تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

728 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    به نام رب العالمین

    روز 138ام روزشمار من

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر مریم جان و تمام دوستان در سایت الهی

    من چندین بار این فایل را گوش کردم ولی هنوز موفق به نوشتنش نشدم که امروز باید شروع کنم به نوشتن.

    اما درک امروز من از این فایل چون در گذشته هم من کامنت گذاشتم.

    در مورد تمام نعمت های خداوند این موضوع درست است که باید از اون موضوع سیر بشیم تا بتونیم از اون گذر کنیم.

    مثلا وقتی گرسنه هستیم وقتی تشنه هستیم تا به مقدار کافی آب نخوریم نمیتونیم از تشنگی بگذریم اما زمانی که سیراب میشیم دیگه گواراترین آب خنکترین آب را هم جلومون بزارن نمیتونیم بخوریم .

    پس باید پر بشیم تا بگذریم.

    در مورد عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن هم صدق میکنه. کسانی که از بچگی مورد لطف و محبت و مهر قرار میگیرن هیچ وقت گدایی عشق نمیکنن. هیچ وقت تا یک نفر بهشون ابراز علاقه کنه به سمتش نمیرن . چرا؟ چون سیراب هستن.

    اینقدر پدر و مادر و خانواده ازش تعریف و تمجید کرده اینقدر محبت دیده که دنبال عشق نمیگرده بلکه خودش را دوست داره و دنبال عاشقی خالص میگرده .

    اما کسی که در خانواده ای بزرگ‌بشه که کلمات دوستت دارم توش عیب و عار بوده باشه کسی که عاشقی کردن را ندیده باشه با کوچکترین کلمه عشق به سمتش میره و چه بسا دروغین هم باشه اما اون تشنه کلام محبت آمیزه دنبال یه هدیه عاشقانه است چون گرسنه است و تا وقتی که سیر نشه در جستجوی عشقه.

    حالا کی سیر میشه وقتی خودش را دوست داشته باشه و خالصانه و بدون توقع هم دیگران را دوست داشته باشه .

    در مورد پول هم دقیقا من تازه بهش پی بردم که باید عاشقش بشی واقعا عاشق پول بشی و بتونی پول بسازی و پولی که ساختی را عاشقش بشی اینقدر خالصانه باهاش رفتار کنی چون پول نعمته چون پول انرژیه و اون حس های ما را دریافت میکنه . وقتی با اون خوب رفتار کنیم و از این نعمت درست استفاده کنیم دیگه میفهمیم که سیراب شدیم .

    من در مورد چیزهای کوچیک بهش رسیده ام. وقتی ما بتونیم راحت یه چیزایی را بخریم مثلا کفش دوست داریم یا کیف دوست داریم یا هر چیزی مثل اینا . وقتی راحت میتونیم چندین جفت کفش را بخریم و داشته باشیم دیگه محاله چشممون دنبال کفش باشه. چون سیراب میشیم چون میدونیم داریم و هر وقت هم بخواهیم میتونیم بخریم پس دنبالش نمیریم چون تشنگی ما بر طرف شده.

    دیگه دنبال کفشی هستیم که راحت باشه و ما باهاش بتونیم جاهای مختلف بریم پامون توش راحت باشه. یعنی اینقدر پر شدیم که دیگه ملاک انتخاب کفش فقط چیزهایی هست که برامون اهمیت داره . پس میتونیم ازش گذر کنیم.

    حالا استاد الان به درجات بالای ثروت رسیدن که هر چیزی را که میخواستند خریدند. از خانه و ماشین و ویلا و موتور و …. حالا به راحتی از تمام اینها میتونن گذر کنند چون سیراب شدند.

    و من که الان به اونها نرسیدم میگم وای اون ویلا توی اون محله فوق العاده وای کاش مال من بود. در حالی که استاد هم از ویلای آنچنانی در محله فوق العاده گذر کردند و هم از اون آپارتمان در برج فوق العاده زیبا .

    چرا ؟ چون سیراب شدند و دنبال چیزی هستند که براشون آرامش میاره . دیگه تشنه نیستند . حالا دنبال چیزی هستند که همیشه سیرابشون کنه و مقطعی سیراب نشن.

    و این موضوع برای تک تک ما هم اتفاق میفته در مورد چیزهای کوچیک تر امتحان کردم. و جواب همین است.

    حالا چون مثل استاد نشدم نمیتونم در موردش نظر بدم چون هنوز اینقدر راحت نتونستم خانه و ویلا و ماشین و … بخرم . هنوز اینقدر راحت نتونستم سفر برم هر وقت دلم خواست هرجا دلم خواست. پس من نمیتونم از اینها گذر کنم.

    زمانی میتونم این جملات استاد را درک کنم که پر بشم سیراب بشم تا بگم منم دیگه خونه و ویلا و … برام مهم نیست و براحتی میتونم بگم چی دلم میخواد و همون را انتخاب کنم.

    یه مثال دیگه هم که برای خودم میزنم اینه یه رستورانی سلف سرویس هست و تمام غذاها و دسر و … داره و زمان هم نداره و به راحتی میتونی هر چقدر دلت خواست از اونها استفاده کنی . پس وقتی داری غذا را میکشی و انتخاب میکنی چون پر از غذا هست و انتخاب تو آزاده و وقت هم داری هر چی دلت خواست را انتخاب میکنی و چیزهایی که دوست داری را انتخاب میکنی و میخوری و وقتی سیر میشی دوباره که جلوی میز میری دیگه بهترین غذاها را هم میبینی دلت نمیخواد چون سیر شدی حالا اگه چشمت هنوز گرسنه باشه میگی بزار برم بشینم یه کمی دسر بخورم زمان که دارم هر وقت دلم خواست دوباره میرم انتخاب میکنم.

    هیچ وقت حرص نمیزنی چون اون میز هم مرتب داره پر میشه و نگران تموم شدنش نیستی .

    اگر به جهان اینجور نگاه کنیم که خدا همه نعمت ها را برای ما چیده روی میز و هیچ وقت تموم نمیشه و این باور فراوانی را در ذهنمون داشته باشیم .

    نکته مهم این قضیه : که ما ایرانی ها باهاش مشکل داریم چون از وقتی ما یادمون میاد در کشور ما گفته شده کمه داره تموم میشه . مثلا آب کمه برق کمه انرری کمه وای داره جنگ‌ میشه فلان چیز کمه وای داره رئیس جمهور عوض میشه فلان چیز گرون میشه و هزاران جمله محدودکننده نعمت در زندگی روزمره ما وجود داره که ما باید باورش را با باور فراوانی جابجا کنیم.

    این جهان مثل میز سلف سرویس پر از نعمته و هیچ وقت تموم نمیشه بلکه هر لحظه پر و پرتر میشه و تازه بهترش هم میاد مثلا یه دسر خوشمزه تر اضافه میشه یه میوه جدیدتر اضافه میشه . یه غذای جدیدتر اضافه میشه . پس این باور فراوانی به من کمک میکنه که آروم بگیرم و از اون لحظه ام استفاده کنم و از غذایی که میخورم لذت ببرم .

    حالا کی میتونم لذت ببرم وقتی چشم دلم سیر بشه و نگران نباشم و بدونم همه چیز هست و بهترش هست پس از لحظه حالم لذت ببرم و به سمت آینده قدم بردارم و خواسته جدیدم را برای خودم بسازم در آرامش کامل.

    حالا تمرین این موضوع هم با چیزهای کوچیک قابل اجرا است . شروع کنیم از چیزهایی که در حال حاضر داریم لذت ببریم. مثلا امروز من توانایی خرید چه چیزی را دارم اون چیز برای من مهمه؟ با مقدار پولم چه چیزهایی را راحت میتونم بخرم. اونا را برای خودم بنویسم و با مقدار پول موجودم برم چشم دلم را سیر کنم تا بتونم برم مرحله بعد .

    مثلا میتونم برای خودم لباس بخرم اونایی که دوست دارم را بخرم و استفاده کنم برای هر روزم لباس جدید داشته باشم اینقدر که سیراب بشم . وقتی سیراب بشم دیگه محاله دنبال تنوع لباس برم بلکه برام عادی میشه و دنبال لباس راحت میگردم دنبال چیزی میگردم که به من راحتی و آسایش بده در حین سادگی و شیکی . چون من همه لباس ها را تجربه کردم دیگه دنبال اون چیزی میگردم که حال دلم را خوب کنه. حتی با یک دست لباس حالم خوبه.

    این تمرین به من جواب داده انشاله که در مورد چیزهای بزرگتر هم میرسم و میتونم گذر کنم.

    استاد عزیزم ممنونم از فایل هاتون که هر کسی در هر زمانی با توجه به درک اون زمانش میفهمه.

    من قبلا یه چیزی درک کردم امروز یه جور درک دارم و خدا میدونه در آینده چه درک متفاوتی خواهم داشت.

    فایل های شما کاملا فرکانسی هستند و این را من امروز روز درک میکنم که فایل های متفاوت را در زمان های متفاوت گوش کرده ام و چیزهایی را شنیده ام که قبلا شنیده ام اما درک نکرده ام.

    من ممنونم از مریم جان که این روزشمار باعث میشه در زمان های متفاوت به فایل های متفاوت برگردیم و درک کنیم. واقعا سپاسگزارم بخاطر درک بالای شما برای این موضوع.

    سپاسگزارم

    خیلی خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    ولی الله رحیمی پور گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    سلام به استاد عزیزم و تنها الگوی درست وبا ایمانی از جنس خداوند

    وسلام به همه دوستان هم مدار و خانواده گرم و صمیمی عباسمنش عزیز

    استاد همه این مثال های که میزنی حقیقت محض هستن و چون آدما هر کاری میکنن به هر دری میزنن که به ثروت برسن و چون باورهای نادرست دارن و به ثروت نمیرسن در اخر میگن پول بدهست ادمهای ثروتمند دزد هستن و از راهای نادرست به این ثروت رسیدن و همه این برچسب هارو به ادمای ثروتمند میزنن ودر اخر که قبول کنن با یک ادم ثروتمند رابطه بگیرن میگن این ادم بدبختی هست این از خدا دورشده ایمان نداره خدا این همه پول ثروت بهش داده به کسی کمک نمیکنه کار خیر نمیکنه با این که همه کارهاش درسته اما ادمای فقیر این برچسب هارو بهش چسب میزنن

    بازم یه ادمهای هستن که به یک مقداری از ثروت میرسن اما پر نمیش و نمیتونن ازش گذرکنن و به فراوانی باور ندارن و یکجای متوقف میشن و چون به مقداری از ثروت رسیدن و باورهاشون تعقیر میکنن نسبت به ثروت و حسرت میخورن که نکنه خدا این ثروت از ما بگیره و کم کم این ثروت ازش دور و دور میشه و باز میشه یک ادم فقیر وبا این حسرت خوردن وباورهای نادرست بیماری وفقر سراغش میاد وهمه چیزش را از دست میده وباور میکنه که ثروت بداست و دیگه هیچ راهی براش نمیمونه ومیره سراغ مذهب و بقول ادمای فقیر به خدا میرسه و برای اخرتش توشع جمع میکنه و چون ادمای فقیر اینهارو میبینن باورهایشون نسبت به ثروت این میشه که ثروت پول خوب نیست وهرچه ادم ثروتمندتر بشه از خداوند و بهشت دور میشه اما این یک باور صدرصد اشتباه است ومن میدونم که ادم هرچه ثروتمند تر و پول دارتر بشه به خداوند نزدیکتر میشه و میتونه به جهان کمک کنه تا جای بهتری بشه برای زندگی کردن

    استاد همه این حرفا ومثال های که میزنی باید با طلا نوشت بخدا

    برای استاد و همه دوستان و همه مردم جهان ارزوی ثروتی بی پایان بی انتها و سلیمانی ازخداوند بزرگم خواستارم

    درپناه الله یکتاشاد سلامت ثروتمندوسعادتمند دردنیاو اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مهلا کیان گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    سلام دوستان

    داشتم فکر میکردم در مورد ثروت چه باورهای مخربی رو قبلا شنیدم که واقعا هیچ پایه و اساسی نداشته .

    خوب کلی خوشحال شدم چون انقدر خوب دارم رو خودم کارمیکنم که واقعا چیز زیادی از این باورها یادم نمیاد و برعکس زمانایی که دارم فیلم میبینم یا کسی صحبت میکنه با تمام وجودم باورهایی که ساختم بدون ذره ایی شک داشتن به درستیشون،توی ذهنم مرور میشه.

    یه چیزی که تو ذهنم مونده اونم به این خاطر که تو خیابون زیاد ازش دیدم اینه که چندسال قبل با دوستم در حال رانندگی تو خیابون بودیم که یه ماشین مدل بالا از کنارمون گذشت و راننده دستشو از پنجره داده بود بیرون یه جوری که پنجره زیر ساعدش قرارداشت دوست من سریع برگشت گفت ،ببین این دستشو داده بیرون که خودشو نشون بده و کلی احساس غرور داره که پشت این ماشین نشسته ،اونموقع باورهای من قدرت الان رو نداشت ولی زیادم تحت تاثیر قرار نگرفتم ،و جالبه بدونید از اونروز این شد برای من یه چیزی که تو خیابون دقت کنم ببینم این واقعا صحت داره؟!

    بعد دیدم بابا اونیکه پشت یه ماشین پایین‌ترم سواره دستشو میده بیرون فقط به چشم نمیاد چون ماشینش به چشم نمیاد،و آدمها از باورهای خودشون همه چیز رو آنالیز میکنن.

    وجالبه بدونید اتفاقا از اونروز چون توجهم به ماشینهای خوب زیادتر شد متوجه شدم ماشینهای سطح بالا خیلی آرومتر و شیکتررانندگی میکنن،به عابر پیاده میرسن فک نمیکنن که عابرپیاده امتیاز داره واقعا میستن تا عابر رد بشه،بیشترشون آدمهایی هستن که به ورزش و بدنشون و بوی خوب و تمیزی ماشینشون اهمیت میدن…

    در مورد اینکه چه چیزهایی رو بهش رسیدم و ازش گذرکردم،من هم به نوع خودم این اتفاق برام رخ داده،سال 96 درآمدمن افزایش چشمگیری پیدا کرد و من چون مستقل بودم و هزینه هامو خودمم میدادم تاقبل از اون جرات خرید کردن برند یا کالای گرونی رو نداشتم ولی به محض افزایش درآمدم شروع کردم برای خرید کردن و پولای زیاد خرج کردن و بعد از حدود یکی دوسال ترجیح دادم تقریبا نصف وسایل خونمو ببخشم و خیلی ساده و مختصر زندگی کنم این درحالی بود که تا. قبل از اون عاشق خرید وسایل تزئینی فلزی برا خونه بودم و همیشه کلی لباس میخریدم که واقعا نه کیفیت زیادی داشت نه زیبایی ،الان که سال 1403 هست فقط و فقط وسائل ضروری رو تو خونه دارم و خرید خاصی نمیکنم وجالبه بدونید امروز خونه من از هروقت دیگه ای زیباتره و من چون ورزش مستمر دارم و چون بدن زیبایی پیدا کردم حالا همون چنددست لباس مختصر هم بسیار به تنم زیبا هستن و حتی من واقعا دلم نمیخواد لباسای زیادی داشته باشم یا وسیله جدیدی برا خونه بخرم،برعکس این هزینه رو دارم تو کارم انجام میدم برا گرفتن محصولات با کیفیت تر و گرفتن آموزش.

    یه باوری که خودم عاشقشم و وقتی به زبون میارم پر از احساس شعور و شعف میشم باور به این باوره که ثروتمند بودن باشکوه ،این باور باوریه که وقتی تکرارش میکنم تمام سلول به سلول من تاییدش میکنه که براش هیچ مقاومتی که نداره هیچ با تمام وجود قبولش داره،واقعا چه چیزی با شکوهتر از داشتن ثروت ،ثروت داشته باشی سلامتی،عزت داری،احترام داری،سربلندی،خوشحالی ،آرامش و آسایش داری،زیبایی پر قدرتی،اعتمادبه نفس داری،به خدانزدیکی چون وقت داری که باهاش راز و نیاز کنی،سرت فقط جلو خودش خم میشه،بخشنده تری،مهربانتری،راستگوتری،روابط زیباتری داری،حامی تری،جذابتری،کلامت دلنشینتره،بیزینس قوی‌تری داری،شوکت داری،جلال داری، بزرگی ، و و و و… واقعا ثروتمند بودن باشکوه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      نوید گفته:
      مدت عضویت: 3215 روز

      مهلا ی عزیز سلام

      هر جا هستی شاد باشی

      چقدر کامنتت ذهنم رو متوجه ساده زیستی افراد ثروتمند کرد

      منم ی دوستی دارم که شرایط مالی خوبی داره

      هر روز هم با هم هستیم

      وقتی کامنتت و خوندم رفتم تو بحر رفتارای اون دوستم و دیدم چقدر ساده زندگی می‌کنه

      دو تا ویلا داره

      دو تا ماشین خوب داره

      چند تا آپارتمان داره

      حتی خارج از کشور هم خونه داره

      ولی در طول روز خیلی کم خرج می‌کنه

      اوایل من با خودم می‌گفتم خسیس‌ه

      ولی بعدها به این دیدگاه رسیدم که نه، خسیس نیست، ساده زندگی میکنه

      چون هر بار که مسافرت می‌ره ختمن برای من کادو میگیره، آخرین بار ی ادکلن گرون قیمت خرید

      بلوز، شلوار، تیشرت و …

      خلاصه دست خالی ندیدم بیاد

      ولی در خرج کردن خیلی دقت داره

      الکی خرج نمی‌کنه

      چیزی که من خلافش رو انجام می‌دم

      همش خرجای الکی و بی مورد

      الان که دیدگاهت و خوندم متوجه شدم ثروتمندا خسیس نیستن، اون می‌دونن کجا خرج کنن و برای پول احترام قائل هستن، پول و الکی هدر نمی‌دن

      باید منم این خصلت و در خودم ایجاد کنم که به پول با احترام رفتار کنم،

      مگه زباله است که برای هر موردی خرجش کنم!!!

      ممنونم از کامنتت

      در پناه الله شاد و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام خدمت رب العالمین

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم

    استاد جان خیلی خوشحالم که امروز بعد از مدتها کامنت مینویسم

    من یکی از دلایل ننوشتن کامنتم این هست که حرکت کرده ام برای خواسته هایم و دوره ای را آموزش دیدم برای شروع کار و این دوهفته امتحان دارم و دارم درس می‌خوانم تا امتحانم را تمام کنم

    استاد این فایل مثل خیلی از فایلهایتان عالی بود خیلی استفاده کردم

    اول از همه بگم که چقدر از تصویر پشت صحنه شما در تمام طول ضبط فایل لذت بردم خیلی رویایی و زیبا بود

    از حدودا ۶ صبح که هوا تاریک بود شروع شد و آسمان کم کم روشن شد

    استاد اول فایل از بس سکوت بود من خیلی با دقت توجه میکردم و پیش خودم گفتم حتما استاد جلوی یک تصویر ایستاده و فایل ضبط میکنه چون صداتون هم خیلی رسا و بدون هیچ صدایی در محیط بود و به مرور متوجه شدم که بله در هوای باز و فضایی بیرن خانه و طبیعت هستید .

    خدایا شکرت چقدر از تصاویر پشت صحنه شما لذت بردم واقعا شگفت انگیز بود

    یعنی هر چقدر آسمان روشن‌تر میشد کم کم پرنده ها آمدند در آسمان و مردم

    آمدند در تصویر

    خدایا شکرت

    استاد وقتی شما تاکید کردیدن که برای گذر از ثروت باید از آن عبور کنیم من فایل را متوقف کردم و رفتم در دفترچه یاد داشتم در گوشیم همین جمله و باور را که قبلا هم از شما شنیده بودم دوبار نوشتم و شکر گذاری کردم میخواهم خیلی روی این باور کار کنم

    استاد جان واقعا همین طور هست و من ایمان دارم

    استاد مطلب دیگه اینکه من خواسته ای که در روابط میخواهم داشته باشم

    را وقتی روی باورهایم کار کردم و همچنین ترمزهایم را برداشتم درست هفته گذشته داشتم به اون کم کم می‌رسیدم به اندازه باورم

    ولی دوباره دلم سوخت و اسیر باورهای محدود کننده شدم

    و واقعا دیدم که این افکار چقدر قدرتمند هستند ولی اشکال نداره من خوشحالم به خاطر تجربه ام و مطمئن هستم دیگه تکرار نمیشه و این لازم بود برای من .

    استاد به قدری قوی شدم که گاهی یه کوچولو تا می یام از خط خارج بشم ذهنم و تمام وجودم آلارم میده و دقیقا متوجه میشم که اینجا جای من نیست و باید برم سر مدار اصلی خودم .

    و دوباره میشم همون فرزانه ای که باید باشم همون فرزانه ای که داره هر روز مدارشو تغییر میده خدایا بینهایت سپاسگزارم .

    استاد عزیزم و مریم جان براتون آرزوی سلامتی و بهترینها را دارم

    برای همه دعا میکنم

    در پناه الله یکتا باشید

    شاد و سلامت و ثروتمند و موفق باشید به تمام خواسته هاتون برسید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    خدایا همه ی ما را به صراط مستقیم هدایت کن

    🤲🤲🤲❤️❤️❤️💦💦💦💦💦🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🇱🇷🇱🇷🇱🇷🇱🇷🇱🇷✨️✨️✨️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیز

    امروز ،نشانه ام این فایل زیبا بود

    راستش،من اتفاقا خیلی راحت و دقیقا از علایقم دارم پول میسازم اما محدود

    متوجه شدم ثروت خیلی زیاد و بی نیاز شدن از نظر مالی،ته ذهنه من،نیاز به سختی و زحمت زیاد داره

    ومتوجه شدم این ترمز بزرگو دارم

    در واقع قبلا هم‌متوجه شده بودم اما نمیخواستم قبول کنم این ایرادمو توی باورام

    ولی الان ی مرحله بالاتر اومدم،و قبول و اعتراف کردم

    چون متوجه نتایج این کامنت نوشتنام شدم

    در واقع فکر میکنم این باور،بخاطر محیط اطرافمو خانوادم بوده

    از وقتی من یادم میاد پدرم برادرام خواهرام،همه خداروشکر از نظر مالی خوبن ولی همیشه زحمت زیاد و از صب تا شب سرکار،ازادی زمانی اصلا نبوده و یادم نمیاد هیچوقت ما شبای عید ،یا حتی نهاره ساده دور هم خیلی بوده باشیم

    یا حتی مسافرتی هم بوده،درسته رفاه مالی بوده ولی با نگرانی ک الان محل کارمون چه خبره و مشکلی پیش نیادو این جیزها

    درواقع من باید دنبال الگوهایی باشم ک البته خود شما برای من بهترین الگو هستین و بارها برای خودم مثال زدم ک ندا اگه تایم زیاد برای ثروتمند شدن لازمه یا سختی کشیدن،الان معدنیا یا کارگرای شهرداری باید ثروتمندترینا بودن

    و وقتشه که ثروت یک رو تمرکزی شروع کنم

    چون در شرف باشگاه زدن هستم باید با باورای خوب بیزنسمو شروع کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمد رضا اسدی گفته:
      مدت عضویت: 1385 روز

      سلام به شما خانم طلایی عزیز سپاسگذارم ازتون بابت اینکه ابن ترمز رو برامون نوشتید مثالی هم که در جوابش زدید عالی بود اما ما باید مثال هایی رو.در جهت باور درست حتما ببینیم از نزدیک و اون یکی رو.به جای ترمز باور کنیم …..درسته که.اگر به زمان و کار زیاد بود الان کارگر های معدن یا نونوا ها ثروتمندترین افراد بودن و یا اینکه اگر به کار زیاد و.سختی کشیدن بود الان الاغ سلطان جنگل بود نه شیر ما داریم میبینم که مثلا خواننده ها با ساخت یه تِرَک موزیک چه ثروتی ایجاد میکنن یا یکبار پلی بک کردن اون اهنگ میلیارد تومن پول دریافت میکنن که نوش جونشون چرا ؟ چونکه ارزشی ایجاد کردن که میلیون ها نفر استفاده میکنن و لذت میبرن از اون ارزش و خدمتی که اون شخص خواننده ایجاد کرده این یک مثال ساده بود اما با باید از نزدیک.ببینیم و از نزدیک احساسش کنیم لمسش کنیم تا تبدیل به باور بشه اینکه در زمان کم با ازادی مکانی و زمانی میشه ثروت ساخت یا یک مثال دیگه همین پیج های اینستاگرام که فقط هزینه ای که برای یک تبلیغ میگیرن پول یک ماه زحمت و سخت کار کردن یه کارگر هستش اینو حتما میدونید که.کسانی هستن که بیشتر هم پول میگیرن و هم کسانی هستن که حاضرن با کمال میل تبلیغ بگیرن و هزینه کنن و اصلا هفته ها توی نوبت هستن برای گرفتن همین تبلیغ برای یکبار با هزینه حقوق یک کارگر …..و خیلی مثال های دیگه ….موضوع اینه که ما اینقدر باید این ورودی ها رو برای خودمون تکرار کنیم تا باورشون کنیم ….در اخر هم خوشحالم براتون که باشگاه تون رو افتتاح کردید و کسب و کار شخصی خودتون رو استارت زدید این یک موفقیت بزرگه تبریک میگم بهتون براتون ارزوی ثروت بغیرالحساب دارم همینطور ارامش و.رضایت درونی از شغل تون دوره های روانشناسی ثروت 1 و 2 و 3 مخصوص خودتونه و خیلی میتونه کمک تون کنه در پناه الله یکتا شاد و موفق و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1474 روز

        با سلام خدمت شما

        از شما سپاسگذارم بابت نوشتن الگوهایی ک‌خیلی راحت پول میسازن

        و کمک کردین تا برای من بدیهی تر بشه با مثال های بیشتر

        ممنونم دوست عزیز

        و اینکه مثالهارو از نزدیک ببینیم

        بله دقیقا فرمایش شما درسته

        ممنون که دقیق اشاره کردین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    احسان شاملو گفته:
    مدت عضویت: 1340 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    من از تهرانم ، 34 ساله و شغلم مشاور املاک .

    مدت زیادی بود دوره های آموزشی استاد رو زیر نظر داشتم و فایل های رایگان شون رو بارها و بارها گوش می‌دادم.

    تا اینکه دوره ارزش تضاد رو خریدم و اولین خیر و برکتی که برای من داشت این بود که منو دوباره با خدا آشتی داد و جنبه معنوی زندگی ام را تا حد زیادی تحت الشعاع قرار داد و منو به آرامش نابی رسوند.

    دیدم رو نسبت به خدا و کتاب آسمانی اش کاملأ تغییر داد.

    البته فایل های دوره رو طی 12 ساعت روز هندزفری تو گوشم بود و به شدت‌ مراقب افکار و ورودی هام بودم.

    بعد از یک ماه دوره کشف قوانین زندگی رو تهیه کردم.

    الان 15 روز از دوره میگذره ، تمریناتی که استاد فرمودن رو مو به مو انجام میدم، 2 روزه رسیدم به قسمت دوم ، واقعا شرایط مالی و دیدم نسبت به زندگیم ، راحت تر شدن رسیدن به خواسته هام و اخلاق و رفتار و باورهام تا حد زیادی تغییر کرده، واقعا باورش هم برام سخت بود ، چه برسه به اینکه به چشم ببینم.

    خدارو هزاران بار شاکرم که منو در مسیری قرار داد تا با استاد آشنا بشم و شرایطی فراهم کرد تا بتونم از دوره هاشون استفاده کنم و یه زندگی جدید و راحت رو با آرامشی باور نکردنی شروع کنم.

    دوستان توجه کنید من واقعا روزی 12 ساعت با هندزفری دوره رو گوش کردم،خیلی مراقب انرژی و ورودی هام هستم،با کسی بحث و صحبت اضافه ای نکردم که انرژی ازم بگیره.

    ولی واقعا برام عجیب بود که نتایج مثبت و از نظر من بزرگ ، به این سرعت تو زندگیم تجلی پیدا کرد.

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2702 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم(اعظم شایسته سابق هستم😜من اسم واقعی خودمو توی پروفایلم گذاشتم چون متوجه شدم یه جورایی ترس از حرف مردم توی وجودمه که اسم مستعار برای خودم انتخاب کرده بودم) 🌹آخه چقدر همه چی خوبه، چقدر همه چیز هماهنگه با من، چقدر قشنگ دارم هدایت میشم، دقیییقاً در لحظه ای که نیاز هست چیزی رو بشنوم بهم گفته میشه، خدایا شکررررررررت 😍سپاسگذارتونم استاد چه برای امروز که این فایل رو برامون فرستادید چه برای پریروز که توی خواب بهم گفتید برم فایل ۱۴ و ۱۵ و۱۶ مصاحبه با استاد رو گوش کنم، ای جان دلم😘😘😘😘حدود۲ ماهی هست که به طور خیلی جدی دارم روی خواسته ای که در مورد روابط هست کار میکنم با گوش دادن به فایل های عزت نفس و درست کردن باورهای مربوط به خواسته م و تجسم وتمرکز بر زیبایی ها و… و توی همین پروسه متوجه شدم ذهنمم در مورد داشتن ثروت مقاومت داره (چون با رسیدن به این خواسته به نعمت عزیز ثروت هم میرسم ان شاء الله ) من توی شهرستان استهبان که یکی از شهرستان های استان فارس هست به دنیا اومدم ولی بعد از ازدواجم با اینکه اصلا دوست نداشتم اومدم شیراز(و حالا میفهمم که الخیر فی ما وقع بود که برام رخ داده بود) القصه، که استهبان هم دست کمی از شهر قم نداره و مردمش بسیییار مذهبی هستند و بسیییار اهل روضه و گریه و… و دقیقا ذهنیت غلط من هم در مورد ثروت از همون جا نشات گرفته که همیشه فکر میکردم اگر وضعیت مالیم خوب باشه از خدا دور میشم و آدم بدی میشم و ثروتمندا از راه حرام ثروتشونو به دست آوردن و نتیجه این شده که الان که ۳۹ سالمه به غیر از یه 🚲هیچ چیز دیگه ای از نظر مالی نداشته باشم …. و این باور رو هم به باورهام اضافه کردم که هر چقدر ثروتمند تر بشم آدم بهتری میشم 😍چرا؟؟؟ چون به خاطر پول به گناه نمی افتم (بعد از خارج شدن از این رابطه) چون کسی از سر ترحم و دلسوزی نمیخواد بهم پول بده، چون به سختی و زحمت نمی افتم، چون مجبور نمیشم برگردم برم خونه بابام و توی اون شهر مذهبی زندگی کنم که مجبور باشم طوری که اونا میگن عبادت کنم و پوششم طوری که اونا می پسندند باشه، چون برای رفع نیازهام، نیاز به غذا و لباس و… به گدایی نمی افتم، چون چشمم به دارایی پدر و مادرم نیست و منتظر مرگ عزیزترین کسانم نیستم که بهم ارث برسه و وضم خوب بشه، چون کسی که فقیر هست نه پیش مردم آبرو داره نه پیش خدا، چون هیچ کار خیری نمیتونم برای کسی انجام بدم تازه باید یکی بیاد به خودم کمک کنه و چون اگر ثروتمند نباشم اصلا توی صراط مستقیم نیستم…. استاد جان این باور و باورهای دیگه رو دارم هر روز برای خودم تکرار میکنم و مینویسم و (و باید تکرار ها بکنم😜… حالا در مورد خواسته م که در مورد روابط (جدایی) هست و اینکه اینقدر در موردش نوشتم که چرا میخوام این تصمیم رو بگیرم و واقعا به یقین رسیدم که اگر این تصمیم رو عملی نکنم و بهاشو نپردازم، لحظه ای که هدایت خدا برام اومد آسیب های بزرگی میخورم… ولی باز نمیفهمیدم که اون فکری که ته دلم هست که با وجود این حد از اطمینان منو میترسونه چیه، تا اینکه امروز با اومدن این فایل و صحبت های شما برام واضح شد که نجواهای شیطونه که میگه اگر به خواسته ت رسیدی و نخواستیش چی؟ و باز شروع به صحبت با خودم کردم(البته که باید صحبتها بکنم) و حتی بلند خندیدم، گفتم جناب شیطون این مهمترین و درستترین تصمیم زندگی منه، واقعا به خاطر چه چیزی من باید پیشیمون بشم؟ (هر چند که اینقدر با همسرم به صلح رسیدم و بارها و بارها توی همین روزا اینقدر ذوقش کردم شبیه یه بچه که می بینی یه خوشمزه بازیهایی میکنه و میری محکم میگیریش توی بغلت و از ته دلت ذوقش میکنی و می بوسیش، با همسرم همین رفتارها رو دارم و همواره سپاسگذارش هستم که واقعا هر کسی ببینه هرگز باور نمیکنه من این تصمیم رو دارم ولی این خواسته حتما باید انجام بگیره چون خیلی چیزهای بزرگ دیگه رو از دست میدم و… گیرم که بخوام برگردم ذهن عزیزم که این امکان وجود داره و آرزوی قلبی همسرم هست اما حالا از صمیم قلبم میخوام که به این خواسته برسم از خودم میپرسم به خاطر چه چیزی ممکنه بعدا این خواسته رو نخوام و یا از تصمیمم پشیمون بشم؟ به خاطر آزادیی که منتظرمه؟ آزادی توی خرید؟ توی تصمیم هایی که میتونم بگیرم؟ آزادی در مورد انتخاب محل زندگیم؟ آزادی در مورد خرید هر چیزی از لباس گرفته تا مواد غذایی تا مسافرت هایی که دلم لک زده براش؟ و اینکه نخوام منتظر اجازه و تایید کسی باشم ، به خاطر چه چیزی ممکنه این خواسته رو نخوام؟ به خاطر آغوش های عاشقانه یا بوسه ها یا رابطه جنسی درستی که وجودم بهش نیاز داره؟ هر چند که پاکدامنی پیشه میکنم و از هر مردی که بخواد بهم نزدیک بشه دوری میکنم، تا خداوند در لحظه درستش هدایتم کنه، به خارج شدن از این رابطه و وارد شدن به رابطه ای پاک و بهشتی، به خاطر ثروتی که خدا به عنوان مهریه برای من به عنوان یه زن خانه دار تعیین کرده و خودش بارها این هدایت رو برام فرستاده که این رو باید داشته باشم تا بعد به سختی نیفتم؟ به خاطر اینکه میتونم با آزادی و بدون مخالفت و با ذهنی آرام برم دنبال علایقم و شادتر و سپاسگذار تر بشم،من دووووست دارم به این خواسته برسم اون قدر که وقتی به این خواسته فکر میکنم قلبم پر از حس خوب میشه و میخوام پرواز کنم از خوشحالی و بارها از تجسمش اشک شوق ریختم…. وقتی به خواسته م رسیدم اگر دیدم اینها چیزهایی نبود که میخواستم برمیگردم و خدا راه رو باز گذاشته، اما من فعلا میخوام به آسمان فکر کنم به آزادی به عشق به نعمت هایی که منتظرمه و میدونم این فقط نجوای شیطونه. سپاسگذارتونم استاد و مریم جونی و آقای مدیر فنی با این سایت مشتیی که برامون درست کردی و خانوم فرهادی دوست داشتنی😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    سپیده فهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1616 روز

    سلام به همه🌿

    استاد خیلی وقته فایل جدید نمیزاشتین دلم واستون تنگ شده بود💓

    چقداین فایل دوس داشتنی بودچقدررررازترسام کم کرد.

    من هنوز به ثروتی که میخوام نرسیدم من بااینکه تو خانواده مذهبی بزرگ شدم اما این باورو ندارم که اگه به ثروت برسم از خدا دور میشم بلکه بیشتر همیشه میدونستم اگه ثروت داشته باشم بیشتر میتونم خوشحالی بخرم برااطرافیانم.

    اما خوب این دیدگاه ارزشمندوکه اگه چیزی بخرم مستقیم وغیر مستقیم به جهان کمک میکنمو از شما یاد گرفتم وخیلیییییییی این حرف به قلبم نشست وباخودم گفتم این حرف چقدددددرررررر درستهههههه ولی خوب باورای مخرب دیگه ای درمورد ثروت دارم که ترمزای قوی برای نرسیدن به ثروتن اینکه توایران تورمه وپول درآوردن سخت شده.اینکه هرروز به خاطر گرونی یکی کسب وکارشو جمع میکنه.اونایی که کسب وکاردارنم از کارشون مینالنو وناراحتن اینا رو من خیلی تاثیر بدی میزاره ولی دارم رو خودم کارمیکنم وازخدام کمک میخوام که بادیدن چیزای مثبت اونارو خنثی کنه مثلا همین دیروز رفتیم یه کافه که چیپس پنیراش خیلیییییی خشمزه بودولی گفت دارم جمع میکنم همه چی گرون شده صرف نمیکنه.

    بعد خدا هدایتم کرد یه کافه دیگه که اونقددددشلوغ بود جا واسه سوزن انداختن نبود اونجا بلند بلند باخودم حرف زدم گفتم اینهااااا ببین اگه گرونیه پس این جماعت اینجا چی میگننننن همه چیز باورههههه همسرمم با چشای گرد شده منو نگاه میکرد😅

    باوردیگه ای که فکر میکنم خیلییی مانع رسیدنم به ثروت باشه اینه که خوب من اگه خونه بزرگ داشته باشم تمیز کردن وجمع وجور کردن ومنظم کردنشون کارسختیه منم که بی نهاااایت آدم منظمیم نمیتونم همرو تمیز ومرتب کنم که برا مقابله بااین باور به خانم شایسته عزیز فکر میکنم که اگه اون تونسته زمین وخونه های به اون بزرگی رو سازماندهی کنه منم میتونم.

    باوربعدی که خیلیییییی پاشنه آشیلمه باوراینه که من دخترم وبه تنهایی نمیتونم اونم که خدا داره روش کار میکنه وبانشون دادن الگوهای خانم موفق داره این باوره تو ذهنم کمرنگ وکمرنگ تر میکنه.

    میدونم که خیلی باورای چرت دیگه ایم دارم ولی خب اساسی میخوام روشون کارکنم.

    فعلا خدا بانشونه هاش بهم گفته بسته عشق ومودتو بگیرم براهمین آروم آروم پیش میرم عجله نمیکنم.

    ولی خدا باهام باکلماتش حرف زده گفته خیالت راحت باشه تو قراره خیلیییی ثروتمند بشی براهمین بیشتر وقتا خیالم راحته گاهیم ناامید میشم اما درباره ثروت کمتر بیشتر رابطه اذییتم میکنه براهمین خدا اولویتو برام بسته عشق ومودت گذاشته.

    ولی کلیت حرفم اینه که خدا خودش هرلحظه هدایت میکنه ومیگه مشکل کار کجاست بنابراین سعی میکنم بسپارم به خودش وآرامشمو حفظ کنم وبزارم کارشو بکنه مشکل اینجاس که گاهی ذهنم اونقدررر پرحرفی میکنه که حواسمو از هدایت خدا پرت میکنه وآرامشمو میگیره که تواون لحظات بافایلا وبخصوص سریال سفر به درو آمریکا حواسمو پرت میکنم از چرت وپرتاش ویکم آروم میشم.

    به امید روزی که بیام واز رابطه فوق العاده وثروت وآرامشی که بهش رسیدم حرف بزنم.

    دوستون دارم❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    ناصر خالدي گفته:
    مدت عضویت: 2883 روز

    سلام و درود

    استاد از این که راه درست رو طی می کنید و آن را در درون و بیرون هم عملی و هم ایمانی به کار می بندید و نشانه و الگوی خوبی هستید بی نهایت از شما سپاسگذارم . از شما و خانم شایسته که باعث راه اندازی مکتب کمال و جریان عشق خرد الهی هستید سپاسگذارم ، از تمام بچه هایی که در این خانواده حضور دارند و هر کدام نشانه یک انسان متعهد و با شهامتی هستند ممنونم ، از پیمودن این راه درست ، که قطعا تنها راه و روش صحیح زندگی از خدوند بابت هدایتش سپاسگذارم ، بابت تک تک لحظات مفید و سازنده ای که در این سآیت واقعی ترین لحظات حال و حاضر زندگی ما بودنند و باعث خودشناسی و خودسازی شدند بسیار مسرور و قدردانم ، از این فضای خرد الهی حاکم بر این سآیت که درباره حکمت و قوانین الهی و شناخت عملکرد این قوانین بسیار شاد و از درون احساس آرامش و رضایت می کنم ، قوانین کیهانی و الهی که در هیچ دانشگاه و مدرسه ای و هیچ کتابی وجود ندارند ، قوانینی صد در صد شهودی که باعث فعالیت و فوران از نیمکره سمت راست مغز ماشده و از فضای ورای قلب ( فواد ) ریشه گرفتند . فضایی که خدا از راه آن با مادر حضرت موسی ارتباط قوی برقرار کرد و باعث اطمینان در قلبش شد تا فرزندش را در رود نیل راها کنه و به خدا ایمانش قوی تر و در سلامی کامل فرزندش رو در آغوش پر مهر خدا بسپاره ، فضای فواد که جریان عقل و خرد و آگاهی ویژه ماست و همان فضا باعث اطمینان و آرامش قلب حضرت ابراهیم شد . خدا رو شکرگذارم از این که ۲۴/۱۰/۱۳۹۸ من رو هدایت کرد به قرآن و به من گفت اگر موفقیت را در تمام جنبه های زندگیت می خواهی برو و قرآن بخوان و از آن روز صبح که نقطه ماگزیمم عطف زندگی من بود همه چیز شروع به تغییر کرد و هر روزم را با جستجو در قرآن برای بادگیری راه و روش درست زندگی سپری کردم و حالا بعد از ۳ سال درکی پیدا کردم از قوانین کیهانی که صد در صد خاص و منحصر به فرد هستند و از این بابت خدا را بی نهایت شاکرم …….بسیار ممنون ، سپاسگذار ، قدر دان و شکر گذار خدا برای این لحظه و امروز که تنها زندگی جاری واقعی خوشحال و سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    سلام بر عزیزان

    بیماریها هیچ ارتباطی به ثروتمند بودن ندارن اینو با توجه به تجاربم میگم اتفاقا هرچی فقیر تر باشی بیمارتر هم هستی مثلا نمونه بارزش خواهر خودم که در اثر بیماری سرطان فوت شد اما ما که پولدار نبودیم تازه خیلی هم مشکل مالی داشتیم و داریم، یا مادربزرگم که با همین بیماری فوت شد ایشون هم نه تنها پولدار نبودن بلکه میشه گفت فقیر هم بودن. یا یکی از اقوام دور مادرم که با همین بیماری فوت شد و پولدار نبودن. همون موقعی که خواهرم بیمار بود من توی بیمارستان همراهش بودم و اونجا پر بو از بیمارهایی که اوضاع مالی افتضاحی داشتن

    درمورد تجربه م در مرکز خیریه بگم که از نزدیک شاهدش بودم: توی اون مرکز خیریه ماهی یک بار یه پزشکی میومد و افراد تحت پوشش خیریه رو رایگان ویزیت میکرد خودم از نزدیک شاهد بودم که افرادی که شدیدا فقیر بودن چقدر بیماری های عجیب و غریب داشتن و تقریبا همیشه سرماخورده و سردرد داشتن . یه بخشی هم مربوط به مشاوره و روانشناسی بود که من همونجا متوجه شدم همه شون افسردگی شدید دارن و چقدر روابطشون با همسراشون مشکل داشت یعنی این افراد فقیری که من توی اون مدت تا حدودی با زندگی هاشون آشنا شدم فقط مشکل مالی نداشتن بلکه همه جای زندگیشون میلنگید .

    یه باور درست هم درمورد ثروتمندا پیدا کردم اینکه هربار میخوام از خیابابون رد شم ماشینای مدل بالا که اکثرا هم شاسی بلند هستن وایمیستن تا من رد شم واقعا از این حرکت کیف میکنم که این رفتار ، باشخصیت بودن پولدارارو بهم ثابت میکنه ، برعکسشم شده که ماشینای داغون و غراضه مخصوصا سرعتشونو زیاد میکنن که مثلا راه ندن من رد شم حتی چند بار نزدیک بوده که با ماشینای داغونشون بزنن بهم .

    استاد جان به خدا شما درست میگید هیچ چیز خوبی در فقر وجود نداره وقتی فقیری به بدترین چیزها فکر میکنی و اینطوری بدترین چیزارو جذب میکنی پس پیش به سوی ثروت بی انتهای اللهی 😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: