این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-17 08:19:382020-11-19 08:10:59سریال زندگی در بهشت | قسمت 97
213نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز هدایت شدم به این نشانه ، واقعا از نوع نگاه لطیف خانوم شایسته به دنیا و طبیعت خیلی لذت بردم و از دیدن این همه زیبایی شگفت زده شدم
تحسین کردم تمام این زیبایی و ثروت رو با این آرامش و احساس خوب و عشق.
خیلی برام جذابه که استاد عزیزو خانوم شایسته این قدر تمرکز قوی بر روی زیبایی ها دارن و توجه می کنند به رفتار حیوانات و جانوران و اینکه این زیبا یی ها رو با ما شریم می شوند.
من خودم عاشق این سبک و این مدل زندگی هستم و امیدوارم بتونم آزدانه و آگاهانه در طبیعت بکر زندگی کنم .
پیاده روی استاد حال من رو هم خوب کرد واقعا لذت بردم و روحیه ام عوض شد.
چقدر جملات انتهایی جادویی بود در شرایط برابر ولی داشتن حق اختیار و آزادی این انتخاب به آدم حال خوب رو هدیه می کنه .
از خدای خوبم ممنونم بابت این هدایت
و شکر گزار خداوندم که این همه نعمت و ثروت در این دنیا ارزانی داشته .
اینکه این حیونای زبان بسته(از نظر ما)دارن با هم صحبت می کنند و ادوایس میدن بهم که چه نشسته اید که بهشت اون وره آبه،سره شما رو اینجا گرم کرده ان!
و اون هدف بزرگ برای اردک ها یعنی رفتن به سمت این ور رودخونه،انگیزه ای بهشون داده بود که عرض این دریاچه رو شنا کرده بودند در حالیکه قبلا چنین کاری رو از ترس لاک پشت ها انجام نمیدادند ولی اون انگیزه و اون خواستنه اون قدر زیاد بوده که یا موفقیت رو می خواستند و یا مرگ رو که قانون طبیعت بهمون این رو یاد آور میشه که اگه نترسی و عمل کنی و وارده هر آنچه که ازش میترسی بشی،اون تضاده و ترسه تو رو و وجودت رو بزرگتر میکنه!
خداوند به شجاعان پاسخ میده!
هر چقدرم ترسو باشی و خطر دمه گوشت باشه تو باید از هدفات و انگیزه هات بزرگتر باشی!
چقدر درس داره این سریال زندگی در بهشت و همین طبیعتی که خودمون در اون در حاله زندگی کردن هستیم!
و چون داک مهاجر لیدر شده بود برای اردک ها،پس حکومت قلمرو رو هم در دست گرفته بوده و اون اردک ها بعنوان مهمان داشتند از همان نعمت های قبلی استفاده میکردند ولی با یه نگاه دیگه!
چون اول اینا جایگاهشون اینجا بوده ولی بعده تبعید،فکر کردند که اینجا رو داک مهاجر براشون پیدا کرده و دیدشون نسبت به زندگی تغییر کرده بوده!(الله اکبر)
اون داکه مهاجر صاحبخونه شده،احساس غرور میکنه و بقول مریم جان،طوری قضیه رو پیچوند که این اردکا فکر می کنند در حقشون لطف کرده!
اعتماد بنفسش بالاتر رفته،دو تا زیر دست داره که بهشون هینت میده و کلا جایگاهش رو در این بهشت زیبا دائمی کرده و دیگه هیچ کس نمیتونه تو سرش بزنه و غذا بهش نرسه!
قدرت خداوند در آفرینش اون عنکبوت کوچک،که به زیبایی هر چه تمامتر سازه ای درست کرده بود که حتی اون طوفان های شدید با اون بارانی که هر روز میاد هیچ خطری رو برای خودش و خونه اش نداره و چقدر هماهنگ و منظم رشته ها رو تنیده بوده!
خیلی زیاد نگاه میکنم به این شگفتی هایی که در طبیعت است و خدا با هر نشانه ای ،قدرت خودش رو نمایان تر میکنه!
کلا تنها چیزی که بخوام از طریق تلویزیون ببینم همین مستندهای حیات وحش هست و بشدت لذت میبرم و غرق میشم در معجزات خداوند و درک و شعوری که به هر موجوده زنده ای داده،تا از طریق اون،حیات خودشون رو نگه دارند!
و در کناره سازه ی عنکبوت،سازه ی پر قدرت انسان رو می بینیم که چقدر دارای ابعاد وسیعی از درک و استفاده ی قانون هستش که در ارتفاع بسیار بلندی در حال کار کردن هستند و این قدرت خالق بودن انسان رو که خدایش بهش هدیه داده رو نشون میده!
همون کار و معماری که عنکبوت کرده بود همون رو در استیل بزرگتر انسان بر روی دکل مخابرات پیاده کرده بود!
خدایا شکرت برای اینکه مرا انسان آفریدی و احساس غرور میکنم وقتی می بینم که انسان دارای چنین قدرتی هست!
یه مهمونی داشتیم از امریکا که می گفتند خیلی دوست دارند شب توی باغ ما در اون خونه ای که اونجا داریم بخوابند و ما هم تو خیالمون می گفتیم اینا اینقدر ثروتمندن،دلشون چقدر برای چیزهای ساده که برای ما بدیهی شده داشتنشون،ذوق می کنند که مثلا میخواد با اون دبدبه بیاد تو باغ و با امکانات کم ،شب رو اونجا بگذرونه!
احساس ما نسبت به چیزی یا موضوعی باعث میشه تفاوت ها ایجاد بشن!
این نگاه ما و زاویه ی دیده ما که باعث میشده فکر کنیم که ثروتمندان یه تافته ی جدا از دیگران هستند و باید لذت هاشون و خورد و خوراکشون و حتی محل زندگیشون،متفاوت تر از دیگران باشند و الان فهمیدیم که این یه انتخابه که بخوای چطوری فکر کنی!؟
زاویه ی دیدت به زندگی و لذت بردن چطوری باید باشه!
این فایل های رایگان که از هزارن دوره ارزشمندترن،باعث شده دیده ما به زندگی کلا عوض بشه و از هر چیزی که داریم لذت فراوان رو ببریم و خودمون رو با زندگی هیچ کس مقایسه نکنیم!
من روزهای اول که زندگی استاد رو میدیدم فکر میکردم باید کلا سبک زندگیم این مدلی باشه،جدا از همه،در یک مکان خلوت،همیشه در سفر و هزارن فکره دیگه که الان به لطف آموزش های این سریال ها،یاد گرفتم از هر چیزی که تو زندگیم هست از کوچکترین تا بزرگترینشون لذت و لذت و لذت ببرم و صرف یه دستاورد و نتیجه ی خاص،نباشم که لذت بردن رو موکولش کنم به آینده!
استاد جان و مریم عزیز که هر روز و هر روز در حال یادگیری و بهبود خودمون در این بهشت زیبا هستیم!سپاسگذار وجوده باازرشتون هستیم.
اول که کامنت رضا عطاران روشن عزیز که قبل از دیدن فایل خوندم عالی بود عالی، جا داره دهها بار آدم بخوندش تا جمله به جملش رو درک کنه
و بعد دیدن فایل، دیدن پرادایس زیبا ، من با دیدن سریال زندگی در بهشت و کیفیت تصویر برداری فایلا یه خواسته درونمو شکل گرفت و اونم داشتن گوشی آیفون چون واقعا کیفیت تصاویرتون منو به وجد میاره
بعد هم دیدن اون آب زیبا که از اون لوله به سمت رودخونه سرازیر میشد چقدر صدای آب قشنگه دیروز به یه قناتی رفته بودیم که آب زلالی داره و بچه هام سریع مشغول آب بازی شدن اولش با خودم گفتم نه من پامو تو آب نمیزنم شلوارم خیس میشه کتونی و جوراب و در بیارم و دوباره بپوشم سخته و پام خاکی میشه آبش خیلی سرد خیس میشم همشون تو یه ثانیه اومد تو ذهنم ولی یه فکر دیگه هم اومد که خیلی قوی تر بود اونم اینکه با خودم گفتم نسرین تو تا اینجا اومدی داری این آب قشنگ و میبینی بعد به خاطر بهونههای الکی نمیخوای ازش لذت ببری و خیلی سریع پامو گذاشتم تو آب عجب حس خوبی بود و سردی آب جوری بود که اگه یه دیقه پاتو نگه میداشتی احساس درد میکردی یاد یه قسمت از سفر به دور آمریکا افتادم که استاد رفت تو آب سرد و خودشو شست و گفت احساس فوقالعاده خوبی داشته و با خودم گفتم دمش گرم چقدر تحول تو خودش ایجاد کرده این آدم توحیدی که رفت تو اون آب به شدت سرد در حالی که خود استاد میگفت که قبلا آدم به شدت سرمایی بوده
استاد راجع به خوردن لوبیا صحبت کردین من هم یه مثال خوب دارم مربوط به این مبحث
من تو دوران مجردیم به شدت محدود بودم و اصلا اجازه بیرون رفتن از خونه نداشتم و شرایطمو اصلا دوست نداشتم و حس زندانی بودن دلشتم و با خودم میگفتم اگه اجازه داشتم هر روز میرفتم بیرون و مرکز شهر، بعد از ازدواجم همسرم اخلاقش 360 درجه با خانوادم تفاوت داشت و بهم آزادی عمل داده که هر وقت دلم خواست برم بیرون حتی بیشتر از خانومای دیگه بهم آزادی داده ولی الان اصلا اونطوری نیستم که مدام بیرون برم بعضی روزا که اصلا از خونه بیرون نمیرم و حس بدی هم ندارم اون موقع احساس زندانی بودن داشتم اما الان خودم دوست ندارنم زیاد بیرون برم
من تو دوران مجردی خیلی دوست داشتم با دوستام و فامیلا رفت و آمد کنم بیرون برم اونا بیان خونمون یا حتی تلفنی راحت باهاشون صحبت کنم ولی خوب خانوادم نمیزاشتن اما الان خیلی خوشحالم،
رفتو آمدم با فامیلا که خیلی خیلی کمه چون هیچ جوره فرکانسم باهاشون یکی نیست با دوستام که اصلا ارتباطی ندارم به اون صورت و حتی اینستامم حذف کردم و اصلا احساس تنهایی نمیکنم و حالم خوبه خداروشکر واقعا تفاوت تو دیدگاهه
مثل همیشه این فایل هم عالی بود
سپاسگذارم از بودنتون
قطعا خدا منو خیلی دوست داره که هدایتم کرده به این سایت و دیدن فایلا و خوندن کامنتا
من قزاقستان هستم،هتلم توالت فرنگیش بیده شور نداره خیلی اذیت میشم در مواقع اضطراری، الان موقع اضطراری بود آقا دستشویی داشتم اصن جیش داشتم اصن چی میگین شما بهش ، خودم چی میگم تو ذهنم همیشه، پی پی داشتم گفتم خدایا منو ببر یه دستشویی که بیده شور داشته باشه،اومدن بیرون یه ساختمان بزرگنوشته بود gasenergy بلند مرتبه از دور دیدمش، اومدم گفتم آقا دستشویی دارید گفت بلع،الان اینجا هستم، و بیده شور هم داره و خدایا شکرت ارباب. بعد نگهبان همینجاهم وای فای شیر کرد خودش.
خدایا از تو سپاسگزارم که هرروز نشانه هایی از خودت را در زندگی ام به من نشان می دهی که این خود گواه بر این است که راه را درست می روم .
از مریم عزیز و استاد گرانقدر سپاسگزارم برای تهیه و تدوین این سریال زیبا و قشنگ که در آن همه چیز نشانه ی عشق و زیبایی و طراوت و توجه و….. است . من تازه شروع کردم به تماشای این سریال و خیلی شگفت زده شدم با دیدن همین قسمت اول .
چون موضوعی که مدت ها باعث رنجش خاطر من بود با دیدن این فیلم رفع شد . و این سخن استاد که فرمودند مهم آزادی در انتخاب و استقلال است و اینکه حس خوب در استفاده از نعمت ها و وسایل و امکانات مهم است مانند پتکی برای من بود . من سال هاست که معلم هستم اما از روزی که تصمیم گرفتم با عشق بیشتر و با توجه بیشتر کار کنم روز به روز در کارم پیشرفت کردم و هرساله بیش از 90 درصد رضایت اولیا و دانش آموزانم را داشته باشم . و این سخن استاد به من یادآوری کرد که من اثر چنین دیدگاه و تفکرات را دیدم پس باید پر قدرت تر از آموزه های استاد عزیز بهره بگیرم و آن ها را در زندگی به کار ببرم .امیدوارم روزی بیاید که از موفقیت های بیشتر در زمینه مالی و شغلی و روابطم این جا با دوستان هم فرکانس به اشتراک بگذارم .به امید خدا
یه روز زیبا با اتفاقات زیبا خدایاشکرت من خالق زندگی خودم هستم
تحسین میکنم این پردایس زیبا با اتفاقات با حال هر روزش خدایاشکرت
چه کامنت زیبایی گذاشتن اقا رضا که واقعا ما رو به فکر فرو برد خدایاشکرت
ما تو وسط خوشبختی لذت هستیم باورتون میشه حالا غرق زندگی استاد شدیم من که انقد از این مسیر لذت میبرم به قول یکی از دوستان معتادش شدم چقد انرژی میگیرم باور کن که زندگیم از همه چیز عالیه باید فقط چشمامو باز کنم ببینم این همه خوشبختی و نعمت و فراوانی و سوپرایز های خداوند رو خدایاشکرت امروز یه معجزه که قرار بریم برای اولین بار یه ویلا استخر دار خدایاشکرت چقد خوش بگذر خدا میدونه نزدیک دریاست تولد پسرم هست چقد خوبه خدا این جسارت رو بهم داد تا بتونم هر جور دوست دارم زندگی کنم خوب قبلا این طوری بود حتما باید تولد میگرفتم دعوتی میدادم کلی هزینه میکردم که دیگران بهشون خوش بگذره پسرم تنها نباشه و اخرشم خسته و کوفته الان خودمون هستیم فقط دو تا خواهر زاده هام که باپسرم بازی میکنن و چقد من خیالم راحته حالا اگه مهمون بود کلی چی درست کنم چی خوششون میاد یا کم نیاد واقعا سپاسگزارم از خدا که منو با استاد اشنا کرد کلا سبک زندگیم تا اونجایی که درک کردم اونجوری هست که خودم دوست دارم و کلا لذت میبریم دیگه الان هر هفته خونه مادرم نمیرم خودمون میریم لذت میبریم و الان هم حاضرم برم تهران مهاجرت کنم و تجربه کنم این خواسته از بچه گی داشتم
تحسین میکنم این رابطه ی زیباتون رو این ازادی تون رو چقد این رودخونه زیباست چه ویویی داره این کلبه چوبی واقعا زیباست خدایاشکرت
چقد این مرغ وجوجه داشتن برام لذت بخش شد خیلی دوست دارم یه فضای سرسبز داشته باشم من هم کلی مرغ و جوجه داشته باشم و تخم بزارن و ازش هم استفاده کنم هم کسب درامد به سادگی خیلی حسش خوبه من عاشق مرغ و جوجه هستم خدایاشکرت
چقد اسمون ابی و زیباست با ابرهای سفید تپل خدایاشکرت
چقد عالی گفتین استاد که لوبیا و نخود خوردن ما الان تو دوره سلامتی داریم یه سر گوشت میخوریم خیلی لذت میبریم اما یه وقتایی میگیم مثلا دیگه نمیشه ماکارانی خورد با این که بهترین غذاست اما وجدانن لذت بخشه الان بعد 48ساعت امروز میخوایم بخوریم خیلی برامون لذت بخشه خدایاشکرت یکی از شکرگزاری بزرگمون غذا خوردن شد این سبک غذایی هم از نظر سلامتی خاصیت داشت از نظر روحی هم خیلی بزرگمون کرد و شکرگزار خدایاشکرت سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
خدا رو شکر واسه این همه زیبایی، خدا رو شکر واسه هوای ابری، خدا رو شکر واسه این همه آگاهی
خدا رو شکر واسه این همه در صلح بودن با خودتون . این همه لذت بردن از لحظه به لحظه زندگیتون. چقدر با عشق و علاقه کارهای بهشت زیباتون رو انجام میدین و هر لحظه قانون رو به خودتون یادآوری میکنید و به ما درس زندگی میدید.
به قول دوست عزیزمون آقا رضا خیلی از ما از ابزار و امکانات استاد برخوردار هستیم ولی توجهی بهش نداریم و هیچ لذتی نمی بریم. از هوای پاک و خوب شهرمون لذت نمیبریم، از همسرمون قدر دان نیستیم، از بزرگ شدن بچه هامون لذت کافی رو نمی بریم. خود من فقط میگفتم زودتر بزرگ بشن که دیگه اذیت نکنند و بتونم ی نفس راحت بکشم. در صورتیکه الآن خیلی پشیمونم که اون لذتی که باید از بچگیشون نبردم . الان به شدت به نوزاد یا بچه زیر دو سال علاقه مند شدم و هر بار که بچه ها رو میبینم واسشون کلی ذوق میکنم و باهاشون بازی میکنم.
درسی که امروز یاد گرفتم این بود که وسایل و امکانات باعث خوشبختی ما نمی شن، بلکه احساس ما باعث خوشبختی میشه. مثل تجربه استاد در خوردن لوبیا آب پز . یک تجربه با دو احساس متفاوت
اولی که تو بندرعباس از سر اجبار میخوردن(با احساس بد و فقر) یعنی انتخاب دیگه ای نداشتن ولی الان با افتخار و آزادانه خودشون این غذا رو انتخاب کرده و نوش جان کردند( با احساس خوب و آزادی انتخاب)
ما باید در لحظه به لحظه زندگیمون احساسمون خوب باشه و قدر نعمتهایی که داریم رو بدونیم. احساس خوب خودمون رو نباید موکول کنیم به وقتی که فلان ماشین گرون و خریدم یا وقتی خونه بزرگ و لاکچری خریدم یا وقتی به بقیه خواسته هام رسیدم.
ساعت 4 صبح بیدار شدم: یک قسمت از سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه کردم، کلی کامنت خوندم، کامنت نوشتم به کامنت دوستای عزیز تر از جانم که برام کامنت نوشتن پاسخ دادم
رفتم جلوی آینه کلی خودمو تشویق کردم، تحسین کردم و به خودم درود فرستادم بابت جسارتم بابت شجاعتم بابت اینکه متعهدانه و با قدرت دارم رو خودم کار میکنم و زندگی رویاییمو قراره با دستای خودم بسازم: وقتی آینه به هیکل جذاب و زیبای خودم نگاه میکردم: گفتم پسرررر دمت گرم چه هیکل زیبایی ساختی: یادته سال های سال آرزو داشتی همچین هیکلی داشته باشی: دیدی چقدر آسون و با لذت به این هیکل زیبا رسیدی، پس به همه خواسته هات میتونی برسی، خیلی لذت بخشه آدم یه کاریو خودش انجام بده، خیلیا خدا دادی هیکل خوبی دارن ولی من از وقتی یادمه چاق بودم: اما با عزم و ارادم و با جسارتی که به خرج دادم آروم آروم یک بدن فوق العاده برای خودم ساختم و احساس غرور دارم که دستای خودم بدنمو تراشیدم
وقتی پنجره خونه رو باز کردم: جلوم 20 هکتار شالی سرسبزو زیبا دیدم با کلبه چوبی و ویلاهای چند میلیاردی: احساس غرور کردم؛ گفتم خدایا من خواسته مستقل شدن داشتم و الان دارم در بهترین حالت در بهترین شرایط و در استقلال کامل زندگی میکنم، هر وقت دلم بخاد میخابم، هر وقت دلم بخاد بیدار میشم: 4 صبح بیدار شدم و تلویزیونی که جلو تختم نصب کردم روشن کردم و شروع کردن به دیدن زندگی در بهشت و سفر به دورآمریکا: میدونین چه چیزی بهم احساس غرور میده؟ یک روزی مستقل شدن و داشتن خونه با همچین امکاناتی خواسته من بوده و من با دستای خودم خلقشون کردم، حتی اون ماشین خوشگل و جذابی که تو پارکینگ خونم پارکه یک روزی خواسته من بوده و من با جسارتی که به خرج دادم خلقشون کردم و کلی دستاورد هایه دیگه ایی که من خودم خلقشون کردم؛ اینا بهم احساس غرور میده و بهم میگه میشه به دیگر خواسته هاتم برسی: مهم نیس خواسته های بعدیت چیه به همشون میشه رسید
اما بزرگترین دستاورد من شخصیت الان منه؛ قدرتی که دارم، جسارتی که دارم، جسارت در اقدام کردن، جسارت در گام بر داشتن به دل ترس هام؛ من الان مدتیه شروع کردم تو حوزه کاریم قدم های بزرگی بر داشتم که در آینده نه چندان دور انفجار برام رخ میده؛ البته همین گام برداشتن ها داره شخصیت منو میسازه، هر روز دارم تو کسب و کارم یاد میگرم و رشد میکنم و دارم لذت میبرم از کاری که دارم انجام میدم
شخصیت الان من فقط از خدا میخاد، فقط خدارو میبینه و میدونه روزی من فقط دست خداست، شخصیت الان من شکرگذار داشته هاشه، شکرگذار نعمت هاشه، من خیلی نعمت تو زندگیم هست که تو همین چندسال ورود به سایت بهشون رسیدم: خصوصا این احساس خوب و احساس آرامشی که دارم
لایف استایل فوق العاده ایی که قانون سلامتی بهم داده، انرژی که بهم داده و مثل لودر میتونم هر کاری انجام بدم و انرژی که تمومی نداره: صبح پاشدم برا خودم چایی دارچین دم کردم: 3 تا لیوان تا الان خوردم، اگر بدونین چقدر لذت بخشه چایی خوردن وقتی منظره خونت 20 هکتار شالیزار وسرسبزی باشه باد میخوره به صورتت رنگ طلایی طلوع آفتاب نشسته رو این سبزی ها، پرنده ها برات میخونن؛ خدایی چه لذتی از این بالاتر؟؟؟؟؟
خداروشکر میکنم که اینجام، آگاهانه دارم از استاد و خانم شایسته یاد میگرم چطور درست زندگی کنم، چطور از الانم لذت ببرم و لذت بردن از زندگیمو موکول نکنم به روز های آینده و همین که اینجام و دارم این کامنتو مینویسم این بزرگترین لذت برای من، همین که این صحنه های زیبا، این پرادایس زیبا، این مرغ و خروس و جوجه و اردک های زیبا رو میبینم، آب فراوان دریاچه و این زیبایی و سرسبزی دریاچه، این وسعت نعمتی که خداون. میتونه به یه نفر ببخشه، این کلبه جذاب روی آب، آرامش استاد و کروت زیباشو که میبینم، لایف استایل خفنشو که میبینم، دیدشو به دنیارو میبینم، استقلال زمانی و مکانی و مالیشو میبینم، سپاسگذار بودنشو، خدایاشکرت گفتنشو، کلمه من عاشقتمو میشنوم و تک تک این خواسته ها در وجود من در حال شکل گرفتنه این بالاترین لذت برای من: من دارم همین الان به بهترین شکل ممکن زندکی میکنم و از زندگیم لذت میبرم و از ساعت 4 صبح تا الان به مدت دو ساعت و نیم من با کیفیت ترین زندگی رو تجربه کردم و تا شب قراره کلی کارای باحالو جذاب انجام بدم، شکر گذاری کنم، برم ساحل پیاده روی کنم و چندتا قراره کاری مهم دارم و برم کارشناسی فایل؛ الانم میخام لپ تاپ خوشگلمو روشن کنم و یک محتوای خفن رو سایتم آپلود کنم
من عاشق خودم، من بینهایت خودمو دوست دارم؛ بی قیدوشرط: عاشق جسارتی که دارم و در راستای اهدافم و خواسته هام قدم بر میدارم
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که به من فرصت زیستن دادی و منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کردی تا از تک تک لحظات زندگیم با تک تک سلول های بدنم لذت ببرم
اینکه دیدن سریال زندگی در بهشت واقعا نیازمنده مدار بالایی هست دقیقا مثل محصولاتتون
استاد من اون سالی که این سریال داشت گذاشته میشد شما رو میشناختم کامل و دوره هاتونو داشتیم
قبلا اون سالی که این سریال داشت پخش میشد به همون شیوه ی عادی خودم زندگی میکردم … اون سال 99 من تمااام فکر و تمرکزم روی کنکور بود و درس خوندن و …
ولی من در مدارش نبودم استاد
تا همین چند ماه پیش که تصمیم گرفتم هر روز یه قسمت از این سریالو نگاه کنم در مدارش نبودم
واقعا درکش نمیکردم
اوایل هم مقاومت داشتم برای دیدنش و کامنت خوندن
اما استاد خیلی زود خیلی زود این سریال شد مثل یه ماده مخدر برام و بهش اعتیاد پیدا کردم
اوایل برام سخت بود درک کردنه اینکه بچه ها از کوچکترین زیبایی های این سریال میگفتن و یه جورایی برام عجیب بود اخه مگه میشه از این نعمتای کوچیک زیبایی های به دید خودم پیش پا افتاده بچه ها اینقدر ذوق بیان و هزار بار شکرگزاری کنن اخه چیه مگه چطوری ؟؟
و کم کم ذره ذره تونستم درک کنم
با هدایت خدا تونستم دوره قانون افرینش رو خودم بخرم و توش شرکت کنم و انگار این همزمانی با سریال زندگی در بهشت داره واااقعا از فوندانسیون منو درست میکنه
قانون توجه
اسم بخش 1 قانون افرینشه
و من چه قدر توی این سالها بی توجهی کردم به قانون توجه
مثل همین نعمتا و زیبایی های ریز پیش پا افتاده میدونستش
سالها فکر میکردم تمام حرف استاد عباسمنش اینه که بشین باور بساز تا پول بیاد
ولی مهم ترین قدم قبل از اون باورسازی ها مورد توجهم نبود
قانون توجه
توجه به ریزترین زیبایی های زندگیت
تازه دارم یادمیگیرم
من باید توی تماااام زندگیم در تک تک اتفاقات و ادمای اطرافم در همه کس در همههه چیز فقط به زیبایی ها و خواسته های خودم توجه کنم
و این یه عضله ای هست که خیلی نیاز به تمرین داره برای قوی شدن
دارم اروم اروم یاد میگیرم همین الان توی زندگیم از صبح که چشامو باز میکنم اول توجه کنم به خواسته هام ، به ریز ترین نکات مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم ، اگر چیزی هست که دوست ندارم اتفاق بیچفته اعراض کنم
اقا مهم نیست چه دلیلی داری که ناحقی شده و بهت ظلم شده
از قالب مظلوم نمایی بیا بیرون
بدترین اتفاقم برات افتاد حق نداری پربارش حرف بزنی و حتی فکر کنی فقططط اعراض کن
و هر لحظه بگو من دوست دارم چی چیزی برام دوباره اتفاق بیوفته ؟ به همون فکر کن
استاد جونم برام خیلی جالب بود
دیروز داشتم زندگی در بهشت رو میدیدم خیلی احساس سپاسگزاری داشتم برای مرغ و خروس ها
و دقیقا همون روز داداشم اومد از اینستا یه فیلم بهم نشون داد از یه مرغی که رو کلی تخم خوابیده بود و همشون جوجه شده بودنو زیرش بودن
استاد باورم نمیشد اولین بار بود داداشم همچین کاریو کرد
همیشه ویدیوهای الکی و مسخره بازی توی اینستا میومد نشونم میداد که منم راغب نبودم ببینم
ولی این دفعه گفتم الله اکبر ببین چطور توجه من رقم زد … داداشم که اصن به مرغ و خروس علاقه ای نداره و هیچ وقت ازین چیزا نشونم نمیداد بیاد و بهم فیلم مرغ و خروسای بامزه رو نشون بده وبعدشم چن تا فیلم دیگه از زندگی روستایی تو مزرعه مثل خودتون نشونم داد
و این بهم بازم ثابت کرد من به انچیزی که توجه میکنم وارد زندگیم میشه
استاد یه جوری شده که هر روز صبح به عشقه دیدن قسمت بعدی این سریال از خواب بیدار میشم
اصن نمیتونم ، جلو خودمو میگیرم که چند تا قسمت رو پشت سرهم نبینم از بس دوستش دارم
چون قرارم روزی یک قسمت بود از اول و به نظرم اینجوری ذره ذره اجازه میدم طعمشو بچشم و درک کنم و نخوام یهویی عجله کنم و بگم چه غذای خوشمزه ای نجویده قورتش بدم
دارم ذره ذره درک میکنم دیدن زیبایی هارو
تحسین کردن کوچکترین ویژگی های مثبت اتفاقات زندگیم و ادمهای زندگیم
ذره ذره داره توی وجودم میشینه
انگار تازه با شما و این سایت اشنا شدم
ذره ذره دارم درک میکنم یعنی چی احساس خوب و توجه یعنی چی عمل کردن به قانون ؟؟؟
با هر روز دیدن یه قسمت و خوندن کامنت بچه ها دارم مثل خود بچه ها میشم
با دیدن ریزترین موضوعات به وجد میام دلم میخواد بپرم بالاپایین بغضم میگیره اون حس خوب بودن در پرادایس رو حس میکنم اون احساس سپاسگزاری قلبی که ابی اسمون از ابرا از اب دریاچه از جوجه اردکا از نسیمی که میاد … اون خنکی اوایل پاییز رو حس میکنم با اینکه الان داره اوایل تابستون شروع میشه … ولی موقع دیدن این سریال فقط با همین سریالم از محیط الانم خارج میشم میام تو قالب اون زمان و مکان پرادایس
و دیدم که این احساسم که داره بهتر میشه و مثل بچه ها دارم سپاسگزاری و توجه به مثبت هارو یاد میگیرم کم کم انگار داره ذره ذره این عادت وارد زندگیه خودمم میکنم
یعنی این دیدن و توجه به ز
ریزترین نکات رو و سپاسگزاری از نسیمی که میوزه رو خودم توی همین خونه ای که دارم زندگی میکنم حس کنم توجه کنم و سپاسگزاری کنم
انگار اوایل فقط در این سریال بود اما الان داره از سریال سرایت میکنه تو واقعیت زندگیم
امروز با این قسمت مخصوصا اون قسمت نوشته ی رضای عزیز که گفتن دیدم همسر منم خیلی نکات مثبت داره اما به چشام نمیومد … بچه هام بزرگ میشدن اما اونقدری که استاد از بزرگ شدن جوجه ها لذت میبرد من از بچه ام نمیبردم و … اما الان دارم خودم هم توجه میکنم به این موضوعات ریز زندگیم میفهمم هیچ فرقی نداره زندگی من با استاد فقط در تفاوت نگاست …
دیدم راست میگه منم اروم اروم داره با دیدن این سریال جزیی از شخصییتم میشه دیدن نکات ریز مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم …
اینکه هر روز قسمت قسمت دارم میبینم باعث شد درک کنم وقتی عجله نمیکنم خداوند چجوری هر روز دقیقا همون قسمتیو میاره برام که نیاز دارم بشنوم
و این جالبه
دیروز حدود هشت ساعتی رو خودم کار کردم
بعد دیدم اخر شب یه نجوایی اومد که تو چرا دستاوردهای بزرگی نداشتی تویی که این همه ساله استادو میشناسی ( حالا ذهن کاری نداره تازه بعد این همه سال دو ساله بنده کمی تلاش کردم درست عمل کنم از همون موقعی رو حساب میکنه مه اسم استاد به گوشم خورد یعنی 6_7 سال پیش نه از موقعی که در مدار درک و عملش قرار گرفتم )
هی ذهنم میگفت ببیین بچه ها چه نتایجی گرفتن تو چرا نگرفتی تو چرا اون درامد بالا رو نداری و … ( وی در این دو سال اخیر از اموزه های استاد چنان شخصیتش تغییر کرده چنان قدرتمندتر و توحیدی تر شده و نتایج عالی در همه زمینه ها گرفته ولی چون مثلا درامد ماهیانه اش رقم بالایی نیست اینجور به من میگه)
بعد اومدم گفتم خب این نجواها نشون دهنده ی یه باور مخرب در منه باید پیداش کنم … دیدم باور کمالگرایی دارم و به همین علت به شدددددت بزرگترین دستاوردهامو در همه زمینه ها که قبلا ارزوم بوده به دست بیارم ناچیز میبینم جوریکه ذهنم به راحتی میتونه بگه تو هیچ نتیجه ای نداری و اونایی که ندارمو بزرگ میکنم
اومدم گفتم خب تقصیر خودمم هست توی این مدت به ندرت خودمو تحسین کردم برای دستاوردام و همه اش نگاهم به دستاوردایی بود که نداشتم
مثلا به نود و نه تا چیز رسیدم اما یکی نرسیدم همون یکی رو چنان بزرگ کردم که نود و نه تا مورد زیرش له شدن
اومدم و خودمو تحسین کردم و یاداوری کردم دستاوردامو از اموزه های استاد تا به الان
حالم بهتر شد و خوابیدم
دوباره امروز بیدار شدم و این قسمتو دیدم
خداوند کمکم کرد دوباره :))) هیچ قسمتی به اندازه ی قسمت امروز نمیتونست کمکم کنه برای همینه میگم عجله نمیکنم خدا دقیقااااا میچینه برناممو انگار میدونه امروز به فلان تضاد میخورم و به این قسمت از سریال نیاز دارم و همونو برام میاره اخه چجوری ؟؟؟:))))))
استاد این قسمتو دیدم مثل اب روی اتیش نجواهای دیشبم بود
توی این قسمت درباره ی اینکه ثروتمندی به میزان لذت و رضایت شما کمکی نمیکنه بلکه تفاوت دیدگاهتون هست که باعث لذت یا زجر کشیدن شما میشه … یه فقیر لوبیا ابپز میخوره میگه من چه قدر بدبختم و یه ثروتمند لوبیا ابپز میخوره و به خودش افتخار و احساس غرور میکنه که چه قدر خوشبخته و با اراده اس …
تفاوت دیدگاه…
و نوشته ی اقا رضاعطار روشن اصلا عشق کردم باش خدا برکت و ثروت رو سرازیر در زندگیه این مرد دوست داشتنی بکنه ( که البته مشخصه کرده :) بیشتر بکنه :)))
نوشته بود من 405 داشتم فلانی هم که ثروتمند بود همون ماشنیو سوار میشد که منه بدبخت فقیر میشدم میگفتم خاکتوسرش لیاقت ثروت نداره …. فلانی ثروتمند بود ولی همون خونه ی منو داشت و چندان مسافرت هم نمیرفت میگفتم نیگا من جاش بودم کلی عشق میکردم با این پولا و خودشون ثروتمند شدن و درک کردن که پول خوشبختی نمیاره … تفاوت دیدگاهه که خوشبختی میاره
یه ثروتمند میتونه بره کلبه چوبی و بگه این بهترین تجربه کل زندگیم بود اما یه فقیر بگه چه قدر بدبختم تو کلبه زندگی میکنم …
استاد میدونید اینا به من چیو یاداوری کرد و ربطش به نجوایی که دیشب لومد سراغم چی بود ؟؟؟
اینکه نگار
تمام خواسته هات و دستاوردایی که میگی چرا ندارم چرا نیست وقتی بیان ذره ای به والله ذره ای به حس لذت تو کمک نمیکنن … اگر همین الان لامبورگینی و صد میلیارد و خونه و ماشین داشته باشی چیکار میکنی ؟؟؟؟
دیدم عه هیچی
من همین کارای امروزمو میکنم
اگر همین الان همه ی اینارو داشته باشم
صبح که بیدار میشم
یه قسمت سریال زندگی در بهشت رو نگاه میکنم
روی باورام کار میکنم دوره میبینم
قانون رو یاداوریم میکنم و سعی میکنم توجه به نکات مثبت کنم در اون روز
بعد میرم تمرین رقص میکنم
بعد بدنسازی
بعد انعطاف و حرکات ژیمناستیک
بعد زبان انگلیسی و اسپانیایی میخونم
بعد ….
دقبقا دقیقا کارایی که امروز باید و ماه هاست دارم انجام میدم
خداروشکر یه مدت چند تا مسافرت رفتم و دیدم اون مسافرتا هیچ بهم لذت ندادن
همون مسافرتا که اسمش تفریحه اتفاقا لذت منو از زندگی کمتر کرد چون نتونستم کارای روزانه ای که عاشقشمو انجام بدم
چون همه کارایی که هر روز در تمام طچل سال دارم انجام میدم اونا برای من بزرگترین تفریح و عشقو لذتن توی دنیا
همین روتینی که امروز دارم بیشترین لذت دنیا رو بهم میده
برای همین نتیجه گیری میکنم نه پورشه نه ویلا نه خونه نه صد تا هنرجوی حرفه ای و با کیفیت داشتن که ارزومه و … هیچ کدوم ذره ای به لذت و خوشبختی من اضاف نمیکنه چون همین الان تمام انچیزی که برای خوشبختی نیاز دارم رو دارم :)))))
خدا و توحید و ایمان
و چه چیزیه که به غیر از نام و یاد خدا بتونه ذره ای به من ارامش بده بتونه به من لذت بده ؟
دیدم من همین الان همین الان دارم لذتی از زندگی میبرم کهصد میلبارد بهم بدن نمیبرم
چون عاااشق کارایی هستم که ماه هاست دارم هر روز انجام میدم
یعنی کار کردن رو باورام ، بدنسازی ، انعطاف ، تمرین رقص ، و زبان انگلیسی و اسپانیایی کار کردن
به خدا استاد میدونم میدونم میدونم اگه الان صد میلیارد بهم بدن هیچ لذتی برام نداره چون تمام عشق و لذتم از زندگیم همین برنامه ایه که دارم هر روز انجام میدم
اما به قول شما میدونید چرا اون حس خوشبختی رو ندارم و ذهنم میتونه بیاد فریبم بده و نجوا کنه که تو چرا دستاوردی نداری چرا پول نداری و …
دقیقا همون حرفی که توی این فایل زدید
چون من ازادی انتخاب ندارم
من مثل اون ثروتمند عاشق این لوبیای ابپز هستم و خوشمزه ترین و سالمترین غذای دنیاست برام مایه ی غرور و افتخارمه این غذا اما چون اون ازادی رو ندارم مثل اون فقیر در مقابل این غذا رفتار میکنم :))))
حالا کاری که باید بکنم چیه ؟؟؟
اینکه هر روز به خودم یاداوری کنم اگه اون ازادی رو هم داشتم هیچ فرقی نمیکنه میزان لذت من ، لذت من از زندگی به نوع دیدگاه منه … این بهم کمک میکنه که الانی که لامبورگینی و صد میلیارد ندارم بتونم اون لذتی که از همین کارای روتینم میبرم رو همین الان ببرم …
درسته لاکبورگینی و صد میلیارد داشته باشم واقعا میزان لدتم بیشتر میشه از همین نعمتا چون ازادی دارم
اما این کنترل ذهن الانمه که باعث میشه بتونم به اونجا برسم
اگه الان اگه الان بتونم این ذهنیت ثروتمند رو در خودم به وجود بیارم میتونم به اونجا و اون ازادی برسم و از همین کاری که امروز دارم انجام میدم اون روزم دقیقا کارا و روتین امروزمو انحام بدم و لذت بیشتری ببرم :)))))
توی قسمت قبلی بود فکر میکنم استاد گفت پول فقط ازادی انتخاب میده خوشبختی نمیاره :))))
اون ازادی رو الان بیشتر درکش کردم :)))
مگه نه کاری که امروز دارم انجام میدم رو به خدا اکه صد میلیارد داشته باشم همین کارو میکنم نمیرم مسافرت نمیرم خونه ویلا بخرم نمیرم ماشین لاکچری سواری چون هیچ کدومشون لذتی ندارن برام … برنامه ی امروزمه که لذت داره برام … فقط همین فقط همین …
من این قسمتو دیدم: خواستم براش کامنت بنویسم که چشمم خورد به اسم شما و از اونجایی که شما یکی از بچه های فعال و خوش ذوق در دوره قانون سلامتی بودین و از آگاهی های نابتون بهره بردم: اسمتون توجه منو جلب کرد و گفتم این هدایتی هست که باید کامنت شمارو بخونم و هر چقدر میومدم پایین تر خوشحال تر میشدم که به هدایت الله گوش دادم و کامنت شمارو مطالعه کردم: آفرین به شما؛ آفرین به جسارتتون آفرین به شجاعتتون، آفرین به قدم هایی که برداشتین و بر میدارین و اقداماتی که انجام دادین و در حال انجام هستین: من همیشه کامنت های شمارو میخوندم تحسینتون میکردم و لذت میبردم از این روحیه قوی و جنگنده ایی که داشتین ولی خب نشد تا حالا براتون کامنت بنویسم؛ میخام بهتون بگم شما همین الان موفق ترین و ثروت مند ترین دختر دنیا هستین و همچنین در آینده به نتایج خیره کننده ایی دست میابین و من چقدر خوشحالم که دوست های موفق و ثروتمندی چون شمارو دارم؛ آدمایی که زندگیشون براشون مهمه از وقتشون نهایت استفاده رو میبرن رو خودشون کار میکنن و قراره زندگی رویایشون رو خودشون با دستای خودشون خلق کنن: آفرین بهت، آفرین به روحیت، آفرین به عملکردت
بهترین هارو از خداوند متعال برات خواستارم دوست خوبم: بازم سپاسگذارتم بابت کامنت فوق العاده ایی که نوشتی و بابت آگاهی های فوق العاده ایی که با ما به اشتراک گذاشتی
پسر نمیدووونی چههههه قدرررر دوستت دارمممممم مننننن
منم خیلی وقته دنبالت میکنم و شاید بیش از یه ساله 90درصد کامنتات رو خوندم و از زیر دستم در نرفته :))))
منم خیلی وقتا میخواستم برات بنویسم اما نشد ممنونم که تو به هدایتت گوش کردی و برام کامنت گذاشتی قلبمو اکلیلی کردی :))))) اتفاقا چند وقت پیش بود داشتم با یکی از دوستای نازنین عباسمنشی ام حرف میزدم درباره دوره سلامتی که درباره تو هم حرف زدیم و کلی تحسینت کردیم که نشستی همه کامنتارو خوندی اونم چه دوره ای دوره سلامتی ! که واقعا یه اراده پشتکار صبر زیادی میخاد از بس زیاده کامنتاش و نسبت به بقیه دوره ها یکم کمتر کامنت خوب داره
خیلی تحسینت میکنم بابت این کار فوق العااااااااااااااااادت الانم که دوره عزت نفس رفتی بترکووووون پسررررررررر
اتفاقا همیشه توی اون دوران میگفتم عه یعنی افلاطون کامنتای منم پس میخونه تو دوره سلامتی :))))) خخخخخخ
راستش پسر منم خیلی از کامنتات بهره بردم
اون قسمتی که درباره آب خوردن بیشتر گفتی خودم امتحانش کردم و دیدم عه جواب داد
کامنتت درباره پیدا کردن راه حل یبوست باعث شد الان بتونم تو دوره کلم کاهو رو هم بذارم کنار چون کاهو کلم بهم احساس سنگینی و نفخ میدادن و از طرفی فک میکردم اگه ترکش کنم یبوست میگیرم اما الان مقدار اب خوردنمو بیشتر کردم و هیچ مشکلی رخ نداده و انرژیم هم به خاطر حذف کردن کاهو کلم بیشتر شده خداروشکر :)))))))) پس مرسی ازت :))))
یه مورد دیگه ای که با دوستم دربارت حرف زدیم و تحسین کردیم رابطه ی زیبایی هست که ساختی :)))) پسر تو چه قدر فووووق العااااده ایییی که اینقدر نتیجه تو دستته
اینقدر خوب کار کردی و برای ما الگو شدی و اینجوری پرقدرت هم داری ادامه میدی :))))
کامنتاتو که میخونم زندگی زیبات با عزیزه دلت و اون ویلای خوشگلت تو شمال در بهترین نقطه و ازادی که داری ماشین جک s5 که داری جاده ی جنگلی که صبحا پیاده روی میکنی همههه چیزو تصور میکنم و میبینمو سپاسگزاری میکنم :)))))
با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت کامنت فوق العاده ارزشمندی که برام فرستادی: خیلی کامنتتو دوست دارم و هر روز میخونمش، انرژی فوق العاده مثبتی تو تک تک کلماتت نهفته هست و باعث افتخارمه که دوستای ارزشمندی چون شما دارم
دوستایی که برا خودشون ارزش قائلن و قراره اونجور که دوست دارن زندگی خودشون رو خلق کنن
خیلی تحسینت میکنم نگار جان بابت شجاعتت و بابت تعهدت و بابت ممارستت در موفق شدنت: مطمعنم به تک تک خواسته هات میرسی و یک روزی جلوی هزاران نفر آدم اجرا خواهی داشت و به سقف موفقیت هات میرسی و تو یکی از اجراهای خفنت 2 تا بلیط وی آی پی برام میفرستی برای منو عزیزو دلم منم میایم و کلی لذت میبریم.
منتظرم اون روز برسه و منو دعوت کنی تو یکی از بزرگترین و خفن ترین اجرات
تو لایقشی دختر؛ لایق رسیدن به تک تک خواسته هاتی و قطعا به تک تکشون میرسی من در وجود ارزشمندت میبینم که به تک تکشون میرسی؛ این الماس گرانبهایی که تو وجودت هست و این حجم از تعهد و عشقی که به خودت و حوزه مورد علاقت داری قطعا به تک تک خواسته هات میرسی
چقدر کامنتت پر مغز و قشنگ بود و چقدر برام آشنا بود
خیلی لذت برم از تک تک جملههات و واقعا هدایت شدم به خوندن کامنتت یه کلمه توجهمو جلب کرد بعد اومدم اول کامنتت اسمتو خوندم و بعد هم رفتم داستانتو خوندم و بعد دوباره اومدم کامنتتو کامل خوندم
دمت گرم که انقدر قشنگ درک کردی و مدارت بالاست
راجعبه مسافرت خیلی خوب نوشتی راجعبه اینکه اگه ثروتمندترین هم باشی بازم همین کارایی که الان انجام میدی رو دوست داری انجام بدی و برات لذت بخشه این نوع دیدگاه نیاز به درک عمیق از زندگی داره که به خود خدا قسم این نوع درک با ثروتمندشدن به دست نمیاد
خدا را شکر چقدر این نمای شروع که همیشه از اینجا شروع میکنید زیباست و حس خوبه به من میده
چه ارتباط زیبایی بین این داک مهاجر و داکهای سفید خودمون برقرار شده .
خیلی جالبه که در حیوانات هم حتی همین الگو هست که وقتی یک حیوون کاری را انجام میده که ترس داشتن بقیه هم آن کار را انجام میدهند و مهمتر از آن چیزی که خیلی مهم بود و یاد گرفتم از این حرکت حیوانات این بود که داک مهاجر هیچ تصور ذهنی از دریاچه نداشت یعنی ترسی از دریاچه نداشت چون اتفاقات را ندیده بود به راحتی شنا میکرد اما اگهای سفید چون آن صحنهها را از کوچکی از رفقای خود دیده بودند بسیار ترسیده بودند و نیاز داشتند یک نفر به آب بزنه تا ترسشان بریزه
ابرهای بالای سرتون که تیره هستند و این نم باران بسیار فضای مطبوعی رو به وجود اورده.
داستان تعریف کردن شما استاد خیلی بامزه است
واقعاً شگفتا ، الله اکبر ،قدرت خدا را که همچین موجوداتی خلق کرده و با این نظم کار میکنند حتا طوفان شدید این تارها رو خراب نکرده و یک عنکبوت ریز چقدر با نظم کار میکنه و کیلومترها تار درست میکنه از بزاق دهانش. واقعا تحسین برانگیزه این خدای من و چه تکامل زیبایی
خیلی جرثقیل بزرگیه ،فوق العاده بزرگه ،انسان چه قدرتی داره که همچین جرثقیل بزرگی را طراحی کرده و مربوط به شرکت southway هست
پرایداس مثل آینه است ،خداروشکر خیلی زیباست.
آره واقعاً چه سوال تامل برانگیزی پرسیدین، حق انتخاب که نشون دهنده تجربه خوشبختی یا بدبختی هست. . الان واقعاً خیلی بهتر درک کردم که آزادی حق انتخابه و آزادی در هر موردی چقدر به حس و دید آدم کمک میکنه و ثروت به من حق انتخاب میده.
که کجا زندگی کنم. با کی زندگی کنم. چطور تو لباس بپوشم. همه اینها را خودم انتخاب کنم
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و همراهان جان
نشانه امروز من ؛
امروز هدایت شدم به این نشانه ، واقعا از نوع نگاه لطیف خانوم شایسته به دنیا و طبیعت خیلی لذت بردم و از دیدن این همه زیبایی شگفت زده شدم
تحسین کردم تمام این زیبایی و ثروت رو با این آرامش و احساس خوب و عشق.
خیلی برام جذابه که استاد عزیزو خانوم شایسته این قدر تمرکز قوی بر روی زیبایی ها دارن و توجه می کنند به رفتار حیوانات و جانوران و اینکه این زیبا یی ها رو با ما شریم می شوند.
من خودم عاشق این سبک و این مدل زندگی هستم و امیدوارم بتونم آزدانه و آگاهانه در طبیعت بکر زندگی کنم .
پیاده روی استاد حال من رو هم خوب کرد واقعا لذت بردم و روحیه ام عوض شد.
چقدر جملات انتهایی جادویی بود در شرایط برابر ولی داشتن حق اختیار و آزادی این انتخاب به آدم حال خوب رو هدیه می کنه .
از خدای خوبم ممنونم بابت این هدایت
و شکر گزار خداوندم که این همه نعمت و ثروت در این دنیا ارزانی داشته .
به نام خدا
سلام خدمت ساکنین این بهشت سراسره زیبایی!
اول فایل،نگاه خانم شایسته برام خیلی زیبا بود!
اینکه این حیونای زبان بسته(از نظر ما)دارن با هم صحبت می کنند و ادوایس میدن بهم که چه نشسته اید که بهشت اون وره آبه،سره شما رو اینجا گرم کرده ان!
و اون هدف بزرگ برای اردک ها یعنی رفتن به سمت این ور رودخونه،انگیزه ای بهشون داده بود که عرض این دریاچه رو شنا کرده بودند در حالیکه قبلا چنین کاری رو از ترس لاک پشت ها انجام نمیدادند ولی اون انگیزه و اون خواستنه اون قدر زیاد بوده که یا موفقیت رو می خواستند و یا مرگ رو که قانون طبیعت بهمون این رو یاد آور میشه که اگه نترسی و عمل کنی و وارده هر آنچه که ازش میترسی بشی،اون تضاده و ترسه تو رو و وجودت رو بزرگتر میکنه!
خداوند به شجاعان پاسخ میده!
هر چقدرم ترسو باشی و خطر دمه گوشت باشه تو باید از هدفات و انگیزه هات بزرگتر باشی!
چقدر درس داره این سریال زندگی در بهشت و همین طبیعتی که خودمون در اون در حاله زندگی کردن هستیم!
و چون داک مهاجر لیدر شده بود برای اردک ها،پس حکومت قلمرو رو هم در دست گرفته بوده و اون اردک ها بعنوان مهمان داشتند از همان نعمت های قبلی استفاده میکردند ولی با یه نگاه دیگه!
چون اول اینا جایگاهشون اینجا بوده ولی بعده تبعید،فکر کردند که اینجا رو داک مهاجر براشون پیدا کرده و دیدشون نسبت به زندگی تغییر کرده بوده!(الله اکبر)
اون داکه مهاجر صاحبخونه شده،احساس غرور میکنه و بقول مریم جان،طوری قضیه رو پیچوند که این اردکا فکر می کنند در حقشون لطف کرده!
اعتماد بنفسش بالاتر رفته،دو تا زیر دست داره که بهشون هینت میده و کلا جایگاهش رو در این بهشت زیبا دائمی کرده و دیگه هیچ کس نمیتونه تو سرش بزنه و غذا بهش نرسه!
قدرت خداوند در آفرینش اون عنکبوت کوچک،که به زیبایی هر چه تمامتر سازه ای درست کرده بود که حتی اون طوفان های شدید با اون بارانی که هر روز میاد هیچ خطری رو برای خودش و خونه اش نداره و چقدر هماهنگ و منظم رشته ها رو تنیده بوده!
خیلی زیاد نگاه میکنم به این شگفتی هایی که در طبیعت است و خدا با هر نشانه ای ،قدرت خودش رو نمایان تر میکنه!
کلا تنها چیزی که بخوام از طریق تلویزیون ببینم همین مستندهای حیات وحش هست و بشدت لذت میبرم و غرق میشم در معجزات خداوند و درک و شعوری که به هر موجوده زنده ای داده،تا از طریق اون،حیات خودشون رو نگه دارند!
و در کناره سازه ی عنکبوت،سازه ی پر قدرت انسان رو می بینیم که چقدر دارای ابعاد وسیعی از درک و استفاده ی قانون هستش که در ارتفاع بسیار بلندی در حال کار کردن هستند و این قدرت خالق بودن انسان رو که خدایش بهش هدیه داده رو نشون میده!
همون کار و معماری که عنکبوت کرده بود همون رو در استیل بزرگتر انسان بر روی دکل مخابرات پیاده کرده بود!
خدایا شکرت برای اینکه مرا انسان آفریدی و احساس غرور میکنم وقتی می بینم که انسان دارای چنین قدرتی هست!
یه مهمونی داشتیم از امریکا که می گفتند خیلی دوست دارند شب توی باغ ما در اون خونه ای که اونجا داریم بخوابند و ما هم تو خیالمون می گفتیم اینا اینقدر ثروتمندن،دلشون چقدر برای چیزهای ساده که برای ما بدیهی شده داشتنشون،ذوق می کنند که مثلا میخواد با اون دبدبه بیاد تو باغ و با امکانات کم ،شب رو اونجا بگذرونه!
احساس ما نسبت به چیزی یا موضوعی باعث میشه تفاوت ها ایجاد بشن!
این نگاه ما و زاویه ی دیده ما که باعث میشده فکر کنیم که ثروتمندان یه تافته ی جدا از دیگران هستند و باید لذت هاشون و خورد و خوراکشون و حتی محل زندگیشون،متفاوت تر از دیگران باشند و الان فهمیدیم که این یه انتخابه که بخوای چطوری فکر کنی!؟
زاویه ی دیدت به زندگی و لذت بردن چطوری باید باشه!
این فایل های رایگان که از هزارن دوره ارزشمندترن،باعث شده دیده ما به زندگی کلا عوض بشه و از هر چیزی که داریم لذت فراوان رو ببریم و خودمون رو با زندگی هیچ کس مقایسه نکنیم!
من روزهای اول که زندگی استاد رو میدیدم فکر میکردم باید کلا سبک زندگیم این مدلی باشه،جدا از همه،در یک مکان خلوت،همیشه در سفر و هزارن فکره دیگه که الان به لطف آموزش های این سریال ها،یاد گرفتم از هر چیزی که تو زندگیم هست از کوچکترین تا بزرگترینشون لذت و لذت و لذت ببرم و صرف یه دستاورد و نتیجه ی خاص،نباشم که لذت بردن رو موکولش کنم به آینده!
استاد جان و مریم عزیز که هر روز و هر روز در حال یادگیری و بهبود خودمون در این بهشت زیبا هستیم!سپاسگذار وجوده باازرشتون هستیم.
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و مریم جون
بازم یه فایل دیگه و یه قشنگی و درک دیگه
اول که کامنت رضا عطاران روشن عزیز که قبل از دیدن فایل خوندم عالی بود عالی، جا داره دهها بار آدم بخوندش تا جمله به جملش رو درک کنه
و بعد دیدن فایل، دیدن پرادایس زیبا ، من با دیدن سریال زندگی در بهشت و کیفیت تصویر برداری فایلا یه خواسته درونمو شکل گرفت و اونم داشتن گوشی آیفون چون واقعا کیفیت تصاویرتون منو به وجد میاره
بعد هم دیدن اون آب زیبا که از اون لوله به سمت رودخونه سرازیر میشد چقدر صدای آب قشنگه دیروز به یه قناتی رفته بودیم که آب زلالی داره و بچه هام سریع مشغول آب بازی شدن اولش با خودم گفتم نه من پامو تو آب نمیزنم شلوارم خیس میشه کتونی و جوراب و در بیارم و دوباره بپوشم سخته و پام خاکی میشه آبش خیلی سرد خیس میشم همشون تو یه ثانیه اومد تو ذهنم ولی یه فکر دیگه هم اومد که خیلی قوی تر بود اونم اینکه با خودم گفتم نسرین تو تا اینجا اومدی داری این آب قشنگ و میبینی بعد به خاطر بهونههای الکی نمیخوای ازش لذت ببری و خیلی سریع پامو گذاشتم تو آب عجب حس خوبی بود و سردی آب جوری بود که اگه یه دیقه پاتو نگه میداشتی احساس درد میکردی یاد یه قسمت از سفر به دور آمریکا افتادم که استاد رفت تو آب سرد و خودشو شست و گفت احساس فوقالعاده خوبی داشته و با خودم گفتم دمش گرم چقدر تحول تو خودش ایجاد کرده این آدم توحیدی که رفت تو اون آب به شدت سرد در حالی که خود استاد میگفت که قبلا آدم به شدت سرمایی بوده
استاد راجع به خوردن لوبیا صحبت کردین من هم یه مثال خوب دارم مربوط به این مبحث
من تو دوران مجردیم به شدت محدود بودم و اصلا اجازه بیرون رفتن از خونه نداشتم و شرایطمو اصلا دوست نداشتم و حس زندانی بودن دلشتم و با خودم میگفتم اگه اجازه داشتم هر روز میرفتم بیرون و مرکز شهر، بعد از ازدواجم همسرم اخلاقش 360 درجه با خانوادم تفاوت داشت و بهم آزادی عمل داده که هر وقت دلم خواست برم بیرون حتی بیشتر از خانومای دیگه بهم آزادی داده ولی الان اصلا اونطوری نیستم که مدام بیرون برم بعضی روزا که اصلا از خونه بیرون نمیرم و حس بدی هم ندارم اون موقع احساس زندانی بودن داشتم اما الان خودم دوست ندارنم زیاد بیرون برم
من تو دوران مجردی خیلی دوست داشتم با دوستام و فامیلا رفت و آمد کنم بیرون برم اونا بیان خونمون یا حتی تلفنی راحت باهاشون صحبت کنم ولی خوب خانوادم نمیزاشتن اما الان خیلی خوشحالم،
رفتو آمدم با فامیلا که خیلی خیلی کمه چون هیچ جوره فرکانسم باهاشون یکی نیست با دوستام که اصلا ارتباطی ندارم به اون صورت و حتی اینستامم حذف کردم و اصلا احساس تنهایی نمیکنم و حالم خوبه خداروشکر واقعا تفاوت تو دیدگاهه
مثل همیشه این فایل هم عالی بود
سپاسگذارم از بودنتون
قطعا خدا منو خیلی دوست داره که هدایتم کرده به این سایت و دیدن فایلا و خوندن کامنتا
خداروشکر
سلام استاد به همه بچه ها.
چرا اینجا مینویسم؟ چون نشانه امروزم اینجا بود.
من قزاقستان هستم،هتلم توالت فرنگیش بیده شور نداره خیلی اذیت میشم در مواقع اضطراری، الان موقع اضطراری بود آقا دستشویی داشتم اصن جیش داشتم اصن چی میگین شما بهش ، خودم چی میگم تو ذهنم همیشه، پی پی داشتم گفتم خدایا منو ببر یه دستشویی که بیده شور داشته باشه،اومدن بیرون یه ساختمان بزرگنوشته بود gasenergy بلند مرتبه از دور دیدمش، اومدم گفتم آقا دستشویی دارید گفت بلع،الان اینجا هستم، و بیده شور هم داره و خدایا شکرت ارباب. بعد نگهبان همینجاهم وای فای شیر کرد خودش.
الان فهمیدم بیده شورش کار نمیکنه. ها ها.
به نام خدای بزرگ و مهربان
خدایا از تو سپاسگزارم که هرروز نشانه هایی از خودت را در زندگی ام به من نشان می دهی که این خود گواه بر این است که راه را درست می روم .
از مریم عزیز و استاد گرانقدر سپاسگزارم برای تهیه و تدوین این سریال زیبا و قشنگ که در آن همه چیز نشانه ی عشق و زیبایی و طراوت و توجه و….. است . من تازه شروع کردم به تماشای این سریال و خیلی شگفت زده شدم با دیدن همین قسمت اول .
چون موضوعی که مدت ها باعث رنجش خاطر من بود با دیدن این فیلم رفع شد . و این سخن استاد که فرمودند مهم آزادی در انتخاب و استقلال است و اینکه حس خوب در استفاده از نعمت ها و وسایل و امکانات مهم است مانند پتکی برای من بود . من سال هاست که معلم هستم اما از روزی که تصمیم گرفتم با عشق بیشتر و با توجه بیشتر کار کنم روز به روز در کارم پیشرفت کردم و هرساله بیش از 90 درصد رضایت اولیا و دانش آموزانم را داشته باشم . و این سخن استاد به من یادآوری کرد که من اثر چنین دیدگاه و تفکرات را دیدم پس باید پر قدرت تر از آموزه های استاد عزیز بهره بگیرم و آن ها را در زندگی به کار ببرم .امیدوارم روزی بیاید که از موفقیت های بیشتر در زمینه مالی و شغلی و روابطم این جا با دوستان هم فرکانس به اشتراک بگذارم .به امید خدا
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
یه روز زیبا با اتفاقات زیبا خدایاشکرت من خالق زندگی خودم هستم
تحسین میکنم این پردایس زیبا با اتفاقات با حال هر روزش خدایاشکرت
چه کامنت زیبایی گذاشتن اقا رضا که واقعا ما رو به فکر فرو برد خدایاشکرت
ما تو وسط خوشبختی لذت هستیم باورتون میشه حالا غرق زندگی استاد شدیم من که انقد از این مسیر لذت میبرم به قول یکی از دوستان معتادش شدم چقد انرژی میگیرم باور کن که زندگیم از همه چیز عالیه باید فقط چشمامو باز کنم ببینم این همه خوشبختی و نعمت و فراوانی و سوپرایز های خداوند رو خدایاشکرت امروز یه معجزه که قرار بریم برای اولین بار یه ویلا استخر دار خدایاشکرت چقد خوش بگذر خدا میدونه نزدیک دریاست تولد پسرم هست چقد خوبه خدا این جسارت رو بهم داد تا بتونم هر جور دوست دارم زندگی کنم خوب قبلا این طوری بود حتما باید تولد میگرفتم دعوتی میدادم کلی هزینه میکردم که دیگران بهشون خوش بگذره پسرم تنها نباشه و اخرشم خسته و کوفته الان خودمون هستیم فقط دو تا خواهر زاده هام که باپسرم بازی میکنن و چقد من خیالم راحته حالا اگه مهمون بود کلی چی درست کنم چی خوششون میاد یا کم نیاد واقعا سپاسگزارم از خدا که منو با استاد اشنا کرد کلا سبک زندگیم تا اونجایی که درک کردم اونجوری هست که خودم دوست دارم و کلا لذت میبریم دیگه الان هر هفته خونه مادرم نمیرم خودمون میریم لذت میبریم و الان هم حاضرم برم تهران مهاجرت کنم و تجربه کنم این خواسته از بچه گی داشتم
تحسین میکنم این رابطه ی زیباتون رو این ازادی تون رو چقد این رودخونه زیباست چه ویویی داره این کلبه چوبی واقعا زیباست خدایاشکرت
چقد این مرغ وجوجه داشتن برام لذت بخش شد خیلی دوست دارم یه فضای سرسبز داشته باشم من هم کلی مرغ و جوجه داشته باشم و تخم بزارن و ازش هم استفاده کنم هم کسب درامد به سادگی خیلی حسش خوبه من عاشق مرغ و جوجه هستم خدایاشکرت
چقد اسمون ابی و زیباست با ابرهای سفید تپل خدایاشکرت
چقد عالی گفتین استاد که لوبیا و نخود خوردن ما الان تو دوره سلامتی داریم یه سر گوشت میخوریم خیلی لذت میبریم اما یه وقتایی میگیم مثلا دیگه نمیشه ماکارانی خورد با این که بهترین غذاست اما وجدانن لذت بخشه الان بعد 48ساعت امروز میخوایم بخوریم خیلی برامون لذت بخشه خدایاشکرت یکی از شکرگزاری بزرگمون غذا خوردن شد این سبک غذایی هم از نظر سلامتی خاصیت داشت از نظر روحی هم خیلی بزرگمون کرد و شکرگزار خدایاشکرت سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد گرامی و بانو شایسته عزیز
خدا رو شکر واسه این همه زیبایی، خدا رو شکر واسه هوای ابری، خدا رو شکر واسه این همه آگاهی
خدا رو شکر واسه این همه در صلح بودن با خودتون . این همه لذت بردن از لحظه به لحظه زندگیتون. چقدر با عشق و علاقه کارهای بهشت زیباتون رو انجام میدین و هر لحظه قانون رو به خودتون یادآوری میکنید و به ما درس زندگی میدید.
به قول دوست عزیزمون آقا رضا خیلی از ما از ابزار و امکانات استاد برخوردار هستیم ولی توجهی بهش نداریم و هیچ لذتی نمی بریم. از هوای پاک و خوب شهرمون لذت نمیبریم، از همسرمون قدر دان نیستیم، از بزرگ شدن بچه هامون لذت کافی رو نمی بریم. خود من فقط میگفتم زودتر بزرگ بشن که دیگه اذیت نکنند و بتونم ی نفس راحت بکشم. در صورتیکه الآن خیلی پشیمونم که اون لذتی که باید از بچگیشون نبردم . الان به شدت به نوزاد یا بچه زیر دو سال علاقه مند شدم و هر بار که بچه ها رو میبینم واسشون کلی ذوق میکنم و باهاشون بازی میکنم.
درسی که امروز یاد گرفتم این بود که وسایل و امکانات باعث خوشبختی ما نمی شن، بلکه احساس ما باعث خوشبختی میشه. مثل تجربه استاد در خوردن لوبیا آب پز . یک تجربه با دو احساس متفاوت
اولی که تو بندرعباس از سر اجبار میخوردن(با احساس بد و فقر) یعنی انتخاب دیگه ای نداشتن ولی الان با افتخار و آزادانه خودشون این غذا رو انتخاب کرده و نوش جان کردند( با احساس خوب و آزادی انتخاب)
ما باید در لحظه به لحظه زندگیمون احساسمون خوب باشه و قدر نعمتهایی که داریم رو بدونیم. احساس خوب خودمون رو نباید موکول کنیم به وقتی که فلان ماشین گرون و خریدم یا وقتی خونه بزرگ و لاکچری خریدم یا وقتی به بقیه خواسته هام رسیدم.
شاد و تندرست و ثروتمند باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
امروز بهترین روز زندگی من بوده
ساعت 4 صبح بیدار شدم: یک قسمت از سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه کردم، کلی کامنت خوندم، کامنت نوشتم به کامنت دوستای عزیز تر از جانم که برام کامنت نوشتن پاسخ دادم
رفتم جلوی آینه کلی خودمو تشویق کردم، تحسین کردم و به خودم درود فرستادم بابت جسارتم بابت شجاعتم بابت اینکه متعهدانه و با قدرت دارم رو خودم کار میکنم و زندگی رویاییمو قراره با دستای خودم بسازم: وقتی آینه به هیکل جذاب و زیبای خودم نگاه میکردم: گفتم پسرررر دمت گرم چه هیکل زیبایی ساختی: یادته سال های سال آرزو داشتی همچین هیکلی داشته باشی: دیدی چقدر آسون و با لذت به این هیکل زیبا رسیدی، پس به همه خواسته هات میتونی برسی، خیلی لذت بخشه آدم یه کاریو خودش انجام بده، خیلیا خدا دادی هیکل خوبی دارن ولی من از وقتی یادمه چاق بودم: اما با عزم و ارادم و با جسارتی که به خرج دادم آروم آروم یک بدن فوق العاده برای خودم ساختم و احساس غرور دارم که دستای خودم بدنمو تراشیدم
وقتی پنجره خونه رو باز کردم: جلوم 20 هکتار شالی سرسبزو زیبا دیدم با کلبه چوبی و ویلاهای چند میلیاردی: احساس غرور کردم؛ گفتم خدایا من خواسته مستقل شدن داشتم و الان دارم در بهترین حالت در بهترین شرایط و در استقلال کامل زندگی میکنم، هر وقت دلم بخاد میخابم، هر وقت دلم بخاد بیدار میشم: 4 صبح بیدار شدم و تلویزیونی که جلو تختم نصب کردم روشن کردم و شروع کردن به دیدن زندگی در بهشت و سفر به دورآمریکا: میدونین چه چیزی بهم احساس غرور میده؟ یک روزی مستقل شدن و داشتن خونه با همچین امکاناتی خواسته من بوده و من با دستای خودم خلقشون کردم، حتی اون ماشین خوشگل و جذابی که تو پارکینگ خونم پارکه یک روزی خواسته من بوده و من با جسارتی که به خرج دادم خلقشون کردم و کلی دستاورد هایه دیگه ایی که من خودم خلقشون کردم؛ اینا بهم احساس غرور میده و بهم میگه میشه به دیگر خواسته هاتم برسی: مهم نیس خواسته های بعدیت چیه به همشون میشه رسید
اما بزرگترین دستاورد من شخصیت الان منه؛ قدرتی که دارم، جسارتی که دارم، جسارت در اقدام کردن، جسارت در گام بر داشتن به دل ترس هام؛ من الان مدتیه شروع کردم تو حوزه کاریم قدم های بزرگی بر داشتم که در آینده نه چندان دور انفجار برام رخ میده؛ البته همین گام برداشتن ها داره شخصیت منو میسازه، هر روز دارم تو کسب و کارم یاد میگرم و رشد میکنم و دارم لذت میبرم از کاری که دارم انجام میدم
شخصیت الان من فقط از خدا میخاد، فقط خدارو میبینه و میدونه روزی من فقط دست خداست، شخصیت الان من شکرگذار داشته هاشه، شکرگذار نعمت هاشه، من خیلی نعمت تو زندگیم هست که تو همین چندسال ورود به سایت بهشون رسیدم: خصوصا این احساس خوب و احساس آرامشی که دارم
لایف استایل فوق العاده ایی که قانون سلامتی بهم داده، انرژی که بهم داده و مثل لودر میتونم هر کاری انجام بدم و انرژی که تمومی نداره: صبح پاشدم برا خودم چایی دارچین دم کردم: 3 تا لیوان تا الان خوردم، اگر بدونین چقدر لذت بخشه چایی خوردن وقتی منظره خونت 20 هکتار شالیزار وسرسبزی باشه باد میخوره به صورتت رنگ طلایی طلوع آفتاب نشسته رو این سبزی ها، پرنده ها برات میخونن؛ خدایی چه لذتی از این بالاتر؟؟؟؟؟
خداروشکر میکنم که اینجام، آگاهانه دارم از استاد و خانم شایسته یاد میگرم چطور درست زندگی کنم، چطور از الانم لذت ببرم و لذت بردن از زندگیمو موکول نکنم به روز های آینده و همین که اینجام و دارم این کامنتو مینویسم این بزرگترین لذت برای من، همین که این صحنه های زیبا، این پرادایس زیبا، این مرغ و خروس و جوجه و اردک های زیبا رو میبینم، آب فراوان دریاچه و این زیبایی و سرسبزی دریاچه، این وسعت نعمتی که خداون. میتونه به یه نفر ببخشه، این کلبه جذاب روی آب، آرامش استاد و کروت زیباشو که میبینم، لایف استایل خفنشو که میبینم، دیدشو به دنیارو میبینم، استقلال زمانی و مکانی و مالیشو میبینم، سپاسگذار بودنشو، خدایاشکرت گفتنشو، کلمه من عاشقتمو میشنوم و تک تک این خواسته ها در وجود من در حال شکل گرفتنه این بالاترین لذت برای من: من دارم همین الان به بهترین شکل ممکن زندکی میکنم و از زندگیم لذت میبرم و از ساعت 4 صبح تا الان به مدت دو ساعت و نیم من با کیفیت ترین زندگی رو تجربه کردم و تا شب قراره کلی کارای باحالو جذاب انجام بدم، شکر گذاری کنم، برم ساحل پیاده روی کنم و چندتا قراره کاری مهم دارم و برم کارشناسی فایل؛ الانم میخام لپ تاپ خوشگلمو روشن کنم و یک محتوای خفن رو سایتم آپلود کنم
من عاشق خودم، من بینهایت خودمو دوست دارم؛ بی قیدوشرط: عاشق جسارتی که دارم و در راستای اهدافم و خواسته هام قدم بر میدارم
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که به من فرصت زیستن دادی و منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کردی تا از تک تک لحظات زندگیم با تک تک سلول های بدنم لذت ببرم
خدایا شکرت
سلام استاد عزیزتر از جانم
و شایسته خانم عزیز
استاد میدونید الان چی فهمیدم و بهم گفته شد …
اینکه دیدن سریال زندگی در بهشت واقعا نیازمنده مدار بالایی هست دقیقا مثل محصولاتتون
استاد من اون سالی که این سریال داشت گذاشته میشد شما رو میشناختم کامل و دوره هاتونو داشتیم
قبلا اون سالی که این سریال داشت پخش میشد به همون شیوه ی عادی خودم زندگی میکردم … اون سال 99 من تمااام فکر و تمرکزم روی کنکور بود و درس خوندن و …
ولی من در مدارش نبودم استاد
تا همین چند ماه پیش که تصمیم گرفتم هر روز یه قسمت از این سریالو نگاه کنم در مدارش نبودم
واقعا درکش نمیکردم
اوایل هم مقاومت داشتم برای دیدنش و کامنت خوندن
اما استاد خیلی زود خیلی زود این سریال شد مثل یه ماده مخدر برام و بهش اعتیاد پیدا کردم
اوایل برام سخت بود درک کردنه اینکه بچه ها از کوچکترین زیبایی های این سریال میگفتن و یه جورایی برام عجیب بود اخه مگه میشه از این نعمتای کوچیک زیبایی های به دید خودم پیش پا افتاده بچه ها اینقدر ذوق بیان و هزار بار شکرگزاری کنن اخه چیه مگه چطوری ؟؟
و کم کم ذره ذره تونستم درک کنم
با هدایت خدا تونستم دوره قانون افرینش رو خودم بخرم و توش شرکت کنم و انگار این همزمانی با سریال زندگی در بهشت داره واااقعا از فوندانسیون منو درست میکنه
قانون توجه
اسم بخش 1 قانون افرینشه
و من چه قدر توی این سالها بی توجهی کردم به قانون توجه
مثل همین نعمتا و زیبایی های ریز پیش پا افتاده میدونستش
سالها فکر میکردم تمام حرف استاد عباسمنش اینه که بشین باور بساز تا پول بیاد
ولی مهم ترین قدم قبل از اون باورسازی ها مورد توجهم نبود
قانون توجه
توجه به ریزترین زیبایی های زندگیت
تازه دارم یادمیگیرم
من باید توی تماااام زندگیم در تک تک اتفاقات و ادمای اطرافم در همه کس در همههه چیز فقط به زیبایی ها و خواسته های خودم توجه کنم
و این یه عضله ای هست که خیلی نیاز به تمرین داره برای قوی شدن
دارم اروم اروم یاد میگیرم همین الان توی زندگیم از صبح که چشامو باز میکنم اول توجه کنم به خواسته هام ، به ریز ترین نکات مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم ، اگر چیزی هست که دوست ندارم اتفاق بیچفته اعراض کنم
اقا مهم نیست چه دلیلی داری که ناحقی شده و بهت ظلم شده
از قالب مظلوم نمایی بیا بیرون
بدترین اتفاقم برات افتاد حق نداری پربارش حرف بزنی و حتی فکر کنی فقططط اعراض کن
و هر لحظه بگو من دوست دارم چی چیزی برام دوباره اتفاق بیوفته ؟ به همون فکر کن
استاد جونم برام خیلی جالب بود
دیروز داشتم زندگی در بهشت رو میدیدم خیلی احساس سپاسگزاری داشتم برای مرغ و خروس ها
و دقیقا همون روز داداشم اومد از اینستا یه فیلم بهم نشون داد از یه مرغی که رو کلی تخم خوابیده بود و همشون جوجه شده بودنو زیرش بودن
استاد باورم نمیشد اولین بار بود داداشم همچین کاریو کرد
همیشه ویدیوهای الکی و مسخره بازی توی اینستا میومد نشونم میداد که منم راغب نبودم ببینم
ولی این دفعه گفتم الله اکبر ببین چطور توجه من رقم زد … داداشم که اصن به مرغ و خروس علاقه ای نداره و هیچ وقت ازین چیزا نشونم نمیداد بیاد و بهم فیلم مرغ و خروسای بامزه رو نشون بده وبعدشم چن تا فیلم دیگه از زندگی روستایی تو مزرعه مثل خودتون نشونم داد
و این بهم بازم ثابت کرد من به انچیزی که توجه میکنم وارد زندگیم میشه
استاد یه جوری شده که هر روز صبح به عشقه دیدن قسمت بعدی این سریال از خواب بیدار میشم
اصن نمیتونم ، جلو خودمو میگیرم که چند تا قسمت رو پشت سرهم نبینم از بس دوستش دارم
چون قرارم روزی یک قسمت بود از اول و به نظرم اینجوری ذره ذره اجازه میدم طعمشو بچشم و درک کنم و نخوام یهویی عجله کنم و بگم چه غذای خوشمزه ای نجویده قورتش بدم
دارم ذره ذره درک میکنم دیدن زیبایی هارو
تحسین کردن کوچکترین ویژگی های مثبت اتفاقات زندگیم و ادمهای زندگیم
ذره ذره داره توی وجودم میشینه
انگار تازه با شما و این سایت اشنا شدم
ذره ذره دارم درک میکنم یعنی چی احساس خوب و توجه یعنی چی عمل کردن به قانون ؟؟؟
با هر روز دیدن یه قسمت و خوندن کامنت بچه ها دارم مثل خود بچه ها میشم
با دیدن ریزترین موضوعات به وجد میام دلم میخواد بپرم بالاپایین بغضم میگیره اون حس خوب بودن در پرادایس رو حس میکنم اون احساس سپاسگزاری قلبی که ابی اسمون از ابرا از اب دریاچه از جوجه اردکا از نسیمی که میاد … اون خنکی اوایل پاییز رو حس میکنم با اینکه الان داره اوایل تابستون شروع میشه … ولی موقع دیدن این سریال فقط با همین سریالم از محیط الانم خارج میشم میام تو قالب اون زمان و مکان پرادایس
و دیدم که این احساسم که داره بهتر میشه و مثل بچه ها دارم سپاسگزاری و توجه به مثبت هارو یاد میگیرم کم کم انگار داره ذره ذره این عادت وارد زندگیه خودمم میکنم
یعنی این دیدن و توجه به ز
ریزترین نکات رو و سپاسگزاری از نسیمی که میوزه رو خودم توی همین خونه ای که دارم زندگی میکنم حس کنم توجه کنم و سپاسگزاری کنم
انگار اوایل فقط در این سریال بود اما الان داره از سریال سرایت میکنه تو واقعیت زندگیم
امروز با این قسمت مخصوصا اون قسمت نوشته ی رضای عزیز که گفتن دیدم همسر منم خیلی نکات مثبت داره اما به چشام نمیومد … بچه هام بزرگ میشدن اما اونقدری که استاد از بزرگ شدن جوجه ها لذت میبرد من از بچه ام نمیبردم و … اما الان دارم خودم هم توجه میکنم به این موضوعات ریز زندگیم میفهمم هیچ فرقی نداره زندگی من با استاد فقط در تفاوت نگاست …
دیدم راست میگه منم اروم اروم داره با دیدن این سریال جزیی از شخصییتم میشه دیدن نکات ریز مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم …
اینکه هر روز قسمت قسمت دارم میبینم باعث شد درک کنم وقتی عجله نمیکنم خداوند چجوری هر روز دقیقا همون قسمتیو میاره برام که نیاز دارم بشنوم
و این جالبه
دیروز حدود هشت ساعتی رو خودم کار کردم
بعد دیدم اخر شب یه نجوایی اومد که تو چرا دستاوردهای بزرگی نداشتی تویی که این همه ساله استادو میشناسی ( حالا ذهن کاری نداره تازه بعد این همه سال دو ساله بنده کمی تلاش کردم درست عمل کنم از همون موقعی رو حساب میکنه مه اسم استاد به گوشم خورد یعنی 6_7 سال پیش نه از موقعی که در مدار درک و عملش قرار گرفتم )
هی ذهنم میگفت ببیین بچه ها چه نتایجی گرفتن تو چرا نگرفتی تو چرا اون درامد بالا رو نداری و … ( وی در این دو سال اخیر از اموزه های استاد چنان شخصیتش تغییر کرده چنان قدرتمندتر و توحیدی تر شده و نتایج عالی در همه زمینه ها گرفته ولی چون مثلا درامد ماهیانه اش رقم بالایی نیست اینجور به من میگه)
بعد اومدم گفتم خب این نجواها نشون دهنده ی یه باور مخرب در منه باید پیداش کنم … دیدم باور کمالگرایی دارم و به همین علت به شدددددت بزرگترین دستاوردهامو در همه زمینه ها که قبلا ارزوم بوده به دست بیارم ناچیز میبینم جوریکه ذهنم به راحتی میتونه بگه تو هیچ نتیجه ای نداری و اونایی که ندارمو بزرگ میکنم
اومدم گفتم خب تقصیر خودمم هست توی این مدت به ندرت خودمو تحسین کردم برای دستاوردام و همه اش نگاهم به دستاوردایی بود که نداشتم
مثلا به نود و نه تا چیز رسیدم اما یکی نرسیدم همون یکی رو چنان بزرگ کردم که نود و نه تا مورد زیرش له شدن
اومدم و خودمو تحسین کردم و یاداوری کردم دستاوردامو از اموزه های استاد تا به الان
حالم بهتر شد و خوابیدم
دوباره امروز بیدار شدم و این قسمتو دیدم
خداوند کمکم کرد دوباره :))) هیچ قسمتی به اندازه ی قسمت امروز نمیتونست کمکم کنه برای همینه میگم عجله نمیکنم خدا دقیقااااا میچینه برناممو انگار میدونه امروز به فلان تضاد میخورم و به این قسمت از سریال نیاز دارم و همونو برام میاره اخه چجوری ؟؟؟:))))))
استاد این قسمتو دیدم مثل اب روی اتیش نجواهای دیشبم بود
توی این قسمت درباره ی اینکه ثروتمندی به میزان لذت و رضایت شما کمکی نمیکنه بلکه تفاوت دیدگاهتون هست که باعث لذت یا زجر کشیدن شما میشه … یه فقیر لوبیا ابپز میخوره میگه من چه قدر بدبختم و یه ثروتمند لوبیا ابپز میخوره و به خودش افتخار و احساس غرور میکنه که چه قدر خوشبخته و با اراده اس …
تفاوت دیدگاه…
و نوشته ی اقا رضاعطار روشن اصلا عشق کردم باش خدا برکت و ثروت رو سرازیر در زندگیه این مرد دوست داشتنی بکنه ( که البته مشخصه کرده :) بیشتر بکنه :)))
نوشته بود من 405 داشتم فلانی هم که ثروتمند بود همون ماشنیو سوار میشد که منه بدبخت فقیر میشدم میگفتم خاکتوسرش لیاقت ثروت نداره …. فلانی ثروتمند بود ولی همون خونه ی منو داشت و چندان مسافرت هم نمیرفت میگفتم نیگا من جاش بودم کلی عشق میکردم با این پولا و خودشون ثروتمند شدن و درک کردن که پول خوشبختی نمیاره … تفاوت دیدگاهه که خوشبختی میاره
یه ثروتمند میتونه بره کلبه چوبی و بگه این بهترین تجربه کل زندگیم بود اما یه فقیر بگه چه قدر بدبختم تو کلبه زندگی میکنم …
استاد میدونید اینا به من چیو یاداوری کرد و ربطش به نجوایی که دیشب لومد سراغم چی بود ؟؟؟
اینکه نگار
تمام خواسته هات و دستاوردایی که میگی چرا ندارم چرا نیست وقتی بیان ذره ای به والله ذره ای به حس لذت تو کمک نمیکنن … اگر همین الان لامبورگینی و صد میلیارد و خونه و ماشین داشته باشی چیکار میکنی ؟؟؟؟
دیدم عه هیچی
من همین کارای امروزمو میکنم
اگر همین الان همه ی اینارو داشته باشم
صبح که بیدار میشم
یه قسمت سریال زندگی در بهشت رو نگاه میکنم
روی باورام کار میکنم دوره میبینم
قانون رو یاداوریم میکنم و سعی میکنم توجه به نکات مثبت کنم در اون روز
بعد میرم تمرین رقص میکنم
بعد بدنسازی
بعد انعطاف و حرکات ژیمناستیک
بعد زبان انگلیسی و اسپانیایی میخونم
بعد ….
دقبقا دقیقا کارایی که امروز باید و ماه هاست دارم انجام میدم
خداروشکر یه مدت چند تا مسافرت رفتم و دیدم اون مسافرتا هیچ بهم لذت ندادن
همون مسافرتا که اسمش تفریحه اتفاقا لذت منو از زندگی کمتر کرد چون نتونستم کارای روزانه ای که عاشقشمو انجام بدم
چون همه کارایی که هر روز در تمام طچل سال دارم انجام میدم اونا برای من بزرگترین تفریح و عشقو لذتن توی دنیا
همین روتینی که امروز دارم بیشترین لذت دنیا رو بهم میده
برای همین نتیجه گیری میکنم نه پورشه نه ویلا نه خونه نه صد تا هنرجوی حرفه ای و با کیفیت داشتن که ارزومه و … هیچ کدوم ذره ای به لذت و خوشبختی من اضاف نمیکنه چون همین الان تمام انچیزی که برای خوشبختی نیاز دارم رو دارم :)))))
خدا و توحید و ایمان
و چه چیزیه که به غیر از نام و یاد خدا بتونه ذره ای به من ارامش بده بتونه به من لذت بده ؟
دیدم من همین الان همین الان دارم لذتی از زندگی میبرم کهصد میلبارد بهم بدن نمیبرم
چون عاااشق کارایی هستم که ماه هاست دارم هر روز انجام میدم
یعنی کار کردن رو باورام ، بدنسازی ، انعطاف ، تمرین رقص ، و زبان انگلیسی و اسپانیایی کار کردن
به خدا استاد میدونم میدونم میدونم اگه الان صد میلیارد بهم بدن هیچ لذتی برام نداره چون تمام عشق و لذتم از زندگیم همین برنامه ایه که دارم هر روز انجام میدم
اما به قول شما میدونید چرا اون حس خوشبختی رو ندارم و ذهنم میتونه بیاد فریبم بده و نجوا کنه که تو چرا دستاوردی نداری چرا پول نداری و …
دقیقا همون حرفی که توی این فایل زدید
چون من ازادی انتخاب ندارم
من مثل اون ثروتمند عاشق این لوبیای ابپز هستم و خوشمزه ترین و سالمترین غذای دنیاست برام مایه ی غرور و افتخارمه این غذا اما چون اون ازادی رو ندارم مثل اون فقیر در مقابل این غذا رفتار میکنم :))))
حالا کاری که باید بکنم چیه ؟؟؟
اینکه هر روز به خودم یاداوری کنم اگه اون ازادی رو هم داشتم هیچ فرقی نمیکنه میزان لذت من ، لذت من از زندگی به نوع دیدگاه منه … این بهم کمک میکنه که الانی که لامبورگینی و صد میلیارد ندارم بتونم اون لذتی که از همین کارای روتینم میبرم رو همین الان ببرم …
درسته لاکبورگینی و صد میلیارد داشته باشم واقعا میزان لدتم بیشتر میشه از همین نعمتا چون ازادی دارم
اما این کنترل ذهن الانمه که باعث میشه بتونم به اونجا برسم
اگه الان اگه الان بتونم این ذهنیت ثروتمند رو در خودم به وجود بیارم میتونم به اونجا و اون ازادی برسم و از همین کاری که امروز دارم انجام میدم اون روزم دقیقا کارا و روتین امروزمو انحام بدم و لذت بیشتری ببرم :)))))
توی قسمت قبلی بود فکر میکنم استاد گفت پول فقط ازادی انتخاب میده خوشبختی نمیاره :))))
اون ازادی رو الان بیشتر درکش کردم :)))
مگه نه کاری که امروز دارم انجام میدم رو به خدا اکه صد میلیارد داشته باشم همین کارو میکنم نمیرم مسافرت نمیرم خونه ویلا بخرم نمیرم ماشین لاکچری سواری چون هیچ کدومشون لذتی ندارن برام … برنامه ی امروزمه که لذت داره برام … فقط همین فقط همین …
به نام خداوند بخشنده و مهربان
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت نگار خانم
من این قسمتو دیدم: خواستم براش کامنت بنویسم که چشمم خورد به اسم شما و از اونجایی که شما یکی از بچه های فعال و خوش ذوق در دوره قانون سلامتی بودین و از آگاهی های نابتون بهره بردم: اسمتون توجه منو جلب کرد و گفتم این هدایتی هست که باید کامنت شمارو بخونم و هر چقدر میومدم پایین تر خوشحال تر میشدم که به هدایت الله گوش دادم و کامنت شمارو مطالعه کردم: آفرین به شما؛ آفرین به جسارتتون آفرین به شجاعتتون، آفرین به قدم هایی که برداشتین و بر میدارین و اقداماتی که انجام دادین و در حال انجام هستین: من همیشه کامنت های شمارو میخوندم تحسینتون میکردم و لذت میبردم از این روحیه قوی و جنگنده ایی که داشتین ولی خب نشد تا حالا براتون کامنت بنویسم؛ میخام بهتون بگم شما همین الان موفق ترین و ثروت مند ترین دختر دنیا هستین و همچنین در آینده به نتایج خیره کننده ایی دست میابین و من چقدر خوشحالم که دوست های موفق و ثروتمندی چون شمارو دارم؛ آدمایی که زندگیشون براشون مهمه از وقتشون نهایت استفاده رو میبرن رو خودشون کار میکنن و قراره زندگی رویایشون رو خودشون با دستای خودشون خلق کنن: آفرین بهت، آفرین به روحیت، آفرین به عملکردت
بهترین هارو از خداوند متعال برات خواستارم دوست خوبم: بازم سپاسگذارتم بابت کامنت فوق العاده ایی که نوشتی و بابت آگاهی های فوق العاده ایی که با ما به اشتراک گذاشتی
افلاطووووووون عزییییییییززززمممممممممم
وااااای پسر بغض کردم کامنتتو دیدم :))))))))
پسر نمیدووونی چههههه قدرررر دوستت دارمممممم مننننن
منم خیلی وقته دنبالت میکنم و شاید بیش از یه ساله 90درصد کامنتات رو خوندم و از زیر دستم در نرفته :))))
منم خیلی وقتا میخواستم برات بنویسم اما نشد ممنونم که تو به هدایتت گوش کردی و برام کامنت گذاشتی قلبمو اکلیلی کردی :))))) اتفاقا چند وقت پیش بود داشتم با یکی از دوستای نازنین عباسمنشی ام حرف میزدم درباره دوره سلامتی که درباره تو هم حرف زدیم و کلی تحسینت کردیم که نشستی همه کامنتارو خوندی اونم چه دوره ای دوره سلامتی ! که واقعا یه اراده پشتکار صبر زیادی میخاد از بس زیاده کامنتاش و نسبت به بقیه دوره ها یکم کمتر کامنت خوب داره
خیلی تحسینت میکنم بابت این کار فوق العااااااااااااااااادت الانم که دوره عزت نفس رفتی بترکووووون پسررررررررر
اتفاقا همیشه توی اون دوران میگفتم عه یعنی افلاطون کامنتای منم پس میخونه تو دوره سلامتی :))))) خخخخخخ
راستش پسر منم خیلی از کامنتات بهره بردم
اون قسمتی که درباره آب خوردن بیشتر گفتی خودم امتحانش کردم و دیدم عه جواب داد
کامنتت درباره پیدا کردن راه حل یبوست باعث شد الان بتونم تو دوره کلم کاهو رو هم بذارم کنار چون کاهو کلم بهم احساس سنگینی و نفخ میدادن و از طرفی فک میکردم اگه ترکش کنم یبوست میگیرم اما الان مقدار اب خوردنمو بیشتر کردم و هیچ مشکلی رخ نداده و انرژیم هم به خاطر حذف کردن کاهو کلم بیشتر شده خداروشکر :)))))))) پس مرسی ازت :))))
یه مورد دیگه ای که با دوستم دربارت حرف زدیم و تحسین کردیم رابطه ی زیبایی هست که ساختی :)))) پسر تو چه قدر فووووق العااااده ایییی که اینقدر نتیجه تو دستته
اینقدر خوب کار کردی و برای ما الگو شدی و اینجوری پرقدرت هم داری ادامه میدی :))))
کامنتاتو که میخونم زندگی زیبات با عزیزه دلت و اون ویلای خوشگلت تو شمال در بهترین نقطه و ازادی که داری ماشین جک s5 که داری جاده ی جنگلی که صبحا پیاده روی میکنی همههه چیزو تصور میکنم و میبینمو سپاسگزاری میکنم :)))))
عاشقتم پسر بهترینا برات رقم بخوره…
سلام نگار جان، دوست عزیز و ارزشمندم
با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت کامنت فوق العاده ارزشمندی که برام فرستادی: خیلی کامنتتو دوست دارم و هر روز میخونمش، انرژی فوق العاده مثبتی تو تک تک کلماتت نهفته هست و باعث افتخارمه که دوستای ارزشمندی چون شما دارم
دوستایی که برا خودشون ارزش قائلن و قراره اونجور که دوست دارن زندگی خودشون رو خلق کنن
خیلی تحسینت میکنم نگار جان بابت شجاعتت و بابت تعهدت و بابت ممارستت در موفق شدنت: مطمعنم به تک تک خواسته هات میرسی و یک روزی جلوی هزاران نفر آدم اجرا خواهی داشت و به سقف موفقیت هات میرسی و تو یکی از اجراهای خفنت 2 تا بلیط وی آی پی برام میفرستی برای منو عزیزو دلم منم میایم و کلی لذت میبریم.
منتظرم اون روز برسه و منو دعوت کنی تو یکی از بزرگترین و خفن ترین اجرات
تو لایقشی دختر؛ لایق رسیدن به تک تک خواسته هاتی و قطعا به تک تکشون میرسی من در وجود ارزشمندت میبینم که به تک تکشون میرسی؛ این الماس گرانبهایی که تو وجودت هست و این حجم از تعهد و عشقی که به خودت و حوزه مورد علاقت داری قطعا به تک تک خواسته هات میرسی
خدایا شکرت
سلام عزیزم
چقدر کامنتت پر مغز و قشنگ بود و چقدر برام آشنا بود
خیلی لذت برم از تک تک جملههات و واقعا هدایت شدم به خوندن کامنتت یه کلمه توجهمو جلب کرد بعد اومدم اول کامنتت اسمتو خوندم و بعد هم رفتم داستانتو خوندم و بعد دوباره اومدم کامنتتو کامل خوندم
دمت گرم که انقدر قشنگ درک کردی و مدارت بالاست
راجعبه مسافرت خیلی خوب نوشتی راجعبه اینکه اگه ثروتمندترین هم باشی بازم همین کارایی که الان انجام میدی رو دوست داری انجام بدی و برات لذت بخشه این نوع دیدگاه نیاز به درک عمیق از زندگی داره که به خود خدا قسم این نوع درک با ثروتمندشدن به دست نمیاد
موفقیتات روز افزون عزیزم
به نام خداوند بخشنده مهربان
یک روز عالی با هدایت الله مهربان شروع میکنیم
خدا را شکر چقدر این نمای شروع که همیشه از اینجا شروع میکنید زیباست و حس خوبه به من میده
چه ارتباط زیبایی بین این داک مهاجر و داکهای سفید خودمون برقرار شده .
خیلی جالبه که در حیوانات هم حتی همین الگو هست که وقتی یک حیوون کاری را انجام میده که ترس داشتن بقیه هم آن کار را انجام میدهند و مهمتر از آن چیزی که خیلی مهم بود و یاد گرفتم از این حرکت حیوانات این بود که داک مهاجر هیچ تصور ذهنی از دریاچه نداشت یعنی ترسی از دریاچه نداشت چون اتفاقات را ندیده بود به راحتی شنا میکرد اما اگهای سفید چون آن صحنهها را از کوچکی از رفقای خود دیده بودند بسیار ترسیده بودند و نیاز داشتند یک نفر به آب بزنه تا ترسشان بریزه
ابرهای بالای سرتون که تیره هستند و این نم باران بسیار فضای مطبوعی رو به وجود اورده.
داستان تعریف کردن شما استاد خیلی بامزه است
واقعاً شگفتا ، الله اکبر ،قدرت خدا را که همچین موجوداتی خلق کرده و با این نظم کار میکنند حتا طوفان شدید این تارها رو خراب نکرده و یک عنکبوت ریز چقدر با نظم کار میکنه و کیلومترها تار درست میکنه از بزاق دهانش. واقعا تحسین برانگیزه این خدای من و چه تکامل زیبایی
خیلی جرثقیل بزرگیه ،فوق العاده بزرگه ،انسان چه قدرتی داره که همچین جرثقیل بزرگی را طراحی کرده و مربوط به شرکت southway هست
پرایداس مثل آینه است ،خداروشکر خیلی زیباست.
آره واقعاً چه سوال تامل برانگیزی پرسیدین، حق انتخاب که نشون دهنده تجربه خوشبختی یا بدبختی هست. . الان واقعاً خیلی بهتر درک کردم که آزادی حق انتخابه و آزادی در هر موردی چقدر به حس و دید آدم کمک میکنه و ثروت به من حق انتخاب میده.
که کجا زندگی کنم. با کی زندگی کنم. چطور تو لباس بپوشم. همه اینها را خودم انتخاب کنم
در کل باعث میشه ادم خودش باشه