این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-11.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-10-22 05:15:292023-03-26 07:57:47الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 3
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به دوستای خوبم واستاد عباسمنش عزیز و بانو شایسته جان
این فایل نشانه روزم بود راسش استاد من از وقتی باشما واین سایت آشنا شدم خیلی بهتر میتونم حسمو خوب کنم و روی مومنتوم منفی نمونم…
جدیدترین موضوعی که یادآور این موضوعه اینه که:من چند روز مونده به سال جدید به یکی از عزیزترینام یه دروغی رو گفتم که خب اون لحظه فقط بخاطر ترسم بود وبازی ذهنم بود که باعث شده بود چنان استرسی بگیرم که ناخودآگاه دروغ بگم که خب خیلی برام گرون تموم شد البته به لطف الله لو رفتم واجازه نداد به اشتباهم ادامه بدم️ اما خب درسی که گرفتم این بود که یاد بگیرم تا زمانی که آروم نشدم تصمیم به زدن هیچ حرف یا انجام کاری نکنم چون واقعا اون لحظه فقط نجواهای ذهنه که وادارت میکنه تصمیم اشتباه بگیری…
من سر این موضوع یکی دوروز خیلی ناراحت بودم خب اصلا دوست نداشتم فرد دروغگویی بحساب بیام انقد نجواهای ذهنم بلند بود که حتی اجازه نمیداد بیام توی سایت و با گوش کردن فایلا حالمو بهتر کنم..شاید چون من هنوز انقد خوب قانون رو درک نکردم این نجواها تونستن انقد بهم غلبه کنن اما خب بالاخره این بین گاهی یه صدای خیلی آرومی رو میشنیدم که میگفت خدایا کمک خدایااا بهم نشونه بده که ازین حال دربیام این صداها انقد اروم بودن که توجهی هم نمیکردم امااا جواب داد خداایا شکرت دقیقا تو همون لحظات سال تحویل خدا دوتا عیدی توپ بهم داد که باعث شد سرپا شم باعث شد اون حال بدو رها کنم..اون چندروز خیلی فک کرده بودم،خب درکل خیلی ادم دروغگویی نبودم حتی بشدت بدمم میومد از دروغ اما خب اتفاقیه که افتاده بود خلاصه اینو پذیرفتم که کارم اشتباه بوده و باخودم گفتم بجای اینکه بشینم به گریه کردن و ناراحتیم ادامه بدم بهتره پاشم روی خودم بیشتر کار کنم ودرس بگیرم که بخاطر ترس یا نگرانی تصمیمات عجولانه نگیرم و مطمئنم اون فرد هم در زمان مناسب خودش متوجه میشه که اینکارم از قصد نبوده ودلش نرم میشه و میبخشه…دقیقااا وقتی از خدا خواستم نشونههاشو برام فرستاد و بهمحض اینکه اشتباهم رو پذیرفتم به محض اینکه دست از سرزنش خودم برداشتم مسیر برام باز شد هدایت شدم به سایت و زدم روی نشانه من.خداروشکر فایلی اومد که سراسر آرامش بود که مفهوم کلیش این بود که نه حال خوب نه حال بد پایدار نیس ما انسانیم و ممکنه خطا بکنیم بهتره پاشیم بجای نکات منفی نکات مثبت رو ببینیم تمرکزمون رو بزاریم روی ویژگی های مثبتی که داریم و زیبایی ها رو ببینیم و از اشتباهاتمون درس لازم رو بگیریم بقیع رو خدا خودش درست میکنه….
اینارو گفتم که بگم من اگه ادم قبل بودم باید کلی سر این موضوع خودخوری میکردم باید یه تایم طولانی رو خودمو سرزنش میکردم باید میرفتم میشستم انقد اینور اونور حرف میزدم تا اروم شم که البته بجای آروم شدن بقیه بیشتر کارمو توجیه میکردن واینجوری فقط خودمو گول میزدم تا آروم شم اما به لطف خدا و استاد عزیزم که دستی از دستای خدا شدن برای هدایتمون خداروشکر دیگ مشکلاتمو جایی نمیگم و خیلی راحتتر هم حل میشن.
این اولین باره که به خودم جرئت دادم کامنت بنویسم خب الانم ذهنم مقاومت داشت اما دوست داشتم اینجا بنویسم تا یادم بمونه که تمام تلاشمو بکنم رو مومنتوم مثبت بمونم واگه ناخودآگاه این ذهن مریض سوقم داد به سمت مومنتوم منفی سریع بتونم جلوشو بگیرم یادم بمونه که قبلا تونستم بازم میتونم..
همه این تغییراتم بخاطر خداونده که منو هدایت کرد تا وارد این سایت بینظیر بشم و زندگی رو از یه زاویه دیگ نگاه کنم و زیبایی هارو ببینم
بقول استاد زندگی با تمام مسائلی که داره خیلی قشنگه خیلی زیباست..عارع یسری مسائل داره اما همشون راه حل دارن پس بهتره بجای فوکوس روی مسائل که یه کلمس به راهحل های اون مسئله فک کنیم که چندین خط میشه..
خدااا انشالله تو سال جدید هممونو آسون کنه برای آسونی هااا
براتون قلب فراوونِ فراوونِ فراوون آرزو دارم
در پناه الله یکتا شاد، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند دردنیا و آخرت باشین.
من صبح زود این فایل روگوش دادم خب خیلی خوشم اومد و رفت تو ذهنم و داشتم به این فکر می کردم که واقعا بعضی از افراد نیت های نامناسب ، سوال های به ظاهر مناسب با لحن به ظاهر مناسب می پرسن اونم با هدف های نامناسب
و بعد داشتم به خودم میگفتم …. خب یعنی چی ؟
٫بعد این حرف استاد اومد تو گوشم که نمیشه سر جهان رو کلاه گذاشت شاید سر زن بچه شوهر رییس مشتری فلانی رو بشه اونم چند بار ولی جهان همون دفعه متوجه میشه
خلاصه این دوتا کلمه توگوشم زنگ خورد و من هی فکر میکردم
واقعا وقتی خدا متوجه میشه چه فایده اصلا چه ارزشی داره ….. اینکه سر چهارنفر رو با بازی با کلمات شیره بمالم
تا اینکه عصر گوشیم زنک خورد و البته هم فرکاسن هم نبودم اون لحظه کنار گوشیم نبودم و ج ندادم
وقتی اومدم سر گوشیم با اونشماره زنک زدم ودقیقا یه فردی از گذشته ام به تحریک یه فرد اومد با لحن ملایم صحبت کردن منم از همه جا بی خبر خیلی با خوشحالی باهاش صحبت کرد و خوش و بش کردم
کمکم دیدم یه چیزهایی میگه که بوی خوبی نمیده
مثلا اینکه خب آدم یه موقع پایین هست بالا هست و … ( یعنی گذشته من بالا الان پایین ) در حالی که من خودمو اینطوری نمیبینم شاید از نظر مالی در گذشته بالا الان ضعیف ترم ( اونم دارابی هایی بود که به صورت عدم تکامل داشتم )
و گفت تو الان چند سالته دخترم ( و مثلا تو این سن ازدواج نکردی ) می خواست از ظریق این دوتا گزینه منو ضعیف کنه تا نمی دونم چرا ؟ البته بعد فهمیدم چرا چون به این روش انسان ها عادت کردن
منم خیلی ریلکس بهش گفتم ( نیتش زو متوجه نشده بودم ، اون احساس لیاقتم جواب میداد ) که من پایین نیومدم من تغییر مسیر دادم
بعد گفت ازدواج
منمگفتم من تو سن پایین تر آماده ازدواج نبودم ..
بعد که تلفن قطع شدم من بازم فکر کردم نیتش خیر هست !!!!!!!!!
تا اینکه خدا دوباره منو آورد روی این فایل !!!!!!
گفتم ای دل غافل خدا از صبح بهم یادآور شد که قراره یه همچین موضوعی پیش بیاد ….. ولی چون صبح توجه کرده بودم به جواب های جاشوا مثل اون جواب دادم …..
الان با خودم میگم واقعا وقتی میشه آدم از راه درست نتیجه بگیره چرا باید از این روش بازی با ذهن آدم ها …. و اینکه استاد واقعا ازت ممنونم من قبلا اگر بود جوابشو که نمی تونستم بدم هیچ بعدش حرف هاش باورم میشد چند روز میوفتادم تواحساس گناه و خود تخریبی و در واقع هر چیزی که از درون و بیرون بهم گفته می شد رو باور میکردم
واقعا عزت نفس تا دندان مسلح از آدم حفاظت میکنه اونم ناخودآگاه
من اون جواب ها رو به صورت خودکار دادم
یا هر تیری که از اطراف بیاد سمتم که بخواد بهم نداشته ها یا شکست هامو یادآور بشه اصلا انگار رویین تن شدم و محافظ دارم اجازه نمیدم واردم بشه و تحت تاثیر قرار نمیگیرم
احساس میکنم بنای عزت نفسم تقویت شده
هر چند نیازه همیشه و همیشه تقویت بشه
وگرنه هر چیز ضعیف اگر قوی نشه روز به روز ضعیف تر میشه
میخوام از تجربه خودم بگم.من 18سالمه ولی واقعا خداروشکر میکنم که به اگاهی هایی رسیدم که خیلی ها در سنین خیلی بالاتر هنوز بهش نرسیدن و البته که میدونم هنوز راه زیادی دارم
ازاواخر سال نهم هدفی به نام کنکور در من شکل گرفت..با اینکه خیلی عقب بودم به ظاهر نسبت به بقیه ولی شروع کردم به مطالعه برای ازمون نمونه و با وجود سختی هاش من قبول شدم…3سال ته همه فکرهام کنکور بود میخوندم اما پر از اشتباه..من یادمه وقتی از سرجلسه کنکور بلند شدم اشک میریختم و کنترل ش برام واقعا سخت بود.گذشت و من شهریور وارد سایت شما شدم تا قبل اون از یه کانال تلگرامی که فایل هایدانلودی رو میذاشت گوش میکردم هرازگاهی..اما یادم نیست چطور شد که اصلا وارد سایت شدم…خیلیی تاثیرات فایل هایی که تو سایت گوش میکردم بیشتر بود و این خیلی برام جالب بود.شبی که نتایج کنکور سراسری اعلام شد.ساعت1شب.نتیجه خیلی بد بود.دوستم زنگ زد و گریه میکرد یادمه یه تماس3نفری برقرار کرده بودیم و هر2نفرشون گریه میکردن.اما من نمیتونستم گریه کنم.حتی وقتی روی میزی که 1سال تموم روش مطالعه میکردم نشستم بازهم نتونستم گریه کنم..تا چند دقیقه ناراحت بودم اما گریه هرگز…یعنی انگار اون امیدی که به آینده در من وجود داشت نمیزاشت گریه کنم.امید به خداوند.به یک من متفاوت…حتی بعد اون رفتم وسایلم رو اماده کردم و فرداش بعدسالها رفتیم سفر…در راه اوایل یهو حالم بد میشد ولی با گوش دادن به حرف های شما واقعا اروم میشدم سعی میکردم از زیبایی های طبیعت لذت ببرم..و واقعا در سرم این میگذشت که خدایی که اینطور معجزهگونه این سفر زیبا رو برام رقم زدخودش بقبه کارهارو هم درست میکنه
و منی که فقط تا بابلسر رفته بودم حالا اوننن همه زیبایی های بی نظیر رامسر رو میدیدم.واقعا فوقالعاده بود.طی سفر خیلی دوست صمیمیم باهام تماس میگرفت و میدیدم همه بعد 1هفته هنوز خیلی خیلی حالشون بده و حتی میشنیدم یک نفر قصد خودکشی داشته..و واقعا دوستم متعجب بود که چطور تونستی این قدر زود حالت رو خوب کنی.من چون نمیخواستم درباره این موضوعات با دوستم صحبت کنم فقط میگفتم اینجا انقدررر زیبایی هست که من نمیتونمم به چیزهای بد فکر کنم و واقعا هم همینطور بود.من فقط به این فکر میکردم که حالا که من قرار نیست انتحاب رشته کنم پس دیگه لازم نیست زود برگردیم و میتونیم بیشتر از زیبایی های اینجا لذت ببریم.امسال شروع من با پارسال خیلی فرق داشت.معجزاتی از خداوند میدیدم که واقعا باورنکردنی بود و عمیقا به این حرفتون ایمان اوردم که وقتی انسان حرکت میکنه خداوند درهارو براش باز میکنه و دلهارو نرم میکنه
من امسال هرگز به پارسال به یک شکست نگاه نکردم و همه میگن پشت کنکور بودن شرایط روحی خیلی بدی داره و خیلی سخت تره.ولی برای من به لطف خدای مهربانم خیلی هم اسون تر از پارسال بود
یه موقع هایی حالم بد میشه.یه موقع های خارج میشم از ریل.یه موقع هایی دوست دارم کنار بکشم ولی همه سعیمو میکنم که درست ترین کار رو بکنم. شاید یه جاهایی اشتباه کرده باشم.شاید یه جاهایی درست ترین کار رو انجام نداده باشم.حتی از اینجا به بعد هم شاید گاهی اشتباه کنم.ولی جمله ای که من از این مصاحبه امروز یاد گرفتم این بود((من به روند تکاملم اعتماد دارم))مطمئنم امسال میتونم به بهترین نتیجه برسم و چیزی که این همه سال براش تلاش کردم رو به دست میارم
بی نهایت از شما ممنونم و خیلی بیشتر از خداوندی که من رو به سمت این فایل هدایت کرد
به نام خدایی که برای همه ما خوبی و زیبایی و ثروت میخواهد
سلام به دوست عزیزم فائزه جان ماشالله دختر تحسینت میکنم عزیزم مرحبا که از این سن کم شروع کردی به تغییر خودت به یه فائزه دیگه تبدیل شدن که با پارسالش خیلی فرق میکنه
ممنونم که اومدی اینقدر قشنگ برامون از دستاوردهات از تلاش ذهنیت از کنترل ذهنت از ایمانت به خداوند نوشتی مرحبا مرحبا دوستت دارم
وقتی کامتتو خوندم حسه خوبی پیدا کردم و کلی تحسینت کردم
که تونستی اینقدر قشنگ ذهنتو کنترل کنی در شرایط بسیار بد
و حال و احساسه خودتو خوب نگه داری
فائزه جان مطمئن باش جهان جواب این فرکانس و حاله خوبتو میدهد از بی نهایت طریق که اشک شوق بریزی
ان شالله از این به بعد کامنتهاتو بیشتر بخونم و موفقیتها رو بیشتر ببینم و تحسینت کنم
عزیزم مسیرت درسته با همین احساسه خوب ادامه بده و هر روز ایمانتو به خداوند محکم تر کن و دستتو بده بهش و با لذت برو جلو که خداوند کنارته
چقدررر زندهگی عالی میشود وقتی حسادت نکنیم ، وقتی نگاه مثبت داشته باشیم، وقتی فقط به نکات مثبت توجه کنیم هم نکات مثبت خودم و هم دیگران ، اما یک چیزی در درون اکثریت آدمها وجود دارد بنام حسادت که خوشی و حال خوب دیگران را دیده نمیتوانیم، اما چقدر خوب میشود که آنرا تبدیل کنیم به انگیزه، و بگوئیم که اگر او توانسته من هم میتوانم. حرکت کنیم و در مسیر همه چیز برای ما گفته میشود.
من باید در مسیر موفقیت قرار بگیرم ، و اگر کسی حسادت میکند، من باید از آن قدرت بگیرم .
من اگر موفقیت های دیگران را ببینم مدتهاست که تحسین میکنم مخصوصا ثروتمندان را ، در حالیکه قبلا اینگونه نبود .
اگر نعمتی در دیگران میبینم، باید تحسین کنم فقط به این دلیل که چیزیکه من میخواهم او دارد ، و برای من هم امکان پذیر است.
و این بنظر من یکی از نشتی های انرژی من در قبل بود ، نمیگوم که ازبین بردمش اما با کم شدنش خیلی حالم خوب شده ، و چقدر گپ مردم برای من بی اهمیت شده، اصلا بنظر من بقیه ای وجود ندارد . در دنیای خودم فقط خودم استم .
به گفته استاد هر چقدر که روی خودت کار میکنی خداوند را بیشتر میشناسی ، به همان اندازه مردم و دیدگاه مردم در نظرت کم میشود ، منتظر نبودن مردم که نجاتشان بدهند بلکه خودشان با خودشان و اینست نگاه توحیدی، مشرک نبودن و با خدا بودن و روی دیگران حساب باز نکردن .
در مورد قانون تکامل چقدر عالی توضیح داد آنتونی جاشیو ، و من درین روز ها چقدر خوشحالم که تکاملم را طی می کنم ، بلخصوص از لحاظ دریافت آگاهی ها .
سلام استاد عباسمنش که شما دستی از دستهای خدا بودید و هستید برای من
گفتید عملکرد بگیم
همسرم ورشکست کرد با سه تا بچه و مستاحر بودیم
اما ایشون باایمانش که میتونه دوباره بلند بشه و بسازه و خودم باصبرم در زندگی که این شکست سکوی پرتاب ماهست به موفقیت خداروشکر چندساله زندگیمون عالی و فوقالعاده شده به معنویترین کار جهان یعنی ثروت رسیدیم از هرچی چندتاشا داریم و شرکت تولیدیش پر رونق تر شده
و اون ورشکستگی چقدر ما رو بزرگ کرد و درس بهمون داد من خداروشکر میکنم بابت اون چالش
خداروشکر در ارامشیم
ازشما صمیمانه سپاسگزارم بابت تولید محتواهای که دارید درپناه خدا خوشبتخت و سعادتمند باشید.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به دوستای خوبم واستاد عباسمنش عزیز و بانو شایسته جان
این فایل نشانه روزم بود راسش استاد من از وقتی باشما واین سایت آشنا شدم خیلی بهتر میتونم حسمو خوب کنم و روی مومنتوم منفی نمونم…
جدیدترین موضوعی که یادآور این موضوعه اینه که:من چند روز مونده به سال جدید به یکی از عزیزترینام یه دروغی رو گفتم که خب اون لحظه فقط بخاطر ترسم بود وبازی ذهنم بود که باعث شده بود چنان استرسی بگیرم که ناخودآگاه دروغ بگم که خب خیلی برام گرون تموم شد البته به لطف الله لو رفتم واجازه نداد به اشتباهم ادامه بدم️ اما خب درسی که گرفتم این بود که یاد بگیرم تا زمانی که آروم نشدم تصمیم به زدن هیچ حرف یا انجام کاری نکنم چون واقعا اون لحظه فقط نجواهای ذهنه که وادارت میکنه تصمیم اشتباه بگیری…
من سر این موضوع یکی دوروز خیلی ناراحت بودم خب اصلا دوست نداشتم فرد دروغگویی بحساب بیام انقد نجواهای ذهنم بلند بود که حتی اجازه نمیداد بیام توی سایت و با گوش کردن فایلا حالمو بهتر کنم..شاید چون من هنوز انقد خوب قانون رو درک نکردم این نجواها تونستن انقد بهم غلبه کنن اما خب بالاخره این بین گاهی یه صدای خیلی آرومی رو میشنیدم که میگفت خدایا کمک خدایااا بهم نشونه بده که ازین حال دربیام این صداها انقد اروم بودن که توجهی هم نمیکردم امااا جواب داد خداایا شکرت دقیقا تو همون لحظات سال تحویل خدا دوتا عیدی توپ بهم داد که باعث شد سرپا شم باعث شد اون حال بدو رها کنم..اون چندروز خیلی فک کرده بودم،خب درکل خیلی ادم دروغگویی نبودم حتی بشدت بدمم میومد از دروغ اما خب اتفاقیه که افتاده بود خلاصه اینو پذیرفتم که کارم اشتباه بوده و باخودم گفتم بجای اینکه بشینم به گریه کردن و ناراحتیم ادامه بدم بهتره پاشم روی خودم بیشتر کار کنم ودرس بگیرم که بخاطر ترس یا نگرانی تصمیمات عجولانه نگیرم و مطمئنم اون فرد هم در زمان مناسب خودش متوجه میشه که اینکارم از قصد نبوده ودلش نرم میشه و میبخشه…دقیقااا وقتی از خدا خواستم نشونههاشو برام فرستاد و بهمحض اینکه اشتباهم رو پذیرفتم به محض اینکه دست از سرزنش خودم برداشتم مسیر برام باز شد هدایت شدم به سایت و زدم روی نشانه من.خداروشکر فایلی اومد که سراسر آرامش بود که مفهوم کلیش این بود که نه حال خوب نه حال بد پایدار نیس ما انسانیم و ممکنه خطا بکنیم بهتره پاشیم بجای نکات منفی نکات مثبت رو ببینیم تمرکزمون رو بزاریم روی ویژگی های مثبتی که داریم و زیبایی ها رو ببینیم و از اشتباهاتمون درس لازم رو بگیریم بقیع رو خدا خودش درست میکنه….
اینارو گفتم که بگم من اگه ادم قبل بودم باید کلی سر این موضوع خودخوری میکردم باید یه تایم طولانی رو خودمو سرزنش میکردم باید میرفتم میشستم انقد اینور اونور حرف میزدم تا اروم شم که البته بجای آروم شدن بقیه بیشتر کارمو توجیه میکردن واینجوری فقط خودمو گول میزدم تا آروم شم اما به لطف خدا و استاد عزیزم که دستی از دستای خدا شدن برای هدایتمون خداروشکر دیگ مشکلاتمو جایی نمیگم و خیلی راحتتر هم حل میشن.
این اولین باره که به خودم جرئت دادم کامنت بنویسم خب الانم ذهنم مقاومت داشت اما دوست داشتم اینجا بنویسم تا یادم بمونه که تمام تلاشمو بکنم رو مومنتوم مثبت بمونم واگه ناخودآگاه این ذهن مریض سوقم داد به سمت مومنتوم منفی سریع بتونم جلوشو بگیرم یادم بمونه که قبلا تونستم بازم میتونم..
همه این تغییراتم بخاطر خداونده که منو هدایت کرد تا وارد این سایت بینظیر بشم و زندگی رو از یه زاویه دیگ نگاه کنم و زیبایی هارو ببینم
بقول استاد زندگی با تمام مسائلی که داره خیلی قشنگه خیلی زیباست..عارع یسری مسائل داره اما همشون راه حل دارن پس بهتره بجای فوکوس روی مسائل که یه کلمس به راهحل های اون مسئله فک کنیم که چندین خط میشه..
خدااا انشالله تو سال جدید هممونو آسون کنه برای آسونی هااا
براتون قلب فراوونِ فراوونِ فراوون آرزو دارم
در پناه الله یکتا شاد، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند دردنیا و آخرت باشین.
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان عزیزم
من صبح زود این فایل روگوش دادم خب خیلی خوشم اومد و رفت تو ذهنم و داشتم به این فکر می کردم که واقعا بعضی از افراد نیت های نامناسب ، سوال های به ظاهر مناسب با لحن به ظاهر مناسب می پرسن اونم با هدف های نامناسب
و بعد داشتم به خودم میگفتم …. خب یعنی چی ؟
٫بعد این حرف استاد اومد تو گوشم که نمیشه سر جهان رو کلاه گذاشت شاید سر زن بچه شوهر رییس مشتری فلانی رو بشه اونم چند بار ولی جهان همون دفعه متوجه میشه
خلاصه این دوتا کلمه توگوشم زنگ خورد و من هی فکر میکردم
واقعا وقتی خدا متوجه میشه چه فایده اصلا چه ارزشی داره ….. اینکه سر چهارنفر رو با بازی با کلمات شیره بمالم
تا اینکه عصر گوشیم زنک خورد و البته هم فرکاسن هم نبودم اون لحظه کنار گوشیم نبودم و ج ندادم
وقتی اومدم سر گوشیم با اونشماره زنک زدم ودقیقا یه فردی از گذشته ام به تحریک یه فرد اومد با لحن ملایم صحبت کردن منم از همه جا بی خبر خیلی با خوشحالی باهاش صحبت کرد و خوش و بش کردم
کمکم دیدم یه چیزهایی میگه که بوی خوبی نمیده
مثلا اینکه خب آدم یه موقع پایین هست بالا هست و … ( یعنی گذشته من بالا الان پایین ) در حالی که من خودمو اینطوری نمیبینم شاید از نظر مالی در گذشته بالا الان ضعیف ترم ( اونم دارابی هایی بود که به صورت عدم تکامل داشتم )
و گفت تو الان چند سالته دخترم ( و مثلا تو این سن ازدواج نکردی ) می خواست از ظریق این دوتا گزینه منو ضعیف کنه تا نمی دونم چرا ؟ البته بعد فهمیدم چرا چون به این روش انسان ها عادت کردن
منم خیلی ریلکس بهش گفتم ( نیتش زو متوجه نشده بودم ، اون احساس لیاقتم جواب میداد ) که من پایین نیومدم من تغییر مسیر دادم
بعد گفت ازدواج
منمگفتم من تو سن پایین تر آماده ازدواج نبودم ..
بعد که تلفن قطع شدم من بازم فکر کردم نیتش خیر هست !!!!!!!!!
تا اینکه خدا دوباره منو آورد روی این فایل !!!!!!
گفتم ای دل غافل خدا از صبح بهم یادآور شد که قراره یه همچین موضوعی پیش بیاد ….. ولی چون صبح توجه کرده بودم به جواب های جاشوا مثل اون جواب دادم …..
الان با خودم میگم واقعا وقتی میشه آدم از راه درست نتیجه بگیره چرا باید از این روش بازی با ذهن آدم ها …. و اینکه استاد واقعا ازت ممنونم من قبلا اگر بود جوابشو که نمی تونستم بدم هیچ بعدش حرف هاش باورم میشد چند روز میوفتادم تواحساس گناه و خود تخریبی و در واقع هر چیزی که از درون و بیرون بهم گفته می شد رو باور میکردم
واقعا عزت نفس تا دندان مسلح از آدم حفاظت میکنه اونم ناخودآگاه
من اون جواب ها رو به صورت خودکار دادم
یا هر تیری که از اطراف بیاد سمتم که بخواد بهم نداشته ها یا شکست هامو یادآور بشه اصلا انگار رویین تن شدم و محافظ دارم اجازه نمیدم واردم بشه و تحت تاثیر قرار نمیگیرم
احساس میکنم بنای عزت نفسم تقویت شده
هر چند نیازه همیشه و همیشه تقویت بشه
وگرنه هر چیز ضعیف اگر قوی نشه روز به روز ضعیف تر میشه
سلام به استاد عزیزم
میخوام از تجربه خودم بگم.من 18سالمه ولی واقعا خداروشکر میکنم که به اگاهی هایی رسیدم که خیلی ها در سنین خیلی بالاتر هنوز بهش نرسیدن و البته که میدونم هنوز راه زیادی دارم
ازاواخر سال نهم هدفی به نام کنکور در من شکل گرفت..با اینکه خیلی عقب بودم به ظاهر نسبت به بقیه ولی شروع کردم به مطالعه برای ازمون نمونه و با وجود سختی هاش من قبول شدم…3سال ته همه فکرهام کنکور بود میخوندم اما پر از اشتباه..من یادمه وقتی از سرجلسه کنکور بلند شدم اشک میریختم و کنترل ش برام واقعا سخت بود.گذشت و من شهریور وارد سایت شما شدم تا قبل اون از یه کانال تلگرامی که فایل هایدانلودی رو میذاشت گوش میکردم هرازگاهی..اما یادم نیست چطور شد که اصلا وارد سایت شدم…خیلیی تاثیرات فایل هایی که تو سایت گوش میکردم بیشتر بود و این خیلی برام جالب بود.شبی که نتایج کنکور سراسری اعلام شد.ساعت1شب.نتیجه خیلی بد بود.دوستم زنگ زد و گریه میکرد یادمه یه تماس3نفری برقرار کرده بودیم و هر2نفرشون گریه میکردن.اما من نمیتونستم گریه کنم.حتی وقتی روی میزی که 1سال تموم روش مطالعه میکردم نشستم بازهم نتونستم گریه کنم..تا چند دقیقه ناراحت بودم اما گریه هرگز…یعنی انگار اون امیدی که به آینده در من وجود داشت نمیزاشت گریه کنم.امید به خداوند.به یک من متفاوت…حتی بعد اون رفتم وسایلم رو اماده کردم و فرداش بعدسالها رفتیم سفر…در راه اوایل یهو حالم بد میشد ولی با گوش دادن به حرف های شما واقعا اروم میشدم سعی میکردم از زیبایی های طبیعت لذت ببرم..و واقعا در سرم این میگذشت که خدایی که اینطور معجزهگونه این سفر زیبا رو برام رقم زدخودش بقبه کارهارو هم درست میکنه
و منی که فقط تا بابلسر رفته بودم حالا اوننن همه زیبایی های بی نظیر رامسر رو میدیدم.واقعا فوقالعاده بود.طی سفر خیلی دوست صمیمیم باهام تماس میگرفت و میدیدم همه بعد 1هفته هنوز خیلی خیلی حالشون بده و حتی میشنیدم یک نفر قصد خودکشی داشته..و واقعا دوستم متعجب بود که چطور تونستی این قدر زود حالت رو خوب کنی.من چون نمیخواستم درباره این موضوعات با دوستم صحبت کنم فقط میگفتم اینجا انقدررر زیبایی هست که من نمیتونمم به چیزهای بد فکر کنم و واقعا هم همینطور بود.من فقط به این فکر میکردم که حالا که من قرار نیست انتحاب رشته کنم پس دیگه لازم نیست زود برگردیم و میتونیم بیشتر از زیبایی های اینجا لذت ببریم.امسال شروع من با پارسال خیلی فرق داشت.معجزاتی از خداوند میدیدم که واقعا باورنکردنی بود و عمیقا به این حرفتون ایمان اوردم که وقتی انسان حرکت میکنه خداوند درهارو براش باز میکنه و دلهارو نرم میکنه
من امسال هرگز به پارسال به یک شکست نگاه نکردم و همه میگن پشت کنکور بودن شرایط روحی خیلی بدی داره و خیلی سخت تره.ولی برای من به لطف خدای مهربانم خیلی هم اسون تر از پارسال بود
یه موقع هایی حالم بد میشه.یه موقع های خارج میشم از ریل.یه موقع هایی دوست دارم کنار بکشم ولی همه سعیمو میکنم که درست ترین کار رو بکنم. شاید یه جاهایی اشتباه کرده باشم.شاید یه جاهایی درست ترین کار رو انجام نداده باشم.حتی از اینجا به بعد هم شاید گاهی اشتباه کنم.ولی جمله ای که من از این مصاحبه امروز یاد گرفتم این بود((من به روند تکاملم اعتماد دارم))مطمئنم امسال میتونم به بهترین نتیجه برسم و چیزی که این همه سال براش تلاش کردم رو به دست میارم
بی نهایت از شما ممنونم و خیلی بیشتر از خداوندی که من رو به سمت این فایل هدایت کرد
به نام خدایی که برای همه ما خوبی و زیبایی و ثروت میخواهد
سلام به دوست عزیزم فائزه جان ماشالله دختر تحسینت میکنم عزیزم مرحبا که از این سن کم شروع کردی به تغییر خودت به یه فائزه دیگه تبدیل شدن که با پارسالش خیلی فرق میکنه
ممنونم که اومدی اینقدر قشنگ برامون از دستاوردهات از تلاش ذهنیت از کنترل ذهنت از ایمانت به خداوند نوشتی مرحبا مرحبا دوستت دارم
وقتی کامتتو خوندم حسه خوبی پیدا کردم و کلی تحسینت کردم
که تونستی اینقدر قشنگ ذهنتو کنترل کنی در شرایط بسیار بد
و حال و احساسه خودتو خوب نگه داری
فائزه جان مطمئن باش جهان جواب این فرکانس و حاله خوبتو میدهد از بی نهایت طریق که اشک شوق بریزی
ان شالله از این به بعد کامنتهاتو بیشتر بخونم و موفقیتها رو بیشتر ببینم و تحسینت کنم
عزیزم مسیرت درسته با همین احساسه خوب ادامه بده و هر روز ایمانتو به خداوند محکم تر کن و دستتو بده بهش و با لذت برو جلو که خداوند کنارته
بهترینها نصیبت عزیزم
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
روز شمار تحول زندگی من روز چهارم
چقدر این فایل آگاهی دهنده بود خدایا شکرت
چقدررر زندهگی عالی میشود وقتی حسادت نکنیم ، وقتی نگاه مثبت داشته باشیم، وقتی فقط به نکات مثبت توجه کنیم هم نکات مثبت خودم و هم دیگران ، اما یک چیزی در درون اکثریت آدمها وجود دارد بنام حسادت که خوشی و حال خوب دیگران را دیده نمیتوانیم، اما چقدر خوب میشود که آنرا تبدیل کنیم به انگیزه، و بگوئیم که اگر او توانسته من هم میتوانم. حرکت کنیم و در مسیر همه چیز برای ما گفته میشود.
من باید در مسیر موفقیت قرار بگیرم ، و اگر کسی حسادت میکند، من باید از آن قدرت بگیرم .
من اگر موفقیت های دیگران را ببینم مدتهاست که تحسین میکنم مخصوصا ثروتمندان را ، در حالیکه قبلا اینگونه نبود .
اگر نعمتی در دیگران میبینم، باید تحسین کنم فقط به این دلیل که چیزیکه من میخواهم او دارد ، و برای من هم امکان پذیر است.
و این بنظر من یکی از نشتی های انرژی من در قبل بود ، نمیگوم که ازبین بردمش اما با کم شدنش خیلی حالم خوب شده ، و چقدر گپ مردم برای من بی اهمیت شده، اصلا بنظر من بقیه ای وجود ندارد . در دنیای خودم فقط خودم استم .
به گفته استاد هر چقدر که روی خودت کار میکنی خداوند را بیشتر میشناسی ، به همان اندازه مردم و دیدگاه مردم در نظرت کم میشود ، منتظر نبودن مردم که نجاتشان بدهند بلکه خودشان با خودشان و اینست نگاه توحیدی، مشرک نبودن و با خدا بودن و روی دیگران حساب باز نکردن .
در مورد قانون تکامل چقدر عالی توضیح داد آنتونی جاشیو ، و من درین روز ها چقدر خوشحالم که تکاملم را طی می کنم ، بلخصوص از لحاظ دریافت آگاهی ها .
خداره صدهزار مرتبه شکر
سلام استاد عباسمنش که شما دستی از دستهای خدا بودید و هستید برای من
گفتید عملکرد بگیم
همسرم ورشکست کرد با سه تا بچه و مستاحر بودیم
اما ایشون باایمانش که میتونه دوباره بلند بشه و بسازه و خودم باصبرم در زندگی که این شکست سکوی پرتاب ماهست به موفقیت خداروشکر چندساله زندگیمون عالی و فوقالعاده شده به معنویترین کار جهان یعنی ثروت رسیدیم از هرچی چندتاشا داریم و شرکت تولیدیش پر رونق تر شده
و اون ورشکستگی چقدر ما رو بزرگ کرد و درس بهمون داد من خداروشکر میکنم بابت اون چالش
خداروشکر در ارامشیم
ازشما صمیمانه سپاسگزارم بابت تولید محتواهای که دارید درپناه خدا خوشبتخت و سعادتمند باشید.