این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-06 08:42:112024-11-08 04:53:08مفهوم عملی ایمان به غیب
395نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقد این فایل دوست داشتم و چقد ب موقع بود برای من دقیقن در بهترین زمان من این فایل گوش دادم
چقد نیاز داشتم ب این فایل تو این روزها
خدایا ازت سپاسگزارم خدایا شکرت بابت این سایت این فایل ها و دوستان عزیزی ک تو این سایت دارم
خدایا شکرررررررررررررررت
خانم شایسته عزیزم ممنون از شما
وقتی درین بورد دیدم منم یادم افتاد همین سال 99 چه خواسته های بزرگی داشتم که الان بهشون رسیدم
من یه دختر 17 ساله دارم و یه پسر 7 ساله
یادم دخترم 5 سالش بود من خیلی دوس داشتم یه فرزند دیگه هم داشته باشم
ولی نمیشد دکتر ک رفتم بهم گفت خودت سالم هستی
همسرت باید آزمایش بده ببینیم شاید مشکل از همسرت باشه
رفتیم ازمایش دادیم و دکتر گفت همسرت باید عمل شه تا عمل نشه بچه دار نمیشید
ب همسرم زنگ زدم گفتم جواب ازمایشات اینو میگن
و دکتر گفته تو باید وقت بگیری و کاراشو انجام بدی
و عمل کنی
تاریخ اون روز آذر ماه 95 بود و دکتر برای اسفند میتونست ب همسرم وقت بده میگفت اگه 18 اسفند نیای تاریخش می افته برای سال بد
تلفنی تو خیابان بودم ب همسرن گفتم چکار کنیم
گفت من راضی نیستم اسفندم بهم مرخصی نمیدن
باید بمون سال اینده وقتی گوشی قط کردم تمام ازمایشات تو دستم بود و حالم خیلی عجیب بود
بالای پل رسالت بودم کرمان شمالی همین ک رسیدم پل دیگه نتونستم خودما نگه دارم گریه هام امان نمیدادن برام مهم نبود کی میبینه با صدای بلند گفتم خدایا من ب هیچی نگاه نمیکنم من از خودت میخوام
تا صاحب همه چی هستی اگه قرار من صاحب فرزند بشم بهم امید بده اگه هم قرار نشم یه کاری کن برای همیشه از ذهنم پاک شه تمام ازمایشات پاره کردم
گفتم فقط خودت یهو همون لحظه دلم گفت برو دکتر خودت رفتم همیشه مطب خانم دکتر شلوغ بود ولی اون روز من بدون نوبت رفتم بهم وقت داد ب بد چند نفر رفتم داخل دکترم گفت چی شد براش توضیح دادم
گفت خب باید عمل شه دیگه گفتم همسرم راضی نمیشه گفت خب تو هم بچه دار نمیشی
وقتی خدا فظی کردم از مطب اومدم بیرون منشی صدام زد گفت دکتر کارت داره برگشتم گفت راستی اصلان تو این چند سالی ک میای من این دارو را بهت دادم گفتم نه نوشت گفت یه ماه دیکه بیا
من رفتم دارو را گرفتم اومدم خونه قرار بود از فردا صب دارو ها را بخورم
خسته بودم خوابیدم تو خواب دیدم یه شخصی بهم گفت تو صاحب یه فرزند میشی اونم پسره اون ب سلامت بدنیا میاد و حتی اسم پسرمو بهم گفت
و گفت یه بارداری خیلی راحتی داری تو یه سفر میری برگردی باردار میشی
و همسرم چند روز بد اومد گفت دوست داری بریم کربلا گفتم اره رفتم برگشتم وبد دوماه دوستم تماس گرفت گفت دیب خواب دیدم تو تماس گرفتی میگی باردار هستی گفتم نه بابا خبری نیست گفت هست
برو ی ازمایش بده رفتم چکاپ و دیدم بار دار هستم
این یکی از بزرگترین خواسته های من بود تو ذهنم.ک فرزند دوم داشتته باشم والن خدا را شکر دارمش کلاس اول میره امسال
سلام به استاد عزیزم استاد عباس منش الان دارم این فایل میبینم منو برد به 2 سال پیش تقریبا که داشتم رو این دوره بی نظیر کار میکردم نمیدونم از کجا بگم یک آدمی که خیلی الاخون بالاخون بود که به نون شبش مونده بود تضادها اینقدر فشار آورده بود که واقعا از همه جا درمونده شده بودم ولی لطف خدا همیشه هست من اگه بخوام از نتایجم بگم تو این 2 ساله که احساس خوشبختی بیشتره که خواب راحت تره منی که کلا 100 هزار تومن تو حسابم نبود الان بالای 40 ملیون تومن تو حسابم پول دارم احساس خوشبختی که دارم تونستم به لطف خدا چندین چنتا دوره از جمله روان شناسی ثروت کشف قوانین قانون سلامتی و اما دوره بی نظیر قانون آفرینش که سکوی پرواز من به آغوش خداوند است من از خدای مهربون بسیار سپاسگزارم که هدایتم کرد استاد واقعا من خودمو یک برگی تو یک باد میدونستم و بودمم ولی الان فقط معجزه معجزه معجزه اون شبی که قانون آفرینش شروع کردم این حس به من گفت قدمهای خدارو تو زندگیت بنویس شاید باورتون نشه تو این دو ساله که من دارم مینویسم قدم های خدارو تو زندگیم بالای 4000 هزار تا شده زندگی فقط معجزه شده من سپاسگزار خداوندم که فرصت داد تا این کامنت الهامی رو بنویسم تا هم رد پایی از من باشه تا هم اگه عمری باقی موند چند ساله دیکه ببینم کجای این داستان خداوند هستم ایدهایی که این حس به من گفت من عمل کردم گزاشتن 10 درصد از درآمدم بود که تا به امروز عمل کردم و به قول قرآن وام نیکو به خدا دادم و میبینم وفور و فراوانی رو تو زندگیم . ایده بعدی که خدا بهم گفت البته از زبون آقای رضا عطار روشن عزیز که اینقدر محکم کرد قلب منو دادن اقتصاد بانکی ام بود یادمه در عرض 2 ماه به لطف خدا کلکشو کندم رفت و الان پاک زندگی میکنم و به راحتی شب میخوابم.و ده ها ایدهایی که الان حضور ذهن ندارم ولی بوده.
از خدا سپاسگزارم به خاطر هدایتم به سمت اموزهای زیبای شما
میسپارم شمارو و خانم شایسته گرامی و مهربون رو به دستهای بی انتهای خدای مهربان
بسیار خوشحال شدم و تحسین میکنم شما رو که انقد تونستین در این مسیر الهی پیشرفت کنین فقط من یک درخواست از شما داشتم که برامون از اون قدم های خداوند که نوشتین رو اینجا هم چند تایی تا جای که براتون مقدور هست بنویسین تا برای ذهن ما هم منطقی بشه. از شما سپاسگزارم
چیزی که الان توی ذهنم خدا میاره مینویسم تا هم واسه خودم یادآوری شه و ایمانم قوی تر شه هم به شماکمک کنه…
وقتی خدا بهم الهام کرد تا قسط هامو پرداخت کنم
اوایل اسفندماه بود با هدایت خدا منی که در روز درآمدم با آموزش های استاد به روزی150رسیده بود
به طرز معجزه آسایی 90درصد درروز پس انداز واسه دادن قسط ها شد
روزی که رفتم آخرین قسط ام رو تسویه کنم با کمال تعجب حداقل 30 درصد کل اقساط رو از ما نگرفتن یعنی اگه قرار بود 1 ملیون تومن بدیم 700 تومن گرفتن که هنوزم خودم نمیدونم چرا و چجوری و به همین راحتی قسطا رفت
دومین چیزی که یادم میاد و تو نوشتهام هست درامدم بود که قبل کار کردنم روی دوره ها بسیار پایین بود ولی بعد دوره ها تقریبا 4 برابر شد هزیهایی که داشت مارو میخورد بسیار پایین امد.
بحث رفتن به رستوران گردی و فست فود گردی بود که خیلی جالبه شاید به جرات میگم که بالای 200 بار رستوران و فست فودهای متنوع هدایت شدیم این در صورتی بود که ما تویه 4 سال زندگی مشترک 5 دفعه هم نشد بریم
دیگه هدایت شدن همسرم به سر کار بود کار مورد علاقش این درصورتی بود که ایشان اصلا تا به حال سر کار نرفته بودن ولی الان منبع درامد دارن
معجزه بعدی که میتونم بگم بحث امدن پول به دستم بود اینقدر ظرفم سوراخ بود که تو بهترین شرایط در حسابم زیر 500 هرار تومن بود ولی خب الان در عرض 4 ماه 40 تومن پس انداز دارم ولی خب اینو میتونم اضافه کنم که ایده به من رسید برای خرید دلار که رشد بسیار خوبی داشت تو این چند ماهه.
معجزه بعدی خرید دو تا گوشی سامسونگ آیفون بود که در عرض یک ماهو نیم تونستم بخرم اونم باز یک ایده جالبی بود و این طلسم نخریدن گوشی بعد از 6 سال شکسته شد
و اینکه میگرن همسرم بعد 13 سال درمان شد بدون خوردن حتی یک قرص
اینا چیزهایی بود که بسیار واضح بود برایمان امیدوارم این چیزها برایمان ایمان بسازد چون ما انسانها به قول قرآن بسیار ناسپاس عجولیم.
و اینکه چقدر خداوند براتون آسون کرده مسیر رو این نشان از ایمان شماس. اینکه گفتین الهام شده بهتون که اول قسط ها رو تسویه کنین و بعد در روز 90درصد تونستین پس انداز کنین رو منو ب فکر برد که ببین درست همونجا که خداوند میگه ایمان بیارین من نزدیک هستم رو درک کردم واقعا خداوند نزدیکه خیلی نزدیک کافیه ایمان بیارم به خالق هستی و من خودم رو مثال میزنم که چقدر بی ایمانی و شرک دارم و ترمزی رو که دارم فهمیدم من فقط به حرف میگفتم خدایا تو به من نزدیکی و در عمل این نزدیکی رو احساس نمیکردم… بسیار بسیار از شما دوست عزیزم سپاسگزارم برای گفتن هدایت هاتون. در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین.
آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
————————————————————————————
سلام به همه عزیزان
سلام به همه کسانی که به دنبال حقیقت وجودی خوداند
سلام به همه کسانی که در این سایت به دنبال نور خدا هستند
کسانی که از با دست کشیدن از شهوات و پلیدی های نگاه ذهنی و شرطی شده به دنبال خواسته های زلال و پاک قلبشون هستند
کسانی که هدفشون زایل کردن شح نفس ، کبر ، فقر ، حسادت، شهوت و … و کسب نقطه مقابل اونهاست که نگاه قلبی و توحیدی به عالمه… نگاهی که تفاوت ایجاد میکنه بین انسان به عنوان خلیفه خداوند با دیگر موجودات…
کسانی که ذهنشون ابزارشونه نه ربشون…
و اما دوره ارزشمنده آفرینش.. سال 97 بود، دقیقا یکسال قبل از اینکه دوره آفرینش روی سایت استاد قرار بگیره. و من این دوره رو از کانال دیگری تهیه کرده بودم و بعد از قرار گیری روی سایت حذفش کردم.. اما نتایجش توی سه ماه درستی قوانین رو بارها به من ثابت کرد..
توی سه ماه هم به شغل مناسب رسیدم و هم مشکلاتم در روابط حل شد.. مشکلی که بارها باعث تغییر شغلم شده بود.. اینقدر اون روزها روی این دوره متمرکز کار میکردم که حتی توی فوتبال و پینگ پنگ هم اصولشو پیاده میکردم و نتیجه میگرفتم.. و از به لحاظ اعتماد به نفس و شخصیت زمین تا آسمون تغییر کردم..
سه ماه بیکاری که همه میگفتن برو پیش فلانی واست کار جور کنه، فلانی اطلاعاتیه، فلانی اینکارس.. فلانی وزیر دادگستریه و من توی قلبم میگفتم خدا همه کارس.. با اینکه تا قبل از اون همه رو صاحب قدرت میدونستم جز خدا..
و ماه رمضان شبها تا ساعت ها مینشتم وسوره آل عمران رو میخوندم و علت شکست مسلمانان در جنگ احد.. همون سوره ای که استاد هم بارها ازش یاد کردن…
اما انسان فراموش کاره.. انسان نسیان داره.. و ذهن مدام نجوا میکنه.. و امان از عجله.. به خودم یادآور میشم و بارها در گوش خودم نتایج رو زمزمه خواهم کرد.. تا فراموش نکنم که مسیر درست چیه.. که دنبال حواشی نرم.. که فقط باید روی ذهنم کار کنم.. و نتایج به طور طبیعی اتفاق خواهد افتاد و قدم ها گفته خواهد شد کما اینکه بارها اینو دیدم و تجربه کردم..
و اینقدر رشد کردم که خونه ای رو معامله کردم که در گرو دادگستری بودو زیر قیمت بازار و اونم با هدایت خداوند بهش رسیدم..خونه ای که حتی تا روز معامله همسرم داخلشو ندیده بود.. و ذهنم به شدت میترسید اما قلبم با قدرت منو به انجامش تشویق میکرد..که به طرف فرصت بدیم بارشو از بندر آزاد کنه و سند از گرو خارج بشه و دوهفته بهش فرصت دادیم.. و دقیقا روز آخر تعهد طرف معامله انجام شد بدون هیچ پشتوانه ای..آره من هم بوده زمانی که کارای بزرگ کردم و کار رو به خدا سپردم.. اون هم در این اسکیل.. در حالی که حتی اجاره نوشتن های خونه های قبلیم با حضور پدرم انجام میشد و من از معامله خونه هیچی نمیدونستم.. خدایی که بهم گفت بدون این که به پدرت بگی این معامله رو انجام بده اونم با این حد از ریسک..به خودم تبریک میگم.. ناامید نمیشم. ادامه میدم.. خونه ای که مثل درخت میوه محصولاتش رو داره هر سال میده!! خونه ای که چالشهای مارو داره حل میکنه.. خونه ای که جایی قرار داشت که مدرسه دخترمون پنج دقیقه باهاش فاصله داشت و ما نمیدونستیم بهترین مدرسه منطقه اونجاست.. و دخترم در شیفت بعد از ظهرش ثبت نام کرد درحالی که هیچ ایده ای نداشتیم که چطوری دخترمونو ببریم مدرسه درحالی که همسرم باردار بود و فرزند دومم هم 2 سالش بود.. و خداوند تمام مسائلمون رو حل کرد و خودش گواهه که برای حتی یه دونه از اون مسائل راه حل نداشتیم.. از جور شدن پول خونه.. از فروخته شدن خونه قبلی به شکل معجزه آسا با قیمتی بالاتر از خونه های آماده در حالی که خونه ما حتی کفش درست نشده بود و هیچی نداشت..و خداوند تمام این کارها رو برامون انجام داد.. از فروش خونه قبلی در بهترین زمانی که قیمتش به شدت بالا رفت و بعد از اون به شدت پایین اومد.. درست زمانی که ما فروختیمش و همه اینها هدایت خدا بود..
بخاطر اینکه روی خودمون کار میکردیم.. بخاطر اینکه بحث تغییر باورها رو جدی گرفته بودیم … به خاطر اینکه ایمان به غیب داشتیم، اونم به اندازه ظرف خودمون. و باید این مسیر توحیدی رو ادامه داد..
مدتی به خاطر شرایط خاص حاکم بر کشور توی در و دیوار بودم و نتیجش شد اتفاقات ناخواسته ای که همش توی گوشم فریاد میزد.. فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ .. کجا میروید؟!!
و من دوباره متعهد میشم.. به طی کردن این مسیر توحیدی.. و تکرار دوباره اتفاقات زیبا و نوشتنشون در این سایت توحیدی.. برای اینکه چراغی بشه روشنی بخش برای خودم و هر کس که در مدارش باشه.. که راه همینه.. که ادامه بدم.. سست نشم.. فارغ از اینکه در دنیا چی میگذره.. و من تمرکز صد در صدی میزارم روی خودم.. ان شاالله..
سلام به استاد گلم استاد عزیزم چقدر دلم براتون تنگ شده
و سلامی گرم به استاد عزیزم خانوم شایسته گل و مهربون من
عاشقانه دوستتون دارم و واقعن روزی نیست که چهره و صدای زیبای شما رو نبینم و گوش ندم اصلی ترین و مهترین روتین روزانه منه
دیروز رفته بودم ارایشگاه مشتری داشتم دیدم مشتری های سالن دور همکارمون که لوازم بهداشتی و پوستی میفروخت جمع شدن مشاوره میگیرن و …. ی لحظه حرفاشون توجهم رو جلب کرد که روتین پوستی میخان و میگفت فلان قطره فلان کرم چقدر از وقتی استفاده کردمش حالم بهترع و سرحالترم کرده
دیدم ادما نه تنها بیشتر از خوراک روزانه خوردنیشون بلکه بیشتر از خوراک ذهن حتی به خوراک پوستشون اهمیت میدن
خیلی خداروشکر کردم که به مسیر سعادت هدایتم کرده و هروز به فکر خوراک ذهنمم
استاد شایسته عزیزم من الان در ماشین نشسته و دارم به عروسی میرم
عروسی دختر عموم که به صورت عمل به قانون همسر عزیزشون رو جذب کردن
دختر عموی من همیشه از بچگی خودش رو در خارج از کشور تصور میکرد و الان در 26 سالگی یکی از پصرهای عالییی از آلمان اومدن خاستگاریشون و امشب نامزدیشونه انشالله که همیشه خوشبخت باشن
اینقدر دلم برای کامنت نوشتن تنگ شده بود ک گفتم حتما باید امروز بنویسم
من این فایل رو داشتم نگاه میکردم و به جمله جملش فوکوس کرده بودم اما چون صبح زود بیدار شده بودم و رفته بودم سالن مشتری داشتم یکم از فایل ک گذشت خابم برد
تصمیم گرفتم مقاومت نکنم و بخابم و چقدر خوب شد چون الان خیلی سرحالم
در بهترین تایم این فایل رو میبینم و چقد ذوق داشتم که درین برد استاد رو ببینم که خابیدم
میبینم و استفاده میکنم و میام دوباره کامنت میزارم
اتفاقن اسم این فایل رو که دیدم قلبم ی لحظه از شدت هیجان تپشش بالا رفت
خداراشکر که یک آگاهی جدید و عالی را از این بخش صحبت های استادان عزیزم گرفتم
و این و فقط بگم که من با طی کردن دوره قانون آفرینش تونستم به مبالغ 289میلیونی رسیدم به سرمایه خوبی رسیدم در کارم
به باور قوی که به هر چه فکر میکنم برام پیش میاد
خداوکیلی به هر چه فکر میکنم بعد از چندروز یا چند ساعت برام اتفاق می افتد درسته خواسته ها بزرگ نیست ولی بی حد و اندازه جادویی و معجزه آسا من نتایج و دریافت کردم
و همه اینها طی تکامل و چند دوره که از استاد داشتم اتفاق افتاد فقط همین و بگم که با رعایت کردن قوانینی که استاد بهم آموزش داده اتفاقات پر رنگ و پر رنگتر شده
تازه هنوز خیلی هم محکم عمل نکردم به آموزه ها ولی تعهد دوباره که دادم برای یک شروع طوفانی و ایمان دارم که باز هم نتیجه های خوبی را دریافت میکنم و باز عمل کردن بیشتر را در قوانین به زندگی ام میدهم تا بیشترین نعمات را دریافت کنم
ربّ نازنینم، یادته اینارو بهم گفتی؟ همون موقع که ازت پرسیدم خدایا دارم یاد میگیرم روی هیچ کس و هیچ چیز حساب نکنم حالا که میگی روی من حساب کن چجوری باید روی تو حساب کنم؟
و دو روز بعد استادم کلام تو رو بر من جاری کرد مثل درّ و گوهر
هر چی لازم داری من بهت دادم. بهشت میخوای اول ایمان، اول ایمان بعد عمل کن به اون چیزی که میگم مقاومت نکن .
من پرسیدم و سپاسگزارم چه زیبا پاسخم دادی. عاشقتم یا ربّ
سلام و درود به استاد عزیزم استاد نازنینم استاد سخاوتمندم
سلام و درود به مریم شایسته ی شایسته و نازنین و مهربانم
استاد عزیزم مریم نازنینم امروز احساس میکنم آخرین گرهی که باید از قلبم باز شد آخرین سنگینی برداشته شد و من قلبم رسید به جایی که میتونه به سوی خدا پر بکشه.
امروز من اینجا خدا رو دیدم برای ایمان آوردن منو به این نقطه و این لحظات هدایتم کرد انگار قلبم برای نوشتن تو این مکان مقدس باز شد اجازه داده شد .
استاد عزیزم بیش از یکسال هست دارم براتون مینویسم اما نه اینجا صبح تا شب در ذهنم ، آخه هر بار اومدم بنویسم قلبم اجازه نداد چون تنگ بود چون حسم خوب نبود بهم اجازه نمیداد میگفت اینجا مقدسه اینجا فقط وقتی قلبت باز هست باید بنویسی، و منتظر موندم تا ذره ذره تاریکی ها از وجودم کنار رفت و قلبم شروع به باز شدن کرد تا رسیدم به این جا به این هدایتها به این همزمانی ها.
آیا در زمین گردش نکرده اند تا برای آنان دل هایی [بیدار و بینا] پیدا شود که با آن بیندیشند یا گوش هایی که با آن [اندرزها را] بشنوند؟ حقیقت این است که دیده ها کور نیست بلکه دل هایی که در سینه هاست، کور است! »
و من مدتها در نشانه هاش سیر کردم تعقل کردم ادامه دادم اینجا موندم گوش دادم خوندم تا قلبم باز شد و دیدمش و دارم ایمان میارم رفتم تو مدار ایمان تو مدار مومنین چون ازش خواسته بودم اونم اجابتم کرد.
بعد از اینکه دو ماه پیش با هدایت خداوند فهمیدم هنوز نگاه انسانی به خداوند تهش تو وجودمه نگاهم به دنیا عوض شد سیستم رو فهمیدم ، جایگاه خودمو جایگاه خدا رو ، امیدم جون گرفت اشتیاقم برگشت و تسلیم الهامی شدم که بهم شده متولد شدم آرام تر شدم.
اما مدام از خدا درخواست میکردم قلبمو باز کنه می گفتم خدایا چیزی گیر کرده تو قلبم دوست دارم باز بشه اون گره. بهم میگی تسلیم باش باشه بگو چطور با چه باوری “اون ایمان به غیب رو یادم بده” خدایا یه قدم هم تو بردار بهم قدرتتو نشون بده، بارها دیدم اما اینبار میخوام ایمان به غیب در وجودم به مدل دیگه ساخته بشه و تسلیم باشم خدایا اینو به من بدهکاری گفتی أدعونی أستجب لکم پس تو باید یه کاری کنی که من” ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب “رو حس کنم و بگم من تسلیمم.
خدایا دستمو گرفتی کافیه حالا بلندم کن بشینیم روی دوشت ، با من حرف بزن من دوست دارم همصحبتی تورو…..
و حالا میخوام بگم چطور اجابتم کرد از هدایتهایی که ازسه شنبه شب اتفاق افتاد برام و آخرین ضربه های چکش کار خودشو کرد.
از کامنت ابراهیم عزیز که از سفر شیرازش نوشته بود در شرایطی که خداوند بهم گفته بود با من صحبت میکنه اگه نشانه هارو ببینم اون گره هم از قلبم باز میشه. وقتی کامنت رو خوندم درباره تنگه هایقر صحبت کرده بود رفتم عکساشو سرچ کردم بینهایت زیبا بود و یه عکسشو دانلود کردم صبح چهارشنبه هدایتمو از سایت گرفتم قسمت 182زندگی در بهشت که خانم شایسته میرن دندونپزشکی، (و این در حالی هست که چند روز قبل نشانه ام فایل توضیحات استاد مربوط به همین مرا به نشانه ام هدایت کن بود و یه پیام بود برام از سمت خدا)،داشتم فایل رو نگاه میکردم اول مریم جان درباره بروزرسانی قسمت ششم دوره آفرینش میگفتن ، بعد ادامه دادم الان قلبم از یاد آوریش داره از سینه ام درمیاد، تو اتاق دندانپزشکی تابلویی روی دیوار بود همون عکسی که من از تنگه هایقر دانلود کردم دقیقا همون عکس از اون مکان!!! دقیقه 10:25به بعد.
نمیتونم حالمو وصف کنم خواستم برای ابراهیم عزیز کامنت بذارم دیدم بنر سایت عوض شده و من ندیده بودمش چند دقیقه قبل اما عنوانش چنان منو دچار شوک کرد که نمیتونم بگم، “مفهوم عملی ایمان به غیب” تا نگاهش کنم چه ها بر من گذشت پاسخ سوالم بود همون سوالی که چندروز پیشپیش پرسیده بودم! فقط خدا میدونه این همزمانی ها این نشانه ها این پاسخ ها قلبم باز شد و ایمان در قلب من جوانه زد، خدا رو دیدم دارم حسش میکنم مدارم رفته بالاتر انگار از دیروز گیجم منگم اما آزادم آرامم خوشحالم راضیم گفتم خدایا چی میگی به من درست فهمیدم داری نشونه میدی داری خودتو نشون میدی داری پاسخگو میدی راهمو نشون میدی؟ و من لبخندشو دیدم خدا رو دیدم.
استاد نازنینم اینارو به عشق سپاسگزاری از شما به عشق اون اشتیاقی که در وجود خانم شایسته فوران میکرد به بیرون ،برای سپاسگزاری از شما و برای ثبت این اتفاق مبارک تو وجودم نوشتم.
حالا میتونم بقیه مسیرو کمی سبکبال تر برم.
اما هدایتها ادامه داره هدایت بعدیم از سایت “معرفی دوره آفرینش قسمت 8″بود که درباره «تقسیم کار با خدا »از بخش ششم دوره آفرینش هست که اول همون فایل زندگی در بهشت بود.
و امروز بعد از مراقبه که تو گوشم هندزفری بود اولین فایلی که هدایت شدم قسمت 6 بخش ششم دوره آفرینش و صحبتهای شما درباره «تقسیم کار با خدا »بود.
و من میبینمش و میخوام اجابتش کنم میخوام که شروع کنم به عمل صالح در مسیری که نشونم میده.
میخوام در زیر این نوری که برام روشن کرده حرکت کنم ،خدایا سپاسگزارتم.
هدایت شدم تا کامنت دوستان بخونم ک از آخر شروع کردم تا رسیدم به کامنت شما و برای تک تک آیاتی ک نام بردی سرچ کردم، اسم تک تک جلسات از سایت بردی، کامنت دیگه نخوندم رفتم اون قسمت دیدم یادداشت برداری کردم و دوباره برگشتم ادامه کامنت زیبات ک فقط میتونم بگم خدا گفت و شما نوشته بودی خوندم
چقدر قلبم باز شد، از خدا کمک میخاستم ک راهی نشونم بده برای افزایش ایمان به غیب، ایمان به خودش، اینکه بتونم ایاک نعبد و ایاک نستعین تو عمل اجرا کنم و روی هیچ کسی حساب نکنم، ک کامنت شما جواب من بود
ممنونم که وقت گذاشتی، انقدر دقیق نوشتی و کمک کردی
از خداوند میخام که به جایگاه رضایت از خداوند برسی، خداوند نگهدارت باشه
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، یگانه خالق آفرین من ،
جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ،،
ما همه متصل به یک انرژی مقدس هستیم و اون الله کریم ،،
دوست عزیزم سلام ،،
بی نظیر بود واقعاً بی نظیر بود کامنتت ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که آغاز کردی به چشیدن از این شهد شیرین از این نفس کشیدن عمیق عطر حضور الله کریم ،،
میبینی خیلی قشنگ خیلی حس فوق العاده ای ،،
منتظر خوندن کامنتای خوشگل دیگه از این نور بی نظیر هستم
بنام یگانه کانون مطلق خیر و زیبایی، مرام و معرفت و رفاقت، خداوند ولی و مولا هستند و این یعنی سرپرست و دوستی که بعنوان بنده هم در احاطه و سلطنت و تحت ولایتش هستی و هم از محبت و معرفت و مهرش بهره مند و برخوردار هستی، استاد از این سایت عالی و درجه یک و بینظیر شما و همینطور فایلهای صوتی و تصویری بسیاری چیزها رو یاد گرفتم، آگاهیهای عمیق و الهی ممنونم از پروردگارم برای این شایستگی و لیاقتی که داشتم و بهرهمند شدم از آموزههای الهی و اینکه استاد شما بسیار صادق و بسیار موفق و درجه یک و بی بدیل هستید در حوزه قانون جذب
و اینکه خداوند سرراست شما رو به عنوان بهترین راهنما سر راه من قرار داد از سال 95 تقریباً با شما هستم، نتایج عالی کسب کردم که تو کامنت های پیشین بهشون اشاره کردم من از قرآن قبلاً دور بودم متن عربی رو میخوندم و چیزی به اون صورت متوجه نبودم ولی الان دور دوازدهم ترجمه قرآن کریم هستم، بسیاری از چراییها و شبهههای ذهنم برطرف شده، شما در این فایل تصویری و صوتی اشاره کردید که ایمان به غیب یعنی در زمانی که محدودیتها هستند شرایط جالب به نظر نمیرسه اما من به خواستهم و تحققش و اینکه پروردگار قادر هست بر انجامش ایمان داشته باشم و بدونم در زمان الهی به طرز درست و کریمانه خواسته خودم رو به دست میآورم، من از فایلهای صوتی و تصویری شما آموختم که سپردن و پذیرش سبک زندگیم باشه، روی خودم کار کنم، من نباید به اینکه دیگران تغییر بکنند اصرار بکنم، ممکنه اون فرد در مدار تغییر نباشه، اما خود من به عنوان کسی که در مسیر آگاهی ها هست میتونم تغییر بکنم و فقط باید روی خودم تمرکز بکنم، هر اتفاقی بیفته باید بدونم که اون رو خداوند مقرر کرده به صلاح منه و مقاومت نداشته باشم و بسپرم و بپذیرم و هر آنچه که اتفاق افتاد رو به منزله موهبت ببینم، تحقق خواستههام رو فقط و فقط از خدا بخوام، توسل برای من حتی یک حاجت رو روا نکرد من طلبه بودم و هیچ تجربه روشنی از توسل نداشتم، هر چه بود ناامیدی و تلخکامی بود، تا اینکه با آموزههای شما آشنا شدم و خواستههام یکی یکی محقق شدند به لطف الله خیلی سپاسگزارم ازتون واقعاً من الان این تجربه رو دارم که بدونم خداوند یگانه کانون مطلقه عزت منزلت و اعتبار هستند من فقط باید یک نفرو راضی کنم و اون هم خداست زیرا که رزاق خداست روزی دهنده خداست مرگ و زندگی و عزت دست خداست من نباید به اذهان و افکار دیگران توجه بکنم، در جهان مادی کثرت هست و من رو خسته میکنه من فقط و فقط باید یک دونه ارباب داشته باشم یک دونه مولا داشته باشم و فقط در پی رضایت او باشم فقط و فقط خداوند برای من مهم باشه این بسیار مهمه برام،،
در حال حاضر با چالشی در زندگیم دست و پنجه نرم میکنم که اصلاً انتظارشو نداشتم، ولی ایمان دارم که در پس این چالش دنیایی از خیر و برکت و اتفاقات عالی و بینظیر و ارتقا و درخشش در انتظار منه و ایمان دارم که پروردگار من برای مومن منزلت و عزت خاصی قائل هست ما باید بدونیم که عشق زیاد مهربونی زیاد و اهمیت بیش از حد به کسی به غیر از خداوند نشون ندیم، در حقیقت بندگان خداوند رو به عنوان دستان خداوند ببینیم و به کسی وابسته نشیم، فقط و فقط به الله وابسته و دلبسته باشیم، آماده از دست دادن هر چیزی هر کسی باشیم، محکم و استوار باشیم، اهل اعتدال باشیم در تمام جنبه های زندگیمون و انسانی که تعادل رو در زندگیش رعایت میکنه از هر اتفاق شر و زننده ای مصون خواهد بود به قول قرآن آیه 73 سوره توبه محکم و ستبر باش یعنی خودتو نباز غصه نخور ناامید نشو نگران چیزی هم نباش،
خدایا از خودت به عنوان یگانه پروردگار کل کیهان سپاسگزارم و از دستای خداوند رب العالمین،که استاد عباس منش و خانم شایسته هستند هم بسیار ممنونم،،
براتون از خداوند حیات طیبه در دنیا و آخرت میطلبم، امیدوارم همواره آسان بشوید برای آسانیها همواره در مقام تسلیم و رضا در پیشگاه خداوند قرار بگیرید همواره در زمره دوستان خداوند باشید و در دارالسلام خداوند پیوسته مقیم باشید
بنام خالق زیبایی ها ،بنام او که هر چه دارم از اوست
سلام وهزاران درود به اساتید ارجمندم ودوستان الهی ام
هر روز که می گذرد بیشتر سپاسگزار خداوند هستم که مرا به این مسیر توحیدی هدایت کرد
وقتی فایل را گوش می دادم ومریم جان از احساسات خود موقعه تدوین فایلهای این دوره با ارزش صحبت میکرد گفتم آره درسته منم این احساسات را تجربه کردم وقتی برای اولین بار در این دوره از استاد شنیدم که هر چه میخواهی را بی واسطه از خدا بخواه
وقتی شنیدم که خداوند از رگ گردن به من نزدیک تر هست ویاد گرفتم حتی گله وشکایتم را نزد خدا هم نبرم آن موقعه درک نکردم که چرا حتی من موقعه گفتگو با خداوند نباید گله وشکایت کنم یا هرچه که میخواهم با روی گشاده وحال خوب بخواهم ولی الان که این قانون را درک کردم که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد بهتر مفهوم این جمله استاد را متوجه شدم
تمام مدتی که آگاهیهای این فایل را گوش می دادم یادم آمد اولین دوره ای که موقعه ورودم به سایت تهیه کردم همین دوره قانون آفرینش بود که من 6بخش اول را تهیه کردم ودوستم 4 بخش آخر را که بعدها متوجه شدم استاد در فایلهای مختلف اعلام کردند فقط افراد درجه یک میتوانند از محصولات خریداری شده توسط یک شخص استفاده کنند 4 بخشی که دوستم خرید کرده بود وفایلهای آن را برام فرستاده بود حذف کردم وبعدها که خواستم خودم بخرم دیدم از روی سایت برداشته شده بود وچند روز قبل که فایل چون قانون ساده است عمل به آن را جدی نمی گیری روی سایت بعنوان یکی از گامهای پروژه خانه تکانی ذهن روی سایت قرار گرفت دوباره من آگاهیهای جلسات بخش اول را مرور کردم وخوب که بررسی کردم متوجه نتایجی که من از کار کردن روی دوره قانون آفرینش کسب کرده بودم شدم چون همزمان با کار کردن بر روی این دوره ، بر روی آگاهیهای دوره عزت نفس هم به موازات یکدیگه کار میکردم من با آگاهیهای این دودوره وتوکل کردن به خداوند وبا این باور که تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی خداوند هست پا روی ترسام (حرف مردم ،قضاوت دیگران ،آبروی پدر ومادرم ) گذاشتم ووابستگی هام را پاره کردم واز همسر سابقم جدا شدم وبه کمک همین آگاهیها همسرمورد نظرم را با همان خصوصیاتی که تجسم میکردم جذب کردم وبا استفاده از آگاهیهای قانون درخواست مدیریت شرکت بادرخواستم در خصوص افزایش حقوق وپاداشم موافقت کرد ومن توانستم بعد از چند ماه جدایی از همسرم برا خودم یه ماشین بخرم وپس انداز خوبی داشته باشم هر لحظه که به آن مسیری که پشت سر گذاشتم فکر میکنم به یاد میارم که چه روزهای خوب ،واحساس عالی وآرامشی داشتم دیگه یاد گرفتم که از هر لحظه از زندگیم لذت ببرم ویاد گرفتم چیزی که مهم هست احساس من هست یاد گرفتم به خاطر داشتن هر چیزی در زندگیم سپاسگزار خداوند باشم ولی حیف که مسیر را فراموش کردم ودرگیر نتایج بدست آمده وروزمرگیهای زندگی ام شدم ولی خدارا سپاسگزارم که با چک ولگدی که از جهان خوردم دوباره مرا به مسیر برگرداند ودر این یکسال گذشته هرروزم احساسم عالی وفوق العاده هست خداروشکر که نسبت به مداری که در آن قرار دارم نسبت به قبل خیلی خوب عمل کردم وبه لطف خدای مهربان وآموزهای استاد عزیزم در کنترل ذهن ،کنترل کانون توجهم خیلی خیلی بهتر از قبل عمل می کنم
خدایا شکرت….شکرت….شکرت
عاشقتونم استاد جان ومریم عزیزم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
به نام خداوند بخشنده و مهربانم به نام خداوند هدایتگرم به سمت زیباییها خدایا من با ایمان زیادی که بهت دارم همه کارهام رو به تو میسپارم پس برام قشنگ بچین
شکرت سپاسگزارتم که تو قدرته مطلقی
سلام به استاد بی نظیرم و سلام به خانم شایسته عزیز و مهربانم
وقتی استاد یه چند روزی فایل نمیذارن هم تمرکزشون رو گذاشتن روی فایل بعدیه و هم اینکه به ما مهلت دادن تا روی این فایل که هم مهمه و مفید و پر از آگاهیست کمی تمرکز کنیم و کامنت بخونیم و کامنت بنویسم و ذهن رو منطقی کنیم برای خودمون وقتی آرام هستی و روی خودت کار میکنی مسلما تو آرامش هدایتها میان و بهت از هزار طریق گفته میشه که راهت درسته و ادامه بده
استاد تو فایلهاشون میگن که بعضی اوقات هدایتها تو خواب بهت گفته میشن و اینا نشانه است و بیشتر روی خودت کار کن
چون نزدیکه مجلس عقده دخترم هست میخوایم مراسم کوچیک رو تو خونه برگزار کنیم خونمون یکم کوچیکه و نمیدونیم مهمانها جامیگیرین یا نه
همانطور که دو شب پیش قبل از خواب به این مجلس شادی فکر میکردم به خدا گفتم یه خونه بزرگ میخوام 400 متری با 4 تا خواب حاله خیلی بزرگ که وقتی مجلسی بگیرم راحت باشم و بعد خوابیدم با حسه خوب
دیشب خواب دیدم همسرم به من زنگ زد از محل کارش و گفت برو پرده برای خونه بزرگ و جدید انتخاب کن منم بهش گفتم کو خونه از کجا و بعد گفت تو کاری نداشته باش خداوند خودش درست میکنه
و امروز که از خواب بیدار شدم خیلی خوشحال شدم و ایمان به غیب دارم به اون خدای بزرگ و قدرتمند ایمان دارم و با خودم گفتم فردا اول صبح میرم خیابون و پرده برای خونه جدید و بزرگم انتخاب میکنم بقیشو به خداوند میسپارم خدایا شکرت وقتی ایمان داری از ته دلت آرام و رها هستی
خدایا من لایق خونه بزرگ و شیک هستم
خدایا من لایق نعمت و ثروت بی کرانت هستم از خونه نعمت و ثروت بر من بیفزا
وای این فایل بی نظیره و میدونم و مطمینم این فایل را خدا مخصوص من که تو قدم به سوی او هستم گذاشته روی سایت ممنونم خدا جون چه به موقع من وسط این فایل استوپ کردم و رفتم توی تراس و از تو تراسمون کوه که هر روز با هم کلی حرف میزنیم و من از زیبایی هاش میگم و اون با من حرف میزنه و اون آسمون و اون غروبهای زیبا و….. یه عالمه چیزهای زیبا رفتم یه سوال از خدا کردم و گفتم راهش را به من بگو خدایا و اومدم پشت چرخ نشستم و فایل را پلی کردم و بعد عکس ها و دریم بورد استاد وای اشکهام همین جوری دارن. میان خدایا خدای من
وای خدایا از تو سپاسگزارم
آرزوهای استاد و رسیدن به آرزوهایش همه و همه ایمانم را چندین برابر کرد
خدایا فقط معجزاتت
خدای من دیگه نمیتونم بنویسم و فقط برای بگم خدا من
هدایت من به خرید دوره ی آفرینش خدایا خدایا شکرت شکرت شکرت
سلام استاد عزیزم
چقد این فایل دوست داشتم و چقد ب موقع بود برای من دقیقن در بهترین زمان من این فایل گوش دادم
چقد نیاز داشتم ب این فایل تو این روزها
خدایا ازت سپاسگزارم خدایا شکرت بابت این سایت این فایل ها و دوستان عزیزی ک تو این سایت دارم
خدایا شکرررررررررررررررت
خانم شایسته عزیزم ممنون از شما
وقتی درین بورد دیدم منم یادم افتاد همین سال 99 چه خواسته های بزرگی داشتم که الان بهشون رسیدم
من یه دختر 17 ساله دارم و یه پسر 7 ساله
یادم دخترم 5 سالش بود من خیلی دوس داشتم یه فرزند دیگه هم داشته باشم
ولی نمیشد دکتر ک رفتم بهم گفت خودت سالم هستی
همسرت باید آزمایش بده ببینیم شاید مشکل از همسرت باشه
رفتیم ازمایش دادیم و دکتر گفت همسرت باید عمل شه تا عمل نشه بچه دار نمیشید
ب همسرم زنگ زدم گفتم جواب ازمایشات اینو میگن
و دکتر گفته تو باید وقت بگیری و کاراشو انجام بدی
و عمل کنی
تاریخ اون روز آذر ماه 95 بود و دکتر برای اسفند میتونست ب همسرم وقت بده میگفت اگه 18 اسفند نیای تاریخش می افته برای سال بد
تلفنی تو خیابان بودم ب همسرن گفتم چکار کنیم
گفت من راضی نیستم اسفندم بهم مرخصی نمیدن
باید بمون سال اینده وقتی گوشی قط کردم تمام ازمایشات تو دستم بود و حالم خیلی عجیب بود
بالای پل رسالت بودم کرمان شمالی همین ک رسیدم پل دیگه نتونستم خودما نگه دارم گریه هام امان نمیدادن برام مهم نبود کی میبینه با صدای بلند گفتم خدایا من ب هیچی نگاه نمیکنم من از خودت میخوام
تا صاحب همه چی هستی اگه قرار من صاحب فرزند بشم بهم امید بده اگه هم قرار نشم یه کاری کن برای همیشه از ذهنم پاک شه تمام ازمایشات پاره کردم
گفتم فقط خودت یهو همون لحظه دلم گفت برو دکتر خودت رفتم همیشه مطب خانم دکتر شلوغ بود ولی اون روز من بدون نوبت رفتم بهم وقت داد ب بد چند نفر رفتم داخل دکترم گفت چی شد براش توضیح دادم
گفت خب باید عمل شه دیگه گفتم همسرم راضی نمیشه گفت خب تو هم بچه دار نمیشی
وقتی خدا فظی کردم از مطب اومدم بیرون منشی صدام زد گفت دکتر کارت داره برگشتم گفت راستی اصلان تو این چند سالی ک میای من این دارو را بهت دادم گفتم نه نوشت گفت یه ماه دیکه بیا
من رفتم دارو را گرفتم اومدم خونه قرار بود از فردا صب دارو ها را بخورم
خسته بودم خوابیدم تو خواب دیدم یه شخصی بهم گفت تو صاحب یه فرزند میشی اونم پسره اون ب سلامت بدنیا میاد و حتی اسم پسرمو بهم گفت
و گفت یه بارداری خیلی راحتی داری تو یه سفر میری برگردی باردار میشی
و همسرم چند روز بد اومد گفت دوست داری بریم کربلا گفتم اره رفتم برگشتم وبد دوماه دوستم تماس گرفت گفت دیب خواب دیدم تو تماس گرفتی میگی باردار هستی گفتم نه بابا خبری نیست گفت هست
برو ی ازمایش بده رفتم چکاپ و دیدم بار دار هستم
این یکی از بزرگترین خواسته های من بود تو ذهنم.ک فرزند دوم داشتته باشم والن خدا را شکر دارمش کلاس اول میره امسال
الن خواسته های دیگه برام زیاد بزرگ نیست
میگم خدا وقتی اون سال بهم فرزند داد الانم ب راحتی
میتونم از خدا خواسته های دیگه هم داشته باشم
ولی با تکامل همه چی درست میشه
و من در زمان مناسب ب تمام خواسته هام میرسم
ممنون استاد جان این فایل منو زنده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم استاد عباس منش الان دارم این فایل میبینم منو برد به 2 سال پیش تقریبا که داشتم رو این دوره بی نظیر کار میکردم نمیدونم از کجا بگم یک آدمی که خیلی الاخون بالاخون بود که به نون شبش مونده بود تضادها اینقدر فشار آورده بود که واقعا از همه جا درمونده شده بودم ولی لطف خدا همیشه هست من اگه بخوام از نتایجم بگم تو این 2 ساله که احساس خوشبختی بیشتره که خواب راحت تره منی که کلا 100 هزار تومن تو حسابم نبود الان بالای 40 ملیون تومن تو حسابم پول دارم احساس خوشبختی که دارم تونستم به لطف خدا چندین چنتا دوره از جمله روان شناسی ثروت کشف قوانین قانون سلامتی و اما دوره بی نظیر قانون آفرینش که سکوی پرواز من به آغوش خداوند است من از خدای مهربون بسیار سپاسگزارم که هدایتم کرد استاد واقعا من خودمو یک برگی تو یک باد میدونستم و بودمم ولی الان فقط معجزه معجزه معجزه اون شبی که قانون آفرینش شروع کردم این حس به من گفت قدمهای خدارو تو زندگیت بنویس شاید باورتون نشه تو این دو ساله که من دارم مینویسم قدم های خدارو تو زندگیم بالای 4000 هزار تا شده زندگی فقط معجزه شده من سپاسگزار خداوندم که فرصت داد تا این کامنت الهامی رو بنویسم تا هم رد پایی از من باشه تا هم اگه عمری باقی موند چند ساله دیکه ببینم کجای این داستان خداوند هستم ایدهایی که این حس به من گفت من عمل کردم گزاشتن 10 درصد از درآمدم بود که تا به امروز عمل کردم و به قول قرآن وام نیکو به خدا دادم و میبینم وفور و فراوانی رو تو زندگیم . ایده بعدی که خدا بهم گفت البته از زبون آقای رضا عطار روشن عزیز که اینقدر محکم کرد قلب منو دادن اقتصاد بانکی ام بود یادمه در عرض 2 ماه به لطف خدا کلکشو کندم رفت و الان پاک زندگی میکنم و به راحتی شب میخوابم.و ده ها ایدهایی که الان حضور ذهن ندارم ولی بوده.
از خدا سپاسگزارم به خاطر هدایتم به سمت اموزهای زیبای شما
میسپارم شمارو و خانم شایسته گرامی و مهربون رو به دستهای بی انتهای خدای مهربان
سلام دوست عزیزم
بسیار خوشحال شدم و تحسین میکنم شما رو که انقد تونستین در این مسیر الهی پیشرفت کنین فقط من یک درخواست از شما داشتم که برامون از اون قدم های خداوند که نوشتین رو اینجا هم چند تایی تا جای که براتون مقدور هست بنویسین تا برای ذهن ما هم منطقی بشه. از شما سپاسگزارم
سلام به شما دوست عزیزم هدی جان
چیزی که الان توی ذهنم خدا میاره مینویسم تا هم واسه خودم یادآوری شه و ایمانم قوی تر شه هم به شماکمک کنه…
وقتی خدا بهم الهام کرد تا قسط هامو پرداخت کنم
اوایل اسفندماه بود با هدایت خدا منی که در روز درآمدم با آموزش های استاد به روزی150رسیده بود
به طرز معجزه آسایی 90درصد درروز پس انداز واسه دادن قسط ها شد
روزی که رفتم آخرین قسط ام رو تسویه کنم با کمال تعجب حداقل 30 درصد کل اقساط رو از ما نگرفتن یعنی اگه قرار بود 1 ملیون تومن بدیم 700 تومن گرفتن که هنوزم خودم نمیدونم چرا و چجوری و به همین راحتی قسطا رفت
دومین چیزی که یادم میاد و تو نوشتهام هست درامدم بود که قبل کار کردنم روی دوره ها بسیار پایین بود ولی بعد دوره ها تقریبا 4 برابر شد هزیهایی که داشت مارو میخورد بسیار پایین امد.
بحث رفتن به رستوران گردی و فست فود گردی بود که خیلی جالبه شاید به جرات میگم که بالای 200 بار رستوران و فست فودهای متنوع هدایت شدیم این در صورتی بود که ما تویه 4 سال زندگی مشترک 5 دفعه هم نشد بریم
دیگه هدایت شدن همسرم به سر کار بود کار مورد علاقش این درصورتی بود که ایشان اصلا تا به حال سر کار نرفته بودن ولی الان منبع درامد دارن
معجزه بعدی که میتونم بگم بحث امدن پول به دستم بود اینقدر ظرفم سوراخ بود که تو بهترین شرایط در حسابم زیر 500 هرار تومن بود ولی خب الان در عرض 4 ماه 40 تومن پس انداز دارم ولی خب اینو میتونم اضافه کنم که ایده به من رسید برای خرید دلار که رشد بسیار خوبی داشت تو این چند ماهه.
معجزه بعدی خرید دو تا گوشی سامسونگ آیفون بود که در عرض یک ماهو نیم تونستم بخرم اونم باز یک ایده جالبی بود و این طلسم نخریدن گوشی بعد از 6 سال شکسته شد
و اینکه میگرن همسرم بعد 13 سال درمان شد بدون خوردن حتی یک قرص
اینا چیزهایی بود که بسیار واضح بود برایمان امیدوارم این چیزها برایمان ایمان بسازد چون ما انسانها به قول قرآن بسیار ناسپاس عجولیم.
شب و روز تمام هم فرکانسهای خوش.
سلام دوست عزیز محمد آقا
قبل از هرچیز سپاسگزارم که جوابم رو دادین
و اینکه چقدر خداوند براتون آسون کرده مسیر رو این نشان از ایمان شماس. اینکه گفتین الهام شده بهتون که اول قسط ها رو تسویه کنین و بعد در روز 90درصد تونستین پس انداز کنین رو منو ب فکر برد که ببین درست همونجا که خداوند میگه ایمان بیارین من نزدیک هستم رو درک کردم واقعا خداوند نزدیکه خیلی نزدیک کافیه ایمان بیارم به خالق هستی و من خودم رو مثال میزنم که چقدر بی ایمانی و شرک دارم و ترمزی رو که دارم فهمیدم من فقط به حرف میگفتم خدایا تو به من نزدیکی و در عمل این نزدیکی رو احساس نمیکردم… بسیار بسیار از شما دوست عزیزم سپاسگزارم برای گفتن هدایت هاتون. در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین.
خدایا سپاسگزارم برای هدایت به این کامنت.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ الم
ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ
در این کتاب هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای کسانی که کنترل ذهن میکنند هدایت است.
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ
آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
————————————————————————————
سلام به همه عزیزان
سلام به همه کسانی که به دنبال حقیقت وجودی خوداند
سلام به همه کسانی که در این سایت به دنبال نور خدا هستند
کسانی که از با دست کشیدن از شهوات و پلیدی های نگاه ذهنی و شرطی شده به دنبال خواسته های زلال و پاک قلبشون هستند
کسانی که هدفشون زایل کردن شح نفس ، کبر ، فقر ، حسادت، شهوت و … و کسب نقطه مقابل اونهاست که نگاه قلبی و توحیدی به عالمه… نگاهی که تفاوت ایجاد میکنه بین انسان به عنوان خلیفه خداوند با دیگر موجودات…
کسانی که ذهنشون ابزارشونه نه ربشون…
و اما دوره ارزشمنده آفرینش.. سال 97 بود، دقیقا یکسال قبل از اینکه دوره آفرینش روی سایت استاد قرار بگیره. و من این دوره رو از کانال دیگری تهیه کرده بودم و بعد از قرار گیری روی سایت حذفش کردم.. اما نتایجش توی سه ماه درستی قوانین رو بارها به من ثابت کرد..
توی سه ماه هم به شغل مناسب رسیدم و هم مشکلاتم در روابط حل شد.. مشکلی که بارها باعث تغییر شغلم شده بود.. اینقدر اون روزها روی این دوره متمرکز کار میکردم که حتی توی فوتبال و پینگ پنگ هم اصولشو پیاده میکردم و نتیجه میگرفتم.. و از به لحاظ اعتماد به نفس و شخصیت زمین تا آسمون تغییر کردم..
سه ماه بیکاری که همه میگفتن برو پیش فلانی واست کار جور کنه، فلانی اطلاعاتیه، فلانی اینکارس.. فلانی وزیر دادگستریه و من توی قلبم میگفتم خدا همه کارس.. با اینکه تا قبل از اون همه رو صاحب قدرت میدونستم جز خدا..
و ماه رمضان شبها تا ساعت ها مینشتم وسوره آل عمران رو میخوندم و علت شکست مسلمانان در جنگ احد.. همون سوره ای که استاد هم بارها ازش یاد کردن…
اما انسان فراموش کاره.. انسان نسیان داره.. و ذهن مدام نجوا میکنه.. و امان از عجله.. به خودم یادآور میشم و بارها در گوش خودم نتایج رو زمزمه خواهم کرد.. تا فراموش نکنم که مسیر درست چیه.. که دنبال حواشی نرم.. که فقط باید روی ذهنم کار کنم.. و نتایج به طور طبیعی اتفاق خواهد افتاد و قدم ها گفته خواهد شد کما اینکه بارها اینو دیدم و تجربه کردم..
و اینقدر رشد کردم که خونه ای رو معامله کردم که در گرو دادگستری بودو زیر قیمت بازار و اونم با هدایت خداوند بهش رسیدم..خونه ای که حتی تا روز معامله همسرم داخلشو ندیده بود.. و ذهنم به شدت میترسید اما قلبم با قدرت منو به انجامش تشویق میکرد..که به طرف فرصت بدیم بارشو از بندر آزاد کنه و سند از گرو خارج بشه و دوهفته بهش فرصت دادیم.. و دقیقا روز آخر تعهد طرف معامله انجام شد بدون هیچ پشتوانه ای..آره من هم بوده زمانی که کارای بزرگ کردم و کار رو به خدا سپردم.. اون هم در این اسکیل.. در حالی که حتی اجاره نوشتن های خونه های قبلیم با حضور پدرم انجام میشد و من از معامله خونه هیچی نمیدونستم.. خدایی که بهم گفت بدون این که به پدرت بگی این معامله رو انجام بده اونم با این حد از ریسک..به خودم تبریک میگم.. ناامید نمیشم. ادامه میدم.. خونه ای که مثل درخت میوه محصولاتش رو داره هر سال میده!! خونه ای که چالشهای مارو داره حل میکنه.. خونه ای که جایی قرار داشت که مدرسه دخترمون پنج دقیقه باهاش فاصله داشت و ما نمیدونستیم بهترین مدرسه منطقه اونجاست.. و دخترم در شیفت بعد از ظهرش ثبت نام کرد درحالی که هیچ ایده ای نداشتیم که چطوری دخترمونو ببریم مدرسه درحالی که همسرم باردار بود و فرزند دومم هم 2 سالش بود.. و خداوند تمام مسائلمون رو حل کرد و خودش گواهه که برای حتی یه دونه از اون مسائل راه حل نداشتیم.. از جور شدن پول خونه.. از فروخته شدن خونه قبلی به شکل معجزه آسا با قیمتی بالاتر از خونه های آماده در حالی که خونه ما حتی کفش درست نشده بود و هیچی نداشت..و خداوند تمام این کارها رو برامون انجام داد.. از فروش خونه قبلی در بهترین زمانی که قیمتش به شدت بالا رفت و بعد از اون به شدت پایین اومد.. درست زمانی که ما فروختیمش و همه اینها هدایت خدا بود..
بخاطر اینکه روی خودمون کار میکردیم.. بخاطر اینکه بحث تغییر باورها رو جدی گرفته بودیم … به خاطر اینکه ایمان به غیب داشتیم، اونم به اندازه ظرف خودمون. و باید این مسیر توحیدی رو ادامه داد..
مدتی به خاطر شرایط خاص حاکم بر کشور توی در و دیوار بودم و نتیجش شد اتفاقات ناخواسته ای که همش توی گوشم فریاد میزد.. فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ .. کجا میروید؟!!
و من دوباره متعهد میشم.. به طی کردن این مسیر توحیدی.. و تکرار دوباره اتفاقات زیبا و نوشتنشون در این سایت توحیدی.. برای اینکه چراغی بشه روشنی بخش برای خودم و هر کس که در مدارش باشه.. که راه همینه.. که ادامه بدم.. سست نشم.. فارغ از اینکه در دنیا چی میگذره.. و من تمرکز صد در صدی میزارم روی خودم.. ان شاالله..
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿53﴾
بنام خدای مهربان
سلام به استاد گلم استاد عزیزم چقدر دلم براتون تنگ شده
و سلامی گرم به استاد عزیزم خانوم شایسته گل و مهربون من
عاشقانه دوستتون دارم و واقعن روزی نیست که چهره و صدای زیبای شما رو نبینم و گوش ندم اصلی ترین و مهترین روتین روزانه منه
دیروز رفته بودم ارایشگاه مشتری داشتم دیدم مشتری های سالن دور همکارمون که لوازم بهداشتی و پوستی میفروخت جمع شدن مشاوره میگیرن و …. ی لحظه حرفاشون توجهم رو جلب کرد که روتین پوستی میخان و میگفت فلان قطره فلان کرم چقدر از وقتی استفاده کردمش حالم بهترع و سرحالترم کرده
دیدم ادما نه تنها بیشتر از خوراک روزانه خوردنیشون بلکه بیشتر از خوراک ذهن حتی به خوراک پوستشون اهمیت میدن
خیلی خداروشکر کردم که به مسیر سعادت هدایتم کرده و هروز به فکر خوراک ذهنمم
استاد شایسته عزیزم من الان در ماشین نشسته و دارم به عروسی میرم
عروسی دختر عموم که به صورت عمل به قانون همسر عزیزشون رو جذب کردن
دختر عموی من همیشه از بچگی خودش رو در خارج از کشور تصور میکرد و الان در 26 سالگی یکی از پصرهای عالییی از آلمان اومدن خاستگاریشون و امشب نامزدیشونه انشالله که همیشه خوشبخت باشن
اینقدر دلم برای کامنت نوشتن تنگ شده بود ک گفتم حتما باید امروز بنویسم
من این فایل رو داشتم نگاه میکردم و به جمله جملش فوکوس کرده بودم اما چون صبح زود بیدار شده بودم و رفته بودم سالن مشتری داشتم یکم از فایل ک گذشت خابم برد
تصمیم گرفتم مقاومت نکنم و بخابم و چقدر خوب شد چون الان خیلی سرحالم
در بهترین تایم این فایل رو میبینم و چقد ذوق داشتم که درین برد استاد رو ببینم که خابیدم
میبینم و استفاده میکنم و میام دوباره کامنت میزارم
اتفاقن اسم این فایل رو که دیدم قلبم ی لحظه از شدت هیجان تپشش بالا رفت
چون بشدت این فایل برای من گذاشته شده
عاشقتونممممم
خیلی دوستتون دارم
سلام
خداراشکر که یک آگاهی جدید و عالی را از این بخش صحبت های استادان عزیزم گرفتم
و این و فقط بگم که من با طی کردن دوره قانون آفرینش تونستم به مبالغ 289میلیونی رسیدم به سرمایه خوبی رسیدم در کارم
به باور قوی که به هر چه فکر میکنم برام پیش میاد
خداوکیلی به هر چه فکر میکنم بعد از چندروز یا چند ساعت برام اتفاق می افتد درسته خواسته ها بزرگ نیست ولی بی حد و اندازه جادویی و معجزه آسا من نتایج و دریافت کردم
و همه اینها طی تکامل و چند دوره که از استاد داشتم اتفاق افتاد فقط همین و بگم که با رعایت کردن قوانینی که استاد بهم آموزش داده اتفاقات پر رنگ و پر رنگتر شده
تازه هنوز خیلی هم محکم عمل نکردم به آموزه ها ولی تعهد دوباره که دادم برای یک شروع طوفانی و ایمان دارم که باز هم نتیجه های خوبی را دریافت میکنم و باز عمل کردن بیشتر را در قوانین به زندگی ام میدهم تا بیشترین نعمات را دریافت کنم
خدایا شکر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»
ربّ نازنینم، یادته اینارو بهم گفتی؟ همون موقع که ازت پرسیدم خدایا دارم یاد میگیرم روی هیچ کس و هیچ چیز حساب نکنم حالا که میگی روی من حساب کن چجوری باید روی تو حساب کنم؟
و دو روز بعد استادم کلام تو رو بر من جاری کرد مثل درّ و گوهر
«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»
گفتی مریم قشنگم نترس!
تو قرار نیست تیر بندازی، من برات این کارو میکنم، من ، اللّه ، ربّ العالمین برای تو کافی هستم و باز آرامش رو در وجودم جاری کردی.
یادته گفتی
« وَوَضَعۡنَا عَنکَ وِزۡرَکَ
ٱلَّذِیٓ أَنقَضَ ظَهۡرَکَ»
همون که داشت پشت تورو میشکست میشکست میشکست؟
یادم اومد چطور پاداشم دادی وقتی به تو توکل کردم وگرنه زیر اون همه بار له میشدم.
گفتی نترس
« فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرًا – إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ یُسۡرࣰا»
بهم گفتی تو دیگه عبد من هستی گفتی
وإذا سألک عبادی عبادی عبادی
آره فهمیدم رفتم تو مدار بندگی ربّ العالمین
گفتی حالا که بنده ام شدی
« فإنّی قریب »
من نزدیکم حسم کن و چه هدایتها کردی که یاد بگیرم قریب هستی .
یادته ماجرایی که فهمیدم با من حرف میزنی ؟
و چه پاداشها دادی سپاسگزارم .
گفتی « أدعونی أستجب لکم »بگو تا بدم آیا خواستی و ندادم و من دیدم نخواستم کدام فرکانسو فرستادم که بهم بدی جز نگرانی جز ترس جز شرک.
گفتی: أدعونی ،
«إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَیۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ»
تو چیکار داری” من ” موجودش میکنم
«فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ»
تو اجابتم کن تو به من ایمان بیار
« وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِید »
ِ من نزدیکتم
و قدم به قدم هدایتم کردی به رها بودن، به تسلیم شدن و حالا ایمان آوردن.
من تسلیم شدم اجابتت کردم و تو مثل ابراهیم برام مرده ای که تکه تکه بود روح و جسمش زنده کردی یادته یادته خدا یادته؟
و قدم به قدم منو داشتی آماده اجابت درخواستم میکردی که ایمان بیارم بهت.
گفتی
« مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَىٰ »
من تورو رها نکردم
« وَلَلۡأٓخِرَهُ خَیۡرࣱ لَّکَ مِنَ ٱلۡأُولَىٰ »
مگه نمیگی من تو رو برای آخرتم میخوام صبر کن
« وَلَسَوۡفَ یُعۡطِیکَ رَبُّکَ فَتَرۡضَىٰٓ »
من راضیت میکنم من برای همه امور تورو کفایت میکنم
قدم به قدم قطار گاری های شکسته رو ازم جدا کردی که قلب بسته و مهر و موم شده من به سوی تو باز بشه یا ربّ
گفتم « لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ »
گفتم « رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ »
گفتم « ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیم
صِرَٰطَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمۡتَ عَلَیۡهِمۡ غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ »
تو هدایتم کن
« وَأُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ »
فقط تو میدونی من هیچ چیزی نمیدونم من بلد نیستم من گمراهم من ناتوانم
گفتی
« إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ »
رستگاری میخوای هدایتهارو عمل کن من هستم من با تو هستم من در تو هستم
دنبال چی میگردی خودتو باور کن.
« لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمࣲ
ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِینَ
إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونࣲ
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعۡدُ بِٱلدِّینِ
أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡکَمِ ٱلۡحَٰکِمِینَ »
هر چی لازم داری من بهت دادم. بهشت میخوای اول ایمان، اول ایمان بعد عمل کن به اون چیزی که میگم مقاومت نکن .
من پرسیدم و سپاسگزارم چه زیبا پاسخم دادی. عاشقتم یا ربّ
سلام و درود به استاد عزیزم استاد نازنینم استاد سخاوتمندم
سلام و درود به مریم شایسته ی شایسته و نازنین و مهربانم
استاد عزیزم مریم نازنینم امروز احساس میکنم آخرین گرهی که باید از قلبم باز شد آخرین سنگینی برداشته شد و من قلبم رسید به جایی که میتونه به سوی خدا پر بکشه.
امروز من اینجا خدا رو دیدم برای ایمان آوردن منو به این نقطه و این لحظات هدایتم کرد انگار قلبم برای نوشتن تو این مکان مقدس باز شد اجازه داده شد .
استاد عزیزم بیش از یکسال هست دارم براتون مینویسم اما نه اینجا صبح تا شب در ذهنم ، آخه هر بار اومدم بنویسم قلبم اجازه نداد چون تنگ بود چون حسم خوب نبود بهم اجازه نمیداد میگفت اینجا مقدسه اینجا فقط وقتی قلبت باز هست باید بنویسی، و منتظر موندم تا ذره ذره تاریکی ها از وجودم کنار رفت و قلبم شروع به باز شدن کرد تا رسیدم به این جا به این هدایتها به این همزمانی ها.
ربّم بهم گفت
« وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ »
« أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ
آیا در زمین گردش نکرده اند تا برای آنان دل هایی [بیدار و بینا] پیدا شود که با آن بیندیشند یا گوش هایی که با آن [اندرزها را] بشنوند؟ حقیقت این است که دیده ها کور نیست بلکه دل هایی که در سینه هاست، کور است! »
و من مدتها در نشانه هاش سیر کردم تعقل کردم ادامه دادم اینجا موندم گوش دادم خوندم تا قلبم باز شد و دیدمش و دارم ایمان میارم رفتم تو مدار ایمان تو مدار مومنین چون ازش خواسته بودم اونم اجابتم کرد.
بعد از اینکه دو ماه پیش با هدایت خداوند فهمیدم هنوز نگاه انسانی به خداوند تهش تو وجودمه نگاهم به دنیا عوض شد سیستم رو فهمیدم ، جایگاه خودمو جایگاه خدا رو ، امیدم جون گرفت اشتیاقم برگشت و تسلیم الهامی شدم که بهم شده متولد شدم آرام تر شدم.
اما مدام از خدا درخواست میکردم قلبمو باز کنه می گفتم خدایا چیزی گیر کرده تو قلبم دوست دارم باز بشه اون گره. بهم میگی تسلیم باش باشه بگو چطور با چه باوری “اون ایمان به غیب رو یادم بده” خدایا یه قدم هم تو بردار بهم قدرتتو نشون بده، بارها دیدم اما اینبار میخوام ایمان به غیب در وجودم به مدل دیگه ساخته بشه و تسلیم باشم خدایا اینو به من بدهکاری گفتی أدعونی أستجب لکم پس تو باید یه کاری کنی که من” ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب “رو حس کنم و بگم من تسلیمم.
خدایا دستمو گرفتی کافیه حالا بلندم کن بشینیم روی دوشت ، با من حرف بزن من دوست دارم همصحبتی تورو…..
و حالا میخوام بگم چطور اجابتم کرد از هدایتهایی که ازسه شنبه شب اتفاق افتاد برام و آخرین ضربه های چکش کار خودشو کرد.
از کامنت ابراهیم عزیز که از سفر شیرازش نوشته بود در شرایطی که خداوند بهم گفته بود با من صحبت میکنه اگه نشانه هارو ببینم اون گره هم از قلبم باز میشه. وقتی کامنت رو خوندم درباره تنگه هایقر صحبت کرده بود رفتم عکساشو سرچ کردم بینهایت زیبا بود و یه عکسشو دانلود کردم صبح چهارشنبه هدایتمو از سایت گرفتم قسمت 182زندگی در بهشت که خانم شایسته میرن دندونپزشکی، (و این در حالی هست که چند روز قبل نشانه ام فایل توضیحات استاد مربوط به همین مرا به نشانه ام هدایت کن بود و یه پیام بود برام از سمت خدا)،داشتم فایل رو نگاه میکردم اول مریم جان درباره بروزرسانی قسمت ششم دوره آفرینش میگفتن ، بعد ادامه دادم الان قلبم از یاد آوریش داره از سینه ام درمیاد، تو اتاق دندانپزشکی تابلویی روی دیوار بود همون عکسی که من از تنگه هایقر دانلود کردم دقیقا همون عکس از اون مکان!!! دقیقه 10:25به بعد.
نمیتونم حالمو وصف کنم خواستم برای ابراهیم عزیز کامنت بذارم دیدم بنر سایت عوض شده و من ندیده بودمش چند دقیقه قبل اما عنوانش چنان منو دچار شوک کرد که نمیتونم بگم، “مفهوم عملی ایمان به غیب” تا نگاهش کنم چه ها بر من گذشت پاسخ سوالم بود همون سوالی که چندروز پیشپیش پرسیده بودم! فقط خدا میدونه این همزمانی ها این نشانه ها این پاسخ ها قلبم باز شد و ایمان در قلب من جوانه زد، خدا رو دیدم دارم حسش میکنم مدارم رفته بالاتر انگار از دیروز گیجم منگم اما آزادم آرامم خوشحالم راضیم گفتم خدایا چی میگی به من درست فهمیدم داری نشونه میدی داری خودتو نشون میدی داری پاسخگو میدی راهمو نشون میدی؟ و من لبخندشو دیدم خدا رو دیدم.
استاد نازنینم اینارو به عشق سپاسگزاری از شما به عشق اون اشتیاقی که در وجود خانم شایسته فوران میکرد به بیرون ،برای سپاسگزاری از شما و برای ثبت این اتفاق مبارک تو وجودم نوشتم.
حالا میتونم بقیه مسیرو کمی سبکبال تر برم.
اما هدایتها ادامه داره هدایت بعدیم از سایت “معرفی دوره آفرینش قسمت 8″بود که درباره «تقسیم کار با خدا »از بخش ششم دوره آفرینش هست که اول همون فایل زندگی در بهشت بود.
و امروز بعد از مراقبه که تو گوشم هندزفری بود اولین فایلی که هدایت شدم قسمت 6 بخش ششم دوره آفرینش و صحبتهای شما درباره «تقسیم کار با خدا »بود.
و من میبینمش و میخوام اجابتش کنم میخوام که شروع کنم به عمل صالح در مسیری که نشونم میده.
میخوام در زیر این نوری که برام روشن کرده حرکت کنم ،خدایا سپاسگزارتم.
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ
صِرَٰطَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمۡتَ عَلَیۡهِمۡ غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ
مریم عزیز ،سلام
بهترین ها از خداوند برات آرزو میکنم
هدایت شدم تا کامنت دوستان بخونم ک از آخر شروع کردم تا رسیدم به کامنت شما و برای تک تک آیاتی ک نام بردی سرچ کردم، اسم تک تک جلسات از سایت بردی، کامنت دیگه نخوندم رفتم اون قسمت دیدم یادداشت برداری کردم و دوباره برگشتم ادامه کامنت زیبات ک فقط میتونم بگم خدا گفت و شما نوشته بودی خوندم
چقدر قلبم باز شد، از خدا کمک میخاستم ک راهی نشونم بده برای افزایش ایمان به غیب، ایمان به خودش، اینکه بتونم ایاک نعبد و ایاک نستعین تو عمل اجرا کنم و روی هیچ کسی حساب نکنم، ک کامنت شما جواب من بود
ممنونم که وقت گذاشتی، انقدر دقیق نوشتی و کمک کردی
از خداوند میخام که به جایگاه رضایت از خداوند برسی، خداوند نگهدارت باشه
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، یگانه خالق آفرین من ،
جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ،،
ما همه متصل به یک انرژی مقدس هستیم و اون الله کریم ،،
دوست عزیزم سلام ،،
بی نظیر بود واقعاً بی نظیر بود کامنتت ،، خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که آغاز کردی به چشیدن از این شهد شیرین از این نفس کشیدن عمیق عطر حضور الله کریم ،،
میبینی خیلی قشنگ خیلی حس فوق العاده ای ،،
منتظر خوندن کامنتای خوشگل دیگه از این نور بی نظیر هستم
خدا قوت
تحسینت میکنم عالی مینویسی
بنام یگانه کانون مطلق خیر و زیبایی، مرام و معرفت و رفاقت، خداوند ولی و مولا هستند و این یعنی سرپرست و دوستی که بعنوان بنده هم در احاطه و سلطنت و تحت ولایتش هستی و هم از محبت و معرفت و مهرش بهره مند و برخوردار هستی، استاد از این سایت عالی و درجه یک و بینظیر شما و همینطور فایلهای صوتی و تصویری بسیاری چیزها رو یاد گرفتم، آگاهیهای عمیق و الهی ممنونم از پروردگارم برای این شایستگی و لیاقتی که داشتم و بهرهمند شدم از آموزههای الهی و اینکه استاد شما بسیار صادق و بسیار موفق و درجه یک و بی بدیل هستید در حوزه قانون جذب
و اینکه خداوند سرراست شما رو به عنوان بهترین راهنما سر راه من قرار داد از سال 95 تقریباً با شما هستم، نتایج عالی کسب کردم که تو کامنت های پیشین بهشون اشاره کردم من از قرآن قبلاً دور بودم متن عربی رو میخوندم و چیزی به اون صورت متوجه نبودم ولی الان دور دوازدهم ترجمه قرآن کریم هستم، بسیاری از چراییها و شبهههای ذهنم برطرف شده، شما در این فایل تصویری و صوتی اشاره کردید که ایمان به غیب یعنی در زمانی که محدودیتها هستند شرایط جالب به نظر نمیرسه اما من به خواستهم و تحققش و اینکه پروردگار قادر هست بر انجامش ایمان داشته باشم و بدونم در زمان الهی به طرز درست و کریمانه خواسته خودم رو به دست میآورم، من از فایلهای صوتی و تصویری شما آموختم که سپردن و پذیرش سبک زندگیم باشه، روی خودم کار کنم، من نباید به اینکه دیگران تغییر بکنند اصرار بکنم، ممکنه اون فرد در مدار تغییر نباشه، اما خود من به عنوان کسی که در مسیر آگاهی ها هست میتونم تغییر بکنم و فقط باید روی خودم تمرکز بکنم، هر اتفاقی بیفته باید بدونم که اون رو خداوند مقرر کرده به صلاح منه و مقاومت نداشته باشم و بسپرم و بپذیرم و هر آنچه که اتفاق افتاد رو به منزله موهبت ببینم، تحقق خواستههام رو فقط و فقط از خدا بخوام، توسل برای من حتی یک حاجت رو روا نکرد من طلبه بودم و هیچ تجربه روشنی از توسل نداشتم، هر چه بود ناامیدی و تلخکامی بود، تا اینکه با آموزههای شما آشنا شدم و خواستههام یکی یکی محقق شدند به لطف الله خیلی سپاسگزارم ازتون واقعاً من الان این تجربه رو دارم که بدونم خداوند یگانه کانون مطلقه عزت منزلت و اعتبار هستند من فقط باید یک نفرو راضی کنم و اون هم خداست زیرا که رزاق خداست روزی دهنده خداست مرگ و زندگی و عزت دست خداست من نباید به اذهان و افکار دیگران توجه بکنم، در جهان مادی کثرت هست و من رو خسته میکنه من فقط و فقط باید یک دونه ارباب داشته باشم یک دونه مولا داشته باشم و فقط در پی رضایت او باشم فقط و فقط خداوند برای من مهم باشه این بسیار مهمه برام،،
در حال حاضر با چالشی در زندگیم دست و پنجه نرم میکنم که اصلاً انتظارشو نداشتم، ولی ایمان دارم که در پس این چالش دنیایی از خیر و برکت و اتفاقات عالی و بینظیر و ارتقا و درخشش در انتظار منه و ایمان دارم که پروردگار من برای مومن منزلت و عزت خاصی قائل هست ما باید بدونیم که عشق زیاد مهربونی زیاد و اهمیت بیش از حد به کسی به غیر از خداوند نشون ندیم، در حقیقت بندگان خداوند رو به عنوان دستان خداوند ببینیم و به کسی وابسته نشیم، فقط و فقط به الله وابسته و دلبسته باشیم، آماده از دست دادن هر چیزی هر کسی باشیم، محکم و استوار باشیم، اهل اعتدال باشیم در تمام جنبه های زندگیمون و انسانی که تعادل رو در زندگیش رعایت میکنه از هر اتفاق شر و زننده ای مصون خواهد بود به قول قرآن آیه 73 سوره توبه محکم و ستبر باش یعنی خودتو نباز غصه نخور ناامید نشو نگران چیزی هم نباش،
خدایا از خودت به عنوان یگانه پروردگار کل کیهان سپاسگزارم و از دستای خداوند رب العالمین،که استاد عباس منش و خانم شایسته هستند هم بسیار ممنونم،،
براتون از خداوند حیات طیبه در دنیا و آخرت میطلبم، امیدوارم همواره آسان بشوید برای آسانیها همواره در مقام تسلیم و رضا در پیشگاه خداوند قرار بگیرید همواره در زمره دوستان خداوند باشید و در دارالسلام خداوند پیوسته مقیم باشید
بنام خالق زیبایی ها ،بنام او که هر چه دارم از اوست
سلام وهزاران درود به اساتید ارجمندم ودوستان الهی ام
هر روز که می گذرد بیشتر سپاسگزار خداوند هستم که مرا به این مسیر توحیدی هدایت کرد
وقتی فایل را گوش می دادم ومریم جان از احساسات خود موقعه تدوین فایلهای این دوره با ارزش صحبت میکرد گفتم آره درسته منم این احساسات را تجربه کردم وقتی برای اولین بار در این دوره از استاد شنیدم که هر چه میخواهی را بی واسطه از خدا بخواه
وقتی شنیدم که خداوند از رگ گردن به من نزدیک تر هست ویاد گرفتم حتی گله وشکایتم را نزد خدا هم نبرم آن موقعه درک نکردم که چرا حتی من موقعه گفتگو با خداوند نباید گله وشکایت کنم یا هرچه که میخواهم با روی گشاده وحال خوب بخواهم ولی الان که این قانون را درک کردم که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد بهتر مفهوم این جمله استاد را متوجه شدم
تمام مدتی که آگاهیهای این فایل را گوش می دادم یادم آمد اولین دوره ای که موقعه ورودم به سایت تهیه کردم همین دوره قانون آفرینش بود که من 6بخش اول را تهیه کردم ودوستم 4 بخش آخر را که بعدها متوجه شدم استاد در فایلهای مختلف اعلام کردند فقط افراد درجه یک میتوانند از محصولات خریداری شده توسط یک شخص استفاده کنند 4 بخشی که دوستم خرید کرده بود وفایلهای آن را برام فرستاده بود حذف کردم وبعدها که خواستم خودم بخرم دیدم از روی سایت برداشته شده بود وچند روز قبل که فایل چون قانون ساده است عمل به آن را جدی نمی گیری روی سایت بعنوان یکی از گامهای پروژه خانه تکانی ذهن روی سایت قرار گرفت دوباره من آگاهیهای جلسات بخش اول را مرور کردم وخوب که بررسی کردم متوجه نتایجی که من از کار کردن روی دوره قانون آفرینش کسب کرده بودم شدم چون همزمان با کار کردن بر روی این دوره ، بر روی آگاهیهای دوره عزت نفس هم به موازات یکدیگه کار میکردم من با آگاهیهای این دودوره وتوکل کردن به خداوند وبا این باور که تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی خداوند هست پا روی ترسام (حرف مردم ،قضاوت دیگران ،آبروی پدر ومادرم ) گذاشتم ووابستگی هام را پاره کردم واز همسر سابقم جدا شدم وبه کمک همین آگاهیها همسرمورد نظرم را با همان خصوصیاتی که تجسم میکردم جذب کردم وبا استفاده از آگاهیهای قانون درخواست مدیریت شرکت بادرخواستم در خصوص افزایش حقوق وپاداشم موافقت کرد ومن توانستم بعد از چند ماه جدایی از همسرم برا خودم یه ماشین بخرم وپس انداز خوبی داشته باشم هر لحظه که به آن مسیری که پشت سر گذاشتم فکر میکنم به یاد میارم که چه روزهای خوب ،واحساس عالی وآرامشی داشتم دیگه یاد گرفتم که از هر لحظه از زندگیم لذت ببرم ویاد گرفتم چیزی که مهم هست احساس من هست یاد گرفتم به خاطر داشتن هر چیزی در زندگیم سپاسگزار خداوند باشم ولی حیف که مسیر را فراموش کردم ودرگیر نتایج بدست آمده وروزمرگیهای زندگی ام شدم ولی خدارا سپاسگزارم که با چک ولگدی که از جهان خوردم دوباره مرا به مسیر برگرداند ودر این یکسال گذشته هرروزم احساسم عالی وفوق العاده هست خداروشکر که نسبت به مداری که در آن قرار دارم نسبت به قبل خیلی خوب عمل کردم وبه لطف خدای مهربان وآموزهای استاد عزیزم در کنترل ذهن ،کنترل کانون توجهم خیلی خیلی بهتر از قبل عمل می کنم
خدایا شکرت….شکرت….شکرت
عاشقتونم استاد جان ومریم عزیزم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
به نام خداوند بخشنده و مهربانم به نام خداوند هدایتگرم به سمت زیباییها خدایا من با ایمان زیادی که بهت دارم همه کارهام رو به تو میسپارم پس برام قشنگ بچین
شکرت سپاسگزارتم که تو قدرته مطلقی
سلام به استاد بی نظیرم و سلام به خانم شایسته عزیز و مهربانم
وقتی استاد یه چند روزی فایل نمیذارن هم تمرکزشون رو گذاشتن روی فایل بعدیه و هم اینکه به ما مهلت دادن تا روی این فایل که هم مهمه و مفید و پر از آگاهیست کمی تمرکز کنیم و کامنت بخونیم و کامنت بنویسم و ذهن رو منطقی کنیم برای خودمون وقتی آرام هستی و روی خودت کار میکنی مسلما تو آرامش هدایتها میان و بهت از هزار طریق گفته میشه که راهت درسته و ادامه بده
استاد تو فایلهاشون میگن که بعضی اوقات هدایتها تو خواب بهت گفته میشن و اینا نشانه است و بیشتر روی خودت کار کن
چون نزدیکه مجلس عقده دخترم هست میخوایم مراسم کوچیک رو تو خونه برگزار کنیم خونمون یکم کوچیکه و نمیدونیم مهمانها جامیگیرین یا نه
همانطور که دو شب پیش قبل از خواب به این مجلس شادی فکر میکردم به خدا گفتم یه خونه بزرگ میخوام 400 متری با 4 تا خواب حاله خیلی بزرگ که وقتی مجلسی بگیرم راحت باشم و بعد خوابیدم با حسه خوب
دیشب خواب دیدم همسرم به من زنگ زد از محل کارش و گفت برو پرده برای خونه بزرگ و جدید انتخاب کن منم بهش گفتم کو خونه از کجا و بعد گفت تو کاری نداشته باش خداوند خودش درست میکنه
و امروز که از خواب بیدار شدم خیلی خوشحال شدم و ایمان به غیب دارم به اون خدای بزرگ و قدرتمند ایمان دارم و با خودم گفتم فردا اول صبح میرم خیابون و پرده برای خونه جدید و بزرگم انتخاب میکنم بقیشو به خداوند میسپارم خدایا شکرت وقتی ایمان داری از ته دلت آرام و رها هستی
خدایا من لایق خونه بزرگ و شیک هستم
خدایا من لایق نعمت و ثروت بی کرانت هستم از خونه نعمت و ثروت بر من بیفزا
سالم و سعادتمند و ثروتمند باشین
یاحق
به نام خداوند بخشنده ی مهربونم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز م
وای این فایل بی نظیره و میدونم و مطمینم این فایل را خدا مخصوص من که تو قدم به سوی او هستم گذاشته روی سایت ممنونم خدا جون چه به موقع من وسط این فایل استوپ کردم و رفتم توی تراس و از تو تراسمون کوه که هر روز با هم کلی حرف میزنیم و من از زیبایی هاش میگم و اون با من حرف میزنه و اون آسمون و اون غروبهای زیبا و….. یه عالمه چیزهای زیبا رفتم یه سوال از خدا کردم و گفتم راهش را به من بگو خدایا و اومدم پشت چرخ نشستم و فایل را پلی کردم و بعد عکس ها و دریم بورد استاد وای اشکهام همین جوری دارن. میان خدایا خدای من
وای خدایا از تو سپاسگزارم
آرزوهای استاد و رسیدن به آرزوهایش همه و همه ایمانم را چندین برابر کرد
خدایا فقط معجزاتت
خدای من دیگه نمیتونم بنویسم و فقط برای بگم خدا من
هدایت من به خرید دوره ی آفرینش خدایا خدایا شکرت شکرت شکرت
سلام و درود به شما
خدایا شکرت برای این فایل بی نظیر و هدایت شدنم به برای خرید این دوره فوقالعاده وروش خرید آسان
خدا رو شکر که که اینقدر باعث حال خوب شده واسه شما
ومن کاملآ درک میکنم احساس شما رو که چقدر خوشحال هستین
چون من همین حس و حال رو دارم
اینقدر خوشحال شدم که اشکم سرازیر شد و کل روز رو فقط داشتم خدا رو شکر میکردم
شاید برای خیلی از دوستان عادی باشه و مهم نباشه
ولی انگار خدا این دوره رو برای من
آماده کرده و گذاشته به این روش
و خیلی خوشحالم
و خوشحالی شما رو هم تحسین میکنم ،امیدوارم که موفقیت و سربلندی های فراوانی رو تجربه کنید
در پناه خدا شاد و پیروز تندرست باشید