این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-22 04:04:312024-10-22 04:10:16درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
354نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم ابتدا سپاسگزار وشاکر خداوندم وسپس از شما ممنونم که این فایل هم مانند سایر فایل ها
سراسر آگاهی بود و من عااااشق قوانین الهی بر اساس فکت های قرآنی هستم .فوق العاده عااااالی بود ویر جانم نشست و چقدر زیبا الگوهای قرآنی رو
درک میکنید ودراختیار ما قرار میدین .من بواسطه آشنایی با سایت شما آرامش قلبی بیشتری پیدا کردم .در گذشته صبح زود بیدا. میشدم و تا طلوع آفتاب به نماز و عبادت مشغول بودم آن هم از سر ترس از عذاب الهی و رفتن یه جهنم اما هرروز نه تنها آرامشی بوجود نمی آمد بلکه میزان ترسهام هزار برابر شده بود از ساکنین ساختمان تا افراد دیگر ، از همه میترسیدم و دچار توهم ذهنی شده بودم وچقدر سخت تلخ گذشت و دز همین ایام بطور عجیبی مادرم رو از دست دادم ترسم یه حدی زیاد شد که از سایه خودم هم میترسیدم ،اما وقتی دزفاسل هاتون مدام استره میکردید که ترس ناشی از قدرت دادن به غیر خداوند است شرک محسوب میشه یکهو به خودم اومدم که چکار میکنی یه چه کسایی توی ذهنت قدرت دادی وچوب دادی دستشون و حالا خودت هم ازشون می ترسی به لطف خدای مهربون وآگاهی های شما ترسهام روز یه روز کمتر شد وخداروشکر به آرامش نسبی قایل قبولی که حس خوبی دارم رسیدم .امیدوارم وجودتون سلامت وروحتون نتابد موحد بماند .
استاد جان ما بسیار شباهت ها در این بخش مذهبی داریم، من خودم از افغانستان هستم، با وجودیکه از دو کشور مختلف هستیم، ولی شنیده های مون بخاطر فرهنگ مشابه، و همچنین مذهب مشابه بسیار شباهت ها داره، مخصوصا قومی که من خودم ازش هستم که بنام قوم هزاره هست و مذهب شیعه دارن، بسیار تحت تاثیر کشور ایران هستند، تک تک تجربیاتی که شما الان تعریف کردین و به همین دلیل برای اولین بار ک این صحبت ها رو از شما شنیدم به دلم نشست بخاطر همین تجربیات و شباهت های مان بود، من هم توی خانوادم بسیار ازین موضوعات شنیدم، و مخصوصا برادرم که هنوزم بسیار مذهبی هست، دقیقا همینطور افکار داره فکر میکنه که شیعه تنها مذهبی هست که به بهشت میره و بقیه همگی جهنمی هست، برادرم بسیار به مذهبیون ایرانی گوش میده، و همچنین پدرم، بخاطر همین من بسیاری ازین موضوعات رو از برادرم مخصوصا خیلی زیاد شنیده بودم و بخاطر اینکه از کودکی این موضوعات رو میشنیدم، و کودک هر چیزی رو باور میکنه ، این موضوعات توی پوست و استخونم رفته بود و وقتی که با حقیقت روبرو میشدم این ذهنم هنگ میکرد، برادرم بهم گفته بود اگه 40 روز زیارت عاشورا بخونی و دعای عهد یار امام زمان میشی، منم به امید اینکه یار امام زمان بشم واقعا 40 شب و 40 صبح هم زیارت عاشورا میخوندم هم دعای عهد.
برادرم سخنرانی های رائفی پور رو میآورد برام که گوش بدم من ساعت ها صحبت های اونا رو گوش میدادم از مذهبیون مختلف، درمورد شیطان پرستی برادرم کلی سخنرانی و نمیدانم موضوعات عجیب آورده بود، بعد از اون من هر چیزی رو میدیدم که ربط به اون نشانه ها فک میکردم طرف شیطان پرسته، توی مدرسه که بودیم به دوستام میگفتم این علامت رو انجام ندین که شیطان پرستی هست ، توی مدرسه هم استادای ک داشتیم هم تحت تاثیر مذهبیون ایرانی بودن و ما هم همینطور موضوعاتی ک استاد گفتن رو میشنیدیم، سر صف ایستاد میشدیم و قرآن میخوندیم ولی هیچ کسی هیچ چیزی نمیفهمیدیم.
و همین موضوعات از چند جای برام تکرار میشد : از خانواده ( مخصوصا برادرم ) حتی تا الان ، از مدرسه، جامعه، از سخنرانی هایی که گوش میدادم و دقیقا همین موضوعات بیخ گوش منم تکرار شده بود و بسیار باور های مشابه، و به همین دلیل وقتی که من برای اولین بار با صحبت های استاد عباس منش آشنا شدم یک تحول عجیبی در زندگیم ایجاد شد ، و زمانی ک قرآن رو شروع کردم به خوندن دیگه اصلا این تحولات قوی تر و قوی تر شد ، بخاطر همین من تونستم یک طرز فکر بسیار مستقل از جامعه ای که زندگی میکنم داشته باشم ، با وجودیکه افغانستان و یا جامعه ای ک هستم عقب افتاده بنظر میرسد ولی من تونستم توی همین جامعه عقب افتاده بسیاری از حقیقت ها درمورد خودم، شناخت خودم، موضوعات مهم زندگی رو به کمک استاد درک کنم.
و سپاسگزارم از خداوند که خیلی خوب بلده چطور انسان رو هدایت کنه و من رو از دل این همه انسان ببره به انسانی هدایت بده که دقیقا شبیه خودم تجربه داشته و این هماهنگی دقیق از قدرت هدایت هست.
بعد از این همه اتفاقات قشنگ و خوب واسه خودم واقعا با خودم فکر میکنم میبینم چقدر انسان میتونه رشد کنه و خوشحال باشه، با وجودیکه هم خانوادش سنتی و عقب افتاده باشه و هم کشورش و هم جامعه اش.
برام ثابت شد که زندگی یک انسان هیچ ربطی به شرایط و دولت و خانواده نداره، این انسان خودش و باور هاش هست.
با شما موافقم استاد بعد از اینکه من خودمم تجربه ای دیدار و ملاقات با توریستای خارجی داشتم، خود منم دقیقا وقتی باهاشون ملاقات کردم با خودم گفتم اینا چقدر مهربونن چقدر صادقن چقدر انسان های خوبی هستند.
مخصوصا واسه اولین بار که یک خانم و آقای استرالیای و لهستانی رو از نزدیک ملاقات کردم، دیدم که اصلا تمام صحبت های شما رو اینا دارن تو زندگی شون عملی میکنه، از اعتماد و ایمان شان به جهان، از اینکه چقدر راحت برای شان همه چیز رقم میخورد و چیده میشد.
استاد بعد از گوش دادن به صحبت های شما یک موضوعی هم که در بدبختی جامعه ای خودم و همچنین در خودم دیدم شرک هست ، مردم جامعه ام وخودم به همه چیز باور دارند الا به خداوند ، قرآن و کلامش ، از خیلی چیز ها میترسیم ولی قدرت خداوند رو نادیده میگریم.
روزانه از مردم جامعه ام میشنوم که طالبان فلان کار کردند ، طالبان اون طور هستند و قدرت رو دادن در زندگی شون به دولت، خانم های بسیاز زیادی میترسند و برعلاوه اینکه میترسند ترس هم رو هم انتقال میدن به بقیه.
وقتی که داخل جامعه غرق میشم و از صحبت های شما دور میشم میبینم ذهن منم داره شبیه مردم میشه داره میترسه داره محدودیت ها رو باور میکنه، کمبود رو باور میکنه ولی وقتی ک میام قلبم رو باز میکنم به صحبت های شما و کلام خداوند اون محدودیت ها شکسته میشه در ذهنم، چند شب پیش وقتی قرآن میخوندم تجربه ذکریا و مریم رو خوندم اینکه چطور خداوند مریم رو صاحب فرزند ساخت بدون ازدواج و ذکریا رو در سن پیری صاحب فرزند ساخت، وقتی ک اینا رو میخونم در ذهنم خداوند قدرت میگیره.
وقتی که پسر برادر 6 ماهه ام رو میبینم، وقتی میبینم که تا 6 ماه پیش این اصلا گردنش رو نمیتونست بگیره الان به قدرتی رسیده که میتونه روی پاهاش ایستاده بشه، وقتی بغلش میکنی با دستش میزنه ک ولم کنید من برم جهان اطرافم رو بشناسم. وقتی ک میبینم تا یک سال پیش این یک اسپرمی نبود الان چطور قدرت گرفته، کی این رو رشد داده چطور این بزرگ شده چطور این به این قدرت رسیده.
بعدش اون افکار جامعه در ذهنم پوچ و بی ارزش میشن و قدرت رب و هدایتش رشد میکنه و قوی میشه
خدایا شکرت سپاسگزارم.
سپاسگزارم استاد جانم بابت ضبط این فایل مشتاقم برای قسمت دوم این فایل
خدارو شکر میکنم که داره ظرفیت من رو بیشتر میکنه برای درک بهتر قوانین خودش
ازش ممنونم که داره به کمک استاد بهم میفهمونه که اگه به اون تکیه کنم خودش همهچیز رو برام فراهم میکنه
از خدا ممنونم که استاد عباسمنش رو سر راه زندگی من قرار داد تا بتونم به راحتترین شکل و روانترین کلمات این مطالب رو دریافت کنم
چند وقته که دارم روی سری فایلهای «توحید عملی» کار میکنم ، واقعا آگاهیهای بینظیر دارن این فایلها / هرچی بیشتر میگذره و من سعی میکنم که توحیدیتر عمل کنم اتفاقات جالبی برام میفته
کسایی که قبلا خیلی روشون حساب میکردم و احساس میکردم آدمای بسیار مهمی هستن برای من و میتونن زندگی مالی من رو جابجا کنن و به قول معروف من رو از پایین بیارن بالا ، دونه به دونه به من پشت کردن
اون اوایل خیلی نگران شده بودم و همش استرس داشتم اما با کار کردن روی خودم و البته قوانین بدون تغییر خداوند و حساب کردن روی اون ، یواش یواش این استرس جای خودش رو به آرامش داد و همین آرامش باعث شد که مشتریهای جدیدی به سراغ من بیان
مشتریهایی که از اون قبلیا ، خیلی کلهگندهتر هستن و برعکس اونا انسانهای بسیار سالمی هستن ، به شدت حلال و حروم سرشون میشه و حساب کتابشون هم بسیار دقیقتر و بهجاتره!!!
خدارو شکر میکنم که داره بهم نشون میده که اگه بهش تکیه کنم همهجوره هوای من رو داره و بهم حال میده
/خدایی که دارم با استاد عباسمنش میشناسمش و از وجودش لذت میبرم
خدایا کمکم کن که هر روز توحیدیتر باشم و بیشتر بهت تکیه کنم
استاد جان ممنونم که اینقدر به صورت ذرهبینی و لیزری داری روی خودت کار میکنی که نه تنها خودت داری نفع میبری از این حالت ، بلکه به هزاران هزار انسان کمکمیکنی که با قرآن و خدای درست ، بهتر آشنا بشن
سپاسگزار خدایی هستم که منو هدایت کرد به مسیر درست و مسیر راستی پر از نعمت و پرازبرکت وحال خوب و ثروت..
سپاسگزار خدایی هستم که من را با این سایت توحیدی هدایت وآشنا کرد
سپاس گذار خدایی هستم که خودم را خالق زندگیم قرار داد و منو به این دنیا آورد که از این دنیا لذت ببرم وشاد باشم….
استاد جانم منم بعداز آشنایی با شما به درک واصل قرآن و قانون جهان آشنا شدم..خیلی باورهای مخرب دینی دارم..همین الان که شروع کردم به نوشتن یکی از ترمز های دینی وثروتم رو پیدا کردم….؟چون از خداااا مدام سوال میپرسم.کجای باور مشکل داره وترمز دارم که در آمدم کمه؟؟
استاد در همه ی زمینه هااااا من رشد عالی داشتم اما در ثروت ساختن هنوز باورهای دینی مانع هستش..
اینکه به من گفتن نبایدتو این دنیا دل به مال دنیا بست چون ترو از خدا دور میکنه…
یا اینکه الان بازار همه جا خرابه…..
منم مدام فقط خودمو بستم با فایلها و از خدا مدام سوال میپرسم بهم بگو کجای باورم گیره..
مدام تکرار میکنم ثروت یک ذهن هست
ثروت مساوی توحیدی بودن
یکی از نشونه های توحیدی بدونم ثروتم هست و..
هنوز ذهنم نمیخواد قبول کنه که یکی از نشونه های توحید و خدا ویکتا پرستی همین ثروتمند شدن هستش…
ولی من روی همین باورهای توحیدی وثروت کار میکنم ..تا موفق بشم و خودم یک مولد ثروت باشم…
میدونم که خدا تمام زمین وآسمان رو مسخر من قرار داده تا هرچیزی که این دنیا بخوام رو برام فراهم بشه..
این چنین خدایی که دارم چراااا قدرت رو بدم به دیگرانی که شبیه خودم هستن…
قدرتت رو فقط میدم به دست خداااااا که خودش مارو خلق کرده و قدرت مطلق جهان هستش…خودم را خالق زندگیم قرار داد تا به راحتی وسادگی زندگی دلخواهم را بسازم ولذت ببرم
خدایا ایمانم رو قویتر کن…
خدایا من یک موحد یکتاپرست واقعی میخوام باشم .خدایا من میخوام جز مومنان خالص وخاص تو باشمممم.
خدایا کمکم کن..تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و هدایت میخواهم..
سلام استاد عزیز من این اولین کامنتی هست که بعد از 2 سال و نیم اشنایی با شما و سایت می گذازم. داستان آشنایی من با شما خیلی زیباست که بعدا وقتی شرایط فرکانسی بهتری داشتم برایتان می نویسم. حدودا 10 روز پیش پنجشنبه شب مربی باشگاه در گروه پیام گذاشت که جمعه هفت صبح در پارک برنامه هوازی داریم و منم با اینکه یک خبر معمولی بود اما حسی مرا خیلی مشتاق می ساخت و من رو می کشید به انجا صبحش با اینکه خییلی سخت همیشه پا میشم ، خیلی راحت و سریع بدون تنبلی پا شدم و وقتی صبحانه خوردم به یکی از تکه فایل های شما در فضای مجازی برخوردم که از تسلیم بودن در برابر خدا حرف می زدید. خیلی خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم که به حرف هایتان عمیقا فکر کردم با اینکه یک صبح واقعا دل انگیز بود ، اسمان ابی ، هوای اول پاییز خنک و صبح جمعه بود به اندازه کافی فرکنسم را بالا برده بود. این فایل چند صد برابرش کرد. شما در فایل می گفتید خدا یا من هیچی نمی دانم بنده تو هستم و تو باید مرا راهنمایی کنی. من تسلیم تو هستم . دست مرا بگیر و به جایی ببر که باید بروم. حرفی را به گوش من برسان که باید بشنوم . غذایی را به من بده که باید بخورم و بسیاری از سخنان شما که حس وصف ناپذیری داشتم. تاکسی گفتم و رفتم به پارک قبل از اینکه به پارک برسم از پیاده روی هر چقدر که می توانستم لذت ببرم بردم و کمی با خودم حرف زدم که اشکالی ندارد روابطت ضعیف است عزت نفست پایین هست ، برخی از افراد را بهتر و ارزشمند تر از خود می دانی من یک بچه 16 ساله هستم که در بیابان گمشده، خدایی که مرا خلق کرده و من بیشتر از وجود خودم به قوانین بدون تغییرش و مهربانی اش اطمینان دارم گفته است هر چه بخواهی به تو می دهم ، اگر من پیشرفتم ضعییف است مشکل خودم است و خودم به درس معلم کم گوش داده ام . اما همه چیز قابل تغییر است ، من الان 16 سالم هست و جا برای پیشرقت زیادی دارم . او هر چه لازم باشد به من می گوید و به من اموزش می دهد . در هر موقعیتی که موجب بهبود روایط و عزت نفس من شود می گذارد و در هر لحضه به من الهام می کند.
وقتی تمرین را شروع کردیم ارام ارام با بچه ها شروع به صحبت کردن کردم هنگام دویدن خیلی معجزه اسا با 5 6 نفر کامل اشنا شدم و با انها دوست شدم چیز های خیلی زیادی یاد گرفتم مثل اینکه ارزش انسان ها به کار هایی که شاید از نظر دختر ها یا کسانی که زندگی پر حاشیه ای دارند جذاب باشند نیست بلکه به زندگی با معنای انهاست و ارزش هایی که برای خود ساخته اند، البته که مهمتر از هیچیزی لایق دیدن خود است که دیگران هم تو را لایق می بینند.
در انجا با کسی که فکر می کردم من در سطحس نیستم که او در حرف زدن و خیلی چیز های دیگر از من بهتر است اشنا شدم و فهمیدم 1 سال از من کوچکتر است و تمام این کارهایی که از نظرم به او برتری بخشیده بود بیهوده است.
شاید بوکس او از من خیلی خیلی بهتر باشد و مرا بزند اما من در چیز های دیگری مهارت دارم و تایمی که من بوکس را شروع کرده ام با تجربه او قابل مقایسه نیست. قرار نیست که همه در همه ی جنبه های زندگی بهترین باشند. من زمان و تمرکزم را روی چیز هایی کذاشتم که به من ارزش داده و خوشحالم که زندگی ام پر بار و همراه با این سایت و خانواده است.
استاد عریز من تقریبا 2 یا 3 ماه است ذهنم نا خودآگاه خیلی درگیر عزت نفس و روابط است و کمبود را در انها احساس کردم اما شکر خدا این چند ماه پیشرفت وصف ناپذیری داشته ام. من از 13 سالگی به طور جدی برنامه های شما را دنبال می کنم واقعا با هیچ توضیح و کلمه ای تغییراتم را نمی توانم بیان کنم.
از این به بعد حتما کامنت های بیشتری می گذارم که 2 ماه بعد یا 2 سال بعد بدانم که کجا بودم و تقریبا شبیه به یک چکاب فرکانسی شود
خیلی خیلی خدارا شکر می کنم که شما را دارم و در این مسیر زیبا در حالی که خدا دستم را گرفته مثل یک بچه ی 3 ساله دنبال خود می کشاند می بیرم
برای تمرین اولم در کامنت های می خواهم مثل چند ماه پیش هر روز به محض بیدار شدن یک صفحه شکر گذاری بنویسم. متاسفانه چند ماه است این عادت را ترک کرده ام
انشاالله همیشه روی خندانتان را در هر سن و مرحله از زندگی ام ببینم
و خوشا به سعادت شما که توی بهترین و کلیدی ترین سن ممکن به مسیر خودسازی و توسعه فردی وارد شده اید خیلی خیلی خوشحال شدم و چشم دلم روشن شد و این حرفهای من رو به یادگار پیش خودت و اینجا به یادگار نگه دار و اون اینکه : قسم میخورم اگر همین اشتیاقت رو نگه داری و به تلاشت ادامه بدی آینده خیلی خیلی پر باری در انتظارته و حسابی خوشبخت و سعادت مند میشی. در پناه الله هادی هدایتگر باشید
بنظرم درک کلمه توحید و توحیدی عمل کردن نیاز به تکامل داره چون من از حدود 4.5 سال پیش که عضو این سایت شدم مدام از شما این کلمه توحید رو میشنیدم و همیشه درک کردن این کلمه برام سخت و درست متوجه ش نمیشدم و هنوز هم درست درک نکردم توحیدی عمل کردن یعنی چه و کاملا باورش نکردم چون خیلی جاها هنوز هم با اینکه از نظر خودم خیلی دارم روی خودم و باورهام و منطق هام کار میکنم خیلی جاها توحیدی عمل نمیکنم و قدرت رو به شرایط خارج از خودم میدم و میگم اگه اینجور یا اونجور شد چی! و نمیام به خودم به ذهنم بگم که عاغا اصلا هیچ چیزی خارج از تو نمیتواند قدرتی داشته باشد و تاثیری در روند موفقیت تو داشته باشد اگر که تو بهش قدرت ندی توی ذهنت چون اگر که تو توی ذهنت قدرت بدی به یک عامل بیرونی تو باختی تو شرک ورزیدی و شیطان برتو پیروز شده تو قدرت رو ازخودت و خدای درونت گرفتی و باور نکردی که خداوند میتواند تو را در هر شرایطی در هر حالتی که هستی هدایت کند به آسانی به یک راه حل فوق العاده به یک مسیری که جواب میدهد اینو فراموش کردی به یاد نیاوردی این قدرتی رو که داری و گفتی اگر فلان طور شد چی اگر جواب نداد چی و من خودم خیلی جاها اینجور عمل کردم و همین الانم خیلی جاها اینجور عمل میکنم اما بهتر شدم نسبت به قبل خودم سعی میکنم بیشتر این قدرتم رو به خودم یادآوری کنم که منم خالق شرایطم خالق هر آنچه که تجربه کردم و الان دارم تجربه مبکنم و تجربه خواهم کرد و میفهمم زمانی که اون احساس لیاقت رو ندارم در مورد خودم و به خودم و خدای خودم توی ذهنم قدرت نمیدم این در بیرون از خودم بروز میدهد و رفتار جهان بامن تغییر میکند و زمانی که هر کجا رو توانایی خودم و خدای خودم حساب کردم و توحیدی و نترس عمل کردم چقدر تجربیات قشنگ تری رو تجربه کردم
و این موضوع برام هربار منطقی تر میشود که اگر من بیشتر کلمه توحید رو درک کنم و بیشتر به مفهومش پی ببرم و توحیدی هم عمل کنم در های بیشتری از رحمت پروردگار برام باز میشود و این موضوع برای خداوند که کاری ندارد که خواسته های منو بهم بده و منو هدایت کنه به راه حل به مسیر درست خداوند بی نهایت قدرتمنده آسمان ها رو خلق کرده هدایت من که براش سهل و آسان و به قول قران میفرماید من میگویم موجود باش و آن موجود میشود و هدایت من به خواسته هام که آسونترین کاره برای خداوند اما مشکل و مسئله از جایی شروع میشود که من درگیر شرایط کنونی ام میشوم و درگیر مسائلی میشود که ذهن فقیر من برام شکل میده و اگر که من همون موقع با منطق این افکار ناجالب را قطع کنم و قدرت خودم و خدای خودم را به خودم به ذهنم یادآوری کنم مثل 1000 ها باری که منو هدایت کرده به مسیر درست این بار هم میتواند این کار را انجام دهد من میتوانم توحیدی عمل کنم و کار انجام میشود و این کار نیاز به تقوی دارد نیاز به ایمان دارد نیاز به عمل شایسته دارد
انشاالله خدا هدایت کن من و هرکسی که خواستار حرکت در مسیر توحیدی تر شدن هست رو و البته که خداوند همواره در حال هدایت ما است و بتونیم با توحیدی عمل کردن نتایج و شرایط دلخواه رو خلق کنیم و از این فرصت زیبای زندگی به نحو احسن استفاده کنیم و بهره ببریم چون مسیر بهشت مسیر زندگی در شرایط عالی تا ابد از مسیر توحیدی عمل کردن ما در این دنیای مادی میگذرد و اگر ما در این دنیا توحیدی عمل کردیم طبق قانون در دنیای پس از مرگ هم شرایط خوب و دلپذیر خواهد بود اما اگر این دنیا رو با بدبختی با بیچارگی و حس ضعیف بودن بگذرونیم در دنیای پس از مرگ هم شرایط بدتر خواهد بود این قانونشه و خیلی هم عادلانست
خداوندا معبودا ما را هدایت کن به مسیر توحیدی عمل کردن مثل بندگان صالحت چون موسی و ابراهیم
ما به تو نیازمندیم به لطف و مرحمت تو محتاج و فقیریم ما را در آغوش خود حفظ کن و مارا به مسیر رستگاری در دنیا و آخرت هدایت کن
استاد میگن که من از بچگی توی خانواده سوپر مذهبی و در یک شهر سوپر مذهبی بزرگ شدم .
در کل دوران تحصیل ام قران می خوندم سر صف ، عبدالباسط گوش می کردم ،برای نماز صبح می رفتم مسجد برای نماز جماعت و تکبیر می گفتم و … ولی ولی ولی هیچ درکی هیچ درکی هیچ درکی از قران نداشتم .
قران رو به زبان عربی می خوندم ولی اصلا نمی دونستم چی توی قران گفته شده و هیچ تاملی هیچ تعمقی در قران نداشتم .
و اینکه به گونه ای با ما رفتار شده بود که همه ادم های دنیا بد هستن جز ما اندک شیعه ها و حتی سنی ها هم ادم های بدی هستن تا اینکه من توی بندر عباس با یه کاپیتان روسی اشنا شدم که کمونیست بود ولی بسیار بسیار درستکار بود و اینکه فهمیدم خیلی از چیزهایی که به خورد ما دادند به عنوان دین و مذهب اکثرا اشتباهه و نادرسته .
و اینجا استاد ما شک می کنه به چیزهایی که به عنوان مذهب و دین بهش القا کردن .
برای همین اون کتاب قران ابی رو که مادر بهشون داده بود رو تصمیم می گیرند بندازند دریا ولی در لحظه اخر تصمیم می گیرند یه بار دیگه کتاب رو بخونند برای اخرین بار و شروع به خواندن فارسی قران می کنند و می بینند الله اکبر چقدر این کتاب منطقیِ ،چقدر حرفای این کتاب از سر منطق و عقل ِ و چقدر درسته و چقدر هم واضح و روشنه و اصلا شبیه چیزهایی که شنیده بودند نیست و الان چیزهایی رو میخونه و می بینه و درک می کنه که تا الان اصلا ندیده بود و درک نکرده بود .
و اینکه استاد ما می فهمد خداوند انقدر همه چیزش منطقی و درسته و بسته به اینکه فرد در چه شرایطی هست به چیزی راهنمایی می کند که اگر در شرایط دیگری بود قطعا به چیز دیگری راهنمایی می کرد و اینکه یه سری الگوها و حکم ها بارها تکرار شده و خود قران هم گفته این ها اصل و اساس هستن ولی یه سری ها متشابهات هستن و این بستگی به شرایط دارد مثل روزه ،وضو ،نماز و …
حتی خداوند انقدر منطقی رفتار می کند که اگر تا قبل از این که این ایه نازل شود و شما بفهمید اگر ربا خوردید اشکالی نداره ولی از این به بعد نخورید و…
و اینکه خداوند در سوره مبارکه شعرا به حضرت موسی می فرماید به سوی قوم فرعون برو که انها سخت ظالم هستند .
چرا ظالم هستند چون دارند شرک می ورزند .
شرک یعنی چه؟یعنی به کسی غیر از خداوند قدرت دادن و ازش حساب بردن
و در این ایه خداوند به حضرت موسی می فرماید قوم فرعون از فرعون می ترسند و دارند شرک می ورزند و قدرت رو دادن دست فرعون در حالیکه قدرت تنها و تنها دست خداونده.
شرک چیزی نیست جز دادن قدرت دست کسی غیر از خداوند
و اینکه شرک ظلم بزرگی است که فرد در حق خودش می کند .
الهی شکر که تونستم درکم رو از این فایل بنویسم و تصمیم دارم از این بعد برای هر فایلی کامنت بزارم تا درکم از موضوعات بره بالا .
من به شخصه مذهب رو قبول نداشتم تا الان و ندارم شاید باورهایی ساخته شده در من بخاطر جو جامعه و شندیها و دیدها ولی خب روح من اصلا با این بازیا جور نبوده و نیست تستشم کردم در گذشته دیدم نه بابا من ادنش نیستم و هرجی جلو تر رفت فهمیدم هاشیس
اصلا من با روضه و مسجد و ظریح گریه حال نکرده و نمیکنم یعنی گریم نمیگیره ): اخه کی اخساس خوب رو ول میکنه بره گریه کن
درگذشته قبل اشنایی با خداوند و سیستم و قوانین هم بنده هیچ علاقه ای در وجودم نسبت به این داستانای که هست توی مذهب و دین و این داستانا نداشتم
یعنی من تو فضای مذهبی بودم ولی شرکت میکردم ولی نمیفهمیدمش ارتباط برقرار نمیتونستم بکنم میدیدم که بقیه اونشکلی دارن زندگی میکنن من نمیتونستم ارتباطی برقرار کنم نه که نخام
فکر میکردم من مشکل دارم نگو اون مسیره کلا اشتباهه و روح من نمی پزیرتش خدارو شکر
اونموقع نمیدونستم یا نشنیده بودم از کسی این مسیر غلط هست حتی یک نفر خب منم در مدار درکش نبودم که از دل تضاد حقیقت رو پیدا کنم
ولی خب تکامل بوده مثل شما که گفتین من قران رو فقط میخوندم لحضه ای بهش تعمق یا فکر نکرده بودم ما هم زندگی میکنیم نه که زندگی کردن این باشه اسمش زندگیه
استاد زندگی بی تفکر هم همونه زنده ایم ولی معنی نداره زندگی ای که معنیش رو نفهمی درکش نکنی احساسش نکنی قانونش رو نفهمی جواب که باید رو نمیده
بهمون نگفته بودن احساستون رو پیروی کنید یعنی احساس خوبتون رو
یا دین برای خداست و شرکه قدرت دادن به غیر خدا و این غیر خدا یعنی شفیع قرار دادن یعنی گریه و زاری و خاستن از بقیه خودتو کم و کوچیک دیدن
و ما به آنان ظلم نکردیم، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم روا داشتند و چون قهر پروردگارت آمد، پس (آن) خدایانى که به جاى «اللَّه» مىخواندند، سودى به حال آنان نبخشید و آنان را جز ضرر و هلاکت چیزى نیفزودند.
به راستی که غیر از خداوند هیچ کس و هیچ چیز دیگر منجی انسان نیست.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان نازنینم
استاد وقتی این فایل و دیدم خدا میدونه چقدر خوشحال شدم و از خوشحالی حتی جیغ کشیدم، اخه باور دارم که وقتی فایل درباره ی قران باشه ، شما غوغا میکنین.
این فایل دوباره به من یاداوری کرد که زمانی چقدر مشرک بودم ، اونقدر شرک داشتم که همسرم شده بود خدای من .
منی که از بچگی تو خانواده ی مذهبی بزرگ شده بودم ،
منی که تو خونمون کسی که نماز نمیخوند کتک میخورد.
همیشه مجالس قران و روضه به پا بود
بارها قران و ختم کرده بودم و هر بار که به کلمه مشرک برخورد میکردم اصلا نمی دونستم مشرک یعنی چی .
با خودم میگفتم حتما کسی که نماز نمیخونه یا حق کسی و میخوره صد در صد مشرکه .
قران میخوندم ولی از همسرم میترسیدم
قران میخوندم ولی مدام نگران بودم که مبادا امروز همسرم عصبانی بیاد خونه .
استاد روزی صد بار میگم خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی چون خدا میدونه تا کی قرار بود مشرک باشم
من ٣٧ سال شرک داشتم و نمی دونستم دلیل تمام اتفاقات بد زندگیم همین شرکه .
اونقدر میترسیدم و شرک داشتم که همسرم چهار سال پول اجاره ی خونه ای که شریک بودیم و گرفت و خورد و یه اب از روش ، حتی اعتراضم نمیکردم ،
اونقدر مشرک بودم که فکر کردن به این که ازش بخوام هم برام ترسناک بود .
هنوزم شرم دارم حتی به زبون بیارم که چطور التماسش میکردم و اویزون پاهاش شده بودم که گوشی که برام خریده رو ازم نگیره .
خدایا معذرت میخوام ، خدایا منو ببخش ، خدایا بر بنده ی ضعیفت رحم کن ، برای تمام شرکهایی که داشتم و خودم به دست خودم باعث نابودی خودم شده بودم.
ولی استاد من دیگه اون ادم نیستم و خدا رو شکر که با شما اشنا شدم .
همون گوشی که التماس میکردم ازم گرفته نشه ، خودم خریدم ، زمانی خریدم که باور کردم خودم خالق زندگیمم.
حق خونه رو دارم هر ماه میگیرم ، زمانی گرفتم که باور کردم همه کاره خداست و نترسیدم .
به خدا شما راست میگی همه چی توحیده
این توحید که هیچ وقت معنیشو نمیدونستم زندگی منو زیر و رو کرد .
خدا شاهده من هر چی این فایل و گوش میدم سیر نمیشم
حتی اونقدر بهم انگیزه داده که خواسته ای که باور نداشتم و دارم تجسم میکنم انگار که دارمش
اونقدر ایمانم و قوی کرد ، صحبتهای شما که ، هر لحظه از سر شوق دارم گریه میکنم .
تازه درک کردم که چرا به بعضی خواسته هام نرسیدم
چون خیلی دور دیدمشون ، چون جوری فکر نکردم که انگار دارمشون ،اونقدر نزدیکن که با خودم میگم چرا زودتر درک نکردم قدرت خدا رو .
خدایا شکرت ، شکرت ، شکرت
برای این اگاهی بزرگ که نصیبم کردی .
همیشه با خودم میگفتم ای کاش زودتر به این مسیر هدایت میشدم ، اما وقتی امروز خانم پیری و دیدم که اونقدر حسش بد بود و مدام ناله میکرد از افکار منفی که داشت شبها نمیتونست بخوابه میگفت و از دکتر اعصاب و …. خدا رو شکر کردم که من حداقل تو دوران پیری خیلی خیلی ارامش دارم و میدونم بهترین ها در انتظارمه
و چقدر خوشحال شدم برای بودن در این مسیر
برای ارامشی که دارم
و دیگه نمیگم ای کاش زودتر با اینجا اشنا میشدم ، چون میدونم هر زمان که بخوام میتونم زندگیمو خلق کنم و هر وقتی که باشه دیر نیست .
استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند و گرانبها که در اختیارم گذاشتین .
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان . امیدوارم حالتون عالی باشه
◀این دومین باری هست که این فایل رو تماشا کردم و این درک الانم هست از صحبت های استاد رو برای ردپا مینویسم
مهم ترین درس من که این فایل و دوره های استاد که همه زندگی رو پوشش میده کنترل ذهن یا تقواست .
با کنترل ذهن از تضادها عبور میکنیم و ظرف وجودی گسترش پیدا کرده و با کنترل ذهن که هدایت رو در پی داره هی رشد میکنیم و نعمت میاد توی زندگیمون. تا کنترل ذهن رو یاد نگیریم نمیتونیم به نیروی وجودی دست پیدا کنیم . کنترل ذهن یعنی توحیدی شدن
وجه تمایز من و موفق ترین افراد و پیامبران توی کنترل ذهن یا تقواست .
چی میشه که ابراهیم خلیل الله میشه . ایلان ماسک اینقدر رشد میکنه یک دلیلش همین کنترل ذهنه
در کل من یک خواسته دارم . برای اینکه به خواسته برسم یکسری تضاد روبرو میشوم که به سطح خواسته ام و ظرفم اندازه بشه اما اگر کنترل ورودی نکنم همین تضاد منو میشکنه و بدتر از قبل و ناامید تر میشم و با هربار ناامیدی این روح از روشنایی فاصله میگیره و انقدر دور میشه که خاموش میشه و به جهنم میرسه.
دومین باوری که توجهم جلب شد و میتونه کار کردن روش خیلی از باورهای دیگه را تحت تاثییر قرار بده و عنوان ستون قرار داره این باور که من خالق زندگی خودم هستم
خب زمانی که من این باورو صددرصد داشته باشم ایا روند رشد و ثروت شدن من سریع تر نمیشه؟ . ایا جلوی بقیه دست دراز میکنم ؟ ایا منتظر بقیه هستم ؟
مثل اینه که ایا یه پادشاه میره سراغ گدای شهر که بهم پول قرض بده و یا ایا یک درخت پرتقال به درخت پرتقال دیگه میگه میوه هاتو بده به من . میگه من چه نیازی به تو دارم و درخت خیلی مثال خوبی هست.
چرا خداوند به موسا گفت برو سراغ قوم فرعون ؟ چون مردم به اختیار خودشون به این ظلم تن داده بودن و تسلیم حق نبودن و خداوند میخواست به مردم نعمت رهایی بده و بهشون خالق بودن رو بفهمونه و این چقدر این دوره هم دیده میشه در خود من که وابسته خانوادم هستم . به ترس باج میدم . برای حرف مردم ارزش قائلم و دلار و ترامپ و هزاران نفر رو خدا کردم. یه لحظه تصور کنیم اگه من هرچیزی رو اراده کنم دارم چی میشه؟ خالق بودن همینه اما ترمزها نمیزاره اون خواسته سریع اجابت بشه . محدودیت از ماست نه از نعمت ها
بنام رب مهربان
سلام بر استاد عزیزومحدم ومریم جان شایسته بانو
استاد عزیزم ابتدا سپاسگزار وشاکر خداوندم وسپس از شما ممنونم که این فایل هم مانند سایر فایل ها
سراسر آگاهی بود و من عااااشق قوانین الهی بر اساس فکت های قرآنی هستم .فوق العاده عااااالی بود ویر جانم نشست و چقدر زیبا الگوهای قرآنی رو
درک میکنید ودراختیار ما قرار میدین .من بواسطه آشنایی با سایت شما آرامش قلبی بیشتری پیدا کردم .در گذشته صبح زود بیدا. میشدم و تا طلوع آفتاب به نماز و عبادت مشغول بودم آن هم از سر ترس از عذاب الهی و رفتن یه جهنم اما هرروز نه تنها آرامشی بوجود نمی آمد بلکه میزان ترسهام هزار برابر شده بود از ساکنین ساختمان تا افراد دیگر ، از همه میترسیدم و دچار توهم ذهنی شده بودم وچقدر سخت تلخ گذشت و دز همین ایام بطور عجیبی مادرم رو از دست دادم ترسم یه حدی زیاد شد که از سایه خودم هم میترسیدم ،اما وقتی دزفاسل هاتون مدام استره میکردید که ترس ناشی از قدرت دادن به غیر خداوند است شرک محسوب میشه یکهو به خودم اومدم که چکار میکنی یه چه کسایی توی ذهنت قدرت دادی وچوب دادی دستشون و حالا خودت هم ازشون می ترسی به لطف خدای مهربون وآگاهی های شما ترسهام روز یه روز کمتر شد وخداروشکر به آرامش نسبی قایل قبولی که حس خوبی دارم رسیدم .امیدوارم وجودتون سلامت وروحتون نتابد موحد بماند .
سلام استاد عزیزم.
امیدوارم خوب و خوشحال و سلامت باشین.
استاد جان ما بسیار شباهت ها در این بخش مذهبی داریم، من خودم از افغانستان هستم، با وجودیکه از دو کشور مختلف هستیم، ولی شنیده های مون بخاطر فرهنگ مشابه، و همچنین مذهب مشابه بسیار شباهت ها داره، مخصوصا قومی که من خودم ازش هستم که بنام قوم هزاره هست و مذهب شیعه دارن، بسیار تحت تاثیر کشور ایران هستند، تک تک تجربیاتی که شما الان تعریف کردین و به همین دلیل برای اولین بار ک این صحبت ها رو از شما شنیدم به دلم نشست بخاطر همین تجربیات و شباهت های مان بود، من هم توی خانوادم بسیار ازین موضوعات شنیدم، و مخصوصا برادرم که هنوزم بسیار مذهبی هست، دقیقا همینطور افکار داره فکر میکنه که شیعه تنها مذهبی هست که به بهشت میره و بقیه همگی جهنمی هست، برادرم بسیار به مذهبیون ایرانی گوش میده، و همچنین پدرم، بخاطر همین من بسیاری ازین موضوعات رو از برادرم مخصوصا خیلی زیاد شنیده بودم و بخاطر اینکه از کودکی این موضوعات رو میشنیدم، و کودک هر چیزی رو باور میکنه ، این موضوعات توی پوست و استخونم رفته بود و وقتی که با حقیقت روبرو میشدم این ذهنم هنگ میکرد، برادرم بهم گفته بود اگه 40 روز زیارت عاشورا بخونی و دعای عهد یار امام زمان میشی، منم به امید اینکه یار امام زمان بشم واقعا 40 شب و 40 صبح هم زیارت عاشورا میخوندم هم دعای عهد.
برادرم سخنرانی های رائفی پور رو میآورد برام که گوش بدم من ساعت ها صحبت های اونا رو گوش میدادم از مذهبیون مختلف، درمورد شیطان پرستی برادرم کلی سخنرانی و نمیدانم موضوعات عجیب آورده بود، بعد از اون من هر چیزی رو میدیدم که ربط به اون نشانه ها فک میکردم طرف شیطان پرسته، توی مدرسه که بودیم به دوستام میگفتم این علامت رو انجام ندین که شیطان پرستی هست ، توی مدرسه هم استادای ک داشتیم هم تحت تاثیر مذهبیون ایرانی بودن و ما هم همینطور موضوعاتی ک استاد گفتن رو میشنیدیم، سر صف ایستاد میشدیم و قرآن میخوندیم ولی هیچ کسی هیچ چیزی نمیفهمیدیم.
و همین موضوعات از چند جای برام تکرار میشد : از خانواده ( مخصوصا برادرم ) حتی تا الان ، از مدرسه، جامعه، از سخنرانی هایی که گوش میدادم و دقیقا همین موضوعات بیخ گوش منم تکرار شده بود و بسیار باور های مشابه، و به همین دلیل وقتی که من برای اولین بار با صحبت های استاد عباس منش آشنا شدم یک تحول عجیبی در زندگیم ایجاد شد ، و زمانی ک قرآن رو شروع کردم به خوندن دیگه اصلا این تحولات قوی تر و قوی تر شد ، بخاطر همین من تونستم یک طرز فکر بسیار مستقل از جامعه ای که زندگی میکنم داشته باشم ، با وجودیکه افغانستان و یا جامعه ای ک هستم عقب افتاده بنظر میرسد ولی من تونستم توی همین جامعه عقب افتاده بسیاری از حقیقت ها درمورد خودم، شناخت خودم، موضوعات مهم زندگی رو به کمک استاد درک کنم.
و سپاسگزارم از خداوند که خیلی خوب بلده چطور انسان رو هدایت کنه و من رو از دل این همه انسان ببره به انسانی هدایت بده که دقیقا شبیه خودم تجربه داشته و این هماهنگی دقیق از قدرت هدایت هست.
بعد از این همه اتفاقات قشنگ و خوب واسه خودم واقعا با خودم فکر میکنم میبینم چقدر انسان میتونه رشد کنه و خوشحال باشه، با وجودیکه هم خانوادش سنتی و عقب افتاده باشه و هم کشورش و هم جامعه اش.
برام ثابت شد که زندگی یک انسان هیچ ربطی به شرایط و دولت و خانواده نداره، این انسان خودش و باور هاش هست.
با شما موافقم استاد بعد از اینکه من خودمم تجربه ای دیدار و ملاقات با توریستای خارجی داشتم، خود منم دقیقا وقتی باهاشون ملاقات کردم با خودم گفتم اینا چقدر مهربونن چقدر صادقن چقدر انسان های خوبی هستند.
مخصوصا واسه اولین بار که یک خانم و آقای استرالیای و لهستانی رو از نزدیک ملاقات کردم، دیدم که اصلا تمام صحبت های شما رو اینا دارن تو زندگی شون عملی میکنه، از اعتماد و ایمان شان به جهان، از اینکه چقدر راحت برای شان همه چیز رقم میخورد و چیده میشد.
استاد بعد از گوش دادن به صحبت های شما یک موضوعی هم که در بدبختی جامعه ای خودم و همچنین در خودم دیدم شرک هست ، مردم جامعه ام وخودم به همه چیز باور دارند الا به خداوند ، قرآن و کلامش ، از خیلی چیز ها میترسیم ولی قدرت خداوند رو نادیده میگریم.
روزانه از مردم جامعه ام میشنوم که طالبان فلان کار کردند ، طالبان اون طور هستند و قدرت رو دادن در زندگی شون به دولت، خانم های بسیاز زیادی میترسند و برعلاوه اینکه میترسند ترس هم رو هم انتقال میدن به بقیه.
وقتی که داخل جامعه غرق میشم و از صحبت های شما دور میشم میبینم ذهن منم داره شبیه مردم میشه داره میترسه داره محدودیت ها رو باور میکنه، کمبود رو باور میکنه ولی وقتی ک میام قلبم رو باز میکنم به صحبت های شما و کلام خداوند اون محدودیت ها شکسته میشه در ذهنم، چند شب پیش وقتی قرآن میخوندم تجربه ذکریا و مریم رو خوندم اینکه چطور خداوند مریم رو صاحب فرزند ساخت بدون ازدواج و ذکریا رو در سن پیری صاحب فرزند ساخت، وقتی ک اینا رو میخونم در ذهنم خداوند قدرت میگیره.
وقتی که پسر برادر 6 ماهه ام رو میبینم، وقتی میبینم که تا 6 ماه پیش این اصلا گردنش رو نمیتونست بگیره الان به قدرتی رسیده که میتونه روی پاهاش ایستاده بشه، وقتی بغلش میکنی با دستش میزنه ک ولم کنید من برم جهان اطرافم رو بشناسم. وقتی ک میبینم تا یک سال پیش این یک اسپرمی نبود الان چطور قدرت گرفته، کی این رو رشد داده چطور این بزرگ شده چطور این به این قدرت رسیده.
بعدش اون افکار جامعه در ذهنم پوچ و بی ارزش میشن و قدرت رب و هدایتش رشد میکنه و قوی میشه
خدایا شکرت سپاسگزارم.
سپاسگزارم استاد جانم بابت ضبط این فایل مشتاقم برای قسمت دوم این فایل
سلام به همه دوستان همفرکانسی خودم
خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر این همه آگاهی
خدارو شکر میکنم که داره ظرفیت من رو بیشتر میکنه برای درک بهتر قوانین خودش
ازش ممنونم که داره به کمک استاد بهم میفهمونه که اگه به اون تکیه کنم خودش همهچیز رو برام فراهم میکنه
از خدا ممنونم که استاد عباسمنش رو سر راه زندگی من قرار داد تا بتونم به راحتترین شکل و روانترین کلمات این مطالب رو دریافت کنم
چند وقته که دارم روی سری فایلهای «توحید عملی» کار میکنم ، واقعا آگاهیهای بینظیر دارن این فایلها / هرچی بیشتر میگذره و من سعی میکنم که توحیدیتر عمل کنم اتفاقات جالبی برام میفته
کسایی که قبلا خیلی روشون حساب میکردم و احساس میکردم آدمای بسیار مهمی هستن برای من و میتونن زندگی مالی من رو جابجا کنن و به قول معروف من رو از پایین بیارن بالا ، دونه به دونه به من پشت کردن
اون اوایل خیلی نگران شده بودم و همش استرس داشتم اما با کار کردن روی خودم و البته قوانین بدون تغییر خداوند و حساب کردن روی اون ، یواش یواش این استرس جای خودش رو به آرامش داد و همین آرامش باعث شد که مشتریهای جدیدی به سراغ من بیان
مشتریهایی که از اون قبلیا ، خیلی کلهگندهتر هستن و برعکس اونا انسانهای بسیار سالمی هستن ، به شدت حلال و حروم سرشون میشه و حساب کتابشون هم بسیار دقیقتر و بهجاتره!!!
خدارو شکر میکنم که داره بهم نشون میده که اگه بهش تکیه کنم همهجوره هوای من رو داره و بهم حال میده
/خدایی که دارم با استاد عباسمنش میشناسمش و از وجودش لذت میبرم
خدایا کمکم کن که هر روز توحیدیتر باشم و بیشتر بهت تکیه کنم
استاد جان ممنونم که اینقدر به صورت ذرهبینی و لیزری داری روی خودت کار میکنی که نه تنها خودت داری نفع میبری از این حالت ، بلکه به هزاران هزار انسان کمکمیکنی که با قرآن و خدای درست ، بهتر آشنا بشن
خدایا شکرت واقعا
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
سپاسگزار خدایی هستم که منو هدایت کرد به مسیر درست و مسیر راستی پر از نعمت و پرازبرکت وحال خوب و ثروت..
سپاسگزار خدایی هستم که من را با این سایت توحیدی هدایت وآشنا کرد
سپاس گذار خدایی هستم که خودم را خالق زندگیم قرار داد و منو به این دنیا آورد که از این دنیا لذت ببرم وشاد باشم….
استاد جانم منم بعداز آشنایی با شما به درک واصل قرآن و قانون جهان آشنا شدم..خیلی باورهای مخرب دینی دارم..همین الان که شروع کردم به نوشتن یکی از ترمز های دینی وثروتم رو پیدا کردم….؟چون از خداااا مدام سوال میپرسم.کجای باور مشکل داره وترمز دارم که در آمدم کمه؟؟
استاد در همه ی زمینه هااااا من رشد عالی داشتم اما در ثروت ساختن هنوز باورهای دینی مانع هستش..
اینکه به من گفتن نبایدتو این دنیا دل به مال دنیا بست چون ترو از خدا دور میکنه…
یا اینکه الان بازار همه جا خرابه…..
منم مدام فقط خودمو بستم با فایلها و از خدا مدام سوال میپرسم بهم بگو کجای باورم گیره..
مدام تکرار میکنم ثروت یک ذهن هست
ثروت مساوی توحیدی بودن
یکی از نشونه های توحیدی بدونم ثروتم هست و..
هنوز ذهنم نمیخواد قبول کنه که یکی از نشونه های توحید و خدا ویکتا پرستی همین ثروتمند شدن هستش…
ولی من روی همین باورهای توحیدی وثروت کار میکنم ..تا موفق بشم و خودم یک مولد ثروت باشم…
میدونم که خدا تمام زمین وآسمان رو مسخر من قرار داده تا هرچیزی که این دنیا بخوام رو برام فراهم بشه..
این چنین خدایی که دارم چراااا قدرت رو بدم به دیگرانی که شبیه خودم هستن…
قدرتت رو فقط میدم به دست خداااااا که خودش مارو خلق کرده و قدرت مطلق جهان هستش…خودم را خالق زندگیم قرار داد تا به راحتی وسادگی زندگی دلخواهم را بسازم ولذت ببرم
خدایا ایمانم رو قویتر کن…
خدایا من یک موحد یکتاپرست واقعی میخوام باشم .خدایا من میخوام جز مومنان خالص وخاص تو باشمممم.
خدایا کمکم کن..تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و هدایت میخواهم..
خدایاشکرت برای تک تک نعمتهایی که به من دادی …
خدایا شکرت
سلام استاد عزیز من این اولین کامنتی هست که بعد از 2 سال و نیم اشنایی با شما و سایت می گذازم. داستان آشنایی من با شما خیلی زیباست که بعدا وقتی شرایط فرکانسی بهتری داشتم برایتان می نویسم. حدودا 10 روز پیش پنجشنبه شب مربی باشگاه در گروه پیام گذاشت که جمعه هفت صبح در پارک برنامه هوازی داریم و منم با اینکه یک خبر معمولی بود اما حسی مرا خیلی مشتاق می ساخت و من رو می کشید به انجا صبحش با اینکه خییلی سخت همیشه پا میشم ، خیلی راحت و سریع بدون تنبلی پا شدم و وقتی صبحانه خوردم به یکی از تکه فایل های شما در فضای مجازی برخوردم که از تسلیم بودن در برابر خدا حرف می زدید. خیلی خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم که به حرف هایتان عمیقا فکر کردم با اینکه یک صبح واقعا دل انگیز بود ، اسمان ابی ، هوای اول پاییز خنک و صبح جمعه بود به اندازه کافی فرکنسم را بالا برده بود. این فایل چند صد برابرش کرد. شما در فایل می گفتید خدا یا من هیچی نمی دانم بنده تو هستم و تو باید مرا راهنمایی کنی. من تسلیم تو هستم . دست مرا بگیر و به جایی ببر که باید بروم. حرفی را به گوش من برسان که باید بشنوم . غذایی را به من بده که باید بخورم و بسیاری از سخنان شما که حس وصف ناپذیری داشتم. تاکسی گفتم و رفتم به پارک قبل از اینکه به پارک برسم از پیاده روی هر چقدر که می توانستم لذت ببرم بردم و کمی با خودم حرف زدم که اشکالی ندارد روابطت ضعیف است عزت نفست پایین هست ، برخی از افراد را بهتر و ارزشمند تر از خود می دانی من یک بچه 16 ساله هستم که در بیابان گمشده، خدایی که مرا خلق کرده و من بیشتر از وجود خودم به قوانین بدون تغییرش و مهربانی اش اطمینان دارم گفته است هر چه بخواهی به تو می دهم ، اگر من پیشرفتم ضعییف است مشکل خودم است و خودم به درس معلم کم گوش داده ام . اما همه چیز قابل تغییر است ، من الان 16 سالم هست و جا برای پیشرقت زیادی دارم . او هر چه لازم باشد به من می گوید و به من اموزش می دهد . در هر موقعیتی که موجب بهبود روایط و عزت نفس من شود می گذارد و در هر لحضه به من الهام می کند.
وقتی تمرین را شروع کردیم ارام ارام با بچه ها شروع به صحبت کردن کردم هنگام دویدن خیلی معجزه اسا با 5 6 نفر کامل اشنا شدم و با انها دوست شدم چیز های خیلی زیادی یاد گرفتم مثل اینکه ارزش انسان ها به کار هایی که شاید از نظر دختر ها یا کسانی که زندگی پر حاشیه ای دارند جذاب باشند نیست بلکه به زندگی با معنای انهاست و ارزش هایی که برای خود ساخته اند، البته که مهمتر از هیچیزی لایق دیدن خود است که دیگران هم تو را لایق می بینند.
در انجا با کسی که فکر می کردم من در سطحس نیستم که او در حرف زدن و خیلی چیز های دیگر از من بهتر است اشنا شدم و فهمیدم 1 سال از من کوچکتر است و تمام این کارهایی که از نظرم به او برتری بخشیده بود بیهوده است.
شاید بوکس او از من خیلی خیلی بهتر باشد و مرا بزند اما من در چیز های دیگری مهارت دارم و تایمی که من بوکس را شروع کرده ام با تجربه او قابل مقایسه نیست. قرار نیست که همه در همه ی جنبه های زندگی بهترین باشند. من زمان و تمرکزم را روی چیز هایی کذاشتم که به من ارزش داده و خوشحالم که زندگی ام پر بار و همراه با این سایت و خانواده است.
استاد عریز من تقریبا 2 یا 3 ماه است ذهنم نا خودآگاه خیلی درگیر عزت نفس و روابط است و کمبود را در انها احساس کردم اما شکر خدا این چند ماه پیشرفت وصف ناپذیری داشته ام. من از 13 سالگی به طور جدی برنامه های شما را دنبال می کنم واقعا با هیچ توضیح و کلمه ای تغییراتم را نمی توانم بیان کنم.
از این به بعد حتما کامنت های بیشتری می گذارم که 2 ماه بعد یا 2 سال بعد بدانم که کجا بودم و تقریبا شبیه به یک چکاب فرکانسی شود
خیلی خیلی خدارا شکر می کنم که شما را دارم و در این مسیر زیبا در حالی که خدا دستم را گرفته مثل یک بچه ی 3 ساله دنبال خود می کشاند می بیرم
برای تمرین اولم در کامنت های می خواهم مثل چند ماه پیش هر روز به محض بیدار شدن یک صفحه شکر گذاری بنویسم. متاسفانه چند ماه است این عادت را ترک کرده ام
انشاالله همیشه روی خندانتان را در هر سن و مرحله از زندگی ام ببینم
ماهان جان پسر گلم درود بر شما
و خوشا به سعادت شما که توی بهترین و کلیدی ترین سن ممکن به مسیر خودسازی و توسعه فردی وارد شده اید خیلی خیلی خوشحال شدم و چشم دلم روشن شد و این حرفهای من رو به یادگار پیش خودت و اینجا به یادگار نگه دار و اون اینکه : قسم میخورم اگر همین اشتیاقت رو نگه داری و به تلاشت ادامه بدی آینده خیلی خیلی پر باری در انتظارته و حسابی خوشبخت و سعادت مند میشی. در پناه الله هادی هدایتگر باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و الگوی عزیزم و دیگر دوستان عزیزم
بنظرم درک کلمه توحید و توحیدی عمل کردن نیاز به تکامل داره چون من از حدود 4.5 سال پیش که عضو این سایت شدم مدام از شما این کلمه توحید رو میشنیدم و همیشه درک کردن این کلمه برام سخت و درست متوجه ش نمیشدم و هنوز هم درست درک نکردم توحیدی عمل کردن یعنی چه و کاملا باورش نکردم چون خیلی جاها هنوز هم با اینکه از نظر خودم خیلی دارم روی خودم و باورهام و منطق هام کار میکنم خیلی جاها توحیدی عمل نمیکنم و قدرت رو به شرایط خارج از خودم میدم و میگم اگه اینجور یا اونجور شد چی! و نمیام به خودم به ذهنم بگم که عاغا اصلا هیچ چیزی خارج از تو نمیتواند قدرتی داشته باشد و تاثیری در روند موفقیت تو داشته باشد اگر که تو بهش قدرت ندی توی ذهنت چون اگر که تو توی ذهنت قدرت بدی به یک عامل بیرونی تو باختی تو شرک ورزیدی و شیطان برتو پیروز شده تو قدرت رو ازخودت و خدای درونت گرفتی و باور نکردی که خداوند میتواند تو را در هر شرایطی در هر حالتی که هستی هدایت کند به آسانی به یک راه حل فوق العاده به یک مسیری که جواب میدهد اینو فراموش کردی به یاد نیاوردی این قدرتی رو که داری و گفتی اگر فلان طور شد چی اگر جواب نداد چی و من خودم خیلی جاها اینجور عمل کردم و همین الانم خیلی جاها اینجور عمل میکنم اما بهتر شدم نسبت به قبل خودم سعی میکنم بیشتر این قدرتم رو به خودم یادآوری کنم که منم خالق شرایطم خالق هر آنچه که تجربه کردم و الان دارم تجربه مبکنم و تجربه خواهم کرد و میفهمم زمانی که اون احساس لیاقت رو ندارم در مورد خودم و به خودم و خدای خودم توی ذهنم قدرت نمیدم این در بیرون از خودم بروز میدهد و رفتار جهان بامن تغییر میکند و زمانی که هر کجا رو توانایی خودم و خدای خودم حساب کردم و توحیدی و نترس عمل کردم چقدر تجربیات قشنگ تری رو تجربه کردم
و این موضوع برام هربار منطقی تر میشود که اگر من بیشتر کلمه توحید رو درک کنم و بیشتر به مفهومش پی ببرم و توحیدی هم عمل کنم در های بیشتری از رحمت پروردگار برام باز میشود و این موضوع برای خداوند که کاری ندارد که خواسته های منو بهم بده و منو هدایت کنه به راه حل به مسیر درست خداوند بی نهایت قدرتمنده آسمان ها رو خلق کرده هدایت من که براش سهل و آسان و به قول قران میفرماید من میگویم موجود باش و آن موجود میشود و هدایت من به خواسته هام که آسونترین کاره برای خداوند اما مشکل و مسئله از جایی شروع میشود که من درگیر شرایط کنونی ام میشوم و درگیر مسائلی میشود که ذهن فقیر من برام شکل میده و اگر که من همون موقع با منطق این افکار ناجالب را قطع کنم و قدرت خودم و خدای خودم را به خودم به ذهنم یادآوری کنم مثل 1000 ها باری که منو هدایت کرده به مسیر درست این بار هم میتواند این کار را انجام دهد من میتوانم توحیدی عمل کنم و کار انجام میشود و این کار نیاز به تقوی دارد نیاز به ایمان دارد نیاز به عمل شایسته دارد
انشاالله خدا هدایت کن من و هرکسی که خواستار حرکت در مسیر توحیدی تر شدن هست رو و البته که خداوند همواره در حال هدایت ما است و بتونیم با توحیدی عمل کردن نتایج و شرایط دلخواه رو خلق کنیم و از این فرصت زیبای زندگی به نحو احسن استفاده کنیم و بهره ببریم چون مسیر بهشت مسیر زندگی در شرایط عالی تا ابد از مسیر توحیدی عمل کردن ما در این دنیای مادی میگذرد و اگر ما در این دنیا توحیدی عمل کردیم طبق قانون در دنیای پس از مرگ هم شرایط خوب و دلپذیر خواهد بود اما اگر این دنیا رو با بدبختی با بیچارگی و حس ضعیف بودن بگذرونیم در دنیای پس از مرگ هم شرایط بدتر خواهد بود این قانونشه و خیلی هم عادلانست
خداوندا معبودا ما را هدایت کن به مسیر توحیدی عمل کردن مثل بندگان صالحت چون موسی و ابراهیم
ما به تو نیازمندیم به لطف و مرحمت تو محتاج و فقیریم ما را در آغوش خود حفظ کن و مارا به مسیر رستگاری در دنیا و آخرت هدایت کن
سپاسگزارم استاد بابت این فایل ارزشمند
استاد میگن که من از بچگی توی خانواده سوپر مذهبی و در یک شهر سوپر مذهبی بزرگ شدم .
در کل دوران تحصیل ام قران می خوندم سر صف ، عبدالباسط گوش می کردم ،برای نماز صبح می رفتم مسجد برای نماز جماعت و تکبیر می گفتم و … ولی ولی ولی هیچ درکی هیچ درکی هیچ درکی از قران نداشتم .
قران رو به زبان عربی می خوندم ولی اصلا نمی دونستم چی توی قران گفته شده و هیچ تاملی هیچ تعمقی در قران نداشتم .
و اینکه به گونه ای با ما رفتار شده بود که همه ادم های دنیا بد هستن جز ما اندک شیعه ها و حتی سنی ها هم ادم های بدی هستن تا اینکه من توی بندر عباس با یه کاپیتان روسی اشنا شدم که کمونیست بود ولی بسیار بسیار درستکار بود و اینکه فهمیدم خیلی از چیزهایی که به خورد ما دادند به عنوان دین و مذهب اکثرا اشتباهه و نادرسته .
و اینجا استاد ما شک می کنه به چیزهایی که به عنوان مذهب و دین بهش القا کردن .
برای همین اون کتاب قران ابی رو که مادر بهشون داده بود رو تصمیم می گیرند بندازند دریا ولی در لحظه اخر تصمیم می گیرند یه بار دیگه کتاب رو بخونند برای اخرین بار و شروع به خواندن فارسی قران می کنند و می بینند الله اکبر چقدر این کتاب منطقیِ ،چقدر حرفای این کتاب از سر منطق و عقل ِ و چقدر درسته و چقدر هم واضح و روشنه و اصلا شبیه چیزهایی که شنیده بودند نیست و الان چیزهایی رو میخونه و می بینه و درک می کنه که تا الان اصلا ندیده بود و درک نکرده بود .
و اینکه استاد ما می فهمد خداوند انقدر همه چیزش منطقی و درسته و بسته به اینکه فرد در چه شرایطی هست به چیزی راهنمایی می کند که اگر در شرایط دیگری بود قطعا به چیز دیگری راهنمایی می کرد و اینکه یه سری الگوها و حکم ها بارها تکرار شده و خود قران هم گفته این ها اصل و اساس هستن ولی یه سری ها متشابهات هستن و این بستگی به شرایط دارد مثل روزه ،وضو ،نماز و …
حتی خداوند انقدر منطقی رفتار می کند که اگر تا قبل از این که این ایه نازل شود و شما بفهمید اگر ربا خوردید اشکالی نداره ولی از این به بعد نخورید و…
و اینکه خداوند در سوره مبارکه شعرا به حضرت موسی می فرماید به سوی قوم فرعون برو که انها سخت ظالم هستند .
چرا ظالم هستند چون دارند شرک می ورزند .
شرک یعنی چه؟یعنی به کسی غیر از خداوند قدرت دادن و ازش حساب بردن
و در این ایه خداوند به حضرت موسی می فرماید قوم فرعون از فرعون می ترسند و دارند شرک می ورزند و قدرت رو دادن دست فرعون در حالیکه قدرت تنها و تنها دست خداونده.
شرک چیزی نیست جز دادن قدرت دست کسی غیر از خداوند
و اینکه شرک ظلم بزرگی است که فرد در حق خودش می کند .
الهی شکر که تونستم درکم رو از این فایل بنویسم و تصمیم دارم از این بعد برای هر فایلی کامنت بزارم تا درکم از موضوعات بره بالا .
سلام استاد جون
من به شخصه مذهب رو قبول نداشتم تا الان و ندارم شاید باورهایی ساخته شده در من بخاطر جو جامعه و شندیها و دیدها ولی خب روح من اصلا با این بازیا جور نبوده و نیست تستشم کردم در گذشته دیدم نه بابا من ادنش نیستم و هرجی جلو تر رفت فهمیدم هاشیس
اصلا من با روضه و مسجد و ظریح گریه حال نکرده و نمیکنم یعنی گریم نمیگیره ): اخه کی اخساس خوب رو ول میکنه بره گریه کن
درگذشته قبل اشنایی با خداوند و سیستم و قوانین هم بنده هیچ علاقه ای در وجودم نسبت به این داستانای که هست توی مذهب و دین و این داستانا نداشتم
یعنی من تو فضای مذهبی بودم ولی شرکت میکردم ولی نمیفهمیدمش ارتباط برقرار نمیتونستم بکنم میدیدم که بقیه اونشکلی دارن زندگی میکنن من نمیتونستم ارتباطی برقرار کنم نه که نخام
فکر میکردم من مشکل دارم نگو اون مسیره کلا اشتباهه و روح من نمی پزیرتش خدارو شکر
اونموقع نمیدونستم یا نشنیده بودم از کسی این مسیر غلط هست حتی یک نفر خب منم در مدار درکش نبودم که از دل تضاد حقیقت رو پیدا کنم
ولی خب تکامل بوده مثل شما که گفتین من قران رو فقط میخوندم لحضه ای بهش تعمق یا فکر نکرده بودم ما هم زندگی میکنیم نه که زندگی کردن این باشه اسمش زندگیه
استاد زندگی بی تفکر هم همونه زنده ایم ولی معنی نداره زندگی ای که معنیش رو نفهمی درکش نکنی احساسش نکنی قانونش رو نفهمی جواب که باید رو نمیده
بهمون نگفته بودن احساستون رو پیروی کنید یعنی احساس خوبتون رو
یا دین برای خداست و شرکه قدرت دادن به غیر خدا و این غیر خدا یعنی شفیع قرار دادن یعنی گریه و زاری و خاستن از بقیه خودتو کم و کوچیک دیدن
اقا وقتی چیزی بهت حال نمیده باهاش خوش نیستی ولش کن دیگه
بقول قران تا ابد هم ازش هیچ صدای نمیشنوی از سنگ و بت و هر عامل بیرون از خودت خودت خودت تو میتونی وصل بشی بخدا
زیر دریا توی دهن ماهی باشی اون شنوا ترین اگاه ترین و قدرتمند ترین نیرویه که میتونه نجاتت بده هدایتت کنه
استاد دوشب پیش توی رختخواب بودم یک هو یاد مرگ افتادم حسش کردم ی حال عجیبی داشت اینکه فکر میکنی زنده ای حالا حالاهااا ولی همین الان شاید وقتت تموم شه
یاد مرگ خیلی خوبه باعث میشه غفلت نکنیم از فرصتی که داده شده بهمون
مرسی استاد عزیز و دوستان عزیز با کامنت های عالیتون موفق باشیم همگی
به نام خداوند مهربان و بخشنده ام
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ
و ما به آنان ظلم نکردیم، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم روا داشتند و چون قهر پروردگارت آمد، پس (آن) خدایانى که به جاى «اللَّه» مىخواندند، سودى به حال آنان نبخشید و آنان را جز ضرر و هلاکت چیزى نیفزودند.
به راستی که غیر از خداوند هیچ کس و هیچ چیز دیگر منجی انسان نیست.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان نازنینم
استاد وقتی این فایل و دیدم خدا میدونه چقدر خوشحال شدم و از خوشحالی حتی جیغ کشیدم، اخه باور دارم که وقتی فایل درباره ی قران باشه ، شما غوغا میکنین.
این فایل دوباره به من یاداوری کرد که زمانی چقدر مشرک بودم ، اونقدر شرک داشتم که همسرم شده بود خدای من .
منی که از بچگی تو خانواده ی مذهبی بزرگ شده بودم ،
منی که تو خونمون کسی که نماز نمیخوند کتک میخورد.
همیشه مجالس قران و روضه به پا بود
بارها قران و ختم کرده بودم و هر بار که به کلمه مشرک برخورد میکردم اصلا نمی دونستم مشرک یعنی چی .
با خودم میگفتم حتما کسی که نماز نمیخونه یا حق کسی و میخوره صد در صد مشرکه .
قران میخوندم ولی از همسرم میترسیدم
قران میخوندم ولی مدام نگران بودم که مبادا امروز همسرم عصبانی بیاد خونه .
استاد روزی صد بار میگم خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی چون خدا میدونه تا کی قرار بود مشرک باشم
من ٣٧ سال شرک داشتم و نمی دونستم دلیل تمام اتفاقات بد زندگیم همین شرکه .
اونقدر میترسیدم و شرک داشتم که همسرم چهار سال پول اجاره ی خونه ای که شریک بودیم و گرفت و خورد و یه اب از روش ، حتی اعتراضم نمیکردم ،
اونقدر مشرک بودم که فکر کردن به این که ازش بخوام هم برام ترسناک بود .
هنوزم شرم دارم حتی به زبون بیارم که چطور التماسش میکردم و اویزون پاهاش شده بودم که گوشی که برام خریده رو ازم نگیره .
خدایا معذرت میخوام ، خدایا منو ببخش ، خدایا بر بنده ی ضعیفت رحم کن ، برای تمام شرکهایی که داشتم و خودم به دست خودم باعث نابودی خودم شده بودم.
ولی استاد من دیگه اون ادم نیستم و خدا رو شکر که با شما اشنا شدم .
همون گوشی که التماس میکردم ازم گرفته نشه ، خودم خریدم ، زمانی خریدم که باور کردم خودم خالق زندگیمم.
حق خونه رو دارم هر ماه میگیرم ، زمانی گرفتم که باور کردم همه کاره خداست و نترسیدم .
به خدا شما راست میگی همه چی توحیده
این توحید که هیچ وقت معنیشو نمیدونستم زندگی منو زیر و رو کرد .
خدا شاهده من هر چی این فایل و گوش میدم سیر نمیشم
حتی اونقدر بهم انگیزه داده که خواسته ای که باور نداشتم و دارم تجسم میکنم انگار که دارمش
اونقدر ایمانم و قوی کرد ، صحبتهای شما که ، هر لحظه از سر شوق دارم گریه میکنم .
تازه درک کردم که چرا به بعضی خواسته هام نرسیدم
چون خیلی دور دیدمشون ، چون جوری فکر نکردم که انگار دارمشون ،اونقدر نزدیکن که با خودم میگم چرا زودتر درک نکردم قدرت خدا رو .
خدایا شکرت ، شکرت ، شکرت
برای این اگاهی بزرگ که نصیبم کردی .
همیشه با خودم میگفتم ای کاش زودتر به این مسیر هدایت میشدم ، اما وقتی امروز خانم پیری و دیدم که اونقدر حسش بد بود و مدام ناله میکرد از افکار منفی که داشت شبها نمیتونست بخوابه میگفت و از دکتر اعصاب و …. خدا رو شکر کردم که من حداقل تو دوران پیری خیلی خیلی ارامش دارم و میدونم بهترین ها در انتظارمه
و چقدر خوشحال شدم برای بودن در این مسیر
برای ارامشی که دارم
و دیگه نمیگم ای کاش زودتر با اینجا اشنا میشدم ، چون میدونم هر زمان که بخوام میتونم زندگیمو خلق کنم و هر وقتی که باشه دیر نیست .
استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند و گرانبها که در اختیارم گذاشتین .
به نام رب العالمین
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان . امیدوارم حالتون عالی باشه
◀این دومین باری هست که این فایل رو تماشا کردم و این درک الانم هست از صحبت های استاد رو برای ردپا مینویسم
مهم ترین درس من که این فایل و دوره های استاد که همه زندگی رو پوشش میده کنترل ذهن یا تقواست .
با کنترل ذهن از تضادها عبور میکنیم و ظرف وجودی گسترش پیدا کرده و با کنترل ذهن که هدایت رو در پی داره هی رشد میکنیم و نعمت میاد توی زندگیمون. تا کنترل ذهن رو یاد نگیریم نمیتونیم به نیروی وجودی دست پیدا کنیم . کنترل ذهن یعنی توحیدی شدن
وجه تمایز من و موفق ترین افراد و پیامبران توی کنترل ذهن یا تقواست .
چی میشه که ابراهیم خلیل الله میشه . ایلان ماسک اینقدر رشد میکنه یک دلیلش همین کنترل ذهنه
در کل من یک خواسته دارم . برای اینکه به خواسته برسم یکسری تضاد روبرو میشوم که به سطح خواسته ام و ظرفم اندازه بشه اما اگر کنترل ورودی نکنم همین تضاد منو میشکنه و بدتر از قبل و ناامید تر میشم و با هربار ناامیدی این روح از روشنایی فاصله میگیره و انقدر دور میشه که خاموش میشه و به جهنم میرسه.
دومین باوری که توجهم جلب شد و میتونه کار کردن روش خیلی از باورهای دیگه را تحت تاثییر قرار بده و عنوان ستون قرار داره این باور که من خالق زندگی خودم هستم
خب زمانی که من این باورو صددرصد داشته باشم ایا روند رشد و ثروت شدن من سریع تر نمیشه؟ . ایا جلوی بقیه دست دراز میکنم ؟ ایا منتظر بقیه هستم ؟
مثل اینه که ایا یه پادشاه میره سراغ گدای شهر که بهم پول قرض بده و یا ایا یک درخت پرتقال به درخت پرتقال دیگه میگه میوه هاتو بده به من . میگه من چه نیازی به تو دارم و درخت خیلی مثال خوبی هست.
چرا خداوند به موسا گفت برو سراغ قوم فرعون ؟ چون مردم به اختیار خودشون به این ظلم تن داده بودن و تسلیم حق نبودن و خداوند میخواست به مردم نعمت رهایی بده و بهشون خالق بودن رو بفهمونه و این چقدر این دوره هم دیده میشه در خود من که وابسته خانوادم هستم . به ترس باج میدم . برای حرف مردم ارزش قائلم و دلار و ترامپ و هزاران نفر رو خدا کردم. یه لحظه تصور کنیم اگه من هرچیزی رو اراده کنم دارم چی میشه؟ خالق بودن همینه اما ترمزها نمیزاره اون خواسته سریع اجابت بشه . محدودیت از ماست نه از نعمت ها
خداروشکر