مفهوم عملی ایمان به غیب - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

395 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استادان نازنینم و دوستان گلم

    مریم بانوی عزیزم واقعا شایسته ای عاشقتم وازت سپاسگذارم عزیزدلم بابت این فایل های ارزشمند و تدوین قانون افرینش

    الان من دوروزه دارم جلسه اول بخش اول روگوش میدم اصل خارپشتی هم اونجا گفته شده بعد خیلی فکر ها سراغم اومدن که خب استادچه اصلیو داره تکرار می‌کنه که اینقدر در تمام جنبه های زندگیش اسان شده بر اسانی ها و وقتی من دوره احساس لیاقت جلسه 2و4 و دوره ثروت 3جلسه دو و جلسه 6قانون سلامتی رو گوش میکردم وگام هایی که تا الان اومدم یک اصل همیشه تکرار شده اونم توحیده اگه شما میگید توجه بر نکات مثبت دیگران یعنی دیدن خداوند در دیگران وقتی میگید سپاسگذاری از داشته ها یعنی دیدن خداوند در زندگیم وقتی میگید به شرایط طوری نگاه کن که بهت احساس خوب بده یعنی دیدن خداوند در لحظه هات وقتی میگید خودت خالقی یعنی حساب کردن روی خدا پس اصل همه دوره های شما فقط توحیده و وقتی شما از توحید میگید چنان قلبم ارام میشه که فقط دلم میخواد همین اصل رو بارها بشنوم استاد شما یک اصل رو از تمام زاویه ها به ما آموزش میدید تا اونقدر تکرار بشه تا پایه های زندگی ماهم بر این اصل بنا بشه

    از خداوند می‌خوام همیشه تواین مسیر منو ثابت قدم کنه واقعا الان معنی زندگی رو متوجه میشم استاد وقتی توی جلسه اول گفتید که همین امشب منتظر نتایج باشید واقعا برای من اتفاق افتاد و همین مسیر رو ادامه خواهم داد به امید الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    خداوندا تو خود هدایتم کن من محتاج توام که اگر هدایتم نکنی و بیدارم نکنی غرق میشوم

    خداوندا دستانم بگیر و بلندم کن و از عشق خود به من بچشان که تنها عشق تو میتواند سیرابم کند

    سلام به همه عزیزان

    موقع گذاشتن این فایل من در سفر بودم سفری که که قرار بود حداقل یک هفته باشه اما سه روزه تمام شد.

    از خداوند طلب هدایت کردم و مطمئن بودم که به من میگوید و کارها رو سپردم دست خودش و ایده ای نداشتم

    من به جاده زدم و حدود 1700 کیلومتر رفتم تا خواسته ای که داشتم رو ببینم و تجربه کنم

    در مسیر زیبایی ها رفتم و دیدم و بازهم جلوتر رفتم و رسیدم به شهر های زیبا و موردعلاقه و فکر میکردم خیلی برام جالب باشه و رسیدم و فهمیدم نه اصلا برام جالب نبود و اصلا فرکانس ها با من یکی نبود و چیزی که قبلا برام خیلی جذاب بود الان دیگه اصلا برام جالب نبود و حس خوبی ازش نگرفتم و قلبم میگه اینجا جوی تو نیست.

    توی این سفر که با همین حرکت کردن اتفاق افتاد از لحاظ فکری و باوری منو خیلی دگرگون کرد و باعث شد خودمو بهتر بشناسم و هم خواسته مو بفهم و اینکه منو چندین پله رشد داشت و همینجور خیلی اگاهی ها بهش رسیدم و با وجودم درکش کردم. خداروشکر من اگر حرکن نمیکردم هیچ وقت این درک رو بدست می اوردم.

    لطف بیکران خداوند شامل حال ماست که به این مسیر زیبا هدایت شدیم . خیلی ها نمیدونن ولی از بدجایی دارن میخورن و دور خودشون میچرخن که به منم ربطی نداره . حتا خانواده درج یک تا برسه به جامعه .

    وقتی در زندگی به تضاد ی برمیخوریم خومون رو بهتر میشناسیم. شاید برای ما این مسیر دیگه و صحبت ها طبیعی باشه اما وقتی با طرز فکرها و رویدادها برمیخوریم میفهمیم در چه جایگاهی هستیم و چه موهبتی خداوند به ما داده که قدرش رو نمیدونیم

    خداروشکر بسیار راضیم و با قدرت میچسبم به همین مسیر و ولش نمیکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 656 روز

      باسلام دوست عزیز

      واقعا چقد درسته حرف شما

      که حتی خانواده درجه یک دارن ازبد جایی میخورن ودور خودشون میچرخن چ برسه ب جامعه و ب ما هم ربطی نداره اصلا

      شاید من آخرین نفری باشم وقتی اتفاقی میفته خبر بهم میرسه وهرچی خبر باشه با دید قانون بهش نگاه میکنم همش از باور کمبود هستش یا کمبود عزت نفس یا باور کمبود روابط خوب یا کمبود نعمتها وثروت یا کمبود سلامتی وانرژی هستش

      بعد میگم من هم ب تضاد میخورم اما خداروشکر توی اولین تضاد ها میفهمم اهاااا پس من باید خلاف این راتجربه کنم چجوری پس من نباید مثل این آدم فکر کنم وبرعکس این آدم عمل کنم اگر میخام نتایجم متفاوت باشه

      با اولین کسالتها یا کم شدن ورودی مالیم یا اولین بحثها میفهمم من از مسیر خارج شدم سریع خدا بهم گوشزد کرده دراین 3سال خداروشکر تمام تلاشمو کردم سریع ذهنم رو دوباره کنترل کنم

      سریع دستم رو از آتیش دور کنم وگرنه میسوزم

      واین اهرم رنج و لذت بهم خیلی کمک کرده اگه ب افکار نامناسب ارتباط با افراد نامناسب ادامه بدم باید منتظر اتفاقات ناخاسته باشم ذهنم آلارم میده ک ترس منو گرفته و میگم خدایا ب تو پناه میبرم فقط آرامم کن تو فکر هیچی نیستم اون روزها جز آرامش بعد که دوسه روز آرام شدم دوباره میگم آرام‌تر وشادتر باز شادتر میشم دوهفته بگذره قشنگ میبینم جنس اتفاقات تغییر کرده حتی پول روابط بهتری رو دارم میبینم سرحالترم

      میفهمم دوباره قشنگ توی جاده جنگلی صاف هستم ک فقط باید گوش بدم ب الهاماتم وبرم جلو

      سپاسگذارم ک نوشته شما باعث شد دوباره قانون برام مرور بشه

      درپناه الله یکتا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید عزیزم که عاشقتونممممم من

    نمیدونین چقد دوستون دارم

    و اینکه اوله صبح بعد از فت برنینگ صبحگاهی پیاده روی منظورمه در خیابان فرشته ی تهران

    و اون حس شادابی و نشاط بعدش

    اون حال خوبه این عکس استاد و مریم جون رو دیدن چقد چسبید بهم و دقیقا همزمان شد با فایل جلسه پانزدهم روانشناسی ثروت 3که همین موضوع ایمان به غیب رو استاد برامون مطرح کردن خدایاشکرت و همه ی اینها نشونه ی در مدار درست بودن من هست و چقد از این بابت خداراشاکرم

    عاشقتونم

    فعلا

    روی ماهتون رو میبوسم

    در پناه الله یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      ربابه و محمد و سام گفته:
      مدت عضویت: 1637 روز

      سلام به ارمغان زیبا و دوست داشتنی همفرکانسی عزیزم

      از خواندن جمله اول کامنتتون { اینکه اوله صبح بعد از فت برنینگ صبحگاهی پیاده روی منظورمه در خیابان فرشته ی تهران} خیلی لذت بردم .من عاشق شهرک غرب تهران و مخصوصا خیابان فرشته و قدم زدن درآن هستم و وقتی با کامنت شما روبرو شدم انگار خدا برام دلیل محکمی آورد نگران نباش تو به همین زودی به زندگی در اون منطقه زیبا هدایت میشی .

      خیلی خیلی تبریک میگم که روی روانشناسی ثروت کارمیکنید و این همزمانیها در تمریناتتون ایجاد شده و این نشانه ی بزرگیه که تو اون قسمت باید بمونی و خیلی خیلی اونجا را تمرین و گوش کنی و عمل کنی.(من هم هرروز در ستاره قطبیم از خدا میخوام که دوره های روانشناسی ثروت 1و 2و 3 را روزیم کنه و من این 3 تا دوره ارزشمند را هم بگیرم و از آگاهیهاش استفاده کنم .البته دوره های ارزشمند دیگه استاد را دارم کارمیکنم انگار باید دوره های دیگه را کارکنم و رشد کنم بعد این دوره ها را تهیه کنم).

      اسم زیبایی هم دارید ارمغان .بخاطر اسم زیبایی که خداوند براتون انتخاب کرده هم سپاسگزار باشید.

      خیلی خیلی دوستون دارم و امیدوارم روزی از نزدیک ببینمتون.

      روزی شاد و سرشار از خبرهای خوب و اتفاقات شفگت انگیز داشته باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مبین هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    واقعا دیدن دریم بورد استاد خیلی الهام بخش بود برام و یه لایه روی باورهای قدرتمندکننده من در مورد شدنی بودن تحقق خواسته ها اضافه کرد….

    این از بزرگترین نعماتی است که خداوند به ما عطا کرده است که بتونیم چند تا عکس رو به واقعیت زندگی مون تبدیل کنیم. و این قدرت خلق زندگیست که خدا به ما عطا کرده و همه ما می تونیم به اندازه ای که باورش می کنیم ازش استفاده کنیم. و این عکس ها با همین باور که من میتونم زندگی خودمو اونجور که میخوام خلق کنم، خلق شده اند. و البته که این باور در کنار یک سری باورهای خوب دیگه قرار گرفته شده و این باورها باعث الهام شدن یک سری ایده های عملی به استاد شده و با انجام این ایده ها توسط ایشون نتایجی به این بزرگی در مسیری به گفته خودشون آسان و لذت بخش خلق شده….

    امیدوارم همه مون بتونیم در عمل نشون بدیم که خودمون خالق زندگی خودمون هستیم ….

    در پناه خدا باشید..‌‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  5. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلاااام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان

    مریم جان من از شما سپاسگزارم که اینقدر عمیق میشین توی جلسات و دوره ها و فایل های دانلودی و پروژه ورمیدارین و برای رشد خودتون و ما متعهد میشین

    دیشب کامنت یکی از دوستان رو توی دوره سلامتی جلسه 11 میخوندم که میگفتن فرق بچه های سایت با استاد توی کنترل ذهنه که استاد اینقدر خوب نتیجه گرفته من اومدم اینجوری تعبیر کردم که دقیقا درسته استاد کوچکترین نتایج رو میبینه و بابتش سپاسگزاره ولی ما نه شرک داریم و یادمون میره و دنبال نتایج بزرگ تریم و کنترل ذهن نداریم و اجازه میدیم ذهنمون بره روی ناخواسته در صورتی که استاد اینقدر آگاهانه ذهنشو کنترل کرده که شده جزئی از وجودش

    امروز که این فایل رو گذاشتین من داشتم جلسه 12 دوره سلامتی رو مرور میکردم که استپ زدم بیام این فایل رو تمرکزی ببینم

    دقیقه 20 فایل استپ زدم که بیام حسمو بگم

    مریم جانم شما هم مثل استاد دقیقا با فرکانس های یکسان

    فرق ما هم با شما در اینه که شما بعد این همه سال کلی عمیق میشید توی آگاهی ها و جایگاه خودتون رو پیدا میکنید و رشد میدید

    باید هم نتایجتون این باشه

    پاشنه آشیل ما همینه

    توی عمیق شدن تمرینات و آگاهی ها و درس ها و عمل کردن به اونها . عمل به دانسته ها

    گوش دادن به همین 20 دقیقه از فایل منو رسوند به تصمیمی که خودم رو بزارم وسط و بررسی کنم و دوباره اگاهانه خواسته ها و درخواست هام رو مرور کنم و پی ریشه یابی باشم و ترمزها رو بردارم

    با گوش دادن به این فایل فهمیدم من فقط میخوام طبق برنامه دوره هایی که خریدم رو یکی پس از دیگری گوش بدم و نت برداری کنم و برم سراغ بعدی و این دیدگاه جالبی نیست چون توش احساس عجله و نگرانیه

    دیدگاه درست که بهم احساس خوبی میده اینه که من هر دوره ای که دارم چه اونایی که قبلا خریدم چه دوره هایی که به تازگی خریدم برام مثل گنج هست و باید با تمام وجود از ارزش هاش استفاده کنم و این باعث میشه دیگه احساس عجله بهم دست نده و با عشق دوره هامو دنبال کنم و از مرز محدودیت ها بگذرم و تمریناتش رو با عشق انجام بدم ، متعهدانه با تمرکز صد و هر لحظه اگاهانه رو خودم کار کنم

    خداروشکر که این آگاهی رو توسط حرف مریم جان که گفتن یه جلسه رو شاید نیاز باشه 10 روز توش بمونی تا بتونی درکش کنی و بهش عمل کنی

    واقعااااا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  6. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1499 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته اولین بانو در سایت توحیدی و سلام خدمت همه دوستان هم فرکانسیم.

    دوره قانون افرینش انشالله بعد دورازه قدم میخرم ولی دوازده قدم هم بی نظیره در تمام جنبه ها من نتایج عالی دارم

    جلسات قرانی استاد عزیزم در دوازده قدم در مورد اصل درک قران اسان است و باید به اصل بپردازم و از حاشیه ها دوری

    کنم انقدر قانون خداوند اسونه که ما بهش توجه نداریم همش فکر میکنم یک چیز سخت و نشدنی است ولی خداوند

    قوانین را اسون کرده در کتاب مقدس قران قوانین جهان را گفته ولی ما خلاف قوانین عمل کردیم و نتایج فرکانسهای

    خودمون به خودمون برگشت و میگم چی شد چرا تغییری صورت نگرفت

    مثل ایت میمونه که من برم استاد بگیرم برای مهارت بیشتر از حالا ورزش خودم کاراته استادم بیاد بگه تکنیک ها و

    فن ها را بهم بگه منم فقط نگاه کنم و به به کنم و دیگه اونها را تمرین نکنم خوب رشدی به وجود نمیاد دیگه چون

    فقط گوش دادم ننوشتم تکرار نکردم تو عمل ازش استفاده نکردم همش اگاهی روی اگاهی جمع کردم و نتیجه نمیاد

    بعد شاکس هم میشم چرا نشد و فلان و بهمان ولی واقعیت داستان ما انسانها در زمین اینه ما خالقیم با فرکانسها داریم

    ارسال فرکانس به جهان انجام میشه و نتایج هم میاد و اگر عمل نکنم مثل ادمی که دکتر میره نسخه دکتر را بخونه

    و گریه کنه بگه خوبم کن نه هیچ اتقاقی نمیفته وقتی من به نسخه عمل نکنم فقط ما به ایده هایی که بعد از ساختن

    باورهامون الهام میشه عمل کنم نتیجه میاد حواسم به احساسم باشه چون نشانگرش که ایا در مسیر درست هستم یا نه

    همین احساس ماست که میتونیم بفهمیم کجای کاریم اگر احساس بد هست دارم به چیزی فکر میکنم که نمیخام تو زندگیم

    باشه در واقع دارم به کمبود اون تضاد فکر میکنم و حالمم بدتر میشه من باید بیام اعراض کنم از اتفاقاتی که افتاده دوری

    کنم بهشون توجه نکنم و فقط به چیزهایی که دوست دارم به خواسته هام توجه کنم که نشونگرش اینه که احساسم عالیه

    مثل بچه ها که همیشه شادن به این خاطر که فقط به چیزهایی که میخان فکر میکنن دلیل شادی بچه ها همینه باید

    مثل بچه ها باشم و فقط بخام به خواسته هام توجه کنم حرف بزنم از چیزی که دوست ندارم حرف نزنم اعراض کنم ازش

    خدایا منو به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به انها نعمت دادی نه راه کسانی که بر انها غضب کردی و نه راه گمراهان

    خدایا هر انچه که دارم از ان توست من از خودم هیچ ندارم همه از لطف و مرحمت توست به هر خیری که ازت به من برسه محتاجم نیازمندم

    الهی شکرت تا کامنت دیگه همه شما را به خدای بزرگ میسپرم

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  7. -
    امیرحسین بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    سلام و عرض ادب

    آرزوی حال خوب براتون دارم

    این متن فقط و فقط سپاسگزاری من از خانوم شایسته‌ست

    بقول قران و اون قسمهای 7گانه ای که میخوره تا یه چیزیو به پیامبر و مردمانش منطقی کنه منم به همون ها قسم میخورم شما الحق و والانصاف شایستگی یه تشکر ویژه دارید

    خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت وجود نازنینی مثل شما

    این فایل رو یکبار دیدم و با اینکه خیلی از ادیت و تدوین ویدیو مهارتی ندارم و اطلاعاتم خیلی کمه اما همون اول متوجه شدم که بابا چقدر شما خفنید چقدر شما خوبید چقدر عشق و علاقه میخواست این فایل تدوینش ، خانوم شایسته ، شما شایستگی سپاسگذاری از طرف الله رو هم دارید.

    همون سلامی که خدا به بندگان صابرش‌میده

    دم شما به اندازه سماور ذغالی که توش پره ذغاله گرم

    من آرزوم بود دریم بردی که استاد قدم دوم میگفت رو ببینم که شما به جمع کثیر خواسته های ما هدایت شدید و اینکارو با عشق انجام دادید

    خدارو شکر برای وجود شما

    بقول ما قمی ها : نَمدونی شوطو شد حالم

    دمتون گرم که اینقدر شایسته هستید هم برای ما هم برای استاد و هم در درجه اول برای بندگی خدا

    درپناه خدا هرروزتون بهتر از امروزتون باشه

    سپاسگزارم بینهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  8. -
    آرزو ملک فر گفته:
    مدت عضویت: 1411 روز

    استاد امروز اول صبح که بیدار شدم یه حسی بهم گفت برو بنر سایت رو چک کن انگار میدونستم امروز فایل جدید میذارید:)

    چی بگم استاد نمیدونید چه انرژی ای بهم دادید بااین فایل، مو به تنم سیخ شد وقتی دریم بوردتون رو دیدم اصن چنان ایمانی در قلبم ایجاد شد که خدا میدونه فقط گفتم حلالت باشه مرد… خداروصدهزاربار گفتم شکررررر بخاطر این قوانین بدون تغییر جهانت.. جهانی که ما لیاقتشو داشتیم اومدیم، داریم زندگیش میکنیم، این فرصتی که بهمون داده شده که عششششق کنیم و لذت ببریم از خالق بودنمون…انگار نیازه امرووووز من دیدن همین صحنه ها بود قطعا میدونید چی میگم… استاد ممنونم ازتون، خانم شایسته؟عشقی عشق. عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  9. -
    سیما کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    بِسْمِ ﭐللَّهِ ﭐلرَّحْمَـٰنِ ﭐلرَّحِیمِ ﴿1﴾

    جزء01- (حمد1)-بنام خدائی که هم رحمتی عام دارد و هم رحمتی خاص به نیکان.

    ﭐلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ﭐلْعَالَمِینَ ﴿2﴾

    (حمد2)-ستایش مر خدا را که مالک و مدبر همه عوالم است .

    ﭐلرَّحْمَـٰنِ ﭐلرَّحِیمِ ﴿3﴾

    (حمد3)-هم رحمتی عام دارد و هم رحمتی خاص به نیکان .

    مَالِکِ یوْمِ ﭐلدِّینِ ﴿4﴾

    (حمد4)-خدائی که مالکیت علی الاطلاقش در روز جزا برای همه مکشوف میشود.

    إِیاکَ نَعْبُدُ وإِیاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

    (حمد5)- تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری می‏طلبیم .

    ﭐهْدِنَا ﭐلصِّرَاطَ ﭐلْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾

    (حمد6)-ما را بسوی صراط مستقیم هدایت فرما .

    صِرَاطَ ﭐلَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ ﭐلْمَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا ﭐلضَّالِّینَ ﴿7﴾

    (حمد7)-صراط آنانکه برایشان انعام فرمودی . نه آنانکه برایشان غضب کردی . و نه گمراهان .

    ==========================

    سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همه‌ی دوستان عزیزم

    چقدر این فایل درک من رو از درخواست کردن تغییر داد

    همیشه فکر میکردم خدا که ازدل من آگاه هست، خواسته هام رو میدونه اگر بخواد میده اگر نخواد نه

    الان متوجه شدم اصلا این چنین نیست، من باید خواسته هام رو واضح مشخص کنم و بعد در جهت رسیدن به اونها، باورهای مناسب داشته باشم

    استاد تا شما گفتید 107 خواسته رو بنویسید

    ذهن گفتم:إااااا چه خبره

    جرأت نوشتن رو نداشتم

    میترسیدم، چون نوشتم پنت هاوس میخوام، دیگه باغ رو اضافش نکنم که همون اولی هم بهم نمیده

    انگار از یک شخص خسیس درخواست داشتم

    کم و با احتیاط

    اما همین که گفتید نه به شرایط فعلی خودتون کاری داشته باشید و نه به راه رسیدنش

    کمی دلم آروم گرفت و تونستم ادامه بدم

    انشاالله که در آینده ای نزدیک همه ی ما،همانند شما استاد عزیزم، دریم بوردمون رو زندگی کنیم.

    انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.

    دوستدار شما :سیما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  10. -
    مینو خلیلیان گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    سلااااام از یک روز فوق العده عالی.. از یک فرصت دوباره برای تجربه یک روز دیگه از این زندگی شگفت انگیز…

    سلام به استاد عزیزم… به خانم شایسته مهربان و بخشنده عزیزم..

    من همیشه در برابر نوشتن کامنت مقاومتهای شدیدی دارم.. بارها خواستم بنویسم اما ننوشتم.. اما امروز بلافاصله شروع کردم…

    و میخوام در مورد اتفاقی که دو هفته پیش واسم رخ داد بگم که نشانه واضحی بود در مورد موضوع مهمی که استاد عزیزم مطرح کردن…

    “نزدیک بودن خداوند”

    من چندماهیست که بعد از معجزه ایی که واسم رخ داد و بصورت واضح قوانین رو توی زندگیم درک کردم.. تصمیم گرفتم به قول استاد جهاد اکبر به راه بندازم و شروع کنم و تا آخر عمرم به این مسیر ادامه بدم و تمام خواسته هام رو تجربه کنم و تمام فرصتها و روزهای قشنگی که خدا در اختیارم قرار میده رو قدردان باشم و به بهترین شکل ازشون استفاده کنم..

    پس خیلی برنامه ریزی شده و آگاهانه هر روز شروع کردم به زندگی..

    من حدود یکسال بیشتره که هر دو سه ماه یکبار دوره کشف قوانین رو کار میکنم انجام میدم دوباره برمیگردم از اول..

    این دوره کلی به رشد من کمک کرده.. هر بار انجام دادنش منو یه مدار بالاتر میبره…

    در کنارش دوره عزت نفس واااای من دیوانه ای ن دورم.. چقدر زندگی بعد از این دوره واسم قشنگتر شد..

    باعث شد چه کارهایی رو انجام بدم که سالها پشت گوش مینداختم و چقدر رهاتر زندگی کنم.. چقدر ترسام کمرنگتر بشه…چقدر کمالگراییم کمتر بشه… البته هنوز اوله راهم و با خودم عهد بستم تا آخر عمرم باید وقت با کیفتی از کل روزم رو برای انجام این تمرینات بزارم…

    کار  روی این دوره ها باعث شد من بعد از چند سال تنهایی از خونه بیرون بزنم و پیاده روی کنم.. منی که همیشه منتظر بودم یک نفر همراهم باشه تا اینکارو انجام بدم..

    الان حدود یک ماهه که هر روز با شوق تنهایی میرم پیاده روی و چقدر اون یک ساعت پیاده روی برای من مقدس شده چون هم باعث لاغر شدنم شده هم یه تایم فوق العادست که با خدا کلی حرف میزنم…و هم چقدر جاهای جدید توی این محله جدید پیدا کردم و چقدر هر روز شاهد زیبایی ها هستم…اون هم توی این هوای بینظیر پاییزی…

    دوره عزت نفس باعث شد کارهای عقب افناده زیادی رو انجام بدم و پا روی ترسهام بزارم.. مثل دندانپزشکی… یکی از بزرگترین چالشها بود برا من…

    یه اتفاق دیگه ایی که افتاد باعث شد بیشتر خودمو دوست داشته باشم.. و یدون ترس از قضاوت دیگران… با ادمهایی که ارزش من رو نمیدونن جوری رفتار کنم که حد خودشون رو بدونن… و دیگه به ادمها احترام بیش از حد نزارم که باعث بشه به خودم احساس بدی داشته باشم… اینقدر توی رفتارهام تغییرات عالی ایجاد شده و اینقدر اتفاقات اطرافم تغییر کرده که واقعا احساس میکنم روی ابرها هستم…

    کلی با خودم محترمانه رفتار میکنم و از کلمات درست استفاده میکنم سرزنش کردن اصلا نداریم.. فقط و فقط احساس خوب و از اشتباهاتم سعی میکنم درس بگیرم و براحتی خودمو میبخشم…

    اینقدر رابطم با خداوند نزدیک و عالی شده.. اینقدر سریع و صریح هدایتها و الهاماتش رو دریافت میکنم که واقعا در این لحظه به احساس بی نیازی به هرکس و هرچیزی بغیر از خدا رسیدم..

    به معنای واقعی استقلال رو در تمام جنبه ها دارم تجربه میکنم..

    من حدود دو سال و نیم هست که،از اهواز به تهران مهاجرت کردم.. هیچ کسی رو اینجا ندارم… نه دوستی نه خانواده با هیچ کس ارتباط ندارم..من و همسرم تنها هستیم که الان چند ماهی هست بخاطر شغل جدید ایشون من اکثرا تنهای تنها هستم.. و چقدر این تنها بودن به رشدم کمک کرده…

    و چقدر احساس خوشبختی میکنم…

    چقدر اعتماد بنفسم در انجام کارها بیشتر شده… و تنهایی خیلی کارها رو انجام میدم… وابستگیهام به شدت کم شدن….

    و تمام تلاشمو دارم میکنم که کلا هیچ وابستگی نباشه…

    کلی اتفاقت دیگه هم رخ داده مثل دوبرابر شدن درامدمون توی چند ماه گذشته جابه جایی خونه به یک منطقه با کیفیت تر با همسایگانی عالی… خونه ایی تمیز تر… نوتر… و…

    و از همه مهمتر کسب مهارت فوق العاده در حرفه مورد علاقم و ساخت محصولاتم و کالکشنم و نزدیک شدن به هدف بلند مدتی که از پارسال با شروع دوره کشف قوانین در مسیرش قرار گرفتم..

    و اما بریم سراع داستانی که گفتم بخاطرش اومدم کامنت بزارم..

    “نزدیک بودن خدا”

    من در راستای این تغییرات…

    یک ماهه که شروع کردم به هر روز قران خوندن…

    و این قران خوندن به تنهای کلی باورهای من رو قوی کرد.. کلی ایمانمو به خدا قوی کرد.. کلی اعتماد بنفس بهم داد.. کلی احساس لیاقتمو بالا برده…

    از طریق قران بارها هدایت شدم.. کلی همزمانی رخ داده و کلی پیغام دریافت کردم…

    یکی از این پیغامها این بود که…

    یک روز خواهرم تماس گرفت و شروع کرو به شکایت از شوهرش و اتفاقات نادلخواهش..‌ و مقصر دونستن دیگران و…

    طبق معمول در جوابش گفتم من کاملا درکت میکنم و میدونم توی این شرایط سخته کنترل ذهن ولی یادت باشه تو پارسال تو همین شرایط نابه سامان از سپاسگزاری و توجه به داشته هات کلی نتایج خوب گرفتی کلی اتفاقات قشنگ واست رخ داد..

    از درامد صفر به درامد ماهی بیست ملیون تومان رسیدی.. مسیر باز هم همونه… بهتره دوباره داشته هاتو ببینی و سپاسگزار باشی.. بری قران بخونی و از خدا هدایت بخوای تا کمکت کنه… چون هیچ کس بغیر از خودت و خدا نمیتونه واست کاری کنه… هرچقدر برای من شکایت کنی چیزی تغییر نمیکنه…

    بعد از قطع شدن تماسمون..

    یه حسی منو کشوند پای قران…

    بهم میگفت برو همین الان قرانو باز کن و بخون..

    من از وسطای قران شروع کرده بودم و به ترتیب سوره ها رو یکی بعد از دیگری میخوندم..

    اون روز باید سوره مجادله رو میخوندم…

    قران رو باز کردم..

    سوره مجادله رو باز کردم..

    “بسم الله الرحمن الرحیم”

    با خوندن اولین آیه خشکم زد…

    موهای تنم سیخ شد…

    واقعا بدنم میلرزید..

    احساس عجیبی بود…

    آیه این بود:

    قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِی تُجَٰدِلُکَ فِی زَوۡجِهَا وَتَشۡتَکِیٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ یَسۡمَعُ تَحَاوُرَکُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٌ(1)

    خداوند سخن زنى را که دربارۀ شوهرش به تو مراجعه کرده بود و به خداوند شکایت مى‌کرد شنید (و  تقاضاى او را اجابت کرد)؛ خداوند گفتگوى شما را با هم (و اصرار آن زن را دربارۀ حل مشکلش) مى‌شنید؛ و خداوند شنوا و  بیناست

    (1)

    وااااای توی شک بودم…

    با خودم گفتم خدای من تو تمام مدت کنار ما بودی… داشتی حرفای ما رو میشنیدی..‌ اینقدر واضح واسم پیغام گذاشتی..

    سریعا زنگ زدم به خواهرم..

    داستان رو تعریف کردم…

    آیه رو واسش فرستادم و خوندش…

    پشت تلفن فقط صدای گریه هاش رو میشنیدم… خیلی فضای احساسی بود…

    گفت بعد از اینکه باهات تماسمو قطع کردم رفتم برای خدا نوشتم و خواستمو گفتم بهش… و حالا بلافاصله تو زنگ زدی و این آیه…

    خارج از اینکه خدا برای خواهرم پیغام فرستاد که خواشته ات اجابت شد و این “سریع الپاسخ” بودت خدا رو نشون میده…

    یه پیغام بزرگ برای من داشت…نزدیک بودنش..

    هم به من هم به اون..

    از اون روز با تمام وجودم احساس میکنم خدا همش نزدیکمه…

    همه کارهامو میبینه… همه رفتارهامو میبینه.. همش سعی میکنم بنده خوبی باشم.. سپاسگزار باشم.. و از همه داشته هام به پاس قدردانی از خدا بهترین استفاده رو کنم و ِلذت ببرم..

    این روزها حتی دوباره عاشق همسرم شدم..

    هر روز بابت وجودش توی زندگیم سپسگزارترم..

    هر روز زندگیمو قشنگتر میبینم و نگاه جدیدتری به زندگی پیدا کردم… احساس خوشبختی خیلی بیشتری دارم…

    “خدایا شکرت”

    در ادامه داستان…

    همسرم خونه بود و شاهد این اتفاق بود…

    در موردش باهم حرف زدیم..

    اون هم شگفت زده شد…

    در پی صحبتهام با همسرم گفتم خدا خودش میگه هیچ وقت نبوده جمعی باهم صحبت کنن و من اونجا نباشم..

    اگر سه نفر باشن چهارمی منم واگر چهارنفر باشن پنجمی منم و اگر پنج نفر باشن ششمی منم..

    داشتم اینا رو میگفتم و توی حال عجیبی بودم که…

    رفتم اینبار کل سوره رو بخونم…

    واااااای باورم نمیشد…

    رسیدم به این آیه:

    أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ مَا یَکُونُ مِن نَّجۡوَىٰ ثَلَٰثَهٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمۡ وَلَا خَمۡسَهٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمۡ وَلَآ أَدۡنَىٰ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمۡ أَیۡنَ مَا کَانُواْۖ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٌ(7)

    آیا نمى‌دانى که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است مى‌داند؛ هیچ گاه سه نفر با هم نجوا  نمى‌کنند مگر اینکه خداوند چهارمین آنهاست، و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى‌کنند مگر اینکه خداوند ششمین آنهاست، و نه  تعدادى کمتر و نه بیشتر از آن مگر اینکه او همراه آنهاست هر جا که باشند، سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه مى‌سازد،  چرا که خداوند به هر چیزى داناست!(7)

    دیگه واقعا دیوانه شدم…

    کفتم خدایا تو داری باهام حرف میزنی.. داری خودتو بهم نشون میدییییی…

    من واقعا از اون روز یه ادم دیگه شدم…

    مثل دیوانه ها.. مثل مجنون ها…

    من دوسالی بیشتر هست که دارم با فایلهای استاد زندگی میکنم…

    ولی هیچ وقت نمیتونستم قران رو بخونم.. استاد بارها میگه خودتون برید قران رو بخونید…اما انگار من امادش نبودم…

    خیل دوست داشتم بتونم بخونمش و بفهممش… دو روز میخوندم بعد رهاش میکردم و درست درکش نمیکردم…

    ولی وقتی درکم از اگاهی های استاد بالاتر رفت انگار خدا اجازه دوستی با قران رو صادر کرد و درخواستمو اجابت کرد…

    از روزی که بهم الهام کرد که باید شروع کنی قران خوندن و شروع کردم و با خودم عهد بستم تا آخر عمرم هر روز قران بخونم و تکه ایی جانشدنی از من باشه…

    چون هر بار خوندنش احساسی رو توی وجودم تزریق میکنه که هیچ چیز دیگری این حس رو بهم نمیده… اگر روزی نخونم احساس میکنم یه چیزیم گم شده و کمه…

    از اون روز که قران خوندن شروع شد..

    به معنای واقعی زندگیم عوض شده…

    حالم تغییر کرده..

    پر از امیدم..

    ایمانم بسیار قویتر شده…

    احساس لیاقتم بیشتر شده..

    و اکثرا هدایت میشوم..

    و ارمش بسیار زیادی پیدا کردم از این منظر که عجله ایی نیست که.. فقط باید لذت ببری.. و بنده خوبی باشی…

    این خدا نزدیکه… اون تنها قدرته.. و همه کارها رو انجام میده..

    تو فقط سمت خودتو انجام بده..

    سپاسگزار باش..

    درخواست کن..

    توی مسیر مورد علاقت هر روز قدم بردار..

    مهارتهات رو در تمام زمینه های لازم بالا ببر..

    ایمانتو حفظ کن و قویتر کن..

    خواسته هاتو تصور کن..

    سناریوتو هر روز بنویس..با حال خوب…

    هر روز اقدامات لازم رو انجام بده…

    منتظر و اماده الهامات و هدایتها باش..

    عملگرا باش..

    اومدن نتایج وظیفه خداست…

    اون مابقی کارهایی که از عهده تو خارجه رو انجام میده…

    و خیلی بدیعی به تمام خواسته هات میرسی..

    رسیدن به خواسته ها پاداشه توی مسیر درست بودنه…

    خدایا شکررررت…

    بسیار سپاسگزارررررم که اجازه دادی این ردپا رو از خودم اینجا بزارم…

    تا یادم نره که تو چقدر بهم نزدیکی..

    من نمیدونم چی نوشتم و چطور نوشتم..

    اما اینو میدونم فقط باید مینوشتم…

    خدا واقعا نزدیکه…

    خدا واقعا اجابت میکنه خواشته ها رو..

    ما هیچ فرقی با تمام اون ادمهای موفق نداریم…

    خدای همه ما یکیه…

    خدای واحد ما ویژگیهاش ثابته..

    قوانینش ثابته…

    ما هستیم که باید تغییر کنیم..

    ما باید این نیروی مطلق رو باور کنیم…

    ما باید از قوانین خدا پیروی کنیم…

    تا لیاقت رسیدن به خواشته هامون رو بدست بیاریم…

    وگرنه خداوند همیشه و هر لحظه امادست تا خواسته های ما رو سریعا اجابت کنه…

    اون خوشحال میشه تو ازش درخواست کنی..

    اون عاشق بنده های مومنشه که با اینکه نمیبننش.. با اینکه صداشو نمیشنون با اینکه لمسش نمیتونن بکنن اما باورش دارن..

    و همین باور پاداشهای بزرگی واست داره..

    پاداشهایی که تو میخوای..

    هرانچیزی که میخوای..

    و خداوند همیشه بیش از خواسته هات بهت میده…

    بیش از تصورت…

    اره خدا همینجاست… بین من و تو…

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم..

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن.. راه کاسنی که تو رو باور کردن.. بهت ایمان داشتن و نعمتهای زیادی بهشون دادی…

    بنده مومن تو مینو…

    1403.08.17. پنجشنبه ساعت 11:55

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      سولماز ستاری گفته:
      مدت عضویت: 2270 روز

      با سلام و وقت به خیر خدمت شما دوست خوبم:

      دو کامنت بسیار عالی نوشته بودید ،که برای خودم ذخیره اش کردم،این قسمت از کامنتتون که در رابطه با خواهرتون بود ،واقعا تحسین برانگیز بود که شما به عنوان کسی که قانون رو میدونه ،تو این مواقع ،دچار غلبه احساسات نشدید و مثلا نیومدید به خاطر حمایت از خواهرتون،شروع کنید به آب و تاب دادن به قضیه ،و خیلی قشنگ قانون و اصل رو به خواهرتون عنوان کردید و در کل خواستین که توجه شو ،از روی نازیبایی برداره و سپاسگزار داشته هاش ،باشه.

      من خودم اقرار میکنم که خیلی سختم هس که به خواهرم بگم ،تا این نوع نگاه رو ،توی تضادهایی که براش پیش میاد ،داشته باشه،و البته اینم بگم که ایشون هم کاملا مقاومت داره در برابر این اصول و حتی بارها و بارها ادرس سایت رو دادم ،اما فایده ای نداشته براش،چون تو مدارش نیس،و منم دیگه هیچ اصراری بهش ندارم که توی این مسیر بیاد.

      اما از طرفی ،بعضی مواقع ،ایشون ،منو با خودش ،همراه میکنه،و در واقع منم تو مسیر ناشکری و غیبت و تهمت میافتم.

      و فقط اینو بگم که یکی ،دو مورد که خیلی نتایج ناجالب داشته تو ذهنم بوده،و اونم وقتی بود،که خواهرم شروع به غیبت کرده و منم طبق دلسوزی و برای حمایت ازش ،باهاش همراه شدم ،اما درست همون روز یا نهایت روز بعدش،این انرژی منفی ،کلی دردسر برای خواهرم و البته مریضی و احساس گناه برای من در پی داشته است.

      اما با تکرار چندین باره این حرکت،چون دیگه صد درصد مطمین هستم که ایشون به این مسیر علاقه ای نداره ،پس اصراری هم ندارم ،اما از اون طرف ،تمام سعی ام رو میخوام بکنم که لااقل مدار منو پایین نکشه .

      و این حرکت شما در رابطه با خواهرتون خیلی برام درس داشت.

      ممنونم ازتون و بهترینها رو براتون ارزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مینو خلیلیان گفته:
        مدت عضویت: 1907 روز

        سلام سولماز جاااان… خوشحالم که کامنتهای من برای شما تاثیرگزار بود… چیزی که من توی این دو سال کار کردن روی آگاهی ها و فایلهای استاد متوجه شدم…

        مهمترین چیزی که باعث میشه ما خوب به قوانین عمل نکنیم…

        خجالت بکشیم کاری که درسته رو انجام بدیم…

        1. درک درست نداشتن از خدا و قوانینش… نحوه عملکرد سیستمش… درک نکردن فرکانسی بودن جهان و اتفاقات زندگیمونه…

        و باور نکردنشه…

        2.پایین بودن عزت نفس… احساس لیاقت نداشتن… ارزشمند ندونستن خودمون.. احترام قائل نبودن برای خودمون…

        ما حاضریم بارها و بارها خودمون رو زیر پا بزاریم که دل خواهر و مادر و برادرو پدر و آشنا و دوست رو نشکنیم.. نه اینکه ما بدیم و کار غلط رو میکنیم… چون اونا نمیتونن ما رو با این رفتار بپذیرن..

        اگر قرار کسی ما رو اینجوری نپذیره.. پس بزار نپذیره..

        چرا باید خودمون رو برای یه شخص دیگه تغییر بدیم…

        من اصلا از یه روزی تصمیم گرفتم که دیگه رضایت دیگران از شخصیت جدیدم واسم مهم نباشه…

        وقتی من میدونم این مسیر درسته و این تصمیم درسته… دیگه مهم نیست بقیه راضی هستن یا نه…

        اگر کسی از نوع نگاه جدید من ناراضیه.. این مشکله اونه نه من..

        و اتفاقا اینقدر با این شخصیت جدیدم حال میکنم… احساس قدرت بهم میده… و احساس میکنم انسان خیلی با جذبه تر و قدرتمندتری هستم..

        و تجربیات بهم نشون داده از وقتی اینطوری تغییر کردم.. هم ادمهایی که مدارشون با من فرق داره خودشون کمرنگتر شدن… و ادمهایی که من واسشون مهم هستم تصمیم گرفتن جوری رفتار کنن که مطابق سلیقه من باشه…

        بنظرم هر جا هر تضادی هست… باید ببینی خواستت اونجا چیه… و دقیقا همون خواسته رو به خدا ارائه بدی و رهاش کنی تا واست بوجودش بیاره…

        همه چیز همینطوری خلق میشه…

        ارزوی موفقیت دارم واستون سولماز عزیز..‌

        “در پناه حق”

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زیبا قاسمی گفته:
      مدت عضویت: 597 روز

      سلام به مینوی عزیز

      مینو جان این کامنت شما تاثیر خیلی عمیقی روی من گذاشت منم الان تو شُکم

      منم باورم نمیشه خدا این قدر به من نزدیک باشه ، اره تو حرف راحته که خدا از رگ گردن نزدیکتره ولی این چنین درک نکرده بودم این نزدیک بودنو

      با گریه دارم مینویسم

      منم همین چند دقیقه پیش از همسرم پیش خدا شکایت میکردم

      منم ازش خواسته ای داشتم از خدای مهربونم

      و هنوزم باورم نمیشه از طریق کامنت شما

      مهر زد به خواسته ی من و گفت اجابت شد

      خدای من مگه میشه

      تنها کاری که من کردم کنترل ذهن بود

      و فقط به خدا گفتم تمام اتفاقات به نفع منه و خدایا شکرت

      بعد از این هدایتم کرد به کامنت شما

      واقعا خدا چقدر میتونه مهربون باشه

      ای کاش بتونم بنده ی خوبی براش باشم

      بازم سپاسگزارم که برامون نوشتی

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      منیژه حکیمیان گفته:
      مدت عضویت: 945 روز

      سلام بر بنده خوب خدا

      مینو جان چقدر کامنتت را دوست داشتم چه احساس قشنگی چه نزدیکی نابی چه خلوص نیتی

      آفرین بهت تبریک میگم وتحسینت میکنم

      وقتی در مورد خواهرت نوشتی وایه سوره مجادله، باورت میشه با خوندنش موهای تنم سیخ شد یه حس عجیبی پیدا کردم

      از این همزمانی در شگفتم خدایا شکرت که این قدر سریع الاجابه ای

      زود جواب بندگانت را می‌دهی

      آفرین به شما با این کنترل ذهن آفرین به خواهرتان که با شکرگزاری و تمرکز بر نکات خوب همسرش جوابش را از خدا گرفت

      خوشحالم که با قرآن انس گرفتی وجواب هایت را از خدا میگیری

      امیدوارم هر روز نتایج بهتر وعالی تر بگیری برایمان بنویسی

      در پناه حق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: