط میتونم بگم کامنت توام،تحت اختیار خودت نبوده،توام هدایت شدی بنویسی فقط،بهت گفته شده بنویس،و تو فقط دستی شدی،و نوشتی،
مثل الان من،باشد پیامی باشیم برای آیندگان،
خدایا بینهایت سپاسگزارتم
ممنونم محمدرضا
استاد عزیزم ازت تشکر میکنم
ممنونم از سایت
از بچهای سایت
از تمام کسانیکه کامنت میزارن
ایاک نعبدو و ایاک نستعین
سلام دوست عزیزم محمد رضا احمدی
چقدر زیبا نوشتید دوست من
من شاید بدی نکرده بودم بد نبودم ولی فک میکردم خوبم چون تو ی خانواده به ظاهر مذهبی بودم که کاملا دور شرک بودن اما الان دارم خدارو پیدا میکنم. دقیقا تو این سایت شاید تا ۸ماه پیشم هنوز خوب نمیشناختمش، میدونی اصلا نا امید نباش خدای که من شناختم وهاب ،رحمان ،بخشنده است …
و سپاسگذارم که سعی کردی ،دیدگاه تو برسونی و من کاملا حرفت رو فهمیدم یکتاپرستی یعنی همین..?
سلام خدمت یاسمن خانم گل و دوست داشتنی و ارزشمند خیلی خیلی ازتون متشکرم که کامنت رو خوندید.
خیلی خیلی دوستتون دارم
هرکجا هستید شاد و ثروتمندو سلامت و موفق باشید دوست عزیزم.
خدانگهدارتون باشه عزیز دلم.???
سلام محمد رضا جان
داداش موحد خودم
این فقط و فقط هدایت خداست که من امروز و دقیقا در این لحظه هدایت بشم به این کامنتت
دقیقا امروز و این لحظه ای که داشتم خودم رو قضاوت می کردم.
خدا دست من رو رفت و آورد اینجا.
گرفتم دقیقا هدایتش رو
آره محمدرضا جان هر چی بوده در گذشته مهم نیست ، مهم اینه که ما هدایت شدیم و با هدایت و حمایت خدا ادامه دادیم.
این همه رشد و پیشرفت الان مون ، این همه درک و عملکرد عالی الانمون، این همه نتایج فوقالعاده زندگی مون در تمام جوانب، نشان دهنده درسترین بودن مسیرمون و روز به روز پاک و خدایی تر شدن ماست.
برات می نویسم محمدرضا جان، این کامنت برای حدود سه سال پیش، اون موقع هم ما عالی بودیم و الان عالی تر، و چقدر این روند رشدی که طی کردیم، کاملاً قابل درکه.
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای هدایت هر لحظه مون و برای ثابت قدم موندمون و برای رشد مداری که در تمام جوانب زندگی داشتیم.
خدا رو هزاران مرتبه شکر برای روز به روز تسلیم تر شدنمون، موحد تر شدن مون.
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم داداش گلم 💜💙💛
چقدر زیبا گفتین جناب احمدی
یادمه من هم زمانی که خدارو پیدا کرده بودم نمیدونم چی شد احساس میکردم خدا درون منه زیر پوستم و تو رگهام حسش میکردم احساس غریبی بود مدام گریه میکردم و مدام در خیالاتم بودم هیچ چیزی برایم مفهومی نداشت جز او تا ذهنم میومد یه مسئله ای رو بکشه وسط اصلا قلبم بهش مهلت نمیداد انگار که فکر به خدا انقدر در وجودم پر شده بود به چیزی مجال خودنمایی نمیداد همش یه لبخند بزرگ روی صورتم بود و تو فکر بودم یاد منصور حلاج افتادم که میگفت انا الحق منم میگفتم اناالحق بین خودم و خدا چیزی رو حس نمیکردم مانعی نبود من خدا بودم و خدا من بود یادم میاد مث دخترای نوجوانی بودم که تازه عاشق شدن و مدام با هیجان و دلهره به عشقشون فکر میکنن و باهاش صحبت میکنن اون زمان مث یه خواب شیرین بود برام که انگار خدا بهم یه چشمه از ارامش ابدی خودش رو نشون داد و بهم فهموند عشقش چه حالی داره بعد اون با هدف رسیدن به اون حال و عشق تلاش در توحیدی شدن دارم و هر ثانیه رو خودم کار میکنم تا عشقش رو درونم زنده نگه دارم و اجازه ندم به توفیق خودش که این اتش عشق خاموش بشه هر لحظه یادم میارم که صاحب و سرپرستم کیه و باید به چی و کی دل خوش کنم
خدایا شکرت که تو این راه قرارم دادی
سلام محمد رضا جان واقعا خوشحالم که دوستانی مثل شما عزیزان رو خداوند بهم داده یه جایی اول حرفات گفتی که من در گذشته آدم کثیفی بودم من هم قبلا اینجور فکر میکردم ولی الان نه فهمیدم که در گذشته هم ادم کثیفی نبودم من تو مسیر بودم تو کلاس درس توحید فهمیدم اونها که من کثیفی میدونستم از وجود من نبود گرد و غبار مسیری بود که رو هر کسی میشینه تو این راه حالا هم خودم رو تکوندم و کلی از اون گرد و غبارها رو از دلم برداشتم من فهمیدم که چقدر خدا مابنده های به ظاهر کثیف رو هم دوست داره و هدایت میکنه اون بندهاش رو کثیف نمیدونه هیچ وقت اینقدری که هادی اونها میشه و خودشون تعجب میکنن اینجا چیکار دارن مگه لایقش بودن بله لایقش بودن فقط قافل از این بودن که خداوند هواسش به همه چیز هست بهتر از اونی که ما درکش کنیم
در پناه حق همیشه شاد و سربلند باشی دوست خوبم
سلام دوست گرامی
خدا میدونه این کامنتی که شما نوشتید چطوری بعد از ۵ سال جلوی چشم من قرلر گرفت. اصلا این فایل توحید عملی استاد عزیزمون چطور همین امروز که من دیوانه وار دنبال یک نشانه برای آرام شدن و ایمان آوردن به نشانه های خدا بودم سرراه من قرار گرفت.
فقط خدا میدونه چقدر به چنین جملاتی نیاز داشتم.
خدا میدونه چه حالی داشتم امروز
خدا میدونه روزهای زیادی هست که دوست داشتم کامنت بنویسم اما ترس از اینکه بعدها دوستان یا بستگان و آشنایان با این سایت آشنا بشن و بیان کامنت من و بخونن ترمز من میشد برای نوشتن اما خودش میدونه چقدرررر نیاز به تخلیه ذهنم و نوشتن داشتم.
اما امروز با دیدن این کامنت شما که صادقانه گفتید چه آدمی بودید در گذشته و چطور فقط و فقط با احساس پشیمانی درونی خدا کمکتون کرد و هدایتتون کرد به این مسیر زیبا و دوست داشتنی من هم امیدوار شدم و شجاعت پیدا کردم برای نوشتن.
استاد عزیزم تو این فایل گفتن تضادها ایشون رو به نعمتهای بزرگ هدایت کرد.
اینکه اجاره خونه درب و داغونشون و نداشتن
اینکه روغن نداشتن و نخودلوبیا میخوردن و….
استاد عزیزم ما در دوران نوجوانی و بخشی از کودکی ام با چنان فقری بخاطر ورشکستگی و اعتیاد پدرم دست و پنجه نرم میکردیم که همون نخود لوبیای آب پز شما رو اگه پیدا میکردیم با چشمهامون میخوردیم.
خدا هدایت کرد و چنان هدایتی من رو به شغل پردرآمدی هدایت کرد که اصلا هیچکس باور نمیکرد. سالهاست همین درآمد زندگی مادر و خواهر و…م رو میچرخوند تا اینکه یه روزی به این نتیجه رسیدم که این شغلم ترمز من شده برای رسیدن به عشقم و خواسته قلبیم که هنری هست که از دوران راهنمایی و دبیرستان عاشقش بودم و اون زمان بخاطر بی پولی نمیتونستم کلاس برم و الان بخاطر شغلم فرصت نمیکردم. اما بی درآمدی مادرم هنوز مایه نگرانی بزرگ من بود برای اینکه از شغلم استعفا ندم و پا روی خواسته قلبیم بزارم و تاآخر عمر حسرت به دل بمونم.
اما یه حسی در درونم به من میگفت خدا این هنر رو بی دلیل در وجود تو نذاشته.
راستش منم دوست ندارم از گذشته و مشکلات شدیدی که در زندگی مشترکم و زندگی قبل از ازدواجم داشتم بگم.
اما همبنقدر بگم که من ۳ بار خودکشی کردم و هربار معجزه آسا نجات پیدا کردم.
امروز که فایل توحید عملی استاد رو گوش کردم که گفتن خدا بی دلیل من و از اون حادثه عجیب و وحشتناک زنده نگه نداشته و من حتما رسالتی داشتم، دوباره همین فکر که سالهاست در ذهن منم میچرخه و بی جواب مونده جرقه خورد که واقعاً چرا؟؟؟ چرا من رو ۳ بار نجات داد؟؟؟
خدایا با تمام وجودم ازت میخوام بار تامین زندگی مادرم رو از شانه های ناتوان من بردار … چون من خدای او نیستم من روزی رسان او نیستم من دیگه توانش رو ندارم. خودت تو قرآنت گفتی لایکلف الله نفساً الّا وسعها من وسعش رو ندارم خدایا کمکم کن ایمانم رو قوی کن تا مثل مادر موسی من هم مادرم رو باایمان و قلب مطمئن به دستان پرمهر تو بسپارم.
خدایا میدونم تا حالا هم تو بودی من چه کاره بودم؟ ازین به بعدم خودت باش خودت حامی و پشتیبان من و مادرم باش. نزار نجواهای شیطان از پا درم بیاره که تو بارنشست بشی حقوقت کم بشه مادرت چیکار کنه؟ بدون هیچ درآمدی چطور میخواد زندگی کنه؟؟؟ خدایا زمزمه محبت و ایمان خودت رو جایگزین نجواهای شیطان کن که مثل موریانه ایمان ما رو میخوره
سلام اکرم جون
نمیدونم الان کجا و با چه شرایطی هستید و مادرتون در چه حاله
ولی دوست داشتم از تجربه خودم بنویسم
یه بار عشقم باید یه پولی رو جابه جا میکرد مبلغی رو کم داشت
منم گفتم عزیزم اگه کم و کسری داری بگو من یه مبلغی بهت میدم
اون بنده خدا حرف همیشه اش اینه نه واسا فعلا درست میه
ولی من اسرار ولی وایسادم
بعد مکالممون ناخوداگاه چیزی که بهم الهام شد مینویسم براتون
چرا فکر کردی تو میتونی این مشکل حل کنی تو همین مبلغ کمی که داری نگهدار واسه خودت
به من بسپار من راحتتر کارش حل میکنم
همون لحظه گفتم یا خداااا
توبه میکنم اره راست میگی یه لحظه خودم خدای اون فرض کردم من چی ازم بر میاد خدایا من خودم میکشم کنار همه چیز دست خودت
میدونید چی شد:فردا عشقم زنگ زد گفت همه چی خداروشکر حل شد
مبلغ پولی که بهش رسید پنج شش برابر پولی بود که من میتونستم بهش بدم
اینجا دقیقا همون که میگن شرک در دل مومن مثل مورچه سیاه
خدا خودش در لحظه کلام و افکار و تمام وجودمون هدایت کنه تا هم مشرک نشیم هم قدرتش نا اگاهانه از خودمون دور نکنیم
اون همه چیزه
عاشقتونم
سلام زهرای عزیزم
چقدر این پیامت من و شوکه کرد
اصلا خودم یادم رفته بود از چنین کامنتی که دو سال از نوشتنش گذشته
این روزا خدا چه نشونه هایی رو داره خیلی حساب شده بهم نشون میده
ازت بینهایت ممنونم و برات بهترینها رو آرزو میکنم
اقای محمد رضا بزرگوار مطلب شما بسیار جالب بود و قابل ستایش امیدوارم من هم بتونم مثل شما دوستان عزیزم بهتوحید عملی و شناخت خدا و پیدا کردنش تو قلبم و زندگیم برسم
ستایش میکنم روحیه انگیزه و نگرشتون بخدا دنیا و جهان هستی
سلام دوستان عزیزم امید وارم هر جا هستین شاد سلامت و سعادتمند در دنیا وآخرت باشین انشاله
چی میتونم بگم من که با خوندن کامتاتون عشق میکنم و کلی مطالب یاد میگیریم ؛ خوشحالم ک در جم بهترینهای مثل شما عزیزان هستم
ممنونم از شما دوست عزیزم بابته کامنت خوبتون
ممنونم از استاد گرانقدرمون ک میاد از قدرت اللهمون حرف میزنع ک در صورتی ک ما غافل از آن بودیم و یا اینکه بما جور دیگری فهمونده بودن
خدایا ب عظمتت شکر ب حقانیتت شکر ب لطف بی نهایتت شکر ک در سخترین مسیرمون ب راه هموار هدایتمون میکنی
سلام خدمت مریم خانم عزیز و دوست داشتنی.خیلی خیلی خوشحال هستم که شما هم به این مسیر هدایت شدید و مطمئن باشید که لیاقت ثروت و نعمت و بودن در راه راست رو در خودتان دیدید که خداوند به این مسیر هدایتتان کرد.
خیلی خیلی ممنونم بابت کامنت بسیار زیباتون.
مطمئن هستم که اگر تابع حسمون باشیم تا ابد دراین مسیر هستیم، فارغ از اینکه عقل و منطق یا هر کس دیگری چی میگه.
خیلی خیلی زیاد دوستتون دارم خواهر عزیزم. از ته قلبم راحتی و زیبایی و ثروت در تمام جنبه های زندگی رو برای هممون میخوام.
هر کجا هستید در پناه ربّ باشید.?????
سلام دوست عزیز،خیلی زیبا بود و از طرفی خوشا ب حالتون ک ب این اگاهی رسیدید.
من خیلی دارم تلاش میکنم ک ب خدا وصل شم وبفهممش
خیلی وقتها امدم سراغ قران ازش خواستم منو راهنمایی کنه ولی ایاتی امده ک اصلا درکش نکردم و تابحال نشده یک ایه بیاد تا متوجه شم، خیلی ناراحتم از اینکه چرا با اینهمه اصرار ب درک خدا ولی باز توی دلم ارتباط پیدا نمیکنم،
مثالی بزنم : اینکه ما چندساله دوست داریم مهاجرت کنیم ولی هردفه ب دلیلی نمیشه و قطعا ترمزهایی داریم ک متوجشون نیستیم قبول ولی تو همین شرایط من از قران کمک خواستم ک راهنمایی کنه و دیدم داره از جابجایی میگه اینکه ما راه های زیادی فراهم کردیم و من توی دلم امیدوار ک اره قطعا الان اون ارتباطه هست وخدا داره بهم میگه ک ما حمایت میکنیم و … بعد کجواب ریجکت میاد میگم مگه خدا اینو ب من نگفت پس چرا غیر از اون شد،
من هنوز ایات خدارو درک نکردم و نتونستم دست خدارو ببینم ، دلم معجزه میخواد. قدر این شناختتون رو بدونید چون قطعا خیلیا مثل من هستن ک بشدت بدنبال این اگاهی هستن و هنوز نتونستن ب این طناب الهی وصل شن
سلام محمدرضای عزیز
همیشه از خوندن کامنتات یه انرژی خوبی میگیریم مخصوصا اینکه همه رو برادر و خواهر خودت خطاب میکنی خیلی خوشحال شدم که با خوندن کامنتت بیشتر باهات آشنا شدم خیلی زیبا نوشتی..امیدوارم همیشه اینقدر با انرژی باشی برادر عزیزم
سلام
چقدر زیبا و دلنشین گفتید که “هدف فقط عشق اونه و وقتی عاشقش میشید ب بی نیازی مطلق میرسید”
منم ارزومه ک ب همچین جایی برسم ,جایی ک همه چیو از خدا ببینم .
دارم روی وجود خدا تو هر لحظه زندگیم تمرکز میکنم ,دارم سعی میکنم حسش کنم ,ببینمش ولی این تلاشم و افکارم خیلی فراره و ذهنم ازش دور میشه,ذهنم میره ب سمت عزت نفس یا ثروت و یا خیلی مسائل دیگه زندگیم ,
در حالی ک بیشترین چیزی ک از عمق وجودم میخام , درک و حس خدا تو هر لحظه زندگیمه.
دوست دارم منم هدایت بشم ب شناخت این قدرت لایتناهی, فکر میکنم شناخت و باور ب خدا لذت بخش ترین کار تو زندگیه.
واقعا خوش ب حالتون و براتون سلامتی و شادی رو ارزومندم
سلام دوست عزیز
ممنون بابت کامنت زیبای شما مخصوصا به دو نکته ای که اشاره کردین
بی نیازی مطلق و خیر محض
واقعا عالی بود
سپاس فراوان
سلام دوست عزیز
چقدر این تیکه از پیامتون جالب و پر معنا بود « همه ی این نسبتها فقط در این دنیاست وحقیقی نیستد و اگر حقیقت داشتندرابطه ی دیگری بجز رابطه ی بنده و خداوند پیدا میشد که این شرک است چون تنها رابطه ی حقیقی رابطه ی بنده با پروردگارش است. همین.و این به ربوبیت اون برمیگرده » این موضوع رو از استاد هم شنیدم.
رابطه ما حتی با افراد خانوادمون هم حقیقی نیستند و در دنیای آخرت هیچ نسبتی با هم نداریم…شاید خدا اینقدر عاشق ما هست که فقط میخواد ما و خودش باهم مرتبط باشیم.!!
امیدوارم هرکجا که هستید پیروز و سربلند باشید.
سلام دوست عزیز،
سپاسگزارم بابت کامنت پر از آگاهی و خالص شما.
شک ندارم که این کلمات و آگاهی ها از جانب خداوند بر زبان دوستانم جاری میشه. بخصوص قسمت آخر کامنت شما، درباره ی آثار توحید👇
عزیزانم هدف عشق اونه و وقتی عاشقش میشید اشباعتان میکنه جوری که واقعا احساس بی نیازی مطلق میکنید انگار که تمام دنیا و آخرت رو با هم یکجا دارید.دیگه هیچی نمیخواهید.فقط تمام تمرکزتون میشه خودش و عشق بازی با خودش. اون وقت چند تا اتفاق می افته یکی اش اینکه از اونجایی که جهان شرایط و موقعیت ها مطابق با احساتون ایجاد میکند رو برایتان بوجود می اورد شما رو به شرایطی هدایت میکنه که به بی نیازی مطلق در تمامی جنبه ها در دنیا و اخرت برسید
قدم هایتان استوار..🌺🌺
جناب احمدی عزیز
خیلی لذت بردم و خیلی بهش نیاز داشتم من الان در شرایط اوت زمان شما هستم و احساس رسالت می کنم نمی دونم از کجا ولی می دونم به راحتی من رو بی نیاز می کنه
می دونم قانون جواب می ده و من در مسیر پرستم
فقط کاش باز هم بگین مسیر چه جوری اتفاق افتاد که بی نیاز شدید تا باورهای من هم تقویت بشه
سلام خدمت خانم نقوی علائی محترم،
چقدر فامیلی برازنده ای دارین و چقدر زیباست.
راسیتش الان داستم میرقصیدم و خیلیی خوش بود.
البته قبلش کامنت شما دوست محترمم رو خوندم، ولی از شدت خوشحالی و ذوق تغییراتم که برام مرور شد و همینطوری داشت پاسخ ها میومد که چی باید بگم…
واقعا الان اصلا علاقه و رغبتی نیست توی من برای توضیحات زیاد چون اصلا نیاز به توضیح خاصی نیست چون حقیقت خیلی ساده ست، با این حال کامنتای من توی سایت حد اقل یه ربع زمان نیاز داره برای خوندنشون😆😆 و حداقل چهار پنج بار باید خونده بشه از بسس که شیریینه و پر مغزه، یعنی خودم اینطورم، هر کامنتی که میذارم چهار پنج بار میخونمش😊🥰
چون نوشتن و مرور این اصل رو عاااشقشم،
چون فقط توی دوسال تماام جنبه های زندگیم رو ما فوق بهشتی کرده، البته مافوق بهشتی برای دیدگاه الانم😊، و فقط ازادی مالی مونده،همین. و اصلا خودمم نمیدونم چطور شد که الان اینجام، فقط میتونم بگم خدا هدایتم کرد یعنی تماام حرفای من به یه کلمه میرسه اونم خداست اونم تسلیم بودنه در برابر خداوندی که تسلیم منه و از من خواسته که تسلیمش باشم و اجازه بدم بهش که تسلیم بودنش رو بهم نشون بده عاشقانه،
اقتضای قدرت تواضعه، تسلیم بودنه، ارامشه فروتنیه، چون پر میشی و افتاده میشی،
پادشاه یک کشور متواضع ترین و فروتن ترین و تسلیم ترین و پر ابهت ترین و با شکوه ترین و بی قید و شرط عاشق ترین فرد کشور هست، چون پُر ترین فرد کشور هست از همه لحاظ…
حالا شما دیگه رب رو ببین چقدررر تسلییمه و متواضعه و فروتنه و قدرت داره و توانایی داره…
میگه اجیب دعوه الداع اذا دعان
هرر چی بگیی میگم چشم…
فقط تو هم اجابت کن، تسلیم من باش اجازه بده به من تا برات ردیف کنم چون من قدرت دارم چون من تسلیم توام اول…
هرر اسمی میخوای روش بذار، فرکانس قانون جذب باور هرر چی که میخوای بذار اسمش رو.
با این نگاه تو دوسال تمام زندگی من شد بهشت، هرر روز دارم در مورد این اصل میگم با خودم با همسر بی نظیر و ما فووووق بهشتیم، فققط میخوام بیشتر اجازه بدم به خدا
تکبر غرور خود برتر بینی اخمالو بودن عصبانی بودن احساساتی رفتار کردن و واکنش نشون دادن های خیلی تند و سریع و ترس، از خلاء و ضعف میاد نه از قدرت و خدا هم که هییچ خلائی نداره دیگه پر مطلق و بینهایته
این کل قانونه همین.
یه ایه ای رو میگم که تمام حرفایی که با عشق میخواستم بهتون بگم و گفتم رو توش هست، اگر خواستین این ایه رو بدونید کدومه میتونید برید سرچ کنید و مطالعه کنید…
پیامبر برمیگرده به اهل کتاب و یهودی و مسیحی ها میگه آقاا مسیحی هستی یهودی هستی خلاصه هر دین و مذهبی که داری داشته باش اوکی،
بیایم هممون تسلیم بشیم و تسلیم رب بشیم و اون رو بپرستیم.. این تموم حقیقته،
کی اینوو گفته؟
برید زندگیش رو بخونید،
کسی بود که تسلیم شد و این اجازه رو داد به رب تسلیمش تا کاراش رو بکنه و براش بهترین ها رو انتخاب کنه، دیگه داستان زندگیش رو شنیدین ودخوندین دیگه احتمالا،
چقدررر همه چیز راحت براش پیش رفت، بدون یه قطره خون مکه رو فتح میکنه، یک زن ثروتمند میاد باهاش ازدواج میکنه ثروتش رو در اختیارش میذاره، بقیه باا عشق حاضر بودن جوونشون رو هم براش بدن مثل حضرت علی که یاد گرفت از پیامبر که تسلیم باید بود، کتاب قرآن رو داره، بدون اینکه یه خط کتاب خاصی بخونه، از همه جا براش خدا ادما رو میاورد بدون اینکه اصلا به کسی بگه که اینکارا رو بکنید برای من، از ایران و و کشورهای دیگه افراد میومدن محمد رو ببینن، اوازه ش تو همه جا پیچیده بود،
فکر کن چه ارتباطی بین حرفای قران و زندگی خود پیامبر هست!!!
پیامبر کار خاصی نکردا، فقط تسلیم شد، فقط اجازه داد به خدا تا تسلیم بودنش رو به محمد نشون بده تا جهان گسترش پیدا بکنه،فقط تسلیم بود و به هر چی رب تسلیمش میگفت گوش میکرد
چون میدونست و ایمان داست که اونی که داره به من این رو میگه تسلیم منه و داره برام بهترین های من رو رقم میزنه، منم با عشق گوش میدم و عمل میکنم
اینکه بپذیری خدا هم تسلیم تو هست، اون قسمت پازل از درک خوشبختی و قانونه که خیلییی کمکت میکنه و سرعت عملگراییت رو بالا میبره به ششدت هااا، یعنی تا گفت بلند میشی انجام میدی،
مثل ابراهیم…
که گفت برو سررپسرت رو ببر،
ابراهیم میدونه اقا این خدا تسلیم منه، پس وقتی یه چیزی میگه میدونم قراره یه رشدی یه خواسته ای برام رخ بده و قدمی بردارم براش…
ببین این خیلی حرفه ها، نوستنش ساده ست😊😊
تو عنل باید ببینم چند مرده حلاجم،
ولی این نگاه بینهاایت کمک کننده ست برای کنترل ذهن تو اون مواقع برای اینکه عمل کنم به الهاماتم
نگران وضعیت مالیت هستی، نمیدونم باورای جامعه رو داری در مورد ثروت، رب بهت میگه من تسلیم توام نگران چی هستی؟
نگران رابطه ت هستی؟ میگه من تسلیم توام، نگران چی هستی؟ ووو
پس بیام تسلیم تر بشم و ازش درخواست کنم تا تسلیم ترم کنه تا خداگونه ترربشم تا متواضع تر بشم تا ثروتمندتر بشم
والله یدعوا الی دار السلام…💓💓
خود خدا داره دعوت میکنه برای مدار اسلام اون داره درخواست میکنه چون اون عاشق تر از ماست برای رسیدن به خواسته هامون برای ثروتمند ترشدنمون چون جهان اینطوری بیشتر گسترش پیدا میکنه…
امیدوارم که تونسته باشم کمکی بهتون کرده باشم و مطمئنم لذت بردین و حقیقت برامون مرور بشه دوباره، من که همین الانش اروم تر شدم
در پناه رب تسلیم مون باشیم
جناب احمدی عزیز
مدتی ست از پاسخ شما گذشته و من تازه امروز پاسخ شما رو دیدم
انگار تا این لحظه در مدارش نبودم
الان با جون و دل خوندم و انگار خدا خواست الان بخونم چون امروز پرسیدم و خداوند توسط پاسخ شما بهم جواب داد
سپاسگزارم از خداوند
سپاسگزارم از استاد که محیطی توحیدی رو گستراند تا دستان خدا به کمک بندگانش بیان
و سپاسگزارم از شما که امروز دستی از دستان خداوند شدید تا من پاسخ سوالاتم را این چنین الهی دریافت نمایم
🙏🙏🙏🙏🙏
وقتی اومدم کامنت بخونم بهم الهام کرد که حسم به این کامنت خوبه
درست و درست و درسته
من هم مستکینم
من هم مثل شما ام
و چقدر خوووب که از وقتی شروع کردم روی خودم کار کنم انگار یه حس آرامش و عالی و خوب که همیشه باهامه امروز چقدر حسم خوووبه جدیدا تا به هرکسی فکر میکنم خیلی سریع یا بهم زنگ میزنه یا میبینمش چقدر خوب که قانون داره جواب میده
اصلا تا بهش فکر میکنم تموم بدنم مور مور میشه
چقدر این یکتا پرستی خوووبه ک عالی که میدونی به نیرویی وصلی که کل این دنیا خلق کررده داره مدیریت میکنه وصلی بابا
به قول استاد وقتی روی دیگران حساب میکنی از مسیر خوشبختی دور میشی
و باز هم به قول استاد
آقا جان تو خدا رو واقعا باور کن ملت عاشقت میشن تو نمیخاد برای ملت کاری بکنی
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و ثروت و فراوانی
سلام محمدرضا جان ،خدااجرتون بده که منو وادار به تفکر کردیدمن خیلی تاثیر گرفتم از حرفهاتون وآگاهی نابی بمن دادید ۵بارمتن تونو خوندم
سلام به شما و ممنونم بابت متن تاثیر گذارتون 🙏🏽🙏🏽🙏🏽
بنام خدا جون مهربون
سلام به استاد جان
سلام به محمد رضای عزیز
وسلام به تک تک دوستانم تو این سایت الهی
من خیلی کم کامنت میخونم
نشانه من فایل اول توحید عملی بود
و بعدش هدایت شدم به کامنت ها
من با آموزه های استاد عزیزمون کلی رشد کردم
روابط داغون و وحشتناکی داشتم
الان روابطم با همسرم با پسرای عزیزم و با دوستانم و خانواده
به شدت خوب شده و از حس آرامش و عشق لبریز شدم
خدایا هزان مرتبه شکرت
در زمینه ثروت خیلی در تکاپو هستم ولی نتیجه های دلخواهم به وجود نیامده …
آمدم سراغ نشانه های روز تا خدا هدایتم کنه ببینم ترمزم کجاست
هدایت شدم به توحید
حالا که دقت میکنم .. توحید همه چیزه
خدا همه چیزه
کافیه باورش کنم
باهاش رفیق بشم
همه چیزو به خودش بسپارم
بقیه چیزا درست میشه
محمد رضای عزیز کامنت شما و تک تک دوستانی که براش پاسخ دادند رو خوندم
باید بگم احساس بی نظیری بهم دست داد…
از همگی تون تشکر میکنم که با نوشته هاتون به من و بقیه دوستان کمک میکنید از شک و تردید و ترس خارج بشیم
براتون بهترینها رو آرزو میکنم در پناه حق موفق باشید
403/8/27
سلام ثوری خانم محترم وقت شما هم بخیر و خوشی باشه
ممنونم بابت کامنت تون که به موقع بود و دقیقا داشتم میومدم که نشانه امروزم رو بزنم که هدایت شدم به کامنت شما
و دقیقا همینه
همه چیز توحیده همه چیز توحیده
خداروشکر برای زندگی لذت بخش تون
در پناه خدا باشید
عالی گفتین من هم مثل شما همین مسیر روسی کردم .
با درود خدمت استاد عزیزم و همه خانواده صمیمی عباسمنش
بسیار ممنونم بابت این قسمت سریال تمرکز بر نکات مثبت
واقعا تنها نیروی حاکم برجهان انرژی به نام خداست که هر چه را میخواهیم با آن بدست میآوریم و غیر از این چیز دیگری نیست……
امروز داشتم کتاب “مون واک” نوشته ی مایکل جکسون رو میخوندم ، چون به تازگی ترجمه شده بود و منم که از طرفداران پروپاقرص این شخصیت عالی و انسانی هستم .البته میدانم ذهنیت اکثر ایرانی ها با توجه به همه شایعات و حرفهایی که پشت سرش زده اند ، منفی و ناخوب است ولی اگر در مورد این شخصیت مطالعه میشد و رفتار و اخلاقش مورد بررسی قرار میگرفت قطعا مایکل چیزی جز فرشته نیست…..
قسمتی از این کتاب رو عینا مینویسم ، میدونم که خیلی جالبه و خیلی چیزا ازش یاد میگیریم:
” به گذشته که نگاه میکنم ، میتوانم کل آن فرشینه را یکجا مشاهده کنم و ببینم که چطور هر تارو پود ” of the wall ” (نام اولین البوم شخصی مایکل )مرا آماده میکرد تا اینبار البومی را خلق کنیم که اسمش تریلر Thriller ( نمایش ترسناک و پرهیجان ) شد . کوئینسی ، راد تمپرتون و بسیاری از موسیقیدان هایی که در of the wall همکاری کرده بودند، کمکم کردند تا رویایی را که مدت ها در سر داشتم محقق سازم . آلبوم of the wall تقریبا شش میلیون نسخه در این کشور فروش کرده بود ، اما من میخواستم آلبومی بسازم که حتی از آن هم بزرگتر باشد . از زمانی که پسر بچه کوچکی بودم ، خلق پرفروشترین آلبوم تمام دوران را در خواب میدیدم . یادم می آید وقتی در کودکی به شنا میرفتم ، قبل از پریدن در استخر ، یک آرزو میکردم .
یادتان باشد ، من در دل این صنعت بزرگ شدم و خیلی خوب آن را میشناختم ، معنی هدف داشتن را خوب میفهمیدم ، و به من میگفتند چه چیزی ممکن است و چه چیزی ناممکن . من میخواستم یک کار ویژه انجام بدهم . دست هایم را رو به آسمان دراز میکردم و میکشیدم ، انگار که بخواهم افکارم را یکراست به فضا بفرستم . ارزویم را میکردم ، و بعد در آب شیرجه میزدم . هر بار قبل از اینکه به داخل آب شیرجه بزنم ، به خودم میگفتم : (( رویای من اینه ، آرزوی من اینه ))
من به آرزوها و به توانایی انسان برای برآورده کردن آرزوهایش ایمان دارم . این را واقعا میگویم . من هر وقت غروب خورشیدی را میدیدم ، درست قبل از اینکه خورشید در افق مغرب فرو برود و ناپدید شود ، خیلی آرام در دلم آرزویی میکردم . در نظرم اینطور می آمد که انگار خورشید آرزویم را با خودش میبرد . درست قبل از اینکه آخرین ذرات نور محو بشود ، آرزویم را میکردم و یک آرزو بیش از یک آرزوست . یک هدف است . چیزی است که ضمیر ناخودآگاه و ناخود آگاهتان میتواند به شما کمک کند آن را به واقعیت تبدیل کنید .
یادم می آید یک بار با کوئینسی و راد تمپرتون مشغول کار روی آلبوم تریلر بودیم . داشتم با دستگاه پینبال بازی میکردم و یکی از آنها از من پرسید : (( اگه این آلبوم هم مث آف د وال موفق نشه ، نا امید میشی ؟))
یادم می آید خیلی نارحت شدم . اصلا از اینکه این سوال مطرح شد آزرده شدم .به آنها گفتم تریلر باید بهتر از آف د وال بشود . اقرار کردم که میخواهم این آلبوم پر فروش ترین آلبوم تمام دوران بشود.
آنها شروع کردن به خندیدن . ظاهرا خواسته ام دور از واقعیت بود .
در طول پروژه تریلر مواقعی بود که احساساتی یا ناراحت میشدم . چون نمیتوانستم کاری کنم افرادی که با من کار میکردند هم همان چیزهایی را ببینند که من دیدم .هنوز هم گاهی اوقات این اتفاق برایم می افتد . آدم ها اغلب آن چیزی را که من میبینم نمیبینند . آنها خیلی شک دارند . شما وقتی به خودتان شک داشته باشید ، نمیتوانید تمام تلاشتان را بکنید . اگر شما به خودتان ایمان نداشته باشید، چه کسی میخواهد داشته باشد؟ اینکه فقط مثل سری پیش خوب عمل کنید ،به اندازه کافی خوب نیست .من این را چنین ذهنیتی در نظر میگیرم که سعی کن آن چه را که میتوانی به دست بیاوری . چنین ذهنیتی از شما نمیخواد که به خودتان فشار بیاورید . که رشد کنید . من چنین چیزی را باور ندارم .
من معتقدم ما موجودات قدرتمندی هستیم . فقط اینکه از ذهنمان به طور کامل استفاده نمیکنیم . ذهن شما آنقدر قدرتمند هست که به شما کمک کند به هر آنچه میخواهید برسید . من میدانستم که با آن صفحه چکار میتوانستیم بکنیم .ما تیم فوق العاده ای را آنجا داشتیم ، کلی استعداد و نظرات خوب آنجا جمع شده بود ، و من میدانستم میتوانیم هر کاری ! بکنیم .موفقیت تریلر بسیاری از رویاهایم را به واقعیت بدل ساخت .”
بله این قسمتی از نوشته ی مایکل در کتاب moon walk خودش بود ، کسی که در ایران بعضا شیطان و طرد شده شناخته میشود ، که انواع شایعات و اتهامات پشت سرش بوده و هست ، کسی که در موردش بدون تحقیق و مطالعه قضاوتهای بدی صورت گرفته ولی میبینیم که حرفهایی را میزند که جناب عباسمنش میزنند و این کتاب در سال 1988 منتشر شده یعنی 29 سال پیش !
وقتی استاد میگویند فارغ از هر مذهبی خدا را باور کنیم و دین یکتا پرستی را بهش یقین داشته باشیم قطعا همین است …..من که طرفدار مایکل از 18سال قبل بوده ام تازه دارم این موارد رو توی کتابش میخوانم و اینکه مایکل به خدا یقین داشت و باورش داشت و رویای خودش رو به کائنات فرستاد و به واقعیت تبدیل کرد.
و حالا متن زیر را از صفحه ویکی پدیا براتون کپی میکنم :
“از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تریلر (به انگلیسی: Thriller، بهمعنی هیجانانگیز و دلهرهآور) نام ششمین آلبوم استودیویی مایکل جکسون است که در 30 نوامبر 1982 (9 آذر 1361 ه. ش) منتشر شد. این آلبوم برندهٔ تعداد رکوردشکن 8 جایزهٔ گرمی شد.
تریلر تنها یک سال پس از انتشارش، به پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی جهان تبدیل شد و هنوز هم این مقام را با اختلاف زیادی (تقریباً 60 میلیون نسخه) نسبت به دومین آلبوم پرفروش حفظ کردهاست. فروش جهانیِ تریلر تا به امروز بیش از 110میلیون نسخه برآورد شدهاست. البته برخی منابع فروش جهانی آن را تا 65 میلیون نسخه برآورد میکنند. تریلر با فروش 30 میلیون نسخه، پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی آمریکا نیز هست.[2]
4 آهنگ از 9 آهنگ داخل این آلبوم، توسط خود مایکل جکسون سروده شدهاست. ضبط این آلبوم 750هزار دلار هزینه داشت و تقریباً 6 ماه بهطول انجامید. تریلر برجستهترین آلبوم ـ غیر موسیقی متن ـ در تاریخ تأسیس بیلبورد 200 است.
تریلر جزئی از فرهنگ عامهٔ جهان و بهخصوص آمریکاست و تأثیر ماندگاری بر آن گذاشتهاست.[3][4][5][6] زندگینامهنویس، جی. رندی تارابورلیتوضیح میدهد:
در برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود… تریلر احتمالأ شنیدهشدهترین ضبط تمام تاریخ است.[7][8]
آلبوم تریلر، مایکل را به مهمترین و برجستهترین هنرمند و سرگرمیساز قرن 20 تبدیل کرد. او با انتشار این آلبوم سدهای نژادپرستی را شکست، سبکهای موسیقی را دگرگون کرد، به هنرمندان سیاه پوست اعتبار داد و ساختار موزیک ویدئوها را برای همیشه و به صورت بنیادی تغییر داد.رئیس جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان نیز به خاطر تقدیر از مایکل، او را به کاخ سفید دعوت کرد و موفقیتش را «یک رؤیای آمریکایی محقق شده» نامید. همچنین تریلر اهمیت آلبومهای موسیقی را که تا آن زمان توجه زیادی به آنها نمیشد بالا برد.
در سال 2008 به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد انتشار تریلر، آلبومی با عنوان تریلر 25 منتشر شد که در آن ایکان، کانیه وست، ویل.آی.ام وفرگی شرکت داشتند.
وبگاه اماسانبیسی آلبوم تریلر را «برترین آلبوم تاریخ موسیقی جهان» میداند.[3] آلبوم تریلر در سال 2008، توسط کتابخانهٔ کنگرهٔ آمریکا، تحت عنوان «اثر برجستهٔ فرهنگی و تاریخی ماندگار» به فهرست گنجینهٔ ملی ضبط آمریکا اضافه شد.[9][10]
خدارا سپاسگزارم که هر روز نشانه های عالی را به من نشان میدهد و امروز هم این قسمت سریال استاد و بعد خواندن این بخش از کتاب مون واک مایکل جکسون مهر تائیدی بود بر اینکه خدا میگه از من بخواه تا اجابت کنم…..
این اتفاقی که میگم زیاد خوشایند نیست ولی دلیلی است بر اینکه هر چه از خدا بخواهیم هرچند غیر منطقی باشد اتفاق می افتد .”چند روز پیش توی خواب میدیدم که به دلیلی محکوم به اعدام شده ام ! البته خوابم به گونه ای بود که فکر میکردم واقعیته ! و خیلی نگران بودم و همش توی خواب با خودم فکر میکردم که چطور میخوان منو اعدام کنند ! فکر میکردم که میخوان منو داخل قبر بذارند و روی من خاک بریزند تا به سختی بمیرم و باز فکر میکردم که ازشون خواهش کنم که شما که میخواین منو اعدام کنید ، لاقل رگ دستم رو بزنید تا راحت تر بمیرم ….خلاصه توی این فکرا بودم و واقعا هیچ راه عاقلانه ای پیدا نمیکردم برای رهایی از اعدام و فقط به این فکر میکردم که چگونه راحتتر اعدام بشم……واقعا فکر میکردم همه اینها در واقعیت اتفاق داره میفته و همه چی رنگی و قابل لمس بود …..خلاصه یهو به خودم گفتم مجید …..تو که از هیچی نگران نمیشدی…..مگه یادت رفته که همیشه از خدا میخواستی و درست شده؟ …..تو که این همه به همه انرژی مثبت میدی و میگی خدا همه چیزو درست میکنه چرا خودت اینجوری پریشونی و استرس داری…..یهو نگرانی و پریشونیم برطرف شد و با خودم گفتم راست میگیا …..من چرا میترسم ….مگه یقینمو از دست دادم؟ سریع با خودم گفتم خدا خودش منو از اعدام نجات میده و همش از خدا خواستم و گفتم خدا منو به بهترین شکل نجات میده و دیگه هیچ نگرانی نداشتم ……بعد انگار دیگه هیچ خوابی ندیدم و تمام خوابم سیاه بود و کم کم و به آرامی چشامو باز کردم و یهو یاد خوابم افتادم که از خدا خواستم منو نجات بده ……
الان که یادم میاد گریم میگیره …با بیدار شدن از خواب دیگه فهمیدم که من اعدام نمیشم ولی هنوز حس میکردم که دیروز میخواستم اعدام بشم و یهو گفتم خدایا تو نجاتم دادی….درسته که خواب بود ولی انگار که واقعیت بود……واقعا ازش خواستم و شد …..انگار عمر دوباره گرفتم …..همه دنیا برام قشنگتر از پیش بود …..توی راه سرویس بهداشتی که میخواستم دست و رومو بشورم فقط سپاسگزاری میکردم و گفتم خدایا تو به من عمر دوباره دادی و من باید ازش بهترین استفاده رو بکنم ….. واقعا خدایا سپاسگزارتم…..
یه اتفاق دیگه ای که افتاد این بود که سوار مترو شدم و مترو از ایستگاه حرکت کرد و با شتاب داخل تونل تاریک شد…..من که دستم رو به گیره گرفته بودم ، دستم رو ول کردم و همینطوری ایستادم ولی یه حسی بهم گفت و دستم ناخود آگاه دوباره دستگیره رو گرفت و بعد از سه ثانیه ، قطار مترو چنان محکم و ترسناک ترمز گرفت که مردم داخل قطار یه بار موقع ترمز گرفتن پرت شدند و یه بار موقع شتاب ایستادن قطار و اگه من دستم به گیره نبود ، معلوم نبود چند متر پرت میشدم و به کجا میخوردم و چه بلایی سرم می اومد و همه مردم وحشت زده بودند ولی من داشتم خدا رو سپاسگزاری میکردم که همیشه محافظ منه و بهترین ها رو برای من میخواد .
هر روز اتفاقات و نشانه های عالی برایم پیش میاد و من یادداشتش میکنم و سپاسگزاری میکنم که مجالش در این بحث نمیگنجد
استاد سپاسگزارتم ……واقعا خدا همه ی زیبایی هاست ….فقط باید بهش شک نکرد و باورش کرد…اگه بهش شک کنیم ، خودش رو میکشه کنار ولی اگه بهش بگوییم خدا خودت درستش کن، تمام قدرتها رو برای رسیدن به هدف و رفع مسئله هامون بکار میگیره تا ما همیشه شاد و در ارامش باشیم
بی نهایت ممنونم
آقای مهجور بابت نوشته زیباتون ممنون. من که واقعااا انرژی گرفتم و همین الان براتون کلی انرژی مثبت فرستادم .هرجا هستین سلامت و پایدار باشید.بابت کتاب خوبی که معرفی کردین ممنون حتما من این کتاب رو تهیه میکنم چون من درباره مایکل جکسون ذهنیت خوبی نداشتم به خاطر تمام بدگویی های که از این آدم شده ولی واقعا درست نیست بدون تحقیق این اتفاق بیوفته من از خدای خودم شرمنده شدم حتما درباره این فرد تحقیق میکنم همون طور که درباره هیتلر و قدرتش دارم این کار رو میکنم چون اونم آدم خاصی بود ولی کلی بدگویی دنبالش هست.ممنون از متن زیباتون حا کردم واقعا ممنون
هیچ کس در جهان و در طول تاریخ نتوانسته به اندازهٔ مایکل جایزه دریافت کند.
تعداد جوایز مایکل در طول عمرش به 376 جایزه می رسد و این در حالی است که بسیاری از جوایز موسیقی جهان همانند جوایز جهانی موسیقی و جوایز موسیقی بیلبورد، در سالهای آغازین دههٔ 90 تاسیس شدند و مایکل تا آن زمان، 7 آلبوم استودیویی خود را منتشر کرده بود و او برای این 7 آلبوم نتوانست جایزههای این مراسمهای موسیقی را دریافت کند. همچنین جوایز موزیک ویدئوی امتیوی نیز در سال 1984 تاسیس شد که تا آن زمان، مایکل 6 آلبوم استودیویی خود از جمله: آلبومهای «غیر معمول» و «تریلر» را منتشر کرده بود و نتوانست از طرف امتیوی هیچ جایزهای را برای این آلبومهای موسیقی که سبک موزیک ویدئوها را به طور کلی تغییر داد و به صورت امروزی ساخت، دریافت کند.
مایکل در طول دوران زندگیش 62 جایزه را از دست داد .مهمترین جایزه ای که مایکل برای دریافتش کاندید شده بود اما نتوانست آن را بدست آورد جایزه اسکار برای ترانه بن در مراسم اسکار سال 1973 بود.
تعدادی از رکوردهای مایکل:
*مایکل 39 رکورد جهانی گینس را کسب کرده است.
*مایکل با بردن 26 جایزه در مراسم جوایز موسیقی آمریکا رکورددار برنده بیشترین جایزه در تاریخ برگزاری این مراسم است.
*مایکل با 25 سال سن جوانترین فردی است که برنده جایزه لیاقت در مراسم جوایز موسیقی آمریکا شده است.
*مایکل به همراه ویتنی هاستون با 8 جایزه برنده بیشترین تعداد جایزه دریک شب در مراسم جوایز موسیقی آمریکا است.مایکل اولین هنرمندی بود که به این افتخار رسید.
*مایکل به همراه سانتانا با 8 جایزه برنده بیشترین تعداد جایزه در یک شب در جوایز گرمی است.مایکل اولین هنرمندی بود که به این افتخار رسید.
*بیشترین کاندید دریافت جایزه در یک شب در جوایز گرمی متعلق به مایکل است.او در مراسم گرمی 1984 کاندید دریافت 12 جایزه شد.
*هیچ هنرمندی در تاریخ موسیقی در یک سال به اندازه مایکل در مجموع کاندید دریافت جایزه و برنده شدن جایزه نشده است.(سال 1984)
*مایکل کسی است که بیشترین جایزه موسیقی جهانی را در یک سال از ان خود کرده است با پنج جایزه در سال 1996
*مایکل با دریافت 16 جایزه در جوایز موسیقی جهانی پر جایزه ترین هنرمند مذکر در این مراسم است.
*مایکل اولین کسی است که دو ستاره شهرت در بلوار هالیوود دریافت کرده است.
*مایکل در مجموع برنده 16 جایزه گرمی شده است.
سلام آقای مهجور
امروز از خدا درخواست کردم دریچه جدید به روی انسانیت رو برام باز کنه وخیلی اتفاقی مطالب شما رو خوندم.بسیار تأثیرگذار بود.
درود بیکران….خدارا سپاسگزارم بابت دریچه جدیدی که خداوند به واسطه ی این متن به روی شما بازکرد….امیدوارم همواره دربازه های ثروت ، سلامتی، عشق، موفقیت و ….به روی شما گشوده شود.آمین
آقای مهجور سلام
میشه لطف کنید راهنمایی کنید که چطور میتونم کتاب مون والک رو تهیه کنم. کدوم انتشارات این کتاب رو ترجمه و چاپ کرده؟
درود خانم اسکندرلو عزیز…..وقت بخیر….اگر همچنان دنبال کتاب بی نظیر “مون والک” هستید بیزحمت عبارت ” انجمن حامیان مایکل جکسون ” را در نت سرچ و وارد سایت آن شوید و از قسمت تولیدات اختصاصی سایت میتوانید کتاب را دانلود کنید….امیدوارم مدیریت عزیز سایت، این نظر را منتشر کنند…..شاد باشید…
سلام اقای مهجور عزیز با اینکه از کامنت شما سالها میگذره ولی دیشب به کامنت پرمحتوا و تاثیر گذارتون برخورد کردم و تصمیم گرفتم این کتاب بینظیر رو بخونم ، طبق گفتهی شما از سایت حامیان مایکل جکسون اقدام به خوندن کتاب کردم که دیدم موجود نیست ولی از یه کانال در تلگرام پیداش کردم که صفحهی اولش نوشته بود درصورتی که کتاب رو رایگان دریافت کردید هزینهی اون رو به سایت واریز کنید که این بخش هم از سایت حذف شده بود و راستش دلم راضی نبود که رایگان مطالعهش کنم بخاطر همین تو سایتهای خرید کتاب دنبالش گشتم و خیلی راحت از دیجی کالا با قیمت عالی و ترجمهی کامل وعالی خریداریش کردم و بیصبرانه منتظرم تا به دستم برسه و مطالعهش کنم . همونطور که شما در مورد مفید و بینظیر بودن کتاب فرموده بودید در بخش نظرات کتاب مون واک هم افراد زیادی که خریداریش کرده بودن از تاثیر گذاری بیحد این متاب گفته بودن و این منو بیشتر ترغیب کرد که کتاب رو بخرم!
خیلی مچکرم از شما برای معرفی این کتاب الهامبخش
امیدوارم زندگیتون سراسر عشق و معجزه باشه
درود بر خانم اسکندر لو عزیز
خدا قوت
بینهایت سپاسگزارم از لطف و انرژی مثبت شما و این انرژی شما رو دریافت کردم در همان روز که پیام پر مهر شما رو خوندم و…..من یه پیام در تشکر از محبت شما قرار داده بودم و روش دریافت کتاب مون واک رو هم توضیح داده بودم ولی گویا برابر قوانین گذاشتن کامنت نبوده و تائید نشده…. و نمیدونم به چه صورت به شما منتقل کنم که هم نظرم تائید بشه و هم شما بتونید کتاب رو تهیه کنید ….چون کتاب به صورت پی دی اف هست و باید دانلود کنید و گذاشتن لینک آن خلاف قوانین این سایت میباشد….بهر جهت امیدوارم مدیریت سایت بنحوی بنده رو راهنمایی کنند که چگونه لینک دریافت کتاب رو به شما برسونم …..با تشکر از شما و با تشکر از مدیریت سایت.
سلام دوست عزیزم
مجید عزیز من بی نهایت سپاسگذارم بابت صحبت هایی که درباره مایکل عزیز داشتی، که من هم این شخصیت رو بشناسم هیچ شناختی از این فرد نازنین نداشتم و تنها چیزی که ازش میدونستم ظاهرش بود و خوب خوشم نمیومد از اینکه به ظاهر خودش رو شبیه زنان کرده، من از دیشب که پیام شما رو خوندم برام عجیب بود و وقتی یکی از دوستان درباره شباهت توحیدی اش به استاد صحبت میکرد رفتم و زندگی نامه و مصاحبه هاش رو دیدم و توی تک تک مصاحباتش من اشک از چشمام سرازیر میشد
این مرد چقدر نازنین بوده، چقدر توحیدی، من شیفته این شخصیت شدم، شخصیتی آرام و مهربون
و چقدر راحت ما و به شخصه من از روی ظاهر قضاوت میکنم
شخصیتی که با اینکه این همه هجوم قضاوت ها به سمتش زیاد بود ولی خدا پشتش بود و خدا اون رو این قدر عزیز کرده بود که کنسرت هاش هزاران هزار شیفته داشت طرفداران واقعی که توی کنسرتهاش با دیدن اش، با خوندنش، با رقصیدن اش اشک میریختن، این کارها رو چه کسی میکرد، چه کسی میتونست به جز خدا این شخص رو در دل مردم عزیز بکنه
و این رو برای من یادآور میشه که خدا اگر بخواهد کسی را بالا بکشد، هر اونچه اتهامات و حملات رسانه ها، تهمت ها و توهین ها کار ساز نبوده و این شخصیت رو به کل جهانیان معرفی میکنه و عزیزش میکنه و ثروتمند اش میکنه
و حالا استاد عزیزمون که شک ندارم خدا عزیزش کرده دقیقا وقتی در اول راه ورودم به این محیط مقدس داشتم تحقیق میکردم، همه رسانه های روانشناسی یافته های ایشون رو روانشناسی زرد معرفی کردن ولی یه حسی درونم میگفت حرفهاش رو بیشتر بشنو، چون من همیشه دنبال حقیقت این جهان هستی بودم گفتم خدایا خودت راه رو نشونم بده، هر چقدر جلوتر رفتم یقینم بیشتر شد برای مقیم شدن به این محیط
و میخوام اینو بگم که با اینکه این همه شایعات و تهمتها در مورد استادمون هم بوده و هست ولی عباسمنش خدا رو داره و اون کفایت میکنه براش که اون رو در حال حاضر بین ایرانیان و در آینده ای نزدیک نزد جهانیان عزیز میکنه
چون رسالت اش توحیده و این با ارزش ترین دارایی دنیاست، که با وجود این اعتقاد چیزی نیست که خدا براش فراهم نکنه
خدایا ممنونم که این آگاهی ها داره منو میسازه برای آینده ای که بهترین ها رو قراره برام بسازه
و با این همه نشونه میخوای بگی بنده من توکل کن و دیگه نگران هییییییییچ چیز نباش، نه نگران حرف مردم، نه محتاج عنایتشون
من همه چیزت میشم، من میشم ثروت میام تو زندگی ات، من میشم هوادارت، من میشم یارت، من میشم سلامتی ات، من میشم فرزند صالحت، من میشم همه اونچه که میخوایی
ممنونتم دوست نازنین ام برای این آگاهی که همه افکار من رو متحول کرد🫂
و خدایا شکرت برای این نشونه که ایمان من رو هزاران هزار برابر بیشتر کرد🙇🏻♀️
سلام مریم جان
امیدوارم حالت عالی باشه عزیزم
از خواندن کامنتت لذت بردم
و مخصوصا این قسمت از متنتون
من همه چیزت میشم
من میشوم ثروت و میاپ توی زندگی ات
من میشم هوادارت
من میشم یارت
من میشم سلامتی ات
من میشم فرزند صالحت
من میشم همه اون چه که میخواهی
برایم یک نشانه بود
سپاسگذارم ازت مریم قشنگم
برای اینکه دست خدا بودی برای رساندن این نشانه به من
سلام و درود به شما دوست عزیز و آگاه آقای مجید مجهور امروز به این قسمت از فایل توحید عملی یک هدایت شدم و همچنین به کامنت زیبا و پر محتوای شما👌🌹🌹🌹
با اینکه این کامنت شما در سال ۹۶ بوده ولی فوق العاده عالی و با محتوا بود و خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این اطلاعاتی که از مایکل جکسون برامون نوشتید معرفی کتابش هر چند شما کلیت کتاب رو بخوبی معرفی کردید و اشکم در اومد 😪 پس بیخود نبود که در کنسرت هاش مردم براش سر ودست میشکستند و غش می کردند چون حقیقت واقعی او را شناخته بودند ولی ما در ایران بخاطر محدویت های ظاهری و بیرونی و همچنین محدویت های ذهنی و تبلیغاتی که از این چهره ی سرشناس شده بود ناآگاهانه حرف هاشونو باور می کردیم هر چند من شناخت درستی از ایشون نداشتم ولی همیشه طرفدار پر و پا قرص مایکل جکسون بودم و همیشه عاشقانه کلیپ هاشو میدیدم بخصوص اون موقعی که دستگاه ویدیو بود و بعدش CD بود میدیدم ولی هرگز چنین شناخت الهی ازش نداشتم و بقول شما تمام حرفاش همان چیزهایی بود که استاد عباسمنش می گوید خدارو شکر گذارم که به مسیر درست و مناسب هدایت شدیم .
خدارو شکر که جهان هستی نقاب از چهره ها برداشت و به لطف اینترنت و شبکه های مجازی به آگاهی بیشتری هدایت شدیم و امروز من بیشتر از همیشه به داستان افراد موفقی همچون مایل جکسون و دیگر کسانی که استاد در فایل های الگوهای موفق بر سایت گذاشتند علاقه مند شدم
نکته ی جالبی که در انتها مطرح کردید برام خیلی تعمق برانگیز بود اینکه گفتید..👇👇
واقعا خدا همه ی زیبایی هاست ….فقط باید بهش شک نکرد و باورش کرد…اگه بهش شک کنیم ، خودش رو میکشه کنار ولی اگه بهش بگوییم خدا خودت درستش کن، تمام قدرتها رو برای رسیدن به هدف و رفع مسئله هامون بکار میگیره تا ما همیشه شاد و در ارامش باشیم
امیدوارم دیگه از اون خواب ها خبری نباشه و همیشه و همیشه در بهترینع بهترین زیبایی ها به سمت و سوی اهداف و خواسته های طلایی تون سیر صعودی داشته باشید و تولد دوباره تون رو بعد از اون خواب که حضور در چنین سایتی است تبریک میگم
در ضمن یک نکته ی دیگه ای که راجب مایکل گفتید و نتیجه گیری کردید واقعا عالی و زیبا بود اینکه👇👇
اینکه مایکل به خدا یقین داشت و باورش داشت و رویای خودش رو به کائنات فرستاد و به واقعیت تبدیل کرد.
واقعا امروز هم برای من این متن شما یک نشانه ی فوق العاده ای بود 👌👌👇
این قسمت سریال استاد و بعد خواندن این بخش از کتاب مون واک مایکل جکسون مهر تائیدی بود بر اینکه خدا میگه از من بخواه تا اجابت کنم💐💐💐💐💐💐🙏🙏🙏🙏
واقعا ممنون و سپاسگذارم
روز و شبتون وفق مرادتون باشه
درود به همه دوستان عزیزم ، با توجه به قوانین جدید پاسخ دادن و اینکه نمیشد تک تک از شما عزیزان تشکر کنم در پاسخ به خانم رویا مهاجر سلطانی از شما عزیزان ( راضیه خانم سعیده و مهدی عزیز، زهره خانم ، سمیرا خانم، مینا جان، مرضیه جان ، مریم خانم ، و خانم رویا مهاجر ) بینهااایت بینهااایت سپاسگزارم و خوشحالم که زندگینامه مایکل کلی درس اول از همه برای خودم داشت و بعد هم کلی نکات خوب برای شما عزیزان داشت. واقعا خدا رو شکر میکنم از تمام وجود که این سایت وجود داره که استاد عزیزم جناب عباسمنش حضور دارند و بانو مریم شایسته عزیز که اینگونه باتری روح و جسم ما رو شارژ میکنند. دقیقا من در مسیرم مثل خیلی آدمهای دیگه به جاد خاکی زدم از درس های استاد دور شدم و باز برگشتم چندین بار اینگونه شد ولی باید درسشو یاد میگرفتم…. الان دوباره به مسیر استاد برگشتم و واقعا میبینم که چقدر زندگی زیبا میشه وقتی طبق قوانین عمل میکنیم و خدا بعنوان یه سیستم قانونمند چقدر درست جواب میده….واقعا خدایا شکرت که در این مسیر هستم و خدا رو شکر که هر روز سر مجسمه سازیم و یا رنگ امیزی مجسمه هام صدای استاد رو میشنوم و قلبم باز میشه و حالم خوبه و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت این جریانی که داخلش هستم و جزو خانواده عباسمنش و در بزرگراه آسفالته استاد عباسمنش هستم و از جاده صاف و عالی و طبیعت های سر سبز کنار جاده و آبشار و کوه و پرندگان لذت میبرم و به سوی مقصدم نزدیک تر میشم…..یک دنیا از وجود همه شما سپاسگزارم…خدایا شکرت خدایا شکرت…..که وقتی طبق قوانین پیش میریم لطیف میشیم و بعد اتفاقات خوب ایده ها آدمهای نازنین فرصت ها یکی یکی میپرن جلوی ما بدون اینکه کاری بکنیم…فقط کار مورد علاقمون رو میکنیم و اونها خودشون میان…خدایا شکرت….یک دنیا از همتون سپاسگزارم.شاد باشید و بدرخشید:)
سلام اقا مجید عزیز…دوست و رفیق هم فرکانسیم….مجید مطلبتو مدتها پیش خونده بودم….من مدتی کلا ازین فضا دور شدم…دلیلشو نمیدونم.امروز کامنت چن سال پیشت در مورد جکسون رو دوباره خوندم…بعده مدتها…دروغ نگم چشمام پر از اشک شد….یاده حرفای استاد افتادم..که میگفت یه روزی زمان پیامبر میخاستن خانمی رو سنگسرا کنن….مردم از پیامبر پرسیدن..پیامبر اول سنگو کی بزنه…گفت اولین سنگو کسی بزنه که تاحال گناه نکرده….
چقد راحت ما ادما قضاوت میکنیم
تهمت میزنیم
چرا واقعا
ممنون مجید
و خیلی خش اومدی به خونه
تنهای خونه ای ک همجاش بوی خدا میده.
بهترینها رو برات میخام…
بنام الله یکتا وهدایتگر ومهربانم
سلام و درود فراوان به استاد مهربان وخانم شایسته مهربان
وسلام به تمامی اعضای سایت و آقای مهجور
من هم مثل خیلی ها ذهنیت خوبی از ایشان نداشتم
ولی بسیار امشب
شما باعث شدید که من نادم وپشیمان بشم
و شرمنده خداوند شدم
کلی استغفار کردم که خدایا من ببخش من حق نداشتم مخلوق دیگه ای رو مورد قضاوت قراربدم قضاوت فقط مال خداست و بس
خیلی خیلی ازشما ممنون وسپاسگزارم که هم تلنگری بود برام
و هم اینکه از خداوند سپاسگزارم که امشب یک فرصت دیگه بهم داد تا در لحظه بتونم استغفار کنم وبرگردم
بسیار سپاسگزارم از این سایت بی نظیر
و هم از خدای مهربانم بسیار بسیار متشکرم متشکرم متشکرم وسپاسگزارم برای تمام مهربانی هاش وخودآگاهی هاش دوست دارم ای خدای عزیزم که خوشحالم کردی و نزاشتی تو افکار غلط و قضاوت دیگران بمونم
سلام و عرض ادب به دوست عزیزم
سپاسگزار تو هستم بابت اینکه مایکل جکسون رو به من شناسوندی یه برنامه ای از مایکل تو استادیوم دیدم فکر کنم دهه شصت بود رو کانتینر اجراش میکرد تو اون اجرا چقدر آدم از هوش میرفت و رو دستا مردم میبردند بیرون من معنی حرفاشو نمیدونستم ولی اینو فهمیدم که داره بابت سیاه پوستا میخونه همیشه این صحنه جلو چشممه و الانم دارم کامنت مینویسم کاملا دارم حسش میکنم و تو امروز به این سوال چند ساله من جواب دادی که مایکل یه انسان یکتا پرستی بود و چقدر دوست داشتنی باور کن یک بار هم باش بد قضاوت نکردم فقط بخاطر اون آوازش تو استادیوم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که تو ام روز کمی از مایکل نوشته بودی و همین برام کافی بود اونجا که میگه من قبل از شیرجه زدن دستامو بالا میکشیدم به من چه حس خوبی دست داد ، دوست خوبم ممنونم از کامنتت و سعی میکنم بیشتر از مایکل بدونم
بله یکتا پرستی برا قوم خواستی نیست
من تو یه برنامه داشت در رابطه با تعمیر و باز سازی یه کلیسا میگفت شنیدم که راوی میگفت در باز سازی ما به یک جنازه چهارصد ساله یه دختر جوان برخوردیم که مثل این بود که تازه فوت کرده بود از اون وقت به بعد من پیش خودم گفتم دین و آیین ربطینداره تو تو هر دین و آیین باشی میتونی انسان شریفی باشی و این مختص شیعه بودن نیست و یکی از باورای من بود که خواستم و دنبال کردم تا به این نقطه رسیدم که استاد تو حرفاش میگه خداوند تو قرآن از ما سه چیزو خواسته و میگه
1- به یگانگی من ایمان داشته باش
2- به آخرت و جهان دیگر ایمان داشته باش
3-عمل صالح (احساس خوب بودن) داشته باش ،تو هر دینو آیینی باشی پیش من در امانی
و چقدر منو خوشحال کرد و فهمیدم که این دین و مذهب یه بازیچس فقط تو باید خدارو داشته باشی همین
دوست خوبم سپاسگزارم بابت کامنتت
در پناه الله یکتا شاد باشی
واقعا جناب مجید عزیز نوشته تون اشک منو در آورد .جدیدا کتابی به چاپ رسانده ام از خدا خواستم خدایا خودت این کتاب را معروف ومشهور کن وبعد با خودم گفتم بین این همه کتاب این همه نویسنده تو نویسنده نو پا چی میگی.
قبل از اینکه کامنت شما رو مطالعه کنم با خودم گفتم جواب سوالم رو حتما از این کامنت میگیرم .وچه جالب نوشته بودید وقتی به خودتان شک میکنید دیگران هم به توانایی شما شک میکندد چه زیبا شخصیت مایک جکسون رو ترسیم کرده بودی .
وواقعا زمانی که چیزی را با قاطعیت از خودش میخواهیم خدا بهترین مسیرها را برایمان می گشاید .از نوشته تان کلی لذت بردم .از خدا بهترین هدایت ها رو براتون میخوام
دوست عزیز لذت بردم
خدا از زبان تو گفت که نگران نباشم. فقط ازش بخوام و مطمئن باشم که بهم میده و فقط منتظر خلقش باشم. خدایا هر جاکه هستی چقدر آرومه و چقدر به آدم ارامش میده. نوشته هات سراسر آرامش بود واسم
ممنونم
سلام مجید جان دوست خوبم همنامم
از کامنتتون خیلییییی لذت بردم خصوصا از داستان مایکلی که تعریف کردین خیلی دیدگاهم به این خواننده تغییر کرد البته دوستش داشتم نه تا این حد که بدونم عجب آدم یکتاپرستی بود اصلا هنرمندانی که اینجوری جهانی میشن حتمااات یه نیرویی درونشون باعث این مشهوریتشون میشه و اون نیرو کسی نیست جز خدااااااا عحب داستان زیبایی رو برامون آوردی دمتگرررررم نگاهم زیباتر شد به هدفم چقد دلگرم شدم احسن برتو مجیدجان درود برتو مجید جان واقعا لذت بردم خدایا عاشقونه دوستت دارم و میپرستمت که از هر طریقی داری با ما حرف میزنی و راهنماییم میکنی من از فایل گذار از ثروت بوسیله محمدآقای آسوری گل گلاب اگه اشتباه نکنم هدایت شدم اینجا قبلا این فایلها رو گوش کرده بودم و جز اولین فایلهای آشنایی من با استادجانان بود که مدهوشم کرد مستم کرد از عطر خدا
انگار بعد چندماه دوباره خدا خواست جور دیگه ای هدایتم کنه و منو از تاریکی فقر و تنگدستی نجاتم بده خیلی دعا کردم ازش راه خواستم بوسیله یکی از بندگان نازنینش منو دوباره کشونده تو راه روشنایی که با عطر بوی خدا مست شوم و راه رو بیابم امروز اینجا بودنم اصلااااا اتفاقی نبود وهیچ کاری هم تو این جهان اتفاقی رخ نمیدهد
من اینحا بودنم و خوندن کامنت زیبای شمارو و پاسخی که به کامنت آقای آسوری دادم و ایشونم در جواب بهم گفت بیام اینجا که اومدم دیدم وااااای چه ایمانی داره ساخته میشع از فایل بینظیر استاد خیلی وقت بود هی دو دل بودم برم توحید عملی یک تا نه رو دوباره گوش بدم هی ذهنم میرفت سمت فایلهای که به ثروت مربوطه همه اونارو که گوش دادم کد گرفتم خدا منو انداخت تو منبعی که رشد همهجوره برام رقم بزنه بنظرم خدا داره منو برای انحام کار بزرگی آماده میکنه حتماااا خبرشو به شما باعشقیا میدم حتماااااا
به امیــــــد روزهای قشنگ و زیبا برای همه عزیزان باعشقیا دوست داشتنهای خانواده بزرگ عباس منشی ها
ممنونم مجید جان که باعث شدی اینارو بنویسم اینجا
سپاااااااس
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به شما دوست عزیزم آقا مجید
شما حدود 6 سال پیش این کامنت رو، توی این فایل نوشتید وامروز من بعد حدود 6 سال انرژی از این کامنتتون گرفتم که بی نهایت برمعنوییت، بر یکتاپرستیم وبر یقینی که نسبت به این مسیر پیدا کردم افزود…
اینکه هر بار به قول شما با هر نشونه ای من بیشتر یقین پیدا میکنم که هرچی استادعباسمنش عزیزمون در مورد قوانین جهان هستی درک کردن وبهمون آموزش میدن حقیقت محضه، بی نهایت ازتون سپاسگزارم به خاطر دیدگاه تاثیرگذارتون، وهمینطور در مورد کتاب مایکل جکسون که من خودم 23و24 سال پیش یکی از طرفدارانشون بودم وبعدها ذهنیتم به خاطر یه سری حرفها نسبت بهشون تغییر کرده بود ولی حالا با معرفی کتابشون به ما، شما باعث شدید من بیشتر این موضوع رو درک کنم که استادعزیزمون همیشه میگن آدمهای موفق حتما باوری قدرتمند وتوحیدی داشتند که تونستند با اون باور به اهدافشون برسند وقانون هیچوقت اشتباه نمی کنه!!
مگه میشه تو مسیر درست وفرکانس درست نباشی واینقدر محبوب و مشهور و دوستداشتنی و موفق باشی؟!
خدارو صدهزار مرتبه شکر اینم از نشانه ی قدرتمند امروزم، که من می تونم با هدفمند بودن وناامید نشدن وتلاش کردن به هر آنچه که میخوام برسم..
دوست عزیزم انشالله هرلحظه وهمیشه در پناه امن خدا باشید
عالی بود، واقعا هنگ کردم از چیزهایی که درباره مایکل جکسون نوشتید.
اینا رو که نمیدونستم که هیچ،
تازه هنگ کردم که بابا اینا دیگه کی هستن،
چه درکی از انسانیت پیدا کردن، از ظرفیت و قدرت انسان،
الله اکبر..
گوشی رو انداختم کنار، گفتم خدایا کنم می خوام بفهمم، من اینجوری نمی خوام از این دنیا برمااا، من میخوام بفهمم، می خوام تغییر کنم،
..
عالی بود، عالی،
واقعا خدا هر لحظه هر ثانیه داره ما رو هدایت می کنه و الان این لحظه درست زمانی که تصمیم گرفتم دوباره به طور جدی روی عزت نفسم و ایمانم به خدا کار کنم به کامنت شما هدایت شدم و خدا به من گفت باور کن توانایی هاتتوووووو تا هر چی می خوای به دست بیاری….. ایمان بیار به خودت و به من …
مرسی دوست من همیشه در پناه خدا شاد و سالم باشی
با سلام و درود،بسیار عالی بود، منم سبک زندگی ایشون را مطالعه کرده ام و مصاحبه هایش را دیده ام ، بسیار تاثیرگذار است. هروقت انگیزه ام کم میشه نگاه میکنم و انرژی میگیرم. چیزی که خیلی منو تحت تاثیر قرار داد تواضع و فروتنی اش بود، کسی با اون همه ثروت اینقدر متواضع ( منو یاد استاد انداخت ) ، همچنین قدرت رویاپردازی اش بخصوص در neverland
درود خانم غدیری عزیز…..خوشحالم که شما هم زندگی سلطان پاپ مایکا جکسون رو مطالعه کردید…..متاسفانه مایکل جکسون رو هم مثل آمریکا برای ما بد جلوه داده بودند و کسی که واقعیت مایکل رو در یابه میفهمه که دستی بزرگ از دستان خداوند بود برای ایجاد شادی و صلح و مهربانی در دنیا……ممنون از نظر زیباتون
وای ممنونم دوست عزیز چه نوشته زیبایی بود واقعا چه باورهای درستی در این متن هست. یه اثر هنری چه تاثیرات زیادی می تونه داشته باشه. پس هر چی با عشق خلق کنیم می تونه تاثیرگذار باشه. چقدر امیدوار بوده و مطمئن که می تونه و قدرتش رو داره. و چه جالب که رئیس جمهور کشور ازش تقدیر کرده و چقدر الگو شده برای سیاه پوستان وای خدایا شکرت 💜 که امروز هدایت شدم این متن زیبا رو بخونم.
آقای مهجور عزیز خییییلی ممنون برای کامنت زیبا تون😍😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏بینهایت لذت بردم و تشکر میکنم برای کتابی که معرفی کردید🙏🙏🙏 من امروز نشانه ام این فایل خیییلی قشنگ بابایی بود😄😄😄 بعد برای دفعه اول اومدم گفتم بزار کامنت های نشانه روزم رو ببینم همیشه کامنت بقیه قسمت ها رو میخوندم این دفعه برای بار اول اومدم کامنت نشانه روزم را خوندم واقعا از خداجونیم اول از همه تشکر میکنیم برای هدایت ها و نشونه هاش😙😙😙❤❤❤❤ بعد از بابایی بینهاااااااااایت ممنونم که این بخش رو گذاشته با هدایت خداجونیم 😄. و از شما هم بینهایت ممنونم از این کامنت خیییلی قشنگ و تاثیر گذارتون و معرفی کتاب 🙏🙏🙏براتون آرزوی موفقیت در تمام جوانب زندگی و سلامتی دارم هر کجا هستید دستان خداجونیم همیشه همراه تون باشه 😄😄😄🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقدر خوبه که دوستانی مثل شما تو این مسیر باما هستنید و اینقدر زیبا از تجربیاتتون مینویسید من تا آخر مطلبتون رو خوندم و خیلی دلنشین بود
امیدوارم همیشه خداوند هدایتگرتون باشه و شاد و ثروتمند باشید
سلام آقای مهجور عزیز
متنی که نوشتین فوق العاده تاثیرگذار و پرانرژی بود
خیلی چیزها ازش یاد گرفتم ممنون از اینکه ذهنیت مثبت و پرانرژیتونو با ما به اشتراک گذاشتین
جاری باشیددرپناه آفریدگار یکتا
زنده باشید خانم فارسی عزیز….خوشحالم که تاثیر گذار بوده….خدایا شکرت….شاد باشید و بدرخشید.
سلام …. واقعا عالی بود . نوشته هاتون و یقینتون اشکمو در اورد . آفرررررررررین . موفق باشین
درود بیکران…..بینهایت سپاسگزارم از احساس زیباتون خانم ترکان عزیز…امیدوارم همواره اشکهاتون از سر شوق و ذوق و هیجان و شادی بی انتها سرازیر باشه و غرق نعمت و فراوانی و ارامش باشید….مرسی از شما :)
بنام خداوند یکتا وبی همتا
سلام خدمت شما دوست عزیزم مجید مهجور
امیدوارم که همیشه در شرایط های خوبی قرار داشته باشی
چقدر این کامنت شما زیبا و آموزنده بود
چقدر نگاه من را نسبت به این بشر خلاق توانمند و دوست داشتنی عوض کردی
پیش فرض های ذهنی چقدر انسان را در جهالت نگهمیدارد
اگر انسان خودش حرکت نکند به سمت آگاه و دانا شدن
چقدر مثال های خوبی را بیان کردی
و این عشق و علاقهای که این انسان دوست داشتنی داری
واقعا تحسین تون می کنم که اینقدر خوب این داستان زیبا را توضیح دادی و کلی برای من درس های خوبی داشت
حالا می بینم و باور می کنم به حرف های استاد ک می گوید انسانهای که در جهان به جای رسیده است
یا تغیراتی را خلق کرده است این نگاه یکتا پرستی و باور داشتن به خداوند را واضح تر می فهمم
من از خواندن کامنت شما کلی لذت بردم و درس ها آموختم
برای شما دوست عزیزم آرزوی موفقیت کامیابی رشد و پیشرفت دارم
همیشه در پناه الله مهربان شاد و سلامت باشید
سلام برادرم
من بعد کلی سالها کامنت شما رو خوندم و واقعن لذت بردم .
من هم مثلِ اکثریت جامعه از مایکل جکسون خوشم نمیاومد بخاطر حرفهایی ک پشت سر ایشون میگفتند درست فکر میکردم.
و واقعن چقد خجالت زده شدم ازین تصور اشتباهم. بخاطر چهرش همیشه بد قضاوتش میکردم.
الان ک خوندم ایشون جز دوبار عمل جراحی زیاد نکردن اون هم بخاطر بینی اش بوده و مشکلات پوستی.
ما چه نسل زود باوری بودیم. هرکس هرچه گفت بدون درست یا غلط بودنش گفتیم آره راسته!
خیلی ممنون که باعث شدید دیگه هیچ قضاوت اشتباهی از کسی نکنم.
اون قسمت توضیحتون عالی بود ک گفتین اگر بخدا شک کنی خدا میکشه کنار، واقعن برای من تحسین برانگیز و عالی بود . یادداشتش کردم که یادم بمونه و باخودم تکرارش کنم همیشه.
شاد و موفق بمانید!
به نام خداوند جان
الهی به امید تو
سلام مجید جان
واقعا یکی از بهترین کامنت هایی بود که تو این چند مدت خونده بودم
چقدر قشنگ بود وقتی که با دلیل و مدرک درباره مایکل جکسون اثبات کردی که وقتی چیزی رو از خداوند بخوای از ساده ترین راه بهت میبخشه
چقدر قشنگ بود وقتی که اون خواب که دیده بودی رو تعریف میکردی
منم از این خوایها دیدم و واقعا احساس لذت بخشی داره. اما من متاسفانه تو خواب این احساس رو نداشتم و با خداوند تو خوابم صحبت نمیکردم.
اما تو خواب همش سعی میکردم حالم رو خوب نگه دارم.
مرسی ازت که انقدر با کامنتت دست خداوند شدی در زندگی من تا یادم باشه همه چیز با خواسته ما و قدرت خداوند انجام میگیره.
چند روزی هست که جهاد اکبری رو برای تغییر زندگیم شروع کردم و به لطف خداوند دارم در این مسیر عالی پیش میرم و میدونم با ادامه دادن تو این مسیر چقدر زندگی برام عالی تر و قشنگ تر پیش خواهد رفت
خدارو شکر میکنم که انقدر عالی من رو هدایت میکنه و از تو ممنونم که دست خداوند شدی
برات بهترین ها رو ارزو میکنم و منتظر خوندن نتایجت هستم
خدایا شکرت
دوست عزیز دیدگاهتون فوق العاده بود من رو واقعا تحت تاثیر قرار داد واییی خیلی چیزهارو در درونم دوبارع برانگیخه کرد سپاسگذارم ممنونمک این مطلب ب جارو و درست برای ما ب اشتراک گذاشتید?
درود بر خانم حسینی عزیز…..
خدا رو شکر بابت اینکه این دیدگاه چنین نتیجه ای رو برای شما داشته….بنده هم متقابلا سپاسگزارم بابت مهر و محبتتون…شاد باشید و ثروتمند و تندرست و بدرخشید
سپاسگذارم دوست عزیز
بسیار عالی بود??
درود خانم کوهی عزیز….
بنده هم سپاسگزارم….
عالی در نگاه شماست….
همواره زیبایی ها را فقط ببینید الهی….
شاد باشید و بدرخشید
سلاااام آقای مهجور .. عاالی بود .. لذت بردم از متن تون .. ممنون که از این کتاب گفتید ..خوشحال شدم که آشنا شدم .. بی نظیر بود ..اصلا دگرگون شدم.
شما نه تنها به قول خودتون دوباره زنده شدید ، بلکه ذهن من یکی رو هم زنده کردید..
ممنون از شما ..
خدای زیبا را شکر..
گفتم قبل از دانلود شدن فایل نظرات رو بخونم ..فایل دانلود شده اما من هنوز مشغولم ..
درود بر خانم درخشان عزیز…..وقتتون بخیر ….خوشحالم کردید با نظر پر مهرتون…از خدا میخوام همواره شاد و ثروتمند و تندرست و در مسیر درست باشید و هیچ چیزی نتیجه ای جز شادی و ثروت و سلامتی براتون نداشته باشه…موفق باشید
سلام عید غدیر بر همه دوستان تهنیت باد
یه مطلبی میخوام بگم که یک ماه پیش برای من اتفاق افتاد … حافظه گوشیم پر شده بود و میخواستم فایل تصویری کوتاهی رو دانلود کنم هر کاری کردم نشد بعد متوجه شدم که من اصلا به پیغام گوشی توجه نمیکنم که اعلام میکنه حافظه ظرفیت نداره ( یادم افتاد بعضی مواقع کارهایی میکنیم نمیشه خدا داره به ما پیغام میده انجام نده یا راه و روش اشتباه هست جور دیگه ای عمل کن و ما هم اصلا گوش نمیدیم و کار خودمون رو میکنیم… بعد میگیم چرا جواب نداد…) بعد رفتم به سراغ این که ببینم چه چیزی رو باید پاک کنم تا دیدیم من درگوشیم چقدر فایل تصویری و صوتی زاید و منفی دارم که تو گوشیم نگه داشتم که نه ازشون استفاده میکنم و نه جا خالی میکنند برای فایل های مفیدتر و فهمیدم خیلی موقع ها فایل های فاز منفی و بیهوده و بی استفاده ای در حافظه گوشی خودمون داریم که هر روز داریم با خودمون جابجا میکنیم بعد هی غر میزنم چرا حافظه گوشی جا نداره … کمی فکر کردم دیدم ما هم تو باور ها و ذهن خودمون چقدر از این اتفاق های بد خاطرات بد و باورهای بد و ذهنیت بد و منفی داریم و هر روز با خودمون این ور اون ور میبریم و هر جا هم میریم از شرح بدبختی ها و مشکلات و اتفاق های منفی خودمون با آب و تاب تعریف میکنیم … بعد هی غر میزنیم چرا اتفاق های خوب چرا حال خوب نداریم چرا مثبت نیستم … فهمیدم باید هر از گاهی مثل حافظه گوشی و لب تاپ هر از چندگاهی باید نگاهی به باورهای محد.ود کننده و ذهنیت منفی خودمون بکنیم و پاک کردن اونا و جایگزین کردن باورهای صحیح و مثبت مسیر جدیدی رو تو زندگیم باز کنیم … کمی بیشتر فکر کنیم … کمی بیشتر جستجو کنیم … موفقیت همین نزدیکیست…
سلام دوست گرامی
به نکته خوبی اشاره کردی سپاسگذارم
نمیدونم میشه یا نه اما میخوام از مطلبتون کپی برداری کنم.
خدا را سپاسگذارم بخاطر این تلنگر زیبا
بدرود
سلام
خیلی لذت بردم . نکته جالبی گفتید:
هر از گاهی باید یه نگاهی به خودمون بیندازیم تا باورهای محدود کننده رو شناسایی و حذف کنیم .
البته میبایست گاهی هم با پر شدن حافظه به فکر افزایش اون باشیم . یعنی شکر گزاری کنیم که موجب افزایش میشه . باورهای قدرتمند کننده ایجاد کنیم . سفر کنیم. فراوانی ها را ببینیم و….
ممنون از دیدگاهتون. استفاده کردم
سلام محمد جان
واقعا از مثال خیلی عالی ای استفاده کردی. من خودم هم با پر بودن حافظه ی موبایل و هم پر بودن ناخودآگاهم از باورهای محدود کننده دچارم و کامنت شما رو که خوندم ترغیب شدم که از همین امروز عینک مثبت بینی رو روی چشمام بگذارم و جز خوبی وارد مغزم نکنم و روی باورهای سازنده بیشتر کار کنم و تکرار کنم.
مرسی امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشی
سلام دوست عزیز مثال خیلی قشنگی بود واقعا که ما باید ذهنمون رو همیشه ی فیلتر بکنیم از فکرهای منفی و مخرب
سلام دوست عزیز مثال بجایی بود سپاسگزارم
سلام دوست عزیز خیلی زیبا گفتی
اره پر شدم از باورهای منفی بعد می گم که چرا نتیجه نمی ده چرا این همه تلاش نتیجه نمی ده.
سلام بر سید محمد عزیز
واقعا مثالتون عالی بود
یادمه یک روز
چراغ چک بنزین ماشینم دیدم که روشن شد با خودم گفتم این نشونش چیه یعنی مجید اولین پمپ بنزین برو بنزین بزن
با خودم گفتم زندگی ما شبیه همین چراغ چک بنزینه گاهی وقتا بعضی نشونها رو میبینم اگر همون لحظه که دیدم به اون نشونه توجه نکنیم و ازش راحت بگزریم و بگیم حالا این که چیزی نیست میبینید همون بی توجهی باعث میشه که شما از مکان گرم و نرمت داخل ماشینت بیای بیرون و یک چهالیتری دستت بگیری و التماس کنی که به من بنزین بدید
در صورتی که قبلش نشونشو دیدی
پیامهای این سایت همش یک نشونه هست از نظر من اتفاقی یا اله بختکی چشممنون به یک پیام نمیفته
واقعا خوشحال که ددرسایتی عالی با هم فرکانس های عالی و استاد عالی ییهستم.
سلام به همه دستان زیبای خداوند
آفرین خیلی خوب بود مثالت ،منم هر از چند گاهی این کارو میکنم،با پیامکا،مخاطبا،فایل ها
این باید همیشگی بشه و بیشتر عملی بشه در مورد همه چی باورها فکر ها رفتار ها نگرش ها تصمیمات و..
تکرار اقدام تکرار اقدام تکرار اقدام
خدایاشکرت
به نام خالق هدایتگر
سلام محمد عزیز
تحسینت میکنم که در این کامنت تقریبا مختصر و مفید درک فوقالعادهای از قوانین را توضیح دادی و بااین مثال هوشمندانه که از پر بودن حافظه گوشی زدی خیلی خوب اصل مطلب بیان کردی
((فهمیدم باید هر از گاهی مثل حافظه گوشی و لب تاپ هر از چندگاهی باید نگاهی به باورهای محد.ود کننده و ذهنیت منفی خودمون بکنیم و پاک کردن اونا و جایگزین کردن باورهای صحیح و مثبت مسیر جدیدی رو تو زندگیم باز کنیم … کمی بیشتر فکر کنیم … کمی بیشتر جستجو کنیم … موفقیت همین نزدیکیست…))
سپاس سید محمد عزیز
سلام دوست عزیز
چقدر مثالتون فوق العاده بود . میشه این مثال هم زد که زمانی که شارژ گوشی داره تموم میشه و هی نور گوشی کم و کمتر میشه . ما آدمها هم شارژمون از امید حال خوب و خدا کم میشه و باید بهش انرژی برسونیم و نزاریم به ته خط برسه . من وقتی داره شارژم تموم میشه میرم قدم میزنم حتی بزور هم که شده میرم بیرون .مثل امروز صبح که قدم زدن تو کوچه های نزدیک خونمون و دیدن درختها و ریختن برگها و آسمون و ابرهای قشنگ شارژم کرد . و شکرگزاری و سپاس از خدا . اینجور موقعها باید در طول روز خودمو شارژ کنم . مثل خطی میشم که هی بالا و پایین میره باید انقدر حال خوب بده که اون بالا بمونه .
امید که هممون بتونیم به حال خوب ۹۹درصدی برسیم . چون بقول استاد ما صفر و صد نیستیم ☺️
چقدرررررر خوب بود بعد وقتیکه هم شارژ شدی خودتو بمباران کنی پر از افکار مثبت با احساس خوب تا باورهای خوب جایگزین باور های غلط بشه
یعنی روش پر کردن باورهای خوب و صحیح به ذهن تو حال خوب و احساس خوب جوابه
که شما یه راهکار خوبی دادین
برای رسیدن به حال و احساس خوب با قدم زدن دیدن زیبایی ها و بعدش شروع کنی به دادن خوراک مثبت به ذهن
سلام دوست عزیزم مثال خیلی جالبی زدی سپاسگزارم سلامت و شاد و ثروتمند پاشید
سلام دوست خوبم محمدجان
بسیااااار مثال زیبایی ووملموس همه بود که براحتی میتونیم درکش کنیم چیزی که هر روز داریم ازش استفاده میکنیم میبینیم حافظه گوشی پر بشه چه ضدحالی میخوریم حالا حافظه این ابر کامپیوتری که حافظه نامحدود داره رو اینقد از فایل های هرز پر میکنیم که جا واسه فایلهای خوب و مثبتی که باعث رشد و پیشرفت ما میشه نیست ببین ما دیگه چه عجایب خلقه ای هستیم حافظه نامحدود و از فایلهای هرز پر میکنیم بدون ترمز جلو میریم وقتی به موانع میخوریم داد و فریاد میکنیم یقه خدا و مبلغین توحیدی رو میگیریم میگیم بروباباااا همه اینا کشک دروغه خدا چیه خدا مال تو کتاباست و ازین حرفا دیگه نمیایم یخورده یخورده ارن فایلهای هرز وپاک کنیم بعد ببینیم چه حقیقتی پشت این کیهان زیبا هست که با کمترین جا براش وا کردن چه انقلابی به پا میکنه واااااای خدااااااا شکرت بابت این پیام و شکر بایت این سایت و شکررررر بابت این استاد جاناااااان که عاشقشمممم هر روز بیشتر از دیروز که چقد داره واسه هدایت ما وقت میزاره چقد عاشق ماست چقد عاشق کارشه چقد عاشق سایتشه و مهمتراز همه چقد عاشق خداشه که اینطوری داره واسش جانفشانی میکنه و واسه بندگان خداش انرژی میزاره اونم چه انرژی عالیییییی
محمدجان برای نوری که برامون فرستادی با این مثال ساده ولی عالیییییی ممنونم ازت دوست دوست داشتنی
چقد ما اینجا همدیگرو عاشقانه دوست داریم بهترین حسه که اینحا هستم خدایااااااااا شکرررررررت
سلام محمد جان
ازت بسیار ممنونم بابت این مطلب قشنگ و زیبات
خیلی دوست داشتم این نگاه رو و اینکه اولین کامنتی که دارم توی سایت مینویسم برای دیدگاه شما هست امیدوارم شروع خوبی باشه برای من و در کنار شما دوستان جدید بتونم پیشرفت کنم
سلام دوست عزیز و هم فرکانسی 😊 ممنون و سپاسگزارم بابث مثال ملموسی که زدین 🙏🏽🙏🏽🙏🏽
در پناه خداوند باشید
ممنون دوست عزیز خیلی زیبا فرمودید دقیقا همینطوره من هم تازه شروع کردم به پاک کردن تمام افکار منفی و نامناسبی که باعث میشد همیشه عصبانی ،پرخاشگر باشم یک دو روزی میشه ولی بخدا اصلا باورم نمیشه که اینقدر خوب شدم صبرم بیشتر شده خیلی عالیه این که هر روز به خودمان نگاه کنیم و یک یک باور های نادرست و منفی مان که مانع دوست داشتن خودمان ،مانع موفقیت مان میشود را از خودمان دور کنیم
سلام بر شما دوست خوبم جناب آقای بابایی عزیز از خواندن مطالب جالب شما لذت بردم خوشحالم. که در جمع همین چنین خانواده بی هستم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
الهی به امید تو
سلام دوست عزیزم. امیدوارم هرجا که هستی شاد باشی و در پناه خداوند در مسیر اهدافت باشی
مثالت خیلی زیبا بود. وقتی حافظه گوشیمون پر باشه هیچ کاری ازمون بر نمیاد که بخوایم چیز جدیدی رو بریزیم رو گوشیمون. باید پاکش کنیم
اما سوال اینه که چطوری این این حافظه رو پاک کنیم
به قول خودت اول باید بگردیم و سوال کنیم که چه چیز های اشتباهی تو ذهنمون هست که اشتباهه
به نظرم تضادهایی که هر روز بهشون بر میخوریم نعمتی هستند که خداوند به ما داده تا متوجه بشیم کجای کار رو داریم اشتباه میریم و چه برنامه اشتباهی رو نصب کردیم که حالا داره فاض رو میگیره و نمیزاره برنامه جدید رو نصب کنیم
وقتی اون ها رو پیدا کردیم باید بپرسیم که اون دیدگاه یا برنامه ای که نصب کردیم کمکمون میکنه یا نه؟
اگه دیدیم بدردمون نمیخوره باید با سوالات و برنامه ریزی که میکنیم شروع کنیم به پاک کردن و فضا رو خالی کنیم تا برنامه های جدید رو جایگزین کنیم
دیدی بعضی از برنامه ها رو از سورس های اشتباه نصب میکنیم باعث میشه شارژ گوشیمون زود تموم بشه؟
اون برنامه ها همون برنامه های ذهنی که انرژی ما رو میگیرن. چون از منبع خداوند گرفته نشدن و نصب نشدن. باید اون ها رو پاک کنیم و بیایم از مسیر درست شروع به نصب کنیم.
اون وقت هم زندگی اروم تر و رون تر کار میکنن و هم همیشه سرشار از انرژی مثبت هستیم.
دوست عزیزم امروز کامنت تو درب های جدید از نعمت ها و باورهای خدایی رو به روی من باز کرد.
ازت ممنونم
برای بهترین ها رو ارزو میکنم و منتظر خوندن نتیجه های بی نظیرت هستم
خدایا شکرت
سلام آقای بابایی عزیزکامنت زیباتون روخوندم وتشکرمیکنم بابت این نوشته ی زیبا وقابل لمس
سلام.سید محمد بابائی
بسیار عالی گفتین ممنون از شما ک بیاد آوردن همچین دیدگاهی رو
خداروهزاران بار شکر
الله یارو یاور همه ما باشه
ثروت،سعادت، خوشبختی ،نصیب همه دوستان گلم
بنام خداوند یکتا وبی همتا
سلام خدمت شما دوست عزیزم سید محمد بابایی
امیدوارم که همیشه حال دل تان خوش باشد و در مدار این چنین آگاهی های ناب باشید
ممنون شما هستم با این کامنت زیبا و این مثال خلی زیبا
چقدر این مثال شما قشنگ و جذاب بود
چقدر خوب می شود روی این گونه موارد ها در زندگی مون تأمل داشته باشیم
این نگاه زیبا و توحیدی شما را تحسین می کنم
امیدوارم که همیشه چرخ زندگی تان زیبا و قشنگ بی چرخد
در پناه الله شاد و سلامت باشید دوست عزیز و گرامی ام