اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به پیام اوری که استادکریمم درزندگیم قراردادپیام اوری درعصر خودم یک هدایتگرازطرف خداوندم یک ابراهیم که اومدو شرک را ازوجودم دورکرداومدو بتها را شکونداره بت وشرک تنهادرزمان قدیم نبود درزمان منم هست دروجودمنم بودکه خیلی ازبشررو واسه خودم بت کرده بودم ومیپرستیدم وشریک خداوندقرارداده بودم من خیلی سپاس گزارخداوندخودم هستم که هدف اصلی من دراین سایت رسیدن به خودخودشه من باکمک یکی ازدستان خودخدابه این سایت هدایت شدم الانم نگران هیچی نیستم برعکس خیلی خوشحالم اینجا دراین خانواده خیلی ازدستان خداونددارم که اولین دستش دراین سایت خود استادعباس منش هست که منو داره هدایت میکنه که قانون رسیدن به انچه راکه میخوام بهم نشون میده ودستای دیگه اشم بیشمارن استادعزیزم وقتی بهم این پیام میدی وداری منو دوعوت میکنی که همچین دوره ای داری برای کشف زندگیم ودوره بعدی که یکی ازبزرگترین ارزوهای منه دوره قران بخدا توپوست خودم نمیگنجم نمیدونی چقدخوشحالم چقد زوق دارم ازبابت این دوره که پیشاپیش اعلام کردی که برگزارمیشه استادمیگم که تو پیام اورالله هستی نمیدونم نمیدونم واقعا ازت چی بگم فقط ازبابت بودنت ازخدای خودم تشکرمیکنم خدایا هزاراهزارباربازم کمه من شکرگزارخداوندم که باکمک این ابراهیم عصرخودم داره منو هدایت میکنه بازم خدایا شکرت استاد بتت نمیکنم ولی متشکرم ازت وازخداوندمیخوام سعادت دنیاواخرت رانصیبت کنه وطول عمرباعزت بهت بده
میخواستم یکی از باورای خیلی مهم از نظر خودم رو باهاتون ب اشتراک بزارم.من خیلی چیزا رو میخواستم،سلامتی کامل،پول زیاد،رابطه عالی و…..اما هروقت میومدم روشون کار کنم یا از ته دل بخوامشون،ی حسی شبیه ارور دادن توی مغزم رخ میداد.متوجهش میشدم ولی پیگیریش نمیکردم…..تا اینکه متوجه شدم ته ته ضمیر ناخواداگاهم هنوز بعد اینهمه سال اینه ک شاید من باید مریض بشم یا بی پول باشم یا رابطه ام خراب باشه تا ماموریتم رو انجام داده باشم ……..این چندوقته دیدم هرجایی استاد یا توی کتاب فلورانس صحبت از عالی بودن در هر حوزه ای میشه،وجود من ی اروری میده هنو و حس میکنه ک نه قرار نیس الزاما هممون ب پول زیاد،سلامتی ابدی و شادی ابدی برسیم .میشه هیچوقت ب اینا نرسید ولی در مسیر الهی و توحید بود!
ب دلم افتاده بود کتاب معبد سکوت رو از اول بخونم…..ی جاییش از فصلای اول ی متنی داشت ک قشنگ باور ب اینکه همه چی باید عالی باشه رو در من مث میخ کوبید و ثابت کرد و باعث شد مث اینهمه سال ففط توی ضمیرخوداگاهم این اعتقاد نباشه ک باید همه چی عالی باشه،بره توی ضمیرناخوداگاهم
و اون این بود ” خداوند دوست دارد ما برای رهایی از محدودیت ها،از قدرت خداییمان کمال استفاده و بهره را برده و به موجوداتی بی اندازه آزاد مبدل شویم”_صفحه 74
ی چند روزی ک اینو تمرین میکردم یهو ی باور کامل تر از این بهم الهام شد (چون تمرین اون باور منو وارد مدار بالاتری کرد ک توش باور قوی تری میتونست بهم الهام بشه)
اونم این بود ک پریا
تو مگه نماینده خدا نیستی؟؟؟مگه یک نماینده همه صفات مرکز رو نداره؟ پس حالا بدون ک این تضادهای زندگیت و ب اصطلاح مشکلات واسه چی هستن
اینا هستن ک تو ماموریتت رو ب این شکل انجام بدی ک توی اون حوزه صفت خداگونه ات رو متجلی کنی تا خدا رو اثبات کنی ب خودت و همه و چ ماموریتی از دین بزرگتر؟؟؟؟؟?
استاد مثلا از تضاد فقر ،صفت رزاق بودن خدا رو ک در خودشونم هم هست متجلی کرد
من با بیماری صفت شافی بودن رو و……
و اینکه فک کنی شاید قسمتت بیمار بودن و بی پول بودن و اینا هست ی فکر غلطه چون اینا هستن واسه هول دادنت توی تکامل
واسه این هستن ک صفت های خدایی رو متجلی کنی
دیگه الان طول روز هر تضاد یا ب اصطلاح مشکلی ک رخ میده فقط نگاهم اینه ک الان این اتفاق اومد ک از من بخواد کدوم صفت خداییم رو متجلی کنم؟حتی اگه اون لحظه نتونم بیخیال نمیشم
میگم بلاخره اگاه شدم ک لازمه توی این حوزه این صفت رو متجلی کنم با تمرین?
اصن عجیب برام محکم شد ک بااااااید بااااااااید همه حوزه ها رو ب عالی ترین شکل داشته باشیم
اگه عالی نیس ما ادمی هستیم ک نمیخواییم صفت خدا رو متجلی کنیم
نمیخواییم ماموریتمون رو انجام بدیم
منظورم این نیس ک باز اجازه بدیم اتفاقای منفی مث بیماری و بی پولی سرجاشون بمونن ها.میخوام بگم بدونید اگر هستن علتش اینه توی اون حوزه صفتی ک باید رو متجلی نکردین وگرنه باید عالی ترین حالتشون رو داشتن.پس شروع کنید ب تمرین باورای جدید و تکامل پیدا کردن توش تا زمانی ک متجلی کنید اون صفت رو.
وضعیت زندگی انسان به پادشاهی میماند که در خواب است. پادشاه، در خواب، هویت و مقام خود را که پادشاهی و فرمانروایی است، فراموش میکند. پادشاه خواب میبیند که دیگر پادشاه نیست. ضعیف و ناتوان گشته، محتاج و فقیر شده، دیگر خبری از آن همه قدرت و جلال نیست، میبایست مانند ضعیفان و محرومان زندگی کند. در رؤیای خود آرزو میکند که ای کاش پادشاه میبود و زندگی شاهانه داشت. غافل از اینکه در حقیقت، هم پادشاه است و هم از زندگی شاهانه بهرهمند، تنها در خواب و غفلت است.
طبیعی است که پادشاه بر اثر این رؤیاهای آزاردهنده رنج بکشد، افسرده و مضطرب شود و بر اثر این رؤیاهای گاه شادکننده و گاه ناراحتکننده، دمی خوشحال و دمی در رنج و اندوه باشد. حتّی ممکن است پادشاه در رؤیاهای خود برنامهای را برای رسیدن به مقام و هویت پادشاهی (طبیعت الهی) طراحی و طی کند. در این صورت برای رسیدن به پادشاهی (دروغین و توهمی (خود به سالها وقت نیاز دارد. در رؤیای خود (در عالم توهّم)(راه پادشاهی را میپیماید، فرصت و نیروی خویش را بیهوده هدر میدهد. زیرا اگر بر فرض موفق هم شود و در رؤیای خود به پادشاهی دست یابد، باز هم شکست خورده و تنها به تصویری سرابگونه و پوچ دست یافته است.
به نظر شما برای اینکه این پادشاهِ در خواب (انسان با طبیعت الهی) دوباره به مقام پادشاهی خود دست یابد و دوباره زندگی شاهانه را تجربه نماید، چکار باید بکند؟
برای اینکه پادشاه به لحظههای ناپایدار رنج و لذت، شادی و اندوه، پستی و بزرگی خود پایان دهد، چکار باید بکند؟…
بسیاری از مکاتب بشری چنانند که گویی راه حلشان اینست که این پادشاه خوابیده در رؤیاهای خود مراحل پادشاهی را طی کند، برای آن زحمت بکشد و کوشش کند تا بلکه در رؤیای خود به پادشاهی نایل شود. امّا اگر بر فرض بتواند در رؤیاهای خود چنین مراحلی را طی کند، آیا این پادشاهی ارزشی دارد؟ آیا چیزی جز شکستی بزرگ است؟ زیرا حدّاقل مرگ، او را بزودی از این رؤیا بیرون میآورد و پادشاه در مییابد، آن زمان که باید بیدار میبود، خفته بود…
آنها حتماً برای حل رنجها، فشارها و گرفتاریهایی که در عالم توهّم و رؤیا، پادشاه با آنها رو به روست، راه حلهایی را هم پیشنهاد میکنند. مثل دهها و صدها راهحلی که جاهلان عالمنما برای حل مسائل انسان ارائه دادهاند.
راهحل یک چیز است و آن بیدار شدن از خواب.
امّا حرکت بازگشت به خداوند چه میگوید؟ سادهترین، کوتاهترین و تنها راه حل اینست که “پادشاه را از خواب بیدار کنیم. ” اگر پادشاه لحظهای از خواب برخیزد، راهی را که قرار بود در رؤیاهای خود برای رسیدن به پادشاهی در طول سالها بپیماید، در لحظهای طی میکند. اصلاً پیمودنی در کار نیست. پادشاه وقتی از خواب بیدار شد، درمییابد که آن همه رنج و لذت زودگذر، تنها رؤیا و توهّم بوده. میبیند که نیازی به پادشاه شدن ندارد زیرا او هم اکنون پادشاه است
سلاام و هزاران بار سپاس از خدای مهربون بابت هدایت شدن به خواندن این کامنت .
چقدر زیباااا و واضح توضیح دادین و مثال زدین .
چقدر اسون میشه همه چیز وقتی از الهامات درونی واسه هضم موضوعی استفاده میکنیم
خدایااآااااا آرزو میکنم هر لحظه همه بندگانت سرشار از درک دریافت الهامات برای مسیر زندگیشون باشن زیرا که لذت هر لحظشون رو میچشن و دیگر سختی بی معنا میشه.
سلام دوستان و عزیزان همفریکانسی و استاد خوبم عباس منش
وقت شما بخیر مثل همیشه عالی است
و این سرمایه گذاری برای همه ی ما بهترین سود را خواهد داشت و برای همیشه سود میدهد و ایمان دارم که این سرمایه گذاری که میکنید و به ما هم آموزش می دهید هم برای شما هم برای ما بهترین سود را خواهد داشت.
و تا اخر عمر هر روز سود این سرمایه گذاری زیاد و زیادتر می شود
چون این سرمایه گذاری نظر به شرایط و اتفاقات تغییر نمیکند بلکه نظر به باور ما تغییر میکند اگه روی باور هایمان زیاد کار کرده باشیم سودمان بیشتر و اگر کم کار کرده باشیم سودمان هم کم خواهد بود و برای همه هم یکسان خواهد بود
چه پیر باشی چه جوان سود همان است که باور داشته باشی کم باور داشته باشی کم است فراوان باور داشته باشی فراوان است
سپاسگزارم از مریم جون با دستهبندی فایلهای دانلودی دسترسی ما رو خیلی آسون کردن، همچنین متن فایلها که بی نظیره یه دنیا ممنون
میخواستم برنم رو نشونهام دیدم هنوز 24 ساعت نگذشته! حسم گفت بزن رو دستهبندی قسمت« برنامهنویس زندگیات باش» بعد فایل ها رو یکی یکی دیدم, باز قلبم گفت خودشه: «با ارزشترین سرمایه گذاری زندگی ما»
خدایا شکرت که هر لحظه با من حرف میزنی،، خیلی دلگرم کنندهست وقتی میدونی خدای مهربان و مقتدر با اون همه عظمت و بزرگیش هر لحظه داره باهات حرف میزنه، هدایتت میکنه، حمایتت میکنه و حفاظتت میکنه
وقتی متن فایل رو خوندم اشک از چشمانم جاری شد، هر وقت این بخش از زندگی استاد رو میخونم حس سپاسگزاری میاد توی وجودم انگار خودم از اون شرایط به این شرایط رسیدم : مرور قوانینی که درک و اجرای آنها، زندگی ام را از یک راننده تاکسی، ساکن در یک اتاق سیمانی در محله سورو در بندرعباس، به زندگی در خانه ای بزرگ و زیبا در فلوریدای آمریکا تبدیل کرد و از آن راننده تاکسی که روزگاری مهم ترین دغدغه اش پیدا کردن مسافر دربستی بود، فردی ساخت که آزادی زمانی، مکانی و مالی کامل برای انجام هر کاری و زندگی در هر کشوری و در هر خانه ای را دارد.
خدایا شکرت برای قوانین ثابتت که منو ازشون آگاه کردی و میتونم با استفاده از قوانین بهشتو توی همین دنیا تجربه کنم و بهترینها رو رقم بزنم برای خودم،، الهی شکر
سرمایه گذاری روی کنترل ذهن، یعنی تبدیل دانسته ها به عمل!
هرگز نمی توانی سرمایه گذاری ای سودمند تر از این نوع سرمایه گذاری بیابی.
قرار خداوند با ما همین بوده که ما بیایم لذت ببریم اگر لذت نمیبریم بخاطر افکارمونه….
کارساز ما به فکر کار ماست
فکر ما در کار ما آزار ماست
انشاءالله که سهمتون از زندگی لذت و سلامتی و ثروت و شادی و آرامش و رابطهی عاشقانه و عشق و محبت و بهترین های دنیا و آخرت باشه
خدایا شکرت برای اینکه دوباره به من این فرصت را دادی تا بنویسم .خدایا شکرت برای استاد که شاد وسرحال در پارادایس زیبا برای ما صحبت میکند ،خدایا شکرت برای سرسبزی این مکان برای گاو زیبا وبعی بعی هایی که گله را گم کرده اند .استاد ممنون که اینقدر راحت وشاد هستید واین تیشرت خوشگل لاتزیو رو پوشیدید.خدایا شکرت برای این فایل ارزشمند که امروز برای نشانه من امد ،سرمایه گذاری روی خودم ،استاد میگن که با دوستشون صحبت کردند و ایده ای به ذهنشون اومد که بیان وبرای ماصحبت کنند،وقتی با قوانین اشنا باشی مثل دکتری که به تمام اعضای بدن اگاه هست و میتونه علت خیلی از مشکلات بدن وبیماریها رو بفهمه ،میتونی بفهمی علت خیلی از ناکامی ها ومشکلات ادمها رو .دوست استاد خیلی منطقی هست ،یه زمانی باهم هم فرکانس بودند ولی الان مشخصه که مدارشون با هم فرق کرده مشخصه که یکی بیشتر روی خودش کار کرده بیشتر ایمان داشته بیشتر توکل کرده وهدایت رو پذیرفته بیشتر به خودش وخداش اعتماد کرده ،برای همین اینقدر فاصله افتاده .
اره استاد اینجا هر روزش بدتر از دیروز ،برای من هم تا دوسال پیش همینطور بود ولی الان که دیگه خیلی وقته اخبار رو دنبال نمی کنم به حرفهای این واون گوش نمی کنم وتوی دنیاشون نیستم برای من هر روز بهتر از دیروز هست فارغ ازینکه حتی چه وضعیت مالی دارم وچه اتفاقاتی دور وبرم میفته ،شرایط حساس کنونی برای همه اینطور نیست ،مخصوصا تو این وضعیت بیماری میتونیم این قضیه رو واضح تر ببینیم ،اینکه حتی خیلیها اتفاقی براشون نیفتاده، من خودم میشد که روزی یا ساعتی حالم بد بشه ولی خداروشکر با گذشت دوسال ازین اتفاق به لطف وفضل خداوند حتی یکبار هم این بیماری رو نگرفتیم برخلاف نزدیکانمون .یه عده همیشه راضی هستند وخداروشکر میکنند درامد خوب خونه وماشین خوب دارند ویه عده هم همیشه شاکی هستند وگله دارند از اوضاع .این عده راضی کم هستند وعده ناراضی اکثریت هستند .ما باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم اگر میخواهیم زندگیمون رو کنترل کنیم .استاد به دانسته هاش عمل میکنه ،چطور ؟استاد یه قانونی رو درک کرده وسرمایه گذاری کرده روی این قانون .اون قانون چیه ؟افکار من داره زندگی مو کنترل میکنه پس اگر من افکارم را کنترل کنم زندگیم را کنترل کرده ام .کنترل افکار کار ساده ای نیست ،ادمهای زیادی واکنش نشون میدن به اتفاقات،اونها خلق نمیکنند اتفاقات رو .با بالا رفتن دلار خوشحال میشوند وبا پایین امدنش ناراحت .ولی اگه بدونی این تویی که میتونی با افکارت وبا باورهات زندگی تو خلق کنی با هیچ اتفاق بیرونی شاد یا ناراحت نمیشی چون میدونی هیچ تاثیری در زندگی تو نداره ،این توهستی که تاثیر میذاری رو زندگیت ،با افکارت با باورهات ، تو میتونی کاری کنی که در هر شرایطی اوضاع به نفعت باشد .
هرکسی در چیزی سرمایه گذاری میکند یکی در اموختن موسیقی یکی در بورس یکی رو جسمش و…روی اولویتش سرمایه گذاری میکنه ،ولی استاد روی چیزی سرمایه گذاری کردند واولویتشون بوده که همه اونها رو میتونه پوشش بده هم معنویت هم سلامت هم ثروت هم روابط رو ،این موضوع اونقدر قوی هست که میتونه تمام زندگیتو رقم بزنه اونطور که خودت میخوای ،پس با تمرکز فراوان فقط روی این موضوع کار کن .استاد میدونستند که این تمرکز واین کار کردن روی افکار وباورها چقدر در مورد سلامتی وروابط ومعنویت کار کرده وخوب بوده پس در زمینه مالی هم بهشون جواب میده ،پس تمرکز رو میذارن رو مسائل مالی وباورهاشون رو دراین زمینه هم درست میکنند ونتیجه میگیرند.ما باید ببینیم وقتی در بعضی چیزها خوب عمل کردیم پس میتونیم همین روش رو برای سایر چیزها هم استفاده کنیم .ان زمان استاد ذهنشون رو شخم زدند دانه کاشتند علف های هرز رو دراوردند اب دادند نور دادند حالا اون افکار وباورها رشد کرده واونقدر قوی شده که تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمیگیرد .استاد اینقدر اتفاقات خوب رو برای خودش رقم زده ونتایج گرفته که این باور که خودمون خالق شرایطمون هستیم پولادین شده وهر روز هم پولادین تر میشه چون استاد هرروز رو خودشون کار میکنن ومراقبت میکنن مثل باغبانی که هر روز روی باغش کار میکند ،سمپاشی میکند هرس میکند ابیاری میکند و….اون اوائل که باغبان درختهای باغ ا میکارد کار بیشتری انجام میدهد وممکن محصولی نگیرد ولی بعدها که درختها بزرگ شدند محصولش را برداشت میکند با کارفیزیکی کمتر حتی .چون ادامه داده مسیر را ،سرمایه گذاریش را ،حرکتش را .اگر ما بدونیم این چقدر مهمه ،درک این قانون وعمل کردن به این قانون ،وسرمایه گذاری کردن روی این قانون،
ما اینکار رو انجام میدیم اگه بدونیم چقدر مهمه ،وخدا میداند که چه نتایجی خواهیم گرفت .
این ما هستیم که اتفاقات زندگی مان را خلق میکنیم چه اگاهانه چه غیر اگاهانه ،پس سرمایه گذاری کنید روی افکارتون ،کار اسانی نیست ،تمرین میخواد ،همه ما تو زندگیمون درک کردیم که حتی با دونستناین موضوع نتونستیم ذهنمون رو کنترل کنیم وبه همون شیوه قبل عمل کردیم .این موضوع تمرین میخواد ،مثل هر ورزش دیگر ی ،باید بتوانیم ذهنمان را در هر شرایطی کنترل کنیم ،باید ادامه بدی ،باید تمرینت رو ادامه بدی اینقدر که برات راحتتر بشه ،نجواها هستند کارشون رو میکنند ولی راحتتر میتونی به نجواهای شیطان گوش وتوجه نکنی وبه الهاماتت گوش کنی ،وهمین راحتتر انجام دادن این همه نتایج بوجود اورده .وقتی رو باورهات کار میکنی پیشرفتت نامحدود میشه .این دقیقه ۱۶ و۱۶ ثانیه چقدر استاد باحرارت حرف میزنن ،چقدر با انرژی میگن ،چقدر با احساس صحبت میکنن ،مگه میشه تحت تاثیر قرار نگرفت وباور نساخت ،در مورد اینکه چقدر احساسشون خوبه وشکرگزارن ،در مورد اینکه میشه در سلامتی به جایی رسید که در سن ۹۰ سالگی اروی گرفت ودور دنیا رو گشت اون هم شاد وخوشحال واونقدر سالم که همه چی رو بتونی بخوری .در مورد ثروت ویا کار هر لحظه ایده های پولساز به ذهنت بیاد ،اونقدر مطمئن باشی در مورد ایند ه ات وداشتن چیزهایی که میخوای که مطمئنی الان روزه ،این باورها کار میکنه اتفاقات شرایط ادمها رو برات فراهم میکنه ،این سرمایه گذاری همه کاربراتون میکنه .
دوره کشف قوانین زندگی که به جای دوره افرینش قراره در سایت بیاد ،به ما قوانینی رو میگه که در جهان وجود داره ،وما اگر به این قوانین عمل کنیم نتایجی رو میگیریم وبعد اگه در قران هم اونها رو اثبات میکنی وتایید میگیری کاری که استاد انجام داده دیگه باورهات اون قدر قوی میشه که میشی انا اقول کن فیکون .
با امیدوارم خالی هیچ اتفاقی نمیفته ،تمرین ،تمرین ،تمرین هم تمرین ذهنی وهم فیزیکی ،هیچ قهرمان المپیکی فقط با تمرین جسمی برنده نشده .
به استاد گفته میشه وایشون هم میگن ،نمی دونند چی میشه ،میرن جلو وبعد کم کم مسیر براشون واضح میشه ،واین هدایت واعتماد ایشون رو به الله مهربانیها نشان میدهد ،کاری که ماهم باید با تمرین بهش برسیم . استادتصمیم گرفتند که خدا را باور کنند ودر مسیرتوحید حرکت کنند که کلید واژه زندگی ایشون هست وباور کردند که خداوند باهمه ما درهر لحظه صحبت میکنه ،از رگ گردن به ما نزدیکتره ،اون وقت به استاد گفته میشه وایشون انجام میدن وبه بقیه میگن ،به اونهایی که تو فرکانسش هستن ،بیس این تغییر در زندگی اینه که باور داشته باشی به این قانون ،به اینکه میتونی زندگیتو تغییر بدی ،فارغ ازاینکه اوضاع مملکت چجوری هست ،باید این امادگی را داشته باشی که از مسائل زندگیت کمک بگیری برای پیشرفتت ،اونهایی که باور دارند که اگر یه عده ای چیزهای قشنگ وخوب دارند ماهم میتونیم داشته باشیم ،اونهایی که باور دارند هیچ تفاوتی بین انسانها نیست ،همه به یک میزان قدرت دارند ،اونهایی که باور دارند هیچ شانس وعامل بیرونی در کار نیست ،کسانی که باور دارند با یه سری تمرینها میتونن باورها وافکارشون رو تغییر بدن،واتفاقات رو رقم بزنن ،با قلبشون دریافت میکنن این اگاهی ها رو ،امیدوارند ،به اینده زندگیشون امیدوارند وبه اینکه میتونن در روابط عاشقانه ومعنویت وسلامتی وثروت بهتر بشن .
همه چی دست خودمونه ،خداوند در قران میفرماید ما مسخر کردیم انچه در زمین واسمان هست برای شما ، اره همه چی رو به تسخیر ما در اورده ،همه چی رو ،استاد نمونه انسانی است که عمل کرده به این قوانین ،قوانینی که در دوره کشف قوانین میخواهیم مرورش کنیم ،استاد هرچی که گفته در سالهای قبل الان براش اتفاق افتاده بهشون رسیده ،تازه به ما هم کمک میکنند همین مسیر رو بریم ،خیلی اسونتر وروانتر ،چون دیگه ازمون وخطایی وجود نداره ،چون با باور محکم هست ،با وجود الگویی مثل استاد هست که رفته وانجام داده ونتیجه گرفته ،قرااااره که تو زندگی لذت ببریم ،از همه لحاظ ،از قبل از به دنیا اومدنمون ،برنامه ریزی خداوند برای تمام طبیعت این بوده ،انسان با فکر خودش وبا باورهاش داره خودشو رنج میده .
استاد ممنون از شما وممنون از این همه انرژی واحساسی که در صحبت هاتون هست ،ممنون برای این فایلهای گرانقدر .
عوامل بیرونی تحت کنترل ما نیستن در نتیجه هر چقدرم بخوایم تمرکز بذاریم و بخوایم تغییرش بدیم یا بهترش کنیم ، میبینیم که فقط داریم از مسیر درست خارج میشیم
پس فقط و فقط باید تمرکز بذاریم روی اون چیزی که تحت کنترل ماست و در درون ماست یعنی ذهن ما و باور ها و افکارمون
بعد میبینیم که وقتی کاری با اون بیرون نداشته باشیم و تماما تمرکزمون روی درون خودمون باشه ، شرایط بیرونی هم تغییر میکنه و ما به آدم ها ، شرایط ، اتفاقات و مکان هایی هدایت میشیم که با من جدیدی که ساختیم و روش سرمایه گذاری کردیم ، هم مداره….
اینا رو باید بار ها و بار ها به خودمون یادآوری کنیم تا هر جا گمراه شدیم و درگیر تغییر عوامل بیرونی شدیم ، سریع به خودمون نهیب بزنیم و تمرکز رو بذاریم رو خودمون
پس حواسم باشه که درگیر اون بیرون و اتفاقاتش نشم
هر آنچه که برای موفقیت و رسیدن به خواسته ها لازم دارم همین الان در اختیار منه چون همش در درون خودم قرار داره و از قبل مهیا شده
پس سرمایه گذاری روی خودم و ذهنم و باورهام ، سودمند ترین و زودبازده ترین و پایدار ترین سرمایه گذاری ممکنه
این بود درسی که احساس میکنم در حد مدارم باید از نشانه ی روزانه م میگرفتم:))
سلام بر استاد عزیز و گرامی و همچنین بر دوستان همفرکانسی
مثل همیشه استاد گل کاشتی وقتی اسم خدا رو به زبان میارین از مکث کردنتون مشخص میشه که چقدر باهاش در هماهنگی هستین که وقتی اسمش رو به زبان میارین یه نفس عمیق که نشانه آرامش و هماهنگی خودت و خداست میکشین و به مدت چند ثانیه حرف زدنتون رو متوقف میکنین امیدوارم ما هم بتونیم به این درجه برسیم که وقت اسم خدا رو میاریم فقط مکث کنیم و با آرامش فقط نفس بکشیم
سلام ودرود خدمت استاد عزیزم و خواهران و برادران هم فرکانسی ام.
برای همه تان آرزوی سعادت در هردو جهان رادارم
این فایل نشانه هدایت امروزم بود ومن میخواهم یک تجربه خود را برای خودم و دوستانی که میخواهند تغیر کنند یاد آور شوم
عنوان موضوع شرایط حساس وناجور
سال 1399 به نسبت شیوع مرض کوید 19 در شهری که من زندگی میکنم شرایط ناجور شد وحکومت وقت. هم قرنطین عمومی اعلان کرد از اینکه ومن در آن زمان در یک آموزشگاه علوم ساینسی بحیث آموز گار مصروف کار بودم ودرامدم به اندازه یی بود که به سختی الی اخیر برج کفایت میکرد
وقتی قرنطینه اعلان شد من شغلم را ازدست دادم وبیکار در خانه نشسته بودم
که حدود یکماه من کاملا بیکار بودم وهیچ درامدی نداشتم.
مادرم همسرم و دیگر دوستان گه گاهی برام غصه میکردند که تو چگونه مخارج زندگی را پوره خواهی کرد .
و من بطور عجیبی آرام بودم در ته دلم مطمئن بودم که یک راه حل هست.
این در حالی بود که من هیچ پس اندازی نداشتم. حتا پول مخارج یک ماه بعد راهم نداشتم
خوب هر روز به این فکر میکردم که درهمین شرایط چه کار کرده میتوانم که ازش پول بسازم ومخارجم را پوره کنم تا اینکه یکی از روز ها یک دوستم به دیدنم آمد و گفت من یک ایده دارم که میشود ازش درهمین شرایط حساس پول ساخت ومن با جدیت تمام به ابده اش گوش دادم و مطمئن شدم که میشود از این طریق پولساخت خلاصه بگم من ودوستم باهم به توافق رسیدیم که ایده را عملی کنیم و قرار شد فردای آنروز عملا شروع کنیم طبق تعهد قرار بود ساعت 8صبح باهم برویم و محصول را خریده وبه فروش شروع کنیم ودقیق فردا ساعت 8 من خودم را به محل تعین شده رساندم ومنتظر ماندم دوستم هم برسد تا شروع کنیم ولی این اتفاق نیفتاد ودوستم نیم ساعت بعد برام پیام کرد که من منصرف شدم.
من اونجا یک لحظه باخود فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم که باید به تنهائی شروع کنم وشروع کردم البته نجواهای شیطان بسیار زیاد وقوی شد درین لحظه که قرار شد باید به تنهائی شروع کنم ومن بخاطر ادامه دادن جلو گیری از عقب کشیدن از اهرم رنج ولزت بسیار خوب استفاده کردم این در حالی بود که من اصلا بنام اهرم رنج ولزت چیزی نمیدانستم فقط نصیحت مادرم برام همیشه همین بود که اگر به مشکلی روبرو شدی باید کمر مشکل را بشکنی وگرنه اون مشکل کمر تو را میشکند و من همیشه از این درس خوب استفاده میکردم ومی کنم واینجا هم ازش استفاده کردم.
نتیجه:
من اونروز ساع 9:30 صبح جنس هارا خریدم وشروع کردم به فروش
مقدار پولی که شروع کردم به ارزش پول ایران به قیمت امروز که( 1402 /11/5 ) یک ملیون تومن بود واون مبلغ تمام پول نقد من بود وقتی شروع به فروش کردم در اخیر روز که ساعت 5 بعد از ظهر بود به پول ایران من مبلغ 250000 تومن نفع کرده بودم وبعد از چند روز خداوند منرا به محل بهتر برای فروش هدایت کرد در آنجا من فقط روز 5 ساعت فروش میکردم و 500000 تومن هر روز عاید خالصم بود واین روند هر روز بهتر شده میرفت ومن در اون شرایط به ظاهر خراب ویا حساس من هروز پول میساختم و بهتر از قبل پول میساختم
و شرایط بهتری را برای زندگی خودم وخانواده ام فراهم کردم توانستم همرای فامیلهایمان که نیاز به کمک داشتند کمک کنم.
خلاصه نتایج:
1. اعتماد بنفسم فوقالعاده عالی شد
2. شرابط زندگی وخورد ونوش مان از قبل هم بهتر شد
3. رابطه ام باهمسرم فوق العاده خوب شد
4. الگوی خوبی شدم در میان دوستان وعقارب مان
5. پول بیشتری بدست آوردم و حتی پس انداز هم کردم
6. وقت بیشتری در روزبیکار بودم و در کنار خانواده ام لزتبردم در حالیکه قبلامن 5 صبح از خانه بیرون میشدم و 8 شب دوباره به خا نه می رسیدم
ووو
.
.
.
البته این را باید یاد آور شوم که من در آن زمان از قانون جذب وفرکانس کانون توجه هیچ چی نمیدانستم.
این بود تجربه من از شرایط حساس کنونی
خدا کند که توانسته باشم مطلب را خوب بیان کنم
هدفم اینبود که هم برای خودم یاد آور شوم وهم کمکی کرده باشم برای دوستانم
سلام به پیام اوری که استادکریمم درزندگیم قراردادپیام اوری درعصر خودم یک هدایتگرازطرف خداوندم یک ابراهیم که اومدو شرک را ازوجودم دورکرداومدو بتها را شکونداره بت وشرک تنهادرزمان قدیم نبود درزمان منم هست دروجودمنم بودکه خیلی ازبشررو واسه خودم بت کرده بودم ومیپرستیدم وشریک خداوندقرارداده بودم من خیلی سپاس گزارخداوندخودم هستم که هدف اصلی من دراین سایت رسیدن به خودخودشه من باکمک یکی ازدستان خودخدابه این سایت هدایت شدم الانم نگران هیچی نیستم برعکس خیلی خوشحالم اینجا دراین خانواده خیلی ازدستان خداونددارم که اولین دستش دراین سایت خود استادعباس منش هست که منو داره هدایت میکنه که قانون رسیدن به انچه راکه میخوام بهم نشون میده ودستای دیگه اشم بیشمارن استادعزیزم وقتی بهم این پیام میدی وداری منو دوعوت میکنی که همچین دوره ای داری برای کشف زندگیم ودوره بعدی که یکی ازبزرگترین ارزوهای منه دوره قران بخدا توپوست خودم نمیگنجم نمیدونی چقدخوشحالم چقد زوق دارم ازبابت این دوره که پیشاپیش اعلام کردی که برگزارمیشه استادمیگم که تو پیام اورالله هستی نمیدونم نمیدونم واقعا ازت چی بگم فقط ازبابت بودنت ازخدای خودم تشکرمیکنم خدایا هزاراهزارباربازم کمه من شکرگزارخداوندم که باکمک این ابراهیم عصرخودم داره منو هدایت میکنه بازم خدایا شکرت استاد بتت نمیکنم ولی متشکرم ازت وازخداوندمیخوام سعادت دنیاواخرت رانصیبت کنه وطول عمرباعزت بهت بده
سلام ب استاد و دوستانی ک نماینده خدا هستن?
میخواستم یکی از باورای خیلی مهم از نظر خودم رو باهاتون ب اشتراک بزارم.من خیلی چیزا رو میخواستم،سلامتی کامل،پول زیاد،رابطه عالی و…..اما هروقت میومدم روشون کار کنم یا از ته دل بخوامشون،ی حسی شبیه ارور دادن توی مغزم رخ میداد.متوجهش میشدم ولی پیگیریش نمیکردم…..تا اینکه متوجه شدم ته ته ضمیر ناخواداگاهم هنوز بعد اینهمه سال اینه ک شاید من باید مریض بشم یا بی پول باشم یا رابطه ام خراب باشه تا ماموریتم رو انجام داده باشم ……..این چندوقته دیدم هرجایی استاد یا توی کتاب فلورانس صحبت از عالی بودن در هر حوزه ای میشه،وجود من ی اروری میده هنو و حس میکنه ک نه قرار نیس الزاما هممون ب پول زیاد،سلامتی ابدی و شادی ابدی برسیم .میشه هیچوقت ب اینا نرسید ولی در مسیر الهی و توحید بود!
ب دلم افتاده بود کتاب معبد سکوت رو از اول بخونم…..ی جاییش از فصلای اول ی متنی داشت ک قشنگ باور ب اینکه همه چی باید عالی باشه رو در من مث میخ کوبید و ثابت کرد و باعث شد مث اینهمه سال ففط توی ضمیرخوداگاهم این اعتقاد نباشه ک باید همه چی عالی باشه،بره توی ضمیرناخوداگاهم
و اون این بود ” خداوند دوست دارد ما برای رهایی از محدودیت ها،از قدرت خداییمان کمال استفاده و بهره را برده و به موجوداتی بی اندازه آزاد مبدل شویم”_صفحه 74
ی چند روزی ک اینو تمرین میکردم یهو ی باور کامل تر از این بهم الهام شد (چون تمرین اون باور منو وارد مدار بالاتری کرد ک توش باور قوی تری میتونست بهم الهام بشه)
اونم این بود ک پریا
تو مگه نماینده خدا نیستی؟؟؟مگه یک نماینده همه صفات مرکز رو نداره؟ پس حالا بدون ک این تضادهای زندگیت و ب اصطلاح مشکلات واسه چی هستن
اینا هستن ک تو ماموریتت رو ب این شکل انجام بدی ک توی اون حوزه صفت خداگونه ات رو متجلی کنی تا خدا رو اثبات کنی ب خودت و همه و چ ماموریتی از دین بزرگتر؟؟؟؟؟?
استاد مثلا از تضاد فقر ،صفت رزاق بودن خدا رو ک در خودشونم هم هست متجلی کرد
من با بیماری صفت شافی بودن رو و……
و اینکه فک کنی شاید قسمتت بیمار بودن و بی پول بودن و اینا هست ی فکر غلطه چون اینا هستن واسه هول دادنت توی تکامل
واسه این هستن ک صفت های خدایی رو متجلی کنی
دیگه الان طول روز هر تضاد یا ب اصطلاح مشکلی ک رخ میده فقط نگاهم اینه ک الان این اتفاق اومد ک از من بخواد کدوم صفت خداییم رو متجلی کنم؟حتی اگه اون لحظه نتونم بیخیال نمیشم
میگم بلاخره اگاه شدم ک لازمه توی این حوزه این صفت رو متجلی کنم با تمرین?
اصن عجیب برام محکم شد ک بااااااید بااااااااید همه حوزه ها رو ب عالی ترین شکل داشته باشیم
اگه عالی نیس ما ادمی هستیم ک نمیخواییم صفت خدا رو متجلی کنیم
نمیخواییم ماموریتمون رو انجام بدیم
منظورم این نیس ک باز اجازه بدیم اتفاقای منفی مث بیماری و بی پولی سرجاشون بمونن ها.میخوام بگم بدونید اگر هستن علتش اینه توی اون حوزه صفتی ک باید رو متجلی نکردین وگرنه باید عالی ترین حالتشون رو داشتن.پس شروع کنید ب تمرین باورای جدید و تکامل پیدا کردن توش تا زمانی ک متجلی کنید اون صفت رو.
شاهِ خفته
وضعیت زندگی انسان به پادشاهی میماند که در خواب است. پادشاه، در خواب، هویت و مقام خود را که پادشاهی و فرمانروایی است، فراموش میکند. پادشاه خواب میبیند که دیگر پادشاه نیست. ضعیف و ناتوان گشته، محتاج و فقیر شده، دیگر خبری از آن همه قدرت و جلال نیست، میبایست مانند ضعیفان و محرومان زندگی کند. در رؤیای خود آرزو میکند که ای کاش پادشاه میبود و زندگی شاهانه داشت. غافل از اینکه در حقیقت، هم پادشاه است و هم از زندگی شاهانه بهرهمند، تنها در خواب و غفلت است.
طبیعی است که پادشاه بر اثر این رؤیاهای آزاردهنده رنج بکشد، افسرده و مضطرب شود و بر اثر این رؤیاهای گاه شادکننده و گاه ناراحتکننده، دمی خوشحال و دمی در رنج و اندوه باشد. حتّی ممکن است پادشاه در رؤیاهای خود برنامهای را برای رسیدن به مقام و هویت پادشاهی (طبیعت الهی) طراحی و طی کند. در این صورت برای رسیدن به پادشاهی (دروغین و توهمی (خود به سالها وقت نیاز دارد. در رؤیای خود (در عالم توهّم)(راه پادشاهی را میپیماید، فرصت و نیروی خویش را بیهوده هدر میدهد. زیرا اگر بر فرض موفق هم شود و در رؤیای خود به پادشاهی دست یابد، باز هم شکست خورده و تنها به تصویری سرابگونه و پوچ دست یافته است.
به نظر شما برای اینکه این پادشاهِ در خواب (انسان با طبیعت الهی) دوباره به مقام پادشاهی خود دست یابد و دوباره زندگی شاهانه را تجربه نماید، چکار باید بکند؟
برای اینکه پادشاه به لحظههای ناپایدار رنج و لذت، شادی و اندوه، پستی و بزرگی خود پایان دهد، چکار باید بکند؟…
بسیاری از مکاتب بشری چنانند که گویی راه حلشان اینست که این پادشاه خوابیده در رؤیاهای خود مراحل پادشاهی را طی کند، برای آن زحمت بکشد و کوشش کند تا بلکه در رؤیای خود به پادشاهی نایل شود. امّا اگر بر فرض بتواند در رؤیاهای خود چنین مراحلی را طی کند، آیا این پادشاهی ارزشی دارد؟ آیا چیزی جز شکستی بزرگ است؟ زیرا حدّاقل مرگ، او را بزودی از این رؤیا بیرون میآورد و پادشاه در مییابد، آن زمان که باید بیدار میبود، خفته بود…
آنها حتماً برای حل رنجها، فشارها و گرفتاریهایی که در عالم توهّم و رؤیا، پادشاه با آنها رو به روست، راه حلهایی را هم پیشنهاد میکنند. مثل دهها و صدها راهحلی که جاهلان عالمنما برای حل مسائل انسان ارائه دادهاند.
راهحل یک چیز است و آن بیدار شدن از خواب.
امّا حرکت بازگشت به خداوند چه میگوید؟ سادهترین، کوتاهترین و تنها راه حل اینست که “پادشاه را از خواب بیدار کنیم. ” اگر پادشاه لحظهای از خواب برخیزد، راهی را که قرار بود در رؤیاهای خود برای رسیدن به پادشاهی در طول سالها بپیماید، در لحظهای طی میکند. اصلاً پیمودنی در کار نیست. پادشاه وقتی از خواب بیدار شد، درمییابد که آن همه رنج و لذت زودگذر، تنها رؤیا و توهّم بوده. میبیند که نیازی به پادشاه شدن ندارد زیرا او هم اکنون پادشاه است
سلاام و هزاران بار سپاس از خدای مهربون بابت هدایت شدن به خواندن این کامنت .
چقدر زیباااا و واضح توضیح دادین و مثال زدین .
چقدر اسون میشه همه چیز وقتی از الهامات درونی واسه هضم موضوعی استفاده میکنیم
خدایااآااااا آرزو میکنم هر لحظه همه بندگانت سرشار از درک دریافت الهامات برای مسیر زندگیشون باشن زیرا که لذت هر لحظشون رو میچشن و دیگر سختی بی معنا میشه.
ممنون دوست عزیز
🔹درد و رنج🔹
#رنج و درد به دلیل #افکارِ اندوهگین نیست.
#درد به دلیل جریان افکارِ #منفی یا سنگین نیست.
رنج به دلیل یکی دانستنِ خودت با آن موضوعِ فکری یا #احساسی است.
هر زمان از وجودِ افکار رنج کشیدی،
بدان به دلیل دیده شدن و #حس شدنِ آن #فکر نیست.
به دلیل یکی کردنِ خودت با آن موضوع است.
زمانی که بیکران را محدود به یک قالبِ فکری می کنید احساس خفگی و افسردگی #تجربه می شود.
تکرار می کنم:
غم و درد و رنج به دلیلِ افکاری که در اکنون می آید نیست.
آنها مجاز هستند که بیایند،
زیرا #عشق، بی نهایت و قدرتمند است.
عشق ممنوعیت ندارد.
همه چیز اجازه ی خودنمایی دارد.
رنج به دلیل این است که خودت را تعریف می کنی و یک آن بی نهایت در قالبِ یک محدودیت #تصور می شود.
این “خیال” است که رنج را گسترش می دهد،
نه افکاری که در رنج هستند.
اینگونه تو می بینی این سیاره ی زیبا و خیال انگیز یک شوخیِ مداوم با تو می کند.
اینکه هر چیزی می آید و می گوید: من این یا آن هستم،
و تو هیچ کدام را انتخاب نمی کنی.
زیرا کسی در #حقیقت برای داشتنِ افکار وجود ندارد.
آنگاه این خواب و این شوخی برایت روشن می شود.
وقتی هیچ منی نگرانِ وجود افکار نیست،
و خودِ آن من، یک فکر می شود.
حالا نیازی به نگران شدن نداری،
این خواب دیگر قدرتی ندارد…
سلام دوستان و عزیزان همفریکانسی و استاد خوبم عباس منش
وقت شما بخیر مثل همیشه عالی است
و این سرمایه گذاری برای همه ی ما بهترین سود را خواهد داشت و برای همیشه سود میدهد و ایمان دارم که این سرمایه گذاری که میکنید و به ما هم آموزش می دهید هم برای شما هم برای ما بهترین سود را خواهد داشت.
و تا اخر عمر هر روز سود این سرمایه گذاری زیاد و زیادتر می شود
چون این سرمایه گذاری نظر به شرایط و اتفاقات تغییر نمیکند بلکه نظر به باور ما تغییر میکند اگه روی باور هایمان زیاد کار کرده باشیم سودمان بیشتر و اگر کم کار کرده باشیم سودمان هم کم خواهد بود و برای همه هم یکسان خواهد بود
چه پیر باشی چه جوان سود همان است که باور داشته باشی کم باور داشته باشی کم است فراوان باور داشته باشی فراوان است
استاد بینهایت منتظر این محصول شما هستم
شاد, موفق, سربلند و ثروتمند باشید
به نام خدای هدایتگرم
سلام به دو استاد عزیزم و دوستان توحیدی نازنینم
سپاسگزارم از مریم جون با دستهبندی فایلهای دانلودی دسترسی ما رو خیلی آسون کردن، همچنین متن فایلها که بی نظیره یه دنیا ممنون
میخواستم برنم رو نشونهام دیدم هنوز 24 ساعت نگذشته! حسم گفت بزن رو دستهبندی قسمت« برنامهنویس زندگیات باش» بعد فایل ها رو یکی یکی دیدم, باز قلبم گفت خودشه: «با ارزشترین سرمایه گذاری زندگی ما»
خدایا شکرت که هر لحظه با من حرف میزنی،، خیلی دلگرم کنندهست وقتی میدونی خدای مهربان و مقتدر با اون همه عظمت و بزرگیش هر لحظه داره باهات حرف میزنه، هدایتت میکنه، حمایتت میکنه و حفاظتت میکنه
وقتی متن فایل رو خوندم اشک از چشمانم جاری شد، هر وقت این بخش از زندگی استاد رو میخونم حس سپاسگزاری میاد توی وجودم انگار خودم از اون شرایط به این شرایط رسیدم : مرور قوانینی که درک و اجرای آنها، زندگی ام را از یک راننده تاکسی، ساکن در یک اتاق سیمانی در محله سورو در بندرعباس، به زندگی در خانه ای بزرگ و زیبا در فلوریدای آمریکا تبدیل کرد و از آن راننده تاکسی که روزگاری مهم ترین دغدغه اش پیدا کردن مسافر دربستی بود، فردی ساخت که آزادی زمانی، مکانی و مالی کامل برای انجام هر کاری و زندگی در هر کشوری و در هر خانه ای را دارد.
خدایا شکرت برای قوانین ثابتت که منو ازشون آگاه کردی و میتونم با استفاده از قوانین بهشتو توی همین دنیا تجربه کنم و بهترینها رو رقم بزنم برای خودم،، الهی شکر
سرمایه گذاری روی کنترل ذهن، یعنی تبدیل دانسته ها به عمل!
هرگز نمی توانی سرمایه گذاری ای سودمند تر از این نوع سرمایه گذاری بیابی.
قرار خداوند با ما همین بوده که ما بیایم لذت ببریم اگر لذت نمیبریم بخاطر افکارمونه….
کارساز ما به فکر کار ماست
فکر ما در کار ما آزار ماست
انشاءالله که سهمتون از زندگی لذت و سلامتی و ثروت و شادی و آرامش و رابطهی عاشقانه و عشق و محبت و بهترین های دنیا و آخرت باشه
الهی آمین
به نام خدای مهربان
خدایا شکرت برای اینکه دوباره به من این فرصت را دادی تا بنویسم .خدایا شکرت برای استاد که شاد وسرحال در پارادایس زیبا برای ما صحبت میکند ،خدایا شکرت برای سرسبزی این مکان برای گاو زیبا وبعی بعی هایی که گله را گم کرده اند .استاد ممنون که اینقدر راحت وشاد هستید واین تیشرت خوشگل لاتزیو رو پوشیدید.خدایا شکرت برای این فایل ارزشمند که امروز برای نشانه من امد ،سرمایه گذاری روی خودم ،استاد میگن که با دوستشون صحبت کردند و ایده ای به ذهنشون اومد که بیان وبرای ماصحبت کنند،وقتی با قوانین اشنا باشی مثل دکتری که به تمام اعضای بدن اگاه هست و میتونه علت خیلی از مشکلات بدن وبیماریها رو بفهمه ،میتونی بفهمی علت خیلی از ناکامی ها ومشکلات ادمها رو .دوست استاد خیلی منطقی هست ،یه زمانی باهم هم فرکانس بودند ولی الان مشخصه که مدارشون با هم فرق کرده مشخصه که یکی بیشتر روی خودش کار کرده بیشتر ایمان داشته بیشتر توکل کرده وهدایت رو پذیرفته بیشتر به خودش وخداش اعتماد کرده ،برای همین اینقدر فاصله افتاده .
اره استاد اینجا هر روزش بدتر از دیروز ،برای من هم تا دوسال پیش همینطور بود ولی الان که دیگه خیلی وقته اخبار رو دنبال نمی کنم به حرفهای این واون گوش نمی کنم وتوی دنیاشون نیستم برای من هر روز بهتر از دیروز هست فارغ ازینکه حتی چه وضعیت مالی دارم وچه اتفاقاتی دور وبرم میفته ،شرایط حساس کنونی برای همه اینطور نیست ،مخصوصا تو این وضعیت بیماری میتونیم این قضیه رو واضح تر ببینیم ،اینکه حتی خیلیها اتفاقی براشون نیفتاده، من خودم میشد که روزی یا ساعتی حالم بد بشه ولی خداروشکر با گذشت دوسال ازین اتفاق به لطف وفضل خداوند حتی یکبار هم این بیماری رو نگرفتیم برخلاف نزدیکانمون .یه عده همیشه راضی هستند وخداروشکر میکنند درامد خوب خونه وماشین خوب دارند ویه عده هم همیشه شاکی هستند وگله دارند از اوضاع .این عده راضی کم هستند وعده ناراضی اکثریت هستند .ما باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم اگر میخواهیم زندگیمون رو کنترل کنیم .استاد به دانسته هاش عمل میکنه ،چطور ؟استاد یه قانونی رو درک کرده وسرمایه گذاری کرده روی این قانون .اون قانون چیه ؟افکار من داره زندگی مو کنترل میکنه پس اگر من افکارم را کنترل کنم زندگیم را کنترل کرده ام .کنترل افکار کار ساده ای نیست ،ادمهای زیادی واکنش نشون میدن به اتفاقات،اونها خلق نمیکنند اتفاقات رو .با بالا رفتن دلار خوشحال میشوند وبا پایین امدنش ناراحت .ولی اگه بدونی این تویی که میتونی با افکارت وبا باورهات زندگی تو خلق کنی با هیچ اتفاق بیرونی شاد یا ناراحت نمیشی چون میدونی هیچ تاثیری در زندگی تو نداره ،این توهستی که تاثیر میذاری رو زندگیت ،با افکارت با باورهات ، تو میتونی کاری کنی که در هر شرایطی اوضاع به نفعت باشد .
هرکسی در چیزی سرمایه گذاری میکند یکی در اموختن موسیقی یکی در بورس یکی رو جسمش و…روی اولویتش سرمایه گذاری میکنه ،ولی استاد روی چیزی سرمایه گذاری کردند واولویتشون بوده که همه اونها رو میتونه پوشش بده هم معنویت هم سلامت هم ثروت هم روابط رو ،این موضوع اونقدر قوی هست که میتونه تمام زندگیتو رقم بزنه اونطور که خودت میخوای ،پس با تمرکز فراوان فقط روی این موضوع کار کن .استاد میدونستند که این تمرکز واین کار کردن روی افکار وباورها چقدر در مورد سلامتی وروابط ومعنویت کار کرده وخوب بوده پس در زمینه مالی هم بهشون جواب میده ،پس تمرکز رو میذارن رو مسائل مالی وباورهاشون رو دراین زمینه هم درست میکنند ونتیجه میگیرند.ما باید ببینیم وقتی در بعضی چیزها خوب عمل کردیم پس میتونیم همین روش رو برای سایر چیزها هم استفاده کنیم .ان زمان استاد ذهنشون رو شخم زدند دانه کاشتند علف های هرز رو دراوردند اب دادند نور دادند حالا اون افکار وباورها رشد کرده واونقدر قوی شده که تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمیگیرد .استاد اینقدر اتفاقات خوب رو برای خودش رقم زده ونتایج گرفته که این باور که خودمون خالق شرایطمون هستیم پولادین شده وهر روز هم پولادین تر میشه چون استاد هرروز رو خودشون کار میکنن ومراقبت میکنن مثل باغبانی که هر روز روی باغش کار میکند ،سمپاشی میکند هرس میکند ابیاری میکند و….اون اوائل که باغبان درختهای باغ ا میکارد کار بیشتری انجام میدهد وممکن محصولی نگیرد ولی بعدها که درختها بزرگ شدند محصولش را برداشت میکند با کارفیزیکی کمتر حتی .چون ادامه داده مسیر را ،سرمایه گذاریش را ،حرکتش را .اگر ما بدونیم این چقدر مهمه ،درک این قانون وعمل کردن به این قانون ،وسرمایه گذاری کردن روی این قانون،
ما اینکار رو انجام میدیم اگه بدونیم چقدر مهمه ،وخدا میداند که چه نتایجی خواهیم گرفت .
این ما هستیم که اتفاقات زندگی مان را خلق میکنیم چه اگاهانه چه غیر اگاهانه ،پس سرمایه گذاری کنید روی افکارتون ،کار اسانی نیست ،تمرین میخواد ،همه ما تو زندگیمون درک کردیم که حتی با دونستناین موضوع نتونستیم ذهنمون رو کنترل کنیم وبه همون شیوه قبل عمل کردیم .این موضوع تمرین میخواد ،مثل هر ورزش دیگر ی ،باید بتوانیم ذهنمان را در هر شرایطی کنترل کنیم ،باید ادامه بدی ،باید تمرینت رو ادامه بدی اینقدر که برات راحتتر بشه ،نجواها هستند کارشون رو میکنند ولی راحتتر میتونی به نجواهای شیطان گوش وتوجه نکنی وبه الهاماتت گوش کنی ،وهمین راحتتر انجام دادن این همه نتایج بوجود اورده .وقتی رو باورهات کار میکنی پیشرفتت نامحدود میشه .این دقیقه ۱۶ و۱۶ ثانیه چقدر استاد باحرارت حرف میزنن ،چقدر با انرژی میگن ،چقدر با احساس صحبت میکنن ،مگه میشه تحت تاثیر قرار نگرفت وباور نساخت ،در مورد اینکه چقدر احساسشون خوبه وشکرگزارن ،در مورد اینکه میشه در سلامتی به جایی رسید که در سن ۹۰ سالگی اروی گرفت ودور دنیا رو گشت اون هم شاد وخوشحال واونقدر سالم که همه چی رو بتونی بخوری .در مورد ثروت ویا کار هر لحظه ایده های پولساز به ذهنت بیاد ،اونقدر مطمئن باشی در مورد ایند ه ات وداشتن چیزهایی که میخوای که مطمئنی الان روزه ،این باورها کار میکنه اتفاقات شرایط ادمها رو برات فراهم میکنه ،این سرمایه گذاری همه کاربراتون میکنه .
دوره کشف قوانین زندگی که به جای دوره افرینش قراره در سایت بیاد ،به ما قوانینی رو میگه که در جهان وجود داره ،وما اگر به این قوانین عمل کنیم نتایجی رو میگیریم وبعد اگه در قران هم اونها رو اثبات میکنی وتایید میگیری کاری که استاد انجام داده دیگه باورهات اون قدر قوی میشه که میشی انا اقول کن فیکون .
با امیدوارم خالی هیچ اتفاقی نمیفته ،تمرین ،تمرین ،تمرین هم تمرین ذهنی وهم فیزیکی ،هیچ قهرمان المپیکی فقط با تمرین جسمی برنده نشده .
به استاد گفته میشه وایشون هم میگن ،نمی دونند چی میشه ،میرن جلو وبعد کم کم مسیر براشون واضح میشه ،واین هدایت واعتماد ایشون رو به الله مهربانیها نشان میدهد ،کاری که ماهم باید با تمرین بهش برسیم . استادتصمیم گرفتند که خدا را باور کنند ودر مسیرتوحید حرکت کنند که کلید واژه زندگی ایشون هست وباور کردند که خداوند باهمه ما درهر لحظه صحبت میکنه ،از رگ گردن به ما نزدیکتره ،اون وقت به استاد گفته میشه وایشون انجام میدن وبه بقیه میگن ،به اونهایی که تو فرکانسش هستن ،بیس این تغییر در زندگی اینه که باور داشته باشی به این قانون ،به اینکه میتونی زندگیتو تغییر بدی ،فارغ ازاینکه اوضاع مملکت چجوری هست ،باید این امادگی را داشته باشی که از مسائل زندگیت کمک بگیری برای پیشرفتت ،اونهایی که باور دارند که اگر یه عده ای چیزهای قشنگ وخوب دارند ماهم میتونیم داشته باشیم ،اونهایی که باور دارند هیچ تفاوتی بین انسانها نیست ،همه به یک میزان قدرت دارند ،اونهایی که باور دارند هیچ شانس وعامل بیرونی در کار نیست ،کسانی که باور دارند با یه سری تمرینها میتونن باورها وافکارشون رو تغییر بدن،واتفاقات رو رقم بزنن ،با قلبشون دریافت میکنن این اگاهی ها رو ،امیدوارند ،به اینده زندگیشون امیدوارند وبه اینکه میتونن در روابط عاشقانه ومعنویت وسلامتی وثروت بهتر بشن .
همه چی دست خودمونه ،خداوند در قران میفرماید ما مسخر کردیم انچه در زمین واسمان هست برای شما ، اره همه چی رو به تسخیر ما در اورده ،همه چی رو ،استاد نمونه انسانی است که عمل کرده به این قوانین ،قوانینی که در دوره کشف قوانین میخواهیم مرورش کنیم ،استاد هرچی که گفته در سالهای قبل الان براش اتفاق افتاده بهشون رسیده ،تازه به ما هم کمک میکنند همین مسیر رو بریم ،خیلی اسونتر وروانتر ،چون دیگه ازمون وخطایی وجود نداره ،چون با باور محکم هست ،با وجود الگویی مثل استاد هست که رفته وانجام داده ونتیجه گرفته ،قرااااره که تو زندگی لذت ببریم ،از همه لحاظ ،از قبل از به دنیا اومدنمون ،برنامه ریزی خداوند برای تمام طبیعت این بوده ،انسان با فکر خودش وبا باورهاش داره خودشو رنج میده .
استاد ممنون از شما وممنون از این همه انرژی واحساسی که در صحبت هاتون هست ،ممنون برای این فایلهای گرانقدر .
(به نام الله مهربان و هدایتگر)
نشانه ی امروز من به تاریخ 1403/5/6
سرمایه گذاری که همش سوده و سوده و سود
باید روی باور ها و کنترل ذهنمون سرمایه گذاری کنیم
عوامل بیرونی تحت کنترل ما نیستن در نتیجه هر چقدرم بخوایم تمرکز بذاریم و بخوایم تغییرش بدیم یا بهترش کنیم ، میبینیم که فقط داریم از مسیر درست خارج میشیم
پس فقط و فقط باید تمرکز بذاریم روی اون چیزی که تحت کنترل ماست و در درون ماست یعنی ذهن ما و باور ها و افکارمون
بعد میبینیم که وقتی کاری با اون بیرون نداشته باشیم و تماما تمرکزمون روی درون خودمون باشه ، شرایط بیرونی هم تغییر میکنه و ما به آدم ها ، شرایط ، اتفاقات و مکان هایی هدایت میشیم که با من جدیدی که ساختیم و روش سرمایه گذاری کردیم ، هم مداره….
اینا رو باید بار ها و بار ها به خودمون یادآوری کنیم تا هر جا گمراه شدیم و درگیر تغییر عوامل بیرونی شدیم ، سریع به خودمون نهیب بزنیم و تمرکز رو بذاریم رو خودمون
پس حواسم باشه که درگیر اون بیرون و اتفاقاتش نشم
هر آنچه که برای موفقیت و رسیدن به خواسته ها لازم دارم همین الان در اختیار منه چون همش در درون خودم قرار داره و از قبل مهیا شده
پس سرمایه گذاری روی خودم و ذهنم و باورهام ، سودمند ترین و زودبازده ترین و پایدار ترین سرمایه گذاری ممکنه
این بود درسی که احساس میکنم در حد مدارم باید از نشانه ی روزانه م میگرفتم:))
بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت عزیزانم
مهمترین وبزرگترین سرمایه گزاری زندگیمون سرمایه گزاری روخودمون وباورامونه
بعدازیکسال تازه درمداردیدن این فایل قرارگرفتم هنوزم کلی اطلاعات هست ک باید بقول دوستان قورت بدم
مابایدبتونیم ذهنمون روکنترل کنیم وواکنش گرانباشیم دراین صورت صدای قلب والهاماتومیشنویم وهمیشه درآرامش واحساس خوب میمونیم شایددرابتداسخت باشه ولی شدنیه والبته همیشگی ومن خداروشکرتاالان ازخودم راضیم وهرروزهم بهترمیشم
ماب این جهان اومدیم تاجهان رورشدبدیم وبرای لذت اومدیم هیچ چیزوهیچ کس قدرتی درزندگی مانداره وماخودپون خالق زندگیمونیم وفرکانسهاوباورهای ماس ک داره اتفاقات روبرامون رقم میزنه
مابایدب دانسته هامون درموردقوانین عمل کنیم ودرینصورت نتیجه میگیریم
خدایاشکرت ک دارم کم کم درعملگرابودن موفق میشم
استادجان برای تمام موفقیت هاتون ازاول آشنایی باقانون تاالان تحسینتون میکنم وبهتون تبریک میگم والان داریم نتایج بزرگتون ازسال ۲۰۱۸تاالانومیبینیم
خدایابخاطرقوانین ثابتت سپاسگزارم
درپناه الله یکتاشادوپیروزباشید😍🥰😘
سلام بر استاد عزیز و گرامی و همچنین بر دوستان همفرکانسی
مثل همیشه استاد گل کاشتی وقتی اسم خدا رو به زبان میارین از مکث کردنتون مشخص میشه که چقدر باهاش در هماهنگی هستین که وقتی اسمش رو به زبان میارین یه نفس عمیق که نشانه آرامش و هماهنگی خودت و خداست میکشین و به مدت چند ثانیه حرف زدنتون رو متوقف میکنین امیدوارم ما هم بتونیم به این درجه برسیم که وقت اسم خدا رو میاریم فقط مکث کنیم و با آرامش فقط نفس بکشیم
سلام ودرود خدمت استاد عزیزم و خواهران و برادران هم فرکانسی ام.
برای همه تان آرزوی سعادت در هردو جهان رادارم
این فایل نشانه هدایت امروزم بود ومن میخواهم یک تجربه خود را برای خودم و دوستانی که میخواهند تغیر کنند یاد آور شوم
عنوان موضوع شرایط حساس وناجور
سال 1399 به نسبت شیوع مرض کوید 19 در شهری که من زندگی میکنم شرایط ناجور شد وحکومت وقت. هم قرنطین عمومی اعلان کرد از اینکه ومن در آن زمان در یک آموزشگاه علوم ساینسی بحیث آموز گار مصروف کار بودم ودرامدم به اندازه یی بود که به سختی الی اخیر برج کفایت میکرد
وقتی قرنطینه اعلان شد من شغلم را ازدست دادم وبیکار در خانه نشسته بودم
که حدود یکماه من کاملا بیکار بودم وهیچ درامدی نداشتم.
مادرم همسرم و دیگر دوستان گه گاهی برام غصه میکردند که تو چگونه مخارج زندگی را پوره خواهی کرد .
و من بطور عجیبی آرام بودم در ته دلم مطمئن بودم که یک راه حل هست.
این در حالی بود که من هیچ پس اندازی نداشتم. حتا پول مخارج یک ماه بعد راهم نداشتم
خوب هر روز به این فکر میکردم که درهمین شرایط چه کار کرده میتوانم که ازش پول بسازم ومخارجم را پوره کنم تا اینکه یکی از روز ها یک دوستم به دیدنم آمد و گفت من یک ایده دارم که میشود ازش درهمین شرایط حساس پول ساخت ومن با جدیت تمام به ابده اش گوش دادم و مطمئن شدم که میشود از این طریق پولساخت خلاصه بگم من ودوستم باهم به توافق رسیدیم که ایده را عملی کنیم و قرار شد فردای آنروز عملا شروع کنیم طبق تعهد قرار بود ساعت 8صبح باهم برویم و محصول را خریده وبه فروش شروع کنیم ودقیق فردا ساعت 8 من خودم را به محل تعین شده رساندم ومنتظر ماندم دوستم هم برسد تا شروع کنیم ولی این اتفاق نیفتاد ودوستم نیم ساعت بعد برام پیام کرد که من منصرف شدم.
من اونجا یک لحظه باخود فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم که باید به تنهائی شروع کنم وشروع کردم البته نجواهای شیطان بسیار زیاد وقوی شد درین لحظه که قرار شد باید به تنهائی شروع کنم ومن بخاطر ادامه دادن جلو گیری از عقب کشیدن از اهرم رنج ولزت بسیار خوب استفاده کردم این در حالی بود که من اصلا بنام اهرم رنج ولزت چیزی نمیدانستم فقط نصیحت مادرم برام همیشه همین بود که اگر به مشکلی روبرو شدی باید کمر مشکل را بشکنی وگرنه اون مشکل کمر تو را میشکند و من همیشه از این درس خوب استفاده میکردم ومی کنم واینجا هم ازش استفاده کردم.
نتیجه:
من اونروز ساع 9:30 صبح جنس هارا خریدم وشروع کردم به فروش
مقدار پولی که شروع کردم به ارزش پول ایران به قیمت امروز که( 1402 /11/5 ) یک ملیون تومن بود واون مبلغ تمام پول نقد من بود وقتی شروع به فروش کردم در اخیر روز که ساعت 5 بعد از ظهر بود به پول ایران من مبلغ 250000 تومن نفع کرده بودم وبعد از چند روز خداوند منرا به محل بهتر برای فروش هدایت کرد در آنجا من فقط روز 5 ساعت فروش میکردم و 500000 تومن هر روز عاید خالصم بود واین روند هر روز بهتر شده میرفت ومن در اون شرایط به ظاهر خراب ویا حساس من هروز پول میساختم و بهتر از قبل پول میساختم
و شرایط بهتری را برای زندگی خودم وخانواده ام فراهم کردم توانستم همرای فامیلهایمان که نیاز به کمک داشتند کمک کنم.
خلاصه نتایج:
1. اعتماد بنفسم فوقالعاده عالی شد
2. شرابط زندگی وخورد ونوش مان از قبل هم بهتر شد
3. رابطه ام باهمسرم فوق العاده خوب شد
4. الگوی خوبی شدم در میان دوستان وعقارب مان
5. پول بیشتری بدست آوردم و حتی پس انداز هم کردم
6. وقت بیشتری در روزبیکار بودم و در کنار خانواده ام لزتبردم در حالیکه قبلامن 5 صبح از خانه بیرون میشدم و 8 شب دوباره به خا نه می رسیدم
ووو
.
.
.
البته این را باید یاد آور شوم که من در آن زمان از قانون جذب وفرکانس کانون توجه هیچ چی نمیدانستم.
این بود تجربه من از شرایط حساس کنونی
خدا کند که توانسته باشم مطلب را خوب بیان کنم
هدفم اینبود که هم برای خودم یاد آور شوم وهم کمکی کرده باشم برای دوستانم
شاد باشید
برای تک تک تان آرزوی ثروت صحت وسعادت دارم.