اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به تجربه ونظرشخص بنده بهترین واثرگذارترین موضوع مثبت تنها وتنها نام ووجود خود خداوندبی همتاست بنده زمان ازدواج مدت هشت سال ازداشتن فرزندمحروم بودم من خودم زیاد اهمییتی باین موضوع نمی دادم ته دلم میخواستم بچه ای باشه اما اگرهم نبود خوب نبود اما برای خانومم و فک وفامیل بنده کاملا عکس این موضوع صدق میکردتاینکه خواهرم آدرس یک دکترمشهوروسرشناس درخیابان بهشتی راداد که سرش خیلی شلوغ بودباید 4صبح برای نوبت دهی میرفتیم و12شب هم نوبتمان میشد ایشان هردو زوج راهم باهم ویزیت میکردندوتک بتک قبول نمی کردند من وهمسرم هردوگیاهخواروحتی کم خوارمیباشیم وبخوراک اهمیت چندانی نمی دهیم که دکترمربوطه این موضوع را یکی ازموارد مهم درامربچه دارنشدن می دانست وبخصوص بمن پیشنهاد داده بودند برای نطفه دارشدن اسپرمها هفته ای چندتخم مرغ تاقابل نوش جان کنم البته به اضافه 200عدد قرص ویتامین E و300عددویتامین c وقتی دکتر نخسه راپیچید وبدستمان داد وچند دستور عمل خصوصی هم درگوشی بهمان داد وقتی ازمطب که امدم بیرون خانوم بانگاه مثبت به نخسه دکترخیلی خوشحال بنظر میرسید درحالی که بنده به نظر تمسخر بان نخسه مینگریستم وباخیالی اسوده نخسه را ازخانوم گرفتم وگفتم خانوم بچه ای که با قرص وامپول وشربت وتخم مرغ میخوادمارو سوپرایزکنه بهتره اصلا نباشه وخیلی ساده اما با ایمان گفتم اگرخدا داد داد اگرنداد خوب ندادمگه چی میشه پس از ان روز هرگز به پزشک مراجعه نکردیم چندماه بعد روزی بخانه مادرپدری ام رفتیم ومادربزرگ کاملا عادی بدون تجربه پزشکی حرف امدوخانوم بنده را برانداز کردودست براندامش کشید وگفت دخترم نگران مباش تو بزودی صاحب یک تک فرزندپسرخواهی شد که تنها فرزند شما تا اخرعمرتان خواهدبود ما زیاد حرف وی راجدی نگرفتیم وگفتیم برای دلخوشی ما یه حرفی زده اما یکی دوسال بعد شاید باورتان نشود خانوم بنده چندماه ازبارداریش گذشته بود اما خودش خبردارنشده بود حتی شکمش هم طبیعی بنطرمیرسید بلاخره مادرسال76 صاحب یک فرزند کاکل زری ذکور شدیم حالاذسالها گذشته ومادربزرگ بنده همراه پدرم نزدخداوند پرلطف روزی میخورنند وبه رحمت ایزدی پیوستند وقانون ایمان وباور بی چون وچرادرمورد ما کارکرد وکارمیکندبنده ازدوران خدمت خوددرسربازی چیزهای شگفتی تجربه کردم که هنوزمو برتنم راست میکند نکته : مردم میگویند ایخدا معجزه کن تا ایمان بیاوریم و خداوند می گویدایمان بیاورتا معجزه ها رو ازهرسو ببینی باورکنید درین دنیا همه چیز معجزه است وبهترین معجزه ها وجود خودماست باورکنید خدا به وضوح دربرابر دیده گان ما قرار دارد اما ما ازو قافلیم زیرا تمرکزوحواس ما جای دیگریست امیدوارم همه ما به ان جابرسیم که رسد آدمی بجایی که جزخدا نبیند کی بوده ای پنهان که آشکارکنم ترا شادباشیدودر خدا ثروت واقعی را بیابید لطفا ذکرخدا فراموش نشودکه تنها آرامش بخش دلهاست ونه مال ومنوال
من این فیلم رودیدم . برداشتم این بود هر چند ما ممکنه در معرض انرژی های منفی دیگران باشیم ولی تا وقتی که خودمون نخواهیم و به آن توجه نکنیم به سمت ما نمیان .
امروز که صبح پاشدم یه مکالمه ی خیلی تندی با خودم داشتم که نرگس تو خودتو مسخره کردی و خیلی شیک و مجلسی با گول زدن و فریب دادن و زیبا جلوه دادن اشتباهاتت داری همونجور کجدار و مریض پیش میری و فکر می کنی داری درست میری،درواقع ذهنت این بازی استادانه رو باهات راه انداخت که نفهمی داری دور خودت میچرخی ولی قلبت چند وقتیه هی داره بهت آلارم میده که من حالم خوب نیست، با لبخند عریض زدن حست خوب نمیشه ته دلت یه حس بیقراره یه حس دور شدنه یه حس سنگینیه، و من هرروز میفهمیدم این حس و ولی به خودم میگفتم نرگس تو داری قدم بر میداری درست میشه، اما نشد، امروز فهمیدم نشد و نمیشه چون تو جاده اشتباهی دارم راه میرم
چند ماه پیش جایی کار می کردم که عاشق محیطش بودم با تمام شرایطی که روز به روز داشت بدتر میشد(حقوق سه ماه عقب افتاده، استرس و کشمکش های الکی)و من روزهای اخر سعی کردم با شکرگزاری و تغییر دیدگاهم حالمو بهتر کنم که توهمون اوضاع رئیسم اومد و گفت دیگه نمیتونم باهاتون ادامه همکاری بدیم بخاطر اوضاع پیش اومده و من شوک شدم که خدای من چرا من عاشق اینجام(و بازهم چسبندگی)من حالم خوب بود چرا من چون خیلی صادقانه و درست تر از خیلی ها کارمو انجام میدادم و خودم رو لایق این نمیدیدم؟ خلاصه با اون شوک من چند ماه زندگی کردم تا جایی که غمی رو تجربه کردم که سالها بود تجربه نکرده بودم ،احساس سنگینی در قلبم
نفهمیدم که اون اتفاق به ظاهر بد چقدر میتونه برام خوب باشه،و انقدر ناراحتی کردم که جای جدیدی که شروع به کار کردم هرروز حالم بدتر میشد به خاطر شرایط و اتفاقاتی که هرروز پیش میومد تا تصمیم گرفتم استعفا بدم و از خدا هدایت خواستم و شرایط جوری شد که باید استعفا میدادم
احساس می کردم نمیتونم کارمند باشم،قبل ازین تو همون محیط قبلی هرروز از خودم این سوال رو میپرسیدم که این همون شغلیه که دوسش داری یا چون رشتته و ازش اطلاعاتی داری، داری ادامه میدی؟و هربار به خودم میگفتم بزار یکم اوضاع مالیم اوکی شه میرم دنبال کاری که بهش علاقه دارم و هرروز اون کار مورد علاقم که هنر بود در سرم زنگ میزد این کارو کن
و حالا در مسیریم که حالم بهتره ولی سنگینی قلبم پابرجاست چون من هنوزم وصلم به اون اتفاق گذشته و هنوزم منتظرم بهم مجدد دعوت به کار بدن و گاهی در روز انقدر منتظر میموندم که وقتی نمیشد دنیا رو سرم آوار میشد
و بارها من این پیام رو به شکل های مختلف از خدا میگرفتم که رها کن،رها کن تا اوج بگیری اما من فکر میکردم با فکر کردن هرلحظه بهش میتونم بهش برسم با تکرار درخواستم هر لحظه
امروز تصمیم گرفتم رهاش کنم و بسپارم به زمان و خدا
به قول امام علی تو نامه ی31 که استاد تو فایلشون گفتن و من پریروز این قسمتش تو گوشم زنگ خورد خدا گاهی چیزی که میخوای و بهت نمیده چون میخواد خیلی بهترشو بده
فقط باید بهش ایمان داشته باشی، ایمان یعنی باور داری و حالت خوبه
میخواستم بگم استاد خیلی قشنگ گفتن یه جا که اتفاقات به خودی خود معنا نداره این واکنش ما نسبت به اوناست که صفت بد و خوب به خودش میگیره و نتایج رو وارد زندگیمون می کنه
اتفاقات به ظاهر بد رو اگر بتونیم نسبت بهش واکنش مثبتی داشته باشیم که حسمون خوب باشه یا به قول استاد حداقل بد نباشه بعد گذشت زمان وقتی بهش نگاه کنیم بگیم خدایا شکرت تو یه چیزی میدونستی و من نه،و از خودمونم تشکر کنیم که درگیرش نشدیم
واقعا کنترل ذهن سخته چون نیاز به تعهد داره و مطمعنا با تمرین و تکرار مهارتت بیشتر میشه
و همین بستن خودت به ورودی های مناسب همین سایت میتونه بهترین تمرین باشه
با سلام و تشکر فراوان از شما استاد گرامی و گروه فوق العادتون.قبلا هم در یک سری فایلهاتون در مورد تلویزیون توضیح داده بودین که باعث شد تا دقت کنم و وقت گرانبهامو صرف برنامه های مفید کنم و واقعا کلی وقت درطول روز برای مطالعه و گوش دادن فایل و تکرار جملات تاکیدی گذاشتم که نتایج خیلی عالی در زندگیم گرفتم .درحال حاضر آرامشی دارم که غیرقابل وصفه.خدارو با تمام وجودم احساس میکنم.رابطه ای عالی با همسر و پسرم و خانواده ام دارم.به مرحله ای رسیدم که خودم هم تعجب و هم لذت میبرم.خیلی جالبه که تازه معنای تفکر کردن متوجه شدم.به هرچیزی با دقت نگاه میکنم.شما با قرآن به راز خلقت پی بردین.من هم مدتیه که به دنبال این راز هستم.درواقع مطالعه باعث شد که چشم و ذهنم به خیلی از مسایل باز بشه و از خدا خواستم تا راه برای رسیدن به این راز بهم نشون بده.خدارو شاکرم که با شما آشنا شدم.درپناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشد
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته
من از این نشانه امروز خودم فهمیدم که اگر بیایم تمرکزی در روز فقط و فقط به ذهنمون و ورودیهاش هواسمون باشه خیلی زندگیه قشنگی داریم و اگر این کار رو مکرر انجام دهیم دیگه وقتی نداریم به حواشی فکر کنیم یا به مملکت و اقتصادو چیزهای پوچ دیگری فکر کنیم و این اصل زندگیست
در طی روز مدام فایل گوش کنیم جملات تاکیدی بگیم زیباییها رو تحسین کنیم حتی کوچیک
و تکرار این کار زیبا یه عادت قشنگ برای ذهن میشه و کم کم جزو شخصیت ما میشه و دیدگاهمون مثبت میشه به شرطه تکرار مداوم
من چطوری ذهنمو نظارت میکنم ؟
من هر روز بعد از نوشتن شکر گزاری و درخواست هام از خداوند رزاق با ایمان زیاد میرم دنبال کارهام تو راه از خونه تا مغازه ام هر زیبایی ببینم شکر میکنم خداوند رو
دیشب یه باران قشنگ در شهر ما بارید و الان هم هوا هنوز ابریست
همه جا سرسبز سبز ست هوا تمیز و پاکه و خدا رو بابتشون شکر کردم
جملات تاکیدی میگم انگار با خداوند دارم قدم میزنم تا میرسم به مغازه ام
بعد از نظافت کوچولو میام تو سایت هم کامنت میذارم و هم کامنتهای زیبای دوستانم رو میخونم و راهنمایی میشم یعنی خداوند منو هدایت میکنه و اگر سوالی اون روز در ذهنم باشه با خوندن کامنت دوستان جواب سوالمو میگیرم و خدا رو شکر میکنم که هر لحظه هدایتم میکنه
من به دوستان گلم که عضو سایت هستین پیشنهاد میدم هر زمان وقت اضافه آوردین فقط و فقط بیاین تو سایت این سایت بهشتی که هر چی دنبالش میگردین جواب هر سوالی از هر مورد گرفته در این سایت عظیم هست هیچ جایی نرین
اگر حاله خوب میخواین
اگر آرامش میخواین
اگر ثروت میخواین
اگر میخواین با خدا حرف بزنین
همه و همه در این سایت هست
من که لذت میبرم و خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این سایت و در کنار این استاد ارزشمند
واقعا این که بخوایم قانون باور کنیم خودش یک پروژ هستش دوستان عزیز وقتی استاد میگه باور کنید باور میدونید یعنی چی یعنی وقتی خورشید میبینی باور داری روزه وقتی ماه رو می بینی یعنی باور داری که شب با تمام وجود باید باور کنی حالا قانون این که تو به هر چیزی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه پس تو باید از همین الان که داری این کامنت می خونی می تونی روی ذهنت کار کنی هواست به افکارت باشه توی زندگیت چه باور های داری وقتی به اتفاق های روز مره توجه کنی بعضی از باور های مخرب خودتو حتما پیدا خواهی کرد مثلا چشم زخم وقتی وسیله نقلیه خودتو می بری کارواش بعد میری پیش دوستات همش این استرس داری که نکنه چشم بزنه امروز تصادف کنم این یک ت جه ذهنی هست این باور باید بنیادی تعقیر کن امیدوارم همه عزیزان حتما روزی 1 ساعت بشینن ریشه ای به افکار قالب خود بی اندیشه و مخرب هارو با تکرار زیاد تعقیر بدهد شاد سر بلند و با اعتماد بنفس و با عزت نفس زندگی کنید
امروز برآن شدم از یک آفت صحبت کنم . آفتی که اگر هوشیار نباشیم اثر معکوسی در زندگیمان خواهد داشت
تا زمانیکه نمی دانیم قانون کاینات چگونه عمل می کند به صورت طبیعی و به واسطه آنچه که در خانواده جامعه و افکارمان است زندگی می کنیم. و امورات می گذرانیم.اما
اما
اما وقتی شعور این را پیدا کردیم که مداری هست وقتی شناختیم مدارمان را، وقتی فهمیدیم راه رشد تغییر مدار است.وقتی شروع به پرش و تغیر مدار کردیم حق هیچ گونه اهمالکاری را نداریم.چرا؟
چون به سرعت عقب گرد خواهیم زد حتی ممکن است بدتر از روز اولمان شویم.
بسرعت پس از گذراندن دوره استاد رشد کردم رشد چندین برای را دیدم از همان اول استاد را باور داشتم
تا اینکه ناگهان بمب…
همه چیز بهم خورد بعد از 15 سال تجربه کاری اولین باری بود نمی توانستم به تعهداتم عمل کنم.
مات و مبهوت بودم و فقط می پرسیدم چرا؟ مشکل کجاست؟
یکبار هم نشد به استاد و به مجموعه آموزشیش شک کنم.تمام نشانه هارا به سمت خودم گرفتم و حتی در خواب می گفتم چرا چرا اینجور شد اشکال کارم کجاست؟
دوره روانشناسی ثروت را مجدد دیدم و فانوس ،تیوری سطل و …
آخر فهمیدم چه کردم
آری وقتی در یک مسیر نرفته قرار گرفتی خیلی اشتباه است فکر کنی دیگر به راهنما نیاز نداری به علاِیم راهنمایی نیاز نداری
ذهن تو آمادگی آن را دارد سریعا به نقطه نخستت بر گرداندت.و این یک آفت است.
اگر گام در این مسیر گذاشتید هر روز مطالعه کنید و تکرار کنید و از مطالب بازدید کنیدو از تجربه سایر اعضا بهر ببرید و انرژِی لازم را کسب کنید.
8 ماه زمان برد تا بفهمم کجای راه را اشتباه رفتم و سریع بازسازی را شروع کردم سریع حرکت کردم و نتایجش را کاملا میبینم.
راستش وقتی با نگاه شما آشنا شدم و تقریبا از همون دید به تحلیل فیلم هایی که دیدم پرداختم
واقعا جواب همه نرسیدن ها رو یافتم ،تمام القائات مسمومی که ناخواسته به ضمیر ناخود آگاهم وارد شده بود
از تایتانیک که میگفت پول کثیف است بنداز بره تا نوت بوک که میگفت برای عشق بمیرید که مرگ زیباست تا هری پاتر و ارباب حلقه ها که اصل قصه رو میزدند فرار از زندان که میگفت راه ورود شیطان است و اگه میخوای فرار کنی شیطان رو تصویر کن و همه قدرتمند ها کثیف وجنایت کار هستنند
اما همه این رو نخواهند فهمید همه این رو درک نخواهند کرد همه این رو نخواهند پذیرفت همه به ما ملحق نخواهند شد چون نمیخواهند قبول کنند و دوست دارند لذت زندگی حقیقی را فدای لذت فیلم دروغی کنند
مشتاقانه و بی صبرانه منتظر تجزیه و تحلیل بقیه فیلم های داخلی و خارجی از شما هستم
اتفاقا چند روز پیش داشتم به همسرم میگفتم قبلا من هر وقت آهنگ غمگین گوش میدادم حتما حتما باید اونروز روگریه میکردم . به خاطر همین بعد از یاد گرفتن قانون از استاد عزیز الان حدود سه سالی هست که من اصلا آهنگ غمگین گوش ندادم حتی اگر آهنگ ریتم قشنگی داشته باشه . واقعا کنترل کردن ورودی های ذهن خیلی عالی جواب میده طوری که آدم خودش متوجه تغییرات تو زندگیش میشه . استاد عزیز من از صحبتهای شما بی نهایت نتایج عالی گرفتم .خداروشکر میکنم که جزو خانواده عباس منش هستم.
جهان یک جهان فرکانسی هست وبه فرکانسهای ما پاسخ می ده وفرکانسهامون نتیجه کانون توجه و ورودیهای ذهنمون هستند.
یکی از مسیر ورودیهای ذهن دیدن فیلمها وسریالهاست.
من از وقتی دیدن تلوزیون رو برای خودم ممنوع کردم خیلی حالم بهتر شد شبها خیلی راحتتر می خوابم ذهنم آرومتر هست چون خیلی فیلمها ذهنم رو درگیر می کرد وبه موضوع فیلم فکر می کردم.
هنوز هم گاهی اگه مواظب نباشم و وقتی تلوزیون روشن هست من هم بشینم ونگاه کنم خیلی زود تاثیرش رو می بینم .
ندیدن وگوش ندادن به تلوزیون ورادیو مخصوصا اخبار خیلی تاثیر گذار هست ومی بینم که با نشنیدن اخبار ذهن آرومتری دارم.
وسعی می کنم تمرکزم رو روی زیبایی ها بزارم.
خدایا شکرت برای این سایت که منبع انرژی مثبت وزیبایی هست.
باسلام حضورهمه مثبت اندیشان گرامی
به تجربه ونظرشخص بنده بهترین واثرگذارترین موضوع مثبت تنها وتنها نام ووجود خود خداوندبی همتاست بنده زمان ازدواج مدت هشت سال ازداشتن فرزندمحروم بودم من خودم زیاد اهمییتی باین موضوع نمی دادم ته دلم میخواستم بچه ای باشه اما اگرهم نبود خوب نبود اما برای خانومم و فک وفامیل بنده کاملا عکس این موضوع صدق میکردتاینکه خواهرم آدرس یک دکترمشهوروسرشناس درخیابان بهشتی راداد که سرش خیلی شلوغ بودباید 4صبح برای نوبت دهی میرفتیم و12شب هم نوبتمان میشد ایشان هردو زوج راهم باهم ویزیت میکردندوتک بتک قبول نمی کردند من وهمسرم هردوگیاهخواروحتی کم خوارمیباشیم وبخوراک اهمیت چندانی نمی دهیم که دکترمربوطه این موضوع را یکی ازموارد مهم درامربچه دارنشدن می دانست وبخصوص بمن پیشنهاد داده بودند برای نطفه دارشدن اسپرمها هفته ای چندتخم مرغ تاقابل نوش جان کنم البته به اضافه 200عدد قرص ویتامین E و300عددویتامین c وقتی دکتر نخسه راپیچید وبدستمان داد وچند دستور عمل خصوصی هم درگوشی بهمان داد وقتی ازمطب که امدم بیرون خانوم بانگاه مثبت به نخسه دکترخیلی خوشحال بنظر میرسید درحالی که بنده به نظر تمسخر بان نخسه مینگریستم وباخیالی اسوده نخسه را ازخانوم گرفتم وگفتم خانوم بچه ای که با قرص وامپول وشربت وتخم مرغ میخوادمارو سوپرایزکنه بهتره اصلا نباشه وخیلی ساده اما با ایمان گفتم اگرخدا داد داد اگرنداد خوب ندادمگه چی میشه پس از ان روز هرگز به پزشک مراجعه نکردیم چندماه بعد روزی بخانه مادرپدری ام رفتیم ومادربزرگ کاملا عادی بدون تجربه پزشکی حرف امدوخانوم بنده را برانداز کردودست براندامش کشید وگفت دخترم نگران مباش تو بزودی صاحب یک تک فرزندپسرخواهی شد که تنها فرزند شما تا اخرعمرتان خواهدبود ما زیاد حرف وی راجدی نگرفتیم وگفتیم برای دلخوشی ما یه حرفی زده اما یکی دوسال بعد شاید باورتان نشود خانوم بنده چندماه ازبارداریش گذشته بود اما خودش خبردارنشده بود حتی شکمش هم طبیعی بنطرمیرسید بلاخره مادرسال76 صاحب یک فرزند کاکل زری ذکور شدیم حالاذسالها گذشته ومادربزرگ بنده همراه پدرم نزدخداوند پرلطف روزی میخورنند وبه رحمت ایزدی پیوستند وقانون ایمان وباور بی چون وچرادرمورد ما کارکرد وکارمیکندبنده ازدوران خدمت خوددرسربازی چیزهای شگفتی تجربه کردم که هنوزمو برتنم راست میکند نکته : مردم میگویند ایخدا معجزه کن تا ایمان بیاوریم و خداوند می گویدایمان بیاورتا معجزه ها رو ازهرسو ببینی باورکنید درین دنیا همه چیز معجزه است وبهترین معجزه ها وجود خودماست باورکنید خدا به وضوح دربرابر دیده گان ما قرار دارد اما ما ازو قافلیم زیرا تمرکزوحواس ما جای دیگریست امیدوارم همه ما به ان جابرسیم که رسد آدمی بجایی که جزخدا نبیند کی بوده ای پنهان که آشکارکنم ترا شادباشیدودر خدا ثروت واقعی را بیابید لطفا ذکرخدا فراموش نشودکه تنها آرامش بخش دلهاست ونه مال ومنوال
سلام بر همگی
من این فیلم رودیدم . برداشتم این بود هر چند ما ممکنه در معرض انرژی های منفی دیگران باشیم ولی تا وقتی که خودمون نخواهیم و به آن توجه نکنیم به سمت ما نمیان .
موفق باشید
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز
امروز که صبح پاشدم یه مکالمه ی خیلی تندی با خودم داشتم که نرگس تو خودتو مسخره کردی و خیلی شیک و مجلسی با گول زدن و فریب دادن و زیبا جلوه دادن اشتباهاتت داری همونجور کجدار و مریض پیش میری و فکر می کنی داری درست میری،درواقع ذهنت این بازی استادانه رو باهات راه انداخت که نفهمی داری دور خودت میچرخی ولی قلبت چند وقتیه هی داره بهت آلارم میده که من حالم خوب نیست، با لبخند عریض زدن حست خوب نمیشه ته دلت یه حس بیقراره یه حس دور شدنه یه حس سنگینیه، و من هرروز میفهمیدم این حس و ولی به خودم میگفتم نرگس تو داری قدم بر میداری درست میشه، اما نشد، امروز فهمیدم نشد و نمیشه چون تو جاده اشتباهی دارم راه میرم
چند ماه پیش جایی کار می کردم که عاشق محیطش بودم با تمام شرایطی که روز به روز داشت بدتر میشد(حقوق سه ماه عقب افتاده، استرس و کشمکش های الکی)و من روزهای اخر سعی کردم با شکرگزاری و تغییر دیدگاهم حالمو بهتر کنم که توهمون اوضاع رئیسم اومد و گفت دیگه نمیتونم باهاتون ادامه همکاری بدیم بخاطر اوضاع پیش اومده و من شوک شدم که خدای من چرا من عاشق اینجام(و بازهم چسبندگی)من حالم خوب بود چرا من چون خیلی صادقانه و درست تر از خیلی ها کارمو انجام میدادم و خودم رو لایق این نمیدیدم؟ خلاصه با اون شوک من چند ماه زندگی کردم تا جایی که غمی رو تجربه کردم که سالها بود تجربه نکرده بودم ،احساس سنگینی در قلبم
نفهمیدم که اون اتفاق به ظاهر بد چقدر میتونه برام خوب باشه،و انقدر ناراحتی کردم که جای جدیدی که شروع به کار کردم هرروز حالم بدتر میشد به خاطر شرایط و اتفاقاتی که هرروز پیش میومد تا تصمیم گرفتم استعفا بدم و از خدا هدایت خواستم و شرایط جوری شد که باید استعفا میدادم
احساس می کردم نمیتونم کارمند باشم،قبل ازین تو همون محیط قبلی هرروز از خودم این سوال رو میپرسیدم که این همون شغلیه که دوسش داری یا چون رشتته و ازش اطلاعاتی داری، داری ادامه میدی؟و هربار به خودم میگفتم بزار یکم اوضاع مالیم اوکی شه میرم دنبال کاری که بهش علاقه دارم و هرروز اون کار مورد علاقم که هنر بود در سرم زنگ میزد این کارو کن
و حالا در مسیریم که حالم بهتره ولی سنگینی قلبم پابرجاست چون من هنوزم وصلم به اون اتفاق گذشته و هنوزم منتظرم بهم مجدد دعوت به کار بدن و گاهی در روز انقدر منتظر میموندم که وقتی نمیشد دنیا رو سرم آوار میشد
و بارها من این پیام رو به شکل های مختلف از خدا میگرفتم که رها کن،رها کن تا اوج بگیری اما من فکر میکردم با فکر کردن هرلحظه بهش میتونم بهش برسم با تکرار درخواستم هر لحظه
امروز تصمیم گرفتم رهاش کنم و بسپارم به زمان و خدا
به قول امام علی تو نامه ی31 که استاد تو فایلشون گفتن و من پریروز این قسمتش تو گوشم زنگ خورد خدا گاهی چیزی که میخوای و بهت نمیده چون میخواد خیلی بهترشو بده
فقط باید بهش ایمان داشته باشی، ایمان یعنی باور داری و حالت خوبه
میخواستم بگم استاد خیلی قشنگ گفتن یه جا که اتفاقات به خودی خود معنا نداره این واکنش ما نسبت به اوناست که صفت بد و خوب به خودش میگیره و نتایج رو وارد زندگیمون می کنه
اتفاقات به ظاهر بد رو اگر بتونیم نسبت بهش واکنش مثبتی داشته باشیم که حسمون خوب باشه یا به قول استاد حداقل بد نباشه بعد گذشت زمان وقتی بهش نگاه کنیم بگیم خدایا شکرت تو یه چیزی میدونستی و من نه،و از خودمونم تشکر کنیم که درگیرش نشدیم
واقعا کنترل ذهن سخته چون نیاز به تعهد داره و مطمعنا با تمرین و تکرار مهارتت بیشتر میشه
و همین بستن خودت به ورودی های مناسب همین سایت میتونه بهترین تمرین باشه
سپاس از شما و خدای هدایتگر
با سلام و تشکر فراوان از شما استاد گرامی و گروه فوق العادتون.قبلا هم در یک سری فایلهاتون در مورد تلویزیون توضیح داده بودین که باعث شد تا دقت کنم و وقت گرانبهامو صرف برنامه های مفید کنم و واقعا کلی وقت درطول روز برای مطالعه و گوش دادن فایل و تکرار جملات تاکیدی گذاشتم که نتایج خیلی عالی در زندگیم گرفتم .درحال حاضر آرامشی دارم که غیرقابل وصفه.خدارو با تمام وجودم احساس میکنم.رابطه ای عالی با همسر و پسرم و خانواده ام دارم.به مرحله ای رسیدم که خودم هم تعجب و هم لذت میبرم.خیلی جالبه که تازه معنای تفکر کردن متوجه شدم.به هرچیزی با دقت نگاه میکنم.شما با قرآن به راز خلقت پی بردین.من هم مدتیه که به دنبال این راز هستم.درواقع مطالعه باعث شد که چشم و ذهنم به خیلی از مسایل باز بشه و از خدا خواستم تا راه برای رسیدن به این راز بهم نشون بده.خدارو شاکرم که با شما آشنا شدم.درپناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشد
به نام خدای قدرتمندم
به نام خدای هدایتگرم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته
من از این نشانه امروز خودم فهمیدم که اگر بیایم تمرکزی در روز فقط و فقط به ذهنمون و ورودیهاش هواسمون باشه خیلی زندگیه قشنگی داریم و اگر این کار رو مکرر انجام دهیم دیگه وقتی نداریم به حواشی فکر کنیم یا به مملکت و اقتصادو چیزهای پوچ دیگری فکر کنیم و این اصل زندگیست
در طی روز مدام فایل گوش کنیم جملات تاکیدی بگیم زیباییها رو تحسین کنیم حتی کوچیک
و تکرار این کار زیبا یه عادت قشنگ برای ذهن میشه و کم کم جزو شخصیت ما میشه و دیدگاهمون مثبت میشه به شرطه تکرار مداوم
من چطوری ذهنمو نظارت میکنم ؟
من هر روز بعد از نوشتن شکر گزاری و درخواست هام از خداوند رزاق با ایمان زیاد میرم دنبال کارهام تو راه از خونه تا مغازه ام هر زیبایی ببینم شکر میکنم خداوند رو
دیشب یه باران قشنگ در شهر ما بارید و الان هم هوا هنوز ابریست
همه جا سرسبز سبز ست هوا تمیز و پاکه و خدا رو بابتشون شکر کردم
جملات تاکیدی میگم انگار با خداوند دارم قدم میزنم تا میرسم به مغازه ام
بعد از نظافت کوچولو میام تو سایت هم کامنت میذارم و هم کامنتهای زیبای دوستانم رو میخونم و راهنمایی میشم یعنی خداوند منو هدایت میکنه و اگر سوالی اون روز در ذهنم باشه با خوندن کامنت دوستان جواب سوالمو میگیرم و خدا رو شکر میکنم که هر لحظه هدایتم میکنه
من به دوستان گلم که عضو سایت هستین پیشنهاد میدم هر زمان وقت اضافه آوردین فقط و فقط بیاین تو سایت این سایت بهشتی که هر چی دنبالش میگردین جواب هر سوالی از هر مورد گرفته در این سایت عظیم هست هیچ جایی نرین
اگر حاله خوب میخواین
اگر آرامش میخواین
اگر ثروت میخواین
اگر میخواین با خدا حرف بزنین
همه و همه در این سایت هست
من که لذت میبرم و خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این سایت و در کنار این استاد ارزشمند
استاد ممنونتیم
سلام و درود به همه دوستان عزیز
من هم دنبال یه نشونه بودم یه چیزی که حالم رو خوب کنه هدایت شدم به این صفحه اونم صفحات آخر خیلی جالبه
همین الآنم دارم فایل ثروت یک استاد رو گوش میدم و نت برداری میکنم
خداروشکر که هر لحظه هدایت میشم
طبق قانون
احساس خوب اتفاقات خوب رو ایجاد میکنه
{به نام خداوند بخشنده و مهربان}
سلام خدمت دوستان عزیزم و استاد
واقعا این که بخوایم قانون باور کنیم خودش یک پروژ هستش دوستان عزیز وقتی استاد میگه باور کنید باور میدونید یعنی چی یعنی وقتی خورشید میبینی باور داری روزه وقتی ماه رو می بینی یعنی باور داری که شب با تمام وجود باید باور کنی حالا قانون این که تو به هر چیزی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه پس تو باید از همین الان که داری این کامنت می خونی می تونی روی ذهنت کار کنی هواست به افکارت باشه توی زندگیت چه باور های داری وقتی به اتفاق های روز مره توجه کنی بعضی از باور های مخرب خودتو حتما پیدا خواهی کرد مثلا چشم زخم وقتی وسیله نقلیه خودتو می بری کارواش بعد میری پیش دوستات همش این استرس داری که نکنه چشم بزنه امروز تصادف کنم این یک ت جه ذهنی هست این باور باید بنیادی تعقیر کن امیدوارم همه عزیزان حتما روزی 1 ساعت بشینن ریشه ای به افکار قالب خود بی اندیشه و مخرب هارو با تکرار زیاد تعقیر بدهد شاد سر بلند و با اعتماد بنفس و با عزت نفس زندگی کنید
یک اشکال به بزرگی یک آفت!!!
امروز برآن شدم از یک آفت صحبت کنم . آفتی که اگر هوشیار نباشیم اثر معکوسی در زندگیمان خواهد داشت
تا زمانیکه نمی دانیم قانون کاینات چگونه عمل می کند به صورت طبیعی و به واسطه آنچه که در خانواده جامعه و افکارمان است زندگی می کنیم. و امورات می گذرانیم.اما
اما
اما وقتی شعور این را پیدا کردیم که مداری هست وقتی شناختیم مدارمان را، وقتی فهمیدیم راه رشد تغییر مدار است.وقتی شروع به پرش و تغیر مدار کردیم حق هیچ گونه اهمالکاری را نداریم.چرا؟
چون به سرعت عقب گرد خواهیم زد حتی ممکن است بدتر از روز اولمان شویم.
بسرعت پس از گذراندن دوره استاد رشد کردم رشد چندین برای را دیدم از همان اول استاد را باور داشتم
تا اینکه ناگهان بمب…
همه چیز بهم خورد بعد از 15 سال تجربه کاری اولین باری بود نمی توانستم به تعهداتم عمل کنم.
مات و مبهوت بودم و فقط می پرسیدم چرا؟ مشکل کجاست؟
یکبار هم نشد به استاد و به مجموعه آموزشیش شک کنم.تمام نشانه هارا به سمت خودم گرفتم و حتی در خواب می گفتم چرا چرا اینجور شد اشکال کارم کجاست؟
دوره روانشناسی ثروت را مجدد دیدم و فانوس ،تیوری سطل و …
آخر فهمیدم چه کردم
آری وقتی در یک مسیر نرفته قرار گرفتی خیلی اشتباه است فکر کنی دیگر به راهنما نیاز نداری به علاِیم راهنمایی نیاز نداری
ذهن تو آمادگی آن را دارد سریعا به نقطه نخستت بر گرداندت.و این یک آفت است.
اگر گام در این مسیر گذاشتید هر روز مطالعه کنید و تکرار کنید و از مطالب بازدید کنیدو از تجربه سایر اعضا بهر ببرید و انرژِی لازم را کسب کنید.
8 ماه زمان برد تا بفهمم کجای راه را اشتباه رفتم و سریع بازسازی را شروع کردم سریع حرکت کردم و نتایجش را کاملا میبینم.
به امید موفقیت برای همه دوستان
آرزوی سلامتی برای استاد و خانواده اش
راستش وقتی با نگاه شما آشنا شدم و تقریبا از همون دید به تحلیل فیلم هایی که دیدم پرداختم
واقعا جواب همه نرسیدن ها رو یافتم ،تمام القائات مسمومی که ناخواسته به ضمیر ناخود آگاهم وارد شده بود
از تایتانیک که میگفت پول کثیف است بنداز بره تا نوت بوک که میگفت برای عشق بمیرید که مرگ زیباست تا هری پاتر و ارباب حلقه ها که اصل قصه رو میزدند فرار از زندان که میگفت راه ورود شیطان است و اگه میخوای فرار کنی شیطان رو تصویر کن و همه قدرتمند ها کثیف وجنایت کار هستنند
اما همه این رو نخواهند فهمید همه این رو درک نخواهند کرد همه این رو نخواهند پذیرفت همه به ما ملحق نخواهند شد چون نمیخواهند قبول کنند و دوست دارند لذت زندگی حقیقی را فدای لذت فیلم دروغی کنند
مشتاقانه و بی صبرانه منتظر تجزیه و تحلیل بقیه فیلم های داخلی و خارجی از شما هستم
سربلند باشید
سلام بر استاد عزیز و همراهان گرامی
اتفاقا چند روز پیش داشتم به همسرم میگفتم قبلا من هر وقت آهنگ غمگین گوش میدادم حتما حتما باید اونروز روگریه میکردم . به خاطر همین بعد از یاد گرفتن قانون از استاد عزیز الان حدود سه سالی هست که من اصلا آهنگ غمگین گوش ندادم حتی اگر آهنگ ریتم قشنگی داشته باشه . واقعا کنترل کردن ورودی های ذهن خیلی عالی جواب میده طوری که آدم خودش متوجه تغییرات تو زندگیش میشه . استاد عزیز من از صحبتهای شما بی نهایت نتایج عالی گرفتم .خداروشکر میکنم که جزو خانواده عباس منش هستم.
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم.
کلید:احساس خوب=اتفاقات خوب.
فایل:نظارت بر ورودیهای ذهن.
خدایا شکرت.
جهان یک جهان فرکانسی هست وبه فرکانسهای ما پاسخ می ده وفرکانسهامون نتیجه کانون توجه و ورودیهای ذهنمون هستند.
یکی از مسیر ورودیهای ذهن دیدن فیلمها وسریالهاست.
من از وقتی دیدن تلوزیون رو برای خودم ممنوع کردم خیلی حالم بهتر شد شبها خیلی راحتتر می خوابم ذهنم آرومتر هست چون خیلی فیلمها ذهنم رو درگیر می کرد وبه موضوع فیلم فکر می کردم.
هنوز هم گاهی اگه مواظب نباشم و وقتی تلوزیون روشن هست من هم بشینم ونگاه کنم خیلی زود تاثیرش رو می بینم .
ندیدن وگوش ندادن به تلوزیون ورادیو مخصوصا اخبار خیلی تاثیر گذار هست ومی بینم که با نشنیدن اخبار ذهن آرومتری دارم.
وسعی می کنم تمرکزم رو روی زیبایی ها بزارم.
خدایا شکرت برای این سایت که منبع انرژی مثبت وزیبایی هست.
استاد متشکرم .
در پناه خدا.