اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باسلام استاد عزیزم واقعا خداروشکرررررر میکنم که شما رو سر راه من قرار داد و ارامش رو به من هدیه داد.من خیلی خوشحالم که هر چی تا حالا از خدا خواستم بهم داده وخیلی خوشحالم که فهمیدم بیشتر میتونم بخوام وخوشحالم که ارامشی که خواستم و بهش دست پیدا کردم ….ازتون ممنونم
از خداوند سپاسگزارم بابت این سفر که توسط یکی از دستانش خانم مریم شایسته عزیز برنامه ریزی شد مریم خانم سپاسگزارم
چطوری بگم از روز اول سفر تا حالا چقدر حالم خوب شده و وضعیت فرکانسیم عالی شده وفرکانسهای خیلی خوبی میفرستم
درسته که هنوز مشکلات مالی دارم و بدهکار هستم ولی احساس آرامش دارم چون به فروانی فکر میکنم به این که خداوند هدایتم میکنه و راه رو نشانم میده وایده نابو میرسونه
احساسم خوبه و امیدی در دلمه وهر لحظه منتظر معجزه هستم که به اون سمت حرکت کنم ودر مناسبترین زمان در مناسبترین مکان قرار بگیرم.وامروز رو برای خودم روز رحمت الهی وعید گذاشته بودم که وقتی فایل امروز رو دیدم گفتم خب اینهم نشانه .امروز رفتم دیدار بزرگ فامیلمان عموی پدرم خیلی خوش گذشت وبعد در راه برگشتن به دیدار خاله رفتم که مدتی بود ندیده بودم وبعد از اون باز یک خبر خوش حال کننده در رابطه با خواستگاری یکی از عزیزانم خیلی خوشحال شدم و دیدار با خانواده ام عالی بود وخوش گذشت
واز لحظه ای هم‌که فایل را گوش کردم
به قول استاد بی خیالی و حرص نخوردن رو هم به آبشن های خودم اضافه کردم و دارم حال میکنم و مطمئنم که به گفته استاد در فصل شش کتاب رویاهایی که رویا نیستند
در رابطه با درست کردن جنگل این تمثیل یادم اومد
.که وقتی شروع میکنند به کاشت جنگل دقیقا تا دوماه خبری نیست ولی ریشه ها در زیر خاک تا حدود یک متر و بیشتر در خاک رشد میکنند و دهم پیچیده میشوند وبعد از دوماه که اولین جوانه میزنه بیرون به یکمرتبه در عرض شش ماه جنگل شکل میگیره وابیاری میشه ودر عرض۲سال دیگر احتیاج به گرفتن علفهای هرز واب نداره وخود جنگل تقریبا همه چیز رو انجام میده ..ما دقیقا مثل ریشه سازی در خاک و باید ادامه بدیم و روی باور هامون کار کنیم تا دراین مدار حالمون خوب شه بریم؟ مدار بعدی و بعدی وبعدی و……
خدایا سپاسگزارم که روز به روز به یکی از خواسته هام که فهمیدن قوانین جهان هستی و درک و عمل قوانین هستش نزدیک و نزدیکتر میشوم
استادعزیز .خانم شایسته مهربان همسفران گرامی از همه شما سپاسگزارم
و انشالله از فردا دوباره سفر رو از نو شروع کنم
درپناه خداوندبخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید..
از خدا سپاسگذارم از اینکه من رو با بنده های خوبی چون شما و بچه های سایت آشنا کرد تا تمام اوقاتی که میخوام حالم خوب باشه میخوام مطمئنم شم ار اینکه خدا همیشه هوامو داره شما رو نگاه میکنم ، استاد خیلی لذت میبرم از فایل هاتون به ویژه این چند روز کلا تو مدار تمرکز بر زیباییها هستم و همه چیز برام زیبا شده و دارم لذت میبرم و همش با فایل هایی بیشتری از این دست که تمرکزشون رو زیبایی هست برمیخورم استاد شما وقتی که در مورد این میگی احساس خوب مساویه اتفاقات خوب یه لبخند که از ته دله میاد رو لبم و میگم خدایاشکرتتت که قدرت ساخت زندگیمو و آرامشمو لذت بردنمو به خودم دادی خدایا ازت سپاسگذارم ، و در مورد اینکه شما گفتین برید سفر و لذت ببرید هر چند کوتاه ، به من چند بار پیشنهاد سفر شد تو این مدت اما من به دلیل اینکه با خودم میگفتم وضع مالی مناسبی ندارم هنوز وقتش نیست و االان باید دنبال باوری باشم که منو به درآمد برسونه اما با دیدن این فایل تصمیم گرفتم برم سفر هر چند با چیزای کم مخصوصا اونجای حرفاتون که با چند تا پلاستیک غذا و میوه از خونه رفتن واقعا لذت بردم از این فکر و حتما عملیش میکنم و من امشب فایل رفتن شما به شهربازی فلوریدارو دیدم و سرشار از احساس خوب شدم و خودمو توی بهترین حالات تصور کردم ، از خدا ممنونم که من رو به راهی هدایت کرد که ازش خواسته بودم . انشالله که از کنار هم بودن لذت ببربم و به امید اینکه بتونم محصولات سایت و تهیه کنم ❤️
روز چهلم سفر هم فرا رسید ما به منزل رسیدیم…در این سفر 40 روزِ یاد گرفتم که هر زمان بخواهم برای هر کاری متعهد شوم می توانم …هر زمان بخواهم آرام باشم می توانم….هر زمان بخواهم سلامت باشم جسمم در بهترین وضعیت ممکن قرار می گیرد…هر زمان بخواهم سپاسگزار نعمتهای بی نهایت خداوند رزاق باشم می توانم…هر زمان بخواهم در بدترین شرایط ممکن نکته مثبتی را بیابم می توانم ….و همهء این می توانم ها سر منشا و قدرتش خداوند است او که همیشه یاری گر ما بوده و هست و خواهد بود…خدای خوبم مهربانم از تو می خواهم که همیشه بخواهم که حال دلم خوب باشد…از تو می خواهم که همانگونه که تو هر روز بیشتر به من نعمت می دهی من هم هر روز از روز قبلم سپاسگزارتر باشم….من هرگز با بندگانت چنین حسی را تجربه نمی کنم زیرا آنها سرور من نیستند آنها محبت هایشان به خاصی محبت های تو نیست… محبت خاص فقط مختص یک فرمانروای منحصر به فرد است…من از شادی بندگانت شاد می شوم از محبت هایشان قلبم آکنده از محبت می شود اما از محبتهای تو قلبم سرشار از احساسی بکر می شود سرشار از شور و اشتیاقی که به پرواز در می آیم پس من هر روز برای تو نامه هایی از جنس عشق می نویسم تا قلبم پرواز کند و می دانم اگر محبت تو تا عمیق ترین لایه های وجودم را بگیرد جهان را از آن خود می کنم شادی ای را تجربه می کنم که هیچ کس تجربه اش نکرده آرامشی را تجربه می کنم که هیچ کس حسش نکرده ثروت بی نهایتی را تجربه می کنم که در تصور هیچ کس نمی گنجد سعادتی را تجربه می کنم که در زندگی دنیا و آخرتم به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده می شود…
پس من همین جا در این جمع صمیمی در حضور استاد عزیزی که رسالتشان توحید است در حضور عزیزانی که تو انتخابشان کرده ای تا در همه جنبه های زندگی سعادتمند و خوشبخت شوند از تو می خواهم که در سال 1399 هر آنچه شادی و آرامش و ثروت بی نهایت و سلامتی ماندگار و معنویت بکر است نصیب همه ما بگردانی…خدای خوبم فرمانروای مهربانم از تو می خواهم که در سال 1399 استقلال مالی و زمانی و مکانی به من بدهی و سربلند روی پاهای خودم بایستم….خدای خوبم ثروت برای همه ما نزدیکی بی نهایت به تو می آورد عزت می آورد آرامش می آورد اعتماد به نفس می آورد دل خوش می آورد لب خندان می آورد سلامتی می آورد و سعادتمندی در دنیا و آخرت می آورد پس به همه ما در سال 1399 ثروتی بی نهایت عطا بفرما به حق لطف و کرمت ای مهربان ترین مهربانان………..
دیروز از بس لذت بردم از زندگی که یادم رفت سفرنامه رو بنویسم.
دیروز زدیم به طبیعت و واقعا زندگی رو تجربه کردیم.
واقعا ممنونم بابت همین نکته طلایی که در آخرین روزهای تعطیلات که به ما یادآوری کردی استاد.
مچکرم که این نکته ها که اسلحه ما شدن تا همیشه در زندگی مون لذت ببریم و بدون ترس زندگی رو ادامه بدیم.
تمرکز خود رو روی داشته ها بگذاریم. از زندگی لذت ببریم و واقعا دست برداریم از جنگیدن و فقط لذت ببریم. از همون چیزی که داریم و همون چیزی که هستیم.
خدا رو شکر بخاطر قوانینی که همیشه درستن و کار میکنن.
میخوام جوری زندگی کنم که نتیجش ایمان بیشتر باشه.
دیروز یه اتفاقی پیش اومد دوست دارم بنویسم درموردش.
تو راه برگشت از کوه دوست هامو گم کردم. یعنی چون وسیله هاشون رو داشتن میبردن، مجبور شدن سریع برن پایین.
منم که دفعه اول بود واقعا نمیدونستم چجوری باید پایین اومد.
بارها و بارها گیر افتادم آخرش رسیدم جایی که واقعا نه راه پیش داشتم و نه راه پس. عین جوجه مرغ گیر کرده بودم بالا میرفتم و میومدم پایین، چپ و راست…
واقعا هی بالا پایین میکردم ولی همش پرتگاه بوداااا. نزدیک بود پرت شم چون واقعا فکرم این بود هرجوری شده بیام پایین ولی نشستم گفتم خدا اگه منو آوردی اینجا خودت هم برگردون.
انگار همین یه جمله کلید بود تا مسیر رو ببینم و راه رو پیدا کنم.
چه کنیم که خدا گاهی اوقات درس هاش رو اینجوری میده.
خدایی که رب اون هست و در بی کسی فقط اون کمکت میکنه.
من قبل از عید امسال(۹۹)با استاد عباسمنش آشنا شدم و بعد به سمت این سایت هدایت شدم. ولی اولش نمیدونستم فایلهای رایگان داره این سایت. تا اینکه لایو استاد رو در اینستاگرام روز سیزده فروردین به صورت مستقیم دیدم و خیلی برام جالب بود خیلی. من به دلیل شیوع کرونا یک و ماه و نیم بود در خانه نشسته بودم و داشتم روی قانون جذب مطالعه میکردم. قانونی که از نوجوانی باهاش آشنا شده بودم اما چون ریزه کاریهاشو نمیدونستم و به در بسته خورده بودم از بیخ و بن بیخیالش شده بودم و به ادامه روند زندگیم با تم همیشه شاکی ادامه داده بودم و هرچه شکایت کردم اوضاعم بدتر شد و خیلی دردها کشیدم تا بفهمم باید تغییر کنم. اما الحمدلله دو سال و نیمه خودمو با یاد خدا آروم کردم. فقط همین اواخر مشکلم این بود که میگفتم باشه من الان مشکل ندارم و آرومم ولی برنامه و هدفی هم ندارم. انگار که ناراحت نبودم ولی خوشحال هم نبودم. یه حالت تعلیقی داشتم که حالا چکار باید بکنم.
فکر اصلیم این بود که بشینم ببینم تا خدا برام چی میخواد خودش منو میبره سر یه کاری خودشم موفقم می کنه خودشم شوهر خوب سر راهم میذاره خودشم خوشبختم می کنه منم دیگه اون خرابکاریهای قبلی رو نمیکنم و بچه حرف گوش کنی میشم تا زندگی خوبی داشته باشم و دیگه برای خواسته هام زور نمیزنم که تهش بشه بدبختی….
تا اینکه دیدم نه تحنل این انفعال رو ندارم…نه کار قبلیم درست بود که به هر روشی میخواستم به خواستم برسم و در مسی همش منفی بافی و نگرانی…نه روش جدید که ریلکس و رها هستم ولی اهدافم هم همینجوری مسکوت موندن و انگار خجالت میکشم آرزو کنم….
بالاخره راهمو پیدا کردم به لطف خدا و در سن ۳۶ سالگی تسلیم قانونی شدم که در سن ۱۶ سالگی باهاش آشنا شده بودم و سریع با یه جذب منفی رهاش کرده بودم….اما چه این قوانینو بپذیرم چه رد کنم خودشون خودشونو تو زندگیم اثبات کردن.
الان که فایل نوروز ۹۵ استاد رو دیدم تو دلم گفتن ببین تو ۴ سال پیش کجا بودی؟ آخه دارم طبق گفته استاد در لایو سیزده بدر همه فایلهای رایگان سایت رو به ترتیب نگاه می کنم و در این ۸ روز به اینجا رسیدم.
ان شا الله پول خرید دوره روابط هم جذب میشه و تهیه اش میکنم مهمترین سوالاتم در مورد روابطه چون خودم مشاورم و خیلی ازم میپرسن، خودم هم که بالاخره لازم دارم
خوشحالم همین
شادم و سعی میکنم طبق گفته استاد در این فایل خونسرد باشم
خدارو هزران بار شکر میکنم که تونستم با تعهدی غیر قابل مذاکره این مسیر بی نظیر رو با شما عزیزان ادامه بدم و آگاهی هایی ناااااب رو در این مسیر با هدایت خدای مهربان دریافت کنم.
چقدر حالم خوبه
چقدر آرامشم بیشتر شده
چقدرر خالص تر شدم
چقدر کنترل ذهنم راحت تر شده
چقدر همه چیز برام زیباتر شده
چقدر اطرافیانم دوسم دارن و عاشقانه زمان و انرژی و شادیشون رو با من شریک میشن
چقدر خداگونه تر شدم
چقدر ایمانم بیشتر شده
چقدر الهامات رو بیشتر درک می کنم
چقدر به خودم نزدیک تر شدم و چقدررر عااشق خودم شدم
چه چیزی برای من لذت بخش تر از اینه که در این محیطی که فراهم شده، با خدای خودم حرف بزنم.واقعا دیگه چی میخوام
در این سفر چقدرررر خدا با من حرف زد چقدر بهم امید داد و چقدر با من هماهنگ بود.هر روز سفر نامه به من میگفت که تلاش کن اینجوری بشی و اینجوری بمونی.انگار تک تک نیازهای من رو میدونست و از قبل صحبت هایی براشون آماده کرده بود.
دیگه چی میخوام دنبال چی هستم وقتی با قلبی پاک میتونم به رااحتی با خدای درونم صحبت کنم.وقتی در شرایطی قرار میگیرم که از عهده تصمیم گیری نمیتونم بر بیام و راهکاری ندارم و به بن بست میخورم، با ایمان از خدای خودم کمک میخوام و اون بییییییییییی شک جواب میده.
دیروز یک مسئله ی جدییی حالم رو دگرگون کرد.طوری که تماما در تلاش بودم به احساس خوب برسم با اینکه نمیدونستم چیکار کنم.انقدر استرس و نگرانی ها داشتن در ذهنم جاری میشدن که حد نداشت.در اون لحظات مرتب به خودم یادآوری میکردم که در شرایط خوب و عالی همه میتونن ایمان داشته باشن، اما در این شرایط به ظاهر سخت هست که فرق کفر و ایمان مشخص میشه و به قول خانم شایسته نازنین :
احساس خوب پشتوانه میخواهد======== ایییییییییمان
با این گفتمان درونی تصمیم گرفتم جز ایمان آوردگان باشم.همونایی که در قرآن بارها مورد بشارت و تحسین رب العالمین قرار گرفتن و همونایی که به غیب ایمان دارند.
این غیب چیست که مراا در آغوش خداوند قرار میدهد.در جایی که بزرگترین منبع آرامش است.
بلاخره بعد از چند ساعت تونستم با درونم هماهنگ بشم و بعدش از خداوند برای این تصمیم گیری به ظاهر مهم در زندگیم هدایت خواستم و بر روی “”مرا بسوی نشانه ام هدایت کن”” کلیک کردم و بعدش:
بووووووووووووووووووووووووم و بوووووووووووووووووووووووووووووم
که در قسمت تجربه من از اعتماد به نشانه ام توضیح دادم.
و الان در آرامش کامل به سر می برم.آرامشی که حاصل از گفتمان با خدایم هست که”” او بهترین مدبر است””
مشاور زندگی من خداست و من تماما در تلاشم که الهامات ناااااابش رو دریافت کنم و طعمی سراسر عشق و لذت رو در زندگیم تجربه کنم.
استااد عزیزم خانم شایسته گل بسیار سپاسگذار هستم که دستی از دستان خدای متعال برای ما شدید و ما به کمک شما و با هدااایت رب العالمین این مسیر زیبا بی نظیر و شگفت انگیز رو با هم و تا اخر عمر ادامه میدیم و در این مسیر سووت می کشیم میخندیم و نهایت لذت رو داریم.
شااااااد و ثروتمند بااشید در پناه الله یکتا
“”””الحمد الله رب العالمییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین””
من یکی از شکرانه های هر روزم اینه که خداروشکر که من با شما آشنا شدم که واقعا با زبون فهمیدنی حرف خدا رو به ما میگی من به جرات همین الانم قرآن رو میخونم اونجوری که شما توضیحش میدی نمیفهممش
خدارو شکر الان شما هستی و دستی از دستان خداشدی تا من به کمال برسن
باسلام استاد عزیزم واقعا خداروشکرررررر میکنم که شما رو سر راه من قرار داد و ارامش رو به من هدیه داد.من خیلی خوشحالم که هر چی تا حالا از خدا خواستم بهم داده وخیلی خوشحالم که فهمیدم بیشتر میتونم بخوام وخوشحالم که ارامشی که خواستم و بهش دست پیدا کردم ….ازتون ممنونم
سلام دوستان وهمراهان گرامی و استاد عزیز
امروز بیست و نهم آذرماه نود هشت وروز چهلم سفرنامه
از خداوند سپاسگزارم بابت این سفر که توسط یکی از دستانش خانم مریم شایسته عزیز برنامه ریزی شد مریم خانم سپاسگزارم
چطوری بگم از روز اول سفر تا حالا چقدر حالم خوب شده و وضعیت فرکانسیم عالی شده وفرکانسهای خیلی خوبی میفرستم
درسته که هنوز مشکلات مالی دارم و بدهکار هستم ولی احساس آرامش دارم چون به فروانی فکر میکنم به این که خداوند هدایتم میکنه و راه رو نشانم میده وایده نابو میرسونه
احساسم خوبه و امیدی در دلمه وهر لحظه منتظر معجزه هستم که به اون سمت حرکت کنم ودر مناسبترین زمان در مناسبترین مکان قرار بگیرم.وامروز رو برای خودم روز رحمت الهی وعید گذاشته بودم که وقتی فایل امروز رو دیدم گفتم خب اینهم نشانه .امروز رفتم دیدار بزرگ فامیلمان عموی پدرم خیلی خوش گذشت وبعد در راه برگشتن به دیدار خاله رفتم که مدتی بود ندیده بودم وبعد از اون باز یک خبر خوش حال کننده در رابطه با خواستگاری یکی از عزیزانم خیلی خوشحال شدم و دیدار با خانواده ام عالی بود وخوش گذشت
واز لحظه ای هم‌که فایل را گوش کردم
به قول استاد بی خیالی و حرص نخوردن رو هم به آبشن های خودم اضافه کردم و دارم حال میکنم و مطمئنم که به گفته استاد در فصل شش کتاب رویاهایی که رویا نیستند
در رابطه با درست کردن جنگل این تمثیل یادم اومد
.که وقتی شروع میکنند به کاشت جنگل دقیقا تا دوماه خبری نیست ولی ریشه ها در زیر خاک تا حدود یک متر و بیشتر در خاک رشد میکنند و دهم پیچیده میشوند وبعد از دوماه که اولین جوانه میزنه بیرون به یکمرتبه در عرض شش ماه جنگل شکل میگیره وابیاری میشه ودر عرض۲سال دیگر احتیاج به گرفتن علفهای هرز واب نداره وخود جنگل تقریبا همه چیز رو انجام میده ..ما دقیقا مثل ریشه سازی در خاک و باید ادامه بدیم و روی باور هامون کار کنیم تا دراین مدار حالمون خوب شه بریم؟ مدار بعدی و بعدی وبعدی و……
خدایا سپاسگزارم که روز به روز به یکی از خواسته هام که فهمیدن قوانین جهان هستی و درک و عمل قوانین هستش نزدیک و نزدیکتر میشوم
استادعزیز .خانم شایسته مهربان همسفران گرامی از همه شما سپاسگزارم
و انشالله از فردا دوباره سفر رو از نو شروع کنم
درپناه خداوندبخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید..
و الان
سلام استاد
از خدا سپاسگذارم از اینکه من رو با بنده های خوبی چون شما و بچه های سایت آشنا کرد تا تمام اوقاتی که میخوام حالم خوب باشه میخوام مطمئنم شم ار اینکه خدا همیشه هوامو داره شما رو نگاه میکنم ، استاد خیلی لذت میبرم از فایل هاتون به ویژه این چند روز کلا تو مدار تمرکز بر زیباییها هستم و همه چیز برام زیبا شده و دارم لذت میبرم و همش با فایل هایی بیشتری از این دست که تمرکزشون رو زیبایی هست برمیخورم استاد شما وقتی که در مورد این میگی احساس خوب مساویه اتفاقات خوب یه لبخند که از ته دله میاد رو لبم و میگم خدایاشکرتتت که قدرت ساخت زندگیمو و آرامشمو لذت بردنمو به خودم دادی خدایا ازت سپاسگذارم ، و در مورد اینکه شما گفتین برید سفر و لذت ببرید هر چند کوتاه ، به من چند بار پیشنهاد سفر شد تو این مدت اما من به دلیل اینکه با خودم میگفتم وضع مالی مناسبی ندارم هنوز وقتش نیست و االان باید دنبال باوری باشم که منو به درآمد برسونه اما با دیدن این فایل تصمیم گرفتم برم سفر هر چند با چیزای کم مخصوصا اونجای حرفاتون که با چند تا پلاستیک غذا و میوه از خونه رفتن واقعا لذت بردم از این فکر و حتما عملیش میکنم و من امشب فایل رفتن شما به شهربازی فلوریدارو دیدم و سرشار از احساس خوب شدم و خودمو توی بهترین حالات تصور کردم ، از خدا ممنونم که من رو به راهی هدایت کرد که ازش خواسته بودم . انشالله که از کنار هم بودن لذت ببربم و به امید اینکه بتونم محصولات سایت و تهیه کنم ❤️
سلام به استاد عباس منش عزیز و همگی همسفران عزیز
روز چهلم سفر هم فرا رسید ما به منزل رسیدیم…در این سفر 40 روزِ یاد گرفتم که هر زمان بخواهم برای هر کاری متعهد شوم می توانم …هر زمان بخواهم آرام باشم می توانم….هر زمان بخواهم سلامت باشم جسمم در بهترین وضعیت ممکن قرار می گیرد…هر زمان بخواهم سپاسگزار نعمتهای بی نهایت خداوند رزاق باشم می توانم…هر زمان بخواهم در بدترین شرایط ممکن نکته مثبتی را بیابم می توانم ….و همهء این می توانم ها سر منشا و قدرتش خداوند است او که همیشه یاری گر ما بوده و هست و خواهد بود…خدای خوبم مهربانم از تو می خواهم که همیشه بخواهم که حال دلم خوب باشد…از تو می خواهم که همانگونه که تو هر روز بیشتر به من نعمت می دهی من هم هر روز از روز قبلم سپاسگزارتر باشم….من هرگز با بندگانت چنین حسی را تجربه نمی کنم زیرا آنها سرور من نیستند آنها محبت هایشان به خاصی محبت های تو نیست… محبت خاص فقط مختص یک فرمانروای منحصر به فرد است…من از شادی بندگانت شاد می شوم از محبت هایشان قلبم آکنده از محبت می شود اما از محبتهای تو قلبم سرشار از احساسی بکر می شود سرشار از شور و اشتیاقی که به پرواز در می آیم پس من هر روز برای تو نامه هایی از جنس عشق می نویسم تا قلبم پرواز کند و می دانم اگر محبت تو تا عمیق ترین لایه های وجودم را بگیرد جهان را از آن خود می کنم شادی ای را تجربه می کنم که هیچ کس تجربه اش نکرده آرامشی را تجربه می کنم که هیچ کس حسش نکرده ثروت بی نهایتی را تجربه می کنم که در تصور هیچ کس نمی گنجد سعادتی را تجربه می کنم که در زندگی دنیا و آخرتم به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده می شود…
پس من همین جا در این جمع صمیمی در حضور استاد عزیزی که رسالتشان توحید است در حضور عزیزانی که تو انتخابشان کرده ای تا در همه جنبه های زندگی سعادتمند و خوشبخت شوند از تو می خواهم که در سال 1399 هر آنچه شادی و آرامش و ثروت بی نهایت و سلامتی ماندگار و معنویت بکر است نصیب همه ما بگردانی…خدای خوبم فرمانروای مهربانم از تو می خواهم که در سال 1399 استقلال مالی و زمانی و مکانی به من بدهی و سربلند روی پاهای خودم بایستم….خدای خوبم ثروت برای همه ما نزدیکی بی نهایت به تو می آورد عزت می آورد آرامش می آورد اعتماد به نفس می آورد دل خوش می آورد لب خندان می آورد سلامتی می آورد و سعادتمندی در دنیا و آخرت می آورد پس به همه ما در سال 1399 ثروتی بی نهایت عطا بفرما به حق لطف و کرمت ای مهربان ترین مهربانان………..
سلام و خدا قوت استاد.
دیروز از بس لذت بردم از زندگی که یادم رفت سفرنامه رو بنویسم.
دیروز زدیم به طبیعت و واقعا زندگی رو تجربه کردیم.
واقعا ممنونم بابت همین نکته طلایی که در آخرین روزهای تعطیلات که به ما یادآوری کردی استاد.
مچکرم که این نکته ها که اسلحه ما شدن تا همیشه در زندگی مون لذت ببریم و بدون ترس زندگی رو ادامه بدیم.
تمرکز خود رو روی داشته ها بگذاریم. از زندگی لذت ببریم و واقعا دست برداریم از جنگیدن و فقط لذت ببریم. از همون چیزی که داریم و همون چیزی که هستیم.
خدا رو شکر بخاطر قوانینی که همیشه درستن و کار میکنن.
میخوام جوری زندگی کنم که نتیجش ایمان بیشتر باشه.
دیروز یه اتفاقی پیش اومد دوست دارم بنویسم درموردش.
تو راه برگشت از کوه دوست هامو گم کردم. یعنی چون وسیله هاشون رو داشتن میبردن، مجبور شدن سریع برن پایین.
منم که دفعه اول بود واقعا نمیدونستم چجوری باید پایین اومد.
بارها و بارها گیر افتادم آخرش رسیدم جایی که واقعا نه راه پیش داشتم و نه راه پس. عین جوجه مرغ گیر کرده بودم بالا میرفتم و میومدم پایین، چپ و راست…
واقعا هی بالا پایین میکردم ولی همش پرتگاه بوداااا. نزدیک بود پرت شم چون واقعا فکرم این بود هرجوری شده بیام پایین ولی نشستم گفتم خدا اگه منو آوردی اینجا خودت هم برگردون.
انگار همین یه جمله کلید بود تا مسیر رو ببینم و راه رو پیدا کنم.
چه کنیم که خدا گاهی اوقات درس هاش رو اینجوری میده.
خدایی که رب اون هست و در بی کسی فقط اون کمکت میکنه.
سلام خیلی عالی بود
کلی متن نوشتم پاک شد
این فایل و تبریکهای نوروز۹۶ و۹۷ و۹۹ یک گنجینه است
ممنون از استاد عزیز
به نام خدا سلام
من قبل از عید امسال(۹۹)با استاد عباسمنش آشنا شدم و بعد به سمت این سایت هدایت شدم. ولی اولش نمیدونستم فایلهای رایگان داره این سایت. تا اینکه لایو استاد رو در اینستاگرام روز سیزده فروردین به صورت مستقیم دیدم و خیلی برام جالب بود خیلی. من به دلیل شیوع کرونا یک و ماه و نیم بود در خانه نشسته بودم و داشتم روی قانون جذب مطالعه میکردم. قانونی که از نوجوانی باهاش آشنا شده بودم اما چون ریزه کاریهاشو نمیدونستم و به در بسته خورده بودم از بیخ و بن بیخیالش شده بودم و به ادامه روند زندگیم با تم همیشه شاکی ادامه داده بودم و هرچه شکایت کردم اوضاعم بدتر شد و خیلی دردها کشیدم تا بفهمم باید تغییر کنم. اما الحمدلله دو سال و نیمه خودمو با یاد خدا آروم کردم. فقط همین اواخر مشکلم این بود که میگفتم باشه من الان مشکل ندارم و آرومم ولی برنامه و هدفی هم ندارم. انگار که ناراحت نبودم ولی خوشحال هم نبودم. یه حالت تعلیقی داشتم که حالا چکار باید بکنم.
فکر اصلیم این بود که بشینم ببینم تا خدا برام چی میخواد خودش منو میبره سر یه کاری خودشم موفقم می کنه خودشم شوهر خوب سر راهم میذاره خودشم خوشبختم می کنه منم دیگه اون خرابکاریهای قبلی رو نمیکنم و بچه حرف گوش کنی میشم تا زندگی خوبی داشته باشم و دیگه برای خواسته هام زور نمیزنم که تهش بشه بدبختی….
تا اینکه دیدم نه تحنل این انفعال رو ندارم…نه کار قبلیم درست بود که به هر روشی میخواستم به خواستم برسم و در مسی همش منفی بافی و نگرانی…نه روش جدید که ریلکس و رها هستم ولی اهدافم هم همینجوری مسکوت موندن و انگار خجالت میکشم آرزو کنم….
بالاخره راهمو پیدا کردم به لطف خدا و در سن ۳۶ سالگی تسلیم قانونی شدم که در سن ۱۶ سالگی باهاش آشنا شده بودم و سریع با یه جذب منفی رهاش کرده بودم….اما چه این قوانینو بپذیرم چه رد کنم خودشون خودشونو تو زندگیم اثبات کردن.
الان که فایل نوروز ۹۵ استاد رو دیدم تو دلم گفتن ببین تو ۴ سال پیش کجا بودی؟ آخه دارم طبق گفته استاد در لایو سیزده بدر همه فایلهای رایگان سایت رو به ترتیب نگاه می کنم و در این ۸ روز به اینجا رسیدم.
ان شا الله پول خرید دوره روابط هم جذب میشه و تهیه اش میکنم مهمترین سوالاتم در مورد روابطه چون خودم مشاورم و خیلی ازم میپرسن، خودم هم که بالاخره لازم دارم
خوشحالم همین
شادم و سعی میکنم طبق گفته استاد در این فایل خونسرد باشم
سلامی پر از عشق بر عزیزان
چهلمین روز سفرنامه
خدارو هزران بار شکر میکنم که تونستم با تعهدی غیر قابل مذاکره این مسیر بی نظیر رو با شما عزیزان ادامه بدم و آگاهی هایی ناااااب رو در این مسیر با هدایت خدای مهربان دریافت کنم.
چقدر حالم خوبه
چقدر آرامشم بیشتر شده
چقدرر خالص تر شدم
چقدر کنترل ذهنم راحت تر شده
چقدر همه چیز برام زیباتر شده
چقدر اطرافیانم دوسم دارن و عاشقانه زمان و انرژی و شادیشون رو با من شریک میشن
چقدر خداگونه تر شدم
چقدر ایمانم بیشتر شده
چقدر الهامات رو بیشتر درک می کنم
چقدر به خودم نزدیک تر شدم و چقدررر عااشق خودم شدم
چه چیزی برای من لذت بخش تر از اینه که در این محیطی که فراهم شده، با خدای خودم حرف بزنم.واقعا دیگه چی میخوام
در این سفر چقدرررر خدا با من حرف زد چقدر بهم امید داد و چقدر با من هماهنگ بود.هر روز سفر نامه به من میگفت که تلاش کن اینجوری بشی و اینجوری بمونی.انگار تک تک نیازهای من رو میدونست و از قبل صحبت هایی براشون آماده کرده بود.
دیگه چی میخوام دنبال چی هستم وقتی با قلبی پاک میتونم به رااحتی با خدای درونم صحبت کنم.وقتی در شرایطی قرار میگیرم که از عهده تصمیم گیری نمیتونم بر بیام و راهکاری ندارم و به بن بست میخورم، با ایمان از خدای خودم کمک میخوام و اون بییییییییییی شک جواب میده.
دیروز یک مسئله ی جدییی حالم رو دگرگون کرد.طوری که تماما در تلاش بودم به احساس خوب برسم با اینکه نمیدونستم چیکار کنم.انقدر استرس و نگرانی ها داشتن در ذهنم جاری میشدن که حد نداشت.در اون لحظات مرتب به خودم یادآوری میکردم که در شرایط خوب و عالی همه میتونن ایمان داشته باشن، اما در این شرایط به ظاهر سخت هست که فرق کفر و ایمان مشخص میشه و به قول خانم شایسته نازنین :
احساس خوب پشتوانه میخواهد======== ایییییییییمان
با این گفتمان درونی تصمیم گرفتم جز ایمان آوردگان باشم.همونایی که در قرآن بارها مورد بشارت و تحسین رب العالمین قرار گرفتن و همونایی که به غیب ایمان دارند.
این غیب چیست که مراا در آغوش خداوند قرار میدهد.در جایی که بزرگترین منبع آرامش است.
بلاخره بعد از چند ساعت تونستم با درونم هماهنگ بشم و بعدش از خداوند برای این تصمیم گیری به ظاهر مهم در زندگیم هدایت خواستم و بر روی “”مرا بسوی نشانه ام هدایت کن”” کلیک کردم و بعدش:
بووووووووووووووووووووووووم و بوووووووووووووووووووووووووووووم
که در قسمت تجربه من از اعتماد به نشانه ام توضیح دادم.
و الان در آرامش کامل به سر می برم.آرامشی که حاصل از گفتمان با خدایم هست که”” او بهترین مدبر است””
مشاور زندگی من خداست و من تماما در تلاشم که الهامات ناااااابش رو دریافت کنم و طعمی سراسر عشق و لذت رو در زندگیم تجربه کنم.
استااد عزیزم خانم شایسته گل بسیار سپاسگذار هستم که دستی از دستان خدای متعال برای ما شدید و ما به کمک شما و با هدااایت رب العالمین این مسیر زیبا بی نظیر و شگفت انگیز رو با هم و تا اخر عمر ادامه میدیم و در این مسیر سووت می کشیم میخندیم و نهایت لذت رو داریم.
شااااااد و ثروتمند بااشید در پناه الله یکتا
“”””الحمد الله رب العالمییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین””
سلام استاد
من یکی از شکرانه های هر روزم اینه که خداروشکر که من با شما آشنا شدم که واقعا با زبون فهمیدنی حرف خدا رو به ما میگی من به جرات همین الانم قرآن رو میخونم اونجوری که شما توضیحش میدی نمیفهممش
خدارو شکر الان شما هستی و دستی از دستان خداشدی تا من به کمال برسن
ما باید همیشه و همه جا درحال کنترل ورودی های ذهن و تمرکز بر نکات مثبت باشیم
هرچقد اینکارو کنیم خوبی ها و شرایط و اتفاقای خوب و مثبت کش میان و هی توی زندگیمون بیشتر و بیشتر میشن