این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-17 08:19:382020-11-19 08:10:59سریال زندگی در بهشت | قسمت 97
213نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
میخوام از لاجرم بودن قانون،اب هدایت شدن بنویسم که چه قدر پرنگ تر از قبل درکش میکنم و قبول دارم که من با توجهاتم زنگیم رو تجربه میکنم
استاد من چو نفسم های خارجی میدیدم که چه قدر مثلاً مسیر مدرسه تا خونه سرسبز هست من هم چنین خواسته ای درونم بود که فاصله بین خونه تا مدرسه اولا نزدیک باشه و بعد من از وسط یک پارک رد شم و بعد به مدرسه برسم،یعنی فاصله مدرسه و خونه یه پارک باشه،خوب من تمرکزی رو یان اون قدر نداشتم و…
تا زمانی که من این رو شنیدم و باور کردم که وقتی بنویسم اتفاق میافتد،دیگه تموم من دفتر و داشتم و فقط داشتم مینوشتم خدایا شکرت چه قد سرسبزه دارم میرم مدرسه و …
اتفاق های دیگه ای هم افتاد،من سال نهم بودم و میدیم دوست هام دارم مثلاً سوال های چهارگزینه ای حل میکنن و مثلانکام تمرکزشون رو روی حل تست و آزمون های آزمایشی گذاشتن که وارد مدرسه نمونه بشن،من وقتی دیدم آزمون میدم پرسیدم چرا میدین و گفتن که میخوام وا. مدرسه نمونه بشن،بعد که شنیدم اصلا چنین مدارسی هست و با آزمون ورودی میگیرن،من هم این خواسته درونم شکل گرفت و میخواستم که وارد اون مدرسه بشم.استاد من هیچ سوالی حل نکردم و یا بهتره بگم زیاد بلد نبودم و در حد خود مدرسه کار میکردم ولی یه حس خیلی خوبی داشتم که بهم میگفتی خیالت راحت،یرای تو امکان پذیر ترین چیز هست.چون عزت نفس داشتم و جز بچه های بودم که همیشه نمرم خوب بود و با این حساب باید این اتفاق میافتاد،روز امتحان بود و من و یکی دوست هام باهم رفتیم سر جلسه،میدونین من قبل از اون هیچ تمرینی نکرده بودم یا شاید خیلی کم اما واقعا خوش بین بودم و حسم خوب بود و اطمینان داشتم که قبول میشم و راحته و بعد من قبلو شدم اما پوست هام قبول نشدن
میدونین به جنس احساس هام نگاه کردم تا بفهمم دلیلش چیه
خوب منطق کن این بود که کنار همون دبستان تمام نمره هام خیلی خوب بوده پس باید چنین مدرسه ای برم،عزتنفس داشتم و خودم رو لایق میدونستم،میدونین یک حس اطمینان از پشتیبانی خدا و همراهیش و این که بهترین چیز ها رو برای من میخواد،این سعی من در خوشحال بودنم ،میدونین این که حس میکنی خدا همه ما هارو برات میکنه و تو خیالت راحته و خوشحالی و میسپاری بهش
وقتی به احساس دوست هام نگاه کردم،همش نگران بودم که اگر قبول نشدن چی میشه یا خانواده چه انتظاری داره و خودشون رو من احساس میکنم لایق نمیدیدن،مثلا اگر در یک امتحان مدرسه ای ۲۵% نمیگرفتن همش ناراحت بودن که چرا ولی من ساده میگرفتم و میگفتم خیلی هم خوبه
میدونین اون حس درگیری و نگران بودم و اصلا یکجورس در ذهن خودشون بزرگ کرده بودن که انگار با اون امتحان چی میخوای دبشه،اما داخل ذهن من خیلی راحت بود،خیلی ساده بود،خیلی راحت تر از اون ها
درسته نگرانی هم داشتم که مثلاً اون ها سوال حل کردن و من سوال حل نمیکنم یا براش کار خاصی انجام نمیدهم و فقط تمرکزم روی مدرسه هست اما اون حس اطمینان که آره دیگه من باید قبول شم و این برای من یک چیز طبیعی هست دیگه،من که این قدر درسم خوبه!
و سپردم به خدا،وقتی داشتم میرفتم سر جلسه آروم بودن و خوشحال و گفتم چه قبول شم و چه قبول نشم برام فرقی زیاد نمیکنه(از نظر احساسی) و خواسته قلبیم این بود که قبول شم
تا زمانی که روز نتایج اومد و ما اصلا نمیدانستیم چه روزی نتایج میاد تا این که زنگ زدن به مادرم و گفتن که میخوام نتیجه رو بگن،میدونین من همون لحظه زمانی که مادرم داشت میشنید و من منتظر بودم،داشتم تصور میکردم که دارم از مادرم میشنوم که من قبول شدم و…
تمام تابستون داشتم از ین مینوشتم که که چه قدر معلم ها حرفه ای هستن چه قدر مدیر و ناظم خوب هستن … و با تمام ویژگی ها (به خاطر این که باور کرده بودم چیزی که مینوشم حقیقت پیدا میکنه)و چه قدر سرسبزه و استاد وقتی مدرسه رو دیدم دیوانه شدم،چه قدر بزرگه،یعنی هر مدرسه ای که قبل از این رفته بودم همش انگار بیابون فقط دوسه دونه درخت و یه حیاط،این این قدر درخت داشت اصلا،کل حیاط درخت بود،بعد بوته های گل مرتب اصلا این قدر درخت ها بلند بودن و درخت های که گل میدادن،دیوانه کننده بود،آخ استاد،چه معلم هایی، من عاشق شدم،این ناظم،اصلت گیر نمیدادم که مثلاً چرا دانش آموز بیرونه یا و کلی ویژگی های خوب که مد میخواستم و بیشتر از اون و دقیق هماهنگ با چیزی که دوست دارم تجربه کردم
خدایا شکرت،میخواستم بگم ربط به عامل دیگه ای ندارم چیز باور های ما حسی که نسبت به اون موضوع داریم
استاد وسط شهر بود،و حدودا ۴۵ دقیقه تو راه بودم تا به خونه برسم.و حالا این خواسته درونم بود که خونه وسط شهر باشه و من همیشه دلم میخواست خونه وسط شهر باشه چون اون جا همه مناطق گشتن و دیدن بود و چون از خونه دور بود این تضاد باعث شده بود این خواسته درونم شکل بگیره
تشکر ویژه از خانم مریم که باعث نفوذ نگاه ما در عمق زندگی استاد شده و سبب شده که آگاهی فوق العاده ای در جنبه های مختلف زندگی کسب کنیم.
این قسمت از سریال زندگی در بهشت هم زیبایی های خاص خودش رو داشت و ترکیبش با نظم و هوشمندی خالق در خلق تارعنکبوت هایی که به شکل عجیب توسط موجودی کوچک ایجاد شده بود باعث تعجب من شد که تارهای اولیه رو چطور بین درختان با این فاصله زیاد ایجاد می کنند.
اما نقطه عطف این قسمت از سریال صحنه آخر و توضیح استاد درباره تفاوت احساس انسان در شرایط مختلف بود.
اینکه وقتی آزادی عمل داشته باشی احساس متفاوتی داری
چقدر مثال قشنگ و واضحی بود
اینکه روزی لوبیا رو با احساس بدبختی یا از سر بدبختی مصرف می کردند و امروز با افتخار انتخاب کردند که لوبیا مصرف کنند.
لوبیا همون لوبیاست و در هر دو حالت هم آدم سیر می شه ولی احساس مصرف کردن لوبیا از زمین تا آسمون تفاوت داره.
از بچگی همیشه تو ذهنم این سوال بود که مثلا فلانی که انقدر پول داره چرا ماشین بنز سوار نمیشه یا واسه خودش یک ویلای بزرگ و قشنگ نمی خره و یا هر سال چند بار به مسافرت نمی ره؟
و همیشه در گفتگوهام با دوستان و اطرافیان درباره این موضوع حرف می زدیم که خاک تو سرش کنند فلانی انقدر پول داره ماشین 405 سوار میشه که منم سوار میشم.
لیاقت نداره و زندگی کردن بلد نیست
اگه من به اندازه اون پول داشتم یه ماشین بنز واسه خودم می خریدم و یه خونه باغ تو شمال می خریدم و از این کشور به اون کشور مسافرت می کردم.
و اون زمان در خانواده خودم داشتم افرادی که اوضاع مالی بسیار خوبی داشتند ولی زندگیشون خیلی بهتر از ما نبود.
همیشه در ذهنم این افکار بود که پول دار بشم فلان ماشین رم می خرم، هر روز می رم رستوران، فلان لباس رو می پوشم و کلی از این آرزوها
به لطف خدا از وقتی با استاد آشنا شدم و زندگیم متحول شد به اندازه ای که اوضاع مالی من تغییر کرد اون هیجان و آرزوهای آنچنانی هم تغییر کردند.
البته اوایل که یه ذره اوضاع مالی من عوض شد از این حرکت ها می زدم که هرچی می خواستم بخرم سعی می کردم گرون ترین باشه
مثلا گرون ترین غذای رستوران رو سفارش می دادم
بهترین گوشی موبایل رو می خریدم
گرون ترین تی شرت رو می پوشیدم
ولی به مرور که اوضاع و شرایط من بهتر شد انتخاب های من تغییر کرد دیگه اون حرص و ولع گرون ترین ها رو خریدن در من فروکش کرد و بیشتر دوست داشتم چیزی که به من احساس بهتری میده رو انتخاب کنم
در حالی که قبلا گرونتر بودن وسایل رو دلیل احساس خوب خودم می دونستم ولی الان توانایی انتخاب کردنم رو دلیل احساس خوب خودم می دونم
اینکه هرچی رو که دوست دارم تجربه می کنم نه هرچی که بهترین باشه یا گرون ترین باشه
یه زمانی داشتن یه گوشی اپل در رویای من هم نبود و اتفاقا اولین گوشی اپلی که خریدم تا چند روز خواب و خوراک نداشتم ولی گوشی های بعدی اپل رو که خریدم اصلا اون هیجان و رفتارهای قبلی رو نداشتم و خرید گوشی های بعدی فقط به خاطر استفاده از امکانات و سرعت بیشتر گوشی بود نه بخاطر کلاس گذاشتن و هیجان اینکه چونکه پول دارم پس باید گوشی مدل بالاتر بگیرم.
بخشی از این تغییر نگاه به زندگی در طی دوره های استاد در من ایجاد شد ولی از وقتی سریال زندگی در بهشت شروع شد به وضوح می بینم که با سرعت خیلی بیشتری نگاه من به زندگی عوض شده.
دیدن سریال زندگی در بهشت باعث شد که نگاه من به زندگی تغییر کنه
خیلی از موضوعاتی که قبلا هیچ اهمیتی برای من در زندگی نداشتند الان برام مهم شدند و بهشون توجه می کنم و احساس منو خوب میکنه
همین چند قسمت قبل بود که استاد از ابزار استفاده کردند و چیکن شا درست می کرد و چقدر از اینکه اره خریده بود و با ابزار کار می کرد لذت می برد وقتی داشتم اون قسمت ها رو می دیدم به خودم می گفتم ببین من ده سال قبل با این وسایل کار میکردم و اصلا کارم نجاری بود ولی هیچ لذتی از کار کردن با این اره رومیزی و پیچگوشتی شارژی و اینها نمی بردم و اتفاقا حالم بهم می خورد که هر روز باید باهاشون کار می کردم ولی الان با چه لذتی دارم نگاه می کنم که استاد داره از این وسایل استفاده می کنه و متوجه شدم که تفاوت من در اون سالها و با استاد در این روز ها فقط تفاوت در نگاه ما به زندگیه والا من هم همین وسایل رو داشتم ولی لذتی نمی بردم.
یا اون همه تعریف و تمجیدی که استاد از دوشی که بیرون خونه نصب کرده بود باعث شده که به دوش خونه خودم بیشتر توجه کنم.
به خودم می گفتم 40 ساله دارم دوش میگیرم یک بار نشد که از دوش گرفتن لذت ببرم ولی الان دارم با لذت دوش گرفتن استاد رو نگاه می کنم و لذت می برم.
خیلی وقت ها شده که وقتی کامنت دوستان در سریال زندگی در بهشت رو می خونم به خودم می گم که اگه همین نگاه که من و بچه ها به زندگی استاد داریم رو به زندگی خودمون داشتیم زندگیمون بهشت شده بود.
خیلی از ما با عشق و لذت چقدر عالی درباره جزئیات هر قسمت از سریال زندگی در بهشت مطلب می نویسیم
تک تک صحنه ها رو تحلیل می کننیم و نکات مثبتش رو استخراج می کنیم و می نویسیم اما واقعا همین نگاه رو به زندگی خودمون هم داریم یا نه؟
اگه با این دقت به زندگی خودمون توجه کنیم سرشار از این نکات زیباست که هیچوقت درباره اش فکر نکردیم و ننوشتیم.
دیدن سریال زندگی در بهشت چشم منو به زندگی خودم باز کرد
قبلا رویای من این بود که مثل عباس منش باشم، از نظر پول، کسب و کار، روابط و همه جنبه های زندگی
ولی سریال زندگی در بهشت به من نشون داد که همه ما نصف بیشتر زندگی استاد رو همین الان داریم اما نگاهمون به آنچه داریم با نگاهی که به داشته های استاد داریم تفاوت داره
دوش استاد به نظرمون چقدر زیبا و رویایی می یاد و درباره دوش خونه خودمون هیچ نظری نداریم.
بزرگ شدن جوجه های استاد رو با چه عشق وعلاقه ای دنبال می کنیم اما بزرگ شدن بچه های خودمون رو بدون توجه و علاقه ازش می گذریم.
اصلا از وقتی جوجه ها به زندگی استاد اضافه شدن نگاه من به بچه های خودم عوض شده
بارها به خودم گفتم ببین استاد از دیدن یه جوجه چه احساسی پیدا می کنه و همین موضوع سبب شد که از بد تولد دخترم تا امروز که 9 ماهشه بی نهایت لذت ببرم
هر روز از دیدن و بودن باهاش لذت می برم درحالی که قبلا این احساس رو نسبت به بچه هام نداشتم
اینو از دیدن سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم که میشه از هرچی که داری لذت ببری
اطمینان دارم هرکی این سریال رو داره دنبال می کنه آگاهانه یا ناآگاهانه در احساسش کلی تغییر ایجاد شده
برای من که بی نهایت تاثیرگذر بوده
دیدن رفتار و واکنش های استاد خیلی برای من درس داره
دیدن احساسی که استاد در برخورد با مسائل زندگی دارند باعث تغییر نگاه من به زندگی شده
همین دیشب برای هواخوری با بچه هام رفتیم تو شهر با ماشین دور زدیم
دیدن صدها بار شکر گذاری استاد بخاطر هوای خوب و مطبوع باعث شده که به هوای خوب این روزهای شهرم خیلی بیشتر توجه کنم در حالی که 40 ساله در همین شهر زندگی میکنم اما هوای خوب این فصل برام اهمیتی نداشته
این مثال ها رو از زندگی خودم می زنم که برای خودم یادآوری کرده باشم همه چیز به نگاه من بستگی داره نه به داشته های من
خیلی از امکاناتی که استاد داره در زندگی در بهشت ازش استفاده می کنه رو ما هم داریم حالا به یه رنگ و نام دیگه ولی اصلا این نگاهی که استاد به زندگی خودش داره رو ما به زندگی خودمون نداریم
و این تفاوت رو باید از استاد یاد گرفت که اتفاقا خیلی هم استاد عباس منش سعی داره اینو بیان کنه که وسایل نیست که باعث خوشبختی ما میشه بلکه احساسی که ما نسبت به وسایل و امکانات داریم میزان خوشبختی ما رو تعیین میکنه
خیلی وقته از فعالیت های روزمره ام لذت بیشتری می برم
از روی سایت کار کردن
از بوی نم بارون
از دیدن بچه هام
از رفتارهای همسرم
اینم اضافه کنم که تشکر کرده باشم از استاد
منم مثل استاد در 20 سالگی ازدواج کردم و خیلی از مشکلاتی که در زندگیم داشتم بخاطر نگاه اشتباه من به همسرم بوده
از وقتی روابط استاد با مریم رو دیدم و توجه و تعریف کردن استاد از مریم رو شنیدم باعث شده که من هم به رفتارهای همسرم بیشتر توجه کنم
خیلی از رفتارهای مریم رو از قبل همسر من داشته ولی برای من مهم نبودند
مثل نظافت کردن، آشپزی فوق العاده، شاد بودن و خنده رو بودن و خیلی موارد دیگه
ولی اصلا اینها رو نمی دیدم و برام مهم نبودند
در این مدت که با استاد اشنا شدم و بارها دیدم که استاد درباره ویژگی هام خانم مریم توضیح دادند با خودم فکر کردم که این ویژگی رو همسر من هم داره ولی من هیچوقت به این موضوع توجه نکرده بودم
و همین تغییر نگاه به همسرم باعث شده که خیلی زندگی ما بهتر از قبل بشه
سریال زندگی در بهشت برای من مکمل فوق العاده ای در کنار دوره های آموزشی بود
اگه این سریال نبود شاید ده سال یا هم بیشتر زمان می خواست تا از طریق دوره های آموزشی و به صورت تکاملی به درک امروزم از زندگی و تغییر نگاه به زندگیم می رسیدم
سریال زندگی در بهشت سرعت تکامل من رو بیشتر کرده
درک قوانین که استاد در دوره های می گن و تبدیلش به عمل در زندگی شخصی نیاز به تکامل داره
ولی وقتی می بینی که استاد چطور داره قوانین رو زندگی میکنه خیلی سریع تر و راحت تر تونستم معیارها و نگاهم رو با قانون هماهنگ تر کنم و این از مزایای فوق العاده سریال زندگی در بهشته
خلاصه اینکه استاد دمت گرم برای سریال زندگی در بهشت و تشکر ویژه از مریم عزیز که مسئولیت تهیه کنندگی، سناریو نویسی، کارگردانی، فیلم برداری، صدابرداری، تدوین و … این سریال رو به عهده گرفته
استاد هم که بازیگر خوبیه و به خوبی ایفای نقش میکنه
اگه من هم بیننده خوبی باشم درس ها و نکاتی در این سریال هست که در هیچ سریالی در دنیا مانندش نیست که بخواد تا این حد روی زندگی من تاثیرگذار باشه
سلام آقا رضا عالی بود کامنتت و خداروشکر منم دارم این روزها مثل شما و خیلی از بچه ها راه و رسم سپاسگزار بودن و بزرگ کردن ظرف وجودم رو از استاد به واسته زحمتهای خانوم شایسته یاد میگرم .موفقتر و سپاسگزارتر باشی.یاحق
سلام دوست عزیز آقای عطار روشن عزیز ازتون یه خواهشی داشتم شما چند سال پیش درمورد خودتون و نحوه آشنایی تون با استاد از خودتون فیلم گرفتید و با مابه اشتراک گذاشتین که خیلی روی من تاثیر گذاشت دوست دارم دوباره با آگاهیهای امروزتون برامون فیلم تهیه کنید
خیلی ممنون از تمام نوشته های خوبتون که کلی برای خود من درس داره 🤗😍🤗😍🤗😍
سلام ب شما آقای عطار روشن عزیز و دوست هم فرکانسیم خیلی عالی بوداز کامنت زیباتون لذت برم خیلی به نکات عالی اشاره کردین امیدارم تو این مسیر الهی و خداگونه موفق باشیم
در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشیم 🙏🙏🙏
بی نهایت برای این درک بی نظیرتون برای دریافت الهاماتتنون تحسینتون میکنم بی نهایت بی نظیر بود و سپاسگذارم که اگاهی های نابتون رو باهامون به اشتراک گذاشتین
بی نهایتت این نگاه نابتون ر تحسین میکنم
چقدر زیبا گفتین
من دارم چطور مگاه میکنم که جهان تنها تنها به نگاه من به دیدگاه من پاسخ میده و من با همین نگاهم هست که همه چیز رو خلق میکنم
من همیشه پیگیر کامنت هاتون و نگاهتون به قانون هستم !
تحلیلی که دارید درک منو بیشتر میکنه ! به شدت دنبال این بودم بفهمم فرق شما با من که هر دو از سایت و امکاناتش بهره مند میشیم ولی نتایجمون فرق داره چیه ؟!
رمز اینه
حرفایی که از استاد میشنویم چطوری و تا چه حد در زندگی مون اعمال میکنیم !؟
سبک شخصی حتی در اجرای قانون هم هست
شناخت و مقایسه عملکرد استاد طبق قانون و عملکرد خود !
سعی در شناخت شیوه اجرایی استاد و الگوبرداری نه صرف تقلید !
شناخت چاله چوله ها و نقاط ضعف و قوت شخصی مون برای عملکرد و تعهد بیشتر!
سلام به رب عالمیان.💖💖💖💖💖 سلام به پرورگار جهان💖💖💖.سلام به شمادوست ارزشمندم. 💐سلام به خانواده عباس منشی ها🥰. اقا دمتون گرم. خیلی عالی توصیف کردید. واقعاکه نوشته شماتاثیری روی من گذاشت که من درهرگوشه زندگیم بایدشکرگزارباشم. بعضی وقتایک کلام. یک نوشته. یه رفتار وجود انسان روتغییرمیده. امروزهم برای من این اتفاق افتاد. گفتم چقدر زندگی من با ارزشه وهمه چیز دارم وبایدفقط شکراین نعمتها روبه جا بیارم. وقتی قلبا شکرگزاری روهرلحظه بجامیارم وواقعا بابت داشتن بعضی چیزا احساس خوشبختی میکنم احساس اتصال به منبع رودارم. مثل ازادی. مثل تن سالم. چونکه سه روز کروناگرفتم و حس بویاییم رفت. اینقده این مشکل منو به حس شکرگزاری دعوت کرد که سه روزبعد این حس بویایی برگشت. تاوقتی یه چیزی روداریم، قدرشونمیدونیم، نمیفهمیم. بعدش که ازدست رفت متوجه میشیم بعدشم به قول استاد دنیا باچک ولگداش حالیمون میکنه. به هرحال ازت ممنونم بابت کامنت زیبات. ازخدامیخوام که خودش توی زندگیمون باشه وبس. همین باور که خدابرای من کافیه حال دلمون خوب میشه. پیروز وسربلند باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست عزیز جناب عطار روشن من به شخصه عاشق کامنتهای شماهستم خیلی عالی و ساده مینویسید دقیقا انگار همون کلماتی که من میخوام بنویسم نمیدونم چطور سرهمش کنم شما برام تایپش میکنید منم اوایل که بااستاد آشنا شده بودم فایلهاشو گوش میکردم همش از خودم میپرسیدم یعنی استاد چطوری زندگی میکنه ؟ خوشبحال استاد چقدر خونه لاکچری و زندگی شیکی داره وای یعنی اونم مثل ما غذا درست میکنن یعنی فکر میکردم ازون خونه های لاکچرررری که مردم میگن استاد داره 😄 بعد یه استرسی ته دلم میومد یعنی تا کی طول میکشه ما مثل استاد لاکچری زندگی کنیم 🤤😟 امااااا وقتی زندگی در بهشت شروع شد انگار خداخواست بهم نشون بده ببین زندگی استاد هم یه زندگی ساده اس یه زندگی خیلی خیلی معمولیه تو هم مثل اون همون چیزهای ساده رو داری ولی قدرشو نمیدونی به قول معروف تو فکر میکنی مرغ همسایه غاز ولی ببین مریم تو هم مثل مریم شایسته کلی توانایی داری ولی عزت نفس نداری که خودتو تحسین کنی تو هم مثل استاد انرژی زیادی برای کارهای خودتو و نگهداری بچه هاتو و کارهنریتو و گردندون مغازه اتو و …. داری ولی بجای اینکه مثل استاد لذت ببری که پرانرژی هستی ولی همش گلایه میکنی که چقدر کار میکنی . واقعا سریال زندگی دربهشت بهم فهموند از گلایه کردن خجالت بکشم بشینم سرجام خداروشکر کنم که ازهمین چیزهای ساده زندگیم لذت ببرم و خدارو شکر کنم تا بازهم خدا بهتراشو بده من باید همراه باگوش کردن فایلهای استاد باید چشمهامو میشستم تا همینطوری که دارم رو خودم کارمیکنم از داشته هامم لذت ببرم نه اینکه فایلهامو گوش کنم فکر کنم همه چیزهای خوب یدفعه بریزه تو زندگیم نه من اون چیزهای خوبو داشتم فقط باید با گوش کردن فایلهای استاد نگاهمو و احساسمو نسبت به اونها تغییر میدادم تا تکاملم بیشتر و سریعتر میشد خداروشکر که این سریال گذاشته شد تامن بهتر متوجه بشم چطوری باید از زندگیم لذت ببرم فهمیدم که زندگی لاکچری ، شیک زندگی کردن نیست لاکچری زندگی کردن با احساس خوب زندگی کردنه ساده زندگی کردنه (نگاه استادمون خیلی عالی بود به لاکچری ). . فهمیدم که لوبیا همان همان لوبیا هست ولی این احساس کجا و آن احساس کجا ؟ از مریم شایسته عزیز و استادگلمونم بابت این سریال که مثل مکمل غذایی بود برام ممنونم و از شما دوست عزیز هم بابت این کامنت عالیتون واقعا ممنونم کامنتهای شما رو فعال کردم تا شما کامنت میذارید استاد گلم بهم خبر میده 😄😍 پیج خوب شما رو دراینستا و لایوهاتونم دنبال میکنم خیلی بی نظیرید
بیشتر اینکه واقعیات زندگیتون و زندگیمون رو بهمون یادآوری کردید
به خدا داشت وسطای متن، گریم میگرفت… خدایا هزار بار شکرت
چه نعمت هایی که داریم و چون فقط مرغ همسایه رو غاز میبینیم، ناشکریم و دوست داریم اینو داشته باشیم یا اونو..
خدایا چقدر تک تک جملاتتون رو درک کردم ، چقدر واقعیات کلماتتون رو هضم کردم و چه حس زیبایی بهم دست داد از اینکه خدایا منم چقدددررر ثروتمند هستم، چقدر فراوانی توی زندگیم هست و گاهی فقط غر میزنم و انگار یه پرده جلوی چشمامو گرفته که نمیذاره لذتشونو ببرم
چقدر عالی گفتید که این سریال، روند تکامل ماهارو عالی تر و سریعتر کرده به همراه دوره ها و بقیه فایلا یعنی داریم هر چیزی که تئوری یادگرفتیم رو در عمل هم میبینیم و این فاصله 0 بین تئوری و عمل در زندگی استاد، چه قیامتهایی رو توی ذهنامون بر پا کرده
ممنونم و هزاران بار تحسینتون میکنم که با یه دید دیگه و نگاه ساده، بهم داشته هامو یادآوری کردید
صمیمانه ازت سپاسگزاری میکنم . چقدر تو آگاهی . چقدر با خودت در صلحی. چقدررررر آموزه های استاد رو خوب یاد گرفتی. هر وقت نوشته ای ازت میخونم وجودم سراسر آرامش میشه و در عین حال به وجد میام . الان میفهمم استاد منظورش چی بود که گفت کامنت های سایت یه گنج واقعیه.
خیلی ستایشت میکنم که توی نوشته هات کاملا خودتی و بدون ادا درآوردن و گنده حرف زدن ، به اصل توجه میکنی و بجای تعریف و تمجیدهای تکراری ، ردپای قانون رو توی فایل های تصویری پیدا میکنی و بجای روایت دوباره ی فایل تصویری ، دریافت های خودتو بازگو میکنی.
دیروز بخاطر یه اتفای یه ذره حالم بد شده . اما روی خودم کار کردم و توی احساس بد باقی نموندم. امروز صبح بعد از شکرگزاری روزانه حس کردم توی وجودم یه رسوباتی از احساس بد هنوز هست. یه لحظه دقیق شدم دیدم نمیتونم چیز جدیدی برای شکرگزاری توی زندگیم پیدا کنم ! از خدا خواستم هدایتم کنه که احساسم کاملا خوب بشه. اومدم توی سایت و بشکل جالبی هدایت شدم به این کامنت بی نظیر تو. خدای من شکرت . انگار چراغ رو برام روشن کردی و از تاریکی و ظلمت در اومدم. اینهمه نعمت و موهبت اطراف منو فراگرفتن ! چرا کور شده بودم ؟ خوبی و سلامتی خودم ، همسرم و بچه هام ؛ اخلاق های عالی همسرم و کلی نعمت دیگه که هر روز توی دفتر شکرگزاری می نوشتم ! چرا یادم رفت ؟ آیا برام تکرای شدن ؟ آیا قدرنشناس شدم ؟؟ میدونم این خاصیت و وظیفه ذهن هست که منو به سمت تاریکی ببره . اما به لطف خداوند با دیدن کامنت های تو مچ ذهنم رو گرفتم. از خداوند برای حال خوبم سپاسگزارم .
از تو هم که دست خدا شدی برای خوب کردن حالم و افزایش انرژی و انگیزه ام ، سپاسگزارم . از استاد عزیز هم که دست گرم خداست سپاسگزارم.
به جرات میگم یکی از برترین و موفق ترین شاگردهای استاد هستی. خودت دیگه به درجه استادی رسیدی بهت تبریک میگم و برات آرزوی ثروت و سلامت و آرامش خاطر بیشتر میکنم. امیدوارم من هم روزی مثل تو نگاه و عمل کنم.
تقریبا همه کامنت های لایک شده ات رو خوندم . الحق یه کتاب آموزشیه . بعضی از آموزش های استاد رو بعد از خوندن کامنت های تو تازه دارم درک میکنم و این نشون میده خوندن حرف های تو که در مدار بالاتری هستی به من کمک کرده به مدار جدیدی وارد بشم . خداوند رو سپاسگزارم که از طریق یکی دیگه از دستانش منو هدایت کرد .
نکته دیگه اینکه مدتی بود موضوع جدیدی برای شکرگزاری روزانه م پیدا نمیکردم !! کامنت تو باعث شد پرده از چشمان ذهنم فرو بیفته و از روزمرگی خارج بشم و بازهم چشمان دلم بینا بشه بر اینهمه نعمت و موهبت که در زندگیم دارم . بازهم سپاسگزارم ازت .
سلام دوست عزیزم .من از طریق نشانه امروزم را ب من نشان بده ب این دیدگاه شما هدایت شدم.
چقدر برام روشن کردی،چقدر حس کردم ک تغییر کردم.واقعا الان ک دارم نگا میکنم دارم از دوش گرفتن لذت میبرم.از غذا خوردنم لذت میبرم .از سایت گشتن هام لذت میبرم.توجه ب زیبایی ها دارم لذت میبرم.از بوی نم بارون.خورشید دیدن.ابرهارو دیدن لذت میبرم. ب حرفایه دیگران گوش دادن چقد برام مفیدتر شده چقد ایده هایه خوب از دوست و رفیقام میگیرم..چقد نظرم ب اینده عوض شده..چقد من تغییر کردم..ممنونم ازت با دیدگاه عالیتون..واقعا همین نیم ساعت پیش فایل استاد ک ..موفقیت ،مسیر رسیدن ب خواسته هاست،ن مقصدانها رو نگا میکردم.
ب خودم گفتم استاد راست میگع تو تو این مسیر چ چیزی بدست اوردی؟؟
خلاصه ک الان وقتی ب این دیدگاهت رسیدم کلی از خودم ذوق کردم ک خدایا چقد در من تغییر ایجاد شده ولی نسبت بهشون بی تفاوت بودم.واقعا در ناخوداگاهم طی روز بخاطر کلی از کارها احساس خوب دارم ،واقعا دمت گرم.خوشحال شدم ک انقد رشد داشتم🤩🤩
سپاس گذارم ازت دوست هم فرکانسی من..سپاس از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز ..خیلیی دوستون دارم عاشقتونم دمه همتون گرم😘😘😘😘
درود بر استاد عباسمنش عزیز، مریم خانم شایسته و رضای عزیزم
اولش باید بگم برام خیلی جالب است با وجود اینکه اکثر قسمتهای زندگی در بهشت را دیدم، برخی را هم چندین بار دیدم اما هفت دقیقه جادویی آخر این قسمت زندگی در بهشت را اصلا یادم نیست که قبلا دیده باشم. با وجود اینکه این فایل روی لپ تاپم است و از روی لپ تاپم دیدم اما مطمئن هستم بجز امروز این حرفها را قبلا از زبان استاد نشنیدم.
استاد عزیزم امروز به لطف بخشِ: “من را به سمت هدایتم راهنمایی کن” به قسمت ۹۷ زندگی در بهشت راهنمایی شدم و ایمان داشتم کلامی از جنس نور و معجزه خواهم شنید. واقعا چقدر این قانون زیبا، قدرتمند، دقیق، کارآ، صحیح است.
استاد عزیزم من چندین سال است از آموزشهای شما استفاده میکنم. اما حقیقتش را باید بگم شاگردی شما را به دو دورهی: دوره قبل از ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ و دوره بعد از ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ باید تقسیم کنم. من تا آن تاریخ چندین دوره از شما خریداری کرده بودم، روانشناسی ثروت، قانون آفرینش و … دستاوردهایی هم در در زندگی من ایجاد شده بود. آپارتمان خریداری کرده بودم، از حقوق ماهی ۱.۸ میلیون در سال ۱۳۹۲ به حقوق ۲۵ میلیون در سال ۱۳۹۹ رسیده بودم، دو فرزند عزیزم و هدیههای الهی زندگیم یعنی مهرسا و مهسا را از خدا دریافت کرده بودم، اما….
اما در آذر ماه ۱۳۹۹ احساس میکردم زندگی من در مسیری نیست که من دوست داشته باشم، با وجود اینکه در سال ۱۳۹۹ من فقط به ازای پنج ساعت کار در روز آن درآمد را داشتم اما احساس میکردم باید تغییری در خودم ایجاد کنم.
از طرفی با توجه به اینکه به لطف و راهنمایی رب، من باعث شده بودم رضا عطارروشن به سمت سایت استاد عباسمنش راهنمایی شود و طی این سالها رضا واقعا ایمان خود نشان داده بود و موفق شده بود فاصله بسیار زیادی در زندگی خودش بین رضا عطارروشن حال حاضر و رضا عطار روشنی که در دهه هفتاد و هشتاد جزو دوستان صمیمی من بود ایجاد کند، همین موضوع به من نهیب میزد که تو قانون را آنطور که باید و شاید نشناختی و استفاده نکردی، وقتش رسیده دوباره به خودت بیای و نیروی درونت و انرژی نهفته خودت بیدار کنی.
این توضیحات را گفتم که بگم در تاریخ ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ من دوره کشف قوانین زندگی و عزت نفس را هم خریداری کردم و دوباره شروع کردم آزادی و دنبال رویاهای خودم رفتن را امتحان کنم. دوباره خواستم که بر ترسهای خودم غلبه کنم. خدا را شکر یکسال جادویی را پشت سر گذاشتم که بزرگترین دستاوردش برای من یک شخصیت جدید است. شخصیتی که سعی کرد با ترسهای خودش روبرو شود و ایمان فعال نشان دهد و توقعش از خدا تا بینهایت ببرد بالا.
طی یکسال گذشته سعی کردم در جدول کارهای روزانه خودم کارهایی که مرتبط با خودم را به نحو احسن انجام دهم و آن بخشی که بایستی خدا انجام دهد با توقع هرچه بیشتر ازش بخواهم و در دفتر فانوس دریایی جملاتی شبیه زیر را برای خدا بنویسم:
این کار خودته و به تو ربط داره.
فقط تو میتونی انجامش بدی.
من ایدهای برای اینکه تو چطور انجامش بدی ندارم.
تو مسبب الاسبابی و گردنت کلفته خودت درستش کن.
میخوام منو غافلگیر کنی که چقدر معجزه آسا انجامش دادی.
من توقعم از تو خیلی بالاست و ایمان دارم که حتما انجامش میدی.
.
.
.
طی یکسال گذشته واقعا در کسبوکار و شرکتم معجزهها دیدم. شرکتی که چندین سال بود ثبت کرده بودم اما انگار از درون ندایی به من میگفت نمیشه و نمیتوانی. اما از یکسال پیش با توجه به رفع ترمزهایی که به لطف دوره کشف قوانین زندگی پیدا کرده بودم، شروع به ساختن شرکت کردم. شرکت ما رشد کرد. پروژههای بسیار بزرگ و در مقیاس ملی گرفتیم و انجام دادیم. لیست بیمه شرکت تا ده نفر افزایش یافت. شرکت موفق شد توسط سازمان برنامه و بودجه کشور رتبه بندی شود و رنک بگیرد و…
امروز پانزده ماه است از نوشتن کامنت رضا عطارروشن عزیز میگذرد و من هدایتی آمدم سمت این فایل. دیدن فایل و کامنت زیبا و اثرگذار رضاباعث شد تازه و فرش بشم.
استاد عزیز و رضای عزیزم میخواهم دلیل این همه تازه شدن و فرش شدن را بگم. شاید دیگر دوستان بخوانند و براشون مفید باشد.
رضای عزیزم اگر یادت باشد پارسال ما چندین مکالمه تلفنی داشتیم و صحبت کردیم و حتی درباره خریدن دوره کشف قوانین زندگی من از نظر شما استفاده کردم. توی یکی از این مکالمات تو به من ماجرای نخود و لوبیا خوردن استاد در بندرعباس و پردایس را گفتی و ادامه دادی که نمیدونی توی کدام فایل استاد شنیدی گفتی نمیدونم دوازده قدم بود یا زندگی در بهشت. با وجود اینکه در آن تماس تلفنی شما به من این موضوع را گفته بودی و بیش از پانزده ماه است که من این قسمت از زندگی در بهشت را روی لپ تاپم داشتم، اما آماده دیدن این فایل، شنیدن ماجرا از زبان استاد و درک و دریافت پیام نشده بودم.
آماده نبودم که این آگاهی را مثل الان درک کنم که جان و روحم تازه شود، نیاز بود خودم را آماده کنم، نیاز بود خودم را در مسیر نگه دارم، نیاز بود استمرار داشته باشم در مسیر شادی، نیاز بود که هدفگذاری من برای سال ۱۴۰۰ و مابقی عمر باقیمانده که از خدا دریافت میکنم شاد بودن باشه، نیاز بود که از خدا بخواهم و با توقع زیادی ازش بخواهم که بیا و من را هدایت کن، زندگی من را مدیریت کن. نیاز بود اصلا خدا را دوباره بشناسم و بشنوم که خدایی که در کائنات است از جنس انرژی است و هر لحظه داره من را درک میکنه، نیاز بود خیلی جدی رهروی این راه پر از خیر و برکت بشم و ادامه بدم تا امروز بعد از پانزده ماه این فایل را مجددا ببینم و داستان را از زبان استاد بشنوم که مهمترین موضوع در عالم برای من آزادی و حق انتخاب است تا درکش کنم.
نیاز بود خودم را برافروزم و انرژی خودم ببرم بالا تا خوب به جان من بشیند تا به خودم بگم: ببین، ببین آقا رضا ببین چقدر لحظه لحظه ناب در زندگیت داری که هر لحظه آن میتوانه تو را سرشار از شادی و لذت کنه.
ببین شب که برمیگردی خونه دختر دو ساله نازنینت مهسا جان به سان یک فرشته با همه احساسش و زبان شیرین کودکیش بهت میگه بابا دوستت دارم.
ببین که همسرت عارفه جان بهترین رفیق و دوست صمیمی تو در این سفر زمینی شده که بودن در کنارش تو را شاد میکنه. آخ خدا جونم ممنونم واقعا بهت میگم که چقدر من و همسرم عارفه جان همه چیمون به همه چیمون میاد همسری پایه، صمیمی و دوستی یکرنگ که بزرگترین هدیه من بوده است.
ببین که طی یکسال گذشته هر جا با ایمان گفتی کن خدا برات فیکون کرد.
ببین که مناقصهای را شرکتت برنده شد که همکارانت میگفتند تو اصلا توی مناقصه شرکت نکن چون اصلا پروپوزال کمپانی تو را نمیخوانند، اما پروپوزالی که من با هدایت رب نوشتم از بین سیزده کمپانی که شرکت کرده بودند بهترین پروپوزال فنی انتخاب شد و قیمت پیشنهادی هم بهترین قیمت و در نتیجه کمپانی تو برای اجرای پروژه وزارت نفتی انتخاب شد.
ببین رضا بهادری زاده، ببین و شاکر و سپاسگزار باش که راه رسیدن به آزادی بیشتر انتخاب همین سپاسگزاری و شادی است.
دقیقا از موقعه ایی که بعد از چند ماه کار کردن روی فایلهای توحیدی…بهم الهام شد ،.شروع کن سفرنامه رو پیش برو…چون دیدن سعرنامه ها…شخص خودم هنوز بجز خرید کتابهای الکترونیکی..هنوز محصولات و دوره ها رو نخریدم…هنوز درک درست از نحوه استفاده از قانون رو نداشتم….با هدایت الله
و با دیدن قانون زندگی این دو استاد عزیز…زندگیم خیلی دگرگون شد…چون استادمثل یه فیلمنامه نویسی و بازیگریشون درک صحیح قانون هست…
سپاسگزارم از این دوستان عزیز…که کامنتای دقیق و مفیدی رو میزارن😍😍😍
برگشتم به قبلا..اولین روزی که با شما آشنا شدم..با یکی از سریال سفرنامه بهشت تون بود…
دقیقا صحنه ایی که آب دریاچه وارد او حفره میشد شما داشتین.راجع بهش برای بچها توضیح میدادین…با مریم جون بودین !
یه صحنه خیلی کوتاه ولی فقط این قسمت توذهنم هست….
هر فایلی از سفرنامه ها…یه عمق و توجه خاصی داره…اینم بخاطر رعایت کردن قانون هست…
حتی مسئله ایی که در نحوه زندگیتون برمیخورین…چنان ذوق و شوقی درونتو میگیره. که اینم تفکر،نکته مثبت در دل همون تضاده ها هست..
بخاطر اینکه مدام داریید قانون رو بنحوه صحیح انجام میدین…
دقیقا حادثه ای که برای داکها پیش اومده بود..چقدر این صحنه باحال بود…😄…
داکها بسیار زیبا هستن…خیلی دوستشون دارم..درکل داک و غاز..موجودات و شخصیت عزیزی دارن..مخصوصا اون چشم دکمه یشون..
اون اردک وحشی که هم فرکانس با این داکها هست…بخاطر تشکر از شما این داکها رو نجات داد…😍…
و ماها برای یاد گرفتن از قانون طبیعت، درس یاد بگیریم…
و این نتیجه زنده بودن این داکها اینه!…..
وقتی با خودت در هماهنگی باشه..افرادی که همسفر شما میشن..هم مدار با تو هستن…
و نکته بعدیش…
این بود…دوستی که باهاش هم نشین میشی.
و باهاش در ارتباط هستی..خیلی میتونه رو باورهای تو تاثیر بزاره..
و نکته بعدی..
باید باورای محدود کنندمونو که جلوی پیشرفتمونو گرفتن…بشکونیم…
خداوند در دل تضادها الهاماتی نشونمون میده.مثل این اردک وحشی..سد راه این داکها شد…و اونا از الهامات خداوند پیروی کردن..و تونستن از اون فضایی که با خطر مواجه شده بودن جون سالم در بیارن😙😙…
پس ترسهامونو رها کنیم.راجع به هر مسئله ایی..قانون رو درک کنیم..هیج کاری نشدنی نیست اون ذهن و باورای ما هست یه موضوع رو اینقدر پیچیده میکنه…
وقتی بله رو گفتی.عمل کردی خداوند الهاماتشو به ما نشون میده….
و بخاطر اینکار بزرگشون(داک).به پاس سپاسگزاری..مثل استاد به خودشون هدیه دادن..
و با کمال ارامش داشتن از اون فضا لذت میبردن…🌳🌳🌳
و من هر روز دارم این قانون رو برای خودم دنبال میکنم…🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
امروز توی سوره کوثر….به این آیه..به این درک رسیدم…که برای خواستت چقدر قربانی کردی😐…..🌸🌸🌸🌻🌸🌻
و من با فهم این دوره ها..سریالها یا هر کدومشون که پیش میرم…بیشتر آیه های قران رو متوجه میشم…
و یه نکته جدید اون خانه عنکبوت..دوستان نکتهای خیلی خوبی اشاره کردن….
از ایه های قران ..خیلی درک زیادی از این نکته اشاره کرده…
همه اینها پر از درسه…و استاد و مریم جون چقدر با خودشون در صلح هستن…
تمام اتفاقات و نکات مثبت همه اینها با قانون ردوبدل میشه …..
و این سریال استاد خیلی انرژی میزارن.برای تدوین یا هر کاری که توسایت انجام میشه..
من از صمیم قلبم سپاسگزارشونم….
و سپاسگزار دوستانی که پیامهای زیبایی رو بر حسب اون سریال در سایت نظر میدن..چقدر کمکمون میکنه ..از هر جنبه ایی…
و این قدرت خداوند بزرگ هست که داره اینقدر راحت به ما آموزش میده..
اینم بخاطر تلاشی که ما از این آگاهی ها داریم.😍😍😍..
و استاد از صحبتی که آخر سریال داشتن میکردنم زیبا بود…
دقیقا فرق فقر ثروت…
استاد گفتن من قبلا روغن نداشتیم بگیریم..اینقدر شرایطم ناجالب بود…
غذا رو ابپز میکردیم میخوردیم…
گفت الانم دارم همون روند قبلا رو انجام میدم..
و فرق ثروت و فقر…در این دو موضوع داره به ما یادآور میشه…
که اون ذهنه که اون چیزو تو نظر ما بد یا خوب جلوه میده..
بقول استاد میگن الان من در بهترین شرایط هستم.الان به این نکته رسیدم.برای اینکه بدنی سالم و قوی داشته باشم.باید غذامو آبپز کنم.😍😍…
ولی چون اون موقع در فقر بودم اینکار رو انجام میدادیم…میگفتم ما پول نداریم یه روغن بخریم تا غذای خوشمزه ایی بخوریم…
و ذهنیت فقر بود)…
خیلی جالبه..همینکه که بیان کردین.هر چی ثرتمند تر میشی بینیاز میش…بقول خودتون آشغال خوری رو میندازی بیرون..
و این فایل با فایل جدیدی که رو سایت گذاشتین هماهنگ شد……
خیلی میشه نکتها نوشت…و این نکته ها تمام نشدنین…..
بازم سپاسگزار شما استاد عزیز که خواستین این سایت با کمک مریم جون..اینقدر با درک و انرژی بالا کار کنید.و اینا همه با الهامات خداوند هست هست..حتی نوشته های ما کاربران🌼🌼🌼🌼🌻🌻🌻🌹🌹🌸🌷🌺..دوستتون دارم !..همه این گلهای زیبا خدمت شما…
این نگاه زیبای شما باعث شد که من از زیباییهای زندگی خودمم لذت ببرم نه صرفا از نکات زیبای سریال زندگی در بهشت. وقتی من تو زندگی خودم اجرا نکنم این نکات طلایی استاد رو انگار که دارم فقط یه فیلم سینمایی میبینم و دوست دارم بدونم آخر فیلم چی میشه بدون اینکه اون نکته رو دریافت کنم.
شاید بخاطر این که من تو رویاهام همیشه دوست داشتم که توی کلبه ای تو جنگل زندگی کنم و انگار که با دیدن این سریال دارم رویاهامو زندگی میکنم غافل از اینکه به زندگی خودم آنچنان که باید توجهی نمیکنم و انتظار دارم که بدون طی کردن قانون تکامل یک شبه به این جایگاه برسم. من با دیدن این سریال یخورده جسارتم بیشتر شده و سعی میکنم که کارهامو سریعتر انجام بدم و یجورایی تو دل ترسهام برم. از استاد عزیزم و همینطور مریم دوست داشتنی واقعا سپاسگزارم که دید منو به زندگی باز کردن و خیلی ظریف و زیبا تمام زندگیشونو به تصویر کشیدن و یک کلام دارن قانون رو زندگی میکنن. خداوندا هزاران بار شکرت بابت وجود نازنین همچین انسانهای شریفی در زندگیم
یعنی تو اینقدر ثروتمند باشی که بتونی خودت انتخاب کنی حالا اون انتخاب ممکنه ساده ترین چیز باشه
ساده ترین لباس یا ساده ترین خونه یا ساده ترین خوراک
اما چون خودت با رضایت شخصیت اینکارو انجام میدی و این انتخاب رو میکنی میشه واست لذت میشه شادی میشه انرژی
یادمه توی یکی از دوره هاتون گفتین که کی میتونی از ثروت بگذری وقتی بهش رسیده باشی
و چقدر این گفته صحیحه چون وقتی با ثروت به همه چیز برسی که قبلا فکر میکردی وااای اگه داشته باشمشون چی میشه ، الان که بدستش آوردی براحتی ازش میگذره و میری سراغ آنچه درونت بهت میگه
خالا ممکنه قلبت بگه دوست داره تو یه جای روستایی زندگی کنه تو دل طبیعت یا ممکنه بهت الهام بشه که غذات رو ساده کنی
اما اگر استقلال مالی نداشته باشی و بزور لوبیا و سبزیجات بخوری همش ذهنت دنبال گوشت و مرغ و کباب میگرده از خوردن سبزیجات لذت نمیبره
چه آگاهی قشنگی دادید امروز بهمون استاد عزیزم
واسه همینه که اون آدمهاییکه واقعا از نظر مالی به استقلال رسیدن ، نمیخوان همش به بقیه خودشون رو نشون بدن و بگن ما پول داریم و ال و بل
اما میبینیم اوناییکه همش تو کل همدیگه هستن و چشم به هم چشمی میکنن اونا ثروتمند واقعی نیستن اونا میخوان نشون بدن به همه ماشینشون رو ، ساعتشون رو ، موبایلتون رو ، لباسهای ما ک دارشون رو و خیلی چیزای دیگه
یعنی اونا در واقع ذهنشون گرسنه مونده نتونستن اونقدر به استقلال مالی برسن که بتونن ازش بگذرن و حرف مردم واسشون مهم نباشه
خیلی سریال زندگی در بهشت واسه من درس داشت تا حالا واقعا این سبک زندگی و طرز فکر و رفتارهای شما ناهودآگاه توی زندگیم اثر عالی میزاره
رفتارهای بیدریغ مریم جان و طرز برخورد شما با مسایل به ظاهر بد که چقدر خوب میتونید خودتون و طرز فکرتون رو کنترل کنید واقعا بصورت غیر مستقیم تاثیر گذاره
وقتی میگن اون شغلی که باعث گسترش جهان میشه باعث ثروت میشه واقعا مصداق شماست که با همین سریال بدون هزینه چقدر میتونید ذره ذره و هر روز توی زندگی آدمهای همفرکانستون اثر بزارید
اثری که اصلا ما متوجش نمیشیم و آروم آروم میره تووجودمون
ممنون و سپاسگزارم از خدای خوب و مهربانم که به مسیر شما هدایت شما
از شما و از مریم جان که این مسیر زیبا رو با عشق دارید ادامه میدید
سلام دوست ارزشمندم 💐 ازخوندن کامنتتون انرژی عالی گرفتم وحسم خوب شد. ازباورهایی که استادگفتن وشمابه روی صفحه اوردید و درک واگاهی های نابی بهتون رسید ومنم باخوندن اونها باورهای که داشتم واشتباه بودن رودرک کردم و نگاهم به ثروت عوض شد. خیلی وقتامیخوام که به کسی ثابت کنم یاحالی کنم اما این یه باور اشتباهه. من بایدهمیشه حال واحساس خوب روتجربه کنم فارغ ازهرچیزی که دارم.من ازدرون باید این احساس خوشبختی رو حس کنم. ازخدابراتون بهترینهاروطلب دارم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدای من چقدر این داکها زیبا هستند،داکها هم برای اینکه بر ترسهاشون غلبه کنند،مرغ مهاجر رو برای خودشون الگو قرار دادن،گفتن که اگه اون تونست ما هم میتونیم،گفتن خدای مرغ مهاجر خدای ما هم هست،خدا که عوض نشده،خدا همون خداست،مواظبمونه،و عزمشون رو جزم کردن و با جسارت تموم ایمانشون رو عملی کردن دل رو به دریا زدن شنا کردن تا اینور دریاچه.الله اکبر که این طبیعت چقدر برای ما درس داره،چقدر میشه قانون رو با طبیعت درک کرد.
خدایا شکرت که با نشونه ها داری بهم میگی که دیگه وقت حرکته،ایمانی که عمل نیاورد،حرف مفت ست
خدایا شکرت که هر روز دارم بیشتر و بیشتر با طبیعت در صلح قرار میگیرم
خدایا شکرت که هر چه شکرت میکنم،بازم کمه
خدایا شکرت که قدرت خلق زندگیمو به خودم دادی
خدایا شکرت که منو انسان آفریدی
خدایا شکرت که قوانین جهانت،ثابت و بدون تغییره
خدایا شکرت که هدایتگرم تو هستی
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من ببین جوجه ها،پوستِ هندونه رو به یک ورقه نازک تبدیل کردن😃
خدای من هوای بهشتمون چه هوایی رویایی شده،نم نم بارون تووی جنگل،کنار حیوونهایی که خودت پرورششون میدی،الله اکبر حسش رویاییه.خدایا شکرت
خدای من واقعا این داکها اونقدر زیبا هستند،اونقدر به آدم احساس خوب میدن که به دیوونه بازیشون میارزه که نگهشون دارین،من همیشه با دیدنشون احساس میکنم فرشته ها رو دارم در بهشت میبینم،اونقدر که زیبا هستند.خدایا شکرت
خدای من پیاده روی در این هوای رویایی،واقعا رویایی،استاد دقیقا پیش ما هم هوا همینجور رویایی شده،واقعا محیط خونمون اونقدر زیباست که کمی از بهشت نیست،منم از وقتی که هوا خوب شده،هر روز دارم پیاده روی میکنم،با پیاده روی افکار منفی رو از خودم دور میکنم،باورهای توحیدیمو تقویت میکنم،واقعا حسش بینظیره.خدایا شکرت
خدای من سه روز از طوفان گذشته و خداوند چقدر زیبا دریاچه بهشتمون رو مدیریت کرده خدارو شکر همه چیز امن و امانه،سطح آب از خونه فاصله گرفته،وضعیت نرمال و به حالت طبیعیش برگشته.خدایا شکرت
خدای من ببین توو دره ی بهشتمون،چه بهشتی شده،چقدر زیباست،چه رودخونه ی زیبایی،و پاداش مومنان بهشتی ست که نهرها در زیر پاهایتان جاریست،الله اکبر،الله اکبر
استاد من بینهایت مشتاقم برای اجرای پروژه ی رودخانه،که مطمئنم کلی آگاهی و تجربه برام داره،خدایا شکرت
وای خدای من،مریم جانم شما اونقدر زیبا فیلم میگیری که من احساس کردم،خودم هستم که دارم از دره ی بهشتمون بالا میام،و منظره ی رویایی بهشتمون رو میبینم،الله اکبر،چقدر حسش خوبه.خدایا شکرت
تحسین میکنم منظره ی رویایی بهشتمون رو
تحسین میکنم رودخونه ی زیبای پرودایس رو
تحسین میکنم هوای رویایی و چیلی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای بهشتمون رو
خدای من،چه ایده های عالی رو خداوند به صاحبخونه ی قبلی پرودایس الهام کرد و اونم عملیشون کرد تا همه چیز آماده و مهیا بشه برای استاد عباسمنش و مریم جان،استاد واقعا این صحنه رو که دیدم،یاد کتاب رویاهایی که رویا نیستند افتادم اونجا که گفتی وقتی داریم روی خودمون کار میکنیم مثه دانه ایی هستیم که داریم از زیر خاک رشد میکنیم،تکاملمون رو طی میکنیم،درسته هیچی نمیبینم اما اون دانه در زیر خاک داره رشد میکنه،شما وقتی داشتی روی خودت کار میکردی،خداوند داشت این بهشت رو برای شما آماده میکرد.الله اکبر
خدای من تارعنکبوت چه نظمی،چقدر زیباست،استاد تقریبا هر روز آگاهی های فایل رابطه ما با انرژی که اسمش رو خدا گذاشته ایم رو برای خودم یاداوری میکنم،از نظر من اون فایل،یه فایلی که اصلا نمیشه روش قیمت گذاشت،اونقدر که آگاه ایهاش نابِ،وقتی به این تارعنکبوت نگاه میکنم،اینم خوده خداست،نظمشم خوده خداست،همه چیز خداست،الله اکبر چقدر این انرژی بی نقصه،چقدر درک این انرژی زندگیمو داره لذتبخشتر میکنه،چقدر دیگه راحتتر میتونم به همه چیز عشق بورزم،الله اکبر،واقعا این درک رو نمیشه با کلمات بیان کرد،فقط میشه با تموم وجود حسش کرد،و من الان دارم با تموم وجودم حس میکنم که همه چیز خداست.خدایا شکرت
تحسین میکنم نظم خداوند در تارعنکبوت رو
تحسین میکنم زیبایی های خداوند رو
تحسین میکنم استاد عباسمنش و خانم شایسته رو که من رو به طبیعت آشنا کردن
تحسین میکنم زیبایی خداوند رو در تارعنکبوت زرد رنگ رو
خدای من ابرهای رویایی در آسمون آبی پرودایس،واقعا تحسین برانگیزه و جرثقیلی که تا کهکشان راه شیری بالا رفته،بینظیره،الله اکبر
استاد عزیزم با تموم وجودم کنجکاوی مقدست رو تحسین میکنم،که تا اونجا رفتی و متوجه شدی که دارند اینترنت رو تقویت میکنند،خدایا شکرت
خدای من،خدای من چی تووی وجودم تغییر کرده که زیبایی های پرودایس نه تنها برام تکراری نمیشه بلکه هر روز حریص تر میشم برای دیدن این زیبایی ها،چقدر حسش بینظیره،چقدر زیباست بهشت خداوند الله اکبر،الله اکبر
خدایا شکرت که همه چیز در سکوت و آرامش داره میگذره
خدایا شکرت بابت غذای صلواتی برای پرنده ها
خدایا شکرت بابت تکنولوژی در امریکا
خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت،فراوانی،ثروت
خدایا شکرت بابت سرعت اینترنت پرودایس
خدایا شکرت بابت جوجه های گل باقالی
خدایا شکرت بابت حضور استاد عباسمنش در زندگیم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
مریم جانم از وقتی راجب فواید این فایلهای دانلودی برامون گفتی،و گفتی که شما حتی عکس فایل رو جوری انتخاب میکنی که استاد اون لحظه داره نکته مهمی رو میگه،من از اونموقع با دقت بیشتر از قبل دارم،فایلها رو هم میبینم و نگاه میکنم و چقدر لذت بردم که عکس فایل دقیقا از نکته ی مهم این فایل گرفته شده.خدایا شکرت
و اما سوال:چجور میشه یک آدم یکسان با یک وضعیت یکسان،یه موقع احساس بدبختی میکنه،یه موقع احساس غرور و افتخار و خوشحالِ از این وضعیتی که هست؟؟
پاسخ استاد:بحث انتخاب،یه موقعی هست مجبوریم مثلا لوبیا و عدس بخوریم و احساس بدبختی کنیم چون حق انتخاب دیگه ایی نداریم ولی وقتی همون شرایط با انتخاب انسان ایجاد بشه،اصلا آدم احساس بدبختی نمیکنه
✔یک فضای یکسان دو تا احساس کاملاً متفاوت میده به شرط اینکه آدم حق انتخاب داشته باشه
✔وقتی آدم آگاهانه و آزادانه انتخاب کنه،اصلا احساس بدبختی نمیکنه
✔یه سری کلیدها باید تووی ذهن ما روشن بشه،خوشبختی به این معنا نیست که آدم چیزهای زیادی رو تووی زندگیش داشته باشه به معنای اینه که اون چیزی رو که دوست داره تجربه کنه و انتخاب کنه و زندگی کنه
خدای من استاد دقیقا همینه،همین دیشب بود که داشتم راجب همین موضوع با خودم و خدای خودم حرف میزدم،بالاترین خواسته برای من آزادیه،آزادی در همه ی ابعادی که یک انسان میتونه تجربه کنه،و تضادی رو که من قبل از تولدم انتخاب کردم،تضادی که همه ی ابعاد آزادیمو در برگرفته،و ایمان دارم اگه این تضاد رو پشت سر بزارم،به قول شما اتفاقات خوب بوم بوم بوم برام اتفاق میوفتن،واقعا این حق انتخاب که ما رو اشرف مخلوقات در روی زمین معرفی کرده،و من با تموم وجودم میخوام که اینو بدست بیارم.خدایا هدایتم کن
استاد عزیزم،مریم جانم بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم که هر روز دارید با منتشر کردن این فایلهایی درهایی از آگاهی رو به روم باز میکنید.خدایا شکرت
سلام به برادر خوبم سید حسین عزیز و خواهر خوبم مریم خانم شایسته پرتلاش…
به جز زیبایی در پرودایس چیز دیگه ای نمیشه دید..
از آسمان زیبا گرفته تا هوای تازه با نم نم بارون ،تا درختای سرسبز و دریاچه قشنگمون تا خونه ی زیبامون و تعامل جالب بین داکای خودمون و اون داک وحشی که حسابی موندگار شده تو پرودایس.
وجسارت داکای سفید که برای شرایط بهتر دل رو به دریا زدن و با وجود اینکه خطر رو احساس میکردن ولی از دریاچه شنا کردن تا به چیزی که میخان برسن.واین درس رو به ما میده که بعضی وقتا ما آدما یه کاریو در نظر خودمون خیلی بزرگ میبینیم اما وقتی دل به دریا میزنیم و سراغ اون کار میریم و انجامش میدیم میبینیم که خیلی هم اونجوری که فکر میکردیم سخت نبوده و تونستیم از پس کار بر بیایم.در واقع تمام تصمیمای زندگی همین شرایط رو داره…
ساخت اون خروجی آب دریاچه که چقد دقیق طراحی شده که وجود اون باعث میشه هیچ خطری زمان طوفان پرودایس رو تهدید
خداوند در قرآن فرموده ما جهان رو خلق کردیم و هدایتش میکنیم…خداوند از کوچکترین مخلوقاتشم غافل نیست…خدایا شکرت…اون عنکبوت زیبا که خونه ای به اون زیبایی و نظم درست کرده که حتی طوفان هم نمیتونه خرابش کنه.خدایا شکرت.
موضوع خونه چوبه با دیوارای سیمانی هم بسیار برام جالب بود استاد و پر درس و آموزشه…که یه زمانی اون غذای آب پز بهترین غذایی بود که در دسترس شما بود اما حالا به لطف خدا تو شرایط فعلی انتخاب خودتونه که اونو مصرف کنید تا بدنتون به یه شرایط بهتر برسه.شاید اون موقع اگه کسب بهتون میگفت جو رو آبپز کنید و بخورید باز شما همون نخود و لوبیا رو ترجیح میدادین ولی الان دارین جو رو ترجیح میدین به غذاهای لذیذ دیگه ای که در دسترس شما هست.که البته شما از خوردن همین جو دارین لذت میبرین.
سلام
سپاس فراوان از خانم شایسته عزیز
با و جودی که مطمئن هستم ؛ خودشان در مداری هستند
که پاسخ پرسش آخر فایل را آگاهی داشته باشند
ولی برای امثال من فیلم گرفته و آماده شد
سپاس از استاد گرامی
و فیلم برداری های مستند مریم دوست داشتنی
واقعا این سریال ؛ خود به اندازه ی یک محصول
آموزنده است
پروردگارا یاری ام کن در دریافت این آگاهی ها 🙏🏻
میخوام از لاجرم بودن قانون،اب هدایت شدن بنویسم که چه قدر پرنگ تر از قبل درکش میکنم و قبول دارم که من با توجهاتم زنگیم رو تجربه میکنم
استاد من چو نفسم های خارجی میدیدم که چه قدر مثلاً مسیر مدرسه تا خونه سرسبز هست من هم چنین خواسته ای درونم بود که فاصله بین خونه تا مدرسه اولا نزدیک باشه و بعد من از وسط یک پارک رد شم و بعد به مدرسه برسم،یعنی فاصله مدرسه و خونه یه پارک باشه،خوب من تمرکزی رو یان اون قدر نداشتم و…
تا زمانی که من این رو شنیدم و باور کردم که وقتی بنویسم اتفاق میافتد،دیگه تموم من دفتر و داشتم و فقط داشتم مینوشتم خدایا شکرت چه قد سرسبزه دارم میرم مدرسه و …
اتفاق های دیگه ای هم افتاد،من سال نهم بودم و میدیم دوست هام دارم مثلاً سوال های چهارگزینه ای حل میکنن و مثلانکام تمرکزشون رو روی حل تست و آزمون های آزمایشی گذاشتن که وارد مدرسه نمونه بشن،من وقتی دیدم آزمون میدم پرسیدم چرا میدین و گفتن که میخوام وا. مدرسه نمونه بشن،بعد که شنیدم اصلا چنین مدارسی هست و با آزمون ورودی میگیرن،من هم این خواسته درونم شکل گرفت و میخواستم که وارد اون مدرسه بشم.استاد من هیچ سوالی حل نکردم و یا بهتره بگم زیاد بلد نبودم و در حد خود مدرسه کار میکردم ولی یه حس خیلی خوبی داشتم که بهم میگفتی خیالت راحت،یرای تو امکان پذیر ترین چیز هست.چون عزت نفس داشتم و جز بچه های بودم که همیشه نمرم خوب بود و با این حساب باید این اتفاق میافتاد،روز امتحان بود و من و یکی دوست هام باهم رفتیم سر جلسه،میدونین من قبل از اون هیچ تمرینی نکرده بودم یا شاید خیلی کم اما واقعا خوش بین بودم و حسم خوب بود و اطمینان داشتم که قبول میشم و راحته و بعد من قبلو شدم اما پوست هام قبول نشدن
میدونین به جنس احساس هام نگاه کردم تا بفهمم دلیلش چیه
خوب منطق کن این بود که کنار همون دبستان تمام نمره هام خیلی خوب بوده پس باید چنین مدرسه ای برم،عزتنفس داشتم و خودم رو لایق میدونستم،میدونین یک حس اطمینان از پشتیبانی خدا و همراهیش و این که بهترین چیز ها رو برای من میخواد،این سعی من در خوشحال بودنم ،میدونین این که حس میکنی خدا همه ما هارو برات میکنه و تو خیالت راحته و خوشحالی و میسپاری بهش
وقتی به احساس دوست هام نگاه کردم،همش نگران بودم که اگر قبول نشدن چی میشه یا خانواده چه انتظاری داره و خودشون رو من احساس میکنم لایق نمیدیدن،مثلا اگر در یک امتحان مدرسه ای ۲۵% نمیگرفتن همش ناراحت بودن که چرا ولی من ساده میگرفتم و میگفتم خیلی هم خوبه
میدونین اون حس درگیری و نگران بودم و اصلا یکجورس در ذهن خودشون بزرگ کرده بودن که انگار با اون امتحان چی میخوای دبشه،اما داخل ذهن من خیلی راحت بود،خیلی ساده بود،خیلی راحت تر از اون ها
درسته نگرانی هم داشتم که مثلاً اون ها سوال حل کردن و من سوال حل نمیکنم یا براش کار خاصی انجام نمیدهم و فقط تمرکزم روی مدرسه هست اما اون حس اطمینان که آره دیگه من باید قبول شم و این برای من یک چیز طبیعی هست دیگه،من که این قدر درسم خوبه!
و سپردم به خدا،وقتی داشتم میرفتم سر جلسه آروم بودن و خوشحال و گفتم چه قبول شم و چه قبول نشم برام فرقی زیاد نمیکنه(از نظر احساسی) و خواسته قلبیم این بود که قبول شم
تا زمانی که روز نتایج اومد و ما اصلا نمیدانستیم چه روزی نتایج میاد تا این که زنگ زدن به مادرم و گفتن که میخوام نتیجه رو بگن،میدونین من همون لحظه زمانی که مادرم داشت میشنید و من منتظر بودم،داشتم تصور میکردم که دارم از مادرم میشنوم که من قبول شدم و…
تمام تابستون داشتم از ین مینوشتم که که چه قدر معلم ها حرفه ای هستن چه قدر مدیر و ناظم خوب هستن … و با تمام ویژگی ها (به خاطر این که باور کرده بودم چیزی که مینوشم حقیقت پیدا میکنه)و چه قدر سرسبزه و استاد وقتی مدرسه رو دیدم دیوانه شدم،چه قدر بزرگه،یعنی هر مدرسه ای که قبل از این رفته بودم همش انگار بیابون فقط دوسه دونه درخت و یه حیاط،این این قدر درخت داشت اصلا،کل حیاط درخت بود،بعد بوته های گل مرتب اصلا این قدر درخت ها بلند بودن و درخت های که گل میدادن،دیوانه کننده بود،آخ استاد،چه معلم هایی، من عاشق شدم،این ناظم،اصلت گیر نمیدادم که مثلاً چرا دانش آموز بیرونه یا و کلی ویژگی های خوب که مد میخواستم و بیشتر از اون و دقیق هماهنگ با چیزی که دوست دارم تجربه کردم
خدایا شکرت،میخواستم بگم ربط به عامل دیگه ای ندارم چیز باور های ما حسی که نسبت به اون موضوع داریم
استاد وسط شهر بود،و حدودا ۴۵ دقیقه تو راه بودم تا به خونه برسم.و حالا این خواسته درونم بود که خونه وسط شهر باشه و من همیشه دلم میخواست خونه وسط شهر باشه چون اون جا همه مناطق گشتن و دیدن بود و چون از خونه دور بود این تضاد باعث شده بود این خواسته درونم شکل بگیره
استاد بقیه اش رو هم میام مینویسم.
مرسی💞💞🌹🌹😘😘🌷
سلام استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
امیدوارم در بهترین حالت خودتون باشید
تشکر ویژه از خانم مریم که باعث نفوذ نگاه ما در عمق زندگی استاد شده و سبب شده که آگاهی فوق العاده ای در جنبه های مختلف زندگی کسب کنیم.
این قسمت از سریال زندگی در بهشت هم زیبایی های خاص خودش رو داشت و ترکیبش با نظم و هوشمندی خالق در خلق تارعنکبوت هایی که به شکل عجیب توسط موجودی کوچک ایجاد شده بود باعث تعجب من شد که تارهای اولیه رو چطور بین درختان با این فاصله زیاد ایجاد می کنند.
اما نقطه عطف این قسمت از سریال صحنه آخر و توضیح استاد درباره تفاوت احساس انسان در شرایط مختلف بود.
اینکه وقتی آزادی عمل داشته باشی احساس متفاوتی داری
چقدر مثال قشنگ و واضحی بود
اینکه روزی لوبیا رو با احساس بدبختی یا از سر بدبختی مصرف می کردند و امروز با افتخار انتخاب کردند که لوبیا مصرف کنند.
لوبیا همون لوبیاست و در هر دو حالت هم آدم سیر می شه ولی احساس مصرف کردن لوبیا از زمین تا آسمون تفاوت داره.
از بچگی همیشه تو ذهنم این سوال بود که مثلا فلانی که انقدر پول داره چرا ماشین بنز سوار نمیشه یا واسه خودش یک ویلای بزرگ و قشنگ نمی خره و یا هر سال چند بار به مسافرت نمی ره؟
و همیشه در گفتگوهام با دوستان و اطرافیان درباره این موضوع حرف می زدیم که خاک تو سرش کنند فلانی انقدر پول داره ماشین 405 سوار میشه که منم سوار میشم.
لیاقت نداره و زندگی کردن بلد نیست
اگه من به اندازه اون پول داشتم یه ماشین بنز واسه خودم می خریدم و یه خونه باغ تو شمال می خریدم و از این کشور به اون کشور مسافرت می کردم.
و اون زمان در خانواده خودم داشتم افرادی که اوضاع مالی بسیار خوبی داشتند ولی زندگیشون خیلی بهتر از ما نبود.
همیشه در ذهنم این افکار بود که پول دار بشم فلان ماشین رم می خرم، هر روز می رم رستوران، فلان لباس رو می پوشم و کلی از این آرزوها
به لطف خدا از وقتی با استاد آشنا شدم و زندگیم متحول شد به اندازه ای که اوضاع مالی من تغییر کرد اون هیجان و آرزوهای آنچنانی هم تغییر کردند.
البته اوایل که یه ذره اوضاع مالی من عوض شد از این حرکت ها می زدم که هرچی می خواستم بخرم سعی می کردم گرون ترین باشه
مثلا گرون ترین غذای رستوران رو سفارش می دادم
بهترین گوشی موبایل رو می خریدم
گرون ترین تی شرت رو می پوشیدم
ولی به مرور که اوضاع و شرایط من بهتر شد انتخاب های من تغییر کرد دیگه اون حرص و ولع گرون ترین ها رو خریدن در من فروکش کرد و بیشتر دوست داشتم چیزی که به من احساس بهتری میده رو انتخاب کنم
در حالی که قبلا گرونتر بودن وسایل رو دلیل احساس خوب خودم می دونستم ولی الان توانایی انتخاب کردنم رو دلیل احساس خوب خودم می دونم
اینکه هرچی رو که دوست دارم تجربه می کنم نه هرچی که بهترین باشه یا گرون ترین باشه
یه زمانی داشتن یه گوشی اپل در رویای من هم نبود و اتفاقا اولین گوشی اپلی که خریدم تا چند روز خواب و خوراک نداشتم ولی گوشی های بعدی اپل رو که خریدم اصلا اون هیجان و رفتارهای قبلی رو نداشتم و خرید گوشی های بعدی فقط به خاطر استفاده از امکانات و سرعت بیشتر گوشی بود نه بخاطر کلاس گذاشتن و هیجان اینکه چونکه پول دارم پس باید گوشی مدل بالاتر بگیرم.
بخشی از این تغییر نگاه به زندگی در طی دوره های استاد در من ایجاد شد ولی از وقتی سریال زندگی در بهشت شروع شد به وضوح می بینم که با سرعت خیلی بیشتری نگاه من به زندگی عوض شده.
دیدن سریال زندگی در بهشت باعث شد که نگاه من به زندگی تغییر کنه
خیلی از موضوعاتی که قبلا هیچ اهمیتی برای من در زندگی نداشتند الان برام مهم شدند و بهشون توجه می کنم و احساس منو خوب میکنه
همین چند قسمت قبل بود که استاد از ابزار استفاده کردند و چیکن شا درست می کرد و چقدر از اینکه اره خریده بود و با ابزار کار می کرد لذت می برد وقتی داشتم اون قسمت ها رو می دیدم به خودم می گفتم ببین من ده سال قبل با این وسایل کار میکردم و اصلا کارم نجاری بود ولی هیچ لذتی از کار کردن با این اره رومیزی و پیچگوشتی شارژی و اینها نمی بردم و اتفاقا حالم بهم می خورد که هر روز باید باهاشون کار می کردم ولی الان با چه لذتی دارم نگاه می کنم که استاد داره از این وسایل استفاده می کنه و متوجه شدم که تفاوت من در اون سالها و با استاد در این روز ها فقط تفاوت در نگاه ما به زندگیه والا من هم همین وسایل رو داشتم ولی لذتی نمی بردم.
یا اون همه تعریف و تمجیدی که استاد از دوشی که بیرون خونه نصب کرده بود باعث شده که به دوش خونه خودم بیشتر توجه کنم.
به خودم می گفتم 40 ساله دارم دوش میگیرم یک بار نشد که از دوش گرفتن لذت ببرم ولی الان دارم با لذت دوش گرفتن استاد رو نگاه می کنم و لذت می برم.
خیلی وقت ها شده که وقتی کامنت دوستان در سریال زندگی در بهشت رو می خونم به خودم می گم که اگه همین نگاه که من و بچه ها به زندگی استاد داریم رو به زندگی خودمون داشتیم زندگیمون بهشت شده بود.
خیلی از ما با عشق و لذت چقدر عالی درباره جزئیات هر قسمت از سریال زندگی در بهشت مطلب می نویسیم
تک تک صحنه ها رو تحلیل می کننیم و نکات مثبتش رو استخراج می کنیم و می نویسیم اما واقعا همین نگاه رو به زندگی خودمون هم داریم یا نه؟
اگه با این دقت به زندگی خودمون توجه کنیم سرشار از این نکات زیباست که هیچوقت درباره اش فکر نکردیم و ننوشتیم.
دیدن سریال زندگی در بهشت چشم منو به زندگی خودم باز کرد
قبلا رویای من این بود که مثل عباس منش باشم، از نظر پول، کسب و کار، روابط و همه جنبه های زندگی
ولی سریال زندگی در بهشت به من نشون داد که همه ما نصف بیشتر زندگی استاد رو همین الان داریم اما نگاهمون به آنچه داریم با نگاهی که به داشته های استاد داریم تفاوت داره
دوش استاد به نظرمون چقدر زیبا و رویایی می یاد و درباره دوش خونه خودمون هیچ نظری نداریم.
بزرگ شدن جوجه های استاد رو با چه عشق وعلاقه ای دنبال می کنیم اما بزرگ شدن بچه های خودمون رو بدون توجه و علاقه ازش می گذریم.
اصلا از وقتی جوجه ها به زندگی استاد اضافه شدن نگاه من به بچه های خودم عوض شده
بارها به خودم گفتم ببین استاد از دیدن یه جوجه چه احساسی پیدا می کنه و همین موضوع سبب شد که از بد تولد دخترم تا امروز که 9 ماهشه بی نهایت لذت ببرم
هر روز از دیدن و بودن باهاش لذت می برم درحالی که قبلا این احساس رو نسبت به بچه هام نداشتم
اینو از دیدن سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم که میشه از هرچی که داری لذت ببری
اطمینان دارم هرکی این سریال رو داره دنبال می کنه آگاهانه یا ناآگاهانه در احساسش کلی تغییر ایجاد شده
برای من که بی نهایت تاثیرگذر بوده
دیدن رفتار و واکنش های استاد خیلی برای من درس داره
دیدن احساسی که استاد در برخورد با مسائل زندگی دارند باعث تغییر نگاه من به زندگی شده
همین دیشب برای هواخوری با بچه هام رفتیم تو شهر با ماشین دور زدیم
دیدن صدها بار شکر گذاری استاد بخاطر هوای خوب و مطبوع باعث شده که به هوای خوب این روزهای شهرم خیلی بیشتر توجه کنم در حالی که 40 ساله در همین شهر زندگی میکنم اما هوای خوب این فصل برام اهمیتی نداشته
این مثال ها رو از زندگی خودم می زنم که برای خودم یادآوری کرده باشم همه چیز به نگاه من بستگی داره نه به داشته های من
خیلی از امکاناتی که استاد داره در زندگی در بهشت ازش استفاده می کنه رو ما هم داریم حالا به یه رنگ و نام دیگه ولی اصلا این نگاهی که استاد به زندگی خودش داره رو ما به زندگی خودمون نداریم
و این تفاوت رو باید از استاد یاد گرفت که اتفاقا خیلی هم استاد عباس منش سعی داره اینو بیان کنه که وسایل نیست که باعث خوشبختی ما میشه بلکه احساسی که ما نسبت به وسایل و امکانات داریم میزان خوشبختی ما رو تعیین میکنه
خیلی وقته از فعالیت های روزمره ام لذت بیشتری می برم
از روی سایت کار کردن
از بوی نم بارون
از دیدن بچه هام
از رفتارهای همسرم
اینم اضافه کنم که تشکر کرده باشم از استاد
منم مثل استاد در 20 سالگی ازدواج کردم و خیلی از مشکلاتی که در زندگیم داشتم بخاطر نگاه اشتباه من به همسرم بوده
از وقتی روابط استاد با مریم رو دیدم و توجه و تعریف کردن استاد از مریم رو شنیدم باعث شده که من هم به رفتارهای همسرم بیشتر توجه کنم
خیلی از رفتارهای مریم رو از قبل همسر من داشته ولی برای من مهم نبودند
مثل نظافت کردن، آشپزی فوق العاده، شاد بودن و خنده رو بودن و خیلی موارد دیگه
ولی اصلا اینها رو نمی دیدم و برام مهم نبودند
در این مدت که با استاد اشنا شدم و بارها دیدم که استاد درباره ویژگی هام خانم مریم توضیح دادند با خودم فکر کردم که این ویژگی رو همسر من هم داره ولی من هیچوقت به این موضوع توجه نکرده بودم
و همین تغییر نگاه به همسرم باعث شده که خیلی زندگی ما بهتر از قبل بشه
سریال زندگی در بهشت برای من مکمل فوق العاده ای در کنار دوره های آموزشی بود
اگه این سریال نبود شاید ده سال یا هم بیشتر زمان می خواست تا از طریق دوره های آموزشی و به صورت تکاملی به درک امروزم از زندگی و تغییر نگاه به زندگیم می رسیدم
سریال زندگی در بهشت سرعت تکامل من رو بیشتر کرده
درک قوانین که استاد در دوره های می گن و تبدیلش به عمل در زندگی شخصی نیاز به تکامل داره
ولی وقتی می بینی که استاد چطور داره قوانین رو زندگی میکنه خیلی سریع تر و راحت تر تونستم معیارها و نگاهم رو با قانون هماهنگ تر کنم و این از مزایای فوق العاده سریال زندگی در بهشته
خلاصه اینکه استاد دمت گرم برای سریال زندگی در بهشت و تشکر ویژه از مریم عزیز که مسئولیت تهیه کنندگی، سناریو نویسی، کارگردانی، فیلم برداری، صدابرداری، تدوین و … این سریال رو به عهده گرفته
استاد هم که بازیگر خوبیه و به خوبی ایفای نقش میکنه
اگه من هم بیننده خوبی باشم درس ها و نکاتی در این سریال هست که در هیچ سریالی در دنیا مانندش نیست که بخواد تا این حد روی زندگی من تاثیرگذار باشه
همگی شاد و سلامت در مسیر لذت بردن از زندگی باشیم
خدانگهدار
سلام آقا رضا عالی بود کامنتت و خداروشکر منم دارم این روزها مثل شما و خیلی از بچه ها راه و رسم سپاسگزار بودن و بزرگ کردن ظرف وجودم رو از استاد به واسته زحمتهای خانوم شایسته یاد میگرم .موفقتر و سپاسگزارتر باشی.یاحق
به نام خدا
دمتون گرم با این کامنت فوقالعاده،واقعا لذت بردم و چقدر باجزئیات بیان کردید ،دقیقا همینطوره آیا ما از داشته هامون لذت میبریم؟
وشکرگذار هستیم؟
چقدر درسهای این سریال ها رو به زندگیهامون منتقل میکنیم و عملکرد داریم؟
خداروشکر برای این همه آگاهی و احساس خوب ،
برای وجود استاد عزیزم و مریم جانم،
برای وجود دوستان خوب و نکته سنجی مثله شما که در این سایت فعالیت دارند تا به هم کمک کنیم که قانون و بهتر درک کنیم
سلام دوست بی نظیر
صمیمانه از کامنتتون بی نهایت درس گرفتم و یاد گرفتم ازتون
خیلی ممنونم
واقعا خدایا شکر به خاطر وجود ارزشمندتون
ممنونم برای نوشته ارزشمندتون
سلام ممنون از نگاه متفاوت شما به این موضوع جقدر عالی گفتید ما از بزرگ شدن جوجه لذت میبریم ولی گاهی یادمون میره از بودن کنار عزیزانمون لذت ببریم
چقدر تو خوبی آقای عطار روشن عزیز
هر دفعه که یکی از کامنتهات رو میخونم بیشتر قانون رو درک میکنم
ممنونم ازت که وقت میذاری و مینویسی
سلام آقای عطار
هم فرکانسی خوب و گرامی
کامنت ات خیلی عالی ممنون
سلام دوست عزیز آقای عطار روشن عزیز ازتون یه خواهشی داشتم شما چند سال پیش درمورد خودتون و نحوه آشنایی تون با استاد از خودتون فیلم گرفتید و با مابه اشتراک گذاشتین که خیلی روی من تاثیر گذاشت دوست دارم دوباره با آگاهیهای امروزتون برامون فیلم تهیه کنید
خیلی ممنون از تمام نوشته های خوبتون که کلی برای خود من درس داره 🤗😍🤗😍🤗😍
سلام ب شما آقای عطار روشن عزیز و دوست هم فرکانسیم خیلی عالی بوداز کامنت زیباتون لذت برم خیلی به نکات عالی اشاره کردین امیدارم تو این مسیر الهی و خداگونه موفق باشیم
در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشیم 🙏🙏🙏
سلام بر اقارضای بی نظیر
الهی که همیشه غرق عشق خداوند باشین
الهی که همیشه غرق ارامشو نعمت های ناب رب باشین
بی نهایت برای این درک بی نظیرتون برای دریافت الهاماتتنون تحسینتون میکنم بی نهایت بی نظیر بود و سپاسگذارم که اگاهی های نابتون رو باهامون به اشتراک گذاشتین
بی نهایتت این نگاه نابتون ر تحسین میکنم
چقدر زیبا گفتین
من دارم چطور مگاه میکنم که جهان تنها تنها به نگاه من به دیدگاه من پاسخ میده و من با همین نگاهم هست که همه چیز رو خلق میکنم
چقدر زیبا گفتین
بی نهایت تحسینتون میکنم
الهی همیشه غرق عشق خداوند باشین
سلام آقا رضای عطار روشن عزیز
من همیشه پیگیر کامنت هاتون و نگاهتون به قانون هستم !
تحلیلی که دارید درک منو بیشتر میکنه ! به شدت دنبال این بودم بفهمم فرق شما با من که هر دو از سایت و امکاناتش بهره مند میشیم ولی نتایجمون فرق داره چیه ؟!
رمز اینه
حرفایی که از استاد میشنویم چطوری و تا چه حد در زندگی مون اعمال میکنیم !؟
سبک شخصی حتی در اجرای قانون هم هست
شناخت و مقایسه عملکرد استاد طبق قانون و عملکرد خود !
سعی در شناخت شیوه اجرایی استاد و الگوبرداری نه صرف تقلید !
شناخت چاله چوله ها و نقاط ضعف و قوت شخصی مون برای عملکرد و تعهد بیشتر!
سلام به رب عالمیان.💖💖💖💖💖 سلام به پرورگار جهان💖💖💖.سلام به شمادوست ارزشمندم. 💐سلام به خانواده عباس منشی ها🥰. اقا دمتون گرم. خیلی عالی توصیف کردید. واقعاکه نوشته شماتاثیری روی من گذاشت که من درهرگوشه زندگیم بایدشکرگزارباشم. بعضی وقتایک کلام. یک نوشته. یه رفتار وجود انسان روتغییرمیده. امروزهم برای من این اتفاق افتاد. گفتم چقدر زندگی من با ارزشه وهمه چیز دارم وبایدفقط شکراین نعمتها روبه جا بیارم. وقتی قلبا شکرگزاری روهرلحظه بجامیارم وواقعا بابت داشتن بعضی چیزا احساس خوشبختی میکنم احساس اتصال به منبع رودارم. مثل ازادی. مثل تن سالم. چونکه سه روز کروناگرفتم و حس بویاییم رفت. اینقده این مشکل منو به حس شکرگزاری دعوت کرد که سه روزبعد این حس بویایی برگشت. تاوقتی یه چیزی روداریم، قدرشونمیدونیم، نمیفهمیم. بعدش که ازدست رفت متوجه میشیم بعدشم به قول استاد دنیا باچک ولگداش حالیمون میکنه. به هرحال ازت ممنونم بابت کامنت زیبات. ازخدامیخوام که خودش توی زندگیمون باشه وبس. همین باور که خدابرای من کافیه حال دلمون خوب میشه. پیروز وسربلند باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست عزیز جناب عطار روشن من به شخصه عاشق کامنتهای شماهستم خیلی عالی و ساده مینویسید دقیقا انگار همون کلماتی که من میخوام بنویسم نمیدونم چطور سرهمش کنم شما برام تایپش میکنید منم اوایل که بااستاد آشنا شده بودم فایلهاشو گوش میکردم همش از خودم میپرسیدم یعنی استاد چطوری زندگی میکنه ؟ خوشبحال استاد چقدر خونه لاکچری و زندگی شیکی داره وای یعنی اونم مثل ما غذا درست میکنن یعنی فکر میکردم ازون خونه های لاکچرررری که مردم میگن استاد داره 😄 بعد یه استرسی ته دلم میومد یعنی تا کی طول میکشه ما مثل استاد لاکچری زندگی کنیم 🤤😟 امااااا وقتی زندگی در بهشت شروع شد انگار خداخواست بهم نشون بده ببین زندگی استاد هم یه زندگی ساده اس یه زندگی خیلی خیلی معمولیه تو هم مثل اون همون چیزهای ساده رو داری ولی قدرشو نمیدونی به قول معروف تو فکر میکنی مرغ همسایه غاز ولی ببین مریم تو هم مثل مریم شایسته کلی توانایی داری ولی عزت نفس نداری که خودتو تحسین کنی تو هم مثل استاد انرژی زیادی برای کارهای خودتو و نگهداری بچه هاتو و کارهنریتو و گردندون مغازه اتو و …. داری ولی بجای اینکه مثل استاد لذت ببری که پرانرژی هستی ولی همش گلایه میکنی که چقدر کار میکنی . واقعا سریال زندگی دربهشت بهم فهموند از گلایه کردن خجالت بکشم بشینم سرجام خداروشکر کنم که ازهمین چیزهای ساده زندگیم لذت ببرم و خدارو شکر کنم تا بازهم خدا بهتراشو بده من باید همراه باگوش کردن فایلهای استاد باید چشمهامو میشستم تا همینطوری که دارم رو خودم کارمیکنم از داشته هامم لذت ببرم نه اینکه فایلهامو گوش کنم فکر کنم همه چیزهای خوب یدفعه بریزه تو زندگیم نه من اون چیزهای خوبو داشتم فقط باید با گوش کردن فایلهای استاد نگاهمو و احساسمو نسبت به اونها تغییر میدادم تا تکاملم بیشتر و سریعتر میشد خداروشکر که این سریال گذاشته شد تامن بهتر متوجه بشم چطوری باید از زندگیم لذت ببرم فهمیدم که زندگی لاکچری ، شیک زندگی کردن نیست لاکچری زندگی کردن با احساس خوب زندگی کردنه ساده زندگی کردنه (نگاه استادمون خیلی عالی بود به لاکچری ). . فهمیدم که لوبیا همان همان لوبیا هست ولی این احساس کجا و آن احساس کجا ؟ از مریم شایسته عزیز و استادگلمونم بابت این سریال که مثل مکمل غذایی بود برام ممنونم و از شما دوست عزیز هم بابت این کامنت عالیتون واقعا ممنونم کامنتهای شما رو فعال کردم تا شما کامنت میذارید استاد گلم بهم خبر میده 😄😍 پیج خوب شما رو دراینستا و لایوهاتونم دنبال میکنم خیلی بی نظیرید
درپناه حق
به نام الله یکتا
سلامی ویژه به برادر عزیزم آقا رضای گل
وای که چقدددررر لذت بردم از کامنتتون
بیشتر اینکه واقعیات زندگیتون و زندگیمون رو بهمون یادآوری کردید
به خدا داشت وسطای متن، گریم میگرفت… خدایا هزار بار شکرت
چه نعمت هایی که داریم و چون فقط مرغ همسایه رو غاز میبینیم، ناشکریم و دوست داریم اینو داشته باشیم یا اونو..
خدایا چقدر تک تک جملاتتون رو درک کردم ، چقدر واقعیات کلماتتون رو هضم کردم و چه حس زیبایی بهم دست داد از اینکه خدایا منم چقدددررر ثروتمند هستم، چقدر فراوانی توی زندگیم هست و گاهی فقط غر میزنم و انگار یه پرده جلوی چشمامو گرفته که نمیذاره لذتشونو ببرم
چقدر عالی گفتید که این سریال، روند تکامل ماهارو عالی تر و سریعتر کرده به همراه دوره ها و بقیه فایلا یعنی داریم هر چیزی که تئوری یادگرفتیم رو در عمل هم میبینیم و این فاصله 0 بین تئوری و عمل در زندگی استاد، چه قیامتهایی رو توی ذهنامون بر پا کرده
ممنونم و هزاران بار تحسینتون میکنم که با یه دید دیگه و نگاه ساده، بهم داشته هامو یادآوری کردید
سپاسگذار وجود شما و همه دوستانم هستم
از زندگیتون نهایت لذت رو ببرید
سلام دوست عزیز
متنی که نوشتید خیلی عالی بود خیلی لذت بردم.
حرف دل منو زدی. چون من هم که سریال زندگی در بهشت میبینم به خیلی چیزهایی که قبلا توجه نمیکردم الان توجه میکنم و برعکس و تمام نکاتی که اینجا نوشتی.
بسیار بسیار ممنون
سلام دوست هم فرکانسی من
بسیار بسیار لذت بردم از کامنت هوشمندانه شما و متشکرم ازتون
هر روز موفق تر از دیروز باشید در پناه حق
سلام رضا جان.
خیلی لذت بردم از کامنتت که بیانگر درک درستت از پیام این فایل بوده،
خیلی خوشحالم که بهمراه خانواده گرامیت در آرامش و حال خوب به سر میبری.
برای تو و خانواده محترمت آرزوی سلامتی و شادکامی دارم.
در مدار خدا مانا باشید❤
سلام به رضای عزیز
صمیمانه ازت سپاسگزاری میکنم . چقدر تو آگاهی . چقدر با خودت در صلحی. چقدررررر آموزه های استاد رو خوب یاد گرفتی. هر وقت نوشته ای ازت میخونم وجودم سراسر آرامش میشه و در عین حال به وجد میام . الان میفهمم استاد منظورش چی بود که گفت کامنت های سایت یه گنج واقعیه.
خیلی ستایشت میکنم که توی نوشته هات کاملا خودتی و بدون ادا درآوردن و گنده حرف زدن ، به اصل توجه میکنی و بجای تعریف و تمجیدهای تکراری ، ردپای قانون رو توی فایل های تصویری پیدا میکنی و بجای روایت دوباره ی فایل تصویری ، دریافت های خودتو بازگو میکنی.
دیروز بخاطر یه اتفای یه ذره حالم بد شده . اما روی خودم کار کردم و توی احساس بد باقی نموندم. امروز صبح بعد از شکرگزاری روزانه حس کردم توی وجودم یه رسوباتی از احساس بد هنوز هست. یه لحظه دقیق شدم دیدم نمیتونم چیز جدیدی برای شکرگزاری توی زندگیم پیدا کنم ! از خدا خواستم هدایتم کنه که احساسم کاملا خوب بشه. اومدم توی سایت و بشکل جالبی هدایت شدم به این کامنت بی نظیر تو. خدای من شکرت . انگار چراغ رو برام روشن کردی و از تاریکی و ظلمت در اومدم. اینهمه نعمت و موهبت اطراف منو فراگرفتن ! چرا کور شده بودم ؟ خوبی و سلامتی خودم ، همسرم و بچه هام ؛ اخلاق های عالی همسرم و کلی نعمت دیگه که هر روز توی دفتر شکرگزاری می نوشتم ! چرا یادم رفت ؟ آیا برام تکرای شدن ؟ آیا قدرنشناس شدم ؟؟ میدونم این خاصیت و وظیفه ذهن هست که منو به سمت تاریکی ببره . اما به لطف خداوند با دیدن کامنت های تو مچ ذهنم رو گرفتم. از خداوند برای حال خوبم سپاسگزارم .
از تو هم که دست خدا شدی برای خوب کردن حالم و افزایش انرژی و انگیزه ام ، سپاسگزارم . از استاد عزیز هم که دست گرم خداست سپاسگزارم.
به جرات میگم یکی از برترین و موفق ترین شاگردهای استاد هستی. خودت دیگه به درجه استادی رسیدی بهت تبریک میگم و برات آرزوی ثروت و سلامت و آرامش خاطر بیشتر میکنم. امیدوارم من هم روزی مثل تو نگاه و عمل کنم.
سپاسگزارم
رضا جان سپاسگزارم ازت .
تقریبا همه کامنت های لایک شده ات رو خوندم . الحق یه کتاب آموزشیه . بعضی از آموزش های استاد رو بعد از خوندن کامنت های تو تازه دارم درک میکنم و این نشون میده خوندن حرف های تو که در مدار بالاتری هستی به من کمک کرده به مدار جدیدی وارد بشم . خداوند رو سپاسگزارم که از طریق یکی دیگه از دستانش منو هدایت کرد .
نکته دیگه اینکه مدتی بود موضوع جدیدی برای شکرگزاری روزانه م پیدا نمیکردم !! کامنت تو باعث شد پرده از چشمان ذهنم فرو بیفته و از روزمرگی خارج بشم و بازهم چشمان دلم بینا بشه بر اینهمه نعمت و موهبت که در زندگیم دارم . بازهم سپاسگزارم ازت .
خدایا صدهزار مرتبه شکرت.
سلام دوست عزیزم .من از طریق نشانه امروزم را ب من نشان بده ب این دیدگاه شما هدایت شدم.
چقدر برام روشن کردی،چقدر حس کردم ک تغییر کردم.واقعا الان ک دارم نگا میکنم دارم از دوش گرفتن لذت میبرم.از غذا خوردنم لذت میبرم .از سایت گشتن هام لذت میبرم.توجه ب زیبایی ها دارم لذت میبرم.از بوی نم بارون.خورشید دیدن.ابرهارو دیدن لذت میبرم. ب حرفایه دیگران گوش دادن چقد برام مفیدتر شده چقد ایده هایه خوب از دوست و رفیقام میگیرم..چقد نظرم ب اینده عوض شده..چقد من تغییر کردم..ممنونم ازت با دیدگاه عالیتون..واقعا همین نیم ساعت پیش فایل استاد ک ..موفقیت ،مسیر رسیدن ب خواسته هاست،ن مقصدانها رو نگا میکردم.
ب خودم گفتم استاد راست میگع تو تو این مسیر چ چیزی بدست اوردی؟؟
خلاصه ک الان وقتی ب این دیدگاهت رسیدم کلی از خودم ذوق کردم ک خدایا چقد در من تغییر ایجاد شده ولی نسبت بهشون بی تفاوت بودم.واقعا در ناخوداگاهم طی روز بخاطر کلی از کارها احساس خوب دارم ،واقعا دمت گرم.خوشحال شدم ک انقد رشد داشتم🤩🤩
سپاس گذارم ازت دوست هم فرکانسی من..سپاس از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز ..خیلیی دوستون دارم عاشقتونم دمه همتون گرم😘😘😘😘
درود بر استاد عباسمنش عزیز، مریم خانم شایسته و رضای عزیزم
اولش باید بگم برام خیلی جالب است با وجود اینکه اکثر قسمتهای زندگی در بهشت را دیدم، برخی را هم چندین بار دیدم اما هفت دقیقه جادویی آخر این قسمت زندگی در بهشت را اصلا یادم نیست که قبلا دیده باشم. با وجود اینکه این فایل روی لپ تاپم است و از روی لپ تاپم دیدم اما مطمئن هستم بجز امروز این حرفها را قبلا از زبان استاد نشنیدم.
استاد عزیزم امروز به لطف بخشِ: “من را به سمت هدایتم راهنمایی کن” به قسمت ۹۷ زندگی در بهشت راهنمایی شدم و ایمان داشتم کلامی از جنس نور و معجزه خواهم شنید. واقعا چقدر این قانون زیبا، قدرتمند، دقیق، کارآ، صحیح است.
استاد عزیزم من چندین سال است از آموزشهای شما استفاده میکنم. اما حقیقتش را باید بگم شاگردی شما را به دو دورهی: دوره قبل از ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ و دوره بعد از ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ باید تقسیم کنم. من تا آن تاریخ چندین دوره از شما خریداری کرده بودم، روانشناسی ثروت، قانون آفرینش و … دستاوردهایی هم در در زندگی من ایجاد شده بود. آپارتمان خریداری کرده بودم، از حقوق ماهی ۱.۸ میلیون در سال ۱۳۹۲ به حقوق ۲۵ میلیون در سال ۱۳۹۹ رسیده بودم، دو فرزند عزیزم و هدیههای الهی زندگیم یعنی مهرسا و مهسا را از خدا دریافت کرده بودم، اما….
اما در آذر ماه ۱۳۹۹ احساس میکردم زندگی من در مسیری نیست که من دوست داشته باشم، با وجود اینکه در سال ۱۳۹۹ من فقط به ازای پنج ساعت کار در روز آن درآمد را داشتم اما احساس میکردم باید تغییری در خودم ایجاد کنم.
از طرفی با توجه به اینکه به لطف و راهنمایی رب، من باعث شده بودم رضا عطارروشن به سمت سایت استاد عباسمنش راهنمایی شود و طی این سالها رضا واقعا ایمان خود نشان داده بود و موفق شده بود فاصله بسیار زیادی در زندگی خودش بین رضا عطارروشن حال حاضر و رضا عطار روشنی که در دهه هفتاد و هشتاد جزو دوستان صمیمی من بود ایجاد کند، همین موضوع به من نهیب میزد که تو قانون را آنطور که باید و شاید نشناختی و استفاده نکردی، وقتش رسیده دوباره به خودت بیای و نیروی درونت و انرژی نهفته خودت بیدار کنی.
این توضیحات را گفتم که بگم در تاریخ ۲۸/۰۸/۱۳۹۹ من دوره کشف قوانین زندگی و عزت نفس را هم خریداری کردم و دوباره شروع کردم آزادی و دنبال رویاهای خودم رفتن را امتحان کنم. دوباره خواستم که بر ترسهای خودم غلبه کنم. خدا را شکر یکسال جادویی را پشت سر گذاشتم که بزرگترین دستاوردش برای من یک شخصیت جدید است. شخصیتی که سعی کرد با ترسهای خودش روبرو شود و ایمان فعال نشان دهد و توقعش از خدا تا بینهایت ببرد بالا.
طی یکسال گذشته سعی کردم در جدول کارهای روزانه خودم کارهایی که مرتبط با خودم را به نحو احسن انجام دهم و آن بخشی که بایستی خدا انجام دهد با توقع هرچه بیشتر ازش بخواهم و در دفتر فانوس دریایی جملاتی شبیه زیر را برای خدا بنویسم:
این کار خودته و به تو ربط داره.
فقط تو میتونی انجامش بدی.
من ایدهای برای اینکه تو چطور انجامش بدی ندارم.
تو مسبب الاسبابی و گردنت کلفته خودت درستش کن.
میخوام منو غافلگیر کنی که چقدر معجزه آسا انجامش دادی.
من توقعم از تو خیلی بالاست و ایمان دارم که حتما انجامش میدی.
.
.
.
طی یکسال گذشته واقعا در کسبوکار و شرکتم معجزهها دیدم. شرکتی که چندین سال بود ثبت کرده بودم اما انگار از درون ندایی به من میگفت نمیشه و نمیتوانی. اما از یکسال پیش با توجه به رفع ترمزهایی که به لطف دوره کشف قوانین زندگی پیدا کرده بودم، شروع به ساختن شرکت کردم. شرکت ما رشد کرد. پروژههای بسیار بزرگ و در مقیاس ملی گرفتیم و انجام دادیم. لیست بیمه شرکت تا ده نفر افزایش یافت. شرکت موفق شد توسط سازمان برنامه و بودجه کشور رتبه بندی شود و رنک بگیرد و…
امروز پانزده ماه است از نوشتن کامنت رضا عطارروشن عزیز میگذرد و من هدایتی آمدم سمت این فایل. دیدن فایل و کامنت زیبا و اثرگذار رضاباعث شد تازه و فرش بشم.
استاد عزیز و رضای عزیزم میخواهم دلیل این همه تازه شدن و فرش شدن را بگم. شاید دیگر دوستان بخوانند و براشون مفید باشد.
رضای عزیزم اگر یادت باشد پارسال ما چندین مکالمه تلفنی داشتیم و صحبت کردیم و حتی درباره خریدن دوره کشف قوانین زندگی من از نظر شما استفاده کردم. توی یکی از این مکالمات تو به من ماجرای نخود و لوبیا خوردن استاد در بندرعباس و پردایس را گفتی و ادامه دادی که نمیدونی توی کدام فایل استاد شنیدی گفتی نمیدونم دوازده قدم بود یا زندگی در بهشت. با وجود اینکه در آن تماس تلفنی شما به من این موضوع را گفته بودی و بیش از پانزده ماه است که من این قسمت از زندگی در بهشت را روی لپ تاپم داشتم، اما آماده دیدن این فایل، شنیدن ماجرا از زبان استاد و درک و دریافت پیام نشده بودم.
آماده نبودم که این آگاهی را مثل الان درک کنم که جان و روحم تازه شود، نیاز بود خودم را آماده کنم، نیاز بود خودم را در مسیر نگه دارم، نیاز بود استمرار داشته باشم در مسیر شادی، نیاز بود که هدفگذاری من برای سال ۱۴۰۰ و مابقی عمر باقیمانده که از خدا دریافت میکنم شاد بودن باشه، نیاز بود که از خدا بخواهم و با توقع زیادی ازش بخواهم که بیا و من را هدایت کن، زندگی من را مدیریت کن. نیاز بود اصلا خدا را دوباره بشناسم و بشنوم که خدایی که در کائنات است از جنس انرژی است و هر لحظه داره من را درک میکنه، نیاز بود خیلی جدی رهروی این راه پر از خیر و برکت بشم و ادامه بدم تا امروز بعد از پانزده ماه این فایل را مجددا ببینم و داستان را از زبان استاد بشنوم که مهمترین موضوع در عالم برای من آزادی و حق انتخاب است تا درکش کنم.
نیاز بود خودم را برافروزم و انرژی خودم ببرم بالا تا خوب به جان من بشیند تا به خودم بگم: ببین، ببین آقا رضا ببین چقدر لحظه لحظه ناب در زندگیت داری که هر لحظه آن میتوانه تو را سرشار از شادی و لذت کنه.
ببین شب که برمیگردی خونه دختر دو ساله نازنینت مهسا جان به سان یک فرشته با همه احساسش و زبان شیرین کودکیش بهت میگه بابا دوستت دارم.
ببین که همسرت عارفه جان بهترین رفیق و دوست صمیمی تو در این سفر زمینی شده که بودن در کنارش تو را شاد میکنه. آخ خدا جونم ممنونم واقعا بهت میگم که چقدر من و همسرم عارفه جان همه چیمون به همه چیمون میاد همسری پایه، صمیمی و دوستی یکرنگ که بزرگترین هدیه من بوده است.
ببین که طی یکسال گذشته هر جا با ایمان گفتی کن خدا برات فیکون کرد.
ببین که مناقصهای را شرکتت برنده شد که همکارانت میگفتند تو اصلا توی مناقصه شرکت نکن چون اصلا پروپوزال کمپانی تو را نمیخوانند، اما پروپوزالی که من با هدایت رب نوشتم از بین سیزده کمپانی که شرکت کرده بودند بهترین پروپوزال فنی انتخاب شد و قیمت پیشنهادی هم بهترین قیمت و در نتیجه کمپانی تو برای اجرای پروژه وزارت نفتی انتخاب شد.
ببین رضا بهادری زاده، ببین و شاکر و سپاسگزار باش که راه رسیدن به آزادی بیشتر انتخاب همین سپاسگزاری و شادی است.
چه دارم بگویم جز سپاسگزاری و بیان شادی
خدایا شکرت
سلام خدمت شما دوست عزیز…
دقیقا از موقعه ایی که بعد از چند ماه کار کردن روی فایلهای توحیدی…بهم الهام شد ،.شروع کن سفرنامه رو پیش برو…چون دیدن سعرنامه ها…شخص خودم هنوز بجز خرید کتابهای الکترونیکی..هنوز محصولات و دوره ها رو نخریدم…هنوز درک درست از نحوه استفاده از قانون رو نداشتم….با هدایت الله
و با دیدن قانون زندگی این دو استاد عزیز…زندگیم خیلی دگرگون شد…چون استادمثل یه فیلمنامه نویسی و بازیگریشون درک صحیح قانون هست…
سپاسگزارم از این دوستان عزیز…که کامنتای دقیق و مفیدی رو میزارن😍😍😍
بنام خدا…
استاد عزیزم..در این سفرنامه…
برگشتم به قبلا..اولین روزی که با شما آشنا شدم..با یکی از سریال سفرنامه بهشت تون بود…
دقیقا صحنه ایی که آب دریاچه وارد او حفره میشد شما داشتین.راجع بهش برای بچها توضیح میدادین…با مریم جون بودین !
یه صحنه خیلی کوتاه ولی فقط این قسمت توذهنم هست….
هر فایلی از سفرنامه ها…یه عمق و توجه خاصی داره…اینم بخاطر رعایت کردن قانون هست…
حتی مسئله ایی که در نحوه زندگیتون برمیخورین…چنان ذوق و شوقی درونتو میگیره. که اینم تفکر،نکته مثبت در دل همون تضاده ها هست..
بخاطر اینکه مدام داریید قانون رو بنحوه صحیح انجام میدین…
دقیقا حادثه ای که برای داکها پیش اومده بود..چقدر این صحنه باحال بود…😄…
داکها بسیار زیبا هستن…خیلی دوستشون دارم..درکل داک و غاز..موجودات و شخصیت عزیزی دارن..مخصوصا اون چشم دکمه یشون..
اون اردک وحشی که هم فرکانس با این داکها هست…بخاطر تشکر از شما این داکها رو نجات داد…😍…
و ماها برای یاد گرفتن از قانون طبیعت، درس یاد بگیریم…
و این نتیجه زنده بودن این داکها اینه!…..
وقتی با خودت در هماهنگی باشه..افرادی که همسفر شما میشن..هم مدار با تو هستن…
و نکته بعدیش…
این بود…دوستی که باهاش هم نشین میشی.
و باهاش در ارتباط هستی..خیلی میتونه رو باورهای تو تاثیر بزاره..
و نکته بعدی..
باید باورای محدود کنندمونو که جلوی پیشرفتمونو گرفتن…بشکونیم…
خداوند در دل تضادها الهاماتی نشونمون میده.مثل این اردک وحشی..سد راه این داکها شد…و اونا از الهامات خداوند پیروی کردن..و تونستن از اون فضایی که با خطر مواجه شده بودن جون سالم در بیارن😙😙…
پس ترسهامونو رها کنیم.راجع به هر مسئله ایی..قانون رو درک کنیم..هیج کاری نشدنی نیست اون ذهن و باورای ما هست یه موضوع رو اینقدر پیچیده میکنه…
وقتی بله رو گفتی.عمل کردی خداوند الهاماتشو به ما نشون میده….
و بخاطر اینکار بزرگشون(داک).به پاس سپاسگزاری..مثل استاد به خودشون هدیه دادن..
و با کمال ارامش داشتن از اون فضا لذت میبردن…🌳🌳🌳
و من هر روز دارم این قانون رو برای خودم دنبال میکنم…🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
امروز توی سوره کوثر….به این آیه..به این درک رسیدم…که برای خواستت چقدر قربانی کردی😐…..🌸🌸🌸🌻🌸🌻
و من با فهم این دوره ها..سریالها یا هر کدومشون که پیش میرم…بیشتر آیه های قران رو متوجه میشم…
و یه نکته جدید اون خانه عنکبوت..دوستان نکتهای خیلی خوبی اشاره کردن….
از ایه های قران ..خیلی درک زیادی از این نکته اشاره کرده…
همه اینها پر از درسه…و استاد و مریم جون چقدر با خودشون در صلح هستن…
تمام اتفاقات و نکات مثبت همه اینها با قانون ردوبدل میشه …..
و این سریال استاد خیلی انرژی میزارن.برای تدوین یا هر کاری که توسایت انجام میشه..
من از صمیم قلبم سپاسگزارشونم….
و سپاسگزار دوستانی که پیامهای زیبایی رو بر حسب اون سریال در سایت نظر میدن..چقدر کمکمون میکنه ..از هر جنبه ایی…
و این قدرت خداوند بزرگ هست که داره اینقدر راحت به ما آموزش میده..
اینم بخاطر تلاشی که ما از این آگاهی ها داریم.😍😍😍..
و استاد از صحبتی که آخر سریال داشتن میکردنم زیبا بود…
دقیقا فرق فقر ثروت…
استاد گفتن من قبلا روغن نداشتیم بگیریم..اینقدر شرایطم ناجالب بود…
غذا رو ابپز میکردیم میخوردیم…
گفت الانم دارم همون روند قبلا رو انجام میدم..
و فرق ثروت و فقر…در این دو موضوع داره به ما یادآور میشه…
که اون ذهنه که اون چیزو تو نظر ما بد یا خوب جلوه میده..
بقول استاد میگن الان من در بهترین شرایط هستم.الان به این نکته رسیدم.برای اینکه بدنی سالم و قوی داشته باشم.باید غذامو آبپز کنم.😍😍…
ولی چون اون موقع در فقر بودم اینکار رو انجام میدادیم…میگفتم ما پول نداریم یه روغن بخریم تا غذای خوشمزه ایی بخوریم…
و ذهنیت فقر بود)…
خیلی جالبه..همینکه که بیان کردین.هر چی ثرتمند تر میشی بینیاز میش…بقول خودتون آشغال خوری رو میندازی بیرون..
و این فایل با فایل جدیدی که رو سایت گذاشتین هماهنگ شد……
خیلی میشه نکتها نوشت…و این نکته ها تمام نشدنین…..
بازم سپاسگزار شما استاد عزیز که خواستین این سایت با کمک مریم جون..اینقدر با درک و انرژی بالا کار کنید.و اینا همه با الهامات خداوند هست هست..حتی نوشته های ما کاربران🌼🌼🌼🌼🌻🌻🌻🌹🌹🌸🌷🌺..دوستتون دارم !..همه این گلهای زیبا خدمت شما…
سلام آقای عطار روشن عزیز
آنقدر کامنتتون منو به وجد آورد و نکاتی رو بهم یاد آوری کرد که نتونستم براتون پیام تشکر نزارم
اونجا که گفتید زندگی ما سرشار از همین نکته هاست
که هیچ وقت درباره اش فکر نکردیم و ننوشتیم
همه ی ما تصف بیشتر این وسایل رو داریم
اما آیا نگاهی که استاد به اونا داره رو ما هم داریم ؟
این وسایل نیستن که باعث خوشبختی ما میشه اون احساس ما به وسایل که میزان خوشبختی ما رو تعیین میکنه
من جایی زندگی میکنم که از هر طرف کلی پارک و کوه و رودخونه هست
وقتی زندگی در بهشت رو نگاه میکردم میگفتم خوبه حال استاد چه جایی زندگی میکنه
در صورتی که فاصله من با دیدن اینهمه زیبایی نهایت 5 دقه است
هر بار از پنجره به بیرون نگاه کنم کلی کوه میبینم که مطمئنم استاد اگر اینجا بود هر بار خدا رو هزار بار شکر میکرد بخاطر این همه زیبایی
همه چیزبه نگاه من بستگی داره نه داشته ها
این جمله معرکه بود
هزار بار ازتون ممنونم که این کامنت رو نوشتید
من میتونم بابت آشپزخونه کوچیکم غر بزنم که جام کمه و فلان
میتونم مثل مریم جون با عشق مرتبش کنم
هر روز به فکر بهبود باشم
و لذت ببرم از این کار
خدا رو شکر که هدایت شدم به این کامنت که امروز احساسم رو عالی تر از هر روز دیگه ای کرد
سلام به شما آقای عطارروشن
از کامنت زیباتون واقعا لذت بردم. دست مریزاد
این نگاه زیبای شما باعث شد که من از زیباییهای زندگی خودمم لذت ببرم نه صرفا از نکات زیبای سریال زندگی در بهشت. وقتی من تو زندگی خودم اجرا نکنم این نکات طلایی استاد رو انگار که دارم فقط یه فیلم سینمایی میبینم و دوست دارم بدونم آخر فیلم چی میشه بدون اینکه اون نکته رو دریافت کنم.
شاید بخاطر این که من تو رویاهام همیشه دوست داشتم که توی کلبه ای تو جنگل زندگی کنم و انگار که با دیدن این سریال دارم رویاهامو زندگی میکنم غافل از اینکه به زندگی خودم آنچنان که باید توجهی نمیکنم و انتظار دارم که بدون طی کردن قانون تکامل یک شبه به این جایگاه برسم. من با دیدن این سریال یخورده جسارتم بیشتر شده و سعی میکنم که کارهامو سریعتر انجام بدم و یجورایی تو دل ترسهام برم. از استاد عزیزم و همینطور مریم دوست داشتنی واقعا سپاسگزارم که دید منو به زندگی باز کردن و خیلی ظریف و زیبا تمام زندگیشونو به تصویر کشیدن و یک کلام دارن قانون رو زندگی میکنن. خداوندا هزاران بار شکرت بابت وجود نازنین همچین انسانهای شریفی در زندگیم
واقعا استاد عزیزم خیلی نکته مهمی رو اشاره کردید
آزادی در انتخاب یعنی ثروت
چقدر این جمله تعامل برانگیزه
یعنی تو اینقدر ثروتمند باشی که بتونی خودت انتخاب کنی حالا اون انتخاب ممکنه ساده ترین چیز باشه
ساده ترین لباس یا ساده ترین خونه یا ساده ترین خوراک
اما چون خودت با رضایت شخصیت اینکارو انجام میدی و این انتخاب رو میکنی میشه واست لذت میشه شادی میشه انرژی
یادمه توی یکی از دوره هاتون گفتین که کی میتونی از ثروت بگذری وقتی بهش رسیده باشی
و چقدر این گفته صحیحه چون وقتی با ثروت به همه چیز برسی که قبلا فکر میکردی وااای اگه داشته باشمشون چی میشه ، الان که بدستش آوردی براحتی ازش میگذره و میری سراغ آنچه درونت بهت میگه
خالا ممکنه قلبت بگه دوست داره تو یه جای روستایی زندگی کنه تو دل طبیعت یا ممکنه بهت الهام بشه که غذات رو ساده کنی
اما اگر استقلال مالی نداشته باشی و بزور لوبیا و سبزیجات بخوری همش ذهنت دنبال گوشت و مرغ و کباب میگرده از خوردن سبزیجات لذت نمیبره
چه آگاهی قشنگی دادید امروز بهمون استاد عزیزم
واسه همینه که اون آدمهاییکه واقعا از نظر مالی به استقلال رسیدن ، نمیخوان همش به بقیه خودشون رو نشون بدن و بگن ما پول داریم و ال و بل
اما میبینیم اوناییکه همش تو کل همدیگه هستن و چشم به هم چشمی میکنن اونا ثروتمند واقعی نیستن اونا میخوان نشون بدن به همه ماشینشون رو ، ساعتشون رو ، موبایلتون رو ، لباسهای ما ک دارشون رو و خیلی چیزای دیگه
یعنی اونا در واقع ذهنشون گرسنه مونده نتونستن اونقدر به استقلال مالی برسن که بتونن ازش بگذرن و حرف مردم واسشون مهم نباشه
خیلی سریال زندگی در بهشت واسه من درس داشت تا حالا واقعا این سبک زندگی و طرز فکر و رفتارهای شما ناهودآگاه توی زندگیم اثر عالی میزاره
رفتارهای بیدریغ مریم جان و طرز برخورد شما با مسایل به ظاهر بد که چقدر خوب میتونید خودتون و طرز فکرتون رو کنترل کنید واقعا بصورت غیر مستقیم تاثیر گذاره
وقتی میگن اون شغلی که باعث گسترش جهان میشه باعث ثروت میشه واقعا مصداق شماست که با همین سریال بدون هزینه چقدر میتونید ذره ذره و هر روز توی زندگی آدمهای همفرکانستون اثر بزارید
اثری که اصلا ما متوجش نمیشیم و آروم آروم میره تووجودمون
ممنون و سپاسگزارم از خدای خوب و مهربانم که به مسیر شما هدایت شما
از شما و از مریم جان که این مسیر زیبا رو با عشق دارید ادامه میدید
اینارو هم واسه خودم به یادگار نوشتم
🤗🙏🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️❤️
سلام دوست ارزشمندم 💐 ازخوندن کامنتتون انرژی عالی گرفتم وحسم خوب شد. ازباورهایی که استادگفتن وشمابه روی صفحه اوردید و درک واگاهی های نابی بهتون رسید ومنم باخوندن اونها باورهای که داشتم واشتباه بودن رودرک کردم و نگاهم به ثروت عوض شد. خیلی وقتامیخوام که به کسی ثابت کنم یاحالی کنم اما این یه باور اشتباهه. من بایدهمیشه حال واحساس خوب روتجربه کنم فارغ ازهرچیزی که دارم.من ازدرون باید این احساس خوشبختی رو حس کنم. ازخدابراتون بهترینهاروطلب دارم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به شما
خیلی خوشحالم که کامنت من تونسته اثر مثبتی به دوست همفرکانسی ام داشته باشه
امیدوارم در زندگیتون به ثروت و سلامتی فراوان برسید
سلام سلام
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
بچه ها ی چیزی ک من را به فکر فرو برد
سکانس اول سریال بود
ک اردک هایی ک از شناکردن در دریاچه میترسیدن و انجام نمیدادن
وقتی شاهین میاد ک شکارشون کنه
میرند تو دریاچه شنا میکنند اونم زیر ابی
دمشون گرم
اولین چیزی ک یادم اومد
جلسه هفتم قدم اول بود
که وقتی پل های پشت سرت خراب میشه
وقتی مثل ناپلئون میری جنگ کشتی ها را اتیش میزنی
ک یا ببری یا شکست بخوری
و هیچ راه برگشتی برای خودت نمیزاری
جنگ را میبری
و چقدر من تحسین میکنم این مرغابی ها را
استاد من همیشه میگم
سریال زندگی در بهشت و سفرنامه
یک دوره عملی است
واقعا هیچ قیمتی نمیشه روی ان ها گذاشت
چون من اگاهی ها را میشنوم و درک میکنم
تو این دوتا سریال عمل کردنش را هم میبینم
بچه ها بیاید پل های پشت سرتون را خراب کنید
کشتی هایتون را اتیش بزنید
و وقتی این کار را میکنید
و هیچ راهی جز جلو رفتن ندارید
کاری را میکنید مثل مرغابی ها
مرغابی ها هم هیچ راهی نداشتن
یا باید شکار میشدن
یا باید حمله میکردن به ترس هاشون
و میرفتن جلو تا پیروز شوند
حالا بریم برای عمل کردنش
بچه ها ببینید الان چ کاریی را باید انجام بدین و چ کاری را انجام ندین
ما همون قدم اول را میدونیم ولی قدم دوم را ن
وتا قدم را طی نکنی قدم دوم بهت گفته نمیشه
برو بشین بببین اولین کاری ک باید انجام بدی یا ندی چیه
اگر در رابطه ات به این نتیجه رسیدی که باید تموم بشه
تمومش کن
منتظر چی
منتظری یکی بیاد بعد قطع رابطه کنی
تا قطع رابطه نکنی
نفر بعدی نمیاد
نمیدونم
اگر به نتیجه رسیدی ک شاگردت را اخراجش کنی
خب اخراجش کن
وقتی اخراجش کردی
پل پشت سرت را خراب کردی
اونوقت راهی جز پیدا کردن شاگرد نداری
و پیداش میکنی
اگر میدونی دیگ نباید سیگار بکشی نکش
اگر میدونی نباید به یک مکان خاصی بری خب نرو
اگر پل پشت سرت را خراب کنی
راهی جز جلو رفتن نداری
و نتیحه کارت میشه
مثل مرغابی هایی ک دیدیم
در پناه الله یکتا💛✋
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من باور دارم خداوند کارها را برای من آسان میکند💚
خدای من چقدر این داکها زیبا هستند،داکها هم برای اینکه بر ترسهاشون غلبه کنند،مرغ مهاجر رو برای خودشون الگو قرار دادن،گفتن که اگه اون تونست ما هم میتونیم،گفتن خدای مرغ مهاجر خدای ما هم هست،خدا که عوض نشده،خدا همون خداست،مواظبمونه،و عزمشون رو جزم کردن و با جسارت تموم ایمانشون رو عملی کردن دل رو به دریا زدن شنا کردن تا اینور دریاچه.الله اکبر که این طبیعت چقدر برای ما درس داره،چقدر میشه قانون رو با طبیعت درک کرد.
خدایا شکرت که با نشونه ها داری بهم میگی که دیگه وقت حرکته،ایمانی که عمل نیاورد،حرف مفت ست
خدایا شکرت که هر روز دارم بیشتر و بیشتر با طبیعت در صلح قرار میگیرم
خدایا شکرت که هر چه شکرت میکنم،بازم کمه
خدایا شکرت که قدرت خلق زندگیمو به خودم دادی
خدایا شکرت که منو انسان آفریدی
خدایا شکرت که قوانین جهانت،ثابت و بدون تغییره
خدایا شکرت که هدایتگرم تو هستی
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من ببین جوجه ها،پوستِ هندونه رو به یک ورقه نازک تبدیل کردن😃
خدای من هوای بهشتمون چه هوایی رویایی شده،نم نم بارون تووی جنگل،کنار حیوونهایی که خودت پرورششون میدی،الله اکبر حسش رویاییه.خدایا شکرت
خدای من واقعا این داکها اونقدر زیبا هستند،اونقدر به آدم احساس خوب میدن که به دیوونه بازیشون میارزه که نگهشون دارین،من همیشه با دیدنشون احساس میکنم فرشته ها رو دارم در بهشت میبینم،اونقدر که زیبا هستند.خدایا شکرت
خدای من پیاده روی در این هوای رویایی،واقعا رویایی،استاد دقیقا پیش ما هم هوا همینجور رویایی شده،واقعا محیط خونمون اونقدر زیباست که کمی از بهشت نیست،منم از وقتی که هوا خوب شده،هر روز دارم پیاده روی میکنم،با پیاده روی افکار منفی رو از خودم دور میکنم،باورهای توحیدیمو تقویت میکنم،واقعا حسش بینظیره.خدایا شکرت
خدای من سه روز از طوفان گذشته و خداوند چقدر زیبا دریاچه بهشتمون رو مدیریت کرده خدارو شکر همه چیز امن و امانه،سطح آب از خونه فاصله گرفته،وضعیت نرمال و به حالت طبیعیش برگشته.خدایا شکرت
خدای من ببین توو دره ی بهشتمون،چه بهشتی شده،چقدر زیباست،چه رودخونه ی زیبایی،و پاداش مومنان بهشتی ست که نهرها در زیر پاهایتان جاریست،الله اکبر،الله اکبر
استاد من بینهایت مشتاقم برای اجرای پروژه ی رودخانه،که مطمئنم کلی آگاهی و تجربه برام داره،خدایا شکرت
وای خدای من،مریم جانم شما اونقدر زیبا فیلم میگیری که من احساس کردم،خودم هستم که دارم از دره ی بهشتمون بالا میام،و منظره ی رویایی بهشتمون رو میبینم،الله اکبر،چقدر حسش خوبه.خدایا شکرت
تحسین میکنم منظره ی رویایی بهشتمون رو
تحسین میکنم رودخونه ی زیبای پرودایس رو
تحسین میکنم هوای رویایی و چیلی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای بهشتمون رو
خدای من،چه ایده های عالی رو خداوند به صاحبخونه ی قبلی پرودایس الهام کرد و اونم عملیشون کرد تا همه چیز آماده و مهیا بشه برای استاد عباسمنش و مریم جان،استاد واقعا این صحنه رو که دیدم،یاد کتاب رویاهایی که رویا نیستند افتادم اونجا که گفتی وقتی داریم روی خودمون کار میکنیم مثه دانه ایی هستیم که داریم از زیر خاک رشد میکنیم،تکاملمون رو طی میکنیم،درسته هیچی نمیبینم اما اون دانه در زیر خاک داره رشد میکنه،شما وقتی داشتی روی خودت کار میکردی،خداوند داشت این بهشت رو برای شما آماده میکرد.الله اکبر
خدای من تارعنکبوت چه نظمی،چقدر زیباست،استاد تقریبا هر روز آگاهی های فایل رابطه ما با انرژی که اسمش رو خدا گذاشته ایم رو برای خودم یاداوری میکنم،از نظر من اون فایل،یه فایلی که اصلا نمیشه روش قیمت گذاشت،اونقدر که آگاه ایهاش نابِ،وقتی به این تارعنکبوت نگاه میکنم،اینم خوده خداست،نظمشم خوده خداست،همه چیز خداست،الله اکبر چقدر این انرژی بی نقصه،چقدر درک این انرژی زندگیمو داره لذتبخشتر میکنه،چقدر دیگه راحتتر میتونم به همه چیز عشق بورزم،الله اکبر،واقعا این درک رو نمیشه با کلمات بیان کرد،فقط میشه با تموم وجود حسش کرد،و من الان دارم با تموم وجودم حس میکنم که همه چیز خداست.خدایا شکرت
تحسین میکنم نظم خداوند در تارعنکبوت رو
تحسین میکنم زیبایی های خداوند رو
تحسین میکنم استاد عباسمنش و خانم شایسته رو که من رو به طبیعت آشنا کردن
تحسین میکنم زیبایی خداوند رو در تارعنکبوت زرد رنگ رو
خدای من ابرهای رویایی در آسمون آبی پرودایس،واقعا تحسین برانگیزه و جرثقیلی که تا کهکشان راه شیری بالا رفته،بینظیره،الله اکبر
استاد عزیزم با تموم وجودم کنجکاوی مقدست رو تحسین میکنم،که تا اونجا رفتی و متوجه شدی که دارند اینترنت رو تقویت میکنند،خدایا شکرت
خدای من،خدای من چی تووی وجودم تغییر کرده که زیبایی های پرودایس نه تنها برام تکراری نمیشه بلکه هر روز حریص تر میشم برای دیدن این زیبایی ها،چقدر حسش بینظیره،چقدر زیباست بهشت خداوند الله اکبر،الله اکبر
خدایا شکرت که همه چیز در سکوت و آرامش داره میگذره
خدایا شکرت بابت غذای صلواتی برای پرنده ها
خدایا شکرت بابت تکنولوژی در امریکا
خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت،فراوانی،ثروت
خدایا شکرت بابت سرعت اینترنت پرودایس
خدایا شکرت بابت جوجه های گل باقالی
خدایا شکرت بابت حضور استاد عباسمنش در زندگیم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
مریم جانم از وقتی راجب فواید این فایلهای دانلودی برامون گفتی،و گفتی که شما حتی عکس فایل رو جوری انتخاب میکنی که استاد اون لحظه داره نکته مهمی رو میگه،من از اونموقع با دقت بیشتر از قبل دارم،فایلها رو هم میبینم و نگاه میکنم و چقدر لذت بردم که عکس فایل دقیقا از نکته ی مهم این فایل گرفته شده.خدایا شکرت
و اما سوال:چجور میشه یک آدم یکسان با یک وضعیت یکسان،یه موقع احساس بدبختی میکنه،یه موقع احساس غرور و افتخار و خوشحالِ از این وضعیتی که هست؟؟
پاسخ استاد:بحث انتخاب،یه موقعی هست مجبوریم مثلا لوبیا و عدس بخوریم و احساس بدبختی کنیم چون حق انتخاب دیگه ایی نداریم ولی وقتی همون شرایط با انتخاب انسان ایجاد بشه،اصلا آدم احساس بدبختی نمیکنه
✔یک فضای یکسان دو تا احساس کاملاً متفاوت میده به شرط اینکه آدم حق انتخاب داشته باشه
✔وقتی آدم آگاهانه و آزادانه انتخاب کنه،اصلا احساس بدبختی نمیکنه
✔یه سری کلیدها باید تووی ذهن ما روشن بشه،خوشبختی به این معنا نیست که آدم چیزهای زیادی رو تووی زندگیش داشته باشه به معنای اینه که اون چیزی رو که دوست داره تجربه کنه و انتخاب کنه و زندگی کنه
خدای من استاد دقیقا همینه،همین دیشب بود که داشتم راجب همین موضوع با خودم و خدای خودم حرف میزدم،بالاترین خواسته برای من آزادیه،آزادی در همه ی ابعادی که یک انسان میتونه تجربه کنه،و تضادی رو که من قبل از تولدم انتخاب کردم،تضادی که همه ی ابعاد آزادیمو در برگرفته،و ایمان دارم اگه این تضاد رو پشت سر بزارم،به قول شما اتفاقات خوب بوم بوم بوم برام اتفاق میوفتن،واقعا این حق انتخاب که ما رو اشرف مخلوقات در روی زمین معرفی کرده،و من با تموم وجودم میخوام که اینو بدست بیارم.خدایا هدایتم کن
استاد عزیزم،مریم جانم بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم که هر روز دارید با منتشر کردن این فایلهایی درهایی از آگاهی رو به روم باز میکنید.خدایا شکرت
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم💜🇺🇸
سلام من عاشق هر ۲ شما هستم خلاص خانم شایسته عزیز خیلی مهربونه خدایا شکرت
به نام خدای پرودایس…
سلام سلام سلام
سلام به برادر خوبم سید حسین عزیز و خواهر خوبم مریم خانم شایسته پرتلاش…
به جز زیبایی در پرودایس چیز دیگه ای نمیشه دید..
از آسمان زیبا گرفته تا هوای تازه با نم نم بارون ،تا درختای سرسبز و دریاچه قشنگمون تا خونه ی زیبامون و تعامل جالب بین داکای خودمون و اون داک وحشی که حسابی موندگار شده تو پرودایس.
وجسارت داکای سفید که برای شرایط بهتر دل رو به دریا زدن و با وجود اینکه خطر رو احساس میکردن ولی از دریاچه شنا کردن تا به چیزی که میخان برسن.واین درس رو به ما میده که بعضی وقتا ما آدما یه کاریو در نظر خودمون خیلی بزرگ میبینیم اما وقتی دل به دریا میزنیم و سراغ اون کار میریم و انجامش میدیم میبینیم که خیلی هم اونجوری که فکر میکردیم سخت نبوده و تونستیم از پس کار بر بیایم.در واقع تمام تصمیمای زندگی همین شرایط رو داره…
ساخت اون خروجی آب دریاچه که چقد دقیق طراحی شده که وجود اون باعث میشه هیچ خطری زمان طوفان پرودایس رو تهدید
خداوند در قرآن فرموده ما جهان رو خلق کردیم و هدایتش میکنیم…خداوند از کوچکترین مخلوقاتشم غافل نیست…خدایا شکرت…اون عنکبوت زیبا که خونه ای به اون زیبایی و نظم درست کرده که حتی طوفان هم نمیتونه خرابش کنه.خدایا شکرت.
موضوع خونه چوبه با دیوارای سیمانی هم بسیار برام جالب بود استاد و پر درس و آموزشه…که یه زمانی اون غذای آب پز بهترین غذایی بود که در دسترس شما بود اما حالا به لطف خدا تو شرایط فعلی انتخاب خودتونه که اونو مصرف کنید تا بدنتون به یه شرایط بهتر برسه.شاید اون موقع اگه کسب بهتون میگفت جو رو آبپز کنید و بخورید باز شما همون نخود و لوبیا رو ترجیح میدادین ولی الان دارین جو رو ترجیح میدین به غذاهای لذیذ دیگه ای که در دسترس شما هست.که البته شما از خوردن همین جو دارین لذت میبرین.
خدایاشکرت بابت وجود شماها…
عاشقتونم…
یا حق…
خدایا شکرت که هروز درسهای عالی وآگاهیهای جدید برای داشتن یک زندگی بهتر از دیدن این سریال زندگی دربهشت بدست میاورم.
سلام و درود
لذت میبرم از دیدن این سریال
چیزهایی که من میخام با این تجربه های شما توی پردایس یکیه
بهشون میرسم