الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4 - صفحه 21


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    384MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4
    30MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

514 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    بنام خدای مهربون

    یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکی نبود

    دروود و خداقوت ب استاد خوش هیکل و عزیزم و خانم شایسته خوش انرژی و همه دوستان عزیز

    من پس از دیدن و شنیدن چندباره و نکته برداری تعدادی از فایلهای رایگان اول خرداد حسم گفت و دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و 10 بار گوش کردم و لذت بردم و تمرین‌های رو انجام دادم و خدا رو شکر گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    خدای را هزار مرتبه سپاس بابت این سایت،این مسیر خدایی،این استاد متعهد وعاشقو این دوستان فهیم خداپرست ومشتاق تغییر

    جدیدا خیلی به خودم میگم که خداوند لطف ویژه ای به من ودوستان سایت داره واقعا دارم به تجاربی میرسم که انگار همه چیز رو جور دیگه میبینم جریان ثروت رو احساس میکنم با پول راحترم با خودم ارامترم با جهانم در صلح تر واینها همه مدیون خداوند استاد وشما دوستان هستم

    من عاشق تغییرم ولی یه ذهن جستجو گر منفی ومنطقی که من دارم واقعا امروز رامتر شده واینها همه به خاطر ورودی های مثبت وتعهد من بوده ولی خوب این مسیر ایزوله که استاد بوجود اوردن

    در طول این سالها خدایا من چقدر ورودی منفی داشتم چقدر باور داغون ساختم تازه میفهمم با خودم چه کرده بودم الان میفهم که چقدر تغییر کرده ام واینها لطف خداوند بوده که من هدایت شوم

    امروز در مسیر جاده و در راستای کارم مسافری سوار کرده وچقدر زیبا خداوند یه هم فرکانسی در کنار من قرار داد که باور به قانون بیشتر شود که خیلی ها هم پیگیرن ومن در نهایت ادرس سایت رو بهش دادم وانشالا که مسیرش رو کامل کنه

    چند تا فروش عالی وفوق العاده ایجاد کردم البته لطف خدا بود

    خداوند رو بیشتر احساس میکنم

    اما هنوز خیلی نیاز به کار کردن روی خودم دارم همه چیز خوبه توی اون جاهای سخت ووسوسه انگیز که میخواهد میانبر بزنی وناصادقی کنی باید بیشتر رو خودم کار کنم وذهنم رو کنترل کنم که هدایا شو دریافت کنم ومدارم بالاتر بره وتا این شرایط رو رد نکنی خبری از مدار بالاتر نیست

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم اسلامی گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    درود

    ابتدا

    بابت هدایت شدن به این سایت باارزش شکرگزار خدا هستم.

    و از استاد بابت نکته های ناب سپاسگزارم.

    نکاتی که بنده از این فایل زیبا با پس زمینه دلفریبش دریافتم و بابت انتخاب هنرمندانه لوکیشن هم دست مریزاد می گم اینها هستند:

    1. مسئولیت پذیری: اشاره استاد در بخش پایانی برای اندازه ظرف وجودی.

    2. شکرگزاری: اشاره “نگاه به آسمان مسی” گل نشدن توپ در بازی آخر و در جایی از مسی خوندم که می گفت، من فقط برای اتفاقاتی که می افته شکرگزارم. خدا خودش می دونه بعدش چی میشه!

    3.توکل

    4. حسن ظن: اشاره به جمله مسی که همیشه می دونسته خدا قهرمانی جام جهانی رو بهش می ده و طبق حدیثی: خدا نزد گمان بنده خویش است یعنی به هر فرد به اندازه حسن ظنی که نسبت به خدا داشته باشه می ده.

    سعی شد در این دیدگاه به نکات دریافت شخصی اشاره بشه که بطور مستقیم حرفی ازش زده نشد.

    شاد باشیم همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3601 روز

    چه فایل عالی و تحسین برانگیزی

    تضاد مسئله مهمی در زندگی همه ما هست و درک انیمه تضاد باعث رشد می شود زمان بر است

    من همیشه دوست دارم در کامنت افراد و حتی صحبت های استاد از تجربیات یا اتفاقاتی که در زندگی افراد رخ می دهد گفته بشه

    و‌امروز می‌خوام از یک‌تضاد بگم

    که اگر قبلاً در زندگی ام رخ می داد شاید یه هفته حالم بد می شد و ساعت ها گریه می‌کردم و لی امروز به آگاهی بزرگی رسیدم و مهم تر اینکه می‌تونم این آگاهی رو‌عملی کنم

    امروز بدون دلیل قانع کننده ای همسرم فرزندم رو‌کتک زد( الان که دارم می نویسم یکم حسم یه جوری میشه نمی تونم بگم خوب یا بد ) ولی یه حسی میگه بنویسم

    برای من که از صدای بلند فراری هستم و حتی شاید بهترین خیل این شرایط سخت بود که بتونم تحمل کنم و جالب اینکه با این من عاشق پسرم هستم ولی نتونستم هیچ واکنشی نشون بدم و فقط سکوت کردم

    پدر همون موقع تمام تمرکزم این بود که دلیل این اتفاق چیه

    قراه چه نکته ای بهم بگه.

    قراره چی یاد بگیرم

    و همش ذهنم اینا رو داشت می گفت پشت سر هم به صورت رگباری

    و مطمئن بودم که دلیلی داره .و خیلی حالم بد نشد بهتره بگم اصلا بد نشد

    و فقط به سوالهای تو ذهنم داشتم فک می کردم

    و هر لحظه به جواب ها نزدیک‌تر می شدم

    جواب ها اینا بود

    که روش‌تربیت فرزندم رو باید تغییر بدم

    باید فرزندم را اجتماعی تر تربیت کنم

    باید یاد بدم که به پدرش احترام بذاره

    باید بهش یاد بدم که به من وابسته نباشه

    باید بهش یاد بدم که عزت نفس داشته باشه

    باید بهش یاد بدم که اگر خطایی کنه ،نتیجهداش رو می بینه

    باید خودم بتونم خشمم رو‌کنترل کنم(چون گاهی در مقابل پسرم عصبی میشم و داد می زنم)

    باید روی خودم کار کنم که آروم تر باشم

    و چه درس‌هایی که این تضاد هنوز به من یاد خواهد داد

    و خدا رو امروز بابت این اتفاق شکر کردم

    در مسیر بودن برای درک آگاهی ها لذت بخش

    امروز هر جایی بودم جملاتی گفته می شد توسط دیگران که باورهای درست در من ایجاد می‌کرد.

    یه نفر گفت.

    ترس به دلیل این هست که به خدا ایمان نداریم

    چه جمله نابی بود که استاد هزاران بار این جمله رو گفته بودن

    در مسیر درک آگاهی ها هستم و هر لحظه سعی میکنم در هر جایی دنبال نکات مثبت باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم چه درسهای جالبی داشت این مصاحبه مسی وقتی که از مسی میپرسند که اون موقع ای که دستانت را بالا گرفتی داشتی با مادر بزرگت صحبت می‌کردی یا با مارادونا که مسی همین جا ایمانش را نشان می‌دهد که من داشتم با خدای خودم صحبت می‌کردم اینجاست که این خدا مخصوص هیچ دین وملیت خاصی ندارد هر کس یک خدای در وجودش دارد اگر به این باور داشته باشیم

    اون خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتر است اون خدای مهربانی بی حد و مرز است اون خدایی

    بخشندگی ومهربانی عام وخاص شامل تمام موجودات و تمام انسان هاست

    وقتی شرایط زندگیمون به ظاهر خوب نیست این جور مواقع ما باید ایمان خودمان را نشان بدهیم

    باید کنترل ذهن داشته باشیم وهمیشه یاد آوری

    کنیم که الخیر فی ما وقع هر اتفاقی بیفتد به نفع

    من است اگر به این باور برسیم که خداوند همراه من است حواسش به من است هر لحظه در حال هدایت و حمایت من است

    وقتی که ما به خواسته ای نرسید نباید گله و شکایت کنیم ورها کنیم وایمان داشته باشیم به زمان بندی خداوند که در زمان مناسب انجام می‌دهد

    خدایا ما را آسان کن برای آسانی ها تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2114 روز

    سلام و احترام خدمت تک تک بچه های سایت و استاد عزیزم ،سپاسگذاری میکنم بابت این متن فوق العاده زیبا که با خواندنش احساس خوب و مثبتی داشتم ،

    پیرو عمل به هدف امسالم که سال انسان توحیدی نام گذاشتم و دوس داشتم هروز یه قدم برای این هدف بردارم ،در دسته بندی کلید ها ،قسمت اجرای توکل در عمل به این فایل زیبا و مهم هدایت شدم .

    استاد اول از این جمله شروع کنم که خداوند بهترین زمان بندی را داره ،هیچ وقت دیر نمیکنه و همیشه پاداش ایمان رو میده ،زمان بندی خدا حرف نداره ،من خودم به شخصه اتفاقاتی رو تجربه کردم که اگر خودم میخاستم عالی ترین زمان بندی رو داشته باشم ،نمیتونستم ،به خدا نمیتونستم ،

    بارها و بارها بهم ثابت شده این موضوع از پولی که پس انداز بود و به در بهترین شرایط ممکن رسید بهم ،از پیشنهاد شغلی که هنوز خودم متعجبم که چقدر خدا کارش درسته و حرف نداره ،و از ایمانی بگم کا ما باید در هر لحظه ایمان بیاوریم و عمل کنیم .

    یادمه شما در یکی از فایل های هدیه تون گفته بودید که قران از فعل مضارع استفاده کرده ،یعنی دائما،همیشه ،همواره ،و ما باید همیشه در حال ایمان اوردن باشیم و ارتعاش ایمان داشتن رو در هر لحظه ارسال کنیم .

    استاد از نجواها بگم ،شیطان همیشه و در هر لحظه داره کارش رو انجام میده ،شیطان به نظرم چندین اسلحه داره مثل ،طمع ،حسادت ،حرص ،عجله ،افسوس گذشته و ترس از آینده .که هر وقت ببینه ما بنده ها تو چدوم قسمت نشتی داریم و ظعف داریم از همون قسمت وارد عمل میشه ،گاهی با به عجله انداختن تو ،گاهی باعث میشه در گذشته باشی و افسوس بخوری و گاهی هم آینده را وحشتناک برات توصیف میکنه که بترسی ،اما به قول قران ،این کلام معجزه اسا

    (مومنان واقعی کسانی هستن که ن غمی از گذشته دارن ،ن ترسی از اینده )

    ایمان به رب یعنی تو همین لحظه زندگی کنی و ذهنت متمرکز فقط رو همین لحظه باشه ،شاید فردایی نباشه ،پس از الان لذت ببر و زندگی رو زندگی کن .

    این نجواها همیشه هست ولی به نظرم نتیجه زمانی مشخص میشه که تو بتونی در اون شرایط ذهنتو کنترل کنی و آرامش داشته باشی ،بسپاری به خدا ،به خدا بگی وظیفه ی من بندگی کردنه و من دوس دارم وظیفمو انجام بدم ،وظیفه ی تو هم ارباب بودنه .

    از لیونل مسی گفتید ،که در اون شرایط خودشو کنترل کرد و بازی خودش رو ارائه داد ،از خدای خودش تشکر کرد ،چون میدونه همه چی اونه ،همه ی این موفقیت ها از خداس .

    وقتی که ما بندگی خدا رو بکنیم ،اونم درهارو برامون باز میکنه .

    از کریستیانو میگم ،مرد محبوب و الگوی زندگی من ،بازی ها و شرایطی رو به یاد میارم ،مثل بازی با وولسفورگ در چمپیونز لیگ ،در شرایطی که بازی رفت و باخته بودن ،اون با ایمان به توانایی های خودش با ایمان به خدا بازی برگشت بازی رو دراورد .از بازی با اتلتیکو میگم ،انقدر در بازی برگشت به خود و توانایی های خدای خودش ایمان داشت که تمام اطرافیان رو دعوت کرده بود و ایمان داشت در اون بازی پیروز میشن و همینطور هم شد

    وقتی به خدا ایمان داشته باشی ،وقتی مطمئن باشی که یکی هست جوابت رو میده ،کارهارو برات در میاره ،هدایتت میکنه ،اون وقت ن غمی داری ،ن ترسی .

    باشد که همیشه از هدایت پروردگار استفاده کنیم ،برای کوچکترین مسائل زندگی .وقتی ایمان داشته باشی کم کم صدای الله در ذهنت بزرگ و بزرگ تر میشه اون وقت صدای شیطان توش گم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محمد علی صفایی گفته:
    مدت عضویت: 4023 روز

    به نام خدای مهربان

    با دیدن این افراد، با دیدن این همه ثروت که اینها خلق میکنند برای خودشون

    بابت زندگی که می‌سازند

    نه فقط جنبه ثروت بلکه زندگی شاد و خانواده ی خوب و هدف هایی که بدون در نظر گرفتن پول یکی یکی میرسند و هم به خودشون هم به جهان کمک میکنند

    گوش دادن به این فایل زمانی رخ داد که پستی دیدم از درآمدی که این بازیکن سالانه و روزانه و ساعتی و دقیقه ای در میاره

    دیدن این همه ثروت

    دیدن ایستان در یک مسیر و فقط یه جلو رفتن واقعا باعث ایجاد انگیزه و انرژی میشه

    این پست همین امروز با گوش دادن این فایل دیدم که نشون میده روزانه چند ده میلیارد تومان درآمد بازیکن و اسطوره فوتبال مسی هست

    رسیدن به هدف

    رسیدن به بهترین بازیکن

    رسیدن به معروف ترین آدم روی زمین یک طرف

    توی این هدف بودن و رفتن بالاتر طرفه دیگه

    شاید خیلی از ماها با استفاده از قوانین استاد به خیلی از هدف هامون رسیدیم و پول های زیادی ساختیم اما کمتر کسی با دیدن کلی پول توی زندگیش و داشتن کلی استقلال مالی و زمانی باز هم توی مسیرش هست و ادامه میده

    این نشون میده یک فرد خیلی باید روی خودش کار کنه که با کلی پول و استقلال باز هم فقط و فقط هدفشو میبینه و قبل از رسیدن به یک هدفی هدف و تارگت بعدی رو برای خودش انتخاب می‌کنه

    بهترین کاری که میتونیم انجام بدیم بارها این تجارب رو توی رهنمون تکرار کنیم

    بارها مصاحبه ی افراد موفق، زندگیه این افراد رو ببینیم و بتونیم توی زندگی خودمون به شکل و روش خودمون انجام بدیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مجید شرافت گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    با سلام

    نشانه زیبایی بود

    اول از همه فعال بودن استاد

    علاقمند بودن به فوتبال

    درک عمیق قانون

    دقت کردن و الگو برداری از افراد موفق

    صحبت‌های زیبای مسی

    من به چند نکته مسی علاقمندشدم

    زیبا بازی کردنش

    فعال بودنش

    بی حاشیه بودنش

    صبور بودنش

    صحبت کردن با خالق

    عالی بود

    در صحبت‌های استاد در مورد مسی

    نکته ایی بود که ما به موقعش قهرمان میشیم

    این یعنی ما کار کنیم و صبور باشیم

    به موقع خدا برامون قرار می ده

    درس گرفتن از شکستها

    انسجام و اتحاد گروهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    هما رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 1110 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی و دوست داشتنیم.

    خیلی خوشحالم امروز این فایل رو شنیدم. واقعا نجواهای ذهن و کنترل اونها و ابنکه همه این نجواها رو داشتن حتی اسطوره ای مثل مسی و دلیل برتری و موفقیت اونها برتری در کنترل همین نجواها بوده برام خیلی شگفت انگیز بود.

    کمک خواستن از خدا و اینکه خداوند رو عامل همه موفیت ها بدونبن و هر لحظه ازش کمک بخوایم هم نکته مهم دیگه برای من بود.

    خدای مهربون و استاد عزیزم متشکرم بابت این آگاهی های ناب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سیدرحیم میرموسوی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته محترم

    و سلام خدمت همه عزیزان

    امروز قصد دارم درک خودم رو از این فایل براتون بنویسم. اول از همه درخصوص این موضوع که توی زندگیمون به یه اصولی برسیم و تحت هر شرایطی روی اصولمون بمونیم توجه من رو جلب کرد. برای رسیدن به اصول خاص ابتدا باید درخصوص اون مورد حسابی تحقیق کرده باشیم و وقتی به درست بودن اون اصول از دیدگاه خودمون رسیدیم باید تلاش کنیم که در هر شرایطی به اون اصول وفادار باشیم که این هم یک فرایند تکاملی هست و کم کم باید به میزان بیشتر و بیشتر روی اجرای اون اصول تاکید کرد وگرنه واقعا امکان اجراش وجود نداره ولی با تکرار و مداومت می شه به جایی رسید که تحت هیچ شرایطی از اصولت کوتاه نیای . اولین نکته ای گزارشگر به آن اشاره می کنه وجود یه لبخند بزرگ روی صورت مسی هست که هرگز محو نمیشه . در واقع این لبخند دائمی روی صورت افراد نشان دهنده داشتن دلی شاد و داشتن مهارت لذت بردن از لحظات هست وگرنه نجواهای ذهنی در کسری از ثانیه می تونند این لبخند رو از روی صورتت محو کنه و یه چهره عبوس رو بجاش بهت بدن.

    – نکته ای که بسیار بسیار مهم هست و یه مهارت هست خودش اینه که در هر لحظه فقط به این فکر کنی که من چطور می تونم کارم رو به بهترین شکل انجام بدم و نگران نتیجه نباشی چون وقتی که کارت رو درست انجام میدی نتیجه خود به خود همراهش میاد وقتی که یه درخت میوه رو می کاری و آب و نور و مواد غذایی رو بهش برسونی و ازش مراقبت کنی بدون شک ، میوه، نتیجه حتمی این کار خواهد بود ولی اگر همش چشمت به دنبال نتیجه باشه و همش منتظر نتیجه باشی و این موضوع رو درک نکنی که ایجاد نتیجه نیازمند طی شدن فرایند خلق اون هست خیلی خیلی زود دلسرد میشی در حالی که فقط نیاز بوده از مراحل انجام کار لذت ببری و نگران نتیجه نباشی. این نکته ای هست که خیلی از ما از جمله خودم اگر چه در حرف قبول داریم ولی پای عمل که میاد وسط کار رو خراب می کنیم و با بی تابی و بی قراری های بی مورد باعث می شیم فرایند ایجاد نتیجه طولانی تر بشه و چه بسا حتی کامل متوقف بشه

    – رسیدن به خواسته ها بسیار بسیار شیرین و دلپذیر هست ولی همونطور که مسی گفته نیازمند فداکاری ، اصلاح مسیر و تلاش مداوم و استمرار و ایمان هست. در هر لحظه از مسیر رسیدن به اهداف ممکنه دلسرد بشیم خیلی راحت دست می کشیم از رویاهامون ، خیلی نجواهای ذهنی میاد سراغمون، مرتب میگه جواب نمیده، مرتب میگه میدونی چقدر طول می کشه با تو یاد بگیری، مرتب میگه امکان نداره به هدفت برسی، میگه تو خنگی، تو نمی فهمی ، تو آدم اینکار نیستی، چنان بهت هجوم میاره که گاهی مستاصلت می کنه. دلت رو خالی میکنه ، اشکت رو در میاره ، اونجاست که ایمان نمی زاره کوتاه بیای، اونجاست که وقتی به پشت سرت نگاه می کنی و تمام وقایعی که اتفاق افتاده تا تو رو برسونه به این نقطه رو بررسی می کنی ، می فهمی که الکی نبوده، شانسی نبوده ، تو آماده بودی برای شروع مسیر وگرنه هرگز شروعش نمی کردی، تو آماده بودی که به اینجا رسیدی و تو آماده ای که باز هم جلوتر بری، این تضادها اومدن که تو رو رشد بدن، اومدن که ازشون بگذری اومدن که بزرگت کنن، اگه تو امکانات و توان عبور از اونها رو نداشتی چطور ممکن بود که برای بزرگتر شدن تو اومده باشن؟ اونجاست که باید توکل کنی و ادامه بدی، اونجاست که باید مرور کنی تمام اون روزایی که مثل همین لحظات فکر می کردی از عهدش بر نمیای ولی تونستی بازم بیای جلوتر. باید یادت بیاد تمام خواسته هایی که الان توی زندگیت هست و یه روزی فکر می کردی که هیچوقت بهشون نمی رسی. معلومه که کلی فداکاری و اراده و اصلاح مسیر می خواد، معلومه که استمرار می خواد، معلومه که ایمان می خواد و معلومه که کنترل ذهن می خواد ولی وقتی که ازش عبور کنی دیگه اون آدم سابق نیستی، دیگه اراده ات اون اراده سابق نیست، دیگه توکلت توکل قبل نیست، دیگه ایمانت ایمان قبل نیست و هر بار بهتر و بهتر میشی و بزرگ و بزرگتر

    – چقدر ما زود یادمون میره نعمت هایی که خدا بهمون داده ، چقدر زود خواسته هایی که شب و روز بابت داشتنشون به خدا التماس می کردیم برامون عادی میشه و چقدر زود دیگه بابتشون سپاسگزار نیستیم. اینارو به خودم می گم که سراسر زندگیم پره از لحظاتی که دیگه چشم امیدم به هیچ کس نبوده و تنها راهی که برام مونده بوده اومدن به درگاه خودش بوده و پره از اتفاقاتی که برام رقم زده و من اصلا یادمم نمیاد چه برسه به اینکه بابتش سپاسگزار باشم. چند میلیارد بار خدا خودشو به من ثابت کرده و من باز بهش اعتماد ندارم. از چه راه ها و طریق هایی به من نعمت داده و مشکلم رو حل کرده که من اصلا نمی دونستم همچین راهی هم وجود داره ولی باز هم پای اعتماد که میاد وسط ……. اگه دو تا از این کار ها رو دوستم برام انجام داده بود اینقدری بهش اعتماد داشتم که برم توی آتیش ولی در مورد خدا …… موقع حرف که میشه میگم خدایا بهت اعتماد دارم ولی موقع عمل ……… ولی بازم خدا به روی خودش نمیاره این حد از بی معرفتی من رو و بهم فرصت میده که هر بار یکم بیشتر بهش اعتماد کنم و هر بار یکم بیشتر و بیشتر و بیشتر تا جایی که بتونم به مقام ابراهیم برسم. یکی از بزرگترین آرزوهای من سپاسگزار بودنه و به حدی این احساس شیرین و لذت بخش بوده برام که نمی تونم توصیفش کنم .

    – خداونده که این دوستان عزیز رو آورده به زندگی من، خداونده که این توانایی ها رو در وجود من قرار داده، خداونده که کمک می کنه و مسیر ها رو برای من باز می کنه ، خداونده که ایده ها رو الهام می کنه ، خداونده که داره کاری می کنه که قلب من بتپه ، حس خوبی داشته باشم ، خداونده که این باران پر از رحمت و نعمت رو نازل کرده، خداونده که داره همه این کار ها رو داره انجام میده . خیلی خیلی مهم که برای هر قسمتی از زندگیمون بدونیم که قدرت کیه ، رب کیه و از کی باید کمک بخوایم. این ها جملات شما هستند استاد عزیزم و چقدر من رو به فکر فرو برد که من در زندگیم چقدر به این موضوعات فکر می کنم؟ چقدر وجود این نعمت ها رو در زندگیم به خودم یادآور می شم ؟ چقدر بابت این همه نعمت سپاسگزارم؟ آیا اینقدری که هر روز بابت خواسته هام به خدا گله می کنم یکصدم اون بابت نعمت هام سپاسگزاری می کنم؟ آیا وجود این همه نعمت رو در زندگیم از طرف خدا میدونم؟ آیا اعتبار موفقیت هام و توانایی هام و ارتباطاتم رو به خدا می دم؟ آیا قلباً خدا رو تنها قدرت می دونم؟ آیا در عمل هم خدا رو تنها قدرت می دونم؟ آیا خدا رو کسی می دونم که به من همیشه کمک کرده و می کنه؟ کسی که راه ها رو باز می کنه و ایده ها رو به من میده؟ آیا چشم امیدم به اونه؟ آیا خدا رو فقط رب می دونم؟ این سوالا و جواب این سوالا سخت منو به فکر می بره و شرم دارم از جواب دادن به این سوالا. فقط دلخوشیم به اینه که بتونم با ادامه دادن این مسیر به جایی برسم که بتونم سرم رو بالا بگیرم و در پاسخ به این سوالا بگم بله. بله دقیقا فرق مسی و بقیه اون آدم هایی که آرزوی جایگاه مسی و مسی ها رو دارن در جواب همین سوالاست.

    – وقتی که خدا رو باور کنیم و تمام اون حرفایی رو که به زبون میگیم رو قلباً هم بپذیریم دیگه همه چیز تمومه ، نه ترسی هست ، نه نگرانی ، نه سردرگمی ، نه هراس، نه ناراحتی و نه غم و نه کمبود . وقتی که تنها دارنده قدرت خداست، مالک و دارنده خداست، همه چیز خداست و تو با تمام وجودت این رو باور داری فقط درخواست می کنی و اتفاق می افته . رسیدن به این جایگاه هم تمرین میخواد و خدا برای اینکه به ما الگو بده و امکان پذیر بودن رسیدن به این جایگاه رو به ما یادآوری کنه حضرت ابراهیم رو معرفی می کنه که ما بدونیم بله میشه رسید، اگه حضرت ابراهیم تونسته یعنی ماهم میتونیم اگه تمرین کنیم ، اگه استمرار و استقامت داشته باشیم و اگه بخواهیم.

    – اگر نتوانی ببری همه چیز به دست دیگران خواهد افتاد. این جمله مسی من رو یاد این میندازه که اگه به خودت و توانایی هات و ایمانت و به خداوند باور نداشته باشی اگر ادامه ندی ، اگر تسلیم نجواهای ذهنی بشی اون وقته که سرنوشت زندگیت به دست دیگران می افته . اون وقته که زمین و زمان رو مقصر می دونی ، شکایت می کنی ، به خدا گیر میدی، به خانواده و کشور و مملکت و اقتصاد گیر میدی. برای همه ما شرایطی پیش اومده و خواهد اومد که اوضاع اونجوری که فکر می کردیم پیش نمیره و ترس ها میاد سراغ ما ، نجواها لحظه ای آرومت نمی زارن، بهت اجازه فکر کردن نمی دن. ممکنه ایمانت رو از دست بدی و فکر کنی کار تموم شده اونجاست که اگه روی ایمانت کار کرده باشی، اگه توی مسیر خودت و توانایی هات رو شناخته باشی ، اگه موقعیت های مشابه رو که ازش به سلامت گذر کردی رو یادآوری کنی ، اگه بتونی به خدا اعتماد کنی و اسیر نجواها نشی و ادامه بدی و به درست بودن این مسیر ایمان داشته باشی ، اگه باور داشته باشی که خدا هواتو داره ، که تنهات نمی زاره، اگه باور داشته باشی حتما خیریتی داره برام و حتما آخرش به نفع من میشه . با اینکه خیلی خیلی سخته ولی میشه ادامه داد. با اینکه می ترسی میشه ادامه داد. هستن آدم هایی که قبل از تو اینکار رو کردن پس تو هم می تونی. می دونم که حرف زدن از این شرایط خیلی راحته و عمل کردن خیلی سخت و خودم خیلی از مواقع اسیر این نجواها شدم و کاملاً مستاصل ، خودم هنوز هم درگیر این نجواها هستم و دارم باهاشون کلنجار می رم ولی هر بار که بتونم ادامه بدم قوی تر میشم و دیگه به این راحتی گیر نمی افتم . اونجاست که توی موقعیت های بعدی همین لحظات میشن برام یه حجت . همین لحظات میشن برام امید که میتونم و داستان هایی میشن برای یاد آوری به خودم برای ادامه دادن و استمرار، برای اثبات حقانیت این مسیر. برای اثبات اینکه خدا همیشه هوامو داره. برای اثبات اینکه من توانایی عبور از این تضاد ها رو دارم. برای درک این موضوع که با هر بار عبور از این تضاد ها من بزرگ تر میشم. وقتی گذشته رو مرور می کنی و میبینی که چقدر نسبت به قبل بزرگتر شدی چقدر مسئله حل کردی اونوقت دیگه به این راحتی ها تسلیم نمی شی و همین لحظات میشن نقطه عطف زندگیت. همین لحظات میشن سکوی پرتابت. همین لحظات میشن دلیل رسیدن تو به جایگاهی که دیگران آرزوش رو دارن و همین لحظات میشن شروع رشد و تعالی تو.

    – می تونم تصور کنم که آرژانتین توی بازی با مکزیک توی چه فشاری بوده که بازی اول رو از یه تیم نه چندان مطرح باخته باشی در حالی که همه تو رو یه سر و گردن از اون قوی تر بدونن و برد توی اون بازی رو حتمی بدونن ولی تو بازی رو علیرغم تمام تلاشت باخته باشی و چه حجم عظیمی از فشار از سوی مردم کشورت روی تیم باشه ، چه فشار سنگینی رو نجواهای ذهنی بابت باختت بهت وارد کنه و تازه توی بازی دوم هم به تیمی بخوری که خدای دفاع کردنه و لحظه ای بهت فرصت نفوذ نده و فقط خدا میدونه که چه حجمی از استرس و فشار توی اون لحظات روی بازیکنان هست . فقط خدا میدونه که نجواها توی اون لحظات که غوغایی به پا کردن، وقتی تمام تلاشت رو می کنی و نمی شه ، وقتی به هر دری میزنی بسته است. وقتی هر چی بلدی رو می کنی و فایده نداره ، وقتی وقت بازی داره تمام میشه و خبری از نتیجه نیست ، وقتی خطر ضد حمله حریف این فشار ها و ترس ها رو دوصد چندان میکنه، وقتی که هر لحظه امکان داره که تسلیم بشی و کنار بکشی. فقط خدا میدونه که اونجا چه خبر بوده و از چه استرس و فشاری داریم صحبت می کنیم و چقدر مرد میخواد که زیر اون فشار له نشه و کم نیاره، تسلیم نشه و بهترین خودش رو بزاره، ادامه بده و دست نکشه. ایمان داشته باشه و از خدا بخواد که کمکش کنه. بله نهایتاً اون لحظه ای که منتظرش بودی فرا می رسه. اون فرصتی که میخواستی تا خودت رو نشون بدی بهت داده می شه . اون آرزویی که داشتی بر آورده می شه . یه روزنه کوچیک ، یه فضای بسیار تنگ ولی همون برای تو کافیه ، همون به اندازه رسیدن تو به آرزوت بزرگه، این همون روزنه ای هست که تو رو به مراد دلت می رسونه و نهایتاً گل ، گل ، گل و چه لحظه شیرینی ، چقدر احساس سپاسگزاری تمام وجودت رو می گیره و چقدر با تمام وجود تشکر می کنی از خدا که اینبار هم به تو فرصت شکوفایی داد و چقدر توی اون لحظات وصلی به منبع. اما اون فرصت رو کسی می تونه استفاده کنه که تمامش رو گذاشته باشه، بهترین خودش رو گذاشته باشه وسط. کسی که ادامه داده و تسلیم نشده. کسی که ایمانش رو از دست نداده. کسی که اسیر نجوا ها نشده، کسی که تونسته با وجود اینکه ترس تمام وجودش رو گرفته بوده ادامه بده و خودش رو امیدوار نگه داره ، بله معلومه که پاداش این حد از صبر و استقامت، ایمان و توکل، اراده و ادامه دادن بزرگه. معلومه که این پاداش به کسایی میرسه که از اون لحظات تونستن عبور کنن و در ادامه هم با اون دستاوردهای مرحله قبل، با اون بزرگ شدن از مرحله پیش ، با اون ایمان فولادی که ساختی ، باز هم فرصت دوباره ای بهت داده میشه که گل دوم رو هم بتونی بزنی.

    – تمام ما لحظاتی رو در زندگیمون تجربه کردیم که احساس درماندگی و تنهایی کردیم ، احساس کردیم که خدا هم ما رو به حال خودمون رها کرده ، احساس کردیم که خدا داره ما رو عذاب میده، با ما لج کرده، باهاش دعوا کردیم، گلایه کردیم ، انکارش کردیم ، پیش خودمون گفتیم فلانی با اون همه گناه داره حالشو می بره و به اون کاری نداری و داری پدر من رو در میاری، بی انصافی کردیم ولی وقتی که اون اتفاق گذشته و حقایق برامون روشن شده خجالت کشیدیم و عذرخواهی کردیم که چرا به خدا اعتماد نکردیم و تسلیم نبودیم . وقتی که کلاهت رو قاضی می کنی و برمی گردی و به اون روزها نگاه می کنی می بینی که چقدر توانایی ها و مهارت هات توی همون روز ها ساخته شده، می بینی که چه توانایی هایی داشتی و اصلا از وجودشون خبر نداشتی ، می بینی که چه چیزهایی رو یادگرفتی که اگر اون اتفاقات برات نمی افتاد هرگز ممکن نبود یادشون بگیری . میبینی که چقدر اون روزها توی ساخته شدن شخصیت الآنت کمکت کرده و چه تضادهایی که بعدا بهش برخورد کردی که اگر مهارت هایی که اون روز ها یادگرفتی نبود خوردت می کردن و اون وقته که یه نفش عمیق می کشی و از ته دلت می گی خدایا شکرت. ما آدم ها به خاطر عجله ای که داریم همش میخوایم که به خواسته هامون زود برسیم در حالی که ممکنه نه تنها رسیدن به اون خواسته در اون زمان به نفع ما نباشه بلکه به ضرر ما هم باشه .مثل بچه ای که از باباش ماشین میخواد درحالی که هنوز گواهینامه نداره و هر روز پدرش رو به بی مهری و خساست محکوم می کنه در حالی که ایراد از اون پدر نیست و اون بچه هنوز قابلیت و گنجایش دریافت نداره ، مثال ما و خدا هم در خیلی از مسائل همینطوره و بجای اینکه بگردیم و ببینیم که چه ایرادی در درون ما هست که مانع دریافت میشه شروع می کنیم به گلایه و شکایت ولی بعداً که بزرگتر می شیم و مثل اون بچه قصه ما خودمون پدر میشیم تازه میفهمیم که ماجرا چی بوده و سپاسگزار خواهیم بود بابت لطفی که به ما شده و چه صدمات و لطمات و دردسرهایی که به واسطه محقق نشدن اون خواسته از سر ما گذشته.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: