چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲ - صفحه 87 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    194MB
    16 دقیقه
  • فایل صوتی چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲
    15MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1179 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mɾ Mαʝιԃ گفته:
    مدت عضویت: 3946 روز

    سلام استاد عزیز وقت بخیر

    من هم امشب این فایل رو بعد از مدت ها گوش دادم و بعد از این که وارد یک انجمن دوازده قدمی شدم و نیروی برتر را درک کردم آنوقت تمام‌حرف های شما رو پذیرفتم و دوست دارم تسلیم اصول بشم و پیشرفت کنم و از خدای مهربان تقاضا دارم بهم کمک کنه که این مسیر رو ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    kiana javadi گفته:
    مدت عضویت: 806 روز

    کامنت ها واقعا اشک آدمو در میاره من خیلی وقت که بعد از یه شکست مالی دیگه نمیتونستم باورهامو درست کنم کلا از بین رفته بود ولی الان نوشتم و با خودم عهد بستم انجامش بدم وقتی ویدیوهاتونو گوش میدم اشک از چشمام سرازیر میشه که خدا چقدر مهربون که من و در مسیری قرار داده که لایق شنیدن این ویس ها شدم و مطمعنن من میتونم به اوج برسم و نسخه ی موفق کیانارو داشته باشم که به قول شما خانوادم با پوزخند جوابمو ندن به حرفام گوش بدن امیدوارم اون روز برسه که دست اورده هام صحبت کنن نه خودم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    الهام 🌳 گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    سلام به همگی امیدوارم شب و روزتون پر از معجزه باشه.

    36 روز است که مشغول کار کردن روی خودم هستم، فقط تو اتاقمم، فایل هارو‌گوش میکنم مینویسم با خودم صحبت میکنم راجع بهش،

    فقط برای غذا خوردن بیرون میرم فکر میکنم 30 روز است که اینستاگرامم رو بستم، تلویزیون کلا خیلی نمیدیدم .فیلم های ایرانی اصلا!! مگه مثلا میرفتم‌تو پذیرایی ماهواره روشن بود مامانم نگاه میکرد… خیلی کم .. تو این یک ماه هیچی ندیدم ، وقتی هم ماهواررو روشن کردم تو همین 2،3 روز اخیر داشت برنامه ی جالب از موفقیت و تلاش آدم ها برای رسیدن به خواستشون نشون میداد و یه برنامه ی جالبتر دیگه… راجع به خانه هایی که به طرزی زیبا ساخته و بازسازی میشه… جای خاصی نمیرم، آدم های خاصی رو نمیبینم مگر دوستمو که باهم سفر میریم و فقط اتفاق های خوب میفته و رو زیبایی ها تمرکز داریم… فعلا منظورم‌فقط این یک‌ماهه است که تعهد دادم..

    چون میدونم الان خیلی ضعیف و شکنندست این باورها که اگه مراقبت نکنم از بین میره… پس به لطف خدا سعی میکنم حواسم باشه، با کی میگردم ،

    چی میشنوم ، کجا میرم..،

    تازه دوستم ، یک سری دوست داشت که خیلیی آدم های خوبی بودند ولی باورهای محدود باورهای عجیب ، باور کمبود زیاد داشتند، از خدا خواستم به آدم هایی با مدار بالاتر هدایتمون کنه… فعلا چند ماهی است که اونارو از زندگیمون به راحتی حذف کرد ، از تنهاییمون داریم لذت میبریم باعث شده حتی رابطمون باهم قشنگتر هم بشه،

    و از خودش خواستم که به آدم های موفق تر و ثروتمند تر و فوق العاده تر هدایتمان کند.

    و خداروشکر میکنم که اتفاقات جالب و جذابی برام داره میفته..

    سپاسگزارم استاد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    Mmir- گفته:
    مدت عضویت: 461 روز

    باسلام خدمت استاد گرامی وعزیز

    دوستان کنترل ورودی بخش مهمی از مغز ماست

    وازونجایی که هرچی بهش بدیم و واردش بشه

    چون با احساساتمون میتونه درارتباط باشه روباور ها ونتایج ما تاثیر میزاره

    تقوا وقتی توی قران به قول استاد معنیش رو پیدا کنین یعنی کنترل ذهن

    کنترل احساس

    و تنها تفاوت ادم ها به نظرمن همینه که با چه افرادی ارتباط دارن چون به شدت تاثیرگذاره وهمه ی ما تلاش میکنیم که اگاهانه هواسمون به ورودی های ذهنمون باشه

    چون توهرلحظه داریم فرکانس ارسال میکنیم

    روز بیستم از روزشمار تحول زندگی

    من به خودم تعهد میدم که باقدرت بیشتری کنترل کنم ورودی ذهنمو که انصافا خیلی وقتا خوب انجام میدم خیلی وقتا هم ذهن گولمون میزنه

    درپناه الله شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 634 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همگی

    خب دوباره هدایت شدم به این قسمت ،… هر چند وقت یکبار به این 3 تا فایل هدایت میشم تا میثاق رو تجدید کنم

    راجع به فایل قبلی که استاد گفت ثروت یه مداره باید بریم داخل مدار

    تو این قسمت راجع به این میگه که چطوری از مدارهای نا مناسب قطع ارتباط کنیم

    و تو قسمت بعدی راه حل رفتن به مدارهای بالای ثروت

    حالا چرا مدار ؟ چون عامل اصلی ثروت همین جایگاه ما در مدار ثروت هست که این جایکاه ما با فرکانس های ذهنی که داریم ارسال می‌کنیم تعیین میشه و با نتیجه بیرونی هویدا میشه

    این فرکانس ها هم با کانون توجه ، باورها و دیدگاه و طرز فکر ما نسبت به ثروت ایجاد میشه

    پس درستش همینه که ما روی اصل ( بالا بردن همیشگی مدارمون ) کار کنیم

    اگر می خوایم همواره وضع مالیمون بهتر بشه

    که در ادامه هر کار بیرونی هم لازم باشه به ما گفته میشه کار عملی

    من خودم در شرایط الانم خدا رو شکر اینستا کلا قطع کردم

    یوتیوب ویدیو های ورزشی و آموزشی میبینم

    پینترست چیزهایی که دوست دارم و تو آینده ام می خوام

    دوست هامم قطع کردم و میبینم خدا ( یا فرکانس های غالبم ) فقط اجازه ارتباط با افرادی که مثبت هستن یا تو اون لحظه با من مثبت هستن رو میده افرادی که ذهنیت قوی دارن ….

    تنها چیزی که الان به نظرم نیاز به تصحیح و بهبود دارم 2 تا مطلب هست هر چند به نظرم همینجا هم خیلی خوب عمل کردم و از خودم واقعا سپاسگذارم …..

    اینکه دیدن زندگی آدم های اطرافم به خصوص افراد کارمند ، یعنی در جریان زندگیشون بودن به نظرم بهم الارم میدن البته این افراد درجه 1 خانواده ام هستن و اطرافم هستن

    یکی هم ذهنیت های خودم گفت و گوهای ذهنی خودم ، نگاه خودم که مرد باید پول اصلی زندگی رو وارد زندگیم کنه … و بهم بده

    هر چند خودم کار میکنم ولی احساس میکنم حسم بد میشه وقتی پول هامو برای خرج مخارج روزانه ام بدم

    مثلا برای تفریح خواسته های بزرگ حتی بخشش یا سرمایه کذاری مشکلی ندارم ولی نسبت به مخارج روتین زندگی خیلی گارد دارم و حس میکنم مثلا پوله میره

    خب این یعنی باپر کمبود دیگه چون فکر میکنم پول کمه نباید خرج های روزمره رو کنم باید مثلا ببخشم چون چند برابر میاد و حسم خیلی خوبه با بخشش

    یا سرمایه گذاری کنم چون فکر میکنم سرمایه گذاری میکنم چون پول خب میمونه دیگه نمیره

    یا اینکه مثلا واسه چیزهای بزرگ و ارزشمند ذخیره کنم مثل ماشین خونه خر چیزی که ارزش مادی اش حفظ بشه

    ولی نسبت به خرج هایی مثل غذا یا لباس ها یا یه سری چیزها میگم مرد باید بده چرا پولم رو هدر بدم

    چون باور کمبود پشتش هست

    البته جدیدا دیگه مثل قبلا موقع خرید خدا رو شکر حسم بد نمیشه ‌خوبه اونم فکر کنم از بس سفر به دور امریکا و سریال زندکی در بهشت رو دیدم از حس خوب موقع خرید هاتون انگار الگو برداری کردم‌

    ( ذهن من فقط نیاز به الگوهای درست داره …..تشنه الگوهای درست بوده )

    ولی خب آدمی که نسبت به خرج های روزمره دست و دلش بلرزه فرکانس کار خودشو میکنه

    من چند روز پیش یه مشتری داشتم و نمی دونم چرا موفع حساب کردن و موقع برداشت اون محصول ازش حس بدی گرفتم در حالی که ظاهرا مودب محترم و …. بود ولی خب فرکانس ها کار خودشون رو میکنن

    موفع خرید یه لحظه روی یه مبلغ کوچیک استوپ کرد که مثلا حتما رندش کنه …. با اینکه 1-2 بار گفت چون من اجازه نمیدم ولی به شدن حس کمبود ازش گرفتم با اینکه اوضاع مالی اون از من بهتر بود

    وقتی اون چیز رو خرید من فکر کردم الان خوشحال میشه و منم ذوق داشتم فکر کردم با شادی اون الان خوشحالیم چند برابر میشه ( چون باور فراوانی و …. یکمی تو‌ وجودم جون گرفته بود و موفع فروش همش به این فکر میکردم یه معامله پر سود واسه دو طرف و …) در حالی که اون آدم انگار تو لحظه حال نبود انگار استرس داشت که حالا این چیز رو خریدم پولش چطور جبران و …. میگم با اینکه نگفت ولی حسش رو گرفتم

    و وقتی داشت انتخاب می‌کرد خیلی وصواص عجیبی داشت که حتما بگرده با ارزش تریم رو با کمترین قیمت بخره و این وصواص زیادیش بهم منتقل شد

    و با خودم گفتم دیگه ارین مشتری ها نمی خوام

    و فرداش دوباره پیام داد واسه خرید یه چیز دیگه منم یه چیزی بهش گفتم که منصرف بشه

    که فکر میکنم این اتفاق زمینه ای بود که امروز این جلسه رو گوش بدم و بهتر درک کنم

    چرا که اون پسره همه سعی خودش از نظر عملی و بیرونی رو می کرد که با ارزش ترین رو با پایین ترین قیمت بخره ولی موقع حساب کردن و بردنش کاملا فرکانس منفیش رو احساس کردم شاید اون فکر می‌کرد همه چیز برمی گرده به اینکه بتونه اینطوری خرید کنه ولی نمی دونه حتی یه الماس رو مفت به دست آورده باشی اگر تو مدار فقر باشی و باورهات مشکل داشته باشن ثروت سراغت نمیاد

    البته این قانون مدارها با عدل خدا برابر هست

    وگرنه هر دزدی و راه خلافی به مسیر موفقیت و ثروت منتهی می‌شد

    درواقع یه دزد هم میره از نظر بیرونی یه سری چیزها میدزده ولی چون فرکانس هاش فقر هست مدارش روی اون وسایل نیست به جایی نمیرسه

    یا افرادی که با یک سری رانت ها میرن بالا بدون طی کردن پله های صحیح اونا هم ناپایدار هستن

    در واقع این سیستم خداونده و اگه پله ها و مدارهامون رو صحیح طی کنیم میتونیم از روش درست روش قانون الهی به ثروت پایدار و فزاینده برسیم

    در واقع همون وعده الهی

    ولسوف یعتیک ربک فترضی

    از خدا می خوام کمکم کنه مدارهامو درست و در بهترین حالت طی کنم و به ثروت های بیشتر بیشتر و راحت تر و راحت تر برسم با عشق با چیزی که ازش لذت میبرم ………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مصطفی ابوطالبی گفته:
    مدت عضویت: 539 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    به نام خدایی که از رگ گردن بهم نزدیک تره

    به نام خدایی که قدرت فقط دست اونه

    به نام خدایی که از رگ گردن بهم نزدیک تره

    به نام خدایی که نعمت و ثروت و پول بی نهایت داره و به من میبخشه فقط من باید آماده دریافت نعمتهاش باشم

    سلام و تحیت پروردگار بر پیامبر خدا استاد سید حسین عباس منش عزیزم

    سلام و تحیت پروردگار بر استاد خانم مریم شایسته عزیزم

    سلام و تحیت پروردگار بر اعضای سایت الهی عباس منش

    استاد جان یادمه چند سال پیش وقتی که با اموزشهای شما به صورت غیر مجاز آشنا شدم من این فایلهای چند برابر کردن درامد را هم گوش میدادم

    یادمه اون روزها خونه بابام که هر سال روضه خوانی بود من نمی‌رفتم و تو اون عشق و علاقه ای که نسبت به شماوحرفاتون داشتم یک قلم و کاغذ برداشتم و اون تعهد رو نوشتم و من چون عمل نکردم به صورت صحیح از اموزشهای این فایلها یعنی من تلویزیون می‌دیدم پای هر کسی مینشستم و…..

    ولی امروز به مدت بیست و خورده ای میشه که پای افراد منفی مثل قبل نشستم و اون رفتارهایی که هم که در گذشته نشون میدادم هم که خودم خیلی ازشون آزار می‌دیدم هم به پدرم و زن بابام رفتار نکردم و رفتارهام و حرف زدنم هم تغیرش دارم میدم و خیلی بهتر شدم تو این قضیه

    تلویزیون که چند سال پیش که با شما آشنا شدم اونم خدا رو شکر بخواطر مشکلات مالی فروختم و دیگه هم این جعبه جادویی مزخرف رو نخریدم برای خودم و الان من تو خونم تلویزیون اصلا ندارم که یکی از همسایهامون اومده بود خونمون ایشون پرسید تلویزیونت کجاست و من گفتم ندارم و نمی‌بینم که باعث تعجب خیلیها شده که عصر امروز که همه از این جعبه خزعبلات استفاده میکنند تو چرا نداری تلویزیون

    استاد جان توی کامنتهای قبلیم نوشتم براتون که من تصمیم گرفتم خوانوادم هم حذف کنم و تا اونجایی که میتونم ارتباط باهاشون برقرار نکنم

    من خودم نه اینیستا دارم نه هیچ برنامه رسانه ای فقط اینا دارم و برنامه دیوار که اونم کبوترهام رو توش به خرید و فروش می‌رسونم

    چرا باید برم پا نشینی کسانی کنم که دائم سرشون تو این تلویزیون و اینیستا و اینجور ویراست و حال و احساسشون و نتیجه زندگیشون درب و داغونه

    من یه داستانی رو می‌خوام در اینجا توضیح بدم که یه جورایی ذهنمو ضرب فنی کنم و یه جورایی درس بگیرم ازش که تا باحال تو کامنتهام ننوشتم

    استاد جان من پارسال همین موقعها بود که یکی از رفیقام که اهل این برنامهای سیاست بود گذاشتم کنار و دیگه هم باهاش ارتباط برقرار نکردم و میخواستم خوانوادم هم بزارم کنار یعنی کمتر باهاشون ارتباط برقرار کنم که این کار هم کردم ولی به صورت نادرست حالا چی بود این بود که من از خوانوادم متنفر شدم و نجواهای ذهنی بین من و اونا کینه و نفرت ایجاد کرد و خیلی احساسات بد رو تجربه کردم و یادمه پارسال به مریضیی برخوردم که نتیجه این نفرت ها بود از خوانوادم

    این داستان ادامه داره و چون من ذهنم مقاومت داره یه خوردشو تونستم اینجا توضیح بدم

    امسال آخر سال یعنی 25برج یازده تصمیم گرفتم از اون تجربها استفاده کنم و اونا رو بزارم کنار یعنی مثل قبل باهاشون ارتباط ندارم حالا بعضی موقع ها خونم میان یا برای ناهار میرم خونه بابام و سعی هم میکنم مثل گذشته که گذاشتمشون کنار و اخلاقم یه جورایی اون حس تنفر رو میداد نباشه

    تو بعضی از مواقع من اون حالات گذشته بهش برمی‌خوریم مثلاً دیشب که پدرم افطاری پسر خواهر زن بابام با خانمش و پسرشون رو دعوت کرده بود اومده بود خونمون من اخلاقم و حسن بهشون خوب بود

    امشب پدرم از من خواست که برم اونجا و امشب هم برا افطار اونا اومده بودن و برای افطار براشون جوجه کباب درست کنم و رفتم و کارم تموم شد و اومدم خونه ذهنم داشت نجوا میکرد که یه جاهایی تو اخلاقت با اونا خوب نبوده و چرت داشت می‌گفت که گفتم کامنت می‌نویسم تو من ادمت میکنم

    استاد من اگر برم خونه بابام اخلاقم خوب باشه ذهنم میگه ببین چقدر خوش گذشت بهت بیا دوباره بریم اونجا و پانشینشون کنیم

    اگر برم اونجا حالا به هر دلیلی اخلاقم مورد پسند این ذهن نباشه نجواها میاد اون لحظها رو یادم میاره و میگه بیا بریم اونجا اخلاق خوب نشون بدیم و بهم میگه اونا دست تو الان ناراحتن باید بری دلشون در بیاری در صورتی که من سعی میکنم اخلاقم خوب باشه ها ولی شیطان اینجور نجوا می‌کنه

    حالا من این رو از شما خوب فهمیدم که آقا ذهن دوست داره مثل گذشته زندگی کنه وقتی که شما دست به تغیر میزنید و منم استاد بعد از اینکه رابطم رو با خوانوادم گذاشتم کنار درد تغیر رو زیاد کشیدم چون ذهنم نجوا زیاد میکرد که داری اشتباه میکنی که نمیری خونه خواهرات و بابات

    حالا خیلی آروم تر شده استاد خیلی فقط تو بعضی مسائل هنوزم میخواد به من این شیطان ذهن بفرمونه که آقا تو داری اشتباه میری و حالا پای این افراد نمیشینی چی و ازینا….

    یعنی یه حورایی ذهن میخواد منو پوش کنه که مثل گذشتم زندگی کنم

    من این دوتا تمرینی که شما گفتید یک قطع تلویزیون و دو قطع پا نشینی افراد منفی رو دارم اجرا میکنم

    نتیجه ای که گرفتم استاد بزرگترین نتیجه ای که من فعلا گرفتم بخدا همین حس خوبه همین انرژی داشتنه همین کامنت نوشتنه بخدا استاد تازه دارم یه خورده طعم زندگیم رو میفهمم البته من کنترل ذهنم هم خیلی بهتر شده یعنی چون حالم خوبه کنترل کردنش برام یه خورده راحتتر شده

    ولی بخواطر باورهای مخربی که دارم نجوا دارما ولی کنترل ذهنم تا اونجایی که یادم میاد از قبل بهتر شده

    چند روز پیشا رفته بودم خونه بابام برا افطار و گفتم امشب می‌شینم افطاریم رو خونه بابام میخورم من از صبح تا شب نمی‌رم اونجا فقط برا افطار میرم حالا یا میخورم یا میارم خونه نشسته بودم داشتم افطار میخوردم از بس استاد حالا در حد خودم حالم خوب بود منی که حالاحالاها تمرکز به اینصورتی که الان دارم تو گوش دادن به فایلهای شما اونشب با بابام و زن بابام حرف نمی‌زند و فقط تمرکزم روی فایل بود که بابام گفت این تو گوشش داره یه چیز میگه که جواب نمیدخخخ.حالا بابام نمیدونه که من دارم از فایلای شما استفاده میکنما ولی هندزفوری میبینه که همیشه تو گوشمه

    تمرکزم خیلی بهتر شده تو گوش دادن به فایلها یعنی مثل قبل نیستم

    ولی امان از دست این ذهن که میخواد به من بفرمونه که آقا ازشون متنفر باش مثل قبل ولی من طبق تجربم سعی میکنم مثل قبل رفتار نکنم امروز

    چون من تجربه کردم قبلا که با خوانوادم کم رفت و آمد شده بودم چون ازشون تنفر داشتم دوباره برگشتم به روال قبل اونم با مریضیی که برام به وجود اومد (گرفتن رگ سیاتیکم)که هنوزم درگیرشم

    اینا رو برا خودم نوشتم که به خودم گوش زد کنم که آقا مصطفی خواست باشه از کسی کینه به دل نگیرید تنفر به کسی نداشته باشی که باز هم سلامتیت رو از دست میدی عزیزم

    میگم که استاد خیلی ذهن میخواد بازم منو برگردونم به روال قبل ولی من ادامه میدم

    خدایا بزرگم سلام

    آمده ام اینجا

    همان مسیریخکه تو هدایتم کردی

    آمده ام اینجا

    همان جایی که فقیران را به ثروت

    آمده ام اینجا

    همان جایی که مشکان را به توحیدی شدن

    همان جایی که

    وقتی که واردش میشوم شیطان فرار میکند

    همان جایی که

    تو میدرخشی

    آمده ام اینجا

    برای پیامبرت نامه ای بنویسم

    خدایا من

    منم

    من

    مصطفی

    یادته زمان بچگیم بهت میگفتم

    ای کاش در زمان پیامبران منم بودم

    و امروز

    من پیامبرت را پیدا کردم

    خدایا من

    من اول راهم تو خوب میدانی حتی بیشتر از خودت

    از تو میخواهم در این مسیر یاریم کنی

    هرجا ادامه ندادم

    سیلیم بزن

    بزن سیلی

    ولی

    نگذار من از پیامبرت دور شوم

    خدایا من

    من هنوزم نمیدانم کجایم

    اگر می‌دانستم الان تا صبح میرقصیدم و آواز می‌خواندم

    میخواهم تو به من این درک و فهم را بدهی که مصطفی

    تو وارد بهشت شدی

    آره تو وارد بهشتی در این سایت

    پس با ادب بنشین

    با ادب بخوان

    با ادب سلام کن

    با ادب باش

    که اینجا محفل امن و بهترین جای دنیای من است

    من در اینجا اسنسانهای زیادی را نجات دادم

    من در اینجا سفرها را پر از نعمت کردم

    من در اینجا فقیران را به ثروت رساندم

    من در اینجا جهنمیان را بهشتی کردم

    پس بنشین و بخوان و گوش کن

    خوب خدایا من ازت یه درخواست دیگه دارم

    بگو بنده من

    خدایا من اول راهم و نمیدانم باید چکار کنم چجوری باورهام رو تغیر بدم من اصلا نمی‌دونم

    بنده من همان طور که به بندهای دیگم آموزش دادم از طریق پیامبرم به تو هم آموزش میدهم به تو هم یاد میدهم تو فقط خواسته باشی که از عمق وجودت درس را یاد بگیری و بعد عمل کنی

    خدایا دلم میخواهد کامنتهای زیادی بنویسم

    بنده من اینجا محفل نامحرمان نیست و تو هم نامحرم نیستی پس بنویس و من خودم هم کمکت میکنم که بنویسی

    خدایا به من دل گرمی بیشتری بده

    (فقط با پیامبرم باش )او به تو راه را نشان خواهد داد

    پس سلام و تحیت پروردگار بر پیامبرت

    سلام و تحیت پروردگار بر قدم هایی که میزند

    سلام و تحیت پروردگار بر نفسهایی که میکشد

    سلام و تحیت پروردگار بر وجود پاک و نازنینش

    سلام و تحیت پروردگار بر اعضای بندنش

    سلام و تحیت پروردگار بر دستها و پاهایش

    سلام و تحیت پروردگار بر مغز او باد

    سلام و تحیت پروردگار بر باورهایش

    سلام و تحیت پروردگار بر پدر و مادرش

    سلام و تحیت پروردگار بر شیری که خورد

    سلام و تحیت پروردگار بر آبا و اجدادش

    براتون ارزوی ثروت سلامتی خوشبختی شادی موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 525 روز

    به نام خدای مهربان

    صدوهفدهمین تعهد

    ما باید بشینیم ورودیهامونو به طور کامل کنترل کنیم اگر میخوایم خروجیمون تغییر کنه باید به شدت روی ورودیهامون کار کنیم اصلا دیگه هر حرفی رو نشنویم با هر کسی ارتباط نگیریم

    خیلی خیلی خوبه شما یه مدتی رو تنها باشید تا بتونید روی باورهاتون کار کنید

    تمارین این فایل

    حذف کامل دستگاه تلویزیون و اینستاگرام : چون به شدت برنامه های تصویری میتونن ضمیر نا خود اگاه منو برنامه ریزی کنن و فرکانس منو تغییر بدن

    حذف ارتباط با ادم هایی که به من احساس خوبی نمیدن چون به شدت افراد دورو برم میتونن روی من تاثیر بزارن بدون این که خودم متوجه باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1215 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    باسلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان خوبم.

    استاد!

    برای بهتر فهمیدن فرکانس‌ها یک نقشه هوشمند شهرداری تهیه کردم. که علاوه خطوط اتوبوسرانی و مترو و ایستگاه‌های آن سالن‌های آمفی‌تئاتر و اجتماعات شهرداری را مشخص می‌کند. برنامه های که در هر سالن در حال اجرا است را مشخص می‌کندو…

    من برای خودم یک برنامه مشخص کردم که دوستش دارم و اسم آن را گذاشتم ثروت و مسیر های خواستم گه بگوید چگونه می‌شود به آنجا رسید.

    بسیار خوب با این کار مفهوم فرکانس را دریافت کردم ،که این خطوط مفهوم و معنی فرکانس هست. خطوط را نمی‌شود دید ولی وجود دارد.

    خیل خوب مفهوم هدایت را که چگونه با اتوبوس و ایستگاه های آن و مترو وابستگان های که باید بگذرانی و کجا باید پیاده شوی و چقدر باید پیاده روی کنی و ساعت کاری آن و مهمتر این که الان باز هست یا نه…

    خلاصه هدایت دست انسان را می گیرد و مستقیم مارا می‌برد بدون هیچ دردسری به مقصدمی‌رساند.

    استاد!

    دیگه چه بگم،

    عرض می‌کنم، فهمیدم که ذهن نا خودآگاه ما با شنیدن و دیدن ولمس کردن و خاطرات گذشته و تخیلات برای آینده با هر چیزی که برخورد می‌کند و درک می‌کند ؛مثل یک دستگاه فرستنده، ارتعاش و فرکانس‌های را به جهان هستی ارسال می‌کند که به آن باور می‌گوییم و جهان ما مثل یک آیینه آن دریافت می‌کند و حوادث وشرایط واتفاقاتی مطابق با آن فرکانس‌ها را وارد زندگی ما می‌کند.

    ذهن ما عوامل مختلفی برخورد بر خورد می‌کند که از آن جمله دوستان و رسانه های جمعی مثل تلوزیون و ماهواره است تاثیرات زیادی می‌گذارد.

    استاد من تصمیم گرفتم که از امروز در برخورد با یک از موارد سوال کنم که:

    آیا دیدن این برنامه تلوزیون برای من مفیدتر وبهتر است یا آینده من؟

    آیا وقت گذراندن با این افراد برای من خوب است یا آینده من؟

    استاد!

    برای آینده خودم هم تصمیم گرفتم، فایل های شمارا جاگذاری کنم.

    باورهای خوب و توحیدی بسازم.

    باورهای ثروت ساز بگذارم.

    توکل در عمل را انجام دهم.

    توجه به‌ نکات مثبت را قرار دهم.

    عبارت‌های تاکیدی مثبت را بگذارم.

    سفرنامه ام را بنویسم و از خود رد پای بر جا بگذارم.

    از خداوند هدایتگر تشکر و سپاسگزاری کنم.

    و…

    خیلی دوست دارم که موفق باشم.

    من از نجواهای شیطانی به خداوند پناه می‌برم. به همان خدای که در وجود خودم جاری است. به همان خدای که با حرف می‌زند و مرا هدایت می‌کند.

    در لحظه های سخت باز هم از خداوند یاری و هدایت می‌خواهم.

    من خداوند بینهایت سپاس گزار هستم.

    از استادم هم بسیار تشکر می‌کنم.

    امیدوارم بر لوح قلبم نوشته شود و راهگشای خودم شود.

    این ردپای من در روز بیستم سفرنامه ام است.

    20 روز است جور دیگر روز می‌گیرم.

    جور دیگر به جهان توجه می‌کنم.

    جور دیگر احساس ایجاد می‌کنم.

    جور دیگری قرآن می‌خوانم.

    جور دیگری در برخورد با نجواها سکوت می‌کنم و پناه می‌برم.

    استاد دل می خواد بگم ؛

    خیلی از بودن با شما لذت می‌برم.

    خداراشکر.

    خداراشکر.

    خداراشکر.

    در پناهگاه خداوند ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    ردپای روز بیستم

    من دیروز تعهد حداقل س برابری درامدم نوشتم

    درامدم در اردیبهشت 1402 برابر با صفر بود

    ولی میدونم درها ب روم باز میشه

    دیروز عصر ک تعهد نوشتم دوساعت بعدش رفتم ب جشن تولدی از خانواده همسرم ک دعوت شده بودم

    خداروشکر عالی بود و خوش گذشت

    اونجا دختر دایی همسرم که کار شیرینی و کیک خونگی انجام میده کفت:

    واتست قطعه، میخواستم باهات مشورت کنم ، ب واتس پیام دادم دیدم خیلی وقته انلاین نشدی و …

    حالا کارش چی بود، میخواست برچسب برای کارش چاب کنه و دنبال لوگو بود

    میخواست راهنماییش کنم

    ی طرح از ی خانمی ک تو این شهر کار کیک خانگی میکنه نشونم داد در عین سادگی زیبا بود

    دختر دایی همسرم قیمت کرفته بود و با تخفیف و اشنایی بهش گفته بودن 900 تومن برلی طراحی لوگو میگیرن

    وقتی این جمله رو ب من گفت طبق عادت قبلی

    اولین عکس العمل من و واکنش گرا بودنم این بود : چ گروون

    و یهو ب خودم اومدم که چی میگی، مگه تعهد ندادی

    بعد ی چندتا طرح نشونش دادم و بهش گفتم ببین چون میخوای برند خودت بزنی و تو این شهر میشناسنت می ارزه برای کارت هزینه کنی و بیشترش درمیاری

    و بعد سعی کردم بیشتر فکرم اصلاح کنم

    ک ببین چ موقعیتهای پولسازی

    با دونستن یکم کار کامپیوتری میتونی ی لوگو طراحی کنی و پول دربیاری

    کاری که شاید ی ساعتم وقت نبره

    و تازه کلی طرح و ایده ریختهه توی گوگل و پینترست که میتونی ازشون استفاده کنی

    این یعنی پیشرفت جهان و راحتی پول دراوردن

    درمورد حذف دوستان

    واقعا نمیدونم چطور ولی ی دوستی 12 سالم خیلی خیلی نرم، کمرنگ شده

    دوستم زن خوب و مهربونی ولی وقتی با هم بودیم 80 درصد اوقات صحبت میرفت سر غیبت و گله و شکایت از همسر و بچه و فامیل و …

    و این حقیقت تغییر مدار برام واضح میکنه

    تلویزیونم حذف کردم ب جز گاهی دیدن برنامه اشپزی خارجی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمدمهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    سلام بر همه دوستان و استاد عزیز

    ببخشید استاد من یه سؤالی داشتم ، خیلی به فوتبال علاقه دارم اگه فقط بازی فوتبال تیم محبوبمو تو تلویزیون ببینم مشکلی که نیست

    معمولاً می بینم باور نامناسب توش نیست لطفا راهنمایی کنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: