نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند زیبایی ها و خداوند هدایت گر. سلام استاد عزیزم و مریم خانوم دوست داشتنی. من وقتی حدود 18 ساله م بود کتابی خونده بودم که توش نوشته بود وقتی مسئله ای ذهنتون رو درگیر میکنه زیاد بهش نچسبید و مغزتان رو داغون نکنید، بهش زمان بدید، من هم این باور رو ایجاد کرده بودم که توی خواب بهم جوابش گفته میشه، با آرامش میخوابیدم و فردا صبح جوابش در دستم بود یا شروع می کردم به نوشتن و یا عمل می کردم بهش.

الان می فهمم که هدایت الله بوده، اما طی سالها درگیر زندگی شدم و فراموش کردم که از خدا بخوام و تو خواب جوابم رو بده. اما فهمیدم چون زیر ساختش رو داشتم و برای اینکه خدا بهم یادآوری کنه هدایت یعنی چی من رو به سایت شما هدایت کرده که طی این 4 سال به این وضوح نفهمیده بودم یعنی چی. تا این فایل زیبا رو استاد روی سایت قرار داد.

من دیروز بعد از مدت ها روی دکمه نشانه کلیک کردم، و اونجا باورهایی بهم داده شد که هدایت رو بهتر درک کردم و بعد از اون توی تلگرام پیام اومد فایل جدید استاد با نام نشانه ام را به من نشان بده بر روی سایت قرار گرفت.

گفتم خدای من نشانه پشت نشانه، هدایت پشت هدایت، چقدر ساز و کار این جهان زیباست. وقتی باهاش هم فرکانس میشی، تو رو به راه هایی هدایت میکنه که شاید سالها به دنبالش می گشتی پیداش نمی کردی.

استاد جان قبلا از هدایت حرف زده بودی اما انگار من کر بودم، من کور بودم وقتی دیروز نشانه ام رو بهم نشان دادی چشمم باز شد، به خودم تعهد دادم بهتر ببینم و بهتر بشنوم، و همین تعهد من رو به سمت فایل دیشب شما هدایت کرد، و هدایت رو کامل لمس کردم.

اونجا بود که نشستم و فکر کردم، دیدم خدای من چقدر تا بحال تو منو هدایت کردی و من نمی فهمیدم اینها از جانب توست، و اصلا نمی فهمیدم هدایته.

مثال شما در مورد مرکز خرید منو یاد یه هدایای افتاد که می خوام براتون تعریف کنم:

حدود یه ماه پیش همسرم نون تافتون هوس کرده بود و من از سرکار که برمی گشتم رفتم نانوایی محلمون دیدم بسته ست، پیش خودم گفتم حالا چیکار کنم من که نانوایی دیگه ای رو نمی شناسم. یه دفعه یه حسی گفت برنامه مسیریابت رو روشن کن و بزن نانوایی تافتون، باورتون نمیشه نانوایی تافتون هم داشت،

چند تا نانوایی بهم معرفی کرد، و من چند تاشون رو رفتم بسته بود و بالاخره من رو به بهترین نانوایی با قیمت مناسب تر هدایت کرد و من با نون تازه رفتم خونه. من نه ذهنم رو درگیر کردم و نه زجری کشیدم، به راحتی و با اعتماد به مسیریاب و خدای درونم به خواسته و رسیدم.

خدا مثل مسیریاب می مونه، هر وقت خواسته ای داریم فقط کافیه دکمه سرچ رو بزنیم و هر چی می خوایم توش بنویسیم، و بهمون نشون میده از چه مسیری بریم، بدون اینکه خیابون ها رو بلد باشیم.

الان می فهمم اعتماد به الله یعنی چی، و حساب باز نکردن روی منطق یعنی چی، تو مثال نانوایی اگه به منطق رجوع می کردم، می گفتم خوب نانوایی بسته ست، منم که جای دیگه ای بلد نیستم پس میرم خونه، اما اعتماد به ندای درونی منو با نون به خونه برد، خدای من چقدر نتیجه فرق میکنه.

خدایا شکرت که این آپشن رو برای ما گذاشتی، و چقدر جهان تو آپشن داره، فقط کافیه روش کلیک کنیم.

استاد گفتی اشتباه پشت اشتباه رخ میده، من یه مثال واضح دارم. توی روانشناسی بازار سرمایه میگه وقتی یه اشتباهی رخ میده و تو تحلیلت اشتباه میشه و ضرر میکنی، و اگر ضرر و اشتباه چند بار تکرار شد برای یکی دو روز دیگه معامله ای انجام نده، بذار ذهنت ریکاور بشه و آماده بشه برای معاملات موفق.

و اینکه اگر به همین سیر ادامه بدی و بخوای به اشتباهات دامن بزنی سرمایه ت رو شاید به کلی از دست بدی.

استاد ممنونم از اینکه تا بحال بهم لایک ندادی، الان چرایی اون رو فهمیدم، و فهمیدم کامنت گذاشتن من بیشتر برای لایک بوده نه انتشار آگاهی و اینکه باید بیشتر رشد می کردم و بیشتر یاد می گرفتم.

یاد گرفتم که با خلوص هر آنچه به من گفته میشه رو بنویسم، و هدفم از کامنت گذاشتن انتشار آگاهی باشه تا به رشد خودم و این جهان کمک کنم.

یاد گرفتم هر کسی از هدایت الله پیروی کنه نه غمی داره و نه ترسی.

یاد گرفتم هدایت جریانی است که در هر لحظه جاری است، فقط کافیه چشم دلم روباز کنم و بهتر ببینم و بهتر بشنوم،

یاد گرفتم شاگرد بهتری برای استاد خوبی چون شما باشم، و بدون قضاوت و مقاومت بپذیرم هر آنچه به شما گفته میشه، و اعتماد کنم به خودم و خدای خودم،

و اینکه زندگی آسونتری داشته باشم چون پیروی از هدایت سهل ترین و ساده ترین شکل زندگیه.

و البته تمرین میخواد و حتما قول میدم بیشتر و بیشتر تمرین کنم.

سپاس از شما استاد عزیز و مریم شایسته گرامی، مدیر فنی( الهام خانوم 😉)، و تمام دوستانی که کنار هم جمع شدیم تا دنیای بهتری بسازیم. در پناه خدای مهربون باشید .