درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 9

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
    378MB
    60 دقیقه
  • فایل صوتی درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
    59MB
    60 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جهان پور گفته:
    مدت عضویت: 300 روز

    سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و همه دوستان هم‌فرکانسی

    خداروشکر که هستید استاد و انقدر واضح و شفاف همه چیز رو توضیح میدید و واقعاً بزرگترین دست خدا شدید توی زندگی من.

    من خیلی وقتا به خودم میگم مگه کار یه پیامبر ابلاغ پیام خدا نبوده ؟ اسمش رو خودشه ، پیام‌بَر : پس قطعاً مسیر شما مسیر انبیاست و واقعاً از صمیم قلب خوشحالم که با شما آشنا شدم

    این آگاهی‌ها مخصوصاً اونجایی که اومدید کلمه ظلم رو از اون آیه سوره «لقمان» توضیح دادید ، یک دریچه جدیدی توی ذهنم باز کرد و جواب خیلی از سوال‌هایی که تو ذهنم بود رو پیدا کردم درمورد یکسری آیاتی که میخوندم و میدیدم که خدا فرموده شما ظالمید یا شما ظلم کردید ولی منظورش رو نمیفمیدم اونجا چرا ظالم خطاب شدن.

    یک سوالی هم چند وقته توی ذهنم هست و جایی جوابی براش پیدا نکردم ، چون خیلی مذهبیش کردن و منحرف شدن و هرکسی با استناد به یک حدیث ، بهش اضافه کرده ، اونم بحث گناهان کبیره هست که چه گناهانی گناهان کبیره هستن که خدا میفرماید : اگه گناهان کبیره رو انجام ندید از گناهان کوچیکتون میگذرم ؟

    آیا گناهانی که تحت عنوان «جُناح» توی قرآن اومدن و خدا براشون عذاب گذاشته ، همونا گناهان کبیره هستن و لاغیر ؟

    ممنون میشم اگه میشه جواب بدید.

    بازم ممنونم ازتون و مشتاق قسمت‌های بعدی این فایل.

    با آرزوی بهترین‌ها برای همه‌مون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1288 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَىٰ عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ ۗ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿١٠١ آ عمران﴾

    و چگونه کفر می ورزید در حالی که آیات خدا بر شما خوانده می‌شود، و پیامبر او در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است.

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿آل عمران١٠٢﴾

    ای اهل ایمان! از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که تسلیم باشید.

    =======================================================================================

    خدای عزیز و شیرین ودلبرم،مدیر کیهان و کهکشان ها،مدیر نظم ضربان قلبم،دلبرِ دل انگیزِ دلخواه،باران رحمتی که تا قامت به صلات بستم شروع به باریدن کردی،به من،به عقلم،به درکم،به روشنی قلبم ببار تا از تو و عشق تو بنویسم که من به این نوشتن ها،به این صلات ها،به این تکرار همیشگی قرآن و قانون،به این نور های جاری از کلمات،محتاج و فقیر و نیازمندم،خدایا اون کسی که تو بهش نور ندی،هیچ وقت روشن نمیشه،منبع نور،منبع عشق،منبع خیر مطلق،من به هرخیری که از جانب تو به من برسه سخت فقیرم.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم

    سلام به استاد شایسته جانم

    سلام به تموم رفیق های نازنین غار حرای من

    سلام و سلامتی و نور وعشق و رحمت الله مهربانم،به قلب سلیم و روح توحیدی عزیز ومهربونتون…

    استادِ عزیزتر از جانم،پرچم دار توحید،چراغِ راه ابراهیم خلیل الله…

    یک ماهه که مشغول ماموریت الهی ام، وتموم این مدت،از پشت یک شیشه ی فرضی به تماشای شما نشسته بودم،میدیدمتون،میشنیدمتون،مینوشتمتون…

    از پشت شیشه براتون دست تکون میدادم،تحسینتون میکردم،باهاتون میخندیدم،باهاتون گریه میکردم و بی صبرانه منتظر اجازه ی الله بودم تا دوباره به صلات در سایت برگردم.

    امروز صبح هم،مثل همیشه چشم هارو با رفرش کردن سایت باز کردم،دیدن لبخند قشنگ شما،مثل همیشه قلبم رو روشن کرد.خوندن تیتر فایل جدید روحم رو به پرواز درآورد …ذهنم میگفت تو هنوز اجازه ی نوشتن نداری…قلبم اما میگفت مگه میشه استاد صلاتی از قرآن و توحید برپا کنه و تو پشت سر استاد نایستی و بهش اقامه نکنی؟!

    وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿جمعه ١١﴾

    و [برخی از مردم] چون تجارت یا مایه سرگرمی ببینند به سوی آن پراکنده شوند و تو را در حالی که [بر خطبه نماز] ایستاده ای، رها کنند. بگو: پاداش و ثوابی که نزد خداست از سرگرمی و تجارت بهتر است، و خدا بهترین روزی دهندگان است.

    ویرایش کردن متن کتابم رو موکول کردم به روز های آینده و گوشِ جان سپردم به کلام هدایتگری که از سمت الله برام اومده بود،گوش دادم و گوش دادم و گوش دادم…و با هر بار دوباره شنیدن آگاهی ها،قلبم بازتر و باز تر شد و فرمانِ برگشتن به سایت و از سر گرفتن کامنت نوشتن رو خیلی محکم و واضح صادر کرد.

    چَشم گفتم و همه چیز رو به خودش سپردم،ذوق فراوان و اشتیاق در تموم وجودم فریاد میزد تا زمان و مکان مناسب برای اقامه ی صلاتم پیدا کنم،شیطان ذهن وعده ی کمبود و عجله میداد که سریع تر بنویس،اما قلبم مثل همیشه من رو دعوت به آرامش میکرد،خبر رسید کامنت های دور اول منتشر شده!باز هم شیطان پوزخند زد که جا موندی،من هم بهش خندیدم و گفتم خداروشکر که فضای ذهنم توحیدی تر شد،خداروشکر که منم و خدا و استاد و یک جهان خالی،برای رضای خدا مینویسم و برای استادِ ابراهیم نشانم نه برای هیچ چیز دیگر….

    استاد جانم،از چی برات بنویسم؟!

    از توحید؟!عشقی که بزرگترین سرمایه ی زندگیم شد؟!

    از قرآن ؟!که از طاقچه خونه برداشته شد و روی قلبم نشست؟!

    ویا از شما و آموزش هاتون …؟!

    روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

    از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

    به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

    یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

    همین چند شب پیش بود که کنار دایی جانم با قدمت 50 سال قرآن پژوهی،نشسته بودم و با قلب روشن از درک خودم از آیه های قرآن باهاش حرف میزدم،از مفهوم کنترل ذهن در آیه های قرآن،از قدرت رب،از معنی السابقون سوره ی واقعه،از عشق خدا،از نوری که از آیه های قرآن جاریه …

    نگاهم کرد و گفت قرآنت رو برام بیار،مشتاقانه کتاب قرآنم رو بوسیدم و به دست دایی جانم سپردم.

    سوره ی فرقان رو باز کرد و گفت این آیه رو بخون!

    وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿٧4﴾

    و آنان که می گویند: پروردگارا! ما را از سوی همسران و فرزندانمان خوشدلی و خوشحالی بخش، و ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده.

    گفت به انتهای آیه دقت کن! به درخواستی که آخر آیه هست، به وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا!

    گفت متقین خودش یک پله ست ولی امام متقین یک پله بالاتر!

    ازم برگه خواست و یک خودکار!

    براش آوردم.

    و نوشت:

    رسالت 5 پله دارد!

    معرفت،هجرت،سرعت،سبقت،امام!

    نگاهم کرد و گفت سعیده،تو به معرفت رسیدی،هجرت هم کردی،سرعت بالایی هم داری،حتی داری از من هم سبقت میگیری!

    حواست باشه!حواست باشه به اون امام آخر!

    به الگو شدن برای بقیه!

    حتی من هم دارم ازت یاد میگیرم.

    خندیدم و گفتم شما به من لطف دارید دایی،من که خودم رو در این جایگاه نمیبینم اما به دستور جریان هدایت،مشغول نوشتن کتابی الهامی هستم و دارم تموم تلاش رو میکنم تا این ماموریت سنگین ولی شیرین رو به نحو احسنت به پایان برسونم.

    چشم های دایی برق زد از خوشحالی!

    سری تکون داد و گفت کاش زودتر وارد این مسیر میشدی،کاش مسئولیت خانواده نداشتی،ولی اشکال نداره تو میتونی!

    تو از پسش برمیای،از خدا کمک بخواه!تو میتونی!

    چقدر دلم میخواست به دایی جان بگم شما میدونی الگوی واقعی متقین کیه؟!

    میدونی استاد من کیه؟!

    میدونی چه کسی به من قرآن خوندن رو با روش درست یاد داده؟!

    میدونی چه کسی من رو با مفهوم توحید و عشق الله آشنا کرده ؟!

    میدونی چه کسی من رو عاشق ابراهیم و پرداخت بهای توحیدی کرده؟!

    میدونی چه کسی به من جسارت حرکت در مسیرِ عشق و علاقه م رو داده؟!

    اما نه!نگفتم!

    من همیشه به داشتن شما خسیسم استاد!

    به گفت و گو از قرآن و قانون خسیسم!

    در قلبم گوهر گرانبهایی دارم که تا کسی رو مشتاق و حریص و تشنه نبینم،حرفی ازش نمیزنم.

    همین سکوت،همین تمرکز برخود،همین استمرار بر اصل و دوری از حاشیه باعث موفقیت های کوآنتومی من شد!

    من کجا و قرآن کجا؟!

    من کجا و توحید کجا؟!

    من کجا و نوشتن کتاب الهامی کجا؟!

    من همون دختر خداناباورِ افسرده که به قرآن کر و کور و نافهم بودم…

    قسم به اولین باری که جلسه ی قرآنی قدم اول رو دیدم….

    من شدم سراپا گوش و شما شدی صدای الله …

    شنیدم و شنیدم و شنیدم…

    خوندم و خوندم و خوندم…

    گوش کردم و گوش کردم و گوش کردم….

    درودالله بر استاد توحید و قرآن من…

    شما با قلب سلیمت من رو بینا کردی،من رو شنوا کردی…

    با آموزش هات به من درکی دادی که هم کلام رب العرش العظیم رو بفهمم وهم در زندگی روزمره م ازین آگاهی ها استفاده کنم.

    شما با من کاری کردی که در هر روز از زندگیم مثل نوشیدن جرعه ای از آب گوارای چشمه،به خوندن و فهمیدن قرآن تشنه باشم.من این تشنگی رو مدیون شمام استاد…

    چه جوری میشه این معجزه ی الهی رو جبران کرد؟!

    جز اینکه تموم تمرکزم رو روی اصل آموزش های شما بزارم و فقط با نتایجم خوشحالتون کنم؟!

    نتیجه!نتیجه!

    شما فقط دوست دارید ما با نتایجمون حرف بزنیم!

    اومدم براتون یک نتیجه توحیدی دیگه بگم!

    از اسفند ماه سال پیش که درخواست انصراف از کار رو اعلام کردم و پیگیر نشانه های جریان هدایت پی معرفت و خودشناسی رفتم،این حرف رو زیاد میشنیدم که با انصرافت موافقت نمیکنند!مجبورت میکنند برگردی!

    تو استخدام رسمی هستی،ردیف پرسنلی داری!سیستم به این راحتی بیخیالت نمیشه!!!!

    سیستم!هه!سیستم!

    سیستم کیلو چند؟!قانون کیلو چند؟!

    من دارم از قدرت رب استفاده میکنم!

    خدا برای من همه کار میکنه!

    از شما یاد گرفتم این جمله رو استاد،از قدم نه!توحیدی ترین قدم دوازده قدم…

    نه با کسی حرف زدم،نه پیگیر شدم نه دنبالش رفتم…

    دوسه روز پیش حین نوشتن شکرگزاری گوشیم زنگ خورد!

    رئیس امور اداری بیمارستان بود!

    با عزت و احترام!

    گفت از دانشگاه ابلاغیه اومده با انصرافت موافقت کردن،بیا که کارهای محضریش رو انجام بدی!

    توحیدی تر شدم استاد!

    توحیدی تر شدنم مبارک!

    دارم میرم برای ثبت محضری خروج از خدمت!

    خروج از کارمندی!خروج از مسیرِ ناهموارِ نادلخواه …

    به سمت نور…به سمت عشق…به سمت توحید …به سمت مسیرِ عشق و علاقه…به سمت نویسندگی…

    درسته برام فرش قرمز پهن نکردن!

    ولی چه اهمیتی داره …؟!

    من که روی زمین راه نمیرم!

    من روی دوش خدا نشستم!

    خدا داره منو راه میبره…خدا که فرش قرمز نمیخواد!

    تموم این زمین و آسمون ها مال اونه …

    وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    و مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، و خدا بر هر کاری تواناست.

    خیلی حرف ها داشتم براتون بزنم استاد…از نتایجی که توی همین یک ماه کسب کردم…

    ولی اشک های توحیدی امونم رو بریده …

    و دلم میخواد همینجا صلاتم رو به سلام آخر وصل کنم

    و با این قلب روشن و روح به پرواز درومده به سمت الله روی بیارم.

    وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ

    مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.

    دوست دارم استاد،از روشنی قلبم

    ازت ممنونم که من رو عاشق توحید کردی.

    ازت ممنونم که قلبم رو به نور قرآن روشن کردی.

    ازت ممنونم که من رو با اصل خودم آشنا کردی.

    آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

    رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

    مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    کیست آن گوش که او می شنود آوازم

    یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

    کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

    یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

    تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

    یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

    می وصلم بچشان تا در زندان ابد

    به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

    به امید دیدارِ روی ماهتون در بهترین زمان و مکان

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 264 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3565 روز

      سلام به سعیده عزیز و دوست داشتنی و توحیدی توحیدی توحیدی ….. دلم برات تنگ شده بود مثل اکثر بچه های سایت …. خیلی زیاد ….

      خیلی سریع بعد از اینکه روزیم شد که به این فایل استاد گوش دهم، به کامنت شما هدایت شدم و با دقت خواندم و کلی از دلتنگیم کم شد. خدا را شکر که خدا جون روزیم کرد که از شما دوباره کامنت بخونم و بگم که تو این مدت در ذهنم بودی و در قلبم به تصمیمت احترام میذاشتم و میدونستم که به موقع اش که خدا هدایتت کنه میای و برامون باز هم میگی…. میگی از خدا، میگی از عمل به آموزه ها، میگی از نتایجت، میگی از جاهایی که درست راه را رفتی و میگی از جاهایی که راه را اشتباه رفتی و اما برگشتی …ما که کیف میکردیم، الان هم کیف کردیم از این کامنت کاملا توحیدی ات ….

      احسنت احسنت از نتیجه هایی که در این مدت گرفتی و نوش جونت باشه و چه بالاتر از اینکه توحیدی تر شده ای …. و حال خوب در کامنتت موج میزد … دلم ارام شد از حال خوبت …..

      این هم بگم که وقتی در حال گوش کردن به صحبت های استاد در این فایل بودم، دائم یاد شما میافتادم و همش به خودم میگفتم که در کامنتم حتما از شما یاد کنم که بیشترین چیزی که به من یاد دادین که ارتباط با قران بگیرم.‌ کامنت های شما با آیه های قران و یاد قران در کامنت هاتون بود که خیلی اهسته اهسته به قران جیبی صورتی رنگ برای خودم و به نصب یه نرم افزار قران عالی بر روی گوشیم، هدایت شدم و یواش یواش درکی که از ایه هایش پیدا کردم، بیشتر و بیشتر شد و البته خیلی خیلی از شما و دوستان دیگر فاصله دارم، اما من نیمه پر لیوان را میبینم که شیما چه رشدی داشته که برای من بسیار با ارزش است و به خرید قدم ها هدایت شدم و همینطور دارم سوت زنان ادامه میدهم که یکی از نتایجش که برای خودم بسیار با ارزش است و الان دارم برداشت میکنم، این است که دختر لوس و تیتیش مامانی خانواده که خیلی عجیب به پدر بسیار مهربانش وابسته بود و الان پدرش را در بستر و گزراندن دوران به ظاهر خیلی سخت بیماری اش می بیند و دکترها جوابش کرده اند و میگن به حال خودش بگزارید و کاری به کارش نداشته باشید، از همه خانواده، با دید بازتر به این موضوع بیماری پدر و تصمیم خدا برای ایشون در این شرایط نگاه میکنم و همین نگاه، چقدر ارامش نصیبم کرده و البته این هم تکاملی کسبش کرده ام. با این دید که در این شرایط از سوی خدا جون، قدرت مطلق، شاید شفا و شاید شروع سفر آسمانی پدرش را ببیند. البته که گاهی قلبش به درد میاد که پدر جانم دیگه حتی، توان باز نگه داشتن چشم هایش را ندارد و فقط به سختی بهم میگه قربونت بشم بابا جانم و بهم میگه دوستت دارم بالا جان و من دستش را میبوسم و اصلا خودم را سرزنش نمیکنم از این به درد اومدن قلبم و سرازیر شدن اشک هایم و به خودم میگم که من هم ادم هستم و با کلی نقطه ضعف و خدا برام رقم زده که این دوران را ببینم و همینطور داره ظرفم بزرگ و بزرگ تر میشه و همانطور که خودش بابام رو به این دنیا آورده و سال های بسیاری با مهربانی های عظیمش، روزیم کرده بود، الان هم قدرت دست خودش است و بس …. بخواد میمونه در این دنیا و بخواد دستور سفر آسمانی اش را میدهد. ممنون سعیده جانم …. ممنون که باز برامون نوشتی ….ممنون استاد از تربیت همچین شاگردانی ….

      ممنون و سپاسگزارم خدا جونم که رفیقم خودتی و بس …..

      در پناه حق خود خودش باشین همگی

      شیما بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      عاطفه نوری گفته:
      مدت عضویت: 1959 روز

      درود الله به سعیده جان عزیزم

      بهترینارو با تمام وجود برایت آرزومندم هر لحظه و چقدر خوشحال ترین هستیم ک برگشتی به صلاتهای مقدس و توحیدی ات در سایت ک صلاتی بینهایت پر برکت و وسیع و گسترده هست برای مومنین و قطعا باعث خیر و برکت در وجودت خواهد شد بدون شک و ذره ذره این پاداش ها صلات ها کمک به رشد کردنها کمک به گسترش این جهان و کمک به هزاران هزار نفر نه تنها گُم نمی‌شود بلکه در دِیتاآ هستی و پروردگار عالمیان ذخیره خواهد شد.

      خیلی خوشحال ترین هستم ک خوش برگشتی به مکتوب کردن صلات ها چون بینهایت اموزنده ست…

      الهی صد هزاران بار سپاس ک به ندای قلبت گوش میکنی و لبیک میگویی نه به تجربیات دیگران…

      الحمدلله،

      الهی صد هزاران بار سپاس که هر لحظه در این سایت فقط درس هست و آموختن و رشد و توحید…

      مقدمتان گلباران سعیده جانم و درود الله بر شما…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      آرزو کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 508 روز

      سلااااااام بر عقشه مننننننن کجا بودیییییییییی دختررررررررررر

      عاشقتم مننننننن یه تنه از تبریز تا اون نقطه ای که هستی

      آخ نگم برات از اون روز از اون لحظه ای که گفتی میری دو ماه دیگه برگردی

      عاقاااااااا چشت روز بد نبینه غمگین شدم در حد باخت تیم ملی ،

      با خودم گفتم من تازه داشتم به

      دختر توحیدی سایت عادت میکردم

      حالا چی شد و خداوند شققققق

      زد پس کله ام گفت ساکت شوووووو

      میخوای شرک بورزی (یعنی انگار دلم میخواست التماست کنم سعیده نرووووووووو خخخخ)اما سعیده رفت و من گفتم خدا منو ببخش به خاطر شرکم و من بااااز با صلاط های سعیده با خدا عشق بازیهاااااا کردم

      اصن نمیدونی من چقدر ذوق کردم از اومدنت چقدر لبخند و شادی بر لبم اومد اون لحظه که ایمیل کامنتتت برام اومددددددد ؛اومدییییی من به فداتتتتتتت چه وقت خوبی اومدییییی

      عاقاااااااا خوش اومدیییییییی

      چقدر حالم بهترتر شدددددد

      بانو جاننننن صلاط هات سیمانهای

      ذهنمو داره تکون میده داره میریزه

      بنویس برامون بنویس تا بتونیم به واسطه نوشته هات آموزش‌های استاد جانمونو رو هضم کنیم

      من عاشقتممممممممممم بقول خودت ماچ به کلت فراوووووووون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ملیحه مهارتی گفته:
      مدت عضویت: 732 روز

      خوش اومدی سعیده جان

      دلم برا خوندن کامنت هات تنگ شده بود. دوباره اشکهام سرازیر شد از خوندن کامنتت

      چندبار از خدا خواسته بودم مواظب و نگه دارت باشه

      راستشو بگم نگران شدم نکنه دیگه ننویسی

      آخه خیلی از کامنت ها رو میخونم که بعضی از بچه ها تا یه جایی مسیر رو عالی پیش اومدن و نتایج عالی گرفتن اما دیگه ادامه ندادن و الان غیرفعالن

      همش با خودم میگفتم نکنه سعیده هم دیگه نیاد

      خداروشکر که داشتی متمرکز روی پروژه ی کتابت کار میکردی ، از خدا میخوام به قلمت و ذهنت قدرت بده تا کتابت رو در بهترین زمان و مناسبت ترین حالت به اتمام برسونی

      مرسی که هستی و مینویسی . تو دانشجوی سال بالایی این دانشگاهی و من کلی باید ازت یاد بگیرم.

      بهترین نتایج سهم قلب بزرگت باشه ، هرچی که برات تو زندگی عالی تعریف میشه به عالی ترین روش تو زندگیت جاری باشه عزیزم.

      میبوسمت با قلب فراوان فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      مریم حسینی مطلق گفته:
      مدت عضویت: 989 روز

      (سعیده قبل از خوندن کامنتم این آهنگ رو دانلود کن و در پس زمینه کامنتم بزار تا حال و هوا منو بهتر حس کنی passacaglia )

      به به

      به به

      به به

      ای جانم سعیده جان

      اول از همه سلام

      دوم خوش گلدی جانا

      منتظرت بودیم مشتاقانه

      این مشتاقانه شده کلمه تاکیدی من؛عده بسیار زیادی مشتاقانه منتظر محصولات من هستند تا خریداریش کنن

      افراد بسیار زیادی مشتاقانه بهم عشق میورزند

      جهان مشتاقانه بهم نعمت و ثروت و عشق میده

      خلاصه حس میکنم که جهان بهم احساس اشتیاق داره

      یه ندایی در درونم میگه کجایی جانم؟!منم،منم،خدای تو،منم که مشتاقتر از همه به تو هستم،وین عجب نیست همه مشتاقت هستن.

      سعیده جان

      تقریبا همون روزایی که شما رفتی ما ،یعنی من و خدام،رفتیم تو دوره 12 قدم

      این دوره بخدا بچه ها بخرینش،آقا این نشونه است اصلا،بخرش

      بزار غرق بشی تو خوشبختی

      بزار غرق بشی توی دریای خدا

      اشکام نمیزاره بنویسم یاد زلیخای یوزارسیف میفتم موقعی که خداوند چشماشو بینا کرد و چشمش به یوسف افتاد میگفت ای اشکهای مزاااحم،بزارید یوسفمو ببینم

      ولی من این اشکهارو دوست دارم،حال دلمو احیاء میکنه،کلمه احیاء رو هم دوست دارم یاد ی دوست مهربونی میفتم که بد دلتنگشم

      اصلا سعیده نمیدونم از چی بدم میاد

      از همه چی خوشم میاد

      این طبیعیه؟!؟!

      از آسمون

      از ابرا

      از ستاره

      ماه

      درختااااا

      آدما

      لباسام

      آب و آتیش و خاک و باد

      بارون و کتابام

      از میوه ها

      از انجیر و خیار و تخمه ای که امروز خوردم

      از پلاستیک دسته داری که الان چشمم بهش خورد کنار دستم بود نوشته روش love love love love love

      فک کنم ی 500 تایی لاو نوشته روش

      من نمیرم برای این همه عشق

      راستی ما دوباره قرآن خوندن شبانه رو شروع کردیم

      هی میگم ما

      نمیدونم چرا

      البته ی خودکار سبز هم خریدم و زیر آیه های اصلم خط میکشم

      این اصل هم از 12قدم یاد گرفتم

      راستی سعیده تارگتمو توی قدم اول گذاشتم

      بهت بگم فراتراز تارگتم خدا بهم داده درحالی که نصف زمان به تارگت رسیدنم نگذشته هنوز،باور میکنی؟

      این خدا خوب خداییه

      خیلی دوسش دارم

      خیلی یعنی خعلییی به توان بی نهایت

      ببین بهش میگم یک بده،دوتا میده

      مشتش بزرگه

      خیلی بزرگه

      سعیده

      منم ی کاری خدا بهم الهام کرده

      اییینقد دلم روشنه که موفق میشم که فقط خدا میدونه

      و البته بایدم خدا کمکم کنه

      دارم کاراشو میکنم

      میدونم مشتریها مشتاقانه محصولمو میخرن

      خیییلی امید دارم

      خیییلی

      میدونم خدا امیدمو ناامید نمیکنه

      این میدونم یعنی این هست و غیرازین نیست

      من ایمانمو نشون میدم اونم پاداشمو میده

      سعیده این روزا کارم شده تکرار عبارات تاکیدی،منطقی کردنشون،هدایت شدنم توسط الله،تجسم،احساس خوب ،آهههه خدایا شکرت،سپاسگزاری،سجده شکر،

      باباااا خدااا عجب دنیایی برای ما خلق کردی

      بابا خدا تو چقدررر توانایی بهمون داده بودی و ما نمیدونستیم

      چنتا از عبارات تاکیدیمو بگم؟!

      پولهای من همواره در حال افزایشه

      پول از هرررر جایی و از هممممه جایی میتونه بیاد

      من جاذب پولم

      من مگنت فوق العاده قوی پولم

      پول عاشق منه

      ثروت پول اییینقد هست که حد و حساب نداره

      پولدار شدن اینقدر ساده است که در خیال نمیگنجه

      ثروت هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه

      ثروتمندان دارن هرروز بیشتر میشن

      جهان رو به بهبوده،رو به رشده،رو به بهبودیه،رو به ثروته،رو به خوشبختیه

      من برای یک زندگی غرق در ثروت خلق شدم اصلا

      من ارزششو دارم که ماشین خوب سوار شم،مسافرت خوب برم،کل جهانو بگردم،با افراد خوب ارتباط برقرار کنم

      من لایق بدنیا اومدم

      من از خانواده سلطنتی اومدم،خون خداوند در رگهای من جاریه،مگه میشه ارزش خودم و کاری که انجام میدم پایین باشه؟

      میلیااااردها راه برای ثروتمند شدن وجود داره و من قلبمو به روی همشون باز میکنم

      پول غیرمنتظره به سرعت و براحتی میاد سمتم

      محصولات من هنر خلاقیت خداونده و ارزشمنده

      ایده ای که به من الهام شده از جانب خداست و بی انتها ارزشمنده

      هنر من،یک گیفت از طرف خداست و ویژه منه

      این کاری داره اتفاقا،99٪ مردم اصلااا نمیتونن کار منو انجام بدن و مشتاقانه دوست دارن محصول من رو داشته باشن

      فرصتها هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه

      من باور دارم خدای رزاق من بی انتهااا پول رو میتونه وارد زندگیم کنه،بی انتهاااا،نامحدود،خدای وهاب من،خدای رزاق من

      خواست خداوند ثروتمند شدن منه،خواست و اراده خداوند یکیه،انجام شدنیه

      من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم لیاقت چیزی نیست که بخوام جذبش کنم به صرف اینکه به این دنیا اومدم لیاقتشو دریافت کردم،این حق حیات منه ثروتمند باشم و اکنون ثروت بی انتها رو از منبع ثروت رب جهان و جهانیان طلب میکنم و آغوشمو برای دریافتش باز میکنم

      برای خدماتم مشتریان فراوان وجود داره

      من روی دور پیروزی افتادم

      ثروت و برکت الهی من چنان بی کرانه که در خیال نمیگنجه

      فرصتهای طلایی و ثروتساز در هر گوشه کنار منتظر من هستند

      ثروتمند شدن خییییلی ساده اس،به قدری ساده که در خیال نمیگنجه

      مسیر ثروت مسیر الهیه،خدایی که خودش به من ایده میدهخودش شرایط رو فراهم میکنه هدایتم میکنه با چنین خدایی ثروتمند شدن لذت داره

      ثروتمند شدن با شکوهه

      .

      سعیده جانم خیییلی نوشتم برات ولی هنوز رفع دلتنگی نشده

      موفق میشیم

      ادامه بده جانم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
      • -
        آرزو کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 508 روز

        عاقاااااااا به خدااااا من از شدق از اون فرکانس مثبتی که از کامنتت گرفتم قلبم به تپش افتاد نمیدونی

        چقدررررر تند تند داشتم میخوند انگار برا من بود از شدت شوق یه

        لحظه چشام تار شد الله اکبر

        گل مریم مرسییییی که نوشتی

        این جملت منو دیونه تر کرد به

        خداییی که تمام تاروپودمه

        من از خانواده سلطنتی اومدم،خون خداوند در رگهای من جاریه،مگه میشه ارزش خودم و کاری که انجام میدم پایین باشه

        آحححح که چه حس خوبی گرفتم

        و

        خون خدا تو رگهای منه

        ببیییین اگه بهش وصل بشیم

        از زمین و زمان برامون ثروت میباره

        روزهایی رو گذروندم (زیاد هم ازش نگذشته)که برای 200 تومن در یک ماه با حساب کردن روی دیگران خودمو

        خوار و خفیف میکردم

        اما از وقتی که تمام تلاشمو میکنم فقطططططط روی خودش زوم کنم میبارهههه نعمت

        همین دیشب کامنتشم نوشتم

        ذهنم داشت رژه میرفت که تو این ماه بنا به دلایل خودش نمیتونی پول بسازی ،گفتم خدای من وهابه از جایی میرسونه که فکرش نمیکنی

        ببین صبح با پیام واریز بیدار شدم

        امروز اصن خندم میگیره یه پولی رو یه جایی دیدم که خداوند اون لحظه به من گفت این نشونه اینه

        تو در فرکانس ثروتی

        امروز مادرم یه ایده 2 ملیونی برام داد که مطمئنم به لطف خدا میشه

        پسسس به قول استاد فقط باید باورهای توحیدیمون‌و قوی کنیم

        و تعهدمونو به جهان ثابت

        مریم جانم هم کلاسی خوش قلممم

        ممنونم بی نهایت سپاسگزارم ازت

        که نوشتی برای سعیده ،روزی منم شد

        یه امید درخشش هممون تا آخرین لحظه پیوستن به دریا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          مریم حسینی مطلق گفته:
          مدت عضویت: 989 روز

          (آرزو قبل از خوندن کامنتم این آهنگ رو دانلود کن مثل سعیده و در پس زمینه کامنتم بزار تا حال و هوا منو بهتر حس کنی passacaglia )

          عزیزه دلم

          بازم دیالوگ زلیخا رو باید بگم

          ای اشک های مزاحم بزارید کامنت آرزو جان رو بخونم

          الله اکبر

          خدارو شکر احساس خوبشو دریافت کردی

          میدونی آرزو

          تعهد

          آره آره آره

          تعهد

          باید متعهد باشیم به مسیرمون

          به باورهامون

          به ادامه دادن و جاخالی ندادنامون

          اصلا انگار حلقه تعهد ثروتمندی انگشتمون کرده خدا،به چپ و به راست و به هوا و هوس و به مهمونی های بیخود و جمع های بی خودتر و به مواد غذایی ناسالم و مواد بدترش،به دوست های بی ارزش و رابطه های پوچ نه بگیم و بگیم عاقا من متعهدم

          میفهمی یاچی؟!؟!؟

          اگر ی روز تعهدمونو یادمون بره

          طبیعیه که ثروت الهی هم بره

          آرزو جانم

          معلومه که ما از خاندان سلطنتی هستیم

          معلومه که ما تاج لطف پادشاهی روی سرمونه

          ببین اصلا میگه وصطنعتک لنفسی،اینجا گریه صورتمو فرا میگیره

          عمق ماجرارو ببین

          من تورو برای خودم آفریدم

          ببین چه عشقی داره خدا آخه

          بعد من نباید این خود رو دوست داشته باشم؟نباید براش ارزش قائل بشم؟نباید درک کنم که جایگاهش کجااااس؟

          آرزو

          نگاه کن

          من میگم کسی که به خدا وصل و میفهمه ارزشش و جایگاهش کجاس(الان خدا تو دلم میگه سرتو بگیر بالا ببینم جانشین من،سرتو بگیر بالا و محکم بایست و به جهانی که برای تو ،برای تووووو،خلقش کردم دستور بده،تو جانی و جانانی،جایگاه خودتو و من پایین نیاری عزیزترینم)

          به قول خوده خدا هیچوقت پاکان با ناپاکان برابر نیستن،کسانی که مومن هستن با کسانی که مومن نیستن برابر نیستن،

          ببین نمیتونه ارزش من با اون نفری که نمیدونه از کجاااا اومده برابر باشه،

          ما ز بالاییم و بالا میرویم…

          ی کلی میخوام حرف بزنماااا

          ولی سخن کوتاه باید کرد

          ممنونم که نوشتی

          خدایا سپاسگزارم که انرژی کامنتمو منتقل میکنی

          عزیزم تعهد داریم ما

          ما ایده های میلیاردیمونو هم به اجرا میزاریم.

          ما یعنی من و خدا

          تو و خدا

          دست خدا بالای همه دستهاست قربونت

          به امید موفقیت روزافزون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
          • -
            آرزو کاظمی گفته:
            مدت عضویت: 508 روز

            دست خدا بالای همه دستهاست

            واوووووو چه زیبا نوشتی ،گله مریم

            تعهد ؛تعهد؛تعهد چیزیه که خیلیییییی

            زیر پاش گذاشتم

            امممما دیگه شرایط من عوض

            شده من با یه سری اتفاقات کوچیک بهم ثابت شد که اگر من رو تعهدم بمونم جهان وفاداریشو به من ثابت میکنه

            یعنی باورت میشه؟! انگار باورم شده انگار سیمانهای سفت ذهنم داره آروم آروم میریزه کی میریزه وقتی که بهش قول میدم و پای قولم وا میایستم و خودم و خدا رو جدا نمیبینم وقتی که توحید رو اصل تمام زندگیم میدونم

            به قول خودت اونجاست که یکی میخوام دوتا میده

            میدونی مریم جانم اونجا که نوشتی پاکان با ناپاکان برابر نیستند این ترمز اونقدر در من شدیده که من چندین روزه مانع من شده برای نوشتن به تو ولی استخراج کردم از این جمله زیبای تو که آرزو تو باور مخربت اینه که یه عمر اینا رو شنیدی اما یک درصد هم باور نداشتی و الان هم وقتی وارد بدنه جامعه میشی انگار دوست داری با اونا هم نظر بشی انگار اون باور که ترو خشک با هم میسوزن میخواست ریشه تو بسوزنه

            اما خدا هیچ وقت دیر نمیکنه

            مریم جانم از حاشیه و دوری ازش گفتی ،دیشب با خدای خودم عهد بستم و بهش یه تعهد یه ماهه دادم

            شرایط طوریه که در حال مریض داری هستیم و کنترل بعضی چیزا مثل حرف زدن در مورد مریضی و …سخته اما من

            ازش خواستم که زمانمو برام باز کنه من میخوام روی اصل توحید کار کنم من میخوام ایمانم قوی تر بشه من میخوام یه قدم دیگه برای اراده کن فیکونش نزدیک بشم

            و جالبه دیگه قلبم باور میکنه

            خداوند داره یه کارایی میکنه

            پرقدرتر روی این تعهدم خواهم ماند و نتایج بی نظرمو خواهم نوشت

            از حاشیه ها آگاهانه دوری خواهم کرد ….. نظر دیگران اصلا مهم نیست مهم شرک نورزیدن منه مهم ایمان منه….

            مریم جانم ؛خاندان سلطنتی

            ؛عشقه خدا عاشقتمممم هم کلاسیییییی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ژینا صالحی گفته:
      مدت عضویت: 731 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام بهت سعیده ی قشنگم ، سعیده ی نورانی

      خوش برگشتی ، مقدمت گلباران ، دلمون واست یه ذره شده بود

      دلمون تنگ شده بود واسه نوری که از کامنتات به قلبمون میبارید…

      قشنگ من تحسینت میکنم بابت تصمیمت و اقدام عملی و تمرکزی که توی این یک ماه توحیدی داشتی

      خیلی دوستت دارم و بی صبرانه منتظر کامنت های فوق العاده ت هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1285 روز

      سعیده سعیده سعیده

      چه میکنی دختر

      عاشقتم من ک هروقت اسمت رو میبینم یاد خدا میوفتم یاد توحید میوفتم

      نتونستم ننویسم

      نتونستم‌اشک نریزم

      اخه همون حرفایی رومیزنی که من درشبهای تنهایی و بی کسیم میزدم

      میدونی بزار بهت بگم

      من خیلی کم پیش میاد برای دوستان نظر بنویسم وقتی از کامنتی خوشم میاد لایکش میکنم ولی وقتی پاسخ میدم ک اون کامنت به قلبم رسوخ کرده.

      پس بزار بگم منو امشب یاد چه دورانی انداختی؟

      من ی دختر تنها

      شکست خورده

      بی اعتماد به نفس

      بی پول در فقر کامل چه خانوادگی چه از لحاظی ک خودم درامد داشته باشم صفر بودم

      بدون هیچ پشتی بانی

      توخونواده مذهبی ک بابام اجازه نمیداد برم بیرون

      رابطه عاطفیم به خیانت منجر شد

      رویاهام دود شده بود

      خدا رسید…

      در شبهای دی ماه تواون سرما ی پالتوی آبی رنگ بود

      آسمان صاف و هوای سرد ساعتها قدم میزدم

      اشک میریختم ساعتها

      خدا رسید

      اومد و دستم رو گذاشت تو دست استاد

      یادمه

      شروع کردم

      رویاهام جون گرفت

      نمیدونم چی شده بود

      نمیتونستم زندگیم رو بی هدف ببینم

      اون شبها اون اشکها اون نزدیک حس کردن خدا

      آزادیم رو بهم داد

      قلبهارو نرم کرد

      رفتم برای یادگیری مهارت

      هیچ پولی نداشتم

      راه میرفتم و راه میرفتم و اشک میریختم

      شبهای قدر چقدر از عشق اشک ریختم مثل الانی ک چشام خیسه و بغضی از عشقش در گلومه

      فکرشو بکن دختری ک افغانستانی بود و عملا هیچکسی رو نداشت

      هیچ کسی منو نمیشناخت و هیچ پولی نداشت حمایتی درکار نبود از سمت خانواده

      اون خدا همون خداااااااا

      همون خدایی ک وعده داده بود بمن

      میدونی منو به کجا رسونده؟

      این دختر داره توی بهترین سالن زیبایی شهر کار میکنه

      منم خدارو پیدا کردم

      منم خدارو شناختم

      و خدا

      آخ

      حتی نمیتونم بیانش کنم

      مطمعنن میفهمی دارم از چه حسی حرف میزنم ک نمیتونم ت صیفش کنم

      سعیده قشنگم

      توامشب منو به اوج بردی

      به اون شبهای تنهایی

      شبهایی ک تا 3 صبح بامن قدم میزد و بغلم میکرد

      قول میداد که شرایط درست میشه

      چقدر خوشبختم ک این خدای مهربون رو پیدا کردم

      استاد من هم ازتون ممنونم ک منو با خدا اشنا کردی

      تو خدارو بمن نشون دادی

      دیگه نمیتونم ادامه بدم

      در پناه رب‌العامین پراز بغض توحید و عشق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
      • -
        آرزو کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 508 روز

        چه کردی با منننننن فرشته زیبا رویم

        نمیدونم چی شد رفتم داستان هدایتتو خوندم و خیلییی شباهت

        واضح بود بین من و تو… در مورد شرایطت

        اما وقتی به این جملت رسیدم از عظمت خداوند از درک تو اشکام بند نمیاد

        تویی ک داری داستان هدایت من رو میخونی ….. حتی اگه تو زندان هم باشی مثل من باز هم پروردگار تو درهایی رو برات باز میکنه ک نمیتونی فکرش رو کنی‌‌‌….

        عاححح خدای من باشه بزار بریزه این اشکای شوق از داشتن چنین پروردگاری …خدایا شکرت

        فرشته جاااانم میدرخشی به لطف الله یکتا من میدونم

        تویی ک داری داستان هدایت من رو میخونی ….. حتی اگه تو زندان هم باشی مثل من باز هم پروردگار تو درهایی رو برات باز میکنه ک نمیتونی فکرش رو کنی‌‌‌….

        خدایا فکر کنم خودت هم با دیدن این جمله اشک شوق بریزی …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2315 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربانم

      سلام آبجی سعیده جان توحیدیم

      چشم مارو روشن کردی عزیزم خوش آمدی منتظر کامنتت بودم خداروصدهزارمرتبه شکر که حال دلت خوبه

      بی نهایت خوشحالم وتحسینت میکنم بخاطر مسیر توحیدی که در پیش داری انشاالله که بهترین باشی تواین مسیر الهی که انتخاب کردی.

      برات آرزوی بهترینها رو دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مجتبی انجیله گفته:
      مدت عضویت: 809 روز

      بنام خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک هست

      سلام به آبجی سعیده توحیدی و پر از انرژی مثبت

      و سلام به استاد استاد توحیدی و یکتا پرست که ما رو با توحید و دنباله راه ابراهیم نبی باشیم آشنا کرد

      آبجی سعیده لذت بردم اول صبح که بیدار شدم و فعالیتون رو تو سایت الهی و نوشته هایی که از قلبت و این آیه های قرآنی که از طرف خداوند بر زبان شما جاری شد و روزی ما شد بهترینها رو از فرمانروای کل کیهان و عالمیان و سیارات برای تمامی مخلوقات جهان و دانشجویان سایت الهی و استاد عزیزم و خانم شایسته و خانواده استاد عزیزم خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1764 روز

      سلام سعیده نازنینم

      سعیده توحیدی و نورانی

      به به خوش اومدی  دوباره به سایت

      مقدمت گلباران و بوسه باران

      تبریک میگم بازگشتت رو به میادین کامنت نویسی

      هم به شما و هم به خودم، که به امید خدا بهره مند بشم

      ما خیلی خوش عادت شده بودیم به نوشته هات

      خدا رو شکر که دوباره برگشتی

      دیشب بعد از یک روز پرکار و پربار که چند بار با نسیم جان بیرون رفتیم و کارهاشو انجام داد و شب هم مهمون داشتیم و اونا هم رفتن،خسته بودم و خوابم میامد ساعت نزدیک نیمه شب بود، برای خواب آماده شدم انگار یه نیرویی بمن گفت به سایت سر بزنم، اومدم و کامنتهای بترتیب امتیاز

      رو که قبلاً خونده بودم دیدم و اسکرول کردم، و بعد از سه چهار کامنت دیدم نوشته سعیده شهریاری، گل از گلم شکفت، چشم و دلم روشن شد، قلبم باز شد،خستگی و خواب از یادم رفت و برگشتم رو مبل نشستم و کامنتت رو خوندم، ولی خودم رو راضی کردم که فرداش برات پاسخ بزارم که زمان خوابم هم خیلی دیر نشه

      الحق هم که چه کامنت زیبایی نوشتی

      خدا رو شکر برای وجود نازنینت

      و خدا رو شکر چنین دایی بزرگوار و فرهیخته ای داری، کیف کردم از وصفش و صحبتهایی که با هم داشتید و نوشتیش

      نوش جونت باشه نتایج شیرینت در این مسیر توحیدی

      توحیدی تر شدنت مبارک

      مرسی که هستی

      مرسی که دوباره می نویسی

      من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم و از خدا طلب هدایت و یاری می کنم که بتونم مثل شما عمل کنم

      دوسِت دارم خیلی زیاد

      هر آنچه که بهترین است آنرا از خدای مهربان برات درخواست می کنم

      غوطه ور در نور توحید و عشق الهی باشی عزیز دلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1288 روز

        مامان فاطمه ی عزیزم سلام

        سلااااام و‌نووور و عشششق از روشنی قلبم کرووور کرووور

        تو زبان مازنی،یک جمله هست که آدم ها به کسی که خععععلی دوسش دارن میگن!

        اونم اینه:

        تووو مِه چِشِ سوووییی

        یعنی شما نور چشم مایی!

        اومدم بگم هنوووز صدای قشنگتون تو بکگراند سرم میپیچه و همزمان قلبم تکرار میگه:

        توووو مِه چِش سوویییی …

        خداوند سایه ی شمارو ‌بر سر همه ی ما حفظ کنه انشالله

        دوستون دارم بی نهایت

        به امید دیدارتون در بهترین زمان و‌مکان

        قلبِ فراوانِ فراوانِ فرااااااوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      فاطمه علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1318 روز

      سلام و سلامتی به سعیده عزیز…

      نویسندگیت مبارک دوست عزیزم..

      چند روزه قلبم بهم میگه استاد داره دوره قران میزاره..

      و نمیدونستم فایل جدید اومده..تا امشب هدایت شدم به کامنت شما…

      دیدم اره!..فایل توحیدی بازم خون سعیده رو بجوش اورده…

      یه باور دارم..هر چقدر میگذره ..بیشتر دارم بهش پایبند میشم..مخصوصا اینروزا …

      مدام میگم خدایا هر روز که میگذره.بیشتر میدونم….که نمیدونم…..

      واقعا ما نمیدونیم…

      منظورم..همون ایمان بخدا و تسلیم بودنمونه..

      منظورم توحید و هدایته…

      چقدر خداوند داستان موسی رو تو قران تکرار کرده…

      همه توحید…همه هدایت….

      چقدر به این موضوع اشاره کرده…

      نمیدونم چی بگم!..اشک امانم نمیده…

      نمیگم خیلی خوبم تو قانون ..انسانیم یجاهایی خالی میکنیم..

      ولی…هر چقدر پیش میرم.بیشتر خودمو محتاج خدا میبینم..

      بیشتر میدونم!..که نمیدونم…

      واقعا این شرک چه جاهایی که خودشو نشون نمیده..نیست

      چقدر توحید همه چیزه..هر چقدر خودمو میشناسم..بیشتر احساس عجز در مقابل خداوند میکنم..

      .

      سعیده جان..من همین یکماه هدایتهایی شدم از طرف خدا!..

      که اینقدر داستانش مفصله…اینقدر پر از لطف و رحمت خداونده…که زبانم کم میاره..

      بیزنس منم رشد کرده.حتی با فروشش دوره عزت نفس رو خریدم.

      و شروع کردم..چه درهایی چه کارهایی…جیزی تولید کردم بخدا..اگه کارهای روزهای اولمو بزارم کنارش اصلا فکر نمیکردم به اینجا برسم..

      میخام یه داستانی بگم..هم برای خودم و هم برای دوستان عزیزم..

      یه شب گفتم خدا..

      من چکار کنم.من قدم بعدی رو ازت میخام..

      چکار کنم..

      شب یکی از اقواممون که قبلا کنارمون بود…ایشون بیماری قلب داره.نمیتونه تو مسیر زیاد بره..

      با یه سرعتی بسمت من اومد..

      من تعجب کردم ایشون تونسته از این پله ها بالا بیاد..اومد طرفم..یه لحظه گفتم خدایا این کیه…

      گفتم ای جان هدایت خدا…

      سه تا حرف راجع به بیزنسم زد..

      بهم گفت کارت یه چیز کوچیک ساده و راحت و اسونه..

      و مثال شخصی زد.که ایشون تو شرایط ناجالبی بوده.با یه ایده ساده.زندگیش کاملا تعقییر کرده.الان تو بهترین رفاه هیت..

      و بهم گفت پیچ اینستاتو شروع کن..

      جالبه منیکه مقاومت نصب اینستا رو داشتم بخاطر یسری شرایط…

      که اونم واسطش یفرد نزدیکم بود..

      سعیده گوشیم دو بار زنگ خورد از طرف اون شخص برمیداشتم ایشون صداش نمیومد…

      بهم گفت مقاومت نکن حرف این شخصو گوش نکن برو اینستاتو نصب کن..

      دیگه بازم دودل..میگم مقاومتم خیلی زیاد بود..

      شب خواب دیدم.بصورت واضح..بازیگراش دختر خانم اقای زرگوشی.ایشون پیچشو راه انداخته..خانم شایسته بهم گفت فرصت کردم میام پیچشو نگاه میکنم.

      خیلی واضح…

      فردا صبح اول وقت…گفتم خدایا نمیدونم کجا برم برای نصب.چون حذفش کرده بودم یسری کارهای فنی داشت…

      یه شخص مطمئن میشناختم.

      گفت برو من بهت میگم..دقیقا ورود من با ایشون با هم،’همزمان شد..

      بخدا!…..

      از صبح که من رفتم تا ساعت 7شب…ایشون الله اکبر…

      فقط مختص درگیر کارهای فنی گوشیم بود…

      یه هدایتهایی همون لحظه دیدم بخدا…اگه به هر کسی بگم میگه مگه میشه…

      چه درسهایی….

      بخدا همه ما بعضی وقتها بخاطر مقاومتهامون از راه موفقعیت دور میشیم.

      اونروز مغازه این شخص ارام.فقط داشت بکار من رسیدگی میکرد.

      گفت فیلتر شکنی که برات گذاشتم انشالله که جواب بده..

      بخدا مثل بلبل جواب میده..

      سعیده جوری شدم اصلا فضای اینستا برام لذت بخش نیست.دیگه باید گوش بفرماش میبودم..

      و اونروز تا حالا و واقعا الان نمیدونم نصب این برنامه واسه چی بوده رو هنوز نمیدونم..

      ولی خیلی خوشحالم..

      چه عزت نفسی گرفتم..اصلا انگار تو دنیای ادمهای امروزی نیستم..

      کلا شرایطم تعقییر کرده..

      فردی که من دنبالش میدویدم..ایشون بهم تزدیک شده بهم عشق میورزه.که بازم داستان خودشو داره..

      اصلا نمیدونم….داستان زندگیم روزانه داره تعقییر میکنه..

      یه عادتی که سالیان سال زجرم میداد..به لطف خدا ترک شد..و حتی کلیشه هاشم از بیین رفت..

      و میخام بگم خیلی خوشحالم..

      بخدا هیچ زندگی مثل زندگی توحیدی نیست..

      کلا رهات میکنه

      کلا عاشقت میکنه.

      کلا وجودتو عطش بار میکنه..

      نمیدونم بخدا نمیدونم..

      واقعا عقلم در برابر هدایت خدا کم میاره..

      استادم شما تو چه ورژنی از هدایت خدا هستین..الله اکبر.

      استادم شما کجای این هدایتها سیر میکنید…تحسین به شما!

      تحسین به دانش آنوخته هات.

      تحسین به مکان بهشتیتون

      تحسین که برای خودت رفتی تو یوی از ایالتها داری تو آروی زیباتون زندگی میکنی…

      در نهایت سعیده بخودم و شما دوست عزیزم..و تمامی دویتان بهشتیم….شهد شیرین زندگی توحیدی رو تبریک میگم…

      انشالله که بتونیم این مسیر زیبا رو با قدرت پیش ببریم!…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    یوسف سعادتی گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    سلام استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارم بابت این فایل گرانبها من میخام یه قسمت از هدایت خداوند در زندگی خودم را براتون به اشتراک بذارم و اون این هست که من چهار سال پیش رفتم تو یه شرکتی کار می‌کردم و هیج پولی نداشتم حتی خونه هم نداشتم و تو همون شرکا زندگی میکردم و تازه اوایل کارم با مباحث شما آشنا شده بودم و به شدت فایلهای توحیدی را گوش میکردم و خیلی خیلی گوش میکردم الانم همینجوری هستم و من تو این چهار سال خیلی پیشرفت کردم از لحاظ سلامتی واقعا عالی شدم از لحاظ مالی خیلی بهتر شدم و شروع کردم و من تو این چهار سال به فایلهای رایگان خیلی اهمیت میدادم گوش میکردم و خیلی عمل میکردم و واقعا نتیجه میگرفتم از احترام مردم به من از احساس خوبی که همیشه داشتم و دارم خیلی نتایج کوچیک اما عالی وبهترینش رابطه من با خدای خودم بود و اول سال 1403 با من از طرف شرکت تماس گرفتن که دیگ ما شما رو برای این کار نمی‌خواهیم یعنی یه جورایی یه کارگر که کارش را عالی انجام می‌داد را اخراج کردن ک اونجا من هیچی نگفتم و گفتم باشه هر جور خودتون صلاح میدونید ک من پیش خودم گفتم که این هدایت خداوند هست اولش سخت بود برام ولی هزار بار در روز میگفتم خدا منا هدایت میکنه به شغل خوب من ایمان دارم هدایت میشم و بعد از خدا خواستم که یک الهامی بکنه که من واقعا آروم بگیرم بخدا شاهده یه فیلم مستند میدیدم که تو اون فیلم من اون الهام را دریافت کردم و چنان ذوقی داشتم که میرفتم تنها با خدا خودم حرف میزدم و بعد یه شغل عالی برا من خدا جور کرد اونم شغل پرورش ماهیه بهترین شغل از همه لحاظ عالیه و من سپاسگذار اون خدایی هستم که متا هدایت کرد

    بله وقتی توکل کنیم به خدا در شرایط سخت و بتونیم ذهنمون را کنترل کنیم همه چی درست میشه همه چی

    من دوره ی عزت نفس را خریدمو بی نهایت نتیجه گرفتم

    دوره ی عشق و مودت که بی نهایت ارزشمنده که به من کمک کرد که بتونم چطور رابطه ی عاشقانه به همه ایجاد کنم

    والان دوره ی روانشناسی ثروت 1 را تازه شروع کردم و مطمئنم که قراره بی نهایت پول و ثروت بیاد تو حسابم

    هر کسی در مسیر توحید قرار بگیره زندگیش یه زندگی خیلی خیلی زیبا میشه

    استاد بی نهایت سپاسگذارم از این همه فایلهای ارزشمندتان دونه به دونه ارزشمنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    زهرا نریمان گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستانم .واقعا خداروشکر میکنم که هدایت شدم به گوش دادن این فایل مهم که یکی از ترمزهای مهم خودم و همسرم همین بوده که ما مشرک بودیم .حالا باید روی خودمون کار کنیم که این باور بسازیم که من خالق شرایطم هستم و قدرت رو از دیگران گرفته و فقط به رب العالمین بدهیم .خداروصد هزار مرتبه شکرت از این فایل ارزشمند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 697 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    ای خدای من

    تو داری چیکار میکنی با من ؟؟؟

    مگه میشه این همه چیدمان دقیق و روشن و واضح

    الان دارم گریه میکنم و حیرت زده از این همه دقت خدا

    من دیروز دو تا پاسخ داشتم از دوستان عزیز خانواده صمیمی عباس منش

    به صحبت های زهرا مختاری تو فایل اجرای توکّل در عمل – صفحه 46

    پاسخ دادم و حتی گفتم دلم میخواد اولین دوره ای که هر موقع زمانش برسه ،دوره قانون سلامتی رو بخرم

    حتی به خدا گفتم که خدای من کاری کن تا 11 آبان ماه که استاد عباس منش با قیمت قبل دوره هارو گذاشته یه دوره رو بخرم

    و به دوستمون نوشتم و بعد که اومدم پاسخ یه دوست دیگه رو ببینم

    اصلا نمیدونستم چی نوشته شده

    همین که فایل آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ – صفحه 25

    رو باز کردم تا پاسخش رو بخونم دیدم نوشته :

    نسرین سیفی گفته:

    30 مهر 1403 در 13:38

    مدت عضویت: 793 روز

    سلام عزیزم خوبی

    طیبه جان من تقریبا کامنت‌هات رو دنبال میکنم

    و خیلی تحسینت میکنم برای کسب و کارت

    به تازگی قدم اول رو تموم کردم

    و چند باری که کامنت‌هات رو خوندم تو ذهنم اومده که طیبه هم اگه دوازده قدم رو شروع کنه خیلی خوبه

    چون استاد به یه نمایشگاه نقاشی میرن و صحبت ‌های خیلی قشنگ و پرمغز میکنن

    و سوای اینها من هر وقت کامنتت رو خوندم یه صدایی کاملا واضح بهم گفته به طیبه بگو دوازده قدم رو شروع کنه ولی بعد با خودم گفتم بابا تو که خودتم تازه شروع کردی و مقاومت کردم ولی امروز با خوندن این کامنتت مطمئن شدم که باید بهت بگم

    انشالا که به کارت بیاد عزیزم

    من که این پاسخ رو دیدم فقط اشک ریختم و در حیرت بودم

    من یک دقیقه قبلش داشتم به زهرا مختاری عزیز پاسخم رو مینوشتم که اگر خدا اجازه بده و هر موقع که درمدار دریافت دوره ای رو قرار گرفتم میخوام دوره قانون سلامتی رو بخرم

    ولی در ادامه اش گفتم البته اگر قرار باشه دوره دیگه ای رو اول بخرم خدا خودش هدایتم کنه

    و خدا نذاشت دو دقیقه بیشتر طول بکشه که از پاسخ نسرین سیفی عزیز بهم گفت دوره 12 قدم رو بخر

    وقتی پیام دوست عزیز رو خوندم گفتم یعنی الان میتونم بخرم؟؟؟؟؟

    یعنی این جمعه که رفتم جمعه بازار و پولی که تو حسابم داره دوره 12 قدم رو باید بخرم ؟؟

    بعد تا صبح خیلی فکر نکردم درموردش و بعد از ظهر 16:30

    نمیدونم چی شد اومدم سایت و رفتم و دوره 12 قدم رو باز کردم و گفتم ببینم دوره قیمتش چنده

    دیدم تا 11 آبان 1 میلیون 450 هست و بعد 11 آبان قیمت جدید میشه 1750 هست

    و حتی اینم دیدم که اگر تا 30 روز قدم بعدی رو بخرم 40 درصد تخفیف داره

    و خوشحال شدم

    پیش خودم گفتم من که الان با تمام پول هفته پیشم رفتم رنگ و کاموا و پول برای خانمایی که برای من قلاب بافی انجام میدن دادم و پول کلاسامو کنار گذاشتم و باید این هفته جمعه با فروشم بخرم دوره رو

    و بعد یادم اومد استاد عباس منش میگفت که زمانی میتونین دوره هارو بخرید که انقدر درآمد داشته باشین که بتونین این دوره هارو خرید کنین

    پیش خودم گفتم نه من نمیتونم بخرم

    درآمد من خیلی زیاد نشده که من بخوام با قسمتی از درآمدم دوره ها رو تهیه کنم و یه جورایی چون قبلا درسش رو گرفتم

    این یادم بود که من باید با آموزه های رایگان استاد پیشرفت کنم و مدارم تغییر کنه تا وقتی درمدار دریافتش قرار گرفتم اونموقع خرید کنم

    داشتم این حرفارو به خودم میگفتم و یه سفارش آینه دستی از همکلاسیم گرفته بودم و داشتم عکس کارتونیاشو رنگ میکردم

    که یهویی اومدم تو سایت و رفتم دوره 12 قدم رو دیدم و بعد که گفتم نه من نمیخرمش یا با پول فروش جمعه هم نمیشه بخرم چون درآمدم انقدر زیاد نشده که با قسمتی از درآمدم دوره رو خرید کنم

    البته که درآمدم از ماه شهریور از صفر یه یکباره به 23 میلیون رسید تو یک ماه

    و این ماه 19 میلیون تو سه هفته که فقط سه روزش رو جمعه بازار رفتم گل سر فروختم

    شک داشتم که بخرم دوره رو یا نه

    بعد گفتم خدایا اگر قراره من دوره رو بخرم بهم یه نشونه بده

    بعد دیگه رهاش کردم

    اومدم صفحه اول سایت

    دیدم یه فایل جدید اومده

    درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1

    پیش خودم گفتم خدایا اگر قراره دوره رو بخرم تو این فایل جدید یه نشونه بهم بده

    درمورد دوره 12 قدم که باید الان و امروز 1 آبان بخرمش

    و 1450 رو دارم

    که کنار گذاشتم برای شهریه کلاسم تا دوماه دیگه یعنی برای دی ماه

    وقتی باز کردم فایل رو که استاد داشتن صحبت میکردن

    تا دقیقه 11 گوش دادم و یه لحظه کنجکاو شدم ببینم که نظرات صفره یا من دیر دیدم فایل جدید رو

    الان با عقل ناقصم اسمشو میذارم کنجکاوی ولی من که به اندازه نوک سوزن هم آگاهی ندارم و هیچی نیستم

    یا اراده قوی تر از قوی و قدرتمند خدای من ربّ ماچ ماچی من ،

    من رو هدایت کرد به صفحه اول نظرات همین فایل

    همینجوری دستمو گذاشتم رو صفحه اول و اومدم به اولین پیام که اولین پیام ببینم ساعت چند بوده که بدونم استاد کی فایل جدید گذاشتن

    دیدم 1 آبان 6:48 دقیقه

    گفتم پس امروز گذاشتن و اسم فردی که اولین پیام رو گذاشته اعظم خانم بود

    و باز کنجکاو شدم ببینم چی نوشتن

    و نوشتن که

    اعظم گفته:

    01 آبان 1403 در 06:48 – لینک دیدگاه

    مدت عضویت: 640 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام به روی ماه استاد عزیزم و دوستان الهی من

    یک سال گذشت از زمانی که من شروع کردم با کادوی تولدم قدم اول از دوازده قدم رو خریدم و امروز دوباره تولد منه و من بازم اومدم پیش خانواده عزیزم و خدارو صد هزار مرتبه شکر

    پارسال روز تولدم چقدرررر شوق و ذوق داشتم که دارم قدم اول میخرم و باورم نمیشه یک سال گذشته

    خدایا شکرت و سپاسگزارم که منو آفریدی .

    وای وقتی دیدم نوشته قدم اول از 12 قدم رو خریدم یک آبان

    دیدم نوشته تولدمه ، امروزم یک آبان هست و

    گفتم پس باید منم قدم اول رو بخرم

    چون چند دقیقه قبلش گفتم خدای من نشونه ای بده از این فایل جدید که استاد درمورد

    درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 – صفحه 1

    صحبت کرده ،تا اگر قراره دوره 12 قدم رو بخرم نشونه شو بهم بگی

    که خدا تو دقیقه 11 صحبت های استاد با اراده خودش منو وادار کرد تا مکث کنم و برم به صفحه یک و اونجا دراصل نشونه من بود که امروز دوره رو خرید کنم

    امروزی که اول هست

    و حتی دقیقه هایی که مکث کردم هم دو تا یک بود

    همه اینا نشونه هست

    حتی تا 11 آبان فرصت خرید دوره ها با قیمت قبل بود

    و طبق درخواستم که دیروز و روزهای قبل از خدا داشتم و میپرسیدم کی من در مدار دریافت دوره ها قرار میگیرم ؟؟؟

    که دیروز مرحله به مرحله بهم گفت الان وقتشه

    و اینو درک کردم که میتونم تا قدم 7 رو با فروش این دو هفته ام از جمعه بازار خرید کنم و تا قدم هفت رو بخرم

    بی نهایت ازش سپاسگزارم که این همه به من محبت داره و انقدر حس ارزشمندی دارم که وقتی میبینم ریز به ریز داره هدایتم رو دقیق و با چیدمانی بی نهایت قوی هدایتم میکنه حیرت زده تر میشم

    یادمه امروز به یه فایل تیکه ای از استاد گوش دادم استاد میگفت هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت نمی افته

    پس خدایی که با این دقت داره جهان رو مدیریت میکنه چرا بیشتر از قبل خودمو بهش نسپارم؟؟ و ازش کمک نخوام ؟؟؟تا راه رو نشونم بده

    سعیمو میکنم هر لحظه به یادش باشم و باهاش صحبت کنم تا بتونم دریافت کنم صدای ربّ ماچ ماچی جذابمو ربّ و صاحب اختیارمو که انقد باحاله که هرلحظه هدایتم میکنه

    خدایا شکرت

    الان ساعت 17:27 هست و من به خواهرم نقدی 1500 دادم که 5900 پول شهریه کلاس رنگ روغنم رو تا دی کنار گذاشته بودم

    و از پول شهریه 1500 برداشتم تا به خواهرم بدم و برام واریز کنه و دوره رو بخرم قدم اول دوره 12 قدم رو

    و حتی به خدا گفتم که اجازه دارم که پول نقدی به خواهرم بدم و امروز بخرم دوره 12 قدم ،قدم اولش رو ؟؟؟

    که حس کردم آره بخر

    برای تو بی نهایتش رو به حسابت برمیگردونم و بی نهایت ثروتم رو بهت عطا میکنم

    با خیال راحت بخر و به قوانین و به گفته های استاد عمل کن و اگر این دوره رو در اول آبان که داری تهیه میکنی شروع کنی

    دیگه باید قدم هاتو چند برابر تر از قبل برداری

    چون من بهت افتخار میکنم و تو لیاقت و ارزشمندی اینو داری که بهت عطا کنم چون تو این یکسال تو قدم برداشتی و عمل کردی و تمرینات فایل های رایگان رو سعی کردی انجام بدی تا مدارت تغییر کنه و با نتایجت داری میبینی که چقدر تغییر کردی

    پس از امروز به بعد یه طیبه دیگه متولد میشه

    یه طیبه جدید

    یه شروع جدید

    خدایا شکرت

    یادمه 1 مهر که شد من هدایت شدم به فایل هایی که انگلیسی بود و تو اون یک سالی که تو سایت بودم ندیده بودمشون و انگار یه فصل جدید از مدار هارو داشتم پا میذاشتم در مدار جدید

    و یه سری اتفاقات ناب برای من رخ داد در مهر ماه

    و الان 1 آبان ماه دوباره خدا بهم گفت شروع کن

    حالا وقتشه پر قدرت تر از قبل ادامه بدی

    این همه نشونه آخه

    1 آبان

    11 امین دقیقه از صحبت های استاد در این فایل رو مکث کردم

    رفتم به اولین صفحه و اولین پیام از کسی که در این فایل دیدگاه گذاشته رو ببینم که استاد کی فایل گذاشته

    و بعد تو نوشته هاش دیدم نوشته 1 آبان تولدشه و 1 سال گذشته از روزی که دوره 12 قدم رو خرید کرده

    و حتی دیروز خانم سیفی عزیز گفتن قدم اول 12 قدم رو تازه تموم کردن

    همه اینا یعنی شروع کن اجازه دریافتش رو داری

    خدایا شکرت

    الان 17:36 هست میخوام دوره رو بخرم

    به خواهرم‌که نقدی 1500 دادم ،خواهرم برام انتقال داد الان

    خدایا شکرت

    فکرشم نمیکردم اولین دوره ای که میخوام بخرم دوره 12 قدم باشه

    الان رفتم تو سبد خریدم رو ببینم دیدم دوره احساس لیاقت و دو تا کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم یا فصل 3 رویاهایی که رویا نیستند رو گذاشتم و دوست داشتم عشق و موت رو هم بخرم و دوره قانون سلامتی رو بیشتر میخواستم اولین دوره خریدم باشه

    که خدا گفت نه ،اولین دوره دوره 12 قدم مناسب تو هست

    زمانش که برسه در زمان مناسب دوره های بعدی مثل قانون سلامتی و بقیه رو هم تهیه میکنی

    و من از 7 مهر ماه سال 1402 تا 1 آبان ماه 1403

    حدود 1 سال و 24 روز دیگه خدا لطف داشت بهم و من تونستم قدم اول رو بخرم

    الان اذان مغرب هست اولین کار رفتن و وضو گرفتن و اومدن و صحبت کردن با خدای ماچ ماچی خودمه و ازش باید سپاسگزاری مخصوص کنم و بعد بیام دوره رو بخرم

    بی نهایت سپاس ربّ من

    17:43

    بعد اینکه نمازمو خوندم و لپای خدا رو کشیدم و کلی ماچش کردم از دستاش و سپاسگزاری کردم اومدم تا پرداخت کنم

    قدم اول از دوره 12 قدم رو

    18:2 دقیقه روز 1 آبان 1403 اولین واریز من برای خرید دوره انجام شد ،اونم دوره ای که خدا برای من انتخاب کرد و من چشم گفتم

    خدایا شکرت

    بی نهایت سپاسگزارم ماچ ماچی جانم

    وقتی خرید کردم هدایت شدم به صفحه ای از سایت

    که شروع کردم به خوندن

    یادت باشد که مهم ترین و اثر بخش ترین قسمت کار، انجام تمریناتی است که در این برنامه آموزش داده ام. مهم ترین عاملی که این تحول عظیم را در زندگی من بوجود آورده،‌ تعهد و ایمانی بود که به انجام تمرینات در خودم ایجاد کرده بودم.

    اینو که خوندم گفتم چشم حتما تمام سعیم رو میکنم

    انجام بدم تمریناتش رو من عاشق انجام دادن تمرینم اونم تمرینات این سایت پر از آگاهی که هر لحظه منو بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک تر میکنه

    تعهد میدم که از امروز جور دیگه ای عمل کنم حتی پر قدرت تر از این یک سال

    خدایا شکرت

    اصلا فکرشو نمیکردم امروز دوره بخرم

    چند روز پیش به این فکر بودم برم مداد رنگی بخرم که 1800 هست ولی گفتم بذار جمعه بازار رو برم هفته بعد میخرم

    چون این هفته سه تا رنگ برای نقاشی و رنگ روغنم خریدم که یکیش 2600 بود یکی 430 و یکی 980

    و همه اینا کار خداست که من الان به راحتی خرید میکنم و هیچ وقت پولم تموم نمیشه و همیشه پول تو حسابم و نقدی دارم

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم ازت

    برای تک تک دوستان بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و عشق از خدا و بی نهایت ثروت از خدا میخوام

    عشق برای تک تکتون دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      سمیه گفته:
      مدت عضویت: 1415 روز

      به نام خدای هدایت کننده در هر لحظه

      سلام طیبه خانم عزیز

      بسیار بسیار بهت تبریک میگم که باپشتکار واراده وعمل به قانون تونستی اولین قدم رو بخری آفرین بهت

      مطمئنم که مسیر پیش روت مسیری زیبا وپراز موفقیت پراز لذت وحال خوب وباران معجزه های خدا خواهد بود

      چون ثابت کردی دختری هستی که همراه با ایمانت عمل کننده هم هستی

      بازهم بهت تبریک میگم و آرزوی حال خوب وسعادت وخوشبختی در هر لحظه از زندگیت دارم

      موفق وپیروز وسربلند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      پریسا گفته:
      مدت عضویت: 1170 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام خدمت دوست عزیزم طیبه جان

      تحسینت میکنم به خاطر این تعهد و پشتکاری که داری

      آفرین بهت

      چقدر حرفه شیرین ،زیبا و جذابی داری که با رنگ های زیبا،مداد رنگی های رنگی رنگی سرو کار داری

      منم رنگامیزی رو دوست دارم حتی یه کتاب جداگانه که مخصوص رنگامیزی بزرگ سالان هست با یه بسته مداد رنگی 24 رنگ باکیفیت دارم

      هردفعه که میرم سراغ کتاب با عشق طرح هارو رنگ میزنم خیلی حس خوبی داره

      وقتی داستان هدایت شدنت رو از طریق کامنت یکی از دوستان خوندم ،مو به تنم سیخ شد و واقعا لذت بردم

      دوباره برام یادآوری شد که خداوند از بینهایت طریق میتونه مارو هدایت کنه ،از راه هایی که اصلا فکرش رو هم نمیکنیم

      خداروشکر

      تحسینت میکنم که تونستی با درآمدی که خودت ساختی قدم اول رو از دوازده قدم بخری و شروع کنی

      آفرین بهت ،تحسینت میکنم به خاطر خرید این دوره مقدس

      مچکرم که کامنتت رو به اشتراک گذاشتی ،کلی آگاهی ناب کسب کردم

      امیدوارم هر کجا که هستی ،خداوند هدایتت کنه که در مسیرت ثابت قدم باشی

      موفق باشی عزیزم

      عاشقتم

      پریسا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست …

    سلام ب استاد عزیزم – خانم شایسته عزیز و بچه های نازنین …

    خدا که بالا سر کارت باشه نیاز ب هیچ کس و هیچ چیزی نداری خودش همه چی رو برات حلش میکنه

    مثل همیشه فایل عالیی بود ….

    ب نظر من توحید یعنی همه چی …

    توحیدی بودن واقعا شجاعت میخواد در واقع مثل این میمونه که میخوای بپری تو بغل خدا ….ولی کار هرکسی نیست ….

    قانون جهان هستی میگه تو اول باید یه چیزی بفرستی تا من بهش پاسخ بدم و پاسخ من همیشه مثبته …اما قانون و باور اشتباهی که اکثر انسانها ب خاطر عدم ایمان و توحید در دنیای مادی از ان استفاده میکنن اینه :

    من اول باید بهش برسم بعدا خوشحالی میکنم و این باور اشتباه از نداشتن توحید نشات میگیره اما انسانهایی که توحیدی هستن قبل از انکه ب خواسته شون برسند احساس خوبی دارند و انگار ایمان دارند که بهش میرسند ….

    توحیدی بودن هیچ ارتباطی ب خوندن نماز و جای مهر رو پیشونی و تسبیح زدن و شب وروز توی مساجد بودن نداره و یه موضوع کاملا جداست

    توحید یعنی اینکه من فقط خدارو باور دارم ولا غیر ….

    توحید یعنی اینکه من ادا در نمیارم تا بقیه ببینن من دارم عبادت میکنم یا فقط خدارو باور دارم

    توحید یعنی یکتا پرستی یعنی من فقط خدارو میپرستم و جز خدا ب هیچ کسی امید نمیبندم زیرا خداوندتنها قدرت جهان و اولین قدرت و اخرین قدرته و بی نهایت دست داره و میتونه از بی نهایت راه و بدون هیچ منتی منو ب خواسته ام برسونه …چقدر لذت بخشه خدایا …

    تصور کن طرف یه قدم برات بر میداره کلی ازت توقع داره و بارها ب روت میاره ….چقدر لذت بخشه خداوند مارو ب تمام خواسته هامون میرسونه و هیچ توقعی از ما نداره و فقط میگه ب خاطر نعمت هایی که بهت دادم سپاسگزار باش اونم ب خاطر ما نه خودش

    میگه سپاسگزار باش تا من بیشتر و بیشتر بهت عطا کنم …نمیگه بیا از من تشکر کن …میگه سپاسگزار باش ب خاطر خودت که بیشتر بهت عطا کنم…

    چقدر توحید قشنگه خدای من

    چقدر استاد زیبا توضیح میده

    یادمه در گذشته حالم از قران بهم میخورد …تنها کتابی که حوصله خوندنش رو نداشتم قران بود کسی که منو با قران اشتی داد استاد بود …فکر نمیکردم این کتاب اینقدر منطقی و شیرین باشه …اینقدر دل نشین باشه …

    توحیدی که باشی خداوند بطرز معجزه وار مشکلاتت رو حل میکنه …

    اگه میخواین معنای توحیدی بودن رو بطور کامل بشنوین تو قدم اول جلسه 5 که جلسه قرانی هست استاد ب زیبایی نزدیک ب 2ساعت صحبت کرده

    ودر اخر اینکه هرچقدرمن بیام حرفهای توحیدی بزنم و جلب توجه کنم ولی خودم ب چیزی که میگم عمل نکنم این ب معنای توحیدی بودن نیست…

    شما میتونین مثل 99درصد افراد جامعه در کلام ادعا کنین که توحیدی هستین و ب خدا ایمان دارین ولی اگه حتی در فکرتون متضاد توحید باشه و غیر خدا روی فرد دیگری یا چیز دیگه ای حساب کنین این یعنی شرک ورزیدن و جواب نمیده .

    یادمه یه روز تو یه بوتیک بودم داشتم لباس میخریدم منو با فروشنده که اشنا بود داشتیم راجع ب خداو جهان و اینجور موضوعات صحبت میکردیم یه اقایی وارد شد و گفت من این چیزاهارو باور ندارم میگفت زن و شوهری رو میشناسم که خانومه فلج هست و شب و روز داره قران و نماز و عبادت میکنه اما هیچ اتفاقی تو زندگیشون نیفتاده و وضعیت شون روز ب روز بدتر میشه

    من بهش گفتم ایا شما میدونی که تو ذهن این خانوم چی میگذره ؟ گفت مشخصه دیگه چی میگذره …وقتی کسی شب تا صبح عبادت میکنه قران میخونه نماز میخونه معلومه چی میگذره !!!

    بهش گفتم ب نظر شما این ملاک یک ادم توحیدیه ؟!!!!

    گفتم ما هرگز نمیتونیم بفهمیم که تو ذهن بهترین دوست مون که شب وروز کنار هم و تو خوابگاه هستیم چی میگذره یا زن نمیدونه تو ذهن شوهرش چی میگذره یا بر عکس …اون وقت چطور با این قدرت میگی که خانومه روز و شب داره عبادت میکنه اما هیچ اتفاقی نیفتاده ؟!

    شاید اون خانوم داره با این کارش با خدا معامله میکنه !

    توحید یک کلمه ست اما توحید واقعی دریایی از خلوص و صداقت باید در اون موج بزنه وگرنه جواب نمیده …

    کلام نمیتونه تعیین کنه تو فرد توحیدی هستی یا نه بلکه اعمال و رفتار و مهمتر از همه نتایجت مشخص میکنه چقدر درعمل توحیدی هستی …

    و در اخر ب این سوال در دلت پاسخ بده :

    چقدر ادم توحیدی هستی ؟

    ایا در شرایط سخت که کنترل ذهن مشکله توحیدی عمل میکنی ؟ یا زمانی که حالت خوبه و کنترل ذهن داری توحیدی هستی ؟

    از 1 تا 20 چه نمره ای ب خودت میدی ؟!!

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم خدایی که هر چه دارم همه از آن اوست خدایا شکرت برای این روز که آگاهی رو روزیم کردی این که تو رو بهتر بشناسم

    سلام و درود به استاد عزیزم بنده زیبای خداوند استادی که من هرروز که جلوتر میرم و رشد میکنم بیشتردوستش دارم استادی که من هر روز باحرفهاش زندگی میکنم

    سلام به مریم جان بنیانگذار این همه آگاهی برای ما دانشجویان که قدم به قدم کنار ماست و ما رشد میکنیم خدایا شکرت که امروز لایق این آگاهی‌ها هستم و هدایتم کردی

    استاد جانم منم مثل دوستان این سایت قرآن زیاد میخوندم اما دریغ از درک و فهمش قرآن ختم میکردم حتی معنیهاشو میخوندم مثل الان باور کنین نمیفهمیدم

    ممنونم از شما دو عزیز که از موقعی با استاد و فایلهاش آشنا شدم خدا رو شناختم بزرگیشو قدرتشو عظمتشو درک کردم و هر روز هم دارم بهتر میشم شکرت سپاسگزارتم

    فقط باید اصل رو دنبال کنیم اصل هم خداوند و قوانینش ست قوانین زیبایی که میگه احساسه خوب =اتفاقات خوب

    قانونی که میگه همه اتفاقات رو خودمون با باور و افکار و فرکانسمون بوجود میاریم

    خدایا کمکمون کن تا در مسیر درست قدم برداریم خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

    وقتی ما روی خودمون کار کنیم و روی خدا حساب باز کنیم و از او بخواهیم به شرطه ایمان و توکل خداوند هم‌پاداش می‌دهد الهی شکرت سپاسگزارتم که در مسیر درست هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1439 روز

    سلام به همگی

    سلام به استاد زیباروی خودم و مریم نازنین

    وقتی در مورد توحید صحبت میکنید تمام وجودم

    سراسر ذوق میشه که فایل رو دانلود کنم و بشنوم

    از نتایجم بگم هروقت روی توحید درست کار کردم:

    من همین دو روز پیش برای ثبت نام دانشگاه دخترم 7 میلیون پول لازم داشتم و پولم کم بود تا زمان گرفتن حقوقم دوهفته مونده بود از خدا خواستم پولو برسونه شرمنده م نکنه و قربونش برم که چقدر بخشنده س دقیقا این پول رو بعد از دوساعت که روش حساب کردم واریز کرد برام بارها پیش اومده پول لازم داشتم از هیچ کسی قرض نگرفتم از خودش خواستم و همون روز بهم رسونده .

    نشانه های این روزها که روی توحید کار میکنم :

    چند روز پیش راننده خانومی مهربان من رو رایگان رسوند محل کارم هم مسیر بودیم

    ماشین بنز و بی ام و ، خیییلی میبینم

    پول توی خیابون پیدا میکنم

    نعمت های مادی و معنوی غیر منتظره وارد زندگیم میشه

    و همه اینها رو نشونه ها و نتایج کار کردن روی توحید میدونم

    انشالله بتونم به این مسیر درست ادامه بدم تا نتایج بزرگتر بشه

    من زیاد کامنت نمیذارم ولی تمام فایلها رو میبینم و کامنتها رو میخونم ممنونم از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    امروز صبح بیدار شدم داشتم سپاسگذاری میکردم

    که یه حسی بهم گفت برم تو سایت اصلا منتظر فایل جدید نبودم

    اما وقتی اومدم تو سایت واقعا ذوق کردم و وقتی عنوان فایل رو دیدم بیشتر ذوق کردم

    قوانین قران در قران کریم

    میخوام با توجه به گفته های استاد برداشتها وتجربیات خودمو بگم

    ادم وقتی قران رو میخونه و باتوجه به نگاه ودیدگاهی که از استاد یاد گرفته و باباور به اینکه من میتونم قران رو بفهمم ودر جهت فهمش

    خداکمکم میکنه ودرک میکنه

    دیگه خیلی از جامعه از لحاظ دیدگاهی فاصله میگیره که بعضی وقتها حتی ادم نمیتونه دیدگاهشو بیان کنه چون انقدر تفاوت هست که دیگران حتی

    نمیتونند درموردش فکر کنن چ برسه بپذیرنش مگه

    اینکه اماده باشند

    این بحث حدیث که بیشتر علماى ما فقط با حدیث صحبت میکنند و هیچ استنادی از قران ندارند وهمش ساختگیه و ما کل دوران زندگیمون همینو

    شنیدیم که فلانی حدیث اومده اینجوری

    ادم وقتی چیزی رو پیچیده ببینه هیچ وقت سمتش نمیره کلامغز خود من اینجوریه اگه بدونم چیزی پیچیده اس خیلی مقاومت دارم برم سمتش

    اما وقتی قران رو شروع کردم به خوندن البته به صورت تکاملی فهمیدم اصلا پیچیده نیست میشه فهمید نیاز به عالم نداره

    اگر ما میدونستیم که قران خوندن ودرک ومفهوم اون واجرای قوانینش به ما بیشتر از کتاب های درسی کمک میکنه‌ و به مسیر دلخواهمون هدایتمون

    میکنه دیگه انقدر به خودمون فشار نمیاوردیم

    یا سرصف باعشق وایمیستادیم

    اینکه خداوند با توجه به شرایط تو بهت الهام میکنه باعث میشه ادم دست به کارهای احمقانه نزنه

    بعضی وقتها بچه ها تو سایت از الهاماتشون

    مینوشتند ومسیر طی شده الهاماتشون که خیلی

    باعث گمراهی من میشد که برای فلانی اینجوری

    اتفاق افتاده اما خب من که شرایط اون رو ندارم

    پس من بهم گفته نمیشه

    غافل ازاینکه خدا از هرکجا هستی یک قدم جلوتر تورو میبینه و بهت میگه

    چقدر این حرف درسته که خداوند سریع ترین کوتاه ترین راه رو به تو الهام میکنه ومیدونه سریع ترین راه برای رسیدن به اهدافت چیه

    داشتم دیروز به این موضوع فک میکردم که موسی

    چطور یک نفر رو میکشه و خدا توبه اون رو میپذیره

    واونو پیامبر میکنه و ازگناهش میکذره

    اما الان اگر کسی کوچکترین گناهی مرتکب بشه خدا اونو میبخسه اما خلق خدا با هزار تاقضاوت میخوانداونو ازبین ببرن

    حالا داستان موسی که بعد این اتفاق به ظاهر بد چه تغییراتی براش اتفاق میفته

    استاد این مطلب رو گفتن که ما خیلی راحت تو دام شرک میوفتیم و واقعا اینطوره و نمیدونم واقعا چرا

    من ضربه های زیادی از شرک خوردم وشخصا خیلی باید مراقب این شرک نورزیدن باشم

    که حتی فکر کردن به اینکه کس دیگه ای میتونه به ما کمک کنه شرکه حتی فکر کردن

    دیشب داشتم جلسه 7عزت نفس رو گوش میدادم

    که استاد میگه شما‌ باید مسئولیت صدرصد زندگی خودتونو بپذیرید و شما مسئول هرچی که

    توزندگیتون دارید هستید

    واین خالق بودن زندگی چقدر کمک میکنه به انسان که شرک نورزه اوایل که با استاد اشنا شدم اصلا نمیتونستم بپذیرم که من خالق شرایطم هستم

    یه جورایی پذیرشش برام سخت بود و از زیرش در میرفتم

    یه جورایی خالق بودن رو کار سختی میدونستم

    میگفتم باید پدرم دربیاد یا من خالق باشم چطوری

    اما الان واقعا تمام سعی و تلاشم اینه که بیشتر خلق کنم تو زندگیم و بیشتر ایمان بیارم که من خالق زندگیم هستم با فرکانسهام

    اما یک چیز تو این فایل از همه چی برای من شگفت انگیز تر بود و هیچ وقت

    از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم

    وهیچ وقت نمیدونستم این چه قدم بزرگیه و فکر میکردم عادیه چون بلا خره موسی پیامبره دیگه این بوده که

    موسی چ ایمانی داشته که رفته و جلوی فرعون

    وایستاده و‌گفته تو هیچ قدرتی نداری

    از این دیدگاه بهش نگاه کنیم که ایمان و وحی والهامات خداوند چه اطمینان و اعتماد به نفسی

    تووجود ادم میکاره که تا این حد بهش قدرت میده

    چیزی که نتایج استاد رو اینجوری متمایز کرده از مابقی اینه

    این درک توحید و در اولویت قراردادن این الهام درونی چرا چون اگر غیر از این بود این فایل یک

    ساعته انقدر تآثیر گذار نبود که الان در حالی که من از نقطه نظر خودم در موردش مینویسم هزار نفر هم

    دارند مینویسند و همین یک ساعت فایل اگه جمع

    بندی بشه کامنت هاش یک کتاب کامل در مورد درک قوانین جهانه

    هیچ‌وقت یادم نمیره یه روز از خداپرسیدم که چطور امکان داره یک ادم که مثل همه ادمهای دیگه است منظورم استاد بود اینطوری این قوانین رو درک کنه و انقدر واضح بیان کنه که همه بفهمنش

    همون روز بهم گفت برو سوره یوسف رو بخون

    واونجا که یوسف برادرش رو نگه میداره تو مصر اونم با ترفندی که خدا میگه ما بهش علمشو دادیم وگرنه طبق قوانین احکام مصر اونموقع نمیتونست همچین کاری بکنه

    وحتی خود استاد گفتن که دلیل تمام موفقیت های من درک توحید و عمل به اون بوده

    و چه چیزی توحیدی تر از این که من خالق زندگی ودنیای خودم هستم خودم

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    به نام سیستم قانونمند و عادلی که جهانی پر از زیبایی، خوبی، فراوانی، نعمت، فرصت، برکت، ثروت و آدم‌های خوب را آفریده

    به نام انرژی قدرتمندی که به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مصر و مشتاقه و از رگ گردن به من نزدیک‌تر است

    به نام خدای غفور و رحیمی که من را از بدو تولد موجودی ارزشمند خلق کرده که لیاقت داشتن بهترین نوع زندگی، عشق ناب و پاک، آسایش و رفاه، خوشبختی بی‌نهایت، ثروت پایدار و بهره‌مندی از تمام نعمت‌هایش را دارد

    و خوشبخت و سعادتمند بودن را روند طبیعی زندگی من قرار داده

    و اینطور می‌خواد که تمام رویاهام به تجربه زندگیم تبدیل بشن

    سلام به تمام خوبی‌ها، زیبایی‌ها و تمام آدم‌های خوب دنیا در تمام دوران‌ها

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————-

    آیه 7 سوره آل عمران

    هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

    اوست خدایی که قرآن را بر تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که اصل و مرجع سایر آیات کتاب خداست و برخی دیگر متشابه است، و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته تا به تأویل کردن آن در دین راه شبهه و فتنه‌گری پدید آرند، در صورتی که تأویل آن را کسی جز خداوند و اهل دانش نداند؛ گویند: ما به همه کتاب گرویدیم که همه از جانب پروردگار ما آمده، و به این (دانش) تنها خردمندان آگاهند.

    قرآن یعنی یکتاپرستی.

    هر کسی که الهامات را از طرف خداوند دریافت می‌کند، می‌داند که خداوند با توجه به شرایط اون لحظه تو به تو داره راهنمایی می‌کند.

    خداوند با توجه به شرایطی که داریم، با توجه به گذشتمون، با توجه به آروزهامون و… کوتاه‌ترین و سریع‌ترین و صحیح‌ترین راه رو به ما می‌گه، خدا به ما می‌گه که چی کار کنیم.

    شرک ظلم به خود است.

    1. سوره لقمان، آیه 13

    وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ.

    هنگامی که لقمان به پسرش گفت، در حالی که او را پند می‌داد: ای پسرم، به خدا شرک نیاور؛ زیرا شرک ظلم بزرگی است.

    2. سوره نساء، آیه 48

    إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِیمًا.

    خداوند، شرک ورزیدن به او را نمی‌آمرزد، و آنچه کمتر از آن باشد، برای هر کس بخواهد می‌آمرزد؛ و هر کس به خدا شرک ورزد، به تحقیق گناه بزرگی مرتکب شده است.

    3. سوره نساء، آیه 116

    إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا.

    به یقین، خداوند [گناه] شرک را نمی‌آمرزد، و گناهان کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد می‌آمرزد؛ و هر کس به خدا شرک ورزد، قطعاً دچار گمراهی دور و درازی شده است.

    4. سوره مائده، آیه 72

    لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ.

    به یقین، کسانی که گفتند «مسیح پسر مریم خداست»، کافر شدند. در حالی که خود مسیح گفت: «ای بنی اسرائیل، خدا را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید. هر کس به خدا شرک ورزد، خدا بهشت را بر او حرام کرده و جایگاه او آتش است و برای ستمکاران یاوری نیست.

    5. سوره یونس، آیه 106

    وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِینَ.

    و جز خدا چیزی را مخوان که نه به تو سود می‌رساند و نه زیانی دارد، و اگر چنین کنی قطعاً از ستمکاران خواهی بود.

    6. سوره زمر، آیه 65

    وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.

    و به تو و به کسانی که پیش از تو بودند وحی شده است که اگر شرک ورزی، حتماً اعمالت تباه می‌شود و از زیانکاران خواهی بود.

    7. سوره نساء، آیه 36

    وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا.

    و خدا را بپرستید و هیچ چیزی را شریک او نکنید، و به پدر و مادر نیکی کنید و نیز به خویشاوندان، یتیمان، مستمندان، همسایگان نزدیک و همسایگان دور، دوستان و هم‌نشینان، و به مسافران و به آنچه که در اختیار شماست [بنده‌ها و زیردستان] نیکی کنید. به درستی که خدا کسی را که متکبر و فخر فروش باشد دوست نمی‌دارد.

    هر بار که ما داریم روی کسی غیر از خدا حساب باز می‌کنیم، به این فکر می‌کنیم که به اون شخص نیاز داریم، بدون اون کارمون پیش نمی‌ره، بدون اون آرامش نداریم و… یا باور کنیم که اون می‌تونه زندگی ما رو درست کنه یا حتی زندگی ما رو خراب کنه، یعین تاثیرگذاری غیر از خداوند رو قبول کنیم: ما داریم شرک می‌ورزیم؛ این مواقع ما داریم بیشتر به خودمون ظلم می‌کنیم.

    هر نگاهی که قدرت رو بده به غیر خداوند، میشه شرک.

    تنها گناهی که خداوند در قرآن گفته که اون رو نمی‌بخشه، شرکه.

    شرک به اون معنا نیست که ما خدا رو قبول نداریم؛ به اون معنا است که ما خدا رو قبول داریم اما یکسری افراد دیگه هم هستند که اونها بسیار مهم هستند و تاثیرگذارند در زندگی ما.

    ما زندگی‌مون رو خودمون داریم خلق می‌کنیم. در واقع داستان توحید، شرک و داستان خلق زندگی خودمون همه به هم وصل است.

    وقتی ایمان داری که خداوند از روح خودش به تو دمیده و قدرت خلق زندگیت رو به دست‌های خودت داده، اون‌وقت دیگه شرک نمی‌ورزی، اون‌وقت یک انسان موحد هستی.

    با خودم تکرار می‌کنم که:

    خداوند قدرت خلق‌کنندگی به من داده.

    خداوند قدرت خلق‌کنندگی به من داده.

    خداوند قدرت خلق‌کنندگی به من داده.

    و

    من خالق زندگی خودم هستم.

    من خالق زندگی خودم هستم.

    من خالق زندگی خودم هستم.

    وقتی این باور رو داشته باشم، اون‌وقت شرک از وجود من می‌ره بیرون

    و وقتی شرک از زندگی من بره بیرون، خداوند و نعمت‌هاش وارد زندگی من میشه.

    خداوند خودش و انسان رو در بحث تسخیر یکی می‌کنه:

    آیاتی که خداوند می‌فرماید آسمان و زمین را برای انسان مسخر کرده است:

    1. سوره جاثیه، آیه 13

    وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.

    و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، همه را برای شما مسخر گردانید؛ بی‌گمان در این [امر] نشانه‌هایی است برای مردمی که می‌اندیشند.

    2. سوره ابراهیم، آیه 32-33

    اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ * وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ.

    خداوند کسی است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن از میوه‌ها رزقی برای شما بیرون آورد، و کشتی‌ها را برای شما مسخر گردانید تا به فرمان او بر روی دریا حرکت کنند و نهرها را برای شما مسخر گردانید. * و خورشید و ماه را که پیوسته در حرکتند برای شما مسخر گردانید، و شب و روز را نیز مسخر شما کرد.

    3. سوره نحل، آیه 12

    وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ.

    و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر گردانید، و ستارگان نیز به فرمان او مسخر شده‌اند؛ به یقین در این [امور] نشانه‌هایی است برای مردمی که می‌اندیشند.

    آیاتی که خداوند می‌فرماید آسمان و زمین را برای خود مسخر کرده است:

    1. سوره حج، آیه 65

    أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ.

    آیا ندیدی که خداوند آنچه در زمین است را برای شما مسخر کرده است و کشتی‌ها را که به فرمان او در دریاها روانند؟ و [او] آسمان را نگاه می‌دارد که جز به اذن او بر زمین نیفتد؛ به راستی خداوند نسبت به مردم رئوف و مهربان است.

    2. سوره لقمان، آیه 20

    أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ.

    آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است را برای شما مسخر گردانید و نعمت‌های ظاهری و باطنی خود را بر شما کامل کرد؟ و برخی از مردم بی‌هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خداوند به جدال می‌پردازند.

    اگر واقعا باور داشته باشه که خودم دارم زندگیم رو خلق می‌کنم، خودم دارم اتفاقات زندگیم رو رقم می‌زنم:

    دیگه نیاز نیست که از کسی حساب ببرم

    نیاز نیست از کسی بترسم

    نیاز نیست به کسی باج بدم

    نیاز نیست کسی هوای من رو داشته باشه

    نیاز نیست به غیر خدا التماس کنم

    این منم که دارم همه چیز رو رقم می‌زنم؛ حالا اگر شرایط زندگی دقیقا اون چیزی نیست که من می‌خوام، ایراد از منه و من باید برم ببینم که ایراد چیه.

    پس توحیدی فکر کن، به خالق بودن خودت فکر کن، بزار شرک از وجودت بره بیرون.

    پس بازم بگو که:

    من خالق زندگی خودم هستم.

    من خالق زندگی خودم هستم.

    من خالق زندگی خودم هستم.

    کسی که بارو داره خودش خالق زندگیشه:

    نگران تهدید دیگران نیست

    نگران این نیست کی رئیس جمهوره و کی نیست

    نگران نیست کسی بیاد کمکش یا نیاد

    سراغ نزول و وام و ربا نمی‌ره

    چون می‌دونه که هدایت میشه، آدم‌های مناسب وارد زندگیش می‌شن، فرصت‌های عالی براش پیش میاد، توی موقعیت‌های عالی قرار می‌گیره، ایده‌های عالی به ذهنش میاد…

    چون من می‌تونم زندگیم رو اونجوری که دلم می‌خواد رقم بزنم.

    من می‌تونم آنچه را که می‌خواهم در زندگی خودم خلق کنم.

    این منم که دارم شرایط زندگیم رو رقم می‌زنم.

    به لطف خدا، همه چیز زندگیم دست خودمه نه عوامل بیرونی.

    اگر یک لحظه فکر کنی که یک عامل بیرونی می‌تونه این کار رو برای تو انجام بده، تو داری شرک می‌ورزی.

    وقتی خداوند و یکتاپرستی رو باور کنی، همه چیز رو خداوند برای تو انجام می‌ده؛ شما درخواست می‌کنی و خداوند اجابت می‌کنه. آدم‌ها رو وارد زندگیت می‌کنه و اون‌ها یکی از میلیون‌ها دست خداوند هستند.

    راحت با خدا صحبت کن، ازش بخواه، خودش آدم‌های مختلف رو وارد زندگیت می‌کنه، خودش شرایط رو به بهترین نحو ممکن برای تو رقم می‌زنه.

    اگر آدم بتونه جوره دیگه‌ای که شرایط نگاه کنه و محدودیت‌ها رو به اون شکلی که هستند نبینه، آن زمان هدایت میشه به راه‌حل‌ها و خداوند مسیر رو براش باز می‌کنه.

    چیزهایی که به ظاهر نشدنیه، به ظاهر امکان‌پذیر نیست، اگر محدودیت‌های ذهنمون رو برداریم، امکان‌پذیر می‌شود؛ خداوند امکان‌پذیرش می‌کنه، خداوند هدایتمون می‌کنه، خداوند درها رو باز می‌کنه.

    ما محدودیم که نمی‌تونیم هدایت بشیم به مسیرها، ذهن ما قبول نمی‌کنه؛ اگر محدودیت‌ها برداشته بشه و ذهن باور کنه، اون‌وقت شدنی می‌شه، اون‌وقت خدا راه رو باز می‌کنه و هدایت می‌کنه.

    بنابراین:

    اگر محدودیت‌های ذهنی رو برداریم، همه چیز به کمک خدا شدنی می‌شود.

    اگر محدودیت‌های ذهنی رو برداریم، همه چیز به کمک خدا شدنی می‌شود.

    اگر محدودیت‌های ذهنی رو برداریم، همه چیز به کمک خدا شدنی می‌شود.

    خیلی از خواسته‌هایی که ما داریم به خاطر ذهن منطقی و به خاطر باورهای محدودکننده و به خاطر نگاه کردن به شرایط فعلی خودمون، برای ما غیرقابل فکر کردن و غیرقابل تجسم کردنه چه برسه به رسیدن به اون‌ها.

    اگر بتونیم جور دیگه به این قضه نگاه کنیم، اگر بارو داشته باشیم که ما خالق زندگی خودمون هستیم، باور داشته باشیم که خداوند قدم به قدم راه‌ها رو به ما نشون می‌ده، اگر باور داشته باشیم به هدایت و راهنمایی خداوند، اون‌وقت همه چیز امکان‌پذیره.

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————-

    خدایا برای اینکه امروز هم من رو به سمت زندگی بهتر و شرایط دلخواهم هدایت کردی، تو را سپاس.

    خدایا برای تمام نعمت‌های کوچک و بزرگی که از اولین روز زندگی تا همین لحظه کنونی به من بخشیدی، تو را سپاس.

    خدایا برای تمام نعمت‌هایی که در آینده نزدیک به من خواهی داد، تو را سپاس.

    خدایا برای تمام نعمت‌هایی که به من دادی ولی من فراموششون کردم، تو را سپاس.

    خدایا برای تمام نعمت‌هایی که به من دادی ولی الان برام عادی شدن، تو را سپاس.

    خدایا برای تمام نعمت‌هایی که به من دادی ولی من اصلا متوجهشون نشدم، تو را سپاس.

    خدایا من آمادگی دریافت برکات، نعمات و هدایت‌های بیشتر رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت خیلی ممنونم.

    من بارو دارم که قراره زندگی خیلی خیلی فوق‌العاده‌ای رو در این جهان زیبا تجربه کنم

    و بسیار عاشق باشم

    و بسیار عشق بورزم

    و بسیار دوست داشته بشم

    و بسیار لذت ببرم

    و بسیار تجربه‌های شیرین داشته باشم

    و نقشی در گسترش ابن جهان سخاوتمند و زیبا داشتم باشم

    و اثر خوبی از خودم به جا بزارم

    و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خداوند از من راضی باشه.

    خدایا من تنها تسلیم تو هستم

    و تنها تو را می‌پرستم

    و تنها از تو یاری می‌جویم

    و تنها به تو توکل می‌کنم

    و تنها به لطف و مرحمت تو ایمان دارم

    و در تمام شرایط تنها به تو توکل می‌کنم

    و تنها به دنبال رضایت تو هستم

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: