نظارت بر ورودی های ذهن - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

357 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد میم گفته:
    مدت عضویت: 3718 روز

    با سلام خدمت شما استاد گرامی

    امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشید

    بابت این فایل رایگان صمیمانه ازتون سپاسگزاری میکنم امیدوارم ما هم بتونیم روز به روز به وضعیت بهتر و بهتری برسیم تا بیشتر بتونیم از دیگر فایلهای موجود در این سایت ارزشمند بهره ببریم و به هدف نهایی که داریم برسیم ممنونم از اینکه همواره کاربرانتونو با هر وسع مالی که هستن فراموش نمیکنین و آنهارا یاری میکننین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسن بینائیان گفته:
    مدت عضویت: 3638 روز

    عرض سلام و خدا قوت به شما

    دقیقا همین طوره

    به امید روزی که به این آگاهی برسیم که وقت باارزشمون رو به پای این همه برنامه بی فایده که از رسانه ها پخش میشه نگذاریم

    شعار و هدف همه ما باید این باشه “پیش به سوی تعالی”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 17 بهمن رو با عشق مینویسم

    امروز وقتی بیدار شدم قرار بود برم گالری هنرجوی استادم که چند هفته پیش دو هفته ،فقط رفتم گالریش تا بهم تذهیب یاد بده و بعد برای طراحی رفتم

    اما دومین باری که رفتم و حس کردم باید برگردم خونه ،و مهمون داشتن تو گالریشون که حس خوبی از مهمونشون نگرفتم و مدام یه حسی بهم میگفت پاشو برو خونه و بعد اون ،نمیدونم چرا نتونستم برم اونجا و طراحی کار کنم

    از خودم چند بار سوال کردم ،گفتم طیبه چرا نمیخوای بری اونجا؟

    برات رایگان میخواست تذهیب یاد بده

    دخترش هم که اونجا باهمدیگه طراحی کار میکردین

    و بهت گفته بود طرح جدید کار کن و برای فروش تابلو 30 در 30 که قیمت داد 1میلیون و 500 و گفت که تموم کردی بگو

    وقتی من به همه این سوالایی که از خودم پرسیدم فکر کردم

    گفتم من تمرکز باید بذارم روی نقاشی ،درسته تذهیب هم جزئی از نقاشیه اما من فعلا نتونستم ارتباطی باهاش برقرار کنم و حس میکردم از نقاشیای خودم عقب افتادم

    فعلا رهاش میکنم تا بعد ببینم چی پیش میاد و دلیل نخواستنم برای رفتن به گالریشون و تمرین طراحی رو از خودم پرسیدم

    و جوابم به خودم این بود

    من از صبح بیدار میشم و حاضر میشم و میرم تا 12 میرسم میدان انقلاب بعد تا بعد از ظهر اونجا هستم و تا غروب میرسم خونه و فقط دو تا طراحی کار میکنم که اونم با دقت کار نمیکنم و میرسم خونه شب میشه

    اما اگر از صبح تا شب بمونم خونه و دو تا طراحی کنم فقط یک ساعت زمان میبره و میتونم تا شب کلی کار انجام بدم و حتی به فایلای استاد عباس منش هم‌میتونم گوش بدم

    در صورتی که وقتی اونجا میرم نمیتونم گوش بدم به فایلا و صحبت هایی میشنوم که دوست ندارم که افکار بقیه جامعه رو بهم بگن

    این شد که تصمیم گرفتم نرم و اگر هم میخوام تذهیب یاد بگیرم از یوتیوب یاد بگیرم

    و اگر سفارشی داشت انجام بدم

    بهشون پیام دادم و گفتم که نمیام اما جوابی دریافت نکردم ،اولش نجوای ذهنم گفت ازت ناراحت شده و بعد گفتم ببین ذهن من هرچی باشه ،برای من مهم اینه که حالم خوب باشه و بر خلاف میلم جایی نرم

    پس بهترین کار رو کردم و خوشحالم از این تصمیمم و امروز چهارشنبه میشینم و دوره هارو کار میکنم و مینویسم و تمرینای دیگه رو انجام میدم

    خوشحالم از اینکه یاد گرفتم افکاری که دارن میان سریع شروع میکنم به صحبت کردن با خودم و دلیل این افکاری که میاد رو از خودم میپرسم

    مثلا یه فکری میاد که منو میترسونه سریع میپرسم چرا میترسی؟ آیا ممکنه ریشه اش از کمبود عزت نفس باشه؟

    یا سوالای دیگه و خودم جواب خودمو میدم و یهویی میبینم خود به خود سوالای جدید دارم از خودم میپرسم و بعد جوابایی رو مینویسم که متحیر میشم از کجا دارم مینویسم و اینجوری یهویی پی میبرم که اون فکرم از کجا اومده

    چند باری امروز این کارو کردم و روزهای قبل که از دوره عشق و مودت و عزت نفس یاد گرفتم با خودم صحبت کنم

    بعد من اومدم تو گوگل درایوم یه پوشه باز کردم و اسمشو گذاشتم منطقی کردن ذهن و اونجا سوال و جواب داریم

    با استیکر سوال قرمز رنگ میذارم و بعد با تیک سبز جواب میدم

    حس میکنم اینجوری خیلی برام لذت بخش تر میشه نوشتن ،تا اینکه بخوام تو کاغذ با خودکار بنویسم

    نوشتنشو مینویسما اما به صورت مستمر کمی برام سخت تر بود و تعلل میکردم

    چون احساس میکردم تنبلی میکنم و نمیتونم کار کنم روی باورهام ،تصمیم گرفتم تو گوگل درایوم بنویسم

    من هی پشت سر هم درمورد یه سری افکاری که هی میومد به ذهنم مینوشتم و هی میپرسیدم چرا و جواب میدادم

    عین یه بازی دونفره بود

    باحال بود خوشم اومد

    انگار داری یه چیزی رو کشف میکنی

    و از اونجایی که من کنجکاوم ،کنجکاوتر شدم که این بازی سوال و جواب رو با خودم داشته باشم و هی بپرسم تا به جواب برسم و وقتی میپرسیدم و به باورهای محدود میرسیدم

    سریع تو یه پوشه دیگه باورهای قوی رو مینوشتم تا بعدا با صدای خودم ضبط کنم و گوش بدم

    امروز من بیشتر زمانم رو در طول روز برای این سوال و جواب از خودم گذاشتم و خیلی چیز هارو متوجه شدم

    خیلی خوشحالم خیلی

    ظهر من رفتم نون بخرم برای خونه وقتی برگشتم یهویی دلم بادمجان و کدو سرخ شده خواست و رفتم خریدم و اومدم خونه

    میخواستیم ناهارمونو بذاریم که خواهرم زنگ زد و گفت اگر ناهار درست نکردین من کباب میگیرم و شما فقط برنج بذارین

    برای گرفتن کارنامه پسرش میخواست کباب بخره

    خیلی خوشحال بودم چون از وقتی من تصمیم گرفتم شکر و شیرینی رو حذف کنم و پایبند بودم به تعهدم ،به طرق مختلف تو این مدت کباب و غذاهای پرتئین دار بیشتر خوردم

    باهم سر سفره خوردیم اولش رفتم اتاق ولی بعد یه حسی بهم گفت برو سر سفره و چشم گفتم و تمرینات احترام گذاشتن رو دارم این روزا انجام میدم

    و این برای من خوشحال کننده بود چون حس میکردم نتیجه این تعهدم اینه که داره کم کم نزدیک میشه به خرید دوره قانون سلامتی

    بعد تا شب خواهرم با دستگاه کپی ،برای خودش کپی گرفت و من امروز تمرین کردم با تمرکز به صحبت های خواهرم گوش بدم تا جایی که میتونستم سعی کردم و توجه کنم به خواهرم

    وقتی خواهرم خونه مون بود من تو اتاق بودم و یه لحظه حس کردم بنویسم رو کاغذ که چکش خورد

    تابلوی نقاشی خانم طیبه مزرعه لی

    به مبلغ 974000000میلیون دلار در حراجی فروخته شد

    خیلی حس خوبی داشتم نوشتم و چسبوندم به دیوار کنار بوم نقاشیم

    و تصور میکردم که نقاشیم به فروش رفته و لذت بخش بود

    حساب کردم که ببینم چقدر میشه به پول ایران

    68 تیلیارد و 180 میلیون

    نمیدونم اما نوشتم و زدم به دیوار

    و میدونم که تلاشم رو برای کار ذهنی و باورهای قوی و پیشرفتم در مهارت نقاشی بیشتر میکنم

    خیلی حس خوبی داشتم

    شب کمی زود خوابیدم تا 3 بیدار بشم

    خدایا شکرت

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    باران بهاری گفته:
    مدت عضویت: 3595 روز

    سلام

    ممنونم از این فایل سوتی خوب

    واقعا همین طوره وموافقم… من خودم دیشب یه فیلم بسیار غمگین وناامید کننده دیدم که هنوزم تاثیرش رو در خودم میبینم وواقعا احساس بدی وپوچی وبی ارزشی رو به آدم انتقال میداد

    تصمیم دارم دیگه مراقب ورودی های ذهنم باشم

    بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام دوستان عزیز و استاد عباس منش

    خیلی فایل فوق العاده و زیبایی بود که با هربار نگاه کردن و گوش دادن به این فایل ها باورهای بهتری ساخته میشود و آگاهی های بهتری را یاد میگیرم.

    در این فایل آموختم :

    ورودی های ذهنی را با هرچیزی که میبینم گوش میکنم و توجه میکنم دارم می‌سازم .چرا به ناخواسته ها توجه کنم ؟آگاهانه به زیبایی ها توجه میکنم و زیبایی هارا در زندگی ام رخ میدهد .

    در تفسیر این فیلم استاد که آگاهانه تفسیر کردند داشت ورودی های نامناسب می‌ساخت .ما در طول روز به خیلی از فیلم ها .سریالها .شرایط و موقعیت و… نگاه میکنیم و توجه میکنیم که مانند این فیلم ناخودآگاه ما را شکل داده است و تعجب میکنیم چرا حال خوبی ندارم ؟چرا از خواسته ام دور میشوم؟چرا مشکلات بیشتری جذب میکنم ؟

    ورودی های ما مناسب یا شاید ظاهر خوب ولی باطن نامناسب داشته باشد مانند این فیلم و هزاران فیلم دیگر .

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    حسن اندیشه گفته:
    مدت عضویت: 4062 روز

    استاد عزیزم و گروه فعال و مثبت عباس منش سلام

    از اینکه در این روزها بیشتر از پیش فعال هستین و مرتب فایل جدید آپلود می کنین سپاسگزارم و امیدوارم که این شیوه ادامه دار و منسجم باشد و فقط از استاد عباس منش و سایر دوستان عزیز می خواهم که در صورتی که امکان دارد علاوه بر نقد فیلم های منفی، فیلم ها و سریال های مثبتی را که می بینند یا قبلا دیده اند را نیز برایمان بازگو کنند تا اگر وقتی برای فیلم نگاه کردن می گذاریم فیلم هایی با مضمون مثبت ببینیم. و هر چه بیشتر و بهتر در فرکانس مثبت قرار گیریم.

    شاد و موفق و مثبت اندیش باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رضا دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 3827 روز

    سلام دوستان

    استاد فوق العاده بود این فایل. بشدت روی خودم و باورهام دست گذاشتم و فهمیدم که مثبت اندیشی کلید حال و احساس خوبه.

    تو خونمون تلویزیون داریم و من بشدت از سریال و فیلمهاش پرهیز میکنم به دو دلیل یکی وقت و دیگری خراب نشدن پل های پشت سرم.

    من میدونم که اگه وقت بزارم روی چیزهایی که نمیخوام اتفاقات ناخواسته ی بیشتری رو تجربه میکنم.

    برای همین واقعا خواستار اینم که مطالعه داشته باشم در زمینه موفقیت و دیگر زمینه ها.

    احساس میکنم از اهدافم دور شدم، میخوام دوباره مثل قبل روی اهدافم متمرکز بشم. یه نکته ای اونم اینکه من میخوام عادت حرف زدن با خود رو بوجود بیارم و در مورد خواسته هام صحبت کنم.

    احساس میکنم باید وقتم رو تماما روی کسب آگاهی و هدف هام بزارم چونکه آگاهی آرامش و رسیدن به هدف رضایت رو بهمراه داره.

    از خداوند بابت اینکه عضوی از گروه تحقیقاتی عباس منش هستم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: